به‌سوی تمدن نوین اسلامی
324 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
#بخش_اول

⭕️الگوی اسلامی‌ ـ ایرانی پیشرفت #پیش‌شرط ساخت تمدن نوین اسلامی-#بخش_اول

🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#_تمدن_نوین_اسلامی

🔸مسئله‌ی «الگوی اسلامی‌ـ‌ایرانی پیشرفت» موضوعی است که جزء یکی از دغدغه‌های سال‌های اخیر رهبر انقلاب بوده است. از این روی، لازم دیده شد اهمیت و ابعاد گوناگون این موضوع برای مخاطبین گرامی بیشتر تبیین شود.

🔸شناخت اجزای عبارت «الگوی اسلامی‌ ـ‌ ایرانی پیشرفت»
چنان که می‌دانیم، عبارت «الگوی اسلامی‌ـ‌ایرانی پیشرفت» از چهار جزء مهم، که نشان از عمق درایت فکری و عملی رهبر انقلاب دارد، تشکیل شده است:

🔻1. #الگو: در ادبیات رهبر انقلاب، «الگو» به معنای «نقشه‌ی جامع» است. بدون شک، لازمه‌ی هر حرکت و پیشرفتی، وجود یک الگو و نقشه‌ی جامع است که در آن، «وظایف»، «نقش‌ها» و «کارکردها»ی همه‌ی «اجزاء» به درستی مشخص شده باشد. بدون الگو ممکن است به جای «راه» به «بیراه» برسیم و سر از ترکستان دربیاوریم. این نقشه‌ی جامع است که تصویری درست از «وضع موجود» و «وضع مطلوب» و فاصله‌ی میان این دو ارائه می‌دهد. از همین روی، ضرورت طراحی الگوها و نقشه‌هایی چون «نقشه‌ی جامع علمی کشور»، «نقشه‌ی مهندسی فرهنگی کشور»، «نقشه‌ی تحول بنیادین در نظام آموزش‌وپرورش» و امثالهم مشخص شده است و رهبر انقلاب نیز بر طراحی آن‌ها صحه گذاشته‌اند.

🔻2. #پیشرفت: رهبر انقلاب چنانچه پیش از این بیان نموده‌اند، «با دقت» به جای کلمه‌ی «توسعه» از کلمه‌ی «پیشرفت» استفاده کرده‌اند؛ چرا که مفهوم «توسعه» دارای بار معنایی و ارزشی خاص و همراه با الزامات خاصی است. فرآیند توسعه، محصول دوران «مدرنیزاسیون» تمدن غربی و اروپایی است. مهم‌ترین الزاماتی که توسعه به همراه خود دارد، تقابل دنیاگرایی و اُخری‌گرایی، تضاد انسان‌محوری و خدامحوری و توجه صرف به بُعد مادی زندگی بشر و غفلت از ابعاد گسترده‌ی معنوی زندگی انسان‌هاست. در حالی که در مفهوم «پیشرفت» چنین ارزش‌ها و الزاماتی وجود ندارد و می‌توان به درستی بین موضوعات فوق‌الذکر، جمع حاصل کرد.

🔻3. #اسلامی_بودن: بدین معنا که مبانی معرفتی این الگوی پیشرفت باید مبتنی بر آموزه‌های دینی و اسلامی باشد. شاید مهم‌ترین تفاوت بین این الگو با سایر الگوها و مدل‌های پیشرفت و توسعه نیز در همین امر باشد. در هیچ مدل رایجی در جهان، مبانی و زیرساخت‌های معرفتی آن از منبع «الهی» و «وحیانی» استخراج نشده است. به همین دلیل هم الگوهای موجود، الگوهای ابتر یا ناقصی به شمار می‌آیند. اما از آنجا که «معرفت‌شناسی دینی» منبعث از «وحی» و «معارف الهی» است، «ذوابعاد» است و بر همه‌ی شئون زندگی بشر دلالت و توجه دارد.

🔻4. #ایرانی_بودن: بدون شک شرایط معرفتی، فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی بر تولید «نظریه»ها و «الگو»ها تأثیر مستقیم دارند. بنابراین «محیط» فرهنگی و جغرافیایی در تولید و پیاده‌سازی الگوها و مدل‌ها نقش مهمی ایفا می‌کنند. یکی از مشکلات جریان‌های تولیدکننده‌ی «معرفت» و «نظریه» در سده‌های اخیر تاریخ ایران، این بوده است که یا از بُعد «اسلامی» فرهنگ ایرانی غفلت کرده‌اند و یا بُعد «ایرانی بودن» را نادیده گرفته‌اند؛ در حالی که این دو باید توأمان با هم باشند.
#ادامه_دارد...

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#بخش_دوم

⭕️الگوی اسلامی‌ ـ ایرانی پیشرفت #پیش‌شرط ساخت تمدن نوین اسلامی- #بخش_دوم

🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#_تمدن_نوین_اسلامی

⬇️طراحی الگو بر مبنای ذخایر فرهنگی و تمدنی

🔸اگر قرار است خروجی نهایی الگوی اسلامی‌ـ‌ایرانی پیشرفت به ساخت «تمدن نوین اسلامی» منجر شود، چاره‌ای نداریم جز آنکه به هر دو وجه «اسلامی» و «ایرانی» توجه داشته باشیم. «تمدن»ها بر اساس «هویت»ها شکل می‌گیرند. اشتباه «منورالفکران» و «سکولارهای وطنی» آن بود که در طول تاریخ حیات سیاسی‌ـ‌اجتماعی خود، همواره می‌خواستند تمدن ایرانی را بر اساس «وام گرفتن معرفتی» از غرب بنیان کنند. آنان تصور می‌کردند با وارد کردن مُشتی اصطلاحات و مفاهیم و نظریات بیرونی، بدون توجه به هویت ملی و بومی، می‌توانند «ایران نوین» را بسازند؛ در حالی که بدون توجه به هویت فرهنگی و ملی اساساً صحبت از پیشرفت و به تبع آن، «تمدن‌سازی» چیزی شبیه طنز است.

🔸بنابراین صفت «اسلامی» و «ایرانی» بودن الگو یعنی توجه و بازگشت به داشته‌ها و ذخایر فرهنگی و هویتی خود. اتفاقاً غرب نیز زمانی توانست تمدن جدید خود را بنا نهد که به داشته‌های تاریخی و فرهنگی خود توجه کرد. «رنسانس» یا «جنبش نوزایی» به معنی بازگشت به تمدن قدیم غرب است. انسان غربیِ عصرِ رنسانس، حسرت گذشته‌ی تاریخی خود و غفلت از آن را خورد و چاره را در آن دید که باید به ذخایر فرهنگی خود رجوع کند. البته باید توجه داشت تأکید بر ذخایر و داشته‌های فرهنگی و هویتی با مفهوم «ارتجاع» یا «بنیادگرایی» تفاوت دارد. در حقیقت استفاده از ذخایر فرهنگی و تاریخی به معنای کاربرد آن‌ها در «بازتولید معرفتی» منطبق و سازگار با شرایط «زیسته»ی انسان امروزی اسلامی‌ـ‌ایرانی است.

🔸اما اینکه چرا رهبر انقلاب ترسیم و تدوین این الگو را ذیل مفهوم کلی «انقلاب اسلامی» لحاظ می‌کنند بدین علت است که خودِ پدیده‌ای به نام «انقلاب اسلامی»، طرحی نو در ادبیات سیاسی و جامعه‌شناسی و به تبع آن، «نظام حکومت‌مداری» در جهان بوده است. انقلاب اسلامی اتفاق مبارکی بود که همه‌ی سنت‌های رایج و مرسوم موجود در جهان برای اداره‌ی کشور و جامعه را زیر سؤال برد و «طرحی نو» درانداخت. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت‌ها و دولت‌های دنیا چاره‌ای نداشتند جز آنکه از الگوی حکومتی نظام «کاپیتالیستی» یا «کمونیستی» استفاده کنند؛ اما انقلاب اسلامی نشان داد که می‌توان آلترناتیوی در تقابل با دو الگوی رایج و مبتنی بر هویت فرهنگی و تاریخی جوامع به وجود آورد. پس الگوی پیشرفت کشور نیز باید ابتناء بر آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی داشته باشد.

⬇️نظریات موجود در باب «پیشرفت»

🔸در باب نظریات پیشرفت جامعه، به طور کلی سه دسته نظریه وجود دارد:

🔻1. نظریه‌ی افراطی: قائلان به این نظریه معتقدند که هر آنچه در تمدن غرب وجود دارد، با اسلام و روح تعالیم دینی در تضاد است. بنابراین نمی‌توان از پیشرفت‌ها و دستاوردهای موجود در غرب استفاده کرد. اینان چاره‌ی کار را شروع به ساخت تمدن از ابتدا و بر اساس هویت بومی می‌دانند.

🔻2. نظریه‌ی تفریطی: این افراد اعتقاد بر آن دارند که جامعه‌ی ایران برای پیشرفت و حرکت رو به جلو، چاره‌ای ندارد جز آنکه از مدل و الگوهای غربی استفاده کند؛ چه آنکه غرب این الگوها را سال‌هاست که آزموده و جواب هم گرفته است. بنابراین ما هم برای پیشرفت باید همان خط و الگو را پیش بگیریم. این افراد عقیده دارند در عصر مدرن، مقوله ای به نام «دین» توانایی بازتولید فرهنگی و اجتماعی را ندارد و دوران «دین‌گرایی» به سر آمده است.

🔻3. نظریه‌ی میانه: این نظریه اگرچه بنای اصلی و نقطه‌ی عزیمت خود را بر هویت دینی و فرهنگی جامعه‌ی ایران قرار می‌دهد، اما از دستاوردهای نوین بشری نیز غافل نیست. در حقیقت این نظریه، نه «غرب‌ستیز» است و نه «غرب‌گرا»، بلکه معتقد است با «نگرش انتقادی» به غرب و دستاوردهای آن می‌توان از وجود مثبت و محاسن آن بهره برد.

🔸نگرش انتقادی به غرب موجب می‌شود که ما با ابزار «تعقل» و «تفکر» به سراغ نظریات و الگوهای موجود برویم و آن‌ها را با سنگ محک «اسلامی» و «ایرانی» مورد آزمایش قرار بدهیم. به دیگر سخن، مرز میان «تقلید» و «اجتهاد» در این نظریه مشهود است. نگرش انتقادی یعنی رویکرد مجتهدانه به علوم و دستاوردهای تمدن‌های بشری. این همان نظریه ای است که رهبر انقلاب در باب الگوی اسلامی‌ـ‌ایرانی پیشرفت مد نظر قرار داده‌اند.
#ادامه_دارد...

🔻برای دیدن بخش قبل روی عبارت #بخش_اول کلیک کنید.

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami