فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
Forwarded from ایران فردا
🔴 گرامی‌داشت بیست و شش‌امین سالروز درگذشت مهندس مهدی بازرگان ـ 5

💢 در جستجوی کیمیای اجتماع

💠 فیروزه صابر
@iranfardamag


🔸انسان به لحاظ انسانیت و خلاقیت چیزی جز اکتساب های حاصله از سعی و عمل که مبنا و منشأ آن ایمان و آلوده نبودن به توجه صرف خود و تفریط و بی نظمی نیست. عبارتی است از نمادی که اندیشه و عمل را بر هم منطبق ساخت.

🔸مهدی بازرگان متاثر از ادیان الهی و روش پیامبران که با مغز متفکر و دست متحرک بشر ، او را به میدان وسیع بی نهایت برای ارضای خواسته های جسمانی و فکری و روحی اش رهبری می کند، هجرت به غرب را به قصد تحصیل برگزید. (۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳). به تعبیر خود خورجین های خالی را با چهار سوغات پر کرد و با خود به ارمغان آورد: مختصری معلومات مهندسی ، اعتقاد فزون یافته به اسلام ، درک واقعیت سهیم بودن همگان در ساختن و صاحب تمدن و سروری ممالک اروپا و نه بواسطه یک فرد و مقام و بالاخره کشف این راز که ضامن بقاء و پیروزی ملت های اروپایی در شکل و نظام اجتماعی و نه انفرادی و شخصی است. به ایران که بازگشت ، حس خود را از زیست اجتماعی با روح امانت داری و درستی و دوستی در آن دیار در حسرت باقی نگذاشت و با ایده های نو در سه عرصه سیاسی و اقتصادی و اجتماعی یار طلبید و با رویکرد تشکل گرایی ، ذهن منظم ، درک عمیق از نیازهای پیرامونی و به قصد اثر جمعی، نهاد هایی پایدار ساخت.

🔸او با علم به اینکه اغلب ایرانی ها و حتی غالب تحصیل کرده ها برای حل مسائل ،همیشه در جستجوی نابغه هایی هستند و این طرز فکر را از همان بقایای روح استبداد و نیل در سایه بزرگان نشستن می دانست ، به «بی نهایت کوچک ها » می اندیشید . از نزدیک شاهد بود که در پرتو دموکراسی ، با اعطای آزادی و تامین مساوات، در توجه به فرد و جمع افراد اجماع دارند. به همین دلیل بود که با مفهوم تخصصی خود حکومت را انتگرالی می دانست که از طریق مراجعه به آراء عمومی صورت می گیرد و اختیار را بر سبیل مشتق بدست اکثریت می سپارد. او به جد معتقد بود که باید خصلت انزواطلبی و انفرادی بودن را کنار گذاشته و تنها به خود نیندیشیم. بلکه سرمایه ها و علاقه ها و فعالیت های خود را اجتماعی نموده در هر حوزه و صنفی که هستیم ،برای پیشبرد هدف های معاشی ، عمرانی ، فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ورزشی و حتی تفریح و گردش ، دست ها و سرمایه ها و فکرها و فعل ها را دور هم بگذاریم و حتی ناراحتی هایش را هم بپذیریم و تشکیل انجمن ها و اتحادیه ها و شرکت ها و جمعیت ها دهیم و خود را با اصول و لوازم زندگی اشتراکی آشنا کنیم. با همین تفکر، با همه داشته ها و نداشته های خود ایده های خویش را با یاران هر حوزه و عرصه ای که ورود پیدا می کرد به مشارکت می گذاشت و ارزش خلق شده را در نهادی نو بارور می کرد.

🔸بازرگان آنچنان به قدرت و آثار عظیم اجتماع واقف بود که قابلیت معاوضه خودپسندی با نوع دوستی را مهم ترین اثر آن می دانست. او شرط لازم و متعارف برای تشکیل اجتماع را که دو عامل جمعیت وارتباط است را کافی نمی داند و ملاط دیگری هم به آن می افزاید و آن طرز سلوک و اخلاقیات است که در آداب اجتماعی اصل می داند.

🔸او در شصت و سه سال پیش در سخنرانی خود تحت عنوان احتیاج روز عنوان کرد: ناتوانی عمده و بی علاجی مشکل دردهای ما، از غیر اجتماعی بودن ماست . نگرانی در کلام و قلم اش از سست و لغزان بودن روحیه تعاون و تفاهم و همکاری و گریزان از کار جدی و جمعی به ویژه در سطح ملی بس هویدا بود. بر این اساس با «کیمیای اجتماع» کشف شده خود در اروپا، پس از بازگشت به ایران در اندیشه تبلیغ و تحکیم این کیمیا و تحکیم فکر اجتماعی در میان ایرانیان بود.

ادامه در لینک زیر:
https://bit.ly/3imk2SZ


#فیروزه_صابر
#مهدی_بازرگان
#استراتژی_نهادسازی


https://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴 گرامی‌داشت بیست و شش‌امین سالروز درگذشت مهندس مهدی بازرگان ـ 7

💢 سکولاریسم در اندیشه بازرگان

💠 امیر خرم

🔻 نکته اول: مرحوم مهندس بازرگان در سال ۱۳۶۴ درباره ناگفته های آیه بعثت در جشن مبعث انجمن اسلامی مهندسین اظهار داشت که بسیاری از موضوعات مانند حکومت و اقتصاد، جزو آموزه های صریح و مستقیم پیامبران نیست و ادامه بحث را موکول به سال های بعد كرد. در سال ۱۳۷۱، پس از تجربه چهارده ساله عملکرد جمهوری اسلامی ایران، مجدداً آیات مربوط به “بعثت انبیاء” را مورد بررسی قرار داده و نظرات خود را در مورد اهداف بعثت از جمله در ارتباط با دنیا، سیاست و حکومت، در جشن مبعث “انجمن اسلامی مهندسین” تحت عنوان “آخرت و خدا تنها برنامه بعثت انبیاء ” بيان كرد. سخنرانی مذکور، سوالات و بحث هایی را مطرح ساخت که متعاقب آن چند جلسه با حضور برخی صاحبنظران و اعضای انجمن اسلامی مهندسین تشکیل شده و شرکت کنندگان به طور کتبی یا شفاهی نظرات خود را مطرح ساختند. در جلسه نهایی، مهندس بازرگان ضمن تشکر از اظهار نظرات شرکت کنندگان، درباره بعضی از سوالات یا اعتراضات و سوءتفاهم ها توضیحاتى دادند. مقاله مذکور پس از پاره ای اصلاحات به وسیله خود ایشان، همراه با اظهار نظرات کتبی یا مقالات منتقدین، تحت عنوان “آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء” با همکاری انجمن اسلامی مهندسین منتشر شد.

🔻 آنچه بازرگان در این سخنرانی بر آن تأکید دارد، این است که هدف اصلی از بعثت انبیاء، ایمان و آشنايی و تقرب انسان به خداوند و ایمان و آمادگی برای قیامت و آخرت است. هدف محوری، آباد کردن و بهبود وضع دنیا و تشکیل حکومت و آموزش علوم یا امور اجرائی نبوده است و دنبال کردن اهداف اصلی بعثت انبیاء یعنی آخرت و خدا، به بهبود و آبادی دنیا و کسب و پیشرفت علم و دانش بشر نیز خواهد انجامید. همچنین دستورات و احکامی که درباره زندگی دنیا داده شده، برای نشان دادن راه درست شناخت و تقرب به سوی خداوند و آماده شدن برای آخرت است. در واقع، هدف بعثت انبیاء و وظیفه و ماموریت اصلی مسلمین، تشکیل حکومت نیست، اما مبارزه با استبداد، فساد و ظلم حکومت، بخش عمده ای از زندگی و آموزه های پیامبران را تشکیل می دهد. بازرگان در این مقاله به ویژه بر این امر تأکید می‌كند که استبداد دینی از بدترین انواع استبداد بوده و کاملاً مغایر با آموزه های قرآنی است. ذیلاً به مهم ترین فرازهای مقاله مذکور اشاره می کنم:

🔻بازرگان سوال اصلی خود را این گونه مطرح می سازد: “آیا ادیان الهی برای تأمین و تعالی امور دنیایی انسان ها بوده‌اند یا نظر به دنیا و آخرت هردو داشته اند و جوابگوی همه مسائل دنیا هستند و یا آنکه انبیاء صرفاً به خاطر “خدا و آخرت” ما فرستاد شده‌اند و در این صورت ادیان الهی چه نظر یا اثری روی دنیای ما داشته اند.”

🔻و اینگونه پاسخ می دهد:
"پیغمبران که بنا به تعریف و اعتقاد مؤمنین برانگیخته و فرستاده خدا برای انسان ها هستند، عمل و رسالتشان در دو چیز خلاصه می شود:

– انقلاب عظیم فراگیر علیه خودمحوری انسانها و برای سوق دادن آنها به سوی آفریدگار جهان ها

– اعلام دنیای آینده جاودان بی نهایت بزرگتراز دنیای فعلی”

🔻در مورد رابطه دین و حکومت نیز که مهمترین بخش از نظریه او محسوب می گردد، بازرگان از قبل از انقلاب، در عین اینکه دین را امری فراگیر می دانست، ممزوج شدن دین و حکومت را اشتباه می دانست و بر اشراف ارزش های اخلاقی دین بر حکومت تأکید داشت و در این اعتقاد پس از انقلاب و تا پایان عمر استوار و راسخ بود. به عنوان نمونه در مقاله مرز بین دین و سیاست چنین اظهار می دارد:

🔻دین نه تنها با سیاست بلکه با کلیه شئون زندگی و با جهان مرز مشترک دارد. ولی مرزی است یک طرفه. دین در زندگی و اخلاق و عواطف دخالت می کند و هدف و جهت می دهد، اما آنها نباید دخالت در دین نمایند و راه و رسم دین را تعیین کنند. در اینصورت ناخالصی و شرک پیش می‌آید…” .

🔻او اینکه سیاست هم عرض دین قرار بگیرد و یا دین ابزاری برای حکومت و قدرت گردد را اشتباه و فاجعه می دانست:

🔻"دین فوق سیاست و حاکم بر سیاست و حکومت است، نه ذیل آنها و نه در ردیف آنها. خدا و چیزهای دیگر را پهلوی هم قرار دادن یک نوع تثلیث است و شرک. ما چنین خالقی که فرع و فدای چیزهای دیگر باشد، نخواستیم.”


ادامه در لینک زیر :

https://bit.ly/3iz6G6e

#سکولاریسم
#مهدی_بازرگان
#دین_و_سیاست

https://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴 گرامی‌داشت بیست و شش‌امین سالروز درگذشت مهندس مهدی بازرگان ـ 10

💠چه نیازی است به روشنفکری مذهبی؟
وظیفه عمل و ضرورت اندیشه ورزی!

🔶سوسن شریعتی
@iranfardamag

🔻بار دیگر پرسش این است: چه نیازی است به روشنفکری مذهبی ؟ بعضی پرسش ها -در اینجا که ماییم و طی دهه ها- مزمن می شوند و ماندگار. مثل همین ترکیب «روشنفکر مذهبی»: یا برای اینکه کارکرد روشنفکری مدام دستخوش تغییر و تفسیر است (پیامبری است، هدایت است، آگاهی بخشی است و یا تاریخش به انقضاء رسیده) و یا از آنجا که جایگاه و موقعیت مذهب موضوع نزاع است(برای آخرت است یا برای دنیا؟ تکیه گاه اجتماعی است و یا چشم انداز آینده و...)و البته بحث های فراوان بر سر شدنی بودن جمعی که نقیضین است. شریعتی این موقعیت سیال و فرار را در 45 سال پیش در رساله کوتاه «چگونه ماندن» به «عمر کوتاه تکوینی» این نحله مربوط می داند:«اسلام نوزاد»:

🔻«قضیه‌ای که باید اول مطرح کرد این است که موقع و موضع تاریخی این اسلام نوزاد چیست؟ موقع تاریخی این اسلام عبارت است از این جمله: «مرحله‌ی تکوین ایدئولوژیک». ما الان در مرحله‌ی تکوین ایدئولوژیک هستیم. مارکسیسم صد سال است که این مرحله را گذرانده است. از موقعی که مانیفست چاپ شده است تاکنون بیش از صدسال می‌گذرد، در صورتی که ما هنوز داریم زمینه‌سازی می‌کنیم.... در مقام کشف فکر اسلامی بر اساس همان اسلامی که وحی شده است، بر اساس همان اسلامی که در آن علی ساخته شده است، باید عناصرش را، عناصر این مذهب را، این علی را، این محمد را از درون این فرهنگ عظیم مسلمانی بیرون بکشیم و دومرتبه تجدید بنا کنیم...» ...«احتیاج به کاری است نه از نوع بزک‌کاری و کاغذ دیواری چسباندن و رنگ‌آمیزی کردن، بلکه کاری از بنیاد، درست مثل یک کار تازه، منتها تجدید بنای یک بنایی که حتی شاید دو تا آجرش هم درست روی هم گذاشته نشده است.» (م.آ.2-)

🔻«ما اکنون هنوز در مرحله کشف و تحقیق و تجزیه و تحلیل هستیم برای تصفیه فرهنگ اسلامی و تصحیح بینش مذهبی موجودمان .. این کار علمی و تا حدی تخصصی است. یعنی برای دست یافتن به «اسلام امی» باید از مرحله «اسلام علمی» بگذریم. وانگهی مکتب مذهبی ما هنوز در مرحله ای است که برای خودمان ـ یعنی یک گروه روشنفکر مسئول اسلامی ـ کاملا تدوین شده و شناخته شده نیست ....می بینیم دومرحله است [اول یک گروه و بعد جامعه] و ما هنوز در مرحله اولیم..»(م.آ. 33-ص 1024)
🔻شریعتی البته این مراحل را دستخوش تفکیک زمانی نمی داند :«اینها همه با هم باید آغاز شود.» روشنفکری مذهبی یعنی چندین همزمانی:
• هم آغازی پروژه نخبه گرای فرهنگی و مردمی (علمی و امی)
• هم آغازی بازگشت به سرچشمه ها و نقد و تصفیه آن.
• هم آغازی فراخوان علوم و دستاوردهای جدید به مثابه دیگری و فاصله گذاری با آنها.
• هم آغازی رفرم اجتماعی و به بلوغ رساندن تفکری «نوزاد».

🔻 یکی از معانی فلسفیدن شاید همین باشد : شناسایی خطرها و نقصان ها در میدان فرهنگی و اجتماعی و جستجوی کادرهای جدید مفهومی و عملی ( تجربیات دیگر، محاسبات جدید، تجدیدنظر در مفاهیم) اما این خطرها و نقصان ها به بیرون از خود محدود نمی شود.

🔻به تعبیر شریعتی روشنفکری دینی اگر چه متکی است بر یک میراث تاریخی سنتی و نیز بهره می برد از علوم جدید انسانی اما «نوزاد» است و دلنگران شکل تغدیه او؛ می خواهد دچار آلودگی تغدیه ای نشود و سر نسپرد به اتوریته های نظری مستقر. روشنفکری دینی مجبور است برای طرح اندازی و گشایش افق های جدید فکری با همین حفظ تعادل میان دوگانه ها ، به ضد خود نیز بیندیشد. همین پراتیک است که به او سیالیت داده و در معرض تحول می نشاند. روشنفکری دینی عابر مرزها است؛ در رفت و آمد میان سنت های مستقر، ناظر به جغرافیاهای گوناگون حرف و فراهم آورنده فرصت هایی برای کشف جهانشمولیت های ممکن دیگر. ..

🔻بر این اساس «روشنفکری مذهبی » اگرچه عمر کوتاهی دارد، اگرچه در مرحله کشف و تحقیق است و تصفیه فرهنگ و تصحیح ، اما همزمان می خواهد با تکیه بر دین «رسالت روشنفکری » و نقش اجتماعی خود را نیز بازی کند و آن عبور دادن جامعه است از قرون وسطای فرهنگی به زمانه ای دیگر؛ زمانه ای که تقلید و تکرار نباشد.

🔻 این هم زمانیِ وظیفه عمل از یک سو و ضرورت اندیشه ورزی از سوی دیگر است که روشنفکری دینی را همواره در معرض نقد و ضعف و بحران قرار می دهد و در عین حال ضروری و ماندگار می کند. گاه مفید است در صحنه عمل و گفته می شود به کار دوران عبور و گذار می آید و گاه در میدان های نظری ورود می کند(جامعه شناسی، فلسفه، الهیات، ...)و در مقام عالم و پژوهشگر و متخصص ظاهر می شود و متهم می گردد به رها کردن میدان.

ادامه در لینک زیر :

https://bit.ly/39fewPp

#مهدی_بازرگان
#سوسن_شریعتی
#روشنفکری_مذهبی

https://t.me/iranfardamag
✔️روایت آنکه دعا کرد باران بیاید، سیل آمد🔻

🖋سهند ایرانمهر

امروز، سالگرد آغاز به کار دولت موقت به ریاست #مهدی_بازرگان است. ‏پژوهشگر قرآن، نخستین دانشیار دانشگاه تهران، رئیس دانشکده فنی، موسس حزب نهضت آزادی ایران، نخست وزیر دولت موقت بعد از انقلاب، نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی) در دوره‌های بعد رد صلاحیت شد).

او مردی است که صدایش شنیده نشد چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب. یکی از مهم‌ترین نکاتی که در مورد دادگاه تجدیدنظر وی – که طی ۸۰ جلسه از میانه اسفند ۱۳۴۲ تا تیرماه ۱۳۴۳ برگزار شد- وجود دارد، دفاعیات اوست. جایی که بازرگان به عنوان یکی از رهبران نهضت ملی ایران از موضعی اصلاح‌طلبانه به نصیحت حاکمان آن روز می‌پردازد، مهندس بازرگان در این جلسه می‌گوید:

«آقای رییس دادگاه! به مقامات بالا‌تر (شاه) اطلاع دهید که ما آخرین گروهی هستیم که با قبول و احترام به این قانون اساسی فعلی فعالیت‌های سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال کردیم. بعد از ما دیگر کسی این قانون اساسی را قبول نخواهد داشت و در درون آن فعالیت نخواهد کرد».

نشانه‌های تحقق این پیش‌بینی به فاصله چند ماه در پاییز ۴۳ زمانی که گروه بخارایی حسنعلی منصور را ترور کردند برای اولین بار جلوه کرد. در فروردین ۱۳۴۴ هم گروهی به محوریت نیکخواه و با همکاری شمس‌آبادی به شاه سوء قصد کردند. تابستان ۴۶ هم گروه مسلحانه حزب ملل اسلامی به محوریت کاظم بجنوردی و محمدجواد حجتی سربرآورد و به دنبال آن گروه چپ‌های سیاهکل، فداییان خلق، مجاهدین و گروه‌های دیگر، نشان دادند که پیش‌بینی مهندس بازرگان در ان دادگاه مبتنی بر واقعیات بوده است.

در یکی از اسنادی که مرکز اسناد انقلاب همیشه با هدف تخریب بازرگان به آن اشاره کرده، آمده است:

مهدی بازرگان‌ در ۹ خرداد ۵۷ در ملاقات با جان استمپل افسر اطلاعاتی سفارت آمریکا گفت :« اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد قانون اساسی را اجرا کند ما آماده‌ایم سلطنت را بپذیریم».

اگر این سخن راست باشد، معلوم است که وی تا آخرین لحظات و در جامعه و فرهنگی که معمولا حاکمان و ملت، هر دو در هیجان و اندیشه کوتاه مدت به سر می‌برند، خوشبینانه٬ التزام دو طرف به قانون را دنبال می‌کرده است.

با وقوع انقلاب تفاوت نگاه وی با انقلابیون آشکارتر شد و‌دولتش اولین جریانی که متهم به جاماندن از قطار انقلاب:
«مقصود از انقلابی عمل کردن، زدن و ریختن و کشتن و پاشیدن و پا روی همه اصول و... باشد البته دولت و شخص بنده انقلابی نیستیم».

تصرف سفارت آمریکا و افزایش تنش در روابط خارجی، برای دولت لیبرالی که در دل فضای انقلابی افتاده بود، چالش برانگیز بود و استدلال‌هایش نیز راه به جایی نبرد:
«‏اصالت دادن به‌دشمنی و تضاد، يا مرگ‌خواهی برای غيرِخود، طرز تفكر اسلامی و ايرانی نبوده، بلكه از مبانی ديالكتيكی و معيارهای ماركسيستی به‌شمار مي‌رود»..

فرجام او و‌دولتش در نهایت با استعفاء گره خورد و‌دغدغه‌اش تا پایان کار٬ رابطه دین با آزادی و تبین چراهای بعد از انقلاب:

«‏ ممانعت از آزادي حتماً ناشي از ضعف بنيادي يا خلل در نيت و برنامه است».

(دین و آزادی؛ بازیابی ارزش‌ها، مجموعه آثار جلدبیست و پنج)

بعد از استعفاء هم فعالیت‌های خود را در محدوده‌ای کمتر، ادامه داد. در اوج جنگ نامه‌ای به رهبر انقلاب داد در نقد راهبرد :« جنگ جنگ تا پیروزی»، سخنش این‌بار هم، جدی گرفته نشد.
در حوزه اندیشه هم برخی پوزیتویست اسلامی(!) و برخی نواندیش مسلمانِ مودب به علم و ریاضیاتش خوانده‌اند، فارغ از اینکه جانب کدام را بگیریم یک چیز را در مورد او می توان با ضرس قاطع گفت:
بازرگان، در اسلام و سیاستش، بازرگان نبود و شاید همین باعث شد که هیچگاه صدایش شنیده نشود!
خبر درگذشتش اول بهمن ۷۳ بود، مرز بین دی و بهمن، تداعی‌گر مرز بین قبل و بعد انقلاب. امروز برخی، او را مردی آینده‌نگر، اخلاق‌مدار و جلوه راستینی از تلفیق ایمان و سیاست می‌دانند و برخی نماد لیبرالیسم فرتوت بر قامت انقلابی جوان که با پیش‌فرضی غلط پا به میدان گذاشت و در نهایت خود بدان معترف بود:
« دعا کردیم باران بیاید، سیل آمد».
#درس‌های_57


@sahandiranmehr
تاریخ شفاهی هاروارد | بخش ششم گفتگو با کریم سنجابی - رهبر‌ جبهه ملی

https://youtu.be/YWDCxSrD03c
📝📝📝سکوت مخرب

✍🏻
مهدی دریس‌پور

این متن (تصویر پیوست) بخشی از جلد جدید خاطرات دکتر ابراهیم یزدی است. از جمله مهم‌ترین نقدهایی که یزدی به مهندس بازرگان و کابینه‌اش وارد می‌داند، این است که او از امکانات موجود برای ارتباط مستقیم با توده مردم استفاده نکرد.

یعنی به عبارتی می‌خواهد بگوید بازرگان نباید خودش را معطل صداوسیما می‌کرد؛ توجه کنید صداوسیمای قطب‌زاده و… نه فروغی و امثالهم!

مشکل حسن روحانی و کابینه‌اش هم همین بود؛ یزدی آن زمان استفاده از تریبون نمازجمعه را مطرح می‌کند تا شاید صدای بازرگان به گوش مردم برسد اما شاید روحانی و کابینه‌اش می‌توانستند از طریق اکانت توییتر و… این مسیر را پیش ببرند.

یزدی حرف مهم‌تری را هم می‌گوید؛ و آن اینکه در کابینه بازرگان به استثنای چند نفر همگی غیرسیاسی بودند و اساساً در مطبوعات و گردهمایی‌ها غایب بودند. تداوم سنت غیرسیاسی بودن کابینه را هم مدیون مرحوم هاشمی هستیم که گفت، در کابینه سیاسی بودن من کفایت می‌کند و مابقی اعضاء کار تخصصی‌شان را انجام دهند؛ این سنت کابینه روحانی را هم زمین‌گیر کرد.

#ابراهیم_یزدی #مهدی_بازرگان #اکبر_هاشمی_رفسنجانی #حسن_روحانی

https://www.instagram.com/p/CT6yJv9KTLE/?utm_medium=copy_link

@MostafaTajzadeh
Forwarded from تحکیم ملت
♦️ اسلام سیاسی و بحرانهای همه‌جانبه

🔷 عبدالله ناصری

🔻پلورالیسم و کثرت گرایی ذاتی ادیان و از جمله اسلام است. هم آیاتی در قرآن کریم بر آن تاکید دارد و هم تاریخ اسلام از آغاز تا امروز، تنوع فرقه ها و گرایشهای فکری را شاهد بوده است و این خود، نشانی محکم از حقیقتی است که با نطق حکومتی و نظر فقهی نفی نمی شود. هر نظریه و گفتمان دینی، چه فلسفی یا کلامی، چه فقهی یا صوفیانه، شیعی ، سنی یا خارجی(خوارج)، همه محصول شرایط تاریخی و قابل تغییراند. به بیانی دیگر، نفی پلورالیسم اسلامی، جاهلانه ترین تراوش ذهن یک انسان است.

🔸اسلام در عین واحدبودن([وحدت] در رسالت)، متکثر و متنوع است و هیچ یک از اسلام ها حق “خود حقیقت پنداری” ندارند که این عارضه مطلق انگاری به قول طیب تیزینی روشنفکر چپ سوری همان امپریالیسم تمامیت خواه است. از درون گفتمان های متکثر اسلام، هیچیک به اندازه “اسلام سیاسی” برای مسلمانان و غیرمسلمانان پرچالش نبوده است و حتی تأکید این اسلام بر غیریت سازی “خودی و غیر خودی”، “درست و نادرست”، “هدایت و گمراهی” و ... شدیدتر از مسیحیت است.اسلامی که می خواهد حکومت ملی و نهایتا حکومت جهانی را بر اساس شریعت تاریخی اسلام(به اعتبار درک نادرست از رسالت جهانی اسلام) تنظیم کند.

🔻فارغ از لاغری فقه سیاسی در اندیشه اسلامی، حوادث استعماری جهان اسلام در قرن بیستم ، تأسیس دولت اسرائیل و پیروزی انقلاب اسلامی ایران موجب شد اسلام سیاسی با بازخوانی “اسلام مدینه” و دوره خلفای راشدین(و برای شیعیان خلافت حضرت علی(ع)) این گفتمان را در حوزه فقه سیاسی فربه و فربه تر کرده ، هرچند متقابلا ، بر مخالفان اسلام سیاسی نیز افزوده شد
.
🔸در مورد نسخه تاریخی(اسلام مدینه)، آغاز انحراف، ادراک نادرست فلسفه بعثت محمد(ص) و خلط میان دو نقش متفاوت او “رسالت" و “ نبوت” است./1

🔻این نواندیش سوری که به اذعان خودش با تأثیر از جنگ اعراب و اسرائیل در ۱۹۶۷ و مشاهده سردرگمی مسلمانان نسبت به اسلام و بلاتکلیفی دولت های مسلمان، ضرورت بازخوانی قرآن را احساس کرد و در گام نخست دریافت که ستون فقرات اعتقاد اسلامی، “قانون تحول و تکامل” است.

🔸در مورد نسخه تاریخی دوم(خلافت حضرت علی(ع)) که اسلام گرایان شیعی به آن بیشتر استناد می کنند باید گفت : اولا این پنج سال در امتداد سه خلافت قبلی و خواست مردم است و ثانیا تنها نسخه جامع حکومتی حضرت ، عهدنامه مالک اشتر است که با همان عبارت معروف برابری و مساوات (اخ لک فی الدین او نظیرک فی الخلق) و توصیه ها، یک سند اومانیستی و انسان محور (نه سنت محور) بر جای گذاشته و تمام مأموریت سیاسی مالک اشتر را در سطح ملی گوشزد می کند، آن هم به علت خواست مردم و نه تکلیفی الهی و آسمانی.

🔻هر صاحب خردی که این عهدنامه را تحلیل “محتوا” و “گفتمان” کند درمی یابد که سندی اومانیستی و سکولار است که در آن بحثی از اقامه نماز، حجاب، اقامه اجباری سنت نبی ، پیگرد مخالف، تعظیم شعار و شعایر دینی، و هر آن‌چه فردی و اختیاری است، نیست.
تکالیفی که امام برای کارگزار خود برشمرده بر اساس مصلحت و منفعت عمومی است نه تکلیف شرعی و این رسالت عصری است که راهنمای آن سنه الرسول است و نه سنه النبی، همان رسالت دوم اسلام به قول محمود محمد طاهای سودانی شهید(الرساله الثانیه من الاسلام).او معتقد بود اسلام در تداوم یک تکامل دینی ظهور کرد......

متن کامل :

https://bit.ly/32BeYGA


#حسن_حنفی #طیب_تیزینی #اسلام_سیاسی #محمد_طالبی #مهدی_بازرگان
#علی_عبدالرزاق #عبدالله_ناصری #سیدمحمدباقر_صدر #سیدقطب



https://t.me/iranfardamag

📌 رسانه‌ی تحلیلی_ خبری تحکیم ملت 👇

❇️ @tahkimmelat
Forwarded from حسین علیزاده
🔴 گرامی‌داشت بیست و شش‌امین سالروز درگذشت مهندس مهدی بازرگان ـ 7

💢 سکولاریسم در اندیشه بازرگان

💠 امیر خرم

🔻 نکته اول: مرحوم مهندس بازرگان در سال ۱۳۶۴ درباره ناگفته های آیه بعثت در جشن مبعث انجمن اسلامی مهندسین اظهار داشت که بسیاری از موضوعات مانند حکومت و اقتصاد، جزو آموزه های صریح و مستقیم پیامبران نیست و ادامه بحث را موکول به سال های بعد كرد. در سال ۱۳۷۱، پس از تجربه چهارده ساله عملکرد جمهوری اسلامی ایران، مجدداً آیات مربوط به “بعثت انبیاء” را مورد بررسی قرار داده و نظرات خود را در مورد اهداف بعثت از جمله در ارتباط با دنیا، سیاست و حکومت، در جشن مبعث “انجمن اسلامی مهندسین” تحت عنوان “آخرت و خدا تنها برنامه بعثت انبیاء ” بيان كرد. سخنرانی مذکور، سوالات و بحث هایی را مطرح ساخت که متعاقب آن چند جلسه با حضور برخی صاحبنظران و اعضای انجمن اسلامی مهندسین تشکیل شده و شرکت کنندگان به طور کتبی یا شفاهی نظرات خود را مطرح ساختند. در جلسه نهایی، مهندس بازرگان ضمن تشکر از اظهار نظرات شرکت کنندگان، درباره بعضی از سوالات یا اعتراضات و سوءتفاهم ها توضیحاتى دادند. مقاله مذکور پس از پاره ای اصلاحات به وسیله خود ایشان، همراه با اظهار نظرات کتبی یا مقالات منتقدین، تحت عنوان “آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء” با همکاری انجمن اسلامی مهندسین منتشر شد.

🔻 آنچه بازرگان در این سخنرانی بر آن تأکید دارد، این است که هدف اصلی از بعثت انبیاء، ایمان و آشنايی و تقرب انسان به خداوند و ایمان و آمادگی برای قیامت و آخرت است. هدف محوری، آباد کردن و بهبود وضع دنیا و تشکیل حکومت و آموزش علوم یا امور اجرائی نبوده است و دنبال کردن اهداف اصلی بعثت انبیاء یعنی آخرت و خدا، به بهبود و آبادی دنیا و کسب و پیشرفت علم و دانش بشر نیز خواهد انجامید. همچنین دستورات و احکامی که درباره زندگی دنیا داده شده، برای نشان دادن راه درست شناخت و تقرب به سوی خداوند و آماده شدن برای آخرت است. در واقع، هدف بعثت انبیاء و وظیفه و ماموریت اصلی مسلمین، تشکیل حکومت نیست، اما مبارزه با استبداد، فساد و ظلم حکومت، بخش عمده ای از زندگی و آموزه های پیامبران را تشکیل می دهد. بازرگان در این مقاله به ویژه بر این امر تأکید می‌كند که استبداد دینی از بدترین انواع استبداد بوده و کاملاً مغایر با آموزه های قرآنی است. ذیلاً به مهم ترین فرازهای مقاله مذکور اشاره می کنم:

🔻بازرگان سوال اصلی خود را این گونه مطرح می سازد: “آیا ادیان الهی برای تأمین و تعالی امور دنیایی انسان ها بوده‌اند یا نظر به دنیا و آخرت هردو داشته اند و جوابگوی همه مسائل دنیا هستند و یا آنکه انبیاء صرفاً به خاطر “خدا و آخرت” ما فرستاد شده‌اند و در این صورت ادیان الهی چه نظر یا اثری روی دنیای ما داشته اند.”

🔻و اینگونه پاسخ می دهد:
"پیغمبران که بنا به تعریف و اعتقاد مؤمنین برانگیخته و فرستاده خدا برای انسان ها هستند، عمل و رسالتشان در دو چیز خلاصه می شود:

– انقلاب عظیم فراگیر علیه خودمحوری انسانها و برای سوق دادن آنها به سوی آفریدگار جهان ها

– اعلام دنیای آینده جاودان بی نهایت بزرگتراز دنیای فعلی”

🔻در مورد رابطه دین و حکومت نیز که مهمترین بخش از نظریه او محسوب می گردد، بازرگان از قبل از انقلاب، در عین اینکه دین را امری فراگیر می دانست، ممزوج شدن دین و حکومت را اشتباه می دانست و بر اشراف ارزش های اخلاقی دین بر حکومت تأکید داشت و در این اعتقاد پس از انقلاب و تا پایان عمر استوار و راسخ بود. به عنوان نمونه در مقاله مرز بین دین و سیاست چنین اظهار می دارد:

🔻دین نه تنها با سیاست بلکه با کلیه شئون زندگی و با جهان مرز مشترک دارد. ولی مرزی است یک طرفه. دین در زندگی و اخلاق و عواطف دخالت می کند و هدف و جهت می دهد، اما آنها نباید دخالت در دین نمایند و راه و رسم دین را تعیین کنند. در اینصورت ناخالصی و شرک پیش می‌آید…” .

🔻او اینکه سیاست هم عرض دین قرار بگیرد و یا دین ابزاری برای حکومت و قدرت گردد را اشتباه و فاجعه می دانست:

🔻"دین فوق سیاست و حاکم بر سیاست و حکومت است، نه ذیل آنها و نه در ردیف آنها. خدا و چیزهای دیگر را پهلوی هم قرار دادن یک نوع تثلیث است و شرک. ما چنین خالقی که فرع و فدای چیزهای دیگر باشد، نخواستیم.”


ادامه در لینک زیر :

https://bit.ly/3iz6G6e

#سکولاریسم
#مهدی_بازرگان
#دین_و_سیاست

https://t.me/iranfardamag
🔴 سکولاریسم در اندیشه بازرگان
♻️گرامیداشت 28 امین سالگرد درگذشت مهندس مهدی بازرگان

💠 امیر خرم
▪️ بازنشر

🔻 نکته اول: مرحوم مهندس بازرگان در سال ۱۳۶۴ درباره ناگفته های آیه بعثت در جشن مبعث انجمن اسلامی مهندسین اظهار داشت که بسیاری از موضوعات مانند حکومت و اقتصاد، جزو آموزه های صریح و مستقیم پیامبران نیست و ادامه بحث را موکول به سال های بعد كرد. در سال ۱۳۷۱، پس از تجربه چهارده ساله عملکرد جمهوری اسلامی ایران، مجدداً آیات مربوط به “بعثت انبیاء” را مورد بررسی قرار داده و نظرات خود را در مورد اهداف بعثت از جمله در ارتباط با دنیا، سیاست و حکومت، در جشن مبعث “انجمن اسلامی مهندسین” تحت عنوان “آخرت و خدا تنها برنامه بعثت انبیاء ” بيان كرد. سخنرانی مذکور، سوالات و بحث هایی را مطرح ساخت که متعاقب آن چند جلسه با حضور برخی صاحبنظران و اعضای انجمن اسلامی مهندسین تشکیل شده و شرکت کنندگان به طور کتبی یا شفاهی نظرات خود را مطرح ساختند. در جلسه نهایی، مهندس بازرگان ضمن تشکر از اظهار نظرات شرکت کنندگان، درباره بعضی از سوالات یا اعتراضات و سوءتفاهم ها توضیحاتى دادند. مقاله مذکور پس از پاره ای اصلاحات به وسیله خود ایشان، همراه با اظهار نظرات کتبی یا مقالات منتقدین، تحت عنوان “آخرت و خدا هدف بعثت انبیاء” با همکاری انجمن اسلامی مهندسین منتشر شد.

🔻 آنچه بازرگان در این سخنرانی بر آن تأکید دارد، این است که هدف اصلی از بعثت انبیاء، ایمان و آشنايی و تقرب انسان به خداوند و ایمان و آمادگی برای قیامت و آخرت است. هدف محوری، آباد کردن و بهبود وضع دنیا و تشکیل حکومت و آموزش علوم یا امور اجرائی نبوده است و دنبال کردن اهداف اصلی بعثت انبیاء یعنی آخرت و خدا، به بهبود و آبادی دنیا و کسب و پیشرفت علم و دانش بشر نیز خواهد انجامید. همچنین دستورات و احکامی که درباره زندگی دنیا داده شده، برای نشان دادن راه درست شناخت و تقرب به سوی خداوند و آماده شدن برای آخرت است. در واقع، هدف بعثت انبیاء و وظیفه و ماموریت اصلی مسلمین، تشکیل حکومت نیست، اما مبارزه با استبداد، فساد و ظلم حکومت، بخش عمده ای از زندگی و آموزه های پیامبران را تشکیل می دهد. بازرگان در این مقاله به ویژه بر این امر تأکید می‌كند که استبداد دینی از بدترین انواع استبداد بوده و کاملاً مغایر با آموزه های قرآنی است. ذیلاً به مهم ترین فرازهای مقاله مذکور اشاره می کنم:

🔻بازرگان سوال اصلی خود را این گونه مطرح می سازد: “آیا ادیان الهی برای تأمین و تعالی امور دنیایی انسان ها بوده‌اند یا نظر به دنیا و آخرت هردو داشته اند و جوابگوی همه مسائل دنیا هستند و یا آنکه انبیاء صرفاً به خاطر “خدا و آخرت” ما فرستاد شده‌اند و در این صورت ادیان الهی چه نظر یا اثری روی دنیای ما داشته اند.”

🔻و اینگونه پاسخ می دهد:
"پیغمبران که بنا به تعریف و اعتقاد مؤمنین برانگیخته و فرستاده خدا برای انسان ها هستند، عمل و رسالتشان در دو چیز خلاصه می شود:

– انقلاب عظیم فراگیر علیه خودمحوری انسانها و برای سوق دادن آنها به سوی آفریدگار جهان ها

– اعلام دنیای آینده جاودان بی نهایت بزرگتراز دنیای فعلی”

🔻در مورد رابطه دین و حکومت نیز که مهمترین بخش از نظریه او محسوب می گردد، بازرگان از قبل از انقلاب، در عین اینکه دین را امری فراگیر می دانست، ممزوج شدن دین و حکومت را اشتباه می دانست و بر اشراف ارزش های اخلاقی دین بر حکومت تأکید داشت و در این اعتقاد پس از انقلاب و تا پایان عمر استوار و راسخ بود. به عنوان نمونه در مقاله مرز بین دین و سیاست چنین اظهار می دارد:

🔻دین نه تنها با سیاست بلکه با کلیه شئون زندگی و با جهان مرز مشترک دارد. ولی مرزی است یک طرفه. دین در زندگی و اخلاق و عواطف دخالت می کند و هدف و جهت می دهد، اما آنها نباید دخالت در دین نمایند و راه و رسم دین را تعیین کنند. در اینصورت ناخالصی و شرک پیش می‌آید…” .

🔻او اینکه سیاست هم عرض دین قرار بگیرد و یا دین ابزاری برای حکومت و قدرت گردد را اشتباه و فاجعه می دانست:

🔻"دین فوق سیاست و حاکم بر سیاست و حکومت است، نه ذیل آنها و نه در ردیف آنها. خدا و چیزهای دیگر را پهلوی هم قرار دادن یک نوع تثلیث است و شرک. ما چنین خالقی که فرع و فدای چیزهای دیگر باشد، نخواستیم.”....

متن کامل:
https://bit.ly/3XrI9nk
#ایران_فردا
#امیر_خرم
#سکولاریسم
#مهدی_بازرگان
#دین_و_سیاست
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
🔰🔰اجباری شدن حجاب، پس‌از انقلاب ۵۷ و اکنون در جنبش #زن‌زندگی‌آزادی/ بخش نخست

✍️ فریبا نظری

🔵 نخستین گام برای پیاده‌سازی حجاب اجباری در اسفند سال ۱۳۵۷ یعنی کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب برداشته ‌شد. یک روز پیش از هشتم مارس، برابربا #روز_جهانی_زن، در حالی که گروه‌های مختلف سیاسی در تدارک برگزاری نخستین مراسم این روز در ایران بودند، روزنامه‌ی کیهان با این تیتر منتشر شد: «زنان باید با حجاب به ادارات بروند».
📃 در صفحه‌ی نخست این روزنامه به نقل از رهبر انقلاب نوشه‌شده‌ بود: « در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زن‌های لخت بیایند. زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند» (کیهان۱۶اسفند ۵۷، شماره ۱۰۶۵۵، ص ۱).
📺 یک روز پیش‌از آن نیز تلویزیون که ریاست وقت آن‌را #صادق_قطب‌زاده بر عهده داشت اعلام کرده ‌بود که بزرگ‌داشت #هشت_مارس یک سنت غربی است و به زودی روز زن اسلامی اعلام می‌شود. و بااین سخنان و اعلام موضع رهبران انقلاب، مراسم روز جهانی زن به یک تجمع اعتراضی ضد حجاب اجباری بدل شد و بسیاری‌از زنان در گروه‌های مختلف در این تظاهرات شرکت کردند.
📃 روزنامه‌ی #کیهان در بخشی از گزارش خود درباره‌ی تجمع اعتراضی زنان در آن‌روز می‌نویسد: 
« ۱۵هزار زن که در #دانشکده_فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به دنبال یک رأی‌گیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمایی بزنند. آنها در حالی که گروهی از مردان همراهشان بودند به طرف نخست وزیری حرکت کردند. زنها شعار می دادند: "ما با استبداد مخالفیم"، "#چادراجباری نمی خواهیم".
پیش از ظهر امروز خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار "مرگ بر ارثیه رضا کچل" وارد دانشگاه تهران شدند و به نفع چادر و حجاب دست به تظاهرات زدند»( ۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶، صفحه‌ی دوم).
🔷 در تجمع زنان مقابل #کاخ_دادگستری، #هماناطق تاریخ‌شناس معاصر طی سخنرانی گفت ما مخالف حجاب نیستیم بلکه مخالف #تحمیل آن هستیم.
🎤حجت‌الاسلام #اشراقی، داماد رهبر انقلاب نیز طی مصاحبه‌ای با کیهان اعلام کرد: «باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی مو به مو اجرا گردد و در همه مؤسسات و دانشگاه‌ها به این موضوع توجه شود. اما باید در نظر داشت که حجاب به معنای چادر نیست. همین قدر که موها و اندام خانم‌ها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد، حالا به هر شکلی مهم نیست. چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است. اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانم‌ها شاید گاهی پوشاندن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد، حرفی نیست. باید طبق نظر مبارک امام، حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانم‌ها با اشتیاق اجرا شود ... در مورد اقلیت‌های مذهبی همیشه نظر مبارک امام این بوده که آنها از هر حیث مورد احترام و حمایت باشند. اما اگر خانم‌های اقلیت‌های مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را بکنند چه بهتر» (۱۷ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۶، صفحه ۲).
🔹 گروه زیادی از زنان در تهران مقابل دفتر #مهدی_بازرگان، نخست‌وزیر #دولت‌موقت؛ تجمع کردند. غیر از #تهران در چند شهر #سنندج، #اصفهان، #ارومیه، #کرمانشاه و #بندرعباس نیز گزارشاتی از تجمع زنان در اعتراض به حجاب اجباری منتشر می‌شد.
📃 در همان روزها کیهان یادداشتی از #سیمین_دانشور، نویسنده، منتشر کرد. او حجاب را مسئله‌ای فرعی دانسته و از هر دو گروه طرفداران و مخالفان حجاب خواسته ‌‌بود که بهانه به دست ضدانقلاب ندهند و به مسائل مهم‌تر بپردازند:
«ما هر وقت توانستیم این خانه‌ی ویران را آباد کنیم، اقتصادش را سر و سامان دهیم، کشاورزیش را به جایی برسانیم، حکومت عدل و آزادی را برقرار سازیم، هر وقت تمامی مردم این سرزمین سیر و پوشیده و دارای سقفی امن بر بالای سرشان شدند و از آموزش و پرورش و بهداشت همگانی بهره‌مند گردیدند، می‌توانیم به سراغ مسائل فرعی و فقهی برویم، می‌توانیم سر فرصت و با خیال آسوده و در خانه‌ای از پای بست محکم بنشینیم و به سر و وضع زنان بپردازیم»(کیهان ۱۹ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۷، صفحه ۶).
📃 آیت‌الله #طالقانی طی مصاحبه‌ای با کیهان در مورد حجاب گفت:
«هو و جنجال راه نیاندازند و همانطور که بارها گفتیم همه حقوق حقه زنان در اسلام و در محیط جمهوری اسلامی محفوظ خواهد ماند. و از آنها خواهش می‌کنیم که با لباس ساده با وقار، روسری هم روی سرشان بیاندازد به جایی بر نمی‌خورد. اجباری حتی برای زن‌های مسلمان هم نیست. چه اجباری؟ حضرت آیت‌الله خمینی نصیحتی کردند مانند پدری که به فرزندش نصیحت می‌کند راهنماییش می‌کند که شما اینجور باشید به این سبک باشید»(کیهان۲۰اسفند۵۷ شماره ۱۰۶۵۸، صفحه ۳).

۴ تیر۱۴۰۲

#زن‌زندگی‌آزادی
#حجاب‌اجباری
#مقاوت_مدنی
#مطالبه‌ی_حجاب‌اختیاری
#هشت_مارس

🔴ادامه دارد...

https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝روشنفکری و دین شناسی در تاریخ معاصر

✍🏻علیرضا علوی تبار

از دیدگاه و موضع اجتماعی-سیاسی، #روشنفکران_مذهبی در عین حفظ #استقلال و #هویت خاص خویش کاملاً تحت تأثیر سرمشق غالب در هر دوره بوده اند. در واقع در هر دوره از زمان مواضع روشنفکران ایرانی از سر مشقی تأثیر می پذیرفته است و همین سرمشق، شباهت میان کارکرد اجتماعی روشنفکران مذهبی و غیرمذهبی را نشان می داده است.

از نظر #سرمشق غالب، می توان سه دوره را تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از یکدیگر متمایز ساخت. 

دین شناسی دوره اول: این دوره مقارن با #روشنفکری دوره مشروطه است و شاخص ترین چهره آن سید جمال الدین اسدآبادی است. پرسش هایی که در این دوره در مقابل دین قرار می گیرند چندان عمیق نبوده و از تنوع زیادی برخوردار نیستند؛ از این رو، پاسخ هایی که از جانب روشنفکران مذهبی برای آنها تدارک می شود نیز چندان متنوع نیست.

اصلی ترین ویژگی های #دین_شناسی روشنفکران را در این دوره می توان به صورت زیر خلاصه کرد:

۱. بازگشت به سنت صدر اسلام و پاک کردن اسلام از خرافات
۲. محکوم کردن سنت پرستی کورکورانه و تقلید صرف
۳. طرفداری از وحدت مسلمانان و مبارزه با ملیت گرایی های افراطی محلی و منطقه ای
۴. مبارزه با استبداد و پذیرش اصول فلسفه سیاسی جدید معطوف به حاکمیت مردم
۵. پذیرش علم و فن جدید و اعتقاد به عدم مغایرت دین با آنها

دین شناسی دوره دوم: با شکستن فضای فرهنگی-سیاسی دوره رضاخان محیطی امیدوار و پرنشاط در عرصه فکری و اجتماعی ایران پدید آمد و منجر به تولید اندیشه ها و حرکت های اجتماعی متعدد گشت؛ تفسیر #روشنفکران از دین نیز، طی این دوران عمق و ابعاد گوناگون یافت. شاخص ترین اسلام شناس روشنفکر این دوره، مهندس #مهدی_بازرگان است. البته تنها بازرگان نیست که این گونه دین را تفسیر می کند و می فهمد، بلکه بسیاری از روشنفکران و حتی روحانیان تحت تأثیر این سرمشق قرار می گیرند.

دین شناسی دوره سوم: دوره سوم که همزمان است با دوره غرب ستیزی، به عنوان سرمشق غالب روشنفکری با چهره شاخصی چون دکتر #علی_شریعتی مشخص می شود.

در موقعیت کنونی، در زمینه تفسیر و درک مفاهیم دینی نیز که مختص روشنفکران مذهبی است می توان از غلبه چند گرایش و دیدگاه سخن گفت؛ گرایش ها و دیدگاه هایی که درک و تفسیر دین در سایه آنها و تحت تأثیر آنها صورت می پذیرد؛ برخی از این عناصر به شرح زیرند:

۱. پذیرش دیدگاه «واقع باوری انتقادی» به عنوان مبدأ شناخت شناسی. واقع باوری انتقادی اگرچه به وجود واقعیت و قابل حصول بودن آن باور دارد و در عرصه معرفت، هدف را وصول به حقیقت می داند اما اولاً ذهن و فاعل شناسایی را صرفاً منفعل و آینه وار نمی بیند و شناخت را حاصل تأثیر و تأثر متقابل میان فاعل شناسایی و موضوع شناخت می داند(دیدگاه عینکی در شناخت).ثانیاً، شناخت را امری پیچیده می داند و معتقد است به آسانی نمی توان از شناختنی حق و کامل دم زد.

۲. رهیافتی واحد به سه حوزه مختلف دین، فلسفه و علم رویکرد جدید روشنفکری دینی اگر چه استقلال سه حوزه مختلف بینش دینی تفکر فلسفی و دید علمی را می پذیرد، اما در هر سه حوزه از رویکردی واحد که همانا عقلانیت انتقادی است برخوردار است؛ عقلانیتی که هم به نقد و سنجش نقادانه می پردازد و هم به محدودیت های خود واقف است.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23954
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir