This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ «کسی که روبهروی انقلاب بایستد باید هلاک بشود، باید نابود بشود. انقلاب، انقلاب تودهی مسلمان و پیرو قرآن و توحید است، هرکس از این مسیر منحرف شد باید لگدمال بشود.»
➕ این تنها بخشی از خطبههای رحمانی و قرآنی #محمود_علایی_طالقانی است؛ کسی که تروریستهای مجاهد او را پدر خطاب میکردند ، برای یادآوری به کسانی که با خیالبافی و داستانگویی، حقایق را وارونه جلوه میدهند و از شیطان فرشته میسازند.
▪️پی نوشت: رونوشت خدمت چپ های خط امامی و اصلاح طلب هایی که می گفتند که اسلام طالقانی با مصباح و تحجر و حجتیه فرق داره!!! ایدئولوژی فاسد کننده ی هر عقیده ای است.
#خرافات
#تحجر
#زنده_باد_لیبرالیسم
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕ این تنها بخشی از خطبههای رحمانی و قرآنی #محمود_علایی_طالقانی است؛ کسی که تروریستهای مجاهد او را پدر خطاب میکردند ، برای یادآوری به کسانی که با خیالبافی و داستانگویی، حقایق را وارونه جلوه میدهند و از شیطان فرشته میسازند.
▪️پی نوشت: رونوشت خدمت چپ های خط امامی و اصلاح طلب هایی که می گفتند که اسلام طالقانی با مصباح و تحجر و حجتیه فرق داره!!! ایدئولوژی فاسد کننده ی هر عقیده ای است.
#خرافات
#تحجر
#زنده_باد_لیبرالیسم
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ فقط اونجا که حماقت بشر انتها ندارد!
● پی نوشت: مرزهای جهل و شبه علم در حال جا به جا شدنه، ظاهرا هر چه علم انسان بیشتر می شه عده ای از اون ور بوم می افتن! اصلا چرا آسمان ها رو کشف می کنیم، انسان اینجا در چاه جهل فرو رفته!!
#خرافات
#پدرسوخته_بازی
#شبه_علم
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
● پی نوشت: مرزهای جهل و شبه علم در حال جا به جا شدنه، ظاهرا هر چه علم انسان بیشتر می شه عده ای از اون ور بوم می افتن! اصلا چرا آسمان ها رو کشف می کنیم، انسان اینجا در چاه جهل فرو رفته!!
#خرافات
#پدرسوخته_بازی
#شبه_علم
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ پلیس از #چمدون_ایرانیه یه پلاستیک درآورده پرسیده این چیه یارو گفته عن الاغ. پلیس هم باور نکرده برده آزمایش کرده دیده واقن طرف عن الاغ رو خیلی شیک پک کرده گذاشته چمدون. پلیسه انقد پشماش ریخته بوده که با شبکه چهار سوئد هم مصاحبه کرده و قضیه رو گفته!
#طنز
#خرافات
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
#طنز
#خرافات
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ارتباط روزهداری با تقویت سیستم ایمنی بدن
🔰 کامران باقری لنکرانی میگوید: روزهداری با مدل اسلامی سبب تقویت سیستم ایمنی بدن میشود.
🏷● این گزاره پشتوانه علمی محکم و معتبری ندارد. تاثیر روزهداری قطعی نیست و متغیرهای وابسته زیادی دارد که آثار مثبت برای یک نفر و آسیب برای شخص دیگری میشود.
🏷● مقالهای که آقای باقریلنکرانی به آن استناد کرده، اگرچه در یک نشریه معتبر علمی منتشر شده، اما ارتباطی با روزهداری به شیوه مسلمانان ندارد، بلکه موضوع آن تغییر سبک تغذیه و امتناع از خوردن و نوشیدن هر چیزی غیر از آب به صورت متناوب مثلا دو روز در هفته است. این ربطی با الگوی زمانی و احکام خوردن و آشامیدن روزهداری اسلامی ندارد.
▪️ (تاریخ انتشار این مقاله: ۲۸ فروردین ۱۳۹۹)
🪧 در تلگرام بخوانید
▪️منبع: فکت نامه
#فلسفه_علم
#خرافات
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
🔰 کامران باقری لنکرانی میگوید: روزهداری با مدل اسلامی سبب تقویت سیستم ایمنی بدن میشود.
🏷● این گزاره پشتوانه علمی محکم و معتبری ندارد. تاثیر روزهداری قطعی نیست و متغیرهای وابسته زیادی دارد که آثار مثبت برای یک نفر و آسیب برای شخص دیگری میشود.
🏷● مقالهای که آقای باقریلنکرانی به آن استناد کرده، اگرچه در یک نشریه معتبر علمی منتشر شده، اما ارتباطی با روزهداری به شیوه مسلمانان ندارد، بلکه موضوع آن تغییر سبک تغذیه و امتناع از خوردن و نوشیدن هر چیزی غیر از آب به صورت متناوب مثلا دو روز در هفته است. این ربطی با الگوی زمانی و احکام خوردن و آشامیدن روزهداری اسلامی ندارد.
▪️ (تاریخ انتشار این مقاله: ۲۸ فروردین ۱۳۹۹)
🪧 در تلگرام بخوانید
▪️منبع: فکت نامه
#فلسفه_علم
#خرافات
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ قبرهای لاکچری در قم!
🪧 اگر به آرامستان بهشت معصومه قم گذرتان افتاده باشد و در قطعات خانوادگی که عمدهی آرامگاههای آن با سقفهای همشکل سبز یا آبی مسقف شدهاند قدمی بزنید، علاوه بر اشعار و القاب خاص و ویژه که شاید سابقه سرایش آنها را باید در سلسلههای شاهنشاهی جستجو کرد و به سفارش بازماندگان برای هر مرحوم نوشته و در محوطه هر آرامگاه با سازههای زیبا و هنری نصب شدهاند، میتوانید نمایشگاهی از دکوراسیون مدرن، فانتزی یا سنتی را نیز به نظاره بنشینید که زینت قبرهایی شدهاند غافل از آنکه آرمیده آن آرامگاه در سرای برین، شاید بیشتر مستحق یک فاتحه باشد تا هزینههای میلیونی و میلیاردی برای فضاسازی مقبرهاش.
#خرافات
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
🪧 اگر به آرامستان بهشت معصومه قم گذرتان افتاده باشد و در قطعات خانوادگی که عمدهی آرامگاههای آن با سقفهای همشکل سبز یا آبی مسقف شدهاند قدمی بزنید، علاوه بر اشعار و القاب خاص و ویژه که شاید سابقه سرایش آنها را باید در سلسلههای شاهنشاهی جستجو کرد و به سفارش بازماندگان برای هر مرحوم نوشته و در محوطه هر آرامگاه با سازههای زیبا و هنری نصب شدهاند، میتوانید نمایشگاهی از دکوراسیون مدرن، فانتزی یا سنتی را نیز به نظاره بنشینید که زینت قبرهایی شدهاند غافل از آنکه آرمیده آن آرامگاه در سرای برین، شاید بیشتر مستحق یک فاتحه باشد تا هزینههای میلیونی و میلیاردی برای فضاسازی مقبرهاش.
#خرافات
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Forwarded from مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ طب اسلامی از واقعیت تا خیال
🔵 نگاهی به تعرض جاهلانه «نواخباریان» علیه جایگاه دانش پزشکی و منابع اسلامی
🔷بها ندادن به پیشرفتهای علمی بشر از جمله در دانش پزشکی نوین، هر چند به نام دین و مذهب و فرهنگ و سنت، ایستادگی در برابر روشهای عقلایی و برخاسته از نوعی «اخباریگری» به شمار میرود که با ادبیات و در قالبهای نو، آن هم به صورتی تبعیضآمیز صورت میگیرد.
🔷روش افراطی و تبعیضآمیز در غربستیزی، بخشی از جامعه را هر چند محدود، درباره دنیای پیشرفته و به ویژه غرب، چنان گرفتار «توهم» میسازد که همه چیز را سیاه و در راستای «توطئه» علیه خود و جامعه اسلامی تلقی و تبیین میکنند.
🔷گمان به شکلگیری «طب اسلامی» بر پایه متون روایی، اگر واقعیتی داشته باشد، آن واقعیت، چیزی جز «واقعیت خیال» نیست؛ از این باب که «خیال» و «خیالپردازی» نیز در شمار واقعیات است و میتواند آدمی یا بخشی از جامعه را به خود مشغول سازد؛ مشغول خیالات!
🔷بسنده کردن به اوراد و اذکار و ادعیه خاص یا عام، حتی اگر در روایت صحیح آمده باشد، و دوری کردن از راههای درمانی عقلایی که در عرف متخصصان رایج است، ناسازگار با ادله وجوب حفظ جان و خلاف شرع است.
🔷اخباریگری نه زمان میشناسد و نه مکان؛ با این تفاوت که نوع مدعیان کنونی، از جمله کسانی که منابع پزشکی جدید را به سان «جاهلان معرکهگیر» آتش میزنند، از نگاه سطح علمی و فقهی و حدیثشناسی، اساساً قابل سنجش با عالمان اخباری گذشته نیستند.
🔷امور غیر تشریعی اساسا جای اعتبار و «تعبّد» نیست تا شارع حکیم امر درمان و تندرستی و اثربخشی خوراکیها و اشیای بیرونی را که تنها میتواند بر امور واقعی و تکوینی استوار باشد، با اراده تشریعی خود بر آنها بار کند.
🔷علامه طباطبایی چند بار به عنوان یک اصل مسلم تاکید کرده است که خبر واحد در غیر احکام اعتبار ندارد و اساسا جعل حجیت برای آن در امور حقیقی و غیر اعتباری را امری بیمعنا میداند.
🔷یک اشکال مبنایی و روشن درباره آنچه روایات «طب اسلامی» خوانده میشود این است که این روایات حتی اگر با معیارهای رایج در اعتبارسنجی روایات احکام، صحیح و معتبر هم باشد، از نگاه اصولی و به صورت مبنایی در شمار ظنونی است که دلیل بر اعتبار آنها نیست.
🔷روایات طبی در مواردی که با آگاهی انسان از واقعیت موجود، به صورت قطعی یا ظنی یا احتمال قابل اعتنا مخالف باشد یا کلیت و عمومیت نداشته باشد و احتمال برود که نتیجه عکس بدهد یا درمان واقعی را به تاخیر اندازد، اعتبار ندارد و در صورت احتمال ضرر نباید طبق آنها عمل کرد.
🔷هیچ کسی حق ندارد به استناد روایات طبی برای کسی نسخه بپیچد و این امر قابلیت جرمانگاری در مجاری قانونی دارد و اگر سبب آسیب شود، برابر موازین فقهی، قابل پیگیری قضایی است.
🔷یکی از مشکلات در بسیاری از روایات طبی که مایه آسیب زدن به جایگاه دین و خدشه بر چهره دینباوران است و میتواند نوعی خیانت به شمار رود، این است که محتوای این روایات به تناسب «موضوع» طب و «حکم» نسخهپیچی، نمیتواند عمومیت برای هر زمان و هر مکان و هر فرد داشته باشد.
🔷نوع اثر و دامنه تاثیرات و پیآمدهای مختلف روایات طب باید با روشهای علمی و طی آزمایشهای مختلف آزمایشگاهی و بالینی بررسی شود تا میزان عمومیت آن شناخته و مجوز استفاده عمومی از آن صادر گردد، از این رو نمیتوان با گشودن یک کتاب روایی یا شرکت در یک جلسه آموزش طب اسلامی یا سنتی در جایگاه نسخهپیچی برای بیماران نشست.
🔷شیخ صدوق در رساله اعتقادات که با همراهی و تاکید شیخ مفید نیز روبهروست، روایات طبی را مواجه با اشکالات چندی از جمله جعل از سوی مخالفان به هدف تخریب چهره مذهب، معرفی کرده تا کسی گمان نبرد که میتوان محتوای آنها را به دین نسبت داد و جامعه را به آن فرا خواند.
🔷انتساب چنین روایاتی به اسلام که باید عاری از هر گونه آلایش و برچسبهای سلیقهای و برداشتهای جاهلانه باشد، به عنوان بخشی از دستورات دینی و عنوانهایی مانند طب اسلامی، امری نامشروع و نامعقول است.
🔹اولیای امور به ویژه در حوزههای علمیه وظیفه دارند در برابر کسانی که به انگیزههای مختلف در صدد گسترش چنین رفتارهای جاهلانه و سودجویانه هستند، بایستند و از آسیب وارد شدن به سلامت جامعه و چهره دین و روحانیت جلوگیری کنند.
▪️سیدضیاء مرتضوی
روزنامه جمهوری اسلامی۲۴ و ۲۵ شهریور ۱۴۰۰
#خرافات
#شبه_علم
#فلسفه_علم
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
🔵 نگاهی به تعرض جاهلانه «نواخباریان» علیه جایگاه دانش پزشکی و منابع اسلامی
🔷بها ندادن به پیشرفتهای علمی بشر از جمله در دانش پزشکی نوین، هر چند به نام دین و مذهب و فرهنگ و سنت، ایستادگی در برابر روشهای عقلایی و برخاسته از نوعی «اخباریگری» به شمار میرود که با ادبیات و در قالبهای نو، آن هم به صورتی تبعیضآمیز صورت میگیرد.
🔷روش افراطی و تبعیضآمیز در غربستیزی، بخشی از جامعه را هر چند محدود، درباره دنیای پیشرفته و به ویژه غرب، چنان گرفتار «توهم» میسازد که همه چیز را سیاه و در راستای «توطئه» علیه خود و جامعه اسلامی تلقی و تبیین میکنند.
🔷گمان به شکلگیری «طب اسلامی» بر پایه متون روایی، اگر واقعیتی داشته باشد، آن واقعیت، چیزی جز «واقعیت خیال» نیست؛ از این باب که «خیال» و «خیالپردازی» نیز در شمار واقعیات است و میتواند آدمی یا بخشی از جامعه را به خود مشغول سازد؛ مشغول خیالات!
🔷بسنده کردن به اوراد و اذکار و ادعیه خاص یا عام، حتی اگر در روایت صحیح آمده باشد، و دوری کردن از راههای درمانی عقلایی که در عرف متخصصان رایج است، ناسازگار با ادله وجوب حفظ جان و خلاف شرع است.
🔷اخباریگری نه زمان میشناسد و نه مکان؛ با این تفاوت که نوع مدعیان کنونی، از جمله کسانی که منابع پزشکی جدید را به سان «جاهلان معرکهگیر» آتش میزنند، از نگاه سطح علمی و فقهی و حدیثشناسی، اساساً قابل سنجش با عالمان اخباری گذشته نیستند.
🔷امور غیر تشریعی اساسا جای اعتبار و «تعبّد» نیست تا شارع حکیم امر درمان و تندرستی و اثربخشی خوراکیها و اشیای بیرونی را که تنها میتواند بر امور واقعی و تکوینی استوار باشد، با اراده تشریعی خود بر آنها بار کند.
🔷علامه طباطبایی چند بار به عنوان یک اصل مسلم تاکید کرده است که خبر واحد در غیر احکام اعتبار ندارد و اساسا جعل حجیت برای آن در امور حقیقی و غیر اعتباری را امری بیمعنا میداند.
🔷یک اشکال مبنایی و روشن درباره آنچه روایات «طب اسلامی» خوانده میشود این است که این روایات حتی اگر با معیارهای رایج در اعتبارسنجی روایات احکام، صحیح و معتبر هم باشد، از نگاه اصولی و به صورت مبنایی در شمار ظنونی است که دلیل بر اعتبار آنها نیست.
🔷روایات طبی در مواردی که با آگاهی انسان از واقعیت موجود، به صورت قطعی یا ظنی یا احتمال قابل اعتنا مخالف باشد یا کلیت و عمومیت نداشته باشد و احتمال برود که نتیجه عکس بدهد یا درمان واقعی را به تاخیر اندازد، اعتبار ندارد و در صورت احتمال ضرر نباید طبق آنها عمل کرد.
🔷هیچ کسی حق ندارد به استناد روایات طبی برای کسی نسخه بپیچد و این امر قابلیت جرمانگاری در مجاری قانونی دارد و اگر سبب آسیب شود، برابر موازین فقهی، قابل پیگیری قضایی است.
🔷یکی از مشکلات در بسیاری از روایات طبی که مایه آسیب زدن به جایگاه دین و خدشه بر چهره دینباوران است و میتواند نوعی خیانت به شمار رود، این است که محتوای این روایات به تناسب «موضوع» طب و «حکم» نسخهپیچی، نمیتواند عمومیت برای هر زمان و هر مکان و هر فرد داشته باشد.
🔷نوع اثر و دامنه تاثیرات و پیآمدهای مختلف روایات طب باید با روشهای علمی و طی آزمایشهای مختلف آزمایشگاهی و بالینی بررسی شود تا میزان عمومیت آن شناخته و مجوز استفاده عمومی از آن صادر گردد، از این رو نمیتوان با گشودن یک کتاب روایی یا شرکت در یک جلسه آموزش طب اسلامی یا سنتی در جایگاه نسخهپیچی برای بیماران نشست.
🔷شیخ صدوق در رساله اعتقادات که با همراهی و تاکید شیخ مفید نیز روبهروست، روایات طبی را مواجه با اشکالات چندی از جمله جعل از سوی مخالفان به هدف تخریب چهره مذهب، معرفی کرده تا کسی گمان نبرد که میتوان محتوای آنها را به دین نسبت داد و جامعه را به آن فرا خواند.
🔷انتساب چنین روایاتی به اسلام که باید عاری از هر گونه آلایش و برچسبهای سلیقهای و برداشتهای جاهلانه باشد، به عنوان بخشی از دستورات دینی و عنوانهایی مانند طب اسلامی، امری نامشروع و نامعقول است.
🔹اولیای امور به ویژه در حوزههای علمیه وظیفه دارند در برابر کسانی که به انگیزههای مختلف در صدد گسترش چنین رفتارهای جاهلانه و سودجویانه هستند، بایستند و از آسیب وارد شدن به سلامت جامعه و چهره دین و روحانیت جلوگیری کنند.
▪️سیدضیاء مرتضوی
روزنامه جمهوری اسلامی۲۴ و ۲۵ شهریور ۱۴۰۰
#خرافات
#شبه_علم
#فلسفه_علم
🛜 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ عدهای زمین را کروی نمیدانند || از زمینتختگراها چه میدانید؟
▪️محسن ظهوری || عصرایران
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
▪️محسن ظهوری || عصرایران
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ ساتیا سای بابا
با رئیس فرقه سای بابا که ادعاهای خدایی، معجزات و خالقیت اشیاء و... داشت آشنا شوید.
#خرافات
#شبه_علم
#فلسفه_علم
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
با رئیس فرقه سای بابا که ادعاهای خدایی، معجزات و خالقیت اشیاء و... داشت آشنا شوید.
#خرافات
#شبه_علم
#فلسفه_علم
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ خرافات
‼️1. هیچ تعریفی برای خرافه وجود ندارد که به معنایی واقعی کلمه، تعریف باشد نه کلیگویی. مثلا میگویند: خرافه، باور یا رفتاری است که ریشۀ علمی یا عقلی یا شرعی ندارد. اما کدام خرافه است که نتوان برای آن، رگوریشۀ علمی یا عقلی یا شرعی ساخت؟ هر کدام از علم و عقل و شرع، انبوهی شاخ و برگ دارد که بالاخره سایۀ یکی از آنها به نحوی بر سر یکی از خرافات میافتد.
‼️2. هیچکس خودش را خرافی نمیداند؛ چون تقریبا همۀ انسانها کمابیش برای هر کاری که میکنند، دلیلی دارند. ممکن است ما «دلیل» آنان را علیل بدانیم؛ ولی نظر ما، نظر ما است.
‼️3. هر انسانی از نظر دیگری خرافی است. به قول ولتر، مسیحیت به پنج نحلۀ بزرگ تقسیم میشود که هر کدام، چهار نحلۀ دیگر را غرق خرافات میداند.
‼️4. مبارزۀ مستقیم با خرافات، نتیجهبخش نیست. هم به دلایل بالا و هم به این دلیل ساده که زمینهها و خاستگاههای خرافه بسیار بیش از آن است که بتوان همۀ آنها را شناسایی و نابود کرد. اگر خاستگاه اجتماعی آن را هم از میان برداریم، با زمینههای روانشناختی آن چه کنیم؟
‼️5. یکیک زمینههای خرافات، مانند فقر و نادانی و متافیزیکگرایی نامعقول، بهگونهای است که ضد آن نیز زمینهای جدید برای خرافهگرایی مدرن محسوب میشود. مثلا رفاه و ثروت نيز به اندازۀ فقر، تولید خرافه میکند؛ اگرچه نوع و کلاس و عنوانشان فرق میکند. یا تحصیلات علمی نیز، مانع قطعی بر سر راه خرافات نیست؛ چنانکه اکنون شیادان بسیاری در هند و نپال، مریدانی تحصیلکرده در اروپا و آمریکا دارند.
‼️6. تقریبا اکثر کسانی که امروز پرچم مبارزه با خرافات را در دست دارند، ناخواسته خود نیز کموبیش دچار خرافاتاند. این رطبخوردگان، منع رطب چون کنند؟ کسان بسیاری اکنون به مبارزه با خرافهگرایی در ایران شهرهاند؛ اما ذهن و قلب آنان نیز آلوده به برخی از موذیترین انواع خرافات است.
‼️7. برخی خرافات هیج زیانی به هیچ کس نمیرسانند؛ مانند سیزدهبهدر که اکنون فارغ از ریشۀ خرافی آن، در خدمت جامعه است. بنابراین نباید نیرو و انرژی اندک خود را در مبارزه با هر خرافهای هدر بدهیم. در ضمن، اگر روزی برسد که هیچ کس عدد سیزده را نحس نداند، باز هم کسی در روز سیزدۀ فروردین در خانه نمیماند.
‼️8. نه تعریف خرافه ممکن است و نه مبارزۀ مستقیم با آن؛ اما میتوان از زیانهای مرئی و نامرئی آن كاست، و شايد بهترين راه، خالصسازی سیاست از غیر سیاست، اقتصاد از غیر اقتصاد، مدیریت از غیر مدیریت، و دین از غیر دین و... باشد. خرافات، معمولا از منفذهای ناشناخته وارد میشوند. بنابراین اگر شما سیاست را به علم سیاست و اقتصاد را به علم اقتصاد و طب را به علوم پزشكی و دین را به علوم اصلی و متون معتبر دینی بسپارید، در واقع آنها را در برابر باورهای سست(خرافه) ایمن کردهاید. این راه نیز آسان نیست؛ اما بهتر از درگیری مستقیم با یکیک خرافات است.
‼️9. خرافه، اگر به سیاست نفوذ کند، کشوری را به خاک سیاه مینشاند.خرافهآمیزترین مذاهب و آیینها تا آنگاه که به سیاست وارد نشدهاند، زیانی چندان به بار نمیآورند؛ اما از آمیزش سیاست و خرافه، هیتلر به دنیا میآید. مگر پشتوانۀ فکری هیتلر غیر از برتری نژاد ژرمن بود و مگر برتری نژادی غیر از خرافه است؟ آنگونه که مشهور است، مذهب شینتو یکی از خرافیترین مذاهب جهان است؛ اما پیروان این مذهب، یعنی اکثر مردم ژاپن، کوشیدهاند باورهای شینتویی خود را در تجارت و سیاست دخالت ندهند. بنابراین از آرامش شینتویی برخوردارند و از زیانهای آن در امان. راه نفوذ خرافات از حاشیه به متن و از پیرامون به کانون، سیاست است و اگر خرافهای پا به كاخ سياست بگذارد، افزون بر حمایتهای مردمی، از بودجههای میلیاردی نیز برخوردار میشود. بنابراین ضروری است که دولتمردان و سیاستمداران، از آوردن عقاید شخصی خود به حوزۀ سیاست منع شوند و یا دستکم در دنيای سياست، به قطعیات و مسلمات و ضروریات دین خود قناعت کنند و باقی را برای خود نگه دارند.
‼️13. میدانم بعد از نُه، ده است نه سیزده؛ اما شنیدهام برخی از مشهورترین هتلهای جهان، طبقۀ سیزدهم ندارند و طبقۀ چهارده را روی طبقۀ دوازده گذاشتهاند. خواستم کمی مظلومیت سیزده را جبران کنم.
📝 زنده رضا بابایی
#خرافات
#فلسفه_علم
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
‼️1. هیچ تعریفی برای خرافه وجود ندارد که به معنایی واقعی کلمه، تعریف باشد نه کلیگویی. مثلا میگویند: خرافه، باور یا رفتاری است که ریشۀ علمی یا عقلی یا شرعی ندارد. اما کدام خرافه است که نتوان برای آن، رگوریشۀ علمی یا عقلی یا شرعی ساخت؟ هر کدام از علم و عقل و شرع، انبوهی شاخ و برگ دارد که بالاخره سایۀ یکی از آنها به نحوی بر سر یکی از خرافات میافتد.
‼️2. هیچکس خودش را خرافی نمیداند؛ چون تقریبا همۀ انسانها کمابیش برای هر کاری که میکنند، دلیلی دارند. ممکن است ما «دلیل» آنان را علیل بدانیم؛ ولی نظر ما، نظر ما است.
‼️3. هر انسانی از نظر دیگری خرافی است. به قول ولتر، مسیحیت به پنج نحلۀ بزرگ تقسیم میشود که هر کدام، چهار نحلۀ دیگر را غرق خرافات میداند.
‼️4. مبارزۀ مستقیم با خرافات، نتیجهبخش نیست. هم به دلایل بالا و هم به این دلیل ساده که زمینهها و خاستگاههای خرافه بسیار بیش از آن است که بتوان همۀ آنها را شناسایی و نابود کرد. اگر خاستگاه اجتماعی آن را هم از میان برداریم، با زمینههای روانشناختی آن چه کنیم؟
‼️5. یکیک زمینههای خرافات، مانند فقر و نادانی و متافیزیکگرایی نامعقول، بهگونهای است که ضد آن نیز زمینهای جدید برای خرافهگرایی مدرن محسوب میشود. مثلا رفاه و ثروت نيز به اندازۀ فقر، تولید خرافه میکند؛ اگرچه نوع و کلاس و عنوانشان فرق میکند. یا تحصیلات علمی نیز، مانع قطعی بر سر راه خرافات نیست؛ چنانکه اکنون شیادان بسیاری در هند و نپال، مریدانی تحصیلکرده در اروپا و آمریکا دارند.
‼️6. تقریبا اکثر کسانی که امروز پرچم مبارزه با خرافات را در دست دارند، ناخواسته خود نیز کموبیش دچار خرافاتاند. این رطبخوردگان، منع رطب چون کنند؟ کسان بسیاری اکنون به مبارزه با خرافهگرایی در ایران شهرهاند؛ اما ذهن و قلب آنان نیز آلوده به برخی از موذیترین انواع خرافات است.
‼️7. برخی خرافات هیج زیانی به هیچ کس نمیرسانند؛ مانند سیزدهبهدر که اکنون فارغ از ریشۀ خرافی آن، در خدمت جامعه است. بنابراین نباید نیرو و انرژی اندک خود را در مبارزه با هر خرافهای هدر بدهیم. در ضمن، اگر روزی برسد که هیچ کس عدد سیزده را نحس نداند، باز هم کسی در روز سیزدۀ فروردین در خانه نمیماند.
‼️8. نه تعریف خرافه ممکن است و نه مبارزۀ مستقیم با آن؛ اما میتوان از زیانهای مرئی و نامرئی آن كاست، و شايد بهترين راه، خالصسازی سیاست از غیر سیاست، اقتصاد از غیر اقتصاد، مدیریت از غیر مدیریت، و دین از غیر دین و... باشد. خرافات، معمولا از منفذهای ناشناخته وارد میشوند. بنابراین اگر شما سیاست را به علم سیاست و اقتصاد را به علم اقتصاد و طب را به علوم پزشكی و دین را به علوم اصلی و متون معتبر دینی بسپارید، در واقع آنها را در برابر باورهای سست(خرافه) ایمن کردهاید. این راه نیز آسان نیست؛ اما بهتر از درگیری مستقیم با یکیک خرافات است.
‼️9. خرافه، اگر به سیاست نفوذ کند، کشوری را به خاک سیاه مینشاند.خرافهآمیزترین مذاهب و آیینها تا آنگاه که به سیاست وارد نشدهاند، زیانی چندان به بار نمیآورند؛ اما از آمیزش سیاست و خرافه، هیتلر به دنیا میآید. مگر پشتوانۀ فکری هیتلر غیر از برتری نژاد ژرمن بود و مگر برتری نژادی غیر از خرافه است؟ آنگونه که مشهور است، مذهب شینتو یکی از خرافیترین مذاهب جهان است؛ اما پیروان این مذهب، یعنی اکثر مردم ژاپن، کوشیدهاند باورهای شینتویی خود را در تجارت و سیاست دخالت ندهند. بنابراین از آرامش شینتویی برخوردارند و از زیانهای آن در امان. راه نفوذ خرافات از حاشیه به متن و از پیرامون به کانون، سیاست است و اگر خرافهای پا به كاخ سياست بگذارد، افزون بر حمایتهای مردمی، از بودجههای میلیاردی نیز برخوردار میشود. بنابراین ضروری است که دولتمردان و سیاستمداران، از آوردن عقاید شخصی خود به حوزۀ سیاست منع شوند و یا دستکم در دنيای سياست، به قطعیات و مسلمات و ضروریات دین خود قناعت کنند و باقی را برای خود نگه دارند.
‼️13. میدانم بعد از نُه، ده است نه سیزده؛ اما شنیدهام برخی از مشهورترین هتلهای جهان، طبقۀ سیزدهم ندارند و طبقۀ چهارده را روی طبقۀ دوازده گذاشتهاند. خواستم کمی مظلومیت سیزده را جبران کنم.
📝 زنده رضا بابایی
#خرافات
#فلسفه_علم
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ خرافات و شبه علم در حال خفه کردن مردم است.
▪️انرژی و امواج مثبت و منفی! سو استفاده از مفاهمیم آگاهی و مکانیک کوانتومی!
➕ این روزها همه از فیزیک کوانتومی صحبت می کنند. از رمال ها و فالگیرها و شیادان مستند راز و درمانگرهای معنوی و شعور کیهانی گرفته تا سایر مروجان شبه علم و خرافات. کافیست نگاهی به شبکه های اجتماعی و رسانه ها و نشریات زرد بیندازید تا ببینید بسیاری از باورهای شبه علمی معاصر با کلماتی مانند فیزیک کوانتوم الکترومغناطیس؛ فرکانس ؛ انرژی و نظایر آن توضیح داده می شوند. بسیاری از افراد خرافاتی و مروجان شبه علم در صحبت های خود اصرار دارند که بگویند از علم و مفاهیم علمی سر در می آورند. در این بین؛ فیزیک کوانتومی به دلیل نام پرطمطراق و پرطنینی که دارد و همچنین به دلیل پیچیدگی محتوایی اش بیش از هر شاخه دیگر علمی، مورد سوء استفاده مجریان برنامه فریب عمومی و اصحاب شبه علم قرار گرفته است.
➕این گزافه گویی از آنجا ناشی می شود که این افراد نمی خواهد به کهنه پرستی و خرافه باوری متهم شوند. چنین افرادی اغلب به صورت ناشیانه از کلمات و واژگان حیطه علم مانند انرژی و کوانتوم و کوارک و … استفاده می کنند تا عقاید خود را سازگار با علم جا بزنند. فیزیک کوانتومی از هر جهت سوژه جذاب ای برای سوء استعمال مجریان برنامه فریب عمومی است. اجازه بدهید بدون تعارف بگویم. عباراتی نظیر “اسرار کوانتومی موفقیت” یا “اندیشه کوانتومی مولانا” و نظایر آن بی محتوا هستند. نه موفقیت انسان، اسرار کوانتومی دارد و نه اندیشه مولانا ارتباطی به فیزیک کوانتومی دارد.
این دسته از افراد رمال چون هیچ دلیل علمی برای چپاول کردن مردم ندارند سعی میکنند از مفاهیم علمی برای واقعی بودن حرفهای خود استفاده کنند که کمتر کسی از انها اطلاع دارد.
➕این افراد تصور میکنند که فیزیک کوانتومی به دلیل توصیف پدیدههای عجیب جهان، راز آلود و بنابراین تعریف و مفهومی معنوی است. آنها باور دارند که کوانتوم جاییست که اتفاقات ماورایی و معنوی و فراطبیعی رخ میدهد و میتوان برای توصیف یا توجیه هر چیز غریبی به سراغ کوانتوم رفت. غالباً از سوی این افراد ، اصرار عجیبی روی این موضوع وجود دارد که هرچه فیزیک جدید (از کوانتوم گرفته تا نسبیت و نظریه ریسمانها) به آن رسیده، پیشنیان میدانستهاند. تلفیق عرفان و معنویات با مفاهیم علمی، یکی از پرطرفدارترین بازارهای شبهعلم است و در این بین، فیزیک کوانتومی به دلیل ثقیل و پیچیده بودن مفاهیم؛ دستاویز خوبی برای فضلفروشی و اظهار نظرهای به ظاهر عمیق (ولی در باطن توخالی) است.
➕ در ایران نیز کتابهای پرفروش بسیاری در این خصوص نوشته شده و اقبال عمومی به همایشها و سخنرانیهایی با اصطلاحات پرطمطراق و پرطنینی مثل فیزیک کوانتومی، جهانهای موازی و متافیزیک بسیار بالاست. استقبال عوام از این گفتهها (بیخاصیت برای عموم و پر کننده جیب فریبکاران) چنان است که عاقبت به چاپ چرندیات شبهعلمی با عناوینی مغلوط همچون صفر:تولد و مرگ در فیزیک جدید، جهان هولوگرافی، اندیشه کوانتومی مولانا و شعور آب وراز قانون جذب و غیره منجر میشود. درک اشتباهی که از آزمایش دو شکاف یانگ در فیزیک، در خصوص شناخت سرشت موجی یا ذرهای نور وجود دارد به این باور دامن زده که عدهای تصور کنند که ذرات نیز شعور و آگاهی دارند و بنابراین میتوانند هومیوپاتی و یا باورهای عرفانی را با آن تطبیق بدهند. حتی دستاندرکاران برنامههای فریب عمومی، رمالان حرفهای ، فالگیرهای اینترنتی یا کسانی که مدعیاند با وصل شدن به یک مفهوم انتزاعی مثل حلقههای شعور کیهانی میتوان بیماریها را درمان کرد؛ نیز از فیزیک کوانتوم صحبت میکنند تا آموزههای خود را ژرف و به عبارت دیگر علمی جلوه دهند. در گفتههای رمالان و فالگیران و ارسالکنندگان انرژی و درمانگرهای ماورایی دیگر صحبت از «قمر در عقرب» و «قفل کردن بخت» و «نفرین جن نامسلمان» نیست؛ بلکه آنها از «جذب نامناسب انرژی» و «ارتعاش نادرست» و «ارسال انرژی منفی» و «موجودات غیر اورگانیک» برایتان میگویند تا با ترکیبی جدید از واژههای نامأنوس و شبهعلمی شما را مسخ کنند. آنها برای علمی و تخصصی جلوه دادن گفتههایشان از بیگبنگ و بوزونهیگز و کوانتوم و ارتباطش به رویای صادقه میگویند، خمش فضا را به سرعت جبرئیل ربط میدهند و برای هر ادعا از دانشمندان خیالی گواه میآورند. مدعیان عوامفریب امروز انبانی از کلمات قلنبه سلنبه دارند که در هر مبحث دست در انبان کرده و تعدادی کلمه بیرون کشیده و با قطار کردن آنها جملات بیمعنی میسازند با لفاظی و سفسطه نوع جدیدی از شبهعلم را روایت میکنند.
▪️عرفان کسرایی دانشگاه کاسل آلمان نشریه گمانه
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
▪️انرژی و امواج مثبت و منفی! سو استفاده از مفاهمیم آگاهی و مکانیک کوانتومی!
➕ این روزها همه از فیزیک کوانتومی صحبت می کنند. از رمال ها و فالگیرها و شیادان مستند راز و درمانگرهای معنوی و شعور کیهانی گرفته تا سایر مروجان شبه علم و خرافات. کافیست نگاهی به شبکه های اجتماعی و رسانه ها و نشریات زرد بیندازید تا ببینید بسیاری از باورهای شبه علمی معاصر با کلماتی مانند فیزیک کوانتوم الکترومغناطیس؛ فرکانس ؛ انرژی و نظایر آن توضیح داده می شوند. بسیاری از افراد خرافاتی و مروجان شبه علم در صحبت های خود اصرار دارند که بگویند از علم و مفاهیم علمی سر در می آورند. در این بین؛ فیزیک کوانتومی به دلیل نام پرطمطراق و پرطنینی که دارد و همچنین به دلیل پیچیدگی محتوایی اش بیش از هر شاخه دیگر علمی، مورد سوء استفاده مجریان برنامه فریب عمومی و اصحاب شبه علم قرار گرفته است.
➕این گزافه گویی از آنجا ناشی می شود که این افراد نمی خواهد به کهنه پرستی و خرافه باوری متهم شوند. چنین افرادی اغلب به صورت ناشیانه از کلمات و واژگان حیطه علم مانند انرژی و کوانتوم و کوارک و … استفاده می کنند تا عقاید خود را سازگار با علم جا بزنند. فیزیک کوانتومی از هر جهت سوژه جذاب ای برای سوء استعمال مجریان برنامه فریب عمومی است. اجازه بدهید بدون تعارف بگویم. عباراتی نظیر “اسرار کوانتومی موفقیت” یا “اندیشه کوانتومی مولانا” و نظایر آن بی محتوا هستند. نه موفقیت انسان، اسرار کوانتومی دارد و نه اندیشه مولانا ارتباطی به فیزیک کوانتومی دارد.
این دسته از افراد رمال چون هیچ دلیل علمی برای چپاول کردن مردم ندارند سعی میکنند از مفاهیم علمی برای واقعی بودن حرفهای خود استفاده کنند که کمتر کسی از انها اطلاع دارد.
➕این افراد تصور میکنند که فیزیک کوانتومی به دلیل توصیف پدیدههای عجیب جهان، راز آلود و بنابراین تعریف و مفهومی معنوی است. آنها باور دارند که کوانتوم جاییست که اتفاقات ماورایی و معنوی و فراطبیعی رخ میدهد و میتوان برای توصیف یا توجیه هر چیز غریبی به سراغ کوانتوم رفت. غالباً از سوی این افراد ، اصرار عجیبی روی این موضوع وجود دارد که هرچه فیزیک جدید (از کوانتوم گرفته تا نسبیت و نظریه ریسمانها) به آن رسیده، پیشنیان میدانستهاند. تلفیق عرفان و معنویات با مفاهیم علمی، یکی از پرطرفدارترین بازارهای شبهعلم است و در این بین، فیزیک کوانتومی به دلیل ثقیل و پیچیده بودن مفاهیم؛ دستاویز خوبی برای فضلفروشی و اظهار نظرهای به ظاهر عمیق (ولی در باطن توخالی) است.
➕ در ایران نیز کتابهای پرفروش بسیاری در این خصوص نوشته شده و اقبال عمومی به همایشها و سخنرانیهایی با اصطلاحات پرطمطراق و پرطنینی مثل فیزیک کوانتومی، جهانهای موازی و متافیزیک بسیار بالاست. استقبال عوام از این گفتهها (بیخاصیت برای عموم و پر کننده جیب فریبکاران) چنان است که عاقبت به چاپ چرندیات شبهعلمی با عناوینی مغلوط همچون صفر:تولد و مرگ در فیزیک جدید، جهان هولوگرافی، اندیشه کوانتومی مولانا و شعور آب وراز قانون جذب و غیره منجر میشود. درک اشتباهی که از آزمایش دو شکاف یانگ در فیزیک، در خصوص شناخت سرشت موجی یا ذرهای نور وجود دارد به این باور دامن زده که عدهای تصور کنند که ذرات نیز شعور و آگاهی دارند و بنابراین میتوانند هومیوپاتی و یا باورهای عرفانی را با آن تطبیق بدهند. حتی دستاندرکاران برنامههای فریب عمومی، رمالان حرفهای ، فالگیرهای اینترنتی یا کسانی که مدعیاند با وصل شدن به یک مفهوم انتزاعی مثل حلقههای شعور کیهانی میتوان بیماریها را درمان کرد؛ نیز از فیزیک کوانتوم صحبت میکنند تا آموزههای خود را ژرف و به عبارت دیگر علمی جلوه دهند. در گفتههای رمالان و فالگیران و ارسالکنندگان انرژی و درمانگرهای ماورایی دیگر صحبت از «قمر در عقرب» و «قفل کردن بخت» و «نفرین جن نامسلمان» نیست؛ بلکه آنها از «جذب نامناسب انرژی» و «ارتعاش نادرست» و «ارسال انرژی منفی» و «موجودات غیر اورگانیک» برایتان میگویند تا با ترکیبی جدید از واژههای نامأنوس و شبهعلمی شما را مسخ کنند. آنها برای علمی و تخصصی جلوه دادن گفتههایشان از بیگبنگ و بوزونهیگز و کوانتوم و ارتباطش به رویای صادقه میگویند، خمش فضا را به سرعت جبرئیل ربط میدهند و برای هر ادعا از دانشمندان خیالی گواه میآورند. مدعیان عوامفریب امروز انبانی از کلمات قلنبه سلنبه دارند که در هر مبحث دست در انبان کرده و تعدادی کلمه بیرون کشیده و با قطار کردن آنها جملات بیمعنی میسازند با لفاظی و سفسطه نوع جدیدی از شبهعلم را روایت میکنند.
▪️عرفان کسرایی دانشگاه کاسل آلمان نشریه گمانه
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ از جادوگری تا راه رفتن بر روی آتش با Leidenfrost effect
💡 بسیاری از مردم ، راه رفتن مرتاضان با پاهای برهنه روی ذغال گداخته، بدون آن که دچار سوختگی شوند را دلیلی بر وجود نیروهای غریب (یا بعبارتی با تعبیر ناشیانه و مغلوط ، نیروهای متافیزیکی!) می دانند.
💡 عموماً تصور می کنند مرتاضان با پشت سر گذاشتن ریاضت های جسمانی و کسب قدرت های عجیب معنوی، قادر به انجام اعمالی خارق العاده نظیر راه رفتن روی ذغال داغ می شوند.
💡 اما راه رفتن با پاهای برهنه روی ذغال گداخته نه تنها مستلزم بهره مندی از نیروهای ناشناخته معنوی نیست بلکه به سادگی با تشریح یک پدیده فیزیکی کاملاً شناخته شده قابل توجیه است. در این رابطه همه چیز به ظرفیت گرمایی کف پاهای انسان باز میگردد. می دانیم بافت بدن انسان به طورعمده از آب تشکیل شده است، از این رو ظرفیت گرمایی ویژهء نسبتاً زیادی دارد. بنابراین، برای تغییر قابل ملاحظه دمای پا، الزاماً باید مقدار زیادی انرژی از ذغال به کف پا منتقل شود. این پدیده در فیزیک به اثر لیدن فراست Leidenfrost effect مشهور است. اثر لیدن فراست به پدیده ای گفته میشود که به قطره های آب اجازه می دهد روی یک جسم داغ مانند یک ماهیتابه ی داغ به مدت نسبتا طولانی بلغزند بدون آنکه تبخیر شوند.علت این پدیده آن است که ناحیه ای از قطره که در تماس با سطح داغ قرار دارد تبخیر شده و لایه ای از گاز (بخار) به وجود می آید. این لایه مانع از انتقال گرما به بقیه قطره میشود و به قطره امکان می دهد تا برای مدت بیشتری روی سطح داغ باقی بماند زمانی رسانه های خبری ازجادوگری گزارش می دادند که روی ذغال داغ قرمز با فریاد خوشحالی و به طرز اسرارآمیز و نامعقول گام بر می دارد. و ادعا بر این است که (حواسی فراتر از ماده) او را از سوختگی شدید در امان می دارد. در واقع ، فیزیک پاهای او را در هنگام گامهای پیروزمندانه محافظت می کند. به ویژه این واقعیت اهمیت دارد که اگر چه سطح ذغال ها کاملاً داغ است ولی در نهایت شگفتی، انرژی کمی دارند. اگر جادوگر با گامهای متوسط آن را طی کند گامها چنان سریع است که انرژی کمی از ذغال ها به پاها انتقال می یابد. البته راه رفتن آرامتر پذیرش سوختگی است چون تماس طولانی به گرما اجازه می دهد تا از درون ذغال ها به پا رسانده شود. اگر پاها پیش از قدم زدن خیس باشند، مایع می تواند به محافظت آنها کمک کند . برای خیس کردن پاها جادوگر می تواند درست پیش از رسیدن به ذغال های گرم ، روی چمن مرطوب راه برود. به جای آن به دلیل حرارت ذغال ها یا هیجان اجرا، پاها را می توان فقط کمی خیس کرد. لحظه ای که جادوگر روی ذغال هاست، مقداری از حرارت مایع روی پاها را بخارمی کند و حرارت کمتری برای انتقال به گوشت باقی می ماند. افزون بر آن ممکن است نقاط تماسی وجود داشته باشد که مایع لایهء جوش تشکیل دهد که به واسطهء آن محافظت مختصری از ذغالها فراهم می آید.
💡 جرل واکر فیزیکدان مشهور دانشگاه کلیولند دراین خصوص می گوید:
"من در پنج موقعیت روی ذغالهای داغ راه رفته ام. در چهار بار به خاطر ترس زیاد پاهای خود را به اندازه کافی خیس کرده بودم ولی در بار پنجم طوری از ایمنی کار اطمینان یافته بودم که پاهایم خشک بودند. زخمهایی که برداشتم خیلی زیاد و به شدت دردناک بودند و تا چند هفته بهبود نیافتند.
💡شکست من ممکن است ناشی از نبود لایهء جوش روی پاها بوده باشد. اما من یک عامل ایمنی دیگر را نیز فراموش کرده بودم. در روزهای دیگر از نظر احتیاط، کتاب مبانی فیزیک را موقع قدم زدن بعنوان پشتگرمی عقاید خود در فیزیک، محکم به سینه گرفته بودم. افسوس در روزی که به شدت سوختم کتاب را فراموش کرده بودم! واکر می گوید :مدتهاست عقیده دارم که برنامه های اعطای مدرک باید شامل "آتش پیمایی" بعنوان آزمون آخر باشد! رئیس جلسه باید خیلی دورتر از بستری از ذغالهای داغ سرخ بایستد. متقاضی مدرک باید روی ذغالها راه برود. و اگر داوطلب به فیزیک تا حدی معتقد باشد که مطمئن شود پاهایش صدمه ای نمی بیند رئیس جلسه به داوطلب مدرک فارغ التحصیلی بدهد!"
📄 عرفان کسرایی
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
💡 بسیاری از مردم ، راه رفتن مرتاضان با پاهای برهنه روی ذغال گداخته، بدون آن که دچار سوختگی شوند را دلیلی بر وجود نیروهای غریب (یا بعبارتی با تعبیر ناشیانه و مغلوط ، نیروهای متافیزیکی!) می دانند.
💡 عموماً تصور می کنند مرتاضان با پشت سر گذاشتن ریاضت های جسمانی و کسب قدرت های عجیب معنوی، قادر به انجام اعمالی خارق العاده نظیر راه رفتن روی ذغال داغ می شوند.
💡 اما راه رفتن با پاهای برهنه روی ذغال گداخته نه تنها مستلزم بهره مندی از نیروهای ناشناخته معنوی نیست بلکه به سادگی با تشریح یک پدیده فیزیکی کاملاً شناخته شده قابل توجیه است. در این رابطه همه چیز به ظرفیت گرمایی کف پاهای انسان باز میگردد. می دانیم بافت بدن انسان به طورعمده از آب تشکیل شده است، از این رو ظرفیت گرمایی ویژهء نسبتاً زیادی دارد. بنابراین، برای تغییر قابل ملاحظه دمای پا، الزاماً باید مقدار زیادی انرژی از ذغال به کف پا منتقل شود. این پدیده در فیزیک به اثر لیدن فراست Leidenfrost effect مشهور است. اثر لیدن فراست به پدیده ای گفته میشود که به قطره های آب اجازه می دهد روی یک جسم داغ مانند یک ماهیتابه ی داغ به مدت نسبتا طولانی بلغزند بدون آنکه تبخیر شوند.علت این پدیده آن است که ناحیه ای از قطره که در تماس با سطح داغ قرار دارد تبخیر شده و لایه ای از گاز (بخار) به وجود می آید. این لایه مانع از انتقال گرما به بقیه قطره میشود و به قطره امکان می دهد تا برای مدت بیشتری روی سطح داغ باقی بماند زمانی رسانه های خبری ازجادوگری گزارش می دادند که روی ذغال داغ قرمز با فریاد خوشحالی و به طرز اسرارآمیز و نامعقول گام بر می دارد. و ادعا بر این است که (حواسی فراتر از ماده) او را از سوختگی شدید در امان می دارد. در واقع ، فیزیک پاهای او را در هنگام گامهای پیروزمندانه محافظت می کند. به ویژه این واقعیت اهمیت دارد که اگر چه سطح ذغال ها کاملاً داغ است ولی در نهایت شگفتی، انرژی کمی دارند. اگر جادوگر با گامهای متوسط آن را طی کند گامها چنان سریع است که انرژی کمی از ذغال ها به پاها انتقال می یابد. البته راه رفتن آرامتر پذیرش سوختگی است چون تماس طولانی به گرما اجازه می دهد تا از درون ذغال ها به پا رسانده شود. اگر پاها پیش از قدم زدن خیس باشند، مایع می تواند به محافظت آنها کمک کند . برای خیس کردن پاها جادوگر می تواند درست پیش از رسیدن به ذغال های گرم ، روی چمن مرطوب راه برود. به جای آن به دلیل حرارت ذغال ها یا هیجان اجرا، پاها را می توان فقط کمی خیس کرد. لحظه ای که جادوگر روی ذغال هاست، مقداری از حرارت مایع روی پاها را بخارمی کند و حرارت کمتری برای انتقال به گوشت باقی می ماند. افزون بر آن ممکن است نقاط تماسی وجود داشته باشد که مایع لایهء جوش تشکیل دهد که به واسطهء آن محافظت مختصری از ذغالها فراهم می آید.
💡 جرل واکر فیزیکدان مشهور دانشگاه کلیولند دراین خصوص می گوید:
"من در پنج موقعیت روی ذغالهای داغ راه رفته ام. در چهار بار به خاطر ترس زیاد پاهای خود را به اندازه کافی خیس کرده بودم ولی در بار پنجم طوری از ایمنی کار اطمینان یافته بودم که پاهایم خشک بودند. زخمهایی که برداشتم خیلی زیاد و به شدت دردناک بودند و تا چند هفته بهبود نیافتند.
💡شکست من ممکن است ناشی از نبود لایهء جوش روی پاها بوده باشد. اما من یک عامل ایمنی دیگر را نیز فراموش کرده بودم. در روزهای دیگر از نظر احتیاط، کتاب مبانی فیزیک را موقع قدم زدن بعنوان پشتگرمی عقاید خود در فیزیک، محکم به سینه گرفته بودم. افسوس در روزی که به شدت سوختم کتاب را فراموش کرده بودم! واکر می گوید :مدتهاست عقیده دارم که برنامه های اعطای مدرک باید شامل "آتش پیمایی" بعنوان آزمون آخر باشد! رئیس جلسه باید خیلی دورتر از بستری از ذغالهای داغ سرخ بایستد. متقاضی مدرک باید روی ذغالها راه برود. و اگر داوطلب به فیزیک تا حدی معتقد باشد که مطمئن شود پاهایش صدمه ای نمی بیند رئیس جلسه به داوطلب مدرک فارغ التحصیلی بدهد!"
📄 عرفان کسرایی
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چرا بنظر می آید که خرافات کار میکند؟
➕ علت اعتقاد به خرافات ندانستن علل وقوع پدیده هاست. وقتی فردی علل وقوع پدیدهها را نمیداند (چه پدیدههای طبیعی و چه پدیدههای اجتماعی) به نظرش تصادفی و بختکی مینماید.ناگهان باران میآید و ناگهان برف. طوفان و سیل و زلزله و بیماری نیز همگی از ناکجا بر سر انسانها خراب میشوند. قرنها دهقانها با علم به این واقعیت زندگی کردهاند که سرنوشتشان در سال بعد نامعلوم است. یکسال آفت میآید یکسال خشکسالی و یکسال رونق و برکت.
➕ انسان سنتی علاقهای ندارد که در یک جهان کاملاً تصادفی و بختکی زندگی کند و البته چون علل وقوع پدیدهها را هم نمیداند، پس باید برای آن عللی بتراشد.اما در جهان امروزی انسانها علل وقوع بسیاری از پدیدههای طبیعی را میدانند یا دست کم میدانند که توضیح علمی برای آنها وجود دارد حتی اگر خودشان به آن وقوف نداشته باشند. با این حال انواع و اقسام خرافات مانند طالعبینی، فالبینی و کفبینی و راههای درمانی متعدد وجود دارد.
➕ هر جا انسان خود را ناتوان میبیند مانند برخورد با بیماریهای لاعلاج بلافاصله دست به دامن خرافات میشود. بسیاری از مردم حتی به وضوح میگویند که این را از سر ناچاری انجام میدهند یا برای اینکه هر کاری کرده باشند و هر راهی را رفته باشند.با تمام اینها باز کسانی هستند که اصرار دارند برخی از خرافات واقعی به نظر میرسند. برای مثال فرد با خواندن طالعبینی و ویژگیهای فردی که در آن ماه به دنیا آمده است یا اتفاقاتی که آن ماه بر سر وی خواهد آمد با تعجب اذعان میکند که بسیاری از آنها درست بوده است.
➕ مسلماً منطقی نیست که افرادی که در یک ماه یا سال به دنیا میآیند سرنوشت و ویژگیهای شخصیتی یکسان و مشابهی داشته باشند. اما با این حال گاهی خرافات واقعی به نظر میرسند. چرا اینطور است؟ به این دلیل که ما به صورت منطقی و دقیق با مسائل برخورد نمیکنیم. ما خرافات را مورد مطالعه دقیق و آزمایش قرار نمیدهیم بلکه فقط وقتی (ظاهرا) که به وقوع میپیوندند متوجه آنها میشویم. برای مثال وقتی کسی از چیزی تعریف میکند ما معتقدیم که اگر چشمش شور باشد این تعریف بلایی بر سر آن چیز یا فرد خواهد آمد. مسلماً در این خرافه اعتقاد بین سخن و واقعیت خلط شده است و تصور میکند که ارتباط جادویی بین حرف زدن از چیزی و تأثیر گذاردن بر آن چیز وجود دارد. اما جدای این، ما فقط وقتی به این خرافه توجه میکنیم که واقعاً این اتفاق میافتد.
➕ هزاران بار ما از یکدیگر تعریف و تمجید میکنیم و اتفاقی هم برای آن فرد نمیافتد اما وقتی یکبار که از کسی تعریف کردیم و بلایی سر آن فرد آمد ما متوجه این خرافه میشویم و در واقع این خرافه تداعی میشود. مواقعی که پس از تعریف و تمجید هیچ اتفاقی نمیافتد آن را به عنوان دلیلی بر رد این خرافه قلمداد نمیکنیم و حتی اصلاً این خرافه را به یاد نمیآوریم. اما وقتی تمجید با اتفاق بد همراه میشود بلافاصله آن را دلیلی بر صحت خرافه میدانیم.
➕ مشخصاً ما در اینجا کاملاً غیرمنطقی برخورد کردهایم چون فقط براساس تداعی و نه مشاهده عمل کردهایم و همچنین فقط موارد تأیید خرافه را شمردهایم و نه موارد رد آن را. همین اتفاق در مورد طالعبینی میافتد. مشخصاً فرد با خواندن طالع روزانه یا ماهانه خود تصور میکند که بعضی از آنها با وضعیت کنونیاش مطابقت دارد. به این علت که این طالعبینیها از عمد به طوری با ابهام و کنایه نوشته شدهاند تا شما بتوانید از ان تعبیر دلخواه خود را بکنید. در این طالعبینیها میخوانید که همیشه مشکلی است که بزودی باید حلش کنید. کسی هست که باید بزودی چیزی را به او بگوئید. میخواهید تصمیم بزرگی بگیرید اما مردد هستید و غیره.
➕ ما همیشه در حال انجام این کارها هستیم. ما همیشه در حال تصمیم گرفتن صحبت کردن با دیگران و حل مشکلات روزمره هستیم. مشخص است که با خواندن این متون بلافاصله ما یاد مشکلات صحبتها و تصمیمات روزمره خودمان میافتیم و این تصور به ما دست میدهد که گویی متن از وجود مسائل روزمره ما خبر دارد.
📝 (با کمی دخل و تصرف) از امین قضایی
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕ علت اعتقاد به خرافات ندانستن علل وقوع پدیده هاست. وقتی فردی علل وقوع پدیدهها را نمیداند (چه پدیدههای طبیعی و چه پدیدههای اجتماعی) به نظرش تصادفی و بختکی مینماید.ناگهان باران میآید و ناگهان برف. طوفان و سیل و زلزله و بیماری نیز همگی از ناکجا بر سر انسانها خراب میشوند. قرنها دهقانها با علم به این واقعیت زندگی کردهاند که سرنوشتشان در سال بعد نامعلوم است. یکسال آفت میآید یکسال خشکسالی و یکسال رونق و برکت.
➕ انسان سنتی علاقهای ندارد که در یک جهان کاملاً تصادفی و بختکی زندگی کند و البته چون علل وقوع پدیدهها را هم نمیداند، پس باید برای آن عللی بتراشد.اما در جهان امروزی انسانها علل وقوع بسیاری از پدیدههای طبیعی را میدانند یا دست کم میدانند که توضیح علمی برای آنها وجود دارد حتی اگر خودشان به آن وقوف نداشته باشند. با این حال انواع و اقسام خرافات مانند طالعبینی، فالبینی و کفبینی و راههای درمانی متعدد وجود دارد.
➕ هر جا انسان خود را ناتوان میبیند مانند برخورد با بیماریهای لاعلاج بلافاصله دست به دامن خرافات میشود. بسیاری از مردم حتی به وضوح میگویند که این را از سر ناچاری انجام میدهند یا برای اینکه هر کاری کرده باشند و هر راهی را رفته باشند.با تمام اینها باز کسانی هستند که اصرار دارند برخی از خرافات واقعی به نظر میرسند. برای مثال فرد با خواندن طالعبینی و ویژگیهای فردی که در آن ماه به دنیا آمده است یا اتفاقاتی که آن ماه بر سر وی خواهد آمد با تعجب اذعان میکند که بسیاری از آنها درست بوده است.
➕ مسلماً منطقی نیست که افرادی که در یک ماه یا سال به دنیا میآیند سرنوشت و ویژگیهای شخصیتی یکسان و مشابهی داشته باشند. اما با این حال گاهی خرافات واقعی به نظر میرسند. چرا اینطور است؟ به این دلیل که ما به صورت منطقی و دقیق با مسائل برخورد نمیکنیم. ما خرافات را مورد مطالعه دقیق و آزمایش قرار نمیدهیم بلکه فقط وقتی (ظاهرا) که به وقوع میپیوندند متوجه آنها میشویم. برای مثال وقتی کسی از چیزی تعریف میکند ما معتقدیم که اگر چشمش شور باشد این تعریف بلایی بر سر آن چیز یا فرد خواهد آمد. مسلماً در این خرافه اعتقاد بین سخن و واقعیت خلط شده است و تصور میکند که ارتباط جادویی بین حرف زدن از چیزی و تأثیر گذاردن بر آن چیز وجود دارد. اما جدای این، ما فقط وقتی به این خرافه توجه میکنیم که واقعاً این اتفاق میافتد.
➕ هزاران بار ما از یکدیگر تعریف و تمجید میکنیم و اتفاقی هم برای آن فرد نمیافتد اما وقتی یکبار که از کسی تعریف کردیم و بلایی سر آن فرد آمد ما متوجه این خرافه میشویم و در واقع این خرافه تداعی میشود. مواقعی که پس از تعریف و تمجید هیچ اتفاقی نمیافتد آن را به عنوان دلیلی بر رد این خرافه قلمداد نمیکنیم و حتی اصلاً این خرافه را به یاد نمیآوریم. اما وقتی تمجید با اتفاق بد همراه میشود بلافاصله آن را دلیلی بر صحت خرافه میدانیم.
➕ مشخصاً ما در اینجا کاملاً غیرمنطقی برخورد کردهایم چون فقط براساس تداعی و نه مشاهده عمل کردهایم و همچنین فقط موارد تأیید خرافه را شمردهایم و نه موارد رد آن را. همین اتفاق در مورد طالعبینی میافتد. مشخصاً فرد با خواندن طالع روزانه یا ماهانه خود تصور میکند که بعضی از آنها با وضعیت کنونیاش مطابقت دارد. به این علت که این طالعبینیها از عمد به طوری با ابهام و کنایه نوشته شدهاند تا شما بتوانید از ان تعبیر دلخواه خود را بکنید. در این طالعبینیها میخوانید که همیشه مشکلی است که بزودی باید حلش کنید. کسی هست که باید بزودی چیزی را به او بگوئید. میخواهید تصمیم بزرگی بگیرید اما مردد هستید و غیره.
➕ ما همیشه در حال انجام این کارها هستیم. ما همیشه در حال تصمیم گرفتن صحبت کردن با دیگران و حل مشکلات روزمره هستیم. مشخص است که با خواندن این متون بلافاصله ما یاد مشکلات صحبتها و تصمیمات روزمره خودمان میافتیم و این تصور به ما دست میدهد که گویی متن از وجود مسائل روزمره ما خبر دارد.
📝 (با کمی دخل و تصرف) از امین قضایی
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ لال باشیم، کور باشیم، کر باشیم و لیکن خر نباشیم....!
✖️ رائفی پور: حضرت عیسی درون کرمچاله هست و از زمان عروجش تا امروز ۱ ساعت از عمرش گذشته!
#خرافات
#پدرسوخته_بازی
#تزویر
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
✖️ رائفی پور: حضرت عیسی درون کرمچاله هست و از زمان عروجش تا امروز ۱ ساعت از عمرش گذشته!
#خرافات
#پدرسوخته_بازی
#تزویر
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چرا از “فیزیک کوانتومی” سو استفاده می شود؟!
➕ این روزها همه از فیزیک کوانتومی صحبت می کنند.از رمال ها و فالگیرها و شیادان مستند راز و درمانگرهای معنوی و شعور کیهانی گرفته تا سایر مروجان شبه علم و خرافات. کافیست نگاهی به شبکه های اجتماعی و رسانه ها و نشریات زرد بیندازید تا ببینید بسیاری از باورهای شبه علمی معاصر با کلماتی مانند فیزیک کوانتوم الکترومغناطیس؛ فرکانس ؛ انرژی و نظایر آن توضیح داده می شوند.
➕بسیاری از افراد خرافاتی و مروجان شبه علم در صحبت های خود اصرار دارند که بگویند از علم و مفاهیم علمی سر در می آورند. در این بین؛ فیزیک کوانتومی به دلیل نام پرطمطراق و پرطنینی که دارد و همچنین به دلیل پیچیدگی محتوایی اش بیش از هر شاخه دیگر علمی، مورد سوء استفاده مجریان برنامه فریب عمومی و اصحاب شبه علم قرار گرفته است.
➕این گزافه گویی از آنجا ناشی می شود که این افراد نمی خواهد به کهنه پرستی و خرافه باوری متهم شوند.چنین افرادی اغلب به صورت ناشیانه از کلمات و واژگان حیطه علم مانند انرژی و کوانتوم و کوارک و … استفاده می کنند تا عقاید خود را سازگار با علم جا بزنند. فیزیک کوانتومی از هر جهت سوژه جذابی برای سوء استعمال مجریان برنامه فریب عمومی است.اجازه بدهید بدون تعارف بگویم. عباراتی نظیر “اسرار کوانتومی موفقیت” یا “اندیشه کوانتومی مولانا” و “روانشناسی کوانتومی“ و نظایر آن بی محتوا هستند. نه موفقیت انسان، اسرار کوانتومی دارد و نه اندیشه مولانا ارتباطی به فیزیک کوانتومی دارد.
➕ کوانتومی بودن یک چیز در حقیقت یک آپشن برای آن مفهوم محسوب نمیشود و من متوجه نمی شوم اساسا چه اصراری هست که هر چیزی کوانتومی باشد و چرا هواخواهان شبه علم و خرافات این همه تلاش می کنند که از کیسهء فیزیک خرج کنند؟چه بخواهند چه نخواهند، چه خوششان بیاید و چه بدشان بیاید؛ نه هاله و چاکرا توسط روش علمی تایید می شود و نه شعور کیهانی و قانون جذب. کلماتی مانند، انرژی مثبت و انرژی منفی٬ بی پایه و بی معنا هستند و درمانگرهای انرژی درمانی؛ ذهن خوان ها و کسانی که از روی زمین بلند می شوند ؛ میخ می خورند و سیخ در حلق خود فرو می کنند یا پرواز می کنند؛ آنهایی که فال قهوه یا فال تاروتی می گیرند که درست از آب در می آیند جز شیادی و حقه و نیرنگ؛ هنری ندارند.
➕ «اگر کسی بگوید فیزیک کوانتوم را فهمیده، پس چیزی نفهمیده است.»
–نیلز بور– از بنیانگذران فیزیک کوانتوم
در خلال بسیاری از گفتگوهایم با هواخواهان شبه علم و چاکرادرمانی؛ غالبا از آنها میپرسم که چرا برای توضیح و تفسیر ایده و ادعای خود دست به دامان کلماتی میشوند که معنای صحیح آنها را نمیدانند.
آیا ایده و ادعای شبه علمی آنها کمبودی دارد که بایستی آن را با وام گرفتن کلمات و اصطلاحات علمی جبران کرد؟اغلب این افراد حتی بدون داشتن درک پایه ای از ساده ترین مفاهیم و تعاریف فیزیک دبیرستان؛ تلاش می کنند که لابلای صحبت هایشان از کلماتی مانند کوانتوم؛ فوتون؛ پوزیترون؛ الکترون و … استفاده کنند. غافل از آنکه ادعای آنها با به کار بردن یک تعداد اصطلاح و کلمات علمی؛ علمی نمی شود و همچنان در دایره خرافات و شبه علم باقی می ماند.
➕ استقبال عمومی از هر تعبیری که یک پیشوند یا پسوند٬ کوانتوم٬ به آن چسبانده شده باشد چنان مبتذل و لوث شده است که می توان هر جا رد پایی از آن یافت. مثلا در ماجرای آلن سوکال (Alan Sokal) که به #نیرنگ_سوکال یا ماجرای سوکال Sokal affair یا Sokal hoax مشهور است باز هم یک سوی داستان؛ بحث سوء استعمال از مفاهیم و اسم فیزیک کوانتومی است. آلن ﷼سوکال برای شماره ۴۶ و ۴۷ بهار و تابستان ۱۹۹۶ یک نشریه مطالعات فرهنگی آمریکا به نام Social Text تعمدا یک مقاله مهمل و بی سر و ته با عنوان پرطمطراق٬ تخطی از حدود؛ به سوی تاویلی متحول کننده از گرانش کوانتومی٬ ارسال کرد. در نهایت تعجب مقاله اش در نشریه پذیرفته و در صفحات ۲۱۷ تا ۲۵۲ منتشر شد. در این مقاله آسمان و ریسمان به هم بافته می شود و آلن سوکال از کلمات و واژگان درهم و مغشوش استفاده می کند. کلماتی مثل علم پسا کوانتومی را به دیالکتیک گرایی ربط میدهد، هرمنوتیک نسبیت عام کلاسیک را با توپولوژی دیفرانسیلی مخلوط می کند و از دل این معجون ؛ نتایج مغالطه آلود و بی سر و تهی هم می گیرد. او بعد از انتشار این مقاله، نقشه خود را بر ملا کرد تا نشان دهد که چگونه فضاهای ادبی و روشنفکری تحت تاثیر زرق و برق ادعاهای توخالی قرار میگیرند.ادعاهای پوچی که با روکش کلمات علم مدرن پوشانده شده اند و طنین شان مخاطب ناآگاه را مرعوب میکند.
▪️عرفان کسرایی
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕ این روزها همه از فیزیک کوانتومی صحبت می کنند.از رمال ها و فالگیرها و شیادان مستند راز و درمانگرهای معنوی و شعور کیهانی گرفته تا سایر مروجان شبه علم و خرافات. کافیست نگاهی به شبکه های اجتماعی و رسانه ها و نشریات زرد بیندازید تا ببینید بسیاری از باورهای شبه علمی معاصر با کلماتی مانند فیزیک کوانتوم الکترومغناطیس؛ فرکانس ؛ انرژی و نظایر آن توضیح داده می شوند.
➕بسیاری از افراد خرافاتی و مروجان شبه علم در صحبت های خود اصرار دارند که بگویند از علم و مفاهیم علمی سر در می آورند. در این بین؛ فیزیک کوانتومی به دلیل نام پرطمطراق و پرطنینی که دارد و همچنین به دلیل پیچیدگی محتوایی اش بیش از هر شاخه دیگر علمی، مورد سوء استفاده مجریان برنامه فریب عمومی و اصحاب شبه علم قرار گرفته است.
➕این گزافه گویی از آنجا ناشی می شود که این افراد نمی خواهد به کهنه پرستی و خرافه باوری متهم شوند.چنین افرادی اغلب به صورت ناشیانه از کلمات و واژگان حیطه علم مانند انرژی و کوانتوم و کوارک و … استفاده می کنند تا عقاید خود را سازگار با علم جا بزنند. فیزیک کوانتومی از هر جهت سوژه جذابی برای سوء استعمال مجریان برنامه فریب عمومی است.اجازه بدهید بدون تعارف بگویم. عباراتی نظیر “اسرار کوانتومی موفقیت” یا “اندیشه کوانتومی مولانا” و “روانشناسی کوانتومی“ و نظایر آن بی محتوا هستند. نه موفقیت انسان، اسرار کوانتومی دارد و نه اندیشه مولانا ارتباطی به فیزیک کوانتومی دارد.
➕ کوانتومی بودن یک چیز در حقیقت یک آپشن برای آن مفهوم محسوب نمیشود و من متوجه نمی شوم اساسا چه اصراری هست که هر چیزی کوانتومی باشد و چرا هواخواهان شبه علم و خرافات این همه تلاش می کنند که از کیسهء فیزیک خرج کنند؟چه بخواهند چه نخواهند، چه خوششان بیاید و چه بدشان بیاید؛ نه هاله و چاکرا توسط روش علمی تایید می شود و نه شعور کیهانی و قانون جذب. کلماتی مانند، انرژی مثبت و انرژی منفی٬ بی پایه و بی معنا هستند و درمانگرهای انرژی درمانی؛ ذهن خوان ها و کسانی که از روی زمین بلند می شوند ؛ میخ می خورند و سیخ در حلق خود فرو می کنند یا پرواز می کنند؛ آنهایی که فال قهوه یا فال تاروتی می گیرند که درست از آب در می آیند جز شیادی و حقه و نیرنگ؛ هنری ندارند.
➕ «اگر کسی بگوید فیزیک کوانتوم را فهمیده، پس چیزی نفهمیده است.»
–نیلز بور– از بنیانگذران فیزیک کوانتوم
در خلال بسیاری از گفتگوهایم با هواخواهان شبه علم و چاکرادرمانی؛ غالبا از آنها میپرسم که چرا برای توضیح و تفسیر ایده و ادعای خود دست به دامان کلماتی میشوند که معنای صحیح آنها را نمیدانند.
آیا ایده و ادعای شبه علمی آنها کمبودی دارد که بایستی آن را با وام گرفتن کلمات و اصطلاحات علمی جبران کرد؟اغلب این افراد حتی بدون داشتن درک پایه ای از ساده ترین مفاهیم و تعاریف فیزیک دبیرستان؛ تلاش می کنند که لابلای صحبت هایشان از کلماتی مانند کوانتوم؛ فوتون؛ پوزیترون؛ الکترون و … استفاده کنند. غافل از آنکه ادعای آنها با به کار بردن یک تعداد اصطلاح و کلمات علمی؛ علمی نمی شود و همچنان در دایره خرافات و شبه علم باقی می ماند.
➕ استقبال عمومی از هر تعبیری که یک پیشوند یا پسوند٬ کوانتوم٬ به آن چسبانده شده باشد چنان مبتذل و لوث شده است که می توان هر جا رد پایی از آن یافت. مثلا در ماجرای آلن سوکال (Alan Sokal) که به #نیرنگ_سوکال یا ماجرای سوکال Sokal affair یا Sokal hoax مشهور است باز هم یک سوی داستان؛ بحث سوء استعمال از مفاهیم و اسم فیزیک کوانتومی است. آلن ﷼سوکال برای شماره ۴۶ و ۴۷ بهار و تابستان ۱۹۹۶ یک نشریه مطالعات فرهنگی آمریکا به نام Social Text تعمدا یک مقاله مهمل و بی سر و ته با عنوان پرطمطراق٬ تخطی از حدود؛ به سوی تاویلی متحول کننده از گرانش کوانتومی٬ ارسال کرد. در نهایت تعجب مقاله اش در نشریه پذیرفته و در صفحات ۲۱۷ تا ۲۵۲ منتشر شد. در این مقاله آسمان و ریسمان به هم بافته می شود و آلن سوکال از کلمات و واژگان درهم و مغشوش استفاده می کند. کلماتی مثل علم پسا کوانتومی را به دیالکتیک گرایی ربط میدهد، هرمنوتیک نسبیت عام کلاسیک را با توپولوژی دیفرانسیلی مخلوط می کند و از دل این معجون ؛ نتایج مغالطه آلود و بی سر و تهی هم می گیرد. او بعد از انتشار این مقاله، نقشه خود را بر ملا کرد تا نشان دهد که چگونه فضاهای ادبی و روشنفکری تحت تاثیر زرق و برق ادعاهای توخالی قرار میگیرند.ادعاهای پوچی که با روکش کلمات علم مدرن پوشانده شده اند و طنین شان مخاطب ناآگاه را مرعوب میکند.
▪️عرفان کسرایی
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Forwarded from لولی وش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ اثر بارنوم فورر Forer effect
▪️عامل تقویت اعتقاد به فال بینی ها
▪️دکتر آذرخش مکری
#پادکست
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
▪️عامل تقویت اعتقاد به فال بینی ها
▪️دکتر آذرخش مکری
#پادکست
#فلسفه_علم
#خرافات
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی