وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
5.15K subscribers
3.01K photos
865 videos
132 files
1.93K links
بی بغض عمر حُب علی نیست قبول
این اسـت مـرام همه اولاد بـتول

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:
وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب وَلَايَةُ اللَّه.
ولايت علي ‏بن ابي ‏طالب‏ (صلوات الله علیه)
ولايت خداست.
بحار الأنوار/ج۴۰/ص۴.

کامنت‌سیاسی‌ممنوع
Download Telegram
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
نبی و وصی انتخاب کردن کار خداست و بس. انتخابات یا انتصابات؟ وَ تَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِياءَ؛ مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّةٍ إِلَىٰ مُدَّةٍ، إِقامَةً لِدِينِكَ، وَ حُجَّةً عَلَىٰ عِبادِكَ 🔸و جانشینانی اختیار کردی؛ نگهبانی پس از نگهبان، از…
هارون را چه کسی انتخاب کرد؟ مردم یا خداوند متعال؟

انتخابات یا انتصابات؟

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا ‎﴿فرقان ٣٥﴾
و به راستی به موسی کتاب دادیم، و برادرش هارون را همراه او دستیار و کمک قرار دادیم.


🔻حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام نیز می داند انتخاب خلیفة الله توسط مردمان و سقیفه ای ها محال است فلذا از درگاه الهی درخواست می کند تا برادرش هارون را نصب کند.

وَ اجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي ‎﴿٢٩﴾‏ هَارُونَ أَخِي ‎﴿٣٠﴾‏ اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي ‎﴿٣١﴾‏ وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي ‎﴿طه ٣٢﴾‏
و از خانواده ام دستیاری برایم قرار ده، (۲۹) هارون، برادرم را (۳۰) پشتم را به او محکم کن، (۳۱) واو را در کارم شریک گردان، (۳۲)


ما غدیری ها قائل به انتصابات الهی هستیم لکن سقیفه ای های مشرک، بر خلاف آیات قرآن، می گویند مردمان شریک خداوند متعال هستند و باید خلیفة الله را انتخاب کنند.

#جزء16 #جزء19
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
هر نوری که در عوالم وجود دارد نورانیتش را از مولای ما گرفته السَّلامُ عَلَىٰ نُورِ الْأَنْوارِ 🔸سلام بر نور انوار زیارت امیرالمومنین صلوات الله علیه در هفدهم ربیع الاول ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله منقول از امام صادق صلوات الله علیه شاه نجف ، منبع…
آیا می دانستید روز عید غدیر حتی از زمان فرعون مشهور بوده؟

عید غدیر=یوم الزینة=روز غلبه موسی بر ساحران

1️⃣قرآن کریم از روزی که حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام، با ساحران وعده گذاشت با نام #یوم_الزینة یاد می کند.

قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَن يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى ‎﴿طه ٥٩﴾‏
موسی گفت: وعده گاه شما روز زینت (جشن،عید) است [روزی که] همه مردم را پیش از ظهر گرد هم می آورند.


2️⃣امام رضا صلوات الله علیه نیز یکی از اسامی عید غدیر را یوم الزینه می شمارد.

قال الامام الرضا صلوات الله علیه: وَ هُوَ يَوْمُ الزِّينَةِ فَمَنْ تَزَيَّنَ لِيَوْمِ الْغَدِيرِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ كُلَّ خَطِيئَةٍ عَمِلَهَا صَغِيرَةً أَوْ كَبِيرَةً وَ بَعَثَ اللَّهُ إِلَيْهِ مَلَائِكَةً يَكْتُبُونَ لَهُ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعُونَ لَهُ الدَّرَجَاتِ إِلَى قَابِلِ مِثْلِ ذَلِكَ الْيَوْمِ فَإِنْ مَاتَ مَاتَ شَهِيداً وَ إِنْ عَاشَ عَاشَ سَعِيداً

🔸امام رضا صلوات الله علیه درباره هجدهم ذی الحجة عید غدیر می فرماید: و آن روز زینت است؛ پس هرکه زینت کند برای روز غدیر خداوند از برای او هر خطایی که کرده است از صغیره و کبیره بیامرزد و خداوند به سوی او فرشتگانی را که بفرستد که برای او حسنات بنویسند و بلند گردانند برای او درجات تا سال آینده مثل آن روز، پس اگر بمیرد شهید مرده باشد و اگر زنده باشد سعادتمند زندگانی کند...

زاد المعاد (علامه مجلسی)
إقبال الأعمال - ط القديمة جلد 1 صفحه 464


3️⃣و در آخر بدانیم که طبق گزارشات، موعد حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام با ساحران دقیقا روز عید غدیر خم بوده.

و قال قدس سره فی سوانح الیوم الثامن عشر من الشهر إنه قصه غدیر خم کانت فی يوم الثامن عشر من ذي الحجة، و هو يوم الغدير ... و في هذا اليوم فلج موسى بن عمران عليه السلام على السحرة، و أخزى اللَّه عزّ و جلّ فرعون و جنوده،

🔸شیخ رضی الدین در بیان مناسبت­های روز هجدهم ماه، به واقعه غدیر خم در هجدهم ذی الحجه اشاره می کند و آن روز غدیر است ... و در چنین روزی بود که حضرت موسی بن عمران علیه السلام به پیکار با ساحران برخاست و خداوند عزّ و جلّ فرعون و لشکریانش را خوار کرد.

منتهى المطلب - ط القديمة/ج2/ص612
بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج‏95/ص194
السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي/ج‏1/ص418
مسارُّ الشيعة (شیخ مفید) صفحه 40

#جزء16
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
حضرت نوح علی نبینا و آله و علیه السلام 500 سال گریست ●عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ صلوات الله علیه قَالَ كَانَ اسْمُ نُوحٍ عَبْدَ الْأَعْلَى وَ إِنَّمَا سُمِّيَ نُوحاً لِأَنَّهُ بَكَى خَمْسَمِائَةِ عَامٍ ●امام صادق صلوات الله علیه: اسم نوح، عبدالاعلی بوده است…
انبیاء و ذکر مصائب آل الله علیهم صلوات الله

●و روي أنه لما أمر موسى عليه‌السلام بلقاء الخضر عليه‌السلام والتعلم منه كان أول ما تذاكروا فيه هو أن العالِمَ حدَّث موسى عليه السلام بمصائب آل محمد عليهم السلام فبكيا واشتد بكاؤهما.

●روایت شده: که چون حضرت موسی به ملاقات خضر و فرا گرفتن بعضی از حقایق از آن حضرت مأمور شد، اول چیزی که در هنگام ملاقات بین ایشان مذاکره شد، این بود که خضر برای حضرت موسی مصائب و بلاهایی را که بر آل محمّد (صلی الله علیه و آله) وارد می‌شود بیان کرد و هر دو گریستند و گریستن ایشان شدّت گرفت.

مفاتیح الجنان اعمال روز عاشورا

#جزء15 #جزء16
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
کلاس تفسیر حضرت زینب صلوات الله علیها برای زنان کوفه كهيعص ﴿سورة مريم ١﴾ كاف، ها، يا، عين، صاد. ●و جاء في التاريخ أن جمعاً من رجال الكوفة جاؤوا إلى الإمام أمير المؤمنين عليه‌السلام وقالوا : إئذن لنسائنا كي يأتين إلى ابنتك ويتعلمن منها معالم الدين وتفسير…
-کربلا در قرآن کریم
-آرزوی درد و بلا به عشق مواسات با امام حسین صلوات الله علیه توسط حضرت زکریا

درد بده
دوا بده


●سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّيُّ الْأَشْعَرِيُ‌ قَالَ: ...فَقُلْتُ أَخْبِرْنِي عَنْ تَأْوِيلِ كهيعص قَالَ (الامام الحجة صلوات الله علیه) هَذِهِ الْحُرُوفُ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ أَطْلَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا عَبْدَهُ زَكَرِيَّا ثُمَّ قَصَّهَا عَلَى مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ ذَلِكَ أَنَّ زَكَرِيَّا سَأَلَ رَبَّهُ أَنْ يُعَلِّمَهُ الْأَسْمَاءَ الْخَمْسَةَ فَأَهْبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلَ فَعَلَّمَهُ إِيَّاهَا فَكَانَ زَكَرِيَّا إِذَا ذَكَرَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ (صلوات الله علیهم) سُرِّيَ عَنْهُ هَمُّهُ وَ انْجَلَى كَرْبُهُ وَ إِذَا ذَكَرَ اسْمَ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) خَنَقَتْهُ الْعَبْرَةُ وَ وَقَعَتْ عَلَيْهِ الْبُهْرَةُ فَقَالَ ذَاتَ يَوْمٍ إِلَهِي مَا بَالِي إِذَا ذَكَرْتُ أَرْبَعاً مِنْهُمْ تَسَلَّيْتُ بِأَسْمَائِهِمْ مِنْ هُمُومِي وَ إِذَا ذَكَرْت الْحُسَيْنَ تَدْمَعُ عَيْنِي وَ تَثُورُ زَفْرَتِي؟ فَأَنْبَأَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَنْ قِصَّتِهِ فَقَالَ كهيعص فَالْكَافُ اسْمُ كَرْبَلَاءَ وَ الْهَاءُ هَلَاكُ الْعِتْرَةِ وَ الْيَاءُ يَزِيدُ وَ هُوَ ظَالِمُ الْحُسَيْنِ وَ الْعَيْنُ عَطَشُهُ وَ الصَّادُ صَبْرُهُ فَلَمَّا سَمِعَ بِذَلِكَ زَكَرِيَّا لَمْ يُفَارِقْ مَسْجِدَهُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ وَ مَنَعَ فِيهِنَّ النَّاسَ مِنَ الدُّخُولِ عَلَيْهِ وَ أَقْبَلَ عَلَى الْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ وَ كَانَ يُرْثِيهِ إِلَهِي أَ تُفْجِعُ خَيْرَ جَمِيعِ خَلْقِكَ بِوَلَدِهِ؟ إِلَهِي أَ تُنْزِلُ بَلْوَى هَذِهِ الرَّزِيَّةِ بِفِنَائِهِ؟ إِلَهِي أَ تُلْبِسُ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ ثَوْبَ هَذِهِ الْمُصِيبَةِ؟ إِلَهِي تُحِلُّ كُرْبَةَ هَذِهِ الْمُصِيبَةِ بِسَاحَتِهِمَا ثُمَّ كَانَ يَقُولُ إِلَهِي ارْزُقْنِي وَلَداً تَقَرُّ بِهِ عَيْنِي عَلَى الْكِبَرِ فَإِذَا رَزَقْتَنِيهِ فَافْتِنِّي بِحُبِّهِ ثُمَّ افْجَعْنِي بِهِ كَمَا تُفْجِعُ مُحَمَّداً حَبِيبَكَ بِوَلَدِهِ فَرَزَقَهُ اللَّهُ يَحْيَى وَ فَجَعَهُ بِهِ وَ كَانَ حَمْلُ يَحْيَى سِتَّةَ أَشْهُرٍ وَ حَمْلُ الْحُسَيْنِ كَذَلِكَ‏...

●سعد بن عبدالله اشعری قمی گوید...(از حضرت مهدی صلوات الله علیه و عجل الله فرجه) پرسيدم: مرا از تأويل «كهيعص» با خبر بفرماييد؟ حضرت فرمود: اين حروف از اخبار غيب است، خداوند بنده خود زكريّا را بر آن آگاه فرمود، سپس آن را براى محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله) نقل فرمود، و داستانش از اين قرار بود كه زكريّا (عليه السّلام) از پروردگارش خواست كه نامهاى پنجگانه را به او بياموزد، پس جبرئيل بر او فرود آمده و آنها را به او آموخت، و زكريّا را رسم بر اين بود كه هر گاه ياد محمّد و علىّ و فاطمه و حسن (صلوات الله عليهم) مى افتاد اندوهش برطرف مى شد و گرفتاريش زايل مى گشت، ولى هر گاه نام حسين (صلوات الله عليه) را ذكر مى كرد بغض و اندوه گلويش را مى گرفت و مى گريست و نفسش بند مى آمد. روزى عرضه داشت: بار إلها! چرا وقتى نام آن چهار بزرگوار را ياد مى كنم با ذكر نام ايشان تسليت يافته و اندوهم بر طرف مى شود، ولى به محض ياد حسين اشک از ديدگانم روان شده و ناله ام بلند می شود؟ پس خداوند تبارک و تعالی اين گونه او را از قصّه اش باخبر ساخته و فرمود: «كهيعص»، پس حرف كاف نام «كربلا» است، و حرف هاء «هلاك شدن عترت» است، و ياء «يزيد» همو كه به حسين ظلم مى‏كند، و «ع» «عطش و تشنگى» است، و صاد «صبر» و مقاومت او است. زكريّا به محض شنيدن آن فرمايشات تا سه روز نمازگاه خود را ترك نگفت و مانع مردم از ورود بدان جا شد، و پيوسته زار زار گريست و ناليد، و نوحه او چنين بود: خدايا! آيا بهترين فرد خلقت را به مصيبت اولادش دردمند مى سازى؟ خدايا! مگر اين مصيبت را در آستان او نازل مى كنى؟ خدايا! مگر جامه اين مصيبت و اندوه را بر علىّ و فاطمه مى پوشانى؟ خدايا! آيا اندوه و درد اين مصيبت را بر ساحت آن دو نازل مى كنى؟ سپس عرضه داشت: خدايا! فرزند پسرى روزى ام فرما تا در كهنسالى ديدگانم بدان روشن شود، سپس مرا شيفته محبت او گردان، آنگاه مرا به واسطه آن همچنان كه محمّد حبيب خود را دردمند ساختى سرا پاى وجودم را دردمند ساز!
پس خداوند نيز يحيى را روزى اش ساخته و زكريّا را به او دردمند نمود. و ضمناً مدّت باردارى يحيى همچون حسين شش ماه بود.

الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص: 463

#جزء16
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
پیامبر چون #یار نداشت به غار رفت ●قال الامام الحسن علیه السلام: وَ قَدْ هَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنْ قَوْمِهِ وَ هُوَ يَدْعُوهُمْ إِلَى اللَّهِ حَتَّى فَرَّ إِلَى الْغَارِ، وَ لَوْ وَجَدَ عَلَيْهِمْ أَعْوَاناً مَا هَرَبَ مِنْهُمْ.…
پاسخ به شبهه وهابیت نجس و خبیث که می گویند چرا امیرالمومنین صلوات الله علیه با ابوبکر و عمر نجنگید؟

جواب: تمام انبیاء الهی هنگام نبود یار و یاور، ترک جهاد کردند.


●روي أن أمير المؤمنين عليه السلام كان جالسا في بعض مجالسه بعد رجوعه من نهروان [1] فجرى الكلام حتى قيل له: لم لا حاربت أبا بكر وعمر كما حاربت طلحة والزبير ومعاوية؟
فقال علي عليه السلام إني كنت لم أزل مظلوما مستأثرا على حقي [2] فقام إليه الأشعث بن قيس فقال: يا أمير المؤمنين لم لم تضرب بسيفك، ولم تطلب بحقك؟
فقال: يا أشعث قد قلت قولا فاسمع الجواب وعه، واستشعر الحجة، إن لي أسوة بستة من الأنبياء صلوات الله عليهم أجمعين.
أولهم نوح حيث قال: " رب إني مغلوب فانتصر [قمر 10] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
وثانيهم لوط حيث قال: " لو أن لي بكم قوة أو آوى إلى ركن شديد [هود 80] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
وثالثهم إبراهيم خليل الله حيث قال: " واعتزلكم وما تدعون من دون الله [مریم 48] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
ورابعهم موسى عليه السلام حيث قال: " ففررت منكم لما خفتكم [شعراء 21] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
وخامسهم أخوه هارون حيث قال: " يا بن أم إن القوم استضعفوني وكادوا يقتلونني [اعراف 150] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر وسادسهم أخي محمد خير البشر صلى الله عليه وآله حيث ذهب إلى الغار ونومني على فراشه فإن قال قائل: إنه ذهب إلى الغار لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
فقام إليه الناس بأجمعهم فقالوا: يا أمير المؤمنين قد علمنا أن القول قولك ونحن المذنبون التائبون، وقد عذرك الله.

●نقل شده كه امیرالمومنین صلوات الله علیه پس از جنگ نهروان در مجلسى نشسته بود و از جريان امور گذشته مذاكره مىشد ، تا اينكه از آن حضرت پرسيده شد كه چرا با ابوبکر و عمر همچون طلحه و زبير و معاويه نجنگيدى ؟
أمير المؤمنين علی عليه السّلام فرمود: من از روز نخست زندگى پيوسته مظلوم واقع شده و حقوق خود را مورد تجاوز و دستبرد ديگران مىديدم. پس اشعث بن قيس به سمت حضرت برخاسته و گفت: اى أمير المؤمنين ، چرا دست به شمشير نبردى و حقّ خود را نستاندى؟ فرمود: اى اشعث مطلبى را پرسيدى پس خوب به پاسخش گوش كرده و به خاطر بسپار ، و به حقيقت كلام و حجّت من توجّه كن. كه من از شش تن از انبياى گذشته تبعيّت و پيروى نمودم:
اولین آنها نوح كه خداوند در باره اش مىفرمايد :أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ‎﴿قمر ١٠﴾ (یعنی: «من مغلوب شدم؛ به داد من برس!» )
پس اگر كسى بگويد او از قوم خود خوف نداشته ؛ منكر كلام خدا و كافر بدان شده است، وگرنه وصی (از نبی) معذورتر است.
و دومین آنها لوط، آنجا که فرمود: لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ ‎﴿هود ٨٠﴾ (یعنی: «کاش برای مقابله با شما قدرتی داشتم یا به تکیه گاهی استوار پناه می‌جستم.» )
پس اگر كسى بگويد : لوط اين كلام را براى مطلبى غير از ترس گفته مسلَّما كافر است ، وگرنه وصی (از نبی) معذورتر است.
و سومین آنها ابراهیم خلیل الله، آنجا که فرمود: وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ‎﴿مریم ٤٨﴾ (یعنی: و از شما و [از] آنچه غیر از خدا می‌خوانید کناره می‌گیرم)
پس اگر كسى بگويد او اين سخن را براى غير ترس گفته كافر است، وگرنه وصی (از نبی) معذورتر است.
و چهارمین آنها موسی آنجا که فرمود: فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ ‎﴿شعراء ٢١﴾‏ (یعنی: و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم)
پس اگر كسى با وجود اين آيه منكر ترس موسى شود كافر است ، و گر نه وصىّ معذورتر است.
و پنجمین آنها برادرش هارون است آنجا که فرمود: ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي‎ ﴿اعراف ١٥٠﴾‏ (یعنی: ای فرزند مادرم! این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند)
اگر كسى منكر ترس هارون باشد مسلَّما كافر است ، و گر نه وصىّ (نماینده رسول خدا صلَّى الله عليه و آله) معذورتر است.
و ششمین آنها برادرم محمّد (صلَّى الله عليه و آله) برترینِ بشر، جایی كه به غار رفت و مرا در بستر خود خوابانيده بود، اگر كسى منكر ترس او باشد، كافر است ، و گر نه وصىّ او معذورتر است .
در اين وقت همهء مردم يكپارچه به سمت حضرت برخاسته و گفتند: اى أمير المؤمنين ما همه دريافتيم كه فرمايش شما صحيح است ، و ما گناهكاريم و توبه کننده ایم، و اینکه در پیشگاه الهی معذور مى باشى.

الإحتجاج (طبرسی) جلد 1 صفحه 189 احتجاجه في الاعتذار من قعوده عن قتال من تآمر عليه من الأولين و قيامه إلى قتال من بغى عليه من الناكثين و القاسطين و المارقين‌
بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث جلد 29 صفحه 417

#جزء27 #جزء12 #جزء16 #جزء19 #جزء9
یاعلی انت الصراط المستقیم 😍 (از منابع عامه)

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ‌ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ: أَنْتَ الطَّرِيقُ الْوَاضِحُ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ.

🔸ابن عباس گفت: رسول خدا به علىّ بن ابى طالب فرمود: تو راه روشن و تو صراط مستقيم و تو سرور مومنان هستى.

شواهد التنزيل (حاکم حسکانی) صفحه 76 روایت 88

#جزء1 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء11 #جزء12 #جزء14 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء22 #جزء23 #جزء25 #جزء26
بسم الله الرحمن الرحیم

تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا

کانال تامل در قرآن کریم با بیش از هزار نکته از قرآن کریم
با هشتگ گذاری و تفکیک نکات هر جزء می توانید به آسانی مطالب مرتبط با جزء مورد نظر را پیدا کنید
استفاده از تفاسیر روایی


#جزء1 #جزء2 #جزء3 #جزء4 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء9 #جزء10 #جزء11 #جزء12 #جزء13 #جزء14 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء19 #جزء20 #جزء21 #جزء22 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26 #جزء27 #جزء28 #جزء29 #جزء30


لینک کانال:
https://t.me/qoran128
بحث شفاعت از قرآن کریم

برخی آیات در قرآن کریم شفاعت در روز قیامت را رد می کند و برخی دیگر به وجود شفاعت در قیامت اشاره می کند.
وهابیت خبیث و لعین با تمسک به آیات دسته اول منکر شفاعت می شوند، اما نمی شود نومن ببعض و نکفر ببعض بود، بلکه باید همه آیات را دید.

1️⃣آیات نفی شفاعت

وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ ‎﴿بقره ۴۸﴾
ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻱ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺭﺍ ﺩﻓﻊ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﺷﻔﺎﻋﺘﻲ ﻣﻰ ﭘﺬﻳﺮﻧﺪ

وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‎﴿بقره ۱۲۳﴾
ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻱ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻧﻪ ﻛﺴﻲ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻋﺬﺍﺑﻲ ﺭﺍ ﺩﻓﻊ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻓﺪﻳﻪ ﻭ ﻋﻮﺿﻲ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ ، ﻭ ﻧﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﺷﻔﺎﻋﺘﻲ ﺳﻮﺩ ﺩﻫﺪ ، ﻭ ﻧﻪ ﻳﺎﺭﻱ ﻣی ﺷﻮﻧﺪ.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ‎﴿بقره ۲۵۴﴾
ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﺍﻧﻔﺎﻕ ﻛﻨﻴﺪ ، ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺳﺘﺪﻱ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﻲ ﻭ ﻧﻪ ﺷﻔﺎﻋﺘﻲ

لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ ﴿انعام ۵۱﴾
ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺧﺪﺍ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﺷﻔﻴﻌﻲ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ

لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ ﴿انعام ۷۰﴾
و او را جز خدا سرپرست و یاور و شفیعی نباشد

وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرينَ ‎﴿روم ۱۳﴾
و براى آنان شفيعانى از همتايانى كه [براى خدا] مى‌پنداشتند نخواهد بود و ‌‌‌‌نسبت به آن همتايان، كافر مى‌شوند.

ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِیعٍ‎﴿سجده ۴﴾
هیچ سرپرست و شفاعت کننده اى براى شما جز او نیست

2️⃣آیات اثبات شفاعت

تایید شفاعت در قرآن کریم

مَنْ ذَا الَّذي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ‎﴿بقره ۲۵۵﴾
کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟!


ما مِنْ شَفيعٍ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ﴿یونس ۳﴾
هيچ شفاعت‌كننده‌اى، بى‌اذن او نيست

لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً﴿مریم ۸۷﴾‏
آنان هرگز مالك شفاعت نيستند؛ مگر كسى كه نزد خداوند رحمان، عهد و پيمانى گرفته است.

يَوْمَئِذٍ لاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً ﴿طه ۱۰۹﴾‏
در آن روز، شفاعت [هيچ‌كس] سودى نمى‌بخشد، جز كسى‌كه خداوند رحمان به او اجازه داده، و از گفتار او راضى است.

وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿انبیاء ۲۸﴾‏
و آن‌ها‌‌ جز براى كسى ‌كه خدا راضى [به شفاعت براى او] است شفاعت نمى‌كنند و از ترس او بيمناكند.

وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ‎﴿سبا ۲۳﴾‏
شفاعت نزد او، جز براى كسى كه [خداوند] براى او اذن شفاعت داده، سودى ندارد

وَ لا يَمْلِكُ الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ ﴿زخرف ۸۶﴾‏
كسانى را كه غير از او مى‌خوانند اختيار شفاعت ندارند؛ مگر آن‌ها كه شهادت بحق داده‌اند و به خوبى آگاهند.

وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْني شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلاَّ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى ﴿نجم ۲۶﴾‏
و چه بسيار فرشتگان آسمان‌ها كه شفاعت آن‌ها سودى نمى‌بخشد مگر پس از آنكه خدا براى هركس بخواهد و راضى باشد اجازه [شفاعت] دهد.

اما جواب:
غیر از کلی آیه و روایت که به اثبات شفاعت اشاره می کند، برخی علمای عامه نیز شفاعت را پذیرفتند.
و آیاتی که نفی شفاعت می کند اشاره به کسانی دارد که حق شفاعت ندارند مثل بت و سنگ و چوب و امام جائر و ...
و یا اینکه شفاعت را مستقل از الله جل جلاله می دانند.
از مجموع این سخنان معلوم می شود که شفاعت کردن در نزد خدا، در صورتی که مستلزم محذوری که متناسب با مقام کبریایی حق نباشد، اجمالاً صحیح و بی مانع است.
برخی اشخاص نیز به قدری کارنامه سیاه دارند که:
فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ ‎﴿مدثر ٤٨﴾‏
شفاعت شفاعت‌کنندگان به حال آنها سودی نمی‌بخشد.

و آیات نفی شفاعت در حقیقت خطاب به این گروه است.

#جزء1 #جزء3 #جزء7 #جزء11 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء21 #جزء22 #جزء25 #جزء27
✔️جهنم و بهشت جاودانه
جهنم و بهشت موقتی


بهشتی ها و جهنمی فقط در یک بازه و مدت کوتاهی در زندگی عمل انجام دادند پس چرا به صورت ابدی در جایگاه خویش قرار می گیرند؟

▪️[علل الشرائع] أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ الشَّاذَکُونِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ یُونُسَ عَنْ أَبِی هَاشِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الْخُلُودِ فِی الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَقَالَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِی النَّارِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا لَوْ خُلِّدُوا فِیهَا أَنْ یَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِی الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِیَّاتِهِمْ کَانَتْ فِی الدُّنْیَا لَوْ بَقُوا أَنْ یُطِیعُوا اللَّهَ أَبَداً مَا بَقُوا فَالنِّیَّاتُ تُخَلِّدُ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَی قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ قَالَ عَلَی نِیَّتِهِ [اسراء / ۸۴]. قَالَ:«عَلَى نِيَّتِهِ».

▪️ابی هاشم می‌گوید: از حضرت ابی عبد اللَّه علیه السّلام راجع به #خلود اهل بهشت در بهشت و جاودانی بودن اهل دوزخ در دوزخ پرسیدم ؟! حضرت فرمودند: اهل دوزخ به خاطر این در دوزخ مخلّد هستند که #نیتشان این بود که اگر برای همیشه در دنیا باشند عصیان و نافرمانی خداوند را بنمایند. و اهل بهشت به این جهت در بهشت جاودانی هستند که #نیتشان در دنیا این بود که اگر در آن باقی بمانند تا ابد اطاعت خداوند را نمایند. پس #نیت این دو گروه باعث #مخلد بودنشان در بهشت و دوزخ گردیده، سپس آن جناب فرموده خداوند تعالی را تلاوت فرمود: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِهِ» [ای پیامبر تو به خلق بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد] بعد حضرت دنبال آیه فرمودند: یعنی بر حسب #نیت و #قصد خود.

📚 بحارالأنوار ٫ جلد 8 ٫ صفحه 346


▫️تَذَاكَرُوا وَ تَلاَقَوْا وَ تَحَدَّثُوا
فَإِنَّ اَلْحَدِيثَ 👈 جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ 👉
➡️ @eteghdate



#جزء1 #جزء2 #جزء3 #جزء4 #جزء5 #جزء6 #جزء7 #جزء8 #جزء9 #جزء10 #جزء11 #جزء12 #جزء13 #جزء14 #جزء15 #جزء16 #جزء17 #جزء18 #جزء19 #جزء20 #جزء21 #جزء22 #جزء23 #جزء24 #جزء25 #جزء26 #جزء27 #جزء28 #جزء29 #جزء30
وَلَايَةُ عَلِيِّ‌ بْنِ‌ أَبِي‌ طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ
کنجکاوی و فضولی در علت اصلی غیبت امام زمان صلوات الله علیه ممنوع ⛔️ ‏يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ (مائده 100) ای کسانی که ایمان آورده اید از چیزهایی که اگر برای شما آشکار شود، غمگینتان کند؛ مپرسید.…
هیچ کس علت اصلی غیبت را نمی داند

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (صلوات الله علیه) يَقُولُ: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا يَرْتَابُ فِيهَا كُلُّ مُبْطِلٍ فَقُلْتُ وَ لِمَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ لِأَمْرٍ لَمْ يُؤْذَنْ لَنَا فِي كَشْفِهِ لَكُمْ‏ قُلْتُ فَمَا وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ قَالَ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَتِهِ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِي غَيْبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِكْمَةِ فِي ذَلِكَ لَا يَنْكَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ كَمَا لَمْ يَنْكَشِفْ وَجْهُ الْحِكْمَةِ فِيمَا أَتَاهُ الْخَضِرُ (علیه السلام) مِنْ خَرْقِ السَّفِينَةِ وَ قَتْلِ الْغُلَامِ وَ إِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَى (علیه السلام) إِلَى وَقْتِ افْتِرَاقِهِمَا يَا ابْنَ الْفَضْلِ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ وَ غَيْبٌ مِنْ غَيْبِ اللَّهِ وَ مَتَى عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ حَكِيمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ كُلَّهَا حِكْمَةٌ وَ إِنْ كَانَ وَجْهُهَا غَيْرَ مُنْكَشِفٍ.

🔸عبد الله بن فضل هاشمی گوید از امام صادق (صلوات الله علیه) شنیدم که فرمود: به راستی که برای صاحب این امر غیبتی است که چاره ای از آن نیست و در آن هر شخص باطل گرایی به شکّ و تردید افتد. عرض کردم: فدایت شوم برای چه[غائب گردد]؟ فرمود: برای امری که اجازه آشکار کردنش برای شما [به صورت مفصّل] به ما داده نشده است. گفتم: حکمت و علّت حقیقی در غیبت او [به صورت اجمالی] چیست؟ حضرت فرمود: علّت حقیقی همان علّت غیبت کسانی از حجّت های الله تعالی ذکره است که پیش از او بوده اند!  همانا حقیقت حکمتش [به طور کامل] آشکار نشود مگر پس از ظهور او همانگونه که حقیقت امر برای موسی (علیه السلام) آشکار نشد در آنچه خضر (علیه السلام) انجام داد از شکستن کشتی و کشتن پسر و برپاداشتن دیوار تا زمان جدایی آن دو! ای پسرِ فضل به راستی که این امر امری است از امور خداوند متعال و رازی از رازهای خداوند و غیبی از [علم] غیب خداوند و وقتی دانستیم که خداوند عز و جل، حکیم است گواهی دهیم که همه ی کارهای او حکیمانه است گرچه علّت اصلی و حقیقی آن ناپیدا باشد.

كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج‏2 ؛ ص481
علل الشرائع، ج‏1، ص: 246 
الإحتجاج (طبرسي)، ج‏2، ص: 376
النجم الثاقب ج 1 ص 439
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ج 52 ص 91

اللهم عجل لولیک الفرج

#جزء15 #جزء16