پروانهی او گر رسدم در طلب جان
چون شمع هماندم به دمی جان بسپارم
گر قلب دلم را ننهد دوست عیاری
من نقد روان در دمش از دیده شمارم
#غزل۳۲۵❤️
#حافظ
پ.ن: این شعرش کلا آرایههای جالبی داره که تو کامنتاش گفته؛ معنی اصلی و فرعی ایهامهای این دو بیتش رو اوردم اینجا:
پروانه = مجوز، پروانه
"دَم" دوم = لحظه، نفس
قلب = تقلبی، قلب!
روان = جاری، روح
چون شمع هماندم به دمی جان بسپارم
گر قلب دلم را ننهد دوست عیاری
من نقد روان در دمش از دیده شمارم
#غزل۳۲۵❤️
#حافظ
پ.ن: این شعرش کلا آرایههای جالبی داره که تو کامنتاش گفته؛ معنی اصلی و فرعی ایهامهای این دو بیتش رو اوردم اینجا:
پروانه = مجوز، پروانه
"دَم" دوم = لحظه، نفس
قلب = تقلبی، قلب!
روان = جاری، روح