🔻#ظرفیت_تمدنی_اربعین 5⃣ / آخر
⭕️اربعین نوید خروج از عالم مدرن و ظهور تمدن دینی است (#بخش_پایانی)
🔹حجتالاسلام سیدمحمدحسین متولیامامی
🔸نکته چهارم #دلالتهای_معنوی این قصه است که معنویت از یک سو #ساختار_تمدنی و جمعی پیدا کرده و از سوی دیگر این معنویت در عرصه بینالمللی تجلی میکند. این امر در دیگر عبادات ما کم سابقه یا بیسابقه است که دلالت معنوی، ظهور بینالمللی پیدا کند.
🔸همچنین در حوزه تحولات شخصی و درونی انسان هم #تحول ایجاد میکند. شما میبینید در #دنیای_مدرن انسانها با ابزارهای مدرن روزمره خود را میگذرانند. ابزارهای مدرن مانع از آمادگی روحی زائر برای مواجهه با امام معصوم است. در #پیاده_روی_اربعین فقط زیارت مطرح نیست بلکه قصه حرکت یک زائر در یک مسیر طولانی است که ساعت ها و روزها گام برمیدارد و لحظه لحظه خود را برای مواجهه با امام آمادهتر میکند.
🔸انگار #قصه_زیارت نه در یک مکان به نام #کربلا بلکه در یک مسیر طولانی تا کربلا رقم میخورد. این پدیدهای جدید و قابل توجهی است و یک #دلالت_معنوی در همه سطوح #فردی و #اجتماعی و #تمدنی دارد.
🔸#حماسه_اربعین نشان میدهد که #مولفههای_دینی و مراجعه به تعالیم وحیانی امری موهوم و غیرواقعی نیست بلکه قابل تحقق و تجربه است. امروز اربعین هر ساله توسعه پیدا میکند و گسترده میشود و انشاءالله زمینه مناسبی است برای ظهور #تمدن_نوین_اسلامی و نوید و امیدی برای ظهور حضرت مهدی(عج) و #تمدن_مهدوی است.
🔸تاکید بر پیاده روی را شاید بتوان از سطوح مختلفی تحلیل کرد. انسان در این مشی آمادگی روحی پیدا میکند و زمینه ای برای ملاقات #امام_معصوم فراهم میکند و این ارتقا و سلوک در مسیر کربلا رخ میدهد.
🔸نکته دیگر توجه به ابزار گریزی است تا انسان خروج از راحت طلبی داشته باشد. #دنیای_مدرن ابزاری را ایجاد کرده که انسان روز به روز به سمت راحتی حرکت کند. البته باید توجه کرد که راحتی غیر از مفهوم #آرامش است. ما به خوبی میبینیم که انسانهایی که به سمت راحتی حرکت کردند آرامش #انسان_سنتی را ندارند.
🔸اتفاقا در عالم دین شاید مفهوم محوری جامعه آرامش است. در #جامعه_اسلامی یک آرامش متکی بر تعالیم وحیانی حاکم می شود. در #تمدن_مادی ابزارها گسترش پیدا کرده و انسانها را به ابزارها وابسته کرده است و به تدریج این ابزارها بر انسان حاکم شده است. روزی انسان این ابزارها را ساخت ولی امروز این ابزارها انسان را وابسته کرده است.
در #پیاده_روی_اربعین انسان از وابستگی تکنیک و اتکا به ابزار و هر چه غیر خداست کم کم خارج میشود و شکی نیست حتی در ظهور #حضرت_مهدی آن چیزی که انسان، زیاده خواهانه برای لذت و رفاه بیشتر ایجاد کرده یا محو شده و یا به حاشیه میرود.
#پایان.
—---------------------------------------
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️اربعین نوید خروج از عالم مدرن و ظهور تمدن دینی است (#بخش_پایانی)
🔹حجتالاسلام سیدمحمدحسین متولیامامی
🔸نکته چهارم #دلالتهای_معنوی این قصه است که معنویت از یک سو #ساختار_تمدنی و جمعی پیدا کرده و از سوی دیگر این معنویت در عرصه بینالمللی تجلی میکند. این امر در دیگر عبادات ما کم سابقه یا بیسابقه است که دلالت معنوی، ظهور بینالمللی پیدا کند.
🔸همچنین در حوزه تحولات شخصی و درونی انسان هم #تحول ایجاد میکند. شما میبینید در #دنیای_مدرن انسانها با ابزارهای مدرن روزمره خود را میگذرانند. ابزارهای مدرن مانع از آمادگی روحی زائر برای مواجهه با امام معصوم است. در #پیاده_روی_اربعین فقط زیارت مطرح نیست بلکه قصه حرکت یک زائر در یک مسیر طولانی است که ساعت ها و روزها گام برمیدارد و لحظه لحظه خود را برای مواجهه با امام آمادهتر میکند.
🔸انگار #قصه_زیارت نه در یک مکان به نام #کربلا بلکه در یک مسیر طولانی تا کربلا رقم میخورد. این پدیدهای جدید و قابل توجهی است و یک #دلالت_معنوی در همه سطوح #فردی و #اجتماعی و #تمدنی دارد.
🔸#حماسه_اربعین نشان میدهد که #مولفههای_دینی و مراجعه به تعالیم وحیانی امری موهوم و غیرواقعی نیست بلکه قابل تحقق و تجربه است. امروز اربعین هر ساله توسعه پیدا میکند و گسترده میشود و انشاءالله زمینه مناسبی است برای ظهور #تمدن_نوین_اسلامی و نوید و امیدی برای ظهور حضرت مهدی(عج) و #تمدن_مهدوی است.
🔸تاکید بر پیاده روی را شاید بتوان از سطوح مختلفی تحلیل کرد. انسان در این مشی آمادگی روحی پیدا میکند و زمینه ای برای ملاقات #امام_معصوم فراهم میکند و این ارتقا و سلوک در مسیر کربلا رخ میدهد.
🔸نکته دیگر توجه به ابزار گریزی است تا انسان خروج از راحت طلبی داشته باشد. #دنیای_مدرن ابزاری را ایجاد کرده که انسان روز به روز به سمت راحتی حرکت کند. البته باید توجه کرد که راحتی غیر از مفهوم #آرامش است. ما به خوبی میبینیم که انسانهایی که به سمت راحتی حرکت کردند آرامش #انسان_سنتی را ندارند.
🔸اتفاقا در عالم دین شاید مفهوم محوری جامعه آرامش است. در #جامعه_اسلامی یک آرامش متکی بر تعالیم وحیانی حاکم می شود. در #تمدن_مادی ابزارها گسترش پیدا کرده و انسانها را به ابزارها وابسته کرده است و به تدریج این ابزارها بر انسان حاکم شده است. روزی انسان این ابزارها را ساخت ولی امروز این ابزارها انسان را وابسته کرده است.
در #پیاده_روی_اربعین انسان از وابستگی تکنیک و اتکا به ابزار و هر چه غیر خداست کم کم خارج میشود و شکی نیست حتی در ظهور #حضرت_مهدی آن چیزی که انسان، زیاده خواهانه برای لذت و رفاه بیشتر ایجاد کرده یا محو شده و یا به حاشیه میرود.
#پایان.
—---------------------------------------
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
#دهه_فجر_گرامی_باد
ا🇮🇷✌🏼🇮🇷✌🏼🇮🇷✌🏼
💠بسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم💠
🔻#تحلیل_تاریخی
🔻#انقلاب_اسلامی
🔻#حجتالاسلام_پارسانیا*
⭕️نگاهی به تحلیل تاریخی درباره ریشههای انقلاب اسلامی- #بخش_پایانی
🔸پدیده انقلاب اسلامی
حجتالاسلام پارسانیا در ادامه تحلیل تاریخی خود به انقلاب اسلامی میرسد. بعد از شکست عنصر مذهب در جریان مشروطه، مراجع تشیع با احتیاط بیشتری با حوادث بعدی برخورد میکردند و از سال 1299 تا سال 1342 ما شاهد این هستیم که مرجعیت شیعه از رهبری جریان مبارزه کناره گرفته و این موقعیت در سطح مجتهدان تراز اول مانند آیتالله کاشانی و دکتر مصدق دنبال میشود. اتفاق دیگری که بعد از مشروطه درصحنه بازیگران اصلی کشور رقم خورد پیوند دو جریان روشنفکری و استبداد است که این بار با آرایشی نو در قالب حکومت پهلوی پا به میدان گذاشته بود. از پیروزی مشروطه تا سال 1342 که طلیعه بازگشت جدی عنصر مذهب به صحنه کشور است مبارزات روشنفکری فقط در قالب حزب توده دنبال میشد. علت این مبارزات هم نه اختلاف بنیادین با حاکمیت بلکه اختلاف بر سر راههای رسیدن به غرب بود و این در حالی است که روشنفکران راستگرا بهعنوان بدنه استبداد جذب حکومت شدهاند. پارسانیا در ادامه شاخصهای خاص حرکت امام؟ره؟ را اینگونه بیان میکند که با حضور امام در صحنه مبارزه سال 1342 شاهد بازگشت مرجعیت شیعه به رأس هرم مبارزه هستیم. از طرفی تفاوت دیگر حرکت امام با دیگر حرکتها در این است که امام برای نخستینبار اصل نظام سلطه را مورد هدف قرارداد و صحنه را بهگونهای آرایش کرد که یا باید عنصر استبداد در کشور حضور داشته باشد و یا عنصر مذهب. از طرف دیگر وجه تمایز امام با مبارزان دیگر در توجه خاص ایشان به مساله فلسطین، آمریکا و ادامه مبارزه در سطح یک حرکت جهانی بود. پارسانیا تولد عنصر روشنفکری دینی را از تأثیرات حرکت امام (ره) بر دیگر بازیگر صحنه کشور معرفی میکند. ازنظر او امام توانست با بسیج قدرت مذهب در راستای استکبارستیزی توان بالقوه آن را به رخ بکشد. همین امر موجب توجه روشنفکران داخلی به تأثیر فراوان مذهب بر وقایع و درنتیجه تولد پدیده روشنفکری مذهبی شد. این روشنفکری برخلاف سلف خود قصد انکار یا از بین بردن مذهب را نداشت چراکه توان آن را در به چالش کشیدن و از صحنه خارج کردن عنصر استبداد دیده بود بلکه به دنبال ایجاد پیوند میان او و دنیای جدید بود. در پایان میتوان چنین نتیجه گرفت که پارسانیا انقلاب اسلامی را نتیجه پیروزی عنصر مذهب بر دو بازیگر دیگر صحنه کشور یعنی روشنفکری و استبداد میداند. در این میان استبداد بهطور کامل از حیات اجتماعی کشور رخت بست و روشنفکری هم با درآمدن در قالب روشنفکری دینی، به حیات خود ادامه داد.
#پایان/ #منبع: روزنامه صبح نو / ش 180
* #حجتالاسلام دکتر حمید پارسانیا؛
عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی و غرب شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدیر گروه جامعه شناسی موسسه امام خمینی(ره) و رئیس کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلای فرهنگی.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
@behruzfakhr
ا🇮🇷✌🏼🇮🇷✌🏼🇮🇷✌🏼
💠بسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم💠
🔻#تحلیل_تاریخی
🔻#انقلاب_اسلامی
🔻#حجتالاسلام_پارسانیا*
⭕️نگاهی به تحلیل تاریخی درباره ریشههای انقلاب اسلامی- #بخش_پایانی
🔸پدیده انقلاب اسلامی
حجتالاسلام پارسانیا در ادامه تحلیل تاریخی خود به انقلاب اسلامی میرسد. بعد از شکست عنصر مذهب در جریان مشروطه، مراجع تشیع با احتیاط بیشتری با حوادث بعدی برخورد میکردند و از سال 1299 تا سال 1342 ما شاهد این هستیم که مرجعیت شیعه از رهبری جریان مبارزه کناره گرفته و این موقعیت در سطح مجتهدان تراز اول مانند آیتالله کاشانی و دکتر مصدق دنبال میشود. اتفاق دیگری که بعد از مشروطه درصحنه بازیگران اصلی کشور رقم خورد پیوند دو جریان روشنفکری و استبداد است که این بار با آرایشی نو در قالب حکومت پهلوی پا به میدان گذاشته بود. از پیروزی مشروطه تا سال 1342 که طلیعه بازگشت جدی عنصر مذهب به صحنه کشور است مبارزات روشنفکری فقط در قالب حزب توده دنبال میشد. علت این مبارزات هم نه اختلاف بنیادین با حاکمیت بلکه اختلاف بر سر راههای رسیدن به غرب بود و این در حالی است که روشنفکران راستگرا بهعنوان بدنه استبداد جذب حکومت شدهاند. پارسانیا در ادامه شاخصهای خاص حرکت امام؟ره؟ را اینگونه بیان میکند که با حضور امام در صحنه مبارزه سال 1342 شاهد بازگشت مرجعیت شیعه به رأس هرم مبارزه هستیم. از طرفی تفاوت دیگر حرکت امام با دیگر حرکتها در این است که امام برای نخستینبار اصل نظام سلطه را مورد هدف قرارداد و صحنه را بهگونهای آرایش کرد که یا باید عنصر استبداد در کشور حضور داشته باشد و یا عنصر مذهب. از طرف دیگر وجه تمایز امام با مبارزان دیگر در توجه خاص ایشان به مساله فلسطین، آمریکا و ادامه مبارزه در سطح یک حرکت جهانی بود. پارسانیا تولد عنصر روشنفکری دینی را از تأثیرات حرکت امام (ره) بر دیگر بازیگر صحنه کشور معرفی میکند. ازنظر او امام توانست با بسیج قدرت مذهب در راستای استکبارستیزی توان بالقوه آن را به رخ بکشد. همین امر موجب توجه روشنفکران داخلی به تأثیر فراوان مذهب بر وقایع و درنتیجه تولد پدیده روشنفکری مذهبی شد. این روشنفکری برخلاف سلف خود قصد انکار یا از بین بردن مذهب را نداشت چراکه توان آن را در به چالش کشیدن و از صحنه خارج کردن عنصر استبداد دیده بود بلکه به دنبال ایجاد پیوند میان او و دنیای جدید بود. در پایان میتوان چنین نتیجه گرفت که پارسانیا انقلاب اسلامی را نتیجه پیروزی عنصر مذهب بر دو بازیگر دیگر صحنه کشور یعنی روشنفکری و استبداد میداند. در این میان استبداد بهطور کامل از حیات اجتماعی کشور رخت بست و روشنفکری هم با درآمدن در قالب روشنفکری دینی، به حیات خود ادامه داد.
#پایان/ #منبع: روزنامه صبح نو / ش 180
* #حجتالاسلام دکتر حمید پارسانیا؛
عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی و غرب شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدیر گروه جامعه شناسی موسسه امام خمینی(ره) و رئیس کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلای فرهنگی.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
@behruzfakhr
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💠بسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم💠
🔻#پاورقی
🔻#تمدن_اسلامی
🔻#جستارهای_نظری
⭕️مفهومشناسی تمدن در منظر فلسفه تاریخ(17)
#اقامه_حق_در_تمدن_دینی(2)
🔸البته #اقامه کردن [دین]، منحصر در افعال دینی نیست، بلکه در بستر باطل هم اقامه مناسک شیطانی و تولی به ولایت ابلیس معنا دارد. در #جامعه_مدرن، بستر گمراهی و زمینه سازی برای انحراف و لذت حرام، در جوامع حداکثری شده است و موانع بندگی و خضوع و خشوع در برابر #خداوند، به حداقل رسیده است. در واقع در #تمدن_غربی، باطل و ولایت ابلیس اقامه گردیده و #ولایت_شیطان در نظامات اجتماعی غرب جریان یافته است. امروزه نوع طراحی منازل، شیوه تعاملات اجتماعی، ساختار نظام اقتصادی، معادلات سیاسی جهان و قوانین حاکم بر روابط انسانی به گونه ای طراحی شده است که اقتضائات بندگی به حداقل خویش رسیده و #دین_داری، از ظهور و امکانهای اجتماعی خویش محروم مانده است.
🔸#تمدن_دینی، به دنبال اقامه حق است و تاریخ #جبهه_حق، به دنبال ایجاد مناسبتترین بستر برای سلوک انسانی و تکامل معنوی او بوده است. بنابراین، باید دقت نمود که حرکت #تمدن_اسلامی، در معنای کاملاً متفاوت از تمدن در مفهوم غربی آن ظاهر خواهد شد و اوج تحقق چنین بسترآفرینی و زمینه سازی، در حکومت جھانی #حضرت_مھدی "عجلالله تعالی فرجهالشریف" خواهد بود.
#بخش_پایانی_فصل_اول.
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 47.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#پاورقی
🔻#تمدن_اسلامی
🔻#جستارهای_نظری
⭕️مفهومشناسی تمدن در منظر فلسفه تاریخ(17)
#اقامه_حق_در_تمدن_دینی(2)
🔸البته #اقامه کردن [دین]، منحصر در افعال دینی نیست، بلکه در بستر باطل هم اقامه مناسک شیطانی و تولی به ولایت ابلیس معنا دارد. در #جامعه_مدرن، بستر گمراهی و زمینه سازی برای انحراف و لذت حرام، در جوامع حداکثری شده است و موانع بندگی و خضوع و خشوع در برابر #خداوند، به حداقل رسیده است. در واقع در #تمدن_غربی، باطل و ولایت ابلیس اقامه گردیده و #ولایت_شیطان در نظامات اجتماعی غرب جریان یافته است. امروزه نوع طراحی منازل، شیوه تعاملات اجتماعی، ساختار نظام اقتصادی، معادلات سیاسی جهان و قوانین حاکم بر روابط انسانی به گونه ای طراحی شده است که اقتضائات بندگی به حداقل خویش رسیده و #دین_داری، از ظهور و امکانهای اجتماعی خویش محروم مانده است.
🔸#تمدن_دینی، به دنبال اقامه حق است و تاریخ #جبهه_حق، به دنبال ایجاد مناسبتترین بستر برای سلوک انسانی و تکامل معنوی او بوده است. بنابراین، باید دقت نمود که حرکت #تمدن_اسلامی، در معنای کاملاً متفاوت از تمدن در مفهوم غربی آن ظاهر خواهد شد و اوج تحقق چنین بسترآفرینی و زمینه سازی، در حکومت جھانی #حضرت_مھدی "عجلالله تعالی فرجهالشریف" خواهد بود.
#بخش_پایانی_فصل_اول.
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 47.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
✅گزارش جلسه تمدنپژوهان با رهبر معظم انقلاب (#بخش_پایانی)
✍حجةالاسلام علی محمدی
🔸ایجاد امید در خصوص امکان تمدنسازی اسلامی نیز با ایجاد حکومت و جامعه اسلامی ایجاد میشود. اگر بقیه ببینند که کشوری در مسیر آرمانهای خود باقی مانده است و خود را با آن منطبق کرده است، برای او امید ایجاد میشود. بنابراین، تشکیل حکومت و جامعه اسلامی، مقدمه واجب تشکیل تمدن اسلامی است. حرفی را پنجاه سال پیش از سیدقطب خواندهام که کاملاً درست است. او نوشته بود که برای تبلیغ اسلام لازم نیست که مبلغ بفرستیم، بلکه اگر یک روستا را اسلامی بسازیم، خود آن بزرگترین تبلیغ است و به صورت طبیعی منتشر میشود. (مسئله امید از مسائل طرح شده توسط آقای بابایی بود.)
🔸این تمدن را به نحو قابل فهمی به مردم کشور معرفی کنید. پایههای این تمدن از نظر من عبارتست از:«توحید»، «عبودیت» (عمل به احکام شریعت اسلام)، «کرامت انسانی» و «سبک زندگی». به نظر من محور این حرکت نیز انسان است. من مخالف محور بودن انسان نیستم و این معنای کرامت داشتن انسان است. البته انسانی محور است که توحید را پذیرفته و به مقام عبودیت رسیده است.
🔸در نظریه پردازیها، کار و برنامه عملی داشته باشید. الان ما احتیاج به دولت اسلامی داریم. دولت اسلامی یعنی دولتی که هم تصمیماتش بر مبنای اسلام و شریعت اسلام باشد و هم مسئولینش ایمان و انگیزه لازم را داشته باشند و به کارآمدی اسلام مؤمن و معتقد باشند. مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل/97)؛ این مؤمن بودن مسئله مهمی است. دولتی که میخواهد نظام اسلامی را پایداری کند، باید مؤمن و اسلامی باشد. باید با این جهتگیری وارد مسائل اصلی مانند عدالت، مردمی بودن نظام و سایر مسائل شوید.
🔸 ما متأسفانه میبینیم که جامعه هنوز مرعوب تمدن رو به زوال غرب است. هنوز اسم فروشگاهها و مغازه را «مآل» و «هایپر استار» و «کافی شاب» میگذارند. اینها نشانه مرعوب بودن است. شکستن این فضا، نیازمند شجاعت است.
⭕️ در خصوص فرمایش رهبری سه نکته برای بنده جالب توجه بود:
1⃣رهبر معظم انقلاب به اسم گذاریها خیلی حساس هستند و اسم گذاریها را یکی از منابع فهم سطح و عمق فرهنگ و روحیه یک ملت به حساب میآورند.
2⃣بیان ضرورت «شبکهسازی» از طریق «جلسات همفکری نیم روزه و با فواصل کوتاه» شاید برای کمتر کسی به اندازه بنده خوشایند بود. این مسیری است که حدود دو سال است با جمعی از پژوهشگران جوان و فاضل فقه حکومتی و علم دینی شروع کردهایم و با شکلدهی «دبیرخانه هماندیشی فقه حکومتی و علم دینی»، به طور متوسط هر دو ماه یکبار، در جلسهای سه، چهار ساعته خدمت اساتید رسیدهایم؛ هم با دیدگاه آنها آشناتر شدهایم و هم اشکالات و نقطه نظرات سایر اساتید را به ایشان منتقل کردهایم. إنشاءالله از این پس نیز این مسیر را با انگیزه و جدیت بیشتر دنبال خواهیم کرد.
3⃣هرچند محتوای ارائه اساتید خوب و قابل قبول بود، ولی دارای یک ضعف بزرگ بود و آن عدم توجه به مراحل پنجگانه تمدنسازی در اندیشه رهبر معظم انقلاب بود. برعکس، حضرت آقا هر مسئلهای که توسط اساتید طرح شده بود را در قالب این مراحل پنج گانه صورتبندی میکردند و مرحله دولتسازی و مرحله جامعهسازی را تأمین کننده این دغدغهها معرفی میکردند. مثلاً ایشان حل معضل مشارکت مردم منطقه، امیدزایی و کارآمدی را در قالب تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) حل شدنی دانستند.
علی محمدی ـ 97/11/12
#پایان.
ا-----------------------------ا
@tamadone_novine_islami
✍حجةالاسلام علی محمدی
🔸ایجاد امید در خصوص امکان تمدنسازی اسلامی نیز با ایجاد حکومت و جامعه اسلامی ایجاد میشود. اگر بقیه ببینند که کشوری در مسیر آرمانهای خود باقی مانده است و خود را با آن منطبق کرده است، برای او امید ایجاد میشود. بنابراین، تشکیل حکومت و جامعه اسلامی، مقدمه واجب تشکیل تمدن اسلامی است. حرفی را پنجاه سال پیش از سیدقطب خواندهام که کاملاً درست است. او نوشته بود که برای تبلیغ اسلام لازم نیست که مبلغ بفرستیم، بلکه اگر یک روستا را اسلامی بسازیم، خود آن بزرگترین تبلیغ است و به صورت طبیعی منتشر میشود. (مسئله امید از مسائل طرح شده توسط آقای بابایی بود.)
🔸این تمدن را به نحو قابل فهمی به مردم کشور معرفی کنید. پایههای این تمدن از نظر من عبارتست از:«توحید»، «عبودیت» (عمل به احکام شریعت اسلام)، «کرامت انسانی» و «سبک زندگی». به نظر من محور این حرکت نیز انسان است. من مخالف محور بودن انسان نیستم و این معنای کرامت داشتن انسان است. البته انسانی محور است که توحید را پذیرفته و به مقام عبودیت رسیده است.
🔸در نظریه پردازیها، کار و برنامه عملی داشته باشید. الان ما احتیاج به دولت اسلامی داریم. دولت اسلامی یعنی دولتی که هم تصمیماتش بر مبنای اسلام و شریعت اسلام باشد و هم مسئولینش ایمان و انگیزه لازم را داشته باشند و به کارآمدی اسلام مؤمن و معتقد باشند. مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (نحل/97)؛ این مؤمن بودن مسئله مهمی است. دولتی که میخواهد نظام اسلامی را پایداری کند، باید مؤمن و اسلامی باشد. باید با این جهتگیری وارد مسائل اصلی مانند عدالت، مردمی بودن نظام و سایر مسائل شوید.
🔸 ما متأسفانه میبینیم که جامعه هنوز مرعوب تمدن رو به زوال غرب است. هنوز اسم فروشگاهها و مغازه را «مآل» و «هایپر استار» و «کافی شاب» میگذارند. اینها نشانه مرعوب بودن است. شکستن این فضا، نیازمند شجاعت است.
⭕️ در خصوص فرمایش رهبری سه نکته برای بنده جالب توجه بود:
1⃣رهبر معظم انقلاب به اسم گذاریها خیلی حساس هستند و اسم گذاریها را یکی از منابع فهم سطح و عمق فرهنگ و روحیه یک ملت به حساب میآورند.
2⃣بیان ضرورت «شبکهسازی» از طریق «جلسات همفکری نیم روزه و با فواصل کوتاه» شاید برای کمتر کسی به اندازه بنده خوشایند بود. این مسیری است که حدود دو سال است با جمعی از پژوهشگران جوان و فاضل فقه حکومتی و علم دینی شروع کردهایم و با شکلدهی «دبیرخانه هماندیشی فقه حکومتی و علم دینی»، به طور متوسط هر دو ماه یکبار، در جلسهای سه، چهار ساعته خدمت اساتید رسیدهایم؛ هم با دیدگاه آنها آشناتر شدهایم و هم اشکالات و نقطه نظرات سایر اساتید را به ایشان منتقل کردهایم. إنشاءالله از این پس نیز این مسیر را با انگیزه و جدیت بیشتر دنبال خواهیم کرد.
3⃣هرچند محتوای ارائه اساتید خوب و قابل قبول بود، ولی دارای یک ضعف بزرگ بود و آن عدم توجه به مراحل پنجگانه تمدنسازی در اندیشه رهبر معظم انقلاب بود. برعکس، حضرت آقا هر مسئلهای که توسط اساتید طرح شده بود را در قالب این مراحل پنج گانه صورتبندی میکردند و مرحله دولتسازی و مرحله جامعهسازی را تأمین کننده این دغدغهها معرفی میکردند. مثلاً ایشان حل معضل مشارکت مردم منطقه، امیدزایی و کارآمدی را در قالب تشکیل حکومت اسلامی (دولت اسلامی) حل شدنی دانستند.
علی محمدی ـ 97/11/12
#پایان.
ا-----------------------------ا
@tamadone_novine_islami
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢آنچه امام حسن علیه السلام را از ادامه جنگ با شامیان بازداشت چه بود؟ (#بخش_اول) ✍حجتالاسلام امیرحسین شکیبافر 📌به مناسبت میلاد سبط اکبر، امام مجتبی بسم الله الرحمن الرحيم 《آنچه ما را از نبرد با شامیان بازداشت نه شک بود و نه پشیمانی، در گذشته ما همراه سلامت…
💢آنچه امام حسن علیه السلام را از ادامه جنگ با شامیان بازداشت چه بود؟ (#بخش_پایانی)
✍️حجتالاسلام امیرحسین شکیبافر
🔻ادامه شرح حدیث امام مجتبی عليه السلام
4- دین و دینداری (البته دین ناب و سره) قادر به ایجاد وفاق و وحدت اجتماعی میباشد همانطور که دنیاخواهی انسان را دچار دشمنی و فساد میکند، زیرا انسانی که سعادتمندی خود را محدود به دنیا میداند و حس بینهایت خواهش او را به چنگاندازی به سهم دیگران نیز وامیدارد به دنبال خود فساد و جنگ و خونریزی خواهد آورد اگر چه دنیاخواهان نیز برای سعادتمندی دنیوی خود رعایت قوانین و حقوق دیگران را ضروری میدانند ولی اگر موقعیتی فراهم شود که با دور زدن قانون راهی برای دستیابی به زیادهخواهی روی دهد دلیلی بر خویشتنداری باقی نمیماند و آن وقت است که چنگال دنیاخواهی از زیر پوستین میشواره قانونمداری بیرون میآید و جنایت خواهدآفرید اما انسان و اجتماعی که سعادتمندی خود را محصور به دنیای محدود نمیداند بلکه اهدف عالیش را در فراتر از دنیا میبیند و به دنیا تنها به دیده یک معبر و ابزار نگاه میکند که برای رسیدن به اهداف عالی به قدر ضرورت باید از آن سود برد دیگر برای دستیابی به ثروت و قدرت حقوق دیگران را نادیده نخواهد گرفت هر چند دنیا خواهان فاسدی در زیر پوست دین قدرت طلبیهای خود را به نام دین و دینداری و پلیدی خود را در پوششی مقدس پنهان میکنند و به نام خدا دست به حقوق دیگران دراز مینمایند و از هر جنایت و خونریزی دریغ نمیکنند (از جمله جنایتهای آنها میتوان سوءاستفاده پليد آنها از مقدسترینها را نام برد) و نیز دینداران متحجر و احمقی که با تعصب به ظاهر و قشر دین و بازماندن از حقیقت و مغز شریعت ابزار شیطانصفتان بیاعتقاد و کافر و منافق می گردند، نمیتوانند معیار دینداری واقع شوند.
5- بی صبری و ناشکیبایی بر سر اصول الهی انسانی، مقاومت جامعهای دیندار را میشکند، تمایلات نامتعادل دستِ پایینی پایداری را نیست میکنند و راه را نیمه کاره میگذارد.
6- دنیایی که پیشوایی دین و خدا را قبول کرده نه خود تن به باطل میدهد و نه دست از مبارزه با باطل و ستم میکشد. اما دینی که امامت دنیاخواهی را میپذیرد، دینداری را خرج دنیایش خواهد کرد و تاب مبارزه و مقاومت در برابر باطل را نخواهد داشت.
7- اگر جامعهای [در درون خود] مبتلا به دشمنی شد -البته دشمنی، نه اختلاف زیرا میتوان با وجود اختلافها به وفاق رسید ولی با دشمنی و کینه نمیتوان به وحدت و وفاق رسید- نیاز به درمان خواهد داشت؛ امام مجتبی علیه السلام با انتشار و ترویج رفتارهای کریمانه مرکز دینداری را محافظت کرد و نگذاشت اجتماع بیمار به دشمنیها به نقطه انفجار برسد و با کرم و احسان حداقلها را حفظ کرد؛ شاید امروز ما بیشتر از همیشه به این خلق رحمانی محتاج باشیم قرآن رفتار کریمانه بندگان رحمانی خدا را چنین توصیف فرموده است: «وعباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونا وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما/ و بندگان رحمان آنانند که با فروتنی در زمین گام برمیدارند و آنگاه که جاهلان آنان را خطاب میکنند با سلام و سلامتی پاسخ میگویند (سوره فرقان: آیه ۶۳)».
بندگی رحمان موجب بهرهمندی تام از خدای رحمان میگردد و بنده، که از بند خودیتها رهیده و بندۀ رحمتِ رحمان گشته چون بندگی میکند متكبرانه میان مردم حضور نمییابد تا به گردن فرازیهای خود دیگران را تحقیر نماید بلکه با فروتنی یک بنده در جامعه آشکار میشود و همچون ظرف بندگی را لبالب از رحمتِ رحمان ساخته در رویارویی با رفتارهای جاهلانه قصد اصلاح رحمانی جهالت را میکند نه آن که با چنگ و دندان نشان دادن قصد انتقام نماید و این نیز معلوم است که اصلاح همیشه همراه با نرمش نمیباشد اما جان مایه رفتارهای سختِ رحمانی ، مهر و رحمت پنهان در آن است در آخراز خدا خواستاریم که جامعه ما را بیش از پیش از رفتار رحمانی و کریمانه مجتبوی برخوردار گرداند.
#پایان.
🔹نقل از صفحه اینستاگرام حجت الاسلام امیرحسین شکیبافر
ا-----------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍️حجتالاسلام امیرحسین شکیبافر
🔻ادامه شرح حدیث امام مجتبی عليه السلام
4- دین و دینداری (البته دین ناب و سره) قادر به ایجاد وفاق و وحدت اجتماعی میباشد همانطور که دنیاخواهی انسان را دچار دشمنی و فساد میکند، زیرا انسانی که سعادتمندی خود را محدود به دنیا میداند و حس بینهایت خواهش او را به چنگاندازی به سهم دیگران نیز وامیدارد به دنبال خود فساد و جنگ و خونریزی خواهد آورد اگر چه دنیاخواهان نیز برای سعادتمندی دنیوی خود رعایت قوانین و حقوق دیگران را ضروری میدانند ولی اگر موقعیتی فراهم شود که با دور زدن قانون راهی برای دستیابی به زیادهخواهی روی دهد دلیلی بر خویشتنداری باقی نمیماند و آن وقت است که چنگال دنیاخواهی از زیر پوستین میشواره قانونمداری بیرون میآید و جنایت خواهدآفرید اما انسان و اجتماعی که سعادتمندی خود را محصور به دنیای محدود نمیداند بلکه اهدف عالیش را در فراتر از دنیا میبیند و به دنیا تنها به دیده یک معبر و ابزار نگاه میکند که برای رسیدن به اهداف عالی به قدر ضرورت باید از آن سود برد دیگر برای دستیابی به ثروت و قدرت حقوق دیگران را نادیده نخواهد گرفت هر چند دنیا خواهان فاسدی در زیر پوست دین قدرت طلبیهای خود را به نام دین و دینداری و پلیدی خود را در پوششی مقدس پنهان میکنند و به نام خدا دست به حقوق دیگران دراز مینمایند و از هر جنایت و خونریزی دریغ نمیکنند (از جمله جنایتهای آنها میتوان سوءاستفاده پليد آنها از مقدسترینها را نام برد) و نیز دینداران متحجر و احمقی که با تعصب به ظاهر و قشر دین و بازماندن از حقیقت و مغز شریعت ابزار شیطانصفتان بیاعتقاد و کافر و منافق می گردند، نمیتوانند معیار دینداری واقع شوند.
5- بی صبری و ناشکیبایی بر سر اصول الهی انسانی، مقاومت جامعهای دیندار را میشکند، تمایلات نامتعادل دستِ پایینی پایداری را نیست میکنند و راه را نیمه کاره میگذارد.
6- دنیایی که پیشوایی دین و خدا را قبول کرده نه خود تن به باطل میدهد و نه دست از مبارزه با باطل و ستم میکشد. اما دینی که امامت دنیاخواهی را میپذیرد، دینداری را خرج دنیایش خواهد کرد و تاب مبارزه و مقاومت در برابر باطل را نخواهد داشت.
7- اگر جامعهای [در درون خود] مبتلا به دشمنی شد -البته دشمنی، نه اختلاف زیرا میتوان با وجود اختلافها به وفاق رسید ولی با دشمنی و کینه نمیتوان به وحدت و وفاق رسید- نیاز به درمان خواهد داشت؛ امام مجتبی علیه السلام با انتشار و ترویج رفتارهای کریمانه مرکز دینداری را محافظت کرد و نگذاشت اجتماع بیمار به دشمنیها به نقطه انفجار برسد و با کرم و احسان حداقلها را حفظ کرد؛ شاید امروز ما بیشتر از همیشه به این خلق رحمانی محتاج باشیم قرآن رفتار کریمانه بندگان رحمانی خدا را چنین توصیف فرموده است: «وعباد الرحمن الذين يمشون على الأرض هونا وإذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما/ و بندگان رحمان آنانند که با فروتنی در زمین گام برمیدارند و آنگاه که جاهلان آنان را خطاب میکنند با سلام و سلامتی پاسخ میگویند (سوره فرقان: آیه ۶۳)».
بندگی رحمان موجب بهرهمندی تام از خدای رحمان میگردد و بنده، که از بند خودیتها رهیده و بندۀ رحمتِ رحمان گشته چون بندگی میکند متكبرانه میان مردم حضور نمییابد تا به گردن فرازیهای خود دیگران را تحقیر نماید بلکه با فروتنی یک بنده در جامعه آشکار میشود و همچون ظرف بندگی را لبالب از رحمتِ رحمان ساخته در رویارویی با رفتارهای جاهلانه قصد اصلاح رحمانی جهالت را میکند نه آن که با چنگ و دندان نشان دادن قصد انتقام نماید و این نیز معلوم است که اصلاح همیشه همراه با نرمش نمیباشد اما جان مایه رفتارهای سختِ رحمانی ، مهر و رحمت پنهان در آن است در آخراز خدا خواستاریم که جامعه ما را بیش از پیش از رفتار رحمانی و کریمانه مجتبوی برخوردار گرداند.
#پایان.
🔹نقل از صفحه اینستاگرام حجت الاسلام امیرحسین شکیبافر
ا-----------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢علی و فلسفۀ الهی، اثری از علامۀ فقید سید محمدحسین طباطبایی/ #بخش_پایانی
📚 #معرفی_کتاب
🔸اميرمؤمنان نخستين كسى است كه واژههاى عربى را در طرح مباحث فلسفى به كار برد؛ درحالىكه اين واژهها بر اساس معانى اوليه و استعمالهاى رايج خود براى بيان مقاصد فلسفى وافى نبود و نياز مبرمى به تجريد آنها از معانى اوليه و موارد استعمال متداوله داشت كه اميرمؤمنان آن واژهها را با نوعى تجريد از ريشه اصلى خود به كار برده است، مانند: «واحد لا من عدد»، «دائم لا بأمد» و...
🔸آنجا كه اصحاب مكتب تفكيك، ميان فلسفه و آراى فيلسوفان خلط كرده و آراى فيلسوفان را فلسفه پنداشتهاند و اين موجب اشتباه و خطا گرديده است، مرحوم علامه طباطبائى در برابر اينگونه طرز تفكر ايستاده، لذا در اين كتاب مىفرمايد:«شما خواننده گرامى آنچه كه برخى از نويسندگان و علماى خود ما درباره دين و فلسفه گفته و يا نوشتهاند دور بيندازيد. آنها مىگويند: دين بر روى فلسفه خط بطلان مىكشد و اصولاً موقعيت دين غير از موقعيت فلسفه است و اين دو هدفهاى مجزا و جدا از هم دارند. اينان تفسير صحيحى از فلسفه نكردند و گمان بردند فلسفه جز يك سلسله آرا و نظريات مردانى از يونان و غير يونان كه در ميانشان خداشناس و منكر خدا، ملحد و متقى، مؤمن و كافر و خطاكار و صوابكار وجود دارد نيست. به زعم اينان منظور از طرح مباحث فلسفى جز اين نيست كه به آن فلاسفه و دانشمندان تشبه كنيم و از مشاهير و شخصيتهاى نامدار آنها پيروى و تقليد نماييم.»
🔸علامه درباره وحى چنين مىگويد: «اصولاً بين روش انبيا در دعوت مردم به حق و بين آنچه كه انسان از طريق استدلال درست و منطقى به آن مىرسد، فرقى وجود ندارد و تنها فرقى كه هست عبارت از اين است كه پيغمبران از مبدأ غيبى استمداد مىجستند و از پستان وحى شير مىنوشيدند، ولى معذلك با مقام ارجمندى و والايى كه داشتند با وصف ارتباطى كه بين ايشان و جهان بالا برقرار بوده، درعينحال خودشان را تنزل داده و در سطح فكر توده مردم قرار مىدادند و به اندازه فهم و درك آنها به سخن مىپرداختند و از بشر مىخواستند كه اين نيروى فطرى همگانى را به كار ببرند. رسول خدا صلالله علیه و آله در حديث معروفى فرموده: (إنا معاشر الأنبياء أمرنا أنْ نكلم الناس على قدر عقولهم). پس ساحت انبيا و دامن پيغمبران منزهتر و پاكتر از اين است كه مردم را وادار كنند تا در امور، بدون بصيرت قدم بردارند و يا آنان را به تبعيت كوركورانه مجبور سازند».
🔸علامه در اين رساله اثبات مىكند كه برخلاف مخالفان فلسفه كه مدعى هستند مطالب فلسفى حتى در صورت درستى، مطالبى است كه توسط فلاسفه ساخته و پرداخته شده است، مىگويد: «نه تنها اينگونه نيست، بلكه بسيارى از مباحث عميق فلسفى همچون «وحدت بالصرافه ذات بارى» از كلام اميرالمؤمنين گرفته شده است و اگر نبود استفاده و توجهى كه فلاسفه اسلامى از متون حديثى و بهخصوص نهجالبلاغه نمودهاند، هرگز عنوان و موضوع اين مباحث فلسفى مطرح نمىگرديد».
🔸مرحوم علامه در بخشى از كلام خود به اين نكته مىپردازد كه كلام مولى در مواردى در عبارتى موجز، مطالبى عميق را بيان كرده است كه به دليل كوتاه بودن سطح فهم مخاطبان حضرت، امكان بسط آن وجود نداشته است علامه در مورد بىسابقه بودن كلام اميرالمؤمنين علیهالسلام در شرح رؤيت خداوند مىفرمايد: «تعبيرى كه اميرالمؤمنين(ع) در زمينه حجاب بودن خود مخلوقات بيان فرموده است، شيواترين تعبيرى است كه در اين مورد بيان شده است و هرگز احدى پيش از او چنين تعبيرى نكرده است.»
🔰عناوین اصلی کتاب
🔸عناوین اصلی کتاب عبارتند از: 1- مقدمه ناشر؛ 2- مقدمه مترجم؛ 3- فلسفه چیست؟ و فلسفه الهی کدام است؟ 4- دین و فلسفه؛ 5- فلسفه الهی اسلام یا کمال فلسفه؛ 6- دو نوع قضاوت علمی و حقوقی؛ 7- اجمالی از زندگانی علی علیهالسلام و اشارهای به شخصیت روحانی و مقام علمی او؛ 8- مقایسهای بین سخنان علی علیه السلام و سخنان دیگران؛ 9- نمونههایی از سخنان علی علیهالسلام پیرامون برخی از مسائل فلسفه الهی؛ 10- فهرست منابع و مآخذ؛ 10- فهرست مطالب.
#پایان
@tamadone_novine_islami
------------------------------------
📚 #معرفی_کتاب
🔸اميرمؤمنان نخستين كسى است كه واژههاى عربى را در طرح مباحث فلسفى به كار برد؛ درحالىكه اين واژهها بر اساس معانى اوليه و استعمالهاى رايج خود براى بيان مقاصد فلسفى وافى نبود و نياز مبرمى به تجريد آنها از معانى اوليه و موارد استعمال متداوله داشت كه اميرمؤمنان آن واژهها را با نوعى تجريد از ريشه اصلى خود به كار برده است، مانند: «واحد لا من عدد»، «دائم لا بأمد» و...
🔸آنجا كه اصحاب مكتب تفكيك، ميان فلسفه و آراى فيلسوفان خلط كرده و آراى فيلسوفان را فلسفه پنداشتهاند و اين موجب اشتباه و خطا گرديده است، مرحوم علامه طباطبائى در برابر اينگونه طرز تفكر ايستاده، لذا در اين كتاب مىفرمايد:«شما خواننده گرامى آنچه كه برخى از نويسندگان و علماى خود ما درباره دين و فلسفه گفته و يا نوشتهاند دور بيندازيد. آنها مىگويند: دين بر روى فلسفه خط بطلان مىكشد و اصولاً موقعيت دين غير از موقعيت فلسفه است و اين دو هدفهاى مجزا و جدا از هم دارند. اينان تفسير صحيحى از فلسفه نكردند و گمان بردند فلسفه جز يك سلسله آرا و نظريات مردانى از يونان و غير يونان كه در ميانشان خداشناس و منكر خدا، ملحد و متقى، مؤمن و كافر و خطاكار و صوابكار وجود دارد نيست. به زعم اينان منظور از طرح مباحث فلسفى جز اين نيست كه به آن فلاسفه و دانشمندان تشبه كنيم و از مشاهير و شخصيتهاى نامدار آنها پيروى و تقليد نماييم.»
🔸علامه درباره وحى چنين مىگويد: «اصولاً بين روش انبيا در دعوت مردم به حق و بين آنچه كه انسان از طريق استدلال درست و منطقى به آن مىرسد، فرقى وجود ندارد و تنها فرقى كه هست عبارت از اين است كه پيغمبران از مبدأ غيبى استمداد مىجستند و از پستان وحى شير مىنوشيدند، ولى معذلك با مقام ارجمندى و والايى كه داشتند با وصف ارتباطى كه بين ايشان و جهان بالا برقرار بوده، درعينحال خودشان را تنزل داده و در سطح فكر توده مردم قرار مىدادند و به اندازه فهم و درك آنها به سخن مىپرداختند و از بشر مىخواستند كه اين نيروى فطرى همگانى را به كار ببرند. رسول خدا صلالله علیه و آله در حديث معروفى فرموده: (إنا معاشر الأنبياء أمرنا أنْ نكلم الناس على قدر عقولهم). پس ساحت انبيا و دامن پيغمبران منزهتر و پاكتر از اين است كه مردم را وادار كنند تا در امور، بدون بصيرت قدم بردارند و يا آنان را به تبعيت كوركورانه مجبور سازند».
🔸علامه در اين رساله اثبات مىكند كه برخلاف مخالفان فلسفه كه مدعى هستند مطالب فلسفى حتى در صورت درستى، مطالبى است كه توسط فلاسفه ساخته و پرداخته شده است، مىگويد: «نه تنها اينگونه نيست، بلكه بسيارى از مباحث عميق فلسفى همچون «وحدت بالصرافه ذات بارى» از كلام اميرالمؤمنين گرفته شده است و اگر نبود استفاده و توجهى كه فلاسفه اسلامى از متون حديثى و بهخصوص نهجالبلاغه نمودهاند، هرگز عنوان و موضوع اين مباحث فلسفى مطرح نمىگرديد».
🔸مرحوم علامه در بخشى از كلام خود به اين نكته مىپردازد كه كلام مولى در مواردى در عبارتى موجز، مطالبى عميق را بيان كرده است كه به دليل كوتاه بودن سطح فهم مخاطبان حضرت، امكان بسط آن وجود نداشته است علامه در مورد بىسابقه بودن كلام اميرالمؤمنين علیهالسلام در شرح رؤيت خداوند مىفرمايد: «تعبيرى كه اميرالمؤمنين(ع) در زمينه حجاب بودن خود مخلوقات بيان فرموده است، شيواترين تعبيرى است كه در اين مورد بيان شده است و هرگز احدى پيش از او چنين تعبيرى نكرده است.»
🔰عناوین اصلی کتاب
🔸عناوین اصلی کتاب عبارتند از: 1- مقدمه ناشر؛ 2- مقدمه مترجم؛ 3- فلسفه چیست؟ و فلسفه الهی کدام است؟ 4- دین و فلسفه؛ 5- فلسفه الهی اسلام یا کمال فلسفه؛ 6- دو نوع قضاوت علمی و حقوقی؛ 7- اجمالی از زندگانی علی علیهالسلام و اشارهای به شخصیت روحانی و مقام علمی او؛ 8- مقایسهای بین سخنان علی علیه السلام و سخنان دیگران؛ 9- نمونههایی از سخنان علی علیهالسلام پیرامون برخی از مسائل فلسفه الهی؛ 10- فهرست منابع و مآخذ؛ 10- فهرست مطالب.
#پایان
@tamadone_novine_islami
------------------------------------
Telegram
attach 📎