💠بسمِاللهِالرَّحمنِالَّرحیم💠
🔻#تاریخ_تمدن_اسلامی
🔻#فلسفه_و_تمدن_اسلامی
✅ترجمه کتابهای فلسفی و روایت مکتب تفکیک از آن
🔸بر مبنای یکی دو روایت ساختگی درباره مأمون و ترجمه #آثار_فلسفی در دوران او و همچنین دو سه روایت ساختگی در آثار متأخر شیعی که ریشههای آن روایات ابداً روشن نیست در آثاری که در رد بر فلسفه و عرفان عموماً از دوره صفویه بدینسو نوشته میشد بر این تأکید میشد که گویی #دولت_عباسی و از آن میان شخص مأمون، خلیفه عباسی بدین دلیل دست به هدایت ترجمه علوم و کتاب های #فلسفی_یونانی زده بود تا مردم را از #مکتب_اهلبیت و علوم آنان دور سازد و زمینه را برای مرجعیت علمی #اهلبیت مسدود کند. تصویری که این کتابها از تاریخ #نهضت_ترجمه به دست میدهند البته ریشه در واقعیت ندارد و هیچ دلیلی در دست نیست تا نشان دهد واقعاً #عباسیان بدین دلیل ترجمه این آثار را تشویق کردهاند.
🔸این تصویر پردازی به ویژه در چند دهه اخیر از سوی نمایندگان #مکتب_معارفی_مشهد بسیار تبلیغ میشود و در کتابهای خود به آن میپردازند. خوشمزه اینجاست که آنان صلاحیت لازم را هم برای بحث و بررسی در این مسائل تاریخی ندارند و بیجهت در موضوعی که خارج از تخصصشان است اظهار نظر میکنند. من نمیدانم واقعاً این آقایان چه تصویری از تاریخ فلسفه و علوم در اسلام دارند و اساساً چه رویکردی برای تفسیر #تمدن_اسلامی اتحاذ میکنند؟ توقع داشتهاند که فی المثل در #تمدن_اسلامی به جای ترجمه علوم دقیقه و فلسفه و دیگر علوم قدیم چه چیزی انجام شود و به منصه ظهور برسد که حال بر این گذشته تأسف میخورند. #علوم_اهل_بیت علیهمالسّلام در جای خود و از طریق روایت احادیث و تفاسیر آنان و از سوی شیعیان در همین #تمدن_اسلامی سهم مهم خود را داشته است و نه تنها #شیعیان بلکه #اهل_سنت هم به شیوههای مختلف از #علوم_آل_محمد بهرهمند بودهاند. در فقه و تفسیر قرآن و علوم دیگر و از همه مهمتر در ارائه الگوی درست در فهم دین و اخلاق و انسانیت و جوهره تعالیم نبوی همه جا سهم آل محمد در #تمدن و در #تاریخ_اسلام روشن است.
🔸#تمدن_اسلامی تمدنی بود که با مشارکت همه اطراف شکل گرفت و رشد و نمو پیدا کرد. در این میان سهم علوم و #فلسفه_یونانی و ترجمه آن به عربی البته نیاز به بحث و گفتگو ندارد. مرحوم آقای #میرزا_مهدی_اصفهانی با همین تصویرسازی نادرست از ترجمه علوم و فلسفه اسلامی این دانشها را به عنوان دانشهای بشری در مقابل علوم الهی قرار میدهد و روایتی کاملاً ناصحیح از تاریخ ترجمه در عصر عباسی در آثارش و از جمله #ابواب_الهدی به دست داده است. شاگردان او و از جمله مرحوم نمازی شاهرودی هم همین کار را کردهاند. من نمیدانم ساختن چنین تصویری از تقابل میان #علوم¬¬_الهی و بشری به چه کار آنان میآید؟ از آن سو هم عدهای در برابر، برای اینکه توجیهی برای درستی این علوم پیدا کنند در طول تاریخ اسلام تلاش کردند #ارسطو و #افلاطون را به عنوان پیامبران و حکمایی الهی معرفی کنند و احادیث اهلبیت را تنها با تفسیری فلسفی و متأثر از فلسفههای #مشاء و #اشراق و #حکمت_متعالیه عرضه کنند. این هم به نحوی واکنشی نادرست به شیوه گروه اول بود.
🔸یکی از علل وجود این نوع روایت در رابطه با #نهضت_ترجمه وجود چند حدیثی است که در آن گفته شده امامان و از آن جمله حضرت #امام_علیبنموسی_الرضا(ع) با فلاسفه و نمایندگان مذاهب و گرایشهای مختلف به بحث و گفتگو و مناظره پرداختهاند. این روایات طبعاً نمیتواند مستند کسانی قرار گیرد که اساس نهضت ترجمه در #دورهی_عباسی را به عنوان عملکردی خصمانه از سوی عباسیان در قبال #اهل_بیت و #شیعیان تفسیر میکنند.
🔹نقل از کانال #حسن_انصاری↙️
@barrasihayetarikhi
ا—----------------------------------—ا
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#تاریخ_تمدن_اسلامی
🔻#فلسفه_و_تمدن_اسلامی
✅ترجمه کتابهای فلسفی و روایت مکتب تفکیک از آن
🔸بر مبنای یکی دو روایت ساختگی درباره مأمون و ترجمه #آثار_فلسفی در دوران او و همچنین دو سه روایت ساختگی در آثار متأخر شیعی که ریشههای آن روایات ابداً روشن نیست در آثاری که در رد بر فلسفه و عرفان عموماً از دوره صفویه بدینسو نوشته میشد بر این تأکید میشد که گویی #دولت_عباسی و از آن میان شخص مأمون، خلیفه عباسی بدین دلیل دست به هدایت ترجمه علوم و کتاب های #فلسفی_یونانی زده بود تا مردم را از #مکتب_اهلبیت و علوم آنان دور سازد و زمینه را برای مرجعیت علمی #اهلبیت مسدود کند. تصویری که این کتابها از تاریخ #نهضت_ترجمه به دست میدهند البته ریشه در واقعیت ندارد و هیچ دلیلی در دست نیست تا نشان دهد واقعاً #عباسیان بدین دلیل ترجمه این آثار را تشویق کردهاند.
🔸این تصویر پردازی به ویژه در چند دهه اخیر از سوی نمایندگان #مکتب_معارفی_مشهد بسیار تبلیغ میشود و در کتابهای خود به آن میپردازند. خوشمزه اینجاست که آنان صلاحیت لازم را هم برای بحث و بررسی در این مسائل تاریخی ندارند و بیجهت در موضوعی که خارج از تخصصشان است اظهار نظر میکنند. من نمیدانم واقعاً این آقایان چه تصویری از تاریخ فلسفه و علوم در اسلام دارند و اساساً چه رویکردی برای تفسیر #تمدن_اسلامی اتحاذ میکنند؟ توقع داشتهاند که فی المثل در #تمدن_اسلامی به جای ترجمه علوم دقیقه و فلسفه و دیگر علوم قدیم چه چیزی انجام شود و به منصه ظهور برسد که حال بر این گذشته تأسف میخورند. #علوم_اهل_بیت علیهمالسّلام در جای خود و از طریق روایت احادیث و تفاسیر آنان و از سوی شیعیان در همین #تمدن_اسلامی سهم مهم خود را داشته است و نه تنها #شیعیان بلکه #اهل_سنت هم به شیوههای مختلف از #علوم_آل_محمد بهرهمند بودهاند. در فقه و تفسیر قرآن و علوم دیگر و از همه مهمتر در ارائه الگوی درست در فهم دین و اخلاق و انسانیت و جوهره تعالیم نبوی همه جا سهم آل محمد در #تمدن و در #تاریخ_اسلام روشن است.
🔸#تمدن_اسلامی تمدنی بود که با مشارکت همه اطراف شکل گرفت و رشد و نمو پیدا کرد. در این میان سهم علوم و #فلسفه_یونانی و ترجمه آن به عربی البته نیاز به بحث و گفتگو ندارد. مرحوم آقای #میرزا_مهدی_اصفهانی با همین تصویرسازی نادرست از ترجمه علوم و فلسفه اسلامی این دانشها را به عنوان دانشهای بشری در مقابل علوم الهی قرار میدهد و روایتی کاملاً ناصحیح از تاریخ ترجمه در عصر عباسی در آثارش و از جمله #ابواب_الهدی به دست داده است. شاگردان او و از جمله مرحوم نمازی شاهرودی هم همین کار را کردهاند. من نمیدانم ساختن چنین تصویری از تقابل میان #علوم¬¬_الهی و بشری به چه کار آنان میآید؟ از آن سو هم عدهای در برابر، برای اینکه توجیهی برای درستی این علوم پیدا کنند در طول تاریخ اسلام تلاش کردند #ارسطو و #افلاطون را به عنوان پیامبران و حکمایی الهی معرفی کنند و احادیث اهلبیت را تنها با تفسیری فلسفی و متأثر از فلسفههای #مشاء و #اشراق و #حکمت_متعالیه عرضه کنند. این هم به نحوی واکنشی نادرست به شیوه گروه اول بود.
🔸یکی از علل وجود این نوع روایت در رابطه با #نهضت_ترجمه وجود چند حدیثی است که در آن گفته شده امامان و از آن جمله حضرت #امام_علیبنموسی_الرضا(ع) با فلاسفه و نمایندگان مذاهب و گرایشهای مختلف به بحث و گفتگو و مناظره پرداختهاند. این روایات طبعاً نمیتواند مستند کسانی قرار گیرد که اساس نهضت ترجمه در #دورهی_عباسی را به عنوان عملکردی خصمانه از سوی عباسیان در قبال #اهل_بیت و #شیعیان تفسیر میکنند.
🔹نقل از کانال #حسن_انصاری↙️
@barrasihayetarikhi
ا—----------------------------------—ا
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
#پاورقی/ جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(33)
🔻#تمدن_اسلامی
🔻#جستارهای_نظری
⭕️فصل دوم/منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی(16)
✔️۱- دقت مفهومی به «تمدن» با پسوند «اسلامی»
💠بسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم💠
🔸با مقدماتی که [در شمارههای پیشین] بیان شد، ترجمه civilization در #فرهنگ_اسلامی وجود ندارد و اگر کسی، جامعهپردازی دین را با civilization یکسان انگارد، یا درک درستی از فرهنگ و مبانی اسلامی نداشته و یا دچار ابتذال در تفکر است. #معنی مستقل از #لفظ نیست. اگر هم بخواهم معنی چیزی را بگویم بازهم از الفاظ استفاده میکنم.
🔸پس اگر بخواهم #تفکر دریافت کنم، باید به سراغ زبان بروم. حرف وجود در زبان میآید (#لوگوس). ما باید خود را از زبان روزمرگی رها کنیم. سخن گفتن انسانها در روزمره را زبان روزمرگی مینامد، اما #زبان_تفکر را به راحتی نمیتوان با آن صحبت کرد. زبان تفکر غیراز زبان لوگوس است، اما باید دانست که زبان تفکر وامدار لوگوس است زبان لوگوس #حقیقت_وجود است که به من موهبت عطا میکند که #مایه_تفکر من میشود؛ چون زبانی غیر از زبان روزمره پیدا کرده است.
🔸#زبان_حقیقی همان لوگوس است که #زبان_متفکر با آن مرتبط میشود. زبان حقیقی در کتم عدم است و فقط موهبتهای آن به دست آدمی می رسد. #گادامر این مباحث را در تعارض با فلسفههای موجود بیان میکند. از زمان #سقراط و #افلاطون و #ارسطو که زبان منطقی برجستگی یافت؛ یعنی زمانی که لوژیک جای لوگوس را گرفت، همزبانی آدمیان کمتر شد.
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 59.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#تمدن_اسلامی
🔻#جستارهای_نظری
⭕️فصل دوم/منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی(16)
✔️۱- دقت مفهومی به «تمدن» با پسوند «اسلامی»
💠بسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم💠
🔸با مقدماتی که [در شمارههای پیشین] بیان شد، ترجمه civilization در #فرهنگ_اسلامی وجود ندارد و اگر کسی، جامعهپردازی دین را با civilization یکسان انگارد، یا درک درستی از فرهنگ و مبانی اسلامی نداشته و یا دچار ابتذال در تفکر است. #معنی مستقل از #لفظ نیست. اگر هم بخواهم معنی چیزی را بگویم بازهم از الفاظ استفاده میکنم.
🔸پس اگر بخواهم #تفکر دریافت کنم، باید به سراغ زبان بروم. حرف وجود در زبان میآید (#لوگوس). ما باید خود را از زبان روزمرگی رها کنیم. سخن گفتن انسانها در روزمره را زبان روزمرگی مینامد، اما #زبان_تفکر را به راحتی نمیتوان با آن صحبت کرد. زبان تفکر غیراز زبان لوگوس است، اما باید دانست که زبان تفکر وامدار لوگوس است زبان لوگوس #حقیقت_وجود است که به من موهبت عطا میکند که #مایه_تفکر من میشود؛ چون زبانی غیر از زبان روزمره پیدا کرده است.
🔸#زبان_حقیقی همان لوگوس است که #زبان_متفکر با آن مرتبط میشود. زبان حقیقی در کتم عدم است و فقط موهبتهای آن به دست آدمی می رسد. #گادامر این مباحث را در تعارض با فلسفههای موجود بیان میکند. از زمان #سقراط و #افلاطون و #ارسطو که زبان منطقی برجستگی یافت؛ یعنی زمانی که لوژیک جای لوگوس را گرفت، همزبانی آدمیان کمتر شد.
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 59.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr