💖کافه شعر💖
2.78K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
به تو ایمان دارم
به لبخندی که در پس اندوه بر لبانم
دوخته می شود
به صدایت که ذکر روزهای من است
تو عاشقانه ای
ابدیتی مطلق
با تو جهانی از عشق آموخته ام...!

#زینب_سادات_حسينی
#درود_صبحتون_بخیر

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
ققنوس از خاکسترش سر بر نخواهد داشت
پروانه وقتی سوخت خاکستر نخواهد داشت

افسانه می‌سازند و باور می‌کنیم اما
غم نامه‌ی ما را کسی باور نخواهد داشت

چشمان ِ باران خورده می‌دانند پاییزم
از شام گیسوی تو یلداتر نخواهد داشت

این مزرعـه بی باغبان و بی مترسک هم
سرزنده می‌ماند، فقط مادر نخواهد داشت

مرداب حسرت رنگ نیلوفر نخواهد دید
مرداب حسرت عطر نیلوفر نخواهد داشت

این قصه هم روزی به پایان می رسد اما
دیگر کلاغ قصه بال و پر نخواهد داشت

چشمی که از شوق تماشای تو می بارید
دیگر تو را دیگر تو را دیگر...نخواهد داشت

#زینب_احمدی

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
خسته ام، شکسته ام، دنیا چه کردی با دلم
دل مگر کافی نبود ، ویرانه کردی منزلم

می خورم هر لحظه هر دم لطمه از شب های تو
می ستانی از وجودم ذره های آخِرم

خورد شد در زیر حجم طعنه های دیگران
جسم بی روح و دل خون و تن غم پرورم

کاش همچو کودکی پر بودم از شادی خوشی
قهر بودم با غمو ، غصه جدا بود از برم

چشم بسته می پریدم می رسیدم آسمان
می دویدم سمت مادر می گرفتم در برم

آه،،، ای ایام خوب کودکی یادت بخیر
کو،،،کجایی تا ببینی که، چه بی بال و پرم

#زینب_اسماعیلی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
در همه مسیرها
تو را می جویم
به هنگام درد
به هنگام خوشبختی
راه تو خیر می شود برایم
چه غم چه شادمانی
آغوش امنت
پناه است روزگارانم را....

#زینب_سادات_حسينی


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
مرا می‌بینی و در چشم‌هایت برقِ شادی نیست
سلاحت را زمین بُگذار، بین ما عنادی نیست

کلاس درس منطق بود و ما از عشق می‌گفتیم
میان عشق و منطق در مرام ما تضادی نیست

من از این بی‌وفایی‌ها نمی‌رنجم، ولی آیا
وفا، درسی که عمری با محبّت یاد دادی نیست؟

من از رسوایی بازاریان شهر فهمیدم
قسم‌خوردن چه‌آسان است وقتی اعتقادی نیست

بگو کِی می‌رسد از راه، فردایی که می‌دانم-
به گوش عشق می‌خواند: به دنیا اعتمادی نیست

دلت را پشت سر بُگذار تا با او بپیوندی
قرار وصل، اینجایی که امروز ایستادی نیست

دلم دائم فلک می‌شد به ضرب چوبِ چشمانت
سلاحت را زمین بُگذار، بین ما عنادی نیست...

#زینب_احمدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اشاره کن به لبخندی
به آیه ای روشن
با کدام نگاه انفاق کنم
نفس آبی رود را رها کن
چادر گرم خورشید را بر سر آسمان بکش
زمین در ارتفاعی خاموش
به شانه هایت تکیه داده است
دست هایم
سوره سوره تو را می خوانند
بخوان مرا
آوایی مقدسی...!

#زینب_سادات_حسینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
حال ما را به جنون بر بخوری می فهمی
از خودت عمری اگر سر بخوری می فهمی

سبب این که به اندوه و جنون معروفیم
جا و بی جا که به منکر بخوری می فهمی

عمر ناخواسته ای، دیر بپایی چه کنی
زخم ناسوری و نشتر بخوری می فهمی

باغ سبزی ست ولی بسته به روی تو درش
به در بسته اگر بر بخوری می فهمی

چه عجب؟ باشد اگر پایه ی ایمان هم ترس
زهر از کاسه ی باور بخوری می فهمی

لشکری داری و در آن نه فدایی یک تن
تک و تنها که به لشکر بخوری می فهمی

تیغ در دست خودی بوده به دشمن کامی
تازه آن وقت که خنجر بخوری می فهمی

زندگی صفحه ی بازیست و ما مهره ی فرد
دست اول که به ششدر بخوری می فهمی

#زینب_روزبهانی‌فر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوباره عشق ، سلام، اردات به جمعه های شما
به وقت اشک ،فاصله ،غم به ندبه های شما

تو زمزمه کن بخوان جهان غمگین را
که باز شود عهد نامه دعای خطبه های شما...!

#زینب_سادات_حسینی(ترنّم)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تاسنگ زدی شیشه احساسم را
آتش که زدی بیشه احساسم را

دیدم که به قصد جان من آمده ای
آرام زدی ریشه احساسم را

#زینب_رنجبر_ایلام

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
همه چیز آشکار است
در پناه توام
در دیدرس احوالم
آگاهی به من
همه را دیده ای
شکرگذار توام
همه را دیده ای
شرمندگی ام را بیشتر.... !

#زینب_سادات_حسینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو زيباترين شعر منی
دسته گلی در دست
عطرنجوای لبخندی آشکار
دوستت دارم هایم
دلتنگ مانده اند
من پنج شنبه ای هستم
اندوهناک
فاتحه خوان یک بغض
بر مزار خاک هایی که دستان تو را
به آغوش کشیده اند...!

#زینب_سادات_حسينی
#نیستی_و_نبودنت_همه_جا_هست

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بی همتایی
در یکی بودنت شکی نیست
تو را مثال نمی توان زد
زیبای مهربان نام لبخند توست
در آغوش نگاهت
جانم آرام است....!

#زینب_سادات_حسینی
#درودروزتون_در_پناه_حق

 ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

به آفتاب سلام
که بر دریچه ی کوچک صبح دست می کشد
به لبخند های زیبای تو سلام
که در گلوی گنجشک ها
آواز می خواند...
به التهاب سلام
که بر کرانه ی چشم هایت
می نشیند
مست می کند
دهانم را
از بوی گندم و نان...




#زینب_سادات_حسینی
#روزتون_لبریز_مهرودوستی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو بودی
همه جا
هربار که سختی روی شانه ام تکیه زد
گرفتار شدم در خویش
از هر طرف تو بودی
نمی توان به تو شک کرد
انگار که لبخندت را باور نکرده باشم...!

#زینب_سادات_حسينی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
همه ام را می دانی
عشق این است
بی خبر نبودن ز احوالم
و دنیایی که رنگش زده ای
و دستانی که تو را آغوش می خواهد... !

#زینب_سادات_حسینی
#درود_روزتون_در_پناه_خدا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خلاصه ی رابطه ی ما این بود:
واقعی #دوستت_داشتم،
#الکی_دوستم_داشتی،
همه چیز تمام شد...
من هرگز کسی را الکی دوست نداشتم،
ولی تصور می‌کنم، باید حسِ بسیار مشمئز کننده و تحقیر آمیزی داشته باشد...
#با_هرکسی_که_هستی،
#واقعی_دوستش_داشته_باش،
نمیدانی چه حسِ خوب و افتخار آمیزی دارد...

#زینب_تاراس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
قسم به شب
آنگاه که مهتاب
بر رخسارش می درخشد
هلال دیگری بر حوض روشن خواب
تصویر می شود
چه شامگاه زیبایی !

قسم به رقص شاپرک
که در برکه ی سوزان شمع
شعله می کشد
و جز خاکستری بر جای نمی ماند
چه اشتیاق سوزانی !

قسم به صبح
که خورشید آن تویی
بر آسمان می نشینی
چه تلالو بی نظیری !

قسم به باران
که بر گلبرگ گل می نشیند
شبنم می شود
می چکد بر گونه ی تو"
چه شکوهی !

قسم به دانه ای که در دل خاک
می میمرد
آنگاه زنده می شود
از خاک بر می آید
چه رستاخیزی !

قسم به اشک
آنگاه که بر دل جای می گیرد
در آیینه ی نگاه
منعکس می شود
چه رویای غریبی !

قسم به قلب"
قسم به لطافت عشق"
می دانم
که می دانی
که
دوستت دارم"

#زینب سادات حسینی(ترنّم)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به وقتِ میوه های تابستانی
تو آمدی...
تو آمدی و انگورها شیرین تر شدند
گیلاس ها زیبا تر
و آلبالوها ترش تر...
به وقتِ میوه های تابستانی
تو آمدی...
همان ها که تا تابستانِ سالِ بعد،
طعمشان در خاطره ها می مانَد
و حسرتشان بیشتر...
ای شیرین ترین خاطره ی دور،
ای زیبا ترین حسرتِ مانده بر دل،
ای ترش ترین غمبادِ تنهایی،
و ای باقی ترین یادِ احساسی...
من در تمامِ فصل ها،
انتظارت را می کشم...
اما در تابستان،
بیشتر و تب دار تَر...

#زینب_تاراس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
حالا کسی نيست ،
تکه تکه روی دست هایش ،
تنهاييم را جدا کند!
وسط روياهايم
خطی سفيد بياندازد !

حالا که داده ام
عکست را در چشم هايم قاب  کنند!

این همه سال که وقت کمی نيست''

حالا ياد گرفته ای کفش هايت را ،
اين پا و آن پا
کنی !
بر تَرک خيابان بنشينی...!
چهار راه ها را با خيالت  دور بزنی ...!
و تمام ارابّه های سوار
بر دوش زمین
کنار قدم های تو راه  بروند...!

حالا که  از تو دور مانده ام...
برای مخفی شدن لبخندهايم ،
باچه کسی،
بايد
شير يا خطّ بياندازم؟

این همه سال که وقت کمی نيست''

روبروی آينه بنشینم ،
موهايم را با سر انگشت های تو
نوازش کنم !
دست بکشم به گونه های نَم زده ام !
سنجاق سری
ازستاره های پولکی آسمان
بر کلاف نقره ای آن بچسبانم!

کنارحوض بروم،
صورت ماه را درآب خطّ بياندازم !
و از قول تو،
برای دلتنگيم
گريه کنم...!

#زینب_سادات_حسينی(ترنّم)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تو هرگز نبوده ای
من اما
هیچوقت کنار آن نیمکت خالی حیاط
با تو ننشسته ام
با چشم هایت قرار نداشتم
و برای لبخندت حرف نمی زدم...

ساعت وقت دلتنگیمان بود
حوصله ی بی قراری هایم را به دور عقربه ها
می گرداند
دوری ت
هر روز یک دور بیشتر
پشت پلک من
به دور خودش می چرخید...

دلم قرار نمی دانست یعنی چه...!؟

هر روز
با قهوه و فنجانی خیال خوش
تکرارت می کردم
پای قرار های نرسیده،...

تو یادت نیست
من نامت را هنوز بلند نشده
روی ثانیه ثانیه ی چشمانم
کوک کرده بودم...
رویای م دست نیافتنی بود
مثل شمار بوسه هایی که لبانت را
سرخ نکرد...

حالا بماند که نمی دانم
این اشک های بی وقفه
روی شیار گونه ام چه می خواهند؟!

حتی وقتی جای خالی ات
داغ گذاشته به روی قلب من!
دوست داشتنت آتش زیر خاکستر شده
هوایی ام که می کند
مثل جان مدام به لب نرسیده
دلم را می سوزاند...!

#زینب_سادات_حسينی(ترنّم)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀