🔸#سفرنامه_ترکیه🔹
#نوروز_۹۷
با روایتی متفاوت و جالب از "راوی ونوس"
#قسمت_چهارم
#روز_ششم
وادی #گورمه #دخمه_توریست
وادی "#گورمه" در منطقه کاپادوکیه شهری مملو از شگفتیها بود. خانه هایی در دل کوه چون #کندوان و بس عظیمتر از آن. سپیده که سر زد؛ آمیر یانوس و اسفاندیوس بر درها کوفتند که برخیزید وادی در محاصره لشگر عظیم پرندگان عظیم الجثه ایی در آسمان است که با آتش بر هوا استوارند. اما آنانکه بر این بالنها جلوس نموده بودند جز #مرفهین_بی_درد که 170 یورو جهت جلوس بر بالنها پرداخته بودند تا اصحاب را که چون مورچگانی بر تپه در رفت و آمد بودند از ورای آسمان آبی رنگ کاپادوکیه نظاره کنند نبودند.
بانو میتیا جهت تسهیل در گذر از وادی مخوف دودکشهای عظیم و بالنهای آتشین؛ دست بر دامن دختری عثمانی گشت "چیدم" نام که بر زبان بیگانه سخن میگفت.
بانو میتیا چون "مترجم برانکو" مکالمات طولانی ایشان را به سرعت برق بر ثانیه #15_دقیقه_توضیح_در_5_ثانیه ترجمه می نمود که این نیز از الطاف خفیه خدایگان بود.
“چیدم" اصحاب را از #شهر_زیر_زمینی_کایماک و #سه_قلعه عبور داده و بر #پاشا_باغی رسانید. باغی بود پر از قلعه های تو در تو که در یکی از هزار توها عروس و دامادی جهت برگزاری جشن آمده بودند با دیدن عروس و داماد جوان خواهران ندیمه که حسگر هایشان با دیدن عروس ناخوادگاه فعال شده و در آن باغ #هل_هله ای بر پا کردند ستودنی.
سپس بر مطبخی جهت تناول وارد شدند پر از اطعمه و اشربه و شیرینی بس لذیذ "بامیه". سلف سرویسی #خوردنی_اما_نبردنی. در این هنگامه بانو "تملیحا" به وسوسه ی آمیریانوس و کارتونیوس به چشم بر هم زدنی چون طوفانی بهنگام، چنان بامیه ها از میز جاروب نموده و در ظرفی بریخت و دست به دست بر کوله پنهان نمود که جماعت مطبخیان حیرت زده و انگشت به دهان ماندند. روایت کنند که عثمانیان چنان ازین حمله غافلگیر شدند که گویا تا سالیان سال در آن وادی هیچ گونه ایی از بامیه مشاهده نگردیده است.
ادامه دارد...
@FriendlyTravel
#نوروز_۹۷
با روایتی متفاوت و جالب از "راوی ونوس"
#قسمت_چهارم
#روز_ششم
وادی #گورمه #دخمه_توریست
وادی "#گورمه" در منطقه کاپادوکیه شهری مملو از شگفتیها بود. خانه هایی در دل کوه چون #کندوان و بس عظیمتر از آن. سپیده که سر زد؛ آمیر یانوس و اسفاندیوس بر درها کوفتند که برخیزید وادی در محاصره لشگر عظیم پرندگان عظیم الجثه ایی در آسمان است که با آتش بر هوا استوارند. اما آنانکه بر این بالنها جلوس نموده بودند جز #مرفهین_بی_درد که 170 یورو جهت جلوس بر بالنها پرداخته بودند تا اصحاب را که چون مورچگانی بر تپه در رفت و آمد بودند از ورای آسمان آبی رنگ کاپادوکیه نظاره کنند نبودند.
بانو میتیا جهت تسهیل در گذر از وادی مخوف دودکشهای عظیم و بالنهای آتشین؛ دست بر دامن دختری عثمانی گشت "چیدم" نام که بر زبان بیگانه سخن میگفت.
بانو میتیا چون "مترجم برانکو" مکالمات طولانی ایشان را به سرعت برق بر ثانیه #15_دقیقه_توضیح_در_5_ثانیه ترجمه می نمود که این نیز از الطاف خفیه خدایگان بود.
“چیدم" اصحاب را از #شهر_زیر_زمینی_کایماک و #سه_قلعه عبور داده و بر #پاشا_باغی رسانید. باغی بود پر از قلعه های تو در تو که در یکی از هزار توها عروس و دامادی جهت برگزاری جشن آمده بودند با دیدن عروس و داماد جوان خواهران ندیمه که حسگر هایشان با دیدن عروس ناخوادگاه فعال شده و در آن باغ #هل_هله ای بر پا کردند ستودنی.
سپس بر مطبخی جهت تناول وارد شدند پر از اطعمه و اشربه و شیرینی بس لذیذ "بامیه". سلف سرویسی #خوردنی_اما_نبردنی. در این هنگامه بانو "تملیحا" به وسوسه ی آمیریانوس و کارتونیوس به چشم بر هم زدنی چون طوفانی بهنگام، چنان بامیه ها از میز جاروب نموده و در ظرفی بریخت و دست به دست بر کوله پنهان نمود که جماعت مطبخیان حیرت زده و انگشت به دهان ماندند. روایت کنند که عثمانیان چنان ازین حمله غافلگیر شدند که گویا تا سالیان سال در آن وادی هیچ گونه ایی از بامیه مشاهده نگردیده است.
ادامه دارد...
@FriendlyTravel
#گزیده_سفر
#ترکیه؛ ۲۱ تا ۳۰ #شهریور_۹۷
#قسمت_اول
#روز_اول، #چهار_شنبه_۲۱_شهریور
نکته جالب شروع تور تعداد بیشتر همسفران مشهدی و جمع خانوادگی در این برنامه بود. ☺👪
#کوچولو_های_دوست_داشتنی #مهرداد_جوجو #دکی_و_زنش
هواپیما نشست تو خاک #استانبول، خانواده #آقای_مهریزی جلوتر به ما پیوستن.
#ایلیا_کپل_خاله #عسل_بابا #مستر_انرژی
کمال دوستمون با راننده به استقبالمون اومدن و راهی هتل شدیم. 🤝😊🏠
#مهدیه_مجبوووور #بنز_اسپرینتر
#روز_دوم، #پنج_شنبه_۲۲_شهریور
رفتیم سمت #مسجد_سلطان_احمد با #هفت_منارش و موزه #ایاصوفیه . برای مسجد خانوما باید روسری سر میکردن، از #فاطی_کوماندو خلاصی نیست. 😅😅🙈
#خانوماي_ملافه_به_سر #تلالو_نور_لاي_ستون_ها #مهرداد_حرف_گوش_كن_خاله #بين_الحرمين
جاي بعدي #گرند_بازار بود، چشم ادم ازون همه طلاهاي زرد و و كت و كلفت برق ميزد.
#بازار_تهران #ادويه_هاي_گرون #چرا_بايد #شكلات_فندقي_خوشمزه #باسلوق #چراغ_رنگي_منگي #رستوران_نصرت_ژانگولر #گوشتخواران
نگم براتون از #شر_شر_باروني كه منتظرمون بود و ويوي زيباي #پل_بوغاز مزين به رنگ #قرمز با قطره هاي باروني كه ميريختن رو دريا
#موش_آبكشيده #چاي_شيش_ليري #سوييشرت_مستر_انرژي
انقدر پر انرژي بوديم كه تو راه برگشت به هتلمون بزن برقص راه انداختيم تو ماشين و چه شاباشي كه به حميد داده نشد💷🙈😁🕺🏽
#٥٠٠_يورو #حسن_خر_صدا
#روز_سوم، #جمعه_٢٣_شهريور
رفتيم سمت #ازمير هوا ابريِ دل بود، از روي پل بوغاز رد شديم و براي رفتن #بورسا سوار #فري (كشتي) با ماشين شديم. ابرها #پفكي بودن و #آسمون دلبري مي كرد، همه رفتيم بالاي فري تا مناظر رو از دست نديم. نيم ساعتي شد و خارج شديم و تو مسير با تعاريف #با_مزه مستر انرژي سرگرم شديم.😉😅😁
اولين جاذبه تو ازمير #آسانسور ١١١ ساله #ميدان_كاراتاش هست. ازمير ازون بالا زير پامون بود و كافه معروفي كه توصيه ميكنم حتما نوشيدني هاش رو امتحان كنين. 😎😋🍻
رفتيم #برج_ساعت و از كنار ساحل آلسانجاك رد شديم.
#صدف_با_ليمو #غروب_زيبا
#روز_چهارم، #شنبه_٢٤_شهريور
يكي از دلايل علاقه من به تركيه، صبحانه هاي كامل و خوشمزشه. انواع و اقسام زیتون، پنیر، کالباس، املت، شیرینی و ...😋😋🍏🥒🍅🥚🍞🧀☕
برنامه امروز ما رفتن به #رم_باستان و سفر به تاريخ دور و جا پاي گذشتگان گذاشتن بود.
#جاده های_سنگفرش با ستون هایی که با ظرافت تراشیده شده بود، #آمفی_تئاتری که انقدر جالب طراحی شده بود که مراسم موسیقی هم گهگاه توش برگزار میشه.
#افسوس #گلادیاتورها #دژ_رو_به_دریا #کتیبه_های_سنگی #چتر_رنگی
رفتیم سمت روستای زیبای #شیرینجه که #زیتون و شرابش معروفه. روستایی که اهالیش رو مردمان افسوس بعد از حمله مغول ها به اون پناه بردن و اسمش رو #زشت گذاشتن تا کسی نتونه پیداشون کنه. 🙊😢🌳
#شراب_ناب #زیتون_اعلا #صنایع_دستی #دلمه_های_خوشمزه 😊🍇🍷
راه افتادیم به سمت #کوش_آداسی و غروب رو در کنار ساحل مواج و زیبای اون گذروندیم. 🌊🌅
#موتور_میخوام #بهروز_وثوق_و_گوگوش
#روز_پنجم، #یک_شنبه_25_شهریور
امروز یه جای خیلی بزرگ به نام #هیراپولیس رفتیم که واس خودش ابرشهر بود. از تاریخ باستان گرفته تا چشمه های آب گرم طبیعی بسان باداب سورت نابود شده ایرانمون و به رنگ #سپید #فرار_از_زندان #دنیای_عجیب_زیر_استخر #قصر_پنبه_ای_سفید #کربنات_کلسیم #ماسک_صورت_و_بدن
😎☺☁💦
ازجایی که ما همیشه شادیم وخل بازی هامون هم براهه، تو جاده به سمت #مارماریس یه اتوبوس توریستی ترک رو نگه داشتیم و با اهنگ های شماعی زاده و بندری اونارم به رقص آوردیم.
🕺💃🚌
#روز_ششم، #دو_شنبه_26_شهریور
امروزمون یه برنامه مهیج با کشتی تومارماریس بود. نگم براتون از لحظه لحظه هاش، ویوهای زیبا، شنا وسط دریا، جوجه گریل، تریپ تایتانیک، غار دریایی با آب شفاف و جالب،
ناخدا وسط دریا لنگر انداخت و همه پریدن تو آب برای شنا🚢⚓🏊
#لاست #پلی_آهنگ_های_ایرونی #یا_جریمه_یا_نیاین #ما_همه_با_هم_هستیم #نوشیدنی_های_تگری
🖊 مهدیه خلخالی💜
ادامه دارد ...
@FriendlyTravel 🍂
#ترکیه؛ ۲۱ تا ۳۰ #شهریور_۹۷
#قسمت_اول
#روز_اول، #چهار_شنبه_۲۱_شهریور
نکته جالب شروع تور تعداد بیشتر همسفران مشهدی و جمع خانوادگی در این برنامه بود. ☺👪
#کوچولو_های_دوست_داشتنی #مهرداد_جوجو #دکی_و_زنش
هواپیما نشست تو خاک #استانبول، خانواده #آقای_مهریزی جلوتر به ما پیوستن.
#ایلیا_کپل_خاله #عسل_بابا #مستر_انرژی
کمال دوستمون با راننده به استقبالمون اومدن و راهی هتل شدیم. 🤝😊🏠
#مهدیه_مجبوووور #بنز_اسپرینتر
#روز_دوم، #پنج_شنبه_۲۲_شهریور
رفتیم سمت #مسجد_سلطان_احمد با #هفت_منارش و موزه #ایاصوفیه . برای مسجد خانوما باید روسری سر میکردن، از #فاطی_کوماندو خلاصی نیست. 😅😅🙈
#خانوماي_ملافه_به_سر #تلالو_نور_لاي_ستون_ها #مهرداد_حرف_گوش_كن_خاله #بين_الحرمين
جاي بعدي #گرند_بازار بود، چشم ادم ازون همه طلاهاي زرد و و كت و كلفت برق ميزد.
#بازار_تهران #ادويه_هاي_گرون #چرا_بايد #شكلات_فندقي_خوشمزه #باسلوق #چراغ_رنگي_منگي #رستوران_نصرت_ژانگولر #گوشتخواران
نگم براتون از #شر_شر_باروني كه منتظرمون بود و ويوي زيباي #پل_بوغاز مزين به رنگ #قرمز با قطره هاي باروني كه ميريختن رو دريا
#موش_آبكشيده #چاي_شيش_ليري #سوييشرت_مستر_انرژي
انقدر پر انرژي بوديم كه تو راه برگشت به هتلمون بزن برقص راه انداختيم تو ماشين و چه شاباشي كه به حميد داده نشد💷🙈😁🕺🏽
#٥٠٠_يورو #حسن_خر_صدا
#روز_سوم، #جمعه_٢٣_شهريور
رفتيم سمت #ازمير هوا ابريِ دل بود، از روي پل بوغاز رد شديم و براي رفتن #بورسا سوار #فري (كشتي) با ماشين شديم. ابرها #پفكي بودن و #آسمون دلبري مي كرد، همه رفتيم بالاي فري تا مناظر رو از دست نديم. نيم ساعتي شد و خارج شديم و تو مسير با تعاريف #با_مزه مستر انرژي سرگرم شديم.😉😅😁
اولين جاذبه تو ازمير #آسانسور ١١١ ساله #ميدان_كاراتاش هست. ازمير ازون بالا زير پامون بود و كافه معروفي كه توصيه ميكنم حتما نوشيدني هاش رو امتحان كنين. 😎😋🍻
رفتيم #برج_ساعت و از كنار ساحل آلسانجاك رد شديم.
#صدف_با_ليمو #غروب_زيبا
#روز_چهارم، #شنبه_٢٤_شهريور
يكي از دلايل علاقه من به تركيه، صبحانه هاي كامل و خوشمزشه. انواع و اقسام زیتون، پنیر، کالباس، املت، شیرینی و ...😋😋🍏🥒🍅🥚🍞🧀☕
برنامه امروز ما رفتن به #رم_باستان و سفر به تاريخ دور و جا پاي گذشتگان گذاشتن بود.
#جاده های_سنگفرش با ستون هایی که با ظرافت تراشیده شده بود، #آمفی_تئاتری که انقدر جالب طراحی شده بود که مراسم موسیقی هم گهگاه توش برگزار میشه.
#افسوس #گلادیاتورها #دژ_رو_به_دریا #کتیبه_های_سنگی #چتر_رنگی
رفتیم سمت روستای زیبای #شیرینجه که #زیتون و شرابش معروفه. روستایی که اهالیش رو مردمان افسوس بعد از حمله مغول ها به اون پناه بردن و اسمش رو #زشت گذاشتن تا کسی نتونه پیداشون کنه. 🙊😢🌳
#شراب_ناب #زیتون_اعلا #صنایع_دستی #دلمه_های_خوشمزه 😊🍇🍷
راه افتادیم به سمت #کوش_آداسی و غروب رو در کنار ساحل مواج و زیبای اون گذروندیم. 🌊🌅
#موتور_میخوام #بهروز_وثوق_و_گوگوش
#روز_پنجم، #یک_شنبه_25_شهریور
امروز یه جای خیلی بزرگ به نام #هیراپولیس رفتیم که واس خودش ابرشهر بود. از تاریخ باستان گرفته تا چشمه های آب گرم طبیعی بسان باداب سورت نابود شده ایرانمون و به رنگ #سپید #فرار_از_زندان #دنیای_عجیب_زیر_استخر #قصر_پنبه_ای_سفید #کربنات_کلسیم #ماسک_صورت_و_بدن
😎☺☁💦
ازجایی که ما همیشه شادیم وخل بازی هامون هم براهه، تو جاده به سمت #مارماریس یه اتوبوس توریستی ترک رو نگه داشتیم و با اهنگ های شماعی زاده و بندری اونارم به رقص آوردیم.
🕺💃🚌
#روز_ششم، #دو_شنبه_26_شهریور
امروزمون یه برنامه مهیج با کشتی تومارماریس بود. نگم براتون از لحظه لحظه هاش، ویوهای زیبا، شنا وسط دریا، جوجه گریل، تریپ تایتانیک، غار دریایی با آب شفاف و جالب،
ناخدا وسط دریا لنگر انداخت و همه پریدن تو آب برای شنا🚢⚓🏊
#لاست #پلی_آهنگ_های_ایرونی #یا_جریمه_یا_نیاین #ما_همه_با_هم_هستیم #نوشیدنی_های_تگری
🖊 مهدیه خلخالی💜
ادامه دارد ...
@FriendlyTravel 🍂