Kashanica کاشانیکا
51 subscribers
16.3K photos
8.53K videos
1.05K files
9.83K links
کاشان؛نخستین مدنیت جهان

کاشانیکا به فرهنگ و هنر و آسیب های اجتماعی ایران و جهان می پردازد
لینک گروه کاشانیکا:
https://t.me/joinchat/QHvfU6yISEjzAgGh

http://kashanica.blog.ir
T.me/Kashanica ©
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
#گیتی_پورفاضل :
نگاه برخی شخصیت های اثرگذار را نمی توان سرسری گرفت ورد شد زیرا روند تاریخی را تغییر میدهند دردهه پنجاه هیچ شخصیتی مانند #شریعتی نتوانست دراندیشه جوانان کشور چنین نشانه شگرفی بگذارد ؛
کتابهایش ونوار سخنرانیهایش دست به دست میگشت گویی روح و روان جوانان ان دوره را سیراب میکند ؛ اوبا تهییج جوانان به روندآغاز #انقلاب شتاب بخشید گرچه خودنماندتا این میوه تلخ را مزه کند
🔍پلی که او میان #دین و #سنت با #مدرنیته زد و مدرنیته را به لجن ولی دین و سنت را برکشید و اعتلا بخشید انکار نمیتوان کرد ؛
مردی که از ده #مزینان وشهر مذهبی #مشهد با محیطی بسته واندیشه هایی که آبشخورشان درباورهای گذشته های دور بودوبا مدرنیته #شاه نمیتوانست پیوند خورد ؛ جامعه اروپا برایش دردآوربود او بی بندوباریهای انجارا آشکاررا میدید ولی هرگز زیر پوسته ان جامعه ها را نکاوید که پایه گذار فلسفه و فن آوری تازه بودند وتمدنی را پدید اوردند که نمیتوان آفرین نگفت وگذشت .
آزاد اندیشی غرب دست آورد خونهای ریخته شده توسط اربابان کلیسا وسپس انقلاب ۱۹۸۷ وگذراز دیکتاتوری ناپلئونی وسپس دوجنگ اول و دوم است که زندگی ونیز اندیشه اروپاییان را دگرگونی ژرفی بخشید ؛ آزمونها و خطاهای چندسده اروپاییان را فولاد آبدیده کرده تا اتاق فکرشان پیوسته در کوشش و پویش باشد تا بتوانند خودرا دراین دنیای آشوب زده نگهدارند ودرسیاست جهانی سخنی برای گفتن داشته باشند .
اروپاباداشتن اندیشمندان وسیاستمداران کارکشته درفراز ونشیب تاریخ جهان خودراپیوسته درچکاد اندیشه نگهداشته است .
#علی_شریعتی که سالهایی را در این سرزمینها گذرانیده بود نگاهی به کارسترگی که اندیشمندان اروپایی کردند تا خودرااز زیریوغ کلیسائیان بیرون کشند وبه آزادی اندیشه جانی دوباره بخشند وبنیانهای #دمکراسی را پی ریزی کنند نکرد تنها آزادی زندگی زنان و مردانش را دید وندانست که چگونه به این آزادی دسترسی پیدا کرده اند ؟
از ده مزینان پرتاب شدن به قلب #پاریس البته دَوران اندیشه پدید میاورد . یک عمر گوشهایش محرم ونامحرم شنیده بود که حتا زن برادرش به او نامحرم است یا دخترخاله و دخترعمویش که از کودکی باهم بزرگ شده اند براو نامحرم اند وباید خودشان رابپوشانند وازاو دور نگهدارند.
این همه فاصله میان جامعه سنتی او با پاریس را برنمی تافت وراه حل کشورش را تنها در زدن پل میان مدرنیته دانشگاهیان با سنت کهنه و باورهای دینی حوزویان دید ؛ اورا هرگز نمیتوانم یک اندیشمند دانا وخردورز بدانم که راهی نادرست پیش پای جوانان هیجان زده ما گذاشت و آورد انچه که نباید برسر مردم میآمد ؛ نوشته هایش را که میخوانید اورا سردرگم میان وادی دین و فلسفه غرب می بینید ؛ دوستی با #ژان_پل_سارتر و همنشینی گاه وبیگاه با #سیمون_دوبوار هم نتوانست درباورهایی که در ذهنش از کودکی حک شده خطی درست پدیداورد او تا دَم مرگ همچنان درهمان دایره بسته ذهنش دَوران میخورد همان دَورانی که جوانان جامعه امروز ما میخواهد ان را بشکافد وبیرون آید وخط را دنبال کند .
اندیشه های کهنه دارند در اسید آفرینش های نوین حل میشوند و میمیرند ولی روند این مرگ با انقلاب کُندشد گرچه دراین دو دهه جوانان شتابش بخشیده اند و کسی هم نمیتواند به پرهیزازان وادارشان کند ، حوزه ها باید خودرا اماده دگرگونی با فرداهایی سازند که دارند ازراه میرسند همچنان که اربابان کلیسا ساخته اند ودانش روزافزون امروز را با اندیشه های خود سازگارکرده واز خرافه دوری می جویند .
#نویسنده #روشنفکر #اندیشمند #مذهب
@sarzaminjavid ©
⚫️
⚫️
#توییتر؛ ولتر ایرانی و پرتاب نارنجک تجدد‌خواهی
#️⃣ #توییت #علی_ملیحی :

⚫️ ۸ بهمن سالروز
#درگذشت #حسن‌_تقی‌_زاده بود.
#علی_شریعتی در وصیت‌نامه‌اش نوشت:از دو «ت» بیزارم؛#تقی‌_زاده و #تاریخ.
نیم قرن از مرگ هردو گذشته و قضاوت بیرحمانه تاریخ نشان می‌دهد،ایران نوینی که ایده‌ها و کوشش‌های
#تقی‌زاده در شکل‌گیری‌اش نقش داشت، با ایده‌های ناکجاآبادگرایانه #شریعتی به خاک سیاه نشست .

زندگی سیاسی تقی‌زاده با انقلاب مشروطه و تولد پارلمان در ایران آغاز شد. در مجلس اول و در ۲۹ سالگی وکیل اصناف تبریز شد. در سخنوری یک سروگردن از سایرین بالاتر بود. مسلط به زبان‌های فرانسه و انگلیسی و شیفتۀ افکار عصر روشنگری بود. در مجلس دربارۀ تفکیک قوا و محدود کردن نهاد سلطنت و آزادی مطبوعات، نطق‌های آتشین می‌کرد. او را «یگانه فیلسوف عظیم‌الشأن، ولتر ایران و میرابوی زمان» توصیف می‌کردند.

🔶او به واسطۀ این نطق‌های پرشور و نشست و برخاست‌ قدیمی‌ با محافل انقلابی در قفقاز، با پدران چپ ایرانی، یعنی اجتماعیون عامیون همداستان شد. به جریانی سیاسی متصل شد که مخالفان خود را تاب نیاورد و مواجهۀ سیاسی در انقلاب مشروطه را به تروریسم آغشت؛ آن زمان که اتابک را کشت، به کالسکۀ شاه بمب انداخت و یکی از رهبران انقلاب، سید عبدالله بهبهانی را به قتل رساند.

🔶اما تقی‌زاده خیلی زود از این جبهه خارج شد و باقی عمر طولانی سیاسی‌اش را به محافظه‌کاری گذراند. در دوره‌ای که ایران از هرج‌ومرج انقلاب و جنگ جهانی اول فروپاشیده بود، تقی‌زاده از برخی آرمان‌های عصر جوانی عبور کرد. به این نتیجه رسیده بود که سخن گفتن از ارزش‌های عصر روشنگری در غیاب یک کارگزار اجرایی نیرومند بی‌فایده است. در روزنامۀ کاوه نوشت: «کافی نیست چند نفر کسبۀ ‏خوش‌نیت و بی‌اطلاع از ‏بروجرد و قمشه و اردبیل و نرماشیر جمع‌آوری کنیم و از آن‌ها بخواهیم کنستیتوسیون اختراعی ‏فرانسه و انگلیس و تصورات ‏مونتسکیو و روسو را در پیشکوه لرستان و ممسنی فارس اجرا کنند.»

🔶راه علاج پیشنهادی او تأسیس دولت مرکزی مقتدر، پایان ملوک‌الطوایفی و پیگیری پروژۀ ملت‌سازی بود و برای تحقق این آخری، تأکید بر ایران باستان و بازسازی عظمت ایران پیش از اسلام را پیشنهاد کرد. پیشنهاد دیگرش چنان بود که خود بعدها از آن با عنوان «نارنجک تجددخواهی» یاد کرد. تقی‌زاده پیشنهاد کرد که برای متجدد شدن، «ايراني بايد ظاهراً و باطناً و جسماً و روحاً فرنگي‌مآب شود و بس».

🔶خطوط اولیه‌ای که رژیم پهلوی بر اساس آن شکل گرفت، بر پایۀ اصولی بنا شده بود که امثال تقی‌زاده مبلّغش بودند؛ تحقق ظاهری ایدۀ فرنگی‌مآب شدن؛ کت و شلوار و کلاه‌فرنگی، مدرسه و دانشگاه، راه‌آهن، ساختمان‌های بلندمرتبه و... البته روح تمدن غربی و ارزش‌های عصر روشنگری معطل مانده بود

🔶ایران در عصر پهلوی، نهادهای سیاسی غربی مانند مجلس و حزب و مطبوعات داشت اما تهی از معنا. استقرار دولت متمرکز، پایان ملوک‌الطوایفی و ریل‌گذاری توسعه انجام شده بود اما استبداد سرجایش بود و خبری از مشارکت ملی نبود. حالا تقی‌زاده این شهامت را داشت که ایدۀ فرنگی‌مآب شدن‌اش را توضیح دهد و صحیح کند. گفت که باید به باطن و روح تمدن غربی نیز توجه شود. از آن‌چه پیاده شده بود گلایه‌مند و ناراضی بود. در نامه‌ای نوشت که «بدبختانه ما نه تمدن ظاهري فرنگستان را گرفتيم نه تمدن معنوي آن را. از تمدن ظاهري جز فحشا و قمار و لباسِ ميمون‌صفت و خودآرايي با وسایل وارده از خارجه، و از تمدن باطني آن‌ها نيز هيچ چيز نياموختيم جز آن‌که اِنکارِ اديان را بدون ايمان به يک اصل و يک عقيدۀ معنويِ ديگر، فرنگي‌مآبانِ ما آموختند.»

🔶 ایران در پایان زندگی تقی‌زاده (۱۳۴۸) در مقایسه با ایران ابتدای زندگی او، فرق بسیار داشت. نهال تجدد به مدد افکار کسانی چون تقی‌زاده در ایران کاشته شده بود اما ساقه‌ و برگ‌هایی نوپا داشت. پروژۀ دولت‌سازی و اخذ تمدن غربی،‌ ایران فرتوتِ عصر ناصری را به قدرتی منطقه‌ای با سازوکارهای تمدن غربی بدل کرده بود اما آن ارزش‌ها که تقی‌زاده در مجلس اول و دوم در تبلیغ و ترویج‌شان نطق می‌کرد، معطل مانده بود.

🔶باری، زمانی که او در سال ۱۳۴۸ درگذشت، سکه رایج روشنفکری، در مخالفت با تمدن غربی ضرب می‌شد. غالب روشنفکران ایرانی، دیگر نه به دنبال اخذ تمدن غربی که منتقد و متخاصم آن شده بودند و تقی‌زاده را به دلیل پرتاب آن نارنجک تجددخواهی ملامت می‌کردند.

aparat.com/sarzaminjavid.com
instagram.com/sarzaminjavidcom

به کانال
#سرزمین_جاوید حامی #شعر، #ادبیات و #مشاهیر_ایران بپیوندید:
🌏
https://t.me/sarzaminjavid2 ™️