اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🖋 احسان شریعتی

🔷🔸📌از خشونت‌های «جاهلی» مُدرن، پدیدهٔ «زندانی سیاسی» یا «زندانی عقیده و وجدان» است که علی‌القاعده جایی در اسلام نداشته و نباید داشته باشد.

#خشونت_جاهلی
#زندانی_سیاسی
#عقیده
#دیدگاه
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
ابوذر، شنوای ندای هستی!

هایدگر سخن هگل را که می‌گفت فرد بزرگ «روح زمانه» را تجسّم می‌بخشد و ندای آن را می‌شنود، به شنیدن «ندای هستی» تعبیر کرد. اما خود در شنیدن ندای هستی به بیراهه رفت و آن را با سخن «رهبر» (هیتلر) یکی گرفت. می‌توان تمامی تاریخ اندیشه، از حکمت و عرفان و هنر و دین گرفته تا علم، همه را پاسخی به این ندا گرفت. اما در این باره که چه کسی این ندا را به‌درستی شنیده است فقط تاریخ می‌تواند قضاوت کند، چون شنوندگان این ندا هستند که تاریخ را می‌سازند. تاریخ توقف نمی‌کند و با دگرگون شدن ساخته می‌شود. بنابراین، هرکس که «تغییر» نمی‌کند، هرکس که در برابر «تغییر» می‌ایستد، هرکس که خواهان «حفظ وضع موجود» است، جز به دیوار و زنجیر نمی‌اندیشد و چاره‌ای جز «سرکوب» ندارد. اما دریا را نمی‌توان فروکوفت، زمین را نمی‌توان از حرکت بازداشت، و هوا را نمی‌توان به زندان کرد. دیر یا زود هرچه رفتنی است می‌افتد. با مرگ ملت‌ها و نظام‌های سیاسی و تمدن‌ها و اندیشه‌ها و ادیان و مذاهب همان گونه می‌باید رو به رو شد که با مرگ خویش رو به رو می‌شویم: آرام و متین، خاموش و تسلیم، بی‌هیچ ناله و شکوه‌ای.

باری، از جمله کسانی که «ندای هستی» را شنیدند و ردّی از خود در این راه بی‌پایان گذاشتند می‌باید از ابوذر و شریعتی نام برد. «کشف» ابوذر بی‌شک مرهون جهان جدید و اندیشه‌های جدید دربارۀ انقلاب و خشونت انقلابی است. اما اینکه این اندیشه‌ها چه تأثیری در جهان ما گذاشتند و چگونه باید از اینها برگذشت و آنها را پشت سر گذاشت به مجالی دیگر نیازمند است که اکنون فراهم نیست. محض یادآوری و اندیشیدن به «اینجا و اکنون» سخنانی از گفتار شریعتی را از «مذهب علیه مذهب» او دربارۀ ابوذر می‌آورم:

دینی که نگاهبان فقر و به وجود آورندۀ فقر بوده است، چگونه همان قضاوتی را که دربارۀ این دین می‌کنیم، همین قضاوت را دربارۀ دینی که ابوذر را ساخته بکنیم؟ ابوذر، آن چهرۀ پاک و تمام و کمال اسلام، تربیت‌شدۀ شخص پیغمبر، ابوذری که هیچ چیز نداشته ـــ نه رنگ، نه سرمایه، نه سواد، نه تربیت فرهنگی ـــ تحت تأثیر هیچ چیز نبوده، [تحت تأثیر] ترجمه هم نبوده، یک روح انسانی خالی از همه چیز هرچه داشته، ساختۀ این کارخانه و این مکتب بوده است. ابوذر می‌گوید: «عجبت لمن لایجد قوتاً فی بیته، کیف لایخرج علی‌الناس شاهرا سیفه» («در شگفتم از کسی که در خانه‌اش غذا نمی‌یابد، چگونه با شمشیر کشیده بر مردم نمی‌شورد»).

در اروپا که این سخن را می‌گفتم و اسم گوینده را نمی‌بردم، بعضی‌ها خیال می‌کردند که این را پرودُن گفته است چون او از همه تندتر حرف می‌زند. گفتم پرودُن غلط می‌کند که به این اندازه تند حرف بزند و یا خیال می‌کردند که از داستایوسکی است. داستایوسکی می‌گوید: اگر در گوشه‌ای قتلی اتفاق می‌افتد، کسانی که در آن قتل سهیم نبوده‌اند، دست‌هایشان آلوده است. و راست هم گفته است! خوب ببینید ابوذر چه می‌گوید. می‌گوید (این یک مذهب است که دارد حرف می‌زند، نه یک مذهبی ـــ اصلاً ابوذر مذهب مجسّم است و چیز دیگر نیست. تحت تأثیر مکتب‌های مختلف قرار نگرفته، مربوط به بعد از انقلاب کبیر فرانسه نیست بلکه مربوط به قبیلۀ غفّار است)، تعجب می‌کنم از مردی که در خانه‌اش نانی نمی‌یابد ـــ نان ندارد ـــ و آن وقت با شمشیر برهنه بر مردم نمی‌شورد. نمی‌گوید علیه آن کسی که باعث فقر [او] شده شمشیر بکشد، نمی‌گوید علیه آن کسی که استثمارش کرده، نمی‌گوید علیه آن گروهی که استثمار می‌کنند، می‌گوید علیه مردم، همه، چرا؟ چون هرکسی که در این جامعه زندگی می‌کند، ولو جزو کسانی که استثمار می‌کنند نباشد ولی چون با من کاری ندارد و چون در جامعه‌ای زندگی می‌کند که فقر وجود دارد، مسئول فقر من و گرسنگی من است. چقدر مسئول است؟ به اندازه‌ای که مهدورالدم و دشمن است.

یعنی با استثمارگری که گرسنگی را به وجود آورده همدست است. یعنی همۀ انسان‌ها مستقیماً مسئول گرسنگی من هستند. و از این زیباتر. ابوذر به مانند [منشور حقوق بشر] سازمان ملل نمی‌گوید: جامعه‌ای که تحت فشار و غصب حق قرار می‌گیرد حق دارد برای احقاق حق خودش قیام ‌کند. ابوذر نمی‌گوید، حق داری که این کار را بکنی. نمی‌گوید تو که گرسنه‌ای حق داری علیه کسانی که تو را گرسنه کرده‌اند قیام کنی. نه، این را نمی‌گوید. حتی نمی‌گوید تو حق داری علیه همۀ مردم شمشیر بکشی، نه، نمی‌گوید، بلکه می‌گوید، تعجب می‌کنم که چرا شمشیر نمی‌کشی. آن وقت این بی‌انصافی، جهل مطلق، مضحک و در عین حال گریه آور نیست. دینی را که چنین بینشی نسبت به مردم و زندگی مردم دارد ـــ به ناحق ـــ با همان محکی قضاوت کنیم که دین تثبیت‌کنندۀ گرسنگی را ـــ بحق ـــ قضاوت می‌کنیم؟
شریعتی، مذهب علیه مذهب (اسلامیات، ج ۲۲)، ۱۳۴۹، ص ۷۴-۷۲.

#شریعتی
#ابوذر
#ندای_هستی
#خشونت_انقلابی

یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸
م. سعید ح. کاشانی
@fallosafah
‍ ‍‍ 🔷🔸در برابر تروریسم دولتی حاکم بر جهان و تحریک رسمی به جنگ‌افروزی در منطقه

🖋احسان شریعتی

🔸اقدام تروریستی دولت ترامپ شکستن خط سرخ تازه‌ای بود در عرصهٔ نقض آشکار حقوق بین‌الملل، تجاوز به سیادت ملی یک کشور، و تحریک آشکار به آغاز جنگ با کشوری دیگر در منطقهٔ سراسر ملتهب خاورمیانه. هدف سیاسی از این ترور «رسمی» کدام بود؟ کشتار جمعی سپهبد سلیمانی به‌همراه میزبانانش از دولت عراق، سردار سپاهی که علاوه بر نبرد در جبهه‌های دفاع از کشورش، با ایفای نقشی درخشان در سقوط خلافت داعش به نامی مشهور در منطقه تبدیل شده بود، جز «اعلام» جنگی دیگر چه معنایی می‌توانست داشت؟ آن‌گاه که سوداگران بر عرصهٔ سیاست مسلط می‌شوند، جنگ دیگر «تداوم سیاست به وسایلی دیگر» نیست، بل‌که به‌عکس، سیاست در اینجا، تداوم جنگی می‌شود که، برغم استفاده از ابزار نظامی، اغراضی بازاری را تعقیب می‌کند (ترکیب تهدید و پیشنهاد مذاکره)، قرار دادن کشوری بر سر دو راهی دور انتقام و انهدام از سویی، و تسلیم به شروط تحمیلی قدرتی فائق به‌لحاظ فن‌آوری، از دیگرسو. و در هر دو حال، سودآور بودن این تعامل نامعمول انگیزهٔ اصلی سیاسی از این نوع تهوّرهای نظامی است.

🔹بر صفحهٔ شطرنج چنین موقعیت خطیری، اینک هشیاری و محاسبهٔ دقیق هر گونه اقدام متقابلِ متناسب، امری حیاتی است و از واکنش‌های احساسی، نفرت‌پراکنی و خشونت کور، کاری بخردانه و کارا ساخته نیست. مقاومت هوشمندانه، ترکیبی است از دو عنصر قدرت(نمایی بویژه نظامی) و سیاست(بویژه دیپلوماتیک). و اما پیش‌تر از همه، مستظهر بودن به پشتوانهٔ مردمی از درون، و متکی بودن به‌شیوهٔ قانون‌مدار و اجتناب از روش‌های سرکوب‌گرانه و جنگ‌افروزانه در برون. همین دو شرط پیش‌بینی و پیش‌گیری لازم و ضروری، دو ملاک تضمین و توفیق نهایی است، و نه توهمات امپراطوری‌گستری، خواه از نوع شاهنشاهی، و خواه خلافتی یا صفوی مفهوم، با هر رنگ و صبغهٔ سیاسی، عقیدتی، قومی، و فرقه‌ای. پس اتخاذ سیاست صلح‌طلبی بین‌ا‌لمللی، بویژه میان همسایگان در منطقهٔ خاورمیانه، و اتکا بر مردم‌سالاری بر اساس نوعی دوستی مدنی (مبتنی بر شناسایی تنوع و تفاوت)‌؛ دو راه‌کار اصلی برای برون‌رفت از بحران کنونی، خروج از حصر و تحریم‌ها و ورود به دور باطل خشونت، تخریب و کشتار. چه، به‌تعبیر دیوجانس، «بهترین راه انتقام گرفتن از دشمنان چیست؟ احترام‌برانگیز نمودن خود».

🔸میهن ما پس از تحمل یک‌ دوره طولانی حصر و تحریم، امروزه در معرض جنگی خانمان‌سوز با ابعادی پیش‌بینی‌ناپذیر قرار گرفته‌ است. نقش کلیهٔ قشرهای آگاه و متعهد ملی و مردمی در سامان‌دهی کارزار و کمپینی بین‌المللی علیه جنگ‌افروزی، تروریسم (بويژه) دولتی، کشتار جمعی و انهدام زیرساخت‌های حیاتی کشور، ارتکاب جنایت جنگی، از جمله توحش تخریب آثار فرهنگی و تمدنی، و ورود به دور بی‌پایان خشونت کور، می‌تواند در برابر سیطرهٔ نیروهای جهل و جنون، جور و افراط، بر جهان و منطقهٔ ما، بازدازنده و کارا باشد.

#خشونت
#جنگ
#تروریسم
#جبهه_ملی_مردمی
#تشکیل_کمپین_صلح_بین_المللی
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸علیه اعدام‌گستری و سیاست ارعاب‌

🖋احسان شریعتی

🔸زندگی در ذات خود خود پدیده‌ی است حیرت‌انگیز، یگانه و ارج‌مند. نفسِ حیات، و به تعبیر حکمایی حیات فی‌نفسه، در جهان‌بینی توحید امری قدسی و تجلی الوهی است و از همین‌رو، در اینجا میان زندگی، میل زیستی از سویی و استعلا و معنویت از دیگر سو، هیچ‌گونه دوگانگی‌ای متصور نیست. از میان انواع زندگی، حیات نفس یا روان و شخصیت انسانی، برترین شکل زیستی و دارای شایستگی ذاتی یا «کرامتی» خداداد است و از همین‌رو، کسی جز خدا یا طبیعت نمی‌تواند آن‌را از دیگری بگیرد. زیرا با گرفتن جان کسی (کشتن نفسی بی آن‌که کسی را کشته باشد یا در همین حد تبهکاری‌ کرده باشد)، گویی جان همه‌ی مردم را یکجا می‌گیرد. صدور حکم اعدام (و ترور) اشخاص چنین امر خطیری است: نشستن برجای خداوند و تصمیم به گرفتن برترین «هبه»‌ای که باری به بشر اعطا کرده است: جان (نفس) او.

🔹در این روزگار «وانفسا»(زمانه‌ی عدم رعایت دیگران) گویی دیگربار سکه‌ی صدور حکم اعدام رواج یافته است و باز می‌شنویم که به جرم شرب شراب و شرکت در فلان اغتشاش حکم اعدام صادر شده است. و به یاد زمانی می‌افتیم که به‌جرم ایراد یک سخنرانی و یا به اتهام یک موضع‌گیری، حکم اعدام علیه دوستان روشنفکرمان صادر می‌شد (ماجراهای دکتر آغاجری و استاد اشکوری). اما امروز بنا به کدام مصلحت و دلالت عقلانی و عقلایی، سیاسی و اجتماعی، شرعی و حقوقی، اخلاقی و انسانی، چنین احکامی صادر می‌شود؟
آیا جز ایجاد ترس همگانی و ارعاب عمومی دلیل دیگری برای اتخاذ چنین تصمیماتی می‌توان یافت؟ «دلیل» (و بیشتر «علت») چنین رویکردی آیا براستی مستدل، موجه و مستحکم، است؟ تجربه‌ی تاریخی نشان می‌دهد که این واپسین تمهید در هواهای پس، نیز محدودیتی دارد و آن هنگامی است که حرمت جان آدمی دیگر پاس داشته نشود و کار «اغتشاش» به آشوب و فروپاشی سراسری بیانجامد و سنگ روی سنگ بند نشود و خلاصه، نقض غرض حاصل شود: بی‌باکی در میل به مقاتله و کشت و کشتار.

🔸این مسیر خوش‌(و شوم)‌بختانه طی دهه‌ی شصت در کشور ما آزموده و کنار گذاشته شد و در نهایت، مبارزه‌ی مدنی و مقاومت منفی و مشی خشونت‌پرهیز از سوی اکثر نیروهای سیاسی در پیش گرفته شد.

🔹در عین حال مسلط شدن یک «سرمشق» (انقلاب، اصلاح) در یک دوره‌ی به‌نسبت کوتاه تاریخی به‌معنای بازگشت‌ناپذیری و غیرقابل تکرار بودن آن و ضرورت نیافتن دوباره‌ی علت‌ها و دلایل رخدادها و دوره‌های گذشته نیست؛ چنان‌که افزایش خشونت و رشد رادیکالیسم در جنبش مطالباتی و اعتراضی چندسال اخیر شاهدی بر این امکان تکرار موقعیت‌های مشابه رویداده در گذشته است. هرچند تاریخ دوبار به‌شکل همانند تکرار نمی‌شود مگر به‌شکل مضحک آن در بار دوم (مارکس)! و همین نکته نشانگر این واقعیت است که ترس بر اثر تکرار پیاپی فاجعه‌ فرومی‌ریزد. و همین پیآمد اعلام این خطر است که توان تأثیر و بازدارندگی سرکوب و خشونت به‌دلیل عادی شدن فاجعه از هر دو سو رخت برمی‌بندد.
پس به‌جای لغزیدن به ورطه‌ی سیاست گسترش ارعاب و اعدام و سرکوب «خشونت‌زا» به‌نوبه‌ی‌خود، آیا عقلانیت قدرت و «مصلحت» حاکمیت حکم نمی‌کند که صاحبان مناصب و مسئولان قضا بیشتر به فکر تاب‌آوری و تحمل و گذشت در برابر اعتراضات (و حتی «اغتشاشات» تا مرز خشونت)، ناشی از ناهنجاری‌ها و بحران‌های ناگوار و تحمل‌ناپذیر موجود باشند؟
... که زمانی فروید گفته بود: «نخستین کسی که به‌جای پیکان دشنام به‌سوی دشمن پرتاب کرد، بنیان‌گذار تمدن بود ! »


#یادداشت
#اعدام
#خشونت
#ارعاب
#رادیکالیسم
#عقلانیت
#احسان_شریعتی




@Dr_ehsanshariati

📌لینک وبسایت
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=40

عکاس : روزبه روزبهانی
🔷🔸برای زندگی، علیه سیاست اعدام گستری

🖋احسان شریعتی

📌#بازنشر_یادداشت

🔸هر اعدام خاطره‌ی سهمناک تمامی مرگ(و میراندن‌)های پیشین را زنده می‌کند؛ زیرا به تعبیر شاعر حکیم شرق افراد یک جامعه اعضای یک پیکر اند و نیز از همین رو زمانی فیلسوف مغرب‌زمین در نقد عدالت کیفری می‌نوشت: «آن کو مجازات می‌شود شایسته‌ی مجازات نیست: او صرفا به‌مثابه‌ی ابزاری برای منع دیگران از برخی اعمال مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ مجازات و پاداش نه به خاطر آنچه از آن فرد است، بلکه به‌خاطر فایده‌ای، بدون  آن‌که مستحق آن باشد به او داده می‌شود،...، (زیرا) منفعت بشر ایجاب می‌کند که تنبیه و تشویق همواره پابرجا بمانند...» (نیچه، «انسانی، زیاده انسانی»، ۱۰۵)

🔹قاضیا‌نی که به‌سهولت حکم ستاندن جان‌های خداداده‌ی متهمان را صادر می‌کنند، به عواقب فجیع تصمیم‌شان وقوف ندارند؟ پس آنهمه شرط و شروط در همان فقه سنتی از باب احتیاط و در اثبات جرم برای رسیدن به «احوط»ها، در مواردی هزار بار پیش پا افتاده تر از حیات و ممات آدمیان، چگونه به این سرعت به اثبات جرم و گناه مهلک می‌رسند؟ و در صورت خطا در این گونه داوری ها بازگرداندن زندگی‌ها چگونه ممکن خواهد بود و آسیب‌های بعدی چگونه جبران‌پذیر؟ و دور باطل خشونت و انتقام کی و چگونه بسته خواهد شد؟

🔸یکی از موارد عمده‌ی اعتراض های مردمی در آستانه‌ی انقلاب، علیه اعدام‌های بی‌رویه‌ در عصر پهلوی بود، اما سیاستِ «اعدام‌گستری» از فردای دگردیسی نهضت انقلابی به نظام فقاهتی بعدی به یک سنت قضایی رسمی تبدیل و ارتقاء یافت! و چنین انحراف و معکوس سازیِ انقلابِ «گُل علیه گلوله» (همچون موارد سایر انقلاب ها)، البته از بهانه‌ی ضرورت بازدارندگی از «بازگشتِ ضدانقلاب» آغاز می‌شود و به بلعیدنِ «فرزندان انقلاب» می‌انجامد.

🔹معنا و جهتِ جنبش مدنی جاری و به‌پاخاستن «برای» دفاع از منزلتِ «زن، زندگی، و آزادی» (در برابرِ ستمِ مردسالاری و مرگ‌گستری)، درخواست جهان دیگری است، دنیایی که در آن دیگر از «اعدام» معترضان خبری مخابره نشود!
 
🔸منتشر شده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۱

📌وبسایت رسمی احسان شریعتی

https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=6191&Tag
#بازنشر
#خشونت_حاکمیتی
#اعدام_گستری
#زن_زندگی_آزادی
#یاداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
Forwarded from شبکه کمک
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سارا_شریعتی مصادیق خشونت علیه زنان در کشورهای اسلامی را به سه دسته تقسیم‌بندی می‌کند. نخست پرونده‌هایی که مربوط به قوانین خانوادگی است، یعنی مفهوم ریاست مردان بر خانواده که شامل چندهمسری، حق طلاق، حق حضانت فرزند، حق انتخاب محل سکونت و مانند آن.

دومین دسته از مصادیق قوانین خشونت‌آمیز که به‌عنوان قوانین تبعیض‌آمیز شناخته می‌شود، قوانین مدنی است؛ مسئلۀ ارث، قضاوت، شهادت و دیه.

سومین پرونده مسئلۀ حجاب و پوشش است که به نظر شریعتی جزو مهم‌ترین مصادیق قوانین تبعیض‌آمیز است.

درباره این مصادیق زیاد در علوم اجتماعی (داخل و خارج از کشورهای اسلامی) بحث شده است. اما در جوامع مسلمان، زنانی هم که دربارۀ این قوانین تبعیض‌آمیز صحبت می‌کنند. آنها می‌پرسند آیا زن مسلمان احتیاج به مدافع دارد؟ چه کسی به نمایندگی از ما حرف می‌زند؟ گفتند که ما خودمان می‌خواهیم از خودمان حرف بزنیم.

🔹ویدئو بالا بخشی از ارائه دکتر سارا شریعتی در نشست خشونت ساختاری علیه زنان است که توسط #شبکه_کمک برگزار شده‌است. ویژه‌نامه سخنرانی‌های این نشست به زودی منتشر خواهد شد.

#خشونت_ساختاری

🆔 https://t.me/KomakNetwork