This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پنجم دیماه، زادروز بهرام بیضایی سینماگر، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر است. او متولد ۱۳۱۷ از خانوادهای دگراندیش است و پیش و پس از ۱۳۵۷ منتقد سانسور بوده است؛ با این تفاوت که از «سانسور اجتماعی» هم در کنار سانسور دولتی انتقاد کرده و به آن معترض بوده است. بیضایی که آثار متعددش در سینما و به ویژه در عرصهی تئاتر، معروف علاقهمندان سینما و تئاتر است، در ۲۰ مهر ۱۳۵۶ در حضور هشت هزار نفر در باغ انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان، از فشار سانسور اجتماعی سخن گفت.
بهرام بیضایی، فرزند میرزا نعمتالله بیضایی آرانی، متولد تهران است اما اجداد پدریاش، اهل آران (از توابع اصفهان) و اغلب شاعرپیشه بودهاند. پدرش که به «ذکائی» تخلص میکرد، به پیروی از برادر بزرگتر خود به ایمان بهایی گروید و در ۱۳۰۶ به تهران کوچید و در ادارهی ثبت اسناد به کار دولتی مشغول شد. این پدر اهل فرهنگ، بعدها وقتی بیضایی برای تدارک مالی اولین فیلم بلندش، رگبار، به دردسر افتاد، با دادن قرض به فرزندش، عملاً نقش تهیهکننده را ایفاء کرد. فیلم رگبار، در گیشه شکست خورد اما در جشنوارهی فیلم سپاس در سال ۱۳۵۲، به عنوان بهترین فیلم شناخته شد و از دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی، صد هزار تومان جایزه دریافت کرد.
در ویدئوی فوق بیضایی از خاطرات دوران کودکیاش در حملهی وحشیانه به بهاییان توسط آخوندهای شیعه و پایگاه اجتماعیشان سخن میگوید و مهاجرت پدرش به تهران را «گریز» مینامد. تیم گفتوشنود، زادروز بهرام بیضایی را به خود ایشان و به همهی دوستداران هنر تبریک گفته، و برای این هنرمند مستقل تاریخ معاصر ایران، آرزوی طول عمر دارد.
#بهرام_بیضایی #گفتگو #مدارا #سانسور #ممیزی #سانسور_اجتماعی #بهایی #ایمان_بهایی #بهاییت
@Dialogue1402
بهرام بیضایی، فرزند میرزا نعمتالله بیضایی آرانی، متولد تهران است اما اجداد پدریاش، اهل آران (از توابع اصفهان) و اغلب شاعرپیشه بودهاند. پدرش که به «ذکائی» تخلص میکرد، به پیروی از برادر بزرگتر خود به ایمان بهایی گروید و در ۱۳۰۶ به تهران کوچید و در ادارهی ثبت اسناد به کار دولتی مشغول شد. این پدر اهل فرهنگ، بعدها وقتی بیضایی برای تدارک مالی اولین فیلم بلندش، رگبار، به دردسر افتاد، با دادن قرض به فرزندش، عملاً نقش تهیهکننده را ایفاء کرد. فیلم رگبار، در گیشه شکست خورد اما در جشنوارهی فیلم سپاس در سال ۱۳۵۲، به عنوان بهترین فیلم شناخته شد و از دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی، صد هزار تومان جایزه دریافت کرد.
در ویدئوی فوق بیضایی از خاطرات دوران کودکیاش در حملهی وحشیانه به بهاییان توسط آخوندهای شیعه و پایگاه اجتماعیشان سخن میگوید و مهاجرت پدرش به تهران را «گریز» مینامد. تیم گفتوشنود، زادروز بهرام بیضایی را به خود ایشان و به همهی دوستداران هنر تبریک گفته، و برای این هنرمند مستقل تاریخ معاصر ایران، آرزوی طول عمر دارد.
#بهرام_بیضایی #گفتگو #مدارا #سانسور #ممیزی #سانسور_اجتماعی #بهایی #ایمان_بهایی #بهاییت
@Dialogue1402
«از سال ۱۹۲۸ به بعد، با تحکیم موقعیت رضاشاه، روابط وی با ملایان تغییر کرد. وی که دریافته بود هیچگونه اصلاحاتی با مداخلات ایشان در امور کشور عملی نیست با روشی سخت و خشن سیاست خود را تغییر داد.
در سال ۱۹۲۸ وارد حرم حضرت معصومه شد و آخوندی را که روز قبل به همسر رضاشاه به خاطر حجابش بیاحترامی کرده بود به دست خود تنبیه نمود. از آن پس، با گذراندن قانون لباس از مجلس، مقرر گردید فقط کسانی که امتحان مخصوصی گذرانده باشند حق استفاده از لباس روحانیت دارند…
سپس کلاسهای دانشگاه مختلط شد و سینماها و رستورانهایی که زنان را راه نمیدادند جریمه گشتند. در سال ۱۹۳۵ سینهزنی و مراسم مذهبی را در خیابانها قدغن ساخت و ناآرامیهای مشهد را با خشونت سرکوب نمود. با شروع این مرحله از سلطنت او، نه فقط وضع بهاییان، بلکه وضع همهی مردم ایران دستخوش تغییر شد.»
جملات بالا که در اپیزود دوم از پادکست دیگرینامه با نام «دگرباشی ایرانی» مورد استفاده قرار گرفت، از کتاب «صد و شصت سال مبارزه با آیین بهایی» نوشتهی فریدون وهمن است. این کتاب با عنوان فرعی «گوشهای از تاریخ اجتماعی- دینی ایران در دوران معاصر» به مستندسازی بهاییستیزی در تاریخ ایران میپردازد و جنگ خونین آخوند شیعه را با این آیین نوگرا گزارش میکند. اما فریدون وهمن که استاد بازنشستهی دانشگاه کپنهاگن است، گزارش خود را با بصیرتهایی همراه کرده است که بسیار فراتر از صرف گزارش سرکوب یک دین میرود.
تیم پژوهشی گفتوشنود، مطالعهی این کتاب را به تمامی پژوهندگان ادیان معاصر ایرانی و به ویژه علاقهمندان به مقولهی آزادی ادیان پیشنهاد میدهد. این کتاب توسط پایگاه اینترنتی آسو، به رایگان برای دانلود، عرضه شده است.
#بهایی #بهاییت #ایمان_بهایی #دگردینی #دگرباشی #رواداری #مدارا
https://www.ddinstagram.com/p/C1XfLLWAZkv/?igsh=aGJ4MGdqaHEyajAw
@Dialogue1402
در سال ۱۹۲۸ وارد حرم حضرت معصومه شد و آخوندی را که روز قبل به همسر رضاشاه به خاطر حجابش بیاحترامی کرده بود به دست خود تنبیه نمود. از آن پس، با گذراندن قانون لباس از مجلس، مقرر گردید فقط کسانی که امتحان مخصوصی گذرانده باشند حق استفاده از لباس روحانیت دارند…
سپس کلاسهای دانشگاه مختلط شد و سینماها و رستورانهایی که زنان را راه نمیدادند جریمه گشتند. در سال ۱۹۳۵ سینهزنی و مراسم مذهبی را در خیابانها قدغن ساخت و ناآرامیهای مشهد را با خشونت سرکوب نمود. با شروع این مرحله از سلطنت او، نه فقط وضع بهاییان، بلکه وضع همهی مردم ایران دستخوش تغییر شد.»
جملات بالا که در اپیزود دوم از پادکست دیگرینامه با نام «دگرباشی ایرانی» مورد استفاده قرار گرفت، از کتاب «صد و شصت سال مبارزه با آیین بهایی» نوشتهی فریدون وهمن است. این کتاب با عنوان فرعی «گوشهای از تاریخ اجتماعی- دینی ایران در دوران معاصر» به مستندسازی بهاییستیزی در تاریخ ایران میپردازد و جنگ خونین آخوند شیعه را با این آیین نوگرا گزارش میکند. اما فریدون وهمن که استاد بازنشستهی دانشگاه کپنهاگن است، گزارش خود را با بصیرتهایی همراه کرده است که بسیار فراتر از صرف گزارش سرکوب یک دین میرود.
تیم پژوهشی گفتوشنود، مطالعهی این کتاب را به تمامی پژوهندگان ادیان معاصر ایرانی و به ویژه علاقهمندان به مقولهی آزادی ادیان پیشنهاد میدهد. این کتاب توسط پایگاه اینترنتی آسو، به رایگان برای دانلود، عرضه شده است.
#بهایی #بهاییت #ایمان_بهایی #دگردینی #دگرباشی #رواداری #مدارا
https://www.ddinstagram.com/p/C1XfLLWAZkv/?igsh=aGJ4MGdqaHEyajAw
@Dialogue1402