📍 اختصاصی #تفکر_جانبی
✍️ دلیل رکود بورس، نبود نقدینگی یا پنهان کردن حقیقت؟!
🔴 تا قبل از آنکه حکومت مردم را به مسلخ بورس بکشاند و در کمال وقاحت، همه را از دم سلاخی کند و زندگی خیلیها را به آتش بکشد، بورس محرکهای همیشگی خودش را داشت و متناسب با تورم و میزان انتظارات تورمی رشد میکرد و کاری هم به انگارههای مضحک و فریبندهای چون حمایتِ حکومت نداشت. در آن دوره، سهمهای کوچک با سهام شناور کمتعداد بهطبع تحرک و نوسان دورهای بیشتری داشتند و سهمهای بزرگ هم آهسته و پیوسته با طمانینه به راه خود ادامه میدادند و در نهایت بازده معقول و متناسب خود را داشتند. بازار هم البته در این میان انتظار نداشت سهمهای بزرگ و شاخصساز با سهام شناور سنگین و پرتعداد، نوسان مثبت یا منفی بزرگی در بازههای کوچک زمانی از خود نشان بدهند. اما بعد از دخالت مستقیم حکومت در بورس و فراخوان مردم به این دام بزرگ برای تامین کسری بودجه دولت و پر کردن جیب نهادهای حکومتیِ غیرپاسخگو و صدالبته کارگزاریها، سهمهای بزرگ و شاخصساز هم عندالاقتضا در اثر تبلیغات حکومتی نوسانهای بزرگ و مثبتی دادند تا نقدینگی بزرگ مردم تازهوارد را جذب خود و در واقع جذب کیسههای دوختهی حکومت و اشخاص و نهادهای حکومتی کنند. ۳ ماه صف خرید شدن سهمهای بزرگ و زیاندهی چون #خودرو، #خساپا، #خپارس، #خکرمان، #وتجارت، #وبصادر، #دی، #وآیند، #وپاس و ...، که همگی زیانهای انباشتهی سنگین داشتند، امر را بر خیل تازهواردان نگونبخت و البته بیتقصیر مشتبه کرد و خط بطلانی بر هرچه #تحلیل_بنیادی کشید. آنقدر که خیلیها نمیدانستند اصلا چرا قیمت این سهمها بالا میرود و چرا باید به آنها سود بدهد. از سوی دیگر و در نقطهی مقابل بودند افراد سودجو و سفتهبازی که با همدستیِ حقوقیِ برخی سهام کوچک زیانده، ورشکسته و بیارزش، و پروژه کردن آن سهام، بخش دیگری از فاجعهی بورس و به اغما رفتن تحلیل را رقم زدند. و خلاصه شد آنچه نباید میشد. یعنی درگرفتن یک جنگ رسانهایِ توخالیِ حیدری-نعمتی، که با عنوان کلی «سهام دولت، سهام ملت» شکل گرفت و حقیقت بورس را قربانی مصالح حکومت و عدهای آدم فرصتطلب کرد. در این بین سهمهای کوچک و متوسط سودآور با بنیاد مستحکم و مفروضات بنیادی قوی متاسفانه به حاشیه رفتند و مغلوب این نزاع ساختگی شدند. آنقدر که وقتی هم که پردهها افتاد و دست حکومت و دو دولت دوازدهم و سیزدهم رو شد، کمتر کسی حاضر شد از مواضع پیشین خود کوتاه بیاید و حقیقت را به مردم بگوید و از این سهمها به ارزندگی یاد کند. سهمهایی که کمتعداد هم نیستند الان و میتوانند با جذب نقدینگیهای سرگردان، بدون کمترین ریسکی، بازدهی معقول داشته باشند و محرک اصلی رشد بورس در این شرایط رکود شوند. جالب اینکه بسیاری از کانالهای مزدور مثل #بتاسهم (وابسته به کارگزاری آگاه) و رسانههای تلگرامی همنوا و همدست آن، که خیل مخاطبان خود را در یورش سال گذشتهی مردم به بورس شکار کردهاند و ادعای نگاه تحلیلی دارند، با نیت نوسانگیریهای بزرگ همچنان فقط روی سهام بزرگ و شاخصساز (مثل پتروشیمیها و پالایشیها) و بعضاً سهام بزرگ زیانده (مثل اغلب سهام بانکی و خودرویی) متمرکز هستند و تا آن سهمهای دلخواهشان مثبت نباشد، مصداق آن مَثَل معروف «دیگی که برای من نجوشد ...» بازار را مثبت نمیبینند و حرفی از سهام ارزندهی مورد بحث به میان نمیآورند و هر روز هم بیش از پیش در کوس ناامیدی سهامداران خرد میدمند. این رفتار اخیر به نظر دام دیگری است که این نارسانههای وابسته به کارگزاریها و صندوقها و بازارگردانها تدارک دیدهاند و سعی در القای آن به بازار دارند. دامی که با برخورداری از اندکی دانش تحلیلی میتوان از بند آن رست. و اما، بدونشک با راه افتادن این سهمهای ارزندهی مورد بحث و درخشش آنها در بازار، حس مثبت سرمایهگذاری دوباره به بورس بازخواهد گشت و به کل بازار سرمایه سرایت خواهد کرد.
@tafakorjanbi1398
✍️ دلیل رکود بورس، نبود نقدینگی یا پنهان کردن حقیقت؟!
🔴 تا قبل از آنکه حکومت مردم را به مسلخ بورس بکشاند و در کمال وقاحت، همه را از دم سلاخی کند و زندگی خیلیها را به آتش بکشد، بورس محرکهای همیشگی خودش را داشت و متناسب با تورم و میزان انتظارات تورمی رشد میکرد و کاری هم به انگارههای مضحک و فریبندهای چون حمایتِ حکومت نداشت. در آن دوره، سهمهای کوچک با سهام شناور کمتعداد بهطبع تحرک و نوسان دورهای بیشتری داشتند و سهمهای بزرگ هم آهسته و پیوسته با طمانینه به راه خود ادامه میدادند و در نهایت بازده معقول و متناسب خود را داشتند. بازار هم البته در این میان انتظار نداشت سهمهای بزرگ و شاخصساز با سهام شناور سنگین و پرتعداد، نوسان مثبت یا منفی بزرگی در بازههای کوچک زمانی از خود نشان بدهند. اما بعد از دخالت مستقیم حکومت در بورس و فراخوان مردم به این دام بزرگ برای تامین کسری بودجه دولت و پر کردن جیب نهادهای حکومتیِ غیرپاسخگو و صدالبته کارگزاریها، سهمهای بزرگ و شاخصساز هم عندالاقتضا در اثر تبلیغات حکومتی نوسانهای بزرگ و مثبتی دادند تا نقدینگی بزرگ مردم تازهوارد را جذب خود و در واقع جذب کیسههای دوختهی حکومت و اشخاص و نهادهای حکومتی کنند. ۳ ماه صف خرید شدن سهمهای بزرگ و زیاندهی چون #خودرو، #خساپا، #خپارس، #خکرمان، #وتجارت، #وبصادر، #دی، #وآیند، #وپاس و ...، که همگی زیانهای انباشتهی سنگین داشتند، امر را بر خیل تازهواردان نگونبخت و البته بیتقصیر مشتبه کرد و خط بطلانی بر هرچه #تحلیل_بنیادی کشید. آنقدر که خیلیها نمیدانستند اصلا چرا قیمت این سهمها بالا میرود و چرا باید به آنها سود بدهد. از سوی دیگر و در نقطهی مقابل بودند افراد سودجو و سفتهبازی که با همدستیِ حقوقیِ برخی سهام کوچک زیانده، ورشکسته و بیارزش، و پروژه کردن آن سهام، بخش دیگری از فاجعهی بورس و به اغما رفتن تحلیل را رقم زدند. و خلاصه شد آنچه نباید میشد. یعنی درگرفتن یک جنگ رسانهایِ توخالیِ حیدری-نعمتی، که با عنوان کلی «سهام دولت، سهام ملت» شکل گرفت و حقیقت بورس را قربانی مصالح حکومت و عدهای آدم فرصتطلب کرد. در این بین سهمهای کوچک و متوسط سودآور با بنیاد مستحکم و مفروضات بنیادی قوی متاسفانه به حاشیه رفتند و مغلوب این نزاع ساختگی شدند. آنقدر که وقتی هم که پردهها افتاد و دست حکومت و دو دولت دوازدهم و سیزدهم رو شد، کمتر کسی حاضر شد از مواضع پیشین خود کوتاه بیاید و حقیقت را به مردم بگوید و از این سهمها به ارزندگی یاد کند. سهمهایی که کمتعداد هم نیستند الان و میتوانند با جذب نقدینگیهای سرگردان، بدون کمترین ریسکی، بازدهی معقول داشته باشند و محرک اصلی رشد بورس در این شرایط رکود شوند. جالب اینکه بسیاری از کانالهای مزدور مثل #بتاسهم (وابسته به کارگزاری آگاه) و رسانههای تلگرامی همنوا و همدست آن، که خیل مخاطبان خود را در یورش سال گذشتهی مردم به بورس شکار کردهاند و ادعای نگاه تحلیلی دارند، با نیت نوسانگیریهای بزرگ همچنان فقط روی سهام بزرگ و شاخصساز (مثل پتروشیمیها و پالایشیها) و بعضاً سهام بزرگ زیانده (مثل اغلب سهام بانکی و خودرویی) متمرکز هستند و تا آن سهمهای دلخواهشان مثبت نباشد، مصداق آن مَثَل معروف «دیگی که برای من نجوشد ...» بازار را مثبت نمیبینند و حرفی از سهام ارزندهی مورد بحث به میان نمیآورند و هر روز هم بیش از پیش در کوس ناامیدی سهامداران خرد میدمند. این رفتار اخیر به نظر دام دیگری است که این نارسانههای وابسته به کارگزاریها و صندوقها و بازارگردانها تدارک دیدهاند و سعی در القای آن به بازار دارند. دامی که با برخورداری از اندکی دانش تحلیلی میتوان از بند آن رست. و اما، بدونشک با راه افتادن این سهمهای ارزندهی مورد بحث و درخشش آنها در بازار، حس مثبت سرمایهگذاری دوباره به بورس بازخواهد گشت و به کل بازار سرمایه سرایت خواهد کرد.
@tafakorjanbi1398