گفت‌وشنود
4.92K subscribers
3.55K photos
1.23K videos
2 files
1.59K links
در صفحه‌ی «گفت‌وشنود» مطالبی مربوط‌به «رواداری، مدارا و هم‌زیستی بین اعضای جامعه با باورهای مختلف» منتشر می‌شود.
https://dialog.tavaana.org/
Instagram.com/dialogue1402
Twitter.com/dialogue1402
Facebook.com/1402dialogue
Download Telegram
جی. ال. مکی (J. L. Mackie)، فیلسوف استرالیایی قرن بیستم، به‌ویژه به خاطر استدلال‌هایش علیه وجود خداوند در زمینه فلسفه دین شهرت دارد. مکی با بهره‌گیری از «مساله شر» استدلال کرد که وجود شر در جهان با وجود خدایی که خیرخواهی و قدرت مطلق دارد، ناسازگار است. او در کتاب خود، «معجزه خداباوری: استدلال علیه وجود خداوند» مسئله شر را به عنوان دلیلی برای تناقض ذاتی در باور به خداوند مطرح می‌کند. صورت کلی استدلال مکی را می‌توان به این شکل خلاصه کرد:

۱. اگر خداوند قادر مطلق، دانای مطلق و خیرخواه مطلق است، باید هم بخواهد و هم بتواند که از وقوع هرگونه شر در جهان جلوگیری کند.
۲. با این حال، شر به وضوح در جهان وجود دارد.
۳. بنابراین، یا خداوند نمی‌خواهد از شر جلوگیری کند (که با خیرخواهی او ناسازگار است)، یا نمی‌تواند (که با قدرت مطلق او در تناقض است)، و یا ممکن است از وقوع آن ناآگاه باشد (که با دانایی مطلق او ناسازگار است).

برتراند راسل هم در آثار خود از جمله «چرا مسیحی نیستم؟» همین خط استدلال را تعقیب می‌کند: وجود شر در جهان با فرض یک خداوند خیرخواه و قادر مطلق ناسازگار است. اگر خداوند هم قدرت مطلق دارد و هم خیر مطلق است، چرا باید شر و رنج در جهان وجود داشته باشد؟

راسل می‌داند که خداباوران می‌توانند به شیوه‌های مختلف به این اشکال پاسخ دهند؛ مثلا اینکه زندگی انسان، نوعی امتحان الهی یا آزمایش است و خداوند علیرغم توانایی یا دانایی خود عمل می‌کند چون می‌خواهد به انسان فرصت دهد.  اما راسل می‌گوید که توضیحاتی این‌چنینی تنها موضوع خداوند را پیچیده‌تر می‌کند و مسائل تازه‌ای به مسائل قبلی می‌افزاید.

او در بحث‌های فلسفی‌اش به این نکته اشاره می‌کند که فرض «طراح هوشمند» یا همان خداوند برای توضیح نظم جهان نیز به چرخه‌ای بی‌پایان از توجیه‌ها منجر می‌شود.

در میان الهی‌دانان و متکلمان دوره اسلامی مساله‌ای طرح شده بود که میان دو جریان کلامی، یعنی معتزلی و اشاعره اختلاف جدی ایجاد کرده بود. به طور مختصر سوال این بود که آیا فعل خداوند معیار تشخیص عدل از ظلم است در این معنا که خداوند هر چه بکند، عین عدالت است، و یا خداوند همواره منطبق با معیارهای عقلانی عدالت رفتار خواهد کرد؟ در این حالت دوم، قدرت خداوند محدود به عقل و معیارهای عقلانی‌ست و مانند این می‌ماند که دست و پای یک فرمانروای قدرقدرت را با زنجیرهای عقلانی بسته باشند! در حالت اول، هم تناقض‌های دیگری پیش می‌آید؛ مثلا آیا انسان‌هایی که با نقص‌های مادرزادی به دنیا می‌آیند، و یا آنها که محکوم‌اند که رنج بکشند، حق ندارند وضع خود را ناعادلانه قلمداد کنند چون خداوند چنین خواسته است؟!

شما چه فکر می‌کنید؟
اگر خداباورید بگویید چگونه می‌توان به رویکردی که مدعی تناقض در ایده خداوند است پاسخ داد و در معرض اشکالات بعدی قرار نگرفت؟

همکاران ما در گفت‌وشنود بهترین و موجزترین پاسخ‌های خداباورانه را بازتاب خواهند داد.

#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین

@dialogue1402
«پرورده با گرگان»
معرفی سریال

جنگ بزرگی زمین را ویرانه کرده و تمدن انسانی را به پایان رسانیده است. آخرین گروه‌های انسانی با سفینه‌ای بزرگ، زمین را ترک کرده‌اند. یکی از گزینه‌ها برای سکونت، سیاره‌ای به نام کپلر است. آنها که در جنگ آخرزمان پیروز شده‌اند، پرستندگان خدایی باستانی به نام «میترا» هستند. آنها که شکست خورده‌اند، خداناباورانی بوده‌اند که اعتقاد به علم و فن (تکنیک) را برای بهروزی انسان کافی می‌دانسته‌اند. 

اما مرد دانشمندی از میان آنها، در آخرین روزهای زمین، با دستکاری کردن روباتی از گونه‌ی اندروید که در اصل برای کشتار خداناباوران ساخته و تنظیم شده بود، «مادر»ی خلق می‌کند تا بتواند جنین‌های انسانی را با خود به کپلر برده، و برمبنای تعلیم و تربیتی علمی و به دور از هر گونه «ایمان»، نسل جدیدی از انسان‌های معقول و خردورز و علم‌گرا پرورش دهد. «مادر» در کنار یک روبات دیگر به نام «پدر»، چنین مأموریت بزرگی بر دوش دارد. آنها در یک سفینه‌ی کوچک که سریع‌تر در فضاهای بین‌ستاره‌ای حرکت می‌کند، زودتر از سفینه‌ی پرستندگان میترا، به کپلر می‌رسند. به این ترتیب، جدال میان دو ایدئولوژی، در کپلر ادامه پیدا می‌کند.
 
مجموعه تلویزیونی «پرورده با گرگان» (Raised by Wolves)، که توسط ریدلی اسکات تهیه‌کنندگی شده و بخشی از آن توسط خود او کارگردانی شده است، یک سریال علمی-تخیلی است که از شبکه HBO Max در حال پخش است. این سریال برای اولین بار در سپتامبر ۲۰۲۰ پخش شد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد.

«پرورده با گرگان» به خاطر داستان خلاقانه، جلوه‌های ویژه بصری چشمگیر و کارگردانی ریدلی اسکات مورد تحسین قرار گرفته است. به لحاظ حسی، قاب‌ها یادآور موقعیت‌های کهن‌الگویی به ویژه در معنای دینی و اسطوره‌ای‌ست. 
آیا ایمان انسان را رستگار خواهد کرد یا معرفت؟ پاسخ فرقه‌های غنوصی، معرفت بود. همین جدال در اروپای مدرن با ظهور گروه اجتماعی ساینتیست‌ها (علم‌گرایان) صورت دیگری به خود گرفت و به جدال میان ایمان و علوم تجربی و دقیق بدل شد. با ظهور فن‌آوری‌های جدید و فوق‌پیشرفته، صورت مسأله نیاز به بازنگری دارد؛ اما بنیان اختلاف بر سر جای خود باقی‌ست. تماشای سریال «پرورده با گرگان» را به کسانی که خواهان تعقیب این مناقشه‌ی قدیمی در صورت‌های به‌روزتر و جدیدتر هستند، پیشنهاد می‌شود. 


https://dialog.tavaana.org/raised-by-wolves/

#رواداری #خداباوری #خداناباوری #ایمان #علم #آخرزمان

@dialogue1402

ژاک دریدا (1930–2004)، فیلسوف فرانسوی و بنیان‌گذار مکتب شالوده‌شکنی، از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم بود.

او با رویکردی انتقادی به متون فلسفی، دینی و ادبی، مفاهیمی مانند حقیقت، معنا و خدا را به چالش کشید.

هرچند دریدا به صراحت خود را خداناباور ننامید، اما آثار او اغلب به‌عنوان نقدی بر متافیزیک سنتی و باورهای دینی تفسیر شده‌اند.

دریدا در فلسفه خود به تحلیل و نقد ساختارهای فکری‌ای می‌پردازد که به تثبیت ایده خدا یا مفاهیم مطلق کمک کرده‌اند.

او با استفاده از شالوده‌شکنی، نشان داد که این مفاهیم اغلب ناپایدار و وابسته به زبان و فرهنگ هستند.

این نگاه به‌طور غیرمستقیم زمینه‌ساز خداناباوری فلسفی است، زیرا ادعای وجود مطلق یا نهایی را زیر سؤال می‌برد.

آثار دریدا، مانند نوشتار و تفاوت، تأثیری عمیق بر فلسفه، نظریه ادبی و نقد دینی گذاشت و او را به یکی از متفکرانی تبدیل کرد که به بررسی فلسفی خداناباوری و نقد دین پرداخته‌اند.

#ژاک_دریدا #دریدا #فلسفه #خداناباوری #آتئیست #گفتگو_توانا


ژاک دریدا (1930–2004)، فیلسوف فرانسوی و بنیان‌گذار مکتب شالوده‌شکنی، از تأثیرگذارترین متفکران قرن بیستم بود.

او با رویکردی انتقادی به متون فلسفی، دینی و ادبی، مفاهیمی مانند حقیقت، معنا و خدا را به چالش کشید.

هرچند دریدا به صراحت خود را خداناباور ننامید، اما آثار او اغلب به‌عنوان نقدی بر متافیزیک سنتی و باورهای دینی تفسیر شده‌اند.

آثار دریدا، مانند نوشتار و تفاوت، تأثیری عمیق بر فلسفه، نظریه ادبی و نقد دینی گذاشت و او را به یکی از متفکرانی تبدیل کرد که به بررسی فلسفی خداناباوری و نقد دین پرداخته‌اند.

#ژاک_دریدا #دریدا #فلسفه #خداناباوری #آتئیست #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

در سال‌های اخیر، پدیده دین‌گریزی و خداناباوری در ایران رشد قابل توجهی داشته است.

این روند در بستری از عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته است.

یکی از مهم‌ترین دلایل این تغییرات، تحمیل باورهای مذهبی از سوی حکومت و استفاده از دین به عنوان ابزار قدرت است.

این رویکرد، احساس از دست دادن آزادی انتخاب را در بسیاری از افراد تقویت کرده و نوعی واکنش منفی نسبت به دین ایجاد کرده است.

علاوه بر این، نارضایتی گسترده از عملکرد حکومت مذهبی در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی باعث شده است که دین نزد برخی به عنوان منشأ مشکلات دیده شود.

همچنین، گسترش دسترسی به اینترنت و جریان آزاد اطلاعات، آگاهی نسل‌های جدید را از ارزش‌ها و باورهای جهانی افزایش داده است.

این ارزش‌ها، گاه در تضاد با باورهای مذهبی رسمی تلقی می‌شوند و جوانان را به بازنگری در عقاید سنتی و دینی سوق داده‌اند.

این تحولات، نمایانگر تغییرات عمیق در گرایش‌های فکری جامعه ایران است.

#خداناباوری #دین_گریزی #ناباورمندان #خداناباوران #آتئیست #حکومت_مذهبی #شیعه_گری #دیکتاتور #رواداری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
ریچارد داوکینز در کتاب «پشت سر نهادن خدا» که توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده، با استفاده از استدلالی که برتراند راسل طرح کرده بود، به دفاع از دیدگاه خداناباورانه خود می‌پردازد.

برای ما بنویسید تا چه حد استدلال او را در رد باور به خداوند، معقول و معتبر ارزیابی می‌کنید.

#خداناباوری #آتئیسم #ناباورمندی #ناباورمندان #خداباوران #باورمندان #گفتگو #رواداری

@Dialogue1402
به باور نیچه فیلسوف آلمانی، هر نوع دین‌داری بسته به احساس گناه است! او نمی تواند شکلی از دین‌داری را تصور کند که در آن به نحوی بدوجدانی یا احساس گناه نقش اصلی را ایفا نکند! نیچه در «تبارشناسی اخلاق» می‌نویسد:

«هر چه مفهوم خدا و احساس خدا بر روی زمین بیشتر می‌بالید و اوج می‌گرفت، حس گناه وام‌داری به خدایان نیز افزون می‌شد. برآمدن خدای مسیحی در مقام بالاترین خدایی که تاکنون بدان رسیده‌اند، با بالاترین احساس گناه وام‌داری بر روی زمین همراه بوده است.

اگر فرض را بر این بگذاریم که ما دیگر به جریان باژگونه آن پیوسته‌ایم، چه بسا با افت فزاینده ایمان به خدای مسیحی، حس گناه نیز در بشر بسیار افت کرده باشد.

به راستی چنین چشم‌اندازی را نمی‌توان نادیده گرفت که پیروزی یک‌باره و بی‌چون و چرای بی‌خدایی چه بسا انسان را از تمامی این احساس گناه وام‌داری به سرآغاز خود، به علت نخستین‌اش آزاد کند. بی‌خدایی و گونه‌ای بی‌گناهی دومین [معصومیت بازیافته] با هم‌اند.»

تبارشناسی اخلاق- ۱۸۴۴

آیا با این موضع موافقید؟ آیا فیلسوف آلمانی در این مورد راه مبالغه پیموده است؟

دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

#بی_خدایی #خداناباوری #ناباورمندان #آتئیست #آتئیسم #باورمندی #دین #لامذهب #لامذهبی #نقد_دین #دگردینی

@Dialogue1402
ریکی جرویز (Ricky Gervais) کمدین، نویسنده، بازیگر، و کارگردان انگلیسی است که به خاطر دیدگاه‌های صریح و طنزهای تیزش، به‌ویژه درباره مذهب و خداناباوری، شهرت دارد. او به‌صراحت اعلام کرده که خداناباور است و اغلب درباره موضوعات فلسفی، اخلاقی، و اجتماعی از زاویه دید خداناباورانه و با چاشنی طنز صحبت می‌کند.

یکی از جملات مشهور او این است:

«۲۷۰۰ خدا در دنیا وجود دارند و شما [خداباوران] ۲۶۹۹ تای آنها را انکار می‌کنید؛ من همه آنها را انکار می‌کنم. بنابراین شما هم تقریبا مثل من خداناباورید!»

یادآوری این واقعیت که در تاریخ سیاره و در فرهنگ‌های مختلف، خدایان متعددی وجود داشته‌اند مستند خداناباورانی مانند داوکینز هم قرار گرفته است تا بگویند خداباوری نه فقط وجود یک موجود برتر، بلکه وجود این خدای بخصوصی را که به آن اعتقاد دارند باید ثابت کنند! چون آنها منکر وجود بسیاری از خدایان دیگر هم هستند!

داوکینز این دیدگاه را در کتاب «پشت سرنهادن خدا» مطرح کرده است. برای مطالعه یک معرفی از این کتاب از لینک زیر استفاده کنید:

https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/

#خداناباوری #خداباوری #رواداری #گفتگو #ریکی_جرویز #داوکینز
@dialogue1402