Forwarded from A
وَ سِپیده سَر زَده است
وَ اینَک
سِپیده
سَر زَده است
*
وَ حقیقت
به سانِ پَنجِۀ آفتاب
بَر گونه هایِ تو
نَقش بَسته است
*
وَ رُخسارِه اَت
به شَباشابِ اِنکار و اِصرار
گُل انداخته است
*
وَ اینَک
دَرین آفتابِ بی نِقاب
برای نَهُفتَن
رازی
نیست
*
وَ به گُفتَن
نیز
نیازی
نیست ...
سعید شهرتاش
نهم مرداد ماه 1401
وَ اینَک
سِپیده
سَر زَده است
*
وَ حقیقت
به سانِ پَنجِۀ آفتاب
بَر گونه هایِ تو
نَقش بَسته است
*
وَ رُخسارِه اَت
به شَباشابِ اِنکار و اِصرار
گُل انداخته است
*
وَ اینَک
دَرین آفتابِ بی نِقاب
برای نَهُفتَن
رازی
نیست
*
وَ به گُفتَن
نیز
نیازی
نیست ...
سعید شهرتاش
نهم مرداد ماه 1401
Forwarded from نهضت آزادى ايران
🔸خانهای برای روشنفکری دینی
🔹گفت و گوی روزنامه هممیهن با مهدی معتمدی مهر پیرامون حسینیه ارشاد
🔹منبع: روزنامه هممیهن مورخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۱
@nehzatazadiiran
📌مراد از روشنفکران دینی، آن جریان فکری، فرهنگی و اجتماعی است که بعد از شهریور ۱۳۲۰ توسط زندهیادان مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیتالله طالقانی پایهگذاری و عهدهدار رسالتی فراتر از نوگرایان اسلامی شد.
📌روشنفکران دینی بر خلاف سنتگرایان، اولاً گذشتهگرا نبودند و راهحل عبور از انحرافات را بازگشت به «سلف» نمیدیدند و بلکه نگاه به آینده داشتند و تداوم دینداریِ مومنِ مسلمانِ معاصر را در گرو سازگاری میان مفاهیم دنیای جدید مانند آزادی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی و دمکراسی با ارزشها و مبانی اصیل دینی معرفی میکردند و دوم آن که باور داشتند، حرکت به سوی مدرنیته به جنبشی فراگیر و مردمی ارتقا نخواهد یافت، مگر آن که به پرسش «چرا توسعه نیافتهایم؟» پاسخ داده و در صدد بومی کردن مفاهیم عصر جدید برآییم و بومی شدن مفاهیم در ایران، یعنی ایرانیزه و اسلامیزه شدن.
📌روشنفکری دینی از حیث آن که خود را موظف به نوسازی و تغییر در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از وضع موجود به وضع مطلوب میداند و به پذیرش مسئولیت اجتماعی در مسیر تحولات کلان جامعه قائل است و نیز از بابت تعهدی که به عنصر عقلانیت دارد، با روشنفکران سکولار اشتراکاتی عمیق دارد، اما از سوی دیگر، باور دارد که نوسازی اجتماعی و نیل به توسعه و دمکراسی، بدون همکنشی، همسویی و همافزایی با نوسازی در تمام بنیانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی از جمله دین (به مثابه یک بنیان اجتماعی و نه صرفاً معرفتی الهیاتی) غیرممکن و ناپایدار است.
📌چنانچه به نقش عظیم دکتر شریعتی و دیگر روشنفکران دینی ایران در مجموعه تحولات ناظر بر جنبش فراگیر و مردمی انقلاب اسلامی قائل باشیم، باید توجه کنیم که این ظرفیت انسانی هرگز بدون بهرهگیری از ظرفیت نهادیِ موسسه حسینیه ارشاد و پیش از آن، نهادهایی از این دست مانند کانون نشر حقایق اسلامی و نظایر آن به نتیجه نمیرسید. شریعتیِ منهای حسینیه ارشاد، فراتر از یک استاد دانشگاه نبود و طبیعتا نمیتوانست در کنار طبقات گوناگون مردم قرار گیرد و چنین نقش تحولبخشی را در عرصه عمومی ایفا کند.
📌روشنفکران دینی همچنان توانستند نقش تحولآفرین خود را پس از انقلاب ادامه دهند. هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه فرهنگی و دینی. طرح گفتمان اصلاحات سیاسی در همان بهمن ۱۳۵۷ با تکیه بر عناصری مانند قانونگرایی، حقوق بشر، دادرسی عادلانه، آزادی و دمکراسی و اثرگذاری بر ساختار قدرت و تبدیل «آزادیخواهی» به تراز گفتمان سیاسی غالب که بعدها در دهه هفتاد و متعاقب جلسات کیان و جنبش دوم خرداد تبلور یافت، مرهون همین حضور موثر است.
📌جنبش اصلاحات در دوم خرداد ۱۳۷۶، تنها ظهور و بروز اجتماعی پیدا کرد اما پیش از آن هم وجود داشت و مطرح بود و به همین دلیل توانست جامعه و بسیاری از فعالان سیاسی را که در دهه نخست انقلاب، «آزادی» را لوکس و مطالبهای بورژوایی به حساب میآوردند، به اولویت «توسعه سیاسی» متقاعد سازد.
📌حضور روحانیت در نهاد قدرت و سلطه برداشتهای رسمی از دین، بحرانی جدی بر سر راه پذیرش عمومی دین ایجاد کرد که امروزه از آن به دینگریزی نسل جوان تعبیر میشود و به یک عبارت، نه تنها روشنفکری دینی و بلکه کلیت دینداری را با بحران مواجه کرده است.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/3zVchhf
🔹گفت و گوی روزنامه هممیهن با مهدی معتمدی مهر پیرامون حسینیه ارشاد
🔹منبع: روزنامه هممیهن مورخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۱
@nehzatazadiiran
📌مراد از روشنفکران دینی، آن جریان فکری، فرهنگی و اجتماعی است که بعد از شهریور ۱۳۲۰ توسط زندهیادان مهندس بازرگان، دکتر سحابی و آیتالله طالقانی پایهگذاری و عهدهدار رسالتی فراتر از نوگرایان اسلامی شد.
📌روشنفکران دینی بر خلاف سنتگرایان، اولاً گذشتهگرا نبودند و راهحل عبور از انحرافات را بازگشت به «سلف» نمیدیدند و بلکه نگاه به آینده داشتند و تداوم دینداریِ مومنِ مسلمانِ معاصر را در گرو سازگاری میان مفاهیم دنیای جدید مانند آزادی، حقوق بشر، عدالت اجتماعی و دمکراسی با ارزشها و مبانی اصیل دینی معرفی میکردند و دوم آن که باور داشتند، حرکت به سوی مدرنیته به جنبشی فراگیر و مردمی ارتقا نخواهد یافت، مگر آن که به پرسش «چرا توسعه نیافتهایم؟» پاسخ داده و در صدد بومی کردن مفاهیم عصر جدید برآییم و بومی شدن مفاهیم در ایران، یعنی ایرانیزه و اسلامیزه شدن.
📌روشنفکری دینی از حیث آن که خود را موظف به نوسازی و تغییر در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از وضع موجود به وضع مطلوب میداند و به پذیرش مسئولیت اجتماعی در مسیر تحولات کلان جامعه قائل است و نیز از بابت تعهدی که به عنصر عقلانیت دارد، با روشنفکران سکولار اشتراکاتی عمیق دارد، اما از سوی دیگر، باور دارد که نوسازی اجتماعی و نیل به توسعه و دمکراسی، بدون همکنشی، همسویی و همافزایی با نوسازی در تمام بنیانهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی از جمله دین (به مثابه یک بنیان اجتماعی و نه صرفاً معرفتی الهیاتی) غیرممکن و ناپایدار است.
📌چنانچه به نقش عظیم دکتر شریعتی و دیگر روشنفکران دینی ایران در مجموعه تحولات ناظر بر جنبش فراگیر و مردمی انقلاب اسلامی قائل باشیم، باید توجه کنیم که این ظرفیت انسانی هرگز بدون بهرهگیری از ظرفیت نهادیِ موسسه حسینیه ارشاد و پیش از آن، نهادهایی از این دست مانند کانون نشر حقایق اسلامی و نظایر آن به نتیجه نمیرسید. شریعتیِ منهای حسینیه ارشاد، فراتر از یک استاد دانشگاه نبود و طبیعتا نمیتوانست در کنار طبقات گوناگون مردم قرار گیرد و چنین نقش تحولبخشی را در عرصه عمومی ایفا کند.
📌روشنفکران دینی همچنان توانستند نقش تحولآفرین خود را پس از انقلاب ادامه دهند. هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه فرهنگی و دینی. طرح گفتمان اصلاحات سیاسی در همان بهمن ۱۳۵۷ با تکیه بر عناصری مانند قانونگرایی، حقوق بشر، دادرسی عادلانه، آزادی و دمکراسی و اثرگذاری بر ساختار قدرت و تبدیل «آزادیخواهی» به تراز گفتمان سیاسی غالب که بعدها در دهه هفتاد و متعاقب جلسات کیان و جنبش دوم خرداد تبلور یافت، مرهون همین حضور موثر است.
📌جنبش اصلاحات در دوم خرداد ۱۳۷۶، تنها ظهور و بروز اجتماعی پیدا کرد اما پیش از آن هم وجود داشت و مطرح بود و به همین دلیل توانست جامعه و بسیاری از فعالان سیاسی را که در دهه نخست انقلاب، «آزادی» را لوکس و مطالبهای بورژوایی به حساب میآوردند، به اولویت «توسعه سیاسی» متقاعد سازد.
📌حضور روحانیت در نهاد قدرت و سلطه برداشتهای رسمی از دین، بحرانی جدی بر سر راه پذیرش عمومی دین ایجاد کرد که امروزه از آن به دینگریزی نسل جوان تعبیر میشود و به یک عبارت، نه تنها روشنفکری دینی و بلکه کلیت دینداری را با بحران مواجه کرده است.
@nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/3zVchhf
Telegraph
خانهای برای روشنفکری دینی
1.حسینیه ارشاد چه تاثیری در کنشگری سیاسی قبل از انقلاب داشت؟ معتمدی مهر: با سلام و سپاس از فرصتی که هیات تحریریه روزنامه هممیهن در نخستین روزهای ماه محرم و نکوداشت قیام عاشورا به مثابه مهمترین و فراگیرترین جنبش اصلاحی و عدالتخواهانه پس از اسلام تا کنون…
Forwarded from مصدق به روايت تاريخ و اسناد
یاران و همراهان گرامی، جهت کمک به حفظ قلعه احمد آباد آرامگاه و محل زندگی جاوید نام دکتر محمد مصدق به کمکهای مردمی نیاز است. کمکهای خود را میتوانید به شماره حسابهای ذکر شده در تصویر به حساب هیأت امنای قلعه احمدآباد واریز فرمایید.
@mohammadmosaddegh
@mohammadmosaddegh
Forwarded from دکتر هادی خانیکی
📌 انجمن کوی ارم در آستانه مرحله نهایی درمان دکتر هادی خانیکی در شیراز، با حضور ایشان به مرور مراحل قبلی زندگی و حضور ایشان در شهر شیراز میپردازد.
◽زمان: چهارشنبه ۱۹ مرداد از ساعت ۲۱
◽پلتفرم: کلابهاوس انجمن کوی ارم
لینک کوتاه برنامه:
https://b2n.ir/w48923
@hadikhaniki
◽زمان: چهارشنبه ۱۹ مرداد از ساعت ۲۱
◽پلتفرم: کلابهاوس انجمن کوی ارم
لینک کوتاه برنامه:
https://b2n.ir/w48923
@hadikhaniki
Forwarded from خانه اندیشمندان علوم انسانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از سخنرانی دکتر آرمان ذاکری با عنوان "در نسبت عزاداری و عدالتخواهی؛ نگاهی جامعه شناختی" در نخستین نشست از سلسله نشستهای ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) با عنوان "چراغی دیگر".
علاقمندان میتوانند فیلم کامل این سخنرانی را از طریق لینک زیر در صفحه آپارات خانه اندیشمندان علوم انسانی ملاحظه نمایند:
https://www.aparat.com/v/tMIVb
علاقمندان میتوانند فیلم کامل این سخنرانی را از طریق لینک زیر در صفحه آپارات خانه اندیشمندان علوم انسانی ملاحظه نمایند:
https://www.aparat.com/v/tMIVb
Forwarded from A
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
اِی اِبنِ سَعد* !
بِدان که
از گَندمِ رِی
نَخواهی خورد
نابوده به کامِ خویش
خواهی مُرد
*
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
اِی اِبنِ سَعد !
بِدان که
گُزارِشگران
درباره اَت
چُنین
نِوِشته اند
هر چَند
کتابِ زندگی اَت را
با خون و جِنایَت
سِرِشته اند
*
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
اِی اِبنِ سَعد !
بِدان که
اَگر
هِزار بار
زِنده شَوی
پایَنده
نَخواهی شد
جویَندۀ یابَنده
نَخواهی شد
*
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
اِی اِبنِ سَعد !
بِدان که
هنوز
سَر به داران
بَر سَرِ دارَ ند
هنوز
بی قرارَ ند
هنوز
با تو
سُخَن ها دارَند ...
* عُمَر بن سَعد فرمانده سپاه یزید در جنگ تحمیلی کربلا به طَمَعِ حکومت ری.
سعید شهرتاش
عاشورای حسینی مرداد ماه 1401
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
اِی اِبنِ سَعد* !
بِدان که
از گَندمِ رِی
نَخواهی خورد
نابوده به کامِ خویش
خواهی مُرد
*
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
اِی اِبنِ سَعد !
بِدان که
گُزارِشگران
درباره اَت
چُنین
نِوِشته اند
هر چَند
کتابِ زندگی اَت را
با خون و جِنایَت
سِرِشته اند
*
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
اِی اِبنِ سَعد !
بِدان که
اَگر
هِزار بار
زِنده شَوی
پایَنده
نَخواهی شد
جویَندۀ یابَنده
نَخواهی شد
*
تاریخ نَخواندۀ تاریخ !
اِی اِبنِ سَعد !
بِدان که
هنوز
سَر به داران
بَر سَرِ دارَ ند
هنوز
بی قرارَ ند
هنوز
با تو
سُخَن ها دارَند ...
* عُمَر بن سَعد فرمانده سپاه یزید در جنگ تحمیلی کربلا به طَمَعِ حکومت ری.
سعید شهرتاش
عاشورای حسینی مرداد ماه 1401
Forwarded from امتداد
📄مکتب حسینیه ارشاد و دشمنان آن
✍🏻حسین نقاشی
🟢سالها پیش، زمانی که هنوز حکومت پهلوی فعالیتهای حسینیه ارشاد را در سال ۱۳۵۲ ممنوع نکرده بود، علی شریعتی درباره آینده «حسینیه ارشاد» و سلوک دینداری گفته بود: «اگر ۱۰ سال دیگه، ۲۰ سال دیگه، اگر حسینیه های ارشادی در این مملکت وجود داشته باشه و بگذارند که وجود داشته باشه! و بهترین برنامه ها را هم برای جوانان، تحصیلکرده ها، دانشجویان و نسلِ دانشگاهی داشته باشه بر اساسِ مذهب، دیگه مثلِ امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، اینچنین استقبال نخواهد شد، اینچنین نخواهد بود که برای یک مجمعِ دینی، هزاران دانشجو ۷ - ۸ ساعت در بدترین شرایط بیاد و به حرفِ مذهب گوش بده، دیگه "دغدغه ی مذهبی" در درونَش نخواهد بود، " اگر نَجُنبیم و اگر کاری نکنیم»
🟢اما چرا شریعتی این سخنان را در اوج اقبال به حسینیه ارشاد و مجموعه آثار خودش میگفت!؟ چه زمینهها و بسترهایی را میدید که گمان میکرد اگر تلاشهای فکری و فرهنگیی همچون فعالبتهای حسینیه ارشاد در سراسر کشور گسترش نیابد، نسل جوان ممکن است دیگر به حرف مذهب تمایلی نداشته باشند!؟
🟢برای درک این دغدغه باید به زمینههای تاریخی و سیاسی و هم امواج فکری متنوع موجود در فضای ایران آن سالها، اشاره کرد.
🔺متن کامل
#امتداد
@emtedadnet
Telegraph
✍🏻حسین نقاشی
🟢سالها پیش، زمانی که هنوز حکومت پهلوی فعالیتهای حسینیه ارشاد را در سال ۱۳۵۲ ممنوع نکرده بود، علی شریعتی درباره آینده «حسینیه ارشاد» و سلوک دینداری گفته بود: «اگر ۱۰ سال دیگه، ۲۰ سال دیگه، اگر حسینیه های ارشادی در این مملکت وجود داشته باشه و بگذارند که وجود داشته باشه! و بهترین برنامه ها را هم برای جوانان، تحصیلکرده ها، دانشجویان و نسلِ دانشگاهی داشته باشه بر اساسِ مذهب، دیگه مثلِ امروز این چنین ازدحام نخواهد شد، اینچنین استقبال نخواهد شد، اینچنین نخواهد بود که برای یک مجمعِ دینی، هزاران دانشجو ۷ - ۸ ساعت در بدترین شرایط بیاد و به حرفِ مذهب گوش بده، دیگه "دغدغه ی مذهبی" در درونَش نخواهد بود، " اگر نَجُنبیم و اگر کاری نکنیم»
🟢اما چرا شریعتی این سخنان را در اوج اقبال به حسینیه ارشاد و مجموعه آثار خودش میگفت!؟ چه زمینهها و بسترهایی را میدید که گمان میکرد اگر تلاشهای فکری و فرهنگیی همچون فعالبتهای حسینیه ارشاد در سراسر کشور گسترش نیابد، نسل جوان ممکن است دیگر به حرف مذهب تمایلی نداشته باشند!؟
🟢برای درک این دغدغه باید به زمینههای تاریخی و سیاسی و هم امواج فکری متنوع موجود در فضای ایران آن سالها، اشاره کرد.
🔺متن کامل
#امتداد
@emtedadnet
Telegraph
Telegraph
مکتب حسینیه ارشاد و دشمنان آن
حسین نقاشی | منتشرشده در ۲۱امین شماره روزنامه «هممیهن» | پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ سالها پیش، زمانی که هنوز حکومت پهلوی فعالیتهای حسینیه ارشاد را در سال ۱۳۵۲ ممنوع نکرده بود، علی شریعتی درباره آینده «حسینیه ارشاد» و سلوک دینداری گفته بود: «اگر ۱۰ سال دیگه،…
Forwarded from ایران فردا
🔴 حسین بن علی، بلاجویی و تاسیس امر سیاسی سرپیچی
▪️ واکاوی انتقادی رای مرحوم استاد احمد قابل پیرامون رخداد کربلا
🔷 ابوطالب آدینه وند
@iranfardamag
🔸 فهم از رخدادهای تاریخی رام ناشدنی است و هیچ تفسیری از رخدادها و متون نمی تواند تداوم باز تفاسیر را تعلیق کند به ویژه رخدادهایی چون رخداد عاشورای سال ۶۱ ه.ق که به واسطه استمرار و تکرار، بخشی از هویت فرهنگی جامعه شده است. تفاوت در بینش متفاوت مفسران و راویان و نیز تفاوتهای دورانی خود موجد تکثر خوانش از رخدادها و متون است. چنانکه می دانیم فهم از رخدادها چنانچه فوکو در نظم اشیاء می گفت موثر از اپیستمه و رژیم شناخت هر دوران است و در نتیجه تفاسیر و قرائات صورت بندیهای دورانی دارند و ناگزیر فاقد قطعیت های دگم و همین نه فقط امکان تفسیر مطابق با ارجاع به امر واقع بلکه امکان ابداع و خلق تفاسیر و یا توسعه و تکامل معنایی متون را فراهم می کند.
🔹 در هر سه گونه اساسی تاریخ نویسی برساخت گرایی(costructionism ) ، باز ساخت گرایی(recostructionism ) و واساخت گرایی(decostructionism ) چنانچه آلن مازلو در کتاب "واساخت تاریخ" می گوید صورت و فرم روایت تاریخی اهمیت دارد و با این تفاوت که در رویکرد واساختی (( صورت نوشتن تاریخ، ذاتی محتوای تاریخ است))./1
🔸 نکته دیگر اینکه در نگاه واساختی بر خلاف دو رویکرد ساختارگرا ( context ) نیز نوعی متن است نه امری بیرون از متن و بیرون از منطق حاکم بر متن)/2 بدین معنی که تنها متن در ردیف متن نیست بلکه زمینه نیز هم- متن یا همامتن است و از این رو میدان متن را توسعه می یابد و به مثابه روایتی ادبی تجربه زیسته مردمان، هراس و اضطراب ها و موقعیت مندی آنها را ایضاح می نماید و به گرانباری آن زمینه در رخداد التفات بیشتری می ورزد و رخداد را صرفا به فکت ها و مدارک تقلیل نمی دهند. البته مدراک و ترتب و تعاقب منظم زمانی آنها به ادراک مدارک کمک می ورزد.
🔹 گاهی مفسران تاریخ به میانجی گزینش برخی از فکت های رخداد به تفسیر کلی و یا آموزه ای دست می یازند اما در گزینش و برجسته سازی باید بدین امر التفات داشت که خلق تفسیر و برکشیدن مفاهیم نو، ادراک و روح کلی ناشی از تعاقب زمانی را به خطر نیفکند و گرنه تفسیر ممکن است، موجب تعارض و تخالف اجزا با کل به جای همنشینی و جانشینی معنادار آنها شود آنگاه دلالت ها نیز در سلسله و زنجیره مدلولها جای خود را نیابند به طوری که انعکاس صدای متن در زیر صدای مولف یا خوانش گر مسخ می شود، (( مدارک برای استنتاج معنا از آنها و سپس خلقِ شناخت تاریخی پیش روی ما هستند؛ با این همه، استنتاج معنا آنجا روی می دهد که ما داده ها را سازمان بخشی، هیئت بندی و رخدادگویی می کنیم./3 البته باید التفات داشت که خوانش تاریخ، صرفا خوانش متن و همامتن نیست بلکه خوانش حفره ها، شکافها،تخلخل ها، سکوت و غیاب روایت نیز هست.
🔸 فرمهای روایت اکنون در روایت امر تاریخی اهمیت یافته اند البته اینجا البته مراد فرم های روایت ادبی تاریخ و یا الزام ضروری هر روایت به آغارو میانه و پایان نیست بلکه مراد روایت متاثر از معرفت و فرهنگ دورانی است که البته یکسره خالی از استعاره ها و مجاز و تمثیل و… ادبی نیز نیستند.
🔹 واضح هست که خوانش گران با سوال امروز و متاثر از گفتمان امروز به سراغ خوانش و احضار گذشته و تاریخ می روند اما به تعبیر آگامبن در سخنرانی "معاصر چیست؟" ما زمانی به " دیدار آن [معاصر]نائل می شویم" که بتوانیم از درخشش های دوران عبور کرده و تاری های آن را دریابیم و البته تاری هایی که امکانی و مضمونی از روشنایی را در دل خود دارند./4 ما به تعبیری از عابدالجابری در کتاب " ما و میراث فلسفی مان" در زیر امواج بی امان " فشار بروز شدن قرار داریم" و این فشاری مرد افکنی از سوی درخشش های دوران است بنابراین ما باید به " شعاع تاریکی ها" و " ظلمات دوران" چنانچه جورجیو آگامبن می گوید چنگ درزنیم و آن را مساله سازی کنیم زیرا امر مجهول آنجاست و از این طریق است می توانیم متون و رخدادها را معاصر خود سازیم.
🔸 روایت های معاصر از رخداد عاشورا با پرسش استاد محمد تقی شریعتی که " چرا امام حسین قیام کرد؟" مساله سازی شد و از آنجا دلایل آن رخداد محل تامل قرار گرفت و عملا با زمانه و زمینه آن دیالوگی در گرفت. به طور مشخص از آن پس، آموزه های حرکت امام حسین محل توجه شد و نقطه عزیمت و اهدافش مورد کندو کاو قرار گفت و در صورت بندی هایی گوناگون در کنار فرم سنتی مرسوم روایت آن عرضه شد....
متن کامل :
https://bit.ly/3JE1kE4
#گونههای_مختلف_تاریخنویسی
#روایتهای_متعدد_از_قیام_عاشورا
▪️ تصویر : نقاشی قهوه خانه ای مصیبت کربلا، محمد مدبر ، 1325
https://t.me/iranfardamag
▪️ واکاوی انتقادی رای مرحوم استاد احمد قابل پیرامون رخداد کربلا
🔷 ابوطالب آدینه وند
@iranfardamag
🔸 فهم از رخدادهای تاریخی رام ناشدنی است و هیچ تفسیری از رخدادها و متون نمی تواند تداوم باز تفاسیر را تعلیق کند به ویژه رخدادهایی چون رخداد عاشورای سال ۶۱ ه.ق که به واسطه استمرار و تکرار، بخشی از هویت فرهنگی جامعه شده است. تفاوت در بینش متفاوت مفسران و راویان و نیز تفاوتهای دورانی خود موجد تکثر خوانش از رخدادها و متون است. چنانکه می دانیم فهم از رخدادها چنانچه فوکو در نظم اشیاء می گفت موثر از اپیستمه و رژیم شناخت هر دوران است و در نتیجه تفاسیر و قرائات صورت بندیهای دورانی دارند و ناگزیر فاقد قطعیت های دگم و همین نه فقط امکان تفسیر مطابق با ارجاع به امر واقع بلکه امکان ابداع و خلق تفاسیر و یا توسعه و تکامل معنایی متون را فراهم می کند.
🔹 در هر سه گونه اساسی تاریخ نویسی برساخت گرایی(costructionism ) ، باز ساخت گرایی(recostructionism ) و واساخت گرایی(decostructionism ) چنانچه آلن مازلو در کتاب "واساخت تاریخ" می گوید صورت و فرم روایت تاریخی اهمیت دارد و با این تفاوت که در رویکرد واساختی (( صورت نوشتن تاریخ، ذاتی محتوای تاریخ است))./1
🔸 نکته دیگر اینکه در نگاه واساختی بر خلاف دو رویکرد ساختارگرا ( context ) نیز نوعی متن است نه امری بیرون از متن و بیرون از منطق حاکم بر متن)/2 بدین معنی که تنها متن در ردیف متن نیست بلکه زمینه نیز هم- متن یا همامتن است و از این رو میدان متن را توسعه می یابد و به مثابه روایتی ادبی تجربه زیسته مردمان، هراس و اضطراب ها و موقعیت مندی آنها را ایضاح می نماید و به گرانباری آن زمینه در رخداد التفات بیشتری می ورزد و رخداد را صرفا به فکت ها و مدارک تقلیل نمی دهند. البته مدراک و ترتب و تعاقب منظم زمانی آنها به ادراک مدارک کمک می ورزد.
🔹 گاهی مفسران تاریخ به میانجی گزینش برخی از فکت های رخداد به تفسیر کلی و یا آموزه ای دست می یازند اما در گزینش و برجسته سازی باید بدین امر التفات داشت که خلق تفسیر و برکشیدن مفاهیم نو، ادراک و روح کلی ناشی از تعاقب زمانی را به خطر نیفکند و گرنه تفسیر ممکن است، موجب تعارض و تخالف اجزا با کل به جای همنشینی و جانشینی معنادار آنها شود آنگاه دلالت ها نیز در سلسله و زنجیره مدلولها جای خود را نیابند به طوری که انعکاس صدای متن در زیر صدای مولف یا خوانش گر مسخ می شود، (( مدارک برای استنتاج معنا از آنها و سپس خلقِ شناخت تاریخی پیش روی ما هستند؛ با این همه، استنتاج معنا آنجا روی می دهد که ما داده ها را سازمان بخشی، هیئت بندی و رخدادگویی می کنیم./3 البته باید التفات داشت که خوانش تاریخ، صرفا خوانش متن و همامتن نیست بلکه خوانش حفره ها، شکافها،تخلخل ها، سکوت و غیاب روایت نیز هست.
🔸 فرمهای روایت اکنون در روایت امر تاریخی اهمیت یافته اند البته اینجا البته مراد فرم های روایت ادبی تاریخ و یا الزام ضروری هر روایت به آغارو میانه و پایان نیست بلکه مراد روایت متاثر از معرفت و فرهنگ دورانی است که البته یکسره خالی از استعاره ها و مجاز و تمثیل و… ادبی نیز نیستند.
🔹 واضح هست که خوانش گران با سوال امروز و متاثر از گفتمان امروز به سراغ خوانش و احضار گذشته و تاریخ می روند اما به تعبیر آگامبن در سخنرانی "معاصر چیست؟" ما زمانی به " دیدار آن [معاصر]نائل می شویم" که بتوانیم از درخشش های دوران عبور کرده و تاری های آن را دریابیم و البته تاری هایی که امکانی و مضمونی از روشنایی را در دل خود دارند./4 ما به تعبیری از عابدالجابری در کتاب " ما و میراث فلسفی مان" در زیر امواج بی امان " فشار بروز شدن قرار داریم" و این فشاری مرد افکنی از سوی درخشش های دوران است بنابراین ما باید به " شعاع تاریکی ها" و " ظلمات دوران" چنانچه جورجیو آگامبن می گوید چنگ درزنیم و آن را مساله سازی کنیم زیرا امر مجهول آنجاست و از این طریق است می توانیم متون و رخدادها را معاصر خود سازیم.
🔸 روایت های معاصر از رخداد عاشورا با پرسش استاد محمد تقی شریعتی که " چرا امام حسین قیام کرد؟" مساله سازی شد و از آنجا دلایل آن رخداد محل تامل قرار گرفت و عملا با زمانه و زمینه آن دیالوگی در گرفت. به طور مشخص از آن پس، آموزه های حرکت امام حسین محل توجه شد و نقطه عزیمت و اهدافش مورد کندو کاو قرار گفت و در صورت بندی هایی گوناگون در کنار فرم سنتی مرسوم روایت آن عرضه شد....
متن کامل :
https://bit.ly/3JE1kE4
#گونههای_مختلف_تاریخنویسی
#روایتهای_متعدد_از_قیام_عاشورا
▪️ تصویر : نقاشی قهوه خانه ای مصیبت کربلا، محمد مدبر ، 1325
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 حسین بن علی، بلاجویی و تاسیس امر سیاسی سرپیچی
🔷 ابوطالب آدینه وند @iranfardamag فهم از رخدادهای تاریخی رام ناشدنی است و هیچ تفسیری از رخدادها و متون نمی تواند تداوم باز تفاسیر را تعلیق کند به ویژه رخدادهایی چون رخداد عاشورای سال ۶۱ ه.ق که به واسطه استمرار و تکرار، بخشی از هویت فرهنگی جامعه شده است.…
Forwarded from صبح ما
🔰هوشنگ ابتهاج درگذشت
🔸یلدا ابتهاج فرزند هوشنگ ابتهاج(سایه) در صفحه اینستاگرام خود خبرداد که این شاعر نامدار ایرانی دار فانی را وداع گفته است.
🔸ابتهاج متولد ۱۳۰۶ شمسی بود.
#صبح_ما
@sobhema_ir
🔸یلدا ابتهاج فرزند هوشنگ ابتهاج(سایه) در صفحه اینستاگرام خود خبرداد که این شاعر نامدار ایرانی دار فانی را وداع گفته است.
🔸ابتهاج متولد ۱۳۰۶ شمسی بود.
#صبح_ما
@sobhema_ir
Forwarded from نهضت آزادى ايران
🔸منتشر شده در توییتر محمد توسلی
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
پیام اصلی نوشته اخیر مهندس موسوی از حصر غیر قانونی،پیگیری مطالبات تاریخی مردم ایران یعنی «آزادی و حاکمیت ملت» است که در اصل۵۶ قانون اساسی تصریح شده است. نفی استبداد اعم از سیاسی و یا دینی و نفی نظام موروثی اعم از سلطنتی و یا ولایی مهمترین خواسته ایرانیان در ۱۵۰سال اخیر است.
@nehzatazadiiran
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
پیام اصلی نوشته اخیر مهندس موسوی از حصر غیر قانونی،پیگیری مطالبات تاریخی مردم ایران یعنی «آزادی و حاکمیت ملت» است که در اصل۵۶ قانون اساسی تصریح شده است. نفی استبداد اعم از سیاسی و یا دینی و نفی نظام موروثی اعم از سلطنتی و یا ولایی مهمترین خواسته ایرانیان در ۱۵۰سال اخیر است.
@nehzatazadiiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🎥اگر چه دل ها پر خون است....
🔷🔸خاطره مرحوم هوشنگ ابتهاج از پخش ايران اى سراى اميد در زمانى كه او در زندان بود.
#ایران
#سايه
#هوشنگ_ابتهاج
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔷🔸خاطره مرحوم هوشنگ ابتهاج از پخش ايران اى سراى اميد در زمانى كه او در زندان بود.
#ایران
#سايه
#هوشنگ_ابتهاج
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from ایران فردا
"تا چنین هنگامهی سنگ است و سَر
قیمتِ سنگ است از سر بیشتر"
هوشنگ ابتهاج (اسفند ۱۳۰۶ ؛ مرداد ۱۴۰۱) |
اثر بزرگمهر حسینپور
قیمتِ سنگ است از سر بیشتر"
هوشنگ ابتهاج (اسفند ۱۳۰۶ ؛ مرداد ۱۴۰۱) |
اثر بزرگمهر حسینپور
Forwarded from A
وَ می دانَد که این بار
به هوشنگ ابتهاج، سایه
کُجایی ؟
سایه !
*
اَرغَوان
تو را
می خوانَد
*
وَ می دانَد
که این بار
آمدنَ ت
حَتمی ست
*
وَ می دانَد
که این بار
صِدایِ گام هایَ ت
پس از سال ها غُربَت و حَسرَت
به سویَ ش
شنیدنی ست
*
وَ می دانَد
که این بار
پس از سال ها انتظار
به هَم آمیختَنِ
اَشک و عَطرِ آن همه خاطره
در لحظۀ دیدار
دیدَنی ست
*
وَ می دانَد
که این بار
سایۀ اَرغَوان
وَ
اَرغَوانِ سایه
از هَم
نا گُسَستَنی ست
*
وَ می دانَد
که این بار
یِگانِگیِ
شاعر و دِرَخت
دَرین درودِ بی بِدرود
رازِ ماندِگاریِ این یادگارِ سُتودَنی ست ...
سعید شهرتاش
نوزدهم مرداد ماه 1401
به هوشنگ ابتهاج، سایه
کُجایی ؟
سایه !
*
اَرغَوان
تو را
می خوانَد
*
وَ می دانَد
که این بار
آمدنَ ت
حَتمی ست
*
وَ می دانَد
که این بار
صِدایِ گام هایَ ت
پس از سال ها غُربَت و حَسرَت
به سویَ ش
شنیدنی ست
*
وَ می دانَد
که این بار
پس از سال ها انتظار
به هَم آمیختَنِ
اَشک و عَطرِ آن همه خاطره
در لحظۀ دیدار
دیدَنی ست
*
وَ می دانَد
که این بار
سایۀ اَرغَوان
وَ
اَرغَوانِ سایه
از هَم
نا گُسَستَنی ست
*
وَ می دانَد
که این بار
یِگانِگیِ
شاعر و دِرَخت
دَرین درودِ بی بِدرود
رازِ ماندِگاریِ این یادگارِ سُتودَنی ست ...
سعید شهرتاش
نوزدهم مرداد ماه 1401
Forwarded from ایران فردا
🟠 ابتهاج مردهاست سایه نه!
💠 مسعود میری
@iranfardamag
▪️ «گوید رهی: خواجه بر درگاه استاده به گورستان نگریست، پرسید ای خواجه مردگان را نک سخنی نیست، گفت زانک این زندگان را آن مردگان به گورستان روان کنند ، ندانم اینجایگه گورستان بود یا آنجایگه که مردمان روند و آیند»
عارف بُستی سگزی
****
🔸روزگار نو این شانس را برای مردگان امروز و زندگان دیروز فراهم آورده که برای زندگان امروز و مردگان فردا عکس یا فیلم باقی بگذارند . عکسهای دسته جمعی که در سور و سوگ گرفته میشود ، محو آدمها را در آن میتوان رصد کرد. مرده شناسی یکی از آن کارهاییاست که هر روز مثل اعداد بورس در نوسانی عجیب قرار دارد .
🔹من خود ناگزیرم بدین رسم به سراغ ابتهاج بروم. این مرده شناسی واجد هیچ ارزشی نیست ، نه خوب است نه بد ، نه خیر است نه شر ، ممکن است در کار زندگان هیچ نفعی عاید نکند. شاید دلالت مردگان برای زندگان پندی، اندرزی ، زینهاری باشد، لیک این زندگان دیگر پند مردگان را ننیوشند و گوشوار گوشِ عمل نکنند.
🔸این مقدمه به کار این بحث مقتصر و نحیف میخورد ، چون مرگ شبحِ « سایه» جان گرفتن اوست و حاویی آخرین کلماتیست که یک پیر به فرزندان میدهد. من که هر چهرهی زیبایی مینگرم میستایم هر سخن نکویی میشنوم بر میگزینم و هر آدم خیرخواهی مییابم ذکر نامش را دریغ نمیکنم.از این رو باید پذیرفته باشم که:
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند به روز
گفتند فسانهای و در خواب شدند
🔹جهان ایدهها جهان آدمهاست. این داستان ایدهها همان چیزی ست که یک سر در چاک پیرهن پارادایمها دارد یک سر به قبای ایمانها و عقاید تن میپوشاند.
🔸این روزها تحمل و رواداری در این مسئله کم یافت میشد. در این لحظه که «هوشنگ ابتهاج» مرده است و «سایه» هستی گرفته ، بسیاری او را به سبب چپ گرا بودن محکوم میکنند.باید دید حاصل این ایدهها چقدر به انسان خدمت کرده و چه اندازه زبان رسانده . این محاسبه ممکن است نظر ما را تغییر دهد.خب ! در دنیای مدرن این چپ و راست در آغوش هم افتادهاند و از یک سو تامین اجتماعی و عدالت را بر اقتصاد باز و بازار آزاد تحمیل کرده اند و از جانب دیگر حق بازار را هم پذیرفته اند.با این وصف سایه خرقه در شعر تهی کرده و شعر و هنر آنقدر بی وفاست که اسم غالب شاعران بزرگ را استعارهی شعر بلعیده است. ما تنها با حکایتی روبرو هستیم که در سرودهها باقی ست ، وقتی مینویسد:
🔹دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت.
🔸اما مردهشناسی این فایده را دارد که زخم بیرحمیی نسیان نام شاعر در استعاره نویسیهای زبان را بطور موقت مرحم ذکری بگذارد.اما این شاعر کمونیست یا مذهبی ، هر چه باشد اکنون دیگر فقط «سایه»است.
🔹از خواص مرده شناسی یکی این شاید بوده باشد که آنچه بر دورهای یا مردمی گذشته ، به طرز مشکوکی هیئت و هیبتی بدان میبخشد و در باب آن داوری میکند. چنانکه رفت ، هر آدمی یک داستان در جان دارد و با معونه و دستگیریی آن داستان به شکل دادن رویدادها و صورتبندی مضمونها وجه همت میگمارد. پس هر کدام از ما نوعی مرده شناسی در کار گرفتهایم.
🔸تاریخ شاعرانی از نوع «سایه» به گمان بسیاری به انتهای راه رسیده بود. با آنکه شاعرانی چون سیمبین بهبهانی با آن غزلهایی که آهنگ کلمات، در وزن های ابداعی و در لفاف مضامینی متجددانه تولید میشد، بسا که ضرورت زمانه هم بود ، گسترش و پخش اشعاری که در وزنهای سهل خوانتر اما پرورده به مضمونهایی در طرز نو نوشته می شد را سخت میکرد. شاید غزلهای سایه قوت مضمونی و جزالت غزلهای حسین منزوی را نداشت ، اما حرارت داشت و چم دیکلماسیون نیمایی در اجرای غزل منتشر بود.
🔹این فرم غنی با سنت تغنیی ایرانی در خنیاگری موافق میافتاد و طبع همصدایی با ساز و آواز را در خود تعبیه داشت. سایه توانست از سنت دیرپای «خواندن» در مجلس موسیقی که به گونهای شعر و ساز را در هم میپیوندد ، اشعار خود را به گوش مخاطبان برساند. اگر او از فرصت استفاده برده یا به قول اهل صوف «ابوالوقت» باشد، آمیخته با رندی است و نقد او در این داستان پس از چندی از یاد میرود ، حتی اگر حق هم باشد.در نظامهای غیر آزاد و مطلقه، هر چند گسترش هنر در پرتوهایی میسر است ، لکن مجال همهجانبهگرایی یا لااقل چند جانبهگرایی دشواری دارد. اینکه یک جوان چپگرا توانسته باشد به توش و توان ادبیی خود صدای شعرش را در نوای ساز درآمیزد ، از هنر قابل ملاحظه و درخور گزارش خبر میدهد. خاصه که این هنر در طومار سنت گشودگی داشته باشد و هوای مغازله در سر بپروراند، و در عین حال با دعویی اکنون نیز همراه شده باشد. به قول بزرگی شخصیت مردمان بلاد ما را باید در همین جهان چند پهلو محاسبه و مساحی کرد....
متن کامل :
https://bit.ly/3JIK94v
#سایه
#ایران_فردا
#مسعود_میری
#هوشنگ_ابتهاج
💠 مسعود میری
@iranfardamag
▪️ «گوید رهی: خواجه بر درگاه استاده به گورستان نگریست، پرسید ای خواجه مردگان را نک سخنی نیست، گفت زانک این زندگان را آن مردگان به گورستان روان کنند ، ندانم اینجایگه گورستان بود یا آنجایگه که مردمان روند و آیند»
عارف بُستی سگزی
****
🔸روزگار نو این شانس را برای مردگان امروز و زندگان دیروز فراهم آورده که برای زندگان امروز و مردگان فردا عکس یا فیلم باقی بگذارند . عکسهای دسته جمعی که در سور و سوگ گرفته میشود ، محو آدمها را در آن میتوان رصد کرد. مرده شناسی یکی از آن کارهاییاست که هر روز مثل اعداد بورس در نوسانی عجیب قرار دارد .
🔹من خود ناگزیرم بدین رسم به سراغ ابتهاج بروم. این مرده شناسی واجد هیچ ارزشی نیست ، نه خوب است نه بد ، نه خیر است نه شر ، ممکن است در کار زندگان هیچ نفعی عاید نکند. شاید دلالت مردگان برای زندگان پندی، اندرزی ، زینهاری باشد، لیک این زندگان دیگر پند مردگان را ننیوشند و گوشوار گوشِ عمل نکنند.
🔸این مقدمه به کار این بحث مقتصر و نحیف میخورد ، چون مرگ شبحِ « سایه» جان گرفتن اوست و حاویی آخرین کلماتیست که یک پیر به فرزندان میدهد. من که هر چهرهی زیبایی مینگرم میستایم هر سخن نکویی میشنوم بر میگزینم و هر آدم خیرخواهی مییابم ذکر نامش را دریغ نمیکنم.از این رو باید پذیرفته باشم که:
آنان که محیط فضل و آداب شدند
در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند به روز
گفتند فسانهای و در خواب شدند
🔹جهان ایدهها جهان آدمهاست. این داستان ایدهها همان چیزی ست که یک سر در چاک پیرهن پارادایمها دارد یک سر به قبای ایمانها و عقاید تن میپوشاند.
🔸این روزها تحمل و رواداری در این مسئله کم یافت میشد. در این لحظه که «هوشنگ ابتهاج» مرده است و «سایه» هستی گرفته ، بسیاری او را به سبب چپ گرا بودن محکوم میکنند.باید دید حاصل این ایدهها چقدر به انسان خدمت کرده و چه اندازه زبان رسانده . این محاسبه ممکن است نظر ما را تغییر دهد.خب ! در دنیای مدرن این چپ و راست در آغوش هم افتادهاند و از یک سو تامین اجتماعی و عدالت را بر اقتصاد باز و بازار آزاد تحمیل کرده اند و از جانب دیگر حق بازار را هم پذیرفته اند.با این وصف سایه خرقه در شعر تهی کرده و شعر و هنر آنقدر بی وفاست که اسم غالب شاعران بزرگ را استعارهی شعر بلعیده است. ما تنها با حکایتی روبرو هستیم که در سرودهها باقی ست ، وقتی مینویسد:
🔹دریاست چه سنجد که بر این موج خسی رفت.
🔸اما مردهشناسی این فایده را دارد که زخم بیرحمیی نسیان نام شاعر در استعاره نویسیهای زبان را بطور موقت مرحم ذکری بگذارد.اما این شاعر کمونیست یا مذهبی ، هر چه باشد اکنون دیگر فقط «سایه»است.
🔹از خواص مرده شناسی یکی این شاید بوده باشد که آنچه بر دورهای یا مردمی گذشته ، به طرز مشکوکی هیئت و هیبتی بدان میبخشد و در باب آن داوری میکند. چنانکه رفت ، هر آدمی یک داستان در جان دارد و با معونه و دستگیریی آن داستان به شکل دادن رویدادها و صورتبندی مضمونها وجه همت میگمارد. پس هر کدام از ما نوعی مرده شناسی در کار گرفتهایم.
🔸تاریخ شاعرانی از نوع «سایه» به گمان بسیاری به انتهای راه رسیده بود. با آنکه شاعرانی چون سیمبین بهبهانی با آن غزلهایی که آهنگ کلمات، در وزن های ابداعی و در لفاف مضامینی متجددانه تولید میشد، بسا که ضرورت زمانه هم بود ، گسترش و پخش اشعاری که در وزنهای سهل خوانتر اما پرورده به مضمونهایی در طرز نو نوشته می شد را سخت میکرد. شاید غزلهای سایه قوت مضمونی و جزالت غزلهای حسین منزوی را نداشت ، اما حرارت داشت و چم دیکلماسیون نیمایی در اجرای غزل منتشر بود.
🔹این فرم غنی با سنت تغنیی ایرانی در خنیاگری موافق میافتاد و طبع همصدایی با ساز و آواز را در خود تعبیه داشت. سایه توانست از سنت دیرپای «خواندن» در مجلس موسیقی که به گونهای شعر و ساز را در هم میپیوندد ، اشعار خود را به گوش مخاطبان برساند. اگر او از فرصت استفاده برده یا به قول اهل صوف «ابوالوقت» باشد، آمیخته با رندی است و نقد او در این داستان پس از چندی از یاد میرود ، حتی اگر حق هم باشد.در نظامهای غیر آزاد و مطلقه، هر چند گسترش هنر در پرتوهایی میسر است ، لکن مجال همهجانبهگرایی یا لااقل چند جانبهگرایی دشواری دارد. اینکه یک جوان چپگرا توانسته باشد به توش و توان ادبیی خود صدای شعرش را در نوای ساز درآمیزد ، از هنر قابل ملاحظه و درخور گزارش خبر میدهد. خاصه که این هنر در طومار سنت گشودگی داشته باشد و هوای مغازله در سر بپروراند، و در عین حال با دعویی اکنون نیز همراه شده باشد. به قول بزرگی شخصیت مردمان بلاد ما را باید در همین جهان چند پهلو محاسبه و مساحی کرد....
متن کامل :
https://bit.ly/3JIK94v
#سایه
#ایران_فردا
#مسعود_میری
#هوشنگ_ابتهاج
Telegraph
🔴 ابتهاج مردهاست سایه نه!
💠 مسعود میری @iranfardamag ▪️ «گوید رهی : خواجه بر درگاه استاده به گورستان نگریست ، پرسید ای خواجه مردگان را نک سخنی نیست ، گفت زانک این زندگان را آن مردگان به گورستان روان کنند ، ندانم اینجایگه گورستان بود یا آنجایگه که مردمان روند و آیند» عارف بُستی…
Forwarded from ایران فردا
🔴 ما و مسئله بزنگاه
▪️ سیستم سیاسی چگونه در مردمان بازتولید می شود؟
🔹سید حسین موسوی
@iranfardamag
1️⃣ سر نخ همه ی معضلات، مصیبت ها و مسائل حاد ملی ما، علاوه بر نادانی ملی و کارناشناسی و نابلدی و ...، می رسد به یک سهم خواهی. سهم خواهی ای که سر در آخور حرص و آز و هراس از دست دادن دارد. هراس از اینکه این «خودِ متورم شده و گوشتالو» که در میان است، مبادا از این زندگی هدونیستیک ذره ای عقب بنشیند. ذره ای تأمل کند. لحظه ای عدول کند. این میل مهاجم ماتریالیستی مدعیان مذهبی را حتی به زانو درآورده. چه بسیار چریک هایی که اکنون بسازبفروش شده اند، چه بسیار مبارزانی که خیابان های نیویورک و مونترال به کام چشم و دلشان خوش آمد. چه بسیار کسانی که با لوندی و طنازی مردانه / زنانه پایشان لغزید و با این توجیه که دوره انقلاب ها گذشته، دیدند که عصر پساجنگ مخصوصا، آورده هایی دارد که کم کمک پای آدمی را سست می کند و گرد فراموشی آرام آرام بر رویاها نشست.
2️⃣ بزنگاه ها معمولا عقاید و حتی آرمان های ما نیستند. بزنگاه همان لحظه هستی فردی شده ای است که آدمی را با خود در آینه چشم در چشم می کند. همان دقیقه ای که اگر فرد بتواند خودش را فریب ندهد، احتمالا با خویشتن دست به گریبان می شود. بزنگاه ها، لحظات تعیین کننده ای اند برای جهت گیری و اینکه هر کسی در کدام جهت می ایستد ... صدای شریعتی هنوز در عصر ما طنین انداز می شود ... اسماعیل تو کیست؟ «آنچه تو را، در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" می خواند، آنچه تو را، در راه "مسئولیت" به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه تو را به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند، و عشق به او، کور و کرت می کند.»
3️⃣ مسئله ی سیستم سیاسی و همه اپوزیسیون شریف و ناشریفش، صرفاً بر سر کدام نوع مدل حکومتی نیست، صرفاً بر سر این نیست که نهادهای ما عادلانه اند یا نه، صرفا بر سر نحوه سامان یافتگی راست و درست نظم اجتماعی نیست، بلکه همچنین دعوا بر سر نوعی از انسان است که تولید و بازتولید شده است ... انقلاب 57 با دگردیسی های عمده ای در سطح جهان در دهه های هشتاد و نود میلادی همزمان است. این انسان تازه تولید شده که از آن به «انسان کول»، «انسان فرتوت»، «انسان بدهکار»، «انسان نئولیبرال» و ... یاد می شود، مسئله ای است که امروزه به نحوی توأمان پیش روی ایران و کشورهای توسعه یافته غربی است. اما در هر موقعیتی، با «وابستگی به مسیرهای» پیموده شده ی خاص خود، اما نتیجه یک چیز است.
4️⃣ اگر بپذیریم که با یک شیفت پارادایم، سیاست از «زندگی خوب» به سوی «قدرت» رفته است، اگر بپذیریم که از «جامعه سیال» و «مدرنیته سیال» به سوی «پساجامعه» و «عصر تفاوت» رهسپاریم، اگر بپذیریم که بحران جمع شدن و خیر عمومی جای خود را به «حق فردی» داده و یک «به من چه به تو چه» ی فراگیر عرصه عمومی ایران و جهان را در نوردیده، اگر خبرهای مطالعات اجتماعی از پایین آمدن حد انسجام و اعتماد اجتماعی، به محاق رفتن اشکال همبستگی و تَرَک برداشتن پیوندهای اجتماعی صادق و دقیق باشد، پس در واقع زنگ خطری که زیگموند باومن در «رتروتوپیا» (بازگشت به اتوپیا) از آن می گوید، مو لای درزش نمی رود. در واقع دعوای امروز بر سر بازتعریف تمامیت یک زندگی خوب در پرتو خیری همگانی است که محل تردید و در معرض تهدید است.
5️⃣ اگر اندیشیدن «همواره اندیشیدن درباره کسی یا چیزی» باشد، پس اندیشیدن امری اخلاقی است؛ که اخلاق به تعبیر امانوئل لویناس فلسفه اولی است. رابطه ی سیاست و اخلاق در بزنگاه های تعیین کننده آنجا دقیق تر روشن می شود که مفهومِ «منش» در آنگونه که سیستم سیاسی تصویر می کند، جان آدمیان را تسخیر نکند. تعابیری کلیشه ای نظیر «مگه آدم چند بار زندگی می کنه»، «به زندگی ما قد نمیده»، «گلیم خودت رو از آب بکش»، «کاش ایران جای موندن بود»، تقدس «هرم نیازهای مازلو» و به دست دادن تعاریفی رفاهی و ماده محور از انسان و تأکید بر ابعاد ماتریالیستی جنبش های اجتماعی با تأکید مؤکد بر مسئله حقوقی/صنفی، سرآخر سر از انبان زیست جهانِ سیستم سیاسی در خواهد آورد. سیستم به همین طریق ساده است که خود را در آدم ها بازتولید می کند. به قول بن سایق، «مهم ترین خطر، خودِ ما هستیم ...»...
متن کامل :
https://bit.ly/3OQRD6h
#ضرورت_ایجاد_سپهر_اخلاقی_بدیل
https://t.me/iranfardamag
▪️ سیستم سیاسی چگونه در مردمان بازتولید می شود؟
🔹سید حسین موسوی
@iranfardamag
1️⃣ سر نخ همه ی معضلات، مصیبت ها و مسائل حاد ملی ما، علاوه بر نادانی ملی و کارناشناسی و نابلدی و ...، می رسد به یک سهم خواهی. سهم خواهی ای که سر در آخور حرص و آز و هراس از دست دادن دارد. هراس از اینکه این «خودِ متورم شده و گوشتالو» که در میان است، مبادا از این زندگی هدونیستیک ذره ای عقب بنشیند. ذره ای تأمل کند. لحظه ای عدول کند. این میل مهاجم ماتریالیستی مدعیان مذهبی را حتی به زانو درآورده. چه بسیار چریک هایی که اکنون بسازبفروش شده اند، چه بسیار مبارزانی که خیابان های نیویورک و مونترال به کام چشم و دلشان خوش آمد. چه بسیار کسانی که با لوندی و طنازی مردانه / زنانه پایشان لغزید و با این توجیه که دوره انقلاب ها گذشته، دیدند که عصر پساجنگ مخصوصا، آورده هایی دارد که کم کمک پای آدمی را سست می کند و گرد فراموشی آرام آرام بر رویاها نشست.
2️⃣ بزنگاه ها معمولا عقاید و حتی آرمان های ما نیستند. بزنگاه همان لحظه هستی فردی شده ای است که آدمی را با خود در آینه چشم در چشم می کند. همان دقیقه ای که اگر فرد بتواند خودش را فریب ندهد، احتمالا با خویشتن دست به گریبان می شود. بزنگاه ها، لحظات تعیین کننده ای اند برای جهت گیری و اینکه هر کسی در کدام جهت می ایستد ... صدای شریعتی هنوز در عصر ما طنین انداز می شود ... اسماعیل تو کیست؟ «آنچه تو را، در راه ایمان ضعیف می کند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" می خواند، آنچه تو را، در راه "مسئولیت" به تردید می افکند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه تو را به توجیه و تاویل های مصلحت جویانه می کشاند، و عشق به او، کور و کرت می کند.»
3️⃣ مسئله ی سیستم سیاسی و همه اپوزیسیون شریف و ناشریفش، صرفاً بر سر کدام نوع مدل حکومتی نیست، صرفاً بر سر این نیست که نهادهای ما عادلانه اند یا نه، صرفا بر سر نحوه سامان یافتگی راست و درست نظم اجتماعی نیست، بلکه همچنین دعوا بر سر نوعی از انسان است که تولید و بازتولید شده است ... انقلاب 57 با دگردیسی های عمده ای در سطح جهان در دهه های هشتاد و نود میلادی همزمان است. این انسان تازه تولید شده که از آن به «انسان کول»، «انسان فرتوت»، «انسان بدهکار»، «انسان نئولیبرال» و ... یاد می شود، مسئله ای است که امروزه به نحوی توأمان پیش روی ایران و کشورهای توسعه یافته غربی است. اما در هر موقعیتی، با «وابستگی به مسیرهای» پیموده شده ی خاص خود، اما نتیجه یک چیز است.
4️⃣ اگر بپذیریم که با یک شیفت پارادایم، سیاست از «زندگی خوب» به سوی «قدرت» رفته است، اگر بپذیریم که از «جامعه سیال» و «مدرنیته سیال» به سوی «پساجامعه» و «عصر تفاوت» رهسپاریم، اگر بپذیریم که بحران جمع شدن و خیر عمومی جای خود را به «حق فردی» داده و یک «به من چه به تو چه» ی فراگیر عرصه عمومی ایران و جهان را در نوردیده، اگر خبرهای مطالعات اجتماعی از پایین آمدن حد انسجام و اعتماد اجتماعی، به محاق رفتن اشکال همبستگی و تَرَک برداشتن پیوندهای اجتماعی صادق و دقیق باشد، پس در واقع زنگ خطری که زیگموند باومن در «رتروتوپیا» (بازگشت به اتوپیا) از آن می گوید، مو لای درزش نمی رود. در واقع دعوای امروز بر سر بازتعریف تمامیت یک زندگی خوب در پرتو خیری همگانی است که محل تردید و در معرض تهدید است.
5️⃣ اگر اندیشیدن «همواره اندیشیدن درباره کسی یا چیزی» باشد، پس اندیشیدن امری اخلاقی است؛ که اخلاق به تعبیر امانوئل لویناس فلسفه اولی است. رابطه ی سیاست و اخلاق در بزنگاه های تعیین کننده آنجا دقیق تر روشن می شود که مفهومِ «منش» در آنگونه که سیستم سیاسی تصویر می کند، جان آدمیان را تسخیر نکند. تعابیری کلیشه ای نظیر «مگه آدم چند بار زندگی می کنه»، «به زندگی ما قد نمیده»، «گلیم خودت رو از آب بکش»، «کاش ایران جای موندن بود»، تقدس «هرم نیازهای مازلو» و به دست دادن تعاریفی رفاهی و ماده محور از انسان و تأکید بر ابعاد ماتریالیستی جنبش های اجتماعی با تأکید مؤکد بر مسئله حقوقی/صنفی، سرآخر سر از انبان زیست جهانِ سیستم سیاسی در خواهد آورد. سیستم به همین طریق ساده است که خود را در آدم ها بازتولید می کند. به قول بن سایق، «مهم ترین خطر، خودِ ما هستیم ...»...
متن کامل :
https://bit.ly/3OQRD6h
#ضرورت_ایجاد_سپهر_اخلاقی_بدیل
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ما و مسئله بزنگاه
@iranfardamag 🔹سید حسین موسوی 1️⃣ سر نخ همه ی معضلات، مصیبت ها و مسائل حاد ملی ما، علاوه بر نادانی ملی و کارناشناسی و نابلدی و ...، می رسد به یک سهم خواهی. سهم خواهی ای که سر در آخور حرص و آز و هراس از دست دادن دارد. هراس از اینکه این «خودِ متورم شده و…
Forwarded from کانون بعثتِ اخلاق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
[ زیباتر از غَم ]
سوگواره عاشورایی
▪️️تئاتر:
" شیرعلی " کاری از عباس جانفدا
▪️سخنرانی:
" هنر آیینی و دین شهری "
علی الهی خراسانی/ پژوهشگر مطالعات اسلامی
" بدن شهدا و یادهای به خاک سپرده نشده " نسیم حسنی/پژوهشگر ادیان
" مفهوم شهادت در ادیان ابراهیمی "
منصور معتمدی/ پژوهشگر و مدرس ادیان
▪️شروهخوانی:
ناخدا علی ستوده / حیدر احمدی
▫️ زمان:
۲۲، ۲۳ و ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۰
▫️ مکان:
مشهد، سهراه ادبیات، مجتمع دکتر علی شریعتی، تالار فردوسی
🌱@besateakhlagh
سوگواره عاشورایی
▪️️تئاتر:
" شیرعلی " کاری از عباس جانفدا
▪️سخنرانی:
" هنر آیینی و دین شهری "
علی الهی خراسانی/ پژوهشگر مطالعات اسلامی
" بدن شهدا و یادهای به خاک سپرده نشده " نسیم حسنی/پژوهشگر ادیان
" مفهوم شهادت در ادیان ابراهیمی "
منصور معتمدی/ پژوهشگر و مدرس ادیان
▪️شروهخوانی:
ناخدا علی ستوده / حیدر احمدی
▫️ زمان:
۲۲، ۲۳ و ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۰
▫️ مکان:
مشهد، سهراه ادبیات، مجتمع دکتر علی شریعتی، تالار فردوسی
🌱@besateakhlagh
Forwarded from صبح ما
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥ادامه فرآیند درمان دکتر هادی خانیکی در شیراز
🔸دکتر هادی خانیکی در ادامه فرایند درمانی خود جهت مداوای سرطان پانکراس، ساعتی پیش در بیمارستان مرکزی شیراز برای انجام عمل جراحی راهی اتاق عمل شدند.
#صبح_ما
@sobhema_ir
🔸دکتر هادی خانیکی در ادامه فرایند درمانی خود جهت مداوای سرطان پانکراس، ساعتی پیش در بیمارستان مرکزی شیراز برای انجام عمل جراحی راهی اتاق عمل شدند.
#صبح_ما
@sobhema_ir