سرخط
9.49K subscribers
21.7K photos
16.7K videos
346 files
1.2K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
سرخط
Photo
🔴 جست و جوی عشق در دنیای بیگانه‌ی بیگانه‌ی بیگانه
🖊 درباره‌ی فیلم آکی کوریسماکی، برگ‌های ریخته


☑️ آکی کوریسماکی، فیلمساز فنلاندی را می‌توان شاعر ستم دیدگان نامید. کارگرها، مهاجران و انبوه بی‌کاران که در نقاط نامرئی هلسینکی، در کارخانه‌ها، رستوران‌های ارزان و بارهای تاریک و کوچه‌های خالی سرگردان‌اند. فیلم جدید کوریسماکی که ادامه‌ای بر سه‌گانه‌ی کارگری او، سایه‌های بهشت، دختر کارخانه کبریت سازی و آریل است، به سیاق کارهای قبلی‌اش روایت همین آدم‌هاست. آنسا و هولاپا، دو شخصیت اصلی داستان در ازای حقوق ناچیز به سختی کار می‌کنند و از کاری به کار دیگر آواره‌اند. آن‌ها تنها و ناامید در شهری که طردشان کرده جا به جا می‌شوند و ماشین وار برای بقا می‌جنگند تا اینکه با یکدیگر آشنا می‌شوند و امید ناچیزی در دلشان روشن می‌شود که بتوانند کنار هم بمانند اما حتا عشق ورزیدن هم در جهان کنترل‌گر و برای آدم‌هایی که از خودشان بیگانه شده‌اند غیرممکن به نظر می‌رسد.

☑️ چالش اصلی داستان اینجا بروز می‌کند: آیا آن‌ها برای رهایی از تنهایی که به بدن‌‌هایشان تحمیل شده تلاش می‌کنند یا به پستوی محل کارشان و کنج خانه‌شان می‌خزند؟ آنسا و هولاپا راه اول را انتخاب می‌کنند و تصویری شاعرانه از مقاوت در برابر زندگی ماشین‌وار را رقم می‌زنند. شاید تجلی تضاد بین آن‌ها و جامعه‌شان به بهترین شکل در فیلمی که با هم تماشا می‌کنند نشان داده می‌شود: فیلم مرده‌ها نمی‌میرند، اثر جیم جارموش. عنوان فیلم و صحنه‌ای از آن که برخاستن زامبی‌ها و سرگردانی‌ خشونت بارشان در شهر را نشان می‌دهد گویی تصویر فانتزی از زندگی آدم‌های کوریسماکی است. این آدم‌ها در جهان سرمایه‌ داری به نیروی تولید و بازتولید تقلیل یافته‌ و بی‌هویت گشته‌اند. آن‌ها نه اسم یکدیگر را می‌دانند و نه نشانی از هم دارند. ژست بدن‌ها، نگاه‌ها و کوچک‌ترین حرکات عضلات صورت در این شخصیت‌ها از زندگی خالی شده و گویی با ماشین‌هایی که در محیط کار احاطه‌شان کرده‌اند یکی شده‌اند. این آدم‌ها مرده‌اند و مرده‌ها نمی‌توانند باز هم بمیرند و همین‌ها سرانجام برمی‌گردند و شهر را تسخیر می‌کنند. آنسا و هولاپا در پایان فیلم درباره‌ی آن حرف می‌زنند: «گمونم همه زامبی بودن. بدبختان بیشمار.» اما آنسا می‌داند که پیروزی نهایی از آن همین زامبی‌هاست: «امکان نداشت پلیس از پسشون بربیاد. تعداد زامبی‌ها خیلی زیاد بود.» کوریسماکی هم در روایتش و هم با ارجاع به تاریخ سینما، به فیلم‌های ژان لوک گدار و لوکینو ویسکونتی در جای جای فیلمش سینمای کارگری و تاریخ مقاومت را احضار می‌کند و از این طریق شخصیت‌هایش را زنده می‌کند و به زندگی بازمی‌گرداند. مگر نه اینکه کارگران مهاجر فیلم روکو و برادرانش از ویسکونتی که پوسترش را در فیلم کوریسماکی هم می‌بینیم در حالیکه به دنبال کار در شهری خشن آواره شده‌اند، تمام تلاششان را می‌کنند تا خانواده‌‌شان را حفظ کنند! خط اتصالی بین کارگران ویسکونتی و کارگران کوریسماکی از سال ۱۹۶۰ تا اکنون کشیده شده است.

☑️ فیلم‌های آکی کوریسماکی تنهایی و بیگانگی انسان در عصر سرمایه و هم‌زمان بارقه‌های امید برون رفت از این زندان بزرگ را به تصویر می‌کشند. در صحنه‌ای از فیلم هولاپا ناامید از پیوستن به آنسا در باری نشسته است و گروه موزیکی در حال اجرایند. اعضای این گروه با صورت‌های سنگی یخ زده می‌خوانند: «پاهایم تا زانو در بتن فرو رفته و هزاران کیلو بار بر دوش دارم. تا ابد اینجا زندانی‌ام.» و هر بار که این کلمات تکرار می‌شوند، هولاپا برای بیرون زدن از این زندان مصمم‌تر می‌شود و در نهایت به دنبال آنسا از مکان رخوت‌ناکی که تنهایی شب‌هایش را پر می‌کرده بیرون می‌زند. و این صحنه‌ها بیشتر از هر چیز بیننده را به یاد جغرافیای حاشیه‌ای فیلم‌ علی: ترس روح را می‌خورد از رینر ورنر فاسبیندر می‌اندازد. فیلم تاثیرگذاری درباره‌ی عشق دشوار بین یک کارگر مهاجر و زنی آلمانی در برلین. آنجا هم شخصیت‌های داستان راهی سخت و ناهموار را در جامعه‌ای نژادپرست و کارگرستیز طی می‌کنند تا عشق را ممکن سازند. و اینگونه داستان‌های طردشدگان از زمان‌ها و مکان‌های مختلف حول همسویی هنری با ستم‌ دیدگان، واقعیت سینمایی نویی را می‌سازند و یکدیگر را تقویت می‌کنند.

☑️ موقعیت دراماتیک در سینمای کورسیماکی و فاسبیندر از دل تضاد میان امر سیاسی و امر عاطفی زاده می‌شود. آنچه هست و آنچه می‌خواهیم باشد. آنچه کنترل می‌کند و آنچه میل به رهایی دارد. آنچه محدود می‌کند و آنچه در حیطه‌ی اجبار نمی‌گنجد. این تضاد پیش برنده‌ی روایت و بسط دهنده‌ی نیروی مقاومت است. درست همانطور که در زمین زندگی رویارویی واقعیت و تخیل، بدن‌ها را در مسیر مبارزه قرار می‌دهد.

#آکی_کوریسماکی
#سینمای_کارگری
#هنر_پرولتری
#فنلاند
#ویسکونتی
#آنسا
#هولاپا

@sarkhatism
🔴 اولین تجمع بازنشستگان تأمین اجتماعی در سال جدید
🖊 ارسالی یاران #همراه_سرخط


امروز یکشنبه، ۵ فروردین ۱۴۰۳، اولین تجمع اعتراضی در سال جدیدِ جمعی از بازنشستگان تامین اجتماعی در برابر در اداره کل سازمان تامین اجتماعی خوزستان برگزار شد و معترضان تا میدان فرهنگ-شهر(کارگر) اقدام به راهپیمایی اعتراضی کردند.
بازنشسته‌های خوزستان با این اقدام نشان دادند که اعتراض تعطیلی بردار نیست و برای بازپس‌گیری حقوق حقه‌ی خود باید بی‌درنگ خیابان را پس گرفت.

#جنبش_بازنشستگان
#مبارزه_طبقاتی
#مطالبه_صنفی
#بازنشستگان_تأمین_اجتماعی
#اهواز
#تجمع_اعتراضی

@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 اداره‌ی شورایی به مثابه‌ی سنت چپ ایران


☑️ زمانی که از آلترناتیو «اداره‌ی شورایی» سخن به میان می‌آید برخی می‌پندارند که این یک ایده‌ی جدید یا حداکثر متأثر از تجربه‌ی «شوراهای مردمی» سال ۱۳۵۷ است. این در حالی است که برخی گمان می‌کنند ایده‌ی مذکور تقلیدی از «شوروی» است و «شوراها» اشاره به «کشور شوراها» دارد.

☑️ باید گفت که حدود ۱۱ سال قبل از وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه که به موجب آن نام کشور به «شوروی» تغییر پیدا کرد، ما در ایران تجربه‌ای بسیار غنی در «دموکراسی» را از سر گذراندیم: تجربه‌ی «انجمن‌های شورایی مشروطیت».
حدود دو سال قبل از وقوع انقلاب مشروطه در مرداد ماه ۱۲۸۵ (برابر با ۱۹۰۶ میلادی)، مردمان به تنگ آمده از ظلم و ستم سلطنت قاجار که پیش‌تر در قالب جنبش‌هایی اعتراضی نسبت به «امتیازات استعماری» صدای دادخواهی‌شان را بلند کرده بودند (نظیر «جنبش تنباکو»)، در قالب «انجمن‌‌هایی مخفی» متشکل شدند و «فرمان مشروطه» را با محوریت «تشکیل مجلس شورای ملی» به شاه قاجار (مظفرالدین‌شاه) تحمیل کردند.

☑️ با تشکیل «مجلس شورای ملی اول»، و روشن شدن این نکته که اکثریت نمایندگان را رجالی تشکیل دادند که یا ملاک بوده و یا از روحانیت، انجمن‌ها قانع نشدند که هستی‌شان را به حالت تعلیق درآورند و همه چیز را معطوف به تصمیمات مجلس کنند. از طرفی دیگر مضاف بر شهرهای بزرگ، در بسیاری از روستاها نیز «انجمن‌»هایی ظهور کردند که خواست‌های رادیکالی نظیر «تقسیم زمین‌های اربابی بین دهقانان» داشتند. مجلس برای کنترل این قبیل شوراها مبادرت به تصویب «قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی» کرد تا در واقع جلوی فعالیت این انجمن‌های رادیکال را که «انجمن‌های آزاد» (غیر رسمی) خوانده می‌شدند بگیرد. اما آنان به مبارزه‌ی خود برای تعمیق مشروطه ادامه دادند و از برپایی «مجالس سخنرانی سیاسی» تا «تحصن» و تا «ترور مستبدین» (نمونه‌ی «انجمن مجازات») ابایی نداشتند. همین «انجمن‌ها» بودند که در برابر «کودتای محمدعلی‌شاه» و «به توپ بسته شدن مجلس» مقاومت کردند ت اانقلاب دوم مشروطه با «فتح تهران» رقم خورد.

☑️ به این ترتیب باید گفت که سابقه‌ی «دموکراسی شورایی» که از آن بارها و بارها سخن گفته‌ایم به «مشروطه»ی خودمان باز می‌گردد. این یک تلاش بومی برای استقرار دموکراسی رادیکال بود. آنان که از «مجلس مؤسسان» سخن می‌گویند یا که دل در گرو «دموکراسی پارلمانتاریستی» دارند باید بدانند که «دموکراسی شورایی» آن شکل و مبارزه‌ای بود که «مشروطه» را باعث شد و حتی به «مجلس» مشروعیت داد. اما مجلس کمر به قتل شوراها بست و دست آخر هم ثمر این کارش هم «برآمدن رضاخان» با ایده‌ی «جمهوری‌خواهی» و تبدیل گام به گام آن به «تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی» بود.

☑️ دست آخر باید گفت که سخن از «شوراها»، «دموکراسی شورایی» و «چپ شورایی» ریشه در تاریخ نزدیک به ۱۲۰ ساله‌ی مبارزات سیاسی این سرزمین دارد. شاید اشتباه نباشد اگر بگوییم شعار ما چنین است:

پیش به سوی احیای دموکراسی شورایی ایران.


#دموکراسی_شورایی
#انجمن‌های_شورایی
#انقلاب_مشروطه
#انجمن‌های_ایالاتی_ولایتی
#چپ_شورایی
#شوروی

@sarkhatism
🛑 ممانعت از آزادی #جعفر_ابراهیمی، معلم زندانی، بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

حبس جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، که هم اکنون در زندان قزلحصار در تبعید است، پایان یافته است اما نیروهای امنیتی و قوه قضاییه از آزادی وی امتناع می‌کنند. دادستانی برای تحمیل حبس بیشتر به این زندانی سیاسی، دوره مرخصی استعلاجی را بهانه نموده و دوران مرخصی را به پایان حبس اضافه نموده‌است تا وی بعد از اتمام دوران حبس آزاد نگردد. این یکی از شیوه‌های آزار و اذیت زندانیان سیاسی و عقیدتی است که ضمن محروم نمودن آنان از مرخصی به ویژه مرخصی درمانی، به زندانی توقف حکم را تحمیل می‌کنند تا بعدا بتوانند به حبس زندانیان بیافزایند.
جعفر ابراهیمی به همراه تعدادی از فعالان صنفی ده اردیبهشت ۱۴۰۱ بازداشت به دو سال محکوم شد که با احتساب ایام بازداشت موقت در پرونده قبلی بایستی ۲۹ اسفند از ۱۴۰۲ با توجه به تجمیع پرونده از زندان آزاد می‌شد اما وی همچنان در حبس است.

🔸 #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران، ضمن محکوم کردن تداوم بازداشت غیرقانونی این فعال صنفی، خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط ایشان است و تاکید می‌کند که تداوم این فشارها و اقدامات غیرقانونی، هرگز نمی‌تواند مسیر مطالبه‌‌گری قانونی فعالان صنفی را مسدود نماید.
bit.ly/3IQlnQ9


🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔
@kashowra

🔹نشانی ارتباط با کانال:
🆔
@kashowranews
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 در اولین دوشنبه‌ی اعتراضی سال جدید، بازنشستگان مخابرات در سنندج باز هم به خیابان آمدند تا یادآوری کنند که هنوز هیچکدام از مطالباتشان احقاق نشده است.

دوشنبه، ۶ فروردین ۱۴۰۳، سنندج

#سنندج
#کردستان
#اعتراضات_بازنشستگان
#اعتراضات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان

@sarkhatism
سرخط
Photo
مرگ و کشتار کولبران تعطیلات ندارد

خبر کوتاه است: روز گذشته یک کودک‌کولبر به نام «هستیار عبدالکریم»، ١۵ ساله و ساکن شهرستان دیواندره،   در مرز «میشاو سقز» بر اثر سرمازدگی جانباخته.

در نبود حداقلی‌ترین امکانات معیشتی، کولبری یکی از معدود راه‌های امرارمعاش در مناطق محروم کردستان است.

مرگ دردناک کولبران کردستان و سوختبران بلوچستان، چه بر اثر سانحه، چه با شلیک مستقیم نیروهای مرزی، واقعیت عریان تبعیض ساختاری و زندگی در نبود عامدانه‌ی کوچکترین امکانات معیشتی را پیش چشم ما می‌گذارد.

مسئولیت از دست رفتن این جان‌های عزیز، به غیر از حکومت مستقر، با هیچ‌کس نیست.

#کردستان
#کولبر

@sarkhatism