ارداویراف موبدی پارسا بود که به داشتن هفت خواهر که همزمان هفت زن او نیز بودند، میبالید! آمیزش پدران با دختران خود، یا آمیزش برادری با خواهران خود، مکرر در ادبیات کهن زرتشتی و حتی در شاهنامه مورد اشاره قرار گرفته، و زمینه را برای بدگویی بدخواهان از این دین کهن ایرانی فراهم آورده است. در اپیزود شانزدهم دیگرینامه با نام «آن دیگری هرزه» که به زودی منتشر خواهد شد، به این پرسش میپردازیم که طرح اتهام هرزگی جنسی به پیروان ادیان دیگر، چه حکمی دارد.
در ارداویرافنامه آمده است که چون متون زرتشتی از دست رفت و معارف بهدینی در شرف نسیان و نابودی قرار گرفت، پارساترین موبدان را از میان موبدان سراسر کشور، به فرمان شاهنشاه ساسانی فراخواندند تا با نوشیدن یک نوشیدنی شگفت، به خلسهای روحانی رفته، و از غیب، خبر آورد و معارف زرتشتی را بر مبنای یک شهود عارفانه، زنده کند.
بر اساس این داستان که برخی قدمتش را به همان دوران ساسانیان میرسانند، ارداویراف یک موبد زرتشتی بود که به خاطر دانش و تقوایش شناخته میشد. او برای نشان دادن حقیقت دین زرتشتی و به منظور تایید عقاید مرتبط با بهشت، دوزخ و جهان پس از مرگ، به یک سفر روحانی فرستاده شد. او به مدت هفت روز و هفت شب در حالتی شبیه به کما بود، در حالی که روحش به آسمانها سفر میکرد و جهانهای مختلف پس از مرگ را میدید.
در این سفر، ارداویراف با امشاسپندان یا همان روانهای جاوید گفتگو کرد، و بهشت و دوزخ را دید و شاهد پاداشها و کیفرهایی بود که بر اساس کردارهای فرد در زندگی دنیوی اعمال میشدند. داستانها و توصیفات ارداویراف درباره این جهانها به تشریح اخلاقیات و معتقدات دینی در زرتشتیان کمک کرد و بر تصورات آنها از …
https://x.com/dialogue1402/status/1750216655085457432?s=46
#دیگری_نامه #ارداویراف #اتهام_جنسی #آن_دیگری_هرزه #زرتشتی #زرتشت #موبدان #گفتگو #خوئیتک_دس #خویدوده #رواداری
@dialogue1402
در ارداویرافنامه آمده است که چون متون زرتشتی از دست رفت و معارف بهدینی در شرف نسیان و نابودی قرار گرفت، پارساترین موبدان را از میان موبدان سراسر کشور، به فرمان شاهنشاه ساسانی فراخواندند تا با نوشیدن یک نوشیدنی شگفت، به خلسهای روحانی رفته، و از غیب، خبر آورد و معارف زرتشتی را بر مبنای یک شهود عارفانه، زنده کند.
بر اساس این داستان که برخی قدمتش را به همان دوران ساسانیان میرسانند، ارداویراف یک موبد زرتشتی بود که به خاطر دانش و تقوایش شناخته میشد. او برای نشان دادن حقیقت دین زرتشتی و به منظور تایید عقاید مرتبط با بهشت، دوزخ و جهان پس از مرگ، به یک سفر روحانی فرستاده شد. او به مدت هفت روز و هفت شب در حالتی شبیه به کما بود، در حالی که روحش به آسمانها سفر میکرد و جهانهای مختلف پس از مرگ را میدید.
در این سفر، ارداویراف با امشاسپندان یا همان روانهای جاوید گفتگو کرد، و بهشت و دوزخ را دید و شاهد پاداشها و کیفرهایی بود که بر اساس کردارهای فرد در زندگی دنیوی اعمال میشدند. داستانها و توصیفات ارداویراف درباره این جهانها به تشریح اخلاقیات و معتقدات دینی در زرتشتیان کمک کرد و بر تصورات آنها از …
https://x.com/dialogue1402/status/1750216655085457432?s=46
#دیگری_نامه #ارداویراف #اتهام_جنسی #آن_دیگری_هرزه #زرتشتی #زرتشت #موبدان #گفتگو #خوئیتک_دس #خویدوده #رواداری
@dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آن دیگری هرزه!
دیگرینامه
اپیزود شانزدهم
گفتنیست که نوعی ازدواج در متون کهن زرتشتی طرح شده که به آن «خویتوک دَس» میگفتند. این اصطلاح که امروزه حتی تلفظش هم برای ما هم دشوار است، در گذر زمان، به شیوههای مختلفی معنا شده و تا حدی مورد مناقشه میان پژوهشگران بوده است. اختلاف اینجاست که آیا خویتوک دس، که ازدواجی فوقالعاده پسندیده و توصیهشده بوده، آیا ازدواج با دخترعمو یا پسرعمو، دختر خاله یا پسرخاله است، و یا ازدواج با نزدیکان درجهی یک، یعنی ازدواج پسر با مادر، یا پدر با دختر!؟
به عبارت دیگر، کسانی معتقدند که احکم کهن زرتشتی، ازدواج با محارم را نه تنها ممنوع نکردهاند، بلکه حتی به عنوان بهترین نوع ازدواج، توصیه کردهاند! آنچه مسلم است این است که در کهنترین و اصیلترین متون زرتشتی، یعنی گاتها و اوستا، چنین چیزی مطلقاً وجود ندارد و زرتشتیان امروز هم ازدواج با محارم را، چنانکه کیخسرو شاهرخ میگفت، قبول ندارند.
ازدواج با محارم در برخی منابع جدیدتر زرتشتی، مانند دینْکَردْ، و ارداویرافنامه مورد اشاره قرار گرفته است. به عنوان مثال، ارداویراف، موبد موبدان که با نوشیدن می و منگ گشتاسپی، به خلسهای عمیق فرورفت تا احکام دین را به یاد آورد، در ارداویرافنامه به عنوان مردی توصیف شده که هفت خواهر خود را به همسری داشته است!…
برای خواندن متن کامل این اپیزود رجوع کنید به صفحهی گفتوشنود در:
dialog.tavaana.org/others-16/
و برای شنیدن نسخهی کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/nxv1vCY27tg?si=njZCNel-WBeaCeiQ
و برای شنیدن نسخهی کامل در کستباکس به:
castbox.fm/vb/668114349
و برای شنیدن نسخهی کامل در ساندکلود به:
on.soundcloud.com/zmQJE
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #خوئیتوک_دس #زرتشتی #زرتشتیان #زرتشت #بهدینی #دینکرد #شاپورشهبازی #علیرضا_شاپورشهبازی #ارداویراف #ارداویراف_نامه #ازدواج_محارم
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود شانزدهم
گفتنیست که نوعی ازدواج در متون کهن زرتشتی طرح شده که به آن «خویتوک دَس» میگفتند. این اصطلاح که امروزه حتی تلفظش هم برای ما هم دشوار است، در گذر زمان، به شیوههای مختلفی معنا شده و تا حدی مورد مناقشه میان پژوهشگران بوده است. اختلاف اینجاست که آیا خویتوک دس، که ازدواجی فوقالعاده پسندیده و توصیهشده بوده، آیا ازدواج با دخترعمو یا پسرعمو، دختر خاله یا پسرخاله است، و یا ازدواج با نزدیکان درجهی یک، یعنی ازدواج پسر با مادر، یا پدر با دختر!؟
به عبارت دیگر، کسانی معتقدند که احکم کهن زرتشتی، ازدواج با محارم را نه تنها ممنوع نکردهاند، بلکه حتی به عنوان بهترین نوع ازدواج، توصیه کردهاند! آنچه مسلم است این است که در کهنترین و اصیلترین متون زرتشتی، یعنی گاتها و اوستا، چنین چیزی مطلقاً وجود ندارد و زرتشتیان امروز هم ازدواج با محارم را، چنانکه کیخسرو شاهرخ میگفت، قبول ندارند.
ازدواج با محارم در برخی منابع جدیدتر زرتشتی، مانند دینْکَردْ، و ارداویرافنامه مورد اشاره قرار گرفته است. به عنوان مثال، ارداویراف، موبد موبدان که با نوشیدن می و منگ گشتاسپی، به خلسهای عمیق فرورفت تا احکام دین را به یاد آورد، در ارداویرافنامه به عنوان مردی توصیف شده که هفت خواهر خود را به همسری داشته است!…
برای خواندن متن کامل این اپیزود رجوع کنید به صفحهی گفتوشنود در:
dialog.tavaana.org/others-16/
و برای شنیدن نسخهی کامل این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/nxv1vCY27tg?si=njZCNel-WBeaCeiQ
و برای شنیدن نسخهی کامل در کستباکس به:
castbox.fm/vb/668114349
و برای شنیدن نسخهی کامل در ساندکلود به:
on.soundcloud.com/zmQJE
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #خوئیتوک_دس #زرتشتی #زرتشتیان #زرتشت #بهدینی #دینکرد #شاپورشهبازی #علیرضا_شاپورشهبازی #ارداویراف #ارداویراف_نامه #ازدواج_محارم
@Dialogue1402
الگوهای تکراری؛ چهرههای نو
دیگرینامه
اپیزود هفدهم
صورت زیبایی داشت و با زنان بسیاری مغازله میکرد. بهطوریکه یک بار حاکم مدینه دستور داد موهای او را که رونقی داشت کم کنند و چند ضربه شلاقاش بزنند تا متنبه شود.
از یهود و نصاری خبر نقل میکرد و آنان را از اهل علم میدانست. از همسر هشامابنعروه که فاطمه نام داشت، حدیث نقل میکرد بهطوریکه هشام پرسید: «او کی نزد فاطمه رفته است که از او حدیث نقل میکند؟»
اینها اتهامات محمدابناسحاق، ملقب به امیرالمحدثین است که همعصر منصور خلیفه عباسی و محمدباقر و جعفرصادق (پنجمین و ششمین پیشوای شیعیان دوازدهامامی) بود. مهمترین کتاب شرح حال پیغمبر اسلام، یعنی سیره ابنهشام، چیزی جز تلخیص و تنقیح کتاب همین محمدابناسحاق نیست.
با این حال او در مدینه، بنا به نقل ابنندیم، اما به تعبیر امروزی، متهم به دختربازی، داشتن گیس، معاشرت با زنان شوهردار و فحش ندادن به اقلیتهای مذهبی و مراعات بیطرفی در نقل تاریخ بوده است.
همانطورکه آمد، پدربزرگ محمدابناسحاق، در ۱۲ هجری قمری، در دوران ابوبکر اسیر شد و ناچار شد که برای نجات جان خود و یا برای آزادی، مسلمان شود. او به مدینه منتقل شد و هر سه پسر او، نامهای عربی- اسلامی داشتند؛ یعنی موسی، عبدالرحمن و اسحاق، که این آخری، پدر محمد بود. بنابراین محمدابناسحاق، در نقل روایات مربوط به صدر اسلام، راه پدر و دو عموی خود را در پیش گرفت.
گفته میشود که او با حمایت دربار عباسی، کتابی به نام سیرت رسولالله تالیف کرد که متاسفانه اصل آن از بین رفته است. این کتاب باید در قرن دوم هجری قمری تالیف شده باشد و بنابراین نزدیکترین اثر تاریخنگارانه به عصر پیامبر اسلام بوده است. اما در قرن بعد، یعنی قرن سوم هجری قمری، ابنهشام از روی کتاب سیرت رسولالله اثر ابناسحاق، کتابی گردآورد که به نام سیره ابنهشام مشهور است و مهمترین منبع برای شناخت نسلهای بعد، از داستان زندگی پیامبر…
برای خواندن متن کامل این اپیزود به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
https://dialog.tavaana.org/others-17/
و برای شنیدن نسخهی کامل در یوتیوب رجوع کنید به:
https://youtu.be/6bn_zdt-f84?si=xibD0i9cZg8UX5iD
و برای شنیدن نسخهی کامل در کستباکس رجوع کنید به:
https://castbox.fm/vb/668381025
و برای شنیدن نسخهی کامل در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/Gnsud
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #إبن_اسحاق #سیرت_رسول_الله #سیره_ابن_هشام #روایت_شناسی #الگوهای_روایی #زرتشت #اقتباس_ادبی #اقتباس_روایی #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود هفدهم
صورت زیبایی داشت و با زنان بسیاری مغازله میکرد. بهطوریکه یک بار حاکم مدینه دستور داد موهای او را که رونقی داشت کم کنند و چند ضربه شلاقاش بزنند تا متنبه شود.
از یهود و نصاری خبر نقل میکرد و آنان را از اهل علم میدانست. از همسر هشامابنعروه که فاطمه نام داشت، حدیث نقل میکرد بهطوریکه هشام پرسید: «او کی نزد فاطمه رفته است که از او حدیث نقل میکند؟»
اینها اتهامات محمدابناسحاق، ملقب به امیرالمحدثین است که همعصر منصور خلیفه عباسی و محمدباقر و جعفرصادق (پنجمین و ششمین پیشوای شیعیان دوازدهامامی) بود. مهمترین کتاب شرح حال پیغمبر اسلام، یعنی سیره ابنهشام، چیزی جز تلخیص و تنقیح کتاب همین محمدابناسحاق نیست.
با این حال او در مدینه، بنا به نقل ابنندیم، اما به تعبیر امروزی، متهم به دختربازی، داشتن گیس، معاشرت با زنان شوهردار و فحش ندادن به اقلیتهای مذهبی و مراعات بیطرفی در نقل تاریخ بوده است.
همانطورکه آمد، پدربزرگ محمدابناسحاق، در ۱۲ هجری قمری، در دوران ابوبکر اسیر شد و ناچار شد که برای نجات جان خود و یا برای آزادی، مسلمان شود. او به مدینه منتقل شد و هر سه پسر او، نامهای عربی- اسلامی داشتند؛ یعنی موسی، عبدالرحمن و اسحاق، که این آخری، پدر محمد بود. بنابراین محمدابناسحاق، در نقل روایات مربوط به صدر اسلام، راه پدر و دو عموی خود را در پیش گرفت.
گفته میشود که او با حمایت دربار عباسی، کتابی به نام سیرت رسولالله تالیف کرد که متاسفانه اصل آن از بین رفته است. این کتاب باید در قرن دوم هجری قمری تالیف شده باشد و بنابراین نزدیکترین اثر تاریخنگارانه به عصر پیامبر اسلام بوده است. اما در قرن بعد، یعنی قرن سوم هجری قمری، ابنهشام از روی کتاب سیرت رسولالله اثر ابناسحاق، کتابی گردآورد که به نام سیره ابنهشام مشهور است و مهمترین منبع برای شناخت نسلهای بعد، از داستان زندگی پیامبر…
برای خواندن متن کامل این اپیزود به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
https://dialog.tavaana.org/others-17/
و برای شنیدن نسخهی کامل در یوتیوب رجوع کنید به:
https://youtu.be/6bn_zdt-f84?si=xibD0i9cZg8UX5iD
و برای شنیدن نسخهی کامل در کستباکس رجوع کنید به:
https://castbox.fm/vb/668381025
و برای شنیدن نسخهی کامل در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/Gnsud
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #إبن_اسحاق #سیرت_رسول_الله #سیره_ابن_هشام #روایت_شناسی #الگوهای_روایی #زرتشت #اقتباس_ادبی #اقتباس_روایی #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
Dialog Project
دیگرینامه؛ اپیزود هفدهم: قصههای تکراری؛ چهرههای نو - Dialog Project
خواهر لازاروس: ای آقا! اگر اینجا بودی برادر من نمیمرد. این را هم میدانم که هر چه از خدا بخواهی، همان خواهد شد. عیسی: برادر تو برخواهد خاست. خواهر: میدانم روز قیامت، در رستاخیز همگان، برخواهد خاست. عیسی: رستاخیز و قیامت، مرگ و زندگی منم. هر که به من ایمان…
امروز ششم فروردین زادروز پیشوای آیین بهدینی، اشو ززرتشت است.
این روز خجسته را به همهی هموطنان زرتشتی و به تمامی زرتشتیان جهان تبریک میگوییم.
به مناسبت این روز خجسته، از شما دعوت میکنیم که با یکی از بزرگمردان تاریخ معاصر، کیخسرو شاهرخ، نمایندهی زرتشتیان در چند دوره از مجلس شورای ملی آشنا شوید:
سید حسن مدرس زمانی گفته بود که اگر در مجلس ما یک مسلمان باشد، آن کس ارباب کیخسرو ست. اما این جمله که مورد استناد خمینی قرار گرفته است (جلد سیزدهم «صحیفه نور»، ص۴۱۷) تا بلندنظری مدرس را از آن نتیجه بگیرد، درباره یک زرتشتی به نام کیخسرو شاهرخ ملقب به ارباب است.
نام پدر کیخسرو، شاهرخ و نام مادرش فیروزه بود. کیخسرو هشتم تیرماه ۱۲۵۳ در خانوادهای زرتشتی در کرمان متولد شد و زندگیاش چنان پیش رفت که اکثریت مسلمان و شیعه این جامعه همواره از او به بزرگی یاد کردند. فهرست خدمات او به ایران و به نهادهای دولتی به عنوان یک تاجر موفق از اقلیتهای دینی بسیار وسیع است.
کیخسرو شاهرخ، اگرچه هیچ گاه پدر خود را ندید و به همراه با برادر بزرگترش، رستم، با کار و زحمت مادر بزرگ شد، اما در تجارتخانه ارباب جمشید، همکیش ذینفوذ و موفق خود در دربار قاجار، رشد کرد و به نمایندگی جامعه زرتشتیان، از دوره دوم مجلس شورای ملی تا دوره دوازدهم، یعنی مجموعاً یازده دوره حضور داشت…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/arbab_keykhosro_shahrokh/
#بهدینی #زرتشت #کیخسرو_شاهرخ #ایران #مدرس #خمینی #گفتگو #رواداری #اقلیت_دینی
@Dialogue1402
این روز خجسته را به همهی هموطنان زرتشتی و به تمامی زرتشتیان جهان تبریک میگوییم.
به مناسبت این روز خجسته، از شما دعوت میکنیم که با یکی از بزرگمردان تاریخ معاصر، کیخسرو شاهرخ، نمایندهی زرتشتیان در چند دوره از مجلس شورای ملی آشنا شوید:
سید حسن مدرس زمانی گفته بود که اگر در مجلس ما یک مسلمان باشد، آن کس ارباب کیخسرو ست. اما این جمله که مورد استناد خمینی قرار گرفته است (جلد سیزدهم «صحیفه نور»، ص۴۱۷) تا بلندنظری مدرس را از آن نتیجه بگیرد، درباره یک زرتشتی به نام کیخسرو شاهرخ ملقب به ارباب است.
نام پدر کیخسرو، شاهرخ و نام مادرش فیروزه بود. کیخسرو هشتم تیرماه ۱۲۵۳ در خانوادهای زرتشتی در کرمان متولد شد و زندگیاش چنان پیش رفت که اکثریت مسلمان و شیعه این جامعه همواره از او به بزرگی یاد کردند. فهرست خدمات او به ایران و به نهادهای دولتی به عنوان یک تاجر موفق از اقلیتهای دینی بسیار وسیع است.
کیخسرو شاهرخ، اگرچه هیچ گاه پدر خود را ندید و به همراه با برادر بزرگترش، رستم، با کار و زحمت مادر بزرگ شد، اما در تجارتخانه ارباب جمشید، همکیش ذینفوذ و موفق خود در دربار قاجار، رشد کرد و به نمایندگی جامعه زرتشتیان، از دوره دوم مجلس شورای ملی تا دوره دوازدهم، یعنی مجموعاً یازده دوره حضور داشت…
برای مطالعهی ادامهی این یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/arbab_keykhosro_shahrokh/
#بهدینی #زرتشت #کیخسرو_شاهرخ #ایران #مدرس #خمینی #گفتگو #رواداری #اقلیت_دینی
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن دیگری ابراهیمی
دیگرینامه
اپیزود هفتم
… چندین روز در فکر حرفهای شیخ بودم. من باید کدام یک از ادیان موجود را انتخاب کنم؟
شبی که برای دریافت پاسخ به خدا متوسل شده بودم به خواب رفتم. در عالم خواب دو رویای متفاوت دیدم: اول خواب دیدم که آب تمام دنیا را فراگرفته است و من روی آب شناورم و در آن فرو نمیروم. بعد خواب دیدم که خانهام آتش گرفته و شعلههای آن از سقف گذشته، اما به هیچچیز آسیب نمیرسد. خودم را دیدم که با لباسی سرتا پا سفید در وسط آتش زانو زده و به رسم زرتشتیان مشغول خواندن اوستا هستم. صبح روز بعد خوابم را برای همسرم فیروزه تعریف کردم و از او خواستم که سِدره و کشتی مرا بیاورد. پس از حمام، سدره را به تن کردم و کشتی را به دور کمر بستم.»
آنچه ابتدای این اپیزود شنیدید، جملات کیخسرو شاهرخ، نماینده زرتشتی چند دوره از مجلس شورای ملی، در کتاب خاطرات زندگیاش بود. او در صفحات اول کتاب سرگذشت خود توضیح میدهد که چگونه تحتتاثیر کشیشهای مسیحی در مدرسه آمریکایی کرمان، علیرغم تبار زرتشتی خود، به مسیحیت دلبسته بود اما یک شیخ مسلمان او را به دین نیاکان خود تشویق کرد.
سدره، زیرپیراهنی سفید و ساده و گشاد و بییقهایست که در انتهای آن کیسهای به نام کیسه ثواب دوخته میشود و کشتی، بندی سفید و باریک و بلند است که به نشانه اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک، سهبار به دور کمر بسته میشود…
برای خواندن ادامهی مطلب به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_7/
و برای شنیدن اپیزود هفتم در یوتیوب به:
https://youtu.be/187ANbFrYgw?si=BqqKczMcJMl2mbFo
و برای شنیدن این اپیزود در کستباکس به:
castbox.fm/vd/646219270
و برای شنیدن این اپیزود در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/4A7yQXFyTCkaieG39
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #کیخسرو_شاهرخ #بهدینی #زرتشت #زرتشتی #دگردینی #اقلیت_دینی
https://t.me/hamazoor
https://t.me/Bahdina
@Dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود هفتم
… چندین روز در فکر حرفهای شیخ بودم. من باید کدام یک از ادیان موجود را انتخاب کنم؟
شبی که برای دریافت پاسخ به خدا متوسل شده بودم به خواب رفتم. در عالم خواب دو رویای متفاوت دیدم: اول خواب دیدم که آب تمام دنیا را فراگرفته است و من روی آب شناورم و در آن فرو نمیروم. بعد خواب دیدم که خانهام آتش گرفته و شعلههای آن از سقف گذشته، اما به هیچچیز آسیب نمیرسد. خودم را دیدم که با لباسی سرتا پا سفید در وسط آتش زانو زده و به رسم زرتشتیان مشغول خواندن اوستا هستم. صبح روز بعد خوابم را برای همسرم فیروزه تعریف کردم و از او خواستم که سِدره و کشتی مرا بیاورد. پس از حمام، سدره را به تن کردم و کشتی را به دور کمر بستم.»
آنچه ابتدای این اپیزود شنیدید، جملات کیخسرو شاهرخ، نماینده زرتشتی چند دوره از مجلس شورای ملی، در کتاب خاطرات زندگیاش بود. او در صفحات اول کتاب سرگذشت خود توضیح میدهد که چگونه تحتتاثیر کشیشهای مسیحی در مدرسه آمریکایی کرمان، علیرغم تبار زرتشتی خود، به مسیحیت دلبسته بود اما یک شیخ مسلمان او را به دین نیاکان خود تشویق کرد.
سدره، زیرپیراهنی سفید و ساده و گشاد و بییقهایست که در انتهای آن کیسهای به نام کیسه ثواب دوخته میشود و کشتی، بندی سفید و باریک و بلند است که به نشانه اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک، سهبار به دور کمر بسته میشود…
برای خواندن ادامهی مطلب به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_7/
و برای شنیدن اپیزود هفتم در یوتیوب به:
https://youtu.be/187ANbFrYgw?si=BqqKczMcJMl2mbFo
و برای شنیدن این اپیزود در کستباکس به:
castbox.fm/vd/646219270
و برای شنیدن این اپیزود در ساند کلود به:
https://on.soundcloud.com/4A7yQXFyTCkaieG39
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #کیخسرو_شاهرخ #بهدینی #زرتشت #زرتشتی #دگردینی #اقلیت_دینی
https://t.me/hamazoor
https://t.me/Bahdina
@Dialogue1402
ارباب کیخسرو شاهرخ
نماینده زرتشتیان ایران
سید حسن مدرس زمانی گفته بود که اگر در مجلس ما یک مسلمان باشد، آن کس ارباب کیخسرو ست. اما این جمله که مورد استناد خمینی قرار گرفته است (جلد سیزدهم «صحیفه نور»، ص۴۱۷) تا بلندنظری مدرس را از آن نتیجه بگیرد، درباره یک زرتشتی به نام کیخسرو شاهرخ ملقب به ارباب است.
نام پدر کیخسرو، شاهرخ و نام مادرش فیروزه بود. کیخسرو هشتم تیرماه ۱۲۵۳ در خانوادهای زرتشتی در کرمان متولد شد و زندگیاش چنان پیش رفت که اکثریت مسلمان و شیعه این جامعه همواره از او به بزرگی یاد کردند.
فهرست خدمات او به ایران و به نهادهای دولتی به عنوان یک تاجر موفق از اقلیتهای دینی بسیار وسیع است. کیخسرو شاهرخ، اگرچه هیچ گاه پدر خود را ندید و به همراه با برادر بزرگترش، رستم، با کار و زحمت مادر بزرگ شد، اما در تجارتخانه ارباب جمشید، همکیش ذینفوذ و موفق خود در دربار قاجار، رشد کرد و به نمایندگی جامعه زرتشتیان، از دوره دوم مجلس شورای ملی تا دوره دوازدهم، یعنی مجموعاً یازده دوره حضور داشت…
برای مطالعهی ادامهی یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/arbab_keykhosro_shahrokh/
گفتنیست که در اپیزودهای مختلف پادکست دیگرینامه از جمله به ویژه اپیزود هفتم با نام «آن دیگری ابراهیمی»، به داستان زندگی و خدمات ارباب کیخسرو پرداختهایم. برای دسترسی به متن و اجرای اپیزود هفتم از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_7/
#کیخسرو_شاهرخ #زرتشتیان #بهدین #بهدینی #اقلیت_دینی #دگردینی #زرتشت
@Dialogue1402
نماینده زرتشتیان ایران
سید حسن مدرس زمانی گفته بود که اگر در مجلس ما یک مسلمان باشد، آن کس ارباب کیخسرو ست. اما این جمله که مورد استناد خمینی قرار گرفته است (جلد سیزدهم «صحیفه نور»، ص۴۱۷) تا بلندنظری مدرس را از آن نتیجه بگیرد، درباره یک زرتشتی به نام کیخسرو شاهرخ ملقب به ارباب است.
نام پدر کیخسرو، شاهرخ و نام مادرش فیروزه بود. کیخسرو هشتم تیرماه ۱۲۵۳ در خانوادهای زرتشتی در کرمان متولد شد و زندگیاش چنان پیش رفت که اکثریت مسلمان و شیعه این جامعه همواره از او به بزرگی یاد کردند.
فهرست خدمات او به ایران و به نهادهای دولتی به عنوان یک تاجر موفق از اقلیتهای دینی بسیار وسیع است. کیخسرو شاهرخ، اگرچه هیچ گاه پدر خود را ندید و به همراه با برادر بزرگترش، رستم، با کار و زحمت مادر بزرگ شد، اما در تجارتخانه ارباب جمشید، همکیش ذینفوذ و موفق خود در دربار قاجار، رشد کرد و به نمایندگی جامعه زرتشتیان، از دوره دوم مجلس شورای ملی تا دوره دوازدهم، یعنی مجموعاً یازده دوره حضور داشت…
برای مطالعهی ادامهی یادداشت به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/arbab_keykhosro_shahrokh/
گفتنیست که در اپیزودهای مختلف پادکست دیگرینامه از جمله به ویژه اپیزود هفتم با نام «آن دیگری ابراهیمی»، به داستان زندگی و خدمات ارباب کیخسرو پرداختهایم. برای دسترسی به متن و اجرای اپیزود هفتم از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_7/
#کیخسرو_شاهرخ #زرتشتیان #بهدین #بهدینی #اقلیت_دینی #دگردینی #زرتشت
@Dialogue1402