🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
1.62K subscribers
6.58K photos
1.29K videos
68 files
6.56K links
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...

"عارف قزوینی"
Download Telegram
نصیحت #آغا_محمدخان قاجار به ولیعهدش #فتحعلی_شاه :

"رعیت چون آسوده گردد در فکر عزل رئیس و ضابط افتد و علی هذا القیاس . چون عموم اهالی مُلک را فراغت روی دهد به عمّال و حکّام تمکین نکنند و در فکرهای دور و دراز درافتند،

این گروه فرومایه را باید به خود مشغول کردن که از کار رعیتی و گرفتاری فارغ نگردند.

ارباب زراعت و فلاحت باید چنان باشد که هر ده خانه را یک دیگ نباشد تا به جهت طبخ آشی یک روز به عطلت و انتظار بسر برند و الا رعیتی نکنند و نقصان در ملک روی کند ..."

📔روضه‌الصفای ناصری، تصحیح جمشید کیان فر، ۱۳، ص ۷۴۲۱

@tarikhdaetarazoo 🏛
نقشه ایلیا نیکالایویچ برزین، جهانگرد و شرق‌شناس برجسته #روسی از #تهران که آن را بایستی دومین نقشه از شهر تهران دانست، جزو معدود اسنادی است که با مطالعه آن می‌توان به ساختار و شکل شهر تهران در دوران حکومت #فتحعلی_شاه و جانشین آن دست یافت.

در این نقشه که در سال ۱۲۲۱ و در زمان پادشاهی محمدشاه قاجار ترسیم و ده سال بعد در سال ۱۲۳۱ و در زمان سلطنت ناصرالدین‌شاه در مسکو به دو زبان فارسی و روسی منتشرشده، شکل شهر به‌صورت یک چندضلعی نامنظم است که با شش دروازه با فضای حومه‌ای شهر ارتباط برقرار می‌کند و توده انبوه جمعیتی در این محدوده در خانه‌ها و معابری تنگ و فشرده زندگی می‌کردند.


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
تصویری از #تخت_طاووس یا تخت خورشید در موزه جواهرات سلطنتی ایران!

این تخت به فرمان #فتحعلی‌_شاه و با جواهرات و طلای موجود در خزانه ساخته شد و به‌دلیل وجود نشان خورشید در بالای تخت، به تخت خورشید معروف شد.

البته بعد از ازدواج فتحعلیشاه با «طاووس تاج‌الدوله» «تخت طاووس» نام گرفته است.

t.me/tarikhdartarazoo 🎻
با صدور فتوای جنگ و جهاد از سوی علما علیه روسیه، مجلسی در سلطانیه برگزار شد و همگان در حضور #فتحعلی‌_شاه، حضور یافتند.
وابستگان شاه با شعار و احساسات ریاکارانه فضای مجلس را در دست گرفته، اصرار به جنگ داشتند.

در این هنگام، فتحعلیشاه رو به #قائم‌مقام کرد و پرسید نظر شما چیست؟
قائم‌مقام دیدگاه خود را با پرسشی مطرح کرد و از شاه پرسید عایدی و مالیات شما چقدر است؟
فتحعلیشاه جواب داد سالیانه #شش_کرور مالیات دریافت می‌کنیم.
قائم‌مقام سپس ادامه داد مالیات روسیه چقدر است؟
فتحعلیشاه گفت شنیده‌ایم روسیه سالانه #ششصد_کرور مالیات دریافت می‌کند.
قائم‌مقام گفت عقل حکم می‌کند کسی که شش کرور دارد با کسی که ششصد کرور دارد، درنیاویزد.

در همین جلسه، جیره‌خواران و مزدوران شاه و دربار با هتاکی قائم‌مقام را مورد شماتت قرار دادند که او به شاه توهین کرده و فردای همانروز حکم تکفیر قائم‌مقام در تبریز پخش شد و به خانه او حمله و آن را غارت کردند و او به مشهد تبعید شد و...
دور دوم جنگهای ایران و روسیه شروع و به شکست و خفت و خواری مملکت ختم شد.


#باستانی_پاریزی
📗حماسه کویر_ص ۷۵


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
تصویری بسیار زیبا از ‏#الماس_شاه با وزن ۸۹ قیراط که یکی از بزرگترین الماس‌های جهان است.

این جواهر ارزشمند جزو پیشکشی‌های محمدشاه گورکانی به نادر شاه بود.

پس از قتل #گریبایدف روس بدست مردم تهران در سال ۱۸۲۹ میلادی، #فتحعلی شاه آن را برای دلجویی به نیکلای یکم پیشکش کرد.
الماس شاه اکنون در #مسکو نگهداری می‌شود

‏نام دو شاه هند، برهان نظام شاه دوم (۱۵۹۱ میلادی) و شاه جهان (۱۶۴۱ میلادی) و نیز فتحعلی شاه قاجار (۱۸۲۶ میلادی) بر سطح آن حک شده‌است.

روس‌ها در سال ۱۹۷۱ میلادی تمبر یادبودی برای الماس شاه چاپ کردند.


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Forwarded from اتچ بات
#توپ_مرواری، یک اسلحه نظامی بزرگی بود که در میدان #ارگ_تهران قدیم، روبروی نقاره‌خانه جای گرفته بود. این توپ بعدها به محوطه ساختمان باشگاه افسران وزارت جنگ (ساختمان کنونی شماره ۷ وزارت خارجه) در شمال میدان مشق تهران جابجا شد.

وجه تسمیه این توپ معلوم نیست اما برخی علت این نامگذاری را چند رشته مروارید ذکر کرده‌اند که به دهانه توپ آویزان بوده‌است. نوشته برجسته حک شده در داخل ترنج روی توپ نام سازنده آن را یک ریخته‌گر نامدار اصفهانی به نام #استاد_اسماعیل_ریخته‌گر و سال ساخت آن را ۱۲۳۳ قمری به دستور #فتحعلی_شاه قاجار ذکر کرده‌است.

دربارهٔ این این توپ داستان‌های بسیاری روایت شده‌است. از جمله این که شاه عباس آن را از پرتغالی‌ها در جزیره هرمز به غنیمت گرفته یا این که به دستور کریم خان زند در شیراز ساخته شده یا حتی در منابع دیگری آمده است که نادر شاه آن را از هندوستان به ایران آورده است.

این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بوده‌است به نحوی که در دوران قاجار خرافات بسیاری پیرامون آن شکل گرفت و مردم برای گرفتن حاجتهای خود به آن توسل می‌جستند.رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده بود عده ای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیست و هفتم ماه رمضان و شبهای قدر، در شب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ می دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.
صادق هدایت کتاب توپ مرواری را در انتقاد از خرافات رایج میان مردم در باره این توپ باتوجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره نوشت.


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
قتل #الکساندر_گریبادوف
وزیرمختارروسیه درایران


عهدنامه #ترکمانچای در ۲۰ بهمن ۱۲۰۶ در منطقه‌ای به همین نام میان #عباس_میرزا ولیعهد وقت ایران و #گریبایدوف امضا شد و به جدایی بخش‌های وسیعی از خاک ایران و الحاق آن به روسیه، اخذ غرامت ۲۰ میلیون روبلی از ایران و ضبط نسخ خطی کتابخانه شیخ صفی‌الدین اردبیلی و انتقال آن به روسیه انجامید. گریبایدوف پس از امضای این معاهده ۴۰ هزار روبل روسی پاداش گرفت و بعد از مدت کوتاهی به عنوان سفیر روسیه در تهران، ارتقا مقام گرفت.
زمانی که الکساندر گریبایدوف وزیر مختار وقت روسیه، متوجه شد تعدادی از زنان گرجی در منازل رجال ایرانی به سر می‌برند. او طبق مفاد ماده سیزده عهدنامه ترکمنچای آنان را اسیر تلقی کرد و از دولت ایران استرداد آنان را درخواست.
با کمک و هدایت آغایعقوب ارمنی، یکی از خواجه سرایان حرم‌سرای فتحعلی شاه، که با خانواده‌های رجال ایران آشنا بود از اوضاع آگاهی یافت و با مراجعه به شخصیت‌های سرشناس به مطالبه زنان گرجی که در حرمسرای آنان بودند پرداخت. سرانجام با پافشاری گریبایدوف دو زن گرجی، که به گفتهٔ ایرانیان مسلمان شده بودند و در منزل الله‌یار آصف‌الدوله وزیر امور خارجه وقت، به سر می‌برند، به هیئت روسی پناهنده شدند.

مردم ایران از بسته شدن معاهده ترکمنچای خشمگین بودند و چون بشکه باروتی آمادهٔ انفجار با بسته شدن بازار و تحریکاتی که صورت گرفت و پس از آن‌که آغا یعقوب ارمنی به سفارت روسیه پناهنده شد؛ عده‌ای از مردم، به تحریک مجتهدی به نام میرزا مسیح مجتهد، در ۱۱ فوریه ۱۸۲۹ (۲۲ بهمن ۱۲۰۷) به سفارت روسیه حمله کردند و هر کس را یافتند کشتند و تنها مالتسوف_ مالتزوف، دبیر اول سفارت جان سالم به در برد.

برای کاهش تنش حاصل از قتل این سفیر روسی هیاتی تشکیل شد که در آن هیات میرزاتقی‌خان امیرکبیر نیز حاضر بود. امیرکبیر در دوران صدارت خویش عملا کفالت وزارت خارجه را نیز برعهده داشت و از قضا این بخش از وظایف و اختیارات او بود که بیش‌ از هر چیز موجب اشتهار و محبوبیت وی شد.
این هیئت نامه عذرخواهی #فتحعلی_شاه را به تزار #نیکلای_یکم تقدیم کرد. کار به مصالحه کشید و میرزا مسیح به تقاضای دولت روس به عتبات تبعید شد. خسرو میرزا در مسکو برای تسلیت به دیدار خانواده گریبایدوف رفت. شاه نیز، برای جلوگیری از جنگی دیگر، الماس بسیار بزرگی را، معروف به #الماس_شاه، به تزار روسیه پیش‌کش کرد.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
نصیحت #آغامحمدخان قاجار خطاب به ولیعهدش #فتحعلی_شاه :


رعیت چون آسوده گردد در فکر عزل رئیس و ضابط افتد و علی هذا القیاس . چون عموم اهالی ملک را فراغت روی دهد به عمال و حکام تمکین نکنند و در فکرهای دور و دراز درافتند،

این گروه فرومایه را باید به خود مشغول کردن که از کار رعیتی و گرفتاری فارغ نگردند؛

ارباب زراعت و فلاحت باید چنان باشد که هر ده خانه را یک دیگ نباشد تا به جهت طبخ آشی یک روز به عطلت و انتظار بسر برند و الا رعیتی نکنند و نقصان در ملک روی کند ....


#روضه‌الصفای ناصری،
تصحیح #جمشیدکیان فر، ۱۳، ص ۷۴۲۱



t.me/tarikhdartarazoo 🏛
با صدور فتوای جنگ و جهاد از سوی علما علیه روسیه، مجلسی در سلطانیه برگزار شد و همگان در محضر #فتحعلی‌_شاه، حضور یافتند.
وابستگان شاه با شعار و احساسات ریاکارانه فضای مجلس را در دست گرفته، اصرار به جنگ داشتند.

در این هنگام، فتحعلیشاه رو به #قائم‌مقام کرد و پرسید نظر شما چیست؟
قائم‌مقام دیدگاه خود را با پرسشی مطرح کرد و از شاه پرسید عایدی و مالیات شما چقدر است؟
فتحعلیشاه جواب داد سالیانه #شش_کرور مالیات دریافت می‌کنیم.
قائم‌مقام سپس ادامه داد مالیات روسیه چقدر است؟
فتحعلیشاه گفت شنیده‌ایم روسیه سالانه #ششصد_کرور مالیات دریافت می‌کند.
قائم‌مقام گفت
👈عقل حکم می‌کند کسی که شش کرور دارد با کسی که ششصد کرور دارد، درنیاویزد.

در همین جلسه، جیره‌خواران و مزدوران شاه و دربار با هتاکی قائم‌مقام را مورد شماتت قرار دادند که او به شاه توهین کرده و فردای همانروز حکم تکفیر قائم‌مقام در تبریز پخش شد و به خانه او حمله و آن را غارت کردند و او به مشهد تبعید شد و...
دور دوم جنگهای ایران و روسیه شروع و به شکست و خفت و خواری مملکت ختم شد.


#باستانی_پاریزی
📗حماسه کویر_ص ۷۵


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
۱۹۳ سال از آخرین زلزله شدید تهران {۱۸۳۰ میلادی} می گذرد.

آخرین #زلزله_شدیدتهران مربوط به حدود دو قرن پیش (سال ۱۸۳۰ میلادی) است که در دوران حکومت #فتحعلی_شاه_قاجار اتفاق افتاده است. 

بر اساس آثار گسل به جای مانده از این زمین‌­لرزه و اندازه پهنه لرزه‌ ای آن،  حدود ۷.۲ برآورد شده است.  در اثر این زلزله مناطق شمیرانات و دماوند تقریبا به‌طور کامل ویران شدوحدود ۷۰ روستا در شرق جاجرود از بین رفت. 

براساس گزارشهای موثق در پهنه شمیرانات بیش از  ۴۵‌هزار نفر کشته شدند. شاید در تاریخ حیات تهران، این بزرگ‌ترین زلزله‌ای باشد که در دوران قاجاریه به وقوع پیوسته است.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
سزای یک خیانت:

#حاج_ابراهیم_کلانتر (زاده ۱۱۵۸ در شیراز - درگذشته ۱۲۱۶ ه‍.ق در طالقان) از بزرگان شیراز بود که در حکومت #زندیه مراحل ترقی را طی کرد و از آنجا که چندی کلانتری شیراز را به عهده داشت، به حاجی ابراهیم خان کلانتر مشهور شد. او هنگام حمله آقا محمدخان به شیراز به #لطفعلیخان_زند خیانت کرد و دروازه شهر را هنگام برگشت از جنگ بر روی او بست.

لطفعلی‌خان زند از سال ۱۲۰۳ق ، که به جای پدرش بر تخت نشست، همواره با حملات آقا محمدخان قاجار روبرو بود. او اواسط ذی الحجه ۱۲۰۵ شنید که آقا محمدخان به سوی آذربایجان تاخته و اصفهان را که در آن هنگام مرکز حکومتش بود، به باش باباخان (فتحعلی شاه بعدی) سپرده‌است؛ بنابراین به سوی اصفهان لشکر کشید.

لطفعلی خان شیراز را به حاج ابراهیم کلانتر سپرد و عازم اصفهان شد. همین که اختیار شیراز به دست حاجی ابراهیم کلانتر افتاد، چون می‌دانست که لطفعلی خان بر نیات باطنی او آگاهی یافته، از یک طرف در شیراز به دستگیری بزرگان خاندان زند پرداخت و از طرف دیگر عبدالرحیم خان، برادر خود را که در اردوی لطفعلی خان بود به شوراندن لشکریان او واداشت.

به این ترتیب بیشتر همراهان لطفعلی خان که کسانشان در شیراز مورد تهدید و تعرض کلانتر بودند، شبانه از قمشه (محل اردو) پراکنده شدند و لطفعلی خان به همین علت دربرابر آقا محمدخان منهزم گردید و به شیراز برگشت، اما کلانتر و یاران او لطفعلی خان را به شهر راه ندادند و او چاره‌ای ندید جز اینکه به جانب بوشهر رهسپار گردد.
آقا محمدخان حکومت شیراز را به کلانتر سپرد. این اقدام حاج ابراهیم خان باعث شد آقا محمدخان به سادگی بر جنوب ایران سلطه پیدا کند و با برانداختن حکومت زندها، حوزه نفوذ و سلطنت خود را گسترش دهد.
ابراهیم خان کلانتر پس از مرگ آقا محمدخان، در به سلطنت رساندن #فتحعلی_شاه قاجار نقش اول را ایفا کرد و توانست سمت صدراعظمی و لقب #اعتمادالدوله را برای خود حفظ کند.

چنین بود که روز اول ذی الحجه ۱۲۱۵ قمری (۲۶ فروردین ۱۱۸۰ه‍.ش) او را دستگیر کردند و به طالقان فرستادند. حدود یک ماه بعد به دستور شاه قاجار، چشم او را میل کشیدند و زبانش را بریدند و به قتلش رساندند. بیشتر فرزندان و بستگان او نیز سرنوشتی مشابه داشتند. بنابر قولی دیگر او را به بند کشیده و از سقف مطبخ عمارت پادشاهی آویزان کردند. دیگ بسیار بزرگی را پر از آب نموده و هیزم فراوان زیر آن روشن کردند تا آب داخل دیگ بجوش آمد و سپس ابراهیم خان کلانتر را آرام آرام با طناب به داخل دیگ آبجوش فرو بردند و به قتل رساندند.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
با صدور فتوای جنگ و جهاد از سوی #علما !! علیه روسیه، مجلسی در #سلطانیه برگزار شد و همگان در مجلس #فتحعلی‌_شاه، حضور یافتند.

وابستگان شاه با شعار و احساسات ریاکارانه  فضای مجلس را در دست گرفته، اصرار به جنگ داشتند.

در این هنگام، فتحعلیشاه رو به #قائم‌مقام کرد و پرسید نظر شما چیست؟
قائم‌مقام دیدگاه خود را با پرسشی مطرح کرد و از شاه پرسید عایدی و مالیات شما چقدر است؟
فتحعلیشاه جواب داد سالیانه #شش_کرور مالیات دریافت می‌کنیم.
قائم‌مقام سپس ادامه داد مالیات روسیه چقدر است؟
فتحعلیشاه گفت شنیده‌ایم روسیه سالانه #ششصد_کرور مالیات دریافت می‌کند.
قائم‌مقام گفت عقل حکم می‌کند کسی که شش کرور دارد با کسی که ششصد کرور دارد، درنیاویزد.

در همین جلسه، جیره‌خواران و مزدوران شاه و دربار با هتاکی قائم‌مقام را مورد شماتت قرار دادند که او به شاه توهین کرده و فردای همانروز حکم تکفیر قائم‌مقام در تبریز پخش شد و به خانه او حمله و آن را غارت کردند و او به مشهد تبعید شد و...
دور دوم جنگهای ایران و روسیه شروع و به شکست و خفت و خواری مملکت ختم شد.

#باستانی_پاریزی
📗حماسه کویر_ص ۷۵

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
قتل #الکساندر_گریبادوف
وزیرمختارروسیه درایران


عهدنامه #ترکمانچای در ۲۰ بهمن ۱۲۰۶ در منطقه‌ای به همین نام میان #عباس_میرزا ولیعهد وقت ایران و #گریبایدوف امضا شد و به جدایی بخش‌های وسیعی از خاک ایران و الحاق آن به روسیه، اخذ غرامت ۲۰ میلیون روبلی از ایران و ضبط نسخ خطی کتابخانه شیخ صفی‌الدین اردبیلی و انتقال آن به روسیه انجامید. گریبایدوف پس از امضای این معاهده ۴۰ هزار روبل روسی پاداش گرفت و بعد از مدت کوتاهی به عنوان سفیر روسیه در تهران، ارتقا مقام گرفت.
زمانی که الکساندر گریبایدوف وزیر مختار وقت روسیه، متوجه شد تعدادی از زنان گرجی در منازل رجال ایرانی به سر می‌برند. او طبق مفاد ماده سیزده عهدنامه ترکمنچای آنان را اسیر تلقی کرد و از دولت ایران استرداد آنان را درخواست.
با کمک و هدایت آغایعقوب ارمنی، یکی از خواجه سرایان حرم‌سرای فتحعلی شاه، که با خانواده‌های رجال ایران آشنا بود از اوضاع آگاهی یافت و با مراجعه به شخصیت‌های سرشناس به مطالبه زنان گرجی که در حرمسرای آنان بودند پرداخت. سرانجام با پافشاری گریبایدوف دو زن گرجی، که به گفتهٔ ایرانیان مسلمان شده بودند و در منزل الله‌یار #آصف‌الدوله وزیر امور خارجه وقت، به سر می‌برند، به هیئت روسی پناهنده شدند.

مردم ایران از بسته شدن معاهده ترکمنچای خشمگین بودند و چون بشکه باروتی آمادهٔ انفجار با بسته شدن بازار و تحریکاتی که صورت گرفت و پس از آن‌که آغا یعقوب ارمنی به سفارت روسیه پناهنده شد؛ عده‌ای از مردم، به تحریک مجتهدی به نام میرزا مسیح مجتهد، در ۱۱ فوریه ۱۸۲۹ (۲۲ بهمن ۱۲۰۷) به سفارت روسیه حمله کردند و هر کس را یافتند کشتند و تنها مالتسوف_ مالتزوف، دبیر اول سفارت جان سالم به در برد.

برای کاهش تنش حاصل از قتل این سفیر روسی هیاتی تشکیل شد که در آن هیات میرزاتقی‌خان امیرکبیر نیز حاضر بود. امیرکبیر در دوران صدارت خویش عملا کفالت وزارت خارجه را نیز برعهده داشت و از قضا این بخش از وظایف و اختیارات او بود که بیش‌ از هر چیز موجب اشتهار و محبوبیت وی شد.
این هیئت نامه عذرخواهی #فتحعلی_شاه را به تزار #نیکلای_یکم تقدیم کرد. کار به مصالحه کشید و میرزا مسیح به تقاضای دولت روس به عتبات تبعید شد. خسرو میرزا در مسکو برای تسلیت به دیدار خانواده گریبایدوف رفت. شاه نیز، برای جلوگیری از جنگی دیگر، الماس بسیار بزرگی را، معروف به #الماس_شاه، به تزار روسیه پیش‌کش کرد.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
از خائن ترین نخست وزیران تاریخ ایران #حاج_ابراهیم_کلانتر که از بزرگان شیراز بود و در حکومت #زندیه مراحل ترقی را طی کرد و از آنجا که مسئولیت چندین کلانتری شیراز را به عهده داشت، به حاجی ابراهیم خان کلانتر مشهور شد.

او هنگام حمله #آغامحمدخان به شیراز به #لطفعلی_خان خیانت کرد و دروازه شهر را هنگام برگشت از جنگ بر روی او بست در حالی که اکثریت سپاهیان لطفعلی خان در شیراز بسر می بردند!

کلانتر به دلیل خوش خدمتی به بنیانگذار دودمان قاجار(آغامحمدخان) توانست در پستهای حکومتی درسراسر ایران اقوام خود را بگمارد.او در دوران #فتحعلی_شاه به تدریج بر میزان نفوذ و اقتدار خود افزود و فرزندان و بستگانش را بر ولایات دور و نزدیک کشور حاکم کرد. اما همین قدرت زیاد باعث بدگمانی شاه قاجار نسبت به او شد و سرانجام شومی برایش رقم زد، طوری که به بدترین شکل ممکن کشته شد.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#فتحعلی_شاه قاجار خطاب به سفیرش دراستانبول چنین می نویسد:

"در باب فرانسه غوررسی (بررسی) خوبی بکن و ببین فرانسه هم یکی از ایلات فرنگ است یا گروهی و ملکی دیگر است؟
بناپارت نام، کافری که خود را پادشاه فرانسه می داند، کیست و چه کاره است؟...
درباب انگلستان تحقیق جداگانه و علی حده بکن و ببین از چه قماش مردم و از چه قبیل قوم اند؟ اینکه می گویند در جزیره ای ساکن اند، ییلاق و قشلاق ندارند و قوت قالبشان ماهی است راست است یا نه؟ اگر راست باشد چطور ممکن است یکی در جزیره بنشیند و هندوستان را فتح کند؟...
همچنین صرف مساعی و اقدام بنما و بفهم در میان #انگلستان و #لندن چه نسبت است؟ آیا لندن جزئی از انگلستان است یا انگلستان جزئی از لندن؟

(در آخر) ببین که احسن طریق برای هدایت فرنگیان گمراه به #شاهراه_اسلام و بازداشتن ایشان از اکل میته (خوردن مردار) و لحم خنزیر (گوشت خوک) کدام است؟»

منابع:🔻
۱_سفرنامه #سرجونزهارفورد.
۲_سرگذشت حاجی بابا اصفهانی نوشته #جیمزموریه

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
قصه پرغصه عباس میرزا


🔸 #عباس_میرزای قاجار، ولیعهد #فتحعلی_شاه و فرمانده ارتش ایران در جنگ با روسیه تزاری است.. عباس میرزا را برخی سرسلسله‌ اولین اصلاحات و تجددخواهان می‌نامند . مورخین و وقایع نگاران از منش انسانی و رفتار مصلحانه او به تواتر سخن گفته‌اند.
#موریس_دوکوتز، سفیر کبیر روسیه تزاری از جمله افرادی است که در توصیف خود از ایران آن روزگار تصویر دقیقی از نابسامانی‌ها می‌دهد و در این راه گاه از حدود ادب نیز پا فراتر می‌گذارد وقتی به عباس میرزا می رسد چنین می نویسد:

👈«عباس‌میرزا … دشمن واقعی تجمّل است … حرکات و اطوارش خیلی جالب توجه و مظهر اصالت و نجابت است... چشمانش آیینه ضمیر اوست. مکر و کید در آن مشاهده نمی‌شود. فجایعی که در نتیجه قوانین سخن مملکت معمول است هر جا دستش برسد جلوگیری می‌کند».

وقتی دوکوتز در جریان یکی از مراودات خود به باغ «عباس میرزا » دعوت می‌شود و در آن باغ زیبا متوجه می‌‌شود که بخشی از دیوار در حال فروریختن است اما برای تعمیر آن اقدامی نشده از ولیعهد چرایی این ماجرا را می پرسد:

«از حضرت ولیعهد پرسیدم که چرا این دیوار را خراب نکرده‌اید؟ فرمود: زمانی که این باغ را وسعت می‌دادم محتاج به خریداری مقداری از اراضی مالک مجاور شدم، ولی چون مالک زمینی که این دیوار زشت و خراب متعلق به آن است، دهقان سالخورده‌ای است که به ماترک آباء و اجدادش علاقه تامی دارد، به قیمتی که به او دادم راضی به فروش زمینش نشد. من هم نه تنها دلتنگ نشدم، بلکه علاقه او را هم به یادگار اجدادش، تقدیس و تمجید کردم و نیز جسارت او مقبول طبع من واقع شد. فعلا صبر می‌کنم شاید بتوانم با ورثه او کنار بیایم».

( موریس دوکوتزبوئه، مسافرت به ایران، ترجمه محمود هدایت، امیرکبیر، ص۷۰)

🔸مکاتبات عباس میرزا نشان می‌دهد که ذهن وی بر خلاف اذهان آرام سایر رجال زمانه‌اش به شدت درگیر #چرایی_عقب_ماندگی ایرانیان بوده است چنانکه در نامه به ژوبر فرستاده ناپلئون می نویسد:

👈«نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل غوطه‌ور و به ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصلخیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ …»
(حماسه کویر، محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۶۶۹)

🔸بی کفایتی پادشاه، دسیسه چینی ها و عقب ماندگی مزمن ساختار حکومت  و جامعه، در کنار شکست عباس میرزا از روس ها و ازهمه بدتر هزیمت #اصلاندوز سرانجام رمق را از مردی که به تعبیر رجال روس« می‌توانست پطر کبیر آینده ایران» باشد (علی بینا، تاریخ سیاسی و دیپلماسی، ج ۱،  ص ۲۵۷ )گرفت و نادیده گرفتن شرایط و موقعیت متزلزل کشور که امکان فتح تهران را برای پاسکوویچ فراهم می کرد و به مدد فراست عباس میرزا در عهدنامه ترکمنچای به "ارس" محدود گردید ،فراموش واینطور وانمود شد که گویی ایران چنان توانمندی و ارتشی داشته است که می توانست روس را تا پترزبورگ هم عقب بنشاند!.
مخالفان و سعایت کنندگان چنین ترویج دادند که وی در مذاکرات مزدور روس‌ها یا عثمانی بوده و جاسوسی آنان را کرده و در ازای آن رشوت گرفته است. خود او این فشار و قضاوت غیرمنصفانه را اینگونه منعکس کرده است:

👈«یک ‌بار کشتن، بهتر است از اینکه هر بار در مجلس‌های دارالخلافه طوری مذکور شوم که العیاذبالله اسلام را مغلوب کفر می‌خواهم و فتح‌نامه روس را در جنگ عثمانلو ، به دروغ، شهرت می‌دهم تا پولی از خزانه همایون درآرم و به دشمن دولت عاید کنم. سختا که آدمی است بر احداث روزگار».
نامه به علی‌نقی‌ میرزا رکن‌الدوله، در محرم ــ صفر ۱۲۴۵٫ق

🔸سرانجام آن درد کهنه #نخبه‌کشی و آن آفت مزمن که در سپهر سیاست ایران زیر پای مصلحان و دلسوزان این سرزمین را خالی کرده است گریبان این شاهزاده با کفایت را نیز گرفت. در مورد مرگ او گفته‌اند که بیماری مزمن گوارش و کلیه -که درمان آن هربار بخاطر مشغله های جنگی و سیاسی او به تاخیر می افتاد عاقبت والی متجدد آذربایجان را از پای انداخت تا در کارنامه تاریخ سرزمینی که خود بر فرزندانش تیغ می‌کشد، سیاهه‌ای دیگر ثبت شود.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#زمامداران_متوهم
بلای جان ملتها:

#فتحعلی_شاه قاجار را می توان در زمره یکی از متوهِّم ترین حکام تاریخ ایران قرار داد.
وی که در حلقه مشتی چاپلوس و بادمجان دور قابچین درباری قرار داشت، با توهم بی پایه واساسِ #خودبزرگ_بینی، چنان صدمات جبران ناپذیری به کشور زد که آثار وتبعات آن هنوز هم پا برجاست.

جنگهای خانمانسوز با روسیه تزاری که به دو عهدنامه خسارتبارِ #ترکمانچای و #گلستان ختم شد وموجب از دست رفتن بخشهای وسیعی از خاک کشورمان، وکشته شدن هزاران سرباز ایران گردید،در عصر حاکمیت وی رخ داد.

میرزا تقی خان صاحب دیوان در رساله #ملوک_الکلام که بدستور فتحعلیشاه نوشته شد،تمام شکستهای مفتضحانه جنگهای ایران وروس را پیروزی وکامیابی بزرگ برای پادشاه تلقی می کند.

#مهدی_بامداد در این باره می نویسد:
"درباره بی اطلاعی او(شاه) از مسائل دنیا گفته اند که درجنگ باروسها هشتاد هزارسپاهی بی نظم وانضباط وگرسنه وعریان را برداشت وباخودبه قراجه داغ برد و درچمن شامی واقع در ۸ کیلومتری اَهَر اردو زد و ضمن رجز خوانی ادعا کرد ، من با این سپاه یکسره تا #مسکو خواهم رفت و خاک آن شهر را به توبره خواهم کشید." !!!

بهرحال #گنده_گویی های زمامدار ضعیف النفسی چون فتحعلی شاه باعث شد، ایالت گنجه و قره‌باغ، ولایت‌های شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شوره‌گل، آچوق‌باشی، گروزیه، منگریل و آبخاز به همراه بخشی از خانات تالش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین از خاک ایران جدا شود.

#ادمین

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
عباس میرزا ولیعهدی که مرگ زودهنگامش، کمر ایران را شکست

۱)کودکی تا ولایتعهدی

چهارمین پسر #فتحعلی_شاه "عباس میرزا" در سال ۱۲۰۳ ه‌.ق در قصبه (نوا) از توابع لاریجان قدم به عرصۀ وجود گذاشت. او بر خلاف پسران دیگرش در دوران کودکی، فوق‌العاده مؤدب و سر بزیر و محجوب بود و در سن ده سالگی به کسالت و درد مفاصل و استخوان مبتلا گشته بود. عباس میرزا از اوان کودکی، بسیار مورد علاقه آغا محمدخان قاجار سر سلسلۀ قاجار بود.

فتحعلی شاه (خاقان) در سال دوم جلوس سلطنت خود، مجلس با شکوهی ترتیب می‌دهد و با مشورت بزرگان و علماء و رجال سرشناس، عباس میرزا را به عنوان ولایت عهدی منصوب و بنابه سنت شاهان قاجاری، به #حکومت_آذربایجان گمارد و پیش از سفر، دختر محمدخان دولوی قاجار را به عقد او درآورد.

عباس میرزا دستور داد شهرهای مهم آذربایجان، از شکل و صورتِ قبلی خارج شوند و مخصوصاً ترتیب خیابانها و عمارات دولتی به طرز نوین احداث گردد.

۲) جنگ‌های ایران و روس

بعد از فتح گرجستان  به وسیلۀ روسیه تزاری کشمکش‌ها بین ایران و روس آغاز شد و جنگ با روسیه با هدف فتح گرجستان چندان آسان به نظر نمی‌رسید و معاهده فین‌کنشتاین نیز دردی از ایران دوا نکرد.

در آغاز جنگ، پیروزی از آنِ قشون عباس میرزا بود ولی بعد نیروهای روسی با اتکا به آتش پرحجم توپ‌خانه‌ی مجهز خود، نیروهای ایرانی را به عقب راندند و از طرفی فرانسویها که با روسها پیمان صلح امضا کردند(معاهده تیلسیت)، با میانجی‌گری بریتانیا دو طرف منازعه را به مذاکره برای پیمان صلح کشاندند که سرانجام در ۱۴ اکتبر ۱۸۱۳ (۲۲ مهر ۱۱۹۲) در دهکده گلستان به امضاء رسید، بر اساس مفاد این پیمان، ایران بسیاری از ایالات خود در قفقاز را مانند: قره باغ، گنجه، شیروان، باکو و... را از دست داد.

ایران که به اجبار به این آتش‌بس موقت تن داده بود، ابوالحسن‌خان شیرازی(ایلچی) سفیر سابق ایران در لندن را به سنت پترز بورگ فرستاد تا درخواست کند که به تجدید نظر در خطوط مرزی اقدام شود، اما وزیر خارجه روسیه درخواست ایران را رد کرد، با وجود اینگونه رفتار سرد و دو پهلو از جانب دولت روسیه و فشار روحانیون و اینکه در مه ۱۸۲۶ (اردیبهشت ۱۲۰۵) سپاهیان روسیه میرک محلی در خانات ایروان را اشغال کردند و ایرانیان نیز در برابر، دریاچه گوکچا را گرفتند و این بهانۀ جنگ‌های دوم ایران و روس شد که در آغاز، سپاه ایران موفقیت‌های زیادی بدست آورد اما به خاطر کمی تجهیزات، سپاه ایران شکست خورد و در ترکمن‌چای عهدنامۀ دیگری به ایران تحمیل شد که علاوه بر شهرهایی که در پی تحمیل عهدنامه گلستان از ایران جدا شده بود، شهرهای جدیدی به همراه غرامت ۲۰ میلیون روبلی به ایران تحمیل شد. 

۳) مرگ تلخ ولیعهد
سالیان متمادی بود که یک بیماری مزمن که دستگاه گوارشی و کلیه‌های عباس میرزا را مورد حمله قرار داده بود و باعث شده بود او از لحاظ بنیه ضعیف شود.
پس از انجام معاهده ترکمانچای، کامران میرزا حاکم هرات برای حکومت مرکزی گردن‌کشی می کرد. عباس میرزا با سپاهی عازم آن خطه شد. حاکم سرخس، نسا و اشک آباد را گوشمالی داد و به کامران میرزا دستور داد به دولت ایران مالیات بپردازد. در برابر پاسخ نامساعدی که از طرف کامران میرزا رسید، ولیعهد هرات را محاصره کرد.
هرات در محاصره عباس میرزا بود که فتحعلی شاه قاجار به دلایل نامعلوم عباس میرزا را فراخواند. ولیعهد فرزند خود محمد میرزا را برای ادامه محاصره شورشیان در هرات باقی گذاشت و خود عازم تهران شد اما در حوالی مشهد بیماری کهنه کلیه‌اش تشدید و در آنجا زمینگیر شد.

به دستور فتعلیشاه، #کورمیک پزشک انگلیسی با اعتباری به مبلغ پنج هزار تومان برای معالجه ولیعهد به سمت خراسان حرکت کرد اما به دلایل نامشخص، این طبیب حاذق در #کاروانسرای_میامی واقع در ۶۰ کیلومتری شاهرود ناگهان از دنیا رفت.

دریغ، شب دوم آبان ۱۲۱۲خورشیدی (۱۲۴۹ه.ق) عباس میرزا پس از بازگشت از زیارت امام رضا حالش به کلی دگرگون شد و از درد به خود می‌پیچید و حالش رو به ضعف رفت و جان به دادار داد. برخی از تاریخ‌نگاران مرگ وی را بر اثر مسمومیت دانسته‌اند.

خاقان حق داشت وقتی خبر مرگ عباس میرزا را در خلوت کریمخانی بدو دادند؛ نزدیک بود از مخافت فاجعه قالب تهی کند. درد آنجاست که عباس میرزا در ساعات پایانی عمرش گفته بود:

برای ۲۰۰ ‌هزار تومان ۱۰ کرور دادیم و هزار کرور ملک رفت و سالی ۱۰ کرور ضرر و زحمت‌های دیگر دادیم و جان من هم از غصه رفت!

#غلامرضاعلیزاده

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Forwarded from عکس نگار
بدا به حال روس !

#فتحعلی_شاه در پایان جنگهای ایران و روس قبل از امضای صلحنامه و پرداخت کرورات به این صورت میل خود را به متارکه ابراز نمود بر تخت جلوس کرد دولتیان سر فرود آوردند شاه رو به «مخاطب سلام کرد و فرمود: اگر ما امر دهیم که ایلات جنوب با ایلات شمال همراهی کنند و یکمرتبه بر روس منحوس بتازند و دمار از روزگار این قوم بی ایمان بر آورند چه پیش خواهد آمد؟

مخاطب سلام :گفت بدا به حال روس! بدا به حال روس! شاه مجدداً پرسید اگر فرمان قضا شرف صدور یابد که قشون آذربایجان یکی شود و تواماً بر این گروه بی دین حمله کنند چطور؟
جواب عرض کرد بدا به حال روس! بدا به حال روس. فتحعلی شاه پرسش خود را تکرار کرد و فرمود:
اگر توپچیهای خمسه را به کمک توپچیهای مراغه بفرستیم و امر دهیم که با توپهای خود تمام دارو دیاراین کفار را با خاک یکسان کنند چه خواهد شد؟ باز جواب آمد بدا به حال روس!فتحعلی شاه که تا این وقت بر روی تخت نشسته و پشت خود را به دو متکای مروارید دوز داده بود ناگهان دریای غضبش به جوش آمد و روی دو کنده زانو بلند شد و شمشیر خود را که به کمر بسته بود به قدر یک وجبی از غلاف بیرون کشید و این دو شعر یا یک شعر را که البته زاده افکارخودش بود به طور حماسه با صدای بلند خواند:

کشم شمشیر مینایی
که شیراز بیشه بُگریزد

زنم برفرق پاسکویچ
که دود از پطر برخیزد!

مخاطب سلام با دو نفر که در یمین و یسارش روبروی او ایستاده بودند خود را به پایه عرش سایه تخت قبله عالم رسانده به خاک افتادند و گفتند قربان مکِش مکش که عالم زیر و رو خواهد شد! » 😜

ج۳/ صص۸۷ و۸۸

t.me/tarikhdartarazoo 🏛