فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.41K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝نگاهی به توییتهای منتخب روز

Elahe.khosravi:
"ماجرا ساده‌ست، دوستان نه تنها حاضر نیستند که هزینه همکاری با من را بدهند که حتی پای اخراج کردن من هم نمی‌ایستند و شرایطی را به وجود می‌آورند که خودت بخواهی استعفا بدهی تا خدای نکرده خللی در منصب و مقام‌شان ایجاد نشود."

گنگ بی‌خواب:
"وقتی صحبت از حقوق ادم‌هاست گرایش سیاسی بی معنا می‌شه. ظلمی که به #الهه_خسروی شده همراهی و همدلی می‌خواد. مشیء اصلاح طلبی ایشون یا باور سیاسیش نمی‌تونه مانع از همراهی بشه."

morteza kazemian:
"#روحانی منشور حقوق شهروندی را در سطح دفاع از حقوق صنفی و مدنی و اساسی یک روزنامه‌نگار اخراج‌شده از روزنامه زیرمجموعه دولت (#الهه_خسروی) پیگیر باشد و پاس دارد؛ درغیراین‌صورت بیش از پیش بی‌اعتمادی خواهد آفرید. دوصد گفته چون نیم‌کردار نیست."

Sina Maleki:
"وحید لنجانزاده، زهرا رحیمی، فرشید تاجمیری، مجید رحمت آبادی و مهیار احمدی، محمدرضا شیرعلیزاده، پوریا باجگیران در بازداشت هستند. خانواده هایشان غالبا در بی خبری مطلق از وضعیتشان هستند. #بازداشت_بازجویان"

Azar Mansoori:
"خبر فوت دکتر کاووس سیدامامی استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه امام صادق از اساتید نام آشنا و‌معتبر این دانشگاه در #زندان هم باعث تاسف و‌تاثر شد و هم موجی از نگرانی ها را دامن می زند.امیدوارم مسئولان توضیح روشنی در این ارتباط داشته باشند."

مهدی رفائی:
"#علم‌الهدی: بنابر نص صریح قرآن شرکت در راهپیمایی #۲۲بهمن بالاترین عبادت است
پ.ن: با ۳ مفسر قرآن تماس گرفتم و ۷ تفسیر مختلف را بررسی کردم، هیچ ارتباط، شان نزول و تفسیری مرتبط با آیه ۱۲۰ توبه و سخنان شما نیست، بیش از این با تفسیر حکومتی و خرافی موجب وهن قرآن و فریب مومنین نشوید."

نسیم سحری:
"رسول خدا: «خداوند هيچ‌گاه كسى را به سبب جهل عزّت نداده و هیچکس را به سبب خويشتن‌دارى ذليل نکرده است»."

من بارانم💚 باران، عروسِ کاوه:
"دلم میخواست دبیر ادبیات دبیرستان باشم و وقتی یه دختر شیطون و ماجراجو محض شیطنت می پرسه - خانم اجازه؟ شرافت ینی چی؟ دست بکشم روی دست‌بند سبزم و بگم -شرافت ینی #میرحسین_موسوی"

Sajedeh:
"تصویر واقعی جنگ رو در #تنگه_ابوقریب ببینیم و بفهمیم و بفهمیم این فضا حسرت ندارد و هیچ چیز ارزش آن را ندارد که دوباره چنین بلایی سر کشورمون بیاد."

مهاجر:
"تنگه ابوقریب یه دیالوگ خارق العاده داشت.
«جنگ برنده نداره، برنده کسیه که اسلحه میفروشه»"

Mahmud Farjami:
"خیلی خوبه که محمدحسین مهدویان از گفته‌هاش درباره شاهنامه کامل عقب‌نشینی کرده. عقب‌نشینی می‌کرد یا نمی‌کرد به نظر من فیلمساز خوبیه اما باید ادبیات فارسیش رو واقعا تقویت کنه. در گفتگوی تازه گفته اسم پسرش رو از شاهنامه آرش انتخاب کرده. آرش اصلا در شاهنامه نیست!"

شوهرآهوخانم:
"حکومت باید تو گوشش اینو فرو کنه که هر گونه حرکت ماجراجویانه در سوریه و جنگ با #اسرائیل از کوچکترین حمایتی توسط مردم برخوردار نخواهد بود. این مردم رو به اندازه کافی به خاک سیاه نشوندین دیگه توان تحمل جنگ ندارن.
#نه_به_جنگ"

Leila Samani:
"بیشتر از پنج ساعت در فرودگاه هیتروی لندن با رفتار زشت و توهین‌آمیز مامور بازرسی مواجه بودم٬ اگه بهتون بر نمی‌خوره باید بگم نه از ملیتم شرمنده شدم و نه به پاسپورت و هویت شرقی‌م لعنت فرستادم. فقط به حال رقت‌بار اون مامور نژاد پرست، بی‌ادب و متحجر نیروی مرزی بریتانیا تاسف خوردم."

emad bahavar:
"مساله ما "مساله جمهوری اسلامی" نیست؛ مساله ما #مساله_ایران است. مساله این نیست که جمهوری اسلامی بماند یا برود؛ مساله اینست که ایران بماند یا نماند. فهم تفاوت این دو، در انتخاب استراتژی تعیین کننده است."

Navid Borhanzehi:
"فرماندار ايرانشهر: زماني در كارخانه بافت بلوچ ايرانشهر ٣٠٠٠ نفر كار ميكردند و زندان ايرانشهر ٢٠٠ نفر زنداني داشت، اما با بحران بافت بلوچ و كاهش اشتغال الان اين معادله برعكس شده است."

سید احمد علوی:
"فارس نوشته: شهردار سابق تهران امروز بدون تشریفات سوار هواپیمای پرواز مشهد - تهران شد یعنی باید با تشریفات سوار میشد؟ این همه فروتنی و زهد و مردمی بودن و از کجا آوردن؟ #قالیباف"

تنهای تنها:
"اگر دلت می‌خواهد کتابخانه‌هایت را قفل کن! اما با هیچ دری، با هیچ قفلی و با هیچ زنجیری نمی‌توانی ذهن مرا به بند بکشی ...
اتاقی از آنِ خود ویرجینیا وولف"

ساماریوم(ستاره.ت)💚:
"فاجعه ای دیگر در حال رخ دادن برای میراث فرهنگی کشور این بار در دل شهر عشاق کشور #شیراز 😥 و اما: دروازه قرآن نوسازی می شود ... واااااقعا چرا جناب آقای مونسان؟؟؟؟؟ @mounesan_ir https://t.co/axblxUCXPK"
@MostafaTajzadeh
Forwarded from 📖 کلبه هزار قصه 🌻 (سولماز قربانی)
❇️ #رد_پای_لنگ_نظام_آموزشی_در_حوادث_طبیعی

✍️ #مهین_برخورداری/ دکتری علوم تربیتی

▪️وقتی حوادث طبیعی یا انسانی در ایران رخ می‌دهد معمولا انگشت اتهام به سوی مسوولان اجرایی وقت است که اتفاقا درست جایی را نشانه می‌رود. اما چه در حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله چه حوادثی مثل تصادفات جاده‌ای و برق‌گرفتگی و ... یک ردپای بزرگ از انسانی دیده می‌شود که برای مقابله با شرایط بحران آموزش ندیده است.
دیویی فیلسوف پراگماتیست آمریکایی می‌گوید: تنها آموزشی #ارزشمند است که در زندگی شما مفید است؛ #مهارتهای تصمیم‌گیری و حل #مساله را در شما افزایش و بهبود می‌بخشد. از این رو وی تعریفی اجتماعی از هوش ارائه می‌دهد. هوش عبارت است از سهیم شدن مردم در تجارب یکدیگر! یعنی امری کاملا اکتسابی. یعنی نمره ریاضی و علوم شما مهم نیست. مهم این است که بتوانید در مواقع خطر از تجارب مشابه درس گرفته فورا و سریعا وارد عمل شده و بهترین رفتار را برای حفظ خویشتن بکار بگیرید. یعنی بتوانید مواقع خطر کاری به نفع رفع مشکل کنید نه اینکه خود مشکلی بر مشکلات عدیده موجود در صحنه بیفزایید. بدینسان وی آموزش را همواره یادگیری همراه با عمل( learning by doing) می‌داند.
کارشناسان حوزه آموزش با انجام پژوهشهای گوناگون در حوزه‌های محیط زیست، تربیت شهروندی، آموزش صلح، آموزش بحران و.... بارها تذکر داده‌اند که کتب درسی ما فاقد محتوای مناسب با زندگی زمانه و زیست زمینی بشر امروز است.

▪️تحلیل محتوای کتب مقاطع مختلف تحصیلی نشان می‌دهد ما در حوزه‌های آموزش مهارت‌های اجتماعی از ضعیف‌ترین محتوا برخورداریم.
کجای ۱۲ سال نظام آموزش عمومی به من و شما آموخته‌اند در مواقع خطراتی مثل سیل چه کنیم؟ موقع زلزله چه کنیم؟ چگونه از خود، کودکان، ناتوانان و سالمندان حفاظت کنیم؟ چطور از وسایل گرانبهای خود مراقبت کنیم؟
ما درگیر یک نظام تربیتی ایدولوژیک هستیم که کودک هفت ساله باید در جهت قرب الی الله قدم بردارد اما دریغ از آنکه برای زیستن در محله و شهر خود آماده باشد. نظام آموزشی که شما را برای پیوستن به ملکوت تربیت می‌کند! برای حیات اخروی! در حالی‌که هنوز برای حیات دنیوی خود آماده نشده اید.

▪️من بارها با #اسنپ سفر کرده‌ام. شاید بیشتر از نیمی از رانندگان اسنپ تحصیلات عالیه دارند اما تعداد کثیری از رانندگان تحصیل کرده اسنپ قدرت خواندن نقشه و #تشخیص جهات شمال و جنوب را ندارند. این چه نظام #آموزشی است که به شما نمی‌آموزد مسیر #خانه‌ات را از روی نقشه بیابی اما می‌خواهد راهت را به #سوی خدا هموار کند؟
آموزش شهروندان امری یک شبه و یک روزه نیست. با چند پیامک هشدار ستاد بحران نگرش مردم تغییر نمی‌کند. تصاویر سیل را ببینید. سیل دارد ماشینها را در هم می‌کوبد و مثل پرکاه روی هم می‌ریزد اما مردمی همچنان در گوشه‌ای به تماشا ایستاده‌اند. این مردم گنهکار نیستند. این مردم عمق فاجعه را درنیافته‌اند. نمی‌دانند آب می‌تواند تا زانوی شما نرسد اما شما را از جا بکند و غرق کند! اگر بدانند هم راهکار برخورد را نمی‌دانند.

▪️فردا که آبها از آسیاب افتاد و کشور به حالت عادی خود بازگشت بیایید مطالبه‌گر حقوق آموزشی کودکانمان از سیستمی باشیم که عمر کودکان ما را ۱۲ سال به اسارت می‌برد. وقتی نظام آموزشی به سمت خصوصی شدن می‌رود باید پاسخگوی نیاز مخاطبی باشد که هزینه را پرداخت می‌کند! نیاز امروز ما در کشوری چهارفصل با بلایای طبیعی؛ با خشکسالی، با جنگلهایی نابود شده، گونه‌هایی منقرض شده، آمار تلفات بالای جاده‌ای، کشتار بی‌سابقه در سیل و زلزله و ... نیازی است روشن. ما نیاز به تربیتی مبتنی بر مهارتهای ارتباطی، مهارتهای زندگی، خلاقیت عملی، مشارکت مدنی، مهارت تصمیم گیری و .... داریم. طرفه آنکه در غیاب نظام آموزشی هرکس در شبکه اجتماعی اطلاعات و شایعاتی درست و غلط درباب نحوه برخورد با فاجعه منتشر می‌کند که درست و غلط آن در هم آمیخته است و حتی گاه اعتماد بدانها خود آسیب رسان است.
Forwarded from اتچ بات
📝📝 جامعه در حال انتظار
بهتره آروین

وضعیت سیاسی حاکم بیانگر یک جامعه منتظر است، جامعه‌ای در حال انتظار کشیدن، همه از جمله شاه، احساس می‌کنند در آستانه مواجهه با بحران هستند، بحرانی که هیچ‌کس را شگفت‌زده نخواهد کرد.آن‌چه بیشتر موجب شگفت‌زدگی می‌شود آن است که بحران رخ ندهد.

بزرگترین پرسش بی‌پاسخ این است که آیا بن‌بست سیاسی‌ای که کشور دچار آن شده به آرامی، به تدریج و صلح‌آمیز از میان خواهد رفت یا به صورت ناگهانی، پیش‌بینی نشده و خشونت‌بار به پایان خواهد رسید."

این جملات را از کتاب "برنامه ریزی و توسعه در ایران" نوشته جورج بی. بالدوین نقل کرده‌ام (صفحه 44). بالدوین سرپرست گروه اول مشاوران هاروارد بود که در نیمه دهه سی به ایران آمدند تا در قالب شورای اقتصاد مستقر در سازمان برنامه، برنامه سوم توسعه در ایران را تدوین کنند.

این جملات را بالدوین درباره وضعیت سیاسی ایران در اوایل دهه 40 گفته است اما انگار توصیف دقیقی از امروز و وضعیت کنونی جامعه ایران ارایه داده است. چطور چنین چیزی ممکن است؟ چطور ممکن است ۶۰ سال بگذرد و در خلال این سال‌ها یک انقلاب اجتماعی هم رخ دهد و جامعه هم‌چنان در همان وضعیتی که بود درجا بزند: جامعه ای منتظر، در حال انتظار کشیدن، در آستانه مواجهه با بحران. چطور چنین چیزی ممکن است؟

در ادامه این سری یادداشت‌ها، نقل قول‌های بیشتری از این کتاب و کتاب‌های مشابه خواهم داشت که حاوی شباهت‌هایی تکان دهنده میان مسائل گذشته و اکنون در ایران هستند. سپس سعی می کنم با به کارگیری رویکرد فوکویاما در کتاب "نظم و زوال سیاسی"، چارچوبی نظری برای فهم و تبیین این شباهت ها فراهم کنم.

چارچوبی که در قالب آن، #مساله_بوروکراسی_در_ایران به عنوان اصلی‌ترین و ریشه دارترین مساله حکمرانی در ایران طرح خواهد شد. در این میان، هم‌چنین سعی می‌کنم این رویکرد تئوریک را با مصادیقی از تجربه چهار ساله‌ام از سیاست گذاری در شورای شهر تهران همراه کنم بلکه در نتیجه این بررسی‌ها بتوانیم به این سوال به شکل ثمربخشی پاسخ دهیم: چرا و چگونه بوروکراسی در ایران در برابر تغییر پایدار و اصلاح مقاومت می‌کند؟

@MostafaTajzadeh
@baharvin
آغاز پروژه فولاد در ایران: گزارشی از ساخت یک فیل سفید
@baharvin
🔸 یک زمانی بوده است در این مملکت که تحریمی در کار نبوده است و مشاور خارجی در کشور حکم ریگ بیابان را داشته است که برای انجام هر پروژه کوچک و بزرگ صنعتی توسط دولت، ارزیابی‌‌های دقیق و مستقل ارایه می‌کرده‌اند.

🔸سوال خوبی است اگر بپرسیم در آن زمان که دست‌کم دسترسی به تجربه و دانش بین‌المللی در مورد پیشبرد پروژه‌های توسعه آسان‌تر بوده است، وضعیت هدررفت بودجه و منابع دولت درانجام پروژه‌های بزرگ صنعتی چگونه بوده است؟

🔸پروژه‌های فولاد که امروزه انتقادات زیادی به جانمایی و پیامدهای زیست‌محیطی‌شان وجود دارد یکی از آن دسته پروژه‌هایی است که نقطه آغاز تامل برانگیزی دارد و به قول بالدوین "شایسته است داستانش جداگانه نقل شود".

🔸 پروژه‌ای که بالدوین به طعنه در مورد آن می‌گوید "یکی از دستاوردهای اصلی برنامه‌ریزان برنامه دوم توسعه، جلوگیری از تخصیص منابع زیاد به نخستین کارخانه فولاد کشور بود."

🔸 روایتی از آغاز و انجام این پروژه که در کتاب بالدوین آمده است، در فایل ضمیمه قابل مشاهده است اما به قول بالدوین، "جزئیات پروژه فولاد مهم نیست. آن‌چه مهم است فرآیندی است که طی آن این تصمیمات بزرگ اقتصادی و مواردی از این دست در ایران اتخاذ می‌شدند". فرآیندی که شباهتی حیرت‌انگیز به فرآیند اتخاذ تصمیمات اقتصادی امروز و اکنون دارد.

🔸 پروژه فولاد از دسته رویاهای رضاشاه برای توسعه کشور بود. در سال ۱۳۱۰، "کارخانه کوچکی طراحی شد و توسط تامین‌کننده‌ای آلمانی شروع به تولید کرد و پول طرف آلمانی نیز پیشتر پرداخت شد. جنگ جهانی دوم مانع رسیدن تجهیزات به ایران شد، بنابراین ایران هزینه تجهیزاتی را پرداخت که هرگز به ایران نرسیدند"!

🔸 وقتی بیست سال بعد پروژه فولاد دوباره مطرح شد، مقامات ایرانی مجددا از آلمانی‌ها خواستند مطالعات طراحی و برآوردهای مالی پروژه را انجام دهند.

🔸 واضح است که آلمانی‌ها برای ارایه چنین مطالعاتی در موقعیت تعارض منافع بودند بنابراین سازمان برنامه به ریاست ابتهاج که تردیدهای مهمی در مورد پروژه داشت از بانک جهانی خواست تا تعدادی از شرکت‌های مشاور صنعت فولاد را معرفی کند.

🔸 گزارش شرکت مشاور به ایران توصیه می‌کرد تا زمانی‌که اقدامات بسیار بیشتری درباره راه‌های جایگزین استفاده از مواد خام موجود در کشور انجام نداده است خود را درگیر پروژه یکپارچه آهن و فولاد نکند.

🔸 آلمانی‌ها هم احتمالا نظر تخصصی مشابهی داشتند اما انگیزه‌شان به خوبی توسط یکی از نمایندگان فروش‌شان در منطقه و در بیانی خصوصی این‌گونه خلاصه شده بود: «ما تردیدهای خود را در قبال این پروژه داریم، اما دیر یا زود یکی به ایران کارخانه فولاد خواهد فروخت. ما دوست داریم آن فروشنده ما باشیم.»

🔸 جالب است که توقف پروژه فولاد در آن سال‌ها بحث‌ و جدل‌های مشابهی با امروز را موجب شد: "اقتصاددانان ایرانی و خارجی که نقش زیادی در ممانعت از امضای قرارداد فولاد با طرف‌های آلمانی داشتند، تصور می‌کردند ایران را از «خریدی نامطلوب» (۱) نجات داده‌اند. آن‌ها نگران بودند که پروژه خاصی تحت شرایطی شاید منجر به اتلاف میلیون‌ها دلار سرمایه کشور و اختصاص سالانه یارانه از محل بودجه دولت شود."

🔸 "[اما] ایرانی‌های دیگری بودند، برخی از آن‌ها ملی‌گرایان بی‌گناهی بودند، که از نظر آن‌ها این عده، کمی بهتر از دزدها بودند و توقف پروژه فولاد را فصلی دیگر از تاریخ طولانی مداخله خارجیان در مسیر اهداف مشروع مردم ایران تلقی می‌کردند."

🔸 بالدوین آن زمان در مورد پروژه فولاد این‌طور جمع‌بندی می‌کند که "خوشبختانه ایران در موقعیتی نبود که بتواند پروژه فولاد را بدون تامین منابع مالی بین‌المللی پیش ببرد"، خوشبختی‌ای که چند سال بعد به واسطه دلارهای پرشمار نفتی بربادرفت.

🔸 در متن بعدی‌ای که از کتاب بالدوین نقل خواهم کرد، داستان آغاز پروژه‌های پتروشیمی در کشور را مرور خواهم کرد، داستانی مکرر از هدررفت منابع، موازی‌کاری و رقابت مخرب سازمان‌های مختلف در دستگاه اجرایی دولت و در یک کلام، داستان ناکارآمدی، رانت و فساد سیستماتیک بوروکراسی در ایران؛ رانت و فسادی که هیچ‌یک از گزارش‌های دقیق و صریح مشاوران بی‌طرف خارجی یارای مقاومت در برابر آن و متوقف کردن جاه‌طلبی‌های پرهزینه دولتمردان وقت را نداشتند.

1. Building a white elephant

#مساله_بوروکراسی_در_ایران
@baharvin

https://tinyurl.com/y3xzccaa