🌷۲۲ بهمن
✍️ اکبر نبوی
در سال ۵۷ با آرزوهایی بزرگ برای کشور در راهپیماییها شرکت میکردیم.
بخشی از آن آرزوها تحقق یافته، (همچون استقلال سیاسی کشور، حاکمیت مردم و احیای شخصیت ایرانی) بخشی در آغاز راه است اما با قدرت به پیش میرود، (مثل جنبش پرشتاب علمی و فناوری) بخشی از آرزوها ناقص اجرا شده (همچون آزادی و عدالت اجتماعی)، بخشی در چرخهی دنیاطلبی شماری از مسوولان و روحانیان، گرفتار شده و ...
و آرمان وآرزوها همچنان زندهاند.
۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک بادا...
🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@ganjeonline
http://t.me/tamadone_novine_islami
✍️ اکبر نبوی
در سال ۵۷ با آرزوهایی بزرگ برای کشور در راهپیماییها شرکت میکردیم.
بخشی از آن آرزوها تحقق یافته، (همچون استقلال سیاسی کشور، حاکمیت مردم و احیای شخصیت ایرانی) بخشی در آغاز راه است اما با قدرت به پیش میرود، (مثل جنبش پرشتاب علمی و فناوری) بخشی از آرزوها ناقص اجرا شده (همچون آزادی و عدالت اجتماعی)، بخشی در چرخهی دنیاطلبی شماری از مسوولان و روحانیان، گرفتار شده و ...
و آرمان وآرزوها همچنان زندهاند.
۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک بادا...
🇮🇷✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️
@ganjeonline
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
امشب قلم زدند پریشانی مرا
با تو رقم زدند مسلمانی مرا
قرآن بخوان و راه خدا را نشان بده
توحید را نشان زمین و زمان بده
قرآن بخوان و با نفس آسمانیات
این مردههای روی زمین را تکان بده
قرآن بخوان و بال مرا از قفس بگیر
اندازه شعور پرم، آسمان بده
آخر چه قدر قوم پسردار میشوند
دختر به دست دامن این مادران بده
جز با صدای عشق مسلمان نمیشوم
پس لطف کن خودت درِ گوشم اذان بده
قرآن بخوان بگو که خدا واحد است و بس
هر که ادلّه خواست علی را نشان بده
تو آسمان مکهای و ماه تو علی ست
تنها دلیل روشنیِ راه تو علی ست
مکه گرفته بوی خدا از دعای تو
پیچیده در زمانِ همیشه صدای تو
پایین بیا ز کوه دخیلی بیاورند
دست توسل همگان بر عبای تو
امشب فرشتهها همه پرواز میکنند
اطراف آستانه غار حرای تو
از این به بعد چشم تمام قنوتها
ایمان میآورند به یا ربّنای تو
از این به بعد شمس و قمر روی دست تو
از این به بعد مُلک و مکان زیر پای تو
پرواز با دو بال میسر شود، بلی
قرآن برای توست، علی هم برای تو
احمد شدی، کتاب شدی، مصطفی شدی
حالا تمام دار و ندار خدا شدی
(شعر از علی اکبر لطیفیان)
#عید_مبعث_مبارکباد💐💐💐
http://t.me/tamadone_novine_islami
با تو رقم زدند مسلمانی مرا
قرآن بخوان و راه خدا را نشان بده
توحید را نشان زمین و زمان بده
قرآن بخوان و با نفس آسمانیات
این مردههای روی زمین را تکان بده
قرآن بخوان و بال مرا از قفس بگیر
اندازه شعور پرم، آسمان بده
آخر چه قدر قوم پسردار میشوند
دختر به دست دامن این مادران بده
جز با صدای عشق مسلمان نمیشوم
پس لطف کن خودت درِ گوشم اذان بده
قرآن بخوان بگو که خدا واحد است و بس
هر که ادلّه خواست علی را نشان بده
تو آسمان مکهای و ماه تو علی ست
تنها دلیل روشنیِ راه تو علی ست
مکه گرفته بوی خدا از دعای تو
پیچیده در زمانِ همیشه صدای تو
پایین بیا ز کوه دخیلی بیاورند
دست توسل همگان بر عبای تو
امشب فرشتهها همه پرواز میکنند
اطراف آستانه غار حرای تو
از این به بعد چشم تمام قنوتها
ایمان میآورند به یا ربّنای تو
از این به بعد شمس و قمر روی دست تو
از این به بعد مُلک و مکان زیر پای تو
پرواز با دو بال میسر شود، بلی
قرآن برای توست، علی هم برای تو
احمد شدی، کتاب شدی، مصطفی شدی
حالا تمام دار و ندار خدا شدی
(شعر از علی اکبر لطیفیان)
#عید_مبعث_مبارکباد💐💐💐
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 علت اجرای نادرست سیاستهای اقتصادی چیست؟
#اقتصاد
#شعار_سال
#تولید_پشتیبانیها_مانعزداییها
🔸علت اجرای نادرست سیاستهای اقتصادی و شکست کشورها در نیل به توسعه در یک جمله نهفته است؛ دوراهی سیاستمدار! حفظ کارایی یا حفظ حکومت گروه خاص؟
🔸مشکل سیاستمدار عمومأ کمبود علم و دانش نیست. مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی یا تامین منافع عمومی و از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی است. این دوراهی سیاستمدار است که سرنوشت کشور را تعیین میکند.
🔸سیاستمدار میداند اگر امکان استفاده از فرصتهای اجتماعی و اقتصادی برای همگان میسر باشد رشد اقتصادی افزایش مییابد. دسترسی برابر به قدرت اقتصادی و فرصتهای اجتماعی برای بهبود عملکرد اقتصادی مفید و حتی ضروری است، اما برای سیاستمدار خطرناک است، زیرا قدرت اقتصادی به تدریج به حوزههای دیگر سرایت خواهد کرد و قدرت سیاسی او را به خطر خواهد انداخت.
🔸سیاستمدار میداند که کارایی بیشتر به معنای رفاه بیشتر مردم و حتی مالیات بیشتر است، اما این کارایی مقدمات و نتایجی سیاسی دارد که برای سیاستمدار ممکن است پرهزینه باشد. سیاستمداران بر سر این دو راهی عموماً ترجیح میدهند که اقتصاد و سیاست را به گروهی معدود واگذار کنند. گروهی که حافظ منافع سیاسی آنها باشند. این مسیر همان اندک سالاری یا الیگارشی است.
🔹کتابِ چرا ملتها شکست میخورند، صفحۀ 12.
http://t.me/tamadone_novine_islami
#اقتصاد
#شعار_سال
#تولید_پشتیبانیها_مانعزداییها
🔸علت اجرای نادرست سیاستهای اقتصادی و شکست کشورها در نیل به توسعه در یک جمله نهفته است؛ دوراهی سیاستمدار! حفظ کارایی یا حفظ حکومت گروه خاص؟
🔸مشکل سیاستمدار عمومأ کمبود علم و دانش نیست. مشکل دوراهی حفظ قدرت سیاسی از طریق قربانی کردن منافع عمومی یا تامین منافع عمومی و از دست دادن تدریجی قدرت سیاسی است. این دوراهی سیاستمدار است که سرنوشت کشور را تعیین میکند.
🔸سیاستمدار میداند اگر امکان استفاده از فرصتهای اجتماعی و اقتصادی برای همگان میسر باشد رشد اقتصادی افزایش مییابد. دسترسی برابر به قدرت اقتصادی و فرصتهای اجتماعی برای بهبود عملکرد اقتصادی مفید و حتی ضروری است، اما برای سیاستمدار خطرناک است، زیرا قدرت اقتصادی به تدریج به حوزههای دیگر سرایت خواهد کرد و قدرت سیاسی او را به خطر خواهد انداخت.
🔸سیاستمدار میداند که کارایی بیشتر به معنای رفاه بیشتر مردم و حتی مالیات بیشتر است، اما این کارایی مقدمات و نتایجی سیاسی دارد که برای سیاستمدار ممکن است پرهزینه باشد. سیاستمداران بر سر این دو راهی عموماً ترجیح میدهند که اقتصاد و سیاست را به گروهی معدود واگذار کنند. گروهی که حافظ منافع سیاسی آنها باشند. این مسیر همان اندک سالاری یا الیگارشی است.
🔹کتابِ چرا ملتها شکست میخورند، صفحۀ 12.
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢اهمیّت شناخت قرآن از منظر استاد شهید مرتضی مطهری/ بخش اول
#اهمیت_شناخت_قرآن
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
🔸شناخت قرآن برای هر فرد عالم به عنوان یک فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یک فرد مؤمن، امری ضروری و واجب است. اما برای یک عالم انسانشناس و جامعهشناس، شناخت قرآن از آن جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است.
🔸نگاهی به تاریخ این نکته را روشن میکند که عملًا هیچ کتابی به اندازه قرآن بر جوامع بشری و بر زندگی انسانها تأثیر نگذاشته است و به همین جهت است که قرآن خود به خود وارد حوزه بحث جامعهشناسی میشود و جزو موضوعات مورد بررسی این علم قرار میگیرد. معنای این سخن این است که بررسی و تحقیق پیرامون تاریخ جهان در این چهارده قرن عموماً و شناختن جوامع اسلامی خصوصاً، بدون شناخت قرآن میسر نیست. و اما ضروری بودن شناخت قرآن برای یک مؤمن مسلمان از آن جهت است که منبع اصلی و اساسی دین و ایمان و اندیشه یک مسلمان و آنچه که به زندگی او حرارت و معنی و حرمت و روح میدهد قرآن است.
🔸قرآن مثل بعضی کتابهای مذهبی نیست که یک سلسله مسائل رمزآسا در مورد خدا و خلقت و تکوین مطرح کرده باشد و حداکثر یک سلسله اندرزهای ساده اخلاقی هم ضمیمه کرده باشد و بس، به طوری که مؤمنین ناچار باشند دستورها و اندیشهها را از منابع دیگر اخذ کنند. قرآن اصول معتقَدات و افکار و اندیشههایی را که برای یک انسان به عنوان یک موجود «باایمان» و صاحب عقیده لازم و ضروری است و همچنین اصول تربیت و اخلاق و نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها توضیح و تفسیر و تشریح و احیاناً تطبیق اصول بر فروع را بر عهده سنت و یا بر عهده اجتهاد گذاشته است. این است که استفاده از هر منبع دیگر موقوف به شناخت قبلی قرآن است. قرآن مقیاس و معیار همه منابع دیگر است. ما حدیث و سنت را باید با معیار قرآن بسنجیم تا اگر با قرآن مطابق بود بپذیریم و اگرنه نپذیریم.
🔸معتبرترین و مقدسترین منابع ما، بعد از قرآن، در حدیث، کتب اربعه است، یعنی کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار، و در خطب، نهجالبلاغه و در ادعیه صحیفه سجادیه است. اما همه اینها فرع بر قرآنند و به اندازه قرآن قطعیت صدور ندارند؛ یعنی حدیث کافی آن قدرمیتواند معتبر باشد که با قرآن منطبق باشد و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار میگفتند احادیث ما را بر قرآن عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطبق نبود بدانید که ساختگی و جعلی است و آن را به ما بستهاند؛ ما چیزی خلاف قرآن نمیگوییم.
🔹کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱، ص ۷-۹
--------------------------------------
http://t.me/tamadone_novine_islami
#اهمیت_شناخت_قرآن
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
🔸شناخت قرآن برای هر فرد عالم به عنوان یک فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یک فرد مؤمن، امری ضروری و واجب است. اما برای یک عالم انسانشناس و جامعهشناس، شناخت قرآن از آن جهت ضروری است که این کتاب در تکوین سرنوشت جوامع اسلامی و بلکه در تکوین سرنوشت بشریت مؤثر بوده است.
🔸نگاهی به تاریخ این نکته را روشن میکند که عملًا هیچ کتابی به اندازه قرآن بر جوامع بشری و بر زندگی انسانها تأثیر نگذاشته است و به همین جهت است که قرآن خود به خود وارد حوزه بحث جامعهشناسی میشود و جزو موضوعات مورد بررسی این علم قرار میگیرد. معنای این سخن این است که بررسی و تحقیق پیرامون تاریخ جهان در این چهارده قرن عموماً و شناختن جوامع اسلامی خصوصاً، بدون شناخت قرآن میسر نیست. و اما ضروری بودن شناخت قرآن برای یک مؤمن مسلمان از آن جهت است که منبع اصلی و اساسی دین و ایمان و اندیشه یک مسلمان و آنچه که به زندگی او حرارت و معنی و حرمت و روح میدهد قرآن است.
🔸قرآن مثل بعضی کتابهای مذهبی نیست که یک سلسله مسائل رمزآسا در مورد خدا و خلقت و تکوین مطرح کرده باشد و حداکثر یک سلسله اندرزهای ساده اخلاقی هم ضمیمه کرده باشد و بس، به طوری که مؤمنین ناچار باشند دستورها و اندیشهها را از منابع دیگر اخذ کنند. قرآن اصول معتقَدات و افکار و اندیشههایی را که برای یک انسان به عنوان یک موجود «باایمان» و صاحب عقیده لازم و ضروری است و همچنین اصول تربیت و اخلاق و نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده و تنها توضیح و تفسیر و تشریح و احیاناً تطبیق اصول بر فروع را بر عهده سنت و یا بر عهده اجتهاد گذاشته است. این است که استفاده از هر منبع دیگر موقوف به شناخت قبلی قرآن است. قرآن مقیاس و معیار همه منابع دیگر است. ما حدیث و سنت را باید با معیار قرآن بسنجیم تا اگر با قرآن مطابق بود بپذیریم و اگرنه نپذیریم.
🔸معتبرترین و مقدسترین منابع ما، بعد از قرآن، در حدیث، کتب اربعه است، یعنی کافی، من لایحضره الفقیه، تهذیب، استبصار، و در خطب، نهجالبلاغه و در ادعیه صحیفه سجادیه است. اما همه اینها فرع بر قرآنند و به اندازه قرآن قطعیت صدور ندارند؛ یعنی حدیث کافی آن قدرمیتواند معتبر باشد که با قرآن منطبق باشد و با تعلیمات آن جور درآید و اختلاف نداشته باشد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار میگفتند احادیث ما را بر قرآن عرضه بدارید، اگر بر قرآن منطبق نبود بدانید که ساختگی و جعلی است و آن را به ما بستهاند؛ ما چیزی خلاف قرآن نمیگوییم.
🔹کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱، ص ۷-۹
--------------------------------------
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢اهمیّت شناخت قرآن از منظر استاد شهید مرتضی مطهری/ بخش اول #اهمیت_شناخت_قرآن #ویژه_ماه_مبارک_رمضان 🔸شناخت قرآن برای هر فرد عالم به عنوان یک فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یک فرد مؤمن، امری ضروری و واجب است. اما برای یک عالم انسانشناس و جامعهشناس،…
💢اهمیّت شناخت قرآن از منظر استاد شهید مرتضی مطهری/ بخش دوم
#اهمیت_شناخت_قرآن
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
🔰اصالتهای سهگانه قرآن
🔸مطالعه پیرامون قرآن ما را با «اصالتهای سهگانه» این کتاب آشنا میکند. اولین اصالت قرآن اصالت انتساب است؛ یعنی اینکه بدون شبهه و بدون آنکه نیازی به پیجویی نسخههای قدیمی باشد، روشن است که آنچه امروز به نام قرآن مجید تلاوت میشود عین همان کتابی است که آورنده آن حضرت محمّد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به جهان عرضه کرده است.
🔸اصالت دوم اصالت مطالب است، به این معنی که معارف قرآن التقاطی و اقتباسی نیست بلکه ابتکاری است. تحقیق در این زمینه وظیفه شناخت تحلیلی است.
🔸اصالت سوم اصالت الهی قرآن است؛ یعنی اینکه این معارف از افق ماوراء ذهن و فکر حضرت رسول به ایشان افاضه شده است و ایشان صرفاً حامل این وحی و این پیام بودهاند و این نتیجهای است که از شناخت ریشهای قرآن به دست میآید.
🔸اما شناخت ریشهای و به عبارت دیگر تعیین اصالت معارف قرآنی مبتنی برشناخت نوع دوم است. از این رو ما بحث خود را از شناخت تحلیلی شروع میکنیم، یعنی به بررسی این امر میپردازیم که محتویات قرآن چیست و چه مسائلی در قرآن مطرح گردیده و درباره چه مسائلی بیشتر حساسیت نشان داده شده و موضوعات آن چگونه ارائه شده است. اگر در شناخت تحلیلی بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم و از عهده آن به خوبی بیرون بیاییم و با معارف قرآنی آشنایی کافی پیدا کنیم، در آن صورت- همان طور که گفتیم- به اصالتی میرسیم که عمدهترین اصالتهای قرآن است و آن عبارت است از «اصالت الهی» یعنی معجزه بودن قرآن.
🔰شرایط آشنایی با قرآن
🔸آشنایی با قرآن به مقدماتی نیازمند است که در اینجا به اختصار آنها را ذکر میکنیم. یکی از شرطهای ضروری شناخت قرآن آشنایی به زبان عربی است. همانگونه که شناخت حافظ و سعدی بدون دانستن زبان فارسی ممکن نیست، آشنایی با قرآن هم که به زبان عربی نگاشته شده بدون دانستن زبان عربی امکانپذیر نیست.
🔸شرط دیگر، آشنایی با تاریخ اسلام است زیرا قرآن مثل تورات یا انجیل نیست که یکباره توسط پیامبر عرضه شده باشد، بلکه این کتاب در طول 23 سال دوران زندگی پیامبر- از بعثت تا وفات- در خلال جریان پرهیجان تاریخ اسلام نازل شده است و از همین روست که آیات قرآن به اصطلاح شأن نزول دارند. شأن نزول چیزی نیست که معنای آیه را در خود محدود کند بلکه به عکس، دانستن شأن نزول تا حد زیادی در روشن شدن مضمون آیات مؤثر و راهگشاست.
🔸شرط سوم، آشنایی با سخنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است. ایشان به نصّ خود قرآن اولین مفسّر این کتاب است. مفسّر یعنی بیانکننده، و در قرآن آمده است:
... وَ انْزَلْنا الَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ الَیهِمْ... [ما قرآن را بر تو فرود آوردیم تا تو آنچه را که بر آنها فرود آمده برایشان توضیح دهی.] نحل/ 44
و یا در آیه دیگر میفرماید:
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْامِّیینَ رَسولًا مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ ایاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ... [خداوند در میان مردمی درسناخوانده، پیامبری درسناخوانده فرستاد که آیات خداوند را بر مردم تلاوت میکند، آنها را از آلودگیها پاک مینماید و کتاب (قرآن). و حکمت به آنها تعلیم میدهد.] جمعه/ 2
🔸طبق نظر قرآن، پیامبر اکرم خود مبین و مفسّر این کتاب است و آنچه از پیامبر رسیده ما را در تفسیر قرآن یاری میدهد. و اما برای ما که شیعه هستیم و به ائمه اطهار معتقدیم و اعتقاد داریم آنچه را که پیامبر از ناحیه خدا داشته به اوصیاء گرامیاش منتقل کرده است، روایات معتبری که از ائمه رسیده نیز همان اعتبار روایات معتبری را دارد که از ناحیه رسول خدا رسیده است و لهذا روایات موثّق ائمه کمک بزرگی است در راه شناخت قرآن.
🔸نکته مهمی که در بررسی قرآن باید به آن توجه داشت این است که در درجه اول میباید قرآن را به کمک خود قرآن شناخت. مقصود این است که آیات قرآن مجموعاً یک ساختمان بهم پیوسته را تشکیل میدهند؛ یعنی اگر یک آیه از آیات قرآن را جدا کنیم و بگوییم تنهاهمین یک آیه را میخواهیم بفهمیم، شیوه درستی اتخاذ نکردهایم. البته ممکن است فهم ما از همان یک آیه درست باشد، اما این کاری است از احتیاط بیرون. آیات قرآن برخی مفسر برخی دیگر است. و همانطوری که برخی مفسران بزرگ گفتهاند، ائمه اطهار این روش تفسیری را تأیید کردهاند.
🔹کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱، ص ۱۷-۱۹
---------------------------------
http://t.me/tamadone_novine_islami
#اهمیت_شناخت_قرآن
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
🔰اصالتهای سهگانه قرآن
🔸مطالعه پیرامون قرآن ما را با «اصالتهای سهگانه» این کتاب آشنا میکند. اولین اصالت قرآن اصالت انتساب است؛ یعنی اینکه بدون شبهه و بدون آنکه نیازی به پیجویی نسخههای قدیمی باشد، روشن است که آنچه امروز به نام قرآن مجید تلاوت میشود عین همان کتابی است که آورنده آن حضرت محمّد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به جهان عرضه کرده است.
🔸اصالت دوم اصالت مطالب است، به این معنی که معارف قرآن التقاطی و اقتباسی نیست بلکه ابتکاری است. تحقیق در این زمینه وظیفه شناخت تحلیلی است.
🔸اصالت سوم اصالت الهی قرآن است؛ یعنی اینکه این معارف از افق ماوراء ذهن و فکر حضرت رسول به ایشان افاضه شده است و ایشان صرفاً حامل این وحی و این پیام بودهاند و این نتیجهای است که از شناخت ریشهای قرآن به دست میآید.
🔸اما شناخت ریشهای و به عبارت دیگر تعیین اصالت معارف قرآنی مبتنی برشناخت نوع دوم است. از این رو ما بحث خود را از شناخت تحلیلی شروع میکنیم، یعنی به بررسی این امر میپردازیم که محتویات قرآن چیست و چه مسائلی در قرآن مطرح گردیده و درباره چه مسائلی بیشتر حساسیت نشان داده شده و موضوعات آن چگونه ارائه شده است. اگر در شناخت تحلیلی بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم و از عهده آن به خوبی بیرون بیاییم و با معارف قرآنی آشنایی کافی پیدا کنیم، در آن صورت- همان طور که گفتیم- به اصالتی میرسیم که عمدهترین اصالتهای قرآن است و آن عبارت است از «اصالت الهی» یعنی معجزه بودن قرآن.
🔰شرایط آشنایی با قرآن
🔸آشنایی با قرآن به مقدماتی نیازمند است که در اینجا به اختصار آنها را ذکر میکنیم. یکی از شرطهای ضروری شناخت قرآن آشنایی به زبان عربی است. همانگونه که شناخت حافظ و سعدی بدون دانستن زبان فارسی ممکن نیست، آشنایی با قرآن هم که به زبان عربی نگاشته شده بدون دانستن زبان عربی امکانپذیر نیست.
🔸شرط دیگر، آشنایی با تاریخ اسلام است زیرا قرآن مثل تورات یا انجیل نیست که یکباره توسط پیامبر عرضه شده باشد، بلکه این کتاب در طول 23 سال دوران زندگی پیامبر- از بعثت تا وفات- در خلال جریان پرهیجان تاریخ اسلام نازل شده است و از همین روست که آیات قرآن به اصطلاح شأن نزول دارند. شأن نزول چیزی نیست که معنای آیه را در خود محدود کند بلکه به عکس، دانستن شأن نزول تا حد زیادی در روشن شدن مضمون آیات مؤثر و راهگشاست.
🔸شرط سوم، آشنایی با سخنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است. ایشان به نصّ خود قرآن اولین مفسّر این کتاب است. مفسّر یعنی بیانکننده، و در قرآن آمده است:
... وَ انْزَلْنا الَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ الَیهِمْ... [ما قرآن را بر تو فرود آوردیم تا تو آنچه را که بر آنها فرود آمده برایشان توضیح دهی.] نحل/ 44
و یا در آیه دیگر میفرماید:
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْامِّیینَ رَسولًا مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ ایاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ... [خداوند در میان مردمی درسناخوانده، پیامبری درسناخوانده فرستاد که آیات خداوند را بر مردم تلاوت میکند، آنها را از آلودگیها پاک مینماید و کتاب (قرآن). و حکمت به آنها تعلیم میدهد.] جمعه/ 2
🔸طبق نظر قرآن، پیامبر اکرم خود مبین و مفسّر این کتاب است و آنچه از پیامبر رسیده ما را در تفسیر قرآن یاری میدهد. و اما برای ما که شیعه هستیم و به ائمه اطهار معتقدیم و اعتقاد داریم آنچه را که پیامبر از ناحیه خدا داشته به اوصیاء گرامیاش منتقل کرده است، روایات معتبری که از ائمه رسیده نیز همان اعتبار روایات معتبری را دارد که از ناحیه رسول خدا رسیده است و لهذا روایات موثّق ائمه کمک بزرگی است در راه شناخت قرآن.
🔸نکته مهمی که در بررسی قرآن باید به آن توجه داشت این است که در درجه اول میباید قرآن را به کمک خود قرآن شناخت. مقصود این است که آیات قرآن مجموعاً یک ساختمان بهم پیوسته را تشکیل میدهند؛ یعنی اگر یک آیه از آیات قرآن را جدا کنیم و بگوییم تنهاهمین یک آیه را میخواهیم بفهمیم، شیوه درستی اتخاذ نکردهایم. البته ممکن است فهم ما از همان یک آیه درست باشد، اما این کاری است از احتیاط بیرون. آیات قرآن برخی مفسر برخی دیگر است. و همانطوری که برخی مفسران بزرگ گفتهاند، ائمه اطهار این روش تفسیری را تأیید کردهاند.
🔹کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱، ص ۱۷-۱۹
---------------------------------
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢غول چراغ جادویی در کار نیست! بیایید پازل بازی کنیم!
✍دکتر امیر کرمانی، استاد دانشگاه برکلی، کالیفرنیا
#یادداشت_منتخب
#اقتصادی #سیاسی
#توسعه و #پیشرفت
احتمالا روزی نیست که بسیاری از ما از به دنبال یافتن «مهمترین کاری که وضع اقتصاد ایران را بهتر میکند» نباشیم. انگار در پس ذهنمان غول چراغ جادویی هست که به ما گفته که فقط یک آرزویت را برآورده میکنم و ما هم سخت در تلاش که این یک عدد کوپن غولمان را چگونه خرج بکنيم و در این تمرین ذهنی شاید در هر دورهای به جواب متفاوتی رسیدهایم.
در واقع بدنه سیاسی کشور هم در دهههای اخیر جوابهای مختلفی به این سوال داده. پاسخهایی که در دورهای سازندگی و سرمایهگذاری بیشتر، در دورهای توسعهی سیاسی، دورهای مبارزه با فساد و بازتوزیع منابع، و در نهایت هم اصلاح رابطه با غرب بوده. اما انگار در انتهای هر دوره با سرخوردگی از جواب قبلیمان به سوال جناب غول چراغ جادو از وی میخواهیم که لطفا یک فرصت دیگر به ما بدهد.
از سیاسیون که بگذریم، احتمالا اگر امروز این سوال را از اندیشمندان و دغدغهمندان کشور عزیزمان هم بپرسیم جواب سوالمان یکی از این گزینهها خواهد بود:
حل مساله محیط زیست و آب، اصلاحات ساختاری بودجه، کاهش مداخلات قیمتی دولت، اصلاح قیمت حاملهای انرژی، اصلاح نظام مالی (شامل نظام بانکی و بازار سرمایه)، اصلاح سیاست پولی، اصلاح نظام ارزی کشور، اصلاح نظام حکمرانی کشور، مبارزه با فساد، اصلاح نگاهمان به رابطهی اقتصادی با دنیا، توسعهی شهری و افزایش ساخت و ساز، افزایش بهرهوری، توسعهی آیتی و زیرساختهایش، توسعهی دانشبنیان محور، چتر حمایتی واحد، اصلاح نظام بازنشستگی، اصلاح قوانین بازار کار، اصلاح آموزش و پرورش،اصلاح نظام درمانی کشور، ....
واقعا اینبار کدام اینها را از غول چراغ جادو بخواهیم؟
آنقدری که من از تجربه توسعه کشورهای مختلف یاد گرفتم، توسعه و رشد اقتصادی بیشتر شبیه درست کردن یک پازل چهلهزار تکه است تا پی بردن به یک راه حل جادویی که یکباره همه چیز را درست میکند. گذار از نگاه غول چراغ جادویی به نگاه پازلی به توسعه باعث میشود که متوجه بشویم:
◻️درست کردن پازل دو نوع کار نیاز دارد: درست کردن تکتک قسمتهای پازل و کنار هم قرار دادن این قسمتها. خیلی وقتها شاید درست کردن تک تک قسمتهای پازل نتیجهی محسوسی در زندگی مردم نداشته باشد و فقط کنار هم گذاشتن این قسمتها باشد که منجر به نتیجهی نهایی بشود. اما در عین حال پیشنیاز کنار هم گذاشتن این قسمتها، درست شدن خود اجزای پازل هست. در نتیجه اگر در دهههای اخیر کلی اتفاقات خوب مثل توسعهی آموزش، زیرساختها و راهها، اینترنت پرسرعت، فولاد و پتروشیمی، بازار سرمایه و اوراق و ... افتاده اما اثر محسوسش را در زندگی مردم ندیدیم فکر نکنیم که اینها مهم نبوده. بالعکس. همهی اینها بسیار مهم بوده و همهی اینها بخشی از پازل توسعه است. اما از طرف دیگر چون ما نتوانستیم قطعات این پازل را به درستی در کنار هم بگذاریم آن تاثیر محسوسی که باید را در زندگی مردم نگذاشته.
◻️توسعه هم نیازمند آدمهایی هست که تک تک قطعات این پازل را بسازند (قطعهسازان) و هم نیازمند آدمهایی که این قطعات را کنار هم بگذارند (پازلسازان). در واقع در بسیاری از کشورها مانع اصلی توسعه،عدم وجود مجموعههایی از افراد پازلساز و قطعهساز بوده که بتوانند در کنار هم کار بکنند. درست است که معمولا برای هر کشوری میتوان به برخی افراد کلیدی اشاره کرد که بر مسیر توسعهی آن کشور به شدت تاثیر گذار بودهاند –مثل کمال درویش در ترکیه، مانهومان سینگ در هند، دنگ شیاپنگ در چین- اما این افراد معمولا نوک کوه یخی هستند که پشتوانهی تکتک آنها صدها و هزاران اقتصاددان و تکنوکرات و بروکرات متخصص بودهاند که در کنار این افراد توانستند مجموعهی منسجمی از اصلاحات را در یک بازهی چند ساله اجرا بکنند.
◻️عاملی که ساخت پازل توسعه را میتواند به شدت تسریع بکند ترسیم شمای کلی این پازل و توافق بر سر آن است. اگر کشوری بتواند شمای کلی پازل خودش را پیدا کند آن وقت میتواند تمام نیروهای کارایش را هم در همان راستا بکار گیرد. اما اگر کشوری این شمای کلی را پیدا نکرد، همچنان میتواند تمرکزش را بر روی کارهایی بگذارد که مطمئن است در هر صورت بخشی از آن پازل نهایی خواهد بود.
☑️⭕️تجویز راهبردی پایانی:
به شخصه باور دارم که در حال حاضر ایران بیش از هر چیز نیازمند گروهی است که:
◼️بتوانند شمای کلی پازل توسعه ایران ۱۴۰۰ در جهان در حال گذار را ترسیم کنند.
◼️بتوانند بهبهترین نحو قطعات موجود را در پازل ایران ۱۴۰۰ در کنار هم بگذارند.
◼️بتوانند هدفمند نیروهای کشور را متمرکز بر ساختن مهمترین قطعات گمشده پازل بکنند.
🔹نقل از سایت ویرگول
http://t.me/tamadone_novine_islami
✍دکتر امیر کرمانی، استاد دانشگاه برکلی، کالیفرنیا
#یادداشت_منتخب
#اقتصادی #سیاسی
#توسعه و #پیشرفت
احتمالا روزی نیست که بسیاری از ما از به دنبال یافتن «مهمترین کاری که وضع اقتصاد ایران را بهتر میکند» نباشیم. انگار در پس ذهنمان غول چراغ جادویی هست که به ما گفته که فقط یک آرزویت را برآورده میکنم و ما هم سخت در تلاش که این یک عدد کوپن غولمان را چگونه خرج بکنيم و در این تمرین ذهنی شاید در هر دورهای به جواب متفاوتی رسیدهایم.
در واقع بدنه سیاسی کشور هم در دهههای اخیر جوابهای مختلفی به این سوال داده. پاسخهایی که در دورهای سازندگی و سرمایهگذاری بیشتر، در دورهای توسعهی سیاسی، دورهای مبارزه با فساد و بازتوزیع منابع، و در نهایت هم اصلاح رابطه با غرب بوده. اما انگار در انتهای هر دوره با سرخوردگی از جواب قبلیمان به سوال جناب غول چراغ جادو از وی میخواهیم که لطفا یک فرصت دیگر به ما بدهد.
از سیاسیون که بگذریم، احتمالا اگر امروز این سوال را از اندیشمندان و دغدغهمندان کشور عزیزمان هم بپرسیم جواب سوالمان یکی از این گزینهها خواهد بود:
حل مساله محیط زیست و آب، اصلاحات ساختاری بودجه، کاهش مداخلات قیمتی دولت، اصلاح قیمت حاملهای انرژی، اصلاح نظام مالی (شامل نظام بانکی و بازار سرمایه)، اصلاح سیاست پولی، اصلاح نظام ارزی کشور، اصلاح نظام حکمرانی کشور، مبارزه با فساد، اصلاح نگاهمان به رابطهی اقتصادی با دنیا، توسعهی شهری و افزایش ساخت و ساز، افزایش بهرهوری، توسعهی آیتی و زیرساختهایش، توسعهی دانشبنیان محور، چتر حمایتی واحد، اصلاح نظام بازنشستگی، اصلاح قوانین بازار کار، اصلاح آموزش و پرورش،اصلاح نظام درمانی کشور، ....
واقعا اینبار کدام اینها را از غول چراغ جادو بخواهیم؟
آنقدری که من از تجربه توسعه کشورهای مختلف یاد گرفتم، توسعه و رشد اقتصادی بیشتر شبیه درست کردن یک پازل چهلهزار تکه است تا پی بردن به یک راه حل جادویی که یکباره همه چیز را درست میکند. گذار از نگاه غول چراغ جادویی به نگاه پازلی به توسعه باعث میشود که متوجه بشویم:
◻️درست کردن پازل دو نوع کار نیاز دارد: درست کردن تکتک قسمتهای پازل و کنار هم قرار دادن این قسمتها. خیلی وقتها شاید درست کردن تک تک قسمتهای پازل نتیجهی محسوسی در زندگی مردم نداشته باشد و فقط کنار هم گذاشتن این قسمتها باشد که منجر به نتیجهی نهایی بشود. اما در عین حال پیشنیاز کنار هم گذاشتن این قسمتها، درست شدن خود اجزای پازل هست. در نتیجه اگر در دهههای اخیر کلی اتفاقات خوب مثل توسعهی آموزش، زیرساختها و راهها، اینترنت پرسرعت، فولاد و پتروشیمی، بازار سرمایه و اوراق و ... افتاده اما اثر محسوسش را در زندگی مردم ندیدیم فکر نکنیم که اینها مهم نبوده. بالعکس. همهی اینها بسیار مهم بوده و همهی اینها بخشی از پازل توسعه است. اما از طرف دیگر چون ما نتوانستیم قطعات این پازل را به درستی در کنار هم بگذاریم آن تاثیر محسوسی که باید را در زندگی مردم نگذاشته.
◻️توسعه هم نیازمند آدمهایی هست که تک تک قطعات این پازل را بسازند (قطعهسازان) و هم نیازمند آدمهایی که این قطعات را کنار هم بگذارند (پازلسازان). در واقع در بسیاری از کشورها مانع اصلی توسعه،عدم وجود مجموعههایی از افراد پازلساز و قطعهساز بوده که بتوانند در کنار هم کار بکنند. درست است که معمولا برای هر کشوری میتوان به برخی افراد کلیدی اشاره کرد که بر مسیر توسعهی آن کشور به شدت تاثیر گذار بودهاند –مثل کمال درویش در ترکیه، مانهومان سینگ در هند، دنگ شیاپنگ در چین- اما این افراد معمولا نوک کوه یخی هستند که پشتوانهی تکتک آنها صدها و هزاران اقتصاددان و تکنوکرات و بروکرات متخصص بودهاند که در کنار این افراد توانستند مجموعهی منسجمی از اصلاحات را در یک بازهی چند ساله اجرا بکنند.
◻️عاملی که ساخت پازل توسعه را میتواند به شدت تسریع بکند ترسیم شمای کلی این پازل و توافق بر سر آن است. اگر کشوری بتواند شمای کلی پازل خودش را پیدا کند آن وقت میتواند تمام نیروهای کارایش را هم در همان راستا بکار گیرد. اما اگر کشوری این شمای کلی را پیدا نکرد، همچنان میتواند تمرکزش را بر روی کارهایی بگذارد که مطمئن است در هر صورت بخشی از آن پازل نهایی خواهد بود.
☑️⭕️تجویز راهبردی پایانی:
به شخصه باور دارم که در حال حاضر ایران بیش از هر چیز نیازمند گروهی است که:
◼️بتوانند شمای کلی پازل توسعه ایران ۱۴۰۰ در جهان در حال گذار را ترسیم کنند.
◼️بتوانند بهبهترین نحو قطعات موجود را در پازل ایران ۱۴۰۰ در کنار هم بگذارند.
◼️بتوانند هدفمند نیروهای کشور را متمرکز بر ساختن مهمترین قطعات گمشده پازل بکنند.
🔹نقل از سایت ویرگول
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 فلسفه بخش عظیمی از عناصر تشکیل دهندۀ تمدن است
✍علی عابدی شاهرودی
#گزیدۀ_کتاب
#فلسفه_و_تمدن
#کتاب_مفاتیح_الغیب
🔸فلسفه به مفهوم عام که نوعی استدلال سامان یافته باشد، بخش عظیم از عناصر تشکیل دهندۀ تمدن است، آغاز اینگونه فلسفه همان آغاز تمدن بشری است، تمدن پدیدهای است انسانی و اجتماعی و مظهری است از تجلی حیات معقول... آنچه به سخن کنونی بستگی دارد این است که فلسفه به معنی عام عنصر مهم و اساسی تمدن است، و چنانکه برای تمدن نمیتوان یک ملت و یا قوم را منشأ دانست، برای فلسفه هم چنین منشأ خاصی وجود ندارد. فقط یک چیز را میتوان به حدس و احتمال گفت، و آن راجع به مقدار سهم ملتها و اقوام در پیدایش تمدنهاست.
🔹کتاب مفاتیحالغیب ملاصدرا، ترجمه محمد خواجوی، مقدمه از علی عابدی شاهرودی، صفحه بیستوچهار مقدمه.
ا-------------------------------------ا
t.me/tamadone_novine_islami
✍علی عابدی شاهرودی
#گزیدۀ_کتاب
#فلسفه_و_تمدن
#کتاب_مفاتیح_الغیب
🔸فلسفه به مفهوم عام که نوعی استدلال سامان یافته باشد، بخش عظیم از عناصر تشکیل دهندۀ تمدن است، آغاز اینگونه فلسفه همان آغاز تمدن بشری است، تمدن پدیدهای است انسانی و اجتماعی و مظهری است از تجلی حیات معقول... آنچه به سخن کنونی بستگی دارد این است که فلسفه به معنی عام عنصر مهم و اساسی تمدن است، و چنانکه برای تمدن نمیتوان یک ملت و یا قوم را منشأ دانست، برای فلسفه هم چنین منشأ خاصی وجود ندارد. فقط یک چیز را میتوان به حدس و احتمال گفت، و آن راجع به مقدار سهم ملتها و اقوام در پیدایش تمدنهاست.
🔹کتاب مفاتیحالغیب ملاصدرا، ترجمه محمد خواجوی، مقدمه از علی عابدی شاهرودی، صفحه بیستوچهار مقدمه.
ا-------------------------------------ا
t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
شبهای قدر، بهانه عاشقیست... @tamadone_novine_islam
💢شبهای قدر و اهمیت دعاء
#یادداشت_منتخب
#ویژه_شبهای_قدر
#انسان_و_نیاز_به_دعاء
🔸بسیاری از مردم نمیدانند که موفقیتهای دنیاییشان تنها مرهون تلاشها و کوششهای آنان نیست، بلکه عوامل متعددی دست به دست هم داده و آن موفقیتها را دست یافتنی ساخته است. این عوامل برخی انسانی و بعضی طبیعی و بخشی نیز ماوراء طبیعی و کاملاً روحی و روانی است که هنگامی که به درستی میاندیشیم و موفقیت خود و طریق نیل به آن را بررسی میکنیم، نقش عامل غیرطبیعی و متافیزیکی و روانی و روحی را بسیار پررنگتر و محسوستر مییابیم.
🔸امروزه عوامل موفقیت انسانهای بزرگ و کوچک در دانش روانشناسی توسط روانشناسان بزرگ مورد کاوش قرار گرفته و کتابهای متعددی در این زمینه به رشته تحریر درآمده که در همه آنها به نقش تلقین به نفس، دعا خواست قبلی و اراده پیشین و تاثیر شگرف آن در احراز پیروزی و موفقیت اشاره شده و در فصلهای متعدد مورد تحقیق و مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
🔸هنگامی که خواجه حافظ میگوید: «رونق مدرسه از درس و دعای ما بود» مشخص و مبین ساخته که علاوه بر تلاش ظاهری و کوشش تحصیلی، موفقیت رونق اصلی و حقیقی او در امور علمی، دعا کردن و درخواست توفیق از خداوند سبحان بوده است؛ چنانکه در ابیات دیگری به این حقیقت اشاره میکند:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود
و یا اینکه:
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم
و نیز خطاب به خود می سراید:
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز وِرد نیمهشب و درس صبحگاه رسید
همچنین می گوید:
ما برآریم شبی دست و دعایی بکنیم
چاره این دل غمیده به جایی بکنیم
🔸«سیمون وی»، معتقد است: «هر زمان انسان با این ایده یگانه که درک خود از حقیقت را افزایش دهد، به تمرکز و دقت بپردازد، حتی اگر تلاشش هیچ ثمر محسوسی تولید نکند، استعداد بیشتری برای به چنگ آوردن حقیقت مییابد.»[۱]
وی همچنین مینویسد: «یکی از افسانه های اسکیموها منشأ نور را چنین توضیح میدهد: «در ظلمات جاودان، کلاغی درمانده از یافتن غذا، با همه وجودش نور را آرزو کرد و زمین روشن شد.»[۲] وی سپس نتیجه می گیرد که اگر شوق و آرزوی واقعی وجود داشته باشد، اگر آن چیز که طلبیده میشود، واقعاً نور روشنی باشد، طلب، مطلوب را تولید میکند.
🔸روشن است که نقش دعا در احراز موفقیت و نیل به خواستهها، حتی در میان بیایمان ترین افراد، در هنگام اضطرار و پریشان احوالی و گرفتاری، نادیده گرفته نمیشود و نوع بشر بر ارزش و اهمیت این پدیده ماوراء طبیعی که از فطرت و ذات و درون او برمیخیزد، واقف است، انسانها در همه حالات دعا میکنند، حتی هنگامی که به ظاهر از تکلم خاموشند، زیرا یک امر لفظی صرف نیست، هر چند شرایط و آدابی ویژه نیز دارد که با رعایت آن ثمره و نتیجه محسوستر و ملموستری، یا حتی به لحاظ زمانی، زودتری به دست میآید. از حضرت امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: «هیچ عملی را پیدا نمیکنید که مانند دعا موجب تقرب باشد.»[۳]
🔻 منابع:
۱ و ۲- فصلنامه ناقد- سال اول- ش ۳- خرداد ۳۸- ص ۲۰۷
۳- معاش السالکین- ص ۷۲
-----------------------------------
http://t.me/tamadone_novine_islami
#یادداشت_منتخب
#ویژه_شبهای_قدر
#انسان_و_نیاز_به_دعاء
🔸بسیاری از مردم نمیدانند که موفقیتهای دنیاییشان تنها مرهون تلاشها و کوششهای آنان نیست، بلکه عوامل متعددی دست به دست هم داده و آن موفقیتها را دست یافتنی ساخته است. این عوامل برخی انسانی و بعضی طبیعی و بخشی نیز ماوراء طبیعی و کاملاً روحی و روانی است که هنگامی که به درستی میاندیشیم و موفقیت خود و طریق نیل به آن را بررسی میکنیم، نقش عامل غیرطبیعی و متافیزیکی و روانی و روحی را بسیار پررنگتر و محسوستر مییابیم.
🔸امروزه عوامل موفقیت انسانهای بزرگ و کوچک در دانش روانشناسی توسط روانشناسان بزرگ مورد کاوش قرار گرفته و کتابهای متعددی در این زمینه به رشته تحریر درآمده که در همه آنها به نقش تلقین به نفس، دعا خواست قبلی و اراده پیشین و تاثیر شگرف آن در احراز پیروزی و موفقیت اشاره شده و در فصلهای متعدد مورد تحقیق و مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
🔸هنگامی که خواجه حافظ میگوید: «رونق مدرسه از درس و دعای ما بود» مشخص و مبین ساخته که علاوه بر تلاش ظاهری و کوشش تحصیلی، موفقیت رونق اصلی و حقیقی او در امور علمی، دعا کردن و درخواست توفیق از خداوند سبحان بوده است؛ چنانکه در ابیات دیگری به این حقیقت اشاره میکند:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود
و یا اینکه:
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم
و نیز خطاب به خود می سراید:
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز وِرد نیمهشب و درس صبحگاه رسید
همچنین می گوید:
ما برآریم شبی دست و دعایی بکنیم
چاره این دل غمیده به جایی بکنیم
🔸«سیمون وی»، معتقد است: «هر زمان انسان با این ایده یگانه که درک خود از حقیقت را افزایش دهد، به تمرکز و دقت بپردازد، حتی اگر تلاشش هیچ ثمر محسوسی تولید نکند، استعداد بیشتری برای به چنگ آوردن حقیقت مییابد.»[۱]
وی همچنین مینویسد: «یکی از افسانه های اسکیموها منشأ نور را چنین توضیح میدهد: «در ظلمات جاودان، کلاغی درمانده از یافتن غذا، با همه وجودش نور را آرزو کرد و زمین روشن شد.»[۲] وی سپس نتیجه می گیرد که اگر شوق و آرزوی واقعی وجود داشته باشد، اگر آن چیز که طلبیده میشود، واقعاً نور روشنی باشد، طلب، مطلوب را تولید میکند.
🔸روشن است که نقش دعا در احراز موفقیت و نیل به خواستهها، حتی در میان بیایمان ترین افراد، در هنگام اضطرار و پریشان احوالی و گرفتاری، نادیده گرفته نمیشود و نوع بشر بر ارزش و اهمیت این پدیده ماوراء طبیعی که از فطرت و ذات و درون او برمیخیزد، واقف است، انسانها در همه حالات دعا میکنند، حتی هنگامی که به ظاهر از تکلم خاموشند، زیرا یک امر لفظی صرف نیست، هر چند شرایط و آدابی ویژه نیز دارد که با رعایت آن ثمره و نتیجه محسوستر و ملموستری، یا حتی به لحاظ زمانی، زودتری به دست میآید. از حضرت امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: «هیچ عملی را پیدا نمیکنید که مانند دعا موجب تقرب باشد.»[۳]
🔻 منابع:
۱ و ۲- فصلنامه ناقد- سال اول- ش ۳- خرداد ۳۸- ص ۲۰۷
۳- معاش السالکین- ص ۷۲
-----------------------------------
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢جامعهی متمدن و تمدنِ خدامحور
#تمدن_معنادار
#تمدن_خدامحور
#سعادتملوک_تابشهروی
🔸 #جامعهی_متمدن، جامعهای است که از حضور انسانهای متمدن و #رشید بهم رسیده باشد. انسانهایی که کلیهی ابعاد و امکانات وجودیشان در جهت رشدِ عزتمندِ هویت الهی آنان در حرکت است. طبیعی است که چنین جامعهای به نوبهی خود – و از طریق نگرشها و گرایشهای ارزشمند و استعلاییِ انسانهای متمدن – میتواند افراد دیگری را به تمدن رساند.
🔸 معنای ضمنی این باور آن است که «جامعهی متمدن» زاییدهی #حرکت_تکاملی نگرشها و گرایشهای ارزشمند، خردپذیر، معنادار، #خدامحور و استعلایی افراد همان جامعه میباشد. این قول به هیچوجه معنای آنرا نمیدهد که همهی این افراد همزمان و در عرض یکدیگر جهتِ تکاملی را اختیار نموده و از همان طریق به طور دستجمعی تمدن را شکل و رنگ بخشیدهاند. زیرا تا آنجا که مطالعهی سیر تاریخی تحقق تمدنهای انسانمحور – و نه ابزار، قدرت و یا سودمحور – ثابت کردهاند، معمولاً نقطهی شروع تمدن از حوزهی #تلاشهای_ربانی پیامآوری از پیغمبران و جانشینان آنها نمودار شده و با جذب کردن و ساختن و جهت الهی بخشیدن به انسانهای فرهیختهی خودیابِ خودباورِ کمالجوی اصالتطلبِ تعالیخواه و... #تمدنی_معنادار را ضمانت کردهاند.
🔹#منبع:
تابش هروی، سعادتملوک. دریچهای بر تمدن معنیدار ص 102، چاپ هرات افغانستان.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تمدن_معنادار
#تمدن_خدامحور
#سعادتملوک_تابشهروی
🔸 #جامعهی_متمدن، جامعهای است که از حضور انسانهای متمدن و #رشید بهم رسیده باشد. انسانهایی که کلیهی ابعاد و امکانات وجودیشان در جهت رشدِ عزتمندِ هویت الهی آنان در حرکت است. طبیعی است که چنین جامعهای به نوبهی خود – و از طریق نگرشها و گرایشهای ارزشمند و استعلاییِ انسانهای متمدن – میتواند افراد دیگری را به تمدن رساند.
🔸 معنای ضمنی این باور آن است که «جامعهی متمدن» زاییدهی #حرکت_تکاملی نگرشها و گرایشهای ارزشمند، خردپذیر، معنادار، #خدامحور و استعلایی افراد همان جامعه میباشد. این قول به هیچوجه معنای آنرا نمیدهد که همهی این افراد همزمان و در عرض یکدیگر جهتِ تکاملی را اختیار نموده و از همان طریق به طور دستجمعی تمدن را شکل و رنگ بخشیدهاند. زیرا تا آنجا که مطالعهی سیر تاریخی تحقق تمدنهای انسانمحور – و نه ابزار، قدرت و یا سودمحور – ثابت کردهاند، معمولاً نقطهی شروع تمدن از حوزهی #تلاشهای_ربانی پیامآوری از پیغمبران و جانشینان آنها نمودار شده و با جذب کردن و ساختن و جهت الهی بخشیدن به انسانهای فرهیختهی خودیابِ خودباورِ کمالجوی اصالتطلبِ تعالیخواه و... #تمدنی_معنادار را ضمانت کردهاند.
🔹#منبع:
تابش هروی، سعادتملوک. دریچهای بر تمدن معنیدار ص 102، چاپ هرات افغانستان.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 برای سنجش ایمان افراد، کفر به طاغوت آنها را بسنجید
#روز_قدس
#روز_نفی_طاغوت
آیت الله حائری شیرازی:
یکی از مصادیق فهم در دین این است که وقتی از ایمان کسی تعریف میکنند، شما ببینید کفر به طاغوت او چگونه بوده است. تمام مشکلات عالَم اسلام این است که کفر به طاغوت را جدّی نگرفتند و از کنار آن بهسادگی گذشتند.
کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درسهای عاشورا/ صفحه 68
http://t.me/tamadone_novine_islami
#روز_قدس
#روز_نفی_طاغوت
آیت الله حائری شیرازی:
یکی از مصادیق فهم در دین این است که وقتی از ایمان کسی تعریف میکنند، شما ببینید کفر به طاغوت او چگونه بوده است. تمام مشکلات عالَم اسلام این است که کفر به طاغوت را جدّی نگرفتند و از کنار آن بهسادگی گذشتند.
کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درسهای عاشورا/ صفحه 68
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 تحول یعنی یک حرکت جهشی و جهادی برای حل مشکلات مزمن کشور
🔸رهبر انقلاب، امروز در دیدار رمضانی دانشجویان:
🔻مقصود ما از تحول ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همه بخشهای اداری و حکمرانی کشور و همچنین در بخشهایی از سبک زندگی عمومی و به طور خلاصه حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها و روشها و کارکردها.
🔻در کنار پیشرفتهای گوناگون در یک جاهایی عقبماندگی و مشکلات مزمنشده داریم از جمله در حوزه عدالت به طور جدی مشکل داریم، در زمینه آسیبهای اجتماعی مشکلات اساسی داریم.
🔻بر اثر غفلتهای ما بسیاری از ظرفیتهای کشور معطل مانده است.
🔹این مشکلات مزمنشده را با یک حرکت عادی و معمولی نمیشود برطرف کرد. یک حرکت فوقالعاده و جهشی و ابتکاری لازم است. این جزو مسلمات این دوره انقلاب برای #گام_دوم است.
@afkarnews
http://t.me/tamadone_novine_islami
🔸رهبر انقلاب، امروز در دیدار رمضانی دانشجویان:
🔻مقصود ما از تحول ایجاد یک حرکت جهشی و جهادی است در همه بخشهای اداری و حکمرانی کشور و همچنین در بخشهایی از سبک زندگی عمومی و به طور خلاصه حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب و نوآوری در شیوهها و روشها و کارکردها.
🔻در کنار پیشرفتهای گوناگون در یک جاهایی عقبماندگی و مشکلات مزمنشده داریم از جمله در حوزه عدالت به طور جدی مشکل داریم، در زمینه آسیبهای اجتماعی مشکلات اساسی داریم.
🔻بر اثر غفلتهای ما بسیاری از ظرفیتهای کشور معطل مانده است.
🔹این مشکلات مزمنشده را با یک حرکت عادی و معمولی نمیشود برطرف کرد. یک حرکت فوقالعاده و جهشی و ابتکاری لازم است. این جزو مسلمات این دوره انقلاب برای #گام_دوم است.
@afkarnews
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 کژراهه غربگرایی و غربستیزی؛ کجپنداری استغراب و استشراق
✍ حجتالاسلام دکتر محمود شفیعی
#یادداشت_منتخب
#غربگرایی_یا_غربستیزی
❇️ دیالکتیک، به مثابه شیوهای خاص از اندیشیدن و دوگانه استشراق {شرق را با بینش و منفعت غربی دیدن=غربگرایی} و استغراب {غرب را با پیش فرضها و تعصبات شرقی دیدن=غرب ستیزی}، به مثابه دو گرایش متضاد روانشناختی فردی و اجتماعی، همه چیز را به سیاه و سفید تبدیل میکنند و بین افراد، گروهها، عقاید و جوامع تقابلهای شدید به وجود میآورند. غیریتسازیهای شدید یکی از ریشههای خشونتهای بیمهار عصر جدید بوده است.
📌 "استشراق" در قرون اخیر مفهوم کاذب "غرب محوری" را خلق کرد و در پی آن "غرب گرایی" ایدئولوژیک پدید آمد و از درون اینها، در واکنش جبرانی و دفاعی به غرب گرایی، "غرب ستیزی" متولد شد. اندیشمندانی چون مونتسکیو در تاریخ جدید اروپا در فرایند پاگذاری به تجدد، با تکیه بر اندیشه استشراقی غربمحور، هر ایده یا پدیده منفی را به شرق نسبت دادند و مرزگذاری کاذبی بین غرب و شرق به وجود آوردند.
📌 اندیشه ماتریالیسم دیالکتیکی مارکس به گونه دیگری اندیشه استشراق را بسط داد و در واقع پایهای تئوریک برای گرایشی بیمایه و پایه، دست و پا کرد و در عمل به تکمیل آن پرداخت. بر پایه دیالکتیک، سرتاسر تاریخ و جامعه را تضادها پوشانده و اندیشه درست اندیشهای است که بتواند تضادها را کشف کند و به تقابل ها دامن بزند.
📌چپهای پیدا شده در تاریخ معاصر ایران، هم در وارد کردن ماتریالیسم دیالکتیک به فضای فکری ایران معاصر و هم در ساختن استغراب؛ در معنای سیاه مطلق نشان دادن تاریخ و جامعه اروپا و ایجاد تقابل مطلق با غرب از منظر شرق، سنگ تمام گذاشتند و غربستیزی را به مثابه فضیلتی مطلق بر تاریخ و جامعه جدید ایران تحمیل کردند و امکان مواجهه انتقادی با تجدد را به حداقل رساندند.
📌تاریخ جدید ایران به نحوی در سیطره و نفوذ دو گانه «استشراق غرب محور» و «استغراب شرق محور» گرفتار شد. استشراق، غربگرایی متعصبانه و ایدئولوژیک و استغراب غرب ستیزی متعصبانه و ایدئولوژیک را به سرنوشت محتوم تاریخ جدید ما تبدیل ساخت.
📌سکولاریسم دین ستیز در تاریخ معاصر ایران، در نهایت به طرد کلی و رادیکال خود سکولاریسم، منجر شد و در ج.ا اسلامی غربستیزی به فضیلت بیچون و چرا تبدیل گشت. امروزه در جمهوری اسلامی غربستیزی و شرقگرایی، به گفتمان اثرگذاری تبدیل شدهاست. به رسمیت شناختن این تقابل و غیریتسازی شدید با غرب، امکان تحول تدریجی، تکاملی و خود افزاینده را به حداقل رسانده و بر تخاصمهای درونی و بیرونی افزوده است.
📌ج.ا اگر بخواهد به نظامی بالنده، پایا و پویا تبدیل شود، هم به لحاظ نظری و هم از جهت اخلاقی، باید از دوگانه کاهنده غربگرایی و غربستیزی عبور کند و به موقعیتی جدید و متفاوت پا گذارد. تصلب بر غربستیزی خطر برگشت سکولاریسمِ دینستیز و افتادن در دور باطل آن را گوشزد میکند.
📌 تجربههای تلخ تقابلگرایی افراطی و غیریتسازی شدید در تاریخ معاصر این مرز و بوم، به ایران و ایرانی باید بیاموزد که برای همیشه از این ایدئولوژیهای کاذب و ویرانگر فرارکند و در عوض، مناسب ظرفیتهای تاریخی، دینی و اجتماعی موجود به شکل معقول به اصلاحات همه جانبه سیاسی در داخل و خارج رو آورد و نه تنها خود را از خطرات محتمل قریب الوقوع رهاسازد که ماندگاری و بالندگی دائمی خود را نیز تضمین نماید.
۲۲ اردیبهشت۱۴۰۰
🔹منبع:
@Mahmood_shafiee
http://t.me/tamadone_novine_islami
✍ حجتالاسلام دکتر محمود شفیعی
#یادداشت_منتخب
#غربگرایی_یا_غربستیزی
❇️ دیالکتیک، به مثابه شیوهای خاص از اندیشیدن و دوگانه استشراق {شرق را با بینش و منفعت غربی دیدن=غربگرایی} و استغراب {غرب را با پیش فرضها و تعصبات شرقی دیدن=غرب ستیزی}، به مثابه دو گرایش متضاد روانشناختی فردی و اجتماعی، همه چیز را به سیاه و سفید تبدیل میکنند و بین افراد، گروهها، عقاید و جوامع تقابلهای شدید به وجود میآورند. غیریتسازیهای شدید یکی از ریشههای خشونتهای بیمهار عصر جدید بوده است.
📌 "استشراق" در قرون اخیر مفهوم کاذب "غرب محوری" را خلق کرد و در پی آن "غرب گرایی" ایدئولوژیک پدید آمد و از درون اینها، در واکنش جبرانی و دفاعی به غرب گرایی، "غرب ستیزی" متولد شد. اندیشمندانی چون مونتسکیو در تاریخ جدید اروپا در فرایند پاگذاری به تجدد، با تکیه بر اندیشه استشراقی غربمحور، هر ایده یا پدیده منفی را به شرق نسبت دادند و مرزگذاری کاذبی بین غرب و شرق به وجود آوردند.
📌 اندیشه ماتریالیسم دیالکتیکی مارکس به گونه دیگری اندیشه استشراق را بسط داد و در واقع پایهای تئوریک برای گرایشی بیمایه و پایه، دست و پا کرد و در عمل به تکمیل آن پرداخت. بر پایه دیالکتیک، سرتاسر تاریخ و جامعه را تضادها پوشانده و اندیشه درست اندیشهای است که بتواند تضادها را کشف کند و به تقابل ها دامن بزند.
📌چپهای پیدا شده در تاریخ معاصر ایران، هم در وارد کردن ماتریالیسم دیالکتیک به فضای فکری ایران معاصر و هم در ساختن استغراب؛ در معنای سیاه مطلق نشان دادن تاریخ و جامعه اروپا و ایجاد تقابل مطلق با غرب از منظر شرق، سنگ تمام گذاشتند و غربستیزی را به مثابه فضیلتی مطلق بر تاریخ و جامعه جدید ایران تحمیل کردند و امکان مواجهه انتقادی با تجدد را به حداقل رساندند.
📌تاریخ جدید ایران به نحوی در سیطره و نفوذ دو گانه «استشراق غرب محور» و «استغراب شرق محور» گرفتار شد. استشراق، غربگرایی متعصبانه و ایدئولوژیک و استغراب غرب ستیزی متعصبانه و ایدئولوژیک را به سرنوشت محتوم تاریخ جدید ما تبدیل ساخت.
📌سکولاریسم دین ستیز در تاریخ معاصر ایران، در نهایت به طرد کلی و رادیکال خود سکولاریسم، منجر شد و در ج.ا اسلامی غربستیزی به فضیلت بیچون و چرا تبدیل گشت. امروزه در جمهوری اسلامی غربستیزی و شرقگرایی، به گفتمان اثرگذاری تبدیل شدهاست. به رسمیت شناختن این تقابل و غیریتسازی شدید با غرب، امکان تحول تدریجی، تکاملی و خود افزاینده را به حداقل رسانده و بر تخاصمهای درونی و بیرونی افزوده است.
📌ج.ا اگر بخواهد به نظامی بالنده، پایا و پویا تبدیل شود، هم به لحاظ نظری و هم از جهت اخلاقی، باید از دوگانه کاهنده غربگرایی و غربستیزی عبور کند و به موقعیتی جدید و متفاوت پا گذارد. تصلب بر غربستیزی خطر برگشت سکولاریسمِ دینستیز و افتادن در دور باطل آن را گوشزد میکند.
📌 تجربههای تلخ تقابلگرایی افراطی و غیریتسازی شدید در تاریخ معاصر این مرز و بوم، به ایران و ایرانی باید بیاموزد که برای همیشه از این ایدئولوژیهای کاذب و ویرانگر فرارکند و در عوض، مناسب ظرفیتهای تاریخی، دینی و اجتماعی موجود به شکل معقول به اصلاحات همه جانبه سیاسی در داخل و خارج رو آورد و نه تنها خود را از خطرات محتمل قریب الوقوع رهاسازد که ماندگاری و بالندگی دائمی خود را نیز تضمین نماید.
۲۲ اردیبهشت۱۴۰۰
🔹منبع:
@Mahmood_shafiee
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢تمدنپژوهی و لزوم اطلاع از نظریههای نظام سیاسی و دولت در اسلام
🔻#یادداشت_تحقیقی
🔸تحولات فکری و سیاسی جهان اسلام نشان میدهد که باید، به دلایلی چند، در خصوص #نظام_سیاسی و #دولت در اسلام اندیشه کرد. به لحاظ عملی، مشکل بتوان زندگی را بدون دولت تصور نمود. دولت در جامعه اسلامی، همانند دیگر جوامع بشری، نه تنها بیانگر وجود مجموعهای از نهادهاست، بلکه حاکی از وجود نگرشها و شیوههای خاصی از اعمال و رفتار است که منحصراً #مدنیت_اسلامی خوانده شده، در واقع جزئی از #تمدن_اسلامی محسوب میشوند.
🔸میتوان گفت که سیاست و دولت به گونهای ظریف در قسمت عمده زندگی ما نفوذ و رخنه میکند. زندگی انسانها در درون نظام سیاسی و دولت آغاز میشود و پایان میپذیرد. بدینسان، دولت در #جوامع_اسلامی، هر چند مفهومی پیچیده است، واقعیت روزمرهای است که نمیتوان نادیده گرفت. لازم است قبل از آنکه درباره نسبت و رابطه خود با دولت بیندیشیم، از نظریه یا نظریههای دولت در #فرهنگ_اسلامی نیز اطلاعاتی به دست آوریم.
🔹بخشی از مقدمهی کتاب "نظام سیاسی و دولت در اسلام"، نوشتهی حجتالاسلام دکتر داود فیرحی
🔻کلید واژهها:
#دولت #نظام_سیاسی #دین_و_دولت #نظریههای_سیاسی #حجتالاسلام_دکتر_داود_فیرحی
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#یادداشت_تحقیقی
🔸تحولات فکری و سیاسی جهان اسلام نشان میدهد که باید، به دلایلی چند، در خصوص #نظام_سیاسی و #دولت در اسلام اندیشه کرد. به لحاظ عملی، مشکل بتوان زندگی را بدون دولت تصور نمود. دولت در جامعه اسلامی، همانند دیگر جوامع بشری، نه تنها بیانگر وجود مجموعهای از نهادهاست، بلکه حاکی از وجود نگرشها و شیوههای خاصی از اعمال و رفتار است که منحصراً #مدنیت_اسلامی خوانده شده، در واقع جزئی از #تمدن_اسلامی محسوب میشوند.
🔸میتوان گفت که سیاست و دولت به گونهای ظریف در قسمت عمده زندگی ما نفوذ و رخنه میکند. زندگی انسانها در درون نظام سیاسی و دولت آغاز میشود و پایان میپذیرد. بدینسان، دولت در #جوامع_اسلامی، هر چند مفهومی پیچیده است، واقعیت روزمرهای است که نمیتوان نادیده گرفت. لازم است قبل از آنکه درباره نسبت و رابطه خود با دولت بیندیشیم، از نظریه یا نظریههای دولت در #فرهنگ_اسلامی نیز اطلاعاتی به دست آوریم.
🔹بخشی از مقدمهی کتاب "نظام سیاسی و دولت در اسلام"، نوشتهی حجتالاسلام دکتر داود فیرحی
🔻کلید واژهها:
#دولت #نظام_سیاسی #دین_و_دولت #نظریههای_سیاسی #حجتالاسلام_دکتر_داود_فیرحی
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢بازنده این رقابت کیست؟
در حاشیه تصمیم شگفت شورای نگهبان
✍️سیدحسین شهرستانی
#یادداشت_منتخب
#یادداشت_سیاسی
#انتخابات_۱۴۰۰
📌 #توضیح: بازنشر مطالب، لزوماً به منزلۀ تایید آن از سوی این کانال نیست.
🔸مهمترین اثر این تصمیم تخریب شخصیت آیتالله رئیسی است. کسی که در سالهای اخیر اعتماد و اقبال عمومی بسیاری جلب کرده و به چهرهای مردمی تبدیل شده بود، یکشبه به قدرت پسپردهای بدل میشود که همه رقبا را در سازوکاری غیردموکراتیک از میدان به در کرده است.
بعلاوه هزینه جناح سیاسی حاکم بر دولت و مسئولیت سنگین او در قبال «وضع موجود» یکباره از شانهی او برداشته شده و بر شانۀ جریان انقلاب و آقای رئیسی نهاده میشود. چه هدیهای بهتر از این میتوان تقدیم دولت روحانی و دنبالههای سیاسی آن کرد؟
🔸تصویری که از قدرت و نفوذ خاندان لاریجانی در طی سالیان تثبیت شده بود، یکباره محو میگردد و این برادران سیاستمدار و متنفذ، یکباره در موضع مظلومیت و در طرف مردم دربرابر یک سیستم سرکوبگر قرار میگیرند. جز بدین شیوه، نمیشد خاندان لاریجانی را تطهیر و سفید کرد.
🔸نظام در طی سالیان به الگویی برای نمایندگی طیفهای اجتماعی گوناگون رسیده بود. اینکه چهرههای خودی و در چارچوب، نمایندگی نیروهای واگرای سیاسی را برعهده بگیرند، دستآورد بزرگ سه دهه رقابت سیاسی در ایران بود. این دستآورد این بار به اوج خود رسید: علی لاریجانی نمایندۀ جریان غربگرا و اصلاحات در ایران شده بود. این یعنی کنترل و مهار هوشمند این جریان. در این شرایط حذف او و گزینههای دیگر چه معنایی دارد جز القاء حس حذفشدگی به بدنۀ مهمی از مردم و نخبگان و نیروهای اجتماعی و سیاسی. این را بگذاریم کنار حذف ظاهرا ناچار و البته ناگوار احمدینژاد. نتیجه این کنش، تنها ریزش رای هواداران این چهرهها یا جریانات نیست، بلکه اولا تودۀ مردم که در روزهای آخر و در جریان مناظرات به گزینۀ نهایی خود میرسند را از دست میدهید و ثانیا حتی بخشی از بدنهی مردمی که بالقوه حامی رئیسی است نیز دلسرد و بدگمان خواهد شد.
🔸این تصمیم قطعاً بیش از همه به سود علی لاریجانی، حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و در طرف دیگر محمود احمدینژاد و به ضرر کلیت نظام، شخص ابراهیم رئیسی و منهدمکنندۀ اعتبار باقیماندۀ شورای نگهبان است. آنقدر این معادله عجیب [است] که انسان گمان میکند پوستخربزهای است از طرف جناح لاریجانی-روحانی، زیر پای نظام: طبق تمام نظرسنجیها، علی لاریجانی کمترین شانس را برای پیروزی در برابر رئیسی واجد بود. جهانگیری که هیچ!
🔸به نظر شما کدام گزینه برای او و جریان حاکم بر دولت بهتر مینماید؛ شکست از مردم در صحنۀ رقابت یا حذفشدن از صحنۀ رقابت توسط شورای نگهبان؟! در واقع در گزینۀ اخیر دوستان نه تنها هزینۀ شکست را متحمل نمیشوند، بلکه هم خود را پاکسازی کرده و مظلوم مینمایانند و هم پیروزی رقیب را از پیش، به یک شکست سیاسی تبدیل کرده و چهرۀ او را پیشاپیش تخریب نمودهاند.
🔸در طرح سیاسی جمهوری اسلامی، این تنها ارادۀ مردمی است که در نهایت میتواند و باید عهدهدار حمل بار انقلاب باشد. در بینش امام، هیچ مصلحتی نمیتواند با این اصل اساسی برابری کند. اینکه حفظ مصالح نظام ایجاب میکند که ارادۀ مردم ولو موقتاً به عقب رانده شود، تناقضگویی محض است چون مصلحتی بالاتر از حضور میدانی مردم و احساس این حضور از جانب ایشان وجود ندارد. ممکن است برخی هزینۀ این جهتگیری را درنیابند چراکه در کوتاهمدت مخالفت علنی اقشار گوناگون را کنترلپذیر بشمارند و پیش خود بگویند که نهایتاً چهار نفر اعتراض میکنند و جمعشان میکنیم. اما این به معنی رفع مشکل نیست. فاجعه تنها این نیست که مردمی به خیابان بریزند و شعار مخالف سردهند، فاجعه اتفاقاً آنجاست که مردم در خانه بمانند و صلاح مملکت خویش به خسروان واگذار کنند. این وضعیت - که البته برای برخی طراحان و صحنهگردانان، وضعیتی ایدهآل است - اساساً چیزی جز پایان کار انقلاب نیست.
🔸اکنون شخص آیت الله رئیسی باید از حیثیت لکهدار شده خود دفاع کند. ایشان میتواند با نقشآفرینی فعال و هوشمند صحنۀ بازی را دوباره برپا کرده و بازیگری خوشنام و ستودنی از طرف همۀ طرفهای میدان باشد. او باید نظام را مجاب کند که رقابتِ از رمق افتاده را دوباره احیاء نماید و باید اعلام کند که دوام حضورش در انتخابات مشروط است به واقعیتر شدن کارزار رقابت سیاسی. در غیر این صورت نتیجۀ انتخابات هرچه باشد، بازندۀ بزرگ بازی #ابراهیم_رئیسی است.
🔹نقل از صفحۀ اینستاگرامِ سیدحسین شهرستانی:
https://www.instagram.com/p/CPSXfwZhGNg/?utm_medium=copy_link
——————————————————
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
در حاشیه تصمیم شگفت شورای نگهبان
✍️سیدحسین شهرستانی
#یادداشت_منتخب
#یادداشت_سیاسی
#انتخابات_۱۴۰۰
📌 #توضیح: بازنشر مطالب، لزوماً به منزلۀ تایید آن از سوی این کانال نیست.
🔸مهمترین اثر این تصمیم تخریب شخصیت آیتالله رئیسی است. کسی که در سالهای اخیر اعتماد و اقبال عمومی بسیاری جلب کرده و به چهرهای مردمی تبدیل شده بود، یکشبه به قدرت پسپردهای بدل میشود که همه رقبا را در سازوکاری غیردموکراتیک از میدان به در کرده است.
بعلاوه هزینه جناح سیاسی حاکم بر دولت و مسئولیت سنگین او در قبال «وضع موجود» یکباره از شانهی او برداشته شده و بر شانۀ جریان انقلاب و آقای رئیسی نهاده میشود. چه هدیهای بهتر از این میتوان تقدیم دولت روحانی و دنبالههای سیاسی آن کرد؟
🔸تصویری که از قدرت و نفوذ خاندان لاریجانی در طی سالیان تثبیت شده بود، یکباره محو میگردد و این برادران سیاستمدار و متنفذ، یکباره در موضع مظلومیت و در طرف مردم دربرابر یک سیستم سرکوبگر قرار میگیرند. جز بدین شیوه، نمیشد خاندان لاریجانی را تطهیر و سفید کرد.
🔸نظام در طی سالیان به الگویی برای نمایندگی طیفهای اجتماعی گوناگون رسیده بود. اینکه چهرههای خودی و در چارچوب، نمایندگی نیروهای واگرای سیاسی را برعهده بگیرند، دستآورد بزرگ سه دهه رقابت سیاسی در ایران بود. این دستآورد این بار به اوج خود رسید: علی لاریجانی نمایندۀ جریان غربگرا و اصلاحات در ایران شده بود. این یعنی کنترل و مهار هوشمند این جریان. در این شرایط حذف او و گزینههای دیگر چه معنایی دارد جز القاء حس حذفشدگی به بدنۀ مهمی از مردم و نخبگان و نیروهای اجتماعی و سیاسی. این را بگذاریم کنار حذف ظاهرا ناچار و البته ناگوار احمدینژاد. نتیجه این کنش، تنها ریزش رای هواداران این چهرهها یا جریانات نیست، بلکه اولا تودۀ مردم که در روزهای آخر و در جریان مناظرات به گزینۀ نهایی خود میرسند را از دست میدهید و ثانیا حتی بخشی از بدنهی مردمی که بالقوه حامی رئیسی است نیز دلسرد و بدگمان خواهد شد.
🔸این تصمیم قطعاً بیش از همه به سود علی لاریجانی، حسن روحانی، اسحاق جهانگیری و در طرف دیگر محمود احمدینژاد و به ضرر کلیت نظام، شخص ابراهیم رئیسی و منهدمکنندۀ اعتبار باقیماندۀ شورای نگهبان است. آنقدر این معادله عجیب [است] که انسان گمان میکند پوستخربزهای است از طرف جناح لاریجانی-روحانی، زیر پای نظام: طبق تمام نظرسنجیها، علی لاریجانی کمترین شانس را برای پیروزی در برابر رئیسی واجد بود. جهانگیری که هیچ!
🔸به نظر شما کدام گزینه برای او و جریان حاکم بر دولت بهتر مینماید؛ شکست از مردم در صحنۀ رقابت یا حذفشدن از صحنۀ رقابت توسط شورای نگهبان؟! در واقع در گزینۀ اخیر دوستان نه تنها هزینۀ شکست را متحمل نمیشوند، بلکه هم خود را پاکسازی کرده و مظلوم مینمایانند و هم پیروزی رقیب را از پیش، به یک شکست سیاسی تبدیل کرده و چهرۀ او را پیشاپیش تخریب نمودهاند.
🔸در طرح سیاسی جمهوری اسلامی، این تنها ارادۀ مردمی است که در نهایت میتواند و باید عهدهدار حمل بار انقلاب باشد. در بینش امام، هیچ مصلحتی نمیتواند با این اصل اساسی برابری کند. اینکه حفظ مصالح نظام ایجاب میکند که ارادۀ مردم ولو موقتاً به عقب رانده شود، تناقضگویی محض است چون مصلحتی بالاتر از حضور میدانی مردم و احساس این حضور از جانب ایشان وجود ندارد. ممکن است برخی هزینۀ این جهتگیری را درنیابند چراکه در کوتاهمدت مخالفت علنی اقشار گوناگون را کنترلپذیر بشمارند و پیش خود بگویند که نهایتاً چهار نفر اعتراض میکنند و جمعشان میکنیم. اما این به معنی رفع مشکل نیست. فاجعه تنها این نیست که مردمی به خیابان بریزند و شعار مخالف سردهند، فاجعه اتفاقاً آنجاست که مردم در خانه بمانند و صلاح مملکت خویش به خسروان واگذار کنند. این وضعیت - که البته برای برخی طراحان و صحنهگردانان، وضعیتی ایدهآل است - اساساً چیزی جز پایان کار انقلاب نیست.
🔸اکنون شخص آیت الله رئیسی باید از حیثیت لکهدار شده خود دفاع کند. ایشان میتواند با نقشآفرینی فعال و هوشمند صحنۀ بازی را دوباره برپا کرده و بازیگری خوشنام و ستودنی از طرف همۀ طرفهای میدان باشد. او باید نظام را مجاب کند که رقابتِ از رمق افتاده را دوباره احیاء نماید و باید اعلام کند که دوام حضورش در انتخابات مشروط است به واقعیتر شدن کارزار رقابت سیاسی. در غیر این صورت نتیجۀ انتخابات هرچه باشد، بازندۀ بزرگ بازی #ابراهیم_رئیسی است.
🔹نقل از صفحۀ اینستاگرامِ سیدحسین شهرستانی:
https://www.instagram.com/p/CPSXfwZhGNg/?utm_medium=copy_link
——————————————————
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢ویژهنامه انتخابات ریاست جمهوری| دوره اول
#تاریخ_سیاسی_انقلاب
🔻مسئله «تابعیت» و پایانکار کاندیدای حزب جمهوری در اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری
🔸نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 5 بهمن 1358 برگزار شد. چند روز قبل از برگزاری انتخابات ، ناگهان خبری منتشر شد مبنی بر این كه جلالالدین فارسی نامزد مورد حمایت حزب جمهوری به علت ایرانیالاصل نبودن طبق قانون اساسی شرایط نامزدی برای ریاستجمهوری را ندارد. اجداد فارسی از شهر هرات افغانستان به ایران مهاجرت نموده و به زعم بسیاری جلالالدین فارسی غیر ایرانی محسوب میشد.
🔸با انتشار این خبر، وزارت کشور با بررسی سوابق وی مطلع شد که پدر او اهل افغانستان است. حجتالاسلام هاشمیرفسنجانی به همراه آقای فارسی خدمت امام رسیدند. امام پس از بررسی فرمودند: «ایشان ایرانیالاصل نیست و بهتر است خودشان کنار بروند.» به این ترتیب فارسی، نامهای مبنی بر کنارهگیری از انتخابات ریاستجمهوری نوشت.
🔸سیدکاظم موسوی بجنوردی عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در رابطه با دیدگاه امام نسبت به جلالالدین فارسی معتقد است: «امام خمینی آن قدر باهوش و ذکاوت بود که نامزدی فارسی را نپذیرفت. در ابتدا گفته شد که امام با نامزدی فارسی مخالف است زیرا به عقیده ایشان جلالالدین فارسی به ارتباط نزدیک با فلسطینیها شهره است و بهتر است ایشان رئیسجمهور نشود. چند روز بعد پیام دیگری از قم به حزب جمهوری رسید مبنی بر اینکه جلالالدین فارسی اصالتاً افغانی است و صلاح نیست در اطراف اولین رئیسجمهور ایران حواشی درباره تابعیت مطرح باشد. به این ترتیب در حالی که تنها ده روز به برگزاری انتخابات باقی مانده بود، جلالالدین فارسی از رقابت انصراف داد و حزب جمهوری عملاً بدون نامزد باقی ماند. در فرصت کوتاه باقی مانده نیز حزب به صورت رسمی از نامزدی حمایت نکرد اما روزنامه حزب از هواداران خواست که به دکتر حسن حبیبی رأی بدهند.»
@markazasnad
——————————————————
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تاریخ_سیاسی_انقلاب
🔻مسئله «تابعیت» و پایانکار کاندیدای حزب جمهوری در اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری
🔸نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 5 بهمن 1358 برگزار شد. چند روز قبل از برگزاری انتخابات ، ناگهان خبری منتشر شد مبنی بر این كه جلالالدین فارسی نامزد مورد حمایت حزب جمهوری به علت ایرانیالاصل نبودن طبق قانون اساسی شرایط نامزدی برای ریاستجمهوری را ندارد. اجداد فارسی از شهر هرات افغانستان به ایران مهاجرت نموده و به زعم بسیاری جلالالدین فارسی غیر ایرانی محسوب میشد.
🔸با انتشار این خبر، وزارت کشور با بررسی سوابق وی مطلع شد که پدر او اهل افغانستان است. حجتالاسلام هاشمیرفسنجانی به همراه آقای فارسی خدمت امام رسیدند. امام پس از بررسی فرمودند: «ایشان ایرانیالاصل نیست و بهتر است خودشان کنار بروند.» به این ترتیب فارسی، نامهای مبنی بر کنارهگیری از انتخابات ریاستجمهوری نوشت.
🔸سیدکاظم موسوی بجنوردی عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در رابطه با دیدگاه امام نسبت به جلالالدین فارسی معتقد است: «امام خمینی آن قدر باهوش و ذکاوت بود که نامزدی فارسی را نپذیرفت. در ابتدا گفته شد که امام با نامزدی فارسی مخالف است زیرا به عقیده ایشان جلالالدین فارسی به ارتباط نزدیک با فلسطینیها شهره است و بهتر است ایشان رئیسجمهور نشود. چند روز بعد پیام دیگری از قم به حزب جمهوری رسید مبنی بر اینکه جلالالدین فارسی اصالتاً افغانی است و صلاح نیست در اطراف اولین رئیسجمهور ایران حواشی درباره تابعیت مطرح باشد. به این ترتیب در حالی که تنها ده روز به برگزاری انتخابات باقی مانده بود، جلالالدین فارسی از رقابت انصراف داد و حزب جمهوری عملاً بدون نامزد باقی ماند. در فرصت کوتاه باقی مانده نیز حزب به صورت رسمی از نامزدی حمایت نکرد اما روزنامه حزب از هواداران خواست که به دکتر حسن حبیبی رأی بدهند.»
@markazasnad
——————————————————
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
🔴️ مشارکت عاقلانه و گذار از دوقطبیهای استادیومی
#یادداشت_منتخب
🔸پس از دو روز بحث و گفتگو درباره مساله مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری و نگرانیهایی که در این باره شکل گرفته بود، سخنان روز پنجشنبه رهبر معظم انقلاب مسیر جدید و روشنی در این مساله گشود.
🔸تاکید مهم رهبر انقلاب بر اینکه حضور نام و اسامی افراد خاص صرفا مساله گروههای سیاسی است و مساله اصلی مردم نیست، تکلیف بخشی از انتقادات این روزها را مشخص کرد.
🔸برآوردهای میدانی نیز نظر ایشان درباره فرعی بودن حضور افراد خاص در صحنه انتخابات را تایید میکند و مردم بیش از آن که به دنبال چهرههای معروف و مشهور باشند، طالب مدیری هستند که بتواند گره از مشکلات کشور بگشاید؛ چنان که نظرسنجی یک مرکز معتبر نشان میدهد غیبت برخی چهرهها تنها برای ۸٪ مردم مهم بوده و همین درصد کم نیز الزاما با صندوق قهر نخواهند کرد.
🔸رهبر انقلاب همچنین با تاکید بر اصلی بودن مساله معیشت و اقتصاد، توجه به طبقات ضعیف، اشتغال، واردات و تعطیلی تولید، از نامزدها خواستند که راهحلهای خود برای این دردهای جامعه را ارئه دهند و از تخریب یکدیگر بپرهیزند.
🔸بیانات رهبر انقلاب درباره اهمیت مسائل اصلی در صحنه انتخابات نشان داد که تاکید ایشان بر افزایش مشارکت، نه از مسیر دوقطبیسازیهای استادیومی، که از مسیر برجستهسازی برنامهها و راهکارهای نامزدها درباره مسائل اصلی میگذرد.
🔸بنابراین میتوان گفت که مسیر مدنظر ایشان برای افزایش مشارکت، مسیری است که همراه بالندگی عقلانیت و رشد تحلیل سیاسی و اجتماعی مردم باشد و هرگونه تاکید بر افزایش مشارکت مردم از طریق دوقطبیهای هیجانی رهزن این مسیر است.
🔹نقل از کانال بیداری ملت
@bidariymelat
-------------------------------------
https://t.me/tamadone_novine_islami
#یادداشت_منتخب
🔸پس از دو روز بحث و گفتگو درباره مساله مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری و نگرانیهایی که در این باره شکل گرفته بود، سخنان روز پنجشنبه رهبر معظم انقلاب مسیر جدید و روشنی در این مساله گشود.
🔸تاکید مهم رهبر انقلاب بر اینکه حضور نام و اسامی افراد خاص صرفا مساله گروههای سیاسی است و مساله اصلی مردم نیست، تکلیف بخشی از انتقادات این روزها را مشخص کرد.
🔸برآوردهای میدانی نیز نظر ایشان درباره فرعی بودن حضور افراد خاص در صحنه انتخابات را تایید میکند و مردم بیش از آن که به دنبال چهرههای معروف و مشهور باشند، طالب مدیری هستند که بتواند گره از مشکلات کشور بگشاید؛ چنان که نظرسنجی یک مرکز معتبر نشان میدهد غیبت برخی چهرهها تنها برای ۸٪ مردم مهم بوده و همین درصد کم نیز الزاما با صندوق قهر نخواهند کرد.
🔸رهبر انقلاب همچنین با تاکید بر اصلی بودن مساله معیشت و اقتصاد، توجه به طبقات ضعیف، اشتغال، واردات و تعطیلی تولید، از نامزدها خواستند که راهحلهای خود برای این دردهای جامعه را ارئه دهند و از تخریب یکدیگر بپرهیزند.
🔸بیانات رهبر انقلاب درباره اهمیت مسائل اصلی در صحنه انتخابات نشان داد که تاکید ایشان بر افزایش مشارکت، نه از مسیر دوقطبیسازیهای استادیومی، که از مسیر برجستهسازی برنامهها و راهکارهای نامزدها درباره مسائل اصلی میگذرد.
🔸بنابراین میتوان گفت که مسیر مدنظر ایشان برای افزایش مشارکت، مسیری است که همراه بالندگی عقلانیت و رشد تحلیل سیاسی و اجتماعی مردم باشد و هرگونه تاکید بر افزایش مشارکت مردم از طریق دوقطبیهای هیجانی رهزن این مسیر است.
🔹نقل از کانال بیداری ملت
@bidariymelat
-------------------------------------
https://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️ نقدی به نگرانیها، برای جمهوریت نظام
✍ محمدمهدی تهرانی
#یادداشت_منتخب
🔸مشارکت و حضور نمایندگان تمامی جریانات در عرصه انتخابات، لبّ دغدغهای بود که بیانیهها و نامهنگاریها برای تجدیدنظر در رأی شورای نگهبان را موجب شد. در این میان ارجاعی قابل توجه به نامه رهبر انقلاب خطاب به شورای نگهبان در سال ۸۴ نیز وجود داشت و چنین مینمود که دغدغهها بیراه نیست.
🔸با این همه اما یک نقد را باید پذیرفت، و آن اینکه دغدغهمندان [فقط] یک سوی واقعه را لحاظ کرده بودند و به نظر میرسد به آسیبهایی که ورودهای مکرر رهبری در این عرصه میتواند داشته باشد توجه نداشتند. چنانچه همان ورود رهبری در سال ۸۴ مدام ذهنیتها را بعد از هر ردصلاحیتی متوجه ایشان میکرد. ورود مجدد ایشان عملا حکم حکومتی در این عرصه را از استثناء به قاعده تبدیل مینمود که این طبعاً به منزله سست شدن جایگاهی بود که بناست در این خصوص کار کارشناسی را به عهده گیرد.
🔸از سوی دیگر برخلاف ۸۴ دعوا بر سر یک نفر و دو نفر نبود. وقتی تعداد بالایی ثبت نام کردهاند و رد شدهاند، کدامین را باید با حکم حکومتی تأیید کرد؟ همه را؟ اگر برخی را، چرا دیگران نه؟
🔸این جمله عباس عبدی مهم بود: «هرگونه تغییر در تایید صلاحیتها به این معنی است که یا رفتار شورای نگهبان قانونی نبوده، یا قانونی بوده ولی با قانون نمیتوان کشور را اداره کرد.»
✅باید بپذیریم تصمیم در این میانه دشوار بود.
🔻اما چه باید کرد؟
🔸فارغ از این انتخابات، اگر دغدغهمندانی که نامه و بیانیه نوشتند، این سطح از ضوابط تنگ را برای تأیید صلاحیتها به صلاح کشور نمیدانند، قاعدتا باید با نگاهی کارشناسانه در خصوص آن قوانین و معیارها چون و چرا کنند و درصدد اصلاح آنها برآیند تا نیازی به دور زدن قانون نباشد.
🔸در واقع میتوان پرسید با توجه به اهمیت رقابتی بودن انتخابات، چه سطح از سختگیری در تأیید صلاحیتها لازم است؟ آیا واقعا مثلا لنکرانی و لاریجانی و... صلاحیت ورود در این عرصه را نداشتند؟ آیا نگرانیهایی که آن ضابطه گذاریها را موجب شد، این قدر جدی است که این محدودیتها وجود داشته باشد یا خیر؟ اینها سوالات است که نگاهی مداقانه و کارشناسانه میطلبد.
🔸دست آخر آنکه دغدغه همه آنان که این روزها دغدغهمندانه سخن راندند را باید ارج نهاد و اهتمام آنان به آزاداندیشی و جمهوریت نظام را علیرغم تمامی تبلیغات جریان رقیب به تقدیر نشست.
🔸اکنون اما زمان، زمان انتخابات است و این بر عهده همه ماست که به فردا بیاندیشیم و در رقم زدن انتخاباتی پرشور نقش آفرین باشیم. امری که کاندیداهای انقلابیِ بازمانده نیز حتما میتوانند بدان یاری رسانند.
🔹نقل از کانال محمدمهدی تهرانی
@mahdytehrani
------------------------------------
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍ محمدمهدی تهرانی
#یادداشت_منتخب
🔸مشارکت و حضور نمایندگان تمامی جریانات در عرصه انتخابات، لبّ دغدغهای بود که بیانیهها و نامهنگاریها برای تجدیدنظر در رأی شورای نگهبان را موجب شد. در این میان ارجاعی قابل توجه به نامه رهبر انقلاب خطاب به شورای نگهبان در سال ۸۴ نیز وجود داشت و چنین مینمود که دغدغهها بیراه نیست.
🔸با این همه اما یک نقد را باید پذیرفت، و آن اینکه دغدغهمندان [فقط] یک سوی واقعه را لحاظ کرده بودند و به نظر میرسد به آسیبهایی که ورودهای مکرر رهبری در این عرصه میتواند داشته باشد توجه نداشتند. چنانچه همان ورود رهبری در سال ۸۴ مدام ذهنیتها را بعد از هر ردصلاحیتی متوجه ایشان میکرد. ورود مجدد ایشان عملا حکم حکومتی در این عرصه را از استثناء به قاعده تبدیل مینمود که این طبعاً به منزله سست شدن جایگاهی بود که بناست در این خصوص کار کارشناسی را به عهده گیرد.
🔸از سوی دیگر برخلاف ۸۴ دعوا بر سر یک نفر و دو نفر نبود. وقتی تعداد بالایی ثبت نام کردهاند و رد شدهاند، کدامین را باید با حکم حکومتی تأیید کرد؟ همه را؟ اگر برخی را، چرا دیگران نه؟
🔸این جمله عباس عبدی مهم بود: «هرگونه تغییر در تایید صلاحیتها به این معنی است که یا رفتار شورای نگهبان قانونی نبوده، یا قانونی بوده ولی با قانون نمیتوان کشور را اداره کرد.»
✅باید بپذیریم تصمیم در این میانه دشوار بود.
🔻اما چه باید کرد؟
🔸فارغ از این انتخابات، اگر دغدغهمندانی که نامه و بیانیه نوشتند، این سطح از ضوابط تنگ را برای تأیید صلاحیتها به صلاح کشور نمیدانند، قاعدتا باید با نگاهی کارشناسانه در خصوص آن قوانین و معیارها چون و چرا کنند و درصدد اصلاح آنها برآیند تا نیازی به دور زدن قانون نباشد.
🔸در واقع میتوان پرسید با توجه به اهمیت رقابتی بودن انتخابات، چه سطح از سختگیری در تأیید صلاحیتها لازم است؟ آیا واقعا مثلا لنکرانی و لاریجانی و... صلاحیت ورود در این عرصه را نداشتند؟ آیا نگرانیهایی که آن ضابطه گذاریها را موجب شد، این قدر جدی است که این محدودیتها وجود داشته باشد یا خیر؟ اینها سوالات است که نگاهی مداقانه و کارشناسانه میطلبد.
🔸دست آخر آنکه دغدغه همه آنان که این روزها دغدغهمندانه سخن راندند را باید ارج نهاد و اهتمام آنان به آزاداندیشی و جمهوریت نظام را علیرغم تمامی تبلیغات جریان رقیب به تقدیر نشست.
🔸اکنون اما زمان، زمان انتخابات است و این بر عهده همه ماست که به فردا بیاندیشیم و در رقم زدن انتخاباتی پرشور نقش آفرین باشیم. امری که کاندیداهای انقلابیِ بازمانده نیز حتما میتوانند بدان یاری رسانند.
🔹نقل از کانال محمدمهدی تهرانی
@mahdytehrani
------------------------------------
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢نقش برجسته علمی امام صادق(ع) در شکوفایی تمدن اسلامی
🎙محمدحسین رجبیدوانی
#گفتوگوی_منتخب
محمدحسین رجبیدوانی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) و محقق تاریخ اسلام در گفتوگویی با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم گفت: یکی از ویژگیهای امامت امام صادق علیهالسلام و تفاوت دوره آن حضرت با سایر ائمه(ع)، این بود که آن حضرت هم اواخر دوران حکومت بنیامیه را درک کردند و هم اوایل دولت بنیعباس را.
وی افزود: ایشان به سبب فرصتهایی که در تضعیف این دو دولت در اختیارشان قرار گرفت، توانستند گوشههایی از اقیانوس بیپایان علوم و معارف الهی را به روی جویندگان دانش و معرفت بگشاید. لذا آنچه در مسائل اعتقادی و فروع عملی و اخلاق از امام صادق علیهالسلام داریم، بیش از آن چیزی است که از سایر ائمه اطهار به دستمان رسیده است.
این محقق تاریخ اسلام اظهار کرد: امام صادق علیهالسلام در حقیقت بنیانگذار مکتبی شد که در آن علم و دانش و همچنین شیوههای ترویج علم اعم از مباحثات، مناظرات و بحثهای جدل با مخالفان رونق پیدا کرد و زمینهساز بروز #تمدن_شکوفای_مسلمانان شد.
«پیغمبر اکرم(ص) زیربنای تمدن در اسلام را پایهریزی کرد اما متأسفانه با انحرافی که بعد از رحلت آن وجود مقدس نسبت به رخ داد، اسلام و تمدنی که پیامبر(ص) پایهریزی کرده بود، از مسیر اصلی خود منحرف شد. اگرچه امیرالمؤمنین علیهالسلام هنگام رسیدن به خلافت تلاشهایی برای بازگرداندن اسلام و ارزشهای دینی دوران پیامبر انجام دادند، اما به سبب دشمنان با فتنههای مختلف، نگذاشتند آنطور که مورد نظر حضرت بود، این امر عملی شود.»
رجبیدوانی با بیان مطلب فوق گفت: در عصر امام صادق علیهالسلام اگرچه قدرت و حکومت در اختیار آن وجود مقدس نبود اما روشها و علومی که از آن حضرت صادر شد، هزاران شاگرد تربیت شدند و آنچه را که بعدها #تمدن_اسلامی خوانده شد شکل دادند.
وی خاطرنشان کرد: اگر امام جعفر صادق(ع)، خود در رأس قدرت میبود و قدرت را به دست میداشت، تمدنی که پدید میآمد، چقدر شکوفاتر و عظیمتر میبود. بنابر تحقیق دانشمندان به خصوص علامه سیدحسن صدر در کتاب "تأسیس الشیعه علوم الاسلام"، تمام علومی که در بین مسلمانان پدید آمد ـ علم مبنای تمدنسازی است ـ مستقیم یا با واسطه به امامان دیگر رسید و سهم امام صادق علیهالسلام بیش از تمام ائمه دیگر بود، لذا نه تنها #تمدن_اسلامی بلکه تمام علوم دیگر ریشه در شاگردان امام صادق علیهالسلام دارد.
https://t.me/tamadone_novine_islami
🎙محمدحسین رجبیدوانی
#گفتوگوی_منتخب
محمدحسین رجبیدوانی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) و محقق تاریخ اسلام در گفتوگویی با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم گفت: یکی از ویژگیهای امامت امام صادق علیهالسلام و تفاوت دوره آن حضرت با سایر ائمه(ع)، این بود که آن حضرت هم اواخر دوران حکومت بنیامیه را درک کردند و هم اوایل دولت بنیعباس را.
وی افزود: ایشان به سبب فرصتهایی که در تضعیف این دو دولت در اختیارشان قرار گرفت، توانستند گوشههایی از اقیانوس بیپایان علوم و معارف الهی را به روی جویندگان دانش و معرفت بگشاید. لذا آنچه در مسائل اعتقادی و فروع عملی و اخلاق از امام صادق علیهالسلام داریم، بیش از آن چیزی است که از سایر ائمه اطهار به دستمان رسیده است.
این محقق تاریخ اسلام اظهار کرد: امام صادق علیهالسلام در حقیقت بنیانگذار مکتبی شد که در آن علم و دانش و همچنین شیوههای ترویج علم اعم از مباحثات، مناظرات و بحثهای جدل با مخالفان رونق پیدا کرد و زمینهساز بروز #تمدن_شکوفای_مسلمانان شد.
«پیغمبر اکرم(ص) زیربنای تمدن در اسلام را پایهریزی کرد اما متأسفانه با انحرافی که بعد از رحلت آن وجود مقدس نسبت به رخ داد، اسلام و تمدنی که پیامبر(ص) پایهریزی کرده بود، از مسیر اصلی خود منحرف شد. اگرچه امیرالمؤمنین علیهالسلام هنگام رسیدن به خلافت تلاشهایی برای بازگرداندن اسلام و ارزشهای دینی دوران پیامبر انجام دادند، اما به سبب دشمنان با فتنههای مختلف، نگذاشتند آنطور که مورد نظر حضرت بود، این امر عملی شود.»
رجبیدوانی با بیان مطلب فوق گفت: در عصر امام صادق علیهالسلام اگرچه قدرت و حکومت در اختیار آن وجود مقدس نبود اما روشها و علومی که از آن حضرت صادر شد، هزاران شاگرد تربیت شدند و آنچه را که بعدها #تمدن_اسلامی خوانده شد شکل دادند.
وی خاطرنشان کرد: اگر امام جعفر صادق(ع)، خود در رأس قدرت میبود و قدرت را به دست میداشت، تمدنی که پدید میآمد، چقدر شکوفاتر و عظیمتر میبود. بنابر تحقیق دانشمندان به خصوص علامه سیدحسن صدر در کتاب "تأسیس الشیعه علوم الاسلام"، تمام علومی که در بین مسلمانان پدید آمد ـ علم مبنای تمدنسازی است ـ مستقیم یا با واسطه به امامان دیگر رسید و سهم امام صادق علیهالسلام بیش از تمام ائمه دیگر بود، لذا نه تنها #تمدن_اسلامی بلکه تمام علوم دیگر ریشه در شاگردان امام صادق علیهالسلام دارد.
https://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢ملاک اصلیِ برای «رأی دادن» این است که موازنۀ موجود را بهنفع جبهه انقلاب تغییر دهد. «اصلح» کسی است که درمجموع، بهتر میتواند موازنه موجود را بهنفع اسلام و جبهه انقلاب تغییر دهد.
📌بهصرفِ اینکه کسی تخصص بیشتری دارد، کافی نیست که در مقام مدیریت و تصمیمگیری و در مقام ایجاد هماهنگی بین شئون مختلف جامعه، اصلح باشد.
🔰 آیتالله میرباقری
درباره معیار اصلح بودنِ کاندیداهای ریاست جمهوری باید به چند نکته توجه کرد:
🔸 #نکته_اول این است که ملاک اصلیِ رأی دادن در انتخابات این است که #موازنه موجود به نفع جبهه حق و جبهه انقلاب تغییر کند. اگر نمیخواهیم موازنه را تغییر دهیم برای چه رأی میدهیم و این رأی چه خاصیتی دارد؟! ما باید بهگونهای رأی دهیم که موازنه تغییر کند. بهصرف اینکه در تشخیصِ فردیِ ما کسی «اصلح» است کافی نیست که به او رأی بدهیم، بلکه عوامل و متغیرهای مختلفی را باید ملاحظه کنیم تا رأی ما به برتری جبهه حق و جبهه انقلاب در موازنه منتهی شود. درست است که ما باید به #تکلیف و وظیفه عمل کنیم، اما تکلیف و وظیفه، معطوف به چنین #نتیجه ای هم هست. ما اگر به #اصلح_غیرمقبول رأی دهیم و نتیجهاش سر کار آمدنِ فرد غیرصالح باشد مقصریم. ما مکلفیم بهگونهای رأی دهیم که فرد غیرصالح بر سر کار نیاید. حتی در شرایطی، اگر فرد غیرصالحی هم در بین نباشد، ممکن است تقویت پایگاه و پشتوانه اجتماعی آن کسی که میخواهد مسئول شود موضوعیت داشته باشد و ما به او رأی دهیم تا قدرت عملکرد بیشتری داشته باشد.
🔸 #نکته_دوم این است که اساساً #اصلح کسی است که درمجموع، بهتر میتواند موازنه را به نفع جبهه حق و جبهه انقلاب تغییر دهد. چنین کسی باید شاخصهای مختلفی را داشته باشد. بهصرف اینکه کسی #تخصص بیشتری دارد، کافی نیست که در مقام مدیریت و تصمیمگیری و در مقام ایجاد هماهنگی بین شئون مختلف جامعه هم اصلح باشد. هرچند تخصص یکی از شئون #مدیریت است اما نباید مدیریت را در حد تخصص تنزل دهیم و بگوییم هر کس متخصصتر است او مدیرتر و صالحتر است! به عبارت دیگر، تخصصهای مختلف، هرچند امتیازی برای مدیریت میآورد، اما مدار تشخیص #اصلحیت در مقام اداره کشور نیست. کمااینکه توانمندی در مدیریت بیمارستان غیر از متخصص بودن در رشتههای مختلف پزشکی است.
🔸 #نکته_سوم اینکه هیچکس نمیتواند مدعی شود که در همه شئون جامعه، دارای تخصص است. #برنامه_توسعه کشور با دهها رشته پشتیبان ارتباط دارد و یک فرد نمیتواند در آن دهها رشته تخصص داشته باشد و بهناچار نیازمند استفاده از توانمندی متخصصین دیگر است. البته یک فرد میتواند در نفس #برنامهریزی _ که دانش #میانرشتهای است و به مدیریت نزدیکتر است _ تخصص داشته باشد ولی تخصص در برنامه بهمعنای تخصص در همۀ امور وابسته به برنامه نیست، و باز هم نمیتوان مدیریت را در حد تخصص در برنامهریزی تنزل دهیم و بگوییم هر کس که بهتر میتواند برنامهریزی کند، مدیرتر و صالحتر است؛ مگر کسانی که برنامههای توسعه پنجم و ششم کشور را نوشتهاند برای ریاستجمهوری اصلح هستند؟». ۱۴۰۰/۳/۲۴
@mirbaqeri_ir
https://t.me/tamadone_novine_islami
📌بهصرفِ اینکه کسی تخصص بیشتری دارد، کافی نیست که در مقام مدیریت و تصمیمگیری و در مقام ایجاد هماهنگی بین شئون مختلف جامعه، اصلح باشد.
🔰 آیتالله میرباقری
درباره معیار اصلح بودنِ کاندیداهای ریاست جمهوری باید به چند نکته توجه کرد:
🔸 #نکته_اول این است که ملاک اصلیِ رأی دادن در انتخابات این است که #موازنه موجود به نفع جبهه حق و جبهه انقلاب تغییر کند. اگر نمیخواهیم موازنه را تغییر دهیم برای چه رأی میدهیم و این رأی چه خاصیتی دارد؟! ما باید بهگونهای رأی دهیم که موازنه تغییر کند. بهصرف اینکه در تشخیصِ فردیِ ما کسی «اصلح» است کافی نیست که به او رأی بدهیم، بلکه عوامل و متغیرهای مختلفی را باید ملاحظه کنیم تا رأی ما به برتری جبهه حق و جبهه انقلاب در موازنه منتهی شود. درست است که ما باید به #تکلیف و وظیفه عمل کنیم، اما تکلیف و وظیفه، معطوف به چنین #نتیجه ای هم هست. ما اگر به #اصلح_غیرمقبول رأی دهیم و نتیجهاش سر کار آمدنِ فرد غیرصالح باشد مقصریم. ما مکلفیم بهگونهای رأی دهیم که فرد غیرصالح بر سر کار نیاید. حتی در شرایطی، اگر فرد غیرصالحی هم در بین نباشد، ممکن است تقویت پایگاه و پشتوانه اجتماعی آن کسی که میخواهد مسئول شود موضوعیت داشته باشد و ما به او رأی دهیم تا قدرت عملکرد بیشتری داشته باشد.
🔸 #نکته_دوم این است که اساساً #اصلح کسی است که درمجموع، بهتر میتواند موازنه را به نفع جبهه حق و جبهه انقلاب تغییر دهد. چنین کسی باید شاخصهای مختلفی را داشته باشد. بهصرف اینکه کسی #تخصص بیشتری دارد، کافی نیست که در مقام مدیریت و تصمیمگیری و در مقام ایجاد هماهنگی بین شئون مختلف جامعه هم اصلح باشد. هرچند تخصص یکی از شئون #مدیریت است اما نباید مدیریت را در حد تخصص تنزل دهیم و بگوییم هر کس متخصصتر است او مدیرتر و صالحتر است! به عبارت دیگر، تخصصهای مختلف، هرچند امتیازی برای مدیریت میآورد، اما مدار تشخیص #اصلحیت در مقام اداره کشور نیست. کمااینکه توانمندی در مدیریت بیمارستان غیر از متخصص بودن در رشتههای مختلف پزشکی است.
🔸 #نکته_سوم اینکه هیچکس نمیتواند مدعی شود که در همه شئون جامعه، دارای تخصص است. #برنامه_توسعه کشور با دهها رشته پشتیبان ارتباط دارد و یک فرد نمیتواند در آن دهها رشته تخصص داشته باشد و بهناچار نیازمند استفاده از توانمندی متخصصین دیگر است. البته یک فرد میتواند در نفس #برنامهریزی _ که دانش #میانرشتهای است و به مدیریت نزدیکتر است _ تخصص داشته باشد ولی تخصص در برنامه بهمعنای تخصص در همۀ امور وابسته به برنامه نیست، و باز هم نمیتوان مدیریت را در حد تخصص در برنامهریزی تنزل دهیم و بگوییم هر کس که بهتر میتواند برنامهریزی کند، مدیرتر و صالحتر است؛ مگر کسانی که برنامههای توسعه پنجم و ششم کشور را نوشتهاند برای ریاستجمهوری اصلح هستند؟». ۱۴۰۰/۳/۲۴
@mirbaqeri_ir
https://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️ اخلاق امام رضا (علیه السلام)
✍️ مصطفی دلشاد تهرانی
#یادداشت_منتخب
در منابع روایی از جمله کافی و عیون اخبارالرضا گزارشهایی درباره اخلاق امام رضا (ع) وجود دارد که بسیار آموزنده است.
از جمله گزارش شده که آن حضرت هرگز در سخنگفتن با کسی درشتی نمیکرد، هرگز سخن کسی را پیش از به پایانبردن قطع نمینمود، هرگز درخواست کسی را که قادر به انجامدادن آن بود، رد نمیکرد، هرگز پاهای خود را پیش همنشیناش دراز نمیکرد، هرگز درباره کسی زشت نمیگفت، چون سفرهٔ غذا پهن میشد، با همه خدمتگزاران خودش بر سر یک سفره مینشست.
روایت شده که شخصی به آن حضرت گفت به خدا سوگند در روی زمین از جهت نسب کسی از شما بالاتر و برتر نیست. امام (ع) گفت: #تقوا به آنها برتری داد و فرمانبرداری خدا آنها را به آن مقام و پایه رساند.
گزارش شده که شخص دیگری به آن حضرت گفت: به خدا سوگند شما بهترین مردمانید. امام (ع) گفت: ای فلان سوگند مخور. بهتر از من کسی است که برای خدا فرمانبردارتر و از نافرمانی خدا دورتر و پروادارتر باشد. به خدا سوگند این آیه نسخ نشده، سپس آیه ۱۳ سوره حجرات را تلاوت کرد که:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ»
گزارش شده که یاسر خادم نقل کرده که روزی خدمتگزاران حضرت مشغول خوردن میوه بودند و برخی از آنها میوه را به تمامی نمیخوردند و آن را نیمهخورده دور میانداختند. حضرت به آنها فرمود: سبحان الله. اگر شما از آن بینیازید، هستند کسانی که به آن نیازمندند. میوهها را به آنها بخورانید.
توجه به همین ظرائف رفتاری و اخلاقی راهگشاست و نباید از کنار چنین ظرائف اخلاقی، به راحتی گذشت.
خداوند ما را از پیروان واقعی آن پیشوای اخلاق قرار دهد.
إن شاء الله
.
@bazargan1
t.me/tamadone_novine_islami
✍️ مصطفی دلشاد تهرانی
#یادداشت_منتخب
در منابع روایی از جمله کافی و عیون اخبارالرضا گزارشهایی درباره اخلاق امام رضا (ع) وجود دارد که بسیار آموزنده است.
از جمله گزارش شده که آن حضرت هرگز در سخنگفتن با کسی درشتی نمیکرد، هرگز سخن کسی را پیش از به پایانبردن قطع نمینمود، هرگز درخواست کسی را که قادر به انجامدادن آن بود، رد نمیکرد، هرگز پاهای خود را پیش همنشیناش دراز نمیکرد، هرگز درباره کسی زشت نمیگفت، چون سفرهٔ غذا پهن میشد، با همه خدمتگزاران خودش بر سر یک سفره مینشست.
روایت شده که شخصی به آن حضرت گفت به خدا سوگند در روی زمین از جهت نسب کسی از شما بالاتر و برتر نیست. امام (ع) گفت: #تقوا به آنها برتری داد و فرمانبرداری خدا آنها را به آن مقام و پایه رساند.
گزارش شده که شخص دیگری به آن حضرت گفت: به خدا سوگند شما بهترین مردمانید. امام (ع) گفت: ای فلان سوگند مخور. بهتر از من کسی است که برای خدا فرمانبردارتر و از نافرمانی خدا دورتر و پروادارتر باشد. به خدا سوگند این آیه نسخ نشده، سپس آیه ۱۳ سوره حجرات را تلاوت کرد که:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ»
گزارش شده که یاسر خادم نقل کرده که روزی خدمتگزاران حضرت مشغول خوردن میوه بودند و برخی از آنها میوه را به تمامی نمیخوردند و آن را نیمهخورده دور میانداختند. حضرت به آنها فرمود: سبحان الله. اگر شما از آن بینیازید، هستند کسانی که به آن نیازمندند. میوهها را به آنها بخورانید.
توجه به همین ظرائف رفتاری و اخلاقی راهگشاست و نباید از کنار چنین ظرائف اخلاقی، به راحتی گذشت.
خداوند ما را از پیروان واقعی آن پیشوای اخلاق قرار دهد.
إن شاء الله
.
@bazargan1
t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr