ویراستاران
10.9K subscribers
960 photos
75 videos
38 files
731 links
با لقمه‌های شیرین و کاربردی
درست بنویس و ساده.

همین الان یک نکتهٔ کوچک یادم بدهید.
t.me/virastaran/1411

دوست دارم بیاموزم. از کجا بیاغازم؟
t.me/virastaran/2486

می‌خواهم مؤسسهٔ «ویراستاران» را بشناسم.
virastaran.net/ma

شنوایت: @virastaran1
09002981388
Download Telegram
نُه تا «ی» در فارسی
و برابرِ عربی‌شان برای #ترجمه
در این مقالهٔ علمی‌پژوهشی:
rctall.atu.ac.ir/article_371.html
«ی» نکره‌ساز
«ی» نسبت
«ی» خطاب
«ی» مصدرساز
«ی» تعجب
«ی» زمینه‌ساز وصف
«ی» قیدساز
«ی» تأکید قید یا همراه حرف اضافه
«ی»های عربی در فارسی
‌virastaran.net @virastaran
ویراستاران
محمدمهدی باقری – ویراستاران، آواچهٔ ۳۰، توسعه‌دادن
واژهٔ Develop را همیشه «توسعه» معنی نکنید! خیلی جاها باید توی این مایه‌ها ترجمه‌اش کرد: ایجادکردن، راه‌انداختن، پایه‌گذاری، ساخت، تولید.

این سه دقیقه را بشنوید:
virastaran.net/a/15449

فلانی نرم‌افزارِ جدیدی «ساخته است». کسب‌وکار نوپا را در مرحلهٔ شکل‌گیری‌اش «راه می‌اندازند». هنوز چیزی نبوده که بخواهند «توسعه‌اش بدهند».

این نوشتهٔ محمد یوسفی را هم بخوانید:
virastaran.net/a/20509
#گرته‌برداری #ترجمه
نخستین نشست «ترجمۀ ویرایش‌محور»

- چند خطای رایج ترجمه و راه رفعشان
ـ راه‌های به‌سازی ترجمه‌ها
ـ تسلط بر زبان فارسی در ترجمه

گپ‌وگفت‌ جمعی
و نکته‌گوییِ احمد عبداله‌زاده مِهنه
@mehnevesht
فقط این جلسۀ نخست رایگان است!

یکشنبه ۱۲اسفند۱۳۹۷ ساعت ۱۷ تا ۱۹
دفتر «ویراستاران»
اعلام حضور: info@virastaran.net
@virastaran #ترجمه
SO CLOSE AND YET SO DIFFERENT

این عنوانِ فصل اول کتابی است
دربارهٔ دو شهر هم‌نامِ هم‌جوار
که با خط مرزی از هم جدا شده‌اند:
یکی در آمریکا و یکی در مکزیک،
یکی‌شان مرفه و توسعه‌یافته
و دیگری فقیر و عقب‌مانده.

دو ترجمه از این کتاب در بازار موجود است.
این عبارت را دو جور ترجمیده‌اند:
«دو دنیای چنین متفاوت، در کنار هم.»
«خیلی نزدیک، اما بسیار متفاوت.»

وقتی عنوان انگلیسی و دو ترجمهٔ فارسیِ آن را دیدم، ذهنم رفت پیش خشایار دیهیمی و نیز پیش فیلمی که سال‌ها پیش دیده بودم.

دیهیمی دربارهٔ عبدالله کوثری می‌گوید:
«تسلط کوثری بر زبان فارسی صرفاً محصول خواندن ادبیات کلاسیک ایران نیست. زبان "خواندنی" نیست، "زیستنی" است. کوثری در همدان کودکی کرده است، پای قصه‌گوییِ شیرین‌جانانِ شیرین‌سخن نشسته است، با ولع به ترانه‌های دلکش و مرضیه و ویگن و... از رادیو گوش داده است،... .»

اگر فیلم را هم به ترانه اضافه کنیم
و اگر مترجمان مثل من بخت‌یار بودند،
می‌شد که از نام فیلم مشهوری بهره ببرند:
«خیلی دور، خیلی نزدیک»

محمد حیدری
@HeidariMohamad #ترجمه
@virastaran #واژه‌گزینی
ویراستاران
... killing for the sake of killing. قتلِ نفس را برای نفسِ قتل مرتکب می‌شوند. آیزایا برلین، متفکران روس، #ترجمهٔ نجف دریابندری، #گزیدهٔ محمد حیدری.
Not a Hero only is needed,
but a world fit for him;
a world not of Valets.
تنها به قهرمان نیاز نداریم.
به جهانی درخورِ قهرمان نیز نیازمندیم:
جهانی که از آنِ نوکران نباشد.
The Valet-World has to be governed
by the Sham-Hero... .
It is his; he is its!
بر جهانِ نوکران
باید قهرمانانِ دروغین فرمان برانند.
این از آنِ او و او از آنِ این است!

ارنست کاسیرِر، افسانهٔ دولت، ترجمهٔ نجف دریابندری، تهران: خوارزمی، ص۲۴۴.
#ترجمه #گزیدهٔ محمد حیدری
@virastaran @HeidariMohamad
مؤسسه‌های تبلیغاتی نباید صرفاً به تفاوت‌های آشکار بین زبان‌ها توجه کنند؛ بلکه باید به معانی اصطلاحات بیشتر توجه داشته باشند.

برای مثال، کلمۀ Tambo در کشورهای اسپانیایی‌زبانِ آمریکای لاتین نظیر بولیوی، کلمبیا، اکوادور و پرو به‌معنای «میهمان‌سرای کنار جاده‌ها»ست، در اروگوئه و آرژانتین به‌معنای «مزرعه‌ای است که در آن لبنیات به فروش می‌رسد» و در شیلی «فاحشه‌خانه» معنا می‌دهد.

ترجمۀ واژه‌به‌واژه که با استفاده از فرهنگ‌لغت انجام می‌شود، برای تفسیر اصطلاحات کفایت نمی‌کند.

شرکتی هواپیمایی برای تبلیغ صندلی‌های چرمی‌اش از شعار تبلیغاتی «پرواز روی چرم» استفاده کرد. ترجمۀ این شعار در آمریکای لاتین به‌معنای «پرواز برهنه» است.

ازاین‌رو یکی از صاحب‌نظران می‌گوید:
«ما به‌دنبال مترجم زبان نیستیم؛
بلکه در جست‌وجوی مترجم فرهنگیم

فیلیپ کاتئورا و جان ال. گراهام، بازاریابی بین‌المللی، ترجمهٔ هاشم نیکومرام و محمدعلی عبدالوند، چ۲، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۹۳.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دو نمونهٔ ایرانی‌‌شده‌اش:
تغییر تلفظ پوشاکِ lacoste به لاگوست
تغییر املای پنیرِ kiri به کیبی

#فرهنگ #ترجمه
virastaran.net@virastaran
دیالوگی از فیلم مترجم (۲۰۰۵)
- من دنبال صلح و آرامشم... برای همین اومدم سازمان ملل.
- ولی، با احترام، باید بگم شما فقط یه مترجمید!
- چندین کشور با هم جنگیدند؛ چون حرف همدیگه رو نفهمیدند.
@virastaran #ترجمه
ویراستاران
به این می‌گن ترجمهٔ سعدی‌وار! What thy beauty raised up thy deeds have laid low... آنچه جمال تو رشته بود، اَعمال تو پنبه کرد... دُن‌کیشوت، ترجمهٔ محمد قاضی #گزیدهٔ محمد حیدری، #ترجمه @virastaran
کِیف ترجمۀ پاکیزه
The historical process has no 'culmination'. Human beings have invented this notion only because they cannot face the possibility of an endless conflict.
فراگرد تاریخ «حداعلا»یی ندارد. افراد بشر این مفهوم را از خود درآورده‌اند؛ زیرا که نمی‌توانند امکان تعارض بی‌پایان را برتابند.

آیزایا برلین، متفکران روس، ترجمهٔ نجف دریابندری
#گزیدهٔ محمد حیدری #ترجمه
t.me/virastaran/2774
t.me/virastaran/2384
t.me/virastaran/1143
کِیف ترجمهٔ پاکیزه

قتل نفس و قطع نفس!
"Peace," said Don Quixote; "where hast thou ever seen or heard that a knight-errant has been arraigned before a court of justice, however many homicides he may have committed?" "I know nothing about omecils," answered Sancho,...
دُن کیشوت گفت: «ساکت باش. تو کجا هرگز دیده یا خوانده‌ای که یک پهلوانِ سرگردان را، هرچند قتل نفس هم کرده باشد، به پای میز محاکمه بکشند؟»
سانکو گفت: «در حقیقت، من از قطع نفس چیزی نمی‌دانم...»
دُن‌کیشوت، #ترجمهٔ محمد قاضی
@virastaran #گزیدهٔ محمد حیدری
برخی مترجمانِ بی‌دقت در ترجمهٔ فعل to suffer فقط معنیِ نخستِ آن یعنی «رنج‌بردن» را در ذهن داشته‌اند و آن را در جاهایی به‌جای معنی دوم که...

virastaran.net/a/23790 :ادامه

@virastaran #ترجمه #گرته‌برداری
ویراستاران
Not a Hero only is needed, but a world fit for him; a world not of Valets. تنها به قهرمان نیاز نداریم. به جهانی درخورِ قهرمان نیز نیازمندیم: جهانی که از آنِ نوکران نباشد. The Valet-World has to be governed by the Sham-Hero... . It is his; he is its!…
Some people are bird watchers,
others are celebrity watchers,
still others are flora and fauna watchers. I belong to the tribe of sentence watchers.
عده‌ای پرنده‌بازند،
عده‌ای هنرمندباز،
عده‌ای هم طبیعت‌باز؛
اما من از قماش جمله‌بازانم.
Stanley Fish, How to write a sentence, HarperCollins Publishers, 2011.
#گزیده و #ترجمهٔ محمد حیدری
@virastaran @heidarimohamad
ویراستاران
کِیف ترجمۀ پاکیزه The historical process has no 'culmination'. Human beings have invented this notion only because they cannot face the possibility of an endless conflict. فراگرد تاریخ «حداعلا»یی ندارد. افراد بشر این مفهوم را از خود درآورده‌اند؛ زیرا که نمی‌توانند…
دربارۀ نثر پولادینِ
عزت‌الله فولادوند
virastaran.net/a/12139
متن‌هایی که فولادوند به فارسی برگردانده است، در اقلیم نثر او بی‌هیچ دردسری نفس می‌کشند و قدم می‌زنند و با مای خواننده خوش‌و‌بش می‌کنند و مدام از ما می‌خواهند که با آن‌ها غریبگی نکنیم. انگار دیری است همدیگر را می‌شناسیم. آن‌ها از راه دوری نیامدند. خانه‌شان در همین حوالی است. محض نمونه، به یک جمله از کتاب... .
@virastaran #ترجمه
ویراستاران
Photo
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- ترجمه با الهام از محمد غزالی؛
- بهره‌گیری از فارسی کهن برای برابرهای امروزی؛
- زبان فارسی ظرفیت‌های بیکرانی دارد
‌ برای نزدیک‌شدن به اصل منظور نویسنده؛
- اولین چیزی را که به ذهنشان می‌رسد، می‌گذارند.
سعید قطبی‌زاده b2n.ir/b98571
t.me/virastaran/2836 #ترجمه #واژه‌گزینی
چکیده‌ای از آنچه در
کارگاه حضوری ترجمه
خواهید آموخت:

– فرق ترجمهٔ حرفه‌ای با ترجمه‌ای که
‌ در کلاس‌های دانشگاه یاد می‌دهند
– ویژگی‌های مترجم حرفه‌ای
– شاخص‌های ترجمهٔ حرفه‌ای
– عناصر فرازبانی در ترجمه
– عناصر فرهنگی در ترجمه
– گرته‌برداری معنایی و نحوی
– نمونهٔ ترجمه‌های مترجمان نامی
‌ و شگردهایشان در ترجمه
– نقش ویرایش در ترجمه
– روش‌های معادل‌یابی واژگانی و نحوی
– اُنس با نثر معیار و فصیح فارسی
– دام‌چاله‌هایی در مسیر دشوار ترجمه
– آفت‌های منجر به ترجمهٔ اشتباه یا ضعیف:
‌‌ ‌ بی‌توجهی به بافت کلام
‌‌ ‌ چسبیدن به معنای اول واژه‌
‌‌ ‌ ‌دوری از عقل سلیم
‌‌ ‌ ‌بی‌اعتنایی به میل ترکیبی واژه‌ها
‌‌ ‌ ‌وابستگی به فرهنگ‌های دوزبانه
‌‌ ‌ ‌افتادن در دام واژه‌های فریبکار
‌‌ ‌ ‌نداشتن تعریف درستی از ترجمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از همین پنجشنبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نام‌نویسی:
virastaran.net/tho
دوسه نفر جا هست.
#ترجمه