ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
4.6K subscribers
865 photos
1 video
11 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
آئینهٔ دل، خراب چشمان تو است
سرمست گل‌از شراب چشمان تو است

خورشید که میکِشد جهان منّت از او
منّت کشِ آفتاب چشمان تو است


#حسین_فروتن
تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد

گر چشمه ی زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد


#خیام
ای شیفته عشق تو جان و دل ما
آمیخته شوق تو آب و گل ما

خاک سر کویت همه جا منزل ما
ذوق غم عشقت همه دم حاصل ما


#رباعی_فضولی
صد شُکر، که نیستم من از بی‌خبران
گه مست ز وصلم و گهی از هجران

دانشمندان، تمام گریان بر من
خندان من دیوانه به دانشمندان


#رضی_الدین_آرتیمانی
آسمان امشب ببرماهت که ماهم منزل است
روشن ازچشمان مستش چشم بیماردل است

دست من در دست یارو چشم من درچشم او
اسب زیبای زمان گویی ز رفتن غافل است


#شیوا_مهدوی
در چشم من از آتش عشق تو نمیست
در جان من از شادی خصم تو غمیست

با خصم مَنَت ، همیشه دمسازی چیست ؟
یا رب ، مپسند ، کآشکارا سِتَمیست


#ازرقی_هروی
اگر خواهی گرفت از ریز روزی روزهٔ عزلت
کلوخ انداز را از دیده راوق ریز ریحانی

وگر یک ره نماز مرده خواهی کرد بر گیتی
وضو از آب چشمان کن که بس آلوده دامانی


#خاقانی
به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی
طمع به وَصل تو دارم، تو نیز می‌دانی

چو در دل آمد عشق تو و قرار گرفت
نماند صبر و قرارم، تو نیز می‌دانی...


#مولانا
تا قبله ی ابروی تو ای یار کج است
محراب دل و قبله ی اَحرار کج است

ما جانب قبله ی دگر رو نکنیم
آن قبله مراست، گر چه بسیار کج است


#فروغی_بسطامی
آن چنان مست خیال تو می افتم هر شب
که حواسم به تن خسته ی بی هوشم نیست

تشنه ام تشنه و بالای سرم کاسه ی آب
ماه روی تو در این آب که می نوشم


#اصغر_معادی
هرکس به نصيبِ خويش خواهند رسيد
هرگز ندهند جای پاکان به پليد

گر بختوَری مرادِ خود خواهی يافت
ور بخت‌بَدی سزای خود خواهی ديد


#سعدی
مرغان که خروش بی‌نهایت کردند
از فرقت گل همی شکایت کردند

چون کار فراقشان روایت کردند
با گل گله‌های خود حکایت کردند


#سنایی_غزنوی
پروانه ز شمع بوسه زد و بال وپرش سوخت
بیچاره از این عشق سوختن آموخت

فرق منو پروانه در این است
پروانه پرش سوخت ولی من جگرم سوخت


#دلنواز_تاریکی
در پختهٔ عقل بنگر از دیدهٔ دل
تا فایده چیست ای پسندیدهٔ دل

در خدمت خلق صحبت عامی چند
آن جمله بود اساس در دیدهٔ دل


#اوحدالدین_کرمانی
یک پند ز من بشنو خواهی نشوی رسوا
من خمره افیونم زنهار سرم مگشا

آتش به من اندرزن آتش چه زند با من
کاندر فلک افکندم صد آتش و صد غوغا


#مولانا
آغوش تو هست امن ترین نقطه ی دنیا
ازغصه و غــم راه فــرارم شده ای تــو

صد شکر خدا را تو شدی سنگ صبورم
همدردم و همصحبت و یارم شده ای تو


#جواد_الماسی
خواهم امشب به هوای تو به خُمخانه روم
بـا تـبِ عشق تـو مـن، جانبِ پیمانـه روم

همـه از میکده آینـد برون مست و خراب
من ز عطر تو شوم مست و به میخانه روم


#پرویز_غلامی
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی

همه درگاه تو جویم، همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی


#سنایی_غزنوی
ای امید از مستی و از عشق برخوردار شو
خوشتر از ایام مستی نیست ایامی دگر

خنده ی خورشیدراهرصبح دانی چیست رمز ؟
گوید از عمرت گذشت ای بی خبر شامی دگر


#مهدی_اخوان_ثالث
رفتی و هوای بی کسی اینجا ماند
هم پرده و هم پنجره مان تنها ماند

حبس است نفس درون اندوه فضا
دیوار به جای خنده ی درها ماند


#فرانک_فرقانی
بر ماسه ها نوشتم:دریای هستی من 
از عشق توست سرشاراین را به یاد بسپار

بر ماسه ها نوشتی: ای همزبان دیرین
این آرزوی پاکیست اما به باد بسپار....
  

#فریدون_مشیری