زیر سقف آسمان
10.1K subscribers
2.74K photos
594 videos
416 files
3.08K links
زیر سقف آسمان مقام یک جست‌وجوگر است.
آرشیو تأملات و پژوهش های دکتر حسن محدثی
جامعه شناس و استاد دانشگاه

تماس:
@Ziresagfeasman2017
Download Telegram
♦️ایران همیشه جامعه‌ای دینی بوده است: ورود ایران به عصر پسادینی

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۹ فروردین ۱۴۰۳

پیش از این گفته ام که ما متوجه عظمت تحوّلی که هم اکنون در ایران رخ داده نیستیم؛ چون در وسط این تحولات نفس می‌کشیم. ایران برای نخستین بار در تاریخ اش، وارد عصر پسادینی‌ی خود شده است. جامعه‌ی ایران همیشه جامعه‌ای دینی بوده است. به فراز زیر از کتاب «حکیم رازی (حکمت طبیعی و نظام فلسفیِ) محمد بن زکریای صیرفی» نوشته‌ی پرویز سپیتمان (اذکائی) توجه نمایید و ببینید این فراز چه می‌گوید:

«از دیرباز زندگی ایرانی جماعت را مبتنی بر اصل «دینی» یاد کرده‌اند، هم این‌که لغت «دین» یک کلمة ایرانی با مفهوم عمیق وجدان و شعور انسانی، امروزه این معنا با تعریف نهایی «فلسفه» پهلو می‌زند و مرادف است. منتها از دیرباز محققان بر این عقیده‌ بوده‌اند که «دین» اختصاص به ایرانیان و «فلسفه» اختصاص به یونانیان داشته؛ حال آن‌که حسب واقع در نزد فرزانگان ایران «دین» و «حکمت» هر دو مقولة واحدی است. به گفتة اقبال لاهوری در اشاره به فلسفة ایران باستان: «تعقّل فلسفی ایران شاید بر اثر نفوذ فرهنگ‌های سامی سخت با دین آمیخته است، اندیشمندان نوآور همواره بنیانگذاران جنبش‌های دینی بوده‌اند»» (سپیتمان، ۱۳۸۴: ۶۲۱-۶۲۰؛ تهران: طرح نو، چاپ دوم).

تمام این تاریخ، تاریخی دینی بوده است. حکومت‌های دینی نیز از دل این تاریخ بروز و ظهور یافته اند. اما اکنون جامعه دچار یک دگردیسی‌ی عظیم است. در چنین دگردیسی‌ای نظام ارزشی‌ی کهن فرو می‌ریزد و تا تشکیل و برقراری‌ی نظام‌ ارزشی‌ی نوین، جامعه با مشکلات و مسایل دردناکی مواجه خواهد بود و سازگار شدن با این تحولات عظیم با درد و رنج هم‌راه خواهد بود. اما جامعه‌ی ما وارد افق جدیدی از حیات خود خواهد شد و این بسیار امیدوار کننده است. از این رو، ما نیازمند نظریه‌پردازی‌ی اجتماعی برای ایران فردا -ایران پسادینی- هستیم.

ما در مرحله‌ی مهمی از تاریخ کنش‌گری‌ی ایران هستیم که معطوف است به بدل شدن رعیت مدرن ایران به شهروند. این مسیرِ معطوف به شهروند شدن انسان ایرانی، مسیر مبارک و ارزش‌‌مندی است. پس چرا باید مأیوس و ناامید باشیم؟! برای نخستین بار در تاریخ ایران قرار است شهروند ایرانی زاده شود. ما در انقلاب مشروطه پای در تاریخ کنش‌گری‌ی ایران نهاده ایم و تاریخ بنده‌گی را پشت سر نهاده ایم و اکنون در بزن‌گاه مهمی قرار داریم و باید یکایک ما مسؤولیت تاریخی‌ی مهم خویش را در مسیر شهروندی بپذیریم.

#دین
#امید
#جامعه‌ی_دینی
#تاریخ_بنده‌گی
#تاریخ_کنش‌گری
#جامعه‌ی_پسادینی


@NewHasanMohaddesi
♦️تأملی در انگاره‌ی ایرانِ پسادینی

یوسف شیخی
۱۹ فروردین ۱۴۰۳

انگاره به مثابه تصویر خیالی قدرتمندی است که آدمی را مرعوب خود می‌سازد و ریشه در نوعی بازنمایی واقعیت دارد و البته بیگانه با واقعیت نیز نیست.

اگر در مفهوم انگاره‌ی ایرانِ پسادینی دقیق شویم درواقع ما در ایران معاصر با پدیده‌ی زوال تدریجی ریا و تظاهر و اجبار دینی و کمرنگ شدن نمادهای دینی در جامعه و شخصی شدن دین مواجه هستیم، به طوری که دین دیگر الهام بخش کنش سیاسی یا اجتماعی یا فرهنگی نخواهد بود، لذا ورود به ایران پسادینی را بر اساس شواهد تجربی و آماری مؤسسات افکارسنجی ایرانیان می‌توان به نحو موجبه جزئیه پذیرفت.

از نظر مصداقی نیز، دین سیاسی و البته دین سنتی در شکل ارائه شده توسط کارگزاران دینی که در پیوند با پنهان کاری و آبروپرستی به عنوان خصیصه‌ی فرهنگ ایرانی و نیز اجبار و الزام برخاسته از دگردیسی احکام فقه اجتهادی به قانون، به تدریج در حال رنگ باختن از ساحت اجتماعی است.

البته نباید از این نکته غافل شد که در ایران معاصر، ما شاهد رنگین کمانی از عقاید و باورهای دینی غیررسمی و هترودکسی ها هستیم که در مسیری معکوس با سکولاریزاسیون دین رسمی و اسلام ارتدوکسی کشور، در برخی موارد به سمت قرائت‌های سلفی و بنیادگرا با طیف‌های متنوع از معتدل تا افراطی در حرکت هستند. نباید غافل شد که با ظهور مجدد طالبان، در نواحی حاشیه‌ای کشور، گرایش‌های سلفی تقویت شده و زمینه‌ی بهتری برای ظهور و بروز یافته‌اند.

زمینه‌ی دیگر تقویت جریان‌های‌ سلفی تقابل با مدرنیته، به دلیل احساس خطر از جانب سنت مدرن و نگرانی از زوال سنت قدمایی است، این جریان‌ها بستر مناسبی برای برآمدن مجدد اسلام سیاسی البته با گرایش اهل تسنن خواهد بود. این جریان گاه ممکن است به دلیل آزمودگی، گاه برای موجه سازی خود در افکار عمومی مواضعی لیبرال اتخاذ نماید، اما چهره‌ی واقعی آن در بزنگاه ها خود را آشکار می‌سازد از جمله تبریک به دولت جدید طالبان. جریان دیوبندیه که خاستگاه فکری طالبان است با سلفیان شرق کشور از نظر خاستگاه مشترک هستند.

جریان‌های سلفی در شمال و غرب کشور هم مدارس و نمایندگانی دارند.
این جریان‌های بالقوه می‌توانند از گسل‌های اجتماعی موجود در مواقع بحران به نفع خود سود جویند.

لذا خوش بینی دکتر محدثی نسبت به بسط مدرنیسم در ایران و تثبیت ایران پسادینی چندان موجه نمی‌نماید.
به نظر می‌رسد ما با جامعه‌ای شبه مدرن و توسعه نایافته و پیچیده مواجه هستیم که در فقدان نهادهای مدنی و اقتدار سیاسی، محمل گسست های قومی و مذهبی است.
پیامد بسط مدرنیته و غربی سازی در جهان، علاوه بر شکل‌گیری جنبش‌های بنیادگرا، محملی برای افسون زدگی جدید و باورهای آخرالزمانی و معنویت های نوپدید، حتی در قلب کشورهای توسعه یافته‌ی مدرن نیز فراهم ساخته است که نیم نگاهی هم به سیاست دارند.
فرهنگ یک جامعه دارای دکمه‌ی روشن و خاموش نیست که بتوان اراده گرایانه آن را در مسیری به خصوص قرار داد و حتی مقطعی دقیق برای آغاز عصری نوین در نظر گرفت، اما في الجمله می‌توان پذیرفت که در بخش‌های قابل توجهی از جامعه ما وارد گفتمان جدیدی شده‌ایم که می‌توان از آن به پسادینی تعبیر نمود، اما تعمیم آن به کلیت جامعه و میزان پایداری یا علت مندی و دلیل مندی آن در شرایط امتناع فعلی چندان قطعی و روشن نیست.

با احترام

#دین
#امید
#یوسف_شیخی
#جامعه‌ی_دینی
#تاریخ_بنده‌گی
#تاریخ_کنش‌گری
#جامعه‌ی_پسادینی


@NewHasanMohaddesi
♦️در باره‌ی جامعه‌ی پسادینی

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۹ فروردین ۱۴۰۳


در پاسخ به دوستان و سروران عزیز ام، برادران ارج‌مند، یوسف شیخی‌ی عزیز و سیدمحمود نجاتی‌ی عزیز و به احترام‌شان خوب است نکاتی عرض کنم و البته قبل از هر چیزی باید از این بزرگ‌واران صمیمانه بابت توجه به بحث تشکر بکنم!

نخست باید عرض بکنم که در دوران طولانی‌ی دانش‌‌اندوزی و دانش‌پژوهی ام یکی از چیزهایی که آموختم این بود که اصرار در کاربرد مفاهیم محققان و متفکران جوامع دیگر، خواهی نخواهی ما را به افرادی مقلد بدل خواهد ساخت. تمام تلاش محقق مقلد این خواهد بود که واقعیت‌های جامعه‌ی خود اش را با جامه‌ی مفاهیم دیگران بپوشاند.

لاجرم، من در اواخر زمان دانش‌جویی از این کار یک‌بار برای همیشه توبه کردم و دریافتم که باید بدون تقلید از دیگران، پدیده‌های اجتماعی‌ی خودمان را توضیح بدهیم و تبیین کنیم.

پس مفهوم جامعه‌ی پسادینی بر اساس اندیشه‌های دیگران ساخته و پرداخته نشده است. مناسب ندیده ام که از مفاهیم سکولاریزاسیون (دنیوی شدن) یا مفاهیم دیگر که بار معانی‌ی ماخوذ از فرهنگ‌های دیگر را حمل می‌کنند، استفاده کنم.

پیش از این گفتم که برای فهم جامعه‌ی پسادینی نخست باید جامعه‌ی دینی را فهم کنیم.

جامعه‌ی دینی جامعه‌ای است که به دگراندیشی (در این‌جا یعنی به‌نحو غیر دینی اندیشیدن) و به دگرزیستی (در این‌جا یعنی به‌نحو غیر دینی زیستن) در عرصه‌ی عمومی و فضاهای اجتماعی امکان نمی‌دهد و در آن چنین چیزی وجود ندارد. اگر دگراندیشی‌ی غیر دینی و دگرزیستی‌ی غیردینی هم وجود داشته باشد، پنهان و در خفا جریان دارد.

تاریخ دینی هم تاریخ چنین جامعه‌ای است. در تاریخ دینی، نهاد دین، نهاد نهادها است. تمام زنده‌گی متاثر و تحت شمول نهاد دین است.

حکومت دینی حکومتی است که خود را به کمک اندیشه و عناصر فرهنگ دینی موجه‌سازی می‌کند و این موجه‌سازی می‌تواند گاه همه‌جانبه یا غیر همه‌جانبه باشد. در تمام این تاریخ، جز در عصر پهلوی، حکومت‌های ایرانی به‌درجات مختلف خود را مستظهر به اندیشه‌ی دینی می‌کردند و نوعی دین رسمی را ترویج می‌کردند. به همین دلیل هم بوده حریان‌های دینی‌ی دیگر در این تاریخ همیشه طرد شده اند و پی‌روان‌شان کم و بیش تحت تعقیب بوده و آزار بوده اند؛ جز در دوره‌ی مغولان که حاکمان چندخداپرست و لاجرم اهل مدارای دینی بوده اند و اشکال مختلف زنده‌گی کم و بیش ممکن شده اند. پهلوی‌ها اما در باب دین همیشه دوگانه‌گرا بوده اند. به‌عنوان مثال، ابوریحان بیرونی در تحقیق ماللهند می‌گوید که دین زردشت از همان زمان زردشت، بدل به دینی حکومتی شده است.

اما جامعه‌ی پسادینی جامعه‌ای که در آن دگراندیشی‌‌ی غیردینی (غیر دینی اندیشیدن) و دگرزیستی‌ی غیر دینی (غیر دینی یا حتا ضد دینی زیستن) در سطح عمومی و نه در خفا ممکن شده است. هیچ‌گاه در تاریخ ایران ما با چنین پدیده‌ای مواجه نبوده ایم؛ الا در عصر پهلوی که به ضرب و زور حکومت و به‌نحو آمرانه اشکالی از تظاهر به زیست غیر دینی در برخی از اقشار وجود داشته اما بطن جامعه کاملا دینی بوده است؛ یعنی چه بسا بخشی از اعضای خانواده‌ی خود شاهان پهلوی هم کم و بیش درگیر زیست و فرهنگ دینی بوده اند.

از این رو، می‌توان هم به‌نحو تئوریک و هم به‌نحو تجربی (خواه بر اساس داده‌های تاریخی و خواه بر اساس پژوهش‌های تجربی در ایران معاصر) از ایده‌ی ورود جامعه‌ی ما به عصر پسا دینی دفاع کرد.

امیدوار ام مقاله ام در این باره تکمیل شود و بتوانم در ماه‌های آینده آن را منتشر کنم؛ اگر چه در گفت‌وگو با دکتر شجاعی‌ی زند آن را یک‌بار به تفصیل توضیح داده ام. 👇👇👇

🔻در یوتیوب:
https://youtu.be/KIIzbYbCKuY

🔻در آپارات:
https://www.aparat.com/v/mnTKv

#دین
#امید
#یوسف_شیخی
#جامعه‌ی_دینی
#تاریخ_بنده‌گی
#تاریخ_کنش‌گری
#جامعه‌ی_پسادینی


@NewHasanMohaddesi
🔰جامعه دینی دموکراتیک/ جامعه دموکراتیک دینی را می توان شکلی تعدیل شده از جامعه دینی آینده برای ایران و بدیلی برای جامعه پسا دینی دانست 🔰

@smnejatihosseini

🔻پیشینه بحث 👇

https://t.me/smnejatihosseini/8329
https://t.me/NewHasanMohaddesi/10546
https://t.me/NewHasanMohaddesi/10547

🔻متن مورد بحث 👇
https://t.me/NewHasanMohaddesi/10547

🔻محورهای بحث 👇

1/اصل بوم گرایی تئوریک( اوصاف یک جامعه مبنای تئوری پردازی بومی همان جامعه قرار گیرد ) و پرهیز از تقلید گرایی ( از تئوری‌های جوامع دیگر برای تحلیل سودجستن )قواعدی است منطقی و علمی و لذا پذیرفتنی است .

2/ در همین زمینه نیز تلاش برای پرهیز از تقلید گرایی تئوریک هم سنتی‌ است حسنه و نیکو .

3/ اما این قواعد مشروط اند به پرهیز از عام گرایی نامناسب(جوامع شبیه هم‌اند ) و خاص گرایی نامناسب( هر جامعه ای منحصر بفرد است ).

4/ در این باره فیلسوفان علوم اجتماعی راه حلی را طرح کرده اند که من‌ان را
" جهانی محلی گرایی تئوریک "می نامم : یعنی تحلیل تئوریک در میانه عام گرایی - خاص گرایی مناسب .

5/ بر این اساس به جای افتادن در تله معرفتی که :
"جامعه دینی را جامعه غیرپسا دینی می داند و جامعه پسادینی را نیز جامعه غیر دینی می نامد"

"جامعه دینی دموکراتیک/ جامعه دموکراتیک دینی " را می توان تصور کرد .

6/ "جامعه دینی دموکراتیک" یا جامعه مبتنی بر "تئودموکراسی " جامعه ای است که در آن یک همزیستی مدنی تفاهمی توافقی میان دین گرایان و سکولارگرایان به صورت رسمیت یافته و آشکار شکل می گیرد.

7/اما "جامعه دموکراتیک دینی "نیز صورت دیگری از جامعه دینی دموکراتیک است که مبتنی بر" دموتئوکراسی" است و در آن چند دینی گرایی و پلورالیسم دینی به صورت دموکراتیک و رسمی آن شکل می گیرد .

🔻نتیجه بحث
به نظر من بر مبنای این دو شکل بندی از جامعه دینی تعدیل شده می توان آینده دین گرایی در ایران آینده را بدون لحاظ امر پسادینی تصور کرد . چنین ایده ای می تواند بدیلی برای جامعه پسادینی باشد که در آن دین گرایی را حذف شده میداند و یا ضعیف شده می خواهد.
Tehran
20 01 1403
@smnejatihosseini

#جامعه_دینی_دموکراتیک
#جامعه_دموکراتیک_دینی
#تئودموکراسی
#دموتئوکراسی
#ایران‌_آینده
#دین_باوری_گرایی_آینده
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
🔰 در برتری فلسفه اجتماعی راهبردی
بر نظریه اجتماعی بنیانی: با نگاهی به پروژه دین پژوهی و جامعه پژوهی علی شریعتی مزینانی 🔰

@smnejatihosseini

🔹سیر تحول تاریخی شناختی آنچه امروز نظریه اجتماعی و نظریه های علوم اجتماعی می نامیم یک سیر طبیعی ارگانیکی پویا و انضمامی بوده است .

از منظر تاریخ اندیشه و جامعه شناسی تاریخی شناخت اجتماعی
و تا جایی که به تاریخ اندیشه اجتماعی برمی‌گردد دست کم در خاستگاه آن ( اروپای رنسانس و روشنگری و مدرنیته ) علم اجتماعی مدرن چنانچه ان را به صورت پیوستار تصور کنیم

از متن اندیشه اجتماعی( ارای کلی در باره زندگی اجتماعی ) و فلسفه اجتماعی( ارای فلسفی هنجاری در باره زندکی اجتماعی ایدئال ) و دانش اجتماعی( اطلاعات سیستماتیک نزدیک به امر واقع از زندگی اجتماعی ) برخاسته است

و نهایتا به صورت علم اجتماعی مدرن ( دانش تجربی واقع گرای متدیک و سیستماتیک مبتنی بر تحلیل و تفسیر و تبیین در باره زندگی اجتماعی و جامعه و فرهنگ و تاریخ و کنش گر اجتماعی ) در سه شکل :*نظریه اجتماعی و پژوهش اجتماعی و منطق اجتماعی* در آمده است.

از لحاظ معیارهای تاریخ اندیشه هر کدام از شناخت های اجتماعی بالا از لحاظ اپیستمولوژیک ارزش کاربردی داشته و دارند. هر چند در حال حاضر این علم اجتماعی تجربی است که ادعای سرتری و برتری بر دیگر شناختهای اجتماعی موصوف دارد !

🔹این مقدمه واجب را ازین لحاظ آوردم تا نشان دهم چرا و چگونه
( متفاوت از دیدگاه‌هایی که پروژه شریعتی را ایدئولوژیک و غیرعلمی و غیر جامعه شناختی و سیاست زده و واقع ستیز می دانند - از جمله در نوشته اخیر دوست دین پژوهم حسن محدثی گیلوایی که خود شریعتی پژوه نیز هست ) 👇

https://t.me/NewHasanMohaddesi/10564

با معیارهای تاریخ اندیشه و جامعه شناسی تاریخی شناخت به شرح موصوف پروژه دین پژوهی و اسلام پژوهی و جامعه پژوهی علی شریعتی مزینانی نه فقط در دوره خود(دهه های۱۳۴۰ و۱۳۵۰ ) که در دوره معاصر نیز ارزش خواندن و الگوگیری دارد .
( برای تفصیل بحث نگاه شود به این نوشتار مرتبط با عنوان : "علی شریعتی و روشنگری دینی انقلابی از ۴ منظر جامعه شناسیهای دین و دینی و فلسفه های اجتماعی و تاریخ" ) 👇

https://isfahan.iqna.ir/fa/news/4065337

🔹به طور خلاصه همانگونه که در رفرنس بالا به تفصیل آورده ام پروژه علی شریعتی مزینانی چهار وجهی است: هم جامعه شناسی دین است و جامعه شناسی اسلام و تشیع/ هم جامعه شناسی دینی است و شرحی اجتماعی از امر دینی اجتماعی شده و امر اجتماعی دینی شده در ایران به دست می‌دهد / هم فلسفه تاریخ است و با استناد به آموزه های ایدئولوژیک و جهان بینی دینی اسلامی شیعی گذشته و حال و آینده تاریخ اسلام را تصویر می کند / و هم فلسفه اجتماعی است که تصویری ایدئال از انسان اجتماعی دینورز آرمانی و جامعه آرمانی اسلامی شیعی و فرهنگ ایدئال دینی راهبردی و کاربردی ارایه می کند .

🔹پروژه علی شریعتی مزینانی چون از مایه های ايدئولوژيک در معنای مثبت( و نه منفی و مارکسیستی آن ) برخوردار است لذا واجد توان معرفتی عقیدتی مدنی برای تصویر اتوپیا و اتوپیا سازی و اتوپین زیستی ( وفق ترمینولوژی جامعه شناسی امید هانری دروش) نیز هست .

🔻( در مورد "جامعه شناسی های دینی و دین" هانری دروش به نمونه نگاه شود به)👇

https://t.me/smnejatihosseini/7935

https://t.me/NewHasanMohaddesi/10285

🔹ازین منظر علی شریعتی مزینانی متفکر اجتماعی زمانه و زمینه ما است.و از معاصرت برخوردار است . و لذا هر ۴ وجه پروژه فکری علمی عقیدتی هنجاری او در جامعه شناسی و فلسفه تاریخ و فلسفه اجتماعی جامعه شناسی های دین و دینی
*چنانچه با نگاه انتقادی تکمیل و تصحیح و باز اندیشی شود*
می تواند الگوی مناسبی برای بازاندیشی درباره جامعه ایران اسلامی شیعی کنونی باشد .

🔻پی نوشت
من بشخصه وفق آنچه تحلیل کردم ایدئولوژیک اندیشی علی شریعتی مزینانی به شرح موصوف را امتیاز وحسن پروژه او میدانم و نه عیب و نقص .
قطعا شریعتی پژوهان امروزین(ازجمله محدثی گیلوایی ) نیزبا این امر همراهی دارند.

هرچند میپذیرم شریعتی پژوهی به معنای پیروی فکری عقیدتی نظری روشی مطلق و قطعی از شریعتی نیست .

پروژه‌ چند وجهی علی شریعتی مزینانی باید منطقا از فیلتر* انتقادگرایی علمی* معاصر عبور کند.اما معیارسنجش ونقد آن فقط نظریه اجتماعی نیست .

همه دانشهای دین پژوهی سنتی و مدرن و نیزعلوم انسانی در اینجا مدخلیت برای نقد دارند.بویژه دانش* فلسفه علوم اجتماعی* میتواندمحور نقد شریعتی باشد.

Tehran
22 01 1403
@smnejatihosseini

#دین_پژوهی
#جامعه_پژوهی
#تاریخ_اندیشه
#تاریخ_شناخت_اجتماعی
#جامعه_شناسی_تاریخی_شناخت
#علم_اجتماعی
#پژوهش_اجتماعی
#منطق_اجتماعی
#علی_شریعتی_مزینانی
#فلسفه_اجتماعی_تاریخی
#جامعه_شناسی_های_دین_دینی
#هانری_دروش
#فلسفه_علوم_اجتماعی
#محدثی_گیلوایی
#نجاتی_حسینی
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝 درس‌گفتار: دوگانه‌های جامعه شناسی دین
دکتر حسن محدثی
جامعه شناس، مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

ثبت‌نام:
۱- از طریق سایت: https://toakademi.com/djd
۲-از طریق تلگرام: @toAkademi

نحوه‌ی برگزاری: حضوری / آنلاین
🔻ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
مبلغ کلاس حضوری: ۵۰۰ هزار تومان
🔻ظرفیت آنلاین: نامحدود
مبلغ کلاس آنلاین: ۳۵۰ هزار تومان
تعداد جلسات: ۵ جلسه
روز برگزاری: یک‌شنبه‌ها
تاریخ شروع: ۱۰ تیر ۱۴۰۳
ساعت: ۱۸ تا ۲۰
کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت) ، نبش خیابان یارمحمدی‌ ، پلاک ۶۸ ، طبقه ۴ ، واحد ۱۷

پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
تلفن: 09391796923
تلگرام: @toAkademi

شبکه‌های اجتماعی آکادمی:

تلگرام: t.me/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi

@drmohaddesi

#جامعه_شناسی_دین
#دوگانه‌های_جامعه_شناسی_دین
#دین #جامعه #انواع_دین

.
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝 درس‌گفتار: دوگانه‌های جامعه شناسی دین
دکتر حسن محدثی
جامعه شناس، مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

ثبت‌نام:
۱- از طریق سایت: https://toakademi.com/djd
۲-از طریق تلگرام: @toAkademi

نحوه‌ی برگزاری: حضوری / آنلاین
🔻ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
مبلغ کلاس حضوری: ۵۰۰ هزار تومان
🔻ظرفیت آنلاین: نامحدود
مبلغ کلاس آنلاین: ۳۵۰ هزار تومان
تعداد جلسات: ۵ جلسه
روز برگزاری: یک‌شنبه‌ها
تاریخ شروع: ۱۰ تیر ۱۴۰۳
ساعت: ۱۸ تا ۲۰
کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت) ، نبش خیابان یارمحمدی‌ ، پلاک ۶۸ ، طبقه ۴ ، واحد ۱۷

پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
تلفن: 09391796923
تلگرام: @toAkademi

شبکه‌های اجتماعی آکادمی:

تلگرام: t.me/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi

@drmohaddesi

#جامعه_شناسی_دین
#دوگانه‌های_جامعه_شناسی_دین
#دین #جامعه #انواع_دین
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📝 درس‌گفتار: دوگانه‌های جامعه شناسی دین
دکتر حسن محدثی
جامعه شناس، مدرس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

ثبت‌نام:
۱- از طریق سایت: https://toakademi.com/djd
۲-از طریق تلگرام: @toAkademi

نحوه‌ی برگزاری: حضوری / آنلاین
🔻ظرفیت حضوری: ۲۰ نفر
مبلغ کلاس حضوری: ۵۰۰ هزار تومان
🔻ظرفیت آنلاین: نامحدود
مبلغ کلاس آنلاین: ۳۵۰ هزار تومان
تعداد جلسات: ۵ جلسه
روز برگزاری: یک‌شنبه‌ها
تاریخ شروع: ۱۰ تیر ۱۴۰۳
ساعت: ۱۸ تا ۲۰
کلاس آنلاین: پلتفرم اسکای روم
آدرس کلاس حضوری: تهران، خیابان کلاهدوز (دولت) ، نبش خیابان یارمحمدی‌ ، پلاک ۶۸ ، طبقه ۴ ، واحد ۱۷

پشتیبانی آکادمی پاسخگوی شماست:
تلفن: 09391796923
تلگرام: @toAkademi

شبکه‌های اجتماعی آکادمی:

تلگرام: t.me/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi

@drmohaddesi

#جامعه_شناسی_دین
#دوگانه‌های_جامعه_شناسی_دین
#دین #جامعه #انواع_دین
♦️نگاهی دانش‌پژوهانه به دین: دوره‌ای برای شناخت بی‌طرفانه‌ی دین

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۰ تیر ۱۴۰۳

امروز آغاز می‌کنیم: بحث از ۱۶ دو گانه برای شناخت دانش‌پژوهانه و بی‌طرفانه‌ی دین برای مخاطبان عام و همه‌‌ی کسانی که به‌نحوی با دین درگیر بوده و دل‌مشغول آن بوده اند.

این دوره برای همه‌ی علاقه‌مندان و به‌ویژه دانش‌جویان و طلاب توصیه می‌شود. این دوره‌ آموزش می‌دهد که نگاه دینی به دین با نگاه دانش‌پژوهانه و بی‌طرفانه به دین چه فرق‌هایی دارد.

هم دین‌داران و هم منتقدان دین می‌توانند در این دوره پاسخ برخی از مهم‌ترین پرسش‌های خود را در باره‌ی دین دریافت کنند.

پنج جلسه‌ی دو ساعته، و هر جلسه یک ساعت و نیم بحث مدرس و نیم ساعت پرسش و پاسخ و از امروز ساعت شش تا هشت غروب.



🔻نکته‌ی ویژه: این دوره هم‌راه با متن است و داوطلبانی که ثبت نام کرده اند، در صورت تمایل می‌توانند از جلسه‌ی دوم متن آموزشی‌ی مربوطه را تهیه کنند.

#دین
#دین‌پژوهی
#جامعه‌شناسی_دین

@NewHasanMohaddesi
♦️دین و موسیقی در ایران معاصر (۱۳۹۶-۱۳۵۰)/ نوشته‌ی دکتر حسین سروی

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۲ مرداد ۱۴۰۳

این اثر مطالعه‌ای تجربی است با روی‌‌کرد روشی‌ی مرکب که نسخه‌ی نهایی‌ی آن برای صفحه‌آرایی و اخذ مجوز به ناشر محترم سپرده شده است.

کار پرزحمت و دشواری بود که زیر نظر من و با همت دکتر حسین سروی انجام شده است و امیدوار ام به زودی مجوز بگیرد و منتشر شود!

#دین
#موسیقی
#حسین_سروی
#دین_و_موسیقی


@NewHasanMohaddesi
♦️شجریان حرام است! / سیدمرتضی (کامران) آوینی
بازنشر: ۱۱۳ شهریور ۱۴۰۳

منبع: نیکونظر، کریم (۱۳۹۵) "شورشی شهید". مجله‌ی مهرنامه، اسفندماه ۱۳۹۵، ص‌ص: ۲۲۵_۲۲۰.

#موسیقی
#مرتضی_آوینی
#دین_و_موسیقی
#محمدرضا_شجریان

@NewHasanMohaddesi
♦️یارا تو کجا و ما کجاییم

🎤استاد محمدرضا شجریان


https://www.youtube.com/watch?v=gTRbxUFXb-M

https://www.aparat.com/v/k4314oh



🔻غزل حافظ در باره‌ی آفرینش عاشقانه‌ی هستی
(نظرگاه عارفانه‌ی آفرینش در سنّت اسلامی)👇

عکس روی تو چو در آینه‌ی جام افتاد
عارف از خنده‌ی مِی در طمعِ خام افتاد
حُسنِ روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این‌همه نقش در آیینه‌ی اوهام افتاد
این‌همه عکس مِی و نقش مخالف که نمود
یک فروغِ رخ ساقی‌ است که در جام افتاد
غیرت عشق زبانِ همه خاصّان ببرید
کز کجا سِرّ غم اش در دهن عام افتاد
هر دَم اش با منِ دل‌سوخته لطفی دگر است
این گدا بین که چه شایسته‌ی اِنعام افتاد
زیر شمشیرِ غم اش رقص‌کنان باید رفت
کان که شد کشته‌ی او نیک سرانجام افتاد
در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ
آه! کز چاه برون آمد و در دام افتاد
آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی
کار ما با رُخ ساقی و لب جام افتاد
من زِ مسجد به خرابات نه خود افتادم
این ام از عهد اَزَل حاصل فرجام افتاد
چه‌ کند کز پی دوران نرود، چون پرگار؟
هر که در دایره‌ی گردش ایّام افتاد
صوفیان جمله حریف‌ اند و نظرباز، ولی
زین میان حافظِ دل‌سوخته بدنام افتاد



گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
از پی دیدن رخ ات هم‌چو صبا فتاده ام
خانه به خانه در به در، کوُچه به کوچه کو به کو
می‌رود از فراق تو خون دل از دو دیده‌ام
دجله به دجله یم به یم، چشمه به چشمه جو به جو

یارا تو کجا و ما کجاییم
تو یار که‌ای و ما توراییم
چون من شده‌ام به کوی تو مست
می را نتوان گرفت در دست
ماییم و نوای بی‌نوایی
بسم الله اگر حریف مایی

ما را همه شب نمی‌برد خواب
ای خفته روزگار دریاب
در بادیه تشنه‌گان بمردند
وز حله به کوفه می‌رود آب


#موسیقی
#دین_و_شادی
#مرتضی_آوینی
#دین_و_موسیقی
#محمدرضا_شجریان

@NewHasanMohaddesi
♦️آخرین آمار درباره وضعیت دین‌داری در جهان

✍️هریت شروود

بازنشز: ۲۵ شهریور ۱۴۰۳

«اگر فکر می‌کنید که دین متعلق به گذشته است و ما در عصر خرد به سر می‌بریم، بهتر است نگاهی به آمار و ارقام بیاندازید. ایمان دینی در میان مردم جهان رو به افزایش است و 84% از جمعیت جهان پیرو ادیان هستند. معنای این حرف چیست؟

براساس آمار سال 2015، مسیحیان بزرگ‌ترین گروه مذهبی در جهان هستند و 2.3 میلیارد یا 31.2% از جمعیت 7.3 میلیاردی جهان را تشکیل می‌دهند. بعد از آنها به ترتیب مسلمانان (1.8 میلیارد یا 24.1%)، هندوها (1.1 میلیارد یا 15.1%) و بودایی‌ها (500 میلیون یا 6.9%) قرار دارند. گروه بعدی پیروان ادیان عامیانه یا سنتی (400 میلیون) هستند. پیروان ادیانی مثل آیین سیک، جین و بهاییت روی‌هم‌رفته 58 میلیون نفر (کمتر از 1%) از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. 14 میلیون یهودی نیز در جهان زندگی می‌کنند که حدود 0.2% از ساکنان جهان را تشکیل می‌دهند.

اما هنوز در فهرست بالا سومین دسته را ذکر نکرده‌ایم؛ در سال 2015، 1.2 میلیارد یا 16% از جمعیت جهان پیرو هیچ دینی نبودند. البته این بدان معنا نیست که این 16% همگی ملحد هستند؛ بلکه ممکن است بسیاری از آنها اهل اعتقاد به خدا و معنویت باشند.

در حوزۀ دین مسائل جغرافیایی نیز از اهمیت برخوردار است. منطقۀ آسیا-اقیانوسیه پرجمعیت‌ترین و در عین حال مذهبی‌ترین منطقه در دنیاست. این منطقه موطن 99% از هندوها، 99% بودایی‌ها و 90% از پیروان ادیان عامیانه است. 76% از بی‌دین‌ها نیز ساکن منطقۀ آسیا_اقیانوسیه هستند که 700 میلیون نفر از آنها چینی هستند.

دین در غرب اروپا و آمریکای شمالی رو به افول و در همه جای دیگر دنیا در حال رشد و شکوفایی است. سرعت رشد دین اسلام از همۀ ادیان دیگر بیشتر است؛ بیش از دو برابر سرعت رشد جمعیت جهان. تا سال 2060 جمعیت جهان 32%، مسیحیان 34% و جمعیت مسلمانان 70% افزایش خواهد داشت و شمار مسلمانان از مسیحیان پیشی خواهد گرفت. اما بی‌دین‌ها تنها 3% افزایش خواهند داشت.»

🔻منبع:
https://www.dinonline.com/15250/


#دین
#دین‌پژوهی
#آمار_دین‌داران
#جامعه‌شناسی_دین‌

@NewHasanMohaddesi
Forwarded from Akademi (Akademi واحد آموزش/ ثبت نام)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#گزیده_ویدیو
#گزیده_کلاس

نام دوره: دوره‌ی دوگانه‌های جامعه شناسی دین
استاد: دکتر حسن محدثی
وضعیت: برگزاره شده و نسخه‌ی ضبط شده آماده‌ی تهیه است.

🔻بحث از ۱۶ دو گانه برای شناخت دانش‌پژوهانه و بی‌طرفانه‌ی دین برای مخاطبان عام و همه‌‌ی کسانی که به‌نحوی با دین درگیر بوده و دل‌مشغول آن بوده اند.

🔻این دوره برای همه‌ی علاقه‌مندان و به‌ویژه دانش‌جویان و طلاب توصیه می‌شود. این دوره‌ آموزش می‌دهد که نگاه دینی به دین با نگاه دانش‌پژوهانه و بی‌طرفانه به دین چه فرق‌هایی دارد.

🔻هم دین‌داران و هم منتقدان دین می‌توانند در این دوره پاسخ برخی از مهم‌ترین پرسش‌های خود را در باره‌ی دین دریافت کنند.

🔻پنج جلسه‌ی دو ساعته، و هر جلسه یک ساعت و نیم بحث مدرس و نیم ساعت پرسش و پاسخ.

به منظور تهیه‌ی نسخه‌ی ضبط شده‌ی این دوره به پشتیبانی آکادمی پیام دهید:
تلگرام: @toakademi
پیامک: 09391796923


شبکه‌های اجتماعی آکادمی:

تلگرام: t.me/toAkademi_channel
یوتیوب: https://www.youtube.com/@toAkademi
اینستاگرام: instagram.com/toAkademi

#دین
#دین‌پژوهی
#جامعه‌شناسی_دین
#دوگانه_های_جامعه_شناسی_دین
#دکتر_حسن_محدثی
.
♦️World Population by Religion: A Global Tapestry of Faith
By Pam Wasserman | January 12, 2024


Religion Demographics of the World
Since the beginning of humanity, people have sought reasons for the creation of our world and our intelligent species. This gave rise to structures of beliefs and practices that were later defined as religion. ... Population growth, through history, has been inextricably tied to the expansion of religious life. Today, some 85 percent of people around the globe identify with a religion.

The Four Largest Religions in the World
While there are around 10,000 distinct religions in the world, over three-quarters of the global population adheres to one of these four – Christianity (31%), Islam (24%), Hinduism (15%), and Buddhism (7%).

Demographics Of Christianity
Christianity, a faith that began nearly 2,000 years ago in the Middle East, is now followed by 2.4 billion people, and is the primary religion practiced throughout the Americas, Europe, Oceania and sub-Saharan Africa. Half of Christians identify as Catholic, 37 percent Protestant, 12 percent Orthodox and 1 percent “Other”. The United States is home to the largest Christian population (11.3% of the world total), followed by Brazil (8%), and Mexico (5%).

Islam Demographics
Islam, founded in 622 CE, now has nearly 2 billion followers, the majority identifying in the two largest sects, Sunni and Shia. Muslims (followers of Islam) come from diverse ethnic backgrounds, speak hundreds of languages, and are the majority in 49 countries, covering the Middle East, Northern Africa, and parts of South Asia. The countries with the largest proportions of the world’s Muslim population are Indonesia (13.1%), India (11%), Pakistan (10.5%), and Bangladesh (8.4%). Karachi, Pakistan has the largest Muslim population of any city.

Hinduism Demographics
Hinduism is one of the oldest religions, beginning in Northern India around 2000 BCE. The overwhelming number of today’s 1.2 billion Hindus live in India and Nepal.

Buddhism Demographics
Buddhism, also with its roots in Ancient India, started in the 5th century CE. Countries with large Buddhist populations include Mongolia, Thailand, Myanmar, Laos, and Cambodia. About half of the world’s 500 million practicing Buddhists reside in China.

📍آمار بی‌دین‌ها /۱۶ درصد جمعیت جهان
The Non-Religious Population in the World
About 16 percent of people around the world have no religious affiliation. These “nones” include atheists, agnostics, and people who may believe in God or spiritual life but do not identify with any particular religion. The countries with the largest unaffiliated populations include China, Japan, and the United States. In the case of the United States, those who reply “none” when asked about religion, have grown from 8 percent of the population in 2000 to 21 percent in 2022. In China and Japan, along with South Korea, North Korea, Czechia and Estonia, the majority of the populations have no religious affiliation.

The Future Of Religion Throughout The World
Although the ranks of the “nones” have been growing in the United States, this is not the trend worldwide. In fact, the proportion of those who don’t affiliate with a religion is expected to drop from 16 to 13 percent by 2060. This is largely because the most population growth is occurring in the countries with greater religiosity. A survey of 26 countries conducted by Ipsos Global Advisor found a high prevalence of religious affiliation and practice in the Global South with a larger secular population in the Global North. .... This could be due to factors such as birth rates, migration patterns, and religious conversion.

📍انتظار می‌رود در پایان قرن بیست و یکم اسلام بزرگ‌ترین جمعیت دینی را داشته باشد
The numbers of Muslims and Christians are both expected to grow. By later in the 21st century, Muslims are expected to comprise the largest religious group in the world.

🔻منبع و متن کامل:
https://populationeducation.org/world-population-by-religion-a-global-tapestry-of-faith/

#دین
#دین‌پژوهی
#آمار_دین‌داران
#جامعه‌شناسی_دین‌

@NewHasanMohaddesi
♦️تبیین جغرافیایی‌ی بت‌پرستی‌ی مغولان: نتیجه‌ی تهی‌دستی‌ی مورّخ ملّی‌گرا در دانش دین‌پژوهی

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۳ مهر ۱۴۰۳


🔻شرح تصویر:

دکتر شیرین بیانی (اسلامی‌ ندوشن) /

دکترای تاریخ از سوربن فرانسه/

استاد تمام دانش‌گاه تهران/

تخصص: تاریخ مغول و مغول‌شناسی/

نویسنده‌ی کتاب سه جلدی‌ی "
دین و دولت در ایران عهد مغول"/

و برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال به خاطر همین اثر سه جلدی




👇👇👇

#دین_مغولان
#شیرین_بیانی
#چندخداپرستی
#تاریخ‌نگاری_ملی‌گرا

@NewHasanMohaddesi
♦️تبیین جغرافیایی‌ی بت‌پرستی‌ی مغولان: نتیجه‌ی تهی‌دستی‌ی مورخ ملی‌گرا در دانش دین‌پژوهی /۱

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۳ مهر ۱۴۰۳


بیانی دین‌داری‌ی مغولان چندخداپرست را «یگانه‌پرستی ناقص» خوانده است. او در توصیف دینِ مغولان از «خدای یگانه و ایزدان دیگر» یاد می‌کند (همان: ۲). همین تعبیر نشان از ضعف دانش دین‌پژوهانه‌ی مورّخ می‌دهد، زیرا خدای یگانه نمی‌تواند در کنار ایزدان دیگر قرار گیرد؛ هم‌چنان‌که در اسلام، الله نمی‌تواند «ارباب متفرّقون» را تاب آورد . آن‌چه بیانی «یگانه‌پرستی‌ی ناقص» می‌داند، دقیقاً چیزی است که در اسلام «شرک» خوانده شده است. توصیف بیانی از دین مغولان ما را به یاد دین اعراب پیشا اسلامی می‌اندازد که در آن الله خدای دور دست و خدای آسمان‌ها است و بتان دیگر خدایان دمِ دست اند. در میان مغولان، خدای دوردست تنگری نام دارد:

«دین مغولان، که آن را آیین شمنی نامیده‌اند، از دین سایر اقوام ساکن استپهای جنوبی روسیه و قسمت غربی منطقة آسیای میانه جدا نبوده است. آیین شمنی عبارت بوده است از نوعی یگانه‌پرستی ناقص، که در آن ایزدان ایزدان گوناگون با مرتبه‌های پایینتر، در نگاهداری و نظم کائنات با خدای یکتا سهیم شناخته می‌شدند؛ و بتهای گوناگونی به‌عنوان مظاهر این ایزدان پرستش می‌شده است. به‌علاوه، در این آیین ارواح نیک و ارواح پلید، فرشتگان و اهریمنان، در زندگی روزمره اهمیت اساسی داشته‌اند. خرافات و جادوگری به‌منزلة عاملی برای مصون ماندن از مصایب و چشم‌زخمها، و ایمن ماندن از بلایای آسمانی و زمینی، چون رعد و برق، زلزله، سیل، قحطی، بیماری و غیره، در میان مغولان رواج داشته و یکی از ارکان اساسی و اصلی اعتقادات دینی آنان بوده است. بدیهی است که نمادهای ادیان قبایل نخستین، چون فتیش، توتم و تابو در آیین شمنی مشاهده می‌شود. شمن‌ها، که بهتر است آنان را جادوگر یا روحانی-پزشک بنامیم، برگزاری تشریفات دینی و انجام دادن عملیات ساحری و معالجة بیماران روانی و جسمی را به‌عهده داشته‌اند؛ و چون سراسر زندگی روزمرة مغولان آکنده از خرافات و تلاش در دوری گزیدن از بلایا و دفع ارواح پلید بوده است، این عدّه بر امور زندگی آنها مسلّط بوده‌اند و زعمای واقعی ایلات را رؤسای روحانی تشکیل می‌داده‌اند. در نزد پیروان آیین شمنی، دنیای مردگان نه تنها شامل دنیای روحانی، بلکه دربرگیرندة جهان جسمانی نیز بوده است و آنان بر این عقیده بودند که فرد پس از مرگ، زندگی را همچنان تا ابد ادامه می‌دهد؛ به این ترتیب، بهشت و دوزخ، به تعبیر سایر ادیان، در نزد آنان مفهومی نداشته است. مغولان با چنین طرز تفکر مذهبی و فرهنگ مابعدالطبیعی ، حکومت خویش را پی‌ریزی کردند و برای تسخیر سرزمینهای بزرگ و متمدنی که فرهنگهایی ریشه‌دار و پربار داشتند، از مغولستان پای بیرون گذاشتند. آنها روحیة خرافه‌پرستی را به‌همراه خود برای ملل متمدن به ارمغان بردند» (بیانی، ۱۳۷۰: ۲).

چنان‌که می‌بینیم، بیان مورّخ ملّی‌گرای ایرانی سوگیرانه است و با به‌کارگیری‌ی مفاهیمی هنجارین نظیر «خرافه» و «خرافه‌پرستی» نوشته اش از جنبه‌ی توصیفی فراتر رفته و به نوعی ارزش‌داوری و تحقیر پدیده‌ی مورد بحث (فرهنگ و دین مغولان) منتهی می‌شود. بحث او در باره‌ی فقدان ایده‌ی بهشت در دین مغولان نیز به‌نظر خطاآمیز است. توصیف میرچا الیاده از شمنیسم مغولان به خوبی نشان می‌دهد که تنگری یک خدای دور دست و خدای خالق بوده است. الیاده در باره‌ی دین‌داری‌ی چنگیزخان و نگاه تنزیهی‌ی او به تنگری می‌نویسد:

«تنگری معبد و پرستشگاهی نداشت و بعید به نظر می‌رسد که او را به شکل بت یا تندیشی نشان داده باشند. چنگیزخان در مباحثة مشهورش با امام بخارا، گفته بود: «کل کیتی و کائنات خانة خداست، چه فایده‌ای دارد که یک مکان خاص (مثلاً مکه) را تعیین کنید تا به آنجا بروید؟» مانند همه جای دیگر، خدای آسمانی آلتایی‌ها همه چیز را می‌داند و دانای کل است. مغول‌ها هنگام ادای سوگند می‌گفتند: «باشد که خداوند بداند!» سرداران و فرمانداران نظامی برای دعا کردن به درگاه خداوند بر قلة کوه‌ها (نمونه یا مظهر مرکز گیتی) صعود می‌کردند یا قبل از نبردهایشان، جدا از سایرین در خیمة خود می‌ماندند (گاه مانند چنگیزخان به مدت سه روز)، در حالی که سربازان از خداوند کمک می‌خواستند. تنگری نارضایتی خود را از طریق نشانه‌های کیهانی ظاهر می‌ساخت: ستاره‌های دنباله‌دار، قحطی‌ها و سیل‌ها» (الیاده، ۱۳۹۶: ۱۶).

ادامه دارد. 👇👇👇


#دین_مغولان
#شیرین_بیانی
#چندخداپرستی
#تاریخ‌نگاری_ملی‌گرا

@NewHasanMohaddesi
♦️تبیین جغرافیایی‌ی بت‌پرستی‌ی مغولان: نتیجه‌ی تهی‌دستی‌ی مورخ ملی‌گرا در دانش دین‌پژوهی /۲

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۳ مهر ۱۴۰۳


نویسنده‌ی جامع‌التّواریخ (یا تاریخ غازانی) نیز از بت‌پرستی سخن می‌گوید نه آن‌چه شیرین بیانی یگانه‌پرستی‌ی ناقص خوانده است. رشیدالدین فضل‌الله همدانی آورده است که غازان خان بت‌پرستان را مسلمان کرده است: «سلطان محمود غازان [...] تمام اقوام اُویغُور و مُغول و آذرپرستان و بت‌پرستان را در دایرة اسلام آورد، و بتخانه‌ها و معابد نامشروع را بکلّی برانداخت، و روی زمین از مشرکان و مخالفان دین بپرداخت» (همدانی، ۱۳۷۳: ۲۸۹). خلیلی نیز بر آن است که مغولان بت‌پرست بوده اند و از بت‌های نمدین آنان نوشته است:

«کاوش دربارة ارتباط آیین مغولان با یکتاپرستی از اهمیت بسیاری برخوردار است، زیرا بعدها منکو قاآن یکی از ایلخانان مغولی به صراحت خود و اجدادش را «موحد» معرفی می‌کند و می‌گوید: «ما مغولان معتقدیم که فقط یک خدا هست. پدران ما همه موحد بودند و خدای را به یگانگی می‌دانستند و می‌پرستیدند و هرگز بت را سجده نکردند». امّا بدون شک سخن منکو قاآن را که در دورة همزیستی با پیروان ادیان آسمانی بیان شده است، نمی‌توان با اطمینان پذیرفت. در واقع، هرچند دربارة اهمیت خدای آسمان در میان شمنیست‌ها فراوان گفتگو شده است، برخی روایت‌های تاریخی نشان می‌دهد که مغولان تا اندازة زیادی به بت‌پرستی نیز گرایش داشته‌اند. بر اساس این روایات، هر فرد مغولی لوح مخصوصی داشت که ناظر بر خدای یگانه بود و روی آن کلماتی چون «آسمان»، «عرش»، «خدای قادر متعال» و از این قبیل نگاشته شده بود و او آن را بالای دیوارة چادر خود نصب می‌کرد. از میان این بت‌واره‌ها یا اشیایی که خدای آفریننده را به یاد مغولان می‌آورد، بیش از همه به بت «ناتیگی» پیچیده در لفافی از نمد اشاره شده است که او را ایزدِ محصول و فراوانی می‌دانسته‌اند و در جایی در میان خانواده از او نگهداری می‌کرده‌اند در حالی که زن و فرزندان او را نیز همانند یک خانواده کامل تجسم می‌بخشیده‌اند. اهمیت این بت‌واره در خانوادة مغولی تا بدان پایه بوده که مارکوپولو، سیاح ایتالیایی که همزمان با روزگار اعتلای مغولان به شرق سفر کرده بود، بر اساس مشاهدات خود گزارش می‌کند که مغولان هنگام غذا خوردن ابتدا با یک تکه‌گوشت دهان این بت و سپس زن و فرزندانش را چرب می‌کردند و سپس شرابی را برای ادای احترام به خدایان بر زمین می‌ریختند و پس از اینکه مطمئن می‌شدند که خدایان سهم خود را از غذا گرفته‌اند، خوردن و نوشیدن را آغاز می‌کردند. اما ناتیگی تنها بت مغولان نبود، ظاهراً افزون بر ناتیگی خدایان نَمَدین دیگری نیز در میان مغولان پرستیده می‌شده‌اند. این خدایان به شکل بت‌واره‌هایی در آستانة در ورودی هر خانه آویخته می‌شدند و در واقع نمادهای زندگی بودند. در آیین شمنیسم افزون بر خدای یکتا و خدایان دیگر که در قالب بت‌ها تجسد یافته بودند، ارواح نیک و ارواح پلید فرشتگان و اهریمنان نیز در زندگی روزمرة مغولان اهمیت داشتند چرا که مغولان بر این باور بودند که هر کدام از این ارواح حافظ و پاسدار بخشی از زندگی آن‌هایند. در اینجا باید به یکی دیگر از اعتقادات مغولان دربارة تقدیس دو عنصر آب و آتش هم اشاره کرد. در میان مغولان بدوی رسم بود که همواره در برابر هر چادری آتشی فروزان روشن نگه دارند و از شعله‌های فروزندة آن برای زندگی و حیات خود یاری و انرژی بطلبند، این آتش هرگز خاموش نمی‌شد چرا که عالوه بر روشنایی و حرارت، تطهیرکننده هم به شمار میرفت. افزون بر آتش، تقدیس آب نیز در میان مغولان به باوری کهن بازمی‌گشت، باوری که می‌گفت ارواح مقدس در کنار آب‌های زلال خانه دارند. این ارواح هماره برای مغولان مقدس بوده‌اند، چرا که شمنیست‌ها در معرفت‌شناسی خود، شفای بیماران و رَستن از هر خطری را در گرو تسخیر ارواح یا گفتگو با آنان می‌دانسته‌اند؛ دقیقا به دلیل همین تقدس و اهمیت بوده که مغولان قانونی داشتند که بنا بر آن در روزهای مشخصی از سال، آبتنی در آب یا برداشتن آب با ظرف فلزی از رودخانة مقدس ممنوع بود. آن‌ها معتقد بودند بروز برخی بلایای طبیعی و از جمله صاعقه‌های نابودگر در نتیجة آلوده کردن آب‌های مقدس که زیستگاه فرشتگان حامی آدمیان است رخ می‌دهد. البته تفسیر مغولان دربارة پدیده‌های طبیعی همیشه هم به همین سادگی نبوده است گاه آنها دربارة چنین اموری نگاهی کاملاً اساطیری داشته‌اند، از جمله فضل‌الله همدانی در این باره روایت می‌کند که «پیش مغولان چنان است که صاعقه از حیوانی مانند اژدها پدید می‌آید و در آن دیار مشاهده می‌کنند که از هوا بر زمین می‌افتد و دُم را بر زمین می‌زند و بر خود می‌پیچد و از دهن او آتش می‌ریزد» (خلیلی، ۱۳۹۷: ۲۵-۲۴).


ادامه دارد. 👇👇👇


#دین_مغولان
#شیرین_بیانی
#چندخداپرستی
#تاریخ‌نگاری_ملی‌گرا

@NewHasanMohaddesi
♦️تبیین جغرافیایی‌ی بت‌پرستی‌ی مغولان: نتیجه‌ی تهی‌دستی‌ی مورخ ملی‌گرا در دانش دین‌پژوهی /۳

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۳ مهر ۱۴۰۳


توصیف محقّقان دیگری که از دین مغولان سخن گفته اند، همه‌گی بیان‌گر وجود شکلی از چندخداپرستی در میان مغولانی است که به ایران و چین و اروپا و روسیه حمله کرده اند. برتولد اشپولر در توصیف دین مغولان می‌نویسد:

«هنگامیکه مغولان برسـرزمینهاي پهناور دست یافتند، پیرو عقیدة شـمنی بودند، که در آن اصول معتقدات کاملاً مشـخص نگردیده بود. دین آنان رویهمرفته از اجراي مناسک مخصوص، جادوگري و احضار ارواح تشـکیل می‌شد. به همین سبب است، که برخی از مـورخین مغولاـن را اصولاً بی‌دین می‌خواننـد، و یـا مـورخین روسـی از دیـن آنـان اظهـار بی‌اطلاعی می‌کننـد. این اظهـار بی‌اطلاعی می‌توانـد هم‌چنین نشانة آن باشد، که آنان نتوانسـته‌اند دین مغول را بشناسـند، و با توجه به اینکه دین مغولان فاقد اصولی بود، که در ادیان جهانی کاملاً تکامل یافته است، این امر موجب تعجب نمی‌گردد. با این‌همه بی‌شک دین‌ مغولان داراي اصولی بوده است. مغولان به خـداي یگانه ایمان داشـتند، اگرچه گاه‌گاه به وجود خدایان فرعی نیز در کنارخداي یگانه معتقد بودند- بی‌آنکه روابط آنانرا کاملاً مشخص کرده باشند. مغولان آفرینش آسمان‌ها و زمین را به خداي یگانه نسبت می‌دادند، و او را منشأ خوشبختی و بدبختی می‌دانستند. آنان پس از مرگ منتظر حیاتی بودند، که به حیات دنیوي شباهت کامل داشت. به عقیـدة مغولان خـداي یکتـا فرمـانروائی روي زمین را به آنهـا اعطاء کرده بود، و خان‌ها رسالت داشـتند، که ارادة خالق را به فعل مبدل کنند، و به همین مناسبت روی نشان‌ها و اسـناد خود این کلمات را می‌نوشـتند «منگو تنگري کوچونـدور» یعنی «به خواسـتة خداونـد جاوید» و ایـن جمله نیز که «آسـمان را یـک خـدا و زمین را یک فرمانروا شایسـته است» بر پایة همین عقیـده اسـتوار است. این جمله در دهه‌هاي نخست هجوم مغولان نیروي معنوي بزرگی داشته است» (اشپولر، ۱۳۸۶ :۱۷۵-۱۷۴).
امّا مغولان در کنار پرستش تنگری -خدای بزرگ و خدای آسمان- درست مثل ایرانیان باستان، برخی از مظاهر طبیعت را تقدیس می‌کردند و خدایان دیگری که از نمد ساخته شده بودند را نیز می‌پرستیدند و وظایفی را در قبال این بت‌های‌شان انجام می‌دادند:

«صور عبادت نیز بسیار ساده بود. آنان خورشید به خصوص خورشید طالع، ماه و دگرگونی‌هاي مختلف آسمان را ستایش می‌کردنـد، و تصـور اژدهـائی در این جریـان نقش بسـیار مهمی را به عهـده داشت. پرسـتش خورشـید مغولان را متوجه جنوب می‌کرد. آنان در هنگام خسوف و کسوف طبل‌ها را به صدا درمی‌آوردند، تا نیروهاي شـیطانی را تار و مار کنند. آنان هم‌چنین زمین را به‌عنوان مادر همة موجودات تعظیم و تکریم می‌کردند. مغولان براي پرسـتش خورشـید، به سـمت جنوب سه بـار به حـالت رکوع درمی‌آمدنـد، و در عین حال انگشت‌هاي میانه را به کف دست می‌چسـباندند، و سق می‌زدند. آنان به مناسـبت‌هاي مختلف نوشابه‌هاي گوناگون را نثار خـدایان می‌کردند، به این ترتیب که ظرف‌هاي مملو از نوشابه را با اداي «ورد» به هوا پرتاب می‌کردند. سوگند آنان در هنگام عقد قرارداد به این ترتیب بود: از ظرفی که گاه‌گاه سکه‌اي زرین در آن قرار داشت، خون می‌آشامیدند. مغولان موظف بودند، چنان‌چه به یکی از هم‌قسمان و یا بستگان آنان تجاوز شود، انتقام‌جوئی کنند، اما این رسم در زمان چنگیزخان رفته رفته رو به فراموشی‌ نهاد. علاوه برخداي یگانه، که او را عقل می‌پنداشتند، بت‌هائی از نمد ساخته بودند، و براي تکثیر گله‌ها هدایائی نثار آنان می‌کردند، و نیز از آشامیـدنی‌هاي خـود بـه پیشـگاه این بت‌هـا می‌ریختنـد. گاه‌گـاه نیز دهـان آنـانرا بـا چربی -و نیز بـا غـذاهائی که خـود می‌خوردند-چرب می‌کردند. بعدها براي آنکه به قوانین چنگیزخان نیرو بخشند، او را نیز در میان خدایان جا دادند. در میـان مغولان از توتمیسم نشانی نیست. شـمن‌ها نقش مشاوران روحانی را به عهـده داشـتند. آنـان رویهمرفته خرافات را رواج می‌دادنـد، و خـود را بـا جـادوگري سـرگرم می‌نمودنـد. امـا چنـانکه دیگران به جـادوگري می‌پرداختنـد، آنـانرا سـرزنش می‌کردنـد. از آنجـائیکه مغولان از جادوگري بیم داشـتند، جادوگران را سـخت عـذاب می‌دادنـد. فاطمه نـدیمه توراکینا در اثر شکنجـه اقرار کرد، که جـادوگري می‌کرده است (1246 م) و پس از آن او را غرق کردنــد. رانـدن عرابة بت‌ها نیز از وظائف شمن‌ها بود. آنهـا اعیـاد را جشن می‌گرفتنـد، و ویلهلم فن روبروك یک بـار ناظر یکی از این جشن‌ها بوده است (احتمالاً جشـن بهار که تاریـخ آن متغیر بوده است)، که در آن شـمن‌ها مادیانهاي سـفید را (براي تأمین مصـرف شـیر فرمانروا) تبرك می‌کردنـد، ...


ادامه دارد. 👇👇👇

#دین_مغولان
#شیرین_بیانی
#چندخداپرستی
#تاریخ‌نگاری_ملی‌گرا

@NewHasanMohaddesi
♦️تبیین جغرافیایی‌ی بت‌پرستی‌ی مغولان: نتیجه‌ی تهی‌دستی‌ی مورخ ملی‌گرا در دانش دین‌پژوهی /۴

✍️ حسن محدثی‌ی گیلوایی

۱۳ مهر ۱۴۰۳


و شیرهاي تخمیرشده را به دور می‌ریختند، و براي نخستین بار از شیر تازه می‌نوشیدند. از آن گذشته در آغاز هر ماه در برابر بت‌ها جشن کوچکی گرفته می‌شد» (همان: ۱۷۶-۱۷۵).

مغولان علاوه بر پرستش خدای بزرگ و باورمندی به نقش و تأثیرات الوهی‌ی بت‌ها در زنده‌گی‌شان، به حضور و تأثیرات ارواح گوناگون در جهان و زنده‌گی‌شان باورمند بوده اند و از ارواح و تأثیر منفی‌شان هراس داشته اند و در زنده‌گی‌ی خود محرّمات و تابوهای متعدّدی داشته اند:

«علاوه بر محرّمات عمومی، چون صـید و قتل پرندگان جوان، شکست دو استخوان وسیلة یکدیگر، زدن ضربه به اسبان با دهانة آنها، اصـطکاك تیر با تازیانه و یا ایستادن روي تازیانه دسـتوراتی مشاهده می‌گردد، که ناشی از ترس مغولان در برابر ارواح است، و منابع تاریخی از این ترس گزارش داده‌انـد. به همین سـبب در هنگام گرفتن ماه و یا خورشـید شـیپور می‌نواختند، و حملات جنگی را تنها در آغاز و یا نیمة ماه‌هاي قمري شروع می‌کردند. هم‌چنین ترس از اینکه پايان انسان آستانة در را لمس کند، و یـا بـازگشت از راهی که انسـان رفته است (همانطور که منکو انجام داد) و یا به‌طورکلی رفتن به اردوگاههاي پیشـین تا هنگامیکه اثر اجاق‌ها در آن دیـده می‌شود، بی‌تردید با این عقاید مربوط است. می‌توان گفت که برخی از این معتقدات مسـتقیماً با جادوگري ارتبـاط داشـته است. چون نمی‌خواهیم آنچه را که گـذشت بـا نظـائر این عقایـد در زمـان حال مقایسه کنیم، لـذا نمی‌توان با قطعیت گفت که کدامیک از این آداب و رسوم با ترس از ارواح و کدامیک با جادوگري مربوط بوده است. آداب طهارت نیز با آنچه گذشت، بستگی نزدیک دارد. آلوده کردن آب با ادرار، آب بینی و یا شستن لباسهاي کثیف و نیز فرو بردن چـاقو در آتش و یـا درآوردن اغـذیه از ظروف با چاقو ممنوع بوده است. مغولان تصور می‌کردنـد، که با این کارها رعد و برق ایجاد خواهد شد. منع آلودگی آب ضمناً از نظر بهداشتی هم مفید بود، و نیز گزارش می‌دهند که در تابستان نهرهاي آب را از میان قراقوروم می‌گذراندند، تا به این وسـیله شهر را نظافت کنند. اما مقررات مغولان در مورد آب براي مسلمانان، که طبق دسـتورات دینی خود ناگزیر ازشسـتشو بودند، ایجاد اشـکال می‌کرد به این سـبب اوکتاي خود را ناگزیر دید، که در این مورد گذشت و مدارا نماید و از دستورات کوته‌بینانة جغتاي جلوگیري کند. در مورد خوردن گوشت حیوانات مختلف براي مغولان منعی وجود نـداشت، اما اشـیاء صاعقه‌زده، و نیز مردمی که درخانه‌هاي صـاعقه‌زده سـاکن بودنـد، و رمه‌هـائی‌که برق در میـان آنهـا زده بود، تنها درصورتی تطهیر می‌شدنـد، که آنها را از میان دو آتش بگذرانند. اشـخاص و اشـیائی که از نظر مغولان بـدین‌سان آلوده شـده بودنـد، بـایستی براي مـدتی طولانی از اردوي قاآن دور بمانند. همین دستور براي ما ترك مردگان نیز وجود داشت. آندره لنگ‌ژومون فرستادة پاپ و همراهانش مجبور بودند، دو بار از میان دو آتش بگذرند. نخستین آتش او و هدایا را تطهیر کرد؛ و اما آتش دوم به آن جهت بود، که کیوك، که هدایا براي او مقرر شده بود، در آن میان از دنیا رفت» (همان: ۱۸۰-۱۷۸).

همه‌ی این توصیفات نشان می‌دهند که فرهنگ دینی‌ی مغولان چندخداپرستانه است و تعابیری چون «یگانه‌پرستی‌ی ناقص» برای توصیف این نوع فرهنگ دینی، گم‌راه‌کننده و نادرست است.

مورّخ ملّی‌گرای ایرانی که دست اش از دانش
دین‌پژوهی تهی بوده و یگانه‌پرستی را در میان مغولان اصل گرفته است، از تبیین بت‌پرستی در میان مغولان ناتوان مانده و لاجرم دست به تببین جغرافیایی‌ی بت‌پرستی‌ی مغولان زده است و چنین سخنان شگفتی‌آوری را بر قلم خویش جاری کرده است:

«مغولان با وجود اعتقاد راسخ به «آسمان آبی جاویدان» یا خدای یگانه، که در ماورای طبیعت وجود داشت، و کلّ طبیعت مظاهری از او بود، بتهایی از آن خدا و سایر ایزدان ساخته بودند و در خانه‌های خود نگاه می‌داشتند، و هر یک را در مواقعی خاصّ پرستش می‌کردند. این تعارض، یعنی خداپرستی از یکسو و بت‌پرستی از سوی دیگر، به دلیل جهان‌بینی خاصّ آنان بود که چون در وضع اقلیمی سخت و در منطقه‌ای دوردست و جدا از سرزمینهای متمدن می‌زیستند، به منظور رویاروئی با مصایب و سختیهای زندگی، و به سبب عدم دسترسی به آسمان احساس نیاز مبرمی به پشتیبان و نگهبانی ذوات قابل لمس و نزدیک به خود می‌کردند. از این رو، خدا و مباشرانش را از آسمان به زمین و چادرهای خود کشیده بودند تا در کنار آنان احساس امنیت و آسایش کنند. به همین دلیل است که بسیاری از کسان، حتّی آنان که خود از مغولستان دیدن کرده بودند، به اشتباه مغولها را بت‌پرست دانسته‌اند» (بیانی، ۱۳۷۰: ۴).

پایان

#دین_مغولان
#شیرین_بیانی
#چندخداپرستی
#تاریخ‌نگاری_ملی‌گرا

@NewHasanMohaddesi