میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
11.4K subscribers
6.5K photos
797 videos
48 files
605 links
•°|بنـــــ﷽ــــام نامے مولا|°•

مولاجانم ....

تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم ،عجب میمیرم خوبی

#سید_حمید_رضا_برقعی
#فمن_یمت_یرنی🍇

ارسال شعر
@Ebi_1366_ghafari
Download Telegram
#امام_کاظم_ع
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع


احساس می کردم که درخاک خراسانم
در مِلک طِلق اهل بیتم توی ایرانم

روی لبم هم ذکر یا موسی بن جعفر بود
هم یا جواد العشق بود و هم رضا جانم

از بس فضای صحن ها مانند مشهد بود
شک کرده بودم میزبانم یا که مهمانم

دنبال جسمی تازه بودم بین زائرها
دنبال یک قالب برای روح عریانم

درمحضر باب الحوائج حس من این است
با پهلوان نَفْس پیش هفتمین خوانم

دور ضریحش بود که یک لحظه حس کردم
در نوکری هم شانه با موسی بن عمرانم

یک بار کظم غیظ کردم تازه با سختی
از آن به بعد احساس کردم من مسلمانم

تا که بگردد چرخ بر وِفق مراد من
باید خودم را دور این مرقد بگردانم

وقتی که درهای حرم را خادمان بستند
احساس کردم سیزده شب توی زندانم

#مهدی_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_کاظم_ع
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع


فدای زمزمه و ربَّنای ناب شما
چقدر فاصله از قلب ماست تا به شما

به سجده های پر از نورتان قسم که دلم
همیشه بوده سر سفره یِ جناب شما

هزار شکر که تب کرد و سوخت مادر من
میان روضه یِ پرسوز و اضطراب شما

به یک نگاه تو بدکاره..پاک و طاهره شد
مطهر است نگاه تو و عِتاب شما

تو در حِصار غل و بند می کنی اعجاز
فدای معجزه یِ روضه یِ عذاب شما

شنیده‌ام به تو سیلی زدند در زندان
حساب مادرتان می شود حساب شما

شبیه حیدر کرار می خوری طعنه
دلی که خون شده ارث ابوتراب شما

به روی تخته ای از غصه می شوی تشییع
کفن شده بدنت فکر انقلاب شما ...

به یاد بی‌کفن و تشنه کام گودال است
سری به نیزه و شد سنگ ها جواب شما

همین که سنگ به لب های یوسفی خورده
نوای فاطمه شد ندبه های ناب شما

#مهدی_ایمانی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_کاظم_ع
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
﷼شهادت

امام هفتم ما پاره پاره شد جگرش
نشسته گرد یتیمی به چهره ی پسرش

بدن کبود، جگر پاره، ساقِ پا مجروح
مگر چه آمده زیر شکنجه ها به سرش

هزار حیف که از جمع نوزده دختر
یکی نبود کنار جنازه ی پدرش

انیس و مونس او بود در سیاهی شب
صدای حلقه ی زنجیر و ناله ی سحرش

سیاه چال کجا طایر بهشت کجا
هزار حیف که یکباره ریخت بال و پرش

نیاز نیست به بندند چشم هایش را
که نیست تاب نگاهی دگر به چشم ترش

به هر کجا که روی قبری از زُراره ی اوست
نشان غربت فرزندهای دربدرش

شراره ی دل او گشت اجر روزه ی او
درست موقع افطار پاره شد جگرش

سیاه چال و نماز شب و غل و زنجیر
فراق روی رضا بود غصّه ی دگرش

بسوز ای دل «میثم» در آتش دل او
که سوز شعر تو دارد حکایت از شررش

#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_کاظم_ع
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
#مدح #شهادت

تجلی داده ای با هر دعایت روح عرفان را
فضیلت داده القابت تجلی‌گاه انسان را

تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم
عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟

رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی
کشیدی بر فضیلت های هارون خط بطلان را

پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر
ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را

تو با این بردباری ها به اصحابت نشان دادی
برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را

"شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری
تو روشن کرده ای با این سخن تکلیف صفوان را

اشداء علی الکفارُ کظم غیظ را با هم
نشان دادی چنین توصیه های ناب قرآن را

اگر چه ماه محبوسی و فی قعر السجون بودی
ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را

#عاطفه_جعفری
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_کاظم_ع
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
#مدح #مرثیه

کلامش واژه واژه خط به خط مثل پیمبر بود
به وقت خطبه خوانی روی منبر نیزحیدر بود

چنان آئینه‌ی « والکاظمین الغیظ» شد حلمش
که در خندیدنش آیات رحمانی مصور بود

ربود از خلق عالم دل به حسن خلق و ثابت کرد
که تاثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود

کرامت داشت آنگونه که در هنگام بخشیدن
غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود

برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را
کسی که روزی عالم به یمن او مقدر بود

زبان روزه شب میکرد صبحش را میان بند
و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود

غلط گفتند زندانی شده در اصل باید گفت
که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود

یهودی زاده‌ای که دم به دم آزار داد او را
میان سینه‌اش بغض علی از فتح خیبر بود

شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما
تمام غصه‌اش از روضه‌ی پهلو و مادر بود

خداراشکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند
خداراشکر که رأس شریفش روی پیکر بود

#میثم_کاوسی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_کاظم_ع
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
#شهادت

شادی رسید دورِ عبایم  پرید و رفت
آمد میان مَحبَس و من را ندید و رفت

جز غم کسی برای عیادت ندیده‌ام
هرکس رسید از تنِ من لاله چید و رفت

بدکاره‌ای به پشتِ سرم گریه‌اش گرفت
بوسید خاکِ پایِ منِ ناامید و رفت

اصلا نیامده به سراغم در این قفس
جز جان که عاقبت به لبانم رسید و رفت

می‌خواستم به خواب رضا را بغل کنم
چشمم که گرم شد زد و خوابم پرید و رفت

سندی دوباره آمد و پهلوی من گرفت
پا را گذاشت بر روی مویی سپید  و  رفت

پا را گذاشت  ناله‌ی ساقِ مرا شنید
ماند آنقدر  که دادِ مرا هم شنید و رفت

زنجیرِ کهنه‌ایست فرو رفته  در گلوم
زنجیر را به دست گرفت و کشید و رفت

بر تخته‌ای که می‌بَرَدَم کاش حک کنید
این پیرمرد دختر خود را ندید و رفت


اُفتاده‌ام به یادِ یتیمانِ جَدِّ خود
طفلی که زود داغ اسیری چشید و رفت

وقتی که گفت عمه عَلَیکُنَّ بِاالفَرار
از خیمه‌گاه شعله گرفته دوید و رفت

اما چه زود سرخْ سواری از او گذشت
دستی رسید و لاله‌ی گوشش درید و رفت

آمد شکایتش به عمو‌جانِ خود کند
یک سنگ ناگهان نفَسش را برید و رفت...

#حسن_لطفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_کاظم_ع


بر تخته‌ای که می‌بَرَدَم کاش حک کنید
این پیرمرد دختر خود را ندید و رفت

#حسن_لطفی
🍃
#امام_کاظم_ع
#حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
#مدح

کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد
از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد

بی عصا آمده و حضرت موسی شده است
ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد

بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده
به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد

دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده
دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد

چند وقتی است که دنبال اجل می گردد
کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد

چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است
اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد

از روی تخته ی در، پیکر او بردارید
چند تا خاطره ی سوخته از در دارد

با عبا زود بپیچید به هم پایش را
اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد

پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده
یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد

لا اقل چند کفن بهر تنش آوردند
دست کم روی تن سوخته اش سر دارد

پسرش آمده بالای سرش اما باز
روضه خوان دل من روضه ی اکبر دارد

همه جا را تن صد چاک علی می بینم
بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد

#وحید_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110