فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
📝📝 جامعه در حال انتظار
بهتره آروین

وضعیت سیاسی حاکم بیانگر یک جامعه منتظر است، جامعه‌ای در حال انتظار کشیدن، همه از جمله شاه، احساس می‌کنند در آستانه مواجهه با بحران هستند، بحرانی که هیچ‌کس را شگفت‌زده نخواهد کرد.آن‌چه بیشتر موجب شگفت‌زدگی می‌شود آن است که بحران رخ ندهد.

بزرگترین پرسش بی‌پاسخ این است که آیا بن‌بست سیاسی‌ای که کشور دچار آن شده به آرامی، به تدریج و صلح‌آمیز از میان خواهد رفت یا به صورت ناگهانی، پیش‌بینی نشده و خشونت‌بار به پایان خواهد رسید."

این جملات را از کتاب "برنامه ریزی و توسعه در ایران" نوشته جورج بی. بالدوین نقل کرده‌ام (صفحه 44). بالدوین سرپرست گروه اول مشاوران هاروارد بود که در نیمه دهه سی به ایران آمدند تا در قالب شورای اقتصاد مستقر در سازمان برنامه، برنامه سوم توسعه در ایران را تدوین کنند.

این جملات را بالدوین درباره وضعیت سیاسی ایران در اوایل دهه 40 گفته است اما انگار توصیف دقیقی از امروز و وضعیت کنونی جامعه ایران ارایه داده است. چطور چنین چیزی ممکن است؟ چطور ممکن است ۶۰ سال بگذرد و در خلال این سال‌ها یک انقلاب اجتماعی هم رخ دهد و جامعه هم‌چنان در همان وضعیتی که بود درجا بزند: جامعه ای منتظر، در حال انتظار کشیدن، در آستانه مواجهه با بحران. چطور چنین چیزی ممکن است؟

در ادامه این سری یادداشت‌ها، نقل قول‌های بیشتری از این کتاب و کتاب‌های مشابه خواهم داشت که حاوی شباهت‌هایی تکان دهنده میان مسائل گذشته و اکنون در ایران هستند. سپس سعی می کنم با به کارگیری رویکرد فوکویاما در کتاب "نظم و زوال سیاسی"، چارچوبی نظری برای فهم و تبیین این شباهت ها فراهم کنم.

چارچوبی که در قالب آن، #مساله_بوروکراسی_در_ایران به عنوان اصلی‌ترین و ریشه دارترین مساله حکمرانی در ایران طرح خواهد شد. در این میان، هم‌چنین سعی می‌کنم این رویکرد تئوریک را با مصادیقی از تجربه چهار ساله‌ام از سیاست گذاری در شورای شهر تهران همراه کنم بلکه در نتیجه این بررسی‌ها بتوانیم به این سوال به شکل ثمربخشی پاسخ دهیم: چرا و چگونه بوروکراسی در ایران در برابر تغییر پایدار و اصلاح مقاومت می‌کند؟

@MostafaTajzadeh
@baharvin
آغاز پروژه فولاد در ایران: گزارشی از ساخت یک فیل سفید
@baharvin
🔸 یک زمانی بوده است در این مملکت که تحریمی در کار نبوده است و مشاور خارجی در کشور حکم ریگ بیابان را داشته است که برای انجام هر پروژه کوچک و بزرگ صنعتی توسط دولت، ارزیابی‌‌های دقیق و مستقل ارایه می‌کرده‌اند.

🔸سوال خوبی است اگر بپرسیم در آن زمان که دست‌کم دسترسی به تجربه و دانش بین‌المللی در مورد پیشبرد پروژه‌های توسعه آسان‌تر بوده است، وضعیت هدررفت بودجه و منابع دولت درانجام پروژه‌های بزرگ صنعتی چگونه بوده است؟

🔸پروژه‌های فولاد که امروزه انتقادات زیادی به جانمایی و پیامدهای زیست‌محیطی‌شان وجود دارد یکی از آن دسته پروژه‌هایی است که نقطه آغاز تامل برانگیزی دارد و به قول بالدوین "شایسته است داستانش جداگانه نقل شود".

🔸 پروژه‌ای که بالدوین به طعنه در مورد آن می‌گوید "یکی از دستاوردهای اصلی برنامه‌ریزان برنامه دوم توسعه، جلوگیری از تخصیص منابع زیاد به نخستین کارخانه فولاد کشور بود."

🔸 روایتی از آغاز و انجام این پروژه که در کتاب بالدوین آمده است، در فایل ضمیمه قابل مشاهده است اما به قول بالدوین، "جزئیات پروژه فولاد مهم نیست. آن‌چه مهم است فرآیندی است که طی آن این تصمیمات بزرگ اقتصادی و مواردی از این دست در ایران اتخاذ می‌شدند". فرآیندی که شباهتی حیرت‌انگیز به فرآیند اتخاذ تصمیمات اقتصادی امروز و اکنون دارد.

🔸 پروژه فولاد از دسته رویاهای رضاشاه برای توسعه کشور بود. در سال ۱۳۱۰، "کارخانه کوچکی طراحی شد و توسط تامین‌کننده‌ای آلمانی شروع به تولید کرد و پول طرف آلمانی نیز پیشتر پرداخت شد. جنگ جهانی دوم مانع رسیدن تجهیزات به ایران شد، بنابراین ایران هزینه تجهیزاتی را پرداخت که هرگز به ایران نرسیدند"!

🔸 وقتی بیست سال بعد پروژه فولاد دوباره مطرح شد، مقامات ایرانی مجددا از آلمانی‌ها خواستند مطالعات طراحی و برآوردهای مالی پروژه را انجام دهند.

🔸 واضح است که آلمانی‌ها برای ارایه چنین مطالعاتی در موقعیت تعارض منافع بودند بنابراین سازمان برنامه به ریاست ابتهاج که تردیدهای مهمی در مورد پروژه داشت از بانک جهانی خواست تا تعدادی از شرکت‌های مشاور صنعت فولاد را معرفی کند.

🔸 گزارش شرکت مشاور به ایران توصیه می‌کرد تا زمانی‌که اقدامات بسیار بیشتری درباره راه‌های جایگزین استفاده از مواد خام موجود در کشور انجام نداده است خود را درگیر پروژه یکپارچه آهن و فولاد نکند.

🔸 آلمانی‌ها هم احتمالا نظر تخصصی مشابهی داشتند اما انگیزه‌شان به خوبی توسط یکی از نمایندگان فروش‌شان در منطقه و در بیانی خصوصی این‌گونه خلاصه شده بود: «ما تردیدهای خود را در قبال این پروژه داریم، اما دیر یا زود یکی به ایران کارخانه فولاد خواهد فروخت. ما دوست داریم آن فروشنده ما باشیم.»

🔸 جالب است که توقف پروژه فولاد در آن سال‌ها بحث‌ و جدل‌های مشابهی با امروز را موجب شد: "اقتصاددانان ایرانی و خارجی که نقش زیادی در ممانعت از امضای قرارداد فولاد با طرف‌های آلمانی داشتند، تصور می‌کردند ایران را از «خریدی نامطلوب» (۱) نجات داده‌اند. آن‌ها نگران بودند که پروژه خاصی تحت شرایطی شاید منجر به اتلاف میلیون‌ها دلار سرمایه کشور و اختصاص سالانه یارانه از محل بودجه دولت شود."

🔸 "[اما] ایرانی‌های دیگری بودند، برخی از آن‌ها ملی‌گرایان بی‌گناهی بودند، که از نظر آن‌ها این عده، کمی بهتر از دزدها بودند و توقف پروژه فولاد را فصلی دیگر از تاریخ طولانی مداخله خارجیان در مسیر اهداف مشروع مردم ایران تلقی می‌کردند."

🔸 بالدوین آن زمان در مورد پروژه فولاد این‌طور جمع‌بندی می‌کند که "خوشبختانه ایران در موقعیتی نبود که بتواند پروژه فولاد را بدون تامین منابع مالی بین‌المللی پیش ببرد"، خوشبختی‌ای که چند سال بعد به واسطه دلارهای پرشمار نفتی بربادرفت.

🔸 در متن بعدی‌ای که از کتاب بالدوین نقل خواهم کرد، داستان آغاز پروژه‌های پتروشیمی در کشور را مرور خواهم کرد، داستانی مکرر از هدررفت منابع، موازی‌کاری و رقابت مخرب سازمان‌های مختلف در دستگاه اجرایی دولت و در یک کلام، داستان ناکارآمدی، رانت و فساد سیستماتیک بوروکراسی در ایران؛ رانت و فسادی که هیچ‌یک از گزارش‌های دقیق و صریح مشاوران بی‌طرف خارجی یارای مقاومت در برابر آن و متوقف کردن جاه‌طلبی‌های پرهزینه دولتمردان وقت را نداشتند.

1. Building a white elephant

#مساله_بوروکراسی_در_ایران
@baharvin

https://tinyurl.com/y3xzccaa