This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 چو ايران نباشد، تَن من مباد…
⚫️ پینوشت:
ویدئو از خشایار لهراسبی؛
صوتِ روی ویدئو، سخنانِ عزتالله همايونفر در مرکزِ تربیت دبیر فنی نوشيروانى بابل در سالِ ۱۳۵۴ خورشیدی.
@IranDel_Channel
💢
⚫️ پینوشت:
ویدئو از خشایار لهراسبی؛
صوتِ روی ویدئو، سخنانِ عزتالله همايونفر در مرکزِ تربیت دبیر فنی نوشيروانى بابل در سالِ ۱۳۵۴ خورشیدی.
@IranDel_Channel
💢
⚫️
بر آن لباسِ روشنِ گُلدارت
یا گوشوارِ صورتیات مویَم؟
ای غنچهٔ سپید، گلِ بر باد
گلبرگهات را زِ کجا جویم؟
(از صفحهٔ عاطفه طیّه)
@IranDel_Channel
💢
بر آن لباسِ روشنِ گُلدارت
یا گوشوارِ صورتیات مویَم؟
ای غنچهٔ سپید، گلِ بر باد
گلبرگهات را زِ کجا جویم؟
(از صفحهٔ عاطفه طیّه)
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🔴 از دلایل اختلاف بارش در مرز ترکیه و ایران: تصویر بالا، میزان برف و یخ در شمالغرب ایران و شرق ترکیه را نشان میدهد. تصویر پایین هم نقشه عوارض طبیعی (توپوگرافی) همان منطقه است که مکانهای قرمز و نارنجی مرتفعتر از مناطق زرد و مناطق زرد مرتفعتر از مناطق…
⚫️ مقایسه بارش برف در مرز ایران و ترکیه
✍️ فکتنامه
در روزهای گذشته انتشار عکسی از کوه بیبرف در ایران و کوههای پربرف در ترکیه، باعث طرح تئوری توطئه ابردزدی در محافل عمومی، شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها در ایران شده است.
اولین بار نیست که تئوری توطئه ابردزدی در ایران خبرساز میشود. محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری سابق ایران در سال ۱۳۹۰ خورشیدی این مسئله را در یک سخنرانی عمومی مطرح کرد.
در سالهای گذشته، سازمان پدافند غیرعامل و رئیس آن، سردار غلامرضا جلالی نیز اسرائیل و ترکیه را متهم به دستکاری آب و هوا برای کاهش بارندگی در ایران کردهاند.
این ادعاها پایه و مبنای علمی ندارند و منابع علمی، دانشمندان، کارشناسان و حتی نهادهای تخصصی داخل ایران ابردزدی را حتی در حد طرح یک فرضیهی محتمل رد کردهاند.
آنچه در تصویر تفاوت پوشش کوهها در این سو و آن سوی مرز باعث ابهام شده، توضیحات و دلایل منطقی دارد.
اولاً ارتفاع کوهها یکی نیست، بررسیهای فکتنامه نشان میدهد، میان بلندترین نقطه این سوی مرز با آن سوی مرز بین ۴۵ تا ۴۴۵ متر اختلاف ارتفاع وجود دارد.
علاوه بر این، توپوگرافی کوهها در پوشش برف روی آنها مؤثر است. ارتفاعات برفدار آن سوی مرز روی خطالراس میانی قرار دارند، اما کوه کوتول در نزدیکی مرز سرو، محل اتصال منطقه کوهستانی به دشت قرار دارد. هم شیب زیاد کوه و هم قرار گرفتن در لب دو اقلیم «کوهستان» و «باران بهاری» دلیل منطقی دیگری برای تفاوت پوشش برف است.
اگرچه مسئلهی تفاوت پوشش برف در روزهای گذشته خبرساز شده و تصاویر زیادی در اینباره در شبکههای اجتماعی منتشر شده، اما در دادههای بارندگی هیچ نشانهای از تغییر الگوی بارش در این سو و آن سوی مرز ایران و ترکیه دیده نمیشود. تصاویر ماهوارهای قدیمی نیز نشان میدهد در سالها و حتی دهههای گذشته نیز همین الگو برقرار بوده است.
⚫️ گزارش کامل را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید یا به تارنمای فکتنامه مراجعه کنید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
⚫️ مقایسه بارش برف در مرز ایران و ترکیه
✍️ فکتنامه
در روزهای گذشته انتشار عکسی از کوه بیبرف در ایران و کوههای پربرف در ترکیه، باعث طرح تئوری توطئه ابردزدی در محافل عمومی، شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها در ایران شده است.
اولین بار نیست که تئوری توطئه ابردزدی در ایران خبرساز میشود. محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری سابق ایران در سال ۱۳۹۰ خورشیدی این مسئله را در یک سخنرانی عمومی مطرح کرد.
در سالهای گذشته، سازمان پدافند غیرعامل و رئیس آن، سردار غلامرضا جلالی نیز اسرائیل و ترکیه را متهم به دستکاری آب و هوا برای کاهش بارندگی در ایران کردهاند.
این ادعاها پایه و مبنای علمی ندارند و منابع علمی، دانشمندان، کارشناسان و حتی نهادهای تخصصی داخل ایران ابردزدی را حتی در حد طرح یک فرضیهی محتمل رد کردهاند.
آنچه در تصویر تفاوت پوشش کوهها در این سو و آن سوی مرز باعث ابهام شده، توضیحات و دلایل منطقی دارد.
اولاً ارتفاع کوهها یکی نیست، بررسیهای فکتنامه نشان میدهد، میان بلندترین نقطه این سوی مرز با آن سوی مرز بین ۴۵ تا ۴۴۵ متر اختلاف ارتفاع وجود دارد.
علاوه بر این، توپوگرافی کوهها در پوشش برف روی آنها مؤثر است. ارتفاعات برفدار آن سوی مرز روی خطالراس میانی قرار دارند، اما کوه کوتول در نزدیکی مرز سرو، محل اتصال منطقه کوهستانی به دشت قرار دارد. هم شیب زیاد کوه و هم قرار گرفتن در لب دو اقلیم «کوهستان» و «باران بهاری» دلیل منطقی دیگری برای تفاوت پوشش برف است.
اگرچه مسئلهی تفاوت پوشش برف در روزهای گذشته خبرساز شده و تصاویر زیادی در اینباره در شبکههای اجتماعی منتشر شده، اما در دادههای بارندگی هیچ نشانهای از تغییر الگوی بارش در این سو و آن سوی مرز ایران و ترکیه دیده نمیشود. تصاویر ماهوارهای قدیمی نیز نشان میدهد در سالها و حتی دهههای گذشته نیز همین الگو برقرار بوده است.
⚫️ گزارش کامل را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید یا به تارنمای فکتنامه مراجعه کنید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
مقایسه بارش برف در مرز ایران و ترکیه
در هفتههای گذشته انتشار یک عکس بازار تئوری توطئه ابر دزدی را در ایران داغ کرده است. عکسی که کوه بلندی را در خاک ایران بدون برف نشان میدهد، در حالی که کمی آن سوی مرز، ارتفاعات سفیدپوش شدهاند. این تصویر، اولین بار روز ۲۶ آذر ۱۴۰۲ توسط «مهراب حاجیزاده» خبرنگار…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 صحبتهای «مارگارت تاچر» نخستوزیر بریتانیا در سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰ میلادی
داشتن منابع طبیعی، به تنهایی، هرگز ثروت نیست، بلکه ثروت، داشتن سیستمی است که بتواند این داراییها را در جهتِ خلقِ ثروت و رفاه به کار گیرد، سیستم سرمایهداری مسئولیتپذیر.
این همان مسیری است که از اندونزی در شرقترینِ نقطه جهان تا شیلی در غربترین نقطه جهان رفتهاند و پاسخ بسیاری از چراییهای شما در همین دو دقیقه و بیست ثانیه نهفته است.
@IranDel_Channel
💢
داشتن منابع طبیعی، به تنهایی، هرگز ثروت نیست، بلکه ثروت، داشتن سیستمی است که بتواند این داراییها را در جهتِ خلقِ ثروت و رفاه به کار گیرد، سیستم سرمایهداری مسئولیتپذیر.
این همان مسیری است که از اندونزی در شرقترینِ نقطه جهان تا شیلی در غربترین نقطه جهان رفتهاند و پاسخ بسیاری از چراییهای شما در همین دو دقیقه و بیست ثانیه نهفته است.
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🎥 قول تلفنی لاوروف تضمین است! تارنمای خبری انتخاب: اثری از اظهارات لاوروف به امیرعبداللهیان درمورد جزایر سهگانه ایران، در سایت وزارت خارجه روسیه نیست! @IranDel_Channel 💢
🔴 سیاستِ دیرینِ روسیه، بهسادگی تغییر نمیکند
✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر
اگرچه بارها مقامات مختلف کشور اعلام کردهاند که تمامیت ارضی، خط قرمز است و درباره حفظِ تمامیت ارضی، تعارفی در میان نیست؛ اما در کمتر از یک سال روسیه برای بار دوم حمایت خود را از موضع امارات و برخی کشورهای عربی درباره جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس ابراز کرد. روسیه یک بار در تیرماه سال جاری با امارات و کشورهای عربی همسو بیانیهای علیه ایران امضا کرد و برای بار دوم نیز در آخرین روزهای آذرماه [۱۴۰۲ خورشیدی] پای بیانیه ضدِّ تمامیت ارضی ایران را امضا کرد. در چند سال گذشته از تریبونهای مختلف بر همسویی روسیه با ایران و امضای موافقتنامه جامع همکاری ۲۰ ساله میان ایران و روسیه تأکید شده و حتی گفته شده توافق مشارکت راهبردی روسیه با ایران در دست کار و بررسی است؛ اما با وجود چنین ادعاهایی یکی از بدیهیترین اصول همکاری جامع یا توافق مشارکت راهبردی دفاع از تمامیت ارضی ایران و مخالفت با هر اقدام ضدِّ ایرانی دراینباره است؛ اما برخلاف این باور روسیه گویی در حال پیشبرد بازی خود در منطقه است و حاضر نیست در بدیهیترین موضوع یعنی حفظ تمامیت ارضی ایران با کشور ما همراهی کند! و در عمل طرف موضعی را میگیرد که خواهان تجزیه ایران و الحاق بخشی از کشور به اماراتی است که عمر تأسیس آن کمتر از عمر بخش بزرگی از ایرانیان زنده امروزی است! اینکه چرا روسیه چنین موضعی اتخاذ کرده، موضوع این یادداشت نیست. روسیه کشور پیچیدهای است که مطابق منافع ملی تعریفشده، روابط خود را با دیگر کشورها تعریف میکند و حتی در بدترین شرایط مانند شرایط پس از حمله به اوکراین و انضمام بخشی از اواکراین به روسیه نیز در پی تنوعبخشی به کشورهای دوست خود است؛ کما اینکه راهبردهای بلندمدت روسیه نیز تحتتأثیر تحولاتِ سیاسی معمول نیست و دربارهی ایران نیز مطابق منافع خود عمل میکند.
۱) حفظ تمامیت ارضی کشور و دفاع از مرزهای تغییرناپذیر ایران یکی از مهمترین و ابتداییترین وظایف دولتها است. واکنش جدی و چندوجهی به امضای بیانیه روسیه که در این بیانیه به صورت جدی و مابازای عینی میتواند هشدار جدی به روسیه باشد که بابت خطای فاحش رویداده از ملت ایران به صورت رسمی عذرخواهی کند. احضار سفیر روسیه به وزارت خارجه و صدور بیانیه رسمی و اعلام هشدار جدی به روسیه هم از اقدامات متعارف دیپلماتیک است که باید فوری در دستور کار قرار گیرد.
۲) روسیه کشور بدسابقهای در تاریخ سیاسی ایران در ۲۲۰ سال گذشته است. فرقی هم نمیکند روسیه به دست تزارها اداره شده یا کمونیستها بر روسیه حاکم بودهاند یا اینکه جمهوری یلتسینی و پوتینی بر روسیه حکمفرما باشد. در دورهی تزاری بخش بزرگی از ایران جدا و به روسیه ضمیمه شد. در انقلاب مشروطه روسها و حتی در دوره نصب شوستر فجایع بزرگی در ایران آفریدند و مردم رشت و تبریز و قزوین را با خشونتی وصفناپذیر روبهرو کردند. در دوره کمونیستی هم بهویژه با اشغال ایران در جنگ دوم جهانی فرقههای تجزیهطلبی را در تبریز و مهاباد تأسیس کردند و بر آن بودند تا شمال ایران را به بهانهی دریافت امتیاز نفت شمال ایران به تجزیهطلبان بسپارند. در دوره جنگ هشتساله تحمیلشده به مردم ایران نیز شوروی بزرگترین و مهمترین منبع تأمینکننده اسلحه برای رژیم عراق به رهبری صدام حسین بود. در زمان یلتسین نیز روسیه ضعیف اجازه ابتکار عمل ایران در قفقاز را گرفت و حتی در مناسبات ایران و ارمنستان و خطوط انتقال انرژی به ارمنستان با بازیهای روشن و شفاف مانع از تقویت نفوذ ایران شد. در دوره پوتین نیز روسیه پای هر پنج قطعنامه علیه ایران را امضا کرد و در نتیجه تحریمهای سنگینی بر ایران تحمیل شد. ملت ایران در این ایام اگرچه شاهد حذف بخشی از این تاریخ جفای روسیه به کشورمان در کتابهای درسی بوده است که روسیه با امضای بیانیههای پیدرپی ضد ایرانی منافع خود را دنبال میکند. تنوعبخشی روسیه به دوستان خود در گستره جهانی، بخشی از سیاستهای معمول روسها است و تنگترکردن حلقه دوستان سیاست سالهای سال ایران؛ در نتیجه کشوری که در مناسبات جهانی تنها است، نیازمند روسیه است که شاید در شرایط سخت به کار آید!
🔴 دنبالهی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 سیاستِ دیرینِ روسیه، بهسادگی تغییر نمیکند
✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر
اگرچه بارها مقامات مختلف کشور اعلام کردهاند که تمامیت ارضی، خط قرمز است و درباره حفظِ تمامیت ارضی، تعارفی در میان نیست؛ اما در کمتر از یک سال روسیه برای بار دوم حمایت خود را از موضع امارات و برخی کشورهای عربی درباره جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس ابراز کرد. روسیه یک بار در تیرماه سال جاری با امارات و کشورهای عربی همسو بیانیهای علیه ایران امضا کرد و برای بار دوم نیز در آخرین روزهای آذرماه [۱۴۰۲ خورشیدی] پای بیانیه ضدِّ تمامیت ارضی ایران را امضا کرد. در چند سال گذشته از تریبونهای مختلف بر همسویی روسیه با ایران و امضای موافقتنامه جامع همکاری ۲۰ ساله میان ایران و روسیه تأکید شده و حتی گفته شده توافق مشارکت راهبردی روسیه با ایران در دست کار و بررسی است؛ اما با وجود چنین ادعاهایی یکی از بدیهیترین اصول همکاری جامع یا توافق مشارکت راهبردی دفاع از تمامیت ارضی ایران و مخالفت با هر اقدام ضدِّ ایرانی دراینباره است؛ اما برخلاف این باور روسیه گویی در حال پیشبرد بازی خود در منطقه است و حاضر نیست در بدیهیترین موضوع یعنی حفظ تمامیت ارضی ایران با کشور ما همراهی کند! و در عمل طرف موضعی را میگیرد که خواهان تجزیه ایران و الحاق بخشی از کشور به اماراتی است که عمر تأسیس آن کمتر از عمر بخش بزرگی از ایرانیان زنده امروزی است! اینکه چرا روسیه چنین موضعی اتخاذ کرده، موضوع این یادداشت نیست. روسیه کشور پیچیدهای است که مطابق منافع ملی تعریفشده، روابط خود را با دیگر کشورها تعریف میکند و حتی در بدترین شرایط مانند شرایط پس از حمله به اوکراین و انضمام بخشی از اواکراین به روسیه نیز در پی تنوعبخشی به کشورهای دوست خود است؛ کما اینکه راهبردهای بلندمدت روسیه نیز تحتتأثیر تحولاتِ سیاسی معمول نیست و دربارهی ایران نیز مطابق منافع خود عمل میکند.
۱) حفظ تمامیت ارضی کشور و دفاع از مرزهای تغییرناپذیر ایران یکی از مهمترین و ابتداییترین وظایف دولتها است. واکنش جدی و چندوجهی به امضای بیانیه روسیه که در این بیانیه به صورت جدی و مابازای عینی میتواند هشدار جدی به روسیه باشد که بابت خطای فاحش رویداده از ملت ایران به صورت رسمی عذرخواهی کند. احضار سفیر روسیه به وزارت خارجه و صدور بیانیه رسمی و اعلام هشدار جدی به روسیه هم از اقدامات متعارف دیپلماتیک است که باید فوری در دستور کار قرار گیرد.
۲) روسیه کشور بدسابقهای در تاریخ سیاسی ایران در ۲۲۰ سال گذشته است. فرقی هم نمیکند روسیه به دست تزارها اداره شده یا کمونیستها بر روسیه حاکم بودهاند یا اینکه جمهوری یلتسینی و پوتینی بر روسیه حکمفرما باشد. در دورهی تزاری بخش بزرگی از ایران جدا و به روسیه ضمیمه شد. در انقلاب مشروطه روسها و حتی در دوره نصب شوستر فجایع بزرگی در ایران آفریدند و مردم رشت و تبریز و قزوین را با خشونتی وصفناپذیر روبهرو کردند. در دوره کمونیستی هم بهویژه با اشغال ایران در جنگ دوم جهانی فرقههای تجزیهطلبی را در تبریز و مهاباد تأسیس کردند و بر آن بودند تا شمال ایران را به بهانهی دریافت امتیاز نفت شمال ایران به تجزیهطلبان بسپارند. در دوره جنگ هشتساله تحمیلشده به مردم ایران نیز شوروی بزرگترین و مهمترین منبع تأمینکننده اسلحه برای رژیم عراق به رهبری صدام حسین بود. در زمان یلتسین نیز روسیه ضعیف اجازه ابتکار عمل ایران در قفقاز را گرفت و حتی در مناسبات ایران و ارمنستان و خطوط انتقال انرژی به ارمنستان با بازیهای روشن و شفاف مانع از تقویت نفوذ ایران شد. در دوره پوتین نیز روسیه پای هر پنج قطعنامه علیه ایران را امضا کرد و در نتیجه تحریمهای سنگینی بر ایران تحمیل شد. ملت ایران در این ایام اگرچه شاهد حذف بخشی از این تاریخ جفای روسیه به کشورمان در کتابهای درسی بوده است که روسیه با امضای بیانیههای پیدرپی ضد ایرانی منافع خود را دنبال میکند. تنوعبخشی روسیه به دوستان خود در گستره جهانی، بخشی از سیاستهای معمول روسها است و تنگترکردن حلقه دوستان سیاست سالهای سال ایران؛ در نتیجه کشوری که در مناسبات جهانی تنها است، نیازمند روسیه است که شاید در شرایط سخت به کار آید!
🔴 دنبالهی یادداشت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 سیاست دیرین روسیه بهسادگی تغییر نمیکند ✍️ احسان هوشمند، پژوهشگر اگرچه بارها مقامات مختلف کشور اعلام کردهاند که تمامیت ارضی، خط قرمز است و درباره حفظِ تمامیت ارضی، تعارفی در میان نیست؛ اما در کمتر از یک سال روسیه برای بار دوم حمایت خود را از موضع امارات…
ایراندل | IranDel
⚫️ برای جانهایی که هموطن ما بودند؛ سَرت سلامَت ایران؛ سَرت سلامَت، کرمانِ ایران ⚫️ پینوشت: حکومت مستقر در یک کشور، موظف به صیانت از جان، مال و آزادی (liberty) شهروندانِ آن کشور است. حکومتی که به این کارکردِ اصلیاش، خدشه وارد شود، کمکم فلسفهی…
⚫️ "چرا داعش بود، نه اسراییل؟"
✍ آرمین منتظری
در خصوص حمله تروریستی در کرمان مهم این است که ما میان عملیات ترور «فرامرزی» یک دولت، با عملیات ترور یک بازیگر غیردولتی فرق قائل شویم. کسانی که مسئله عملیات «فرامرزی» را در نظر نمیگیرند در روزهای اخیر مدام به اقدامات اسرائیل در غزه اشاره کردهاند و گفتهاند که اسرائیل که در غزه این همه غیرنظامی کشت چرا نباید در ایران بکشد! این استدلال به وضوح اشتباه است. اسراییل به عنوان یک دولت در عملیاتهای ترور فرامرزی پروتکلهایی دارد که ایجاب میکند حمله دقیق، موفقیتآمیز و معطوف به هدف باشد. استدلال دیگری که در خصوص اسرائیل مطرح شد خصوصاً بعد از اینکه داعش اعلام مسئولیت کرد این بود که اسرائیل در حمله کرمان با داعش همکاری کرده. این هم با اندکی شناخت از ساختار آموزش و ایدئولوژی و اعتباری که هر کدام از این دو برای عملیاتهای ترورشان قایل هستند، اشتباه است. چنین همکاری به صورت سفارش دادن اسرائیل به داعش عملا ممکن نیست. چراکه این نوع رابطه نه به نفع داعش است و نه به نفع اسرائیل. اسرائیل برای عملیات های ترور خودش برندسازی کرده. هدف از این برند سازی ارسال پیام قدرت به دشمن است. بنابراین هیچ وقت این برند را در همکاری با داعش به خطر نمیاندازند. ویژگیهای عملیاتهای اسرائیل، دقت بالا، استفاده همیشگی از تکنولوژی و قابلیتهای دقیق اطلاعاتی و خلاقیت است. اما ما اینها را در داعش نمیبینیم. ضمن اینکه سپردن کاری به داعش با اساس و ساختار آموزشی عملیاتهای ترور اسرائیل در تضاد است. اسرائیل به دنبال دقت و موفقیت کامل در عملیات است. چراکه عملیات ناموفق اعتبار برندش را به خطر میاندازد. داعش اما لزوما اینها برایش مهم نیست. اسرائیل در عملیات ترور به دنبال تاثیرگذاری بر ساختار ذهنیت تصمیم گیران است به همین خاطر به دنبال مهرههای کلیدی و مکانهای کلیدی است که زدنشان آسیبِ استراتژیک وارد میکنند. زدن سید رضی موسوی در سوریه چنین آسیبی را وارد کرد. زدن العاروری در لبنان چنین آسیبی را وارد کرد و عملیاتهایش در کرج و نطنز و عملیاتهای دزدی اسنادش هم چنین آسیبی را وارد کرد. داعش اما لزوماً به دنبال این اهداف نیست و صرفاً موضوع برایش اعلام موجودیت و نمایش قدرت است تا بتواند بگوید من هنوز فعال هستم تا بتواند بیشتر و بیشتر نیرو جذب کند.
همزمانی عملیاتها البته همیشه نکته مهمی است اما در این خصوص به نظرم همزمانی تصادفی است. من مطمئنم که عملیات کرمان از مدتها قبل برنامه ریزی شده برایش و لزوماً ربطی به ماجرای غزه ندارد و اساساً شاید از قبل از ماجرای غزه برایش برنامه ریزی شده باشد. نکته بعدی این است که انجام عملیات ترور از طرف اسرائیل در آن منطقه از ایران کار دشواری است و به ریسکش نمیارزد. بنابراین بعید میدانم که اسرائیل در آن نقطه از ایران به دنبال عملیات باشد.
نکته بعدی اینکه اگر مکان را مبنا قرار دهیم و بگوییم که اسرائیل میخواست در کنار مزار سلیمانی از ایران انتقام بگیرد و پیامی به ایران ارسال کند، باید توجه کنیم که پیشتر در سالروز ترور سلیمانی با ترور سید رضی موسوی در سوریه چنین کاری کرد و پیامش را رساند.
برخی در روزهای اخیر از عملیات فالس فلگ یا پرچم دروغین صحبت کردهاند. این نوع عملیات هم حتی اگر فرض کنیم صورت گرفته باشد باز هم نمیتوان گفت که عملیات کار اسرائیل بوده.
فالس فلگ نفوذ جاسوسی و اطلاعاتی در یک گروه تروریستی با هدف شکل دادن ساختار ذهنیت و تصمیمگیری آن گروه است تا ان گروه کاری را بکند که نیروی نفوذی مد نظرش بوده. ممکن است اسرائیل در گذشته مواردی از این دست انجام داده باشد اما نمیشود گفت که طراحی و اجرای عملیات کار اسرائیل بوده است. اساساً اسرائیلیها عملیاتهای ترور را به طور کامل بُرونسپاری نمیکنند و عموماً در طراحی و اجرا، در جزئیات نقش ایفا میکنند به طوری که وقتی که عملیات انجام میشود اساساً دست اسرائیل به وضوح در عملیات دیده میشود. چرا؟ چون موفقیت عملیات برایشان مهم است و تنها زمانی میتوانند از موفقیت عملیات اطمینان داشته باشند که خودشان مستقیماً در پشتیبانی، آموزش و طراحی عملیات دخیل باشند. این هم همان برندسازی اسراییل برای ارسال پیام قدرت است.
⚫️ پینوشت:
بازنشرِ یک یادداشت، الزاماً به معنای تأیید کل محتوای آن و تایید تمام مواضعِ نویسنده یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
⚫️ "چرا داعش بود، نه اسراییل؟"
✍ آرمین منتظری
در خصوص حمله تروریستی در کرمان مهم این است که ما میان عملیات ترور «فرامرزی» یک دولت، با عملیات ترور یک بازیگر غیردولتی فرق قائل شویم. کسانی که مسئله عملیات «فرامرزی» را در نظر نمیگیرند در روزهای اخیر مدام به اقدامات اسرائیل در غزه اشاره کردهاند و گفتهاند که اسرائیل که در غزه این همه غیرنظامی کشت چرا نباید در ایران بکشد! این استدلال به وضوح اشتباه است. اسراییل به عنوان یک دولت در عملیاتهای ترور فرامرزی پروتکلهایی دارد که ایجاب میکند حمله دقیق، موفقیتآمیز و معطوف به هدف باشد. استدلال دیگری که در خصوص اسرائیل مطرح شد خصوصاً بعد از اینکه داعش اعلام مسئولیت کرد این بود که اسرائیل در حمله کرمان با داعش همکاری کرده. این هم با اندکی شناخت از ساختار آموزش و ایدئولوژی و اعتباری که هر کدام از این دو برای عملیاتهای ترورشان قایل هستند، اشتباه است. چنین همکاری به صورت سفارش دادن اسرائیل به داعش عملا ممکن نیست. چراکه این نوع رابطه نه به نفع داعش است و نه به نفع اسرائیل. اسرائیل برای عملیات های ترور خودش برندسازی کرده. هدف از این برند سازی ارسال پیام قدرت به دشمن است. بنابراین هیچ وقت این برند را در همکاری با داعش به خطر نمیاندازند. ویژگیهای عملیاتهای اسرائیل، دقت بالا، استفاده همیشگی از تکنولوژی و قابلیتهای دقیق اطلاعاتی و خلاقیت است. اما ما اینها را در داعش نمیبینیم. ضمن اینکه سپردن کاری به داعش با اساس و ساختار آموزشی عملیاتهای ترور اسرائیل در تضاد است. اسرائیل به دنبال دقت و موفقیت کامل در عملیات است. چراکه عملیات ناموفق اعتبار برندش را به خطر میاندازد. داعش اما لزوما اینها برایش مهم نیست. اسرائیل در عملیات ترور به دنبال تاثیرگذاری بر ساختار ذهنیت تصمیم گیران است به همین خاطر به دنبال مهرههای کلیدی و مکانهای کلیدی است که زدنشان آسیبِ استراتژیک وارد میکنند. زدن سید رضی موسوی در سوریه چنین آسیبی را وارد کرد. زدن العاروری در لبنان چنین آسیبی را وارد کرد و عملیاتهایش در کرج و نطنز و عملیاتهای دزدی اسنادش هم چنین آسیبی را وارد کرد. داعش اما لزوماً به دنبال این اهداف نیست و صرفاً موضوع برایش اعلام موجودیت و نمایش قدرت است تا بتواند بگوید من هنوز فعال هستم تا بتواند بیشتر و بیشتر نیرو جذب کند.
همزمانی عملیاتها البته همیشه نکته مهمی است اما در این خصوص به نظرم همزمانی تصادفی است. من مطمئنم که عملیات کرمان از مدتها قبل برنامه ریزی شده برایش و لزوماً ربطی به ماجرای غزه ندارد و اساساً شاید از قبل از ماجرای غزه برایش برنامه ریزی شده باشد. نکته بعدی این است که انجام عملیات ترور از طرف اسرائیل در آن منطقه از ایران کار دشواری است و به ریسکش نمیارزد. بنابراین بعید میدانم که اسرائیل در آن نقطه از ایران به دنبال عملیات باشد.
نکته بعدی اینکه اگر مکان را مبنا قرار دهیم و بگوییم که اسرائیل میخواست در کنار مزار سلیمانی از ایران انتقام بگیرد و پیامی به ایران ارسال کند، باید توجه کنیم که پیشتر در سالروز ترور سلیمانی با ترور سید رضی موسوی در سوریه چنین کاری کرد و پیامش را رساند.
برخی در روزهای اخیر از عملیات فالس فلگ یا پرچم دروغین صحبت کردهاند. این نوع عملیات هم حتی اگر فرض کنیم صورت گرفته باشد باز هم نمیتوان گفت که عملیات کار اسرائیل بوده.
فالس فلگ نفوذ جاسوسی و اطلاعاتی در یک گروه تروریستی با هدف شکل دادن ساختار ذهنیت و تصمیمگیری آن گروه است تا ان گروه کاری را بکند که نیروی نفوذی مد نظرش بوده. ممکن است اسرائیل در گذشته مواردی از این دست انجام داده باشد اما نمیشود گفت که طراحی و اجرای عملیات کار اسرائیل بوده است. اساساً اسرائیلیها عملیاتهای ترور را به طور کامل بُرونسپاری نمیکنند و عموماً در طراحی و اجرا، در جزئیات نقش ایفا میکنند به طوری که وقتی که عملیات انجام میشود اساساً دست اسرائیل به وضوح در عملیات دیده میشود. چرا؟ چون موفقیت عملیات برایشان مهم است و تنها زمانی میتوانند از موفقیت عملیات اطمینان داشته باشند که خودشان مستقیماً در پشتیبانی، آموزش و طراحی عملیات دخیل باشند. این هم همان برندسازی اسراییل برای ارسال پیام قدرت است.
⚫️ پینوشت:
بازنشرِ یک یادداشت، الزاماً به معنای تأیید کل محتوای آن و تایید تمام مواضعِ نویسنده یادداشت نیست.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
🎥 خون ماه
موسیقی تهمورس پورناظری
با صدای سحر بروجردی
و گروه همآوازان
شعر پوریا سوری
✍️ تهمورس پورناظری، با انتشار نماهنگی نوشت:
بر بلندای دماوند، آرش و تیرش که بهجان برکشید، بر درخت گردویی در سینکیانگ (زیستگاه ایرانیتباران چین) نشست تا بگوید و بماند به تاریخ که مرز ایرانزمین کجاست.
ایرانِ بزرگ در درازنای تاریخ، پیوسته از سوی انیرانیان (دشمنان ایران) مورد دستدرازی و جنگافروزی قرار گرفته! یا پیروز شدیم یا اشغال، که در هر حال شیرزنان و شیرمردان ایرانی، جان و جهانشان را فدای آزادی مردمان و خاک و فرهنگ آن کردند.
چنانکه فردوسی در جنگِ تغییرِ زبان پیروز تاریخ شد و من و تو امروز زبانی برای سخن گفتن داریم که مولوی و حافظ، فقط دو ستاره از آسمانش هستند.
تویی که این دلنوشتهی مرا میخوانی خوب میدانی؛ میهنپرستی و پاسداری از آزادی، آبادی و یکپارچگی ایران بیشک در خون همهی ما جاریست. چنانکه در داریوش هخامنشی بود و چنین که در محمدرضا شجریان.
چه هفتخوان رستم و چه در جنگ با رومیان و چه در دفاع از ایرانمان در تجاوز ناجوانمردانهی شوروی و آمریکا و فرانسه و... به دست عراق.
از دیدگاه این سخن، ایرانِ امروز اهریمنانی توانمند و همپیمان مقابل خود میبیند که جملگی به کار خشکاندن فرهنگ ایران و آب ایران مشغولاند.
مزدوران بیرونی و درونی که به غارت فرهنگی و تولید بیفرهنگی با تمام توان در کارزارند. نمونهاش در مرز شرقیمان با هرآنچه نماد ایران است در جنگی خونریزند، از نابودی نشانههای ملیِ ایرانِ بزرگ چون زبان «فارسی» تا بستن حقآبهی هیرمند یا قتل جوانان مرزبان ایران در خاک گرامیِ رستم، سیستان و بلوچستان
شرح هجران و خون جگر تا آنجاست که اگر راه بر قلم نبندم پایانی بر قصهی درد سرزمینم نیست.
باری
من شرمندهی هر آن دختر و پسر، هر نام از زنان و مردان، هر نفس از مادران و پدران ایرانم، که رویِ ماه عزیزانشان در راه ایران به خاک و خون کشیده شد و من در وصف آن هیچ، جز نوای موسیقی از دستم بر نمیآید.
@IranDel_Channel
💢
🎥 خون ماه
موسیقی تهمورس پورناظری
با صدای سحر بروجردی
و گروه همآوازان
شعر پوریا سوری
✍️ تهمورس پورناظری، با انتشار نماهنگی نوشت:
بر بلندای دماوند، آرش و تیرش که بهجان برکشید، بر درخت گردویی در سینکیانگ (زیستگاه ایرانیتباران چین) نشست تا بگوید و بماند به تاریخ که مرز ایرانزمین کجاست.
ایرانِ بزرگ در درازنای تاریخ، پیوسته از سوی انیرانیان (دشمنان ایران) مورد دستدرازی و جنگافروزی قرار گرفته! یا پیروز شدیم یا اشغال، که در هر حال شیرزنان و شیرمردان ایرانی، جان و جهانشان را فدای آزادی مردمان و خاک و فرهنگ آن کردند.
چنانکه فردوسی در جنگِ تغییرِ زبان پیروز تاریخ شد و من و تو امروز زبانی برای سخن گفتن داریم که مولوی و حافظ، فقط دو ستاره از آسمانش هستند.
تویی که این دلنوشتهی مرا میخوانی خوب میدانی؛ میهنپرستی و پاسداری از آزادی، آبادی و یکپارچگی ایران بیشک در خون همهی ما جاریست. چنانکه در داریوش هخامنشی بود و چنین که در محمدرضا شجریان.
چه هفتخوان رستم و چه در جنگ با رومیان و چه در دفاع از ایرانمان در تجاوز ناجوانمردانهی شوروی و آمریکا و فرانسه و... به دست عراق.
از دیدگاه این سخن، ایرانِ امروز اهریمنانی توانمند و همپیمان مقابل خود میبیند که جملگی به کار خشکاندن فرهنگ ایران و آب ایران مشغولاند.
مزدوران بیرونی و درونی که به غارت فرهنگی و تولید بیفرهنگی با تمام توان در کارزارند. نمونهاش در مرز شرقیمان با هرآنچه نماد ایران است در جنگی خونریزند، از نابودی نشانههای ملیِ ایرانِ بزرگ چون زبان «فارسی» تا بستن حقآبهی هیرمند یا قتل جوانان مرزبان ایران در خاک گرامیِ رستم، سیستان و بلوچستان
شرح هجران و خون جگر تا آنجاست که اگر راه بر قلم نبندم پایانی بر قصهی درد سرزمینم نیست.
باری
من شرمندهی هر آن دختر و پسر، هر نام از زنان و مردان، هر نفس از مادران و پدران ایرانم، که رویِ ماه عزیزانشان در راه ایران به خاک و خون کشیده شد و من در وصف آن هیچ، جز نوای موسیقی از دستم بر نمیآید.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
⚫️ بزرگداشتِ مقامِ ادبی خاقانی شروانی
همراه با رونمایی از چاپِ عکسی دقیقترین و کاملترین دستنویسِ دیوانِ خاقانی شروانی (با مقدمه و پژوهش محمدرضا تُرکی و سید محسن حسینی وردنجانی) در تبریز و هنرمندی گروه موسیقی عزّال
⚫️ با حضور و سخنرانی:
محمدرضا شفیعیکدکنی
میرجلالالدین کزازی
جمشید علیزاده
معصومه معدنکن
محمدرضا تُرکی
سید محسن حسینی وردنجانی
مهدی پورقربان
تقی پورنامداریان
سعیدالله قرهبیگلو
امیرعلی آذرطلعت
فاطمه مدرّسی
ابراهیم پوردرگاهی
یحیی ستوده
⚫️ زمان:
یکشنبه یکم بهمن ماه ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت ۱۶
⚫️ مکان:
آذربایجانشرقی، تبریز، خیابان امام خمینی، نرسیده به چهارراه آبرسان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، تالار خاقانی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
⚫️ بزرگداشتِ مقامِ ادبی خاقانی شروانی
همراه با رونمایی از چاپِ عکسی دقیقترین و کاملترین دستنویسِ دیوانِ خاقانی شروانی (با مقدمه و پژوهش محمدرضا تُرکی و سید محسن حسینی وردنجانی) در تبریز و هنرمندی گروه موسیقی عزّال
⚫️ با حضور و سخنرانی:
محمدرضا شفیعیکدکنی
میرجلالالدین کزازی
جمشید علیزاده
معصومه معدنکن
محمدرضا تُرکی
سید محسن حسینی وردنجانی
مهدی پورقربان
تقی پورنامداریان
سعیدالله قرهبیگلو
امیرعلی آذرطلعت
فاطمه مدرّسی
ابراهیم پوردرگاهی
یحیی ستوده
⚫️ زمان:
یکشنبه یکم بهمن ماه ۱۴۰۲ خورشیدی، ساعت ۱۶
⚫️ مکان:
آذربایجانشرقی، تبریز، خیابان امام خمینی، نرسیده به چهارراه آبرسان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، تالار خاقانی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
NimaAzimi_RadioIran
<unknown>
🎙 گفتگوی برنامهی باغ هنرِ «رادیو ایران» با نیما عظیمی - روزنامهنگار و کنشگرِ ملّیِ از شهرِ تبریز - دربارهی نقشِ زبانِ فارسی در همبستگی ملّی
@IranDel_Channel
💢
🎙 گفتگوی برنامهی باغ هنرِ «رادیو ایران» با نیما عظیمی - روزنامهنگار و کنشگرِ ملّیِ از شهرِ تبریز - دربارهی نقشِ زبانِ فارسی در همبستگی ملّی
@IranDel_Channel
💢
⚫️ چونان زخمی و بُغضی در گلوی «مامان ایران»
یادبودی از قربانیانِ پرواز ۷۵۲
طرح از مرجان صادقی
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
یادبودی از قربانیانِ پرواز ۷۵۲
طرح از مرجان صادقی
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
ایراندل | IranDel
🔴 #معرفی_کتاب نام کتاب: بادکوبهی روزگارِ نو گزارشهایی جسته گریخته از باکوی همروزگار نویسنده: ناصر همرنگ چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران آورده شده از دیباچه کتاب: این هم از دفتر دوم یادداشتهای سفر من به باکو. نامش: بادکوبهی روزگار نو.…
🔴 از جای پای تهمتن تا چنگالِ افراسیاب
✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
«بادکوبهی روزگار نو» دومین کتاب از مجموعهی باکو و در واقع "جمهوری آذربایجانشناسی" ناصر همرنگ، نویسنده، داستاننویس و مفسرِ سیاسی - اجتماعی و فرهنگیِ ایراندوستِ آذری است.
مقالاتِ وزین و پرشور او در دفاع از فرهنگ و تمدن ایرانی و پیوند ناگسستنی آذربایجان با ایران نیازی به معرفی ندارد. اگر او در کتاب نخست خود یعنی «از بادکوبه و چیزهای دیگر» چهرهی باکوی پس از استقلال و پیوندهای ایرانی آن و خاطراتِ ایرانیان آن خطه را روایت می کند، در «بادکوبهی روزگار نو» روایتِ تلخ امروزی آن را به تصویر می کشد. بادکوبهای که زمانی جای جای آن «طنینانداز پای رستم» و مهدِ شاهنامهخوانی (صفحات ١٨٧-١۶٩) بود و اکنون در چنگالِ افراسیاب و تورانگرایی ضدِّ ایرانی (صفحاتِ ٧٣-۶۵) گرفتار است.
شاید هیچکس در ایران به اندازهی ناصر همرنگ با این شهر و پیشینهی تاریخی و فرهنگی و روشنفکران و نخبگان آن آشنا نباشد. نثر فارسی توانا و بیبدیل او در توصیف دگرگونیهای شهر و زدودنِ آثار تمدنی، فرهنگی و زبانی ایران از بویژه در دورانِ حکومتِ الهام علیاف هر خوانندهی میهندوستی را اندوهگین میکند.
کتاب، سراسر دغدغهی ایران دارد و گلهمند و نگران از بیتوجهی مقاماتِ دیپلماتیک و سیاسی تهران است که در سه دههی گذشته، انبوهِ دانشمندان و اُدبا و روشنفکرانِ ایراندوست آن دیار را نادیده گرفته و به یکی - دو شاعر چاپلوس اما ضدِّ ایرانی و ضدِّ زبان فارسی (صفحه ١٢۴) دلخوش کردند.
همانندِ کتاب نخست، این کتاب نیز روایتهای ناشناخته و بیشتر غمانگیز از ایرانیانِ ساکن باکو ( نظیرِ کاوه، پسر احساناللهخان، همکارِ بیوفای میرزا کوچکخان صفحاتِ ٢٠۴ تا ٢٠٧) را بدست میدهد.
هشدارهای [ناصر] همرنگ درباره پیامدهای بیتوجهی به سیاستهای ضدِّ ایرانی و تورانیگری حاکمانِ باکو برای جهانِ ایرانی و ایرانِ امروز بسیار دلسوزانه و مستند است. خواندن این کتاب به همهی ایراندوستان توصیه میشود.
@IranDel_Channel
💢
🔴 از جای پای تهمتن تا چنگالِ افراسیاب
✍️ حمید احمدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
«بادکوبهی روزگار نو» دومین کتاب از مجموعهی باکو و در واقع "جمهوری آذربایجانشناسی" ناصر همرنگ، نویسنده، داستاننویس و مفسرِ سیاسی - اجتماعی و فرهنگیِ ایراندوستِ آذری است.
مقالاتِ وزین و پرشور او در دفاع از فرهنگ و تمدن ایرانی و پیوند ناگسستنی آذربایجان با ایران نیازی به معرفی ندارد. اگر او در کتاب نخست خود یعنی «از بادکوبه و چیزهای دیگر» چهرهی باکوی پس از استقلال و پیوندهای ایرانی آن و خاطراتِ ایرانیان آن خطه را روایت می کند، در «بادکوبهی روزگار نو» روایتِ تلخ امروزی آن را به تصویر می کشد. بادکوبهای که زمانی جای جای آن «طنینانداز پای رستم» و مهدِ شاهنامهخوانی (صفحات ١٨٧-١۶٩) بود و اکنون در چنگالِ افراسیاب و تورانگرایی ضدِّ ایرانی (صفحاتِ ٧٣-۶۵) گرفتار است.
شاید هیچکس در ایران به اندازهی ناصر همرنگ با این شهر و پیشینهی تاریخی و فرهنگی و روشنفکران و نخبگان آن آشنا نباشد. نثر فارسی توانا و بیبدیل او در توصیف دگرگونیهای شهر و زدودنِ آثار تمدنی، فرهنگی و زبانی ایران از بویژه در دورانِ حکومتِ الهام علیاف هر خوانندهی میهندوستی را اندوهگین میکند.
کتاب، سراسر دغدغهی ایران دارد و گلهمند و نگران از بیتوجهی مقاماتِ دیپلماتیک و سیاسی تهران است که در سه دههی گذشته، انبوهِ دانشمندان و اُدبا و روشنفکرانِ ایراندوست آن دیار را نادیده گرفته و به یکی - دو شاعر چاپلوس اما ضدِّ ایرانی و ضدِّ زبان فارسی (صفحه ١٢۴) دلخوش کردند.
همانندِ کتاب نخست، این کتاب نیز روایتهای ناشناخته و بیشتر غمانگیز از ایرانیانِ ساکن باکو ( نظیرِ کاوه، پسر احساناللهخان، همکارِ بیوفای میرزا کوچکخان صفحاتِ ٢٠۴ تا ٢٠٧) را بدست میدهد.
هشدارهای [ناصر] همرنگ درباره پیامدهای بیتوجهی به سیاستهای ضدِّ ایرانی و تورانیگری حاکمانِ باکو برای جهانِ ایرانی و ایرانِ امروز بسیار دلسوزانه و مستند است. خواندن این کتاب به همهی ایراندوستان توصیه میشود.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🔴 #معرفی_کتاب
نام کتاب:
بادکوبهی روزگارِ نو
گزارشهایی جسته گریخته از باکوی همروزگار
نویسنده: ناصر همرنگ
چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران
آورده شده از دیباچه کتاب:
این هم از دفتر دوم یادداشتهای سفر من به باکو. نامش: بادکوبهی روزگار نو.…
نام کتاب:
بادکوبهی روزگارِ نو
گزارشهایی جسته گریخته از باکوی همروزگار
نویسنده: ناصر همرنگ
چاپ نخست، انتشارات گشتاسپ، پاییز ۱۴۰۲، تهران
آورده شده از دیباچه کتاب:
این هم از دفتر دوم یادداشتهای سفر من به باکو. نامش: بادکوبهی روزگار نو.…
🔴 داستانِ تنهایی استراتژیکِ ایران
✍ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابطِ بینالملل
تدوینِ هر سیاست مؤثری بدون درک ویژگیهای بنیادین یک کشور امکانناپذیر است. تنهایی استراتژیک، مهمترین ویژگی ژئوپلیتیکی ایران است؛ مشخصهای تاریخی ورای نظام سیاسی، ایدئولوژی مسلط یا شخصیتِ حاکمانش. حتی [محمدرضا] شاه هم این ویژگی بنیادین ایران را دریافته بود.
تنهایی استراتژیک که نخستین بار از سوی پروفسور محیالدین مصباحی بیان شده، بدین معناست که «ایران، چه آگاهانه و خودخواسته و چه ناخواسته و از روی ناچاری، از اتحادهای معنادار با قدرتهای بزرگ، محروم است و به گونهای استراتژیک تنهاست.»
این ویژگی بنیادین ژئوپلیتیک ایران نشاندهندهی [این است که]:
یکم: تنهایی با انزوا متفاوت است. كشوری همچو ایران که در پیوندگاهِ سه قارهی آسیا، اروپا و آفریقا بوده، نمیتواند به لحاظِ ژئوپلیتیکی منزوی باشد؛ حتی اگر خود آرزوی انزوا داشته باشد. برعکس، جایگاه ژئواستراتژیک ایران باعث شده که کشور در طولِ تاریخ خود زیر ضربِ فشارهای ژئوپلیتیکی باشد.
دوم: ایران همواره در بزنگاههای تاریخی تنها بوده و متحدی نداشته [است]. ایرانِ انقلابی ۸ سال در برابر عراق ایستاد، ولی دو ابرقدرت از بغداد حمایت کردند. [محمدرضا] شاه [پهلوی] نیز در بحرانِ اروند، ضرب شستی به عراق نشان داد، ولی آمریکا از ایرانِ [دورانِ] پهلوی حمایتی نکرد و تهران را در برابر محورِ بغداد - مسکو تنها گذاشت.
فرمانروایان قاجار نیز نومیدانه کوشیدند تا متحدی استراتژیک بیابند: گاه چشم به راه فرانسه و بریتانیا در برابر روسیه داشتند؛ زمانی چشمانتظار روسیه در برابر بریتانیا بودند؛ و زمانی دیگر در آرزوی یاری آمریکا و آلمان در برابر روسیه و بریتانیا بودند. رضاشاه نیز قربانی چنین امیدی واهی شد.
ریشههای این ویژگی را در تاریخ ایران بیابید: ایرانِ [دورانِ]صفوی در برابر اتحادِ امپراتوری عثمانی - ازبکان، متحدی نداشت، گرچه میکوشید حمایتِ تاکتیکی اروپاییان را جلب کند. ایرانِ [دورانِ] ساسانی نیز در برابر اتحادِ امپراتوری بیزانس و گوکترکان، متحدی نداشت، گرچه میکوشید حمایتِ تاکتیکی آوارها را بدست آورد.
سوم: تنهایی استراتژیک ناظر به عدم امکان اتحادِ ایران با قدرتهای بزرگ است تا کشورهای کوچک منطقه. خوب یا بد، درست یا غلط، ایرانِ [دورانِ] پهلوی حامی تمامیتِ ارضی [کشورِ همسایهی] عمان شد و سلطان قابوس، وامدارِ ارتشِ ایران گشت. ایرانِ انقلابی نیز متحدِ سوریه بعث شد و بشار اسد، ظاهراً، مدیون نیروی نظامی ایران است.
پنجم: ایران در طراحی، تدوین، عملیاتیکردن و پیشبرد استراتژیهای خود "تنها" بوده است. این تنهایی را در دوران شاه در بحرانِ اروند و سالهای شورش کُردهای عراق ببینید. آن را امروز در محور خلیجفارس - مدیترانه و افغانستان دنبال کنید. شکستهایش نیز از دلِ وابستهکردن به دیگر قدرتها برآمده [است]!
این پنج توضیح از تنهایی استراتژیک نشان میدهد که ایران در بزنگاههای تاریخی، متحدی در میان قدرتهای بزرگ نداشته است. تنهایی، انزوای خودخواسته نیست؛ برعکس، تنهایی، یعنی بییار و یاور بودن در شرایط بحرانی. جای شگفتی نیست که بسیاری از ایرانیان میپرسند: «کیست که ایران را یاری کند؟!»
درکِ تنهایی استراتژیکِ ایران اما یگانه راهی است که دوگانهی دروغین «یا امنیت یا توسعه» را به کناری زده و توسعه و امنیتِ پایدار برای کشور فراهم میکند. کشوری که در میانه بزنگاهها تنهاست و متحدی استراتژیک ندارد، باید با همه قدرتهای بزرگ رابطه داشته و کار کند. همکاری آری، اتحاد هرگز!
#توییت_خوانی
🔴 دنبالهی رشتهتوییت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 داستانِ تنهایی استراتژیکِ ایران
✍ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابطِ بینالملل
تدوینِ هر سیاست مؤثری بدون درک ویژگیهای بنیادین یک کشور امکانناپذیر است. تنهایی استراتژیک، مهمترین ویژگی ژئوپلیتیکی ایران است؛ مشخصهای تاریخی ورای نظام سیاسی، ایدئولوژی مسلط یا شخصیتِ حاکمانش. حتی [محمدرضا] شاه هم این ویژگی بنیادین ایران را دریافته بود.
تنهایی استراتژیک که نخستین بار از سوی پروفسور محیالدین مصباحی بیان شده، بدین معناست که «ایران، چه آگاهانه و خودخواسته و چه ناخواسته و از روی ناچاری، از اتحادهای معنادار با قدرتهای بزرگ، محروم است و به گونهای استراتژیک تنهاست.»
این ویژگی بنیادین ژئوپلیتیک ایران نشاندهندهی [این است که]:
یکم: تنهایی با انزوا متفاوت است. كشوری همچو ایران که در پیوندگاهِ سه قارهی آسیا، اروپا و آفریقا بوده، نمیتواند به لحاظِ ژئوپلیتیکی منزوی باشد؛ حتی اگر خود آرزوی انزوا داشته باشد. برعکس، جایگاه ژئواستراتژیک ایران باعث شده که کشور در طولِ تاریخ خود زیر ضربِ فشارهای ژئوپلیتیکی باشد.
دوم: ایران همواره در بزنگاههای تاریخی تنها بوده و متحدی نداشته [است]. ایرانِ انقلابی ۸ سال در برابر عراق ایستاد، ولی دو ابرقدرت از بغداد حمایت کردند. [محمدرضا] شاه [پهلوی] نیز در بحرانِ اروند، ضرب شستی به عراق نشان داد، ولی آمریکا از ایرانِ [دورانِ] پهلوی حمایتی نکرد و تهران را در برابر محورِ بغداد - مسکو تنها گذاشت.
فرمانروایان قاجار نیز نومیدانه کوشیدند تا متحدی استراتژیک بیابند: گاه چشم به راه فرانسه و بریتانیا در برابر روسیه داشتند؛ زمانی چشمانتظار روسیه در برابر بریتانیا بودند؛ و زمانی دیگر در آرزوی یاری آمریکا و آلمان در برابر روسیه و بریتانیا بودند. رضاشاه نیز قربانی چنین امیدی واهی شد.
ریشههای این ویژگی را در تاریخ ایران بیابید: ایرانِ [دورانِ]صفوی در برابر اتحادِ امپراتوری عثمانی - ازبکان، متحدی نداشت، گرچه میکوشید حمایتِ تاکتیکی اروپاییان را جلب کند. ایرانِ [دورانِ] ساسانی نیز در برابر اتحادِ امپراتوری بیزانس و گوکترکان، متحدی نداشت، گرچه میکوشید حمایتِ تاکتیکی آوارها را بدست آورد.
سوم: تنهایی استراتژیک ناظر به عدم امکان اتحادِ ایران با قدرتهای بزرگ است تا کشورهای کوچک منطقه. خوب یا بد، درست یا غلط، ایرانِ [دورانِ] پهلوی حامی تمامیتِ ارضی [کشورِ همسایهی] عمان شد و سلطان قابوس، وامدارِ ارتشِ ایران گشت. ایرانِ انقلابی نیز متحدِ سوریه بعث شد و بشار اسد، ظاهراً، مدیون نیروی نظامی ایران است.
پنجم: ایران در طراحی، تدوین، عملیاتیکردن و پیشبرد استراتژیهای خود "تنها" بوده است. این تنهایی را در دوران شاه در بحرانِ اروند و سالهای شورش کُردهای عراق ببینید. آن را امروز در محور خلیجفارس - مدیترانه و افغانستان دنبال کنید. شکستهایش نیز از دلِ وابستهکردن به دیگر قدرتها برآمده [است]!
این پنج توضیح از تنهایی استراتژیک نشان میدهد که ایران در بزنگاههای تاریخی، متحدی در میان قدرتهای بزرگ نداشته است. تنهایی، انزوای خودخواسته نیست؛ برعکس، تنهایی، یعنی بییار و یاور بودن در شرایط بحرانی. جای شگفتی نیست که بسیاری از ایرانیان میپرسند: «کیست که ایران را یاری کند؟!»
درکِ تنهایی استراتژیکِ ایران اما یگانه راهی است که دوگانهی دروغین «یا امنیت یا توسعه» را به کناری زده و توسعه و امنیتِ پایدار برای کشور فراهم میکند. کشوری که در میانه بزنگاهها تنهاست و متحدی استراتژیک ندارد، باید با همه قدرتهای بزرگ رابطه داشته و کار کند. همکاری آری، اتحاد هرگز!
#توییت_خوانی
🔴 دنبالهی رشتهتوییت را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 داستانِ تنهایی استراتژیکِ ایران ✍ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دکترای روابطِ بینالملل تدوینِ هر سیاست مؤثری بدون درک ویژگیهای بنیادین یک کشور امکانناپذیر است. تنهایی استراتژیک، مهمترین ویژگی ژئوپلیتیکی ایران است؛ مشخصهای تاریخی ورای نظام سیاسی،…
ایراندل | IranDel
🔴 داستان روسیه ✍️ رشتهتوییتی از آرش رئیسینژاد، دانشآموختهی دکترای روابط بینالملل بندر ولادیوستوک [در گوشهی جنوبشرق روسیه] یگانه بندر روس در کنار دریای آزاد است. پهناورترین کشور جهان، تنها یک بندر واقعی دارد که آنهم توسط [کشورهای] کره و ژاپن محدود…
🔴 روسیه و چین شریک آمریکا در تهاجم به یمن هستند
✍️ محمد یوسفی
اگر قطعنامهی ضدِّ یمنی شورای امنیت سازمان ملل تصویب نمیشد آمریکا اقدام نظامی علیه یمن را صورت نمیداد، آمریکاییها به دنبال کسبِ مشروعیت برای اقدام نظامی علیه حوثیها توسط این قطعنامه بودند، اما روسیه و چین با علم به این مسئله، مانع از تصویب قطعنامه شورای امنیت نشدند.
روسیه و چین هیچگاه شریک ایران برای رویارویی با غرب نخواهند شد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 روسیه و چین شریک آمریکا در تهاجم به یمن هستند
✍️ محمد یوسفی
اگر قطعنامهی ضدِّ یمنی شورای امنیت سازمان ملل تصویب نمیشد آمریکا اقدام نظامی علیه یمن را صورت نمیداد، آمریکاییها به دنبال کسبِ مشروعیت برای اقدام نظامی علیه حوثیها توسط این قطعنامه بودند، اما روسیه و چین با علم به این مسئله، مانع از تصویب قطعنامه شورای امنیت نشدند.
روسیه و چین هیچگاه شریک ایران برای رویارویی با غرب نخواهند شد.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
🔴 روسیه و وضع کنونی ایران
[منتشره در کانال تلگرامی دکتر جواد طباطبایی، شهریور ماه ۱۴۰۱ خورشیدی]
✍️ #جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
بخش نخست:
در خبرها آمده است که روسیه از کرۀ شمالی هم تجهیزات نظامی میخرد. در هفتههای گذشته نیز روسیه ناچار از ایران…
[منتشره در کانال تلگرامی دکتر جواد طباطبایی، شهریور ماه ۱۴۰۱ خورشیدی]
✍️ #جواد_طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران
بخش نخست:
در خبرها آمده است که روسیه از کرۀ شمالی هم تجهیزات نظامی میخرد. در هفتههای گذشته نیز روسیه ناچار از ایران…
🔴 پاسخ به ۶ پرسش درباره «حمله شبانه آمریکا»
با حملات مشترک آمریکا و انگلیس به یمن احتمال جنگ گسترده منطقهای به چه میزان است؟
✍️ کامران کرمی، پژوهشگر مسایل خاورمیانه در تحلیل «حملات شبانه آمریکا به یمن» نوشت:
🔺با حملات مشترک هوایی و دریایی آمریکا و بریتانیا به مواضع حوثیها و ارتش یمن که از بامداد جمعه آغاز شده، پاسخ به چند سوال درباره چرایی، اهداف و دورنمای این حملات و همچنین واکنشها و مواضع کشورها حائز اهمیت است.
سؤال اول، چرا این عملیات شروع شد؟
این عملیات در پاسخ به حملاتی است که ارتش یمن علیه کشتیها و ناوگان دریایی وابسته به اسرائیل در دریای سرخ در طول دو ماه گذشته انجام داده است. ارتش یمن هدف حملات خود را پاسخ به اقدامات اسرائیل در جنگ علیه غزه عنوان داشته است. این حملات باعث اخلال در تجارت دریایی از کانال سوئز، دریای سرخ، تنگه باب المندب، خلیج عدن و اقیانوس هند شده و ناوگان دریایی شامل کشتیها، کانتینرها، نفتکشها و یدککشها را مجبور به انتخاب مسیرهای جایگزین دریایی از دماغه امید نیک در آفریقای جنوبی کرده است. مسئلهای که هزینهها و ریسک تجارت را تا حد زیادی افزایش داده است.
سؤال دوم، اهداف آمریکا و انگلیس از این عملیات چیست؟
هدف واشنگتن و لندن بازگرداندن امنیت دریایی با راهاندازی عملیات چندملیتی نگهبان سعادت در دریای سرخ است که ۸۰ درصد تجارت جهانی وابسته به این آبراه استراتژیک است که هم باعث افزایش هزینههای ناوبری شده و هم میتواند قیمت جهانی نفت را بالا ببرد که هر دو نقش مهمی برای غرب در یک اقتصاد بینالمللی جهانی شده دارد.
سؤال سوم، دورنمای این حملات به کجا میانجامد؟
آمریکا و بریتانیا اعلام کردهاند که قصد افزایش تنش و جنگ منطقهای را ندارند و صرفا اهداف محدودی از جمله برخی فرودگاهها و پایگاهها در استانهای الحدیده، تعز، صنعا و صعده یمن را که در حوزه نفوذ انصارالله است هدف قرار دادهاند. میتوان گفت آمریکا قصد ورود به یک کارزار بزرگ را ندارد و بین دو گزینه اخطار و حمله مصمم، حملات خود را صورت داده است. اینکه این حملات تا چه میزان بتواند ارتش یمن را در موضع دفاعی قرار داده و تجارت در دریای سرخ را به وضعیت نرمال بازگرداند نقش مهمی در کاهش یا افزایش سطح عملیات در روزهای آینده خواهد داشت.
سؤال چهارم، صلح عربستان با یمنیها هوا میشود؟
عربستان از ابتدا عدم همراهی خود را با عملیات دریایی چندملیتی موسوم به نگهبان سعادت اعلام کرد که هدف آن حفظ صلح با یمن و خروج از جنگ هشت ساله با حوثیها است. ریاض همچنین با حملات مشترک آمریکا و بریتانیا موافق نیست و آن را به منزله تشدید ناخواسته تنش ها و هواشدن صلح خود با یمن میداند. چرا که معتقد است تنش ناخواسته ریاض را مجبور به انتخاب بین آمریکا و یمن خواهد کرد. با این حال عربستان با حملات محدود و موثر که بتواند ارتش یمن را به لاک دفاعی برده و تجارت دریایی را مجدداً به حالت عادی بازگرداند بصورت چراغ خاموش همراه است.
سؤال پنجم، واکنش ایران چه خواهد بود؟
ایران حملات را محکوم کرده و آن را نقض حاکمیت یک کشور مستقل دانسته و از جامعه جهانی خواسته که مانع از جنگطلبی آمریکا شوند. ایران پیشتر هم اعلام کرده که حوثیها و ارتش یمن بازیگران مستقلی هستند و از تهران دستور نمیگیرند. از طرف سوم ایران مخالف گسترده شدن تنش در سطح منطقه و تبدیل شدن آن به یک جنگ فراگیر است.
سؤال ششم، موضع چین و روسیه چیست؟
رای ممتنع چین و روسیه به قطعنامه ۲۷۲۲ شورای امنیت سازمان ملل درخصوص ضرورت متوقف کردن اقدامات یمنی ها در دریای سرخ که چهارشنبه شب و درست ۲۴ ساعت قبل از حملات مشترک آمریکا و بریتانیا به تصویب رسید، نشان می دهد که چین همچنان ثبات منطقهای آنهم در آبراه استراتژیک دریای سرخ را در راستای منافع جهانی خود می داند و با جنگ و تشدید تنش همراه نیست. از سوی دیگر روسیه نیز با رای ممتنع هم همراهی چراغ خاموش خود را با شورای امنیت بعنوان یک قدرت بزرگ نشان داد و هم اینکه تمایل دارد آمریکا و متحدان آن را در یک تنش منطقهای درگیر کند، تا نگاهها همچنان از جنگ روسیه و اوکراین به سمت دیگری منحرف باشد.
🔴 منبع: دنیای اقتصاد
@IranDel_Channel
💢
🔴 پاسخ به ۶ پرسش درباره «حمله شبانه آمریکا»
با حملات مشترک آمریکا و انگلیس به یمن احتمال جنگ گسترده منطقهای به چه میزان است؟
✍️ کامران کرمی، پژوهشگر مسایل خاورمیانه در تحلیل «حملات شبانه آمریکا به یمن» نوشت:
🔺با حملات مشترک هوایی و دریایی آمریکا و بریتانیا به مواضع حوثیها و ارتش یمن که از بامداد جمعه آغاز شده، پاسخ به چند سوال درباره چرایی، اهداف و دورنمای این حملات و همچنین واکنشها و مواضع کشورها حائز اهمیت است.
سؤال اول، چرا این عملیات شروع شد؟
این عملیات در پاسخ به حملاتی است که ارتش یمن علیه کشتیها و ناوگان دریایی وابسته به اسرائیل در دریای سرخ در طول دو ماه گذشته انجام داده است. ارتش یمن هدف حملات خود را پاسخ به اقدامات اسرائیل در جنگ علیه غزه عنوان داشته است. این حملات باعث اخلال در تجارت دریایی از کانال سوئز، دریای سرخ، تنگه باب المندب، خلیج عدن و اقیانوس هند شده و ناوگان دریایی شامل کشتیها، کانتینرها، نفتکشها و یدککشها را مجبور به انتخاب مسیرهای جایگزین دریایی از دماغه امید نیک در آفریقای جنوبی کرده است. مسئلهای که هزینهها و ریسک تجارت را تا حد زیادی افزایش داده است.
سؤال دوم، اهداف آمریکا و انگلیس از این عملیات چیست؟
هدف واشنگتن و لندن بازگرداندن امنیت دریایی با راهاندازی عملیات چندملیتی نگهبان سعادت در دریای سرخ است که ۸۰ درصد تجارت جهانی وابسته به این آبراه استراتژیک است که هم باعث افزایش هزینههای ناوبری شده و هم میتواند قیمت جهانی نفت را بالا ببرد که هر دو نقش مهمی برای غرب در یک اقتصاد بینالمللی جهانی شده دارد.
سؤال سوم، دورنمای این حملات به کجا میانجامد؟
آمریکا و بریتانیا اعلام کردهاند که قصد افزایش تنش و جنگ منطقهای را ندارند و صرفا اهداف محدودی از جمله برخی فرودگاهها و پایگاهها در استانهای الحدیده، تعز، صنعا و صعده یمن را که در حوزه نفوذ انصارالله است هدف قرار دادهاند. میتوان گفت آمریکا قصد ورود به یک کارزار بزرگ را ندارد و بین دو گزینه اخطار و حمله مصمم، حملات خود را صورت داده است. اینکه این حملات تا چه میزان بتواند ارتش یمن را در موضع دفاعی قرار داده و تجارت در دریای سرخ را به وضعیت نرمال بازگرداند نقش مهمی در کاهش یا افزایش سطح عملیات در روزهای آینده خواهد داشت.
سؤال چهارم، صلح عربستان با یمنیها هوا میشود؟
عربستان از ابتدا عدم همراهی خود را با عملیات دریایی چندملیتی موسوم به نگهبان سعادت اعلام کرد که هدف آن حفظ صلح با یمن و خروج از جنگ هشت ساله با حوثیها است. ریاض همچنین با حملات مشترک آمریکا و بریتانیا موافق نیست و آن را به منزله تشدید ناخواسته تنش ها و هواشدن صلح خود با یمن میداند. چرا که معتقد است تنش ناخواسته ریاض را مجبور به انتخاب بین آمریکا و یمن خواهد کرد. با این حال عربستان با حملات محدود و موثر که بتواند ارتش یمن را به لاک دفاعی برده و تجارت دریایی را مجدداً به حالت عادی بازگرداند بصورت چراغ خاموش همراه است.
سؤال پنجم، واکنش ایران چه خواهد بود؟
ایران حملات را محکوم کرده و آن را نقض حاکمیت یک کشور مستقل دانسته و از جامعه جهانی خواسته که مانع از جنگطلبی آمریکا شوند. ایران پیشتر هم اعلام کرده که حوثیها و ارتش یمن بازیگران مستقلی هستند و از تهران دستور نمیگیرند. از طرف سوم ایران مخالف گسترده شدن تنش در سطح منطقه و تبدیل شدن آن به یک جنگ فراگیر است.
سؤال ششم، موضع چین و روسیه چیست؟
رای ممتنع چین و روسیه به قطعنامه ۲۷۲۲ شورای امنیت سازمان ملل درخصوص ضرورت متوقف کردن اقدامات یمنی ها در دریای سرخ که چهارشنبه شب و درست ۲۴ ساعت قبل از حملات مشترک آمریکا و بریتانیا به تصویب رسید، نشان می دهد که چین همچنان ثبات منطقهای آنهم در آبراه استراتژیک دریای سرخ را در راستای منافع جهانی خود می داند و با جنگ و تشدید تنش همراه نیست. از سوی دیگر روسیه نیز با رای ممتنع هم همراهی چراغ خاموش خود را با شورای امنیت بعنوان یک قدرت بزرگ نشان داد و هم اینکه تمایل دارد آمریکا و متحدان آن را در یک تنش منطقهای درگیر کند، تا نگاهها همچنان از جنگ روسیه و اوکراین به سمت دیگری منحرف باشد.
🔴 منبع: دنیای اقتصاد
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
🔴 عادیسازی بعد از جنگ!
✍️ صابر گلعنبری
از شروعِ طوفانالاقصی مدام این قرائت و تحلیل به ویژه در داخلِ ایران، غالب بوده و هست که عادیسازی روابط در منطقه با اسرائیل کان لم یکن شد و به زبالهدان تاریخ پیوست. اما نگارنده طی دو یادداشت در ابتدای جنگ تأکید داشت که این روند موقتاً متوقف شده و به تأخیر افتاده است و مدتی بعد از جنگ از سر گرفته میشود.
این نگاه مورد انتقاد برخی دوستان تحلیلگر هم واقع شد. به هر حال، درستی و نادرستی یک پیشبینی و گمانهزنی با مرور زمان پدیدار میشود.
اما دیروز (٩ ژانویه ۲۰۲۴ میلادی) و در میانه جنگ، خالد بن بندر بن عبدالعزیز، سفیر عربستان در لندن تأکید داشت که کشورش همچنان به عادیسازی روابط با اسرائیل پس از پایان جنگِ غزه اهتمام دارد. با این حال، مواضع قبلی ریاض را هم تکرار کرد؛ این که این امر به زیان فلسطینیها رخ نخواهد داد و این که باید به برپایی "کشورِ فلسطین" ختم شود.
واقعیت این است که "طوفانالاقصی" حماس در هفتم اکتبر هر چند به گفته تُرکی فیصل رئیس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان تصویر شکل گرفته در اذهان درباره اسرائیل طی چند دهه گذشته را در هم شکست، اما نوع رفتار و مواجهه دولتهای طرف رابطه با اسرائیل در منطقه و یا کشورهایی مانند عربستان (که درصدد برقراری رابطه با آن هستند) با جنگ کنونی نشان داد که شکسته شدن آن تصویر برگردانی رسمی در سیاستها و مواضع این کشورها نداشته و فعلاً نخواهد داشت.
یکی از عوامل نیز اهمیت و جایگاه راهبردی است که اسرائیل همچنان در سیاستِ خاورمیانهای آمریکا به عنوان سنجهای برای دوری و نزدیکی به کشورهای منطقه دارد و بر این اساس هم کاخ سفید تا سر حد مشارکت در جنگ علیه غزه در کنار اسرائیل ایستاد. اینجا هم هر چند اهداف این جنگ تاکنون به علت نامتقارن بودن یک طرف آن محقق نشده است و این امر در صورت تداوم تا پایان جنگ، اسرائیل را در مقامِ بازنده در یک جنگ نامتعارف قرار میدهد، اما بسیار دور از تصور است که این مسأله تاثیر تحولسازی در نگاه این کشورها نسبت به اسرائیل و تعامل با آن دستکم در میان مدت بر جای بگذارد و مهمترین علت آن هم این است که آنها بر خلاف [جمهوری اسلامی] ایران همچنان آمریکا را به عنوان ابرقدرتی برخوردار از موقعیت کانونی در سیاست و اقتصاد بینالملل و تحولات خاورمیانه میدانند ولو این که جایگاه بلامنازعی خود را از دست داده باشد.
لب کلام این که چنانکه اظهارات دولتمردان آمریکا و عربستان نیز اخیراً نشان داد عادیسازی روابط از دستور کار خارج نشده و مدتی بعد از جنگ، مذاکرات پیرامون آن از سر گرفته خواهد شد.
@IranDel_Channel
💢
🔴 عادیسازی بعد از جنگ!
✍️ صابر گلعنبری
از شروعِ طوفانالاقصی مدام این قرائت و تحلیل به ویژه در داخلِ ایران، غالب بوده و هست که عادیسازی روابط در منطقه با اسرائیل کان لم یکن شد و به زبالهدان تاریخ پیوست. اما نگارنده طی دو یادداشت در ابتدای جنگ تأکید داشت که این روند موقتاً متوقف شده و به تأخیر افتاده است و مدتی بعد از جنگ از سر گرفته میشود.
این نگاه مورد انتقاد برخی دوستان تحلیلگر هم واقع شد. به هر حال، درستی و نادرستی یک پیشبینی و گمانهزنی با مرور زمان پدیدار میشود.
اما دیروز (٩ ژانویه ۲۰۲۴ میلادی) و در میانه جنگ، خالد بن بندر بن عبدالعزیز، سفیر عربستان در لندن تأکید داشت که کشورش همچنان به عادیسازی روابط با اسرائیل پس از پایان جنگِ غزه اهتمام دارد. با این حال، مواضع قبلی ریاض را هم تکرار کرد؛ این که این امر به زیان فلسطینیها رخ نخواهد داد و این که باید به برپایی "کشورِ فلسطین" ختم شود.
واقعیت این است که "طوفانالاقصی" حماس در هفتم اکتبر هر چند به گفته تُرکی فیصل رئیس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان تصویر شکل گرفته در اذهان درباره اسرائیل طی چند دهه گذشته را در هم شکست، اما نوع رفتار و مواجهه دولتهای طرف رابطه با اسرائیل در منطقه و یا کشورهایی مانند عربستان (که درصدد برقراری رابطه با آن هستند) با جنگ کنونی نشان داد که شکسته شدن آن تصویر برگردانی رسمی در سیاستها و مواضع این کشورها نداشته و فعلاً نخواهد داشت.
یکی از عوامل نیز اهمیت و جایگاه راهبردی است که اسرائیل همچنان در سیاستِ خاورمیانهای آمریکا به عنوان سنجهای برای دوری و نزدیکی به کشورهای منطقه دارد و بر این اساس هم کاخ سفید تا سر حد مشارکت در جنگ علیه غزه در کنار اسرائیل ایستاد. اینجا هم هر چند اهداف این جنگ تاکنون به علت نامتقارن بودن یک طرف آن محقق نشده است و این امر در صورت تداوم تا پایان جنگ، اسرائیل را در مقامِ بازنده در یک جنگ نامتعارف قرار میدهد، اما بسیار دور از تصور است که این مسأله تاثیر تحولسازی در نگاه این کشورها نسبت به اسرائیل و تعامل با آن دستکم در میان مدت بر جای بگذارد و مهمترین علت آن هم این است که آنها بر خلاف [جمهوری اسلامی] ایران همچنان آمریکا را به عنوان ابرقدرتی برخوردار از موقعیت کانونی در سیاست و اقتصاد بینالملل و تحولات خاورمیانه میدانند ولو این که جایگاه بلامنازعی خود را از دست داده باشد.
لب کلام این که چنانکه اظهارات دولتمردان آمریکا و عربستان نیز اخیراً نشان داد عادیسازی روابط از دستور کار خارج نشده و مدتی بعد از جنگ، مذاکرات پیرامون آن از سر گرفته خواهد شد.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
ایراندل | IranDel
همه عالم تن است و ایران دل ❤️
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
این کانال دغدغهاش، ایران است و گردانندۀ آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی
[ بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است.]
🔴 انقلابیون ضد امپریالیست
✍️ طوس طهماسبی
تصویر پایین آینهی تمامنمای کارنامهی شصت و پنجساله انقلابیون ضد امپریالیست کوبایی است که از پول و دیسکو متنفر بودند و میخواستند انسانِ نوینی خلق کنند که به دنبال فردیت و منافع شخصی نباشد و بخش عمدهای از وقتش را به کار داوطلبانه در راه اهداف اجتماعی صرف کند.
تصویر بالا هم متعلق به سنگاپور است که تا اوائل دههی شصت میلادی مستعمره.ی انگلستان بوده و پس از آن تا گلو خود را در شبکهی جهانی سرمایهداری غرق کردهاست. سنگاپور معتبرترین پاسپورتِ جهان را دارد و یکی از بزرگترین مراکز مالی و تجاری بینالمللی است. این کشور سومین مرکز پالایش و تجارت نفت جهان، بزرگترین تولیدکنندهی تأسیسات نفتی و یکی از بزرگترین مراکز تعمیر کِشتی جهان است. سنگاپور سومین مرکز مالی و تبادلِ ارز خارجی و دومین بازار قمارخانهای جهان است. این کشور یازدهمین ذخیره ارز خارجی در جهان را دارد و بیش از هفتهزار ابر شرکت چند ملیتی از آمریکا، اروپا و ژاپن در آن فعالند.
در حالی که میانگین درآمد ماهانه در کوبا هفده دلار است، در سنگاپور از هر شش خانواده یک خانواده به جز داراییهای غیر منقول، بیش از یک میلیون دلار دارایی نقد دارند و میانگین درآمد ماهانه حدود ده هزار دلار است.
انقلابیون کوبایی از صنعت توریسم این کشور که آن را به شکوفاترین اقتصاد منطقه آمریکای مرکزی تبدیل کرده بود نفرت داشتند و آن را موجب نفوذ سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و ترویج فساد میدانستند. در خاطرات چند نفر از آنها به صحنههایی نظیر این اشاره شده که آن را یکی از انگیزههای اصلی خود برای پیوستن به مبارزه انقلابی برشمردهاند: یک آمریکایی ثروتمند از هتل بیرون میآید و چند پسر بچه فقیر کوبایی دورش را میگیرند، او چند اسکناس به سمت آنها پرتاب میکند و آنها به سرعت اسکناسها را از روی زمین جمع میکنند.
کاسترو و چهگوارا صنعت توریسم شکوفا و کم نظیر کوبا را به کلی تعطیل کردند اما سی و شش سال بعد زمانی که کشور به مرز ورشکستگی مطلق و گرسنگی همگانی رسیده بود، کاسترو ناچار شد دوباره توریسم کوبایی را راه بیندازد. اما این بار در یک منطقه ویژه و محصور با سیم خاردار که مردم عادی کوبا به آن راه ندارند، مگر عده محدودی خوش شانس که مجوز مخصوص کار در این محدوده را دارند. درآمد یک راننده یا خدمتکار در آنجا ده تا پانزده برابر یک پزشک و استاد دانشگاه کوبایی است.
امروز در کوبا بیشتر از اتومبیل گاری اسبی دیده میشود و اتومبیلها هم عموماً ساخت هفتاد یا هشتاد سال قبل هستند. مردم کوبا در حسرت یک وعده غذای پروتئینی، دستمال توالت و تلفن همراه هستند. شرایط آنان از مردم بسیاری از کشورهای فقیر آفریقایی بدتر است. آنها به علاوه تحت یک اختناق پلیسی مخوف قرار دارند که بیشترین تعداد زندانی سیاسی را در کل قاره آمریکا به خود اختصاص داده است.
امروز همین حیات بیرمق و محتضر اقتصاد کوبا مدیون توریسم است که تنها سایهای کم رمق از وضعیتِ دوران رؤیایی قبل از انقلاب را دارد.
انقلاب کوبا برای بستن صنعت توریسم آمد و آن را بست. اما سی و شش سال بعد دستهایش را بالا برد و آن را دوباره بازگشایی کرد. از این روند چه نتیجهای میتوان گرفت؟ نبرد با عدد و رقم و قوانین تغییر ناپذیر اقتصاد و جامعه جز فلاکت و تباهی و حقارتی دهشتناک هیچ نتیجهای در بر نخواهد داشت.
@IranDel_Channel
💢
🔴 انقلابیون ضد امپریالیست
✍️ طوس طهماسبی
تصویر پایین آینهی تمامنمای کارنامهی شصت و پنجساله انقلابیون ضد امپریالیست کوبایی است که از پول و دیسکو متنفر بودند و میخواستند انسانِ نوینی خلق کنند که به دنبال فردیت و منافع شخصی نباشد و بخش عمدهای از وقتش را به کار داوطلبانه در راه اهداف اجتماعی صرف کند.
تصویر بالا هم متعلق به سنگاپور است که تا اوائل دههی شصت میلادی مستعمره.ی انگلستان بوده و پس از آن تا گلو خود را در شبکهی جهانی سرمایهداری غرق کردهاست. سنگاپور معتبرترین پاسپورتِ جهان را دارد و یکی از بزرگترین مراکز مالی و تجاری بینالمللی است. این کشور سومین مرکز پالایش و تجارت نفت جهان، بزرگترین تولیدکنندهی تأسیسات نفتی و یکی از بزرگترین مراکز تعمیر کِشتی جهان است. سنگاپور سومین مرکز مالی و تبادلِ ارز خارجی و دومین بازار قمارخانهای جهان است. این کشور یازدهمین ذخیره ارز خارجی در جهان را دارد و بیش از هفتهزار ابر شرکت چند ملیتی از آمریکا، اروپا و ژاپن در آن فعالند.
در حالی که میانگین درآمد ماهانه در کوبا هفده دلار است، در سنگاپور از هر شش خانواده یک خانواده به جز داراییهای غیر منقول، بیش از یک میلیون دلار دارایی نقد دارند و میانگین درآمد ماهانه حدود ده هزار دلار است.
انقلابیون کوبایی از صنعت توریسم این کشور که آن را به شکوفاترین اقتصاد منطقه آمریکای مرکزی تبدیل کرده بود نفرت داشتند و آن را موجب نفوذ سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و ترویج فساد میدانستند. در خاطرات چند نفر از آنها به صحنههایی نظیر این اشاره شده که آن را یکی از انگیزههای اصلی خود برای پیوستن به مبارزه انقلابی برشمردهاند: یک آمریکایی ثروتمند از هتل بیرون میآید و چند پسر بچه فقیر کوبایی دورش را میگیرند، او چند اسکناس به سمت آنها پرتاب میکند و آنها به سرعت اسکناسها را از روی زمین جمع میکنند.
کاسترو و چهگوارا صنعت توریسم شکوفا و کم نظیر کوبا را به کلی تعطیل کردند اما سی و شش سال بعد زمانی که کشور به مرز ورشکستگی مطلق و گرسنگی همگانی رسیده بود، کاسترو ناچار شد دوباره توریسم کوبایی را راه بیندازد. اما این بار در یک منطقه ویژه و محصور با سیم خاردار که مردم عادی کوبا به آن راه ندارند، مگر عده محدودی خوش شانس که مجوز مخصوص کار در این محدوده را دارند. درآمد یک راننده یا خدمتکار در آنجا ده تا پانزده برابر یک پزشک و استاد دانشگاه کوبایی است.
امروز در کوبا بیشتر از اتومبیل گاری اسبی دیده میشود و اتومبیلها هم عموماً ساخت هفتاد یا هشتاد سال قبل هستند. مردم کوبا در حسرت یک وعده غذای پروتئینی، دستمال توالت و تلفن همراه هستند. شرایط آنان از مردم بسیاری از کشورهای فقیر آفریقایی بدتر است. آنها به علاوه تحت یک اختناق پلیسی مخوف قرار دارند که بیشترین تعداد زندانی سیاسی را در کل قاره آمریکا به خود اختصاص داده است.
امروز همین حیات بیرمق و محتضر اقتصاد کوبا مدیون توریسم است که تنها سایهای کم رمق از وضعیتِ دوران رؤیایی قبل از انقلاب را دارد.
انقلاب کوبا برای بستن صنعت توریسم آمد و آن را بست. اما سی و شش سال بعد دستهایش را بالا برد و آن را دوباره بازگشایی کرد. از این روند چه نتیجهای میتوان گرفت؟ نبرد با عدد و رقم و قوانین تغییر ناپذیر اقتصاد و جامعه جز فلاکت و تباهی و حقارتی دهشتناک هیچ نتیجهای در بر نخواهد داشت.
@IranDel_Channel
💢
🔴 موسیقی و ادبیات ایرانی
پوشیده چون جان میروی اندر میانِ جانِ من
سروِ خرامانِ منی، ای رونقِ بُستان من
چون میروی بیمن مَرو، ای جانِ جان، بیتَن مرو
وز چشم من، بیرون مشو، ای مشعلهیْ تابان من
هفت آسمان را بردَرم، وز هفت دریا بُگذرم
چون دلبرانه بنگری در جانِ سرگردان من
تا آمدی اندر بَرم، شُد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدنِ تو، دینِ من، وی روی تو ایمانِ من
بیپا و سَر کَردی مرا، بیخواب و خور کردی مرا
در پیشِ یعقوب اندرآ، اِی یوسفِ کنعانِ من
از لطفِ تو، چون جان شدم، وز خویشتن، پنهان شُدم
ای هستِ تو، پنهان شده در هستیِ پنهانِ من
گلجامه دَر از دست تو، وی چشمِ نرگس مستِ تو
ای شاخهها آبَست تو، وی باغِ بیپایان من
یک لحظه، داغم میکِشی، یک دم به باغم میکِشی
پیشِ چراغم میکِشی تا وا شود، چشمانِ من
ای جانِ پیش از جانها، وی کان پیش از کانها
ای آنِ بیش از آنها، ای آنِ من، ای آنِ من
چون منزلِ ما خاک نیست، گر تَن بریزد باک نیست
اندیشهام افلاک نیست، ای وصلِ تو، کیوان من
بر یادِ روی ماهِ من، باشد فغان و آه من
بر بوی شاهنشاهِ من، هر لحظهای حیرانِ من
ای جان، چو ذرّه در هوا، تا شد زِ خورشیدت جدا
بیتو چرا باشد چرا، ای اصلِ چارْاَرکانِ من
ای شه صلاحالدین من، رهدانِ من رهبینِ من
ای فارغ از تمکینِ من، ای برتر از امکانِ من
مولانا شمسالدین بلخی (دیوان شمس)
🔴 موسیقی پیوست:
چون میروی بیمن مرو
خواننده: همایون شجریان
آهنگساز: انوشیروان روحانی
غزلسرا: مولوی
@IranDel_Channel
💢
🔴 موسیقی و ادبیات ایرانی
پوشیده چون جان میروی اندر میانِ جانِ من
سروِ خرامانِ منی، ای رونقِ بُستان من
چون میروی بیمن مَرو، ای جانِ جان، بیتَن مرو
وز چشم من، بیرون مشو، ای مشعلهیْ تابان من
هفت آسمان را بردَرم، وز هفت دریا بُگذرم
چون دلبرانه بنگری در جانِ سرگردان من
تا آمدی اندر بَرم، شُد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدنِ تو، دینِ من، وی روی تو ایمانِ من
بیپا و سَر کَردی مرا، بیخواب و خور کردی مرا
در پیشِ یعقوب اندرآ، اِی یوسفِ کنعانِ من
از لطفِ تو، چون جان شدم، وز خویشتن، پنهان شُدم
ای هستِ تو، پنهان شده در هستیِ پنهانِ من
گلجامه دَر از دست تو، وی چشمِ نرگس مستِ تو
ای شاخهها آبَست تو، وی باغِ بیپایان من
یک لحظه، داغم میکِشی، یک دم به باغم میکِشی
پیشِ چراغم میکِشی تا وا شود، چشمانِ من
ای جانِ پیش از جانها، وی کان پیش از کانها
ای آنِ بیش از آنها، ای آنِ من، ای آنِ من
چون منزلِ ما خاک نیست، گر تَن بریزد باک نیست
اندیشهام افلاک نیست، ای وصلِ تو، کیوان من
بر یادِ روی ماهِ من، باشد فغان و آه من
بر بوی شاهنشاهِ من، هر لحظهای حیرانِ من
ای جان، چو ذرّه در هوا، تا شد زِ خورشیدت جدا
بیتو چرا باشد چرا، ای اصلِ چارْاَرکانِ من
ای شه صلاحالدین من، رهدانِ من رهبینِ من
ای فارغ از تمکینِ من، ای برتر از امکانِ من
مولانا شمسالدین بلخی (دیوان شمس)
🔴 موسیقی پیوست:
چون میروی بیمن مرو
خواننده: همایون شجریان
آهنگساز: انوشیروان روحانی
غزلسرا: مولوی
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
🔴 «جایگاهِ موسیقی ملی ایران در روزگارِ کنونی»
✍️ گفتوگوی «نیما عظیمی» با «شاهرخ نجفی»، نویسنده، نوازنده، پژوهشگر و مدرّسِ موسیقیِ ایرانی
[منتشره در روزنامهی سراسری «طرح نو»، چاپ تبریز]
فرهنگ و هنر، یکی از پایههای استوار در «تاریخ ملی ایران» است. «موسیقیِ فاخرِ ایران زمین» را باید یکی از بخشهای بسیار تأثیرگذار در پهنهی فرهنگ پربارِ میهن عزیزمان ایران بدانیم؛ که در همین راستا، گفتوگویی داشتیم با جناب آقای «شاهرخ نجفی» نوازنده و مدرسِ موسیقی ایرانی. افزونبراین، ایشان همچنین نویسندهی کتابِ «عشق داند... گزیدهی بداههنوازیهای استاد محمدرضا لطفی» میباشند.
آقای نجفی چنانچه مایل باشید، سخن را در مورد زادگاه و زندگی شما آغاز کنیم:
بله؛ حتماً. در ۲۵ بهمن ۱۳۵۵ [خورشیدی] در محلهی قرهآغاجِ شهر تاریخی تبریز، در خانوادهای فرهنگدوست چشم به جهان گشودم.
بنابراین، آیا خانوادهی گرامی شما در سوق پیدا کردنتان به سمت هنرِ موسیقی مؤثر بودند؟
بله. اینجانب توسط پدر گرامی خود و محیطی عرفانی -ملی که ایشان در آن حضور داشتند، با موسیقیِ فاخر و جدیِ ایرانی آشنا شدم؛ و این آشناییِ فرخنده، موجب دلبستگی و آغازِ ورود من به پهنهی ژرف و شورانگیزِ فراگیری این هنرِ سِحرانگیز گردید.
لطفاً به دیگر نامهایی که در این مسیرِ هنری یاریگر و برانگیزانندهی شما بودند نیز، اشارهای داشته باشید:
ببینید، میتوانم در اینمورد به اشخاصِ گوناگونی اشاره کنم؛ اما اگر بخواهم گزیدهوار اشاره کنم، نامی میبرم از دو شخصیت گرامی و انسان کامل، روان شادان: «کریم خمسهای» و «خلیل بدیعی» که بهصورت ذهنی و معنوی مشوق اینجانب بودند.
🔴 دنبالهی گفتوگو را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 «جایگاهِ موسیقی ملی ایران در روزگارِ کنونی»
✍️ گفتوگوی «نیما عظیمی» با «شاهرخ نجفی»، نویسنده، نوازنده، پژوهشگر و مدرّسِ موسیقیِ ایرانی
[منتشره در روزنامهی سراسری «طرح نو»، چاپ تبریز]
فرهنگ و هنر، یکی از پایههای استوار در «تاریخ ملی ایران» است. «موسیقیِ فاخرِ ایران زمین» را باید یکی از بخشهای بسیار تأثیرگذار در پهنهی فرهنگ پربارِ میهن عزیزمان ایران بدانیم؛ که در همین راستا، گفتوگویی داشتیم با جناب آقای «شاهرخ نجفی» نوازنده و مدرسِ موسیقی ایرانی. افزونبراین، ایشان همچنین نویسندهی کتابِ «عشق داند... گزیدهی بداههنوازیهای استاد محمدرضا لطفی» میباشند.
آقای نجفی چنانچه مایل باشید، سخن را در مورد زادگاه و زندگی شما آغاز کنیم:
بله؛ حتماً. در ۲۵ بهمن ۱۳۵۵ [خورشیدی] در محلهی قرهآغاجِ شهر تاریخی تبریز، در خانوادهای فرهنگدوست چشم به جهان گشودم.
بنابراین، آیا خانوادهی گرامی شما در سوق پیدا کردنتان به سمت هنرِ موسیقی مؤثر بودند؟
بله. اینجانب توسط پدر گرامی خود و محیطی عرفانی -ملی که ایشان در آن حضور داشتند، با موسیقیِ فاخر و جدیِ ایرانی آشنا شدم؛ و این آشناییِ فرخنده، موجب دلبستگی و آغازِ ورود من به پهنهی ژرف و شورانگیزِ فراگیری این هنرِ سِحرانگیز گردید.
لطفاً به دیگر نامهایی که در این مسیرِ هنری یاریگر و برانگیزانندهی شما بودند نیز، اشارهای داشته باشید:
ببینید، میتوانم در اینمورد به اشخاصِ گوناگونی اشاره کنم؛ اما اگر بخواهم گزیدهوار اشاره کنم، نامی میبرم از دو شخصیت گرامی و انسان کامل، روان شادان: «کریم خمسهای» و «خلیل بدیعی» که بهصورت ذهنی و معنوی مشوق اینجانب بودند.
🔴 دنبالهی گفتوگو را در بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سخنانی در سال ۱۴۰۰ خورشیدی (ویدئوی پیوست) با انتقاد از حریمِ آثار تاریخی میگوید:
«امروز مردم شهر پاسارگاد بهدلیل آرامگاه کوروش نمیتوانند کشاورزی کنند، چاه بزنند، یا ساختمان بلند بسازند. باید این مشکلات برطرف شود».
ضرغامی گفت: «بزرگترین گرفتاری ما که میدانم همه دستگاهها با آن مواجه هستند، حریم آثار تاریخی است که باید برای آن تصمیمهایی گرفت. من این مشکل را حل میکنم و زیر میز میزنم».
این سخنان در روزهای اخیر، دیگربار مورد توجه مخاطبانِ ایرانی در فضای مجازی قرار گرفته است.
✍️ مجتبی برزویی - پژوهشگر تاریخ ایران و اسلام - در نقدی بر اینگونه سخنان نوشت:
کوروش، پدر ایران و بنیانگذار واحدی سیاسی به نام ایران است. پیش از او که هفتمین پادشاه سلسلهی هخامنشی بوده فلاتِ ایران میان سه قوم ماد، پارت و پارس تقسیم شده بود که عبارت هستند از:
۱- امپراتوری ماد در مناطقی مثل تهران، اصفهان، ری و کاشان، همدان، لرستان سرزمینهای کردنشین و آذربایجان [کنونی]
۲- شاهکنشینهای پارتی در شرق و شمالشرق، شامل بخشهایی از افعانستان، ترکمنستان و ازبکستان [کنونی]
۳- پادشاهی کوچکِ پارس در جنوبغربی ایران شامل استان فارس کنونی.
کوروش بزرگ با توجه به خاستگاهِ نژادی یکسانِ مادها، پارتها و پارسیان و زبان نسبتأ مشترک یا حتی یکسان آنان، کشور یکپارچه ایران را تشکیل داد. بیهوده نیست که همه غیرایرانیان، کوروش کبیر را پدر ایران میدانند و مثلاً اعراب در دانشگاههای خود از کوروشِ بزرگ به عنوان "ابو الایران" یاد میکنند.
امروزه جمعی کوتهاندیش گمان میکنند که علاقه و تعصب به ایران، مانع از علاقمندی و تعهد به اسلام میشود، حال این که چنین نیست. صفویان که تشیع را در ایران، مذهبِ رسمی قرار دادند، در عین حال ایراندوستی را هم در کشورمان رایج ساختند. معروف است که شاهنامهخوانی و یادآوری حماسههای ملی ایرانیان برای عوام یعنی تودههای مردم را نخستین بار در تاریخ ما توسط شاه اسماعيل صفوی رواج یافت. شاهنامهخوانی بعدها در دوره شاه عباس در شربتخانهها و قهوهخانهها به صورت نقالی، نمود پیدا کرد. ناگفته پیداست که سیاست محو هویت ملی ایران و ایران زدایی از طریق نفی شخصیتهای بارز ایرانباستان همچون کوروش کبیر، موجب علاقه بیشتر به دین در میان جوانان نشده و درعوض انسانهایی با هویتِ ملی و مذهبی ضعیف را پرورش داده که همه هنرشان مهاجرت و دریوزگی غربیان برای بدست آوردن تکهای نان بوده است، درست شبیه به سیاهپوستان آفریقا که از راه دریا یا خشکی به جهانِ غرب هجوم میآورند.
@IranDel_Channel
💢
🔴 عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سخنانی در سال ۱۴۰۰ خورشیدی (ویدئوی پیوست) با انتقاد از حریمِ آثار تاریخی میگوید:
«امروز مردم شهر پاسارگاد بهدلیل آرامگاه کوروش نمیتوانند کشاورزی کنند، چاه بزنند، یا ساختمان بلند بسازند. باید این مشکلات برطرف شود».
ضرغامی گفت: «بزرگترین گرفتاری ما که میدانم همه دستگاهها با آن مواجه هستند، حریم آثار تاریخی است که باید برای آن تصمیمهایی گرفت. من این مشکل را حل میکنم و زیر میز میزنم».
این سخنان در روزهای اخیر، دیگربار مورد توجه مخاطبانِ ایرانی در فضای مجازی قرار گرفته است.
✍️ مجتبی برزویی - پژوهشگر تاریخ ایران و اسلام - در نقدی بر اینگونه سخنان نوشت:
کوروش، پدر ایران و بنیانگذار واحدی سیاسی به نام ایران است. پیش از او که هفتمین پادشاه سلسلهی هخامنشی بوده فلاتِ ایران میان سه قوم ماد، پارت و پارس تقسیم شده بود که عبارت هستند از:
۱- امپراتوری ماد در مناطقی مثل تهران، اصفهان، ری و کاشان، همدان، لرستان سرزمینهای کردنشین و آذربایجان [کنونی]
۲- شاهکنشینهای پارتی در شرق و شمالشرق، شامل بخشهایی از افعانستان، ترکمنستان و ازبکستان [کنونی]
۳- پادشاهی کوچکِ پارس در جنوبغربی ایران شامل استان فارس کنونی.
کوروش بزرگ با توجه به خاستگاهِ نژادی یکسانِ مادها، پارتها و پارسیان و زبان نسبتأ مشترک یا حتی یکسان آنان، کشور یکپارچه ایران را تشکیل داد. بیهوده نیست که همه غیرایرانیان، کوروش کبیر را پدر ایران میدانند و مثلاً اعراب در دانشگاههای خود از کوروشِ بزرگ به عنوان "ابو الایران" یاد میکنند.
امروزه جمعی کوتهاندیش گمان میکنند که علاقه و تعصب به ایران، مانع از علاقمندی و تعهد به اسلام میشود، حال این که چنین نیست. صفویان که تشیع را در ایران، مذهبِ رسمی قرار دادند، در عین حال ایراندوستی را هم در کشورمان رایج ساختند. معروف است که شاهنامهخوانی و یادآوری حماسههای ملی ایرانیان برای عوام یعنی تودههای مردم را نخستین بار در تاریخ ما توسط شاه اسماعيل صفوی رواج یافت. شاهنامهخوانی بعدها در دوره شاه عباس در شربتخانهها و قهوهخانهها به صورت نقالی، نمود پیدا کرد. ناگفته پیداست که سیاست محو هویت ملی ایران و ایران زدایی از طریق نفی شخصیتهای بارز ایرانباستان همچون کوروش کبیر، موجب علاقه بیشتر به دین در میان جوانان نشده و درعوض انسانهایی با هویتِ ملی و مذهبی ضعیف را پرورش داده که همه هنرشان مهاجرت و دریوزگی غربیان برای بدست آوردن تکهای نان بوده است، درست شبیه به سیاهپوستان آفریقا که از راه دریا یا خشکی به جهانِ غرب هجوم میآورند.
@IranDel_Channel
💢
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ فرزند ایران، کریم مجتهدی
کریم مجتهدی، فلسفهدان ایرانی و استاد دانشگاه تهران
۱۰ شهریور ۱۳۰۹ خورشیدی، تبریز
۲۵ دی ۱۴۰۲ خورشیدی، تهران
⚫️ استاد کریم مجتهدی:
«تنها عشق به میهن است که باقی میماند».
«ایرانی بودن، فقط اراده به ایرانی ماندن است.»
یاد و نامشان در دفترِ عاشقانِ ایران، جاوید و ماندگار باد.
⚫️ پینوشت:
ویدئوی پیوست، در دورانِ حیاتِ استاد کریم مجتهدی، تهیه شده بود.
#یادها
@IranDel_Channel
💢
کریم مجتهدی، فلسفهدان ایرانی و استاد دانشگاه تهران
۱۰ شهریور ۱۳۰۹ خورشیدی، تبریز
۲۵ دی ۱۴۰۲ خورشیدی، تهران
⚫️ استاد کریم مجتهدی:
«تنها عشق به میهن است که باقی میماند».
«ایرانی بودن، فقط اراده به ایرانی ماندن است.»
یاد و نامشان در دفترِ عاشقانِ ایران، جاوید و ماندگار باد.
⚫️ پینوشت:
ویدئوی پیوست، در دورانِ حیاتِ استاد کریم مجتهدی، تهیه شده بود.
#یادها
@IranDel_Channel
💢