به امیدی نشستم شِکوهی خود را به دل گفتم
همی خندد به من، این هم مرا دیوانه میداند
به جان او، که دردش را هم،از جان دوست تر دارم
ولی میمیرم از این غم که داند یا نمیداند...؟
#ابوالقاسم_لاهوتی
همی خندد به من، این هم مرا دیوانه میداند
به جان او، که دردش را هم،از جان دوست تر دارم
ولی میمیرم از این غم که داند یا نمیداند...؟
#ابوالقاسم_لاهوتی
چو به خنده لب گشايی، دو جهان شکر بگيرد
به نظارهی جمالت، همه تن شکر بگيرد
قَدَری ز نور رویت به دو عالم ار در افتد
همه عرصههای عالم به همان قَدَر بگیرد
#عطار
به نظارهی جمالت، همه تن شکر بگيرد
قَدَری ز نور رویت به دو عالم ار در افتد
همه عرصههای عالم به همان قَدَر بگیرد
#عطار
دلدار به دل گفت گرت رغبت ماست
از خاک درم دیدهٔ تو دور چراست
دل گفت که ای جان من آن زهره کراست
کز خاک در توتیا آرد خواست
#اوحدالدین_کرمانی
از خاک درم دیدهٔ تو دور چراست
دل گفت که ای جان من آن زهره کراست
کز خاک در توتیا آرد خواست
#اوحدالدین_کرمانی
صبح ازل از مشرق رویِ تو نمایان
شام ابد از مغرب مویِ تو هویدا
بی روُت بوَد صبح من از شام، سیهتر
وز نالهام افتاده "صَدَی العشق بصَیدا"
#محمدحسین_غروی_اصفهانی
شام ابد از مغرب مویِ تو هویدا
بی روُت بوَد صبح من از شام، سیهتر
وز نالهام افتاده "صَدَی العشق بصَیدا"
#محمدحسین_غروی_اصفهانی
پیوسته مها عـزم سفر میداری
چون چرخ مرا زیر و زبر میداری
شیـری و منم شکار در پنجهٔ تو
دل خوردئی و قصد جگر میداری
#مولانا
چون چرخ مرا زیر و زبر میداری
شیـری و منم شکار در پنجهٔ تو
دل خوردئی و قصد جگر میداری
#مولانا
مُستغرق نیلِ معصیت، جامه ی ما
مجموعه ی فعلِ زشت، هنگامه ی ما
گویند که روز حَشر شب مینشود
آنجا نگشایند مگر نامه ی ما
#ابوسعید_ابوالخیر
مجموعه ی فعلِ زشت، هنگامه ی ما
گویند که روز حَشر شب مینشود
آنجا نگشایند مگر نامه ی ما
#ابوسعید_ابوالخیر
جز روی تو ، دل از همه عالم بُریده ام
از خویش و کس به دورم و خلوت گزیده ام
ما را چه حاجت است تماشای باغ غیر
وقتی که سیب از لب سرخ تو چیده ام
#امير_اسكندری
از خویش و کس به دورم و خلوت گزیده ام
ما را چه حاجت است تماشای باغ غیر
وقتی که سیب از لب سرخ تو چیده ام
#امير_اسكندری
حلقه این در مزن لاف قلندر مزن
مرغ نهای پر مزن قیر مگو قار را
حرف مرا گوش کن باده جان نوش کن
بیخود و بیهوش کن خاطر هشیار را
#مولانا
مرغ نهای پر مزن قیر مگو قار را
حرف مرا گوش کن باده جان نوش کن
بیخود و بیهوش کن خاطر هشیار را
#مولانا
مرا ز همت مستانه شرم می آید
که نقد هستی خود را کنم فدای قدح
نصیحت تو به جایی نمی رسد زاهد
تو و تلاوت قرآن، من و دعای قدح
#صائب_تبریزی
که نقد هستی خود را کنم فدای قدح
نصیحت تو به جایی نمی رسد زاهد
تو و تلاوت قرآن، من و دعای قدح
#صائب_تبریزی
این گفتن بسیار تو هست از پندار
بگذر ز وجود تا شوی برخوردار
با پارسی و رباعی آنجا نرسی
تو کار بکن کار، رها کن گفتار
#اوحدالدین_کرمانی
بگذر ز وجود تا شوی برخوردار
با پارسی و رباعی آنجا نرسی
تو کار بکن کار، رها کن گفتار
#اوحدالدین_کرمانی
دلت را خانه ما کن، مصفا کردنش با من
به ما درد دل افشا کن، مداوا کردنش با من
بیفشان قطره اشکی، که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من
#ژولیده_نیشابوری
به ما درد دل افشا کن، مداوا کردنش با من
بیفشان قطره اشکی، که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من
#ژولیده_نیشابوری
دل در غمِ آن سَرکشِ جاهل، چه کند؟
بیحوصله با عقدهی مشکل، چه کند؟
خواهد که ز زلف، نشنود نالهی دل
آواز، به شب، دور رَوَد، دل چه کند؟
#کلیم_کاشانی
بیحوصله با عقدهی مشکل، چه کند؟
خواهد که ز زلف، نشنود نالهی دل
آواز، به شب، دور رَوَد، دل چه کند؟
#کلیم_کاشانی
یک دم بیا زیبای من، محو سرا پایت شوم
در کوره راه عاشـقی، شیدای شیدایت شوم
دستی بکش برزلف،خود چرخی بزن ای دلربا
گاهی بیا در بزم ما شمع شب آرایت شوم
#علی_فعله_گری
در کوره راه عاشـقی، شیدای شیدایت شوم
دستی بکش برزلف،خود چرخی بزن ای دلربا
گاهی بیا در بزم ما شمع شب آرایت شوم
#علی_فعله_گری
از نظر گشتهنهان ایهمه را جانوجهان
بار دگر رقص کنان بیدل و دستار بیا
روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی
ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا
#مولانا
بار دگر رقص کنان بیدل و دستار بیا
روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی
ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا
#مولانا
یک قدم در آسمان دل نهادی نیمه شب
روشن از نور تو شد شبهای بی مهتاب من
مالک ملک دلم، دل خانه چشمان توست
خود تو صاحبخانه ای،بنشین به دل ارباب من
#شهسوار
روشن از نور تو شد شبهای بی مهتاب من
مالک ملک دلم، دل خانه چشمان توست
خود تو صاحبخانه ای،بنشین به دل ارباب من
#شهسوار
صبح است و گل در آینه بیدار میشود
خورشید در نگاه تو، تکرار میشود
خورشید نیز میشکند در نگاه تو،
وقتی که آن ستاره پدیدار میشود
#حسین_منزوی
خورشید در نگاه تو، تکرار میشود
خورشید نیز میشکند در نگاه تو،
وقتی که آن ستاره پدیدار میشود
#حسین_منزوی
گل گفت که عیش نو بهاری خوشتر
یک صبح چمن ز روزگاری خوشتر
زان پیش که کس ترا بدستار زند
مردن بکنار شاخساری خوشتر
#اقبال_لاهوری
یک صبح چمن ز روزگاری خوشتر
زان پیش که کس ترا بدستار زند
مردن بکنار شاخساری خوشتر
#اقبال_لاهوری
باز هم اين دل سرگشته تو را ميخواهد
همچو مجنون شده ديوانه تو را ميخواهد
پای عهد تو من از جان و دلم بگذشتم
دل سر گشته چه رندانه تو را ميخواهد
#عباس_زرين_كفش
همچو مجنون شده ديوانه تو را ميخواهد
پای عهد تو من از جان و دلم بگذشتم
دل سر گشته چه رندانه تو را ميخواهد
#عباس_زرين_كفش
تیری ز کمانخانۀ ابروی تو پر زد
جز مرغ دلِ غمزدهام "لم یَر صَیْدا"
بی سلسله در بند بوَد «مفتقر» تو
زنجیر غمَت "اصبح للعاشق قیْدا"
#محمدحسین_غروی_اصفهانی
جز مرغ دلِ غمزدهام "لم یَر صَیْدا"
بی سلسله در بند بوَد «مفتقر» تو
زنجیر غمَت "اصبح للعاشق قیْدا"
#محمدحسین_غروی_اصفهانی
امشب از پیش من شیفته دل دور مرو
نور چشم منی، ای چشم مرا نور، مرو
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست
تو که معشوقی و محبوبی و منظور، مرو..!!
#اوحدی
نور چشم منی، ای چشم مرا نور، مرو
دیگری از نظرم گر برود باکی نیست
تو که معشوقی و محبوبی و منظور، مرو..!!
#اوحدی