Forwarded from اتچ بات
#توپ_مرواری، یک اسلحه نظامی بزرگی بود که در میدان #ارگ_تهران قدیم، روبروی نقارهخانه جای گرفته بود. این توپ بعدها به محوطه ساختمان باشگاه افسران وزارت جنگ (ساختمان کنونی شماره ۷ وزارت خارجه) در شمال میدان مشق تهران جابجا شد.
وجه تسمیه این توپ معلوم نیست اما برخی علت این نامگذاری را چند رشته مروارید ذکر کردهاند که به دهانه توپ آویزان بودهاست. نوشته برجسته حک شده در داخل ترنج روی توپ نام سازنده آن را یک ریختهگر نامدار اصفهانی به نام #استاد_اسماعیل_ریختهگر و سال ساخت آن را ۱۲۳۳ قمری به دستور #فتحعلی_شاه قاجار ذکر کردهاست.
دربارهٔ این این توپ داستانهای بسیاری روایت شدهاست. از جمله این که شاه عباس آن را از پرتغالیها در جزیره هرمز به غنیمت گرفته یا این که به دستور کریم خان زند در شیراز ساخته شده یا حتی در منابع دیگری آمده است که نادر شاه آن را از هندوستان به ایران آورده است.
این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بودهاست به نحوی که در دوران قاجار خرافات بسیاری پیرامون آن شکل گرفت و مردم برای گرفتن حاجتهای خود به آن توسل میجستند.رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده بود عده ای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیست و هفتم ماه رمضان و شبهای قدر، در شب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ می دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.
صادق هدایت کتاب توپ مرواری را در انتقاد از خرافات رایج میان مردم در باره این توپ باتوجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره نوشت.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
وجه تسمیه این توپ معلوم نیست اما برخی علت این نامگذاری را چند رشته مروارید ذکر کردهاند که به دهانه توپ آویزان بودهاست. نوشته برجسته حک شده در داخل ترنج روی توپ نام سازنده آن را یک ریختهگر نامدار اصفهانی به نام #استاد_اسماعیل_ریختهگر و سال ساخت آن را ۱۲۳۳ قمری به دستور #فتحعلی_شاه قاجار ذکر کردهاست.
دربارهٔ این این توپ داستانهای بسیاری روایت شدهاست. از جمله این که شاه عباس آن را از پرتغالیها در جزیره هرمز به غنیمت گرفته یا این که به دستور کریم خان زند در شیراز ساخته شده یا حتی در منابع دیگری آمده است که نادر شاه آن را از هندوستان به ایران آورده است.
این توپ در فرهنگ عامه حائز اهمیت بودهاست به نحوی که در دوران قاجار خرافات بسیاری پیرامون آن شکل گرفت و مردم برای گرفتن حاجتهای خود به آن توسل میجستند.رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده بود عده ای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بخت گشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیست و هفتم ماه رمضان و شبهای قدر، در شب چهارشنبه سوری نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ می دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند.
صادق هدایت کتاب توپ مرواری را در انتقاد از خرافات رایج میان مردم در باره این توپ باتوجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره نوشت.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
attach 📎
۱۹۳ سال از آخرین زلزله شدید تهران {۱۸۳۰ میلادی} می گذرد.
آخرین #زلزله_شدیدتهران مربوط به حدود دو قرن پیش (سال ۱۸۳۰ میلادی) است که در دوران حکومت #فتحعلی_شاه_قاجار اتفاق افتاده است.
بر اساس آثار گسل به جای مانده از این زمینلرزه و اندازه پهنه لرزه ای آن، حدود ۷.۲ برآورد شده است. در اثر این زلزله مناطق شمیرانات و دماوند تقریبا بهطور کامل ویران شدوحدود ۷۰ روستا در شرق جاجرود از بین رفت.
براساس گزارشهای موثق در پهنه شمیرانات بیش از ۴۵هزار نفر کشته شدند. شاید در تاریخ حیات تهران، این بزرگترین زلزلهای باشد که در دوران قاجاریه به وقوع پیوسته است.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
آخرین #زلزله_شدیدتهران مربوط به حدود دو قرن پیش (سال ۱۸۳۰ میلادی) است که در دوران حکومت #فتحعلی_شاه_قاجار اتفاق افتاده است.
بر اساس آثار گسل به جای مانده از این زمینلرزه و اندازه پهنه لرزه ای آن، حدود ۷.۲ برآورد شده است. در اثر این زلزله مناطق شمیرانات و دماوند تقریبا بهطور کامل ویران شدوحدود ۷۰ روستا در شرق جاجرود از بین رفت.
براساس گزارشهای موثق در پهنه شمیرانات بیش از ۴۵هزار نفر کشته شدند. شاید در تاریخ حیات تهران، این بزرگترین زلزلهای باشد که در دوران قاجاریه به وقوع پیوسته است.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
سزای یک خیانت:
#حاج_ابراهیم_کلانتر (زاده ۱۱۵۸ در شیراز - درگذشته ۱۲۱۶ ه.ق در طالقان) از بزرگان شیراز بود که در حکومت #زندیه مراحل ترقی را طی کرد و از آنجا که چندی کلانتری شیراز را به عهده داشت، به حاجی ابراهیم خان کلانتر مشهور شد. او هنگام حمله آقا محمدخان به شیراز به #لطفعلیخان_زند خیانت کرد و دروازه شهر را هنگام برگشت از جنگ بر روی او بست.
لطفعلیخان زند از سال ۱۲۰۳ق ، که به جای پدرش بر تخت نشست، همواره با حملات آقا محمدخان قاجار روبرو بود. او اواسط ذی الحجه ۱۲۰۵ شنید که آقا محمدخان به سوی آذربایجان تاخته و اصفهان را که در آن هنگام مرکز حکومتش بود، به باش باباخان (فتحعلی شاه بعدی) سپردهاست؛ بنابراین به سوی اصفهان لشکر کشید.
لطفعلی خان شیراز را به حاج ابراهیم کلانتر سپرد و عازم اصفهان شد. همین که اختیار شیراز به دست حاجی ابراهیم کلانتر افتاد، چون میدانست که لطفعلی خان بر نیات باطنی او آگاهی یافته، از یک طرف در شیراز به دستگیری بزرگان خاندان زند پرداخت و از طرف دیگر عبدالرحیم خان، برادر خود را که در اردوی لطفعلی خان بود به شوراندن لشکریان او واداشت.
به این ترتیب بیشتر همراهان لطفعلی خان که کسانشان در شیراز مورد تهدید و تعرض کلانتر بودند، شبانه از قمشه (محل اردو) پراکنده شدند و لطفعلی خان به همین علت دربرابر آقا محمدخان منهزم گردید و به شیراز برگشت، اما کلانتر و یاران او لطفعلی خان را به شهر راه ندادند و او چارهای ندید جز اینکه به جانب بوشهر رهسپار گردد.
آقا محمدخان حکومت شیراز را به کلانتر سپرد. این اقدام حاج ابراهیم خان باعث شد آقا محمدخان به سادگی بر جنوب ایران سلطه پیدا کند و با برانداختن حکومت زندها، حوزه نفوذ و سلطنت خود را گسترش دهد.
ابراهیم خان کلانتر پس از مرگ آقا محمدخان، در به سلطنت رساندن #فتحعلی_شاه قاجار نقش اول را ایفا کرد و توانست سمت صدراعظمی و لقب #اعتمادالدوله را برای خود حفظ کند.
چنین بود که روز اول ذی الحجه ۱۲۱۵ قمری (۲۶ فروردین ۱۱۸۰ه.ش) او را دستگیر کردند و به طالقان فرستادند. حدود یک ماه بعد به دستور شاه قاجار، چشم او را میل کشیدند و زبانش را بریدند و به قتلش رساندند. بیشتر فرزندان و بستگان او نیز سرنوشتی مشابه داشتند. بنابر قولی دیگر او را به بند کشیده و از سقف مطبخ عمارت پادشاهی آویزان کردند. دیگ بسیار بزرگی را پر از آب نموده و هیزم فراوان زیر آن روشن کردند تا آب داخل دیگ بجوش آمد و سپس ابراهیم خان کلانتر را آرام آرام با طناب به داخل دیگ آبجوش فرو بردند و به قتل رساندند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#حاج_ابراهیم_کلانتر (زاده ۱۱۵۸ در شیراز - درگذشته ۱۲۱۶ ه.ق در طالقان) از بزرگان شیراز بود که در حکومت #زندیه مراحل ترقی را طی کرد و از آنجا که چندی کلانتری شیراز را به عهده داشت، به حاجی ابراهیم خان کلانتر مشهور شد. او هنگام حمله آقا محمدخان به شیراز به #لطفعلیخان_زند خیانت کرد و دروازه شهر را هنگام برگشت از جنگ بر روی او بست.
لطفعلیخان زند از سال ۱۲۰۳ق ، که به جای پدرش بر تخت نشست، همواره با حملات آقا محمدخان قاجار روبرو بود. او اواسط ذی الحجه ۱۲۰۵ شنید که آقا محمدخان به سوی آذربایجان تاخته و اصفهان را که در آن هنگام مرکز حکومتش بود، به باش باباخان (فتحعلی شاه بعدی) سپردهاست؛ بنابراین به سوی اصفهان لشکر کشید.
لطفعلی خان شیراز را به حاج ابراهیم کلانتر سپرد و عازم اصفهان شد. همین که اختیار شیراز به دست حاجی ابراهیم کلانتر افتاد، چون میدانست که لطفعلی خان بر نیات باطنی او آگاهی یافته، از یک طرف در شیراز به دستگیری بزرگان خاندان زند پرداخت و از طرف دیگر عبدالرحیم خان، برادر خود را که در اردوی لطفعلی خان بود به شوراندن لشکریان او واداشت.
به این ترتیب بیشتر همراهان لطفعلی خان که کسانشان در شیراز مورد تهدید و تعرض کلانتر بودند، شبانه از قمشه (محل اردو) پراکنده شدند و لطفعلی خان به همین علت دربرابر آقا محمدخان منهزم گردید و به شیراز برگشت، اما کلانتر و یاران او لطفعلی خان را به شهر راه ندادند و او چارهای ندید جز اینکه به جانب بوشهر رهسپار گردد.
آقا محمدخان حکومت شیراز را به کلانتر سپرد. این اقدام حاج ابراهیم خان باعث شد آقا محمدخان به سادگی بر جنوب ایران سلطه پیدا کند و با برانداختن حکومت زندها، حوزه نفوذ و سلطنت خود را گسترش دهد.
ابراهیم خان کلانتر پس از مرگ آقا محمدخان، در به سلطنت رساندن #فتحعلی_شاه قاجار نقش اول را ایفا کرد و توانست سمت صدراعظمی و لقب #اعتمادالدوله را برای خود حفظ کند.
چنین بود که روز اول ذی الحجه ۱۲۱۵ قمری (۲۶ فروردین ۱۱۸۰ه.ش) او را دستگیر کردند و به طالقان فرستادند. حدود یک ماه بعد به دستور شاه قاجار، چشم او را میل کشیدند و زبانش را بریدند و به قتلش رساندند. بیشتر فرزندان و بستگان او نیز سرنوشتی مشابه داشتند. بنابر قولی دیگر او را به بند کشیده و از سقف مطبخ عمارت پادشاهی آویزان کردند. دیگ بسیار بزرگی را پر از آب نموده و هیزم فراوان زیر آن روشن کردند تا آب داخل دیگ بجوش آمد و سپس ابراهیم خان کلانتر را آرام آرام با طناب به داخل دیگ آبجوش فرو بردند و به قتل رساندند.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
attach 📎
#فتحعلی_شاه قاجار خطاب به سفیرش دراستانبول چنین می نویسد:
"در باب فرانسه غوررسی (بررسی) خوبی بکن و ببین فرانسه هم یکی از ایلات فرنگ است یا گروهی و ملکی دیگر است؟
بناپارت نام، کافری که خود را پادشاه فرانسه می داند، کیست و چه کاره است؟...
درباب انگلستان تحقیق جداگانه و علی حده بکن و ببین از چه قماش مردم و از چه قبیل قوم اند؟ اینکه می گویند در جزیره ای ساکن اند، ییلاق و قشلاق ندارند و قوت قالبشان ماهی است راست است یا نه؟ اگر راست باشد چطور ممکن است یکی در جزیره بنشیند و هندوستان را فتح کند؟...
همچنین صرف مساعی و اقدام بنما و بفهم در میان #انگلستان و #لندن چه نسبت است؟ آیا لندن جزئی از انگلستان است یا انگلستان جزئی از لندن؟
(در آخر) ببین که احسن طریق برای هدایت فرنگیان گمراه به #شاهراه_اسلام و بازداشتن ایشان از اکل میته (خوردن مردار) و لحم خنزیر (گوشت خوک) کدام است؟»
منابع:🔻
۱_سفرنامه #سرجونزهارفورد.
۲_سرگذشت حاجی بابا اصفهانی نوشته #جیمزموریه
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
"در باب فرانسه غوررسی (بررسی) خوبی بکن و ببین فرانسه هم یکی از ایلات فرنگ است یا گروهی و ملکی دیگر است؟
بناپارت نام، کافری که خود را پادشاه فرانسه می داند، کیست و چه کاره است؟...
درباب انگلستان تحقیق جداگانه و علی حده بکن و ببین از چه قماش مردم و از چه قبیل قوم اند؟ اینکه می گویند در جزیره ای ساکن اند، ییلاق و قشلاق ندارند و قوت قالبشان ماهی است راست است یا نه؟ اگر راست باشد چطور ممکن است یکی در جزیره بنشیند و هندوستان را فتح کند؟...
همچنین صرف مساعی و اقدام بنما و بفهم در میان #انگلستان و #لندن چه نسبت است؟ آیا لندن جزئی از انگلستان است یا انگلستان جزئی از لندن؟
(در آخر) ببین که احسن طریق برای هدایت فرنگیان گمراه به #شاهراه_اسلام و بازداشتن ایشان از اکل میته (خوردن مردار) و لحم خنزیر (گوشت خوک) کدام است؟»
منابع:🔻
۱_سفرنامه #سرجونزهارفورد.
۲_سرگذشت حاجی بابا اصفهانی نوشته #جیمزموریه
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#زمامداران_متوهم
بلای جان ملتها:
#فتحعلی_شاه قاجار را می توان در زمره یکی از متوهِّم ترین حکام تاریخ ایران قرار داد.
وی که در حلقه مشتی چاپلوس و بادمجان دور قابچین درباری قرار داشت، با توهم بی پایه واساسِ #خودبزرگ_بینی، چنان صدمات جبران ناپذیری به کشور زد که آثار وتبعات آن هنوز هم پا برجاست.
جنگهای خانمانسوز با روسیه تزاری که به دو عهدنامه خسارتبارِ #ترکمانچای و #گلستان ختم شد وموجب از دست رفتن بخشهای وسیعی از خاک کشورمان، وکشته شدن هزاران سرباز ایران گردید،در عصر حاکمیت وی رخ داد.
میرزا تقی خان صاحب دیوان در رساله #ملوک_الکلام که بدستور فتحعلیشاه نوشته شد،تمام شکستهای مفتضحانه جنگهای ایران وروس را پیروزی وکامیابی بزرگ برای پادشاه تلقی می کند.
#مهدی_بامداد در این باره می نویسد:
"درباره بی اطلاعی او(شاه) از مسائل دنیا گفته اند که درجنگ باروسها هشتاد هزارسپاهی بی نظم وانضباط وگرسنه وعریان را برداشت وباخودبه قراجه داغ برد و درچمن شامی واقع در ۸ کیلومتری اَهَر اردو زد و ضمن رجز خوانی ادعا کرد ، من با این سپاه یکسره تا #مسکو خواهم رفت و خاک آن شهر را به توبره خواهم کشید." !!!
بهرحال #گنده_گویی های زمامدار ضعیف النفسی چون فتحعلی شاه باعث شد، ایالت گنجه و قرهباغ، ولایتهای شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شورهگل، آچوقباشی، گروزیه، منگریل و آبخاز به همراه بخشی از خانات تالش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین از خاک ایران جدا شود.
#ادمین
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
بلای جان ملتها:
#فتحعلی_شاه قاجار را می توان در زمره یکی از متوهِّم ترین حکام تاریخ ایران قرار داد.
وی که در حلقه مشتی چاپلوس و بادمجان دور قابچین درباری قرار داشت، با توهم بی پایه واساسِ #خودبزرگ_بینی، چنان صدمات جبران ناپذیری به کشور زد که آثار وتبعات آن هنوز هم پا برجاست.
جنگهای خانمانسوز با روسیه تزاری که به دو عهدنامه خسارتبارِ #ترکمانچای و #گلستان ختم شد وموجب از دست رفتن بخشهای وسیعی از خاک کشورمان، وکشته شدن هزاران سرباز ایران گردید،در عصر حاکمیت وی رخ داد.
میرزا تقی خان صاحب دیوان در رساله #ملوک_الکلام که بدستور فتحعلیشاه نوشته شد،تمام شکستهای مفتضحانه جنگهای ایران وروس را پیروزی وکامیابی بزرگ برای پادشاه تلقی می کند.
#مهدی_بامداد در این باره می نویسد:
"درباره بی اطلاعی او(شاه) از مسائل دنیا گفته اند که درجنگ باروسها هشتاد هزارسپاهی بی نظم وانضباط وگرسنه وعریان را برداشت وباخودبه قراجه داغ برد و درچمن شامی واقع در ۸ کیلومتری اَهَر اردو زد و ضمن رجز خوانی ادعا کرد ، من با این سپاه یکسره تا #مسکو خواهم رفت و خاک آن شهر را به توبره خواهم کشید." !!!
بهرحال #گنده_گویی های زمامدار ضعیف النفسی چون فتحعلی شاه باعث شد، ایالت گنجه و قرهباغ، ولایتهای شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه، داغستان و گرجستان، محال شورهگل، آچوقباشی، گروزیه، منگریل و آبخاز به همراه بخشی از خانات تالش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین از خاک ایران جدا شود.
#ادمین
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"