اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
🔹چهل و دومین یادمان دکتر علی شریعتی

با عنوان "ما و بحران های تو در تو"

🔸سخنرانی سر کار خانم نرگس سوری

🔆کانون توحید سی خرداد نود و هشت

#اکنون_ما_شریعتی
#نو_شریعتی #چهل_دومین_یادمان


@shariati40
Forwarded from اتچ بات
🔹چهل و دومین یادمان دکتر علی شریعتی

با عنوان "ما و بحران های تو در تو"

🔸نوازندگی و شعر خوانی جناب آقای رضا دوست

🔆کانون توحید سی خرداد نود و هشت

#اکنون_ما_شریعتی
#نو_شریعتی #چهل_دومین_یادمان


@shariati40
Forwarded from اتچ بات
🔹چهل و دومین یادمان دکتر علی شریعتی

با عنوان "ما و بحران های تو در تو"

🔸سخنرانی جناب آقای محمد جواد غلامرضا کاشی

🔆کانون توحید سی خرداد نود و هشت

#اکنون_ما_شریعتی
#نو_شریعتی #چهل_دومین_یادمان


@shariati40
Forwarded from اتچ بات
🔹چهل و دومین یادمان دکتر علی شریعتی

با عنوان "ما و بحران های تو در تو"

🔸سخنرانی جناب آقای احسان شریعتی

🔆کانون توحید سی خرداد نود و هشت

#اکنون_ما_شریعتی
#نو_شریعتی #چهل_دومین_یادمان


@shariati40
shariati.42 (1).mp3
12.3 MB
🔷🔸 از عرفان سنتی تا عرفان شریعتی

🔸در فقه و عرفان سنتی، آزادی و عدالت به مفوم دوران کنونی ما غایب هستند. از سوی دیگر آزادی در دنیای مدرن، عدالت را زیر پا گذارده و عدالت بدون آزادی هم انسان‌ها را به گله تبدیل می‌کند. بُعد سومی که شریعتی برای آشتیِ آزادی و عدالت تعریف می‌کند عرفان است اما بسا که مخاطب امروزی شریعتی تلقی‌اش از عرفان شریعتی همان عرفان سنتی باشد. در این سخنرانی اشاره‌ای گذرا شده است به تفاوت عرفان سنتی با عرفانی که شریعتی از آن سخن می‌گوید

🎙این سخنرانی به‌مناسبت چهل و دومین سالگرد هجرت شریعتی(98/3/30) در مشهد ایراد شده است.

#سخنرانی
#مشهد
#علی_طهماسبی
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#صدای_نوین_خراسان

@VoNoKh

@tahmasbiali
‍ ‍‍ 🔷🗒سیمای شریعتی در ترکیه؛ از عبدالله اوجالان تا عدالت و توسعه

🖋 ارسلان صحت و مهدی شبانی

🔸 منبع : سایت بی‌بی‌سی فارسی ـ ۳۰ خرداد ۱۳۹۸

🔆سکولاریسم و اسلام سیاسی دو قطب فکری در فضای سیاسی ترکیه در دوره جمهوریت بوده‌اند. اندیشه سکولار به واسطه پیروزی ایده‌های مصطفی کمال آتاتورک تا سالهای پایانی دهه ۱۹۷۰ اندیشه غالب در فضای فکری ترکیه بوده است. اما همزمان و با وجود محدودیت‌ها، طریقت‌های اسلامی و جماعت‌های دینی در بطن جامعه در حال نشو و نما بودند.

🔆اندیشه‌های دینی، هم به واسطه وقوع انقلاب ایران و هم بعد از کودتای ۱۹۸۰ و برای مقابله با کمونیسم در ترکیه تقویت شدند. در این دوران گروه‌های مختلفی بر اساس ایده‌های اسلامی شکل گرفتند و در سطوح مختلف دست به اقدامات عملی و نظری زدند. در ساحت نظری می‌توان این تلاش‌ها را به دو گروه اسلام فقاهتی و اسلام تجدید نظر طلب (نواندیشی دینی) تقسیم کرد.

🔆علی شریعتی و آثارش در میان گروه دوم، راهی برای مقابله با اسلام فقاهتی که قرائتی سنتی و محافظه‌کار از اسلام دارد را گشود. اما در عین حال بعضی متفکرین اسلام فقاهتی نیز به نوعی دیگر از شریعتی سود جستند. آنها از ایده بازگشت به خویشتن وی، برای صورت بندی نظرات خود استفاده کردند.

🔆به صورت ویژه در دو دهه اخیر و دوران حاکمیت بلامنازع حزب عدالت و توسعه و بوجود آمدن طبقه جدید از ثروتمندان که ” نخبه‌گان محافظه‌کار” خوانده می‌شوند، اقبال روزافزونی به ایده‌ها و آثار شریعتی در بین روشنفکران دینی ترکیه که دغدغه آزادی و عدالت اجتماعی زیر لوای اسلام دارند، دیده می‌شود.

📌ادامه این مطلب را در لینک زیر بخوانید👇

http://drshariati.org/?p=23893


 #بازتاب_رسانه
#شریعتی_ترکیه
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔆دکتر شریعتی و دو پروژۀ متفاوت‌اش
🖌 احمد زید آبادی

🔹"در ایران معمولاً حرکت‌های چریکی دورۀ پهلوی دوم را ناکام و شکست خورده می‌دانند؛ این تلقی از یک زاویه درست به نظر می‌رسد؛ اما از زوایۀ تأثیر آن بر سقوط دولت شاهنشاهی به نظر اشتباه می‌آید. حرکت چریکی به‌خصوص از سوی سازمان مجاهدین خلق، به طور غیر مستقیم تأثیر بی‌مانندی بر جهت‌گیری سیاسی روشنفکران زمان خود گذاشت و آنان را به سمت مشروعیت‌زدایی از نظام حاکم و سقوط نهایی آن هدایت کرد.
🔹در رأس این روشنفکران علی شریعتی بود که در آغاز فعالیت‌های فکری خود در دانشگاه مشهد، پروژه‌ای فرهنگی در جهت "تحریف‌زدایی" از دین برای خود تعریف کرده بود. با این حال، شریعتی پس از عزیمت به تهران و استقرار در حسینیه‌ی ارشاد ظاهراً به نحوی ناخواسته پروژۀ سیاسی شورمندانه‌ای را جایگزین برنامۀ فرهنگی خود کرد و با لحنی آتشین تمام مبانی مشروعیت دولت پهلوی را به باد حمله گرفت.
آنچه لحن شریعتی را در سخنرانی‌های حسینیۀ ارشاد آتشین کرد؛ به نظرم چیزی جز اخبار مربوط به شکنجه و اعدام رهبران سازمان مجاهدین خلق و دیگر گروههای چریکی در زندان‌های حکومت پهلوی نبود. از آنجا که شریعتی خود به مشی چریکی باوری نداشت؛ از این رو شاید در تحلیلی روانکاوانه بتوان گفت که سوگ و اندوه ناشی از اعدام‌ها و شکنجه‌ها نوعی احساس "گناه" در بین نیروهای سیاسی فاصله‌دار از مبارزهۀ چریکی برانگیخته بود به طوری که آنها برای رهایی از این حس، به ترتیبی کوشیدند تا نسبت به اعدام‌شدگان و شکنجه‌دیده‌ها ادای دین کنند. (به نظرم نامۀ شریعتی به خانوادۀ محبوبۀ متحدین توجیه‌گر این تعبیر روانکاوانه باشد.)
🔸ادای دین شریعتی در این میان، بازآفرینی حماسۀ شهادت امام حسین با ادبیاتی فوق‌العاده پر شور و اثرگذار و مقایسۀ تلویحی آن حماسه با تحولات روز بود. این حرکتِ شریعتی نه فقط مشروعیت نظام پهلوی را در چشم مخاطبان او از هم پاشید؛ بلکه شور و شوق لازم برای پیوستن آن‌ها به صفوف مجاهدین را نیز به وجود آورد.
شریعتی پس از دستگیری و به‌خصوص آگاهی از ابعاد "ضربۀ 54" بار دیگر درصدد بازگشت به پروژۀ فرهنگی خود برآمد؛ اما سرنوشت خواب دیگری برای او دیده بود. شریعتی در آستانۀ 44 سالگی درگذشت.
🔸پروژۀ سیاسی شریعتی به نوعی از اندیشه‌های چپ‌گرایانۀ جهانی عصر خود تأثیر پذیرفته بود و از همین رو، التفاتی به مفاهیم بنیادی ملت-دولت نداشت؛ اما پروژۀ فرهنگی او که تحلیل و بررسی تاریخ ایران را نیز در بر می‌گرفت؛ به این نتیجه‌گیری منجر شد که اسلام به جای تحمیل یک فرهنگ خاص بر همۀ مسلمانان؛ تنوع فرهنگی آنان را به رسمیت می‌شناسد. از این رو، شریعتی پذیرش اسلام همراه با حفظ فرهنگ ایرانی را که به معنی آشتی بین آن دو بود؛ امتیاز ایرانیان می‌دانست و آن را می‌ستود.
🔹شاید از روی تسامح بتوان گفت که شریعتی نوعی "اسلام ایرانی" را در پروژۀ فرهنگی خود دنبال می‌کرد؛ اما این به معنای تفسیری از اسلام بر پایۀ ملیت ایرانی نبود. او اسلام را در برگیرندۀ حقیقتی فراگیر و کامل می‌دانست که قابل سازگاری با فرهنگ‌های گوناگون جوامع از جمله جامعۀ ایرانی است. از این رو، شریعتی در اینجا نیز به مفاهیم بنیادی ملت-دولت چندان نزدیک نشد؛ هر چند که اگر پروژۀ فرهنگی‌اش ادامه می‌یافت؛ احتمالاً در پاسخ به چالش‌های نظری مربوط به رابطۀ اسلام و ایران به نتایج روشنتری در این زمینه می‌رسید. در واقع اسلام ایرانی شریعتی تا اندازه‌ای مشابه سوسیالیسم ایرانی خلیل ملکی بود که راه نجات جامعۀ ایران از عقب ماندگی را سوسیالیسم می‌دانست؛ اما به خلاف برخی سوسیالیست‌های مدافع جهان وطنی، آن را منطبق با مختصات فرهنگ ملی جامعۀ ایرانی طلب می‌کرد."
( به نقل از کتاب الزامات سیاست در عصر ملت- دولت تألیف نگارنده)

#اکنون_ما_شریعتی
#نو_شریعتی
#چهل_دومین_یادمان
#احمد_زیدآبادی
🆔 @shariati40
@ahmadziedabad
🔷🗒چهل‌و‌دومين سالگرد علي شريعتي در كانون توحيد

🔆گزارش نشست چهل ودومین یادمان دکتر علی شریعتی تحت عنوان ما و بحران‌هاي تو درتو(روزنامه اعتماد)

🖋محسن آزموده

🔆شمار سال‌هايي كه از درگذشت علي شريعتي مي‎گذرد در حال نزديك شدن به سن و سال خود اوست. دكتر شريعتي در 44 سالگي درگذشت اما اكنون 42 سال است كه همچنان بحث‌برانگيزترين و مناقشه‌آميزترين متفكر معاصر تلقي مي‌شود و بدون اغراق و ترديد مي‌توان او را اثرگذارترين روشنفكر ايران خواند؛ خواه اين اثرگذاري را امري مثبت ارزيابي كنيم يا منفي، چنانكه همه اين برداشت‌ها در طول دهه‌هاي گذشته صورت گرفته. امسال نيز مراسم چهل‌ودومين سالگرد او از سوي بنياد شريعتي با استقبال فراوان مخاطباني از سنين و اقشار و گروه‌هاي مختلف جامعه برگزار شد، عصر پنجشنبه 30 خرداد 98 و در كانون توحيد. در اين مراسم چهره‌هاي سياسي و فرهنگي فراواني حضور داشتند و موضوع آن «ما و بحران‌هاي تو در تو» بود. البته پيش از سخنراني‌هاي فكري مراسم يادبودي براي زنده‌ياد دكتر پوران شريعت‌رضوي كه چند ماه پيش(بهمن 97) از دنيا رفت، برگزار شد با ذكر خاطراتي از او و پخش تصاويري از مراسم تشييع و تدفين او كه با بي‌مهري‌هايي صورت گرفت. اما در بخش سخنراني‌ها آن‌طور كه آرمان ذاكري، مجري اين جلسه گفت، مسائل و مشكلات مختلف ايران امروز به انديشه‌هاي شريعتي عرضه شد و هر يك از سخنرانان كوشيدند با توجه به تخصص خود با توجه به مجموعه آثار شريعتي، راه‌حلي براي اين بحران بيابند. در صفحه پيش رو، گزارشي از اين گفتارها از نظر مي‌گذرد.


📌برای مطالعه کامل گزارش به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.

#گزارش
#بازتاب_رسانه
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#اکنون_ما_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی


🆔 @Shariati_SCF

🆔 @Shariati40

https://telegra.ph/چهل‌و‌دومين-سالگرد-علي-شريعتي-در-كانون-توحيد-06-23
از مطالب دریافتی در ایام سالگرد چهل و دومین سالگرد دکتر شریعتی


🔆شریعتی من

🖌 بهزاد صبری

🔹پدرم دفتری داشت که در آن خلاصه هایی از کتب شریعتی مثل حج و فاطمه فاطمه است را نوشته بود. سخنان سارتر، ابومازن ، خامنه ای و دیگران هم در مورد شریعتی آنجا بود. بخصوص سخنرانی چمران بر مزارش زیبا و تکان دهنده بود. برای منی که هیچ کتاب کودک و مناسب سنم نداشتم، شریعتی اولین و تنهاترین فرصت کتابخوانی بود. دوم راهنمایی میخواندم. از درس حرفه و فن متنفر بودم، همه ش حفظیات بود. همیشه کناری میگذاشتم و شروع میکردم به کتب شریعتی. از آرم و عکس روی جلد "دیالکتیک توحیدی" خیلی خوشم می آمد، به همین دلیل با آن شروع کردم. بعد از آن "خودسازی انقلابی" و بعد "پس از شهادت" و بعد "شیعه، حزب تمام". وقتی به این کتاب رسیدم، چیزی دیگر درونم شروع به روییدن کرد. عطشی وصف ناپذیر از خواندن آثار چپ. هنوز وارد پیش دانشگاهی نشده بودم که بیش از 500جلد کتاب خوانده بودم. از "اخلاقیات الفتح" و "نبرد مسلحانه در آنگولا و موزامبیک" بگیرید تا "تاریخ چهار جلدی ایران" اثر زرین کوب و تبریز مه آلود و حرکت جوهری ملاصدرا و عقل سرخ و قیام بابک و ... .

🔸شریعتی مرا وارد دنیایی کرده بود که لذتش پایانی نداشت. دوست داشتم جزوه های خفن بخوانم! هر کتاب و جزوه ای که رنگ و بویی از تضاد میداد را میخواندم. این نوع جزوات، باعث شد شدیدا در نوشتار و خوانش، وسواس داشته باشم. چون مرا اینگونه بار آوردند که هر جمله و کلمه ای میتواند داستان مرگ و زندگی باشد. یادم هست وقتی جمله " آنچه واقعیت دارد، مطلوب است" از هگل را در نشریه راه مجاهد خواندم و دیدم که این جمله ساده چه تاثیری بر اندیشه ها و مرام ها گذاشته است، تصمیم گرفتم همه کتب سیاسی ایدولوژیک را مثل یک درسنامه بفهمم. اکنون اگر بر کتب دیالکتیک توحیدی، آغاز جامعه شناسی، حج، چنین گفت زرتشت، تفسیر سوره محمد و .... نظری بیاندازید، خواهید دید که گوشه های صفحات ، حاشیه نویسی دارند، زیر بعضی جملات خط کشیده ام... درست مثل یک جزوه درسی.

🔸به شدت متعصب شدم. شریعتی روح و روانم بود. هیچ توهینی علیه او را تحمل نمیکردم. اکنون هم برایم توهین به او عذاب آور است اما مجبورم واکنش نشان ندهم، حرفی نزنم، چون فایده ای ندارد. وقتی میشنوم که حتی تقی رحمانی ، پیاده شدن ولایت فقیه را از آموزه های شریعتی میداند، خونم به جوش می آید. شریعتی با این برداشتها هزاران فرسنگ فاصله دارد. شناخت شریعتی، مثل یک ایمان است. باید از کودکی به آن ایمان آورد تا شناختش پاک و بی آلایش حاصل شود. یا به عقیده من، باید با شریعتی متولد شد و بعد شناخت.
🔹دم دمهای کنکور، دم دمهای بلوغ هم بود. شبهای بیداری، روزهای پرحرارت. و چه عصیانی بهتر از شریعتی؟! کار بجایی رسیده بود که همکلاسی های دبیرستان، اگر جمله ای از شریعتی توسط دبیری در کلاس گفته میشد، همه سرشان را به سمت منی که جایگاهم آخر کلاس بود برمیگرداندند، همه انتظار واکنش داشتند. چه بحثهای خاطره انگیزی که میان من و دبیران ادبیات در گرفت.
همه مذهب و ایمانم را با شریعتی آموخته ام ولی این دین، مانع نشد که در شریعتی نمانم. شریعتی بستری برای خوانش کتب جامعه شناسی هم شد. جالب آنکه حتی اسطوره های شریعتی مثل بابک خرم دین و یا کوروش باعث شد کتب تاریخی هم بخوانم.
🔸شریعتی برایم بالاتر از یک راهنما، و به قول خودش کویری است که عطش جستن را در او یافته ام. اگر حسین برایم همه چیز شد، اگر هر ازگاهی نماز خواندم و روزه گرفتم، اگر هر از گاهی به تفکر پرداختم، همه و همه بخاطر شریعتی بود و هست. مثل زمان نوجوانی، وقتی تقویم سال نو را به دست میگیرم، دنبال صفحه 29 خرداد میگردم. تقویمی که در آن سالروز شهادت دکتر شریعتی قید نشده باشد، به هیچ نمی ارزد. 29خرداد همیشه برایم سمبل یک آغاز بود. اگر در نشریه بودم، حتما به مناسبتش مقاله ای مینوشتم. اگر در مناسبت و مراسمی در جهت نقد و شناخت شریعتی میبودم، حتما از او دفاع میکردم.
🔹40سال از شهادت شریعتی گذشته است و معتقدم که هنوز ذره ای بهافکار او نزدیک نشده ایم که هیچ، دورتر هم شده ایم. مسخره است کسیکه مخالف سرسخت طبقه روحانیت بود و اوایل انقلاب ، کتب او جمع آوری و ممنوعه اعلام شد، اکنون متهم به وجاهت دادن به روحانیت است. کسیکه نه فقط حسین که همه آزادی خواهان جهان مثل چه گوارا را در جبهه حق قرارداد، متهم به انحصارگرایی در "خانه محقر فاطمه" است. کسیکه آزادی را مقدم بر دین میدانست، اکنون متهم شده به سلب آزادی برای دین.....
🔸اینهمه توهین از روی عدم شناخت نیست. میدانند که بازگشت به شریعتی، رجعت به آزادی اندیشه و نفی استبداد دینی است. پس چاره ای نمی ماند جز اینکه بگویند شریعتی، عامل استعباد و استبداد دینی بود.

#اکنون_ما_شریعتی
#نو_شریعتی
#مطالب_رسیده
#چهل_دومین_یادمان

🆔 @shariati40