#بخش_دوم
⭕️الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت #پیششرط ساخت تمدن نوین اسلامی- #بخش_دوم
🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#_تمدن_نوین_اسلامی
⬇️طراحی الگو بر مبنای ذخایر فرهنگی و تمدنی
🔸اگر قرار است خروجی نهایی الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت به ساخت «تمدن نوین اسلامی» منجر شود، چارهای نداریم جز آنکه به هر دو وجه «اسلامی» و «ایرانی» توجه داشته باشیم. «تمدن»ها بر اساس «هویت»ها شکل میگیرند. اشتباه «منورالفکران» و «سکولارهای وطنی» آن بود که در طول تاریخ حیات سیاسیـاجتماعی خود، همواره میخواستند تمدن ایرانی را بر اساس «وام گرفتن معرفتی» از غرب بنیان کنند. آنان تصور میکردند با وارد کردن مُشتی اصطلاحات و مفاهیم و نظریات بیرونی، بدون توجه به هویت ملی و بومی، میتوانند «ایران نوین» را بسازند؛ در حالی که بدون توجه به هویت فرهنگی و ملی اساساً صحبت از پیشرفت و به تبع آن، «تمدنسازی» چیزی شبیه طنز است.
🔸بنابراین صفت «اسلامی» و «ایرانی» بودن الگو یعنی توجه و بازگشت به داشتهها و ذخایر فرهنگی و هویتی خود. اتفاقاً غرب نیز زمانی توانست تمدن جدید خود را بنا نهد که به داشتههای تاریخی و فرهنگی خود توجه کرد. «رنسانس» یا «جنبش نوزایی» به معنی بازگشت به تمدن قدیم غرب است. انسان غربیِ عصرِ رنسانس، حسرت گذشتهی تاریخی خود و غفلت از آن را خورد و چاره را در آن دید که باید به ذخایر فرهنگی خود رجوع کند. البته باید توجه داشت تأکید بر ذخایر و داشتههای فرهنگی و هویتی با مفهوم «ارتجاع» یا «بنیادگرایی» تفاوت دارد. در حقیقت استفاده از ذخایر فرهنگی و تاریخی به معنای کاربرد آنها در «بازتولید معرفتی» منطبق و سازگار با شرایط «زیسته»ی انسان امروزی اسلامیـایرانی است.
🔸اما اینکه چرا رهبر انقلاب ترسیم و تدوین این الگو را ذیل مفهوم کلی «انقلاب اسلامی» لحاظ میکنند بدین علت است که خودِ پدیدهای به نام «انقلاب اسلامی»، طرحی نو در ادبیات سیاسی و جامعهشناسی و به تبع آن، «نظام حکومتمداری» در جهان بوده است. انقلاب اسلامی اتفاق مبارکی بود که همهی سنتهای رایج و مرسوم موجود در جهان برای ادارهی کشور و جامعه را زیر سؤال برد و «طرحی نو» درانداخت. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومتها و دولتهای دنیا چارهای نداشتند جز آنکه از الگوی حکومتی نظام «کاپیتالیستی» یا «کمونیستی» استفاده کنند؛ اما انقلاب اسلامی نشان داد که میتوان آلترناتیوی در تقابل با دو الگوی رایج و مبتنی بر هویت فرهنگی و تاریخی جوامع به وجود آورد. پس الگوی پیشرفت کشور نیز باید ابتناء بر آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی داشته باشد.
⬇️نظریات موجود در باب «پیشرفت»
🔸در باب نظریات پیشرفت جامعه، به طور کلی سه دسته نظریه وجود دارد:
🔻1. نظریهی افراطی: قائلان به این نظریه معتقدند که هر آنچه در تمدن غرب وجود دارد، با اسلام و روح تعالیم دینی در تضاد است. بنابراین نمیتوان از پیشرفتها و دستاوردهای موجود در غرب استفاده کرد. اینان چارهی کار را شروع به ساخت تمدن از ابتدا و بر اساس هویت بومی میدانند.
🔻2. نظریهی تفریطی: این افراد اعتقاد بر آن دارند که جامعهی ایران برای پیشرفت و حرکت رو به جلو، چارهای ندارد جز آنکه از مدل و الگوهای غربی استفاده کند؛ چه آنکه غرب این الگوها را سالهاست که آزموده و جواب هم گرفته است. بنابراین ما هم برای پیشرفت باید همان خط و الگو را پیش بگیریم. این افراد عقیده دارند در عصر مدرن، مقوله ای به نام «دین» توانایی بازتولید فرهنگی و اجتماعی را ندارد و دوران «دینگرایی» به سر آمده است.
🔻3. نظریهی میانه: این نظریه اگرچه بنای اصلی و نقطهی عزیمت خود را بر هویت دینی و فرهنگی جامعهی ایران قرار میدهد، اما از دستاوردهای نوین بشری نیز غافل نیست. در حقیقت این نظریه، نه «غربستیز» است و نه «غربگرا»، بلکه معتقد است با «نگرش انتقادی» به غرب و دستاوردهای آن میتوان از وجود مثبت و محاسن آن بهره برد.
🔸نگرش انتقادی به غرب موجب میشود که ما با ابزار «تعقل» و «تفکر» به سراغ نظریات و الگوهای موجود برویم و آنها را با سنگ محک «اسلامی» و «ایرانی» مورد آزمایش قرار بدهیم. به دیگر سخن، مرز میان «تقلید» و «اجتهاد» در این نظریه مشهود است. نگرش انتقادی یعنی رویکرد مجتهدانه به علوم و دستاوردهای تمدنهای بشری. این همان نظریه ای است که رهبر انقلاب در باب الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت مد نظر قرار دادهاند.
#ادامه_دارد...
🔻برای دیدن بخش قبل روی عبارت #بخش_اول کلیک کنید.
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت #پیششرط ساخت تمدن نوین اسلامی- #بخش_دوم
🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#_تمدن_نوین_اسلامی
⬇️طراحی الگو بر مبنای ذخایر فرهنگی و تمدنی
🔸اگر قرار است خروجی نهایی الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت به ساخت «تمدن نوین اسلامی» منجر شود، چارهای نداریم جز آنکه به هر دو وجه «اسلامی» و «ایرانی» توجه داشته باشیم. «تمدن»ها بر اساس «هویت»ها شکل میگیرند. اشتباه «منورالفکران» و «سکولارهای وطنی» آن بود که در طول تاریخ حیات سیاسیـاجتماعی خود، همواره میخواستند تمدن ایرانی را بر اساس «وام گرفتن معرفتی» از غرب بنیان کنند. آنان تصور میکردند با وارد کردن مُشتی اصطلاحات و مفاهیم و نظریات بیرونی، بدون توجه به هویت ملی و بومی، میتوانند «ایران نوین» را بسازند؛ در حالی که بدون توجه به هویت فرهنگی و ملی اساساً صحبت از پیشرفت و به تبع آن، «تمدنسازی» چیزی شبیه طنز است.
🔸بنابراین صفت «اسلامی» و «ایرانی» بودن الگو یعنی توجه و بازگشت به داشتهها و ذخایر فرهنگی و هویتی خود. اتفاقاً غرب نیز زمانی توانست تمدن جدید خود را بنا نهد که به داشتههای تاریخی و فرهنگی خود توجه کرد. «رنسانس» یا «جنبش نوزایی» به معنی بازگشت به تمدن قدیم غرب است. انسان غربیِ عصرِ رنسانس، حسرت گذشتهی تاریخی خود و غفلت از آن را خورد و چاره را در آن دید که باید به ذخایر فرهنگی خود رجوع کند. البته باید توجه داشت تأکید بر ذخایر و داشتههای فرهنگی و هویتی با مفهوم «ارتجاع» یا «بنیادگرایی» تفاوت دارد. در حقیقت استفاده از ذخایر فرهنگی و تاریخی به معنای کاربرد آنها در «بازتولید معرفتی» منطبق و سازگار با شرایط «زیسته»ی انسان امروزی اسلامیـایرانی است.
🔸اما اینکه چرا رهبر انقلاب ترسیم و تدوین این الگو را ذیل مفهوم کلی «انقلاب اسلامی» لحاظ میکنند بدین علت است که خودِ پدیدهای به نام «انقلاب اسلامی»، طرحی نو در ادبیات سیاسی و جامعهشناسی و به تبع آن، «نظام حکومتمداری» در جهان بوده است. انقلاب اسلامی اتفاق مبارکی بود که همهی سنتهای رایج و مرسوم موجود در جهان برای ادارهی کشور و جامعه را زیر سؤال برد و «طرحی نو» درانداخت. تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، حکومتها و دولتهای دنیا چارهای نداشتند جز آنکه از الگوی حکومتی نظام «کاپیتالیستی» یا «کمونیستی» استفاده کنند؛ اما انقلاب اسلامی نشان داد که میتوان آلترناتیوی در تقابل با دو الگوی رایج و مبتنی بر هویت فرهنگی و تاریخی جوامع به وجود آورد. پس الگوی پیشرفت کشور نیز باید ابتناء بر آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی داشته باشد.
⬇️نظریات موجود در باب «پیشرفت»
🔸در باب نظریات پیشرفت جامعه، به طور کلی سه دسته نظریه وجود دارد:
🔻1. نظریهی افراطی: قائلان به این نظریه معتقدند که هر آنچه در تمدن غرب وجود دارد، با اسلام و روح تعالیم دینی در تضاد است. بنابراین نمیتوان از پیشرفتها و دستاوردهای موجود در غرب استفاده کرد. اینان چارهی کار را شروع به ساخت تمدن از ابتدا و بر اساس هویت بومی میدانند.
🔻2. نظریهی تفریطی: این افراد اعتقاد بر آن دارند که جامعهی ایران برای پیشرفت و حرکت رو به جلو، چارهای ندارد جز آنکه از مدل و الگوهای غربی استفاده کند؛ چه آنکه غرب این الگوها را سالهاست که آزموده و جواب هم گرفته است. بنابراین ما هم برای پیشرفت باید همان خط و الگو را پیش بگیریم. این افراد عقیده دارند در عصر مدرن، مقوله ای به نام «دین» توانایی بازتولید فرهنگی و اجتماعی را ندارد و دوران «دینگرایی» به سر آمده است.
🔻3. نظریهی میانه: این نظریه اگرچه بنای اصلی و نقطهی عزیمت خود را بر هویت دینی و فرهنگی جامعهی ایران قرار میدهد، اما از دستاوردهای نوین بشری نیز غافل نیست. در حقیقت این نظریه، نه «غربستیز» است و نه «غربگرا»، بلکه معتقد است با «نگرش انتقادی» به غرب و دستاوردهای آن میتوان از وجود مثبت و محاسن آن بهره برد.
🔸نگرش انتقادی به غرب موجب میشود که ما با ابزار «تعقل» و «تفکر» به سراغ نظریات و الگوهای موجود برویم و آنها را با سنگ محک «اسلامی» و «ایرانی» مورد آزمایش قرار بدهیم. به دیگر سخن، مرز میان «تقلید» و «اجتهاد» در این نظریه مشهود است. نگرش انتقادی یعنی رویکرد مجتهدانه به علوم و دستاوردهای تمدنهای بشری. این همان نظریه ای است که رهبر انقلاب در باب الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت مد نظر قرار دادهاند.
#ادامه_دارد...
🔻برای دیدن بخش قبل روی عبارت #بخش_اول کلیک کنید.
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
#بخش_آخر
⭕️الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت پیششرط ساخت تمدن نوین اسلامی- #بخش_آخر
🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
⬇️تبدیل «الگو» به «گفتمان»
🔸مقولهی دیگر در باب الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت، تبدیل آن به «گفتمان» غالب در جمعهای نخبگانی و سپس جامعهی ایران است؛ چنان چه رهبر انقلاب در این باره فرمودند: «طراحی الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت کاری بسیار بزرگ، فاخر، بلندمدت و عمیق است و لازمهی تحقق الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمانسازی آن در جامعه است. گفتمانسازی شرط اصلی تحقق الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت است.[لذا] باید از طریق گفتمانسازی و بهرهگیری از دیدگاههای نخبگان و صاحبنظران، و با صبر و حوصله، الگویی فاخر، مستحکم و ارزشمند تدوین شود.»
🔸شاید بتوان عبارت اُخرای «گفتمان غالب» را «پارادایم» در نظر گرفت. «توماس کوهن» یکی از اساتید برجستهی حوزهی «فلسفهی علم» معتقد است برای علم سه مرحلهی مختلف وجود دارد:
🔻1. «تولید مفاهیم» که پوسته و ظاهر علم است.
🔻2. «نظریه»ای که ایدهای کلی است که هنوز به مرحلهی اجرا درنیامده است.
🔻3. «پارادایم» که هستهی اصلی علم به شمار میرود.
🔸برای مثال، نظریهی «ولایت فقیه» امام خمینی این سر مرحله را پشت سر گذاشته است. امام خمینی در ابتدا این نظریه را در کتاب «البیع» به صورت غیرمستقیم و محدود مطرح کردند. سپس در دههی چهل و در کلاسهای خود در شهر نجف، وجوه مختلف آن را مشخص کردند و به این نظریه انسجام بخشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی و تبدیل نظریهی ولایت فقیه به یک نظام سیاسی جدید، این نظریه تبدیل به یک پارادایم مستقل معرفتی و اجتماعی شد.
🔸برای تبدیل الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت نیز باید این سه مرحله را پشت سر بگذاریم تا بتوانیم آن را تبدیل به گفتمان غالب یا پارادایم جدید کنیم. بنابراین «تولید مفاهیم» الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت باید ابتدا در جمعهای دانشگاهی و حوزوی ما اتفاق بیفتد. برای این امر چارهای نداریم جز آنکه موضوع «تحول در علوم انسانی» را به صورت جدیتر مورد مداقه قرار دهیم. علوم انسانی و اجتماعی پیشقراولان تولید مفاهیم الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت است.
🔸بعد از آن است که نوبت به «تولید نظریه» میرسد؛ نظریاتی که برخاسته از هویت تمدنی و فرهنگی انسان اسلامیـایرانی است. تا زمانی که نتوانیم نظریات بومی در ساحت علوم انسانی و اجتماعی تولید کنیم، نمیتوانیم به الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت به طور کامل دست یابیم. پس از تولید مفاهیم و نظریات بومی است که باید منتظر تبدیل آن به گفتمان باشیم؛ موضوعی که انتظار میرود با مجاهدت و تلاش شبانهروزی معتقدان به اهداف عالیهی انقلاب اسلامی، طی دهههای اخیر شاهد آن باشیم.
#پایان.
🔻برای دیدن #دو_بخش قبل روی عبارت #بخش_اول / #بخش_دوم کلیک کنید.
#منبع:
(https://nahad.qiau.ac.ir/index.aspx?key=docs&id=778)
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت پیششرط ساخت تمدن نوین اسلامی- #بخش_آخر
🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
⬇️تبدیل «الگو» به «گفتمان»
🔸مقولهی دیگر در باب الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت، تبدیل آن به «گفتمان» غالب در جمعهای نخبگانی و سپس جامعهی ایران است؛ چنان چه رهبر انقلاب در این باره فرمودند: «طراحی الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت کاری بسیار بزرگ، فاخر، بلندمدت و عمیق است و لازمهی تحقق الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمانسازی آن در جامعه است. گفتمانسازی شرط اصلی تحقق الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت است.[لذا] باید از طریق گفتمانسازی و بهرهگیری از دیدگاههای نخبگان و صاحبنظران، و با صبر و حوصله، الگویی فاخر، مستحکم و ارزشمند تدوین شود.»
🔸شاید بتوان عبارت اُخرای «گفتمان غالب» را «پارادایم» در نظر گرفت. «توماس کوهن» یکی از اساتید برجستهی حوزهی «فلسفهی علم» معتقد است برای علم سه مرحلهی مختلف وجود دارد:
🔻1. «تولید مفاهیم» که پوسته و ظاهر علم است.
🔻2. «نظریه»ای که ایدهای کلی است که هنوز به مرحلهی اجرا درنیامده است.
🔻3. «پارادایم» که هستهی اصلی علم به شمار میرود.
🔸برای مثال، نظریهی «ولایت فقیه» امام خمینی این سر مرحله را پشت سر گذاشته است. امام خمینی در ابتدا این نظریه را در کتاب «البیع» به صورت غیرمستقیم و محدود مطرح کردند. سپس در دههی چهل و در کلاسهای خود در شهر نجف، وجوه مختلف آن را مشخص کردند و به این نظریه انسجام بخشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی و تبدیل نظریهی ولایت فقیه به یک نظام سیاسی جدید، این نظریه تبدیل به یک پارادایم مستقل معرفتی و اجتماعی شد.
🔸برای تبدیل الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت نیز باید این سه مرحله را پشت سر بگذاریم تا بتوانیم آن را تبدیل به گفتمان غالب یا پارادایم جدید کنیم. بنابراین «تولید مفاهیم» الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت باید ابتدا در جمعهای دانشگاهی و حوزوی ما اتفاق بیفتد. برای این امر چارهای نداریم جز آنکه موضوع «تحول در علوم انسانی» را به صورت جدیتر مورد مداقه قرار دهیم. علوم انسانی و اجتماعی پیشقراولان تولید مفاهیم الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت است.
🔸بعد از آن است که نوبت به «تولید نظریه» میرسد؛ نظریاتی که برخاسته از هویت تمدنی و فرهنگی انسان اسلامیـایرانی است. تا زمانی که نتوانیم نظریات بومی در ساحت علوم انسانی و اجتماعی تولید کنیم، نمیتوانیم به الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت به طور کامل دست یابیم. پس از تولید مفاهیم و نظریات بومی است که باید منتظر تبدیل آن به گفتمان باشیم؛ موضوعی که انتظار میرود با مجاهدت و تلاش شبانهروزی معتقدان به اهداف عالیهی انقلاب اسلامی، طی دهههای اخیر شاهد آن باشیم.
#پایان.
🔻برای دیدن #دو_بخش قبل روی عبارت #بخش_اول / #بخش_دوم کلیک کنید.
#منبع:
(https://nahad.qiau.ac.ir/index.aspx?key=docs&id=778)
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
🔴فرصت سازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام...✍#بخش_دوم
🔹#احمد_ربیعیفر/ پژوهشگر حوزه و دانشگاه
⭕️#وحدتاسلامی_ضرورت_تمدنسازی
🔸#دسته_اول: حاکمان و نخبگان دلسوز و اسلامگرای امت اسلامی
🔻این دسته مهم ترین عامل و درگاه اصلی ورود به مسئله توجه به منافع مشترک در جهان اسلام است. با نگاهی به سیره انبیا و اولیای الهی به وضوح روشن است که تلاش آنان همواره در راستای به دست آوردن دل های این نخبگان و حاکمان دلسوز اسلامی بوده و همواره آنان را به منافع مشترک در جهان اسلام رهنمون شده اند؛ چرا که تأثیر و نفوذ گسترده حاکمان و نخبگان در امت اسلامی و سایر جوامع بشری انکار ناپذیر است و این دسته یکی از مهم ترین درگاه های ارتباط با طیف های مختلف امت اسلامی هستند.
🔻برخورد امامان معصوم علیهم السلام با علما و بزرگان سایر مذاهب اسلامی همواره علاوه بر اکرام و احترام بسیار، همراه با توجه دادن به منافع مشترک بوده است.نمونه برجسته این مسئله در تاریخ اسلام را که حتی با غیر مسلمانان نیز صورت گرفته است می توان در جریان سفر مسلمانان در ابتدای دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله، به حبشه و گفتگو با نجاشی حاکم حبشه دانست. در این جریان تاریخی، کشف منافع مشترک و ارائه مشترکات و انگیزه های همسو، به حمایت حاکم حبشه از مسلمانان در برابر مشرکان منتهی شد.
🔻در جهان اسلام مشترکات متعددی در زوایای مختلف دینی، مذهبی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و حتی تاریخی وجود دارد که کشف این منافع مشترک بر پایه مشترکات اصلی اسلامی و برجسته سازی این زمینه های مشترک تأثیر بسزایی در حل مشکلات کنونی جهان اسلام دارد.این منافع مشترک، زمانی که در تعامل با نخبگان و حاکمان دلسوز جهان اسلام، مطرح شود، می تواند راهگشای آینده ای بهتر و همبستگی میان ملت های مسلمان گردد.
#ادامه_دارد...
#بخشهای_قبلی:
فرصتسازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام...✍#بخش_اول
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔹#احمد_ربیعیفر/ پژوهشگر حوزه و دانشگاه
⭕️#وحدتاسلامی_ضرورت_تمدنسازی
🔸#دسته_اول: حاکمان و نخبگان دلسوز و اسلامگرای امت اسلامی
🔻این دسته مهم ترین عامل و درگاه اصلی ورود به مسئله توجه به منافع مشترک در جهان اسلام است. با نگاهی به سیره انبیا و اولیای الهی به وضوح روشن است که تلاش آنان همواره در راستای به دست آوردن دل های این نخبگان و حاکمان دلسوز اسلامی بوده و همواره آنان را به منافع مشترک در جهان اسلام رهنمون شده اند؛ چرا که تأثیر و نفوذ گسترده حاکمان و نخبگان در امت اسلامی و سایر جوامع بشری انکار ناپذیر است و این دسته یکی از مهم ترین درگاه های ارتباط با طیف های مختلف امت اسلامی هستند.
🔻برخورد امامان معصوم علیهم السلام با علما و بزرگان سایر مذاهب اسلامی همواره علاوه بر اکرام و احترام بسیار، همراه با توجه دادن به منافع مشترک بوده است.نمونه برجسته این مسئله در تاریخ اسلام را که حتی با غیر مسلمانان نیز صورت گرفته است می توان در جریان سفر مسلمانان در ابتدای دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله، به حبشه و گفتگو با نجاشی حاکم حبشه دانست. در این جریان تاریخی، کشف منافع مشترک و ارائه مشترکات و انگیزه های همسو، به حمایت حاکم حبشه از مسلمانان در برابر مشرکان منتهی شد.
🔻در جهان اسلام مشترکات متعددی در زوایای مختلف دینی، مذهبی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و حتی تاریخی وجود دارد که کشف این منافع مشترک بر پایه مشترکات اصلی اسلامی و برجسته سازی این زمینه های مشترک تأثیر بسزایی در حل مشکلات کنونی جهان اسلام دارد.این منافع مشترک، زمانی که در تعامل با نخبگان و حاکمان دلسوز جهان اسلام، مطرح شود، می تواند راهگشای آینده ای بهتر و همبستگی میان ملت های مسلمان گردد.
#ادامه_دارد...
#بخشهای_قبلی:
فرصتسازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام...✍#بخش_اول
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
🔴فرصت سازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام...✍#بخش_سوم
🔹#احمد_ربیعیفر/ پژوهشگر حوزه و دانشگاه
⭕️#وحدتاسلامی_ضرورت_تمدنسازی
🔸#دسته_دوم: عموم مردم و مسلمانان کشورهای اسلامی از تمام مذاهب
🔻مهم ترین راه خلق و کشف منافع مشترک در میان عموم مردم در جهان اسلام، تقویت دیپلماسی عمومی آن هم نه به شیوه و ابزار دولتی، بلکه با همراهی تشکل های مردمی در این راستاست.
🔻متأسفانه جهان اسلام و همچنین کشور ما در این زمینه به شدت ضعیف بوده و بیشتر بر دیپلماسی عمومی با ابزار دولتی استوار بوده است. حمایت نکردن از تشکل های مردمی در زمینه دیپلماسی عمومی و ارتباط طیف های مختلف امت اسلامی از هر کشور و مذهب باعث شده است که این تشکل ها از لحاظ کمی بسیار اندک بوده و از لحاظ کیفی نیز علی رغم وجود رسانه ها و شبکه های متعدد ارتباط جمعی در عصر حاضر، اما این دسته از تشکل ها از گستره فعالیت محدودی برخوردارند و مورد حمایت قرار نمی-گیرند.
🔻این درحالی است که ارتباط با عموم امت اسلامی از مذاهب مختلف و رفتار نیکو با آنان یکی از مهم ترین دستورات اولیای الهی بوده که علمای شیعه نیز بر آن پافشاری داشته اند. اگرچه این نوشتار جهت ارائه مصادیق فراوان این دستورات و سیره بزرگان اسلام مجالی ندارد، اما کتب و مقالات فراوانی در این زمینه وجود دارد. تا جایی که یکی از دستورات همیشگی امامان اهل بیت علیهم السلام به عموم شیعیانشان، ارتباط گیری با پیروان سایر مذاهب و اظهار محبت و نیکی نسبت به آنان بوده است. علاوه بر تقویت دیپلماسی عمومی به شیوه مردمی، عامل دیگری که می تواند عموم مسلمانان را درگیر منافع مشترک اسلامی سازد، رسانه های مکتوب، دیداری و شنیداری هستند که متأسفانه در عصر حاضر به عاملی برای تفرقه مبدل شده و در جهتی معکوس فعالیت می کنند. چنانچه حمایت از رسانه های مستقل، منطقی و وحدت بخش و همچنین ایجاد اتحادیه های رسانه ای اسلامی با هدف کشف و برجسته سازی منافع مشترک جهان اسلام، امری ضروری و تأثیرگذار خواهد بود.
#ادامه_دارد...
#بخشهای_قبلی:
فرصتسازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام...✍#بخش_اول
فرصت سازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام...✍#بخش_دوم
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔹#احمد_ربیعیفر/ پژوهشگر حوزه و دانشگاه
⭕️#وحدتاسلامی_ضرورت_تمدنسازی
🔸#دسته_دوم: عموم مردم و مسلمانان کشورهای اسلامی از تمام مذاهب
🔻مهم ترین راه خلق و کشف منافع مشترک در میان عموم مردم در جهان اسلام، تقویت دیپلماسی عمومی آن هم نه به شیوه و ابزار دولتی، بلکه با همراهی تشکل های مردمی در این راستاست.
🔻متأسفانه جهان اسلام و همچنین کشور ما در این زمینه به شدت ضعیف بوده و بیشتر بر دیپلماسی عمومی با ابزار دولتی استوار بوده است. حمایت نکردن از تشکل های مردمی در زمینه دیپلماسی عمومی و ارتباط طیف های مختلف امت اسلامی از هر کشور و مذهب باعث شده است که این تشکل ها از لحاظ کمی بسیار اندک بوده و از لحاظ کیفی نیز علی رغم وجود رسانه ها و شبکه های متعدد ارتباط جمعی در عصر حاضر، اما این دسته از تشکل ها از گستره فعالیت محدودی برخوردارند و مورد حمایت قرار نمی-گیرند.
🔻این درحالی است که ارتباط با عموم امت اسلامی از مذاهب مختلف و رفتار نیکو با آنان یکی از مهم ترین دستورات اولیای الهی بوده که علمای شیعه نیز بر آن پافشاری داشته اند. اگرچه این نوشتار جهت ارائه مصادیق فراوان این دستورات و سیره بزرگان اسلام مجالی ندارد، اما کتب و مقالات فراوانی در این زمینه وجود دارد. تا جایی که یکی از دستورات همیشگی امامان اهل بیت علیهم السلام به عموم شیعیانشان، ارتباط گیری با پیروان سایر مذاهب و اظهار محبت و نیکی نسبت به آنان بوده است. علاوه بر تقویت دیپلماسی عمومی به شیوه مردمی، عامل دیگری که می تواند عموم مسلمانان را درگیر منافع مشترک اسلامی سازد، رسانه های مکتوب، دیداری و شنیداری هستند که متأسفانه در عصر حاضر به عاملی برای تفرقه مبدل شده و در جهتی معکوس فعالیت می کنند. چنانچه حمایت از رسانه های مستقل، منطقی و وحدت بخش و همچنین ایجاد اتحادیه های رسانه ای اسلامی با هدف کشف و برجسته سازی منافع مشترک جهان اسلام، امری ضروری و تأثیرگذار خواهد بود.
#ادامه_دارد...
#بخشهای_قبلی:
فرصتسازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام...✍#بخش_اول
فرصت سازی خلق منافع مشترک در جهان اسلام...✍#بخش_دوم
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
🔻#ظرفیت_تمدنی_اربعین 2⃣
⭕️اربعین نوید خروج از عالم مدرن و ظهور تمدن دینی است(#بخش_دوم)
🔹حجتالاسلام سیدمحمدحسین متولیامامی
🔸#پدیدهی_اربعین نه تنها انسانساز است بلکه تاریخساز است. یعنی در یک #تقابل_تمدنی نویدگر خروج از عالم مدرن و ظهور #تمدن_دینی است. زائر در اینجا تبدیل به یک #مصلح_تاریخی شده که عزم تحول در تاریخ دارد.
🔸زیارت در مقیاس فردی اصلاح زائر و اصلاح نفس را به همراه دارد اما در حماسه اربعین اصلاح یک #تاریخ مطرح شده است. در واقع کسی که در #پیاده_روی_اربعین قدم میگذرد از روزمرهگی خود خارج میشود تا #تجلی_امام در تاریخ باشد.
🔸بنابراین کسی که در این پدیده نقش آفرینی میکند قبلا دل سپرده #سیدالشهدا شده و حالا برای تجلی نور امام معصوم و نور ولایت در #تارک_تاریخ و #مقیاس_جهانی در حال واسطهگری است. او واسطهای برای تجلی #امام_معصوم در تاریخ است.
🔸متفکرین دنیای پُست مدرن به یک #ناامیدی_عجیبی دچار شدند و این ناامیدی هیچ نسخهای برای گذار از دوران مدرن پیش روی خود نمیبیینند.
🔸#اربعین میتواند نویدگر خروج از دنیای مدرن باشد ولو اینکه به اسم شیعه نباشد. ما میتوانیم در بستر اربعین رسم #شیعه را به جهان صادر کنیم ولو اینکه اسم شیعه مطرح نشود. حتی در #اهل_سنت و #جهان_غرب میتوانیم چنان تاثیری داشته باشیم که #رسم_شیعه به عنوان سبک زندگی بیرون از عالم مدرن تمرین شود و دیده شود و #الگو قرار بگیرد.
🔸اینکه در روایت داریم #ثواب چنین زیارتی برابر با آزاد کردن هزار بنده است در واقع به این معناست که #اربعین میتواند هزاران انسان را از جهالت و غفلت و شهوت بیرون ببرد.
🔸در واقع در این روایت بر #آزادی بندگان و بردههایی تاکید شده است که در #مقیاس_تمدن مادی اسیر دنیای مدرن و دنیای تکنیک شدهاند.
#ادامه_دارد...
—-------------------------------—
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️اربعین نوید خروج از عالم مدرن و ظهور تمدن دینی است(#بخش_دوم)
🔹حجتالاسلام سیدمحمدحسین متولیامامی
🔸#پدیدهی_اربعین نه تنها انسانساز است بلکه تاریخساز است. یعنی در یک #تقابل_تمدنی نویدگر خروج از عالم مدرن و ظهور #تمدن_دینی است. زائر در اینجا تبدیل به یک #مصلح_تاریخی شده که عزم تحول در تاریخ دارد.
🔸زیارت در مقیاس فردی اصلاح زائر و اصلاح نفس را به همراه دارد اما در حماسه اربعین اصلاح یک #تاریخ مطرح شده است. در واقع کسی که در #پیاده_روی_اربعین قدم میگذرد از روزمرهگی خود خارج میشود تا #تجلی_امام در تاریخ باشد.
🔸بنابراین کسی که در این پدیده نقش آفرینی میکند قبلا دل سپرده #سیدالشهدا شده و حالا برای تجلی نور امام معصوم و نور ولایت در #تارک_تاریخ و #مقیاس_جهانی در حال واسطهگری است. او واسطهای برای تجلی #امام_معصوم در تاریخ است.
🔸متفکرین دنیای پُست مدرن به یک #ناامیدی_عجیبی دچار شدند و این ناامیدی هیچ نسخهای برای گذار از دوران مدرن پیش روی خود نمیبیینند.
🔸#اربعین میتواند نویدگر خروج از دنیای مدرن باشد ولو اینکه به اسم شیعه نباشد. ما میتوانیم در بستر اربعین رسم #شیعه را به جهان صادر کنیم ولو اینکه اسم شیعه مطرح نشود. حتی در #اهل_سنت و #جهان_غرب میتوانیم چنان تاثیری داشته باشیم که #رسم_شیعه به عنوان سبک زندگی بیرون از عالم مدرن تمرین شود و دیده شود و #الگو قرار بگیرد.
🔸اینکه در روایت داریم #ثواب چنین زیارتی برابر با آزاد کردن هزار بنده است در واقع به این معناست که #اربعین میتواند هزاران انسان را از جهالت و غفلت و شهوت بیرون ببرد.
🔸در واقع در این روایت بر #آزادی بندگان و بردههایی تاکید شده است که در #مقیاس_تمدن مادی اسیر دنیای مدرن و دنیای تکنیک شدهاند.
#ادامه_دارد...
—-------------------------------—
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِاللهِالرَّحمنِالرَّحیم💠
🔻#گفتگو
🔻#تحول_در_علوم_انسانی
🔻#علومانسانی_و_تمدنسازی_اسلامی
⭕️چالشهای تحول در علوم انسانی
✳️گفتگوی روابط عمومی مرکز تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق(ع) با #دکتر_فرزاد_جهانبین، دبیر همایش ملی تمدن نوین اسلامی و معاون هماهنگکننده مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا در خصوص چالشهای تحول در علوم انسانی:
🔸#بخش_اول این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:↙️
http://talie.ir/?p=37372
🔸#بخش_دوم این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:↙️
http://Talie.ir/?p=37638
ا—----------------------------------—ا
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِاللهِالرَّحمنِالرَّحیم💠
🔻#گفتگو
🔻#تحول_در_علوم_انسانی
🔻#علومانسانی_و_تمدنسازی_اسلامی
⭕️چالشهای تحول در علوم انسانی
✳️گفتگوی روابط عمومی مرکز تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق(ع) با #دکتر_فرزاد_جهانبین، دبیر همایش ملی تمدن نوین اسلامی و معاون هماهنگکننده مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا در خصوص چالشهای تحول در علوم انسانی:
🔸#بخش_اول این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:↙️
http://talie.ir/?p=37372
🔸#بخش_دوم این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:↙️
http://Talie.ir/?p=37638
ا—----------------------------------—ا
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
#دهه_فجر_گرامی_باد
ا🇮🇷✌🏼🇮🇷✌🏼🇮🇷✌🏼
💠بسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم💠
🔻#تحلیل_تاریخی
🔻#انقلاب_اسلامی
🔻#حجتالاسلام_پارسانیا*
⭕️نگاهی به تحلیل تاریخی درباره ریشههای انقلاب اسلامی - #بخش_دوم
🔸عناصر سازنده انقلاب اسلامی
سه عنصر مذهب، روشنفکری و استبداد هر یک ریشه تاریخی جداگانه و پایگاههای معرفتی و سنگرهای اجتماعی متفاوتی دارند. مدعای پارسانیا در توضیح عنصر مذهب این است که هویت نیروی مذهبی حول یک هستی مقدس ساخته میشود. عالم ماده در حکم پایینترین مرحله وجود سراسر نشانه و آیه هستی مقدس است. خداوند بهعنوان هستی مقدس برنامه خود را در قالب دین و وحی به مردم عرضه میکند. جامعه مذهبی در نسبت با وحی به چند طبقه تقسیم میشود؛ نخست انبیاء که حاملان وحی هستند و بعد علما که شارحان وحی و مؤمنین که پیروان آن و در ادامه کفار و منافقین که دشمنان وحی الهی و تشکیلدهنده طبقه معارض محسوب میشوند. پارسانیا در توضیح هویت نیروی استبداد نخست بیان میکند که هر کس رأی خود را بدون توجه به هدایت الهی ملاک و میزان قرار دهد مستبد نام دارد. او در بیان ریشههای نیروی استبداد بیان میکند که ریشه استبداد ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام در نظام ایلیاتی حاکم، استوارشده است. در این ساختار رییس حتی اگر دینی عمل کند قدرت خود را از دین نگرفته و محبوبیت او میان مردم پیوندی با شیوه عمل او ندارد. ازنظر دین، این نوع از حکومت «طاغوت» نام دارد و باید با او مبارزه کرد چراکه حکومت، حق فقهاست و هرکسی بهجز آنها غاصبان حکومت شمرده میشوند؛ اما ازآنجاییکه هدف روحانیت بهعنوان رهبر عنصر مذهبی مبارزه نبود، بلکه به دنبال مبارزه هدفمند بودند در برهههایی از تاریخ شاهد همکاری آنها با دستگاه حکومت هستیم. این همکاری در طول تاریخ کشور افتوخیزهای فراوانی داشته است؛ اما درمجموع از زمان صفویه به بعد شاهد رشد تأثیرگذاری علما بر حاکمیت هستیم. روند این تأثیرگذاری در زمان صفویه که به دنبال تعریف هویت خود حول مذهب تشیع بود رو به اوج نهاد بهگونهای که در برهههایی روحانیت تشیع عهدهدار دو کرسی قضاوت و قانونگذاری بودند.
#ادامه_دارد...
* #حجت الاسلام دکتر حمید پارسانیا؛
عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی و غرب شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدیر گروه جامعه شناسی موسسه امام خمینی(ره) و رئیس کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلای فرهنگی.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
@behruzfakhr
ا🇮🇷✌🏼🇮🇷✌🏼🇮🇷✌🏼
💠بسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم💠
🔻#تحلیل_تاریخی
🔻#انقلاب_اسلامی
🔻#حجتالاسلام_پارسانیا*
⭕️نگاهی به تحلیل تاریخی درباره ریشههای انقلاب اسلامی - #بخش_دوم
🔸عناصر سازنده انقلاب اسلامی
سه عنصر مذهب، روشنفکری و استبداد هر یک ریشه تاریخی جداگانه و پایگاههای معرفتی و سنگرهای اجتماعی متفاوتی دارند. مدعای پارسانیا در توضیح عنصر مذهب این است که هویت نیروی مذهبی حول یک هستی مقدس ساخته میشود. عالم ماده در حکم پایینترین مرحله وجود سراسر نشانه و آیه هستی مقدس است. خداوند بهعنوان هستی مقدس برنامه خود را در قالب دین و وحی به مردم عرضه میکند. جامعه مذهبی در نسبت با وحی به چند طبقه تقسیم میشود؛ نخست انبیاء که حاملان وحی هستند و بعد علما که شارحان وحی و مؤمنین که پیروان آن و در ادامه کفار و منافقین که دشمنان وحی الهی و تشکیلدهنده طبقه معارض محسوب میشوند. پارسانیا در توضیح هویت نیروی استبداد نخست بیان میکند که هر کس رأی خود را بدون توجه به هدایت الهی ملاک و میزان قرار دهد مستبد نام دارد. او در بیان ریشههای نیروی استبداد بیان میکند که ریشه استبداد ایران چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام در نظام ایلیاتی حاکم، استوارشده است. در این ساختار رییس حتی اگر دینی عمل کند قدرت خود را از دین نگرفته و محبوبیت او میان مردم پیوندی با شیوه عمل او ندارد. ازنظر دین، این نوع از حکومت «طاغوت» نام دارد و باید با او مبارزه کرد چراکه حکومت، حق فقهاست و هرکسی بهجز آنها غاصبان حکومت شمرده میشوند؛ اما ازآنجاییکه هدف روحانیت بهعنوان رهبر عنصر مذهبی مبارزه نبود، بلکه به دنبال مبارزه هدفمند بودند در برهههایی از تاریخ شاهد همکاری آنها با دستگاه حکومت هستیم. این همکاری در طول تاریخ کشور افتوخیزهای فراوانی داشته است؛ اما درمجموع از زمان صفویه به بعد شاهد رشد تأثیرگذاری علما بر حاکمیت هستیم. روند این تأثیرگذاری در زمان صفویه که به دنبال تعریف هویت خود حول مذهب تشیع بود رو به اوج نهاد بهگونهای که در برهههایی روحانیت تشیع عهدهدار دو کرسی قضاوت و قانونگذاری بودند.
#ادامه_دارد...
* #حجت الاسلام دکتر حمید پارسانیا؛
عضو هیات علمی گروه مطالعات انقلاب اسلامی و غرب شناسی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدیر گروه جامعه شناسی موسسه امام خمینی(ره) و رئیس کمیسیون حوزوی شورای عالی انقلای فرهنگی.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
@behruzfakhr
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️کتابِ «شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی»، پیشنهادی برای مطالعه در ایّام محرم
🔻#معرفی_کتاب
🔻#نهضت_حسینی
🔻#شکوفایی___عقل
🔻#آیتالله_جوادی_آملی
🔸اندیشهٔ بلند سالار شهیدان حضرت #حسینبنعلی علیهالسلام که در قیام با شکوهش متبلور گشت، نمادها و ظُهورات مختلفی دارد که هر یکی از اندیشمندان به نوبه خود، مطابق شخصیت علمی و فرهنگی خویش به دنبال چهرهٔ #نهضت_حسینی علیهالسلام هستند و عمق باورها و حتی گرایشهای حضرت را استنباط میکنند. البته برخی از چهرههای آن نهضت روشن و ظاهر است، مانند جلوههای حماسی و عاطفی نهضت که عمدهٔ اوساط مردم نیز تنها از این دو منظر مباحث نهضت را دنبال میکنند؛ اما برخی دیگر از جنبهها و ابعاد آن نهضت مخفی و باطن است، همانند منظرهای عرفانی و حَکمی نهضت که تنها دیدگاه نافذ و بصیرتِ نافض* انسانهای حکیم و فرزانه میتواند با کاویدن و جُستار نمودن، آن پردهنشین را شاهد بازاری کند.
🔸از چهرههای باطن نهضت حسینی، #تفکر_عقلی و #عقلانیت نهفته در آن است. گرچه تمامی جلوهها و مظاهر نهضت زیبا و میراث جاودان انسانی است، لیکن لایههای درونین نقش اساسی و اصلی را ایفا میکند که با شناخت آن چهره، احیاناً شبهات و سؤالات روزگذر نیز به مُحاق میرود و تمام صحنهٔ نهضت همانند جلوههای برتر آفرینش، روشن و متجلی است. چون یکی از مسائل اساسی روز، مبحث #عقلانیت است که پیرامون آن آرای افراطی و تفریطی ابراز شده، استاد معظم، حضرت #آیةالله_جوادیآملی از این منظر نیز نهضت حسینی را مورد تحلیل و بررسی قرار دادهاند تا چهرهٔ باطنی نهضت که #عقل و #عقلانیت اصیل و مستحکم و تثبیت شده با مصباح وحی است وضوح بیشتری یابد.
🔸این کتاب، محصول بحثهایی است که حضرت استاد با عنوان «شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی» در ایام محرم ایراد فرمودهاند که پس از تنظیم مباحث و ملاحظه نهایی و اضافات صورت گرفته از سوی حضرت استاد، با عنوان یاد شده به جامعهٔ علمی عرضه می گردد.
🔸این کتاب، مشتمل بر دو بخشی است. #بخش_یکم، کلیّات است که در فصل نخست به تبیین سیرهٔ #امام_حسین علیهالسلام و در فصل دوم به پیام نهضت آن حضرت پرداخته است و #بخش_دوم، اثر نهضت حسینی، نام گرفته که فصول شش گانهٔ آن به ترتیب عبارتند از: شکوفایی عقل، رهبران الهی شکوفاگران عقل، اقدامات مخالفان شکوفایی عقلی، قیام حسینی برای شکوفایی عقلی، اثر قیام حسینی در شکوفایی عقل و تداوم اثر قیام حسینی برای شکوفایی عقلی.
🔸امید است... جامعهٔ انقلابی و هوشمند ایران اسلامی با شناخت صحیح برهانی و وحیانی از دام جهل و انحراف رسته و عقل، این خورشید الهی که درون و بیرون جان انسان را روشن میکند، از غبار افراط و گرد تفریط رهایی یافته، بر تارک اندیشه خوش بنشینند و زیبا بدرخشد.../ «بخشی از سخن ناشر کتاب»
*نافض یعنی تکان دهنده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#معرفی_کتاب
🔻#نهضت_حسینی
🔻#شکوفایی___عقل
🔻#آیتالله_جوادی_آملی
🔸اندیشهٔ بلند سالار شهیدان حضرت #حسینبنعلی علیهالسلام که در قیام با شکوهش متبلور گشت، نمادها و ظُهورات مختلفی دارد که هر یکی از اندیشمندان به نوبه خود، مطابق شخصیت علمی و فرهنگی خویش به دنبال چهرهٔ #نهضت_حسینی علیهالسلام هستند و عمق باورها و حتی گرایشهای حضرت را استنباط میکنند. البته برخی از چهرههای آن نهضت روشن و ظاهر است، مانند جلوههای حماسی و عاطفی نهضت که عمدهٔ اوساط مردم نیز تنها از این دو منظر مباحث نهضت را دنبال میکنند؛ اما برخی دیگر از جنبهها و ابعاد آن نهضت مخفی و باطن است، همانند منظرهای عرفانی و حَکمی نهضت که تنها دیدگاه نافذ و بصیرتِ نافض* انسانهای حکیم و فرزانه میتواند با کاویدن و جُستار نمودن، آن پردهنشین را شاهد بازاری کند.
🔸از چهرههای باطن نهضت حسینی، #تفکر_عقلی و #عقلانیت نهفته در آن است. گرچه تمامی جلوهها و مظاهر نهضت زیبا و میراث جاودان انسانی است، لیکن لایههای درونین نقش اساسی و اصلی را ایفا میکند که با شناخت آن چهره، احیاناً شبهات و سؤالات روزگذر نیز به مُحاق میرود و تمام صحنهٔ نهضت همانند جلوههای برتر آفرینش، روشن و متجلی است. چون یکی از مسائل اساسی روز، مبحث #عقلانیت است که پیرامون آن آرای افراطی و تفریطی ابراز شده، استاد معظم، حضرت #آیةالله_جوادیآملی از این منظر نیز نهضت حسینی را مورد تحلیل و بررسی قرار دادهاند تا چهرهٔ باطنی نهضت که #عقل و #عقلانیت اصیل و مستحکم و تثبیت شده با مصباح وحی است وضوح بیشتری یابد.
🔸این کتاب، محصول بحثهایی است که حضرت استاد با عنوان «شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی» در ایام محرم ایراد فرمودهاند که پس از تنظیم مباحث و ملاحظه نهایی و اضافات صورت گرفته از سوی حضرت استاد، با عنوان یاد شده به جامعهٔ علمی عرضه می گردد.
🔸این کتاب، مشتمل بر دو بخشی است. #بخش_یکم، کلیّات است که در فصل نخست به تبیین سیرهٔ #امام_حسین علیهالسلام و در فصل دوم به پیام نهضت آن حضرت پرداخته است و #بخش_دوم، اثر نهضت حسینی، نام گرفته که فصول شش گانهٔ آن به ترتیب عبارتند از: شکوفایی عقل، رهبران الهی شکوفاگران عقل، اقدامات مخالفان شکوفایی عقلی، قیام حسینی برای شکوفایی عقلی، اثر قیام حسینی در شکوفایی عقل و تداوم اثر قیام حسینی برای شکوفایی عقلی.
🔸امید است... جامعهٔ انقلابی و هوشمند ایران اسلامی با شناخت صحیح برهانی و وحیانی از دام جهل و انحراف رسته و عقل، این خورشید الهی که درون و بیرون جان انسان را روشن میکند، از غبار افراط و گرد تفریط رهایی یافته، بر تارک اندیشه خوش بنشینند و زیبا بدرخشد.../ «بخشی از سخن ناشر کتاب»
*نافض یعنی تکان دهنده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
✅ دمکراسی مشروط به علم است؛ اگر علم درباره مباحث اداره کشور نظری داشت، مردم حق نظر دادن در آن زمینه را ندارند!
⭕️سلسله مباحث از ولایت مطلقه سرمایه تا ولایت مطلقه فقیه(2)
🔻#سلسله_مباحث
🔻#ولایت_مطلقه_فقیه
🔻#ولایت_مطلقه_سرمایه
🔻#حجتالاسلام_حیدری_تهرانی
🔸سلسله مباحث «از ولایت مطلقه سرمایه تا ولایت مطلقه فقیه» به صورت هفتگی در روزهای چهارشنبه توسط «هیأت گفتمان انقلاب اسلامی» در #مصلی_قم برگزار میشود، حجت الاسلام حیدری تهرانی در این نشست درباره نمونههایی از اعمال «ولایت مطلقه سرمایه» بر عرصه «سیاست» و «فرهنگ» در تمدن مدرن به ارائه سخن پرداخت که در ادامه #بخش_دوم این سلسه مباحث از نظر شما می گذرد:
🔸در جلسه گذشته بیان شد که به جای بحث نظری برای اثبات ولایت مطلقه فقیه، باید به بررسی عینی و کاربردی در اینباره پرداخته شود چون جامعه دینی بیش از آنکه در مقابل شبهات نظری قرار گرفته باشد، با شبهات عینی مواجه است. لذا قبل از آنکه مومنین و خداپرستان در مقام دفاع از شیوه حکومتداری خود (ولایت مطلقه فقیه) برآیند، لازم است نحوه مدیریت کفار و کارنامه آنان در اداره بشریت مورد بررسی قرار گیرد و آنان باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند.
🔸در این راستا، دموکراسی و حکومت مردم بر مردم به عنوان مدعای تمدن مدرن در عرصه سیاسی مطرح میشود اما با بیان مثالها و آمارها و نمونههایی از وضعیت دموکراسی در بزرگترین مدعی آن یعنی ایالات متحده امریکا، روشن شد که تحقق این شعار در زندگی بشر و مردم جهان، یک فریب بزرگ است، یعنی علیرغم گزینش مدیران کشورها توسط صندوق رای و آراء عمومی، مشخص گردید که یک قشر خاص بر سرنوشت مردم حاکم هستند.
🔸لذا در نوشتههای دانشمندان توسعه صریحا تاکید شده که: «دمکراسی مشروط به علم است؛ اگر علم درباره مباحث اداره کشور نظری داشت، مردم حق نظر دادن در آن زمینه را ندارند و تنها در جایی که علم به نتیجه معینی نرسیده، مردم میتوانند مشارکت کنند و نظر دهند.» پس دموکراسی یک مقوله مطلق و بدون قید و رها نیست بلکه کسانی که توسط مردم برای اداره کشور انتخاب شدهاند، باید یکسری معادلات و قواعد و روشهای علمی را محقق کنند و انتخاب مردم، مشروط به این معادلات و محکومِ آن است اما این معادلات علمی، در واقع ابزارهای انتقال قدرت و ثروت به یک قشر خاص هستند و به سود بیشتر برای سرمایهداران منتهی میشوند.
🔸به عنوان مثال، در علم «برنامهریزی» نحوهی هدایت و کنترل منابع کشور و نیروی انسانی آن در طول چند سال معین میشود و برای تدوین برنامه نیز «جمعیت کشور» در نظر گرفته شده و سپس طبق استانداردهای متداول مشخص میشود که برای این جمعیت، به چه تعداد مدرسه، دانشگاه، بیمارستان، پزشک، پرستار، معلّم، محقّق و... نیاز است و چه نوع موادّ غذایی در چه مقیاسی باید تولید شود. این روند در ظاهر بسیار مناسب است و در آن به نیازهای تمامی مردم توجه شده و به نظر میرسد که اگر به درستی اجرا شود، همگان از امکانات آموزشی، بهداشتی، رفاهی و... بهرهمند خواهد شد.
🔹ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه بفرمایید:
https://www.mehrnews.com/news/4174189/
ا—--------------------------—ا
⭕️سلسله مباحث از ولایت مطلقه سرمایه تا ولایت مطلقه فقیه(2)
🔻#سلسله_مباحث
🔻#ولایت_مطلقه_فقیه
🔻#ولایت_مطلقه_سرمایه
🔻#حجتالاسلام_حیدری_تهرانی
🔸سلسله مباحث «از ولایت مطلقه سرمایه تا ولایت مطلقه فقیه» به صورت هفتگی در روزهای چهارشنبه توسط «هیأت گفتمان انقلاب اسلامی» در #مصلی_قم برگزار میشود، حجت الاسلام حیدری تهرانی در این نشست درباره نمونههایی از اعمال «ولایت مطلقه سرمایه» بر عرصه «سیاست» و «فرهنگ» در تمدن مدرن به ارائه سخن پرداخت که در ادامه #بخش_دوم این سلسه مباحث از نظر شما می گذرد:
🔸در جلسه گذشته بیان شد که به جای بحث نظری برای اثبات ولایت مطلقه فقیه، باید به بررسی عینی و کاربردی در اینباره پرداخته شود چون جامعه دینی بیش از آنکه در مقابل شبهات نظری قرار گرفته باشد، با شبهات عینی مواجه است. لذا قبل از آنکه مومنین و خداپرستان در مقام دفاع از شیوه حکومتداری خود (ولایت مطلقه فقیه) برآیند، لازم است نحوه مدیریت کفار و کارنامه آنان در اداره بشریت مورد بررسی قرار گیرد و آنان باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند.
🔸در این راستا، دموکراسی و حکومت مردم بر مردم به عنوان مدعای تمدن مدرن در عرصه سیاسی مطرح میشود اما با بیان مثالها و آمارها و نمونههایی از وضعیت دموکراسی در بزرگترین مدعی آن یعنی ایالات متحده امریکا، روشن شد که تحقق این شعار در زندگی بشر و مردم جهان، یک فریب بزرگ است، یعنی علیرغم گزینش مدیران کشورها توسط صندوق رای و آراء عمومی، مشخص گردید که یک قشر خاص بر سرنوشت مردم حاکم هستند.
🔸لذا در نوشتههای دانشمندان توسعه صریحا تاکید شده که: «دمکراسی مشروط به علم است؛ اگر علم درباره مباحث اداره کشور نظری داشت، مردم حق نظر دادن در آن زمینه را ندارند و تنها در جایی که علم به نتیجه معینی نرسیده، مردم میتوانند مشارکت کنند و نظر دهند.» پس دموکراسی یک مقوله مطلق و بدون قید و رها نیست بلکه کسانی که توسط مردم برای اداره کشور انتخاب شدهاند، باید یکسری معادلات و قواعد و روشهای علمی را محقق کنند و انتخاب مردم، مشروط به این معادلات و محکومِ آن است اما این معادلات علمی، در واقع ابزارهای انتقال قدرت و ثروت به یک قشر خاص هستند و به سود بیشتر برای سرمایهداران منتهی میشوند.
🔸به عنوان مثال، در علم «برنامهریزی» نحوهی هدایت و کنترل منابع کشور و نیروی انسانی آن در طول چند سال معین میشود و برای تدوین برنامه نیز «جمعیت کشور» در نظر گرفته شده و سپس طبق استانداردهای متداول مشخص میشود که برای این جمعیت، به چه تعداد مدرسه، دانشگاه، بیمارستان، پزشک، پرستار، معلّم، محقّق و... نیاز است و چه نوع موادّ غذایی در چه مقیاسی باید تولید شود. این روند در ظاهر بسیار مناسب است و در آن به نیازهای تمامی مردم توجه شده و به نظر میرسد که اگر به درستی اجرا شود، همگان از امکانات آموزشی، بهداشتی، رفاهی و... بهرهمند خواهد شد.
🔹ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه بفرمایید:
https://www.mehrnews.com/news/4174189/
ا—--------------------------—ا
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
حیدری تهرانی: «ولایت مطلقه سرمایه» به دنبال ولایت مطلق بر تمام عرصهها است
«ولایت مطلقه سرمایه» فقط عرصه سیاست را در بر نمیگیرد، بلکه به دنبال ولایت مطلق بر تمام عرصهها از جمله علم و فرهنگ است.
⭕️جریانشناسی اندیشهی تمدنی در ایران معاصر (#بخش_دوم)
#جریانشناسی
#اندیشهی_تمدنی_ایران_معاصر
#حجتالاسلام_دکتر_مهدی_ابوطالبی
🔻#جریان_مذهبی
در درون جریان مذهبی چند خرده جریان وجود دارد که میتوان حتی برخی آنها را به نوعی به عنوان یک جریان نیز مطرح کرد.
🔸جریان عقلانیت اسلامی
#جریان_عقلانیت_اسلامی، جریانی است که قائل به جامعیت و جاودانگی دین اسلام است و معتقد است احکام اسلامی بر مبنای بحث خاتمیت به عنوان یکی از مباحث اصلی اعتقادی اسلام که در قرآن و روایات به آن تصریح شده است دین اسلام آخرین و کاملترین دین بشر است که باید تا آخرالزمان احکام آن در جامعه بشری جاری و ساری باشد. این تفکر در میان علما و اندیشمندان اسلامی از ابتدا تا به امروز وجود داشته است. شخصیتهای مذهبی سیاسی در سده اخیر تصریح و تأکید فراوانی به این مسأله داشتهاند. در آثار و اندیشههای علمای مبارز عصر مشروطه و دوره پهلوی این بحث به بیانهای مختلف مطرح شده است.
🔸این جریان همچنین قائل به نهادسازی و نظامسازی دینی برای اداره و سرپرستی جامعه اسلامی است. لذا برای مدل نظام سیاسی، اندیشهورزی کرده است که نمونههای عینی آن در رسالههای دوره مشروطه و تدوین اولین قانون اساسی در این دوره و همچنین رسالههای دوره پهلوی و آثار و مباحث مختلف در دوره جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی قابل مشاهده است. به عنوان نمونه میتوان به بحث از نظامهای سیاسی مختلف و نظام سیاسی مطلوب و مقدور در کتاب تنبیه الامه مرحوم نایینی و همچنین بحث از نهادهای مختلف اقتصادی مثل شرکت مخمس و … در کتاب شذرات المعارف مرحوم شاه آبادی در دوره پهلوی و بحث از بانک و بیمه و سایر سیستمها و بنگاههای اقتصادی در آثار شهید مطهری و تشکیل انواع نهادهای انقلابی و اسلامی در بخشهای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی پس از انقلاب اسلامی توسط امام اشاره کرد.
#ادامه_دارد...
🔻بازنشر از کانالِ:
«گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیجِ همیشه فارس»
@TamadonEN
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#جریانشناسی
#اندیشهی_تمدنی_ایران_معاصر
#حجتالاسلام_دکتر_مهدی_ابوطالبی
🔻#جریان_مذهبی
در درون جریان مذهبی چند خرده جریان وجود دارد که میتوان حتی برخی آنها را به نوعی به عنوان یک جریان نیز مطرح کرد.
🔸جریان عقلانیت اسلامی
#جریان_عقلانیت_اسلامی، جریانی است که قائل به جامعیت و جاودانگی دین اسلام است و معتقد است احکام اسلامی بر مبنای بحث خاتمیت به عنوان یکی از مباحث اصلی اعتقادی اسلام که در قرآن و روایات به آن تصریح شده است دین اسلام آخرین و کاملترین دین بشر است که باید تا آخرالزمان احکام آن در جامعه بشری جاری و ساری باشد. این تفکر در میان علما و اندیشمندان اسلامی از ابتدا تا به امروز وجود داشته است. شخصیتهای مذهبی سیاسی در سده اخیر تصریح و تأکید فراوانی به این مسأله داشتهاند. در آثار و اندیشههای علمای مبارز عصر مشروطه و دوره پهلوی این بحث به بیانهای مختلف مطرح شده است.
🔸این جریان همچنین قائل به نهادسازی و نظامسازی دینی برای اداره و سرپرستی جامعه اسلامی است. لذا برای مدل نظام سیاسی، اندیشهورزی کرده است که نمونههای عینی آن در رسالههای دوره مشروطه و تدوین اولین قانون اساسی در این دوره و همچنین رسالههای دوره پهلوی و آثار و مباحث مختلف در دوره جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی قابل مشاهده است. به عنوان نمونه میتوان به بحث از نظامهای سیاسی مختلف و نظام سیاسی مطلوب و مقدور در کتاب تنبیه الامه مرحوم نایینی و همچنین بحث از نهادهای مختلف اقتصادی مثل شرکت مخمس و … در کتاب شذرات المعارف مرحوم شاه آبادی در دوره پهلوی و بحث از بانک و بیمه و سایر سیستمها و بنگاههای اقتصادی در آثار شهید مطهری و تشکیل انواع نهادهای انقلابی و اسلامی در بخشهای مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی پس از انقلاب اسلامی توسط امام اشاره کرد.
#ادامه_دارد...
🔻بازنشر از کانالِ:
«گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیجِ همیشه فارس»
@TamadonEN
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_اول) 🔸ایران شاهنشاهی و انقلابی ناشناخته! در اواخر دهه 1970 میلادی، در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان، افسار گسیخته به سمت سکولاریسم و ارزشهای اومانیستی پیش میرفتند، در ایران، یکی از کشورهای اسلامی که دولتمردان آن به غرب…
میشل فوکو و انقلاب ۵۷ (#بخش_دوم)
رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی
✍ #نوشتۀ: محمود خاتمی
🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی
🔸#مقدمه
میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارشهای روزنامهایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی ایران، بحث و جدل فراوان شده است. به هر حال، قرائتِ او از انقلاب ۱۹۷۸ و تأثیری که این انقلاب بر اندیشۀ او داشته است را به چندین شیوه تفسیر کردهاند. هدف این نوشتۀ کوتاه، روشن کردن این مسئله است که علاقۀ فوکو به انقلاب ایران، اساساً ریشه در رویکرد فلسفی او به غرب دارد (و نتیجتاً [تحلیلی] غربی باقی میماند). در این سیاق، به استراتژی اصلی قرائتهای او از انقلاب ایران رجوع خواهم کرد. بخشی از ادعایم در اینجا این است که انقلاب اسلامی ایران، استراتژی فوکو در رابطۀ دانش-قدرت را متأثر کرد، چرا که انقلاب اسلامی ایران، فوکو را در دوران معاصر با ظهور دین، به مثابۀ یک نیروی سیاسی آشکار مواجه نمود. در این سیاق، به کار شرقشناسان فرانسوی، لویی ماسینیون و هانری کربن باز میگردم تا ایدۀ نوظهورِ ایران را که به دنبال آن، قرائتی خاص از اسلام ایجاد میشود، آفتابی کنم. چنین قرائتی، از این ایده پشتیبانی میکند که در مجموع معضلههای فوکو دربارۀ دین، [دین] را به مثابۀ امری سیاسی در نظر میگیرد.
🔸دربارۀ دین و انقلاب
فوکو انقلاب ایران را در سیاقِ دیدگاه اصلی خود بررسی میکند، چشماندازی که از استراتژی او برای مرکززُدایی از سوژه، و تحقیق دربارۀ روابط دانش-قدرت، برآمده است. علاوه بر این، انتقاد او از دین هم مورد توجه بوده است، او تلاش میکند تا دین را با فرهنگ ادغام کند، و جنبۀ استعلایی دین را به نفع حضور همهجایی دین، کنار بزند؛ او میکوشد تا بدن و جنسیت را برای به روی زمین آوردنِ باورها، پررنگ و مهم جلوه دهد، تا بتواند میکروسیاستهای سخنگویی یا سکوت دینی را نشان دهد، و [از سوی دیگر] تکنولوژیِ انتظامبخشی و حکومتگری دینی بر نفس را روشن سازد. از این منظر، در دهۀ ۱۹۷۰، فوکو کوشید تا مفهوم «معنویت سیاسی» را شرح و بسط دهد، مفهومی که از آن «جنبهای فراموششده» از فرهنگ غربی را مدنظر داشت. به اعتقاد او، [در فرهنگ غرب] «پرسشی که دربارۀ رابطۀ میان دین و سیاست، میان عرفان و قدرت، میان جهان معنوی و مادی، بیوقفه تکرار میشد، ناپدید میشود». او خصوصاً دلمشغول مسیحیت بود و میپرسید چگونه مسیحیت «شکلهای استیلا» را با بسط و گسترش «روابط قدرتِ جدید» ایجاد میکند؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/images/docs/files/000000/nf00000935-1.pdf
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
رویکرد فلسفی میشل فوکو؛ دلیل علاقۀ او به انقلاب اسلامی
✍ #نوشتۀ: محمود خاتمی
🔻#ترجمۀ محمد ملاعباسی
🔸#مقدمه
میشل فوکو (۱۹۲۶-۱۹۸۴) یکی از فیلسوفان بزرگ زمانۀ ما بود که بر روی گزارشهای روزنامهایِ جالب توجهش دربارۀ انقلاب اسلامی ایران، بحث و جدل فراوان شده است. به هر حال، قرائتِ او از انقلاب ۱۹۷۸ و تأثیری که این انقلاب بر اندیشۀ او داشته است را به چندین شیوه تفسیر کردهاند. هدف این نوشتۀ کوتاه، روشن کردن این مسئله است که علاقۀ فوکو به انقلاب ایران، اساساً ریشه در رویکرد فلسفی او به غرب دارد (و نتیجتاً [تحلیلی] غربی باقی میماند). در این سیاق، به استراتژی اصلی قرائتهای او از انقلاب ایران رجوع خواهم کرد. بخشی از ادعایم در اینجا این است که انقلاب اسلامی ایران، استراتژی فوکو در رابطۀ دانش-قدرت را متأثر کرد، چرا که انقلاب اسلامی ایران، فوکو را در دوران معاصر با ظهور دین، به مثابۀ یک نیروی سیاسی آشکار مواجه نمود. در این سیاق، به کار شرقشناسان فرانسوی، لویی ماسینیون و هانری کربن باز میگردم تا ایدۀ نوظهورِ ایران را که به دنبال آن، قرائتی خاص از اسلام ایجاد میشود، آفتابی کنم. چنین قرائتی، از این ایده پشتیبانی میکند که در مجموع معضلههای فوکو دربارۀ دین، [دین] را به مثابۀ امری سیاسی در نظر میگیرد.
🔸دربارۀ دین و انقلاب
فوکو انقلاب ایران را در سیاقِ دیدگاه اصلی خود بررسی میکند، چشماندازی که از استراتژی او برای مرکززُدایی از سوژه، و تحقیق دربارۀ روابط دانش-قدرت، برآمده است. علاوه بر این، انتقاد او از دین هم مورد توجه بوده است، او تلاش میکند تا دین را با فرهنگ ادغام کند، و جنبۀ استعلایی دین را به نفع حضور همهجایی دین، کنار بزند؛ او میکوشد تا بدن و جنسیت را برای به روی زمین آوردنِ باورها، پررنگ و مهم جلوه دهد، تا بتواند میکروسیاستهای سخنگویی یا سکوت دینی را نشان دهد، و [از سوی دیگر] تکنولوژیِ انتظامبخشی و حکومتگری دینی بر نفس را روشن سازد. از این منظر، در دهۀ ۱۹۷۰، فوکو کوشید تا مفهوم «معنویت سیاسی» را شرح و بسط دهد، مفهومی که از آن «جنبهای فراموششده» از فرهنگ غربی را مدنظر داشت. به اعتقاد او، [در فرهنگ غرب] «پرسشی که دربارۀ رابطۀ میان دین و سیاست، میان عرفان و قدرت، میان جهان معنوی و مادی، بیوقفه تکرار میشد، ناپدید میشود». او خصوصاً دلمشغول مسیحیت بود و میپرسید چگونه مسیحیت «شکلهای استیلا» را با بسط و گسترش «روابط قدرتِ جدید» ایجاد میکند؟...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/images/docs/files/000000/nf00000935-1.pdf
ا------------------------------ا
@tamadone_novine_islami
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸نحوه وجود تمدن به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_دوم)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات مادی و عینی شده و ملموس است. سطح انشائی تمدن، همان بخشی است که با اعتبارات بشر و به خصوص اراده حاکمان سیاسی شکل میگیرد و نظامهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر نظامهای اجتماعی را طراحی میکند و سطح مادی تمدن، همان ظهورات فرهنگ در عینیت و مادیت است که همراه با خلاقیت هنری و ابداعات نوع انسان، شکل مادی به خود میگیرد مثل پوشش، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، تکنولوژی و....
🔸در اینجا، بحث با عنایت به سطح انشائی تمدن ادامه پیدا میکند و پس از آن، به ابعاد مادی و عینی تمدن نیز اشاره خواهد شد. علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که شهید مطهری هم شرح خوبی برآن زدهاند، باب بحثی با عنوان «اعتباریات» را باز میکند. ایشان براین باور است که آدمیان برای جریان بهتر زندگی اجتماعی خود، اعتباراتی را وضع میکنند تا بتوانند زندگی خویش را سامان ببخشند. اعتباراتی که انسان برای جریان عادی زندگی خویش [وضع] میکند، در واقع سرایتدادن حد چیزی به چیز دیگری است. برای نمونه، اعتبارکردن ملکیّت، زوجیّت، حق تصرّف، اجاره، حق حضانت، ولایت و...، همگی، از اعتباریاتی است که به تعبیر علامه، حد چیزی را در ظرف عمل به چیز دیگری سرایت میدهند. یعنی یک شیء را که مصداق یک مفهوم نیست، در عمل مصداق آن قرار میدهند تا از این طریق نتایج عملی خاصی به دست آید.
🔸این عمل ذهنی که «اعتبار» نام دارد، مربوط به ظرف عمل و واقعیت است و آثار عینی به دنبال خواهد داشت؛ نه اینکه وجودی ذهنی باقی بماند. البته باید بگویم که این به معنای جداشدن اعتباریات از واقعیت نیست. علامه طباطبایی تأکید می کند که هر یک از این معانی وهمیّه، بر حقیقتی استوار است؛ یعنی هرحد وهمی را که به مصداقی میدهیم، مصداق دیگرواقعی نیز وجود دارد که از آن جا گرفته شده است. بنابراین، هرچند ظاهر کلام علامه طباطبایی، منجر به نسبیت اخلاق و فقه میشود، اما باید دانست که اوصاف «قضیه» که متصف به صدق و کذب است و اعتبار نیز در آن جا رخ می دهد، از اوصاف موجود در «متکلم» متفاوت است. اتصال اعتباریات به حقایق و مصالح تکوینی، مانع از پوچ بودن اعتبارات و غیرواقعی شدن آنها میشود. بنابراین در این جا اعتباری در مقابل ماهیّت نیست که معنایی پوچ داشته باشد، بلکه به معنای وجودهای تجویزی است که در قالب قوانین و قواعد ریخته میشود. این اعتبارات، هنگامی که به صورت نظامهای اقتصادی، نظام حقوقی و قضایی، نظام سیاسی و... تنظيم شوند، باز حقیقتی انشایی دارند و در ظرف زندگی اجتماعی، برای جریان گرفتن امور زندگی وضع شدهاند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 114 و 115.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات مادی و عینی شده و ملموس است. سطح انشائی تمدن، همان بخشی است که با اعتبارات بشر و به خصوص اراده حاکمان سیاسی شکل میگیرد و نظامهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر نظامهای اجتماعی را طراحی میکند و سطح مادی تمدن، همان ظهورات فرهنگ در عینیت و مادیت است که همراه با خلاقیت هنری و ابداعات نوع انسان، شکل مادی به خود میگیرد مثل پوشش، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، تکنولوژی و....
🔸در اینجا، بحث با عنایت به سطح انشائی تمدن ادامه پیدا میکند و پس از آن، به ابعاد مادی و عینی تمدن نیز اشاره خواهد شد. علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که شهید مطهری هم شرح خوبی برآن زدهاند، باب بحثی با عنوان «اعتباریات» را باز میکند. ایشان براین باور است که آدمیان برای جریان بهتر زندگی اجتماعی خود، اعتباراتی را وضع میکنند تا بتوانند زندگی خویش را سامان ببخشند. اعتباراتی که انسان برای جریان عادی زندگی خویش [وضع] میکند، در واقع سرایتدادن حد چیزی به چیز دیگری است. برای نمونه، اعتبارکردن ملکیّت، زوجیّت، حق تصرّف، اجاره، حق حضانت، ولایت و...، همگی، از اعتباریاتی است که به تعبیر علامه، حد چیزی را در ظرف عمل به چیز دیگری سرایت میدهند. یعنی یک شیء را که مصداق یک مفهوم نیست، در عمل مصداق آن قرار میدهند تا از این طریق نتایج عملی خاصی به دست آید.
🔸این عمل ذهنی که «اعتبار» نام دارد، مربوط به ظرف عمل و واقعیت است و آثار عینی به دنبال خواهد داشت؛ نه اینکه وجودی ذهنی باقی بماند. البته باید بگویم که این به معنای جداشدن اعتباریات از واقعیت نیست. علامه طباطبایی تأکید می کند که هر یک از این معانی وهمیّه، بر حقیقتی استوار است؛ یعنی هرحد وهمی را که به مصداقی میدهیم، مصداق دیگرواقعی نیز وجود دارد که از آن جا گرفته شده است. بنابراین، هرچند ظاهر کلام علامه طباطبایی، منجر به نسبیت اخلاق و فقه میشود، اما باید دانست که اوصاف «قضیه» که متصف به صدق و کذب است و اعتبار نیز در آن جا رخ می دهد، از اوصاف موجود در «متکلم» متفاوت است. اتصال اعتباریات به حقایق و مصالح تکوینی، مانع از پوچ بودن اعتبارات و غیرواقعی شدن آنها میشود. بنابراین در این جا اعتباری در مقابل ماهیّت نیست که معنایی پوچ داشته باشد، بلکه به معنای وجودهای تجویزی است که در قالب قوانین و قواعد ریخته میشود. این اعتبارات، هنگامی که به صورت نظامهای اقتصادی، نظام حقوقی و قضایی، نظام سیاسی و... تنظيم شوند، باز حقیقتی انشایی دارند و در ظرف زندگی اجتماعی، برای جریان گرفتن امور زندگی وضع شدهاند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 114 و 115.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
🔻 #بخش_اول اندیشه و سیره امام خمینی مانع اصلی انحراف انقلاب اسلامی است ✍ عبدالله گنجی #امام_خمینی #نیمۀ__خرداد #بازخوانی_اندیشه_و_سیره نیمه خرداد فرصتی است تا نویسندگان و گویندگان کشور به بازخوانی اندیشه و سیره حضرت امام برای سلسله نسلهای جمهوری اسلامی…
🔻 #بخش_دوم
اندیشه و سیره امام خمینی مانع اصلی انحراف انقلاب اسلامی
✍️عبدالله گنجی
#امام_خمینی
#نیمۀ__خرداد
#بازخوانی_اندیشه_و_سیره
۳- امام مانع اصلی ورود غیریت به حوزه حکومت و قدرت در ایران است. آنان که شعار به ظاهر زیبای «ایران برای همه ایرانیان» را بعد از امام مطرح کردند، منظورشان زندگی در ایران نبود که حضور در قدرت بود. طراحان میدانستند این مطالبه، مبارزهای است که با امام شروع کردهاند، اما چون جسارت نقد امام را نداشتند، شورای نگهبان و رهبری را مورد هجوم قرار دادند، اما این امام است که مانع ورود نهضت آزادی به قدرت است که اصلاحطلبان بخشی از مبارزه خود با نظام را برای ورود آنان قرار دادند. به دفاع تاجزاده (در مناظره با نبویان) برای ورود نهضت آزادی به قدرت بنگرید یا شرکت محمود صادقی در جلسه آنان یا حضور اصلاحطلبان در میتینگهای آنان و بالعکس و یا رسانههایی را که مروج آنان هستند، مطالعه کنید تا متوجه شوید چگونه روز روشن دنبال عبور از امام هستند. آنان میدانند که منظور امام از «تا من هستم نخواهم گذاشت انقلاب به دست لیبرالها بیفتد» چیست. آنان شنیدهاند امام فرمود: «نهضت بهاصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی ایران به امریکاست و نباید رسمیت داشته باشد. باید با قاطعیت با آن برخورد شود و صلاحیت هیچ امری اعم از قضایی، مقننه و اجرایی را ندارند»، اما با عبور آگاهانه از امام حرف خود را میزنند و راه خود را میروند و، چون جرئت منازعه با امام را ندارند، به نظام حمله و تلقی انحصارگرایی از آن میکنند. عبارت «نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد» را با طرح «انتخابات آزاد» به سخره گرفتند، اما همچنان مدعی امام نیز هستند.
۴- در ۲۱ جلد صحیفه امام حتی یک جمله در تأیید امریکا یا به رسمیت شناختن صهیونیستها وجود ندارد، زیرا امام از نظر مبانی دو نوع حکومت بیشتر نمیشناخت؛ حکومت الهی و حکومت جاهلی. امروز بخشی از مدعیان دیروز امام به دنبال مدل دموکراسی غرب و امریکا میگردند و حسرت نبود چنین نظامی در ایران را میخورند. امام انقلابهای دیگر را جابهجایی طاغوت جدید با طاغوت قبلی میدانستند و انقلاب خود را «قیام لله» معرفی کردند، اما امروز عدهای با صراحت اصل انقلاب اسلامی (روش تغییر حکومت) را اشتباه و پر هزینه اعلام میکنند که باز مانع اصلیشان امام است.
۵- سادهزیستی مسئولان کشور، خصوصاً روحانیت و دوری آنان از زخارف دنیا، اندیشه و سیره حضرت امام است که برخی از صحابه وی در این مسیر مردود و موجب بدبینی مردم به انقلاب امام شدند. امام با صراحت مسیر انقلاب اسلامی را «مسیر مبارزه» اعلام و در این مسیر عقده وصال «رفاه و مبارزه» را غیر ممکن و کوبیدن آب در هاون اعلام کردند، اما برخی نتوانستند خود را انطباق دهند و غرق در دنیا شدند و در عین طلبکاری به چالش با نظام پرداختند.
۶- برخی تلاش میکنند انقلاب امام را در فلات ایران مدفون و محصور نمایند، اما همگان میدانند که انقلاب امام جهانی بود، زیرا اسلام را دارای دو صفت «جهانشمولی» و «جامعیت» میدانستند. امام علاوه بر ایران بر جهان اسلام و جهان مستضعفین تأکید داشتند، اما عدهای امروز آن را «دشمنی در جهان» تعبیر میکنند و نگران عبوس شدن چهره حکومتهای غربی هستند.
۷- بدون تردید رفاه و توسعه مورد تأکید جدی امام بود، اما امروز آن را بهانهای قرار دادهاند تا ابعاد دیگر انقلاب امام را پشت آن مخفی کنند و مشکلات مردم را بهانهای برای فرونشاندن شعله پرفروغ انقلاب اسلامی در جهان قرار دهند. با اینکه ۴۶ درصد ملت ایران قبل از انقلاب زیر خط فقر بودند، اما علمای علم سیاست در جهان متفقالقول هستند که انقلاب اسلامی تنها انقلاب غیراقتصادی جهان است که هیچ شعار و نوشتهای از مطالبه اقتصادی در دوران انقلاب ثبت نشده است. اما گویی امروز، تساهل در راه انجام خدمت به ملت به مثابه راهی برای بیاعتبار کردن انقلاب اسلامی است که باید نیروهای انقلاب هوشمندانه با آن مواجه شوند. زنده نگه داشتن امام و تأکید بر اصول و مبانی، اهداف و آرمانهای امام از مهمترین شاخصها برای زمینگیر کردن جریانات نفاقپیشه، رفاهزده و غربگرا در ایران است. نسل جوان حزباللهی اگر میخواهند گام دوم انقلاب را به درستی طی نمایند، مهمترین پیشنیاز آنان غرق شدن در اندیشه امام است
#پایان...
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
اندیشه و سیره امام خمینی مانع اصلی انحراف انقلاب اسلامی
✍️عبدالله گنجی
#امام_خمینی
#نیمۀ__خرداد
#بازخوانی_اندیشه_و_سیره
۳- امام مانع اصلی ورود غیریت به حوزه حکومت و قدرت در ایران است. آنان که شعار به ظاهر زیبای «ایران برای همه ایرانیان» را بعد از امام مطرح کردند، منظورشان زندگی در ایران نبود که حضور در قدرت بود. طراحان میدانستند این مطالبه، مبارزهای است که با امام شروع کردهاند، اما چون جسارت نقد امام را نداشتند، شورای نگهبان و رهبری را مورد هجوم قرار دادند، اما این امام است که مانع ورود نهضت آزادی به قدرت است که اصلاحطلبان بخشی از مبارزه خود با نظام را برای ورود آنان قرار دادند. به دفاع تاجزاده (در مناظره با نبویان) برای ورود نهضت آزادی به قدرت بنگرید یا شرکت محمود صادقی در جلسه آنان یا حضور اصلاحطلبان در میتینگهای آنان و بالعکس و یا رسانههایی را که مروج آنان هستند، مطالعه کنید تا متوجه شوید چگونه روز روشن دنبال عبور از امام هستند. آنان میدانند که منظور امام از «تا من هستم نخواهم گذاشت انقلاب به دست لیبرالها بیفتد» چیست. آنان شنیدهاند امام فرمود: «نهضت بهاصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی ایران به امریکاست و نباید رسمیت داشته باشد. باید با قاطعیت با آن برخورد شود و صلاحیت هیچ امری اعم از قضایی، مقننه و اجرایی را ندارند»، اما با عبور آگاهانه از امام حرف خود را میزنند و راه خود را میروند و، چون جرئت منازعه با امام را ندارند، به نظام حمله و تلقی انحصارگرایی از آن میکنند. عبارت «نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد» را با طرح «انتخابات آزاد» به سخره گرفتند، اما همچنان مدعی امام نیز هستند.
۴- در ۲۱ جلد صحیفه امام حتی یک جمله در تأیید امریکا یا به رسمیت شناختن صهیونیستها وجود ندارد، زیرا امام از نظر مبانی دو نوع حکومت بیشتر نمیشناخت؛ حکومت الهی و حکومت جاهلی. امروز بخشی از مدعیان دیروز امام به دنبال مدل دموکراسی غرب و امریکا میگردند و حسرت نبود چنین نظامی در ایران را میخورند. امام انقلابهای دیگر را جابهجایی طاغوت جدید با طاغوت قبلی میدانستند و انقلاب خود را «قیام لله» معرفی کردند، اما امروز عدهای با صراحت اصل انقلاب اسلامی (روش تغییر حکومت) را اشتباه و پر هزینه اعلام میکنند که باز مانع اصلیشان امام است.
۵- سادهزیستی مسئولان کشور، خصوصاً روحانیت و دوری آنان از زخارف دنیا، اندیشه و سیره حضرت امام است که برخی از صحابه وی در این مسیر مردود و موجب بدبینی مردم به انقلاب امام شدند. امام با صراحت مسیر انقلاب اسلامی را «مسیر مبارزه» اعلام و در این مسیر عقده وصال «رفاه و مبارزه» را غیر ممکن و کوبیدن آب در هاون اعلام کردند، اما برخی نتوانستند خود را انطباق دهند و غرق در دنیا شدند و در عین طلبکاری به چالش با نظام پرداختند.
۶- برخی تلاش میکنند انقلاب امام را در فلات ایران مدفون و محصور نمایند، اما همگان میدانند که انقلاب امام جهانی بود، زیرا اسلام را دارای دو صفت «جهانشمولی» و «جامعیت» میدانستند. امام علاوه بر ایران بر جهان اسلام و جهان مستضعفین تأکید داشتند، اما عدهای امروز آن را «دشمنی در جهان» تعبیر میکنند و نگران عبوس شدن چهره حکومتهای غربی هستند.
۷- بدون تردید رفاه و توسعه مورد تأکید جدی امام بود، اما امروز آن را بهانهای قرار دادهاند تا ابعاد دیگر انقلاب امام را پشت آن مخفی کنند و مشکلات مردم را بهانهای برای فرونشاندن شعله پرفروغ انقلاب اسلامی در جهان قرار دهند. با اینکه ۴۶ درصد ملت ایران قبل از انقلاب زیر خط فقر بودند، اما علمای علم سیاست در جهان متفقالقول هستند که انقلاب اسلامی تنها انقلاب غیراقتصادی جهان است که هیچ شعار و نوشتهای از مطالبه اقتصادی در دوران انقلاب ثبت نشده است. اما گویی امروز، تساهل در راه انجام خدمت به ملت به مثابه راهی برای بیاعتبار کردن انقلاب اسلامی است که باید نیروهای انقلاب هوشمندانه با آن مواجه شوند. زنده نگه داشتن امام و تأکید بر اصول و مبانی، اهداف و آرمانهای امام از مهمترین شاخصها برای زمینگیر کردن جریانات نفاقپیشه، رفاهزده و غربگرا در ایران است. نسل جوان حزباللهی اگر میخواهند گام دوم انقلاب را به درستی طی نمایند، مهمترین پیشنیاز آنان غرق شدن در اندیشه امام است
#پایان...
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 ویروس کرونا و نظم تمدنی جهان
(#بخش_دوم/پایانی)
✍️ آیتالله سیدمهدی میرباقری
🔸این دورکاریها و این تعطیل کردن تجمعات حقیقی و عبور از #جامعۀ_حقیقی به #جامعۀ_مجازی و ایجاد بستر برای پذیرشِ حلوفصل امور (تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی) در فضای مجازی، و قرائن فراوان دیگر بهویژه قرار گرفتن در شرایطِ یک رزمایش بزرگِ زیست در فضای مجازی، که آخرین مقاومتها در برابرِ آن در حال فروریختن است و...، مؤیداتی بر این احتمال است که شاید چنین پشتِ صحنهای وجود دارد تا بتوانند سیطره بلامنازع مجازی بر جهان پیدا کنند. گمان من این است که این بیانی که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی در روز عید مبعث فرمودند و اشاره کردند که ما در فضای مجازی هم باید قوی بشویم، شاید با توجه به این نکته بوده باشد.
🔸این احتمال و فرضیه ممکن است معارضاتی داشته باشد، از جمله اینکه اگر چنین مقاصدی در کار باشد، پس چرا این بیماری دامن اروپا و آمریکا را هم گرفته است؟ در پاسخ باید گفت: منافاتی ندارد، چون در جنگ جهانی هم کل جامعۀ جهانی ناامن شد و جهان به سمتی کشیده شد که شعار نظم نوین و صلح پایدار را بپذیرند.
🔸به هر حال، ما باید احتمالات و فرضیهها، بهخصوص احتمالات و #فرضیههای_بزرگ و استراتژیک را در نظر بگیریم و صحت و سُقم آنها را دنبال کنیم و برنامهریزی و رزمایشِ متناسب برای مواجهۀ فعال و هوشمندانه با آن انجام دهیم و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. نباید فرضیههای بزرگ را صرفاً با چند قرینۀ خُردِ مخالف رد کرد. البته این فرض هم دور از نظر نیست که این ویروسِ منحوس اما هوشمند، از همان آغاز هم با هدفِ ایجاد گسست اجتماعی از یک طرف، و شکلدهی به پیوست و انسجامِ مجازی و کلبۀ الکترونیکی از طرف دیگر، مهندسی و مدیریت شده باشد.
🔸به نظر میرسد اگر آن نهادها و ساختارهایی که باید پشتیبانیِ فکری کنند، شکل گرفته بود و مسیر خودش را طی میکرد، امروز میتوانست دربارۀ این مسائل، نظر کارشناسی بدهد، ولی تلقی حقیر این است که اکنون، شبکۀ نیروهای جوان و فعال و بهخصوص نیروهای #آتش_به_اختیار، و نخبگان، فضاهای اندیشهورزی در این زمینهها را باید بهسرعت فراهم کنند و بستر #تأیید_یا_رد این فرضیهها را بررسی کنند و سپس بهدنبال یک طراحی همهجانبه و سازوکار جامعی در مقابلِ این پدیده، با ابعادی که برای آن مفروض است، داشته باشند و در برنامههای خود، علاوه بر حوزه بهداشت و حوزه جنگهای بیولوژیکی که بخشی از کار هستند، به این فرضیهها هم توجه کنند. اگر مقیاس این بحران، عبور دادنِ جامعه جهانی بهسمتِ یک حکمرانی بلامنازع جدید باشد و ظرفیت چنین تصرفاتی فراهم آمده باشد، باید تحرکات و اقدامات متناسب با آن طراحی و عملیاتی شود و این کار نیاز به فعالیتهایی در لایههای مختلفِ بنیادی، راهبردی و برنامهریزیهای عملیاتی دارد و بعد اقدام گسترده در صف بهصورت یک شبکه منسجم انجام بگیرد.
🔸شکی نیست که تابآوری جامعه دینی در برابر این ابتلا بسیار بیشتر از جامعه مادی و مدرن است. این ویروس میتواند برخلاف همۀ طراحیها، ضربههای مهلکی بر پیکرۀ مدرنیته وارد کند. این ویروس میتواند به ظهور شکافها و ضعفهای فراوانِ مستتر در نظم مدرن (از جمله اصالت منافع فردی) منتهی گردد. از طرف دیگر، امروز، تمدن غرب یک تمدنِ بیرقیب نیست. در رقابت تمدنی بین جبهۀ غرب و جبهۀ اسلام، اگر مقاومت کنیم و موضعگیری و برخورد آگاهانه و فعال در مقابلِ طراحیهای غیرانسانی غرب داشته باشیم، نتیجۀ متفاوتی رقم خواهد خورد و فروپاشی تمدن غرب تسریع خواهد شد.
🔸راه ما آماده شدن برای مواجهه با احتمالات است و این آمادگی چیزی نیست جز #قوی_شدن در عرصههای مختلف اقتصادی، مجازی، علمی و فرهنگی.
#پایان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
(#بخش_دوم/پایانی)
✍️ آیتالله سیدمهدی میرباقری
🔸این دورکاریها و این تعطیل کردن تجمعات حقیقی و عبور از #جامعۀ_حقیقی به #جامعۀ_مجازی و ایجاد بستر برای پذیرشِ حلوفصل امور (تحصیل، اشتغال و سایر ارتباطات اجتماعی) در فضای مجازی، و قرائن فراوان دیگر بهویژه قرار گرفتن در شرایطِ یک رزمایش بزرگِ زیست در فضای مجازی، که آخرین مقاومتها در برابرِ آن در حال فروریختن است و...، مؤیداتی بر این احتمال است که شاید چنین پشتِ صحنهای وجود دارد تا بتوانند سیطره بلامنازع مجازی بر جهان پیدا کنند. گمان من این است که این بیانی که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی در روز عید مبعث فرمودند و اشاره کردند که ما در فضای مجازی هم باید قوی بشویم، شاید با توجه به این نکته بوده باشد.
🔸این احتمال و فرضیه ممکن است معارضاتی داشته باشد، از جمله اینکه اگر چنین مقاصدی در کار باشد، پس چرا این بیماری دامن اروپا و آمریکا را هم گرفته است؟ در پاسخ باید گفت: منافاتی ندارد، چون در جنگ جهانی هم کل جامعۀ جهانی ناامن شد و جهان به سمتی کشیده شد که شعار نظم نوین و صلح پایدار را بپذیرند.
🔸به هر حال، ما باید احتمالات و فرضیهها، بهخصوص احتمالات و #فرضیههای_بزرگ و استراتژیک را در نظر بگیریم و صحت و سُقم آنها را دنبال کنیم و برنامهریزی و رزمایشِ متناسب برای مواجهۀ فعال و هوشمندانه با آن انجام دهیم و تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم. نباید فرضیههای بزرگ را صرفاً با چند قرینۀ خُردِ مخالف رد کرد. البته این فرض هم دور از نظر نیست که این ویروسِ منحوس اما هوشمند، از همان آغاز هم با هدفِ ایجاد گسست اجتماعی از یک طرف، و شکلدهی به پیوست و انسجامِ مجازی و کلبۀ الکترونیکی از طرف دیگر، مهندسی و مدیریت شده باشد.
🔸به نظر میرسد اگر آن نهادها و ساختارهایی که باید پشتیبانیِ فکری کنند، شکل گرفته بود و مسیر خودش را طی میکرد، امروز میتوانست دربارۀ این مسائل، نظر کارشناسی بدهد، ولی تلقی حقیر این است که اکنون، شبکۀ نیروهای جوان و فعال و بهخصوص نیروهای #آتش_به_اختیار، و نخبگان، فضاهای اندیشهورزی در این زمینهها را باید بهسرعت فراهم کنند و بستر #تأیید_یا_رد این فرضیهها را بررسی کنند و سپس بهدنبال یک طراحی همهجانبه و سازوکار جامعی در مقابلِ این پدیده، با ابعادی که برای آن مفروض است، داشته باشند و در برنامههای خود، علاوه بر حوزه بهداشت و حوزه جنگهای بیولوژیکی که بخشی از کار هستند، به این فرضیهها هم توجه کنند. اگر مقیاس این بحران، عبور دادنِ جامعه جهانی بهسمتِ یک حکمرانی بلامنازع جدید باشد و ظرفیت چنین تصرفاتی فراهم آمده باشد، باید تحرکات و اقدامات متناسب با آن طراحی و عملیاتی شود و این کار نیاز به فعالیتهایی در لایههای مختلفِ بنیادی، راهبردی و برنامهریزیهای عملیاتی دارد و بعد اقدام گسترده در صف بهصورت یک شبکه منسجم انجام بگیرد.
🔸شکی نیست که تابآوری جامعه دینی در برابر این ابتلا بسیار بیشتر از جامعه مادی و مدرن است. این ویروس میتواند برخلاف همۀ طراحیها، ضربههای مهلکی بر پیکرۀ مدرنیته وارد کند. این ویروس میتواند به ظهور شکافها و ضعفهای فراوانِ مستتر در نظم مدرن (از جمله اصالت منافع فردی) منتهی گردد. از طرف دیگر، امروز، تمدن غرب یک تمدنِ بیرقیب نیست. در رقابت تمدنی بین جبهۀ غرب و جبهۀ اسلام، اگر مقاومت کنیم و موضعگیری و برخورد آگاهانه و فعال در مقابلِ طراحیهای غیرانسانی غرب داشته باشیم، نتیجۀ متفاوتی رقم خواهد خورد و فروپاشی تمدن غرب تسریع خواهد شد.
🔸راه ما آماده شدن برای مواجهه با احتمالات است و این آمادگی چیزی نیست جز #قوی_شدن در عرصههای مختلف اقتصادی، مجازی، علمی و فرهنگی.
#پایان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢اهمیّت شناخت قرآن از منظر استاد شهید مرتضی مطهری/ بخش اول #آشنایی_با_قرآن #ویژه_شبهای_قدر 🔸شناخت قرآن برای هر فرد عالم به عنوان یک فرد عالم و برای هر فرد مؤمن به عنوان یک فرد مؤمن، امری ضروری و واجب است. اما برای یک عالم انسانشناس و جامعهشناس، شناخت…
💢اهمیّت شناخت قرآن از منظر استاد شهید مرتضی مطهری/ #بخش_دوم
#آشنایی_با_قرآن
#ویژه_شبهای_قدر
🔰اصالتهای سهگانه قرآن
🔸مطالعه پیرامون قرآن ما را با «اصالتهای سهگانه» این کتاب آشنا میکند. اولین اصالت قرآن اصالت انتساب است؛ یعنی اینکه بدون شبهه و بدون آنکه نیازی به پیجویی نسخههای قدیمی باشد، روشن است که آنچه امروز به نام قرآن مجید تلاوت میشود عین همان کتابی است که آورنده آن حضرت محمّد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به جهان عرضه کرده است.
🔸اصالت دوم اصالت مطالب است، به این معنی که معارف قرآن التقاطی و اقتباسی نیست بلکه ابتکاری است. تحقیق در این زمینه وظیفه شناخت تحلیلی است.
🔸اصالت سوم اصالت الهی قرآن است؛ یعنی اینکه این معارف از افق ماوراء ذهن و فکر حضرت رسول به ایشان افاضه شده است و ایشان صرفاً حامل این وحی و این پیام بودهاند و این نتیجهای است که از شناخت ریشهای قرآن به دست میآید.
🔸اما شناخت ریشهای و به عبارت دیگر تعیین اصالت معارف قرآنی مبتنی برشناخت نوع دوم است. از این رو ما بحث خود را از شناخت تحلیلی شروع میکنیم، یعنی به بررسی این امر میپردازیم که محتویات قرآن چیست و چه مسائلی در قرآن مطرح گردیده و درباره چه مسائلی بیشتر حساسیت نشان داده شده و موضوعات آن چگونه ارائه شده است. اگر در شناخت تحلیلی بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم و از عهده آن به خوبی بیرون بیاییم و با معارف قرآنی آشنایی کافی پیدا کنیم، در آن صورت- همان طور که گفتیم- به اصالتی میرسیم که عمدهترین اصالتهای قرآن است و آن عبارت است از «اصالت الهی» یعنی معجزه بودن قرآن.
🔰شرایط آشنایی با قرآن
🔸آشنایی با قرآن به مقدماتی نیازمند است که در اینجا به اختصار آنها را ذکر میکنیم. یکی از شرطهای ضروری شناخت قرآن آشنایی به زبان عربی است. همانگونه که شناخت حافظ و سعدی بدون دانستن زبان فارسی ممکن نیست، آشنایی با قرآن هم که به زبان عربی نگاشته شده بدون دانستن زبان عربی امکانپذیر نیست.
🔸شرط دیگر، آشنایی با تاریخ اسلام است زیرا قرآن مثل تورات یا انجیل نیست که یکباره توسط پیامبر عرضه شده باشد، بلکه این کتاب در طول 23 سال دوران زندگی پیامبر- از بعثت تا وفات- در خلال جریان پرهیجان تاریخ اسلام نازل شده است و از همین روست که آیات قرآن به اصطلاح شأن نزول دارند. شأن نزول چیزی نیست که معنای آیه را در خود محدود کند بلکه به عکس، دانستن شأن نزول تا حد زیادی در روشن شدن مضمون آیات مؤثر و راهگشاست.
🔸شرط سوم، آشنایی با سخنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است. ایشان به نصّ خود قرآن اولین مفسّر این کتاب است. مفسّر یعنی بیانکننده، و در قرآن آمده است:
... وَ انْزَلْنا الَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ الَیهِمْ... [ما قرآن را بر تو فرود آوردیم تا تو آنچه را که بر آنها فرود آمده برایشان توضیح دهی.] نحل/ 44
و یا در آیه دیگر میفرماید:
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْامِّیینَ رَسولًا مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ ایاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ... [خداوند در میان مردمی درسناخوانده، پیامبری درسناخوانده فرستاد که آیات خداوند را بر مردم تلاوت میکند، آنها را از آلودگیها پاک مینماید و کتاب (قرآن). و حکمت به آنها تعلیم میدهد.] جمعه/ 2
🔸طبق نظر قرآن، پیامبر اکرم خود مبین و مفسّر این کتاب است و آنچه از پیامبر رسیده ما را در تفسیر قرآن یاری میدهد. و اما برای ما که شیعه هستیم و به ائمه اطهار معتقدیم و اعتقاد داریم آنچه را که پیامبر از ناحیه خدا داشته به اوصیاء گرامیاش منتقل کرده است، روایات معتبری که از ائمه رسیده نیز همان اعتبار روایات معتبری را دارد که از ناحیه رسول خدا رسیده است و لهذا روایات موثّق ائمه کمک بزرگی است در راه شناخت قرآن.
🔸نکته مهمی که در بررسی قرآن باید به آن توجه داشت این است که در درجه اول میباید قرآن را به کمک خود قرآن شناخت. مقصود این است که آیات قرآن مجموعاً یک ساختمان بهم پیوسته را تشکیل میدهند؛ یعنی اگر یک آیه از آیات قرآن را جدا کنیم و بگوییم تنهاهمین یک آیه را میخواهیم بفهمیم، شیوه درستی اتخاذ نکردهایم. البته ممکن است فهم ما از همان یک آیه درست باشد، اما این کاری است از احتیاط بیرون. آیات قرآن برخی مفسر برخی دیگر است. و همانطوری که برخی مفسران بزرگ گفتهاند، ائمه اطهار این روش تفسیری را تأیید کردهاند.
🔹کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱، ص ۱۷-۱۹
---------------------------------
http://t.me/tamadone_novine_islami
#آشنایی_با_قرآن
#ویژه_شبهای_قدر
🔰اصالتهای سهگانه قرآن
🔸مطالعه پیرامون قرآن ما را با «اصالتهای سهگانه» این کتاب آشنا میکند. اولین اصالت قرآن اصالت انتساب است؛ یعنی اینکه بدون شبهه و بدون آنکه نیازی به پیجویی نسخههای قدیمی باشد، روشن است که آنچه امروز به نام قرآن مجید تلاوت میشود عین همان کتابی است که آورنده آن حضرت محمّد بن عبدالله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به جهان عرضه کرده است.
🔸اصالت دوم اصالت مطالب است، به این معنی که معارف قرآن التقاطی و اقتباسی نیست بلکه ابتکاری است. تحقیق در این زمینه وظیفه شناخت تحلیلی است.
🔸اصالت سوم اصالت الهی قرآن است؛ یعنی اینکه این معارف از افق ماوراء ذهن و فکر حضرت رسول به ایشان افاضه شده است و ایشان صرفاً حامل این وحی و این پیام بودهاند و این نتیجهای است که از شناخت ریشهای قرآن به دست میآید.
🔸اما شناخت ریشهای و به عبارت دیگر تعیین اصالت معارف قرآنی مبتنی برشناخت نوع دوم است. از این رو ما بحث خود را از شناخت تحلیلی شروع میکنیم، یعنی به بررسی این امر میپردازیم که محتویات قرآن چیست و چه مسائلی در قرآن مطرح گردیده و درباره چه مسائلی بیشتر حساسیت نشان داده شده و موضوعات آن چگونه ارائه شده است. اگر در شناخت تحلیلی بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم و از عهده آن به خوبی بیرون بیاییم و با معارف قرآنی آشنایی کافی پیدا کنیم، در آن صورت- همان طور که گفتیم- به اصالتی میرسیم که عمدهترین اصالتهای قرآن است و آن عبارت است از «اصالت الهی» یعنی معجزه بودن قرآن.
🔰شرایط آشنایی با قرآن
🔸آشنایی با قرآن به مقدماتی نیازمند است که در اینجا به اختصار آنها را ذکر میکنیم. یکی از شرطهای ضروری شناخت قرآن آشنایی به زبان عربی است. همانگونه که شناخت حافظ و سعدی بدون دانستن زبان فارسی ممکن نیست، آشنایی با قرآن هم که به زبان عربی نگاشته شده بدون دانستن زبان عربی امکانپذیر نیست.
🔸شرط دیگر، آشنایی با تاریخ اسلام است زیرا قرآن مثل تورات یا انجیل نیست که یکباره توسط پیامبر عرضه شده باشد، بلکه این کتاب در طول 23 سال دوران زندگی پیامبر- از بعثت تا وفات- در خلال جریان پرهیجان تاریخ اسلام نازل شده است و از همین روست که آیات قرآن به اصطلاح شأن نزول دارند. شأن نزول چیزی نیست که معنای آیه را در خود محدود کند بلکه به عکس، دانستن شأن نزول تا حد زیادی در روشن شدن مضمون آیات مؤثر و راهگشاست.
🔸شرط سوم، آشنایی با سخنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است. ایشان به نصّ خود قرآن اولین مفسّر این کتاب است. مفسّر یعنی بیانکننده، و در قرآن آمده است:
... وَ انْزَلْنا الَیک الذِّکرَ لِتُبَینَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ الَیهِمْ... [ما قرآن را بر تو فرود آوردیم تا تو آنچه را که بر آنها فرود آمده برایشان توضیح دهی.] نحل/ 44
و یا در آیه دیگر میفرماید:
هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْامِّیینَ رَسولًا مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ ایاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ... [خداوند در میان مردمی درسناخوانده، پیامبری درسناخوانده فرستاد که آیات خداوند را بر مردم تلاوت میکند، آنها را از آلودگیها پاک مینماید و کتاب (قرآن). و حکمت به آنها تعلیم میدهد.] جمعه/ 2
🔸طبق نظر قرآن، پیامبر اکرم خود مبین و مفسّر این کتاب است و آنچه از پیامبر رسیده ما را در تفسیر قرآن یاری میدهد. و اما برای ما که شیعه هستیم و به ائمه اطهار معتقدیم و اعتقاد داریم آنچه را که پیامبر از ناحیه خدا داشته به اوصیاء گرامیاش منتقل کرده است، روایات معتبری که از ائمه رسیده نیز همان اعتبار روایات معتبری را دارد که از ناحیه رسول خدا رسیده است و لهذا روایات موثّق ائمه کمک بزرگی است در راه شناخت قرآن.
🔸نکته مهمی که در بررسی قرآن باید به آن توجه داشت این است که در درجه اول میباید قرآن را به کمک خود قرآن شناخت. مقصود این است که آیات قرآن مجموعاً یک ساختمان بهم پیوسته را تشکیل میدهند؛ یعنی اگر یک آیه از آیات قرآن را جدا کنیم و بگوییم تنهاهمین یک آیه را میخواهیم بفهمیم، شیوه درستی اتخاذ نکردهایم. البته ممکن است فهم ما از همان یک آیه درست باشد، اما این کاری است از احتیاط بیرون. آیات قرآن برخی مفسر برخی دیگر است. و همانطوری که برخی مفسران بزرگ گفتهاند، ائمه اطهار این روش تفسیری را تأیید کردهاند.
🔹کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱، ص ۱۷-۱۹
---------------------------------
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢چگونه عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران را پایدار کنیم؟ #بخش_اول ✍️ نعمتاله مظفرپور پژوهشگر حوزه روش، نظریه و دیپلماسی 📌نعمتاله مظفرپور، پژوهشگر حوزه ارتباط فلسفه سیاسی و دیپلماسی چندی پیش در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی نوشت: رهبری معظم انقلاب اسلامی…
💢چگونه عمق راهبردی جمهوری اسلامی ایران را پایدار کنیم؟
#بخش_دوم
✍️نویسنده: نعمت اله مظفرپور
پژوهشگر حوزه روش، نظریه و دیپلماسی
📌در بخش اول این یادداشت، سه استدلال پیرامون پایداری عمق راهبردی قدرتها و تمدنهای بزرگ ارائه شد. در این خصوص چند فقره تاریخی مهم به عنوان شاهد ادعا قابل ذکر است:
1️⃣ تجربه عالمان و فقیهان (نمونه تاریخی): توجه خوانندگان را به یک نقطه عطف تاریخی منطقه و در حقیقت موج نخست افراط گرایی در خاورمیانه یعنی عصر مغول جلب میکنم. قبل از مغول، نزاعهای سیاسی و ژئوپلتیک بویژه رقابت سلجوقیان با فاطمیون مصر یکی از علل حمله غزالی به مثابه حامی فکری سلجوقیان به فلسفه بود. زیرا شیعیان داخل امپراتوری سلجوقی و معتزله و فاطمیون مصر بر عقلگرایی فلسفی تکیه میکردند و سلجوقیان برای تعدیل رقبا، تکیهگاههای فکری آنها یعنی فلسفه را هدف گرفته بودند. این تحول بنیادین و ضدعقل که توسط غزالی تئوریزه شد، زمینه را برای بحران هویت، خلا معنوی و در نتیجه ظهور فکر سلفی و شریعتگرایی عقلگریز ابنتیمیه از یک سوی و حمله مغولان از سوی دیگر فراهم نمود.(تکرار تاریخ در حال حاضر). در آن زمان منطقه تشنه عقل شده بود و فلسفه تاریخ به سوی عقل میل کرده بود.
🔸در این فضا در میان خرابههای معنوی و مادی خاورمیانه، شخصیتهای روشن اندیش (دقت و هوشمندی در روش اشاعه فکر) مانند خواجه نصیر طوسی و علامه حلی ظهور کردند که تاریخ منطقه و تشیع را با دقت روشی و گفتمان دسترس و دارای اعتبار اجتماعی (بدون صدور حکم جهاد وبدون ادبیات تند و حتی ایدئولوژیک)، به گونهای دیگر رقم زدند. علامه حلّی اولاً اجتهاد را برجسته و رسماً به مثابه یک گفتمان ترویج کرد. دوم اینکه معتقد بود اجتهاد خطاپذیر است. سوم اینکه اجتهاد خطاپذیر؛ قابل نقد است. در مقام تفسیر میتوان گفت که رویکرد آزاداندیش و انتقادی علامه حلّی، سرنوشت منطقه را تحت تاثیر قرارداده و تشیع را از فرش به عرش آورد. به تعبیر دقیقتر؛ آنها تشیّع را به مثابه معدن عقلگرایی، فلسفه و اجتهاد و نقد معرفی نمودند و گفتمان در دسترس و با اعتباری عرضه کردند و تشیع به مثابه پادزهر افراطگرایی و سلفیگری و فرهنگ جنگجویی مغول مطرح شد. در نتیجه پایههای حکومت صفوی و رونق تشیّع در سدههای آتی گذاشته شد. نهایتاً آنها بدون ستیزش بخشی از خاورمیانه را فتح کرده و بنیانهای صفویه را گذاشتند. به تعبیر دیگر اندیشه و فرآورده فکریی را عرضه کردند که فلسفه تاریخ و روندهای اساسی بشری در آن زمان، نیازمند و تشنه آن بود.
2️⃣تجربه لیبرال دموکراسی: در حالیکه اروپا غرق در نزاع بین امپراتوری، اصحاب نوزایی و کلیسا بود و نزاع قدرتهای فوق در سطح گفتمانی به بنبست رسیده بود؛ کشیشی به نام جان لاک با ارائه فکری بکر و گفتمان در دسترس و معتبر؛ در چارچوب فلسفه تاریخ اروپایی ( توجه به روندهای اساسی و مطالبات بشر اروپایی و فراهم نمودن آذوقه معنوی برای مسافرین سرگشته و خسته غربی)، افکار خود را به قانون اساسی فرانسه و امریکا تزریق نمود. او بدون هزینه گزاف، تغذیهای ارائه نمود که همه تشنه آن بودند. یعنی با ارجاع به متن مقدس انجیل، دموکراسی و مالکیت را استخراج کرد. ارزش آزادی را با ارزش دینداری ترکیب کرد و با ربودن دین از دست کلیسا و آزادی از دست روشنفکران لائیک، زمینه را برای نشو نمای بورژوازی دموکراسیخواه آماده کرد. شاید کمتر فلسفهای به اندازه فکر بکر لاک، وارد فاز عمل سیاسی شده باشد.
3️⃣تجربه مارکسیسم: وقتی سرمایهداری به بحران خورده بود و بشر تشنه عدالت بود، فردی به نام کارل مارکس با مطالعه این بحران؛ تغذیهای ارائه نمود که بشر غربی مطالبهگر را سیراب میکرد. لذا گفتمان او ، پروسهوار آمریکا و اروپا را در نوردید و حتی الهامبخش حرکت آبراهام لینکلن و جنبش مبارزه با بردهداری امریکا و عدالتخواهان اروپا شد. گرچه در نهایت شوروی با عدم رعایت تناسب مد نظر افلاطون و فیثاغورث فروپاشید. یکی از دلایل بنبست مارکسیسم این بود که از حرکت پروسهوار دور شده و به یک پروژه صرف تبدیل گردید. مارکسیستها از طریق زنجیره اقلیتهای چپگرای گرسنه در کشورهای مختلف و اجرای پروژههای بزرگ، دنبال ترکاندن امپریالیسم بودند اما در نهایت راه به جای نبردند.
#ادامه_دارد...
http://t.me/tamadone_novine_islami
#بخش_دوم
✍️نویسنده: نعمت اله مظفرپور
پژوهشگر حوزه روش، نظریه و دیپلماسی
📌در بخش اول این یادداشت، سه استدلال پیرامون پایداری عمق راهبردی قدرتها و تمدنهای بزرگ ارائه شد. در این خصوص چند فقره تاریخی مهم به عنوان شاهد ادعا قابل ذکر است:
1️⃣ تجربه عالمان و فقیهان (نمونه تاریخی): توجه خوانندگان را به یک نقطه عطف تاریخی منطقه و در حقیقت موج نخست افراط گرایی در خاورمیانه یعنی عصر مغول جلب میکنم. قبل از مغول، نزاعهای سیاسی و ژئوپلتیک بویژه رقابت سلجوقیان با فاطمیون مصر یکی از علل حمله غزالی به مثابه حامی فکری سلجوقیان به فلسفه بود. زیرا شیعیان داخل امپراتوری سلجوقی و معتزله و فاطمیون مصر بر عقلگرایی فلسفی تکیه میکردند و سلجوقیان برای تعدیل رقبا، تکیهگاههای فکری آنها یعنی فلسفه را هدف گرفته بودند. این تحول بنیادین و ضدعقل که توسط غزالی تئوریزه شد، زمینه را برای بحران هویت، خلا معنوی و در نتیجه ظهور فکر سلفی و شریعتگرایی عقلگریز ابنتیمیه از یک سوی و حمله مغولان از سوی دیگر فراهم نمود.(تکرار تاریخ در حال حاضر). در آن زمان منطقه تشنه عقل شده بود و فلسفه تاریخ به سوی عقل میل کرده بود.
🔸در این فضا در میان خرابههای معنوی و مادی خاورمیانه، شخصیتهای روشن اندیش (دقت و هوشمندی در روش اشاعه فکر) مانند خواجه نصیر طوسی و علامه حلی ظهور کردند که تاریخ منطقه و تشیع را با دقت روشی و گفتمان دسترس و دارای اعتبار اجتماعی (بدون صدور حکم جهاد وبدون ادبیات تند و حتی ایدئولوژیک)، به گونهای دیگر رقم زدند. علامه حلّی اولاً اجتهاد را برجسته و رسماً به مثابه یک گفتمان ترویج کرد. دوم اینکه معتقد بود اجتهاد خطاپذیر است. سوم اینکه اجتهاد خطاپذیر؛ قابل نقد است. در مقام تفسیر میتوان گفت که رویکرد آزاداندیش و انتقادی علامه حلّی، سرنوشت منطقه را تحت تاثیر قرارداده و تشیع را از فرش به عرش آورد. به تعبیر دقیقتر؛ آنها تشیّع را به مثابه معدن عقلگرایی، فلسفه و اجتهاد و نقد معرفی نمودند و گفتمان در دسترس و با اعتباری عرضه کردند و تشیع به مثابه پادزهر افراطگرایی و سلفیگری و فرهنگ جنگجویی مغول مطرح شد. در نتیجه پایههای حکومت صفوی و رونق تشیّع در سدههای آتی گذاشته شد. نهایتاً آنها بدون ستیزش بخشی از خاورمیانه را فتح کرده و بنیانهای صفویه را گذاشتند. به تعبیر دیگر اندیشه و فرآورده فکریی را عرضه کردند که فلسفه تاریخ و روندهای اساسی بشری در آن زمان، نیازمند و تشنه آن بود.
2️⃣تجربه لیبرال دموکراسی: در حالیکه اروپا غرق در نزاع بین امپراتوری، اصحاب نوزایی و کلیسا بود و نزاع قدرتهای فوق در سطح گفتمانی به بنبست رسیده بود؛ کشیشی به نام جان لاک با ارائه فکری بکر و گفتمان در دسترس و معتبر؛ در چارچوب فلسفه تاریخ اروپایی ( توجه به روندهای اساسی و مطالبات بشر اروپایی و فراهم نمودن آذوقه معنوی برای مسافرین سرگشته و خسته غربی)، افکار خود را به قانون اساسی فرانسه و امریکا تزریق نمود. او بدون هزینه گزاف، تغذیهای ارائه نمود که همه تشنه آن بودند. یعنی با ارجاع به متن مقدس انجیل، دموکراسی و مالکیت را استخراج کرد. ارزش آزادی را با ارزش دینداری ترکیب کرد و با ربودن دین از دست کلیسا و آزادی از دست روشنفکران لائیک، زمینه را برای نشو نمای بورژوازی دموکراسیخواه آماده کرد. شاید کمتر فلسفهای به اندازه فکر بکر لاک، وارد فاز عمل سیاسی شده باشد.
3️⃣تجربه مارکسیسم: وقتی سرمایهداری به بحران خورده بود و بشر تشنه عدالت بود، فردی به نام کارل مارکس با مطالعه این بحران؛ تغذیهای ارائه نمود که بشر غربی مطالبهگر را سیراب میکرد. لذا گفتمان او ، پروسهوار آمریکا و اروپا را در نوردید و حتی الهامبخش حرکت آبراهام لینکلن و جنبش مبارزه با بردهداری امریکا و عدالتخواهان اروپا شد. گرچه در نهایت شوروی با عدم رعایت تناسب مد نظر افلاطون و فیثاغورث فروپاشید. یکی از دلایل بنبست مارکسیسم این بود که از حرکت پروسهوار دور شده و به یک پروژه صرف تبدیل گردید. مارکسیستها از طریق زنجیره اقلیتهای چپگرای گرسنه در کشورهای مختلف و اجرای پروژههای بزرگ، دنبال ترکاندن امپریالیسم بودند اما در نهایت راه به جای نبردند.
#ادامه_دارد...
http://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢مفهوم فساد و اصلاح در نهضت عاشورا/ #بخش_اول 🎙دکتر داود فیرحی: 🔰بحث درباره فساد و اصلاح در نهضت عاشوراست. در نهضت عاشورا کلمه اصلاح زیاد استفاده میشود و بعضاً این کلمات در طول زمان معنایش تغییر میکند. 🔸معنای مدرن اصلاح تحت تاثیر انقلابهای جدید است و…
💢فساد و اصلاح در نهضت عاشورا/
#بخش_دوم
🎙دکتر داود فیرحی:
🔰سیدالشهدا در خطبهای که در مکه قبل از سفر به کربلا یا سال قبل بیان میکند، تفسیر و تصویر دقیقی از جامعه نشان میدهد. در این خطبه که در منا بیان شده است، میفرماید:
🔸شما ای نخبگان دینی و اجتماعی کاری کردید که هیبت جامعه شکسته شد و بازی را باختید. همه چیز در اختیار حکومت قرار گرفته و دین را طوری که میخواهد ارائه میدهد.
اعتبارتان را از دست ندادید جز به خاطر اختلافتان در حق و سنت پیامبر که موجب گم شدن سیره و راه درست شد.
🔸در هرکشوری چهار وضعیت ممکن است بوجود بیاید:
۱- جامعه قوی و دولت قوی، که هر کدام کار خود را میکند مثل دولتهای اروپایی.
۲- جامعه ضعیف و دولت ضعیف، نه جامعه میتواند دولت را تغییر دهد و نه دولت جامعه را، مثل یمن.
۳- جامعه قوی و دولت ضعیف، که جامعه، دولت را سرنگون میکند.
۴- دولت قوی و جامعه ضعیف که دولت، همهء فضای فرهنگی، دینی آزادی و حرکتهای اجتماعی را تصرف میکند، دولت هم قانونگذار است و هم مفسر و جامعه را لاغر میکند و به اصطلاح خون جامعه را میمکد.
🔸 در این شرایط مردم چارهای جز چاپلوسی دولت ندارند تا باقی بمانند.
نخبگان جامعه در چنین شرایطی رو به سوءاستفاده میروند.
نخبگان و علمای دین شرایط دین را تحریف میکنند تا با سلیقه حکومت تطبیق پیدا کند.
🔸حضرت میفرماید:
جامعه توانش را از دست داد و تبدیل به مستضعفانی شد که در برابر اربابان مطیعند و بخاطر نان شب، کمر خم کردند.
🔸مستضعف یعنی کسی که توسط قدرت و حکومت ضعیف شده و جامعه را لاغر و ضعیف کردند تا در حکمرانی هر تقلبی که بخواهند بکنند و حقایق را وارونه کنند و هر خط و سیاستی که میخواهند میگذارند. هرکس شرورتر و زورگوتر استوارتر. به هر شهری بروی، منبرهایی وجود دارد که با صدای بلند استبداد را توجیه میکنند.
دین در واقع وسیله حکومت شده و بیاعتمادی مردم به نخبگان دینی به دین سرایت میکند و اعتقاد مردم به خدا از دست میرود.
🔸در متن مدینه هم که بعنوان وصیتنامه امام است شرایط مدینه هم تشریح شده است.
چون راه خروج بر امام بسته شده است، ایشان ناگهانی و بصورت پوششی از مدینه و مکه خارج میشود و میفرمایید من بیدلیل یا از سر خوشی خروج نکردم بلکه میخواهم به سیره جدم باز گردم.
🔸[حضرت] میفرماید من در این مسیر نظرم را خواهم گفت هرکس خواست بپذیرد هرکس خواست رد کند و من صبر می کنم تا تقدیر الهی رخ دهد.
🔸در ابتدای حکومت امیرمومنان هم شعار اصلی بازگشت به سیره پیامبر است اما انقدر سیره تغییر کرده که کسی نمیداند سیره پیامبر چیست.
🔸این به اصطلاح تغییرِ دی، ان، ای جامعه است، این یک حرکت چریکی نیست بلکه یک حرکت گفتمانی و روشنگرانه است.
🔸در کوفه نیز شاهد متنی هستیم.
کوفیان به دلیل ترس از شام به امام حسین تمایل داشتند اما جرات میدانداری را نداشتند به همین دلیل فرزدق به امام می گوید: قلوب کوفیان با توست اما شمشیرهایشان با امویان است.
🔸این تناقض کامل درون مردم، نتیجه عملکرد انحرافی حکومت است و سیدالشهدا میفرماید:
درست است و مردم بنده اموالشان هستند و اگر تناقضی بین دنیا و دین باشد، بسوی دین نمیآیند.
@Feirahi
@andisheqalam
---------------------------
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#بخش_دوم
🎙دکتر داود فیرحی:
🔰سیدالشهدا در خطبهای که در مکه قبل از سفر به کربلا یا سال قبل بیان میکند، تفسیر و تصویر دقیقی از جامعه نشان میدهد. در این خطبه که در منا بیان شده است، میفرماید:
🔸شما ای نخبگان دینی و اجتماعی کاری کردید که هیبت جامعه شکسته شد و بازی را باختید. همه چیز در اختیار حکومت قرار گرفته و دین را طوری که میخواهد ارائه میدهد.
اعتبارتان را از دست ندادید جز به خاطر اختلافتان در حق و سنت پیامبر که موجب گم شدن سیره و راه درست شد.
🔸در هرکشوری چهار وضعیت ممکن است بوجود بیاید:
۱- جامعه قوی و دولت قوی، که هر کدام کار خود را میکند مثل دولتهای اروپایی.
۲- جامعه ضعیف و دولت ضعیف، نه جامعه میتواند دولت را تغییر دهد و نه دولت جامعه را، مثل یمن.
۳- جامعه قوی و دولت ضعیف، که جامعه، دولت را سرنگون میکند.
۴- دولت قوی و جامعه ضعیف که دولت، همهء فضای فرهنگی، دینی آزادی و حرکتهای اجتماعی را تصرف میکند، دولت هم قانونگذار است و هم مفسر و جامعه را لاغر میکند و به اصطلاح خون جامعه را میمکد.
🔸 در این شرایط مردم چارهای جز چاپلوسی دولت ندارند تا باقی بمانند.
نخبگان جامعه در چنین شرایطی رو به سوءاستفاده میروند.
نخبگان و علمای دین شرایط دین را تحریف میکنند تا با سلیقه حکومت تطبیق پیدا کند.
🔸حضرت میفرماید:
جامعه توانش را از دست داد و تبدیل به مستضعفانی شد که در برابر اربابان مطیعند و بخاطر نان شب، کمر خم کردند.
🔸مستضعف یعنی کسی که توسط قدرت و حکومت ضعیف شده و جامعه را لاغر و ضعیف کردند تا در حکمرانی هر تقلبی که بخواهند بکنند و حقایق را وارونه کنند و هر خط و سیاستی که میخواهند میگذارند. هرکس شرورتر و زورگوتر استوارتر. به هر شهری بروی، منبرهایی وجود دارد که با صدای بلند استبداد را توجیه میکنند.
دین در واقع وسیله حکومت شده و بیاعتمادی مردم به نخبگان دینی به دین سرایت میکند و اعتقاد مردم به خدا از دست میرود.
🔸در متن مدینه هم که بعنوان وصیتنامه امام است شرایط مدینه هم تشریح شده است.
چون راه خروج بر امام بسته شده است، ایشان ناگهانی و بصورت پوششی از مدینه و مکه خارج میشود و میفرمایید من بیدلیل یا از سر خوشی خروج نکردم بلکه میخواهم به سیره جدم باز گردم.
🔸[حضرت] میفرماید من در این مسیر نظرم را خواهم گفت هرکس خواست بپذیرد هرکس خواست رد کند و من صبر می کنم تا تقدیر الهی رخ دهد.
🔸در ابتدای حکومت امیرمومنان هم شعار اصلی بازگشت به سیره پیامبر است اما انقدر سیره تغییر کرده که کسی نمیداند سیره پیامبر چیست.
🔸این به اصطلاح تغییرِ دی، ان، ای جامعه است، این یک حرکت چریکی نیست بلکه یک حرکت گفتمانی و روشنگرانه است.
🔸در کوفه نیز شاهد متنی هستیم.
کوفیان به دلیل ترس از شام به امام حسین تمایل داشتند اما جرات میدانداری را نداشتند به همین دلیل فرزدق به امام می گوید: قلوب کوفیان با توست اما شمشیرهایشان با امویان است.
🔸این تناقض کامل درون مردم، نتیجه عملکرد انحرافی حکومت است و سیدالشهدا میفرماید:
درست است و مردم بنده اموالشان هستند و اگر تناقضی بین دنیا و دین باشد، بسوی دین نمیآیند.
@Feirahi
@andisheqalam
---------------------------
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢پاسخ به ۱۵ مسئله در به چالش کشیدن «کارآمدی» نظام مدیریت اسلامی (#بخش_اول) 🎙حجت الاسلام دکتر رضا غلامی #چالش_کارآمدی #تمدن_نوین_اسلامی #نظام_مدیریت_اسلامی ✳️حجت الاسلام دکتر رضا غلامی؛ ریاست مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، در گفتاری ضمن بیان دستاوردهای…
💢پاسخ به ۱۵ مسئله در به چالش کشیدن «کارآمدی» نظام مدیریت اسلامی (#بخش_دوم)
🎙حجت الاسلام دکتر رضا غلامی
#چالش_کارآمدی
#تمدن_نوین_اسلامی
#نظام_مدیریت_اسلامی
🔻#اشاره:
در بخش قبل گفتهشد که حجت الاسلام دکتر رضا غلامی؛ ریاست مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، در گفتاری ضمن بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی به بررسی موانع پیش روی شکلگیری #تمدن_نوین_اسلامی و واقعیت #ناکارآمدی در مسیر حرکت #انقلاب_اسلامی پرداخته است.
ایشان در این مجال با پردهبرداری از پانزده مسأله و مصیبت جوامع اسلامی، روشن میکند که با وجود چنین ناسازگاری جدی و عمیق در جامعه اسلامی، همواره موتورهای بزرگی برای ایجاد مشکل و گرفتاری در جامعه اسلامی روشن است که با رفع یک مشکل و گرفتاری، یک مشکل و گرفتاری تازه خلق میشود.
متن این گفتار بعلت طولانی بودن طی چند بخش تقدیم مخاطبان فرهیختهی کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» میگردد، اینک بخش دوم این گفتار:
🔰 #بخش_دوم_گفتار
2⃣بازگردانی خودباوری از دسترفته میان مسلمانان:
دومین توفیق عظیم انقلاب اسلامی این است که انقلاب توانست خودباوری از دست رفته میان مسلمانان را از طریق یک روشنگری عظیم و بیدارسازی جهان به اسلام بازگرداند. قبل از تولد انقلاب اسلامی، تقریباً یأس همه جهان اسلام را فراگرفته بود و کسی تصور نمیکرد امکان احیاء اسلام به معنای دقیق کلمه و جبران عقب ماندگیها وجود داشته باشد ضمن اینکه عمده مسلمانان مرعوب تمدن غرب بودند و حتی این مرعوبیت آنها را نسبت به حقانیت اسلام به تشکیک انداخته بود. البته برگرداندن خودباوری به دنیای اسلام، مرهون اصلاح تصویر جعلی یا کاریکاتوری از اسلام بود که هم از طریق القائات جریان غربزده، و هم با جهلورزی متحجران قشریگرا در جهان اسلام نهادینه شده بود. یک بحث مهم در اینجا به وحدت جهان اسلام برمیگردد که انقلاب اسلامی از ابتدا منادی آن بوده است؛ بعضی تصور میکنند که طرح وحدتِ جهان اسلام به ویژه با تحولات اخیر جهان اسلام به شکست کشیده شده است، لکن نه تنها مشاهدات بلکه مطالعات ژرف جامعه شناختی در درون دنیای اسلام نشان میدهد که امروز سطح و عمق وحدت امت اسلامی به مراتب از دوران پیش از ظهور انقلاب اسلامی بالاتر است هرچند همچنان عمده دُول اسلامی به دلایلی که اگر فرصت شد به دلایل آن خواهم پرداخت، به وحدتگریزی و وحدت سوزی ادامه میدهند.
3⃣تغییر معادلات مسلط بر جهان:
سومین توفیق عظیم انقلاب اسلامی را باید در تحولات عظیم بینالمللی جستجو کرد. در واقع، انقلاب اسلامی توانست معادلات مسلط بر جهان که از سوی غرب بهویژه دو ابرقدرت آن زمان یعنی آمریکا و شوروی مبتنی بر دکترین «سلطه» دیکته میشد را تغییر دهد. این تغییر معادلات، در شرایطی رخ داد که انقلاب اسلامی به سمت هیچ یک از قدرتهای شرق و غرب گرایش پیدا نکرد و توانست بر اساس عقلانیت اسلامی یک مسیر تازه را در مناسبات جهانی نشاندهد که البته میتوانست حیات جریان نظام سلطه را با خطر جدی روبرو کند. شما به آنچه در این چهل سال رخ دادهاست دقت بفرمایید، انقلاب اسلامی توانست به جز بهذلت کشیدن اسرائیل – به عنوان دشمن درجه یک مسلمانان- نقشه جامع غرب بهویژه آمریکاییها در جنوب شرق آسیا که برای تداوم حیات نظام سرمایهداری فوقالعاده اهمیت دارد را به شکست بکشاند. غرب در این اواخر، تمام توان و آبروی خود را برای تحقق آن نقشه بهمیدان آورد و حتی مجبور شد در یک خودزنی عظیم، داعش را تأسیس کند، اما همه دیدند که قدرت جریان انقلاب اسلامی همه چیز را تغییر داد.
#ادامه_دارد...
https://t.me/tamadone_novine_islami
🎙حجت الاسلام دکتر رضا غلامی
#چالش_کارآمدی
#تمدن_نوین_اسلامی
#نظام_مدیریت_اسلامی
🔻#اشاره:
در بخش قبل گفتهشد که حجت الاسلام دکتر رضا غلامی؛ ریاست مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، در گفتاری ضمن بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی به بررسی موانع پیش روی شکلگیری #تمدن_نوین_اسلامی و واقعیت #ناکارآمدی در مسیر حرکت #انقلاب_اسلامی پرداخته است.
ایشان در این مجال با پردهبرداری از پانزده مسأله و مصیبت جوامع اسلامی، روشن میکند که با وجود چنین ناسازگاری جدی و عمیق در جامعه اسلامی، همواره موتورهای بزرگی برای ایجاد مشکل و گرفتاری در جامعه اسلامی روشن است که با رفع یک مشکل و گرفتاری، یک مشکل و گرفتاری تازه خلق میشود.
متن این گفتار بعلت طولانی بودن طی چند بخش تقدیم مخاطبان فرهیختهی کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» میگردد، اینک بخش دوم این گفتار:
🔰 #بخش_دوم_گفتار
2⃣بازگردانی خودباوری از دسترفته میان مسلمانان:
دومین توفیق عظیم انقلاب اسلامی این است که انقلاب توانست خودباوری از دست رفته میان مسلمانان را از طریق یک روشنگری عظیم و بیدارسازی جهان به اسلام بازگرداند. قبل از تولد انقلاب اسلامی، تقریباً یأس همه جهان اسلام را فراگرفته بود و کسی تصور نمیکرد امکان احیاء اسلام به معنای دقیق کلمه و جبران عقب ماندگیها وجود داشته باشد ضمن اینکه عمده مسلمانان مرعوب تمدن غرب بودند و حتی این مرعوبیت آنها را نسبت به حقانیت اسلام به تشکیک انداخته بود. البته برگرداندن خودباوری به دنیای اسلام، مرهون اصلاح تصویر جعلی یا کاریکاتوری از اسلام بود که هم از طریق القائات جریان غربزده، و هم با جهلورزی متحجران قشریگرا در جهان اسلام نهادینه شده بود. یک بحث مهم در اینجا به وحدت جهان اسلام برمیگردد که انقلاب اسلامی از ابتدا منادی آن بوده است؛ بعضی تصور میکنند که طرح وحدتِ جهان اسلام به ویژه با تحولات اخیر جهان اسلام به شکست کشیده شده است، لکن نه تنها مشاهدات بلکه مطالعات ژرف جامعه شناختی در درون دنیای اسلام نشان میدهد که امروز سطح و عمق وحدت امت اسلامی به مراتب از دوران پیش از ظهور انقلاب اسلامی بالاتر است هرچند همچنان عمده دُول اسلامی به دلایلی که اگر فرصت شد به دلایل آن خواهم پرداخت، به وحدتگریزی و وحدت سوزی ادامه میدهند.
3⃣تغییر معادلات مسلط بر جهان:
سومین توفیق عظیم انقلاب اسلامی را باید در تحولات عظیم بینالمللی جستجو کرد. در واقع، انقلاب اسلامی توانست معادلات مسلط بر جهان که از سوی غرب بهویژه دو ابرقدرت آن زمان یعنی آمریکا و شوروی مبتنی بر دکترین «سلطه» دیکته میشد را تغییر دهد. این تغییر معادلات، در شرایطی رخ داد که انقلاب اسلامی به سمت هیچ یک از قدرتهای شرق و غرب گرایش پیدا نکرد و توانست بر اساس عقلانیت اسلامی یک مسیر تازه را در مناسبات جهانی نشاندهد که البته میتوانست حیات جریان نظام سلطه را با خطر جدی روبرو کند. شما به آنچه در این چهل سال رخ دادهاست دقت بفرمایید، انقلاب اسلامی توانست به جز بهذلت کشیدن اسرائیل – به عنوان دشمن درجه یک مسلمانان- نقشه جامع غرب بهویژه آمریکاییها در جنوب شرق آسیا که برای تداوم حیات نظام سرمایهداری فوقالعاده اهمیت دارد را به شکست بکشاند. غرب در این اواخر، تمام توان و آبروی خود را برای تحقق آن نقشه بهمیدان آورد و حتی مجبور شد در یک خودزنی عظیم، داعش را تأسیس کند، اما همه دیدند که قدرت جریان انقلاب اسلامی همه چیز را تغییر داد.
#ادامه_دارد...
https://t.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr