⭕️#گزیده_کتاب/ تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی(3)
🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸گرچه نویسندهٔ این سطور، به ضرورت ترکیبی از دو فرضی پیش، با تکیه بر ضرورت طراحی یک مدل جامع دانشی معتقد است ، تا در آن پارادایم کاملا نو، جدید و نظام مند، هم بتوان از عناصر علمی موجود دیگر بهره برد و هم این که نهایتاً از این طریق، به مجموعه دانش های ابداعی و متناسب با ساخت تمدن نوین اسلامی دست یافت؛ اما در هر فرض متصور، ابداع و ساخت دانش تمدنی جدید منوط به ضرورت نظریه پردازی و طراحی نظریه های علمی مدون و نظاممند است، چرا که نقطهٔ وصل و نقطهٔ محوری دانش، «نظریه و تئوری» است؛ که دانش بی نظریه یا به جمع متفرق اطلاعاتی ناکارامد منتهی خواهد شد، یا یک فعالیت علمی را به فعالیت عمومی و تلاشی عامیانه و تفننی تبدیل می کند.
🔸بدینسان «نظریه سازی»، نقطهٔ وصل «دانش» و دانش، نقطهٔ وصل «تمدن سازی» است و این بدان معناست که پرسش ها، ابهامات، مسائل و چالش های نظری بسیاری که در زمینهٔ نظریه پردازی وجود دارد می تواند در زیر عنوان نظریه پژوهی به بحث و تبادل نظر جمعی گذارده شود. در نتیجه «نظریه پژوهی»، پژوهش و تحقیق پیرامون این ابعاد و زوایای گسترده و بسیار ضروری جامعهٔ اسلامی ایرانی و هر آینه جامعهٔ علمی امروز ماست و یکی از این حوزه ها، مطالعات تمدنی و تمدن پژوهی است. بدین ترتیب در حوزهٔ مطالعات تمدنی، سه ضرورت پیش روی ما قرار می گیرد : ۱- ضرورت تمدن پژوهی، ۲- ضرورت تحلیل مفهوم تمدن و ۳- ضرورت تعیین ساختار پژوهشی.
🔹کتاب تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص13و 14.
ناشر: جامعهشناسان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸گرچه نویسندهٔ این سطور، به ضرورت ترکیبی از دو فرضی پیش، با تکیه بر ضرورت طراحی یک مدل جامع دانشی معتقد است ، تا در آن پارادایم کاملا نو، جدید و نظام مند، هم بتوان از عناصر علمی موجود دیگر بهره برد و هم این که نهایتاً از این طریق، به مجموعه دانش های ابداعی و متناسب با ساخت تمدن نوین اسلامی دست یافت؛ اما در هر فرض متصور، ابداع و ساخت دانش تمدنی جدید منوط به ضرورت نظریه پردازی و طراحی نظریه های علمی مدون و نظاممند است، چرا که نقطهٔ وصل و نقطهٔ محوری دانش، «نظریه و تئوری» است؛ که دانش بی نظریه یا به جمع متفرق اطلاعاتی ناکارامد منتهی خواهد شد، یا یک فعالیت علمی را به فعالیت عمومی و تلاشی عامیانه و تفننی تبدیل می کند.
🔸بدینسان «نظریه سازی»، نقطهٔ وصل «دانش» و دانش، نقطهٔ وصل «تمدن سازی» است و این بدان معناست که پرسش ها، ابهامات، مسائل و چالش های نظری بسیاری که در زمینهٔ نظریه پردازی وجود دارد می تواند در زیر عنوان نظریه پژوهی به بحث و تبادل نظر جمعی گذارده شود. در نتیجه «نظریه پژوهی»، پژوهش و تحقیق پیرامون این ابعاد و زوایای گسترده و بسیار ضروری جامعهٔ اسلامی ایرانی و هر آینه جامعهٔ علمی امروز ماست و یکی از این حوزه ها، مطالعات تمدنی و تمدن پژوهی است. بدین ترتیب در حوزهٔ مطالعات تمدنی، سه ضرورت پیش روی ما قرار می گیرد : ۱- ضرورت تمدن پژوهی، ۲- ضرورت تحلیل مفهوم تمدن و ۳- ضرورت تعیین ساختار پژوهشی.
🔹کتاب تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص13و 14.
ناشر: جامعهشناسان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️#گزیده_کتاب/ تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی(4)
🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸ضرورت تمدن پژوهی(1)
بیگمان تمدنسازی مستلزم تمدنپژوهی است و در دنیای امروز، هر فرهنگی که به سمت و سوی تمدنسازی حرکت نکند، قابلیت جامعهسازی خود را از دست خواهد داد و ضرورتاً به لایههای درونی و فردی خود فروکاسته خواهد شد. این سخن بدان معناست که در باب ضرورت تمدنپژوهی در دنیای معاصر، نیازمند استدلال پیچیده و مشکلی نیستیم؛ چرا که در ذائقهٔ جهان امروز، هر جامعهای که در صدد تحقق تمدن نباشد، به حدود مرزهای جغرافیایی خود محصور خواهد شد. یعنی جهان معاصر، جهان تمدنی است؛ تقابل و نبرد، یا تعامل، تعاطی و گفتگو، یا قدرت و سیطره، همه در حوزهٔ بین تمدنی است؛ تا آنجا که اگر زبان و فرهنگی هم مطرح باشد، فرهنگ و زبان بین تمدنی است. بنابراین باید انسان امروز را انسان تمدنی و حیات وی را حیات تمدنی بنامیم. میتوان چنین نتیجه گرفت که تمدن از چارچوب یک واژه و مفهوم نظری و تجریدی صرف خارج شده و به یکی از مهمترین واقعیتهای اجتماعی و عینی بشر امروز تبدیل شده است.
🔹کتاب تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص 14.
ناشر: جامعهشناسان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸ضرورت تمدن پژوهی(1)
بیگمان تمدنسازی مستلزم تمدنپژوهی است و در دنیای امروز، هر فرهنگی که به سمت و سوی تمدنسازی حرکت نکند، قابلیت جامعهسازی خود را از دست خواهد داد و ضرورتاً به لایههای درونی و فردی خود فروکاسته خواهد شد. این سخن بدان معناست که در باب ضرورت تمدنپژوهی در دنیای معاصر، نیازمند استدلال پیچیده و مشکلی نیستیم؛ چرا که در ذائقهٔ جهان امروز، هر جامعهای که در صدد تحقق تمدن نباشد، به حدود مرزهای جغرافیایی خود محصور خواهد شد. یعنی جهان معاصر، جهان تمدنی است؛ تقابل و نبرد، یا تعامل، تعاطی و گفتگو، یا قدرت و سیطره، همه در حوزهٔ بین تمدنی است؛ تا آنجا که اگر زبان و فرهنگی هم مطرح باشد، فرهنگ و زبان بین تمدنی است. بنابراین باید انسان امروز را انسان تمدنی و حیات وی را حیات تمدنی بنامیم. میتوان چنین نتیجه گرفت که تمدن از چارچوب یک واژه و مفهوم نظری و تجریدی صرف خارج شده و به یکی از مهمترین واقعیتهای اجتماعی و عینی بشر امروز تبدیل شده است.
🔹کتاب تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص 14.
ناشر: جامعهشناسان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️#گزیده_کتاب/ تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی(5)
🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸ضرورت تمدن پژوهی(2)
شاید بر همین بنیان، در دورهٔ کنونی، تحلیل و باز کاوی مفهوم تمدن و ارزیابی منتقدانهٔ مؤلفههای آن، به یکی از ضروریترین نیازهای پژوهش جوامع علمی تبدیل شده است. مطالعات تطبیقی میانرشتهای حوزهٔ فرهنگ و تمدن، پردامنه و پرآوازه است و البته هم افق بودن فرهنگ پژوهی با تمدن پژوهی نیز بر همین بر نهاد تأکید میورزد. با این همه، فرهنگ و تمدن از آن دست واژهها و مفاهیمی هستند که به دلیل گستردگی حوزهٔ کارکردیشان، تلاش اندیشمندان در قرون گذشته و حال نیز شناخت تمامی ابعاد آنها را میسر نساخته است. بنابراین میتوان اهمیت تمدنسازی را یکی از مهمترین علل رونق مباحث و مطالعات تمدنی در دنیای کنونی تلقی کرد.
🔸با این همه اما جامعهٔ اسلامی ایرانی در سپهر اندیشهٔ دینی، در خصوص مطالعات تمدنی و بهویژه مطالعات خاص تمدن اسلامی با مشکلات چندی روبهرو هستیم، چراکه به دلیل روبهرویی با پرسشها و چالشهای روزافزونی، این امر در حوزهٔ فرهنگ و تمدن اسلامی دوچندان مینماید؛ تمدنی که از سویی محتاج بازشناسی حیات پیشینی و از سوی دیگر، احیاء و بازتولید ساختارهای نو و پسینی است و آنچه بر این مشکل میافزاید این است که در شرایط کنونی جهان معاصر، در عرصهی ظهور و بروز سیطرهٔ تمدن رقیب نیز قرار دارد.
🔹کتاب تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص15
ناشر: جامعهشناسان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#مقدمه
🔻#تمدن_پژوهی
🔻#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸ضرورت تمدن پژوهی(2)
شاید بر همین بنیان، در دورهٔ کنونی، تحلیل و باز کاوی مفهوم تمدن و ارزیابی منتقدانهٔ مؤلفههای آن، به یکی از ضروریترین نیازهای پژوهش جوامع علمی تبدیل شده است. مطالعات تطبیقی میانرشتهای حوزهٔ فرهنگ و تمدن، پردامنه و پرآوازه است و البته هم افق بودن فرهنگ پژوهی با تمدن پژوهی نیز بر همین بر نهاد تأکید میورزد. با این همه، فرهنگ و تمدن از آن دست واژهها و مفاهیمی هستند که به دلیل گستردگی حوزهٔ کارکردیشان، تلاش اندیشمندان در قرون گذشته و حال نیز شناخت تمامی ابعاد آنها را میسر نساخته است. بنابراین میتوان اهمیت تمدنسازی را یکی از مهمترین علل رونق مباحث و مطالعات تمدنی در دنیای کنونی تلقی کرد.
🔸با این همه اما جامعهٔ اسلامی ایرانی در سپهر اندیشهٔ دینی، در خصوص مطالعات تمدنی و بهویژه مطالعات خاص تمدن اسلامی با مشکلات چندی روبهرو هستیم، چراکه به دلیل روبهرویی با پرسشها و چالشهای روزافزونی، این امر در حوزهٔ فرهنگ و تمدن اسلامی دوچندان مینماید؛ تمدنی که از سویی محتاج بازشناسی حیات پیشینی و از سوی دیگر، احیاء و بازتولید ساختارهای نو و پسینی است و آنچه بر این مشکل میافزاید این است که در شرایط کنونی جهان معاصر، در عرصهی ظهور و بروز سیطرهٔ تمدن رقیب نیز قرار دارد.
🔹کتاب تمدنپژوهی؛ مطالعات مفهومی تمدن اسلامی
نویسنده: سید حسین حسینی و دیگران، ص15
ناشر: جامعهشناسان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
Forwarded from اتچ بات
⭕️پوستهی شکسته و هستهی وارائه/ نقد فیلمِ «به وقت شام» از زاویهی دغدغههای دینپژوهی
✍... دکتر سیدحسین حسینی*
#نقد_فیلم
#به_وقت_شام
#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸در ایام تعطیلات نوروزی فرصتی دست داد تا فیلم به وقت شام را تماشا کنم. گرچه تحلیلگر حرفهای فیلم نیستم اما میتوان از زاویه دغدغههای دینپژوهی و مطالعات روششناختی، برداشت کوتاهی طرح کرد؛ این فیلم توانسته بخش کوچکی از جنایات سیاه و سَبُعیّت ددمنشانه داعش را به تصویر بکشد؛ هر چند به انگار من، این امر (اگر جزء اهداف فیلم بوده)، در پس رویدادهای آن نمایان نیست، چراکه فیلمی حادثه محور است؛ یا شاید بهتر باشد بگوییم، چشمگیر نیست؛ به دلیل آنکه برای بینندگان امروزی فیلم که در فضاهای خبری چنین وحشی گری های جاهلی قرن معاصر قرار دارند، تازگی ندارد و لذا چشم پرکن نخواهد بود.
🔸تهیه چنین فیلمهایی با تأثیرگذاری بالا، بسیار دشوار، و شایسته است تلاشهای مجموعه عظیم دستاندر کاران آن را ستود؛ توجه جامعه ایرانی و جامعه جهانی به خطر الزامات قرائتهای متحجرانه از اسلام و ادیان توحیدی که میتواند دستاویز گروههای تروریستی و دسیسهبازی سیاستهای استعماری شود، بسیار ضروری است.
🔸آنچه در لابلای حوادث این فیلم برای من جذابیت داشت، دیالوگهای رئیس قبیله با کاپیتان ایرانی بود که هر دو سعی داشتند با استناد به آیات قرآنی، درحقانیت کار و انتخاب خود، اقامه حجت کنند.
🔸میتوان در اینجا تأملی کرد که آیا این احتمال وجود دارد برای گروهی از مخاطبین (پرمشغله و عجول) امروزی، با توجه به فضای روانی و تبلیغاتی در جامعه و جامعه جهانی خارج از چارچوبهای این فیلم، چنین استناداتی از ناحیه دو طیف دیالوگکننده، نهایتاً به این پرسش ذهنی سوق داده شود که پس، حق با کدام است؟! ؛ اگر این نوع دیالوگهای کم مایه و لاغر اندام (از جهت معرفتی) را ضرب در بستر اجتماعی و فضای روانی کنونی کنیم، ممکن است از دل آن، (برخلاف اهداف و انگیزههای تهیه کنندگان چنین فیلمهایی)، میل مخاطب به اباحهگری و توجیه نوعی دیدگاههای سکولاریستی درآید؛ یعنی تمایل به حذف اصل دین و دخالتهای مذهبی، بجای درگیر شدن برای پیجویی حق و باطل در میان دیالوگهای بهظاهر بیسرانجام!
🔸هرآینه، خوبی و بدی، نیکی و پلشتی، درستی و نادرستی، و زشت و زیبا، جدای از رویکردهای نظری و فکری، نشانههای روشن و واضح عینی هم دارند که گاه میتوانند عموم مخاطبین جامعه را در تشخیص حق و باطل رفتارهای فردی و جمعی و اجتماعی، بینیاز از مطالعات فنی و پیچیده علمی در محافل آکادمیک کنند؛ و بنظرم این فیلم در قسمتهایی بصورت پراکنده، توانسته به این نشانهها و علائم اشاره کند تا مرزگذاریهای شاخصهی تفکر تحجرگرایانه با تفکر پویای دینی را نشان دهد اما به هیچ روی، کافی نیست... (#ادامه این نقد را با دانلود فایل پیوست دنبال کنید.)
🔹#پینوشت:
*دکتر سیدحسین حسینی؛
عضوء هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
کانالِ "بهسوی تمدن نوین اسلامی"
@tamadone_novine_islami
ا—--------------------------—ا
#دانلود_فایل↙️
✍... دکتر سیدحسین حسینی*
#نقد_فیلم
#به_وقت_شام
#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸در ایام تعطیلات نوروزی فرصتی دست داد تا فیلم به وقت شام را تماشا کنم. گرچه تحلیلگر حرفهای فیلم نیستم اما میتوان از زاویه دغدغههای دینپژوهی و مطالعات روششناختی، برداشت کوتاهی طرح کرد؛ این فیلم توانسته بخش کوچکی از جنایات سیاه و سَبُعیّت ددمنشانه داعش را به تصویر بکشد؛ هر چند به انگار من، این امر (اگر جزء اهداف فیلم بوده)، در پس رویدادهای آن نمایان نیست، چراکه فیلمی حادثه محور است؛ یا شاید بهتر باشد بگوییم، چشمگیر نیست؛ به دلیل آنکه برای بینندگان امروزی فیلم که در فضاهای خبری چنین وحشی گری های جاهلی قرن معاصر قرار دارند، تازگی ندارد و لذا چشم پرکن نخواهد بود.
🔸تهیه چنین فیلمهایی با تأثیرگذاری بالا، بسیار دشوار، و شایسته است تلاشهای مجموعه عظیم دستاندر کاران آن را ستود؛ توجه جامعه ایرانی و جامعه جهانی به خطر الزامات قرائتهای متحجرانه از اسلام و ادیان توحیدی که میتواند دستاویز گروههای تروریستی و دسیسهبازی سیاستهای استعماری شود، بسیار ضروری است.
🔸آنچه در لابلای حوادث این فیلم برای من جذابیت داشت، دیالوگهای رئیس قبیله با کاپیتان ایرانی بود که هر دو سعی داشتند با استناد به آیات قرآنی، درحقانیت کار و انتخاب خود، اقامه حجت کنند.
🔸میتوان در اینجا تأملی کرد که آیا این احتمال وجود دارد برای گروهی از مخاطبین (پرمشغله و عجول) امروزی، با توجه به فضای روانی و تبلیغاتی در جامعه و جامعه جهانی خارج از چارچوبهای این فیلم، چنین استناداتی از ناحیه دو طیف دیالوگکننده، نهایتاً به این پرسش ذهنی سوق داده شود که پس، حق با کدام است؟! ؛ اگر این نوع دیالوگهای کم مایه و لاغر اندام (از جهت معرفتی) را ضرب در بستر اجتماعی و فضای روانی کنونی کنیم، ممکن است از دل آن، (برخلاف اهداف و انگیزههای تهیه کنندگان چنین فیلمهایی)، میل مخاطب به اباحهگری و توجیه نوعی دیدگاههای سکولاریستی درآید؛ یعنی تمایل به حذف اصل دین و دخالتهای مذهبی، بجای درگیر شدن برای پیجویی حق و باطل در میان دیالوگهای بهظاهر بیسرانجام!
🔸هرآینه، خوبی و بدی، نیکی و پلشتی، درستی و نادرستی، و زشت و زیبا، جدای از رویکردهای نظری و فکری، نشانههای روشن و واضح عینی هم دارند که گاه میتوانند عموم مخاطبین جامعه را در تشخیص حق و باطل رفتارهای فردی و جمعی و اجتماعی، بینیاز از مطالعات فنی و پیچیده علمی در محافل آکادمیک کنند؛ و بنظرم این فیلم در قسمتهایی بصورت پراکنده، توانسته به این نشانهها و علائم اشاره کند تا مرزگذاریهای شاخصهی تفکر تحجرگرایانه با تفکر پویای دینی را نشان دهد اما به هیچ روی، کافی نیست... (#ادامه این نقد را با دانلود فایل پیوست دنبال کنید.)
🔹#پینوشت:
*دکتر سیدحسین حسینی؛
عضوء هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
کانالِ "بهسوی تمدن نوین اسلامی"
@tamadone_novine_islami
ا—--------------------------—ا
#دانلود_فایل↙️
Telegram
attach 📎
💢نقدِ سکولار و نقدِ آزاد؛ پیشزمینههای متافیزیکی نقد
#مقاله_وارده
#نقد_شناسی
#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸چکیده
در دیدگاهی که نقد را امری سکولار میداند، سکولاریزم، پیشنیاز نقد تلقی میشود. چنین رویکردهایی از آبشخورهای نظریه انتقادی در سنتِ غرب فلسفی تغذیه میکند؛ سنتی که میانه خوشی با تعلقات متافیزیکی و دینی ندارد.
در این مقاله پس از اشاره به این رویکرد، ریشه تصور همسانی نقد با سکولاریزم در این پندار غیر واقعی دانسته شده که امر عقلانی، قابل تفکیک از پیشداوریهاست. سپس به چهار دیدگاه مفهوم نقد اشاره شده که از حداکثری تا حداقلیترین معانی اما، نمیتوان به نقد آزاد و مطلق و فارغ از هرگونه پیش داوری و پیشزمینه رأی داد. این معانی شامل: نقد به مثابه امری علمی، نقد به مثابه امری فلسفی، نقد به مثابه امری ذهنی، و نقد به مثابه امری انسانی، میشود.
بخش پایانی مقاله به مرزگذاری بین دو مفهوم نقد و انتقاد در فضای جامعه علمی علوم انسانی، با شاخصههای ششگانه ای اختصاص پیدا کرده است.
🔻کلیدواژه:
#نقد، #انتقاد، #سکولاریزم، #روششناسی، #نقدسکولار، #دین، #علومانسانی.
🔹#کانالبهسویتمدننویناسلامی
@tamadone_novine_islami
ا—--------------------------—ا
📌متن کامل مقاله را در فایل (پیدیاف) پیوست بخوانید:↙️
#مقاله_وارده
#نقد_شناسی
#دکتر_سیدحسین_حسینی
🔸چکیده
در دیدگاهی که نقد را امری سکولار میداند، سکولاریزم، پیشنیاز نقد تلقی میشود. چنین رویکردهایی از آبشخورهای نظریه انتقادی در سنتِ غرب فلسفی تغذیه میکند؛ سنتی که میانه خوشی با تعلقات متافیزیکی و دینی ندارد.
در این مقاله پس از اشاره به این رویکرد، ریشه تصور همسانی نقد با سکولاریزم در این پندار غیر واقعی دانسته شده که امر عقلانی، قابل تفکیک از پیشداوریهاست. سپس به چهار دیدگاه مفهوم نقد اشاره شده که از حداکثری تا حداقلیترین معانی اما، نمیتوان به نقد آزاد و مطلق و فارغ از هرگونه پیش داوری و پیشزمینه رأی داد. این معانی شامل: نقد به مثابه امری علمی، نقد به مثابه امری فلسفی، نقد به مثابه امری ذهنی، و نقد به مثابه امری انسانی، میشود.
بخش پایانی مقاله به مرزگذاری بین دو مفهوم نقد و انتقاد در فضای جامعه علمی علوم انسانی، با شاخصههای ششگانه ای اختصاص پیدا کرده است.
🔻کلیدواژه:
#نقد، #انتقاد، #سکولاریزم، #روششناسی، #نقدسکولار، #دین، #علومانسانی.
🔹#کانالبهسویتمدننویناسلامی
@tamadone_novine_islami
ا—--------------------------—ا
📌متن کامل مقاله را در فایل (پیدیاف) پیوست بخوانید:↙️
Telegram
attach 📎