Forwarded from ایراندل | IranDel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 عملیات کمان ۹۹
یک روز پس از تجاوز نظامی ارتش عراق به خاک مقدس ایران، نیروی هوایی ارتش ایران در عملیاتی با نام کمان ۹۹ به عراق یورش برد و خسارات و تلفات سنگینی را به این کشور وارد کرد.
یک سال بعد نیروی هوایی ارتش ایران با حملهای دیگر به پایگاه هوایی اچ۳ در غربیترین نقطهی عراق و از بین بردن ۶۰٪ از توان نیروهای هوایی عراق، مقدمه پیروزیهای متوالی و نهایتاً آزادسازی خرمشهر قهرمان را موجب شدند.
@IranDel_Channel
💢
یک روز پس از تجاوز نظامی ارتش عراق به خاک مقدس ایران، نیروی هوایی ارتش ایران در عملیاتی با نام کمان ۹۹ به عراق یورش برد و خسارات و تلفات سنگینی را به این کشور وارد کرد.
یک سال بعد نیروی هوایی ارتش ایران با حملهای دیگر به پایگاه هوایی اچ۳ در غربیترین نقطهی عراق و از بین بردن ۶۰٪ از توان نیروهای هوایی عراق، مقدمه پیروزیهای متوالی و نهایتاً آزادسازی خرمشهر قهرمان را موجب شدند.
@IranDel_Channel
💢
🔴 شرکت کبریت ممتاز در سال ۱۳۰۰ خورشیدی به همت آقایان حاج محمد رحیم و حاج محمدباقر خویی بنیانگذاری شد و مجلس در سال ۱۳۰۲ اولین امتیاز احداث کارخانه را به نام این دو نفر صادر کرد. شرکت ممتاز با خرید ماشینآلاتِ نیمهخودکار از کشور آلمان در محلۀ باغمیشه تبریز کارخانه خود را احداث و تولید انبوه کبریت را آغاز کرد.
شعارِ کارخانۀ کبریت ممتاز تبریز:
ایرانی، وطنپرست است تا کبریتِ ساختِ تبریز است، کبریتِ خارجی نمیخرد.
@IranDel_Channel
💢
شعارِ کارخانۀ کبریت ممتاز تبریز:
ایرانی، وطنپرست است تا کبریتِ ساختِ تبریز است، کبریتِ خارجی نمیخرد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 معرفی کتابِ «تنهایی استراتژیکِ ایران؛ از مخمصۀ ژئوپلتیک تا بحران هستهای»
نویسنده: محیالدین مصباحی - گردآوری و مترجم: علی نعمتپور
🔴 «کشوری که مرزهای آن خاکریزِ دفاعی آن است، باید به درونِ خود تکیه کند.»
✍️ آرش رئیسینژاد
ایران نخستین دولتِ تاریخی است و ایرانیان، قدیمیترین مردمان هنوز زنده جهان هستند. ایران در ۲۷۰۰ سال گذشته ۴۴۳ بار جنگ کرده که ازاین میان ۲۳۲ بار دفاعی بوده است. کشور پنج بار توسط یونانی - مقدونیان، اعراب، تُرکان غز، مغولان و تاتارها شخم زده شد. علیرغم این ویرانی - و نه صرفاً اشغالِ نظامی - ایران اما هر بار از خاکسترِ مرگ برخاسته، امری خلافِ آمدِ عادت که در تاریخ جهان، نادر است. همچنین، اشکانیان توسط کوشان و روم، ساسانیان توسط بیزانس و هیاطله (و سپس گوکتُرکان)، صفویان توسط تُرکانِ عثمانی و ازبک، قاجار توسط روسیه تزاری و بریتانیا و سرانجام ایرانِ پهلوی نیز توسط شوروی و متحدانش محاصرۀ نظامی شده بودند. از بدو انقلاب نیز جمهوری اسلامی زیر فشار حضور نظامی آمریکا و متحدین منطقهای آن قرار گرفته است. گذشته از این، در این بازۀ ۲۳۰۰ ساله، جنگهای پایانناپذیر با قدرتهای بزرگ منطقهای و بینالمللی از توانِ ایران کاسته و کشور را ناتوان در مهارِ تهدیداتِ خطرناک اکثراً ناشناخته ساخت. فشارهای ژئوپلتیکی بیرونی، فرمانروایانِ ایرانی را دائماً گرفتار دفاع از کشور در برابر مهاجمین کرد و در نتیجه، قدرت مرکزی در ایران، همواره در معرضِ تهدیداتِ درونی و شورشهای پایانناپذیر بود. اندک کشورهایی هستند که در سه هزار سال گذشته این همه در معرضِ فشارهای ژئوپلتیکی و هجومهای نظامی بوده باشند. علیرغم همه این فشارهای ویرانگر، موجودیتِ ایران، «تداوم» داشته است. حتی آن زمان که «قلمرو» ایران به دلیلِ تسخیر توسط بیگانگان وجود نداشت، «ایده» ایران اما وجود داشت، ایدهای که به رستاخیز چندباره ققنوسوار کشور یاری رساند. تداوم بارزترین دلیلِ ناهمسانی ایران با دیگر کشورهای منطقه و حتی جهان است. به بیان دیگر، تداوم، مهمترین مشخصۀ ایران به عنوان یک دولتِ تاریخی و یک کشورِ واقعی بوده است.
بیتردید، «تنهایی استراتژیک» تاریخی ایران مهمترین نمود و نمادِ چنینِ تداومی در سیاستِ خارجی ایران است. تنهايي استراتژيك مفهومی است كه نخستينبار توسط پروفسور محیالدين مصباحی، استراتژیستِ برجستۀ ایرانی، بيان شده است. این مفهوم بدین معناست كه «ايران، چه آگاهانه و خودخواسته و چه ناخواسته و از روی ناچاری به گونهای استراتژيک تنهاست و محروم از هر گونه اتحادهايی معنادار و متصل به قدرتهای بزرگ.» زمانی که مصباحی از تنهايی استراتژیکِ ایران سخن میگوید اشاره بدین واقعیت است که ایران در طراحی، تدوين، كاربرد و پيشبردِ استراتژیهای كلانِ خود تنهاست. از این رو، تنهايی استراتژيکِ ايران تأییدکنندۀ وضعيتی است كه در آن ايران، فاقد هرگونه اتحادی طبيعی با ابرقدرتی جهانی يا قدرتی بزرگ است؛ فقدانی كه با پيروزی انقلاب اسلامی، بحران گروگانگيری و در نهايت جنگی خونين و طولانی با عراق و تحریمهای همهجانبۀ آمریکا بيش از پيش تشديد شد. دفاعِ هشت ساله از وطن آن هم در برابر عراق بعثی كه هر دو ابرقدرتِ دوران جنگِ سرد برای نخستین و واپسین بار از يکسوی ميدانِ نبرد، پشتيبانی میكردند، تنهايی استراتژيک ايران را نشان میدهد.
🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 معرفی کتابِ «تنهایی استراتژیکِ ایران؛ از مخمصۀ ژئوپلتیک تا بحران هستهای»
نویسنده: محیالدین مصباحی - گردآوری و مترجم: علی نعمتپور
🔴 «کشوری که مرزهای آن خاکریزِ دفاعی آن است، باید به درونِ خود تکیه کند.»
✍️ آرش رئیسینژاد
ایران نخستین دولتِ تاریخی است و ایرانیان، قدیمیترین مردمان هنوز زنده جهان هستند. ایران در ۲۷۰۰ سال گذشته ۴۴۳ بار جنگ کرده که ازاین میان ۲۳۲ بار دفاعی بوده است. کشور پنج بار توسط یونانی - مقدونیان، اعراب، تُرکان غز، مغولان و تاتارها شخم زده شد. علیرغم این ویرانی - و نه صرفاً اشغالِ نظامی - ایران اما هر بار از خاکسترِ مرگ برخاسته، امری خلافِ آمدِ عادت که در تاریخ جهان، نادر است. همچنین، اشکانیان توسط کوشان و روم، ساسانیان توسط بیزانس و هیاطله (و سپس گوکتُرکان)، صفویان توسط تُرکانِ عثمانی و ازبک، قاجار توسط روسیه تزاری و بریتانیا و سرانجام ایرانِ پهلوی نیز توسط شوروی و متحدانش محاصرۀ نظامی شده بودند. از بدو انقلاب نیز جمهوری اسلامی زیر فشار حضور نظامی آمریکا و متحدین منطقهای آن قرار گرفته است. گذشته از این، در این بازۀ ۲۳۰۰ ساله، جنگهای پایانناپذیر با قدرتهای بزرگ منطقهای و بینالمللی از توانِ ایران کاسته و کشور را ناتوان در مهارِ تهدیداتِ خطرناک اکثراً ناشناخته ساخت. فشارهای ژئوپلتیکی بیرونی، فرمانروایانِ ایرانی را دائماً گرفتار دفاع از کشور در برابر مهاجمین کرد و در نتیجه، قدرت مرکزی در ایران، همواره در معرضِ تهدیداتِ درونی و شورشهای پایانناپذیر بود. اندک کشورهایی هستند که در سه هزار سال گذشته این همه در معرضِ فشارهای ژئوپلتیکی و هجومهای نظامی بوده باشند. علیرغم همه این فشارهای ویرانگر، موجودیتِ ایران، «تداوم» داشته است. حتی آن زمان که «قلمرو» ایران به دلیلِ تسخیر توسط بیگانگان وجود نداشت، «ایده» ایران اما وجود داشت، ایدهای که به رستاخیز چندباره ققنوسوار کشور یاری رساند. تداوم بارزترین دلیلِ ناهمسانی ایران با دیگر کشورهای منطقه و حتی جهان است. به بیان دیگر، تداوم، مهمترین مشخصۀ ایران به عنوان یک دولتِ تاریخی و یک کشورِ واقعی بوده است.
بیتردید، «تنهایی استراتژیک» تاریخی ایران مهمترین نمود و نمادِ چنینِ تداومی در سیاستِ خارجی ایران است. تنهايي استراتژيك مفهومی است كه نخستينبار توسط پروفسور محیالدين مصباحی، استراتژیستِ برجستۀ ایرانی، بيان شده است. این مفهوم بدین معناست كه «ايران، چه آگاهانه و خودخواسته و چه ناخواسته و از روی ناچاری به گونهای استراتژيک تنهاست و محروم از هر گونه اتحادهايی معنادار و متصل به قدرتهای بزرگ.» زمانی که مصباحی از تنهايی استراتژیکِ ایران سخن میگوید اشاره بدین واقعیت است که ایران در طراحی، تدوين، كاربرد و پيشبردِ استراتژیهای كلانِ خود تنهاست. از این رو، تنهايی استراتژيکِ ايران تأییدکنندۀ وضعيتی است كه در آن ايران، فاقد هرگونه اتحادی طبيعی با ابرقدرتی جهانی يا قدرتی بزرگ است؛ فقدانی كه با پيروزی انقلاب اسلامی، بحران گروگانگيری و در نهايت جنگی خونين و طولانی با عراق و تحریمهای همهجانبۀ آمریکا بيش از پيش تشديد شد. دفاعِ هشت ساله از وطن آن هم در برابر عراق بعثی كه هر دو ابرقدرتِ دوران جنگِ سرد برای نخستین و واپسین بار از يکسوی ميدانِ نبرد، پشتيبانی میكردند، تنهايی استراتژيک ايران را نشان میدهد.
🔴 دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 معرفی کتابِ «تنهایی استراتژیکِ ایران؛ از مخمصۀ ژئوپلتیک تا بحران هستهای» نویسنده: محیالدین مصباحی - گردآوری و مترجم: علی نعمتپور 🔴 «کشوری که مرزهای آن خاکریزِ دفاعی آن است، باید به درونِ خود تکیه کند.» ✍️ آرش رئیسینژاد ایران نخستین دولتِ تاریخی است…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 مبتكر بودن در معادلات ژئوپلتيكى منطقهای
✍️ امین ترفع، سرپرست مرکز امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی با انتشار ویدئوی فوق در صفحۀ مجازی خود نوشت:
مبتكر بودن در معادلات ژئوپلتيكى منطقهای در دورانی كه تنهايی استراتژيک ايران بيش از هر زمان ديگر خودنمايی میكند، ضرورتی حياتی برای كشور است. بیترديد با مدلهای مرسومِ قبلی، ديگر نمیتوان با رخدادهای ژئوپلتيکِ جديد در منطقه از جمله «کریدور زنگزور» مواجه شد و حتماً ترتيباتِ امنيتی و اقتصادی جديدی برای اين مواجهه لازم است. در اين چند دقيقه كوشيدم بخشی از اين پيچيدگى را در قالبِ كلمات به تصوير بكشم.
@IranDel_Channel
💢
✍️ امین ترفع، سرپرست مرکز امور بینالملل وزارت راه و شهرسازی با انتشار ویدئوی فوق در صفحۀ مجازی خود نوشت:
مبتكر بودن در معادلات ژئوپلتيكى منطقهای در دورانی كه تنهايی استراتژيک ايران بيش از هر زمان ديگر خودنمايی میكند، ضرورتی حياتی برای كشور است. بیترديد با مدلهای مرسومِ قبلی، ديگر نمیتوان با رخدادهای ژئوپلتيکِ جديد در منطقه از جمله «کریدور زنگزور» مواجه شد و حتماً ترتيباتِ امنيتی و اقتصادی جديدی برای اين مواجهه لازم است. در اين چند دقيقه كوشيدم بخشی از اين پيچيدگى را در قالبِ كلمات به تصوير بكشم.
@IranDel_Channel
💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ایستاده به حرمتِ نامِ ایران
در جشنوارهای در چهارراه منصور تبریز در روز ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ خورشیدی، نوازندهای سرودِ میهنی «ای ایران» را نواخت و شهروندانِ تبریزی، ایستاده به این آهنگ گوش دادند.
نوازندۀ ویولن: منوچهر ابراهیمی
@IranDel_Channel
💢
در جشنوارهای در چهارراه منصور تبریز در روز ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ خورشیدی، نوازندهای سرودِ میهنی «ای ایران» را نواخت و شهروندانِ تبریزی، ایستاده به این آهنگ گوش دادند.
نوازندۀ ویولن: منوچهر ابراهیمی
@IranDel_Channel
💢
🔴 بایدن هم پیوست!
✍️ صابر گلعنبری
تاکنون سابقه نداشته است که رئیس جمهور آمریکا بیانیه مشترکی با همتای اماراتی خود امضا کند که در آن به مسئله جزایر سه گانه اشاره شده باشد. اما سهشنبه این اتفاق افتاد؛ البته این دومین امضای آمریکا پس از اقدام مشابه آنتونی بلینکن در سال گذشته است.
پس از این که امارات امضای مقامات چین و روسیه را به پای چنین بیانیههای مشترکی کشاند، امضای جو بایدن رئیس جمهور آمریکا را هم زیر بیانیهای مشابه نشاند.
همراهی شرق و غرب با موضع امارات هم قدرت نرم این کشور و نیز درهمتنیدگی منافع با قدرتهای شرق و غرب را نشان میدهد که چنین همراهیهایی از الزامات آن است.
به هر حال، اقتصاد فربه امارات با حجم تجارت خارجی غیرنفتی بیش از یک تریلیون دلار، سرمایهگذاریهای کلان در شرق و غرب و تبدیل شدن به ببر اقتصادی در منطقه، نفوذ نرم گستردهای در کانونهای قدرت جهان با برگردانی ژئوپلیتیک به آن بخشیده است.
به نظر میرسد که امارات راه چاره مواجهه با اقدامات ایران در این سه جزیره در سالهای اخیر را در راهاندازی کمپینی دیپلماتیک با امضای سران و مقامات کشورها دیده است.
امارات در بیانیههای مشترک خود با کشورهای دیگر با دو متن متفاوت به مسئله جزایر سه گانه اشاره میکند. در بیانیههای شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب یا بیانیههای دو جانبه امارات با دول عربی معمولاً از واژههای چون «اشغال جزایر سه گانه» استفاده میشود و ابوظبی در بیانیههای میان عربی، مواضع خود را به شکلی صریحتر و تندتر بیان میکند.
اما در بیانیهها با طرفهای غیر عرب، چه چین و روسیه و چه آمریکا هوشمندانه و هدفمند، متنی را به کار میبرد که ظاهری حقوقی و محکمهپسند دارد و چه بسا کشورها حرجی در امضای آن نبینند، اما در باطن آن تأکیدی بر موضع امارات و تشکیک در موضع ایران نهفته است.
این متن خواستار حل و فصل مسالمتآمیز مسئله جزایر سهگانه از طریق مذاکرات دو جانبه یا از مسیر دیوان کیفری دادگستری بر اساس قواعد حقوق بینالملل از جمله منشور سازمان ملل است.
البته فکر نکنم دیگر در جهان کشوری باشد که از موضع ایران آگاه نباشد و امضای بیانیههای مشترک و همسویی با امارات در مسئله جزایر سهگانه از روی ناآگاهی نیست.
اکنون پرسش این است که چرا عالیترین مقام آمریکا هم به این کمپین اماراتی پیوسته است؟ این مسئله چه ارتباطی با اعلام امارات به عنوان شریک اصلی آمریکا در حوزه دفاعی دارد؟ هم اکنون امارات دومین شریک اصلی دفاعی آمریکا در جهان بعد از هند و نخستین در خاورمیانه است. یا چه ارتباطی به روابط تنگاتنگ ابوظبی و تلآویو دارد؟ هر چه هست امارات جایگاه ویژهای در دکترین خاورمیانهای آمریکا پیدا کرده است.
@IranDel_Channel
💢
🔴 بایدن هم پیوست!
✍️ صابر گلعنبری
تاکنون سابقه نداشته است که رئیس جمهور آمریکا بیانیه مشترکی با همتای اماراتی خود امضا کند که در آن به مسئله جزایر سه گانه اشاره شده باشد. اما سهشنبه این اتفاق افتاد؛ البته این دومین امضای آمریکا پس از اقدام مشابه آنتونی بلینکن در سال گذشته است.
پس از این که امارات امضای مقامات چین و روسیه را به پای چنین بیانیههای مشترکی کشاند، امضای جو بایدن رئیس جمهور آمریکا را هم زیر بیانیهای مشابه نشاند.
همراهی شرق و غرب با موضع امارات هم قدرت نرم این کشور و نیز درهمتنیدگی منافع با قدرتهای شرق و غرب را نشان میدهد که چنین همراهیهایی از الزامات آن است.
به هر حال، اقتصاد فربه امارات با حجم تجارت خارجی غیرنفتی بیش از یک تریلیون دلار، سرمایهگذاریهای کلان در شرق و غرب و تبدیل شدن به ببر اقتصادی در منطقه، نفوذ نرم گستردهای در کانونهای قدرت جهان با برگردانی ژئوپلیتیک به آن بخشیده است.
به نظر میرسد که امارات راه چاره مواجهه با اقدامات ایران در این سه جزیره در سالهای اخیر را در راهاندازی کمپینی دیپلماتیک با امضای سران و مقامات کشورها دیده است.
امارات در بیانیههای مشترک خود با کشورهای دیگر با دو متن متفاوت به مسئله جزایر سه گانه اشاره میکند. در بیانیههای شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب یا بیانیههای دو جانبه امارات با دول عربی معمولاً از واژههای چون «اشغال جزایر سه گانه» استفاده میشود و ابوظبی در بیانیههای میان عربی، مواضع خود را به شکلی صریحتر و تندتر بیان میکند.
اما در بیانیهها با طرفهای غیر عرب، چه چین و روسیه و چه آمریکا هوشمندانه و هدفمند، متنی را به کار میبرد که ظاهری حقوقی و محکمهپسند دارد و چه بسا کشورها حرجی در امضای آن نبینند، اما در باطن آن تأکیدی بر موضع امارات و تشکیک در موضع ایران نهفته است.
این متن خواستار حل و فصل مسالمتآمیز مسئله جزایر سهگانه از طریق مذاکرات دو جانبه یا از مسیر دیوان کیفری دادگستری بر اساس قواعد حقوق بینالملل از جمله منشور سازمان ملل است.
البته فکر نکنم دیگر در جهان کشوری باشد که از موضع ایران آگاه نباشد و امضای بیانیههای مشترک و همسویی با امارات در مسئله جزایر سهگانه از روی ناآگاهی نیست.
اکنون پرسش این است که چرا عالیترین مقام آمریکا هم به این کمپین اماراتی پیوسته است؟ این مسئله چه ارتباطی با اعلام امارات به عنوان شریک اصلی آمریکا در حوزه دفاعی دارد؟ هم اکنون امارات دومین شریک اصلی دفاعی آمریکا در جهان بعد از هند و نخستین در خاورمیانه است. یا چه ارتباطی به روابط تنگاتنگ ابوظبی و تلآویو دارد؟ هر چه هست امارات جایگاه ویژهای در دکترین خاورمیانهای آمریکا پیدا کرده است.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🎥 سید حسن تقیزاده تبریزی: در حیاتِ سیاسی و زندگی خصوصی من، دو چیز برایم مقدس است؛ اول رنگهای سهگانۀ سبز و سپید و قرمز و دیگر همسرم
✍️ برگرفته از صفحه «آذربایجان، جزء لاینفک ایران»
امروز پنجم مهر ماه، صد و چهل و ششمین سالروز تولد سید حسن تقیزاده از رهبران ملیگرای نهضت مشروطه در سال ۱۲۵۷ [خورشیدی] است.
اگر مروری بر زندگی طوفانی تقیزاده داشته باشیم، او تا پایان عمر درگیر با میراث مشروطیت و نوگرایی جامعه ایران از طریق گام برداشتن در مسیر ترقی و تجددخواهی بود. برای تقیزاده مشروطیت یعنی خواستِ قانون که تأسیس مجلس به همراه داشت، تا پایان عمر نیز به ضروتِ حفظ مجلس قانونگذاری و تأثیرگذاری آن در ساختار قدرت سیاسی تأکید میکرد.
تقیزاده از همان آغاز جنبش مشروطهخواهی به دنبال آزادی سیاسی و اجتماعی بود. او اعتقاد داشت نباید ملتی را به این بهانه که رشد ندارد و ممکن است از آزادی سوءاستفاده کند و هرج و مرج برپا سازد، از آزادی محروم کرد.
در کنار آزادی او به برابری اعتقاد داشت، تأکید بر خواست قانون، تحقق برابری را امکانپذیر میکرد و این برابری در باور تقیزاده یعنی همه فارغ از ویژگیها از ملیت تا قومیت و ایدئولوژی در برابر قانون یکسان هستند.
در آخر مشروطیت برای تقیزاده نفی استبداد بود؛ استبدادی که هر شکلی از تداوم آن، امکان جمهوریتِ مردم را با تمامِ تکثر آن در سازوکار قدرت ناممکن میکند.
همه آنچه که تقیزاده در طول ۹۱ سال زندگی خود بر اهمیت دستیابی به آنها برای انسان ایرانی و جامعه ایران پافشاری میکرد، دقیقاً امروز نیز اهمیت خود را نه تنها از دست ندادهاند، بلکه تلاش برای دستیابی به آنها بیش از پیش جانانه پررنگ شده است.
ما امروز نیز همچنان در نظم مشروطیت به سر میبریم؛ به دنبال آزادی و برابری و حاکمیت قانون مبتنی بر بازیگری و تآثیرگذاری عموم مردم در آن هستیم و بنا داریم با حرکت در مسیر ترقی، امکان زیست بهتر و متفاوت با آنچه که تا به امروز تجربه کردهایم را متحقق سازیم.
زندگی طوفانی تقیزاده به درستی زندگی جامعه ایران از مشروطیت تا به امروز است، که پستی و بلندیهای بسیاری را پشت سرگذاشته و میگذارد تا در نهایت به آنچه که تقیزاده نیز به آن باور داشت یعنی «زندگانی نو انسان ایرانی در عقلانیت و آزادی و برابری» دست یابد.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
✍️ برگرفته از صفحه «آذربایجان، جزء لاینفک ایران»
امروز پنجم مهر ماه، صد و چهل و ششمین سالروز تولد سید حسن تقیزاده از رهبران ملیگرای نهضت مشروطه در سال ۱۲۵۷ [خورشیدی] است.
اگر مروری بر زندگی طوفانی تقیزاده داشته باشیم، او تا پایان عمر درگیر با میراث مشروطیت و نوگرایی جامعه ایران از طریق گام برداشتن در مسیر ترقی و تجددخواهی بود. برای تقیزاده مشروطیت یعنی خواستِ قانون که تأسیس مجلس به همراه داشت، تا پایان عمر نیز به ضروتِ حفظ مجلس قانونگذاری و تأثیرگذاری آن در ساختار قدرت سیاسی تأکید میکرد.
تقیزاده از همان آغاز جنبش مشروطهخواهی به دنبال آزادی سیاسی و اجتماعی بود. او اعتقاد داشت نباید ملتی را به این بهانه که رشد ندارد و ممکن است از آزادی سوءاستفاده کند و هرج و مرج برپا سازد، از آزادی محروم کرد.
در کنار آزادی او به برابری اعتقاد داشت، تأکید بر خواست قانون، تحقق برابری را امکانپذیر میکرد و این برابری در باور تقیزاده یعنی همه فارغ از ویژگیها از ملیت تا قومیت و ایدئولوژی در برابر قانون یکسان هستند.
در آخر مشروطیت برای تقیزاده نفی استبداد بود؛ استبدادی که هر شکلی از تداوم آن، امکان جمهوریتِ مردم را با تمامِ تکثر آن در سازوکار قدرت ناممکن میکند.
همه آنچه که تقیزاده در طول ۹۱ سال زندگی خود بر اهمیت دستیابی به آنها برای انسان ایرانی و جامعه ایران پافشاری میکرد، دقیقاً امروز نیز اهمیت خود را نه تنها از دست ندادهاند، بلکه تلاش برای دستیابی به آنها بیش از پیش جانانه پررنگ شده است.
ما امروز نیز همچنان در نظم مشروطیت به سر میبریم؛ به دنبال آزادی و برابری و حاکمیت قانون مبتنی بر بازیگری و تآثیرگذاری عموم مردم در آن هستیم و بنا داریم با حرکت در مسیر ترقی، امکان زیست بهتر و متفاوت با آنچه که تا به امروز تجربه کردهایم را متحقق سازیم.
زندگی طوفانی تقیزاده به درستی زندگی جامعه ایران از مشروطیت تا به امروز است، که پستی و بلندیهای بسیاری را پشت سرگذاشته و میگذارد تا در نهایت به آنچه که تقیزاده نیز به آن باور داشت یعنی «زندگانی نو انسان ایرانی در عقلانیت و آزادی و برابری» دست یابد.
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
ایراندل | IranDel
🔴 کارگاه شاهنامهخوانی تبریز نشستِ یکصد و هفتم آموزگار: جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه زمان: شنبه ۱۷ شهریور ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷ مکان: تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان…
🔴 کارگاه شاهنامهخوانی تبریز
نشستِ یکصد و هشتم
آموزگار:
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
زمان:
شنبه ۷ مهر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
مکان:
تبریز، خیابان شریعتی شمالی، جنب هتل آذربایجان، کافهکتاب کیکاووس
شرکت برای عموم آزاد و رایگان است.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
نشستِ یکصد و هشتم
آموزگار:
جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
زمان:
شنبه ۷ مهر ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۷
مکان:
تبریز، خیابان شریعتی شمالی، جنب هتل آذربایجان، کافهکتاب کیکاووس
شرکت برای عموم آزاد و رایگان است.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
Forwarded from ایراندل | IranDel
🔴 داستان بازدارندگی
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
بازدارندگی یا deterrence از جنگ سرد تاکنون، مبنای عملِ استراتژی کشورها بوده [است].
بازدارندگی به کاربرد مجموعهای از تهدیدها برای قانع کردنِ رقیب به عدمِ انجام یک عملِ نامطلوب اشاره دارد. خط قرمزی را ترسیم کرده و تهدید میکند که گذر از آن به برخورد سخت با رقیب میانجامد.
بازدارندگی، نقطه مقابل وادارندگی یا compellence که اشاره به استفاده از تهدید برای قانع کردنِ حریف به عقبنشینی از انجام عملی نامطلوب دارد. یکی از مهمترین نمودهای وادارندگی، دیپلماسی اجبار یا coercive diplomacy است که میتواند شامل جنگِ (آزادسازی کویت) یا تحریم (علیه ایران) باشد.
بازدارندگی و وادارندگی هر دو بخشی از اجبار یا coercion هستند. اجبار به معنای کنترلِ رفتارِ دیگری با استفاده از تهدید به کاربرد زور است.
بازدارندگی از زور برای جلوگیری از [یک عمل] و وادارندگی برای ترغیب به یک عمل استفاده میکند. بیاد داشته باشید که بنیانِ پنهانِ سیاست، کاربرد زور است و بس!
بازدارندگی با توانِ ضربهی دوم، درهمتنیده است که به تواناییِ پاسخِ قطعی به حمله اشاره دارد. بدون چنین قابلیتی نمیتوان در برابر حملهی بزرگِ اولیه، بازدارندگی داشت. در جنگ سرد، بازدارندگی بر پایه سهگانهی بمبافکن استراتژیک، موشکِ بالستیک قارهپیما و موشک پرتابی از زیردریایی استوار بود.
نظریه بازدارندگی بر چهار ستون استوار است: عقلانیت که خواهناخواه حریف را عقلانی فرض میکند؛ تناسب که به متناسب بودنِ خطر و کاربردِ زور علیه آن ارتباط دارد؛ عدم قطعیت که نشان میدهد بازدارندگی هیچگاه ۱۰۰٪ نیست؛ و مهمتر از همه، اعتبار که نشان میدهد تهدید به کاربردِ زور، صرفاً بلوف نیست.
بازدارندگی میتواند بازدارندگی ویژه باشد که درباره یک تهدید مشخص است و بازدارندگی عمومی باشد که به تهدیدِ بالقوه اشاره دارد.
همچنین، بازدارندگی میتواند بازدارندگی فوری باشد که مرتبط با تهدیدِ آنی است و میتواند بازدارندگی عمومی باشد که مربوط به تهدیدات در شرایطِ غیر بحرانی است.
در تقسیمبندی دیگر، بازدارندگی مستقیم که مربوط به دفاع از قلمرو یک کشور است در برابر بازدارندگی مُوَسَع (Extended Deterrence) که مرتبط با آن قلمرو متحدین آن کشور است.
سرانجام بازدارندگی بیشینه در برابر بازدارندگی کمینه است که به میزانِ زرادخانهی سلاحهای استراتژیک اشاره دارد.
از جنگ سرد تاکنون دو نوع بازدارندگی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته [است]: بازدارندگی بیشینه که مبنای رقابتِ تسلیحات هستهای شده و بازدارندگی موسع که دینامیک اتحادها میان ابرقدرتها و اقمارشان را توضیح میداد. با این حال، دو پرسش بنیادین است که بازدارندگی هنوز راهحلی برای آن ندارد.
پرسش اول که از سوی [ژنرال] دوگل مطرح شد این است که آیا آمریکا حاضر است برای جلوگیری از تهدیدِ بمبارانِ پاریس توسط شوروی، مسکو را تهدید به بمباران کند؟ وی بازدارندگی موسع آمریکا را معتبر نمیدید، چرا که آمریکا با این کار شهرهای خود را در خطر قرار میداد. همین امر باعث هستهای شدن فرانسه شد.
پرسش دوم درباره شرایط پیشینی پسینی یا Ex ante Ex post است. این شرایط برآمده از ناتوانی در جذبِ حملهی بزرگ اولیه است. مثلاً اگر حملهای انجام گیرد که ۷۰٪ توان هجومی کشور از میان رفت، آیا عاقلانه است که با توانِ باقیمانده ضربهی متقابل نشان داد؟ اگر پاسخی هم نباشد که بازدارندگی نیست.
این پرسش به ویژه برای کشورهایِ فاقد توانِ هستهای که از سوی رقیبی هستهای تهدید میشوند بیش از پیش حیاتی است. برای سالها پاسخی برای این مسئله یافت نمیشد تا آنکه توماس شلینگ با الهام از «سیاست رفتن به لبه پرتگاه» brinkmanship پاسخی تا حدودی معتبر برای روانشناسی بازدارندگی یافت.
او با الهام از بازی جوجهای یا Chicken Game كه در آن دو حریف، تمایلی به تسلیم در برابر دیگری ندارد، نشان داد چگونه یک بازیگر میتواند با تکیه بر رفتار غیرعقلانی به اهدافِ عقلانی دست یابد. رقابت دو راننده که در جادهای تنگ سرشاخ شده و هر کس وا دهد بازنده تلقی میشد را تصور کنید.
بنیان این نگاه بر اهمیت مهارناپذیری ریسک (Threat that leaves something to chance) استوار است. همین مفهوم است که جای تهدیدکننده و تهدیدشونده را عوض میکند. اگر عقلانیت از مفروضهای بازدارندگی است، پس بازیگری پیروز است که بتواند با ایجاد شرایط غیرعقلانی به اهدافِ عقلانی دست یابد!
جای شگفتی نیست که در بحرانهای جاری، از یکسو، ضعیف، توانایی به چالش کشیدن قوی را دارد و از دیگر سو، قوی با تهدید به تصاعدِ تنش میتواند ضعیف را رام سازد. با این حال، شرایط همواره شکننده خواهد بود چرا مرز مشخصی میان بلوف و رفتارِ غیرعقلانی نیست و جنگ از دل چنین ابهامی پدید میآید!
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستان بازدارندگی
✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
بازدارندگی یا deterrence از جنگ سرد تاکنون، مبنای عملِ استراتژی کشورها بوده [است].
بازدارندگی به کاربرد مجموعهای از تهدیدها برای قانع کردنِ رقیب به عدمِ انجام یک عملِ نامطلوب اشاره دارد. خط قرمزی را ترسیم کرده و تهدید میکند که گذر از آن به برخورد سخت با رقیب میانجامد.
بازدارندگی، نقطه مقابل وادارندگی یا compellence که اشاره به استفاده از تهدید برای قانع کردنِ حریف به عقبنشینی از انجام عملی نامطلوب دارد. یکی از مهمترین نمودهای وادارندگی، دیپلماسی اجبار یا coercive diplomacy است که میتواند شامل جنگِ (آزادسازی کویت) یا تحریم (علیه ایران) باشد.
بازدارندگی و وادارندگی هر دو بخشی از اجبار یا coercion هستند. اجبار به معنای کنترلِ رفتارِ دیگری با استفاده از تهدید به کاربرد زور است.
بازدارندگی از زور برای جلوگیری از [یک عمل] و وادارندگی برای ترغیب به یک عمل استفاده میکند. بیاد داشته باشید که بنیانِ پنهانِ سیاست، کاربرد زور است و بس!
بازدارندگی با توانِ ضربهی دوم، درهمتنیده است که به تواناییِ پاسخِ قطعی به حمله اشاره دارد. بدون چنین قابلیتی نمیتوان در برابر حملهی بزرگِ اولیه، بازدارندگی داشت. در جنگ سرد، بازدارندگی بر پایه سهگانهی بمبافکن استراتژیک، موشکِ بالستیک قارهپیما و موشک پرتابی از زیردریایی استوار بود.
نظریه بازدارندگی بر چهار ستون استوار است: عقلانیت که خواهناخواه حریف را عقلانی فرض میکند؛ تناسب که به متناسب بودنِ خطر و کاربردِ زور علیه آن ارتباط دارد؛ عدم قطعیت که نشان میدهد بازدارندگی هیچگاه ۱۰۰٪ نیست؛ و مهمتر از همه، اعتبار که نشان میدهد تهدید به کاربردِ زور، صرفاً بلوف نیست.
بازدارندگی میتواند بازدارندگی ویژه باشد که درباره یک تهدید مشخص است و بازدارندگی عمومی باشد که به تهدیدِ بالقوه اشاره دارد.
همچنین، بازدارندگی میتواند بازدارندگی فوری باشد که مرتبط با تهدیدِ آنی است و میتواند بازدارندگی عمومی باشد که مربوط به تهدیدات در شرایطِ غیر بحرانی است.
در تقسیمبندی دیگر، بازدارندگی مستقیم که مربوط به دفاع از قلمرو یک کشور است در برابر بازدارندگی مُوَسَع (Extended Deterrence) که مرتبط با آن قلمرو متحدین آن کشور است.
سرانجام بازدارندگی بیشینه در برابر بازدارندگی کمینه است که به میزانِ زرادخانهی سلاحهای استراتژیک اشاره دارد.
از جنگ سرد تاکنون دو نوع بازدارندگی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته [است]: بازدارندگی بیشینه که مبنای رقابتِ تسلیحات هستهای شده و بازدارندگی موسع که دینامیک اتحادها میان ابرقدرتها و اقمارشان را توضیح میداد. با این حال، دو پرسش بنیادین است که بازدارندگی هنوز راهحلی برای آن ندارد.
پرسش اول که از سوی [ژنرال] دوگل مطرح شد این است که آیا آمریکا حاضر است برای جلوگیری از تهدیدِ بمبارانِ پاریس توسط شوروی، مسکو را تهدید به بمباران کند؟ وی بازدارندگی موسع آمریکا را معتبر نمیدید، چرا که آمریکا با این کار شهرهای خود را در خطر قرار میداد. همین امر باعث هستهای شدن فرانسه شد.
پرسش دوم درباره شرایط پیشینی پسینی یا Ex ante Ex post است. این شرایط برآمده از ناتوانی در جذبِ حملهی بزرگ اولیه است. مثلاً اگر حملهای انجام گیرد که ۷۰٪ توان هجومی کشور از میان رفت، آیا عاقلانه است که با توانِ باقیمانده ضربهی متقابل نشان داد؟ اگر پاسخی هم نباشد که بازدارندگی نیست.
این پرسش به ویژه برای کشورهایِ فاقد توانِ هستهای که از سوی رقیبی هستهای تهدید میشوند بیش از پیش حیاتی است. برای سالها پاسخی برای این مسئله یافت نمیشد تا آنکه توماس شلینگ با الهام از «سیاست رفتن به لبه پرتگاه» brinkmanship پاسخی تا حدودی معتبر برای روانشناسی بازدارندگی یافت.
او با الهام از بازی جوجهای یا Chicken Game كه در آن دو حریف، تمایلی به تسلیم در برابر دیگری ندارد، نشان داد چگونه یک بازیگر میتواند با تکیه بر رفتار غیرعقلانی به اهدافِ عقلانی دست یابد. رقابت دو راننده که در جادهای تنگ سرشاخ شده و هر کس وا دهد بازنده تلقی میشد را تصور کنید.
بنیان این نگاه بر اهمیت مهارناپذیری ریسک (Threat that leaves something to chance) استوار است. همین مفهوم است که جای تهدیدکننده و تهدیدشونده را عوض میکند. اگر عقلانیت از مفروضهای بازدارندگی است، پس بازیگری پیروز است که بتواند با ایجاد شرایط غیرعقلانی به اهدافِ عقلانی دست یابد!
جای شگفتی نیست که در بحرانهای جاری، از یکسو، ضعیف، توانایی به چالش کشیدن قوی را دارد و از دیگر سو، قوی با تهدید به تصاعدِ تنش میتواند ضعیف را رام سازد. با این حال، شرایط همواره شکننده خواهد بود چرا مرز مشخصی میان بلوف و رفتارِ غیرعقلانی نیست و جنگ از دل چنین ابهامی پدید میآید!
#توییت_خوانی
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🔴 اسراییل بسترساز کدام ایده در منطقه است؟
✍️ سهند ایرانمهر
نقشهای که نتانیاهو هنگام سخنرانی در سازمان ملل به دست گرفت دورنمای اقدامات نظامی این روزهای اسراییل است. نقشهای که در آن اسراییل بستر جغرافیای جدیدی را فراهم میکند که اثری از حزبالله [لبنان] نیست، حماس از میان رفته و غزه عملاً تحت اداره اسراییل است. ( نتانیاهو نام نقشه را نقشۀ برکت گذاشته بود.)
بر این اساس اهداف بعدی اسراییل، نیروهای همسو با [جمهوری اسلامی] ایران در عراق و سوریه و یمن و احتمالاً ایران هستند که نتانیاهو در نقشهای با عنوان «لعنت» از آن نام برد. نقشه (در تصویر) در واقع همان کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا (IMEC) است، طرحی استراتژیک برای تقویت ارتباطات و تجارت بین آسیا، خاورمیانه و اروپا که در نشست گروه ۲۰ در سال ۲۰۲۳ [میلادی] معرفی شد (شامل هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اسرائیل و تعدادی از کشورهای اروپایی با پشتیبانی قاطع آمریکا با هدف ایجاد شبکهای از خطوط ریلی و مسیرهای دریایی که زمان حملونقل بین هند و اروپا را حدود ۴۰٪ کاهش میدهد.)
اجرایی شدن این طرح تلاش برای منزوی کردن کامل ایران (خارج شدن از کریدورهای مهم ارتباطی)، دور زدن روسیه، تقویت هند در برابر چین و کاستن از اهمیتِ طرح چین «کمربندِ جادۀ ابریشمِ نو» و افزودن کشورهای عربِ خلیجفارس به منظومۀ تحت حمایتِ آمریکا با نقشآفرینی اسراییل است.
اینکه این نقشه همانگونه که اسراییل و آمریکا میخواهند، تجسم عینی خواهد یافت یا نه، به نتیجۀ تهاجمِ نظامی اسراییل در این روزها بستگی دارد و به همین دلیل است که تحلیلگران مبدأ آن را چیزی فراتر از حملۀ اکتبر یا محدود به حماس و حزبالله میدانند. از این منظر هدف قرار دادنِ رهبر حزبالله عملاً راهحل دیپلماسی و مذاکره یا گره زدن سرنوشتِ جنگ به آزادی گروگانها را به امری سادهاندیشانه تقلیل میدهد.
🔴 پینوشت:
بازنشرِ یک یادداشت به معنای تأیید کلِّ محتوای آن و تأییدِ تمام مواضعِ نویسندۀ یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 اسراییل بسترساز کدام ایده در منطقه است؟
✍️ سهند ایرانمهر
نقشهای که نتانیاهو هنگام سخنرانی در سازمان ملل به دست گرفت دورنمای اقدامات نظامی این روزهای اسراییل است. نقشهای که در آن اسراییل بستر جغرافیای جدیدی را فراهم میکند که اثری از حزبالله [لبنان] نیست، حماس از میان رفته و غزه عملاً تحت اداره اسراییل است. ( نتانیاهو نام نقشه را نقشۀ برکت گذاشته بود.)
بر این اساس اهداف بعدی اسراییل، نیروهای همسو با [جمهوری اسلامی] ایران در عراق و سوریه و یمن و احتمالاً ایران هستند که نتانیاهو در نقشهای با عنوان «لعنت» از آن نام برد. نقشه (در تصویر) در واقع همان کریدور اقتصادی هند - خاورمیانه - اروپا (IMEC) است، طرحی استراتژیک برای تقویت ارتباطات و تجارت بین آسیا، خاورمیانه و اروپا که در نشست گروه ۲۰ در سال ۲۰۲۳ [میلادی] معرفی شد (شامل هند، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اسرائیل و تعدادی از کشورهای اروپایی با پشتیبانی قاطع آمریکا با هدف ایجاد شبکهای از خطوط ریلی و مسیرهای دریایی که زمان حملونقل بین هند و اروپا را حدود ۴۰٪ کاهش میدهد.)
اجرایی شدن این طرح تلاش برای منزوی کردن کامل ایران (خارج شدن از کریدورهای مهم ارتباطی)، دور زدن روسیه، تقویت هند در برابر چین و کاستن از اهمیتِ طرح چین «کمربندِ جادۀ ابریشمِ نو» و افزودن کشورهای عربِ خلیجفارس به منظومۀ تحت حمایتِ آمریکا با نقشآفرینی اسراییل است.
اینکه این نقشه همانگونه که اسراییل و آمریکا میخواهند، تجسم عینی خواهد یافت یا نه، به نتیجۀ تهاجمِ نظامی اسراییل در این روزها بستگی دارد و به همین دلیل است که تحلیلگران مبدأ آن را چیزی فراتر از حملۀ اکتبر یا محدود به حماس و حزبالله میدانند. از این منظر هدف قرار دادنِ رهبر حزبالله عملاً راهحل دیپلماسی و مذاکره یا گره زدن سرنوشتِ جنگ به آزادی گروگانها را به امری سادهاندیشانه تقلیل میدهد.
🔴 پینوشت:
بازنشرِ یک یادداشت به معنای تأیید کلِّ محتوای آن و تأییدِ تمام مواضعِ نویسندۀ یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🔴 داستان زنگزور ✍️ آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل در رشتهتوییتی نوشت: جاده گوریس - قاپان در سیونیک [ارمنستان]؛ جادهای که پس از پیروزی باکو در جنگِ دوم قرهباغ، دسترسی ایران به ایروان [پایتختِ ارمنستان] را با مشکل مواجه ساخته [است]. باکو بدون…
🔴 رقابت زیرساختی در غرب آسیا
✍️ آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
نبرد در غرب آسیا درهمتنیده با رقابتِ زیرساختی شده؛ این بدین معناست که نمایش قدرت در منطقه در وعدۀ توسعه دیده میشود. اهمیت مفهومِ ژئوپلیتیکِ کریدور در منطقه، روزبهروز پررنگ شده تا جایی که جنگِ کریدوری بر زبان رهبران، جاری خواهد شد. سه سال پیش در کتابم و سالی پیش در اینجا (فضای مجازی) اشارتی داشتم!
به کریدورِ عربمد در تصویر راست و جبهۀ مقاومت در تصویرِ چپ (در دستهای نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل) بنگرید؛ به نام گذاریهای معنادار چشم بدوزید:
برکت در راست و لعنت در چپ!
@IranDel_Channel
💢
✍️ آرش رئیسینژاد، دکترای روابط بینالملل
نبرد در غرب آسیا درهمتنیده با رقابتِ زیرساختی شده؛ این بدین معناست که نمایش قدرت در منطقه در وعدۀ توسعه دیده میشود. اهمیت مفهومِ ژئوپلیتیکِ کریدور در منطقه، روزبهروز پررنگ شده تا جایی که جنگِ کریدوری بر زبان رهبران، جاری خواهد شد. سه سال پیش در کتابم و سالی پیش در اینجا (فضای مجازی) اشارتی داشتم!
به کریدورِ عربمد در تصویر راست و جبهۀ مقاومت در تصویرِ چپ (در دستهای نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل) بنگرید؛ به نام گذاریهای معنادار چشم بدوزید:
برکت در راست و لعنت در چپ!
@IranDel_Channel
💢
Forwarded from ایراندل | IranDel
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 هشتم مهرماه، روز بزرگداشت مولوی
✍️ محمدرضا شفیعیکدکنی
«مثنوی معنوی حضرت مولانا بزرگترین حماسهٔ روحانی بشریّت است که خداوند برای جاودانه کردنِ فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است.»
محال است که شما یک صفحه از مثنوی را، برای نمونه، ده بار بخوانید و هر بار در نظر شما جلوهای دیگر نداشته باشد. این از معجزات این کتاب است، کتابی که نه آغازِ آن به شیوهٔ دیگرِ کتابها است و نه پایانِ آن. جای دیگری نوشته بودم انس و الفت با ادب عرفانی، اگر به حقیقت برای کسی حاصل شود، مثنوی را «به لحاظ صورت و فُرم نیز قویترین اثر زبان فارسی به شمار خواهد آورد.» نه اینکه بگوید معانیِ بسیار خوبی است، اما در شیوهٔ بیان یا صورت دارای ضعف و نقص است.
مثنوی ساختاری پیچیده و سیال دارد. بوطیقای روایت و قصّه، در آن، پیوسته شکل عوض میکند و به هیچروی قابل طبقهبندی نیست.
در ادبیات جهان برای هر مؤلفی میتوان فرمهای خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرمها طبقهبندی کرد الا مثنوی که مثل جریان رودخانه، هر لحظه به شکلی درمیآید.
🔴 ویدیوی پیوست:
مثنویخوانی استاد شجریان در آرامگاه مولانا
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
🔴 هشتم مهرماه، روز بزرگداشت مولوی
✍️ محمدرضا شفیعیکدکنی
«مثنوی معنوی حضرت مولانا بزرگترین حماسهٔ روحانی بشریّت است که خداوند برای جاودانه کردنِ فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است.»
محال است که شما یک صفحه از مثنوی را، برای نمونه، ده بار بخوانید و هر بار در نظر شما جلوهای دیگر نداشته باشد. این از معجزات این کتاب است، کتابی که نه آغازِ آن به شیوهٔ دیگرِ کتابها است و نه پایانِ آن. جای دیگری نوشته بودم انس و الفت با ادب عرفانی، اگر به حقیقت برای کسی حاصل شود، مثنوی را «به لحاظ صورت و فُرم نیز قویترین اثر زبان فارسی به شمار خواهد آورد.» نه اینکه بگوید معانیِ بسیار خوبی است، اما در شیوهٔ بیان یا صورت دارای ضعف و نقص است.
مثنوی ساختاری پیچیده و سیال دارد. بوطیقای روایت و قصّه، در آن، پیوسته شکل عوض میکند و به هیچروی قابل طبقهبندی نیست.
در ادبیات جهان برای هر مؤلفی میتوان فرمهای خاصی در نظر گرفت و حاصل آفرینش او را در آن فرمها طبقهبندی کرد الا مثنوی که مثل جریان رودخانه، هر لحظه به شکلی درمیآید.
🔴 ویدیوی پیوست:
مثنویخوانی استاد شجریان در آرامگاه مولانا
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
🔴 یازده سپتامبرِ هفت اکتبر!
[ آیا حق داریم درباره عملیاتِ طوفانالاقصی سوال مطرح کنیم؟ ]
✍️ مهدی تدینی
آیا زمان آن نرسیده است که ما هم اجازه داشته باشیم دربارۀ عملیات هفتم اکتبر سؤال کنیم؟ آیا زمان آن نرسیده است بپرسیم عملیات هفتم اکتبر را دقیقاً چه کسانی با چه انگیزهای برنامهریزی و اجرا کردند؟ فقط یک هفته به سالگرد عملیاتِ هفت اکتبر مانده و هیچ یک از فرماندهان حماس و حزبالله بر کرسی فرماندهی خود نماندهاند. فضای رسمی حاکم بر کشور، جو مطلقاً تبلیغاتی رسانههای رسمی و تکصدایی محض موجود در مسئلۀ فلسطین چنان بلند است که هیچ صدای دیگری نه مجال شنیده شدن دارد و نه اجازۀ طرح و بحث. اما دقیقهای هم به ما فرصت دهید حرفی بزنیم!
اسرائیل محلِّ دقیقِ اقامتِ هنیه در تهران را میدانست (از مباحث عملیاتی سر درنمیآورم که نظر دهم). مکان و ساعت جلسۀ فرماندهان ایرانی در کنسولگری ایران در دمشق را میدانسته است. دربارۀ پیجرها فقط انگشت حیرت به دهان گرفتهایم که سطحِ نفوذ تا چه حد میتوانسته است باشد که چنین محالی ممکن شود. علاوه بر نمونههای متعدد دیگر - مانند حمله به جلسۀ فرماندهان رضوان - که میتوان ذکر کرد، در آخرین و بزرگترین مورد، اسرائیل میدانسته است سیدحسن نصرالله چه ساعتی کجا حضور مییابد. اجازه داریم دست از دهان عقل سلیم برداریم و بپرسیم چطور ممکن بوده است نهادهای امنیتی اسرائیل که چنین اطلاعات دقیقی را در امنیتیترین سطح میتوانستهاند کسب کنند، از قضا از عملیات هفتم اکتبر هیچ چیز نمیدانستهاند؟!
دقیقهای از تبلیغ - که بخش طبیعی هر جنگی است، اما آفت تحلیل است - فاصله بگیرید، و خود قضاوت کنید آیا این تناقض، عقل را نمیآزارد؟ عملیات هفتم اکتبر بسیاری چون مرا بهتزده کرده بود، چون دقیقاً پرسشم این بود که «خب! فردا چه؟» یک سال گذشت و دیدیم چه فرداهایی در پیش بود. شخصاً اعتقاد داشتم - و هنوز اعتقاد دارم - طراحان و مجریان عملیات هفتم اکتبر نه حزبالله و نه جمهوری اسلامی را در جریان عملیاتشان قرار داده بودند و یقین دارم اگر هر یک از این دو، مطلع بودند مانع آن میشدند، زیرا آشکار بود این عملیات تلهای میشود برای حزبالله (و طبعاً حزبالله هم تلهای برای به واکنش کشاندن جمهوری اسلامی). سالها بود که درگیری حزبالله و اسرائیل در چنین ابعادی به احتمالی بسیار کمرنگ بدل شده بود. فقط چیزی چون هفتم اکتبر و واکنش اسرائیل - که همان صبح هفتم اکتبر هم انتظار آن میرفت - میتوانست چنین تنشی میان حزبالله و اسرائیل پدید آورد.
چه حزبالله و چه جمهوری اسلامی آشکارا «جنگپرهیزی» پیشه کرده بودند. حزبالله بیشتر قصد داشت نشان دهد بیتفاوت نیست، اما قصد جنگ هم نداشت. در آخرین سخنرانی نصرالله مسجل شد حزبالله قصد جنگ ندارد (آن هم با وضعیتِ پساپیجری) و فقط گفت اگر حملۀ زمینی صورت گیرد جنگ خواهند کرد و گفت تا زمانی که غزه درگیر است، به حملات راکتی ادامه خواهند داد. اما این «جنگپرهیزی» نصرالله دقیقاً همان پیامی بود که اسرائیل منتظر شنیدنش بود و وارد شدیدترین فازِ حملات خود شد. اما حقیقت این است که کار دیگری هم نمیشد کرد؛ حزبالله یک سازمانِ قومی ـ مذهبی است و پاسخگویی به دیگر بخشهای مردم لبنان - که جنگ دامان آنها را هم میگیرد - برایش از جنگ با اسرائیل سختتر است.
خلاصه اینکه فقط چیزی چون «هفت اکتبر» میتوانست چنین زنجیرهای از حوادث را رقم بزند. من هیچ جوابی برای پرسشم ندارم. فقط میپرسم آیا طراحان و مجریان عملیات هفت اکتبر، که با دوربینهای روشن روی پیشانی راهی آن عملیات شدند، حساب فردا و فرداها را کرده بودند؟ حساب کرده بودند چه زنجیرهای از حوادث مهارناشدنی را به جریان میاندازند؟ آیا طرفشان را نمیشناختند، نظم جهانی را نمیشناختند، نمیدانستند غزه محاصره است و چه بلایی سر ساکنان غزه میآید - با توجه به رفتاری که از اسرائیل سراغ داشتیم و امکان بازدارندهای هم در برابر آن نبود. نفوذ در میان نیروهای حماس و تصمیمگیرندگانشان از نفوذ به پیجرهای حزبالله سختتر است؟
در همان هفتم اکتبر این عملیات را نوعی «عملیات انتحاری» توصیف کردم؛ یعنی عملیاتی که فرد خود را آگاهانه به کشتن میدهد تا دشمنش را هم بکشد. اما عملیات انتحاری هم منطقی دارد و منطقش این است که فرد، فقط خود را به کشتن میدهد. اسرائیل از همه چیز باخبر بوده است، مگر از اینکه قرار است چند صد رزمنده صبح از خواب بیدار شوند و با دوربینهای روشن به جشنوارۀ موسیقی که از ملیتهای مختلف در آن حضور داشتهاند، حمله کنند؟
از این بیشتر نه میدانم و نه اگر بدانم میلی دارم دربارهاش بنویسم. فقط ای کاش چنین تکصدایی محضی دربارۀ این مسئله وجود نداشت تا تبلیغ، دستمایۀ تحلیل نشود.
🔴 بازنشرِ یک مطلب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست.
@IranDel_Channel
💢
🔴 یازده سپتامبرِ هفت اکتبر!
[ آیا حق داریم درباره عملیاتِ طوفانالاقصی سوال مطرح کنیم؟ ]
✍️ مهدی تدینی
آیا زمان آن نرسیده است که ما هم اجازه داشته باشیم دربارۀ عملیات هفتم اکتبر سؤال کنیم؟ آیا زمان آن نرسیده است بپرسیم عملیات هفتم اکتبر را دقیقاً چه کسانی با چه انگیزهای برنامهریزی و اجرا کردند؟ فقط یک هفته به سالگرد عملیاتِ هفت اکتبر مانده و هیچ یک از فرماندهان حماس و حزبالله بر کرسی فرماندهی خود نماندهاند. فضای رسمی حاکم بر کشور، جو مطلقاً تبلیغاتی رسانههای رسمی و تکصدایی محض موجود در مسئلۀ فلسطین چنان بلند است که هیچ صدای دیگری نه مجال شنیده شدن دارد و نه اجازۀ طرح و بحث. اما دقیقهای هم به ما فرصت دهید حرفی بزنیم!
اسرائیل محلِّ دقیقِ اقامتِ هنیه در تهران را میدانست (از مباحث عملیاتی سر درنمیآورم که نظر دهم). مکان و ساعت جلسۀ فرماندهان ایرانی در کنسولگری ایران در دمشق را میدانسته است. دربارۀ پیجرها فقط انگشت حیرت به دهان گرفتهایم که سطحِ نفوذ تا چه حد میتوانسته است باشد که چنین محالی ممکن شود. علاوه بر نمونههای متعدد دیگر - مانند حمله به جلسۀ فرماندهان رضوان - که میتوان ذکر کرد، در آخرین و بزرگترین مورد، اسرائیل میدانسته است سیدحسن نصرالله چه ساعتی کجا حضور مییابد. اجازه داریم دست از دهان عقل سلیم برداریم و بپرسیم چطور ممکن بوده است نهادهای امنیتی اسرائیل که چنین اطلاعات دقیقی را در امنیتیترین سطح میتوانستهاند کسب کنند، از قضا از عملیات هفتم اکتبر هیچ چیز نمیدانستهاند؟!
دقیقهای از تبلیغ - که بخش طبیعی هر جنگی است، اما آفت تحلیل است - فاصله بگیرید، و خود قضاوت کنید آیا این تناقض، عقل را نمیآزارد؟ عملیات هفتم اکتبر بسیاری چون مرا بهتزده کرده بود، چون دقیقاً پرسشم این بود که «خب! فردا چه؟» یک سال گذشت و دیدیم چه فرداهایی در پیش بود. شخصاً اعتقاد داشتم - و هنوز اعتقاد دارم - طراحان و مجریان عملیات هفتم اکتبر نه حزبالله و نه جمهوری اسلامی را در جریان عملیاتشان قرار داده بودند و یقین دارم اگر هر یک از این دو، مطلع بودند مانع آن میشدند، زیرا آشکار بود این عملیات تلهای میشود برای حزبالله (و طبعاً حزبالله هم تلهای برای به واکنش کشاندن جمهوری اسلامی). سالها بود که درگیری حزبالله و اسرائیل در چنین ابعادی به احتمالی بسیار کمرنگ بدل شده بود. فقط چیزی چون هفتم اکتبر و واکنش اسرائیل - که همان صبح هفتم اکتبر هم انتظار آن میرفت - میتوانست چنین تنشی میان حزبالله و اسرائیل پدید آورد.
چه حزبالله و چه جمهوری اسلامی آشکارا «جنگپرهیزی» پیشه کرده بودند. حزبالله بیشتر قصد داشت نشان دهد بیتفاوت نیست، اما قصد جنگ هم نداشت. در آخرین سخنرانی نصرالله مسجل شد حزبالله قصد جنگ ندارد (آن هم با وضعیتِ پساپیجری) و فقط گفت اگر حملۀ زمینی صورت گیرد جنگ خواهند کرد و گفت تا زمانی که غزه درگیر است، به حملات راکتی ادامه خواهند داد. اما این «جنگپرهیزی» نصرالله دقیقاً همان پیامی بود که اسرائیل منتظر شنیدنش بود و وارد شدیدترین فازِ حملات خود شد. اما حقیقت این است که کار دیگری هم نمیشد کرد؛ حزبالله یک سازمانِ قومی ـ مذهبی است و پاسخگویی به دیگر بخشهای مردم لبنان - که جنگ دامان آنها را هم میگیرد - برایش از جنگ با اسرائیل سختتر است.
خلاصه اینکه فقط چیزی چون «هفت اکتبر» میتوانست چنین زنجیرهای از حوادث را رقم بزند. من هیچ جوابی برای پرسشم ندارم. فقط میپرسم آیا طراحان و مجریان عملیات هفت اکتبر، که با دوربینهای روشن روی پیشانی راهی آن عملیات شدند، حساب فردا و فرداها را کرده بودند؟ حساب کرده بودند چه زنجیرهای از حوادث مهارناشدنی را به جریان میاندازند؟ آیا طرفشان را نمیشناختند، نظم جهانی را نمیشناختند، نمیدانستند غزه محاصره است و چه بلایی سر ساکنان غزه میآید - با توجه به رفتاری که از اسرائیل سراغ داشتیم و امکان بازدارندهای هم در برابر آن نبود. نفوذ در میان نیروهای حماس و تصمیمگیرندگانشان از نفوذ به پیجرهای حزبالله سختتر است؟
در همان هفتم اکتبر این عملیات را نوعی «عملیات انتحاری» توصیف کردم؛ یعنی عملیاتی که فرد خود را آگاهانه به کشتن میدهد تا دشمنش را هم بکشد. اما عملیات انتحاری هم منطقی دارد و منطقش این است که فرد، فقط خود را به کشتن میدهد. اسرائیل از همه چیز باخبر بوده است، مگر از اینکه قرار است چند صد رزمنده صبح از خواب بیدار شوند و با دوربینهای روشن به جشنوارۀ موسیقی که از ملیتهای مختلف در آن حضور داشتهاند، حمله کنند؟
از این بیشتر نه میدانم و نه اگر بدانم میلی دارم دربارهاش بنویسم. فقط ای کاش چنین تکصدایی محضی دربارۀ این مسئله وجود نداشت تا تبلیغ، دستمایۀ تحلیل نشود.
🔴 بازنشرِ یک مطلب به معنای تأیید کلِّ محتوای آن نیست.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
💚
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
🤍
❤️
همه عالم تن است و ایراندل
این کانال دغدغهاش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
ایراندل | IranDel
⚫️ داغی دیگر بر قلبِ ایران و ایرانی طبسِ ایران، سرت سلامت باد ⚫️ پینوشت: حوادث تلخ و ناگوار در معادن کشور، هرچند وقت یکبار تکرار میشود و با همدردی شهروندانِ ایرانی و دستور پیگیری مقامات ارشد اجرایی و قضایی، در روزهای نخست همراه است و دریغا که بعد فراموش…
🎥 ویدئوهایی که آقای رسول خادم - قهرمان جهان و المپیک - از خانوادههای داغدارِ رخدادِ دلخراشِ معدنِ زغال سنگ طبس منتشر کرده است
🔴 پینوشت:
پیگیری چرایی این رخدادِ دلخراش و اتخاذِ تدابیری برای جلوگیری از رخدادِ مشابه در معادن کشور و حمایت از خانوادههای داغدار رخداد معدنِ طبس، بایستی خویشکاری ملی ما ایرانیان باشد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 پینوشت:
پیگیری چرایی این رخدادِ دلخراش و اتخاذِ تدابیری برای جلوگیری از رخدادِ مشابه در معادن کشور و حمایت از خانوادههای داغدار رخداد معدنِ طبس، بایستی خویشکاری ملی ما ایرانیان باشد.
@IranDel_Channel
💢
📷 نقاشی چهرۀ منتسب به "خاقانی شروانی" اثری از استاد ناصر بخشی
خاقانی لقبی است که افضلالدین بدیل بن علی، بدان شعر میسرود. او در ناحیهای تاریخی در جنوب شرقی قفقاز به نام شروان چشم به جهان گشود و در آخر نیز در شهر تبریز دیده از جهان فروبست.
خاقانی شروانی هم همانند مردمان شمال و جنوب رود ارس، و مانند شعرای بزرگی چون نظامی گنجهای که هم عصر با وی بود، با زبان آذری (پهلوی- تاتی) تکلم میکرد و به زبان پارسی شعر میسرود. مانند این بیت زیبا که در یکی از قصیدههای او به چشم میخورد:
گــویند که مـرز تــور و ایــــران
چون رستم پهلوان ندیده است
آن کیست که در صف غلامانش
صد رستم سیستان ندیده است
(به نقل از آذرپژوه)
@IranDel_Channel
💢
خاقانی لقبی است که افضلالدین بدیل بن علی، بدان شعر میسرود. او در ناحیهای تاریخی در جنوب شرقی قفقاز به نام شروان چشم به جهان گشود و در آخر نیز در شهر تبریز دیده از جهان فروبست.
خاقانی شروانی هم همانند مردمان شمال و جنوب رود ارس، و مانند شعرای بزرگی چون نظامی گنجهای که هم عصر با وی بود، با زبان آذری (پهلوی- تاتی) تکلم میکرد و به زبان پارسی شعر میسرود. مانند این بیت زیبا که در یکی از قصیدههای او به چشم میخورد:
گــویند که مـرز تــور و ایــــران
چون رستم پهلوان ندیده است
آن کیست که در صف غلامانش
صد رستم سیستان ندیده است
(به نقل از آذرپژوه)
@IranDel_Channel
💢