#بخش_آخر
⭕️الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت پیششرط ساخت تمدن نوین اسلامی- #بخش_آخر
🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
⬇️تبدیل «الگو» به «گفتمان»
🔸مقولهی دیگر در باب الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت، تبدیل آن به «گفتمان» غالب در جمعهای نخبگانی و سپس جامعهی ایران است؛ چنان چه رهبر انقلاب در این باره فرمودند: «طراحی الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت کاری بسیار بزرگ، فاخر، بلندمدت و عمیق است و لازمهی تحقق الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمانسازی آن در جامعه است. گفتمانسازی شرط اصلی تحقق الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت است.[لذا] باید از طریق گفتمانسازی و بهرهگیری از دیدگاههای نخبگان و صاحبنظران، و با صبر و حوصله، الگویی فاخر، مستحکم و ارزشمند تدوین شود.»
🔸شاید بتوان عبارت اُخرای «گفتمان غالب» را «پارادایم» در نظر گرفت. «توماس کوهن» یکی از اساتید برجستهی حوزهی «فلسفهی علم» معتقد است برای علم سه مرحلهی مختلف وجود دارد:
🔻1. «تولید مفاهیم» که پوسته و ظاهر علم است.
🔻2. «نظریه»ای که ایدهای کلی است که هنوز به مرحلهی اجرا درنیامده است.
🔻3. «پارادایم» که هستهی اصلی علم به شمار میرود.
🔸برای مثال، نظریهی «ولایت فقیه» امام خمینی این سر مرحله را پشت سر گذاشته است. امام خمینی در ابتدا این نظریه را در کتاب «البیع» به صورت غیرمستقیم و محدود مطرح کردند. سپس در دههی چهل و در کلاسهای خود در شهر نجف، وجوه مختلف آن را مشخص کردند و به این نظریه انسجام بخشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی و تبدیل نظریهی ولایت فقیه به یک نظام سیاسی جدید، این نظریه تبدیل به یک پارادایم مستقل معرفتی و اجتماعی شد.
🔸برای تبدیل الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت نیز باید این سه مرحله را پشت سر بگذاریم تا بتوانیم آن را تبدیل به گفتمان غالب یا پارادایم جدید کنیم. بنابراین «تولید مفاهیم» الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت باید ابتدا در جمعهای دانشگاهی و حوزوی ما اتفاق بیفتد. برای این امر چارهای نداریم جز آنکه موضوع «تحول در علوم انسانی» را به صورت جدیتر مورد مداقه قرار دهیم. علوم انسانی و اجتماعی پیشقراولان تولید مفاهیم الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت است.
🔸بعد از آن است که نوبت به «تولید نظریه» میرسد؛ نظریاتی که برخاسته از هویت تمدنی و فرهنگی انسان اسلامیـایرانی است. تا زمانی که نتوانیم نظریات بومی در ساحت علوم انسانی و اجتماعی تولید کنیم، نمیتوانیم به الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت به طور کامل دست یابیم. پس از تولید مفاهیم و نظریات بومی است که باید منتظر تبدیل آن به گفتمان باشیم؛ موضوعی که انتظار میرود با مجاهدت و تلاش شبانهروزی معتقدان به اهداف عالیهی انقلاب اسلامی، طی دهههای اخیر شاهد آن باشیم.
#پایان.
🔻برای دیدن #دو_بخش قبل روی عبارت #بخش_اول / #بخش_دوم کلیک کنید.
#منبع:
(https://nahad.qiau.ac.ir/index.aspx?key=docs&id=778)
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت پیششرط ساخت تمدن نوین اسلامی- #بخش_آخر
🔻#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#تمدن_نوین_اسلامی
⬇️تبدیل «الگو» به «گفتمان»
🔸مقولهی دیگر در باب الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت، تبدیل آن به «گفتمان» غالب در جمعهای نخبگانی و سپس جامعهی ایران است؛ چنان چه رهبر انقلاب در این باره فرمودند: «طراحی الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت کاری بسیار بزرگ، فاخر، بلندمدت و عمیق است و لازمهی تحقق الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت و رسوخ آن در میان نخبگان، گفتمانسازی آن در جامعه است. گفتمانسازی شرط اصلی تحقق الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت است.[لذا] باید از طریق گفتمانسازی و بهرهگیری از دیدگاههای نخبگان و صاحبنظران، و با صبر و حوصله، الگویی فاخر، مستحکم و ارزشمند تدوین شود.»
🔸شاید بتوان عبارت اُخرای «گفتمان غالب» را «پارادایم» در نظر گرفت. «توماس کوهن» یکی از اساتید برجستهی حوزهی «فلسفهی علم» معتقد است برای علم سه مرحلهی مختلف وجود دارد:
🔻1. «تولید مفاهیم» که پوسته و ظاهر علم است.
🔻2. «نظریه»ای که ایدهای کلی است که هنوز به مرحلهی اجرا درنیامده است.
🔻3. «پارادایم» که هستهی اصلی علم به شمار میرود.
🔸برای مثال، نظریهی «ولایت فقیه» امام خمینی این سر مرحله را پشت سر گذاشته است. امام خمینی در ابتدا این نظریه را در کتاب «البیع» به صورت غیرمستقیم و محدود مطرح کردند. سپس در دههی چهل و در کلاسهای خود در شهر نجف، وجوه مختلف آن را مشخص کردند و به این نظریه انسجام بخشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی و تبدیل نظریهی ولایت فقیه به یک نظام سیاسی جدید، این نظریه تبدیل به یک پارادایم مستقل معرفتی و اجتماعی شد.
🔸برای تبدیل الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت نیز باید این سه مرحله را پشت سر بگذاریم تا بتوانیم آن را تبدیل به گفتمان غالب یا پارادایم جدید کنیم. بنابراین «تولید مفاهیم» الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت باید ابتدا در جمعهای دانشگاهی و حوزوی ما اتفاق بیفتد. برای این امر چارهای نداریم جز آنکه موضوع «تحول در علوم انسانی» را به صورت جدیتر مورد مداقه قرار دهیم. علوم انسانی و اجتماعی پیشقراولان تولید مفاهیم الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت است.
🔸بعد از آن است که نوبت به «تولید نظریه» میرسد؛ نظریاتی که برخاسته از هویت تمدنی و فرهنگی انسان اسلامیـایرانی است. تا زمانی که نتوانیم نظریات بومی در ساحت علوم انسانی و اجتماعی تولید کنیم، نمیتوانیم به الگوی اسلامیـایرانی پیشرفت به طور کامل دست یابیم. پس از تولید مفاهیم و نظریات بومی است که باید منتظر تبدیل آن به گفتمان باشیم؛ موضوعی که انتظار میرود با مجاهدت و تلاش شبانهروزی معتقدان به اهداف عالیهی انقلاب اسلامی، طی دهههای اخیر شاهد آن باشیم.
#پایان.
🔻برای دیدن #دو_بخش قبل روی عبارت #بخش_اول / #بخش_دوم کلیک کنید.
#منبع:
(https://nahad.qiau.ac.ir/index.aspx?key=docs&id=778)
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💠بسمِاللهِالرَّحمنالرَّحیم💠
🔻#یادداشت_منتخب
🔻#عدالت_و_توسعه
🔻#سيد_محمدرضا_اصنافی
⭕️ #نسبت عدالت با توسعه در تمدنسازی اسلامی (#بخش_آخر)
#چرا عدالت بر توسعه مقدم است؟
#آیا عدالت بدون توسعه توزیع فقر است؟
🔸#عدالت چارچوب است و #توسعه فرآیند، توسعه برعکس عدالت نسبی است یعنی توسعه متوقف نمیشود. هر جامعهای همیشه در نسبت با جامعهای دیگر یا آینده مطلوب میتواند توسعهنیافته باشد، سؤال از معتقدان به تقدم توسعه بر عدالت اینجاست که با همين استدلال نمیشود هميشه عدالت را به تعويق انداخت ؟
🔸عدالت مانند #نهر است و توسعه مانند جریان #آب که اگر نهر نباشد سیل میشود و طغیان میکند، وقتی سیل جاری است روی آن نمیشود نهر و کانال و سد زد. نهرِ بیآب، بیهویت است و آب بی نهر ویرانگر، نسبت توسعه و عدالت نسبت نهر و آب است.
🔸#توسعهی_ناعادلانه اساساً اجازه تحقق عدالت را هم نمیدهد. توسعه تولید #ثروت و #قدرت میکند، قدرت بیکار نمینشیند که شما عدالت را اجرا کنید. قانونها را قدرت مینویسد و اجرا میکند و قدرت مرگ خودش را اجرا نمیکند!
🔸ثروت با عدالت توزیع میشود و به غیر آن انباشت میشود، امکان دیگری نیست. انباشت ثروت یعنی انباشت قدرت و انباشت قدرت و ثروت دقیقا همان بیعدالتی و عدالت یعنی عدم انباشت قدرت و ثروت؛ توسعهی مقدم بر عدالت یعنی انتظار تحقق هستی از عدم خودش!
#پایان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#یادداشت_منتخب
🔻#عدالت_و_توسعه
🔻#سيد_محمدرضا_اصنافی
⭕️ #نسبت عدالت با توسعه در تمدنسازی اسلامی (#بخش_آخر)
#چرا عدالت بر توسعه مقدم است؟
#آیا عدالت بدون توسعه توزیع فقر است؟
🔸#عدالت چارچوب است و #توسعه فرآیند، توسعه برعکس عدالت نسبی است یعنی توسعه متوقف نمیشود. هر جامعهای همیشه در نسبت با جامعهای دیگر یا آینده مطلوب میتواند توسعهنیافته باشد، سؤال از معتقدان به تقدم توسعه بر عدالت اینجاست که با همين استدلال نمیشود هميشه عدالت را به تعويق انداخت ؟
🔸عدالت مانند #نهر است و توسعه مانند جریان #آب که اگر نهر نباشد سیل میشود و طغیان میکند، وقتی سیل جاری است روی آن نمیشود نهر و کانال و سد زد. نهرِ بیآب، بیهویت است و آب بی نهر ویرانگر، نسبت توسعه و عدالت نسبت نهر و آب است.
🔸#توسعهی_ناعادلانه اساساً اجازه تحقق عدالت را هم نمیدهد. توسعه تولید #ثروت و #قدرت میکند، قدرت بیکار نمینشیند که شما عدالت را اجرا کنید. قانونها را قدرت مینویسد و اجرا میکند و قدرت مرگ خودش را اجرا نمیکند!
🔸ثروت با عدالت توزیع میشود و به غیر آن انباشت میشود، امکان دیگری نیست. انباشت ثروت یعنی انباشت قدرت و انباشت قدرت و ثروت دقیقا همان بیعدالتی و عدالت یعنی عدم انباشت قدرت و ثروت؛ توسعهی مقدم بر عدالت یعنی انتظار تحقق هستی از عدم خودش!
#پایان
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_سوم) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸آثار عملی و تحمیلگری تمدنها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدنها…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_آخر)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آنچه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیتهای هنری و تنوع سلایق انسانی و حضور مؤلفههای زیباییشناختی هر فرهنگ تبلور مادی پیدا میکند، «ظهورات مادی تمدن» نام دارد. این ظهورات مادی، در سطحی بالاتر، یعنی در لایههای فرهنگی و باورهای قلبی آدمیان، دارای پیوستگی، انسجام و وحدت است. با این همه، آنچه بر آدمیان تحمیل میشود و مشخصاً پیوستگی عینی ظهورات تمدنی را موجب میگردد، نظام انشائات است. نظام انشائات، همان باورهای قوم است که به قالب قوانین ریخته شده تا فرهنگ را تجلی عینی ببخشد. بنابراین، ضامن این پیوستگی عینی، نظام بایدها و نبایدهاست. هیچ وقت به معماری خانهها تمدن گفته نمیشود. به شیوه پوشش، وسایل و ابزار مورد استفاده در زندگی هم تمدن نام ندارند. اینها بخشی از تمدن قلمداد شده و با عنوان ظهورات تمدنی شناخته میشوند.
🔸تمدن مجموعهای شامل قوانین و تبلورات مادی فرهنگ و روابط انسانی است. وحدتی که در شبکه نظام فرهنگی و تمدنی احساس میشود، وابسته به همین بخش انشائی تمدن است که هم واقعی شده، یعنی از حوزه فرهنگ و باورهای نرم و غیرمادی خارج گردیده است و هم نظام روابط شبکهای تمدن را حفظ میکند که زمینهساز ابداعات و خلاقیّتهای بشری خواهد شد. همینجاست که معنای وقف و حرکتهای مردمی در زایش تمدنها مشخص میشود. موقوفات، خلاقیتهای هنری، حرکتهای مردمی مانند انقلابها، اعتراضها، جهتگیریهای جمعی، شعارهای عمومی و حتی نوع پوشش و خوراکی که مردم انتخاب میکنند، شکل و صورت تمدن را مشخص میکند.
🔸اگربخش مهمی از تمدنها، وجود انشایی و اعتباری است و ناشی از بایدها و نبایدها و طراحی نظامهای اجتماعی است، در تمدن اسلامی، این شأن بر عهدۀ فقه و اخلاق است. علم فقه است که وظیفۀ طراحی بایدهای عملی آدمیان و چگونگی تعامل ایشان در سطوح مختلف اجتماعی را دارد. طراحی نظامهای اجتماعی برعهده علم فقه است و فقیهان، شأن طراحی و سازندگی همین نظامات اجتماعی را دارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 116 و 117.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آنچه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیتهای هنری و تنوع سلایق انسانی و حضور مؤلفههای زیباییشناختی هر فرهنگ تبلور مادی پیدا میکند، «ظهورات مادی تمدن» نام دارد. این ظهورات مادی، در سطحی بالاتر، یعنی در لایههای فرهنگی و باورهای قلبی آدمیان، دارای پیوستگی، انسجام و وحدت است. با این همه، آنچه بر آدمیان تحمیل میشود و مشخصاً پیوستگی عینی ظهورات تمدنی را موجب میگردد، نظام انشائات است. نظام انشائات، همان باورهای قوم است که به قالب قوانین ریخته شده تا فرهنگ را تجلی عینی ببخشد. بنابراین، ضامن این پیوستگی عینی، نظام بایدها و نبایدهاست. هیچ وقت به معماری خانهها تمدن گفته نمیشود. به شیوه پوشش، وسایل و ابزار مورد استفاده در زندگی هم تمدن نام ندارند. اینها بخشی از تمدن قلمداد شده و با عنوان ظهورات تمدنی شناخته میشوند.
🔸تمدن مجموعهای شامل قوانین و تبلورات مادی فرهنگ و روابط انسانی است. وحدتی که در شبکه نظام فرهنگی و تمدنی احساس میشود، وابسته به همین بخش انشائی تمدن است که هم واقعی شده، یعنی از حوزه فرهنگ و باورهای نرم و غیرمادی خارج گردیده است و هم نظام روابط شبکهای تمدن را حفظ میکند که زمینهساز ابداعات و خلاقیّتهای بشری خواهد شد. همینجاست که معنای وقف و حرکتهای مردمی در زایش تمدنها مشخص میشود. موقوفات، خلاقیتهای هنری، حرکتهای مردمی مانند انقلابها، اعتراضها، جهتگیریهای جمعی، شعارهای عمومی و حتی نوع پوشش و خوراکی که مردم انتخاب میکنند، شکل و صورت تمدن را مشخص میکند.
🔸اگربخش مهمی از تمدنها، وجود انشایی و اعتباری است و ناشی از بایدها و نبایدها و طراحی نظامهای اجتماعی است، در تمدن اسلامی، این شأن بر عهدۀ فقه و اخلاق است. علم فقه است که وظیفۀ طراحی بایدهای عملی آدمیان و چگونگی تعامل ایشان در سطوح مختلف اجتماعی را دارد. طراحی نظامهای اجتماعی برعهده علم فقه است و فقیهان، شأن طراحی و سازندگی همین نظامات اجتماعی را دارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 116 و 117.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr