به دست اندرش آبگون دشنه بود
به خون پری چهرگان تشنه بود
چیرگی اسطوره بر شریعت در مواجهه با جمهوری اسلامی
بیش از چهار دهه است که حکومتی مذهبی و ایدئولوژیک با تبلیغات پررنگ و پرهزینه به دنبال تثبیت خود به عنوان نمایندهی اسلام راستین است. رهبران این حکومت به شخصیتهای صدر اسلام تشبیه میشوند و انتظار داشتند در میان مسلمانان اهل سنت هم پایگاه و جایگاه به دست آورند.
اما تاریخ کهن ایران و نمادها و اسطورههای ماندگارش باعث شکست این تبلیغات شد.
امروزه در هر کوی و برزن برای توصیف خامنهای از واژهی «ضحاک» استفاده میشود و آرزوی برافتادن این حکومت را در قالب «پیروزی نور بر تاریکی» عنوان میکنند که برگرفته از تاریخ و اساطیر ایران است.
#خامنهای #ضحاک #محمد_قبادلو #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
به خون پری چهرگان تشنه بود
چیرگی اسطوره بر شریعت در مواجهه با جمهوری اسلامی
بیش از چهار دهه است که حکومتی مذهبی و ایدئولوژیک با تبلیغات پررنگ و پرهزینه به دنبال تثبیت خود به عنوان نمایندهی اسلام راستین است. رهبران این حکومت به شخصیتهای صدر اسلام تشبیه میشوند و انتظار داشتند در میان مسلمانان اهل سنت هم پایگاه و جایگاه به دست آورند.
اما تاریخ کهن ایران و نمادها و اسطورههای ماندگارش باعث شکست این تبلیغات شد.
امروزه در هر کوی و برزن برای توصیف خامنهای از واژهی «ضحاک» استفاده میشود و آرزوی برافتادن این حکومت را در قالب «پیروزی نور بر تاریکی» عنوان میکنند که برگرفته از تاریخ و اساطیر ایران است.
#خامنهای #ضحاک #محمد_قبادلو #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
شادروان سعیدی سیرجانی که خود از قربانیان اولین قتلهای دگراندیشان پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود، اثری دارد به نام «ضحاک ماردوش.» سعیدی سیرجانی به سبک خود داستان جمشید و برآمدن ضحاک را روایت میکند.
شاید مهمترین مشخصه رویکرد سعیدی سیرجانی توجه به اختلاف طبقاتیست که مطابق با شاهنامهی فردوسی از دوران شاهنشاهی جمشید آغاز شد. سعیدی سیرجانی با این همه معتقد است که تلاش برای انطباق شخصیتهای این داستان با چهرههای تاریخی مشخص تلاش نادرستیست. این داستان مانند اغلب داستانهای بزرگ دیگر، محصول انباشت تجربهی نسلهای مختلف مردم در طول تاریخ است و نه بازتاب یک دوران تاریخی بخصوص که بتوانیم آن را جستجو کرده و بیابیم. سعیدی سیرجانی مینویسد:
«در داستان ضحاک خواننده اشارتشناس اهل تأمل با دو عامل قوی سر و کار دارد: یکی ذهن افسانهساز هوشمندان روزگاران کهن و دیگری طبع نکتهپرداز فردوسی. افسانهی ضحاک به صورت موجود محصول تجارب مردمیست که هزاران سال پیش از ما، گرفتار پنجهی شاه ستمگر خونخواری بودهاند و داستان روزگار سیاه سلطهی او را سینه به سینه منتقل کردهاند و در هر انتقالی به اقتضای زمانه، شاخ و برگی بر آن افزودهاند و این افسانه سرگرمکننده به تدریج مایه عقدهگشایی و امیدواری نسلهای بعدی شده است که «پایان شب سیه سپید است» و فرزندان و نوادگان آن اجداد که به نوبهی خود در پنجه ظلمی گرفتار آمدهاند برای تهییج کاوهای و فریدونی به چارهجویی برخاستهاند و از افسانهای دیرینه برای انعکاس تباهی روزگارشان مدد گرفتهاند. شاهنامه به خصوص فصول اساطیریاش قصهی حسن …
برای مطالعهی ادامهی یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/
متن فوق، این بریدهای بود از متن اپیزود ۲۴ دیگرینامه با نام «کوش پیلدندان» که در هفتههای آینده منتشر خواهد شد. در این اپیزود، شیوههای برآمدن ضدقهرمان در داستانهای ایرانی مورد بررسی قرار میگیرد و تحلیل داستان ضحاک به قلم شادروان سعیدی سیرجانی بخشی از این قسمت است.
کتاب «ضحاک ماردوش» اثر سعیدی سیرجانی اخیرا توسط انتشارات پیکان دوباره منتشر شده (۱۴۰۲) و نشر صوتی «ماهآوا» این کتاب را به کتاب صوتی تبدیل کرده است. تیم پژوهشی گفتوشنود علاقهمندان به بررسی روندهای دیگریساز و همینطور علاقهمندان به روایتشناسی و ادبیات داستانی را به مطالعهی این کتاب دعوت میکند.
#دیگری_نامه #ضحاک #ضحاک_ماردوش #سعیدی_سیرجانی #قتل_دگراندریش #گفتگو #رواداری
@dialogue1402
شاید مهمترین مشخصه رویکرد سعیدی سیرجانی توجه به اختلاف طبقاتیست که مطابق با شاهنامهی فردوسی از دوران شاهنشاهی جمشید آغاز شد. سعیدی سیرجانی با این همه معتقد است که تلاش برای انطباق شخصیتهای این داستان با چهرههای تاریخی مشخص تلاش نادرستیست. این داستان مانند اغلب داستانهای بزرگ دیگر، محصول انباشت تجربهی نسلهای مختلف مردم در طول تاریخ است و نه بازتاب یک دوران تاریخی بخصوص که بتوانیم آن را جستجو کرده و بیابیم. سعیدی سیرجانی مینویسد:
«در داستان ضحاک خواننده اشارتشناس اهل تأمل با دو عامل قوی سر و کار دارد: یکی ذهن افسانهساز هوشمندان روزگاران کهن و دیگری طبع نکتهپرداز فردوسی. افسانهی ضحاک به صورت موجود محصول تجارب مردمیست که هزاران سال پیش از ما، گرفتار پنجهی شاه ستمگر خونخواری بودهاند و داستان روزگار سیاه سلطهی او را سینه به سینه منتقل کردهاند و در هر انتقالی به اقتضای زمانه، شاخ و برگی بر آن افزودهاند و این افسانه سرگرمکننده به تدریج مایه عقدهگشایی و امیدواری نسلهای بعدی شده است که «پایان شب سیه سپید است» و فرزندان و نوادگان آن اجداد که به نوبهی خود در پنجه ظلمی گرفتار آمدهاند برای تهییج کاوهای و فریدونی به چارهجویی برخاستهاند و از افسانهای دیرینه برای انعکاس تباهی روزگارشان مدد گرفتهاند. شاهنامه به خصوص فصول اساطیریاش قصهی حسن …
برای مطالعهی ادامهی یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/
متن فوق، این بریدهای بود از متن اپیزود ۲۴ دیگرینامه با نام «کوش پیلدندان» که در هفتههای آینده منتشر خواهد شد. در این اپیزود، شیوههای برآمدن ضدقهرمان در داستانهای ایرانی مورد بررسی قرار میگیرد و تحلیل داستان ضحاک به قلم شادروان سعیدی سیرجانی بخشی از این قسمت است.
کتاب «ضحاک ماردوش» اثر سعیدی سیرجانی اخیرا توسط انتشارات پیکان دوباره منتشر شده (۱۴۰۲) و نشر صوتی «ماهآوا» این کتاب را به کتاب صوتی تبدیل کرده است. تیم پژوهشی گفتوشنود علاقهمندان به بررسی روندهای دیگریساز و همینطور علاقهمندان به روایتشناسی و ادبیات داستانی را به مطالعهی این کتاب دعوت میکند.
#دیگری_نامه #ضحاک #ضحاک_ماردوش #سعیدی_سیرجانی #قتل_دگراندریش #گفتگو #رواداری
@dialogue1402
Dialog Project
معرفی کتاب، ۶: ضحاک ماردوش، اثر سعیدی سیرجانی - Dialog Project
شادروان سعیدی سیرجانی که خود از قربانیان اولین قتلهای دگراندیشان پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود، اثری دارد به نام «ضحاک ماردوش.» سعیدی سیرجانی به سبک خود داستان جمشید و برآمدن ضحاک را روایت میکند. شاید مهمترین مشخصه رویکرد سعیدی سیرجانی توجه به اختلاف طبقاتیست…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خورشید دو نیم میشود!
دیگرینامه
اپیزود بیست و سوم
ایرانیان حتی تا امروز، وقتی میخواهند یک دیگری مطلق و کاملا منفی را معرفی کنند، نام ضحاک را میآورند.
شیوههای روایتشناختی و شگردهای داستانپردازانه برای ساخت یک شخصیت مثبت یا منفی، در هر سنت فرهنگی، کم و بیش قابل تحقیق است و تا آنجا که به ایران مربوط میشود خود سنت شاهنامهنگاری میتواند نشان دهد که یک قهرمان کیست و باید چه خصوصیاتی داشته باشد تا ذهنیت ایرانی او را بهعنوان یک قهرمان یا ضدقهرمان به رسمیت بشناسد.
ساقی گازرانی، اسطورهشناس و شاهنامهپژوه معتقد است که تبار یک شخصیت در این مورد فوقالعاده مهم است. اگر این شخصیت یک قهرمان باشد، باید تبار شاهانه داشته باشد و اگر نه تبارش به موجودی اژدهاگون مانند ضحاک میرسد. ضحاک خود ضدقهرمانیست که صفات غیرانسانی دارد و دو مار روییده بر شانههایش به ماهیت هیولاوارش دلالت میکنند. بنابراین زدودن صفات انسانی از یک کاراکتر، شگرد دیگری برای بازنمودن او بهعنوان یک ضدقهرمان است. گازرانی در پژوهشی مینویسد:
«در جهان باستان به طور کلی و در جهان ایرانی به طور خاص، داشتن گوهر اصیل یکی از پیششرطهای رسیدن به قدرت سیاسیست. از آنجا که گفتمان تاریخی گذشته ایران پیش از اسلام، در سنت شاهنامهنگاری تبیین میشود، برای سرهم کردن یک تبارنامه به قصد مشروعیتیابی، شخص باید مدعی شود که از تبار یکی از پادشاهانیست که به این سنت تعلق دارند.
تنها پادشاهان و سلسلهها نیستند که ناگزیر بودند حکومت خود را به یکی از شخصیتهای سنت شاهنامهنگاری پیوند زنند؛ بلکه مدتها پس از سقوط ساسانیان…
برای مطالعهی متن کامل این اپیزود به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
dialog.tavaana.org/others-23/
و برای شنیدن نسخهی کامل در یوتیوب به:
https://youtu.be/LcjtwdZat3s?si=8JTWq1O58wqCm8TI
و برای شنیدن نسخهی کامل در کستباکس به:
castbox.fm/vb/686913602
و برای شنیدن. نسخهی کامل در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/dTMXA452b1NhWNhi8
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #ضحاک #ساقی_گزرانی #کاسیرر #ارنست_کاسیرر #ایران #فرهنگ_ایرانی #روایت_شناسی #روایت #دیگری_دشمن #ضد_قهرمان
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود بیست و سوم
ایرانیان حتی تا امروز، وقتی میخواهند یک دیگری مطلق و کاملا منفی را معرفی کنند، نام ضحاک را میآورند.
شیوههای روایتشناختی و شگردهای داستانپردازانه برای ساخت یک شخصیت مثبت یا منفی، در هر سنت فرهنگی، کم و بیش قابل تحقیق است و تا آنجا که به ایران مربوط میشود خود سنت شاهنامهنگاری میتواند نشان دهد که یک قهرمان کیست و باید چه خصوصیاتی داشته باشد تا ذهنیت ایرانی او را بهعنوان یک قهرمان یا ضدقهرمان به رسمیت بشناسد.
ساقی گازرانی، اسطورهشناس و شاهنامهپژوه معتقد است که تبار یک شخصیت در این مورد فوقالعاده مهم است. اگر این شخصیت یک قهرمان باشد، باید تبار شاهانه داشته باشد و اگر نه تبارش به موجودی اژدهاگون مانند ضحاک میرسد. ضحاک خود ضدقهرمانیست که صفات غیرانسانی دارد و دو مار روییده بر شانههایش به ماهیت هیولاوارش دلالت میکنند. بنابراین زدودن صفات انسانی از یک کاراکتر، شگرد دیگری برای بازنمودن او بهعنوان یک ضدقهرمان است. گازرانی در پژوهشی مینویسد:
«در جهان باستان به طور کلی و در جهان ایرانی به طور خاص، داشتن گوهر اصیل یکی از پیششرطهای رسیدن به قدرت سیاسیست. از آنجا که گفتمان تاریخی گذشته ایران پیش از اسلام، در سنت شاهنامهنگاری تبیین میشود، برای سرهم کردن یک تبارنامه به قصد مشروعیتیابی، شخص باید مدعی شود که از تبار یکی از پادشاهانیست که به این سنت تعلق دارند.
تنها پادشاهان و سلسلهها نیستند که ناگزیر بودند حکومت خود را به یکی از شخصیتهای سنت شاهنامهنگاری پیوند زنند؛ بلکه مدتها پس از سقوط ساسانیان…
برای مطالعهی متن کامل این اپیزود به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
dialog.tavaana.org/others-23/
و برای شنیدن نسخهی کامل در یوتیوب به:
https://youtu.be/LcjtwdZat3s?si=8JTWq1O58wqCm8TI
و برای شنیدن نسخهی کامل در کستباکس به:
castbox.fm/vb/686913602
و برای شنیدن. نسخهی کامل در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/dTMXA452b1NhWNhi8
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #ضحاک #ساقی_گزرانی #کاسیرر #ارنست_کاسیرر #ایران #فرهنگ_ایرانی #روایت_شناسی #روایت #دیگری_دشمن #ضد_قهرمان
@Dialogue1402
شادروان سعیدی سیرجانی که خود از قربانیان اولین قتلهای دگراندیشان پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود، اثری دارد به نام «ضحاک ماردوش.»
سعیدی سیرجانی به سبک خود داستان جمشید و برآمدن ضحاک را روایت میکند. شاید مهمترین مشخصه رویکرد سعیدی سیرجانی توجه به اختلاف طبقاتیست که مطابق با شاهنامهی فردوسی از دوران شاهنشاهی جمشید آغاز شد. سعیدی سیرجانی با این همه معتقد است که تلاش برای انطباق شخصیتهای این داستان با چهرههای تاریخی مشخص تلاش نادرستیست. این داستان مانند اغلب داستانهای بزرگ دیگر، محصول انباشت تجربهی نسلهای مختلف مردم در طول تاریخ است و نه بازتاب یک دوران تاریخی بخصوص که بتوانیم آن را جستجو کرده و بیابیم. سعیدی سیرجانی مینویسد:
در داستان ضحاک خواننده اشارتشناس اهل تأمل با دو عامل قوی سر و کار دارد: یکی ذهن افسانهساز هوشمندان روزگاران کهن و دیگری طبع نکتهپرداز فردوسی. افسانهی ضحاک به صورت موجود محصول تجارب مردمیست که هزاران سال پیش از ما، گرفتار پنجهی شاه ستمگر خونخواری بودهاند و داستان روزگار سیاه سلطهی او را سینه به سینه منتقل کردهاند و در هر انتقالی به اقتضای زمانه، شاخ و برگی بر آن افزودهاند و این افسانه سرگرمکننده به تدریج مایه عقدهگشایی و امیدواری نسلهای بعدی شده است که «پایان شب سیه سپید است» و…
برای مطالعه ادامه این یادداشت مراجعه کنید به صفحه گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/
شایان ذکر است که در اپیزود بیست و چهارم از دیگرینامه، با عنوان «کوش پیلدندان»، به نقل صفحاتی از کتاب «ضحاک ماردوش» اثر سعیدی سیرجانی پرداخته بودیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-24/
#دیگری_نامه
#ضحاک #ترور #دهشت #دهشت_افکنی #حذف_فیزیکی #رواداری #گفتگو #سعیدی_سیرجانی #قتل_های_زنجیره_ای #آژی_دهاک
@Dialogue1402
سعیدی سیرجانی به سبک خود داستان جمشید و برآمدن ضحاک را روایت میکند. شاید مهمترین مشخصه رویکرد سعیدی سیرجانی توجه به اختلاف طبقاتیست که مطابق با شاهنامهی فردوسی از دوران شاهنشاهی جمشید آغاز شد. سعیدی سیرجانی با این همه معتقد است که تلاش برای انطباق شخصیتهای این داستان با چهرههای تاریخی مشخص تلاش نادرستیست. این داستان مانند اغلب داستانهای بزرگ دیگر، محصول انباشت تجربهی نسلهای مختلف مردم در طول تاریخ است و نه بازتاب یک دوران تاریخی بخصوص که بتوانیم آن را جستجو کرده و بیابیم. سعیدی سیرجانی مینویسد:
در داستان ضحاک خواننده اشارتشناس اهل تأمل با دو عامل قوی سر و کار دارد: یکی ذهن افسانهساز هوشمندان روزگاران کهن و دیگری طبع نکتهپرداز فردوسی. افسانهی ضحاک به صورت موجود محصول تجارب مردمیست که هزاران سال پیش از ما، گرفتار پنجهی شاه ستمگر خونخواری بودهاند و داستان روزگار سیاه سلطهی او را سینه به سینه منتقل کردهاند و در هر انتقالی به اقتضای زمانه، شاخ و برگی بر آن افزودهاند و این افسانه سرگرمکننده به تدریج مایه عقدهگشایی و امیدواری نسلهای بعدی شده است که «پایان شب سیه سپید است» و…
برای مطالعه ادامه این یادداشت مراجعه کنید به صفحه گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/book-zahhak-mardosh/
شایان ذکر است که در اپیزود بیست و چهارم از دیگرینامه، با عنوان «کوش پیلدندان»، به نقل صفحاتی از کتاب «ضحاک ماردوش» اثر سعیدی سیرجانی پرداخته بودیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-24/
#دیگری_نامه
#ضحاک #ترور #دهشت #دهشت_افکنی #حذف_فیزیکی #رواداری #گفتگو #سعیدی_سیرجانی #قتل_های_زنجیره_ای #آژی_دهاک
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خُنُک آنکه دل، شاد دارد به نوش!
دیگرینامه
اپیزود بیست و دوم
در این برنامه با نام «خنک آنکه دل شاد دارد به نوش»، تصمیم داریم که درباره اهمیت آیینهای مرتبط با نوروز در جهت حفظ هویت ملی ایرانی، صحبت کنیم.
دیگرینامه، همانطور که از نامش پیداست، محتواهایی در رابطه با هویتهای غیر، یا هویتهای دیگر تولید میکند و مناسبات میان این هویتها را با هم بررسی میکند. امر مسلم اینکه هویت ایرانی، مانند یک چتر بزرگ میماند که بسیاری از هویتهای دیگر را زیر خود جمع میکند و از این حیث، هویتی بسیار فراگیر و بزرگ است. زیرمجموعه این هویت ملی ایرانی، نه تنها هویتهای قومیتی هم دیده میشود، بلکه تا آنجا که به هویتهای دینی مربوط است، طیف وسیعی از هویتها قابل مشاهده و شمارش است که تلاش کردیم در قسمتهای قبل، برخی از آنها را معرفی نماییم.
اما میتوانید پیشاپیش حدس بزنید که هویتهای مختلف، چه دینی چه قومیتی، در پهنه فلات ایران، وجوه اشتراک بسیاری با هم دارند. از سبک غذایی مشابه یا قابل مقایسه گرفته، تا حتی طرز پوشش، تا برخی شباهتهای فیزیولوژیک و آناتومیک.
اما کنشهای آیینی که میان مردمان فلات ایران وجود داشته و متاسفانه بخشهای بزرگی از آن به حکم تغییر بافت اجتماعی در درازای تاریخ از بین رفته، از مهمترین وجوه اشتراک مردمان این ناحیه است. از میان تمامی آیینهایی که میان این مردم از تاجیکستان در آسیای میانه گرفته تا عراق و ترکیه در قلب خاورمیانه رواج داشته و هنوز دارد، نوروز مهمترین و مشهورترین آنهاست.
برای مطالعه ادامه این متن به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-22/
و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/xjJcyosg9zI?si=Xv6UDbjLaLS0HEDp
و برای شنیدن نسخه کامل در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/683641974
و برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/7tVhtxuzLgU9nFNv9
مراجعه کنید.
#دیگری_نامه #دیگری #هویت_ملی #کنش_آیینی #هویت_آیینی #هویت_دینی #نوروز #ضحاک #جمشید #کمبوجیه #والتر_هینتس #نوروز_بابلی #آکیتو
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود بیست و دوم
در این برنامه با نام «خنک آنکه دل شاد دارد به نوش»، تصمیم داریم که درباره اهمیت آیینهای مرتبط با نوروز در جهت حفظ هویت ملی ایرانی، صحبت کنیم.
دیگرینامه، همانطور که از نامش پیداست، محتواهایی در رابطه با هویتهای غیر، یا هویتهای دیگر تولید میکند و مناسبات میان این هویتها را با هم بررسی میکند. امر مسلم اینکه هویت ایرانی، مانند یک چتر بزرگ میماند که بسیاری از هویتهای دیگر را زیر خود جمع میکند و از این حیث، هویتی بسیار فراگیر و بزرگ است. زیرمجموعه این هویت ملی ایرانی، نه تنها هویتهای قومیتی هم دیده میشود، بلکه تا آنجا که به هویتهای دینی مربوط است، طیف وسیعی از هویتها قابل مشاهده و شمارش است که تلاش کردیم در قسمتهای قبل، برخی از آنها را معرفی نماییم.
اما میتوانید پیشاپیش حدس بزنید که هویتهای مختلف، چه دینی چه قومیتی، در پهنه فلات ایران، وجوه اشتراک بسیاری با هم دارند. از سبک غذایی مشابه یا قابل مقایسه گرفته، تا حتی طرز پوشش، تا برخی شباهتهای فیزیولوژیک و آناتومیک.
اما کنشهای آیینی که میان مردمان فلات ایران وجود داشته و متاسفانه بخشهای بزرگی از آن به حکم تغییر بافت اجتماعی در درازای تاریخ از بین رفته، از مهمترین وجوه اشتراک مردمان این ناحیه است. از میان تمامی آیینهایی که میان این مردم از تاجیکستان در آسیای میانه گرفته تا عراق و ترکیه در قلب خاورمیانه رواج داشته و هنوز دارد، نوروز مهمترین و مشهورترین آنهاست.
برای مطالعه ادامه این متن به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-22/
و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/xjJcyosg9zI?si=Xv6UDbjLaLS0HEDp
و برای شنیدن نسخه کامل در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/683641974
و برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/7tVhtxuzLgU9nFNv9
مراجعه کنید.
#دیگری_نامه #دیگری #هویت_ملی #کنش_آیینی #هویت_آیینی #هویت_دینی #نوروز #ضحاک #جمشید #کمبوجیه #والتر_هینتس #نوروز_بابلی #آکیتو
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خورشید دو نیم میشود!
دیگرینامه
اپیزود بیست و سوم
داستان جمشید در شاهنامه، با برآمدن حکومت ضحاک تمام میشود. ضحاک یا در صورت قدیمیتر این نام، آژیدهاک، خود یک دیگری اهریمنی در شاهنامه است که به نظر میرسد نه فقط در شاهنامه، بلکه در متون کهنتر ایرانی یعنی در مجموعه اوستا، شخصیتی از او اهریمنیتر وجود ندارد.
او اگرچه به نظر میرسد که یک انسان است و چنانکه در ابیات آغاز برنامه از فردوسی شنیدید، حتی با استقبال ایرانیان، شاه ایرانزمین میشود، اما در حقیقت ذاتی اهریمنی دارد و مهمترین نشانه این وجه فراانسانی اما مطلقا منفی او، مارهای زهرآگینیست که بر دوش او میرویند.
میتوانید حدس بزنید که این دیگری مطلق و کاملا تیره و تاریک جهان ایرانی، که در تقابل با جمشید قرار میگیرد، تجسمی از تاریکی شب در غیاب خورشید است. مطابق با شاهنامه، رونق کار جمشید رو به افول میگذارد و چون راه بیدادگری در پیش میگیرد، فره ایزدی از او میرود و درست در این وقت است که ایرانیان سردرگمشده، رو به تازیان میکنند و سپاهی از ایرانیان و تازیان به سرکردگی ضحاک، به تخت جمشید حمله میکنند. جمشید تاج و تخت را رها کرده و به دریای چین میگریزد. در سنت شاهنامهنگاری، چین، رمزی از دوردستهاست. در واقع معنای فرار جمشید به دریای چین، فرار به نقطهای دور است تا از دست ضحاک در امان بماند.
اما در روایت شاهنامه آنچه بسیار جالب است زمانی رخ میدهد که جمشید نهایتا به دست ضحاک اسیر میگردد. این روایت میگوید که ضحاک، جمشید را با اره به دو نیم میکند. این تصویریست که خورشید وقتی به افق میرسد از خود بجامیگذارد: گوی تابناک بزرگ آسمان چنان در افق فرو میرود که گویی با خط افق، به دو نیم شده باشد. این آغاز تاریکی، یعنی آغاز شب است…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/others-23/
برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/LcjtwdZat3s?si=k_FEzo57d_z08Dy7
و برای شنیدن در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/686913602
و برای شنیدن در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/dTMXA452b1NhWNhi8
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #آژی_دهاک #ضحاک #جمشید #تاریکی #اسطوره_خورشیدی #اسطوره #گفتگو
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود بیست و سوم
داستان جمشید در شاهنامه، با برآمدن حکومت ضحاک تمام میشود. ضحاک یا در صورت قدیمیتر این نام، آژیدهاک، خود یک دیگری اهریمنی در شاهنامه است که به نظر میرسد نه فقط در شاهنامه، بلکه در متون کهنتر ایرانی یعنی در مجموعه اوستا، شخصیتی از او اهریمنیتر وجود ندارد.
او اگرچه به نظر میرسد که یک انسان است و چنانکه در ابیات آغاز برنامه از فردوسی شنیدید، حتی با استقبال ایرانیان، شاه ایرانزمین میشود، اما در حقیقت ذاتی اهریمنی دارد و مهمترین نشانه این وجه فراانسانی اما مطلقا منفی او، مارهای زهرآگینیست که بر دوش او میرویند.
میتوانید حدس بزنید که این دیگری مطلق و کاملا تیره و تاریک جهان ایرانی، که در تقابل با جمشید قرار میگیرد، تجسمی از تاریکی شب در غیاب خورشید است. مطابق با شاهنامه، رونق کار جمشید رو به افول میگذارد و چون راه بیدادگری در پیش میگیرد، فره ایزدی از او میرود و درست در این وقت است که ایرانیان سردرگمشده، رو به تازیان میکنند و سپاهی از ایرانیان و تازیان به سرکردگی ضحاک، به تخت جمشید حمله میکنند. جمشید تاج و تخت را رها کرده و به دریای چین میگریزد. در سنت شاهنامهنگاری، چین، رمزی از دوردستهاست. در واقع معنای فرار جمشید به دریای چین، فرار به نقطهای دور است تا از دست ضحاک در امان بماند.
اما در روایت شاهنامه آنچه بسیار جالب است زمانی رخ میدهد که جمشید نهایتا به دست ضحاک اسیر میگردد. این روایت میگوید که ضحاک، جمشید را با اره به دو نیم میکند. این تصویریست که خورشید وقتی به افق میرسد از خود بجامیگذارد: گوی تابناک بزرگ آسمان چنان در افق فرو میرود که گویی با خط افق، به دو نیم شده باشد. این آغاز تاریکی، یعنی آغاز شب است…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/others-23/
برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/LcjtwdZat3s?si=k_FEzo57d_z08Dy7
و برای شنیدن در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/686913602
و برای شنیدن در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/dTMXA452b1NhWNhi8
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #آژی_دهاک #ضحاک #جمشید #تاریکی #اسطوره_خورشیدی #اسطوره #گفتگو
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«کوش پیل دندان»
دیگرینامه
اپیزود بیست و چهارم
در منظومهای که حدود یک قرن بعد از شاهنامه فردوسی سروده شد، ضدقهرمان دیگری خلق میشود به نام کوش پیلدندان که مختصری درباره آن در اپیزود قبل شنیدید. از جمله اینکه کوش پیلدندان هم ظاهری غیرمتعارف داشت: دندانهای نیش بزرگ، موهای سرخ و چهرهای زشت. سراینده این منظومه ایرانشاه بن ابیالخیر به احتمال قریب به یقین برمبنای داستانی متعلق به دوره ساسانی، دست به سرایش منظومه کوش پیلدندان زد و نمونهای دیگر فراهم آورد از شیوهای که ذهنیت ایرانی یک دیگری اهریمنی میسازد. در این برنامه اطلاعات بیشتری درباره داستان کوش پیلدندان به موازات داستان ضحاک فراهم میآوریم و این دو ضدقهرمان داستانهای ایرانی را با هم مقایسه خواهیم کرد.
برای خواندن متن کامل این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-24/
و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/dNp3aQrI1MA?si=VDUgwuARf-r8XrVn
و برای شنیدن نسخه کامل در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/689439951
و برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/qHDRQHwADiEFys968
مراجعه کنید.
#دیگری_نامه #سنت_شاهنامه_نگاری #داستان_پردازی #روایت_شناسی #ضد_قهرمان #قهرمان #ضحاک #کوش_پیل_دندان #ساقی_گازرانی #دیگری_سازی #دشمن_سازی #دشمن_تراشی
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود بیست و چهارم
در منظومهای که حدود یک قرن بعد از شاهنامه فردوسی سروده شد، ضدقهرمان دیگری خلق میشود به نام کوش پیلدندان که مختصری درباره آن در اپیزود قبل شنیدید. از جمله اینکه کوش پیلدندان هم ظاهری غیرمتعارف داشت: دندانهای نیش بزرگ، موهای سرخ و چهرهای زشت. سراینده این منظومه ایرانشاه بن ابیالخیر به احتمال قریب به یقین برمبنای داستانی متعلق به دوره ساسانی، دست به سرایش منظومه کوش پیلدندان زد و نمونهای دیگر فراهم آورد از شیوهای که ذهنیت ایرانی یک دیگری اهریمنی میسازد. در این برنامه اطلاعات بیشتری درباره داستان کوش پیلدندان به موازات داستان ضحاک فراهم میآوریم و این دو ضدقهرمان داستانهای ایرانی را با هم مقایسه خواهیم کرد.
برای خواندن متن کامل این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-24/
و برای شنیدن نسخه کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/dNp3aQrI1MA?si=VDUgwuARf-r8XrVn
و برای شنیدن نسخه کامل در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/689439951
و برای شنیدن نسخه کامل در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/qHDRQHwADiEFys968
مراجعه کنید.
#دیگری_نامه #سنت_شاهنامه_نگاری #داستان_پردازی #روایت_شناسی #ضد_قهرمان #قهرمان #ضحاک #کوش_پیل_دندان #ساقی_گازرانی #دیگری_سازی #دشمن_سازی #دشمن_تراشی
@Dialogue1402