⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(76)
فصل دوم؛منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی
🔻#پاورقی
🔻#تمدن_اسلامی
🔻#جستارهای_نظری
🔸امروزه سیستم آموزشی غربی و نظام اداری وارد حوزه گردیده و طلبهها در یک نظام اداری - آموزشی درس میخوانند. مدرک سطح یک، دو، سه و چهار، متناسب با اطلاعات دانش پژوهان #علوم_اسلامی صادر میگردد و نظام تربیتی به گذشته رو به انقراض است. وقتی نظام آموزشی غرب در حوزهها رواج یافت، دیگر #سنت_حکمی و عالمپرور حوزه را نابود کردهاید. تربیت مُعمّامهایی که مدرک دکتری دارند، آسیب بزرگی به نظام علمی و آموزشی حوزههای علمیه میزند که در آینده این چالشها بیشتر نمود خواهند کرد. کسی که دکتر شد، چهارچوب ذهنی، روش فهم و شیوه تولید علم را در تناسب خاص آموزشی غرب دنبال میکند. او دیگر مجتهدی در تراز شیخ انصاری نخواهد شد. جملات فراوانی از #امام_خمینی(ره) در دست است که تحول اداری و آموزشی حوزهها را خطر بزرگی برای آینده جامعه حوزوی معرفی میکند. راه خروج از وضعیت آن است که نظام علمی بومی و #نظام_آموزشی متناسب با علوم قرآنی تأسیس نماییم. بیتردید ساختارها باید از دل نرمافزار و متناسب با مبانی و مبادی طراحی شوند. نظام اداری و سیستم آموزشی غرب، نمی تواند برای علوم حوزوی و دروس اسلامی مفید فایده واقع شود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 86.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
فصل دوم؛منظومه مفاهیم و شبکه عناصر تمدنی
🔻#پاورقی
🔻#تمدن_اسلامی
🔻#جستارهای_نظری
🔸امروزه سیستم آموزشی غربی و نظام اداری وارد حوزه گردیده و طلبهها در یک نظام اداری - آموزشی درس میخوانند. مدرک سطح یک، دو، سه و چهار، متناسب با اطلاعات دانش پژوهان #علوم_اسلامی صادر میگردد و نظام تربیتی به گذشته رو به انقراض است. وقتی نظام آموزشی غرب در حوزهها رواج یافت، دیگر #سنت_حکمی و عالمپرور حوزه را نابود کردهاید. تربیت مُعمّامهایی که مدرک دکتری دارند، آسیب بزرگی به نظام علمی و آموزشی حوزههای علمیه میزند که در آینده این چالشها بیشتر نمود خواهند کرد. کسی که دکتر شد، چهارچوب ذهنی، روش فهم و شیوه تولید علم را در تناسب خاص آموزشی غرب دنبال میکند. او دیگر مجتهدی در تراز شیخ انصاری نخواهد شد. جملات فراوانی از #امام_خمینی(ره) در دست است که تحول اداری و آموزشی حوزهها را خطر بزرگی برای آینده جامعه حوزوی معرفی میکند. راه خروج از وضعیت آن است که نظام علمی بومی و #نظام_آموزشی متناسب با علوم قرآنی تأسیس نماییم. بیتردید ساختارها باید از دل نرمافزار و متناسب با مبانی و مبادی طراحی شوند. نظام اداری و سیستم آموزشی غرب، نمی تواند برای علوم حوزوی و دروس اسلامی مفید فایده واقع شود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 86.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️جاذبههای علمی و تکنیکی، دلایل همافق شدن با تمدن غرب
مباحث تمدنزایی شیعه(45)
🔻#گزیدهی_کتاب
🔻#تمدنزایی_شیعه
🔻#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸نمیتوان گفت یک تمدنی مثل #تمدن_غرب صرفاً از طریق علم و یا ابزار تأثیرگذار میشود، بلکه باید جامعهای هم که تمدنی را میپذیرد یک سنخیتی با آن داشته باشد، چون علم و ابزارهای آن تمدن مربوط به روح و عقل آن تمدن است، اگر روح آن #تمدن با جامعهای که میخواهد آن را تحت تأثیر خود قرار دهد، همخوانی داشت قابل پذیرش میشود، حال آن پذیرش برای بعضی ممکن است از طریق علم پیش بیاید و به صرف خواندن #علوم_غربی آن علوم را متذکر عالمی بدانند که مطلوب آنهاست و لذا از نظر فکری #غربزده شوند و برای بعضی ممکن است حالت پذیرش از طریق ابزارها پیش بیاید و با استفاده از ابزارهای آن تمدن وارد عالمی شوند که آن #ابزارها برای آن عالم ساخته شده و با استفاده از آنها غرب زده شوند، و بعضی هم ممکن است از هر دو راه #علم و #تکنیک جذب غرب شوند.
🔸عمده آن است که آن جامعه در غربزدگی خود یک نحوه همافقی با تمدن غربی در خود احساس کند که برای تبیین موضوع و تقدم و تأخر #عالم_غربی و پذیرش تکنیک آن به بحث بیشتری نیاز داریم. به عنوان مثال؛ اگر روی فرهنگ ژاپن و #مذهب_شینتوی آنها مطالعه کنید. ریشهی شیفتگی آنها نسبت به #تکنولوژی_غرب تا حدی روشن میشود زیرا وقتی در آن مذهب چیزی به نام اعتقاد به معاد و قیامت وجود ندارد و شخصی همهی افق زندگی را دنیا میداند و قصد دارد هرچه بیشتر از دنیا استفاده کند، پس ابزارهای استفادهی بیشتر از دنیا برایش محبوب میشود و نگرانی از دست دادن زیباییهای عالم غیب برایش نمیماند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 54 و 55؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
مباحث تمدنزایی شیعه(45)
🔻#گزیدهی_کتاب
🔻#تمدنزایی_شیعه
🔻#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸نمیتوان گفت یک تمدنی مثل #تمدن_غرب صرفاً از طریق علم و یا ابزار تأثیرگذار میشود، بلکه باید جامعهای هم که تمدنی را میپذیرد یک سنخیتی با آن داشته باشد، چون علم و ابزارهای آن تمدن مربوط به روح و عقل آن تمدن است، اگر روح آن #تمدن با جامعهای که میخواهد آن را تحت تأثیر خود قرار دهد، همخوانی داشت قابل پذیرش میشود، حال آن پذیرش برای بعضی ممکن است از طریق علم پیش بیاید و به صرف خواندن #علوم_غربی آن علوم را متذکر عالمی بدانند که مطلوب آنهاست و لذا از نظر فکری #غربزده شوند و برای بعضی ممکن است حالت پذیرش از طریق ابزارها پیش بیاید و با استفاده از ابزارهای آن تمدن وارد عالمی شوند که آن #ابزارها برای آن عالم ساخته شده و با استفاده از آنها غرب زده شوند، و بعضی هم ممکن است از هر دو راه #علم و #تکنیک جذب غرب شوند.
🔸عمده آن است که آن جامعه در غربزدگی خود یک نحوه همافقی با تمدن غربی در خود احساس کند که برای تبیین موضوع و تقدم و تأخر #عالم_غربی و پذیرش تکنیک آن به بحث بیشتری نیاز داریم. به عنوان مثال؛ اگر روی فرهنگ ژاپن و #مذهب_شینتوی آنها مطالعه کنید. ریشهی شیفتگی آنها نسبت به #تکنولوژی_غرب تا حدی روشن میشود زیرا وقتی در آن مذهب چیزی به نام اعتقاد به معاد و قیامت وجود ندارد و شخصی همهی افق زندگی را دنیا میداند و قصد دارد هرچه بیشتر از دنیا استفاده کند، پس ابزارهای استفادهی بیشتر از دنیا برایش محبوب میشود و نگرانی از دست دادن زیباییهای عالم غیب برایش نمیماند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 54 و 55؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️تعریف تمدن و مؤلفههای آن از نظر حجتالاسلام دکتر واسطی
🔻#تعریف_تمدن
🔻#مؤلفههای_تمدن
🔻#حجتالاسلام_عبدالحمید_واسطی
🔸#تمدن شبکه به هم پیوسته از سیستمهای کلانی است که رفتارها و فعالیتهای انسان را در مقیاس فردی و جمعی تنظیم میکند بهطوریکه پاسخ کارآمد به تمام لایههای هرم نیازها ارائه دهد. این تعریف دارای چهار مولفه است:
🔸در #مولفه_اول باید شبکهای از سیستمهای کلان شکل بگیرد. معمولاً در کتابهای تاریخی تمدنی و جامعه شناسی سیستمهای کلان اقتصادی شامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میشوند که نیاز به نقشه دارند و باید احصا شوند. اما در بررسیهای انجام گرفته حداقل کلان سیستمهای مورد نیاز برای تمدن، ۵۰ کلان سیستم هستند که هر کدام زیرسیستمهایی دارند. مثلاً در سیستمهای زیرساختی #مدل_حکومت، سیستم سیاسی و آمایش سرزمین و جمعیت و شهرسازی و... داریم.
🔸#کلانسیستمها به سوی تشکیل تمدن حرکت میکنند و حداقل شامل ۵۰ کلان سیستم میشوند. فردی که درباره تمدن شرقی یا غربی، قدیم یا جدید و... صحبت کند، باید تکلیف ۵۰ کلان سیستم را روشن کند. یعنی بگوید تمدن از چه کلان سیستمهایی تشکیل میشود و مدل و آمایش سرزمین، نظام حقوقی و… را بیان کند.
🔸در #مولفه_دوم، این شبکه ساختاری را تولید میکند که فعالیتهای انسان را در مقیاس فردی و جمعی تنظیم میکند. این ایده به زبان مباحث #علوم_انسانی ساختارگراست. در دوگانه #ساختار و #عامل، ساختار را در مباحث تمدنی اولویت قرار میدهند. زیرا جریان اراده انسانی به بهینهسازی و تنظیم برای خروجی مطلوب حرکت میکند.
🔸#مولفه_سوم در موضوع تمدن اصلی است که باید به تمام سطوح نیازهای انسان پاسخ بدهد. همواره سطوح نیازهای انسان هرم مازلو را به نظر میآورد اما در فضای #معارف_اسلامی بر اساس گزارههای دین مدل نیازها پردازش شده است. تمدن باید تمام نیازهای زیستی ارتباط انسانی و متعالی را بتواند پاسخگو باشد. اینها نیازهای مشترک انسانی هستند.
🔸[#مؤلفه_چهارم؛] در فضای تمدنی خصلت #کارآمدی از مولفههای پیشران است، کارآمدی یعنی نسبت هزینه منفعتها در فضای رقابت باید مثبت باشد یعنی نسبت به رقیب دسترسی و پایداری و کیفیت برتر را داشته باشد. اگر شبکه کلان سیستمها شکل گرفت و اراده انسانها در آن جاری شد و اراده به سمت بهینهسازی توسط فرآیندهای سیستمها حرکت کرد و فرآیندها تمام سطوح و لایههای نیاز انسان ر ا پوشش دادند و نسبت به سیستمهای رقیب دارای کارآمدی بودند، میتوان گفت تمدن نوین مطلوب شکل گرفته است.
🔺بخشهایی از سخنان استاد واسطی در برنامهی تلویزیونی «همراه با خرد» دوشنبه 8 آبان 1396.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#تعریف_تمدن
🔻#مؤلفههای_تمدن
🔻#حجتالاسلام_عبدالحمید_واسطی
🔸#تمدن شبکه به هم پیوسته از سیستمهای کلانی است که رفتارها و فعالیتهای انسان را در مقیاس فردی و جمعی تنظیم میکند بهطوریکه پاسخ کارآمد به تمام لایههای هرم نیازها ارائه دهد. این تعریف دارای چهار مولفه است:
🔸در #مولفه_اول باید شبکهای از سیستمهای کلان شکل بگیرد. معمولاً در کتابهای تاریخی تمدنی و جامعه شناسی سیستمهای کلان اقتصادی شامل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی میشوند که نیاز به نقشه دارند و باید احصا شوند. اما در بررسیهای انجام گرفته حداقل کلان سیستمهای مورد نیاز برای تمدن، ۵۰ کلان سیستم هستند که هر کدام زیرسیستمهایی دارند. مثلاً در سیستمهای زیرساختی #مدل_حکومت، سیستم سیاسی و آمایش سرزمین و جمعیت و شهرسازی و... داریم.
🔸#کلانسیستمها به سوی تشکیل تمدن حرکت میکنند و حداقل شامل ۵۰ کلان سیستم میشوند. فردی که درباره تمدن شرقی یا غربی، قدیم یا جدید و... صحبت کند، باید تکلیف ۵۰ کلان سیستم را روشن کند. یعنی بگوید تمدن از چه کلان سیستمهایی تشکیل میشود و مدل و آمایش سرزمین، نظام حقوقی و… را بیان کند.
🔸در #مولفه_دوم، این شبکه ساختاری را تولید میکند که فعالیتهای انسان را در مقیاس فردی و جمعی تنظیم میکند. این ایده به زبان مباحث #علوم_انسانی ساختارگراست. در دوگانه #ساختار و #عامل، ساختار را در مباحث تمدنی اولویت قرار میدهند. زیرا جریان اراده انسانی به بهینهسازی و تنظیم برای خروجی مطلوب حرکت میکند.
🔸#مولفه_سوم در موضوع تمدن اصلی است که باید به تمام سطوح نیازهای انسان پاسخ بدهد. همواره سطوح نیازهای انسان هرم مازلو را به نظر میآورد اما در فضای #معارف_اسلامی بر اساس گزارههای دین مدل نیازها پردازش شده است. تمدن باید تمام نیازهای زیستی ارتباط انسانی و متعالی را بتواند پاسخگو باشد. اینها نیازهای مشترک انسانی هستند.
🔸[#مؤلفه_چهارم؛] در فضای تمدنی خصلت #کارآمدی از مولفههای پیشران است، کارآمدی یعنی نسبت هزینه منفعتها در فضای رقابت باید مثبت باشد یعنی نسبت به رقیب دسترسی و پایداری و کیفیت برتر را داشته باشد. اگر شبکه کلان سیستمها شکل گرفت و اراده انسانها در آن جاری شد و اراده به سمت بهینهسازی توسط فرآیندهای سیستمها حرکت کرد و فرآیندها تمام سطوح و لایههای نیاز انسان ر ا پوشش دادند و نسبت به سیستمهای رقیب دارای کارآمدی بودند، میتوان گفت تمدن نوین مطلوب شکل گرفته است.
🔺بخشهایی از سخنان استاد واسطی در برنامهی تلویزیونی «همراه با خرد» دوشنبه 8 آبان 1396.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️ما در زمینهی علوم انسانی احتیاج به تحقیق و نوآوری داریم
🔻#تولید_علم
🔻#بیانات_رهبر_انقلاب
🔻#نوآوری_در_علوم_انسانی
🔸مسألهی #تولید_علم فقط مربوط به علوم پایه، تجربی و ... نیست، بلکه شامل همهی علوم و از جمله علوم انسانی است. ما بخصوص در زمینهی #علوم_انسانی، برخلاف آنچه که انتظار میرفت و توقّع بود، حرکت متناسب و خوبی نکردهایم، بلکه مفاهیم گوناگون مربوط به این علم را - چه در زمینهی اقتصاد و چه در زمینههای جامعهشناسی، روانشناسی و سیاست - به شکل وحی مُنزل از مراکز و خاستگاههای غربی گرفتهایم و بهصورت فرمولهای تغییر نکردنی در ذهنمان جا دادهایم و بر اساس آن میخواهیم عمل و برنامهی خودمان را تنظیم کنیم! گاهی که این فرمولها جواب نمیدهد و خراب درمیآید، خودمان را ملامت میکنیم که ما درست بهکار نگرفتهایم؛ در حالیکه این روش، روشِ غلطی است. ما در زمینهی علوم انسانی احتیاج به تحقیق و #نوآوری داریم. مواد و مفاهیم اساسیای هم که بر اساس آن میتوان حقوق، اقتصاد، سیاست و سایر بخشهای اساسی علوم انسانی را شکل داد و تولید و فراوری کرد، به معنای حقیقی کلمه در #فرهنگ عریق و عمیق اسلامی ما وجود دارد که باید از آن استفاده کنیم. البته در این قسمت، حوزه و استادان مؤمن و معتقد به اسلام میتوانند با جستجو و تفحّص، نقش ایفا کنند. اینجا از آنجاهایی است که ما باید به تولید علم برسیم.
🔺بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها ۱۳۸۲/۰۸/۰۸
🔹نقل از کانال مطالعات تمدن اسلامی (متا)↙️
@matanevesht
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#تولید_علم
🔻#بیانات_رهبر_انقلاب
🔻#نوآوری_در_علوم_انسانی
🔸مسألهی #تولید_علم فقط مربوط به علوم پایه، تجربی و ... نیست، بلکه شامل همهی علوم و از جمله علوم انسانی است. ما بخصوص در زمینهی #علوم_انسانی، برخلاف آنچه که انتظار میرفت و توقّع بود، حرکت متناسب و خوبی نکردهایم، بلکه مفاهیم گوناگون مربوط به این علم را - چه در زمینهی اقتصاد و چه در زمینههای جامعهشناسی، روانشناسی و سیاست - به شکل وحی مُنزل از مراکز و خاستگاههای غربی گرفتهایم و بهصورت فرمولهای تغییر نکردنی در ذهنمان جا دادهایم و بر اساس آن میخواهیم عمل و برنامهی خودمان را تنظیم کنیم! گاهی که این فرمولها جواب نمیدهد و خراب درمیآید، خودمان را ملامت میکنیم که ما درست بهکار نگرفتهایم؛ در حالیکه این روش، روشِ غلطی است. ما در زمینهی علوم انسانی احتیاج به تحقیق و #نوآوری داریم. مواد و مفاهیم اساسیای هم که بر اساس آن میتوان حقوق، اقتصاد، سیاست و سایر بخشهای اساسی علوم انسانی را شکل داد و تولید و فراوری کرد، به معنای حقیقی کلمه در #فرهنگ عریق و عمیق اسلامی ما وجود دارد که باید از آن استفاده کنیم. البته در این قسمت، حوزه و استادان مؤمن و معتقد به اسلام میتوانند با جستجو و تفحّص، نقش ایفا کنند. اینجا از آنجاهایی است که ما باید به تولید علم برسیم.
🔺بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از اساتید دانشگاهها ۱۳۸۲/۰۸/۰۸
🔹نقل از کانال مطالعات تمدن اسلامی (متا)↙️
@matanevesht
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️علوم انسانیِ اسلامی بیش از سکولارزدگی به افکار غلط شبه اسلامی دغدغه دارد
🔻#سخنرانی_علمی
🔻#علوم_انسانی_اسلامی
🔻#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸علوم انسانیِ اسلامی، همزمان در #سه_جهان زیست دارد : جهان علم، جهان عالمان و جهان واقع یا عرصه عمل. در جهان علم، مسأله اصلی علوم انسانیِ اسلامی رفع انحصارات و تضییقات از منابع شناخت و همچنین روشهاست که برآیند این انحصارزدایی را باید در رفع تقلیلگرایی از ساحت علم انسانی و اجتماعی و افزایش قدرت #علوم_انسانی در فهم و حل مسائل اجتماعیِ بشر جستجو نمود.
🔸در واقع، برخلاف بعضی بدفهمیها، در علوم انسانیِ اسلامی، از یک طرف، نه تنها علم رایج کنار گذاشته نمیشود بلکه با باز شدن چتر #جهان_بینی_الهی بر سر آن، قابلیت علم متعارف البته در همان مناطق یا لایههای اختصاصیِ خود که از سوی #فلسفه_علم اسلامی معین میشود، ارتقاء مییابد؛ و از طرف دیگر، منابع و روشهایی به علوم انسانی اضافه میشود که توان این علوم را چه در عرصه فهم پیچیدگیها و عمق حیات فردی و اجتماعی انسان، و تعیین نسبت حیات دنیوی و حیات اخروی، و چه در پاسخگویی به مسائل انسانی و اجتماعی بالا میبرد.
🔸نکته کلیدی در فلسفه و #روششناسی علوم انسانیِ اسلامی، گریز این علوم از #نسبیگرایی و تلاش برای ساخت لایه بنیادی علوم انسانی بر اساس #معرفت_یقینی یا در حد یقین است، البته ادعای علوم انسانیِ اسلامی به مثابه یک اجتهاد بشری و صورت غیر قدسی، در لایههای رویین علوم انسانی، دست یابی به قطعیت نیست بلکه آنچه در علوم انسانیِ اسلامی مدنظر می باشد تلاش برای #تقرب به حقیقت است که بکارگیریِ منابع و روشها در هر منطقه و لایه علوم انسانیِ اسلامی نیز با همین منظور هماهنگ است...
🔹متن کامل این سخنرانی را در لینک زیر بخوانید:
http://www.talie.ir/?p=56543
ا—--------------------------—ا
🔻#سخنرانی_علمی
🔻#علوم_انسانی_اسلامی
🔻#حجتالاسلام_دکتر_رضا_غلامی
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸علوم انسانیِ اسلامی، همزمان در #سه_جهان زیست دارد : جهان علم، جهان عالمان و جهان واقع یا عرصه عمل. در جهان علم، مسأله اصلی علوم انسانیِ اسلامی رفع انحصارات و تضییقات از منابع شناخت و همچنین روشهاست که برآیند این انحصارزدایی را باید در رفع تقلیلگرایی از ساحت علم انسانی و اجتماعی و افزایش قدرت #علوم_انسانی در فهم و حل مسائل اجتماعیِ بشر جستجو نمود.
🔸در واقع، برخلاف بعضی بدفهمیها، در علوم انسانیِ اسلامی، از یک طرف، نه تنها علم رایج کنار گذاشته نمیشود بلکه با باز شدن چتر #جهان_بینی_الهی بر سر آن، قابلیت علم متعارف البته در همان مناطق یا لایههای اختصاصیِ خود که از سوی #فلسفه_علم اسلامی معین میشود، ارتقاء مییابد؛ و از طرف دیگر، منابع و روشهایی به علوم انسانی اضافه میشود که توان این علوم را چه در عرصه فهم پیچیدگیها و عمق حیات فردی و اجتماعی انسان، و تعیین نسبت حیات دنیوی و حیات اخروی، و چه در پاسخگویی به مسائل انسانی و اجتماعی بالا میبرد.
🔸نکته کلیدی در فلسفه و #روششناسی علوم انسانیِ اسلامی، گریز این علوم از #نسبیگرایی و تلاش برای ساخت لایه بنیادی علوم انسانی بر اساس #معرفت_یقینی یا در حد یقین است، البته ادعای علوم انسانیِ اسلامی به مثابه یک اجتهاد بشری و صورت غیر قدسی، در لایههای رویین علوم انسانی، دست یابی به قطعیت نیست بلکه آنچه در علوم انسانیِ اسلامی مدنظر می باشد تلاش برای #تقرب به حقیقت است که بکارگیریِ منابع و روشها در هر منطقه و لایه علوم انسانیِ اسلامی نیز با همین منظور هماهنگ است...
🔹متن کامل این سخنرانی را در لینک زیر بخوانید:
http://www.talie.ir/?p=56543
ا—--------------------------—ا
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️بیانات رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران اولین کنگره بینالمللی قرآن و علوم انسانی
🔻#مرجعیت_قرآن
🔻#تحول_علوم_انسانی
🔻#کنگره_بینالمللی_قرآن_و_علوم_انسانی
🔸مسئلهی قرآن و مرجعیّت #قرآن و رجوع به قرآن و استفهام از قرآن در مسائل گوناگون فکری و عملی و اجتماعی و سیاسی و حکومتی و مانند اینها، خیلی چیز مهمّی است. ما واقعاً در این زمینهها کمکاریم؛ واقعاً کمکاری داریم، [و در زمینهی] تدبّر در قرآن برای کسانی که اهل تدبّرند؛ [این] نشان میدهد که ما خیلی خودمان را محروم کردهایم از آیات الهی و از رهنمودهای آیات الهی در زمینههای گوناگون؛ خب، خود این مرجعیّت قرآن برای این مسئلهی مهم، یک موضوع اساسی و حسّاس است. #علوم_انسانی و اهتمام به آن و توجّه به آن -که چند سال است که بر سر زبانها رایج است- هم یک مسئله است. کار شما #پیوند_زدن این دو امر مهم با یکدیگر است و این به نظر من خیلی مهم است؛ خیلی بجا است که هرچه میشود در این زمینه تلاش صورت بگیرد.
🔹متن کامل بیانات را در لینک زیر بخوانید:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=38352
🔻#مرجعیت_قرآن
🔻#تحول_علوم_انسانی
🔻#کنگره_بینالمللی_قرآن_و_علوم_انسانی
🔸مسئلهی قرآن و مرجعیّت #قرآن و رجوع به قرآن و استفهام از قرآن در مسائل گوناگون فکری و عملی و اجتماعی و سیاسی و حکومتی و مانند اینها، خیلی چیز مهمّی است. ما واقعاً در این زمینهها کمکاریم؛ واقعاً کمکاری داریم، [و در زمینهی] تدبّر در قرآن برای کسانی که اهل تدبّرند؛ [این] نشان میدهد که ما خیلی خودمان را محروم کردهایم از آیات الهی و از رهنمودهای آیات الهی در زمینههای گوناگون؛ خب، خود این مرجعیّت قرآن برای این مسئلهی مهم، یک موضوع اساسی و حسّاس است. #علوم_انسانی و اهتمام به آن و توجّه به آن -که چند سال است که بر سر زبانها رایج است- هم یک مسئله است. کار شما #پیوند_زدن این دو امر مهم با یکدیگر است و این به نظر من خیلی مهم است؛ خیلی بجا است که هرچه میشود در این زمینه تلاش صورت بگیرد.
🔹متن کامل بیانات را در لینک زیر بخوانید:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=38352
farsi.khamenei.ir
بیانات در دیدار دستاندرکاران اولین کنگره بینالمللی قرآن و علوم انسانی
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای
✅ورود حوزههای علمیه به علوم اجتماعی حرکت در جهت تمدنسازی را تسریع میکند
#تمدنسازی
#علوم_اجتماعی
#حوزههای_علمیه
🔻حجتالاسلام دکتر محمد حاج ابوالقاسم دولابی، نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان:
🔸حرکت در جهت #تمدن_سازی و ورود به #علوم_اجتماعی از وظایف اصلی حوزه های علمیه است.
🔸یکی از وظایف اصلی حوزه ها ارائه نظریه برای ترمیم نظام اسلامی است و حوزه علمیه در زمینه تدوین #نظام_های_اجتماعی برخاسته از دین و #اسلامی_کردن_علوم_انسانی کوتاهی کرده است؛ چرا که در عرصه هنر، رسانه ، فرهنگ، تربیت و شهرسازی و ... اسلام و قرآن مباحث مبسوطی دارد.
🔹نقل از کانال رسمی پژوهشگاه فقه نظام
🆔 @jiiss_ir
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تمدنسازی
#علوم_اجتماعی
#حوزههای_علمیه
🔻حجتالاسلام دکتر محمد حاج ابوالقاسم دولابی، نماینده مردم زنجان در مجلس خبرگان:
🔸حرکت در جهت #تمدن_سازی و ورود به #علوم_اجتماعی از وظایف اصلی حوزه های علمیه است.
🔸یکی از وظایف اصلی حوزه ها ارائه نظریه برای ترمیم نظام اسلامی است و حوزه علمیه در زمینه تدوین #نظام_های_اجتماعی برخاسته از دین و #اسلامی_کردن_علوم_انسانی کوتاهی کرده است؛ چرا که در عرصه هنر، رسانه ، فرهنگ، تربیت و شهرسازی و ... اسلام و قرآن مباحث مبسوطی دارد.
🔹نقل از کانال رسمی پژوهشگاه فقه نظام
🆔 @jiiss_ir
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️نظری در خصوص امتناع علم دینی و علوم انسانی اسلامی
#تضارب_آراء
#امتناع_علم_دینی
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی"
🔸دبیرخانه محترم هم اندیشی اسلامی، باسلام و درود؛
از دعوتی که فرموده اید، تشکر می کنم. متأسفانه من توفیق شرکت در نشست علم دینی و علوم انسانی اسلامی ندارم. کسی را هم نمی توانم به عنوان نماینده معرفی کنم. این بحث چنانکه توجه دارید سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجهای برسد. وقتی #مطلب_سیاسی با #مسئله_علمی خلط میشود، هر چه بکوشند به نتیجه نمیرسند.
🔸علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و به این جهت آن را به صفت دینی نمیتوان متصف کرد. به عبارت دیگر وصف دینی نمیتواند صفت ذاتی علم باشد. البته وجود #علوم_دینی محرز است و این علوم در همه جا و بخصوص در کشور ما جایگاه ممتاز دارند اما آنها علومی هستند که مسائلشان #مسائل_دینی است. علوم فقه و اصول فقه و حدیث و تفسیر و کلام و حتی فلسفه اسلامی در زمره علوم اسلامیند.
🔸علمهای دیگر هر یک مسائل خاص خود دارند و با روش خاص به تحقیق و پژوهش در مسائل میپردازند و ملاک درستی و نادرستیشان رعایت روش است. هیچ علمی را با ملاک بیرون از آن نمیتوان سنجید. چنانکه حکم در باب فقه و حدیث با ملاک و میزان متدولوژی #علم_جدید اعتبار و وجهی ندارد. البته دین و دینداران میتوانند نسبت به مسائل همه علوم و بخصوص علوم معروف به علوم انسانی و اجتماعی نظر انتقادی داشته باشند و پس از مطالعه و آشنایی کافی که البته به آسانی حاصل نمیشود، در مباحث آن علوم چون و چرا کنند اما این چون و چرا در نقد علم است نه اینکه علمِ تازه باشد.
🔸ما هنوز به این مرحله نرسیدهایم. توجه داشته باشید که #علم_اجتماعی علم نظم جامعه مدرن است. در سیصد سال اخیر در غرب علوم اقتصاد و تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و مردم شناسی و ... به وجود آمده و تحقیقات عظیمی در مسائل آن علوم صورت گرفته است که بیاطلاع وسیع و دقیق از آنها و بدون نقد و تحقیق نمیتوان درباره آنها حکم کرد و مثلاً تصمیم گرفت که علم دیگری جانشین آنها شود. علم اجتماعی جدید با #نظم_تجدد تناسب دارد. ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن میکوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم.
🔸در این مورد هم توجه داشته باشیم که #علم و #جامعه با هم قوام مییابند. جامعه کنونی ما جامعه توسعه نیافته است. این جامعه همه نیازهای جامعه مدرن را دارد، بیآنکه از تواناییهای آن برخوردار باشد. اگر میتوانستیم خود را از این #وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن #روح_دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سُودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساخته جهان توسعه یافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد.
🔸توجه داشته باشیم که علم یک طرح مهندسی #ساختنی نیست، #یافتنی است. من حرف دیگری ندارم و چیز دیگری نمیتوانم بگویم، جز اینکه خوبست که اگر میتوانیم به جای بحث درباره علوم اجتماعی اسلامی، در باب شرایط امکان تجدید #عهد_دینی و بنای یک #جامعه_اسلامی بیندیشیم و در این راه به لطف پروردگار علیم امیدوار باشیم.
✍...رضا داوری اردکانی
🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تضارب_آراء
#امتناع_علم_دینی
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی"
🔸دبیرخانه محترم هم اندیشی اسلامی، باسلام و درود؛
از دعوتی که فرموده اید، تشکر می کنم. متأسفانه من توفیق شرکت در نشست علم دینی و علوم انسانی اسلامی ندارم. کسی را هم نمی توانم به عنوان نماینده معرفی کنم. این بحث چنانکه توجه دارید سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجهای برسد. وقتی #مطلب_سیاسی با #مسئله_علمی خلط میشود، هر چه بکوشند به نتیجه نمیرسند.
🔸علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و به این جهت آن را به صفت دینی نمیتوان متصف کرد. به عبارت دیگر وصف دینی نمیتواند صفت ذاتی علم باشد. البته وجود #علوم_دینی محرز است و این علوم در همه جا و بخصوص در کشور ما جایگاه ممتاز دارند اما آنها علومی هستند که مسائلشان #مسائل_دینی است. علوم فقه و اصول فقه و حدیث و تفسیر و کلام و حتی فلسفه اسلامی در زمره علوم اسلامیند.
🔸علمهای دیگر هر یک مسائل خاص خود دارند و با روش خاص به تحقیق و پژوهش در مسائل میپردازند و ملاک درستی و نادرستیشان رعایت روش است. هیچ علمی را با ملاک بیرون از آن نمیتوان سنجید. چنانکه حکم در باب فقه و حدیث با ملاک و میزان متدولوژی #علم_جدید اعتبار و وجهی ندارد. البته دین و دینداران میتوانند نسبت به مسائل همه علوم و بخصوص علوم معروف به علوم انسانی و اجتماعی نظر انتقادی داشته باشند و پس از مطالعه و آشنایی کافی که البته به آسانی حاصل نمیشود، در مباحث آن علوم چون و چرا کنند اما این چون و چرا در نقد علم است نه اینکه علمِ تازه باشد.
🔸ما هنوز به این مرحله نرسیدهایم. توجه داشته باشید که #علم_اجتماعی علم نظم جامعه مدرن است. در سیصد سال اخیر در غرب علوم اقتصاد و تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و مردم شناسی و ... به وجود آمده و تحقیقات عظیمی در مسائل آن علوم صورت گرفته است که بیاطلاع وسیع و دقیق از آنها و بدون نقد و تحقیق نمیتوان درباره آنها حکم کرد و مثلاً تصمیم گرفت که علم دیگری جانشین آنها شود. علم اجتماعی جدید با #نظم_تجدد تناسب دارد. ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن میکوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم.
🔸در این مورد هم توجه داشته باشیم که #علم و #جامعه با هم قوام مییابند. جامعه کنونی ما جامعه توسعه نیافته است. این جامعه همه نیازهای جامعه مدرن را دارد، بیآنکه از تواناییهای آن برخوردار باشد. اگر میتوانستیم خود را از این #وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن #روح_دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سُودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساخته جهان توسعه یافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد.
🔸توجه داشته باشیم که علم یک طرح مهندسی #ساختنی نیست، #یافتنی است. من حرف دیگری ندارم و چیز دیگری نمیتوانم بگویم، جز اینکه خوبست که اگر میتوانیم به جای بحث درباره علوم اجتماعی اسلامی، در باب شرایط امکان تجدید #عهد_دینی و بنای یک #جامعه_اسلامی بیندیشیم و در این راه به لطف پروردگار علیم امیدوار باشیم.
✍...رضا داوری اردکانی
🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
⭕️نظری در خصوص امتناع علم دینی و علوم انسانی اسلامی #تضارب_آراء #امتناع_علم_دینی #دکتر_رضا_داوری_اردکانی 🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی" 🔸دبیرخانه محترم هم…
⭕️داوری اردکانی؛ سروش و شبستری یا میرزای نائینی؟ (بخش اول)
#تضارب_آراء
#علوم_انسانی_اسلامی
#امکان_یا_امتناع_علم_دینی
#حجتالاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری
🔸در روزهای اخیر نامهای منتسب به استاد داوری اردکانی در فضای مجازی و رسانهها منتشر گردید که موضوع آن "علم دینی" و"علوم انسانی اسلامی" بود. با توجه به اهمیت موضوع و نسبت بنیادین و وثیق آن با نیازهای امروزین انقلاب اسلامی، برخوردها و برداشتهای متفاوتی پیرامون آن رخ داد.
🔸این نامه بهانهای شد تا بار دیگر، مدافعان و مخالفان علم دینی و علوم انسانی اسلامی در مقابل یکدیگر صفآرایی کنند و از طریق فضای مجازی، روزنامهها و حتی رسانه ملی به ردّ و دفاع از محتوای نامه اقدام کنند.
🔸جریان مخالف علم دینی که عمدتاً در جبهه اصلاحطلبان و روشنفکران حوزوی و دانشگاهی قرار دارند، با اشتیاق فراوان، با این تصور که داوری در این نامه از "امتناع علم دینی" سخن گفته به استقبال او رفته و اعلام کردند که مدتها مترصد چنین فرصتی بودند تا صحت دیدگاه خود را اثبات نماید و این نامه استاد داوری اردکانی را سند صحت ادعای خود قلمداد کردند.
🔸در مقابل مدافعان علم دینی نیز دو گونه مواجهه با این نامه داشتند: یک طیف با به چالش کشیدن محتوای نامه، داوری را به عدول از اندیشه پیشین متهم کرده، اندیشه متاخر او مبنی بر "امتناع علم دینی" را به نقد نشستند. طیف دیگری اما معتقد بودند که صرفا با استناد به این نامه نمی توان "دیدگاه داوری" درباره علم دینی و علوم انسانی را به داوری نشست و میبایست برای قضاوت در اینباره دیگر آثار وی را نیز مورد ملاحظه قرار داد.
🔸آنچه اما در این میان بین مخالفین و مدافعین مشترک بود، این برداشت است که "داوری در این نامه از امتناع علم دینی سخن گفته است"!
🔸حال باید پرسید چه بر سر "داوری اردکانی" آمده است؟ آیا او نیز همچون برخی از پیروان فردید که در دورهای از حیات اندیشه، طرفدار سرسخت گفتمان فردیدی بوده، اما در نهایت از این گفتمان جدا شده و در مقابل آن قرار گرفتند، دورهای جدید از اندیشگی را در جبهه مقابل فردیدیها آغاز نموده، چنانکه نویسندگانی همچون سروش و شبستری و ... این راه را رفتند؟ یا اینکه "داوری اردکانی" به عاقبت "میرازی نائینی" گرفتار آمده است؟
🔹نقل از کانال شوریدهای از خاکستان
@Shorideheazkhakestan
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تضارب_آراء
#علوم_انسانی_اسلامی
#امکان_یا_امتناع_علم_دینی
#حجتالاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری
🔸در روزهای اخیر نامهای منتسب به استاد داوری اردکانی در فضای مجازی و رسانهها منتشر گردید که موضوع آن "علم دینی" و"علوم انسانی اسلامی" بود. با توجه به اهمیت موضوع و نسبت بنیادین و وثیق آن با نیازهای امروزین انقلاب اسلامی، برخوردها و برداشتهای متفاوتی پیرامون آن رخ داد.
🔸این نامه بهانهای شد تا بار دیگر، مدافعان و مخالفان علم دینی و علوم انسانی اسلامی در مقابل یکدیگر صفآرایی کنند و از طریق فضای مجازی، روزنامهها و حتی رسانه ملی به ردّ و دفاع از محتوای نامه اقدام کنند.
🔸جریان مخالف علم دینی که عمدتاً در جبهه اصلاحطلبان و روشنفکران حوزوی و دانشگاهی قرار دارند، با اشتیاق فراوان، با این تصور که داوری در این نامه از "امتناع علم دینی" سخن گفته به استقبال او رفته و اعلام کردند که مدتها مترصد چنین فرصتی بودند تا صحت دیدگاه خود را اثبات نماید و این نامه استاد داوری اردکانی را سند صحت ادعای خود قلمداد کردند.
🔸در مقابل مدافعان علم دینی نیز دو گونه مواجهه با این نامه داشتند: یک طیف با به چالش کشیدن محتوای نامه، داوری را به عدول از اندیشه پیشین متهم کرده، اندیشه متاخر او مبنی بر "امتناع علم دینی" را به نقد نشستند. طیف دیگری اما معتقد بودند که صرفا با استناد به این نامه نمی توان "دیدگاه داوری" درباره علم دینی و علوم انسانی را به داوری نشست و میبایست برای قضاوت در اینباره دیگر آثار وی را نیز مورد ملاحظه قرار داد.
🔸آنچه اما در این میان بین مخالفین و مدافعین مشترک بود، این برداشت است که "داوری در این نامه از امتناع علم دینی سخن گفته است"!
🔸حال باید پرسید چه بر سر "داوری اردکانی" آمده است؟ آیا او نیز همچون برخی از پیروان فردید که در دورهای از حیات اندیشه، طرفدار سرسخت گفتمان فردیدی بوده، اما در نهایت از این گفتمان جدا شده و در مقابل آن قرار گرفتند، دورهای جدید از اندیشگی را در جبهه مقابل فردیدیها آغاز نموده، چنانکه نویسندگانی همچون سروش و شبستری و ... این راه را رفتند؟ یا اینکه "داوری اردکانی" به عاقبت "میرازی نائینی" گرفتار آمده است؟
🔹نقل از کانال شوریدهای از خاکستان
@Shorideheazkhakestan
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
⭕️نظری در خصوص امتناع علم دینی و علوم انسانی اسلامی #تضارب_آراء #امتناع_علم_دینی #دکتر_رضا_داوری_اردکانی 🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی" 🔸دبیرخانه محترم هم…
⭕️داوری اردکانی؛ سروش و شبستری یا میرزای نائینی؟ (بخش دوم)
#تضارب_آراء
#علوم_انسانی_اسلامی
#امکان_یا_امتناع_علم_دینی
#حجتالاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری
🔸حقیقت آن است که میرزای نائینی در جریان مشروطه، در عین اعتقاد به ولایت فقیه و تاکید بر آن در چندین موضع تنبیهالامه و نیز اثبات آن در آثار فقهی خود از قبیل المکاسب و البیع و ...، با لحاظ شرائط زمانی، مکانی و امکانی از "عدم امکان تحقق ولایت فقیه در آن زمان" سخن بهمیان آورد و با توجه به اصل تنزل تدریجی، نظریه مشروطه را پیشنهاد داد. با این حال شارحان و مروجان روشنفکر و غربزده اندیشه نائینی، "امتناع نظریه ولایت فقیه" را به او منتسب کردند و تاکنون نیز از آن دفاع میکنند!
🔸سوال این است: آیا بین "عدم امکان تحقق ولایت فقیه در آن زمان" با "امتناع نظریه ولایت فقیه" تفاوتی وجود ندارد؟ و این دو عنوان به یک معنا هستند؟ ظاهرا در منطق شارحان و طرفداران امروزین میرزای نائینی (که غالبا در جبهه اصلاحطلبان و روشنفکران قرار دارند) این دو عنوان به یک معنا هستند! اما کدام عقل سلیم است که تفاوت این دو را متوجه نشود؟!
🔸توجه به محتوای نامه استاد دواری اردکانی نیز خواننده مدقق را متوجه تحلیل فوق میکند. به این بیان که سراسر نامه از "عدم امکان اقامه علم دینی در فضا و وضعیت موجود" سخن میگوید، اما جریان مخالفان علم دینی (و حتی کسانی که در کسوت مدافعان علم دینی به نقد نامه استاد پرداختهاند) برداشت ناصحیح خود مبنی بر "امتناع علم دینی" را به نگارنده آن نسبت دادهاند!
🔸غفلت از ادبیات داوری اردکانی به گاه کاربست اصطلاحاتی از قبیل علم، علم اجتماعی، علوم انسانی و ... که جملگیشان در گفتمان استاد داوری در نسبت با مدرنیته و تجدد معنا میشود، یکی از دلائل فهم ناقص نامه مزبور است.
🔸همچنین تأکید بر اینکه تولید علم تازه (علوم مبتنی و متکی بر دین) آن چیزی است که «ما هنوز به مرحله آن نرسیدهایم» و اینکه «ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن می کوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم» و تاکید بر اینکه: «اگر میتوانستیم خود را از این وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن روح دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساخته جهان توسعهیافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد» و لزوم اینکه باید «در باب شرایط امکان تجدید عهد دینی و بنای یک جامعه اسلامی بیندیشیم» دلالت بر "امتناع علم دینی" دارند یا مدلول آنها "عدم امکان تولید علم دینی در وضعیت موجود" دلالت دارد؟
🔸روشن است که این نامه در امتداد گفتمان پیشین و معهود استاد داوری اردکانی بوده، چنانکه اصلاحطلبان و برخی از طرفداران علم دینی پنداشته، گسست از اندیشه پیشین او نیست.
🔸شاید بتوان ادعا کرد داوری در این نامه باری دیگر بر شرط اصلی و لازمه بنیادین تولید علم دینی که همان "گسست از غرب و فرآوردههای تمدنی آن" است، تاکید نموده و تاکید کرده است که: «مادامی که گرفتار عالم تجدد و مدرنیته هستیم، نمیتوانیم از تولید علم دینی سخن بگوییم».
🔸اما اصلاح طلبان و روشنفکران که دوستتر میدارند داوری را استمرار سروش و شبستری قلمداد کنند، با تمسک به همان شیوه تحریف شخصیت و اندیشه، که از طریق آن نائینی را تحریف و مصادره کردند، در صددند با داوری نیز چنان کنند! اما حاشا و کلا که چنین شود...
🔹نقل از کانال شوریدهای از خاکستان
@Shorideheazkhakestan
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تضارب_آراء
#علوم_انسانی_اسلامی
#امکان_یا_امتناع_علم_دینی
#حجتالاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری
🔸حقیقت آن است که میرزای نائینی در جریان مشروطه، در عین اعتقاد به ولایت فقیه و تاکید بر آن در چندین موضع تنبیهالامه و نیز اثبات آن در آثار فقهی خود از قبیل المکاسب و البیع و ...، با لحاظ شرائط زمانی، مکانی و امکانی از "عدم امکان تحقق ولایت فقیه در آن زمان" سخن بهمیان آورد و با توجه به اصل تنزل تدریجی، نظریه مشروطه را پیشنهاد داد. با این حال شارحان و مروجان روشنفکر و غربزده اندیشه نائینی، "امتناع نظریه ولایت فقیه" را به او منتسب کردند و تاکنون نیز از آن دفاع میکنند!
🔸سوال این است: آیا بین "عدم امکان تحقق ولایت فقیه در آن زمان" با "امتناع نظریه ولایت فقیه" تفاوتی وجود ندارد؟ و این دو عنوان به یک معنا هستند؟ ظاهرا در منطق شارحان و طرفداران امروزین میرزای نائینی (که غالبا در جبهه اصلاحطلبان و روشنفکران قرار دارند) این دو عنوان به یک معنا هستند! اما کدام عقل سلیم است که تفاوت این دو را متوجه نشود؟!
🔸توجه به محتوای نامه استاد دواری اردکانی نیز خواننده مدقق را متوجه تحلیل فوق میکند. به این بیان که سراسر نامه از "عدم امکان اقامه علم دینی در فضا و وضعیت موجود" سخن میگوید، اما جریان مخالفان علم دینی (و حتی کسانی که در کسوت مدافعان علم دینی به نقد نامه استاد پرداختهاند) برداشت ناصحیح خود مبنی بر "امتناع علم دینی" را به نگارنده آن نسبت دادهاند!
🔸غفلت از ادبیات داوری اردکانی به گاه کاربست اصطلاحاتی از قبیل علم، علم اجتماعی، علوم انسانی و ... که جملگیشان در گفتمان استاد داوری در نسبت با مدرنیته و تجدد معنا میشود، یکی از دلائل فهم ناقص نامه مزبور است.
🔸همچنین تأکید بر اینکه تولید علم تازه (علوم مبتنی و متکی بر دین) آن چیزی است که «ما هنوز به مرحله آن نرسیدهایم» و اینکه «ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن می کوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم» و تاکید بر اینکه: «اگر میتوانستیم خود را از این وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن روح دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساخته جهان توسعهیافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد» و لزوم اینکه باید «در باب شرایط امکان تجدید عهد دینی و بنای یک جامعه اسلامی بیندیشیم» دلالت بر "امتناع علم دینی" دارند یا مدلول آنها "عدم امکان تولید علم دینی در وضعیت موجود" دلالت دارد؟
🔸روشن است که این نامه در امتداد گفتمان پیشین و معهود استاد داوری اردکانی بوده، چنانکه اصلاحطلبان و برخی از طرفداران علم دینی پنداشته، گسست از اندیشه پیشین او نیست.
🔸شاید بتوان ادعا کرد داوری در این نامه باری دیگر بر شرط اصلی و لازمه بنیادین تولید علم دینی که همان "گسست از غرب و فرآوردههای تمدنی آن" است، تاکید نموده و تاکید کرده است که: «مادامی که گرفتار عالم تجدد و مدرنیته هستیم، نمیتوانیم از تولید علم دینی سخن بگوییم».
🔸اما اصلاح طلبان و روشنفکران که دوستتر میدارند داوری را استمرار سروش و شبستری قلمداد کنند، با تمسک به همان شیوه تحریف شخصیت و اندیشه، که از طریق آن نائینی را تحریف و مصادره کردند، در صددند با داوری نیز چنان کنند! اما حاشا و کلا که چنین شود...
🔹نقل از کانال شوریدهای از خاکستان
@Shorideheazkhakestan
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
نشست «ما و علوم انسانی» با سخنرانی دکتر رضا داوری اردکانی از ساعت 10 تا 12 چهارشنبه 9 اسفند در پردیس دانشگاه علامه طباطبایی برگزار میگردد.
#علوم_انسانی
@philosophynews
@tamadone_novine_islami
#علوم_انسانی
@philosophynews
@tamadone_novine_islami
✅علوم غربی بیش از آنکه موجب انکشاف و رازگشایی از عالم باشد، باعث حجاب شده است
⭕️مباحث تمدنزایی شیعه(59)
🔻#گزیدهی_کتاب
🔻#تمدنزایی_شیعه
🔻#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸سؤال:
شهیدآوینی میگوید: «#علوم_غربی بیش از آن که موجب انکشاف و رازگشایی از عالم باشد، باعث حجاب میشود و تکنولوژی امروز غرب حاصل تصرف شیطان است در عالم وجود.» آیا با این شرایط میتوانیم در راه ساختن #تمدن_اسلامی از تکنولوژی غربی استفاده کنیم با این که در ساختن تمدن اسلامی کلاً علوم و تکنولوژی غرب را دور زده و از کنار آن رد میشویم و در حین دورزدن، از تمدن غرب فقط برای گذران زندگی عادیمان استفاده میکنیم؟
🔸جواب:
در عین آن که جواب این سؤال در آینده با طرح مقدمات لازم بهتر داده خواهد شد، خدمتتان عرض کنم که ساختن تمدن اسلامی را باید مرحله به مرحله در نظر گرفت، مرحلهی اول این است که ما هیچ راهی نداریم جز اینکه فعلاً از ابزارهای موجود گزینش کنیم، بحثی که در کتاب «امام خمینی (رحمةالله علیه) و خودآگاهی تاریخی» عرض شده است. حال در این #فرهنگ_مدرنیته و نسبت به اهداف تمدن دینی تا آنجا که ممکن است این خطر را میتوان تقلیل داد. پس یک مرحله این است که شما فعلاً چارهای ندارید جز این که تکنولوژیهای موجود را گزینش کنید، منتها با احتیاط و خودآگاهی، مرحلهی بعدی این است که در دل این گزینشها، آرام آرام #عالم_اسلامی را که همان اتصال به #عالم_قدس است پیدا کرده و در کنار آن عالم، ابزارها و نهادهایی مطابق آن عالم و آن اهداف پایهریزی نمایید. مرحلهی سوم این است که با در دست داشتن ابزارهای مناسب و یک تحول شدید کلاً به زندگی غربی پشت کنید و تمدن اسلامی را احیا نمایید، و این را بدانید تا آن تمدن را احیاء نکنید، دائماً زهر #تمدن_غربی شما را مغلوب میکند، چون این تمدن متذکر نفس اماره و هوس است و آن تمدن متذکر نفس مطمئنه و متصل به #عالم_بقاء است، که البته گفتن این حرفها ساده است ولی در عمل نیاز به برنامهریزی دقیقی داریم که ابتدا بر تکنولوژی موجود سوار شویم و سپس جهت آن را به سوی دلخواه تغییر دهیم و به پیشرفتی دست یابیم که به معنی پیشرفت غربی نیست.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 66 و 67؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️مباحث تمدنزایی شیعه(59)
🔻#گزیدهی_کتاب
🔻#تمدنزایی_شیعه
🔻#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸سؤال:
شهیدآوینی میگوید: «#علوم_غربی بیش از آن که موجب انکشاف و رازگشایی از عالم باشد، باعث حجاب میشود و تکنولوژی امروز غرب حاصل تصرف شیطان است در عالم وجود.» آیا با این شرایط میتوانیم در راه ساختن #تمدن_اسلامی از تکنولوژی غربی استفاده کنیم با این که در ساختن تمدن اسلامی کلاً علوم و تکنولوژی غرب را دور زده و از کنار آن رد میشویم و در حین دورزدن، از تمدن غرب فقط برای گذران زندگی عادیمان استفاده میکنیم؟
🔸جواب:
در عین آن که جواب این سؤال در آینده با طرح مقدمات لازم بهتر داده خواهد شد، خدمتتان عرض کنم که ساختن تمدن اسلامی را باید مرحله به مرحله در نظر گرفت، مرحلهی اول این است که ما هیچ راهی نداریم جز اینکه فعلاً از ابزارهای موجود گزینش کنیم، بحثی که در کتاب «امام خمینی (رحمةالله علیه) و خودآگاهی تاریخی» عرض شده است. حال در این #فرهنگ_مدرنیته و نسبت به اهداف تمدن دینی تا آنجا که ممکن است این خطر را میتوان تقلیل داد. پس یک مرحله این است که شما فعلاً چارهای ندارید جز این که تکنولوژیهای موجود را گزینش کنید، منتها با احتیاط و خودآگاهی، مرحلهی بعدی این است که در دل این گزینشها، آرام آرام #عالم_اسلامی را که همان اتصال به #عالم_قدس است پیدا کرده و در کنار آن عالم، ابزارها و نهادهایی مطابق آن عالم و آن اهداف پایهریزی نمایید. مرحلهی سوم این است که با در دست داشتن ابزارهای مناسب و یک تحول شدید کلاً به زندگی غربی پشت کنید و تمدن اسلامی را احیا نمایید، و این را بدانید تا آن تمدن را احیاء نکنید، دائماً زهر #تمدن_غربی شما را مغلوب میکند، چون این تمدن متذکر نفس اماره و هوس است و آن تمدن متذکر نفس مطمئنه و متصل به #عالم_بقاء است، که البته گفتن این حرفها ساده است ولی در عمل نیاز به برنامهریزی دقیقی داریم که ابتدا بر تکنولوژی موجود سوار شویم و سپس جهت آن را به سوی دلخواه تغییر دهیم و به پیشرفتی دست یابیم که به معنی پیشرفت غربی نیست.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 66 و 67؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️آیا طُلاب علوم دینی مؤاخذه نخواهند شد!؟
#جهاد_علمی
#وظیفهی_نخبگان
#علوم_انسانی_اسلامی
🔸علامه سیدمنیرالدین حسینیالهاشمی:
بیان این مطلب برای من تلخ است، اما از جمله مسائل ناپسند از سوی پژوهشگران حوزه و دانشگاه و کسانی که لباس تعبد و تعهد را برای زدودن مشکلات از چهره جامعه پوشیدهاند این است که بخواهند مدیران و عناصر سازمان را در شکلگیری معضلات جامعه مقصر بدانند و خود را در نقص ساختارها، منطقها و دستگاههای موجود به تجاهل و تغافل بزنند و سهم خود را در باز کردن گرههای کور مفهومی و یافتن راهکارهای بنیادین به فراموشی بسپارند.
🔸آیا ما طُلاب علوم دینی در نزد خداوند متعال مؤاخذه نخواهیم شد که علوم انسانی و تجربی را غیر مرتبط با دین بدانیم و خود را از ارائه پیشفرضهای اسلامی به دانشگاه فارغ البال احساس کنیم؟!
مشهدِ مقدس، ۱۳۷۹/۱۰/۷
🔹نقل از کانال مرکز پژوهشی حسینیهی اندیشه قم↙️
@hoseiniyehandisheh
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#جهاد_علمی
#وظیفهی_نخبگان
#علوم_انسانی_اسلامی
🔸علامه سیدمنیرالدین حسینیالهاشمی:
بیان این مطلب برای من تلخ است، اما از جمله مسائل ناپسند از سوی پژوهشگران حوزه و دانشگاه و کسانی که لباس تعبد و تعهد را برای زدودن مشکلات از چهره جامعه پوشیدهاند این است که بخواهند مدیران و عناصر سازمان را در شکلگیری معضلات جامعه مقصر بدانند و خود را در نقص ساختارها، منطقها و دستگاههای موجود به تجاهل و تغافل بزنند و سهم خود را در باز کردن گرههای کور مفهومی و یافتن راهکارهای بنیادین به فراموشی بسپارند.
🔸آیا ما طُلاب علوم دینی در نزد خداوند متعال مؤاخذه نخواهیم شد که علوم انسانی و تجربی را غیر مرتبط با دین بدانیم و خود را از ارائه پیشفرضهای اسلامی به دانشگاه فارغ البال احساس کنیم؟!
مشهدِ مقدس، ۱۳۷۹/۱۰/۷
🔹نقل از کانال مرکز پژوهشی حسینیهی اندیشه قم↙️
@hoseiniyehandisheh
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️اسلامی بودن علم به معنای انطباق آن با دین نیست
#مبانی
#علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_قائمینیا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸حجت الاسلام قائمینیا عضو هئیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت:
اسلامی بودن علم هرگز به معنای انطباق کامل آن با دین یا واقع نیست؛ چرا که علم، هر چه باشد، تا حدی حاصل خلاقیت عالم بوده، آمیزهای از کاشفیت و خلاقیت است. دینی بودن، بیشتر حدود علم را نشان میدهد تا انطباق کامل محتوا را.
🔸علم در چارچوبش از حدودی فراتر نمیرود و علم دینی به مثابه شبکهای است که دین در مرزهای آن قرار دارد. دانشمند درون این شبکه را با خلاقیت خود و از ترکیب اطلاعاتی که از زمینههای دیگر حاصل میآید، پر میکند.
🔸علم یک فرایند تاریخی تدریجی است و هیچ گاه نباید انتظار داشت که علم دینی به نحو مطلق و یکجا صورت گیرد، بلکه مهندسی علم جزء به جزء و تدریجی صورت میگیرد.
🔹متن کامل این مطلب را در لینک زیر بخوانید:↙️
🌐https://goo.gl/zDmL7q
ا—--------------------------—ا
#مبانی
#علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_قائمینیا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸حجت الاسلام قائمینیا عضو هئیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت:
اسلامی بودن علم هرگز به معنای انطباق کامل آن با دین یا واقع نیست؛ چرا که علم، هر چه باشد، تا حدی حاصل خلاقیت عالم بوده، آمیزهای از کاشفیت و خلاقیت است. دینی بودن، بیشتر حدود علم را نشان میدهد تا انطباق کامل محتوا را.
🔸علم در چارچوبش از حدودی فراتر نمیرود و علم دینی به مثابه شبکهای است که دین در مرزهای آن قرار دارد. دانشمند درون این شبکه را با خلاقیت خود و از ترکیب اطلاعاتی که از زمینههای دیگر حاصل میآید، پر میکند.
🔸علم یک فرایند تاریخی تدریجی است و هیچ گاه نباید انتظار داشت که علم دینی به نحو مطلق و یکجا صورت گیرد، بلکه مهندسی علم جزء به جزء و تدریجی صورت میگیرد.
🔹متن کامل این مطلب را در لینک زیر بخوانید:↙️
🌐https://goo.gl/zDmL7q
ا—--------------------------—ا
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️اسلامی بودن علم به معنای انطباق آن با دین نیست
#مبانی
#علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_قائمینیا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸حجت الاسلام قائمینیا عضو هئیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت:
اسلامی بودن علم هرگز به معنای انطباق کامل آن با دین یا واقع نیست؛ چرا که علم، هر چه باشد، تا حدی حاصل خلاقیت عالم بوده، آمیزهای از کاشفیت و خلاقیت است. دینی بودن، بیشتر حدود علم را نشان میدهد تا انطباق کامل محتوا را.
🔸علم در چارچوبش از حدودی فراتر نمیرود و علم دینی به مثابه شبکهای است که دین در مرزهای آن قرار دارد. دانشمند درون این شبکه را با خلاقیت خود و از ترکیب اطلاعاتی که از زمینههای دیگر حاصل میآید، پر میکند.
🔸علم یک فرایند تاریخی تدریجی است و هیچ گاه نباید انتظار داشت که علم دینی به نحو مطلق و یکجا صورت گیرد، بلکه مهندسی علم جزء به جزء و تدریجی صورت میگیرد.
🔹متن کامل این مطلب را در لینک زیر بخوانید:↙️
🌐https://goo.gl/zDmL7q
ا—--------------------------—ا
#مبانی
#علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#حجتالاسلام_دکتر_قائمینیا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸حجت الاسلام قائمینیا عضو هئیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت:
اسلامی بودن علم هرگز به معنای انطباق کامل آن با دین یا واقع نیست؛ چرا که علم، هر چه باشد، تا حدی حاصل خلاقیت عالم بوده، آمیزهای از کاشفیت و خلاقیت است. دینی بودن، بیشتر حدود علم را نشان میدهد تا انطباق کامل محتوا را.
🔸علم در چارچوبش از حدودی فراتر نمیرود و علم دینی به مثابه شبکهای است که دین در مرزهای آن قرار دارد. دانشمند درون این شبکه را با خلاقیت خود و از ترکیب اطلاعاتی که از زمینههای دیگر حاصل میآید، پر میکند.
🔸علم یک فرایند تاریخی تدریجی است و هیچ گاه نباید انتظار داشت که علم دینی به نحو مطلق و یکجا صورت گیرد، بلکه مهندسی علم جزء به جزء و تدریجی صورت میگیرد.
🔹متن کامل این مطلب را در لینک زیر بخوانید:↙️
🌐https://goo.gl/zDmL7q
ا—--------------------------—ا
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️شهروندان و دغدغهی فرمولیزه کردن مسائل علوم انسانی!
🔻#علوم_انسانی
✍یادداشتی از نیما قاسمی
🔸کسی که با جامعهی خود «مسأله» دارد، و برای حل و فصل این مسأله درگیری ذهنی پیدا میکند، به اصطلاح «فکری» میشود، طبیعتاً به علوم انسانی گرایش پیدا میکند. منظورم این نیست که لزوماً دانشجوی علوم انسانی میشود که مضمونش حل مسائل اجتماعیست. بلکه او در معنای عام کلمه علوم انسانی را جدی خواهد گرفت و ارج خواهد نهاد حتی اگر خود یک تکنسین باشد و یا حتی تحصیلات آکادمیک نداشته باشد. تنها در دو صورت است که این مسیر «مسأله- فکر- علوم انسانی» طی نخواهد شد:
#الف: اینکه شهروند مسألهای نداشته باشد؛
#ب: اینکه برای حل مسألهی خود راهحلهای شخصی را مدنظر قرار دهد؛ یعنی به دنبال فرموله کردن مسألهی خود به صورتی کلی و پیدا کردن یک «پاسخ» به طور کلی نباشد.
🔸فرموله کردن مسأله به طور کلی، و تلاش برای پاسخ گفتن به آن به عنوان یک راهحل همگانی، چیزی جز تئوریپردازی نیست. اما شهروندی که تلاش میکند مسألهاش را «خصوصی» و «از درِ پشتی» با یک نامه در دست برای وزیر و وکیل، یا از راه چاپلوسی و تملقی برای کسانی که خود بخشی از مشکلاند، حل کند، طبیعتاً فکر نمیکند و به تئوریهای علوم انسانی و اجتماعی اهمیتی نمیدهد. اما چه کسیست که مسألهای ندارد!؟ اگر این پذیرفته است که اکثریت شهروندان مسألهای با جامعهی خود دارند و در رضایت کامل، و هماهنگی تام و تمام با محیط اجتماعی خود نیستند، سوال این است: پس چرا علوم انسانی در کشور ما این قدر ذلیل و به اصطلاح عامیانه «خاک- بر سری»ست!؟ آیا غیر از این است که کمترین تمایلی که یک ایرانی دارد، فرموله کردن مسألهی خود به مثابهی یک مسألهی اجتماعیست!؟ «دروغ»، «ریاکاری» و «دودوزهبازی» منطقاً ابزار کار مردمیست که اگر شکلی از تفریح را دوست دارند و یا اگر نوعی از رفتار اجتماعی را حق مسلم خود میدانند، به جای طرح آن و دفاع کردن از آن با زبانی فاخر، پنهانش میکنند! در عوض، با پذیرش مناسبات جاری، هم اعتبار سیستم را اخذ میکنند و در جیب میگذارند، هم هزینه نمیدهند و هم به خواستهی خود (به تصور باطلی که دارند) در خفاء میرسند. من این طور نتیجه میگیرم: برای اینکه علوم انسانی ارج و قربی داشته باشد، نیاز است که شهروندان حداقلی از صدق نیت، شجاعت و مناعت طبع داشته باشند. فقط در این صورت است که مبدأ عزیمت «مسأله» به تصدیق علوم انسانی منتهی خواهد شد.
🔸صداقت یک فضیلت اخلاقی معرفی شده است اما چیزی بیشتر از یک فضیلت اخلاقی، یعنی یک زیبندگی برای رفتار ظاهری شهروند است. فضیلتیست که با آن میتوان یک جامعه را ساخت و از درافتادنش در بیفکری و بیپرنسیپی و بیچیزی فرهنگی حفظ نمود. امروز بیشتر از همیشه میفهمم که چرا برخی از ستودنیترین رهبران معنوی جامعهی ما، تأکید ویژهی خود را بر «صدق و اخلاص» میگذاردند تا حدی که یک بدمست عربدهکش در میدان شهر را به مفتی پاک و پاکیزهی شهر ترجیح میدادند. آنها فهمیده بودند که جامعهای که پنهان نمیکند «آنچه را که واقعاً هست» با تکیه بر همین صدق و مناعت طبعش میتوان اصلاح کرد. اما جامعهی درغلتیده به آفت ریا و پنهانکاری را چه بسا اصلاً دوایی نباشد. شهروندی که در حقیقت شهروند نیست، و شخصیتی که در حقیقت تشخصی ندارد، قابل برنامهریزی نیست و به تغییرش امید نمیتوان بست. در اسرارالتوحید، پرسش و پاسخ کوتاهی هست که «صداقت» را، نه فقط به عنوان یک فضیلت اخلاقی و شرطی برای پیمودن یک مسیر، بلکه خود در حد یک مقصد عالی و منتهای راه معرفی میکند: (درویشی گفت: «یا شیخ! کسی خفته مانده است، در خواب به منزل رسد!؟» شیخ گفت: «اگر در ظلّ اخلاص خفته است، عین خوابش صدر منزل بُوَد!») (تصحیح شفیعی کدکنی؛ ص 312)
🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#علوم_انسانی
✍یادداشتی از نیما قاسمی
🔸کسی که با جامعهی خود «مسأله» دارد، و برای حل و فصل این مسأله درگیری ذهنی پیدا میکند، به اصطلاح «فکری» میشود، طبیعتاً به علوم انسانی گرایش پیدا میکند. منظورم این نیست که لزوماً دانشجوی علوم انسانی میشود که مضمونش حل مسائل اجتماعیست. بلکه او در معنای عام کلمه علوم انسانی را جدی خواهد گرفت و ارج خواهد نهاد حتی اگر خود یک تکنسین باشد و یا حتی تحصیلات آکادمیک نداشته باشد. تنها در دو صورت است که این مسیر «مسأله- فکر- علوم انسانی» طی نخواهد شد:
#الف: اینکه شهروند مسألهای نداشته باشد؛
#ب: اینکه برای حل مسألهی خود راهحلهای شخصی را مدنظر قرار دهد؛ یعنی به دنبال فرموله کردن مسألهی خود به صورتی کلی و پیدا کردن یک «پاسخ» به طور کلی نباشد.
🔸فرموله کردن مسأله به طور کلی، و تلاش برای پاسخ گفتن به آن به عنوان یک راهحل همگانی، چیزی جز تئوریپردازی نیست. اما شهروندی که تلاش میکند مسألهاش را «خصوصی» و «از درِ پشتی» با یک نامه در دست برای وزیر و وکیل، یا از راه چاپلوسی و تملقی برای کسانی که خود بخشی از مشکلاند، حل کند، طبیعتاً فکر نمیکند و به تئوریهای علوم انسانی و اجتماعی اهمیتی نمیدهد. اما چه کسیست که مسألهای ندارد!؟ اگر این پذیرفته است که اکثریت شهروندان مسألهای با جامعهی خود دارند و در رضایت کامل، و هماهنگی تام و تمام با محیط اجتماعی خود نیستند، سوال این است: پس چرا علوم انسانی در کشور ما این قدر ذلیل و به اصطلاح عامیانه «خاک- بر سری»ست!؟ آیا غیر از این است که کمترین تمایلی که یک ایرانی دارد، فرموله کردن مسألهی خود به مثابهی یک مسألهی اجتماعیست!؟ «دروغ»، «ریاکاری» و «دودوزهبازی» منطقاً ابزار کار مردمیست که اگر شکلی از تفریح را دوست دارند و یا اگر نوعی از رفتار اجتماعی را حق مسلم خود میدانند، به جای طرح آن و دفاع کردن از آن با زبانی فاخر، پنهانش میکنند! در عوض، با پذیرش مناسبات جاری، هم اعتبار سیستم را اخذ میکنند و در جیب میگذارند، هم هزینه نمیدهند و هم به خواستهی خود (به تصور باطلی که دارند) در خفاء میرسند. من این طور نتیجه میگیرم: برای اینکه علوم انسانی ارج و قربی داشته باشد، نیاز است که شهروندان حداقلی از صدق نیت، شجاعت و مناعت طبع داشته باشند. فقط در این صورت است که مبدأ عزیمت «مسأله» به تصدیق علوم انسانی منتهی خواهد شد.
🔸صداقت یک فضیلت اخلاقی معرفی شده است اما چیزی بیشتر از یک فضیلت اخلاقی، یعنی یک زیبندگی برای رفتار ظاهری شهروند است. فضیلتیست که با آن میتوان یک جامعه را ساخت و از درافتادنش در بیفکری و بیپرنسیپی و بیچیزی فرهنگی حفظ نمود. امروز بیشتر از همیشه میفهمم که چرا برخی از ستودنیترین رهبران معنوی جامعهی ما، تأکید ویژهی خود را بر «صدق و اخلاص» میگذاردند تا حدی که یک بدمست عربدهکش در میدان شهر را به مفتی پاک و پاکیزهی شهر ترجیح میدادند. آنها فهمیده بودند که جامعهای که پنهان نمیکند «آنچه را که واقعاً هست» با تکیه بر همین صدق و مناعت طبعش میتوان اصلاح کرد. اما جامعهی درغلتیده به آفت ریا و پنهانکاری را چه بسا اصلاً دوایی نباشد. شهروندی که در حقیقت شهروند نیست، و شخصیتی که در حقیقت تشخصی ندارد، قابل برنامهریزی نیست و به تغییرش امید نمیتوان بست. در اسرارالتوحید، پرسش و پاسخ کوتاهی هست که «صداقت» را، نه فقط به عنوان یک فضیلت اخلاقی و شرطی برای پیمودن یک مسیر، بلکه خود در حد یک مقصد عالی و منتهای راه معرفی میکند: (درویشی گفت: «یا شیخ! کسی خفته مانده است، در خواب به منزل رسد!؟» شیخ گفت: «اگر در ظلّ اخلاص خفته است، عین خوابش صدر منزل بُوَد!») (تصحیح شفیعی کدکنی؛ ص 312)
🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr