سرخط
9.49K subscribers
21.7K photos
16.7K videos
346 files
1.2K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
سرخط
Video
🔴 این بازداشت‌ها بیش از هرچیز یادآور حیات انقلابی است که آغاز کردیم

امروز قریب به یک سال از قیام ژینا می‌گذرد. یک سال از وقتی که نترسیدیم و آن‌چه که روزی حتی به مخلیه‌مان هم خطور نمی‌کرد، را زندگی کردیم.

اکنون به سالگرد قیام ژینا نزدیک می‌شویم و هر روز موج بازداشت‌های گسترده است که بر موج قبلی سوار می‌شود. بازداشت فعالین زنان و فعالین سیاسی-اجتماعی در رشت، فومن، انزلی، بابل، مهاباد، پیرانشهر، اصفهان، ایذه، زاهدان، تهران، تبریز و … .
بله، بازداشت‌ها و دستگیری‌ها گسترده است اما نه به گستردگی قیام‌ما. ما موجی بودیم-هستیم- که بر موجی بستیم و خواهیم بست. و موج به‌هم پیوستگی و اتحاد ما در برابر هر موجی از بازداشت و سرکوب قد علم خواهد کرد.

ما در #سرخط تأکید می‌کنیم که اگرچه وقتی این سطح از بازداشت آغاز می‌شود، باید بیش از گذشته مراقب امنیت خود، رفقا و فعالیت‌های سیاسی‌مان باشیم، اما قرار نیست این حجم از بازداشت ما را ترس‌خورده و ناامید کند.
یادمان باشد در این بازداشت‌ها بیش از آن‌که ترسی برای ما در پی باشد، ترس آشکار جمهوری اسلامی از فعالان زنان و مبارزان‌مان نهفته است و یادمان نرود منشأ این بازداشت‌ها، کدام مقاومت‌ها و کدام تصاویر مردمی است.
پس بیایید با هم آن روزها و خودمان را به خاطر بیاوریم.

رشت را که در اوج قیام ژینا و تمامی روزهای پس از آن، ذره‌ای از راهی که آغاز کردیم عقب ننشست. گوی بزرگ میدان رشت را که در میان مردم در خیابان‌ها راه می‌گرفت و صحنه‌های زیبای مقاومت و پیروزی خلق می‌کرد.

مهاباد را با آن صحنه‌های بی‌بدیل و نفس‌گیر تسخیر خیابان‌هایی که از آنِ ماست. از آن ما مردم. زنان مهابادی را با درفش سرخ و گل در دستانشان و غریو بلند «شه‌هید نامرێ». چندان که نمرد و تکثیر شد.

ایذه را، روستای پرسیلا را، ایستادگی و پیکر گلوله‌خورده‌ی رفقایمان زیر رگبار گلوله‌ی مزدوران را، روسری‌های افراشته و رقص و آواز زنان بختیاری در مراسم عزاداری یاران‌مان را.

آبدانان را با حلقه‌های رقص پیروزی‌ رفقایمان دور سونیا شریفی به هنگام آزادی.

پیرانشهر را و شب‌های رقص و قیام خواهران و برادرانمان در میان زبانه‌های آتش را.

آمل و مراسم روسری‌سوزان خواهرانمان در چهلم خواهر شهیدمان غزاله چلابی را.

بلوچستان و ایستادگی یاران بلوچ‌مان را که علیرغم نسل‌کشی و اعدام‌های روزانه، بعد از قریب به یکسال از جمعه‌های اعتراضی‌ و خون خدانور و سایر شهدایمان عقب ننشستند و با شعارهای مترقی‌شان بساط شیخ و شاه را درهم‌شکستند.

اهواز را که از قیام تشنگان و فریاد «انأ عطشان» تا قیام ژینا همچنان علیه حکومت مرکرگزای ستم و تبعیض ایستاده‌اند

تهران را با قامت افراشته‌ی نیکا و روسری گر گرفته در دستانش و حلقه‌ی ناگسستی و متحد دستانمان در برابر نیروی تا بن دندان مسلح سرکوب  را.

مشهد، شهر تبلیغاتی حضرات‌شان با رژه‌ی تسخر‌آمیز و و فریاد «زن، زندگی، آزادی» دختران بی‌حجاب‌مان را.

صدای اعتراض و «نه» بلندِ دانش‌آموزان مدرسه‌ای‌مان در سراسر کشور که نام همه‌‌ی آنها مهسا و نیکا و سارینا بود.

و دانشجویان مبارزمان را که زیر چکمه‌های سرکوب و اخراج و تعلیق ایستاده‌اند و همچنان سنگر دانشگاه را حفظ کرده‌اند.

جان‌های زیبا و عزیزی که در سرتاسر کشور به خون غلتیدند، رقص‌هایشان، خطابه‌ها و صدای لرزان ولی استوار خانواده‌هایشان بر سر مزار و موج همراهی و مقاومت‌های مردمی در مراسم‌های تدفین و چهلم و تولد شهیدانمان را به خاطر آوریم.

آژیر انقلاب که آن روزها در تمامی کشور پخش می‌شد، هنوز هم در گوش ما و البته در مقابل چشمان نیروهای سرکوب در حال پخش است؛ حتی اگر به بلندی آن روزها به گوش نرسد.
یادمان نرود این بازداشت‌ها و سرکوب‌ها بیش از هرچیز یادآور حیات انقلابی است که آغاز کردیم و ما نیک می‌دانیم که این تازه اول راه است. که ما همان موقع نیز در خیابان‌ها می‌دانستیم: «این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلابه»

#مقاومت_زندگیست
#شروع_انقلاب
#رهایی_حق_ماست_قدرت_ما_جمع_ما_است
#سرکوب_گسترده
#زن_زندگی_آزادی
#ژینا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 تشکیل شورا‌های مردمی برای مهار آتش؛ این بار در سراوان

به گزارش منابع خبری بلوچ امروز ۳ مهرماه ۱۴۰۲، آتش‌سوزی گسترده در باغات و نخیلات روستای ناهوک از توابع سراوان منجر به از بین رفتن محصولات کشاورزان شده است.

این بار نیز مانند آتشِ‌ افتاده بر جانِ جنگل‌های مریوان، این نیروهای محلی مردمی و کشاورزان هستند که با دست خالی و حداقل امکانات در صدد اطفای آتشی هستند که اگرچه علت آن هنوز مشخص نیست اما نیک می‌دانیم که هر آتشی در این سرزمین لاجرم از گور جمهوری اسلامی بلند می‌شود.

بارقه‌های به بارنشسته‌ی «آلترناتیو ما شوراست» را می‌بایست در همین شوراهای محلی جستجو کرد. آن‌جا که همین مردم در تمامی لحظات بحرانی از قبیل سیل و زلزله و آتش‌سوزی دور هم جمع می‌شوند و برای اداره و سامان امور تلاش می‌کنند.

ما در #سرخط تاکید می‌کنیم که وقتی از ضرورت تشکیل و سازماندهی شوراهای مردمی بعنوان بدیل سیاسی وضع موجود حرف میزنیم، نه از سروشکل‌دادن به تخیل جمعی جدید، بلکه از سازماندهی تجربیات زیسته‌ی تمرین‌شده‌ی همین مردم سخن می‌گوییم که صاحبان سرزمینی هستند که در آن زندگی می‌کنند و دانش و تجربه‌ی کافی برای مدیریت منابع محل زندگی خود دارند.

#سراوان
#ناهوک
#نابودی_منابع_طبیعی
#جمهوری_جنایت
#نان_کار_آزادی_اداره‌ی_شورایی
#آلترناتیو_ما_شوراست

@sarkhatism
🔴 کارگر ایرانی یا کارگر افغانستانی؟ مسأله این نیست!
متن از گروه نویسندگان
#سرخط

☑️ ریشه‌های بیکاری کارگران ایرانی را نه در کار کردن کارگران افغانستانی، که در موانع سرمایه‌گذاری تولیدی در کشور (در شرایطی که سرمایه‌‌ها در حوزه‌های ایدئولوژیک و امنیتی دود می‌شوند و به‌ هوا می‌روند)، در قانون کار استثماری و در قراردادهای موقت و حداقل دستمزدهای ناچیز باید جُست.
مسأله کارگر ایرانی بهتر است یا کارگر افغانستانی نیست؛ مسأله اعتراض کردن علیه «منطق استثمار» است؛ مسأله چرک و خون و کثافتی است که از «سرمایه‌داری» می‌چکد و اگر ما این چرک و خون را در هیأت رفتارهای مهاجرستیزانه درونی کنیم و بروز دهیم، چیزی نیستیم جز «پیچ و مهره»‌های همین سیستم استثماری کثافت جمهوری اسلامی و طالبان.
چرا اساسا باید موقعیت‌های شغلی فوق استثماری وجود داشته باشد و بابت آن چانه بزنیم که ایرانی‌ها تحت آن نابود شوند یا افغانستانی‌ها؟
در هر دو کشور سیاه‌ترینِ ارتجاع‌ها حاکم‌اند و باید علیه آن بپا خواست. اگر افغانستانی‌ها از شر طالبان به ایران فرار می‌کنند، ما ایرانی‌ها هم از شر جمهوری اسلامی به ترکیه و دوبی می‌رویم، تحت بدترین شرایط به زندگی و کار استثماری تن می‌دهیم و بعد باز تحت اسف‌انگیزترین موقعیت‌ها خود را به این یا آن کشور اروپایی می‌رسانیم و زندگی تحقیرآمیز دیگری را از سر می‌گیریم.
این سیستم سرمایه‌داری و استبداد سیاسی حاصل از آن است که آوارگی و استثمار را به ما تحمیل کرده و به شنیع‌ترین شکلی با برجسته کردن کاذب دعواهای نژادپرستانه، اصل ماجرا را مخفی می‌کند.

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/45m4PZ5

#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_افغان_ستیزی
#نه_به_فاشیسم
@sarkhatism
🔴 یا این یا آن؟
🖊 چطور باید به نبرد حزب‌الله/حماس/جهاد اسلامی با اسرائیل نگاه کرد؟
متن از گروه نویسندگان
#سرخط

☑️ جنگی میان فلسطین-اسرائیل درگرفته، این بار بی‌سابقه ظرف ۵۰ سال گذشته. همه مانده‌اند که چه موضعی باید گرفت؟ البته این «همه»‌ای که اینجا از آن سخن می‌گوییم شامل آنانی نمی‌شود که از ثانیه‌ی اول برای اسرائیل اشک می‌ریزند یا پرچم‌های حماس و حزب‌الله را به احتزاز درآوردند.

☑️ اما دعوا تقریبا از همین‌جا شروع می‌شود: قرار است چه کنیم؟ وسط زنی کنیم؟ هم اسرائیل را به خاطر تاریخِ خون‌بار و اشغالگرانه‌اش محکوم کنیم، هم حزب‌الله و حماس را که ارتجاعی‌اند و «آرمان فلسطین» را به لجن کشاندند؟ بی‌شک نمی‌توان در چنین مقامی بود. چرا؟ به یک دلیل ساده: یک طرف این جنگ اسرائیل است.

☑️ همین‌جا تکلیف ایستادن در موضع اخته‌ی «سازمان‌مللیِ» محکومیت «طرف آغازگر جنگ» را هم روشن کنیم: این اسرائیل است که مدت‌هاست آغازگر جنگ است و ارتجاع نیروهای اسلام‌گرای طرف مقابل ذره‌ای هم مشروعیت به این رژیم نمی‌دهد. اگر پای کشته شدن غیرنظامیان هم وسط است، باز مدال جنایت بر سینه‌ی اسرائیل بیش از هر جریان دیگری می‌درخشد. و البته اینکه «ساکنان شهرک‌‌نشین‌ها» به این راحتی‌ها نمی‌توانند در زمره‌ی «شهروندان بی‌گناه» دسته‌بندی شوند.

☑️ در واقع بُن‌بست موضع‌گیری درباره‌ی جنگ حاضر را بیش از آنکه در داخل خاک فلسطین جستجو کنیم،‌ باید در ضعف نابخشودنی چپ انقلابی در سراسر جهان جستجو کرد:
فقدان سازمان‌یابی‌های قدرتمند و نیز فقدان اتحاد عمل جهانی این نیرو؛ که اگر بود می‌توانست انبوه تظاهرات‌های ضداسرائیل و جنبش‌های چریکی بین‌المللی علیه اشغالگری را رهبری کند و لحظه‌ای به امثال حماس/حزب‌الله/جهاد اسلامی اجازه‌ی هژمونیک شدن ندهد.

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://bit.ly/46Ctc5S
#فلسطین
#علیه_اشغال
#القدس_لنا
سرخط
Photo
🔴 گویی سهم افغان‌ها از این جهان بیش از زندگی، مرگ بوده است

زلزله‌ای به بزرگی ۶/۲ ریشتر دیروز دوباره هرات را لرزاند. اگر این خط را می‌خوانید و صفحه را اسکرول می‌‌کنید، شاید بهتر باشد کمی بیشتر تأمل کنید.

خاورمیانه در آتش می‌سوزد. در آتش جنگ نیروهای شبه‌نظامی ارتجاعی حماس و دولت اشغالگر اسرائیل. در آتش بمباران‌شدن روژاوا توسط دولت ترکیه. در آتش خون و تن بی‌جان صدها کودک بی‌گناه. در میان این اخبار افغانستان دوبار می‌لرزد و سرخط اخبار را نیز در حد چندساعتی به خود مشغول نمی‌کند.

بیش از ۲۵۰۰ نفر به گواه آمار در زلزله‌ی هرات جان می‌بازند اما مرگشان صدایی از کسی بلند نمی‌کند. بسیاری از روستاها بطور کامل ویران می‌شوند و تصاویر ویرانه‌هایشان آه از نهاد کسی بلند نمی‌کند. همه امدادهای بین‌المللی که در چند روز گذشته اعلام حمایت کرده بودند در نسبت با اسرائیل، در برابر مرگ افغان‌ها ساکت‌اند. افغانستانی که چندسال قبل در یک همدستی و اتحاد آشکار میان قدرت‌های بین‌الملی مجددا به اسارت طالبان درآمد و مردمش برای بار هزارم آواره و مجبور به مهاجرت به کشورهای همجوار و همسایه شدند.

گویی سهم افغان‌ها از این جهان بیش از زندگی، مرگ بوده است. به همین دلیل است که خبر کشته‌شدن افغان‌ها، تبدیل به خبر نمی‌شود. چندان که کشته شدن مردم فلسطین خبرساز نیست.

صحبت از یک زلزله و آوار تخریب و ویرانی، صحبت از یک اتفاق طبیعی، خشم طبیعت یا حتی مساله‌ای صرفا سیاسی-اقتصادی نیست که بواسطه‌ی آن از بی‌کفایتی طالبان و سیاست‌های محروم‌سازی و نئولیبرالیسم و بنیادگرایی و .. سخن بگوییم. هر رویداد به ظاهر طبیعی، نسبتی وثیق با وضعیت اجتماعی دارد. و ما باید از خودمان یپرسیم: اگر از روی اخبار زلزله‌ی افغانستان، آوارگی‌شان و جان‌دادنشان می‌گذریم، چه بلایی بر سر وضعیت اخلاقی جامعه‌‌مان آمده است؟ آیا میان این پریدن‌ها و ندیدن‌ها با افغان‌ستیزی، فاشیسم و آن‌چه روزهای گذشته در اقبالیه قزوین و پاکدشت و .. در جریان بود می‌توان نسبتی برقرار کرد؟

ما در #سرخط فکر می‌کنیم از رهگذر اندیشیدن به این مفاهیم و گرفتن چندباره و همواره‌ی مچ خودمان در ماجرای دیگری‌ستیزی و نژادپرستی است که می‌توانیم از سیاست اخلاقی‌تری سخن بگوییم.

#افغانستان
#هرات
#زلزله
#نه_به_نژادپرستی
#نه_به_فاشیسم

@sarkhatism
🔴 سخنگویان ارتش اسرائیل در میان ما
گروه نویسندگان #سرخط

🔺از شب گذشته و فاجعه‌ی موشک‌باران بیمارستان باپتیست الاهلی در غزه که دست‌کم منجر به کشته شدن ۵۰۰ نفر شده و هنوز از تعداد واقعی کشته‌شدگان آمار دقیقی در دست نیست، علاوه بر مقامات ارتش، دولت و رسانه‌های اسرائیل دو دسته‌ی دیگر نیز این «حقیقت» را بلافاصله پذیرفتند که فاجعه‌ی بیمارستان نتیجه‌ی برخورد راکت جهاد اسلامی فلسطین است. یک دسته اعضا و هواداران حزب حاکم «بهاراتیا جاناتا» در هندوستان، یک حزب نژادپرست و مجری سیاست‌های نولیبرالی در هند و دیگری بخشی از «اپوزیسیون ایرانی» که تعدادی از آنها نیز به نیابت از ارتش ظفرنمون اسرائیل و در راستای دفاع از نسل‎‌کشی جاری در فلسطین با نعره‌های «وای اگر بنیامین حکم جهادم دهد» به صفحه‌ی سرخط هجوم آوردند. بماند که تعداد زیادی از این بسیجی-صهیونیست‌های جان‌برکف به شکل رقت‌انگیزی حتی تفاوت «حماس» سنی و «جهاد اسلامی» شیعه را نمی‌دانستند اما بدون اندکی شرم دهان‌های گشادشان را در مقام کارشناسان حاذق مسائل نظامی می‌گشودند.

#فلسطین
#علیه_اشغال
#القدس_لنا

@sarkhatism
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://bit.ly/3S447Nl
سرخط
Photo
🔴 ایستادن علیه فراموشی، ایستادن علیه ارتجاع است

امروز ۲۵ آبان‌ماه و سالگرد قیام آبان ۹۸ است. سالگرد قیام معترضینی که علیه گران‌شدن بنزین قیام کردند و البته پاسخی جز گلوله و کشتار نگرفتند.
۴سال گذشت و ما هنوز رد سرخی خون یاران‌مان بر روی سنگفرش‌ سفید خیابان‌ها و به رگبار بسته شدن یارانمان در نیزار معشور(ماهشهر) از خاطرمان نرفته است. ما ایستادگی یاران‌مان در جای‌جای ایران را هنوز در خاطر داریم. ما یاران شهیدمان، جواد نظری فتح‌آبادی، محسن محمدپور، ارشاد رحمانیان، زهرا خانی، ابراهیم کتابدار، آمنه شهبازی‌فرد، پویا بختیاری، و همه شهدایی که آن‌ها هم فرزند و عزیز کسانی بودند را در خاطرمان هست.

از یک‌سالگی قیام باشکوه ژینا نیز تنها چند ماه می‌گذرد قیامی که با بانگ بلند «زن، زندگی، آزادی» آغازش کردیم و امروز ۲۵ آبان‌ماه سالگرد بسیاری از شهدای آن قیام نیز است. سالگرد سه‌شنبه‌ی خونین ایذه و همرزمان مبارز لرمان، حسین سعیدی و محمود احمدی، سالگرد آیلار حقی، کیان پیرفلک، آترین رحمانی، برهان کرمی، فواد رحمانی و همه‌ی نام‌هایی که اگرچه ممکن است دقیق در خاطرمان نمانده باشد اما رد پررنگ مقاومت آن‌ها در هستی اکنون‌ ما باقی‌ مانده است.

هر قیامی با همه دستاوردها و نقدهایش از خلال این به یادآوردن‌ها زنده می‌ماند و راهش را درون هر قیام بعد از خود پی می‌گیرد. چندان که رد بسیاری از اشکال مقاومت و مبارزه، آگاهی جمعی و بیان‌های سیاسی مترقی در قیام ژینا را می‌توان تا دی ۹۶ و آبان ۹۸ پی‌گرفت. آگاهی و مقاومت‌هایی نظیر مبارزات محله‌محور، تشکیل هسته‌های انقلابی، ضرورت تشکل‌یابی و سازمان‌دهی، مشروعیت یافتن حق دفاع، توجه به متقاطع‌بودن انواع ستم‌ها از ستم طبقاتی گرفته تا ستم جنسیتی و .. و از همه مهم‌تر ضروری و حتمی بودن مبارزه جهت پایان‌بخشیدن به جمهوری اسلامی.

هر سالگرد برای ما همزمان یادآورد شکوه مقاومت است و ضرورت تداوم راهی که سال‌هاست آغازش کرده‌ایم. و البته رنج فقدان هم هست. فقدان یاران شهیدمان که نمردند و نامشان رمز شد.

ما در #سرخط اگرچه سالگرد قیام‌هایمان را پاس و یاد شهدایمان را زنده نگه می‌داریم، لازم می‌دانیم تاکید کنیم اگرچه ایستادن علیه هر شکلی از فراموشی و به یاد آوردن، خود عملی سیاسی است؛ اما باید همزمان علیه هر شکلی از فتشیزه‌کردن قیام‌ها و دل‌سپردن به سالگرد‌ها یا یادآوری صرفا رمانتیک آن‌ها ایستاد.

آن گفتاری که ما را تاریخ‌زدوده می‌خواهد تا با ساختن «ماجرای نیمروز»، اعدام و کشتار دهه‌ی ۶۰ را واژگون روایت کند یا با ساختن برنامه‌های «تونل زمان»، بر حقیقت سرکوب و تبعیض و ستم در دوره پهلوی سرپوش بگذارد، از مواجهه رومانتیک یا فراموشی ما منفعت سیاسی خودش را طلب می‌کند. ایستادن علیه فراموشی و روایت تاریخ مطرودان و ستمدیدگان، ایستادن علیه ارتجاع است. به همین دلیل هم نه می‌بخشیم. نه فراموش می‌کنیم. نه ماتم می‌گیریم. ما سازماندهی می‌کنیم تا روزی که تاریخمان را نه شاهان و شیخان که خود ما مردم روایت کنیم.

#آبان۹۸
#سالگرد_قیام
#آبان_ادامه_دارد
#قیام_ژینا

@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 ما می‌ترسیم، پس هستیم

یکسال از قیام باشکوه ژینا می‌گذرد و ما زنان* امروز تنهاماندنمان را بیش از گذشته احساس می‌کنیم.

در طول هفته‌های گذشته‌ روایت‌های متعددی از وضعیت حجاب‌بان‌ها و مزاحمت‌های کلامی و رفتاری نسبت به زنان در فضای مجازی منتشر شده است. عکس‌های تونل وحشت سگ‌های هار گشت ‌ارشاد-که وزیر کشور آنان را آمران به معروف خودجوش که نیازی به اجازه قانونی ندارند معرفی می‌کند- نیز بر تن هر آدم سلیم‌العقلی رعشه می‌افکند.

یکسال از قیام باشکوهمان در سرتاسر کشور گذشته و خیلی از ما امروز با شجاعت و ترس باورنکردنی همزمان در خیابان‌ها گام برمی‌داریم. هر کار اداری، هر حضوری در مکان‌هایی که بیش از سایر مکان‌ها ما را به دولت دیکتاتور مستقر نزدیک می‌کند، در دلهایمان ترس و دلهره می‌افکند و با احتیاط و نگرانی از اینکه «آیا کارمان انجام خواهد شد یا نه؟» پا درون فاضلاب سیاست رسمی می‌گذاریم.

از انگشت‌های به اهتزار درآمده‌ی رفقایمان در خیابان‌ها به نشانه‌ی پیروزی و افتخار نیز کمتر خبری هست. عمده‌ی عابران پیاده یا دوباره نگاه‌های خیره‌شان را به بدن‌ها و موهای رها در باد ما گره می‌زنند یا نگاهشان را سریع می‌دزدند مبادا برایشان بد شود. حتی برخی از همان‌ها که در جریان قیام، دست در دست ما فریاد «زن زندگی آزادی» سر ما می‌دادند، امروز اگر خودشان تکه‌ای جنسی نثارمان نکنند، بی‌توجه از کنارمان رد می‌شوند.

یکی از یاران #همراه_سرخط در متنی که برایمان ارسال کرده از چیزی شبیه به «شرم انقلابی» سخن می‌گوید: «چهره نیکا و سارینا و آرمیتا تو خاطرم میاد. هربار که می‌خوام بترسم میگم اون بچه‌ها شجاع بودند. از اونا شرمم میاد. بهشون فکر می‌کنم. دست‌هام رو مشت می‌کنم و به راهم ادامه میدم».

بله. شجاعت مسری است و ما از شجاعت یاران شهیدمان، از شجاعت خواهران و برادران و رفقایمان در خیابان‌ها نیرو می‌گیریم. اما اگر بترسیم چه؟ تکلیف آن‌هایی از ما که به حق می‌ترسند چه می‌شود؟

ما در #سرخط، نه می‌خواهیم امید بیهوده تزریق کنیم و نه ترس بیهوده. می‌خواهیم از درآمیختگی ترس و شجاعت انقلابی بگوییم. از اینکه او که امروز از تونل‌های وحشت و ون‌های سفید بی‌نام و نشان ارشاد می‌ترسد، ترسو نیست. او که می‌ترسد، توانایی فهم ترس دیگران را نیز دارد و او که در میدان مبارزه از هیچ چیز نمی‌ترسد، از درک هزینه و فایده‌ی سیاسی نیز عاجز است.

بله ما ممکن است بترسیم و اگر چنین است نباید از ترسیدن‌مان شرممان شود. ما زن‌ها* جز خودمان به هیچ‌کس دیگر هیچ‌چیز بدهکار نیستیم. مبارزه‌ای که ما زنان‌*‌ سامانش می‌دهیم، برای همه‌ی کسانی از ما که می‌ترسند نیز جا دارد. عده‌ای از ما بین ایستادگی بر سر آرمان‌هایشان که برایش شهید داده‌اند و بیرون رفتن از خانه، ناچار به انتخاب شده‌اند و برخی‌شان لاجرم خانه‌نشینی را انتخاب کرده‌اند. عده‌ای حال این روزهایمان را با روزهای پس از اسفند ۵۷ و خانه‌نشینی اجباری زنان پس از لایحه حجاب اجباری مقایسه می‌کنند. حس و سرنوشت مشترکی به قدمت قریب به نیم قرن.

ما نمی‌خواهیم در این نوشتار به کسی توصیه‌ای کنیم. بنظرمان مردمی که در خیابان‌اند خود بهتر می‌دانند روش‌های درست مبارزه چیست و ما هم بارها در باب لزوم ایجاد تشکیلات و سازمان‌یابی نوشته‌ایم. تنها چیزی که ‌در این روزهای سخت سرکوب در دوران فروکش قیام لازم می‌دانیم بر آن تأکید کنیم، ضرورت سخن‌گفتن از ترس‌هایمان هست. ضرورت به رسمیت‌شناختن اینکه می‌ترسیم. ضرورت هم‌اندیشی جمعی برای سازمان‌یابی علیه حکومتی که تا بن‌دندان مسلح و زن‌ستیز است. ضرورت گره‌زدن ترس‌های جمعی‌مان به مقاومت‌های جمعی.

برای ما که می‌دانیم که فروکش هر قیام، هیزم آماده‌ی آتش قیامی دیگر است، این حرف‌زدن‌ها و اندیشیدن‌های جمعی حکم آمادگی پیشاقیام را دارد. ما می‌ترسیم و این ترس تا مادامی که یادمان می‌آورد زنده‌ایم و مبارزه‌ای در جریان است، نه ترسی از سر ضعف که ترسی انقلابی است.

#زن_زندگی_آزادی
#ترس_انقلابی
#مقاومت_زندگی_است
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی


@sarkhatism
🔴 در ستایش مبارزه و بدن مقاومت که تن به بازار نمی‌دهد
گروه نویسندگان #سرخط

این روزها روایت اجرای حکم شلاق یکی از خواهرانمان، رؤیا دست به دست می‌چرخد و تشویق‌ها و وااسفاهاست که در فضا طنین‌انداز می‌شود. روایت زنی بی‌نام با بلوز قرمز و دامن مشکی، پشت به عکاس و بی‌چهره که مبارزه‌اش در میان تاریکی به ما امید و مقاومت تزریق می‌کند تا زنی که نام پیدا می‌کند و روایت تن شلاق‌خورده‌اش را می‌نویسد. فاصله‌ی میان این دو تصویر می‌تواند بسیار باشد و یا هیچ نباشد...


متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/4ykrnfz2

#رؤیا_حشمتی
#انقلاب_زنانه
#علیه_کالایی‌شدن_سیاست
#قیام_ژینا
@sarkhatism
🔴 حملات دو جمهوری اسلامی (ایران و پاکستان) به یکدیگر را چگونه باید فهمید؟

متن از گروه نویسندگان #سرخط

چند روز پیش جمهوری اسلامی ایران به اسم مقابله با تروریسم، جمهوری اسلامی پاکستان را با حمله موشکی مورد حمله قرار داد. حمله‌ای که در جریان آن دستکم ۲ کودک کشته شدند. صبح امروز ۲۸ دی‌ماه نیز پاکستان به اسم مقابله با تروریسم به منطقه‌ی مرزی سراوان حمله موشکی کرد و منجر به آوارشدن منازل مسکونی بر سر مردم و کشته‌شدن دستکم ۵ کودک بلوچ شد.

این حملات را چگونه باید فهمید؟ آیا به راستی دو جمهوری اسلامی (ایران و پاکستان) در آستانه‌ی جنگ با یکدیگرند؟
برای پاسخ این سوال شاید بد نباشد در ابتدا به مواضع دو کشور در قبال یکدیگر و رسانه‌های امنیتی نزدیک به حکومت ایران نگاهی بیندازیم...
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://tinyurl.com/3hbdf79t

#کشتار‌_سیستماتیک
#کشتار_بلوچ‌ها
#جمهوری‌های_اسلامی_کشتار
#بلوچستان

@sarkhatism
🔴 سازوکار استثمار؛ چگونه استثمار می‌شویم و چطور آن را محاسبه کنیم؟
گروه نویسندگان #سرخط

☑️ پس از انتشار دور جدید «روایت‌های استثمار» در واحدهای خدماتی (نظیر کتابفروشی‌ها، مؤسسات زبان، فروشگاه‌های زنجیره‌ای و ...) بسیاری پرسیدند که «اصلا استثمار یعنی چی؟» آیا اینکه کسی آزادانه قراردادی را امضا می‌کند، به اعتبار ساعاتی را کار کرده و سپس حقوقی را که خود در قرارداد زیرش را امضاء کرده دریافت می‌کند، مساوی است با «استثمار شدن»؟ پاسخ ساده به این پرسش که «بله»‌ی محکم است. اما چطور؟

☑️ عموم ما لحظه‌ای با «تجربه‌ی استثمار» مواجه می‌شویم که احساس می‌کنیم «حجم کار»ی که از ما در طول روز کشیده می‌شود تناسبی با «دستمزد»ی که می‌گیریم ندارد؛ و یا هنگامی که در مقابل دستمزدی که دریافت می‌کنیم، کارهایی از ما خواسته می‌شود یا از سوی کارفرما به نحوی با ما رفتار می‌شود که احساس می‌کنیم «شأن انسانی»مان را زیر سوأل می‌برد و با ما همچون یک «کالا» رفتار می‌شود.

☑️ ماجرا دقیقا همین است و کمی هم عمیق‌تر:

متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/bdfvzsw7
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
🔴 واقع‌بین باشید و غیر«عادی» را طلب کنید
گروه نویسندگان #سرخط

از زمان انتشار مجموعه تجارب استثمار، یکی از پرتکرارترین نظراتی که به چشم می‌خورد، جمله‌بندی‌های مختلف با «همه جا همینه» است. البته پیشتر نیز گفته‌ایم که ما هم معتقدیم بهره‌کشی مختص به عده‌ای از کارفرمایان ظالم نمی‌شود و با اندکی شدت و حدت، در تمامی محیط‌های تولیدی و خدماتی با «استثمار» مواجه هستیم. اما از «همه جا همینه» می‌توان دو برداشت داشت؛ می‌توان با این جمله وضعیت غیرانسانی و بهره‌کشانه‌ی روابط کار را «عادی» تلقی کرد که به هر حال رسم روزگار است و راهی جز تن دادن به این روند «طبیعی» وجود ندارد. اما در عین حال می‌توان از «همه جا همینه» به این نیز رسید که وضعیت بخش‌های مختلف نیروی کار دارای شباهت‌های فراوانی به یکدیگر است و طبق این شباهت‌ها می‌توان آنان را ذیل «طبقه‌ی کارگر» صورت‌بندی کرد. طبعا تفاوت‌های فراوانی نیز میان بخش‌های مختلف این طبقه وجود دارد اما نمی‌توان با تکیه بر این تفاوت‌ها، آنان را از خیل عظیم طبقه‌ی کارگر خارج کرد. در ظاهر میان یک فروشنده کتاب، یک باریستای کافه و یک کارگر نساجی ارتباطی مشاهده نمی‌شود، اما نمی‌توان منکر پیوند اصلی آنان که همانا فروش نیروی کار در قبال دستمزد است، شد. پیوندی که قدرت جمعی نیروی کار را مرئی می‌کند و امکان تغییر شکل کنونی روابط کار را محیا می‌سازد. بعدتر در متونی به این مسئله بازخواهیم گشت.

اما پیش از صورت‌بندی اشکال مبارزه و سازماندهی برای مقابله با بهره‌کشی، باید با طبیعی‌سازی روابط موجود کار که بهره‌کشی اصل و اساس آن است، مقابله کنیم...

متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/pdpfa36h


#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
🔴پدیده‌ی استثمار و اوضاع «همه‌جای جهان»
گروه نویسندگان #سرخط

از همان ابتدا که انتشار #تجارب_استثمار را آغاز کردیم به طور دائم با این کامنت روبرو شدیم که «همه جای جهان وضع همین است». البته کسانی که این کامنت را می‌گذارند مقصودهای متفاوتی دارند. برخی از آنها می‌خواهند استثمار را طبیعی‌سازی (نرمالایز) کنند به این معنی که چون همه‌جای جهان وضعیت همین است پس طبیعی است که در ایران هم وضعیت همین باشد و جای اعتراضی نیست چون استثمار در همه‌جای جهان یک پدیده‌ی طبیعی، عادی و ضروری است. اما برخی دیگر با نوشتن این کامنت می‌خواهند یادآوری کنند هرچند استثمار غیرانسانی است اما امیدی برای مقابله با آن وجود ندارد چون همه‌جای جهان وضعیت همین است و شرایط نیروی کاری که در ایران استثمار می‌شود تفاوتی با شرایط نیروی کار در همه‌جای جهان ندارد.
☑️ گذشته از این معانی متفاوت می‌خواهیم به محتوای خود این کامنت‌ها بپردازیم: آیا همه‌جای جهان اوضاع همین است؟ پاسخ ما در وهله‌ی اول به این پرسش هم مثبت است و هم منفی و در این یادداشت تلاش می‌کنیم به شکل مختصر مسئله را توضیح بدهیم...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/w2ym9vn3

#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
🔴 مسیر تشکل‌یابی از مجرای "قطع‌نامه‌ها" نمی‌گذرد
نویسنده: علی نوری
ارسالی به #سرخط

روز دوازدهم اردیبهشت‌ماه، متنی با عنوان: «قطعنامه‌ی تشکل‌های صنفی کارگری و معلمان به‌مناسبت اول ماه‌می» با امضای «شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران»، «سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه» و «اتحادیه آزاد کارگران ایران» منتشر شد. این متن که متشکل از ۱۰ بند است، نوشتاری مترقی و رادیکال دارد که به فساد ساختاری حاکمیت و تاثیرات نظام سرمایه‌داری در زندگی مردم اشاره می‌کند. همچنین این نوشته، اعتراض خود را علیه سیاست‌های سرکوبگرایانه‌ی حکومت در قبال زنان، استثمار و غارتگری – که بنا بر متن مندرج، این غارتگری به شکل مشروع از سوی حکومت در جریان است- و مطالباتی نظیر ضرورت آموزش به زبان مادری و...را بیان می‌کند.

در وضعیت فعلی که اگر بتوان آن را موقیعتِ پسا سرکوبِ قیام ژینا نامید، هر اقدامی در جهت بازیابیِ نیروهای سیاسی، خاصه تشکل‌های صنفی – به‌عنوان بدیل سیاسی و مترقی داخل کشور- بسیار حائز اهمیت و از دیگر سو نیز، امیدوارکننده است. اما از طرفی، درست به دلیلِ همین قرارگیری در شرایط ویرانگر سرکوب‌ها، پرونده‌سازی‌ها و سایه‌ی انقیاد در جامعه، لازم است تا موضع‌گیری‌هایی منطبق با ماهیت هر تشکل، ارائه شود.

این متن، با برشماری سوالات و مواردی، با همین نیت به‌نگارش درآمده است. چرا که برای عبور از وضعیت فعلی و قدم نهادن در مسیری برای تحقق آزادی و برابری – که از مطالبات مندرج در متن قطعنامه نیز هست- می‌بایست از پرسشگری و نقد، هراسی نداشت و برای تغییراتی اساسی، قدم برداشت.
بنا بر رویه‌ی غالب و مرسوم در نگارش بیانیه‌ها و قطعنامه‌های مشترک، متن برآمده از هر تشکل، می‌بایست مطابق با اساسنامه، مشی و خط قرمزهای هر تشکل باشد. اما با نظر بر موضع‌گیری  برخی تشکل‌ها و عملکرد آنان، یک اختلاف بنیادین در بیانیه‌ها و ساختار کلی هر تشکل به‌چشم می‌خورد. بر این اساس، می‌توان پس از خوانش اولیه این "قطعنامه" سوالات و موارد زیر را مطرح کرد...


متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/yn3jskpd

#مبارزات_صنفی
#تشکل‌های_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
#علی_نوری
@sarkhatism
🔴 اسقاط ابرام، اپوزیسیون اسقاطی و انتظار فرج از گودزیلا

گروه نویسندگان #سرخط
🔺ما نیز مانند اکثریت مردم ایران از کشته شدن ابراهیم رئیسی و همراهان او شاد و خوشحالیم. سرخوشیم و شاد از مرگ این جلاد با یاد هزاران کُشته‌ی تابستان ۶۷ و ده‌ها فلاکت و بدبختی بابت دوران ریاست قوه قضائيه و ریاست جمهوری‌اش. در تمام لحظاتی که طی روز گذشته اوباش حزب‌اللهی و بسیجی و محور مقاومتی دست به دعا برداشته بودند و «نجات سید» را از آسمان طلب می‌کردند اما به دقایق آخرین هزاران نفری فکر می‌کردیم که در زندان‌های اوین و گوهردشت در مقابل هیات مرگ نشستند، چشم در چشم رئیسی و دیگر دژخیمان دوختند و سرفراز سر به دار سپردند. به تمامی آنانی که در دوران تکیه‌ی رئیسی بر مسند ریاست قوه‌ی جلادییه‌ی قضایی شکنجه شدند و محبوس شدند و اعدام شدند و تمامی آنهایی که در دوران ریاست جمهوری رئیسی با اجرای بدون تنازل اصول مقدس سرمایه‌داری اسلامی، در تداوم سیاست‌های تمامی دولت‌های جمهوری سرمایه بیشتر و بیشتر به فلاکت رانده شدند. دوست‌تر می‌داشتیم که ابراهیم رئیسی در کنار دیگر جنایتکاران جمهوری جنایت در مقابل دادگاه مردم بایستد و در محاکمه‌ای علنی و مردمی حاضر شود اما اکنون که به درک واصل شده نیز سرخوشیم اما...

متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/2zaftrmf
#ابراهیم_رئیسی
#جلاد_۶۷
#جمهوری_جنایت
#جمهوری_تبعیض
#جمهوری_چپاول
#متوسلین_گودزیلا
@sarkhatism
🔴 فلسطین ما، فلسطین جمهوری اسلامی
متن از گروه نویسندگان #سرخط

☑️ به نظر می‌رسد یک منظر بررسی هواداری از اسرائيل یا دستکم بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت فلسطینیان از سوی اکثریت ایرانیان حاضر در فضای مجازی ناشی از «خشم از جمهوری اسلامی» و کلیه‌ی مؤلفه‌های مربوط به آن است: از «حمایت مالی از برخی گروه‌های فلسطینی» تا «حمایت از حوثی‌ها» تا «دوستی با ونزوئلا و کوبا» و تا «نزدیکی به چین و روسیه».

☑️ در این راستا برای این دسته از ایرانیان دیگر «واقعیات تاریخی مواجهه‌ی اسرائیل و فلسطین»، «نسبت جمهوری اسلامی با آرمان فلسطین»، «نسبت مردم فلسطین با گروه‌های فلسطینی»، «فهم شکاف‌های درون اسرائيل» و ... کوچک‌ترین اهمیتی ندارد. هر چه هست عبارت است از اینکه:
یک طرف جمهوری اسلامی است و ما باید ضرورتا در طرف مقابل آن بایستیم و الا فرقی با رژیم آدم‌خور جمهوری اسلامی نخواهیم داشت.

☑️ ممکن است این دسته از «ایرانیان» فقط «سلطنت‌طلبان خارج‌نشین» و انواع نیروهای با ایدئولوژی راست نباشند. دیده‌ایم که گاه در تجمعات و تظاهرات‌های طبقه‌ی کارگر هم شعارهایی از این دست شنیده شده:
«فلسطین رو رها کن، فکری به حال ما کن»
یا
«کارفرما حیا کن، افغانی رو رها کن»


☑️ مواجهه‌ی ما با موضوع چیست؟

متن کامل را اینجا بخوانید:

https://tinyurl.com/4hjzyenc

#فلسطین
#اسرائیل
#جمهوری_اسلامی
#همبستگی_منطقه‌ای
#استعمار


@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 چرا می‌گوییم دموکراسی لیبرال مدت‌هاست بی‌حیثیت شده؟
گروه نویسندگان #سرخط


جریان «مبادله‌ی حمید نوری» نشان داد که برجسته‌ترین خصلت‌ویژه‌ای که دموکراسی غربی به آن اتکا می‌کرد، یعنی «استقلال دستگاه قضایی»، شوخی‌ای بیش نیست. دادگاهی که دو سال برای آن وقت صرف شد و جُرم متهمش در خصوص «جنایت علیه بشریت» محرز شد، به سادگی با یک مبادله مجازاتش دود شد و به هوا رفت.
امروز معنای دموکراسی انتخاباتی در آمریکا برای رأی‌دهندگانش این است که باید بین یک پیرمرد جنایتکار (بایدن) و یک پیرمرد متجاوز نژادپرست (ترامپ) یکی را انتخاب کنند.
از صندوق‌های رأی اروپایی، یکی پس از دیگری راست‌های ضدمهاجر بیرون می‌زند.
در هندوستان «مودی»، رئیس جمهوری فاشیست برای بار سوم رأی می‌آورد.
در تهران مضحک‌تر از هر زمانی بین مُشتی دزد و سرکوبگر و ریاکار باید انتخاب کرد.

این منتهی علیه معنای «صندوق رأی» و «استقلال قوا»ست: دموکراسی یعنی اینکه خیلی ساده فاشیست‌ها هم حق دارند انتخاب شوند و اداره‌ی امور را به‌دست گیرند. به این می‌گویند «سازوکار ابطال‌گرایی».
در واقع اینجا «دموکراسی» قسمی «روش» برای تحقق «امر دُرُست» نیست، بلکه برای تحقق «اراده‌ی گاه فاجعه‌بار اکثریت» است.

باید یک بار برای همیشه برای‌مان روشن شود که تحقق «عدالت» و «آزادی» از طریق واگذاری امور به عده‌ای نماینده (چه در قامت «مجلس» و چه در قامت «رئيس‌جمهور») از طریق «صندوق رأی» نمی‌گذرد.
مسأله‌ی «دیکتاتوری اکثریت» آن هم در هنگامه‌ای که اصولِ رأی‌ناپذیری چون «آزادی بیان»، «آزادی اجتماعات»، «آزادی احزاب»، «برابری نژادی، جنسیتی و ملیتی»، «عدالت مزدی»، «استاندارد رفاهی برای همگان» و ... به طرفة‌العینی با هر بار روی کار آمدن گروهی می‌تواند از دست برود، در واقع امر سقط دموکراسی است.

#دموکراسی
#صندوق_رأی
#فاشیسم
#حمید_نوری
#استقلال_قوا
#سیاست_حقیقت

@sarkhatism
🔴 آيا می‌شود از دوگانه‌ها عبور کرد؟
🖊 از جلیلی دیو تا پزشکیان دلبر

گروه نویسندگان #سرخط

☑️ حالا در جریان دور دوم رقابت‌های انتخاباتی شاهد برجسته شدن این دوگانه‌ها از سوی تریبون‌های اصلاح‌طلبان خواهیم بود:

✔️ پزشکیان: مدافع مذاکره + توسعه‌باور + ضد گشت ارشاد + مدافع خصوصی‌سازی + مدافع آزادی بیان + مدافع دانشجویان آزادی‌خواه + مدافع اقوام تحت ستم + و ...

✔️ جلیلی: شرق‌گرای مخالف مذاکره + ضدتوسعه + مدافع گشت ارشاد + مدافع بزرگ شدن دولت و حضور سپاه در اقتصاد + مدافع اسلامی‌سازی دانشگاه و ادارات + مدافع حکومت مرکزی + و ...

از سوی تریبون‌های اصول‌گرایان نیز شاهد برجسته شدن این دوگانه‌ها خواهیم بود:

✔️ پزشکیان: غرب‌گرا + ضدفرودستان + مدافع بی‌حجابی + بی‌برنامه + تجزیه‌طلب

✔️ جلیلی: شرق‌گرا + حامی فرودستان + مدافع قانون + بابرنامه + تقویتگر حکومت ملی


☑️ همین دوگانه‌ها در جریان انتخابات‌های قبلی هم بوده:
خاتمی/ناطق نوری
خاتمی/توکلی
هاشمی/احمدی‌نژاد
موسوی/احمدی‌نژاد
روحانی/قالیباف
روحانی/رئيسی
همتی/رئيسی

همین دوگانه‌ها در جریان انتخابات‌های دیگر نقاط دنیا هم هست. برای مثال امروز در آمریکا:
بایدن/ترامپ

یا در دور قبلی فرانسه:
ماکرون/لوپن

دوگانه‌سازی «دیو و دلبر» اساسا یک تاکتیک انتخاباتی است که بلوک‌های قدرت حاکم می‌کوشند به اعتبار آن، مردمان سرخورده از تغییرات بنیادین و دلخوش کرده به تغییرات جزئی و ناپایدارِ «دموکراسی صندوقی» را راضی نگه دارند.


متن کامل را اینجا بخوانید:

https://tinyurl.com/bj69hetw

#انتخابات
#جلیلی
#پزشکیان
#دیو_دلبر
#ستمدیدگان
#مبارزه
#دوگانه

@sarkhatism
🔴 ما همه #شریفه_محمدی هستیم
🖊 #توئیت‌خوان


محمد حبیبی در نوشته‌ای کوتاه در صفحه‌اش با اشاره به متن حکم منتشر شده‌ی شریفه محمدی در کانال #سرخط، نوشت که:

فعالیت‌های ایشان، همان فعالیت‌هایی است که همه‌ی ما فعالان صنفی و کارگری در سطح دیگری در حال انجام آن بوده و هستیم.

#محمد_حبیبی
#شریفه_محمدی
#نه_به_اعدام
#بغی
#مبارزه_طبقاتی
#مطالبه_صنفی

@sarkhatism
🔴 چه کسی مرکز جهان است؟
در پاسخ به نقد آزاده ثبوت


بعد از انتشار متن تحلیلی گروه نویسندگان #سرخط در مورد «"انقلاب" بنگلادش و عاقبت شوم تکراری» آزاده ثبوت، که ما از نوشته‌های ایشان در مورد فلسطین چیزهایی آموخته‌ایم، در چند استوری به نقد متن سرخط نشست تا نشان دهد که گروه نویسندگان سرخط که در متن ثبوت «اینها» نامیده شده بودند، خودش را مرکز جهان می‌داند و بدون آگاهی کافی از نیروهای موجود در بنگلادش دست به تحلیل زده و لاجرم راه خطا پیموده است. متاسفانه از آنجا که این نقد در استوری‌ها بوده و عمر استوری تنها یک روز است ما امکان این را که به مخاطبانمان ارجاع بدهیم را نداریم اما توصیه می‌کنیم دوستان و رفقای منتقد در صورتی که مایلند مسئولیت نقد خودشان را بپذیرند نقدشان را بیرون از استوری و در اکانتی عمومی هم بنویسند تا بماند و بتوان به آن ارجاع داد.
اما چرا تصمیم گرفتیم به استوری‌هایی که عمر آنها یک روز است پاسخ بدهیم؟ چون اعتقاد داریم نقدی که آزاده ثبوت نوشته ناشی از اختلافی سیاسی است که پشت ترجمه‌ی مدخل احزاب سیاسی بنگلادش در ویکی‌پدیا خودش را پنهان کرده است تا ثابت کند «اینها» خودشان را مرکز جهان می‌دانند و «آنها» که خودشان را مرکز جهان نمی‌دانند آگاهی کافی و کاملی از همه چیز و همه کس دارند اما در ضمن ترجیح می‌دهند با وجود داشتن آگاهی به مسئله‌ی اصلی نپردازند.
مسئله‌ی اصلی چیست؟
ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/mrvy3pnn

*تصویر مربوط به لحظه‌ی بازگشت محمد یونس به عنوان رییس دولت موقت به بنگلادش است.
#بنگلادش
#انقلاب
@sarkhatism