💥#پيامبر_اسلام: به مخالفين فحاشى بسيار كنيد
#قسمت_اول
در احاديثي كه در ذيل آورده ام اذعان شده است كه #پيامبر_اسلام به مخالفينش فحاشى ميكرده و بر فحاشى به مخالفين نيز سفارش كرده است.
١) #روايت_اول از علماى اهل سنت
متن عربى: عن عَائِشَةَ قالت : دخل على رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم رَجُلَانِ فَكَلَّمَاهُ بِشَيْءٍ لَا أَدْرِي ما هو فَأَغْضَبَاهُ فَلَعَنَهُمَا وَسَبَّهُمَا فلما خَرَجَا قلت يا رَسُولَ اللَّهِ من أَصَابَ من الْخَيْرِ شيئا ما أَصَابَهُ هَذَانِ قال وما ذَاكِ قالت قلت لَعَنْتَهُمَا وَسَبَبْتَهُمَا قال أَوَ ما عَلِمْتِ ما شَارَطْتُ عليه رَبِّي قلت اللهم إنما أنا بَشَرٌ فَأَيُّ الْمُسْلِمِينَ لَعَنْتُهُ أو سَبَبْتُهُ فَاجْعَلْهُ له زَكَاةً وَأَجْرًا.
.
#ترجمه:
از عائشه نقل شده است كه دو مرد بر رسول الله وارد شدند، با رسول الله صحبتهاىی كردند كه من متوجه نشدم چه گفتند؛ پس رسول الله خشمگين شد و آنها دو را لعن كرد و فحش داد !
وقتى آن دو نفر خارج شدند، گفتم:
اى رسول الله به هر كس خيرى برسد، به اين دو نفر نخواهد رسيد، آن حضرت گفت : چرا . عائشه مىگويد: گفتم: شما آن دو را لعن كردى و فحش دادي، گفت : مگر نمىدانى كه من با پروردگارم شرط كردهام كه بارخدايا، من بشر هستم، هرگاه شخصى از مسلمانان را لعن كردم يا فحش دادم، تو او را برايش زكات و پاداش قرار بده.!
#منبع: ابوالحسين مسلم بن الحجاج، صحيح مسلم، ج ١، ص ٢٠٠، حديث ٢٠٠٦
٢) #روايت_دوم از كتاب شيعيان
متن عربى: عن ابی عبدالله قال: قال رسول الله اذا رایتم اهل الریب و البدع من بعدی فاظهروا البرائة منهم و اکثروا من سبّهم و القول فیهم و الوقیعة و با هتوهم کیلا یطمعوا فی الفساد فی الاسلام و یحذرهم الناس و لا یتعلموا من بدعهم یکتب الله لکم بذلک الحسنات و یرفع لکم به الدرجات فی الآخره.
ترجمه: از امام صادق روایت شده است که گفت: رسول الله گفت: پس از من هنگامی که اهل شک و بدعت را دیدید بیزاری خود را از آنها اشکار کنید و دشنام بسیار به آنها دهید!!
و درباره ی آنان بدگویی کنید و به ایشان بهتان بزنید تا نتوانند به فساد در اسلام طمع بندند و در نتیجه مردم از آنان دوری گزینند و بدعت های ایشان را نیاموزند (که اگر چنین کنید) خداوند برای شما در برابر این کار, نیکی ها نویسد و درجات شما را در آخرت بالا برد
#منبع : اصول کافی ، ج ٢ ، ص ٣٧٥
ادامه دارد ...
#قسمت_اول
در احاديثي كه در ذيل آورده ام اذعان شده است كه #پيامبر_اسلام به مخالفينش فحاشى ميكرده و بر فحاشى به مخالفين نيز سفارش كرده است.
١) #روايت_اول از علماى اهل سنت
متن عربى: عن عَائِشَةَ قالت : دخل على رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم رَجُلَانِ فَكَلَّمَاهُ بِشَيْءٍ لَا أَدْرِي ما هو فَأَغْضَبَاهُ فَلَعَنَهُمَا وَسَبَّهُمَا فلما خَرَجَا قلت يا رَسُولَ اللَّهِ من أَصَابَ من الْخَيْرِ شيئا ما أَصَابَهُ هَذَانِ قال وما ذَاكِ قالت قلت لَعَنْتَهُمَا وَسَبَبْتَهُمَا قال أَوَ ما عَلِمْتِ ما شَارَطْتُ عليه رَبِّي قلت اللهم إنما أنا بَشَرٌ فَأَيُّ الْمُسْلِمِينَ لَعَنْتُهُ أو سَبَبْتُهُ فَاجْعَلْهُ له زَكَاةً وَأَجْرًا.
.
#ترجمه:
از عائشه نقل شده است كه دو مرد بر رسول الله وارد شدند، با رسول الله صحبتهاىی كردند كه من متوجه نشدم چه گفتند؛ پس رسول الله خشمگين شد و آنها دو را لعن كرد و فحش داد !
وقتى آن دو نفر خارج شدند، گفتم:
اى رسول الله به هر كس خيرى برسد، به اين دو نفر نخواهد رسيد، آن حضرت گفت : چرا . عائشه مىگويد: گفتم: شما آن دو را لعن كردى و فحش دادي، گفت : مگر نمىدانى كه من با پروردگارم شرط كردهام كه بارخدايا، من بشر هستم، هرگاه شخصى از مسلمانان را لعن كردم يا فحش دادم، تو او را برايش زكات و پاداش قرار بده.!
#منبع: ابوالحسين مسلم بن الحجاج، صحيح مسلم، ج ١، ص ٢٠٠، حديث ٢٠٠٦
٢) #روايت_دوم از كتاب شيعيان
متن عربى: عن ابی عبدالله قال: قال رسول الله اذا رایتم اهل الریب و البدع من بعدی فاظهروا البرائة منهم و اکثروا من سبّهم و القول فیهم و الوقیعة و با هتوهم کیلا یطمعوا فی الفساد فی الاسلام و یحذرهم الناس و لا یتعلموا من بدعهم یکتب الله لکم بذلک الحسنات و یرفع لکم به الدرجات فی الآخره.
ترجمه: از امام صادق روایت شده است که گفت: رسول الله گفت: پس از من هنگامی که اهل شک و بدعت را دیدید بیزاری خود را از آنها اشکار کنید و دشنام بسیار به آنها دهید!!
و درباره ی آنان بدگویی کنید و به ایشان بهتان بزنید تا نتوانند به فساد در اسلام طمع بندند و در نتیجه مردم از آنان دوری گزینند و بدعت های ایشان را نیاموزند (که اگر چنین کنید) خداوند برای شما در برابر این کار, نیکی ها نویسد و درجات شما را در آخرت بالا برد
#منبع : اصول کافی ، ج ٢ ، ص ٣٧٥
ادامه دارد ...
حرف زدن #پيامبر_اسلام با الاغ
در ميان #احاديث و روايات موجود در كتابهاى #علماى_مسلمان، احاديثى وجود دارند كه هر عاقلى با خواندن آنها به مضحك بودن و احمقانه بودن تفكرات روحانيون مسلمانان و نويسندگان اين كتابها پى ميبرد.
برخى ازين احاديث گاهاً از سوى روشنفكران مسلمان و يا #نوعمامه_هاى_حوزوى، بشدت تكذيب و يا تحريف شده و يا اصلا براى مردم نقل نميشوند و حتى ناقلان اين احاديث را به هزاران اتهام واهى متهم ميكنند.
يكى ازين احاديث، حديث بسيار معروفى است كه در معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى كتاب اصول كافى نقل شده است.
#متن_عربى:
وَرُوِيَ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام قَالَ: إِنَّ ذَلِكَ الْحِمَارَ [الْحِمَارِ عُفَيْر] كَلَّمَ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله فَقَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي إِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ أَنَّهُ كَانَ مَعَ نُوحٍ فِي السَّفِينَةِ فَقَامَ إِلَيْهِ نُوحٌ فَمَسَحَ عَلَى كَفَلِهِ ثُمَّ قَالَ: يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ هَذَا الْحِمَارِ حِمَارٌ يَرْكَبُهُ سَيِّدُ النَّبِيِّينَ وَ خَاتَمُهُمْ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنِي ذَلِكَ الْحِمَار
#ترجمه :
روایت شده که #علی گفت : که آن خر با رسول الله به سخن در آمد و گفت: پدر و مادرم فدایت شود ، همانا پدرم از پدرش و او از جدش و او از پدرش برای من حدیث آورد که پدر جد ما با نوح در کشتی همراه بود و نوح برخاسته دستی به کفل او کشید و گفت : از پشت این #خر، خری در آید که سرور پیامبران و آخرین ایشان بر آن سوار شد ، پس الله را سپاس که مرا همان خر قرار داده است
#منبع : الأصول من الكافي، ج ١ ، ص ٢٣٧ ، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية
جداى از اينكه آيا يك #الاغ ميتواند با انسان حرف بزند يا خير و اصولا با چه زبانى حرف ميزنند و بازهم اينكه الاغ مانند انسانها حرف زده يا #پيامبر_اسلام با صداى الاغ با او حرف زده، جالب ترين نكته اينجاست كه در اين مكالمه #الاغ به #محمد ميگويد: پدر و مادرم به فدايت !!!!!!!!
اين را حتى اگر به #ساكنين_كرات_ديگر كه گه گاهى به مدار زمين مى آيند بگوييد هم از خنده دل درد ميگيرند چه به رسد به انسان عاقل امروزى.
در حين جستجو براى يافتن اسناد اين روايت بودم كه چشمم به سئوالى خورد كه شخصى از #آيت_الله_خامنه_اى رهبر #شيعيان_محله_شان و حومه پرسيده بود: آيا روايت حرف زدن با الاغ عجيب نيست؟
و ايشان نيز با وقاحت تمام گفته بود خير عجيب نيست در قرآن هدهد و مورچه هم حرف ميزنند چه برسد به الاغ!
قضاوت بر عده خودتان ...
در ميان #احاديث و روايات موجود در كتابهاى #علماى_مسلمان، احاديثى وجود دارند كه هر عاقلى با خواندن آنها به مضحك بودن و احمقانه بودن تفكرات روحانيون مسلمانان و نويسندگان اين كتابها پى ميبرد.
برخى ازين احاديث گاهاً از سوى روشنفكران مسلمان و يا #نوعمامه_هاى_حوزوى، بشدت تكذيب و يا تحريف شده و يا اصلا براى مردم نقل نميشوند و حتى ناقلان اين احاديث را به هزاران اتهام واهى متهم ميكنند.
يكى ازين احاديث، حديث بسيار معروفى است كه در معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى كتاب اصول كافى نقل شده است.
#متن_عربى:
وَرُوِيَ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام قَالَ: إِنَّ ذَلِكَ الْحِمَارَ [الْحِمَارِ عُفَيْر] كَلَّمَ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وآله فَقَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي إِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ أَنَّهُ كَانَ مَعَ نُوحٍ فِي السَّفِينَةِ فَقَامَ إِلَيْهِ نُوحٌ فَمَسَحَ عَلَى كَفَلِهِ ثُمَّ قَالَ: يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ هَذَا الْحِمَارِ حِمَارٌ يَرْكَبُهُ سَيِّدُ النَّبِيِّينَ وَ خَاتَمُهُمْ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنِي ذَلِكَ الْحِمَار
#ترجمه :
روایت شده که #علی گفت : که آن خر با رسول الله به سخن در آمد و گفت: پدر و مادرم فدایت شود ، همانا پدرم از پدرش و او از جدش و او از پدرش برای من حدیث آورد که پدر جد ما با نوح در کشتی همراه بود و نوح برخاسته دستی به کفل او کشید و گفت : از پشت این #خر، خری در آید که سرور پیامبران و آخرین ایشان بر آن سوار شد ، پس الله را سپاس که مرا همان خر قرار داده است
#منبع : الأصول من الكافي، ج ١ ، ص ٢٣٧ ، ناشر: اسلاميه، تهران، الطبعة الثانية
جداى از اينكه آيا يك #الاغ ميتواند با انسان حرف بزند يا خير و اصولا با چه زبانى حرف ميزنند و بازهم اينكه الاغ مانند انسانها حرف زده يا #پيامبر_اسلام با صداى الاغ با او حرف زده، جالب ترين نكته اينجاست كه در اين مكالمه #الاغ به #محمد ميگويد: پدر و مادرم به فدايت !!!!!!!!
اين را حتى اگر به #ساكنين_كرات_ديگر كه گه گاهى به مدار زمين مى آيند بگوييد هم از خنده دل درد ميگيرند چه به رسد به انسان عاقل امروزى.
در حين جستجو براى يافتن اسناد اين روايت بودم كه چشمم به سئوالى خورد كه شخصى از #آيت_الله_خامنه_اى رهبر #شيعيان_محله_شان و حومه پرسيده بود: آيا روايت حرف زدن با الاغ عجيب نيست؟
و ايشان نيز با وقاحت تمام گفته بود خير عجيب نيست در قرآن هدهد و مورچه هم حرف ميزنند چه برسد به الاغ!
قضاوت بر عده خودتان ...
اعمال غيراخلاقى #پيامبر_اسلام از ديد فلاسفه غربى
قسمت_اول
ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺳﻪ ﻋﻤﻞ ﻏﯿﺮ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺷﺪه ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺩﻓﺎﻉ ﻧﯿﺴﺖ .
١) ﻧﺨﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ، ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻗﻮﻣﯽ ﻋﺮﺏ، #ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﺯﻥ ﺍﺳﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﺴﻮﺑﯿﻨﺶ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ، ﺗﺎ ﺳﻪ ﻣﺎه ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﺮﮒ ﺷﻮﻫﺮ #ﻣﺸﺮﻭﻉ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭﻟﯽ #ﻣﺤﻤﺪ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺷﺐ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮ #ﺻﻔﯿﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮر ﺍﻭ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ، ﻭﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﻫﻤﺴﺮﯼ ﺑﺮﺩ.
٢) ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﺍﺻﻮﻝ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻗﻮﻣﯽ ﻋﺮﺏ، ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ حتى ﺭﺍﻫﺰﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ #ﻗﺘﻞ_ﻭ_ﻏﺎﺭﺕ ﺯﺍئرﯾﻦ ﻣﮑﻪ، ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﺎه ﻫﺎﯼ ﺣﺮﺍﻡ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﻣﺎه ﻫﺎﯼ ﺣﺮﺍﻡ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﺠﺎﺭﺗﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﺒﺮﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ. ﻭﻟﯽ #ﻣﺤﻤﺪ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺸﺮﻭﻉ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ، ﺁﯾﻪ ٢١٧ ﺳﻮﺭﻩ ﺑﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩ.
٣) ﺳﻮﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﺎﻫﻠﯿﺖ، ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ #ﻫﻤﺴﺮ_ﻓﺮﺯﻧﺪ_ﺧﻮﺍﻧﺪه حتى ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻉ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﯽ #ﻣﺤﻤﺪ, ﻋﺎﺷﻖ #ﺯﯾﻨﺐ ﻫﻤﺴﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺍﻧﺪه ﺍﺵ #ﺯﯾﺪ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺯﯾﺪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﻃﻼﻕ ﺩﺍﺩ، #ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻮﺭﺍ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻘﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺸﺮﻭﻉ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﻤﻠﺶ ﺁﯾﻪ ٣٦ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺣﺰﺍﺏ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩ ».
منبع: S.W.Koelle, Muhammed and Mohammedanism
ادامه دارد ....
قسمت_اول
ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺳﻪ ﻋﻤﻞ ﻏﯿﺮ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺷﺪه ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﻗﺎﺑﻞ ﺩﻓﺎﻉ ﻧﯿﺴﺖ .
١) ﻧﺨﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ، ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻗﻮﻣﯽ ﻋﺮﺏ، #ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ ﺯﻥ ﺍﺳﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﻨﺴﻮﺑﯿﻨﺶ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ، ﺗﺎ ﺳﻪ ﻣﺎه ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﺮﮒ ﺷﻮﻫﺮ #ﻣﺸﺮﻭﻉ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭﻟﯽ #ﻣﺤﻤﺪ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺷﺐ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮ #ﺻﻔﯿﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﻮر ﺍﻭ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪ، ﻭﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﻫﻤﺴﺮﯼ ﺑﺮﺩ.
٢) ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﺍﺻﻮﻝ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻗﻮﻣﯽ ﻋﺮﺏ، ﻣﺮﺳﻮﻡ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ حتى ﺭﺍﻫﺰﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ #ﻗﺘﻞ_ﻭ_ﻏﺎﺭﺕ ﺯﺍئرﯾﻦ ﻣﮑﻪ، ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﺎه ﻫﺎﯼ ﺣﺮﺍﻡ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﻣﺎه ﻫﺎﯼ ﺣﺮﺍﻡ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﺠﺎﺭﺗﯽ ﺣﻤﻠﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﺒﺮﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ. ﻭﻟﯽ #ﻣﺤﻤﺪ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺸﺮﻭﻉ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩ، ﺁﯾﻪ ٢١٧ ﺳﻮﺭﻩ ﺑﻘﺮﻩ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩ.
٣) ﺳﻮﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﺎﻫﻠﯿﺖ، ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺎ #ﻫﻤﺴﺮ_ﻓﺮﺯﻧﺪ_ﺧﻮﺍﻧﺪه حتى ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﯿﺰ ﻧﺎﻣﺸﺮﻭﻉ ﺑﻮﺩ، ﻭﻟﯽ #ﻣﺤﻤﺪ, ﻋﺎﺷﻖ #ﺯﯾﻨﺐ ﻫﻤﺴﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻮﺍﻧﺪه ﺍﺵ #ﺯﯾﺪ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺯﯾﺪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﻃﻼﻕ ﺩﺍﺩ، #ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻮﺭﺍ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻘﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺸﺮﻭﻉ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﻋﻤﻠﺶ ﺁﯾﻪ ٣٦ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺣﺰﺍﺏ ﺭﺍ ﻧﺎﺯﻝ ﮐﺮﺩ ».
منبع: S.W.Koelle, Muhammed and Mohammedanism
ادامه دارد ....
💥اعمال غيراخلاقى #پيامبر_اسلام از ديد فلاسفه غربى
#قسمت_دوم
ﺩﻭﮔﻮﺑﺮﺕ ﺭاﻥ مينويسد: «#ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯ ﺳﻦ ٤ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﯼ #ﺻﺮﻉ ﺷﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺁﺛﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮔﺮﺩﯾﺪ، ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮﯼ ﻣﺠﺪﺩﺍ ﺑﺮﻭﺯ ﮐﺮﺩ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ #ﻣﺤﻤﺪ ﺩﭼﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺻﺮﻉ ﻣﯿﺸﺪ، #ﺗﻮﻫﻤﺎﺕ ﻭ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺘﺎﻓﯿﺰﯾﮏ ﻭ ﻣﺎﻭﺭﺍ ﺍﻟﻄﺒﯿﻌﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﭼﯿﺮه ﻣﯽ ﺷﺪ.
ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭼﻪ ﻋﻮﺍﻣﻠﯽ ﺳﺒﺐ ﺷﺪ ﮐﻪ #ﻣﺤﻤﺪ_ﺷﺘﺮﭼﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩه ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﻏﯿﺮﻋﺎﺩﯼ ﺯﺷﺖ ﭼﻬﺮﻩ ﺑﻮﺩه، ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﺪ. #ﻣﺤﻤﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﺘﻢ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﮐﻠﯿﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻇﻬﻮﺭ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺸﺮ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﺷﺪه ﺑﻮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ، ﻭﻟﯽ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ #ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻧﺎﺑﺨﺸﻮﺩﻧﯽ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭه ﺧﻮﺩﺵ ﻧﯿﺰ ﺍﻋﻼﻡ ﺩﺍﺷﺖ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩه، ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺍﺛﺮ «ﮔﻨﺎه ﺍﺻﻠﯽ» ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ . ﻃﺒﻖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ #ﺍﺑﻦ_ﻫﺸﺎﻡ، #ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﺪﻭﯼ ﻭ ﭼﺎﺩﺭﻧﺸﯿﻦ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ #ﻏﺎﺭﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﺑﻪ ﺩﻫﺎﺕ #ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﯾﺎ #ﻗﺘﻞ_ﻋﺎﻡ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ.
ﺁﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﯾﯿﻦ ﺍﻭ ﺳﺮﭘﯿﭽﯽ ﻭ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺪﻗﻪ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﻭ حتى ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﻧﻮﺭ ﺳﻮﺯﺍﻥ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻗﺪﻏﻦ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﯽ #ﺭﺣﻤﯽ_ﻫﺎﯼ_ﺳﺒﻌﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻧﺘﻬﺎﺳﺖ.
#ﻣﺤﻤﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻫﻤﮕﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﯾﯿﻦ ﺍﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﻧﻤﯽ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺧﺮﺍﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﮑﺸﻨﺪ.
ﻣﺤﻤﺪ ﮔﻔﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﻟﺬﺕ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺳﺖ : ﺯﻥ ﻭ ﻋﻄﺮ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ. ﻣﺎ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻫﺎﯼ ﻣﺤﻤﺪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻭﯾﻪ ﺟﺎﺕ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻋﻄﺮ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺛﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺍﻭ ﺑﺎ ﺻﺪﻭﺭ ﭼﻨﺪ ﺁﯾﻪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ #ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ #ﺟﺒﺮﯾﯿﻞ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ، ﻫﺮ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﮐﻨﺪ، ﺍﻭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﯾﺮ #ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ.[ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺁﯾﻪ ٥٠ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺣﺰﺍﺏ]
ﺍﻭ حتى ﭘﺴﺮﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﺍ #ﻃﻼﻕ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻭﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﺮﺩ.[ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺯﯾﻨﺐ ﻫﻤﺴﺮ ﺯﯾﺪ ﺑﻦ ﺣﺎﺭﺙ ﻭ ﺁﯾﻪ ٣٧ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺣﺰﺍﺏ] ﺍﻭ ﺷﺐ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺍﻥ «#ﺭﯾﺤﺎﻧﻪ» ﻭ «#ﺻﻔﯿﻪ» ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ﮐﺸﺖ، ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﺑﺮﺩ». [ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺑﻨﯽ ﻏﺮﯾظﻪ ﻭ ﺑﻨﯽ ﻧﻀﯿﺮ ] Dogobert D. Runes, Philosophy for everyman (New york: philosophical Library, 1998 )
ادامه دارد ...
#قسمت_دوم
ﺩﻭﮔﻮﺑﺮﺕ ﺭاﻥ مينويسد: «#ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺯ ﺳﻦ ٤ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﯼ #ﺻﺮﻉ ﺷﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺁﺛﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺬﮐﻮﺭ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﮔﺮﺩﯾﺪ، ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮﯼ ﻣﺠﺪﺩﺍ ﺑﺮﻭﺯ ﮐﺮﺩ.
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ #ﻣﺤﻤﺪ ﺩﭼﺎﺭ ﺣﻤﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﺻﺮﻉ ﻣﯿﺸﺪ، #ﺗﻮﻫﻤﺎﺕ ﻭ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺘﺎﻓﯿﺰﯾﮏ ﻭ ﻣﺎﻭﺭﺍ ﺍﻟﻄﺒﯿﻌﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﭼﯿﺮه ﻣﯽ ﺷﺪ.
ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭼﻪ ﻋﻮﺍﻣﻠﯽ ﺳﺒﺐ ﺷﺪ ﮐﻪ #ﻣﺤﻤﺪ_ﺷﺘﺮﭼﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩه ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﻏﯿﺮﻋﺎﺩﯼ ﺯﺷﺖ ﭼﻬﺮﻩ ﺑﻮﺩه، ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﺪ. #ﻣﺤﻤﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﺘﻢ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﮐﻠﯿﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻇﻬﻮﺭ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺸﺮ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﺷﺪه ﺑﻮﺩ ﺑﺨﺸﯿﺪ، ﻭﻟﯽ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ #ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻧﺎﺑﺨﺸﻮﺩﻧﯽ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ. ﺩﺭﺑﺎﺭه ﺧﻮﺩﺵ ﻧﯿﺰ ﺍﻋﻼﻡ ﺩﺍﺷﺖ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩه، ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺍﺛﺮ «ﮔﻨﺎه ﺍﺻﻠﯽ» ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩﺵ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ . ﻃﺒﻖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﯼ #ﺍﺑﻦ_ﻫﺸﺎﻡ، #ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻋﺮﺍﺏ ﺑﺪﻭﯼ ﻭ ﭼﺎﺩﺭﻧﺸﯿﻦ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ #ﻏﺎﺭﺕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﺑﻪ ﺩﻫﺎﺕ #ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺳﺎﮐﻨﺎﻥ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﯾﺎ #ﻗﺘﻞ_ﻋﺎﻡ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ.
ﺁﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﯾﯿﻦ ﺍﻭ ﺳﺮﭘﯿﭽﯽ ﻭ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺪﻗﻪ ﺩﺭ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﻭ حتى ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﻧﻮﺭ ﺳﻮﺯﺍﻥ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﻗﺪﻏﻦ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﯽ #ﺭﺣﻤﯽ_ﻫﺎﯼ_ﺳﺒﻌﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ، ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻧﺘﻬﺎﺳﺖ.
#ﻣﺤﻤﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻫﻤﮕﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﯾﯿﻦ ﺍﻭ ﮔﺮﺩﻥ ﻧﻤﯽ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺍﺧﺮﺍﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﺮ ﯾﻬﻮﺩﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﮑﺸﻨﺪ.
ﻣﺤﻤﺪ ﮔﻔﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﻟﺬﺕ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺳﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﺳﺖ : ﺯﻥ ﻭ ﻋﻄﺮ ﻭ ﻋﺒﺎﺩﺕ. ﻣﺎ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻫﺎﯼ ﻣﺤﻤﺪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻭﯾﻪ ﺟﺎﺕ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻋﻄﺮ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺛﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺍﻭ ﺑﺎ ﺻﺪﻭﺭ ﭼﻨﺪ ﺁﯾﻪ، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻘﺮﺭﺍﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ #ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ #ﺟﺒﺮﯾﯿﻞ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ، ﻫﺮ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﯼ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﮐﻨﺪ، ﺍﻭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺗﺼﺎﺣﺐ ﮐﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﯾﺮ #ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺣﺮﺍﻡ ﻭ ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺍﺳﺖ.[ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺁﯾﻪ ٥٠ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺣﺰﺍﺏ]
ﺍﻭ حتى ﭘﺴﺮﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﺍ #ﻃﻼﻕ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻭﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﺮﺩ.[ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺯﯾﻨﺐ ﻫﻤﺴﺮ ﺯﯾﺪ ﺑﻦ ﺣﺎﺭﺙ ﻭ ﺁﯾﻪ ٣٧ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺣﺰﺍﺏ] ﺍﻭ ﺷﺐ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺍﻥ «#ﺭﯾﺤﺎﻧﻪ» ﻭ «#ﺻﻔﯿﻪ» ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ﮐﺸﺖ، ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﺑﺮﺩ». [ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﯾﻬﻮﺩﯾﺎﻥ ﺑﻨﯽ ﻏﺮﯾظﻪ ﻭ ﺑﻨﯽ ﻧﻀﯿﺮ ] Dogobert D. Runes, Philosophy for everyman (New york: philosophical Library, 1998 )
ادامه دارد ...
💠 ازدواج با #عايشه، لكه ننگ تاريخ زندگى پيامبر اسلام
#قسمت_دوم
اما موضوعى كه ميخواهيم به آن بپردازيم،
نه در مورد سوزاندن انسانها توسط #ابوبكر و #على است، و نه در مورد قتل عام يك قبيله توسط #خالد_بن_وليد، بلكه،
در مورد سياه ترين #لكه_ننگ_تاريخ اسلام و پيامبر آن، و ازدواج با يك دختر بچه ۶ ساله به نام عايشه است.
لكه ننگى كه نه دروغ #ملايان_فاسد_شيعه قادر به پاك كردن آن است و نه ادعاهاى احمقانه مفتيها و #مولويها_اهل_سنت.
اينكه شيعيان با توسل به روايات مضحك و ضعیف در مورد خواهر عايشه، ميخواهند سن او را بيش از سن واقعى اش جلوه دهند همانقدر احمقانه است كه داستان كشته شدن #فاطمه توسط عمر بن خطاب.
و اينكه روحانيون اهل سنت با تشبيه دختران ۹-۸ ساله صحراى حجاز به زنان امروزى، تلاش در ماستمالى اين ننگ تاريخى دارند نيز همانقدر احمقانه است كه،
يك موجود خونخوارى مانند #عمر بن خطاب را انسانى آزاده و آزاد منش خطاب كنى.
براى دانستن سن #عايشه در هنگام خواستگارى از سوى #محمد و در هنگام ازدواج، كافى است سرى به معتبرترين كتابهاى خود مسلمانان بزنيد و روايات مرتبط با اين موضوع را از دل آنها بيرون بكشيد.
تا ٥٠ سال قبل نه كسى جرأت داشت در مورد اين موضوع حرفى بزند و نه براى كسى اين موضوع مايه ننگ و نفرت بود، زيرا در اكثر قبايل عرب و حتى اكثريت مسلمانان در نقاط مختلف، اين را يك سنت ميدانستند و چه بسا دختر بچه هاى بينوائى كه به ازدواج مردان كهنسال در مى آوردند.
اما با روى آوردن به شهرنشينى و پيشرفت در ميان اكثر كشورهاى اسلامى، خردمندان اين جوامع با واكاوى اين موضوع،
#پيامبر_اسلام را از جايگاه الهى و غير قابد نقد خود، به زير تيغ نقد برده و اين #عمل_شنيع او را مايه ننگى هم براى وى و هم براى پيروانش به حساب آورده و دنيا را با اين واقعيت تلخ و دهشتناك آشنا كردند.
ادامه دارد ....
#قسمت_دوم
اما موضوعى كه ميخواهيم به آن بپردازيم،
نه در مورد سوزاندن انسانها توسط #ابوبكر و #على است، و نه در مورد قتل عام يك قبيله توسط #خالد_بن_وليد، بلكه،
در مورد سياه ترين #لكه_ننگ_تاريخ اسلام و پيامبر آن، و ازدواج با يك دختر بچه ۶ ساله به نام عايشه است.
لكه ننگى كه نه دروغ #ملايان_فاسد_شيعه قادر به پاك كردن آن است و نه ادعاهاى احمقانه مفتيها و #مولويها_اهل_سنت.
اينكه شيعيان با توسل به روايات مضحك و ضعیف در مورد خواهر عايشه، ميخواهند سن او را بيش از سن واقعى اش جلوه دهند همانقدر احمقانه است كه داستان كشته شدن #فاطمه توسط عمر بن خطاب.
و اينكه روحانيون اهل سنت با تشبيه دختران ۹-۸ ساله صحراى حجاز به زنان امروزى، تلاش در ماستمالى اين ننگ تاريخى دارند نيز همانقدر احمقانه است كه،
يك موجود خونخوارى مانند #عمر بن خطاب را انسانى آزاده و آزاد منش خطاب كنى.
براى دانستن سن #عايشه در هنگام خواستگارى از سوى #محمد و در هنگام ازدواج، كافى است سرى به معتبرترين كتابهاى خود مسلمانان بزنيد و روايات مرتبط با اين موضوع را از دل آنها بيرون بكشيد.
تا ٥٠ سال قبل نه كسى جرأت داشت در مورد اين موضوع حرفى بزند و نه براى كسى اين موضوع مايه ننگ و نفرت بود، زيرا در اكثر قبايل عرب و حتى اكثريت مسلمانان در نقاط مختلف، اين را يك سنت ميدانستند و چه بسا دختر بچه هاى بينوائى كه به ازدواج مردان كهنسال در مى آوردند.
اما با روى آوردن به شهرنشينى و پيشرفت در ميان اكثر كشورهاى اسلامى، خردمندان اين جوامع با واكاوى اين موضوع،
#پيامبر_اسلام را از جايگاه الهى و غير قابد نقد خود، به زير تيغ نقد برده و اين #عمل_شنيع او را مايه ننگى هم براى وى و هم براى پيروانش به حساب آورده و دنيا را با اين واقعيت تلخ و دهشتناك آشنا كردند.
ادامه دارد ....
Forwarded from Unclesam
💠 ازدواج با #عايشه، لكه ننگ تاريخ زندگى پيامبر اسلام
#قسمت_دوم
اما موضوعى كه ميخواهيم به آن بپردازيم،
نه در مورد سوزاندن انسانها توسط #ابوبكر و #على است، و نه در مورد قتل عام يك قبيله توسط #خالد_بن_وليد، بلكه،
در مورد سياه ترين #لكه_ننگ_تاريخ اسلام و پيامبر آن، و ازدواج با يك دختر بچه ۶ ساله به نام عايشه است.
لكه ننگى كه نه دروغ #ملايان_فاسد_شيعه قادر به پاك كردن آن است و نه ادعاهاى احمقانه مفتيها و #مولويها_اهل_سنت.
اينكه شيعيان با توسل به روايات مضحك و ضعیف در مورد خواهر عايشه، ميخواهند سن او را بيش از سن واقعى اش جلوه دهند همانقدر احمقانه است كه داستان كشته شدن #فاطمه توسط عمر بن خطاب.
و اينكه روحانيون اهل سنت با تشبيه دختران ۹-۸ ساله صحراى حجاز به زنان امروزى، تلاش در ماستمالى اين ننگ تاريخى دارند نيز همانقدر احمقانه است كه،
يك موجود خونخوارى مانند #عمر بن خطاب را انسانى آزاده و آزاد منش خطاب كنى.
براى دانستن سن #عايشه در هنگام خواستگارى از سوى #محمد و در هنگام ازدواج، كافى است سرى به معتبرترين كتابهاى خود مسلمانان بزنيد و روايات مرتبط با اين موضوع را از دل آنها بيرون بكشيد.
تا ٥٠ سال قبل نه كسى جرأت داشت در مورد اين موضوع حرفى بزند و نه براى كسى اين موضوع مايه ننگ و نفرت بود، زيرا در اكثر قبايل عرب و حتى اكثريت مسلمانان در نقاط مختلف، اين را يك سنت ميدانستند و چه بسا دختر بچه هاى بينوائى كه به ازدواج مردان كهنسال در مى آوردند.
اما با روى آوردن به شهرنشينى و پيشرفت در ميان اكثر كشورهاى اسلامى، خردمندان اين جوامع با واكاوى اين موضوع،
#پيامبر_اسلام را از جايگاه الهى و غير قابد نقد خود، به زير تيغ نقد برده و اين #عمل_شنيع او را مايه ننگى هم براى وى و هم براى پيروانش به حساب آورده و دنيا را با اين واقعيت تلخ و دهشتناك آشنا كردند.
ادامه دارد ....
#قسمت_دوم
اما موضوعى كه ميخواهيم به آن بپردازيم،
نه در مورد سوزاندن انسانها توسط #ابوبكر و #على است، و نه در مورد قتل عام يك قبيله توسط #خالد_بن_وليد، بلكه،
در مورد سياه ترين #لكه_ننگ_تاريخ اسلام و پيامبر آن، و ازدواج با يك دختر بچه ۶ ساله به نام عايشه است.
لكه ننگى كه نه دروغ #ملايان_فاسد_شيعه قادر به پاك كردن آن است و نه ادعاهاى احمقانه مفتيها و #مولويها_اهل_سنت.
اينكه شيعيان با توسل به روايات مضحك و ضعیف در مورد خواهر عايشه، ميخواهند سن او را بيش از سن واقعى اش جلوه دهند همانقدر احمقانه است كه داستان كشته شدن #فاطمه توسط عمر بن خطاب.
و اينكه روحانيون اهل سنت با تشبيه دختران ۹-۸ ساله صحراى حجاز به زنان امروزى، تلاش در ماستمالى اين ننگ تاريخى دارند نيز همانقدر احمقانه است كه،
يك موجود خونخوارى مانند #عمر بن خطاب را انسانى آزاده و آزاد منش خطاب كنى.
براى دانستن سن #عايشه در هنگام خواستگارى از سوى #محمد و در هنگام ازدواج، كافى است سرى به معتبرترين كتابهاى خود مسلمانان بزنيد و روايات مرتبط با اين موضوع را از دل آنها بيرون بكشيد.
تا ٥٠ سال قبل نه كسى جرأت داشت در مورد اين موضوع حرفى بزند و نه براى كسى اين موضوع مايه ننگ و نفرت بود، زيرا در اكثر قبايل عرب و حتى اكثريت مسلمانان در نقاط مختلف، اين را يك سنت ميدانستند و چه بسا دختر بچه هاى بينوائى كه به ازدواج مردان كهنسال در مى آوردند.
اما با روى آوردن به شهرنشينى و پيشرفت در ميان اكثر كشورهاى اسلامى، خردمندان اين جوامع با واكاوى اين موضوع،
#پيامبر_اسلام را از جايگاه الهى و غير قابد نقد خود، به زير تيغ نقد برده و اين #عمل_شنيع او را مايه ننگى هم براى وى و هم براى پيروانش به حساب آورده و دنيا را با اين واقعيت تلخ و دهشتناك آشنا كردند.
ادامه دارد ....
عشق محمد به همسر فرزند خوانده اش، شرمى به بزرگى تاريخ اسلام
قسمت_اول
داستان عشق_پيامبر_اسلام به همسر پسرخوانده اش، "زيد" يكى از داستانهائى است كه تمامى #موخين و #محدثين_مسلمان آنرا به رشته تحرير درآورده اند.
هرچه از #صدر_اسلام دورتر ميشويم #اسلامگرايان با تلاش زياد درصدد تغيير و تحريف اين ماجرا برآمده و بعضا تفسيرها و برداشتهاى مضحكى ازين ماجرا كرده اند.
اما اشاره به اين داستان در #قرآن، نه تنها اعتبار اين كتاب آسمانى مسلمانان را خدشه دار كرده است بلكه، دست اسلامگرايان و #روحانيون اين دين را تا آرنج در حنائى كرده است كه ١٤ قرن #تلاش_مذبوحانه آنها، قادر به پاك كردن رنگ اين حنا نبوده است.
براى ورود به اين داستان نيازى به مقدمه چينى زيادى وجود ندارد و مستقيما به اصل ماجرا وارد ميشويم.
#زينب_بنت_جحش_الأسدية؛ بانوى بسيار زيبائى بود كه به همسرى "زيد" درآمده بود.
زينب از خانواده بزرگ و محترمى بود. مادر زينب، #ميمونه نام داشت و از دختران #عبدالمطلب، پدربزرگ محمد بود.
با اين حساب مادر زينب و پدر محمد خواهر و برادر بوده و در اين ميان زينب #دختر_عمه_محمد به حساب مى آمد.
#زينب به عقد دائم زيد، فرزند خوانده محمد درآمده بود و به اصطلاح، #عروس_محمد به حساب مى آمد.
داستان ازين قرار است كه،
روزى #پيامبر_اسلام براى ديدن زيد به خانه ى وى رفت.
زيد در خانه نبود و همسرش در حياط خانه در حال استحمام بود.
محمد با ديدن #جسم_زيبا و #عريان عروس خود(زينب) تحت تاثير شديد زيبائى و جذابيت اين بانوى زيبا قرار گرفته و ديوانه وار شيفته او شد.
در راه بازگشت از خانه زيد، و تحت تاثير آن چيزى كه ديده بود، اين جمله را تكرار ميكرد "سبحان االله العظيم سبحان مصرف القلوب"
كه #ترجمه آن ميشود:
منزه است خداى بزرگ، منزه است برگرداننده ى قلبها.
تكرار اين جملات به خودى خود نشان از منقلب شدن روح پيامبر اسلام با ديدن جسم زيبا و عريان عروس خود, و تاثير اين اتفاق به چه شدتى او را از خود بيخود كرده است.
هنگامى كه #زيد به خانه آمد، همسرش زينب اتفاقى كه افتاده بود را براى او تعريف كرد و زيد بدليل شدت اعتقادى كه به محمد داشت نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و پس از محمد زينب را به عقد ازدواج خود درآورد.
#توضيح:
اينكه محمد با ديدن جسم زينب منقلب شده و يا از او #لذت_جوئى نيز كرده است، از رازهاى نهان تاريخ است.
ادامه دارد ....
قسمت_اول
داستان عشق_پيامبر_اسلام به همسر پسرخوانده اش، "زيد" يكى از داستانهائى است كه تمامى #موخين و #محدثين_مسلمان آنرا به رشته تحرير درآورده اند.
هرچه از #صدر_اسلام دورتر ميشويم #اسلامگرايان با تلاش زياد درصدد تغيير و تحريف اين ماجرا برآمده و بعضا تفسيرها و برداشتهاى مضحكى ازين ماجرا كرده اند.
اما اشاره به اين داستان در #قرآن، نه تنها اعتبار اين كتاب آسمانى مسلمانان را خدشه دار كرده است بلكه، دست اسلامگرايان و #روحانيون اين دين را تا آرنج در حنائى كرده است كه ١٤ قرن #تلاش_مذبوحانه آنها، قادر به پاك كردن رنگ اين حنا نبوده است.
براى ورود به اين داستان نيازى به مقدمه چينى زيادى وجود ندارد و مستقيما به اصل ماجرا وارد ميشويم.
#زينب_بنت_جحش_الأسدية؛ بانوى بسيار زيبائى بود كه به همسرى "زيد" درآمده بود.
زينب از خانواده بزرگ و محترمى بود. مادر زينب، #ميمونه نام داشت و از دختران #عبدالمطلب، پدربزرگ محمد بود.
با اين حساب مادر زينب و پدر محمد خواهر و برادر بوده و در اين ميان زينب #دختر_عمه_محمد به حساب مى آمد.
#زينب به عقد دائم زيد، فرزند خوانده محمد درآمده بود و به اصطلاح، #عروس_محمد به حساب مى آمد.
داستان ازين قرار است كه،
روزى #پيامبر_اسلام براى ديدن زيد به خانه ى وى رفت.
زيد در خانه نبود و همسرش در حياط خانه در حال استحمام بود.
محمد با ديدن #جسم_زيبا و #عريان عروس خود(زينب) تحت تاثير شديد زيبائى و جذابيت اين بانوى زيبا قرار گرفته و ديوانه وار شيفته او شد.
در راه بازگشت از خانه زيد، و تحت تاثير آن چيزى كه ديده بود، اين جمله را تكرار ميكرد "سبحان االله العظيم سبحان مصرف القلوب"
كه #ترجمه آن ميشود:
منزه است خداى بزرگ، منزه است برگرداننده ى قلبها.
تكرار اين جملات به خودى خود نشان از منقلب شدن روح پيامبر اسلام با ديدن جسم زيبا و عريان عروس خود, و تاثير اين اتفاق به چه شدتى او را از خود بيخود كرده است.
هنگامى كه #زيد به خانه آمد، همسرش زينب اتفاقى كه افتاده بود را براى او تعريف كرد و زيد بدليل شدت اعتقادى كه به محمد داشت نزد محمد آمد كه زينب را طلاق دهد و پس از محمد زينب را به عقد ازدواج خود درآورد.
#توضيح:
اينكه محمد با ديدن جسم زينب منقلب شده و يا از او #لذت_جوئى نيز كرده است، از رازهاى نهان تاريخ است.
ادامه دارد ....
يك داستان و چندين سئوال بى جواب
آخوند: #فاطمه_بنت_اسد مادر امام على وقتى كه درد زايمان گرفت به سوى كعبه رفت،
ديوار كعبه شكافته شد و اين بانوى بزرگ وارد كعبه شد و در اين مكان مقدس،
مولود كعبه را به دنيا آورد.
علماى بزرگ شيعه در تمامى كتابهايشان اين واقعه را شرح داده و بر وجود آن صحه گذاشته اند.
سئوالات:
١) چه كسى اين داستان را تعريف كرده؟
٢) #علماى_شيعه حدود دو قرن بعد اولين كتب خود را نوشتند، چطور در مدت دو قرن اين خبر به آنها رسيد؟
٣) اينكار #فاطمه يعنى معجزه، مگر ايشان پيامبر بودند؟
٤) چرا در #قرآن اشاره اى به اين معجزه نشده؟
٥) چرا #پيامبر_اسلام در هيچ جا از اين معجزه ياد نكرد؟
٦) چرا #امام_على در هيچ جا و مخصوصا نهج البلاغه نامى از آن نبرد؟
٧) چرا پدر و مادر #امام_على با وجود اين اتفاق، به اسلام نگرويدند؟
از دل همين افسانه مضحك ميتوان بيش از صد سئوال بى جواب بيرون كشيد و #آخوندهاى_مخنث را رسوا كرد.
آخوند: #فاطمه_بنت_اسد مادر امام على وقتى كه درد زايمان گرفت به سوى كعبه رفت،
ديوار كعبه شكافته شد و اين بانوى بزرگ وارد كعبه شد و در اين مكان مقدس،
مولود كعبه را به دنيا آورد.
علماى بزرگ شيعه در تمامى كتابهايشان اين واقعه را شرح داده و بر وجود آن صحه گذاشته اند.
سئوالات:
١) چه كسى اين داستان را تعريف كرده؟
٢) #علماى_شيعه حدود دو قرن بعد اولين كتب خود را نوشتند، چطور در مدت دو قرن اين خبر به آنها رسيد؟
٣) اينكار #فاطمه يعنى معجزه، مگر ايشان پيامبر بودند؟
٤) چرا در #قرآن اشاره اى به اين معجزه نشده؟
٥) چرا #پيامبر_اسلام در هيچ جا از اين معجزه ياد نكرد؟
٦) چرا #امام_على در هيچ جا و مخصوصا نهج البلاغه نامى از آن نبرد؟
٧) چرا پدر و مادر #امام_على با وجود اين اتفاق، به اسلام نگرويدند؟
از دل همين افسانه مضحك ميتوان بيش از صد سئوال بى جواب بيرون كشيد و #آخوندهاى_مخنث را رسوا كرد.
◾️ #پيامبر_اسلام، زنان و شهوت لجام گسيخته
در آيه ٥٠ سوره احزاب پس از آنكه يك ليست بلند بالا از زنانى كه محمد ميتواند با انها ازدواج كند نوشته شده و سپس گفته است:
وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ….
#ترجمه:
و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين امتياز] ويژه توست نه ديگر مؤمنان.
لطفا اين قسمت از آيه را چندين و چند بار بخوانيد و به آن فكر كنيد.
معناى ساده اين آيه اين است كه مثلا:
يك زنى مى آيد و در ميزند، عايشه در را باز ميكند، زن ميگويد ببخشيد خانم، همسرت خانه است؟
عايشه هم بدليل كودكى بدو بدو ميرود و به همسرش خبر ميدهد.
#پيامبر_اسلام دم در مى آيد و از آن خانم ميپرسد، بفرماييد امرى داشتيد؟
آن خانم نيز ميگويد:
بله خواستم كه خودم را تقديم شما كنم و با شما به رختخواب بروم!
حال #قرآن ميگويد:
اگر محمد دلش خواست ميتواند با او همخوابى كند و در ادامه ميگويد اين امتياز فقط مخصوص تو است نه همه مردان مسلمان.
ان وهبت نفسها” يعنى اگر (آن زن)خودش را تقديم كرد.
حال كمى با عقل و منطق به اين مقوله بنگريم.
#اولا: يعنى چه كه زنى خودش را تقديم كرد؟؟
چطور ميشود يك زن بيايد و به مردى بگويد با من رابطه جنسى برقرار كن و هنوز او را زن مؤمن ناميد؟؟
اصولا در تمامى فرهنگها و در طول تاريخ انسانها به چنين زنى مؤمن گفته نمى شود بلكه از القاب مانند فاحشه، لا ابالى، بى شخصيت و … استفاده ميشود.
در آيه ٥٠ سوره احزاب پس از آنكه يك ليست بلند بالا از زنانى كه محمد ميتواند با انها ازدواج كند نوشته شده و سپس گفته است:
وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ….
#ترجمه:
و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين امتياز] ويژه توست نه ديگر مؤمنان.
لطفا اين قسمت از آيه را چندين و چند بار بخوانيد و به آن فكر كنيد.
معناى ساده اين آيه اين است كه مثلا:
يك زنى مى آيد و در ميزند، عايشه در را باز ميكند، زن ميگويد ببخشيد خانم، همسرت خانه است؟
عايشه هم بدليل كودكى بدو بدو ميرود و به همسرش خبر ميدهد.
#پيامبر_اسلام دم در مى آيد و از آن خانم ميپرسد، بفرماييد امرى داشتيد؟
آن خانم نيز ميگويد:
بله خواستم كه خودم را تقديم شما كنم و با شما به رختخواب بروم!
حال #قرآن ميگويد:
اگر محمد دلش خواست ميتواند با او همخوابى كند و در ادامه ميگويد اين امتياز فقط مخصوص تو است نه همه مردان مسلمان.
ان وهبت نفسها” يعنى اگر (آن زن)خودش را تقديم كرد.
حال كمى با عقل و منطق به اين مقوله بنگريم.
#اولا: يعنى چه كه زنى خودش را تقديم كرد؟؟
چطور ميشود يك زن بيايد و به مردى بگويد با من رابطه جنسى برقرار كن و هنوز او را زن مؤمن ناميد؟؟
اصولا در تمامى فرهنگها و در طول تاريخ انسانها به چنين زنى مؤمن گفته نمى شود بلكه از القاب مانند فاحشه، لا ابالى، بى شخصيت و … استفاده ميشود.
اسلام دينى است براى پرورش قاتلان، زنباره ها و ارازل و اوباش
#قسمت_اول
مدتى پيش در مورد به خدمت گرفتن خونخوارى به نام #خالد_بن_وليد كه در ميان اعراب آنزمان در شقاوت و سنگدلى زبانزد بود، توسط #پيامبر_اسلام مقاله اى را در سه قسمت خدمت شما ارائه كردم كه در آن به چشم پوشى محمد از جنايات خالد بن وليد در قتل عالم كامل يك قبيله و تجاوز و كشتار فجيع آنها، اشاره شده بود و همچنين دليل چشم پوشى پيامبر اسلام از اين قبيل جنايات را، دادن امتياز به اين ارازل و اوباش و در خدمت نگه داشتن آنها براى رسيدن به اهدافش معرفى كرديم.
شرح ماجرا
حال به داستانى مشابه اشاره ميكنيم كه همان جنايتكار دست پرورده پيامبر اسلام چگونه براى رسيدن به همسر شخصى براحتى او را به قتل ميرساند و همسرش را تصاحب ميشود.
پس از مرگ پيامبر اسلام، شخصى به نام #مالك_بن_نويره از بيعت با ابوبكر بعنوان خليفه مسلمين سر باز زد و ابوبكر نيز خالد بن وليد را با سپاهى به سوى ايشان روانه كرد.
در منابع معتبر اسلامى آمده است که بعد از دستگيرى مالك بن نويره، محاكمه او توسط خالد و در حضور همسر زيبايش، انجام گرفت. خالد خطاب به وی می گوید: من تو را خواهم کشت چون که تو از راه پیامبر منحرف شده ای و از سجاح پیروی می کنی(سجاح يكى از اشخاصی بود که ادعای پیامبری می کرد).
متن #عربى: بَلِ اسْتَدْعَى خَالِدٌ مَالِكَ بْنَ نُوَيْرَةَ فَأَنَّبَهُ عَلَى مَا صَدَرَ مِنْهُ مِنْ مُتَابَعَةِ سَجَاحِ
#منبع:
البداية والنهاية ، ابن كثير - ناشر: دار هجر، ج ٩ ص ٤٦٢
http://lib.efatwa.ir/40021/9/462
اما مالک بن نويره به خالد می گوید: من همچنان مسلمانم و تغییری نکرده ام و دین خود را نیز تغییر نداده ام همچنين دو تن از صحابه پيامبر يعنى ابوقتاده و عبدالله بن عمر نيز به صداقت اين ادعاى او شهادت دادند.
متن عربى: فأنكر مالك ذلك وقال أنا على الإسلام ما غيرت ولا بدلت. وَشَهِدَ لَهُ أَبُو قَتَادَةَ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ
#منبع:
الطبقات الكبرى - متمم الصحابة - الطبقة الرابعة، ج ١ ص ٥٣٤
http://lib.efatwa.ir/47092/1/534
ادامه دارد ..
#قسمت_اول
مدتى پيش در مورد به خدمت گرفتن خونخوارى به نام #خالد_بن_وليد كه در ميان اعراب آنزمان در شقاوت و سنگدلى زبانزد بود، توسط #پيامبر_اسلام مقاله اى را در سه قسمت خدمت شما ارائه كردم كه در آن به چشم پوشى محمد از جنايات خالد بن وليد در قتل عالم كامل يك قبيله و تجاوز و كشتار فجيع آنها، اشاره شده بود و همچنين دليل چشم پوشى پيامبر اسلام از اين قبيل جنايات را، دادن امتياز به اين ارازل و اوباش و در خدمت نگه داشتن آنها براى رسيدن به اهدافش معرفى كرديم.
شرح ماجرا
حال به داستانى مشابه اشاره ميكنيم كه همان جنايتكار دست پرورده پيامبر اسلام چگونه براى رسيدن به همسر شخصى براحتى او را به قتل ميرساند و همسرش را تصاحب ميشود.
پس از مرگ پيامبر اسلام، شخصى به نام #مالك_بن_نويره از بيعت با ابوبكر بعنوان خليفه مسلمين سر باز زد و ابوبكر نيز خالد بن وليد را با سپاهى به سوى ايشان روانه كرد.
در منابع معتبر اسلامى آمده است که بعد از دستگيرى مالك بن نويره، محاكمه او توسط خالد و در حضور همسر زيبايش، انجام گرفت. خالد خطاب به وی می گوید: من تو را خواهم کشت چون که تو از راه پیامبر منحرف شده ای و از سجاح پیروی می کنی(سجاح يكى از اشخاصی بود که ادعای پیامبری می کرد).
متن #عربى: بَلِ اسْتَدْعَى خَالِدٌ مَالِكَ بْنَ نُوَيْرَةَ فَأَنَّبَهُ عَلَى مَا صَدَرَ مِنْهُ مِنْ مُتَابَعَةِ سَجَاحِ
#منبع:
البداية والنهاية ، ابن كثير - ناشر: دار هجر، ج ٩ ص ٤٦٢
http://lib.efatwa.ir/40021/9/462
اما مالک بن نويره به خالد می گوید: من همچنان مسلمانم و تغییری نکرده ام و دین خود را نیز تغییر نداده ام همچنين دو تن از صحابه پيامبر يعنى ابوقتاده و عبدالله بن عمر نيز به صداقت اين ادعاى او شهادت دادند.
متن عربى: فأنكر مالك ذلك وقال أنا على الإسلام ما غيرت ولا بدلت. وَشَهِدَ لَهُ أَبُو قَتَادَةَ وَعَبْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ
#منبع:
الطبقات الكبرى - متمم الصحابة - الطبقة الرابعة، ج ١ ص ٥٣٤
http://lib.efatwa.ir/47092/1/534
ادامه دارد ..
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#شق_القمر، معجزه اى دروغين براى پيامبرى بى معجزه!
#قسمت_دوم
#چهارم:
اگر #پيامبر_اسلام، شق القمر كرده بود در زمانهاى بعدى مجبور نبود در جواب #معجزه خواستن مردم طفره برود بلكه با صراحت و افتخار مى گفت كه من #شق_القمر كردم و اين تعداد افراد هم به آن شهادتت مى دهند.
اما #محمد در هيچ جاى قرآن و در هيچ حديثى (از خودش) به آن اشاره نكرده است.
#پنجم:
منشأ روايات شق القمر، #عبدالله_بن_مسعود است و راويان ديگر يعنى ابن عباس و انس بن مالك در آن زمان يا متولد نشده بودند يا كودك بوده اند.
به تعبير ديگر اگر چنين معجزه اى به اين بزرگى اتفاق افتاده بود بايد حداقل اهالى #مكه آنرا ببينند و همه بر آن شهادت دهند نه اينكه منشأ آن يك نفر باشد.
#ششم:
اگر چنين معجزه اى رخ داده بود بايد مردم شهرهاى ديگر #عربستان و كشورهاى مجاور مثل #ايران و #روم هم ديده باشند ولى هيچ گزارش تاريخى در هيچ كجاى ديگر جهان و حتي از شهرهاى مجاور مثل مدينه هم در تأييد #شق_القمر وجود ندارد
▪️اما جديداً شايعه اى مبنى بر تاييد شق القمر #توسط_ناسا در فضاهاى مجازى و حتى برخى سايتهاى حوزويان ديده شده كه مفصلا به آن ميپردازم.
شاید مبنای شایعه مربوط است به سخنرانی حجت الاسلام #بیآزار_شیرازی ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی در نشست «شقالقمر معجزه پیامبر اسلام با استناد به تحقیقات ناسا» که در “سلسله نشستهای بخش دانشگاهی پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم”ایراد شده است
اما واقعیت چیست؟
یکی از عکس های استفاده شده در این شایعات مربوط به #گسل معروف “سن آندریاس” در امریکاست و ارتباطی با ماه ندارد، یکی دیگر از عکس هایی که در این شایعه به آن استناد شده مربوط به شیاری در ماه است، در توضیح این عکس آمده:
“شیارهای روی ماه اولین بار ۲۰۰ سال پیش با یک تلسکوپ کوچک در سرتاسر این سیاره مشاهده شدند. در ادامه در مورد انواع شیارهای موجود بر روی ماه گفته شده.
در پایان تشریح شده که از این شیارها توسط گروه آپولو ۱۰ درسال ۱۹۶۹ عکس برداری شده و دو ماه بعد توسط آپولو ۱۱ تایید شده است”، نام علمی این شیار، Ariadaeus Rille است.
ادامه دارد ...
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_دوم
#چهارم:
اگر #پيامبر_اسلام، شق القمر كرده بود در زمانهاى بعدى مجبور نبود در جواب #معجزه خواستن مردم طفره برود بلكه با صراحت و افتخار مى گفت كه من #شق_القمر كردم و اين تعداد افراد هم به آن شهادتت مى دهند.
اما #محمد در هيچ جاى قرآن و در هيچ حديثى (از خودش) به آن اشاره نكرده است.
#پنجم:
منشأ روايات شق القمر، #عبدالله_بن_مسعود است و راويان ديگر يعنى ابن عباس و انس بن مالك در آن زمان يا متولد نشده بودند يا كودك بوده اند.
به تعبير ديگر اگر چنين معجزه اى به اين بزرگى اتفاق افتاده بود بايد حداقل اهالى #مكه آنرا ببينند و همه بر آن شهادت دهند نه اينكه منشأ آن يك نفر باشد.
#ششم:
اگر چنين معجزه اى رخ داده بود بايد مردم شهرهاى ديگر #عربستان و كشورهاى مجاور مثل #ايران و #روم هم ديده باشند ولى هيچ گزارش تاريخى در هيچ كجاى ديگر جهان و حتي از شهرهاى مجاور مثل مدينه هم در تأييد #شق_القمر وجود ندارد
▪️اما جديداً شايعه اى مبنى بر تاييد شق القمر #توسط_ناسا در فضاهاى مجازى و حتى برخى سايتهاى حوزويان ديده شده كه مفصلا به آن ميپردازم.
شاید مبنای شایعه مربوط است به سخنرانی حجت الاسلام #بیآزار_شیرازی ریاست دانشگاه مذاهب اسلامی در نشست «شقالقمر معجزه پیامبر اسلام با استناد به تحقیقات ناسا» که در “سلسله نشستهای بخش دانشگاهی پانزدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم”ایراد شده است
اما واقعیت چیست؟
یکی از عکس های استفاده شده در این شایعات مربوط به #گسل معروف “سن آندریاس” در امریکاست و ارتباطی با ماه ندارد، یکی دیگر از عکس هایی که در این شایعه به آن استناد شده مربوط به شیاری در ماه است، در توضیح این عکس آمده:
“شیارهای روی ماه اولین بار ۲۰۰ سال پیش با یک تلسکوپ کوچک در سرتاسر این سیاره مشاهده شدند. در ادامه در مورد انواع شیارهای موجود بر روی ماه گفته شده.
در پایان تشریح شده که از این شیارها توسط گروه آپولو ۱۰ درسال ۱۹۶۹ عکس برداری شده و دو ماه بعد توسط آپولو ۱۱ تایید شده است”، نام علمی این شیار، Ariadaeus Rille است.
ادامه دارد ...
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️#شق_القمر، معجزه اى دروغين براى پيامبرى بى معجزه!
#قسمت_سوم (پايان)
برخلاف آنچه که گفته میشود، این شیار بصورت کمربندی دور تا دور ماه را فرا نگرفته،
بلکه طول آن تنها ۳۰۰ کیلومتر است (قطر ماه ۳,۴۷۶ کیلومتر است) و از پیدایش آن نیز میلیونها سال میگذرد نه ۱۴۰۰ سال
و البته هیچگونه شیاری که سرتاسر ماه را فرا گرفته باشد، روی ماه وجود ندارد. همچنین در اسناد، تصاویر و گزارشات #ناسا نیز اشاره ای به وجود چنین شیار یا دو نیم شدن ماه یا غیرطبیعی بودن شیار نشده.
صفحه شیار Ariadaeus Rille که ادعا میشود محل دو نیم شدن ماه است در لينكهاى داده شده زير موجود است. برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد این شیار و دیگر شیارهای «مستقیم» در ماه و مشاهده ی مشخصات و جایگاه آنها، این صفحه در #سایت_ناسا را ببینید.
#لينك زير از صفحه رسمي ناسا است که #شق_القمر را رد کرده است.
http://2ad.ir/v8LP
بسیاری منبع این شایعه را #دکتر_پیدکوک رئیس حزب اسلامی بریتانیا می دانند که مدعی شده بود که در برنامه ای تلویزیونی فضانوردان ناسا در این مورد توضیحاتی داده اند.
این داستان به شدت مشهور شده عاقبت به گوش ناسا رسید. یکی از دانشمندان “انستیتو تحقیقات ماه ناسا” به نام Brad Bailey در پاسخ به این شایعه گفته است:
#پیشنهاد میکنم هرچیزی که در اینترنت می خوانید باور نکنید. تنها نوشته هایی قابل قبول هستند که منابع معتبر و #علمی داشته باشند.
هیچگونه شواهد علمی و گزارشی مبنی بر دو یا چند پاره شدن ماه و اتصال مجدد آن به هم در گذشته وجود ندارد “
▪️همانطور كه ديديد اين نيز دروغى ديگر از روحانيون براى خرافه پردازى و تزريق آن در جامعه و ذهن مردم بوده است
اما براستى اگر اين دين و اين كتاب از جانب خدا آمده چرا براى اثبات آن نياز به دروغ و شيادى داريد؟
جالب اینجاست #افکار_نیوز كه يكى از سايتهاى متعلق به حكومت جمهوری اسلامی است نيز ادعاى دروغين #آخوند_شياد (بی آزار) را رد کرده و تایید می کند که ناسا به صراحت تمام #شق_القمر را رد کرده است. لينك زير ادعاى اين سايت در اينمورد ميباشد.
http://2ad.ir/xdVZ
#خلاصه_کلام و نتيجه اين بحث:
۱)شق القمر, افسانه و دروغى بیش نیست.
۲)ناسا, شق القمر را به صراحت رد کرده است.
آيا هنوز هم معتقديد #پيامبر_اسلام با انگشتش ماه را به دو نيم كرده است؟؟
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
#قسمت_سوم (پايان)
برخلاف آنچه که گفته میشود، این شیار بصورت کمربندی دور تا دور ماه را فرا نگرفته،
بلکه طول آن تنها ۳۰۰ کیلومتر است (قطر ماه ۳,۴۷۶ کیلومتر است) و از پیدایش آن نیز میلیونها سال میگذرد نه ۱۴۰۰ سال
و البته هیچگونه شیاری که سرتاسر ماه را فرا گرفته باشد، روی ماه وجود ندارد. همچنین در اسناد، تصاویر و گزارشات #ناسا نیز اشاره ای به وجود چنین شیار یا دو نیم شدن ماه یا غیرطبیعی بودن شیار نشده.
صفحه شیار Ariadaeus Rille که ادعا میشود محل دو نیم شدن ماه است در لينكهاى داده شده زير موجود است. برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد این شیار و دیگر شیارهای «مستقیم» در ماه و مشاهده ی مشخصات و جایگاه آنها، این صفحه در #سایت_ناسا را ببینید.
#لينك زير از صفحه رسمي ناسا است که #شق_القمر را رد کرده است.
http://2ad.ir/v8LP
بسیاری منبع این شایعه را #دکتر_پیدکوک رئیس حزب اسلامی بریتانیا می دانند که مدعی شده بود که در برنامه ای تلویزیونی فضانوردان ناسا در این مورد توضیحاتی داده اند.
این داستان به شدت مشهور شده عاقبت به گوش ناسا رسید. یکی از دانشمندان “انستیتو تحقیقات ماه ناسا” به نام Brad Bailey در پاسخ به این شایعه گفته است:
#پیشنهاد میکنم هرچیزی که در اینترنت می خوانید باور نکنید. تنها نوشته هایی قابل قبول هستند که منابع معتبر و #علمی داشته باشند.
هیچگونه شواهد علمی و گزارشی مبنی بر دو یا چند پاره شدن ماه و اتصال مجدد آن به هم در گذشته وجود ندارد “
▪️همانطور كه ديديد اين نيز دروغى ديگر از روحانيون براى خرافه پردازى و تزريق آن در جامعه و ذهن مردم بوده است
اما براستى اگر اين دين و اين كتاب از جانب خدا آمده چرا براى اثبات آن نياز به دروغ و شيادى داريد؟
جالب اینجاست #افکار_نیوز كه يكى از سايتهاى متعلق به حكومت جمهوری اسلامی است نيز ادعاى دروغين #آخوند_شياد (بی آزار) را رد کرده و تایید می کند که ناسا به صراحت تمام #شق_القمر را رد کرده است. لينك زير ادعاى اين سايت در اينمورد ميباشد.
http://2ad.ir/xdVZ
#خلاصه_کلام و نتيجه اين بحث:
۱)شق القمر, افسانه و دروغى بیش نیست.
۲)ناسا, شق القمر را به صراحت رد کرده است.
آيا هنوز هم معتقديد #پيامبر_اسلام با انگشتش ماه را به دو نيم كرده است؟؟
www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
اندرحكايت #علم_غيب_امام_على و از كار افتادن آن
در مورد اينكه #پيامبر_اسلام و #ائمه_شيعه همه داراى علم غيب و متصل به علم الهى بوده اند حتما داستانهاى زيادى شنيده ايد. و در كتابهاى #حديث_شيعيان ازين داستانهاى كاملا تخيلى زياد به چشم ميخورد اما، در مقابل, رواياتى هم در كتابهاى بسيار معتبر شيعه وجود دارد كه اين ادعا را نقض ميكند.
من يك نمونه ازين دست احاديث را اينجا با تمام مدارك و اسناد برايتان مينويسم و باقى احاديث را در يك نوشتار ديگر خدمتتان عرضه خواهم كرد.
#متن_عربى روايت شماره ٩٧:
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى علَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَرِ
#ترجمه:
#امام_باقر ميگويد:
امام علی با شهادت دو نفر، دست #سارقى را قطع کرد، پس از مدتی همان دو نفر آمدند و گفتند ما اشتباه کردیم، این آدم سرقت نکرده، بلکه شخص دیگر سرقت نموده منتها خیال کردیم که این آقا سارق بوده است.
#علی فرمود حالا که اشتباه در شهادت کردید و شهادت شما باعث شد که دست این آدم بریده بشود، باید دوتای تان نصف دیه را به او بپردازید، ولی شهادت این دو نفر را در باره فرد دوم نپذیرفت...
#منبع:
كتاب الكافي جلد ٧ ص ٣٨٤
#علامه_مجلسى نيز اين حديث را تصحيح كرده و در مورد آن نوشته است:
الحديث السابع و التسعون: حسن
پس نميتوان به اين روايت ايراد سندى و رجالى و ... گرفت.
حال سئوالى كه بايد روحانيون شيعه به آن پاسخ دهند اين است كه:
اگر علم غيب ايشان نه براى حفظ جان خود و نه جان مردم بدردش ميخورد، پس كجا ازين علم غيب استفاده ميشده است؟
آيا اين #علم_غيب برخى مواقع #هنگ ميكرده است؟؟
در مورد اينكه #پيامبر_اسلام و #ائمه_شيعه همه داراى علم غيب و متصل به علم الهى بوده اند حتما داستانهاى زيادى شنيده ايد. و در كتابهاى #حديث_شيعيان ازين داستانهاى كاملا تخيلى زياد به چشم ميخورد اما، در مقابل, رواياتى هم در كتابهاى بسيار معتبر شيعه وجود دارد كه اين ادعا را نقض ميكند.
من يك نمونه ازين دست احاديث را اينجا با تمام مدارك و اسناد برايتان مينويسم و باقى احاديث را در يك نوشتار ديگر خدمتتان عرضه خواهم كرد.
#متن_عربى روايت شماره ٩٧:
- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قَضَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي رَجُلٍ شَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلَانِ بِأَنَّهُ سَرَقَ فَقُطِعَتْ يَدُهُ حَتَّى إِذَا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ جَاءَ الشَّاهِدَانِ بِرَجُلٍ آخَرَ فَقَالا هَذَا السَّارِقُ وَ لَيْسَ الَّذِي قُطِعَتْ يَدُهُ وَ إِنَّمَا شَبَّهْنَا ذَلِكَ بِهَذَا فَقَضَى علَيْهِمَا أَنَّ غُرْمَهُمَا نِصْفُ الدِّيَةِ وَ لَمْ يُجِزْ شَهَادَتَهُمَا عَلَى الْآخَرِ
#ترجمه:
#امام_باقر ميگويد:
امام علی با شهادت دو نفر، دست #سارقى را قطع کرد، پس از مدتی همان دو نفر آمدند و گفتند ما اشتباه کردیم، این آدم سرقت نکرده، بلکه شخص دیگر سرقت نموده منتها خیال کردیم که این آقا سارق بوده است.
#علی فرمود حالا که اشتباه در شهادت کردید و شهادت شما باعث شد که دست این آدم بریده بشود، باید دوتای تان نصف دیه را به او بپردازید، ولی شهادت این دو نفر را در باره فرد دوم نپذیرفت...
#منبع:
كتاب الكافي جلد ٧ ص ٣٨٤
#علامه_مجلسى نيز اين حديث را تصحيح كرده و در مورد آن نوشته است:
الحديث السابع و التسعون: حسن
پس نميتوان به اين روايت ايراد سندى و رجالى و ... گرفت.
حال سئوالى كه بايد روحانيون شيعه به آن پاسخ دهند اين است كه:
اگر علم غيب ايشان نه براى حفظ جان خود و نه جان مردم بدردش ميخورد، پس كجا ازين علم غيب استفاده ميشده است؟
آيا اين #علم_غيب برخى مواقع #هنگ ميكرده است؟؟
💥 بستن آب بر دشمن جنايت يا سنت پيامبر اسلام؟
#قسمت_دوم
#ابن_هشام در مورد #جنگ_بدر دوم يا همان بدر كبرا، نوشته است:
- وقتی #پيامبر_اسلام و همراهانش به چاه های بدر رسیدند هنوز قریشیان در راه بوده و به هیچ یک از چاه ها دسترسی نداشتند،
كه در اینجا شخصى به نام «حباب ابن منذر» یکی از مسلمانانی که به وضع آن بیابان آشنا بود پیش آمده و گفت: «ای #محمد آیا به دستور خدا در اینجا فرود آمده ای و وحیی در این باره بر تو نازل شده است و قابل تغییر نیست یا روح مصالح جنگی چنین کرده ای؟»
#محمد گفت: «نه! وحیی در این باره نازل نشده و روی مصلحت است!»
حباب گفت: «پس دستور دهید مردم همچنان تا آخرن چاه پیش بروند و در آنجا منزل کنیم ورودی چاههای آب را ببندیم و حوضی درست کرده و آن را پر از آب کنیم تا در نتیجه چاههای آب در اختیار ما باشد و بدین ترتیب بر دشمن برتری داشته باشیم»
#محمد این نظر را پسندید و دستور داد و بر طبق گفته ی او تمام چاه ها را بستند كه به قريشيان آب نرسد.
#منابع:
١- الصحیح من سیرهالنبی الاعظم ج ٥ علامه جعفر مرتضی عاملی
٢- زندگانی حضرت محمد نوشته سيد هاشم رسولى محلاتى
👈 پس خود #پيامبر_اسلام اولين بار براى شكست دشمن آب را بر آنها بسته بود.
باز هم در متون تاريخى به جستجو ميپردازيم كه ببينيم مورخين ديگر چيزى در اينباره نوشته اند يا خير.
#ابن_سعد_واقدى كه يكى از اولين و معتبرترين مورخين مسلمان و داراى اعتبار زيادى در ميان تمام مذاهب اسلام است،
ايشان از ابراهیم بن اسماعیل بن ابى حبیبة، از داود بن حصین، از عکرمة، از ابن عباس نقل میکند:
#پيامبر_اسلام در #جنگ_بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت:
اینجا مناسب نیست. ما را به نزدیکترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد میکنیم و ظرفها را در آن قرار میدهیم، آب میآشامیم و جنگ میکنیم و سر دیگر چاهها را میبندیم.
در این هنگام، جبرئیل به حضور محمد آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر نيز به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند و تمام چاه ها را پر از سنگ كرده و بستند.
#منبع:
ابن سعد واقدى، محمد، نام كتاب الطبقات الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج ٤، ص ٤٧٨، تهران- انتشارات فرهنگ و انديشه ، ١٣٧٤ ه ش
#قسمت_دوم
#ابن_هشام در مورد #جنگ_بدر دوم يا همان بدر كبرا، نوشته است:
- وقتی #پيامبر_اسلام و همراهانش به چاه های بدر رسیدند هنوز قریشیان در راه بوده و به هیچ یک از چاه ها دسترسی نداشتند،
كه در اینجا شخصى به نام «حباب ابن منذر» یکی از مسلمانانی که به وضع آن بیابان آشنا بود پیش آمده و گفت: «ای #محمد آیا به دستور خدا در اینجا فرود آمده ای و وحیی در این باره بر تو نازل شده است و قابل تغییر نیست یا روح مصالح جنگی چنین کرده ای؟»
#محمد گفت: «نه! وحیی در این باره نازل نشده و روی مصلحت است!»
حباب گفت: «پس دستور دهید مردم همچنان تا آخرن چاه پیش بروند و در آنجا منزل کنیم ورودی چاههای آب را ببندیم و حوضی درست کرده و آن را پر از آب کنیم تا در نتیجه چاههای آب در اختیار ما باشد و بدین ترتیب بر دشمن برتری داشته باشیم»
#محمد این نظر را پسندید و دستور داد و بر طبق گفته ی او تمام چاه ها را بستند كه به قريشيان آب نرسد.
#منابع:
١- الصحیح من سیرهالنبی الاعظم ج ٥ علامه جعفر مرتضی عاملی
٢- زندگانی حضرت محمد نوشته سيد هاشم رسولى محلاتى
👈 پس خود #پيامبر_اسلام اولين بار براى شكست دشمن آب را بر آنها بسته بود.
باز هم در متون تاريخى به جستجو ميپردازيم كه ببينيم مورخين ديگر چيزى در اينباره نوشته اند يا خير.
#ابن_سعد_واقدى كه يكى از اولين و معتبرترين مورخين مسلمان و داراى اعتبار زيادى در ميان تمام مذاهب اسلام است،
ايشان از ابراهیم بن اسماعیل بن ابى حبیبة، از داود بن حصین، از عکرمة، از ابن عباس نقل میکند:
#پيامبر_اسلام در #جنگ_بدر در محلى فرود آمدند، حباب بن منذر گفت:
اینجا مناسب نیست. ما را به نزدیکترین آب به دشمن ببرید و کنار آن حوضى ایجاد میکنیم و ظرفها را در آن قرار میدهیم، آب میآشامیم و جنگ میکنیم و سر دیگر چاهها را میبندیم.
در این هنگام، جبرئیل به حضور محمد آمد و گفت: رأى درست همان است که حباب بن منذر به آن اشاره کرد، و پیامبر نيز به حباب فرمود: «رأى صحیح را اظهار داشتى» و برخاستند و همان کار را انجام دادند و تمام چاه ها را پر از سنگ كرده و بستند.
#منبع:
ابن سعد واقدى، محمد، نام كتاب الطبقات الکبرى، ترجمه، مهدوى دامغانى، محمود، ج ٤، ص ٤٧٨، تهران- انتشارات فرهنگ و انديشه ، ١٣٧٤ ه ش