🌍کانال تخصصی روابط بین‌الملل
5.79K subscribers
10.8K photos
1.09K videos
514 files
12.5K links
نخستین کانال تخصصی روابط بین‌الملل
- معرفی کتاب و مقاله؛
- اطلاع‌رسانی برنامه‌های تخصصی و همایش‌ها؛
- تحلیل و تفسیر آخرین تحولات منطقه‌ای و جهانی؛
- ارائه‌ی تحلیل‌های مرتبط با تحولات روز.

مطالب مندرج، تنها «بازتاب» اخبار است
نه نظر گردانندگان کانال.
Download Telegram
✔️ تنگنای مخالفان #برجام در کاخ سفید؛ تهدید بولتون به انتشار عمومی طرح لغو یکجانبه برجام

"جان بولتون" سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل - در دولت جورج دبلیو #بوش - و یکی از تندروترین سیاستمداران جمهوریخواه آمریکا تهدید کرد طرح خروج یکجانبه آمریکا از برجام را به صورت عمومی منتشر خواهد کرد.

به نقل از وب سایت "فارن پالیسی"، بولتون روز دوشنبه تهدید کرد به دلیل اینکه صدای مخالفان برجام را به گوش ترامپ و افکار عمومی آمریکا برساند، اقدام به انتشار عمومی طرح خروج از برجام خواهد کردتا همگان بدانند گزینه ای به نام "لغو یکجانبه برجام از سوی آمریکا " وجود خارجی دارد.

به نوشته این دیپلمات سابق آمریکایی در وب سایت "نشنال ریویو"، در ماه ژوئیه گذشته "استیو بنن" استراتژیست ارشد مستعفی ترامپ، به او ماموریت داده بود طرح خروج آمریکا از برجام را تهیه کند، اما با خروج بنن و دیگر مخالفان سرسخت برجام از کاخ سفید در اثر استعفاهای زنجیره ای هفته های گذشته، او می خواهد این طرح را به کاخ سفید ارسال نکند بلکه به صورت عمومی منتشر کند.

بولتون گفته است بیم آن دارد صدای مخالفان برجام به گوش رییس جمهور آمریکا نرسد.

دولت ترامپ قرار است یک ماه دیگر برای سومین بار درباره لغو سه ماهه تحریم های هسته ای ایران به کنگره مجوز بدهد. دولت ترامپ تا کنون دو مرتبه با تایید پای بندی ایران به برجام، مجوز تعلیق تحریم های هسته ای ایران را صادر کرده است.

با استعفای بسیاری از مشاوران ارشد ترامپ در هفته های اخیر که غالب آنها دیدگاه و رویکردی ضد برجامی داشتند، حالا به نظر می رسد دیدگاه هایی مشابه بولتون در کاخ سفید در اقلیت قرار گرفته است.

بولتون یکی از گزینه های تصدی وزارت امور خارجه آمریکا در روزهای تشکیل کابینه ترامپ و پس از آن یکی از گزینه های تصدی پست مهم "مشاور انیت ملی کاخ سفید" بوده است؛ اما در هر دو مرتبه افرادی دیگر به جای او برای تصدی این مناصب تعیین شدند.

او پیش از تشکیل کابینه ترامپ در جایگاه دوم وزارت امور خارجه آمریکا قرار داشت، اما با مخالفت جمهوریخواهان کنگره نامزدی احتمالی او برای تصدی منصب وزارت امور خارجه با مانع روبرو شد.

به نوشته فارن پالیسی با خروج استیو بنن از حلقه مشاوران ترامپ و کاخ سفید، به نظر می رسد این شخصیت تندرو آمریکایی حتی دسترسی سابق خود به کاخ سفید را نیز از دست داده و به همین خاطر اعلام کرده طرح مطالعه شده خروج یکجانبه آمریکا از برجام را نه به کاخ سفید بلکه برای عموم رسانه ها رونمایی خواهد کرد.

او در مطلب دیروز خود در وب سایت " نشنال ریویو" نوشته است: "اگر رییس جمهور طالب گزینه خروج از برجام نیست، اشکالی ندارد، اما این بدان معنا نباشد که گزینه ای برای خروج از برجام وجود ندارد."

http://s3-origin-images.politico.com/news/110715_john_bolton_ap_328.jpg
باراک #اوباما و جورج #بوش بدون نام بردن از دونالد #ترامپ از دیدگاه و سیاست او انتقاد کردند؛ اوباما از "سیاست تفرقه" و بوش از "زورگویی و خشک‌اندیشی".
BBC
@InternationalRel
🌍کانال تخصصی روابط بین‌الملل
#معرفی #رویداد @InternationalRel
عضو شورای روابط خارجی #آمریکا:

#آمریکا اجازه ظهور هژمون‌های منطقه‌ای را نخواهد داد.

#مرشایمر در پاسخ به سوال دیگری از خبرنگاران، این استدلال که دولت #اوباما در مقایسه با #ترامپ عملکرد ضعیف‌تری در روندهای سیاسی و امنیتی #خلیج_فارس داشته است را رد کرد و گفت: اوباما از خ#اورمیانه عقب‌نشینی نکرد. وی شمار نیروهای آمریکایی را در #افغانستان به طرز چشمگیری افزایش داد و بااینکه گفته بود قبل از پایان دور دوم ریاست جمهوری، همه نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج می‌کند؛ چنین کاری نکرد.
می‌دانید که آمریکا تحت ریاست جمهوری اوباما، موفق به سرنگونی #قذافی در #لیبی شد. به جنگی که در حال حاضر در #سوریه جریان دارد، نگاه کنید. درست است که اوباما نیرویی به سوریه اعزام نکرد، در عوض، وی مقادیر زیادی پول و کمک‌های آموزشی در اختیار معارضان قرار داد تا دولت دمشق را سرنگون کنند. واضح بگویم که آمریکا تحت رهبری اوباما به شدت درگیر تلاش برای سرنگونی بشار #اسد بود.

آمریکا تحت رهبری اوباما به شدت دنبال سرنگونی دولت لیبی بود. حضور آمریکا در افغانستان در دوره اوباما با افزایش همراه بود. هیچ تردیدی نیست که آمریکا در سال ۲۰۱۱ از عراق خارج شد اما این برنامه از پیش تعیین شده‌ای بود که در دولت #بوش اتخاذ شد و نه اوباما. حتی وقتی عربستان سعودی به یمن حمله کرد، اوباما تصمیم گرفت با تامین اطلاعات و سوخت رسانی به هواپیماهای سعودی، به #ریاض کمک کند. آیا هیچ شواهدی مبنی بر اینکه اوباما درگیر سیاست خاورمیانه نبود، وجود دارد؟ بله، وی هیچ نقطه جدیدی از خاورمیانه را مورد هجوم قرار نداد. تغییر رژیم سایر کشورها بخشی از جاه طلبی سیاست خارجی جرج دبلیو بوش و اوباما بود. بوش به دنبال تغییر حکومت در افغانستان و عراق بود حال‌آنکه اوباما هم به دنبال تغییر حکومت در لیبی و سوریه بود و حتی ۲ بار هم برای تغییر حکومت مصر (مبارک و مرسی) تلاش کرد. پس آمریکا تحت رهبری بوش و اوباما به شدت درگیر تغییر رژیم در دیگر کشورها بود. اما این طور به نظرم می‌آید که آمریکا تحت رهبری ترامپ به سمت سیاست موازنه منطقه‌ای (offshore balancing یا موازنه از راه دور) پیش می‌رود و هدف تغییر رژیم را دنبال نمی‌کند.

https://media.mehrnews.com/d/2017/12/11/3/2660241.jpg
🌍کانال تخصصی روابط بین‌الملل
#معرفی #رویداد @InternationalRel
توصیه پروفسور «#مرشایمر» به #ایران در دانشگاه #تهران

مرشایمر نظریه‌پرداز برجسته روابط بین‌الملل و تئوریسین رئالیسم تهاجمی در جریان سخنرانی خود در جمع دانشجویان دانشگاه تهران درباره تصمیم دونالد #ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا در اعلام #بیت_المقدس به‌عنوان پایتخت #اسراییل گفت: «کار #ترامپ اشتباهی اساسی بود و به مشکلی بنیادین برای منطقه تبدیل خواهد شد. ترامپ با این کار بسیاری از مردم منطقه در کشورهای مختلف را علیه جامعه اسرائیلی متحد کرد و این موضوع اشتباهی بود که با واقعیات سیاسی قابل توجیه نخواهد بود.»

نظریه‌پرداز سیاسی و معروف آمریکایی ادامه داد: «این تندروهای اسرائیلی بودند که از ترامپ خواستند تا دست به این اقدام بزند و به همه بفهمانند که روش ترامپ با روش رئیس‌جمهوری قبلی آمریکا درباره این موضوع تفاوت دارد. آنها توانستند همه مردم منطقه را از ترامپ ناامید کنند. جای تاسف است که به جای اینکه مردم در فلسطین و سرزمین‌های اشغالی درباره منافع خود تصمیم‌گیری کنند، نیروهای نهفته در سیاست آمریکا، برای ترامپ و منطقه تصمیم‌گیری می‌کنند.» مرشایمر درخصوص سیاست تغییر رژیم از سوی آمریکا هم گفت: «تغییر رژیم سایر کشورها بخشی از جاه‌طلبی سیاست خارجی جورج دبلیو بوش و اوباما بود. بوش به‌دنبال تغییر حکومت در افغانستان و عراق بود حال‌آنکه اوباما هم به دنبال تغییر حکومت در لیبی و سوریه بود و حتی ۲ بار هم برای تغییر حکومت #مصر (#مبارک و #مرسی) تلاش کرد.
پس آمریکا تحت رهبری #بوش و #اوباما به شدت درگیر تغییر رژیم در دیگر کشورها بود. اما این طور به نظر می‌آید که #آمریکا تحت رهبری ترامپ به سمت سیاست موازنه منطقه‌ای پیش می‌رود و هدف تغییر رژیم را دنبال نمی‌کند.»

استاد دانشگاه #شیکاگو در بخش دیگر به تبیین بخش‌های جدیدی از نظریه معروف خود، رئالیسم تهاجمی، پرداخت و از مرشایمر همچنین با ارائه آمارهای اقتصادی و بحث درباره رشد جمعیت ثابت در چین، رشد اقتصادی و سیاسی چین را برای سال‌های آینده جهان پیش‌بینی کرد.
عضو شورای روابط خارجی آمریکا در توصیه‌ای به دانشجویان ایرانی و با تاکید بر عنصر امنیت، تاکید کرد که ایران باید برای بالا بردن امنیت خود در جهان حتما به قوی‌ترین دولت #خاورمیانه تبدیل شود.» بر اساس تئوری مرشایمر، از آنجا که نظام بین‌الملل اقتدار گریز است و امنیت کالایی نایاب، دولت‌ها به‌دلیل بی‌اعتمادی به یکدیگر و فقدان همکاری به‌شدت به‌دنبال قدرت بیشتر هستند.

https://media.mehrnews.com/d/2017/12/11/3/2660304.jpg
✍🏻#تحلیل: «اختیارات جان #بولتون و ضعف‌هایش»_ بخش (1)

#رضا_نصری

در نظام سیاسی-حقوقی #آمریکا، «مشاور امنیت ملی» اختیارات متغییری دارد؛ به این معنی که میزانِ قدرت و دامنهٔ اختیارات او بستگی به رویکرد رئيس‌جمهور حاکم نسبت به سیاست خارجه و شخصیت خود فرد (خود مشاور) دارد. در دولت‌های مختلف آمریکا تاثیر «مشاور امنیت ملی» بر روند تصمیم‌سازی در حوزهٔ سیاست خارجه بسیار متفاوت بوده است. در برخی دوره‌‌ها - مانند دورهٔ ریچارد نیکسون که «هنری کیسینجر» مشاور امنیت ملی بود یا در دورهٔ جورج #بوش دوم که «کاندالیسا #رایس»‌ این مسئولیت را برعهده داشت - پُست مشاور امنیت ملی به تاثیرگذارترین مقام در حوزه سیاست خارجهٔ آمریکا تبدیل شده بود؛ حال اینکه در برخی دوره‌ها - مانند دورهٔ باراک #اوباما - حتی اسم و نام خانوادگیِ مشاور در یادها نمانده است.

در واقع، به صورت کُلی می‌توان گفت اگر رئيس‌جمهور تمایل داشته باشد «سیاست خارجه» را در دست خود بگیرد، یا اگر قصد داشته باشد پروژه‌ٔ مشخصی را به سلیقهٔ خود در صحنهٔ بین‌المللی دنبال کند،‌ یا اگر نگاهی «ایدئولوژیک» و مکتبی به جایگاه آمریکا و سیاست بین‌الملل داشته باشد، پُست مشاور امنیت ملی اهمیت مضاعفی می‌یاد و عملاً «کاخ سفید» به کانون تصمیم‌گیری و مرکز ثقل سیاستگذاری‌ در سیاست خارجه تبدیل می‌شود. از سوی دیگر، اگر رئيس‌جمهور اولویت‌هایی غیر از سیاست خارجه داشته باشد، یا رویکرد او نسبت به سیاست خارجه بار ایدئولوژیک کم‌تری داشته باشد، معمولاً «وزارت امور خارجه» و دستگاه دیپلماسی کلاسیک کشور نقش تعیین‌کننده‌تری پیدا می‌کند.

در هر حال، مشاور امنیت ملی - جدا از اختیارات قانونی خود - می‌تواند از وزن بسیار بالایی برخوردار شود. «مشاور امنیت ملی» - همانطور که از اسم‌اش پیداست - هم به رئيس‌جمهور مشاوره می‌دهد و به دلیل نزدیکی فیزیکی به او (در مجاورت دفتر رئيس‌جمهور در کاخ سفید) دسترسی و قدرت نفوذ بالایی در روند تصمیم‌گیری او دارد؛ هم مسئول ایجاد هماهنگی میان نهاد‌ها و سازمان‌های مختلف درون حکومتی در حوزه سیاست خارجه است؛ هم مسئول نظارت بر حُسن اجرای سیاست‌های ابلاغی است؛ و هم می‌تواند در کسوت سخنگو ظاهر شود و عملاً «تصویر و صدا»ی دولت متبوع خود گردد.

معمولاً وقتی رئيس‌جمهور یک مشاور امنیت ملیِ مقتدر و قوی انتخاب می‌کند و کانون تصمیم‌گیری را عملاً به کاخ سفید منتقل می‌کند، وزیر امور خارجه به سایه می‌رود. در واقع، معمولاً رقیب اصلی مشاور امنیت ملی در حوزهٔ سیاستگذاری - بیش از اینکه وزیر خارجه باشد - «وزیر دفاع» است. به بیان دیگر، فردی که در ساختار سیاست خارجه و امنیت ملی آمریکا معمولاً می‌تواند عملکرد مشاور را «تعدیل» کند یا «تغییر» ‌دهد، رئيس‌ پنتاگون، یا همان وزیر دفاع است. البته، چنانچه استفاده از نیروی نظامی و توسل به زور در زمره برنامه‌های مشاور باشد، نقش وزیر دفاع باز مهم‌تر می‌شود.

حال، با انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت ملی دولت ترامپ، می‌توان انتظار داشت دینامسیم جدیدی در ساختار سیاست خارجه این کشور برقرار شود. در این راستا، ذکر چند نکته حائز اهمیت است:

۱)‌ اینکه ترامپ فردی مانند جان بولتون را به پُست مشاور امنیت ملی منتصب کرده و همزامان فرد مقتدر دیگری (مایک #پومپئو) را برای وزارت خارجه برگزیده خود اتفاق جدیدی است که حاکمیت آمریکا باید با آن کنار بیاید. در واقع، می‌توان مدعی شد که انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور، احتمالِ تایید شدنِ مایک پومپئو به عنوان وزیر خارجه را توسط مجلس سِنا کم‌تر خواهد کرد. به بیان دیگر، احتمالاً «قوهٔ مدبره» در نظام سیاسی آمریکا حضور همزمان این دو فرد ایدئولوگ، مقتدر و تندرو را به مصلحت نخواهد دانست. در این راستا، جنگ تجاری آمریکا و چین، مختل شدن نظام تجارت بین‌الملل به خاطر رویکرد حمایت‌گرایانهٔ افراطی ترامپ، تیره شدن روابط واشنگتن و بروکسل، رابطهٔ مبهم دولت #ترامپ با #روسیه، ریسک شکست مذاکرات با #کره_شمالی، ریسک تشدید تنش با #ایران و بسیاری از چالش‌های دیگر آمریکا در سیاست خارجه به احتمال زیاد در مداخلهٔ مثبت کنگره نقش خواهد داشت.

https://t.me/rezanasrichannel
🌍کانال تخصصی روابط بین‌الملل
‍ (https://attach.fahares.com/U4SXV/ae41gUP56aBX6J1A==) 🔵 #توییتر پروفسور استفن #والت، استاد روابط بین الملل دانشگاه #هاروارد: نظرم در مورد انتصاب جان #بولتون این است: مشکل بزرگ تر انتصاب وی است؛ مسئله، «جریان اصلی فکری» اوست ✍🏻 یادداشت استفن والت را…
✍🏻 به دولت دیک #چینی خوش آمدید! (بخش 1)

استفن #والت _ فارین پالیسی

پرفسور استفن والت، استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد در تحلیلی در فارین پالیسی به جریان فکری جان #بولتون ، مشاور جدید امنیت ملی ایالات متحده پرداخته است .

استفن والت، #مقاله را اینگونه آغاز میکند : یک کفش دیگر آویخته شد؛ دونالد #ترامپ، وزیر امور خارجه خود رکس #تیلرسون را با انجام یک مسابقه فریبکارانه از رده بندی حذف کرد . پس از آن نیز مشاور امنیت ملی خود #مک_مستر را اخراج و جان بولتون، سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل متحد را جایگزین او کرد.

این جایگزینی از طریق یک ضربه هوک گیج کننده انجام شد ، چرا که مایک #پومپئو از سازمان سیا به وزارت امور خارجه رفت و جینا #هاسپل، کارمند با سابقه و وفادار سیا که در دوران جورج دبلیو #بوش کارنامه ای سنگین از شکنجه را رقم زده بود جایگزین وی شد . گرچه بوش فیلم های ضبط شده در مورد آنچه سازمان سیا انجام می داد، را نابود کرده است . اما با نگاهی به این نقل و انتقالات سیاسی تا چه حد باید نگران باشیم و بترسیم ؟

به نظر می رسد که 2 واکنش کلی به آخرین تحولات در کابینه ترامپ وجود دارد.تفسیر نخست این است که آخرین تغییرات دولت با هدف خلاص شدن ترامپ از شر "بزرگسالانی " انجام شده که سعی داشتند وی را مدیریت کنند . بنابراین مشاوران مذکور با مشاورانی جایگزین شدند که جهان را از دریچه چشم ترامپ میبینند و اجازه می دهند وی هر راهکار و رفتاری را انجام دهد.

در این دیدگاه، تیم جدید ترامپ به جای تلاش برای اداره او تلاش می کنند تا او را به اهدافی که در سال 2016 به شهروندان آمریکایی وعده داد برسانند . نتیجه این رفتارها چیزی جز یک سیاست خارجی فاجعه بار نخواهد بو.چرا که محور تلاش ها شعار «آمریکا ،قدرت اول جهان »خواهد بود.

ترامپ نیز همین ایده را تشویق کرده و می گوید که او در حال تکمیل و مونتاژ تیمی است که همیشه می‌خواست داشته باشد (این ابراز نظر ، یک سوال واضح را مطرح می کند: پس چه کسی تیم اولیه کابینه ترامپ را انتخاب کرد ؟ چه کسی تیم دوم او را انتخاب می کند ؟)

اما تفسیر دوم هشدار دهنده تر است و اساسا به شما می گوید که بهتر است شروع به حفاری یک پناهگاه ضد بمب در حیاط خلوتتان کنید.در این دیدگاه، خروج تیلرسون و مک مستر و ورود بولتون، پومپئو و هسپل، سرآغاز خلق یک نیروی اسرارآمیز است که توافق هسته ای #ایران را از بین می برد و سیاست فشار و آزار را مجددا آغاز می کند. در نهایت این نیروی مخرب منجر به جنگ با #کره_شمالی می شود و راه به سمتی بسیار خطرناک تر از پروژه "بینی خونین" پیش خواهد رفت . ترامپ با بولتون در کاخ سفید قدم زده و مشورت می کند. درواقع وی از مردی توصیه می پذیرد که هیچگاه موفق به دیدن جنگی که دوست داشته ببیند نشده است.

والت یادداشت خود را اینگونه ادامه می دهد ؛ بگذارید روشن و واضح بگویم: انتصاب بولتون در مقایسه با بسیاری از انتصاباتی که ترامپ تاکنون انجام داده است یک فاجعه تمام عیار است . دیدگاه های بولتون در حوزه سیاست خارجی ترکیبی از خام دستی و زهر آگین بودن است . وی رکورد دار استفاده از سیاست های تدافعی و تفتیش گر است. او هرگز مودبانه برخورد نمی کند و با همین تکنیک خود به دیگران حس اعتماد به نفس بالای خود را القا می کند . در عین حال به نظر نمیرسد که او چیزی از اشتباهات گذشته اش آموخته باشد. درواقع در حالی که مک مستر و تیلرسون موفق شدند آسیب هایی را که ترامپ به شهرت بین المللی آمریکا زده بود در طول زمان ترمیم کنند . بولتون مهارت ویژه و راه هایی خلاقانه برای گل آلود کردن روابط آمریکا با دوستانش دارد .

اما ورود بولتون را می توان به بازگشت ترامپ به همان ترامپی در نظر گرفت که در کمپین انتخاباتی 2016 شاهد بودیم . زمانی که ترامپ برای رسیدن به مقام ریاست جمهوی تلاش می کرد و به کل سیاست های خارجی دولت قبلی معترض بود .از دید او این همه هزینه برای جنگ های مختلف بی معنی در نظر گرفته می‌شد . با این حال، از زمان آغاز ریاست جمهوری ترامپ بر اساس داده های #پنتاگون، حجم سرمایه گذاری‌های دفاعی ترامپ در #افغانستان و #خاورمیانه افزایشی قابل توجه داشته است.درواقع ترامپ از آغاز فعالیتش تا کنون نیروهای نظامی را در مناطق مختلف افزایش داده است(به طور کلی 2 برابر گذشته ). و این نشان از رویکردی کاملا نظامی نسبت به سیاست های خارجی دارد . رویکردی که پیش از این نیز توسط دولت
#کلینتون، بوش و حتی باراک #اوباما آزموده شده است.

🔗 http://foreignpolicy.com/2018/03/23/welcome-to-the-dick-cheney-administration/
✍🏻 #بولتون؛ کارکردی یا روانی؟!

نصرت‌اله #تاجیک _ دیپلمات پیشین #ایران

همین چند ساعت اول پخش خبر انتصاب جان بولتون بعنوان مشاور امنیت ملی #ترامپ نشان میدهد که هم بیش از حد به نقش وی در تخریب روابط #ایران و #آمریکا پرداخته شده است و هم بصورت غیر واقعی ایران را یک بازیگر منفعل فرض کرده اند! اگر چه بسیاری از تحلیلگران غربی انتصاب وی که ظهورش از دوران #بوش پسر در وزارت خارجه آمریکا بوده را تکمیل حلقه ضد ایرانی دولت ترامپ میدانند و تا آنجا پیش رفته اند که گفته اند انتخاب او نوید بخش تغییرات ژرف در ایران است! و سیاستمداران و رسانه های عربی نیز خوشحالی خود را از این انتصاب و آغاز وخامت بیشتر روابط ایران و آمریکا پنهان نداشته اند، اما او خواسته که گذشته وی را ملاک اقدامات آتی او قرار ندهند!

این جمله وی را اگر در تصویر بزرگ سه محور زیر قرار دهیم نتیجه میگیریم که از آنجا که ترس از به راه افتادن جنگ جدید در منطقه برای #ترامپ سودآور تر است تا خود جنگ، انتصاب بولتون نقشی روانی دارد تا کارکردی:

1- نحوه تصمیم سازی و تصمیم گیری در سیاست خارجی ترامپ که اصلا" به وزارت خارجه بها نمیدهد و بسیاری از پستها همچنان خالی و وی و مشاورین پیدا و پنهانش به امورات سیاست خارجی مشغول بودند؛

2- در کنار استبداد رای و عدم پذیرش نظرات کارشناسی؛

3- مهمتر از همه ویژگیهای مثبت و منفی پست مشاور امنیت ملی در طول تاریخ آمریکا و قدرت آنان که بیشتر تحت الشعاع شخصیت رئیس جمهور بودند، یا توجه به شخصیت ترامپ اولا" چندان دور نیست که بولتون نیز چندی دیگر از قطار پیاده شود و برای ترامپ آرزوی موفقیت کند! و ثانیا" میتوان نتیجه گرفت که با توجه به ادله زیر اثرات روانی انتصاب بولتون بر اثرات کارکردی وی بچربد و ترامپ بیشتر دنبال ترساندن رهبران کشورهای منطقه از سیاستهای ایران، خوشحال کردن آنها از انتصاب یک چهره ضد ایرانی و ادامه روشهای شیر دوشانه است!

۱- تاریخ سیاست خارجی آمریکا نشان میدهد که انتخاب مشاورین امنیت ملی قوی توسط روسای جمهور آمریکا برای انتقال تصمیم سازی و تصمیم گری در زمینه سیاست خارجی به این منظور بوده است که کاخ سفید در این زمینه فعال مایشاء شود که خوشبختانه تا حالا ترامپ در این زمینه چیزی کم نگذاشته است! پس از این جهت نیز انتخاب بولتون کارکردی نیست!

۲- از منظر دیگری نیز این انتخاب بیشتر روانی است و آن تضاد نقش وی با مایک پمپئو رئیس قبلی سیا و وزیر جدید خارجه آمریکا است! یعنی یا نقش بولتون تشریفاتی خواهد شد و یا نقش پمپئو که اتفاقا" وی هم جمله ائی شبیه بولتون بکار برده که بالاخره وی را هم اکنون باید در ظرفیت وزیر خارجه امریکا در نظر بگیرند و نه پمپئوی رئیس سابق سیا!

۳- شاید مهمترین نکته قابل تذکر، نظرات غیر واقع بینانه و بدور از واقعیات جامعه ایرانی امروز بولتون است که از طریق لابیهای مخالفین حکومت ایران به وی تزریق شده است و نه تنها کارآئی نظرات وی را از بین خواهد برد بلکه بیشتر از وی یک شخصیت جنجالی ساخته است و این بر جنبه روانی تاثیرات انتصاب وی بر ایران و سیاستهای داخلی و منطقه ائی اش تاکید دارد.

https://t.me/nosratolahtajik
✍🏻 درس های جنگ #عراق؛ 15 سال بعد... خاویر #سولانا (بخش 1)

برگردان: آنا یوسفیان _ فراتاب

طی 15 سال از زمان آغاز جنگ توسط جورج #بوش، #خاورمیانه گرفتار آشوبی ویرانگر شده است و جایگاه ایالات متحده به عنوان یک هژمون خیرخواه پس از دوران جنگ به صورتی برگشت ناپذیر رو به نزول است. آیا سیاست گذاران #آمریکا در حال تکرار تراژدی خطاها هستند؟

دقیقا پانزده سال از زمان آغاز سرنوشت سازترین اتفاق قرن 21 می گذرد: جنگ #عراق. پس از حملات یازده سپتامبر 2001، روزنامه فرانسوی لومند اعلام کرد، " ما همه آمریکایی هستیم." ، و حتی پیش بینی کرد که روسیه به متحد اصلی آمریکا تبدیل خواهد شد. اما حمله رئیس جمهور وقت آمریکا جورج بوش در مارچ 2003 به ازهم پاشیدن این چشم انداز منجر شد.

اکنون ما می دانیم که جنگ مذکورعلاوه بر اینکه بسیاری از مشکلات کنونی خاورمیانه را سبب شد، آغاز پایان هژمونی آمریکا در عصر پس از جنگ سرد را رقم زد. ما همچنین می دانیم که با وجود اینکه جنگ عراق در قالب بخشی از" جنگ علیه تروریسم" مطرح شد، زمینه اش پیش از حادثه یازده سپتامبر شکل گرفته بود.

همزمان با فرا رسیدن ژانویه 1998 پروژه نومحافظه کارانه قرن آمریکایی جدید (پی ان ای سی) نامه ای به رئیس جمهوروقت، بیل کلینتون، فرستاد و او را به سرنگونی رژیم صدام ترغیب کرد. بوش نیز پس از برنده شدن در انتخابات ریاست جمهوری سال 2000، از عراق به عنوان یکی از اولویتهای امنیتی خود نام برد. مطابق برنامه ای از پیش تعیین شده، دولت بوش شامل 25 تن از امضا کنندگان و موسسان بینانیه اصول پی ان ای سی از جمله دیک چنی ، معاون رئیس جمهور، و دونالد رامسفلد، وزیر دفاع، بود.

به سرعت دولت بوش علی رغم وجود سندی قطعی به ترویج ایده ای پرداخت مبنی بر اینکه عراق دارای سلاح کشتار جمعی است. در سپتامبر 2002 رامسفلد گزارش محرمانه ای که اخیرا فاش شده است را دریافت کرد. محور گزارش این بود : ما به طور دقیق نمی دانیم که تا چه حد در رابطه با برنامه سلاح های کشتار جمعی عراق نمی دانیم. با وجود این گزارش، تفاوتی در رویکرد دولت بوش نسبت به عراق رخ نداد. با در نظر گرفتن تمامی احتمالات، اگر ایالات متحده با توجه و دقت بیشتری عمل می کرد خاورمیانه رنج کمتری را متحمل می شد. آنگونه که هانس بلیکس – رئیس کمیسیون نظارت، راستی آزمایی و بازرسی سازمان ملل- مطرح کرده بود.

در ماه می سال 2003 هنگامی که بوش سوار بر هواپیمای یو اس اس ابراهام لینکلن بود، در برابر یک پوستر با این محتوا: "ماموریت انجام شد" به ایراد سخنرانی پرداخت. اگر ماموریتی که بدان اشاره شد همان آزادسازی عراق از ترور ، بازسازی کشور و افزایش امنیت آن در تمام سطوح بود باید گفت که ماموریت، چیزی جز یک شکست کامل نبود.

باورعمومی این است که جنگ عراق بیشتر از اینکه به حل مشکلات بینجامد به ایجاد آنها منتهی شد. سیاستمداران برجسته آمریکایی که از حمله سال 2003 دفاع کردند- از جمله جمهوری خواهان- اکنون اقرار می کنند که جنگ عراق یک اشتباه بود، نگاهی که اکثریت آمریکایی ها نیز دارند. با وجود اینکه حمله سال 2003 هم از نظر شکل و هم محتوا کاملا نادرست بود باید اذعان داشت که هرج و مرجی که به ویرانی عراق و باقی کشورهای منطقه منجر شد بیشتر ناشی از اشتباهاتی بود که سیاست گذاران آمریکایی پس از برکناری صدام از قدرت، مرتکب شدند.

میان تمام سیاست ها اشتباه ترین آن، بعثی زدایی توسط دولت بوش جهت تلاش برای حذف بازماندگان رژیم نوبعثی صدام بود. عراق یک کشور با حداکثر جمعیت شیعه است که دستگاه سیاسی آن در دوران صدام تحت سلطه سنی ها بود که بسیاری از آنها به عقاید مذهبی عمیقی در دوران اسلامی سازی دهه نود روی آورده بودند. پس از حذف آنان از روند بازسازی، بسیاری از سنی ها به شبه نظامیان فرقه گرا تبدیل شدند.

🔗 https://www.project-syndicate.org/commentary/united-states-iraq-war-lessons-by-javier-solana-2018-03
📸 #عکس: سران پیشین #آمریکا و همسران آنها در مراسم تدفین باربارا #بوش (بانوی اول پیشین آمریکا)
ملانیا، همسر #ترامپ نیز حضور داشت
دفتر پرزیدنت جورج بوش در هوستون #تگزاس

@InternationalRel
جورج #بوش 94 ساله رییس جمهور پیشین #آمریکا پس از شرکت در مراسم ترحیم همسرش به دلیل عفونت خونی شدید در بیمارستان بستری شد.

@InternationalRel
✍🏻 شعبده #ترامپ (بخش 1)

حسن بهشتی‌پور

#روزنامه اعتماد_ چهارشنبه 19 اردیبهشت 97

#نشریات

ترامپ، رييس‌جمهور #آمريكا در بازي‌هاي رسانه‌اي بسيار متبحر است و بازي رسانه‌اي و تبليغاتي بسيار هنرمندانه‌اي را عليه #ايران انجام مي‌دهد. تصميم ترامپ براي خروج از #برجام با اين انگيزه است كه حداكثر فشار را عليه ايران اعمال كند و با افزايش اين فشارها، چهار شرط مدنظر خودش را عملي كند. براي دولت ترامپ روشن است كه در شرايط كنوني جمهوري اسلامي ايران تن به اين شروط چهارگانه نخواهد داد، اما نهايتا تصور مي‌كند كه ...

اگر در ميان مدت تحريم‌ها عليه ايران اعمال شود، ايران مجبور مي‌شود كه به خواسته‌هاي دولت ترامپ تن دهد. ترامپ تصور مي‌كند بعد از خروج از برجام دست بازتري براي اعمال هر تحريم جديدي عليه ايران دارد. اما اين يك محاسبه غلط است، همان اشتباهي كه جورج دبليو بوش هم مرتكب شد. دولت بوش هم اصرار داشت كه ايران بايد ابتدا غني‌سازي را كنار بگذارد و بعد از آن پاي ميز مذاكرات بيايد. سياست دولت #بوش زماني شكست خورد كه امريكا به خود آمد و ديد با وجود همه تحريم‌ها ايران ظرفيت غني‌سازي خود را به ٢٠ هزار سانتريفيوژ رساند. همين نكته را در سخنان جان #كری، وزير خارجه پيشين امريكا هم مي‌توان ديد، زماني كه توضيح داد ما با ١٦٤ سانتريفيوژ ايران موافقت نكرديم و يك دهه بعد با ٢٠ هزار سانتريفيوژ ايران مواجه شديم. همان اشتباه تاريخي و محاسباتي كه در دوران بوش پسر انجام شد، در دوران باراك #اوباما اصلاح شد تا نهايتا توافق برجام حاصل شد. حالا ترامپ تصميم گرفته است كه آن مسير اصلاحي را دوباره به عقب بازگردد و تجربه شكست‌خورده گذشته را به بدترين شكل تكرار كند. الان شرايط امريكا حتي از دوران بوش پسر هم ضعيف‌تر است، چرا كه در آن دوران به دليل پرونده‌سازي‌هاي هسته‌اي كه عليه ايران شده‌بود، اروپايي‌ها همراه امريكا بودند؛ اما امروز نه #اروپا و نه هيچ كشور ديگري همراهي نمي‌كند. شايد نهايتا اروپايي‌ها در شرايط كنوني مجبور شوند به دليل قدرت اقتصادي امريكا به بازگشت تحريم‌هاي ثانويه تن دهند، اما نهايتا به دليل فقدان مبناي استدلال در مورد برنامه هسته‌اي ايران، قدرتمندانه در كنار امريكا براي فشار به ايران حضور نخواهند داشت.

آرزوي نابود كردن توانمندي غني‌سازي ايران، رويايي غيرمنطقي است. ايران تنها كشوري در جهان نيست كه بدون در اختيار داشتن سلاح هسته‌اي فناوري غني‌سازي دارد. ايران يكي از ١٥ كشور جهان است كه صنعت‌غني‌سازي اورانيوم دارد، ٩ كشور از اين ميان سلاح هسته‌اي ندارند. ژاپن، آرژانتين و آلمان از جمله كشورهايي هستند كه توانايي غني‌سازي دارند، اما بمب هسته‌اي ندارند. برجام با اين ذهنيت نوشته‌شده است كه تمامي راه‌هاي ايران براي رسيدن به بمب هسته‌اي بسته باشد. يعني دولت اوباما و مشاوران او، با بررسي كامل احتمالات به اين نتيجه رسيدند كه ايران چهار راه ممكن براي رسيدن به بمب هسته‌اي دارد. هدف برجام اين بود كه اين چهار راه همزمان بسته شود و ايران به اين دليل كه ساخت بمب هسته‌اي در استراتژي دفاعي‌اش نبود با اين پيشنهاد موافقت كرد. بر اساس برجام همه اين چهار مسير براي ايران بسته‌شده است، اما براي ترامپ اين اصول مشخص نيست. حدس من اين است كه ترامپ اصولا توافق هسته‌اي را مطالعه نكرده و اگر اطلاعاتي از آن دارد از متن گزارش‌هاي خلاصه يا موجزي است كه در اختيار او قرار گرفته است. همينكه جان #بولتون، به عنوان يكي از مخالفان برجام در مقام مشاور امنيت ملي او قرار گرفته است، ميزان سطح اطلاعات از برجام را نشان مي‌دهد بولتون فردي است كه بدون داشتن مبنايي و به دلايل واهي با برجام مخالفت مي‌كرد.

http://bit.ly/2jM9Gyz
✍🏻 یادداشت «استفن #والت» استاد روابط بین الملل دانشگاه #هاروارد در «فارین پالیسی» (بخش 3)

دنیا از شما می‌خواهد مانند یک رئالیست فکر کنید

اگر شما همانند رئالیست ها فکر کنید حمایت #ایران و #سوریه از شورشیان ضد آمریکایی در #عراق پساصدام در سال 2003 منطقی و عقلانی بوده است. واکنش آن ها ناشی از سرنگونی #صدام حسین بر پایه موازنه قدرت کلاسیک بوده است زیرا که دولت #بوش به صورت علنی دو کشور ایران و سوریه را درصدر محور شرارت و هدف بعدی #آمریکا قرار داده بود. بنابراین این مسئله باعث شد که دمشق و تهران اقداماتی را اتخاذ کنند تا آمریکا را در #عراق زمین گیر کنند.

اگر شما همانند رئالیست ها فکر کنید خیلی واضح است که چرا دولت هایی مانند #کره_شمالی و ایران خواهان دستیابی به بازدارندگی هسته ای هستند. آن ها عمیقا در تضاد با قدرتمندترین کشور جهان قرار دارند و مقامات آمریکایی به صورت مکرر تنها راه حل این بحران را سرنگونی حکومت می دانند. هردولتی که با این تهدید روبرو باشد باید از خودش محافظت کند. سلاح هسته ای اگر چه گزینه خوبی برای باج گیری یا فتوحات نیست اما ابزار موثر و کارامدی برای بازدارندگی در مقابل دولت های قدرتمندی است که درصدد هستند تا از طریق نیروی نظامی زمینه سرنگونی این حکومت ها را فراهم کنند. با توجه به این که دولت آمریکا از موقعیت جغرافیایی مطلوب و برتری در جنگ های متعارف برخوردار است اما آن ها برای تامین امنیت خود هزاران سلاح اتمی دارند. اگر رهبران آمریکا به این شکل فکر می کنند هیچ شکی نیست که قدرت‌های ضعیف تر هم برای تامین امنیت خود به سمت ساخت سلاح هسته ای حرکت کنند. آیا تعجب آور نیست که دولت های ضعیف تر خود را به کسانی تسلیم کنند که به وعده خود در تضمین امنیت آن ها پای بند نیستند؟

کسی باید باشد که این منطق را به جان #بولتون توضیح دهد. تفکر رئالیستی به شما کمک می کند تا بهتر درک کنید که چرا دولت هایی که دارای نظام سیاسی کاملا متفاوتی هستند در عرصه بین الملل رفتار مشابهی دارند. برای نمونه آمریکا و شوروی با وجود تفاوت در نظام سیاسی داخلی، در دوران جنگ سرد با ایجاد شبکه ای از اتحادهای گسترده درصدد سرنگونی دولت هایی بودند که مطابق میل آن ها نبود. آنها با مداخله در سرزمین های دور دست درصدد ترویج ایدئولوژی خود بودند. چرا؟ زیرا در نظام آنارشیک دولت ها دارای گزینه های محدودی هستند و بنابراین آن ها برای این که عقب نمانند با یکدیگر رقابت می کنند.

اگر شما مانند یک رئالیست فکر کنید احتمالا نسبت به این طرح های جاه طلبانه ایده آلیست ها در مورد پایان جنگ ، بی‌عدالتی ها و نابرابری ها و چیزهای بد دیگر شک می کنید. اگر چه تلاش برای ایجاد یک دنیای امن و آرام قابل تحسین است اما واقع گرایی بر این تاکید می کند که تلاش های جاه طلبانه برای بازسازی سیاست جهانی دارای پیامدهای ناخواسته ای است که به ندرت منطبق با وعده هایی است که ارائه می گردد. در نتیجه اگر رئالیستی فکرکنید احتمال بیشتری وجود دارد که دولت ها با درجه ای از احتیاط رفتار کنند و همچنین احتمال کمتری است که مخالفان را صرفا بد ببیند و علاوه بر این احتمال کمتری است که جنگ های صلیبی شروع شوند. در واقع اگر همه مانند واقع گرایان فکر کنند چشم انداز ایجاد صلح افزایش خواهد یافت.

🔗 http://foreignpolicy.com/2018/05/30/the-world-wants-you-to-think-like-a-realist/
⭕️ نیویورکر: #ترامپ مانند روسای‌جمهور پیشین #آمریکا، کتبا به حفظ تسلیحات اتمی #اسراییل متعهد شد

نشریه «نیویورکر» با افشای وجود تعهدی کتبی از سوی آمریکا برای حفظ تسلیحات اتمی تل‌آویو، نوشته است که ترامپ هم مانند روسای‌جمهور پیشین این کشور، این تعهد مکتوب را امضا کرده است.

نشریه «نیویورکر» در گزارشی اختصاصی نوشته است که «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا بعد از دیدار با «بنیامین #نتانیاهو» نخست‌وزیر اسراییل در فوریه ۲۰۱۷، تفاهمنامه‌ای را برای حفظ کلاهک‌های هسته‌ای اسرائیل امضا کرده است. بدین ترتیب #ترامپ چهارمین رئیس‌جمهور آمریکا (پس از باراک #اوباما، جورج #بوش و بیل #کلینتون) است که این تفاهمنامه با قدمت چند ده ساله را امضا می‌کند.

به نوشته روزنامه «هاآرتس» این تفاهمنامه پس از سفر یک هیأت عالی‌رتبه از مقامات اسراییل به #واشنگتن و دیدار با «مایکل #فلین» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا به امضای ترامپ رسیده است. در همان روز امضای این تفاهمنامه (که در آن زمان علنی نشد) فلین به خاطر پرونده روابط با #روسیه، از سمت خود استعفا کرد.

بر اساس این #گزارش، تیم مشاوران امنیت ملی کاخ سفید از درخواست هیأت اسرائیلی برای امضا شدن این تفاهمنامه از سوی ترامپ بهت‌زده شده بودند، زیرا به‌طور کامل از وجود چنین تفاهمنامه‌ای بی‌خبر بودند و حتی دولت پیشین آمریکا هم نسخه‌ای از این تفاهمنامه را در اختیار دولت جدید قرار نداده است.
مشاوران کاخ سفید به قدری از این درخواست #اسراییل برای تداوم تعهد آمریکا به حفاظت از سلاح‌های اتمی این رژیم عصبانی و ناراحت بودند که یکی از حاضران در جلسه فریاد کشید: «اینجا خانه لعنتی ماست!»

به نوشته نیویورکر، تل‌آویو در آستانه جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ به تسلیحات اتمی دست یافت. هرچند ساخت این تسلیحات ابتدا محل مناقشه و اعتراض واشنگتن بود، اما نهایتا در پاییز ۱۹۶۹ «گلدا میر» نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی در کاخ سفید با «ریچارد نیکسون» رئیس‌جمهور وقت آمریکا دیدار کرد و طرفین به تفاهمی نانوشته دست یافتند.

بر اساس این تفاهم، اسرائیل پذیرفت که از اعلام عمومی دستیابی به این تسلیحات، آزمایش آن‌ها و تهدید به استفاده از آن‌ها خودداری کند و در مقابل آمریکا اسرائیل را برای پیوستن به معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (ان. پی. تی) تحت فشار قرار ندهد.
این تفاهم شفاهی و نانوشته از سوی روسای‌جمهور بعدی آمریکا از جمله «جرالد فورد»، «جیمی #کارتر» و «رونالد #ریگان» هم ادامه یافت، با این حال با مطرح شدن طرح «#خاورمیانه عاری از تسلیحات اتمی» در دوره «جورج بوش» پدر، تل‌آویو احساس کرد که معاهده نانوشته کافی نیست و این تعهد باید مکتوب شود.

نحستین نسخه این توافق در دولت کلینتون و به عنوان بخشی از توافق واشنگتن-تل‌آویو برای «مشارکت اسرائیل در مذاکرات "وای ریور" با فلسطینی‌ها»، در قالب یک نامه تدوین شد. در نسخه اولیه این نامه عنوان شده بود که واشنگتن متعهد می‌شود که هیچ‌یک از ابتکارهای کنترل تسلیحاتی آتی آمریکا از « توان بازدارندگی» تل‌آویو نکاهد. این عبارت، اشاره روشنی بود به تسلیحات اتمی تل‌آویو، با این وجود بعدا متن نامه اصلاح و عنوان شد که «اسرائیل توسط خود، از خود دفاع خواهد کرد»، به این معنی که تسلیحات اتمی آمریکا جایگزینی برای تسلیحات اتمی تل‌آویو نخواهد بود و این رژیم می‌تواند برای دفاع از خود، از تسلیحات اتمی خود استفاده کند.
کلینتون و بوش هر دو این نامه را امضا کردند، اما با روی کار آمدن «باراک اوباما» و ادعای او مبنی بر اینکه آمریکا به دنبال جهانی عاری از تسلیحات اتمی است، مقام‌های رژیم صهیونیستی از جمله «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر این رژیم از اینکه ممکن است واشنگتن برای خلع سلاح اتمی تل‌آویو تلاش کند، مضطرب شدند.

به نوشته نیویورکر، نتانیاهو از همان ابتدا که اوباما روی کار آمد، به او بی‌اعتماد بود و برعکس. با این وجود، یک مقام دولت وقت آمریکا می‌گوید اوباما هرگز قصد نداشته تل‌آویو را خلع سلاح کند. او در ماه می سال ۲۰۰۹، یعنی تنها چند ماه پس از روی کار آمدن، نامه تعهد به حفظ تسلیحات اتمی تل‌آویو را امضا کرد.
📝 #باربارا_اسلیوین در شورای آتلانتیک:

حضور پسر شاه سابق #ایران در موسسه واشنگتن یادآور سخنرانی‌های #احمد_چلبی پیش از حمله #آمریکا به #عراق است. چلبی هم به دولت #بوش وعده می‌داد که با سرنگونی #صدام، دموکراسی غربی در منطقه گسترش می‌یابد و منافع #اسرائیل تامین می‌شود.

🔗 https://www.atlanticcouncil.org/blogs/iransource/son-of-the-shah-says-he-has-not-met-trump-administration-officials
🔴 #کالین_پاول: سخنرانی سازمان ملل، «شکست بزرگ اطلاعاتی» بود

کالین پاول، وزیر خارجه دولت #بوش سال ۲۰۰۳ در سازمان ملل سخنرانی معروفی درباره سلاح‌های کشتار جمعی #صدام کرد که زمینه‌‌ساز حمله #آمریکا به #عراق شد. اما سالها بعد ثابت شد آن سلاح‌ها وجود نداشتند و پاول اعتراف کرد آن سخنرانی معروف، نقطه تاریکی در کارنامه‌اش است.

🔗 https://t.co/LUSlYeuvZg