🔷💢امکان حضور پاک نام علی (ع)
🖋محمد جواد غلامرضاکاشی
🔸امیدوارم حکم بدوی انحلال جمعیت امام علی نقض شود. اگرهم این جمعیت منحل شود، میراثی که شارمین میمندی و همکارانش به جا نهادند، از میان رفتنی نیست. جمعیتهای خیریه همیشه بودهاند و پس از این هم خواهند بود. اما جمعیت امام علی، در روزگار شگفتی متولد شد و موفقیتهایش معنا و پیامدهای شگفتی داشت. من به گستره، عمق و تنوع فعالیتهای این جمعیت اشاره نمیکنم. به گمانم اهمیت جمعیت را صرفاً با آمار و ارقام فعالیتهای آن نمیتوان نشان داد. این جمعیت، یک نشانه از امکان بازسازی و احیای جامعه از هم گسیخته از پایین بود. اجازه بدهید بیشتر در این باره توضیح دهم.
جامعه گاهی از پایین به سمت گسیختگی میرود. هنگامی که امیال و تنوعات و خودخواهیها و خصائل نژادپرستانه و خاص گرایانه گسترش پیدا کنند، جامعه از پایین رو به گسیختگی میرود. آنگاه باید منتظر بمانی تا حکومتی سرکوبگر، آنچه را از هم گسیخته با زور موفتاً بازسازی کند. اما گاهی جامعه از بالا رو به گسیختگی میرود. هنگامی که حکومت موجب زائل شدن قدرت، تشخص، هویت و هستی جامعه شود. حکومت فشار میآورد و جامعه به تدریج از هم دریده میشود، علائم فساد و تباهی در ان ظاهر میشود. اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و آنگاه میبینی که برای تک تک افراد خواست مرگ بر خواست زندگی غلبه میکند. جمعیت امام علی، یک پاسخ موثر به چنین شرایطی بود.
🔹ما در حال زیست فاجعهایم. اما علمای علوم اجتماعی و فعالان و دانشمندان سیاسی از درک آن ناتوان بودهاند. یک هنرمندمیتوانست با عمق جان خود پیامدهای تلخ یک جامعه طرد و سرکوب شده را ادراک کند. رمان «موزه مرگ» شارمین میمندی نژاد، نشان از آن دارد که ذهن خلاق یک هنرمند ازعمق فاجعه خبر یافته است.
🔸او نشان میدهد که درجامعه تخریب شده از بالا، مرگ به موضوع اصلی زندگی تبدیل میشود و به جای مظاهر زندگی، اشکال متنوع مرگ است که ارزش تماشای موزهای پیدا میکند. این چیزی است که در متن رمان به آن پرداخته شده است. در بخشی از متن میخوانیم: «ما هر روز با شوخي مرگ در لحظه به لحظه زندگيمان مواجه ميشويم و آنقدر كه با مرگ در ارتباط هستيم و تعريف آنرا خوب مي دانيم تعريف زندگي را نميدانيم، ما براي مرگ تعريف ابتدايي داريم و ميگوييم مرگ يعني نيست شدن. اما زندگي در همان تعريف ابتدايي هم معناي هست شدن نميدهد. قطعاٌ زندگي مقدمهاي براي مردن است، مرگ بازي اصلي اين زندگي است، مثل هر بازي ساده اتفاق ميافتد ودر عين حال كه داراي قواعد مشتركي است در هر بار به شكل پيش بيني نشدهاي رخ ميدهد، ما همه يك جور بدنيا ميآييم اما به يك شكل نميميريم »
ویرانگری از بالا با ابزار و اشکال گوناگون روی داده است. نمونههای متنوع آن را در مقاطع مختلف تاریخی ودر موقعیتهای متنوع جغرافیایی میتوان دید.اما چیزی هست که مدل ما ایرانیان را متمایز میکند و آن بهرهگیری از ارزشها و نمادهای دینی است. بهرهگیری از نیروی برآمده ازنام خدا، محمد و علی وضعیت متمایزی ایجاد میکند. در این الگو، تخریب تنها از بیرون اتفاق نمیافتد بلکه نیروی ویرانگری از درون نیز همراهی میکند. این نامهای مقدس، انرژی و توش و توان یک جامعه مسلمان برای بقاء و مقاومت است.آنها را از میان مردم برداشتن و مثل شلاق بر جامعه کوفتن، چیزی از جامعه باقی نمیگذارد. آنچه پیشتر پر و بال پرواز جامعه بود، اگر همراه با تیر بر اندامش فرو رفته باشد، از جامعه چه میماند؟ جامعه به زخم خود و تیر مینگرد ومیبیند که از ماست که بر ماست و خود از خود چشم برمیگیرد. خود از خود بیگانه میشود. جامعه به تدریج گسیخته میشود، اعضاء جامعه از هم بیگانه میشوند، آشنایی از میان برمیخیزد و روح مردمان سرگشته و بیگانه میماند. زندگی همه محتوای زایشگر خود را از دست میدهد و هلاک میشود. همه محتوای خود را از دست میدهد و ارکان زندگی سست و سستتر میشود.
🔹صاحب نظران در مقایسه میان کشورهای سرمایه داری و سوسیالیستی میگفتند در اولی، ثروت است که قدرت تولید میکند و در دومی، قدرت مولد ثروت است. در هر دو سنخ از این کشورها، ثروت و قدرت با هم میآمیزند و جامعه را تباه میکنند. اما در این دیار، یک عنصر سوم هم به معادله افزده شد و آن قدسیت و معنویت بود. قدسیت هم قدرت زایید و هم ثروت و ائتلاف سه گانه قدسیت و قدرت و ثروت، جامعه را تحت فشار بی امان خود قرار داد. چه مدل شگفت و قدرتمندی؟!!!
جمعیت امام علی اما در این روزگار وانفسا، یک تجربه شگفت بود. این جمعیت آزمونی برای احیای دوباره جامعه از پایینترین قاعده آن بود.
📌 لطفا ادامه مطالعه کامل این مقاله به آدرس زیر و یاگزینه instant view مراجعه کنید.
#انحلال
#نهاد_مدنی
#جمعیت_امام_علی
#محمد_جواد_غلامرضاکاشی
#مقاله_اختصاصی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
https://bit.ly/3qFo3EQ
🖋محمد جواد غلامرضاکاشی
🔸امیدوارم حکم بدوی انحلال جمعیت امام علی نقض شود. اگرهم این جمعیت منحل شود، میراثی که شارمین میمندی و همکارانش به جا نهادند، از میان رفتنی نیست. جمعیتهای خیریه همیشه بودهاند و پس از این هم خواهند بود. اما جمعیت امام علی، در روزگار شگفتی متولد شد و موفقیتهایش معنا و پیامدهای شگفتی داشت. من به گستره، عمق و تنوع فعالیتهای این جمعیت اشاره نمیکنم. به گمانم اهمیت جمعیت را صرفاً با آمار و ارقام فعالیتهای آن نمیتوان نشان داد. این جمعیت، یک نشانه از امکان بازسازی و احیای جامعه از هم گسیخته از پایین بود. اجازه بدهید بیشتر در این باره توضیح دهم.
جامعه گاهی از پایین به سمت گسیختگی میرود. هنگامی که امیال و تنوعات و خودخواهیها و خصائل نژادپرستانه و خاص گرایانه گسترش پیدا کنند، جامعه از پایین رو به گسیختگی میرود. آنگاه باید منتظر بمانی تا حکومتی سرکوبگر، آنچه را از هم گسیخته با زور موفتاً بازسازی کند. اما گاهی جامعه از بالا رو به گسیختگی میرود. هنگامی که حکومت موجب زائل شدن قدرت، تشخص، هویت و هستی جامعه شود. حکومت فشار میآورد و جامعه به تدریج از هم دریده میشود، علائم فساد و تباهی در ان ظاهر میشود. اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و آنگاه میبینی که برای تک تک افراد خواست مرگ بر خواست زندگی غلبه میکند. جمعیت امام علی، یک پاسخ موثر به چنین شرایطی بود.
🔹ما در حال زیست فاجعهایم. اما علمای علوم اجتماعی و فعالان و دانشمندان سیاسی از درک آن ناتوان بودهاند. یک هنرمندمیتوانست با عمق جان خود پیامدهای تلخ یک جامعه طرد و سرکوب شده را ادراک کند. رمان «موزه مرگ» شارمین میمندی نژاد، نشان از آن دارد که ذهن خلاق یک هنرمند ازعمق فاجعه خبر یافته است.
🔸او نشان میدهد که درجامعه تخریب شده از بالا، مرگ به موضوع اصلی زندگی تبدیل میشود و به جای مظاهر زندگی، اشکال متنوع مرگ است که ارزش تماشای موزهای پیدا میکند. این چیزی است که در متن رمان به آن پرداخته شده است. در بخشی از متن میخوانیم: «ما هر روز با شوخي مرگ در لحظه به لحظه زندگيمان مواجه ميشويم و آنقدر كه با مرگ در ارتباط هستيم و تعريف آنرا خوب مي دانيم تعريف زندگي را نميدانيم، ما براي مرگ تعريف ابتدايي داريم و ميگوييم مرگ يعني نيست شدن. اما زندگي در همان تعريف ابتدايي هم معناي هست شدن نميدهد. قطعاٌ زندگي مقدمهاي براي مردن است، مرگ بازي اصلي اين زندگي است، مثل هر بازي ساده اتفاق ميافتد ودر عين حال كه داراي قواعد مشتركي است در هر بار به شكل پيش بيني نشدهاي رخ ميدهد، ما همه يك جور بدنيا ميآييم اما به يك شكل نميميريم »
ویرانگری از بالا با ابزار و اشکال گوناگون روی داده است. نمونههای متنوع آن را در مقاطع مختلف تاریخی ودر موقعیتهای متنوع جغرافیایی میتوان دید.اما چیزی هست که مدل ما ایرانیان را متمایز میکند و آن بهرهگیری از ارزشها و نمادهای دینی است. بهرهگیری از نیروی برآمده ازنام خدا، محمد و علی وضعیت متمایزی ایجاد میکند. در این الگو، تخریب تنها از بیرون اتفاق نمیافتد بلکه نیروی ویرانگری از درون نیز همراهی میکند. این نامهای مقدس، انرژی و توش و توان یک جامعه مسلمان برای بقاء و مقاومت است.آنها را از میان مردم برداشتن و مثل شلاق بر جامعه کوفتن، چیزی از جامعه باقی نمیگذارد. آنچه پیشتر پر و بال پرواز جامعه بود، اگر همراه با تیر بر اندامش فرو رفته باشد، از جامعه چه میماند؟ جامعه به زخم خود و تیر مینگرد ومیبیند که از ماست که بر ماست و خود از خود چشم برمیگیرد. خود از خود بیگانه میشود. جامعه به تدریج گسیخته میشود، اعضاء جامعه از هم بیگانه میشوند، آشنایی از میان برمیخیزد و روح مردمان سرگشته و بیگانه میماند. زندگی همه محتوای زایشگر خود را از دست میدهد و هلاک میشود. همه محتوای خود را از دست میدهد و ارکان زندگی سست و سستتر میشود.
🔹صاحب نظران در مقایسه میان کشورهای سرمایه داری و سوسیالیستی میگفتند در اولی، ثروت است که قدرت تولید میکند و در دومی، قدرت مولد ثروت است. در هر دو سنخ از این کشورها، ثروت و قدرت با هم میآمیزند و جامعه را تباه میکنند. اما در این دیار، یک عنصر سوم هم به معادله افزده شد و آن قدسیت و معنویت بود. قدسیت هم قدرت زایید و هم ثروت و ائتلاف سه گانه قدسیت و قدرت و ثروت، جامعه را تحت فشار بی امان خود قرار داد. چه مدل شگفت و قدرتمندی؟!!!
جمعیت امام علی اما در این روزگار وانفسا، یک تجربه شگفت بود. این جمعیت آزمونی برای احیای دوباره جامعه از پایینترین قاعده آن بود.
📌 لطفا ادامه مطالعه کامل این مقاله به آدرس زیر و یاگزینه instant view مراجعه کنید.
#انحلال
#نهاد_مدنی
#جمعیت_امام_علی
#محمد_جواد_غلامرضاکاشی
#مقاله_اختصاصی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
https://bit.ly/3qFo3EQ
Telegraph
امکان حضور پاک نام علی (ع)
بسمه تعالی محمد جواد غلامرضاکاشی امیدوارم حکم بدوی انحلال جمعیت امام علی نقض شود. اگرهم این جمعیت منحل شود، میراثی که شارمین میمندی و همکارانش به جا نهادند، از میان رفتنی نیست. جمعیتهای خیریه همیشه بودهاند و پس از این هم خواهند بود. اما جمعیت امام علی،…