🔹«روح پدرم در باران صعود میکند»
ٖ
انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا (کتاب کوچه)، اثری با عنوان «روح پدرم در باران صعود میکند» نوشتهی پاتریسیو پرون و با ترجمهی بیتا ابراهیمی را، از مجموعهکتابهای «دنیای دیگران»، روانهی بازار کتاب کرد.
#روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
@NovinketabGooya
ٖ
انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا (کتاب کوچه)، اثری با عنوان «روح پدرم در باران صعود میکند» نوشتهی پاتریسیو پرون و با ترجمهی بیتا ابراهیمی را، از مجموعهکتابهای «دنیای دیگران»، روانهی بازار کتاب کرد.
#روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
@NovinketabGooya
نوینکتاب
🔹«روح پدرم در باران صعود میکند» ٖ انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا (کتاب کوچه)، اثری با عنوان «روح پدرم در باران صعود میکند» نوشتهی پاتریسیو پرون و با ترجمهی بیتا ابراهیمی را، از مجموعهکتابهای «دنیای دیگران»، روانهی بازار کتاب کرد. #روح_پدرم_در_ب…
🔹«روح پدرم در باران صعود میکند»
انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا (کتاب کوچه)، اثری با عنوان «روح پدرم در باران صعود میکند» نوشتهی پاتریسیو پرون و با ترجمهی بیتا ابراهیمی را، از مجموعهکتابهای «دنیای دیگران»، روانهی بازار کتاب کرد.
ٖپاتریسیو پرون، به روایت مجلهی ادبی گرنتا، در زمرهی آیندهداران ادبیات اسپانیولی است و از نویسندگانی به شمار میرود که آثارش نوید از آیندهای ناب و روشن در ادبیات آمریکای لاتین میدهد.
«روح پدرم در باران صعود میکند» داستانیست جسورانه از این نویسنده که در آن اسرار پنهان خانوادهای در آرژانتین روایت میشود. خانوادهای که در جریان جنگهای داخلی این کشور آسیب زیادی دیده است و حالا بیماری پدر خانواده برای فرزندی که سالهاست از موطن خود دور بوده فرصتی را فراهم کرده تا با مرور خاطرات و اسناد برجای مانده از پدر، از داستانی عاطفی و ناکاممانده در جریان تسویهحسابهای مخوف سیاسی در این کشور، طی دوران حکومت خوان پرون، پرده برمیدارد.
این داستان و قصهی پرتعلیق آن روایتیست از فساد و مسئولیتپذیری، تاریخ و همهی آن چیزهایی که از ادبیات آمریکای لاتین میبایست انتظار داشت.
ترجمهی فارسی این کتاب توسط بیتا ابراهیمی صورت پذیرفته و ضمن توافق با نویسنده و تحت قوانین جهانی کپیرایت به زبان فارسی انجام شده است.
انتشارات «کتاب کوچه» این رمان را در ۲۶۹ صفحه و با قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر کرده است.
این کتاب بهزودی در قالب کتاب شنیداری نیز تولید و منتشر خواهد شد.
#روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
@NovinketabGooya
انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا (کتاب کوچه)، اثری با عنوان «روح پدرم در باران صعود میکند» نوشتهی پاتریسیو پرون و با ترجمهی بیتا ابراهیمی را، از مجموعهکتابهای «دنیای دیگران»، روانهی بازار کتاب کرد.
ٖپاتریسیو پرون، به روایت مجلهی ادبی گرنتا، در زمرهی آیندهداران ادبیات اسپانیولی است و از نویسندگانی به شمار میرود که آثارش نوید از آیندهای ناب و روشن در ادبیات آمریکای لاتین میدهد.
«روح پدرم در باران صعود میکند» داستانیست جسورانه از این نویسنده که در آن اسرار پنهان خانوادهای در آرژانتین روایت میشود. خانوادهای که در جریان جنگهای داخلی این کشور آسیب زیادی دیده است و حالا بیماری پدر خانواده برای فرزندی که سالهاست از موطن خود دور بوده فرصتی را فراهم کرده تا با مرور خاطرات و اسناد برجای مانده از پدر، از داستانی عاطفی و ناکاممانده در جریان تسویهحسابهای مخوف سیاسی در این کشور، طی دوران حکومت خوان پرون، پرده برمیدارد.
این داستان و قصهی پرتعلیق آن روایتیست از فساد و مسئولیتپذیری، تاریخ و همهی آن چیزهایی که از ادبیات آمریکای لاتین میبایست انتظار داشت.
ترجمهی فارسی این کتاب توسط بیتا ابراهیمی صورت پذیرفته و ضمن توافق با نویسنده و تحت قوانین جهانی کپیرایت به زبان فارسی انجام شده است.
انتشارات «کتاب کوچه» این رمان را در ۲۶۹ صفحه و با قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر کرده است.
این کتاب بهزودی در قالب کتاب شنیداری نیز تولید و منتشر خواهد شد.
#روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
@NovinketabGooya
نوینکتاب
Photo
این رمان و داستان پر تعلیقش روایتی است از فساد و مسئولیت، تاریخ و همهی آن چیزهایی که باید از ادبیات آمریکای لاتین انتظار داشت. در ابتدای این رمان نویسنده ابیاتی از کنت ر کسروث آورده که مانیفست این رمان را رقم میزند:
«جوانان را کشتند
نیمقرن هست که هر روز در پیشان هستند و آنها را میکشند
و همین لحظه آنها را میکشند
در همین لحظه، در جایجای دنیا
جوانان را میکشند
دهها هزار راه برای کشتن دارند
و هر سال راههای جدیدی ابداع میکنند.»
_ بخشی از یادداشت مائده مرتضوی در روزنامهی سازندگی بهبهانهی انتشار رمان «روح پدرم در باران صعود میکند» نوشتهی پاتریسیو پرون
#روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
#پاتریسیو_پرون
#بیتا_ابراهیمی
#کتاب_کوچه (انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا)
@NovinketabGooya
یادداشت بهصورت کامل و در قالب pdf👇
«جوانان را کشتند
نیمقرن هست که هر روز در پیشان هستند و آنها را میکشند
و همین لحظه آنها را میکشند
در همین لحظه، در جایجای دنیا
جوانان را میکشند
دهها هزار راه برای کشتن دارند
و هر سال راههای جدیدی ابداع میکنند.»
_ بخشی از یادداشت مائده مرتضوی در روزنامهی سازندگی بهبهانهی انتشار رمان «روح پدرم در باران صعود میکند» نوشتهی پاتریسیو پرون
#روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
#پاتریسیو_پرون
#بیتا_ابراهیمی
#کتاب_کوچه (انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا)
@NovinketabGooya
یادداشت بهصورت کامل و در قالب pdf👇
روح پدرم در باران صعود میکند.pdf
730.4 KB
یادداشت مائده مرتضوی در روزنامهی سازندگی بهبهانهی انتشار رمان «روح پدرم در باران صعود میکند» نوشتهی پاتریسیو پرون
#روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
#پاتریسیو_پرون
#بیتا_ابراهیمی
#کتاب_کوچه (انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا)
@NovinketabGooya
#روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
#پاتریسیو_پرون
#بیتا_ابراهیمی
#کتاب_کوچه (انتشارات کتاب چاپی نوین کتاب گویا)
@NovinketabGooya
جدیدترین آثار نشر چاپی #کتاب_کوچه
۱. #آخرین_دختر
۲. #چهره_های_خاکستری
۳. #اخلاق_در_دنیای_واقعی
۴. #خانه_بی_سقف
۵. #دختری_که_آینده_را_می_دانست
۶. #معبد_مغزهای_سرخ
۷. #آواز_اجساد_بی_گور
۸. #روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
۹. #خبرچین_ها
۱۰. #پنجره_روسی
🔷 تمامی کتابها رو میتونید با ۱۰ تا ۲۰ درصد تخفیف از نمایشگاه تهیه کنید.
📌 غرفهی ما: راهروی ۱۴ شبستان مصلی، شمارهی ۲۱، با عنوان نشر چاپی کتاب کوچه
#سی_و_دومین_نمایشگاه_بین_المللی_کتاب
#نوین_کتاب_گویا
#کتاب_کوچه
@NovinkerabGooya
۱. #آخرین_دختر
۲. #چهره_های_خاکستری
۳. #اخلاق_در_دنیای_واقعی
۴. #خانه_بی_سقف
۵. #دختری_که_آینده_را_می_دانست
۶. #معبد_مغزهای_سرخ
۷. #آواز_اجساد_بی_گور
۸. #روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
۹. #خبرچین_ها
۱۰. #پنجره_روسی
🔷 تمامی کتابها رو میتونید با ۱۰ تا ۲۰ درصد تخفیف از نمایشگاه تهیه کنید.
📌 غرفهی ما: راهروی ۱۴ شبستان مصلی، شمارهی ۲۱، با عنوان نشر چاپی کتاب کوچه
#سی_و_دومین_نمایشگاه_بین_المللی_کتاب
#نوین_کتاب_گویا
#کتاب_کوچه
@NovinkerabGooya
✍ یادداشتی دربارهی کتاب #روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
از صفحهی اینستاگرام آقای #مهدی_یزدانی_خرم
👇👇👇
@NovinketabGooya
از صفحهی اینستاگرام آقای #مهدی_یزدانی_خرم
👇👇👇
@NovinketabGooya
نوینکتاب
✍ یادداشتی دربارهی کتاب #روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند از صفحهی اینستاگرام آقای #مهدی_یزدانی_خرم 👇👇👇 @NovinketabGooya
✍ یادداشتی دربارهی کتاب #روح_پدرم_در_باران_صعود_می_کند
از صفحهی اینستاگرام آقای #مهدی_یزدانی_خرم
«آن دولت آرژانتین دولتی بود که بر سرزمینی حکم میراند که مُردهها مُردهها را دفن میکنند». یکی از مشهورترین گزارهها دربارهی آرژانتین و حکومت مشهور نظامیاش در اواخر دههی هفتاد و اوایل دههی هشتاد که هنوز رازهای نامکشوف فراوانی دارد. قرار نبود رمان «روح پدرم در باران صعود میکند» را به این زودی بخوانم. خسته از نمایشگاه آمده بودم و مشغول سیرِ کتابها که دیدم در میانهی رمان پاتریسیو پرون هستم و از تخیل عجیب و مستندنگاری عجیبترش مبهوت. رمان داستان مردیست نویسنده که سالهاست در آلمان زندهگی میکند. یک زندهگی کولیوار و انبوهی داروی آرامبخش میخورد. مردی شیفتهی کورتاثار، بورخس، ساباتو و... مردی که حافظهاش سیال شده. خبر میرسد در شهر زادگاهِ کوچکاش در آرژانتین، پدر روزنامهنگارش در کُماست. باید برگردد. برمیگردد و روی میز پدر بریده روزنامههایی مییابد از یک ماجرای جنایی. ماجرایی که خواننده را میبرد به باقیماندههای حسِ مُردهگان گمشدهی زمان دیکتاتوری. فصلهای کوتاه، قصهای پرریتم و کشف واقعیت. پرون نویسندهی جوان رمان گناه آن سالها را با خود به این روزگار آورده. مشهور است که بعد کشف یکی از گورهای دستهجمعی اعدامشدهگان دولتمردان آرژانتین خواستند دیگر گوری باز نشود تا داغی تازه شود. آریل دورفمن که رمانِ «ناپدیدشدگان» روایتی هولآور مینویسد از آن روزها. شکل کشتار دولت نظامی چنین بود که آدمها را میدزدید و هیچکس نمیفهمید کجا هستند. زندهاند یا مُرده. و جالب اینکه در آن بحبوحهی هول کولیهایی در آرژانتین پدیدار شدند که خانوادههای گمشدهگان پیششان میرفتند و آنها مدعی میشدند فرزند یا عزیزشان زنده است یا مُرده و بعد هم که نهضت مادران روسری سفید ساخته شد. مادران فرزند گمکرده. رمان پرون (که به شکل جالبی همنام رییسجمهور مشهور قبل کودتا خوان پرون است) با یک داستان به ظاهر فرعی هم شکلی از ناداستان و مستندنگاری دارد، هم در پارهای تکهها تخیل بر این استناد سایه میاندازد. شبیه کاری که استاد این فرم، ترومن کاپوتی در کتاب «در کمال خونسردی» انجام داد که در طبقهبندی ژانری ناوِل-نانفیکشن دانسته میشود. پسر با ذهن پریشان خاطرات پدر را بازبینی میکند. او انگار از خلسهای تاریخی و از عمقِ یک چاه مملو از فراموشی بازگشته. گویا تمام این سالها قرص خورده تا دچار فراموشی شود و حالا واقعیتی تابناک مقابلِ رویاش قرار گرفته. راویای که به طعنه میگوید در آرژانتین و در فضای دیکتاتوری خشونت عادلانهترین چیزیست که نثار منتقدان و مخالفان شد. (نقل به مضمون)
https://www.instagram.com/p/BxDSnFaBsj6/?igshid=zq59lwvbpfnu
@NovinketabGooya
از صفحهی اینستاگرام آقای #مهدی_یزدانی_خرم
«آن دولت آرژانتین دولتی بود که بر سرزمینی حکم میراند که مُردهها مُردهها را دفن میکنند». یکی از مشهورترین گزارهها دربارهی آرژانتین و حکومت مشهور نظامیاش در اواخر دههی هفتاد و اوایل دههی هشتاد که هنوز رازهای نامکشوف فراوانی دارد. قرار نبود رمان «روح پدرم در باران صعود میکند» را به این زودی بخوانم. خسته از نمایشگاه آمده بودم و مشغول سیرِ کتابها که دیدم در میانهی رمان پاتریسیو پرون هستم و از تخیل عجیب و مستندنگاری عجیبترش مبهوت. رمان داستان مردیست نویسنده که سالهاست در آلمان زندهگی میکند. یک زندهگی کولیوار و انبوهی داروی آرامبخش میخورد. مردی شیفتهی کورتاثار، بورخس، ساباتو و... مردی که حافظهاش سیال شده. خبر میرسد در شهر زادگاهِ کوچکاش در آرژانتین، پدر روزنامهنگارش در کُماست. باید برگردد. برمیگردد و روی میز پدر بریده روزنامههایی مییابد از یک ماجرای جنایی. ماجرایی که خواننده را میبرد به باقیماندههای حسِ مُردهگان گمشدهی زمان دیکتاتوری. فصلهای کوتاه، قصهای پرریتم و کشف واقعیت. پرون نویسندهی جوان رمان گناه آن سالها را با خود به این روزگار آورده. مشهور است که بعد کشف یکی از گورهای دستهجمعی اعدامشدهگان دولتمردان آرژانتین خواستند دیگر گوری باز نشود تا داغی تازه شود. آریل دورفمن که رمانِ «ناپدیدشدگان» روایتی هولآور مینویسد از آن روزها. شکل کشتار دولت نظامی چنین بود که آدمها را میدزدید و هیچکس نمیفهمید کجا هستند. زندهاند یا مُرده. و جالب اینکه در آن بحبوحهی هول کولیهایی در آرژانتین پدیدار شدند که خانوادههای گمشدهگان پیششان میرفتند و آنها مدعی میشدند فرزند یا عزیزشان زنده است یا مُرده و بعد هم که نهضت مادران روسری سفید ساخته شد. مادران فرزند گمکرده. رمان پرون (که به شکل جالبی همنام رییسجمهور مشهور قبل کودتا خوان پرون است) با یک داستان به ظاهر فرعی هم شکلی از ناداستان و مستندنگاری دارد، هم در پارهای تکهها تخیل بر این استناد سایه میاندازد. شبیه کاری که استاد این فرم، ترومن کاپوتی در کتاب «در کمال خونسردی» انجام داد که در طبقهبندی ژانری ناوِل-نانفیکشن دانسته میشود. پسر با ذهن پریشان خاطرات پدر را بازبینی میکند. او انگار از خلسهای تاریخی و از عمقِ یک چاه مملو از فراموشی بازگشته. گویا تمام این سالها قرص خورده تا دچار فراموشی شود و حالا واقعیتی تابناک مقابلِ رویاش قرار گرفته. راویای که به طعنه میگوید در آرژانتین و در فضای دیکتاتوری خشونت عادلانهترین چیزیست که نثار منتقدان و مخالفان شد. (نقل به مضمون)
https://www.instagram.com/p/BxDSnFaBsj6/?igshid=zq59lwvbpfnu
@NovinketabGooya