#سینما #پلتفرمهای_آنلاین
🔸سینمای آنلاین
▫️دستاوردهای جشنواره کودک۳۳، از همراهی پلتفرمهای آنلاین با سینمای ایران تا پرداخت اسکرینفی و نهادینهسازی فرهنگ سرقتنشدن آثار در فضای مجازی
▫️گفتوگوی شرق با #علیرضا_تابش
https://www.fcf.ir/news/ID/107875
🔸سینمای آنلاین
▫️دستاوردهای جشنواره کودک۳۳، از همراهی پلتفرمهای آنلاین با سینمای ایران تا پرداخت اسکرینفی و نهادینهسازی فرهنگ سرقتنشدن آثار در فضای مجازی
▫️گفتوگوی شرق با #علیرضا_تابش
https://www.fcf.ir/news/ID/107875
#سینماویژن
٢🔸هنر سینما؛ کمارزش و از معنا تهی
▫️یادداشت انتقادی اسکورسیزی
#مارتین_اسکورسیزی مینویسد: همین ۱۵ سال قبل، اصطلاح #محتوا وقتی به گوش میخورد که بحثی جدی در مورد سینما در میان بود، و در تقابل با فرم آورده و سنجیده میشد. اما بهتدریج، بیشتر و بیشتر از سوی افرادی به کار گرفته شد که کمپانیهای رسانهای را در دست گرفتند و اغلبشان از تاریخ فرم هنر چیزی نمیدانستند، یا حتی برایشان آنقدر اهمیت نداشت که فکر کنند باید بدانند. محتوا به اصطلاحی تجاری برای تمامی تصاویر متحرک تبدیل شد: یک فیلم از #دیوید_لین، ویدیویی از یک گربه، آگهی بازرگانی سوپر بول، دنبالهای برای یک فیلم ابرقهرمانی، اپیزودی از یک سریال. البته، پیوند خورده بود، نه به تجربهی دیدن فیلم در سالنهای سینما، بلکه به دیده شدن در خانه، روی پلتفرمهای #استریم که آمده بودند تجربهی سینما رفتن را تسخیر کنند، همانگونه که #آمازون فروشگاههای فیزیکی را تسخیر کرد.
در یک بسته قرار دادن تمامی تصاویر متحرک به عنوان محتوا وضعیتی خلق کرده است که در آن همهچیز در یک میدان برابر به مخاطب عرضه میشود، اتفاقی که به نظر دموکراتیک میرسد اما نیست.
در بخش دیگری از این مقاله، اسکورسیزی مینویسد سینما و اهمیت آن در فرهنگ ما تغییر پیدا کرده
او اضافه میکند: در کسبوکار سینما که امروز به کسبوکار سرگرمی بصری انبوه تبدیل شده، تأکید همواره بر واژهی #کسبوکار است و ارزش همیشه با میزان پولی که از عنوان به دست میآید تعیین میشود – از این جهت، هر چیزی از طلوع گرفته تا جاده تا ۲۰۰۱: ادیسه فضایی حالا تا آخرین قطره بهرهبرداری شدهاند و آمادهاند تا به عنوان #فیلم_هنری در مسیر #پلتفرمهای_استریمینگ قرار بگیرند. آن دسته از ما که سینما و تاریخش را میشناسیم باید دانش و عشق خود را با افرادی هر چه بیشتر به اشتراک بگذاریم
@Cinemadail
٢🔸هنر سینما؛ کمارزش و از معنا تهی
▫️یادداشت انتقادی اسکورسیزی
#مارتین_اسکورسیزی مینویسد: همین ۱۵ سال قبل، اصطلاح #محتوا وقتی به گوش میخورد که بحثی جدی در مورد سینما در میان بود، و در تقابل با فرم آورده و سنجیده میشد. اما بهتدریج، بیشتر و بیشتر از سوی افرادی به کار گرفته شد که کمپانیهای رسانهای را در دست گرفتند و اغلبشان از تاریخ فرم هنر چیزی نمیدانستند، یا حتی برایشان آنقدر اهمیت نداشت که فکر کنند باید بدانند. محتوا به اصطلاحی تجاری برای تمامی تصاویر متحرک تبدیل شد: یک فیلم از #دیوید_لین، ویدیویی از یک گربه، آگهی بازرگانی سوپر بول، دنبالهای برای یک فیلم ابرقهرمانی، اپیزودی از یک سریال. البته، پیوند خورده بود، نه به تجربهی دیدن فیلم در سالنهای سینما، بلکه به دیده شدن در خانه، روی پلتفرمهای #استریم که آمده بودند تجربهی سینما رفتن را تسخیر کنند، همانگونه که #آمازون فروشگاههای فیزیکی را تسخیر کرد.
در یک بسته قرار دادن تمامی تصاویر متحرک به عنوان محتوا وضعیتی خلق کرده است که در آن همهچیز در یک میدان برابر به مخاطب عرضه میشود، اتفاقی که به نظر دموکراتیک میرسد اما نیست.
در بخش دیگری از این مقاله، اسکورسیزی مینویسد سینما و اهمیت آن در فرهنگ ما تغییر پیدا کرده
او اضافه میکند: در کسبوکار سینما که امروز به کسبوکار سرگرمی بصری انبوه تبدیل شده، تأکید همواره بر واژهی #کسبوکار است و ارزش همیشه با میزان پولی که از عنوان به دست میآید تعیین میشود – از این جهت، هر چیزی از طلوع گرفته تا جاده تا ۲۰۰۱: ادیسه فضایی حالا تا آخرین قطره بهرهبرداری شدهاند و آمادهاند تا به عنوان #فیلم_هنری در مسیر #پلتفرمهای_استریمینگ قرار بگیرند. آن دسته از ما که سینما و تاریخش را میشناسیم باید دانش و عشق خود را با افرادی هر چه بیشتر به اشتراک بگذاریم
@Cinemadail
عرصههای ارتباطی
#رخنما 🔸اینفودمی در دوران کرونا ▫️همهگیری #کرونا و تحولات جهانی ▫️متن سخنرانی #یونس_شکرخواه، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در روز چهارشنبه چهارم فروردین١۴٠٠ که ساعت ١٨ تا ١٩ از اکانت اینستاگرام دانشکده مطالعات جهان پخش شد: https://www…
🔸اینفودمی در دوران کرونا
دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با همکاری انجمن ایرانی مطالعات جهان، از ١٣ اسفند ١٣٩٩ تا ١١ فروردین ١۴٠٠، هر چهارشنبه ساعت ١٨:٠٠ الی ١٩:٠٠ به مدت پنج هفته، سلسلهنشستهای مجازی «همهگیری کرونا و تحولات جهانی در عصر کرونا و پساکرونا» را در کانال اینستاگرام دانشکده برگزار میکند.
در نشست چهارم، دکتر #یونس_شکرخواه، استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در روز چهارشنبه ۴ فروردین ١۴٠٠ سخنرانی خود را با عنوان اینفودمی در دوران کرونا ایراد کرد.
دکتر شکرخواه نخست، از منظر #زبانشناسی، به ریشهشناسی واژةه #اینفودمی پرداخت: اینفو (info) به معنای اطلاعات و دمی (demi) به معنای جمعیت و مردم. از طرفی، واژه #اپیدمی یعنی بیماریای که روی مردم سوار شده است؛ و واژه #پاندمی یعنی آنچه غلبه یافته است. لذا، پاندمی دامنه تأثیر بیشتری از اپیدمی دارد.
او سپس مبحث ضرب واژه (coinage) و تداول (coherency) در زبان را مطرح کرد، دال بر اینکه با ساخت واژهای جدید، اگر واژه در میان اهل زبان کاربرد نیابد، از میان خواهد رفت.
در علم زبانشناسی، #واج کوچکترین واحد معنای در زبان محسوب میشود و تکواجها مفاهیمی انتزاعی را دربرمیگیرند و تکوجهی، مرکب یا چمدانواژهاند.
دکتر شکرخواه، اینفودمی را چمدانواژهای چندوجهی و کریستالی خواند که میتوان از ابعاد مختلف آن را بررسی کرد: یکی از منظر علم پزشکی، و دیگری از منظر علم اطلاعات و ارتباطات؛ و به تبیین آن از منظر دوم پرداخت. به باور ایشان، این مفهوم را باید در #روانشناسی_رسانهای و #ارتباطات_رسانهای، سالها بررسی کرد.
از منظر پزشکی، در سال ٢٠٢٠، #سازمان_جهانی_بهداشت و #سازمان_ملل واژه اینفودمی را بهکار بردند. بهدنبال آن #بریتیش_آکادمی نیز آن را بهکار برد. اینفودمی میتواند باعث بیاعتباری تلاشهای علمی و منسجم و مبتنی بر بهداشت جهانی شود.
با این مقدمه و با توجه به جغرافیای مخاطب، که از نگاه دکتر شکرخواه، نهادهای رسانهای و علمی محسوب میشوند، وارد تبیین این واژه از منظر علم اطلاعات و ارتباطات شد، با این هدف مهم که باید #علم را عمومیسازی کرد تا قابلفهم برای مردم شود و مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. به باور این استاد #ارتباطات این مهم برعهده روزنامهنگاران و مجامع علمی است.
درباره چیستی و ماهیت اینفودمی، آن را باید ترکیبی از حقیقت و افسانه دانست. لذا، باید بتوان حقیقت را از دروغ تمییز داد.
دکتر شکرخواه از هفت لایه سخن گفت.
لایه نخست، ترکیب حقیقت و دروغ است.
در لایه دوم، نحوه عمل و استفاده از صورتهای آشنا برای تهیه خبر و مطالب مورد نظر مطرح است و با سازوکارهای آشنا، اینفودمی را تداول میبخشند. در باب اهمیت این لایه، دکتر شکرخواه گفت: یافتن راهحل بخشی از زندگی نیست، بلکه کل زندگی محسوب میشود.
در لایه سوم، تکیه افراد بر آرزوها، بهجای تکیه بر حقایق، نهفته است.
در لایه چهارم، کندن حقیقت یا گزارهای اشتباه از گسترهای بزرگتر مطرح میشود. انتخاب گزینشی است.
دو لایه دیگر، حملات فیشینگ و تکیه بر منشأ بیماری است؛ برای مثال، اینکه ویروس کرونا ویروسی چینی است.
در لایه هفتم، این استاد، اصطلاح #میم (meme) را بهکار برد. میمها تصاویر یا فیلمهایی است که در رسانههای اجتماعی یکباره پربازدید میشوند. میمها فرهنگ یا خردهفرهنگ رسانهای محسوب میشوند. میمها را باید کوچکترین واحد معنایی در #شبکههای_اجتماعی دانست. فضای #کرونا، میمها را بهشدت افزایش داد. با افزایش هیجان، فضای اینفودمی نیز گستردهتر شد.
در مارس ٢٠٢٠، شبکههای اجتماعی بزرگ و رسانههای اجتماعی بزرگ بهشدت رشد کردند. در مقالهای در نشریه Technology Riview متعلق به دانشگاه امآیتی، گفته شد: کووید 19، نخستین اینفودمی شبکههای اجتماعی است. بهدنبال آن یک #تغییر_پارادایم رخ داد: مردم از مرورگرها، بهسمت #پلتفرمهای شبکههای اجتماعی هجوم بردند. دادهها از تعقیب مرورگرانه به تعقیب فوریتر رسانههای اجتماعی تغییر کرد و طبیعی است که صحت این اطلاعات کمتر قابلتأیید است. نتیجه این تغییر پارادایمی، ضربهخوردن به کارهای صبورانه و مستلزم بررسی ژرفتر بود؛ و علم نیز از این دسته مقولات محسوب میشود.
دکتر شکرخواه برای مقابله با چنین تغییر پارادیمی که سبب ترویج اطلاعات کمتر قابل تأیید در جامعه میشود و گاه عواقب جبرانناپذیری دارد، نخستینگام را سادهسازی مفاهیم، و نه مبتذلسازی آن، خواند و افزود: از انواع روشها و دادهها باید استفاده کرد و در حوزههای مختلف سیاسی، پزشکی، اجتماعی، رسانه و نظایر آن همگرایی ایجاد کرد، بهگونهای که قابلفهم برای مردم باشد.
در اینجا نیز گریزی به علم زبانشناسی زد و افزود: مطالب را باید خارج از متن بررسی کرد. متن را باید فرامتن درک کرد.
دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با همکاری انجمن ایرانی مطالعات جهان، از ١٣ اسفند ١٣٩٩ تا ١١ فروردین ١۴٠٠، هر چهارشنبه ساعت ١٨:٠٠ الی ١٩:٠٠ به مدت پنج هفته، سلسلهنشستهای مجازی «همهگیری کرونا و تحولات جهانی در عصر کرونا و پساکرونا» را در کانال اینستاگرام دانشکده برگزار میکند.
در نشست چهارم، دکتر #یونس_شکرخواه، استادیار دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، در روز چهارشنبه ۴ فروردین ١۴٠٠ سخنرانی خود را با عنوان اینفودمی در دوران کرونا ایراد کرد.
دکتر شکرخواه نخست، از منظر #زبانشناسی، به ریشهشناسی واژةه #اینفودمی پرداخت: اینفو (info) به معنای اطلاعات و دمی (demi) به معنای جمعیت و مردم. از طرفی، واژه #اپیدمی یعنی بیماریای که روی مردم سوار شده است؛ و واژه #پاندمی یعنی آنچه غلبه یافته است. لذا، پاندمی دامنه تأثیر بیشتری از اپیدمی دارد.
او سپس مبحث ضرب واژه (coinage) و تداول (coherency) در زبان را مطرح کرد، دال بر اینکه با ساخت واژهای جدید، اگر واژه در میان اهل زبان کاربرد نیابد، از میان خواهد رفت.
در علم زبانشناسی، #واج کوچکترین واحد معنای در زبان محسوب میشود و تکواجها مفاهیمی انتزاعی را دربرمیگیرند و تکوجهی، مرکب یا چمدانواژهاند.
دکتر شکرخواه، اینفودمی را چمدانواژهای چندوجهی و کریستالی خواند که میتوان از ابعاد مختلف آن را بررسی کرد: یکی از منظر علم پزشکی، و دیگری از منظر علم اطلاعات و ارتباطات؛ و به تبیین آن از منظر دوم پرداخت. به باور ایشان، این مفهوم را باید در #روانشناسی_رسانهای و #ارتباطات_رسانهای، سالها بررسی کرد.
از منظر پزشکی، در سال ٢٠٢٠، #سازمان_جهانی_بهداشت و #سازمان_ملل واژه اینفودمی را بهکار بردند. بهدنبال آن #بریتیش_آکادمی نیز آن را بهکار برد. اینفودمی میتواند باعث بیاعتباری تلاشهای علمی و منسجم و مبتنی بر بهداشت جهانی شود.
با این مقدمه و با توجه به جغرافیای مخاطب، که از نگاه دکتر شکرخواه، نهادهای رسانهای و علمی محسوب میشوند، وارد تبیین این واژه از منظر علم اطلاعات و ارتباطات شد، با این هدف مهم که باید #علم را عمومیسازی کرد تا قابلفهم برای مردم شود و مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. به باور این استاد #ارتباطات این مهم برعهده روزنامهنگاران و مجامع علمی است.
درباره چیستی و ماهیت اینفودمی، آن را باید ترکیبی از حقیقت و افسانه دانست. لذا، باید بتوان حقیقت را از دروغ تمییز داد.
دکتر شکرخواه از هفت لایه سخن گفت.
لایه نخست، ترکیب حقیقت و دروغ است.
در لایه دوم، نحوه عمل و استفاده از صورتهای آشنا برای تهیه خبر و مطالب مورد نظر مطرح است و با سازوکارهای آشنا، اینفودمی را تداول میبخشند. در باب اهمیت این لایه، دکتر شکرخواه گفت: یافتن راهحل بخشی از زندگی نیست، بلکه کل زندگی محسوب میشود.
در لایه سوم، تکیه افراد بر آرزوها، بهجای تکیه بر حقایق، نهفته است.
در لایه چهارم، کندن حقیقت یا گزارهای اشتباه از گسترهای بزرگتر مطرح میشود. انتخاب گزینشی است.
دو لایه دیگر، حملات فیشینگ و تکیه بر منشأ بیماری است؛ برای مثال، اینکه ویروس کرونا ویروسی چینی است.
در لایه هفتم، این استاد، اصطلاح #میم (meme) را بهکار برد. میمها تصاویر یا فیلمهایی است که در رسانههای اجتماعی یکباره پربازدید میشوند. میمها فرهنگ یا خردهفرهنگ رسانهای محسوب میشوند. میمها را باید کوچکترین واحد معنایی در #شبکههای_اجتماعی دانست. فضای #کرونا، میمها را بهشدت افزایش داد. با افزایش هیجان، فضای اینفودمی نیز گستردهتر شد.
در مارس ٢٠٢٠، شبکههای اجتماعی بزرگ و رسانههای اجتماعی بزرگ بهشدت رشد کردند. در مقالهای در نشریه Technology Riview متعلق به دانشگاه امآیتی، گفته شد: کووید 19، نخستین اینفودمی شبکههای اجتماعی است. بهدنبال آن یک #تغییر_پارادایم رخ داد: مردم از مرورگرها، بهسمت #پلتفرمهای شبکههای اجتماعی هجوم بردند. دادهها از تعقیب مرورگرانه به تعقیب فوریتر رسانههای اجتماعی تغییر کرد و طبیعی است که صحت این اطلاعات کمتر قابلتأیید است. نتیجه این تغییر پارادایمی، ضربهخوردن به کارهای صبورانه و مستلزم بررسی ژرفتر بود؛ و علم نیز از این دسته مقولات محسوب میشود.
دکتر شکرخواه برای مقابله با چنین تغییر پارادیمی که سبب ترویج اطلاعات کمتر قابل تأیید در جامعه میشود و گاه عواقب جبرانناپذیری دارد، نخستینگام را سادهسازی مفاهیم، و نه مبتذلسازی آن، خواند و افزود: از انواع روشها و دادهها باید استفاده کرد و در حوزههای مختلف سیاسی، پزشکی، اجتماعی، رسانه و نظایر آن همگرایی ایجاد کرد، بهگونهای که قابلفهم برای مردم باشد.
در اینجا نیز گریزی به علم زبانشناسی زد و افزود: مطالب را باید خارج از متن بررسی کرد. متن را باید فرامتن درک کرد.