به‌سوی تمدن نوین اسلامی
327 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
https://telegram.me/tamadone_novine_islami


🔻#آفت_تمدنی
🔻#التقاط‌های_فکری

⭕️نگاهی در جامعه شناسی معرفت؛ #فکر_عاریتی و #عاریت_فکری

🔸#عاریت_گرفتن (ایسم)ها توسط برخی از #گروهها و #احزاب و #جوامع اگر بر اساس پایبندی به رواق‌های فکری- فلسفی و بدون تأمل در ماهوی آن اندیشه و مکتب فکری و حرکت تاریخی #جامعه_خودی باشد در دراز مدت منجر به نوعی کرختی در بنیان و فلسفه وجودی آن شیوه اندیشه‌ی عاریت گرفتە خواهد شد!

🔸تصور کنید چه تعداد حزب و گروه با پسوند #دموکرات، #سوسیال، #کمونیست، #اسلامی و یا ترکیبی از اینها در فضای جوامع در حال ابراز [وجود و] بودن هستند. این گروهها و احزاب اساساً موجودیت فکری خود را از این #شیوه‌های_فلسفی خواهند گرفت. #موجودیتی_عاریتی که تفسیر و تبیین ساختمان فکریشان به روند تطور یافته #مکاتب_فکری در گذر زمان باز می‌گردد.

🔸حال #ترکیب_نمودن این شیوه‌های فکری که اصولاً ساخته شده‌ی ارزشهای #برون_سرزمینی هستند و آمیزش آنها با پلاتفورم و مرامنامه‌ها مختلف اگر از رهگذر انطباق و یا انسجام با مفاهیم و مبانی #فرهنگی و #اجتماعی آن ملت در روندی #تاریخ‌پژوهانه نگذرد، منجر به سرنوشتی غیر از #خط_تکامل جوامع مبدا و متروپل‌های فلسفی خواهد شد.

به اطراف خود بنگریم و ببینیم چه تعداد و چه مقدار از مصادیق و #ارزشهای غربی و شرقی "#من، #جامعه و #احزاب" را احاطه کرده و #فضای_ذهنی جامعه را درنوردیده است. بنیانهای فکری که در بازده زمانی و برپایه فعل و انفعالات فکری و تاریخی بر اساس #ماده_گرایی فرهنگی ملتی تولید شده و امروز بصورت انبوه در گوشه، گوشه‌ی جهان به انواع مختلف توسط ملتهای دیگر بازتولید می‌شود. مسلماً #فهم_اجتماعی ملتها از مکاتب فلسفی به ساختارهای اجتماعی و سیاسی حاکم بر جوامع بستگی دارد. برای نمونه پسوند و یا پیشوند "#دموکراتیک" برای یک حزب و جریان فکری به نوع دریافت فلسفی آنها از دموکراسی برمی‌گردد و نیز به خاطر داشتن این مطلب که، تعریف عملی و نظری فردی دموکرات از دموکراسی و آزادی در کنگو با فردی دموکرات در آمریکا و یا کردستان متغیر است.

🔸اینجا ملتهایی که در دریافت #مبانی_فکری و ارزشهای #فرهنگی، #اجتماعی و #سیاسی تنها به #تقلید از نظام‌های اجتماعی متروپل بپردازند و در شناخت جوهر فرهنگی و یا اجتماعی #جامعه_خود عاجز باشند تنها زحمت حمل نامی را بر دوش خواهند کشید.

🔸احزاب و نظام‌های سیاسی و اجتماعی در صورتی می‌توانند در مورد کاربردی کردن نام و "عنوان فکریِ" فلسفه‌های مختلف غربی و شرقی موفق شوند که در #شناخت ساخت تاریخی و اجتماعی جامعه خود کوشا بوده و بتوانند آن رَگِ گم شده‌ی هویت اجتماعی خود را به برساخت جدیدی برسانند.

🔸فلذا تنها استفاده از پسوند و پیشوندهای مختلف دلیلی بر #باور و یا #اعتقاد اشخاص به این شیوه‌های فکری نیست، بلکه #فهم ذهنی و اجتماعی فرد و آن جامعه در قبول اینگونه فلسفه‌ها تاثیرگذار است و احزاب و جوامع زمانی قادر خواهند بود به وعده هایی نظیر #عدالت_اجتماعی و #سعادت_همگانی نزدیک گردند که بتوانند #گوهر فرهنگی و اجتماعی جامعه خود را بشناسند و در صدد #شناخت و #معرفت بر آن "ایسم"ها باشند.

📝#افشین_غلامی، کارشناس ارشد جامعه شناسی

🔹نقل از: کانال خبر،تحلیل و سیاست↙️
https://telegram.me/afshinqholami

—----------------------------------—

@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔻#مناظره
🔻#انتخابات_96
🔻#یادداشت_کوتاه
🔻#دکتر_عبدلله_گنجی

⭕️نگاهی متفاوت به مناظرات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری

به #مناظرات طور دیگری هم می‌شود نگریست. به شرط اینکه از دریچه نظام بدان بنگریم. مگر نه این است که دولت و شهرداری تهران و... بخشی از نظامند؟ وجزیی از #حاکمیت محسوب می‌شوند؟ مگر نه این است که توده مردم بین دولت وحاکمیت ودست‌گاههای مختلف تفاوتی قائل نیستند؟
#مناظره_اول را بسیار واقعی تر وجذاب‌تر از مناظرات هفته قبل #فرانسه دیدم. پس باید نظام را تحسین نمود که خود را در معرض چالش جدی قرار می‌دهد تا ملت‌اش با #شناخت و #غیر_کورکورانه دست به انتخاب بزنند.
نظام امکانات خود را برای رشدِ شناختیِ ملت در #عرصه_انتخاب به میدان می‌آورد واین مهم را نباید از نظر دور داشت. نظام انتخاب #آگانه مردم را می‌پسندد و این کار را تا مرز #چالش_آفرینی برای بخش‌های مختلف خود به پیش برده است. [آیا] این تدارک و تدبیر #واجد_تحسین نیست؟

🔹نقل از کانال آموزش تحلیل سیاسی:
@tahlilesiyasi

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️اندیشه‌های تمدنی متفکر عرب، شهید اسماعیل فارقی

🔻#یادداشت_منتخب
🔻#اسماعیل__فارقی
🔻#اسلامی‌سازی_معرفت
🔻#حجت‌الاسلام‌_محمدعلی_میرزایی

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

💠بسمِ‌الله‌ِ‌الرَّحمن‌الرَّحیم💠

🔸#اسماعیل_فاروقی متفکری است که در ورود به مبحث #اسلامی‌سازی، رویکردی کاملاً نهضت‌طلبانه، اصلاح‌طلبانه، #تمدنی، اجتماعی و سیاسی اتخاذ کرده است؛ شاخصه‌ای که کمتر در افرادی که وارد این عرصه شدند، می‌بینیم. لذا اندیشه‌ها و تحلیل‌هایش به ویژه برای جمهوری اسلامی ایران و #جامعه_دانشگاهی ایران، در بحث اسلامی‌سازی علوم می‌تواند مفید و کارآمد باشد و باید آثار او را در کشور احیا کرد...

🔸 ادبیات ایشان در مبحث اسلامی‌سازی، ادبیاتی مرتبط با مقوله‌هایی مثل استعمار، استبداد، دیکتاتوری، انحطاط، سیطره و هیمنه غرب است. حتی #هجوم_فرهنگی عیناً در ادبیات ایشان با تعبیر «الغضب الثقافی» آمده که درباره غرب طرح کرده‌اند. این بخش در راه‌حل‌هایی که ایشان مطرح می‌کنند، مهم و تأثیرگذار است...

🔸عمق نگاه فاروقی باعث می‌شود که در یک نگاه کاملاً #تمدنی؛ چالشی واقعی را در حوزه #معرفت و #تمدن بیابد و به دنبال راه حلی برای آن باشد. نقطه آغاز و رهایی فکری ایشان، #شناخت_تمدنی و فلسفی‌اش از معادلات قرن‌های اخیر درباره شرق و غرب و اسلام و مسیحیت است. با مراجعه به کتابهای ایشان، در مقدمه «أسلمه المعرفه: اسلامی‌شدن معرفت»، یا در مقدمه «صیاغه العلوم الاجتماعیه صیاغه إسلامیه: ساختار اسلامی علوم اجتماعی» می‌بینیم که طرح مرکزی و کانونی ایشان، اسلامی‌سازی #علوم_اجتماعی است.

🔸#زندگی_در_غرب و آشنایی نزدیک با فرهنگ و تمدن غربی ایشان را به #غرب_شناسی قهار مبدل می‌کند. این امر در کنار اشراف و آگاهی ایشان به مسئله استعمار، #عقب‌ماندگی جهان اسلام، و گنجینه‌ها و ظرفیت‌های استفاده نشده آن، باعث می‌شود که طرح اسلامی‌سازی علوم را با دو خاستگاه اساسی مطرح می‌کند: خاستگاه اول، #شناخت_غرب و کژیها، فسادها، انحرافها و گسست‌های شناختی و تمدنی آن و خاستگاه دیگر، شناخت ظرفیت‌های #اندیشه_اسلامی برای معالجه این فساد. ولی چون نگاه وی به غرب نگاه عمیقی بود و خلأهای علوم انسانی در غرب را به خوبی می‌شناخت، نقدش به دانش‌های غربی، بر طرح ارائه راهکارهای اسلامی غلبه کرد. فاروقی برای جبران این خلأ، بعد از دریافت دکترا و دو کارشناسی ارشد در دانشگاه آمریکا، در سال ۵۸ میلادی، چهار سال به الازهر می‌رود و مدرک دکترای علوم اسلامی می‌گیرد...

🔹#متن_کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://www.talie.ir/?p=45797

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️گزیده‌ی سلسله مباحث تمدن‌زایی شیعه(5)

🔻#گزیده‌ی_کتاب
🔻#تمدن‌زایی_شیعه
🔻#استاد_اصغر_طاهرزاده

🔸ما معتقدیم بازسازی #امت واحده‌ای اسلام که با راهنمایی‌های ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام ممکن گشته، به عهده‌ی شیعه می‌باشد، و بیداری اسلامی در دوران جدید از نفحات الهی است و لذا نباید نسبت به آن بی‌تفاوت بود و از آرمان‌های متعالی آن غفلت نمود. باید در خیزش اسلامی قرن حاضر، افق‌های حرکت را تا تحقق #تمدن_اسلامی مدنظر داشت، و لازم است در این کار، ظرائف و دقائق فراوانی مورد توجه قرار گیرد که از جمله‌ی آنها دو نکته از همه مهم‌تر است؛ یکی آگاهی به #چیستی تمدن اسلامی است و دیگری #شناخت_مانع اصلی تحقق آن تمدن، یعنی فرهنگ #مدرنیته. اگر خاستگاه فلسفی و اجتماعی فرهنگ مدرنیته به خوبی شناخته نشود، انرژی خیزش عظیم اسلامی پس از مدتی هدر می‌رود و باز جهان اسلام در تارهای عنکبوتی فرهنگ مدرنیته خود را اسیر می‌یابد و جوانان امیدوار به آینده‌ی جهان اسلام ناامید خواهند شد.

🔸از آنجایی که چیستی تمدن اسلامی مسئله‌ی بسیار مهمی است و #خلأ_تئوریک برای تبیین اهداف آن هر محققی را که در صدد است در موضوع تمدن اسلامی سخن بگوید آزار می‌دهد، بحث و «تمدن‌زایی شیعه» یا «مسئولیت شیعه در ایجاد تمدن اسلامی» به عنوان #فتح_بابی در این امر، کار را به عهده گرفته است. کوتاهی در این امر موجب جایگزینی‌های التقاطی و انحرافی خواهد شد و نیز سبب انجام ندانم کاری‌ها و سوءاستفاده از این خلأ توسط دشمنان می‌گردد. ظهور خلق‌الساعه‌ی تئوری‌های مجهول و غفلت از تئوری‌های هماهنگ با آرمان‌های #انقلاب_اسلامی، گفت‌وگو از تمدن اسلامی را بسیار ضروری کرده است، آن هم به صورتی که باید به ظهور #امام_معصوم عج‌الله‌تعالی‌فرجه ختم شود.

🔹#منبع:
کتاب تمدن‌زایی شیعه، ص 17،
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️دستورالعمل اصلی ترامپیسم چیست؟

🔻#آمریکاشناسی
🔻#دکتر_بن_تارنوف
🔻#یادداشت_منتخب
🔻#شناخت_ترامپیسم

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

🔸دستور‌العملِ اصلی #ترامپیسم این است: گزارۀ سیاسی‌ای‌را، که در لفافه یا به‌صورتِ مشروط از آن استفاده می‌کنند، انتخاب کنید و آن را با بیشترین صراحتِ ممکن فریاد بکشید. آنچه دیگر سیاست‌مداران با اشارت‌های چشم و ابرو توضیح می‌دهند، #ترامپ با نعره‌هایی از ته حلق می‌گوید. او چیزی را که پشت پرده است در چشم همه فرو می‌کند، و هر چیزی را، که پیش‌ازاین پنهان بوده است، آشکار می‌سازد...

🔸#ترامپ، از لحظۀ پیروزی، رتوریک انتخاباتی‌اش را به واقعیت نزدیک‌تر کرده است. او حکومت را بیش از هر زمان دیگری به نوعی کسب‌و‌کار شبیه کرده است. کابینۀ او، #ثروتمندترین کابینۀ تاریخ بشر است. او یکی از مدیرانِ صنعتِ فست‌فود را برای وزارت کار انتخاب کرده است، میلیاردری در صنایع آلومینیم را به‌عنوان وزیر خزانه‌داری معرفی کرده است و مدیرعامل اکسون موبیل را برای وزارت خارجه برگزیده است. جدای از این‌ها، قصد دارد تا به‌شخصه از مقام ریاست‌جمهوری منفعت کسب کند و قطع رابطه با #امپراتوری تجاری‌اش را نمی‌پذیرد. ترامپ حکومت را «شبیه» کسب‌و‌کار اداره نخواهد کرد، او حکومت را تبدیل به کسب‌و‌کار خواهد کرد...

🔸نژادپرستی، زن‌ستیزی، ترس‌های اسلام‌هراسانه پیش از آمدن ترامپ، در تاروپود #زندگی_آمریکایی تنیده بودند، اما او آن‌ها را جمع کرد و بی‌تعارف آن‌ها را به عرصۀ سیاست آورد، چیزی که به‌ندرت اتفاق می‌افتاد. به همین ترتیب، پیش‌فرض‌هایی که می‌گویند حکومت باید شبیه به #کسب‌و‌کار باشد، به‌شکلی وسیع در دایرۀ سیاست‌مداران مطرح بوده است، اما ترامپ آن را به حد نهایی خودش رساند و منطقِ #نئولیبرالیسم را چنان موبه‌مو به کار بست که وضعیت تقریباً شبیه جُک شده است...

🔹#متن_کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/vdca.anak49nu65k14.html

ا—--------------------------—ا
⭕️#معرفی_کتاب/آمریکاشناسی، فراز و فرود یک امپراتوری

🔻#غرب‌شناسی
🔻#آمریکاشناسی
🔻#پروفسور_حمید_مولانا
@tamadone_novine_islami

🔸غرب‌شناسی و آمریکا‌شناسی، امروز باید با درک کامل آفت‌های #شرق‌شناسی، در یک ردیف عالی‌ترِ علمی و تجربی و در چارچوب یک #معرفت‌شناسی نوین، تعریف شده و دنبال شود. این نوع غرب‌شناسی با چهار دوره همراه بوده است: "دوره اول، دوره شیفتگی درباره غرب است. دوره دوم، دوره فریفتگی نسبت به غرب است که با سقوط سلسله قاجاریه و ظهور سلطنت پهلوی و گرایش ویژه و سریع به غرب شروع می شود. دوره سوم، مرحله بازندگی است. دوره چهارم، با سقوط سلطنتی و با پیروزی #انقلاب_اسلامی، سپس با فروپاشی شوروی آغاز می شود. غرب‌شناسی در ایران، اکنون در این مرحله است دقیقاً در اینجاست که موضوع رسانه‌ها مطرح می‌شود. امروزه، غرب‌شناسی، مانند #اسلام‌شناسی در دستور کار عده بیشتری از سیاست‌گذاران [و پژوهشگران] قرار گرفته است."

🔸#پروفسور_حمید_مولانا استاد علوم ارتباطات اجتماعی در دانشگاه جرج واشنگتن ایالات متحده آمریکا، با توجه به تجربه پنجاه ساله‌ای که از زندگی در آمریکا دارد، تلاش دارد تا مخاطب کتاب خود را به شناخت واقع بینانه‌ای نسبت به ایالات متحده آمریکا برساند. و در این مسیر به مراحل اوج و فرود این سرزمین و تفاوت بین آمریکا و آمریکایی‌ها نظر دارد. کتاب «امریکا شناسی» در 3 بخش کلی «#شناخت_جامعه»، «#شناخت_نظام» و «#شناخت_فرهنگ» به معرفی جامعه آمریکا می‌پردازد. فصل ابتدایی کتاب با عنوان «شناخت جامعه» است .فصل دوم کتاب که با هدف شناخت نظام حاکم بر آمریکا نگاشته شده‌ است. و در فصل سوم کتاب، مباحث فرهنگی نخبگان، صنایع فرهنگی و رسانه‌ها، آزادی و کنترل بیان، امریکا به کجا می‌رود؟ و فراز و فرود قدرت مطح می‌شود.


http://usfacts.ir/wp-content/uploads/cckUp.jpg
سخنان قابل توجه حجت الاسلام ابوترابی‌فرد در خطبه‌های اولین نمازِ جمعه‌اش

#نقشه_راه_رهبر
#نماز_جمعه_تهران
#حجت‌الاسلام_ابوترابی‌فرد

⭕️مسئولین باید نقشه راه ارائه شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی را عمل نمایند

🔸حجت الاسلام سیدمحمدحسن ابوترابی فرد نخستین خطبه‌اش در نماز جمعه تهران را اقامه کرد. او که اخیراً به عنوان یکی از خطبای نماز جمعه پایتخت انتخاب شده است، با اشاره به حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن، گفت: #مهم‌ترین_پیام این حرکت عظیم، تداوم رحمت و عنایت خدا به ملت بزرگوار ایران است.

🔸وی افزود: پیام دیگر این راهپیمایی افتخارآفرین، تحکیم پیوند استوار امت با امام خویش است که این مهم در پرتو #شناخت_رهبر صالح و فهم درست رهنمود و پیام او و التزام عملی به رهنمودهای معظم له تحقق یافته است. خطیب جمعه تهران اضافه کرد: پیام سوم راهپیمایی عظیم مردم برای مسئولین و مدیران ارشد و میانی کشور است. چرا مردم در صف مقدم قرار دارند؟ چرا مردم در فهم وظیفه و انجام شایسته آن گوی سبقت را از مسئولین یا جمع قابل توجهی از آنها ربوده‌اند؟ پاسخ این است که ملت در سایه #اطاعت از رهبری به این پیروزی دست یافته و اگر مسئولین می‌خواهند در این مسیر قله‌های موفقیت را فتح کنند باید #نقشه_راه ارائه شده از سوی #رهبر_معظم_انقلاب را نقشه راه خود قرار دهند.

🔸ابوترابی فرد با بیان اینکه «در عرصه مدیریت کشور #سیاست‌های_کلی ابلاغی راه حرکت را تعریف می کند» تصریح کرد: اما در عمل زاویه جدی قوانین و مقررات در مجلس و دولت و دستگاه‌های دیگر با سیاست‌های کلی ابلاغی مشاهده می‌شود. این امر به اختلاف نظر سیاسی و گرایش جناحی بر نمی‌گردد بلکه ویژگی تمام نهادها و قوا در فراز و نشیب‌های کشور است.

🔸امام جمعه موقت تهران در بخش دیگری از خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران تلویحاً به سخنان رئیس جمهوری در مراسم 22 بهمن اشاره کرد و گفت: چرا سخنانی بگوییم که دارای محمل‌های مختلفی است تا افراد آن را نقد کنند و بعد به نقدهای آنان اعتراض کنیم. از یک مقام مسئول در نظام #جمهوری_اسلامی انتظار می‌رود سخنانش متقن، مستحکم، مستدل و مبتنی بر اصول باشد تا دل‌ها را نزدیک کند.

🔸وی در ابتدای خطبه‌ها با اشاره به انتصاب خود به عنوان #امام_جمعه_تهران، اظهار کرد: خواهم کوشید با زبان حوزه و دانشگاه با شما سخن بگویم، زبانی که از آنان آموخته‌ام زبان علم، برهان، استدلال و ادب است و امیدوارم در این چارچوب ایفای وظیفه کنم. البته در کنار پیشکسوتان و استادان عزیز خویش و ائمه محترم جمعه که از محضر آنان در همین میعادگاه درس آموخته به عنوان کوچک‌ترین عضو درس خواهم آموخت.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* محمد میلانی #مدرنیته_ما #یادداشت_منتخب 🔸#مدرنیته چیست؟ #مدرنیسم کدام است؟ امر مدرن یعنی چه؟ دنیای مدرن کجاست؟ در دنیای مدرن چه اتفاقاتی می‌افتد؟ براین مبنا به چه امری سنت می‌گویند؟ آیا ما مدرن هستیم؟ آیا توهم مدرنیته…
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* (بخش دوم)

✍️ محمد میلانی

#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما

🔸یک توهم ماندگار
غرب مدرنی که تا مدت‌ها فقط از طریق زیارت رفتگان به بلاد‌ها و سرزمین‌های مختلفش، برای دیگر ایرانی‌ها معنا و مفهوم و جلوه #ناکجاآبادی داشت، بنا نبود که تا ابد به همان صورت بماند. در ذات این مدرنیت، پویایی بس عجیبی بود که به خودش و هر غربی اجازه می‌داد تا سراز هرکجای این کره خاکی درآورد. از چین و برزیل گرفته تا هند و آفریقای جنوبی. بعضی‌ها مسحور #تکنیک‌مداری و زرق و برقش شدند و درمانده از درکش، به مستعمره تبدیل شدند، بعضی‌ها که ساختارهای فرهنگی و تمدنی منسجمی نداشتند، غارت شدند و سهم‌شان از مدرنیته رو به رشد، جز بردگی و به اسارت رفتن چیز دیگری نبود. مدرنیته اینچنین بود که از هر دری وارد منافذ این کره خاکی می‌شد. یا با ماشین‌ها و لوکومتیوهای بخارش، یا ابزار و صنعت بی‌مثالش و یا #میسیونرهای مذهبی زیرک وآینده نگرش. از این سوی نیز، یا تحولات و اقدامات کر سیاسی و اجتماعی، جوامع و ملت‌ها را متحول می‌کرد و یا سنت‌زدگان بی‌تحرک را وادار به خشم و دورویی به دلیل نافهمی از اصالت وجودی تحولات و ماهیت جهانی که هردم تحول می‌یافت می‌کرد. دست آخر آنکه تحولات #صنعت‌مدار ابزاریش چنان انگشت حیرت در دهان اهل فن به طور مداوم و دایم می‌نشاندکه گویی همه چیز غرب است و آفتاب عالم تاب از آن سوی این جهان طلوع می‌کند. به این استناد یکی از پرسش‌های بنیادینی که در هردوره‌ می‌توانستی در مواجه با دوره پیشینت می‌توانستی طرح کنی، این بود که اگر مدرنیته را نمی پذیرفتی به کجا می‌خواستی بروی؟ یا آنکه به کدام ابزار می‌توانستی متوسل شوی تا بدلش را بیافرینی؟ مگر می‌شد؟

🔸دنیا تا این مقدار نیز که از مدرنیته درک عایدش شده به همین دلایل و توجه به کنه این پزسش‌های بنیادین بود که مدرنیته را فهمید. اما مشکل اساسی و بنیادین در همین فهم است. همین فهمی که داستان مدرنیت ما یا هر ملت دیگری در آن، هزاران حرف ناگفته دارد. در این تقابل است که درست یا به غلط، صحیح یا به خطا، تناقض‌ها پشت سرهم نمود عینی پیدا می‌کردند. تجربه هر ملت و قومی نیز کاملا متفاوت از بقیه بود. هیچ دو جامعه‌ای را در دنیای خاکی نمی‌توانید بیابید که درک‌ و فهم کنونی و گذشته‌شان از مدرنیته عیناً و شباهت تام به هم داشته باشند.

🔸مدرنیت ماهم رنگ و بویی جز این نداشت. از یک سوی سنت‌های ایرانی و از سوی دیگر اسلام به عنوان مفهومی فرهنگ‌ساز مواجه را با مدرنیته را اگر سختتر نمی‌کرد؛ از سرعت حضورش در بنیان زندگی روزمره ما به نحو چشمگیری می‌کاست. واقعیت این بوده و هست که عواملی اینچنینی ترسی بسیار بزرگ در دل بسیاری از روشنفکران ما از مدرنیته به ودیعه گذارده است. چرا به ودیعه؟

🔸چون در هردوره‌ای و بنا به هرعلتی ما با مدرنیته موضع داشته و خواهیم داشت. اصلی که تحت هیچ شرایطی چه در سده‌های گذشته و چه امروزی نمی‌توان منکرش شد. مدرنیته یا مفهوم است که در این صورت توان تحلیلش منجر به نارسایی‌های بسیار ناموزونی در تحلیل و تفسیرش شده است یا عینیتی آرام و مأوا گرفته در اجتماع ایرانی است که باز به نوبه خود جز تناقضاتی ناموزون هیچ چیز دیگری به عنوان یک #اصل_فلسفی یا زمینه‌ای تام در راستای #شناخت_شناسی و #معرفت_شناسی ایرانی نیافزوده است. مدرنیته‌ای که #مدرنیت ما یا همان دستگاه شناخت ما از مدرنیته را چنان دامنه‌های گسترده‌ای از تضارب آراء و افکار و همچنین #جهانشناسی و معرفت‌شناسی دچار کرده که گاهی اوقات آدمی به شک وادار می‌شود که مدرنیته به ما رسیده، مفهومی مبتنی بر اصل توهمی، زاییده ذهن من و تو است یا همان دستگاه مستقل و بس سترگی است که غرب دیروز و امروز را معنا داده است. ما با چنین مدرنیته‌ای مواجه بوده و هستیم.
#ادامه_دارد...

🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پی‌نوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" می‌باشد.

ا-------------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* (بخش دوم) ✍️ محمد میلانی #یادداشت_منتخب #درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما 🔸یک توهم ماندگار …
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستاده‌ایم* (بخش سوم)

محمد میلانی

#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما

🔸اشتباه تاریخی
از این قرنی که در آن هستیم، وقتی پا به عقب‌ می‌گذاریم، شناخت ما از مدرنیته اگر چه بی‌محتوا نیست اما نوع آن، به اندازه حجم مواجهات ما در قرنی که درآن هستیم، به هیچ عنوان پرمحتواتر نیست. اما هنوز شاخصه‌ها و ارجحیت شناخت از برای غربی‌هاست و هنوز آنها هستند که مشغول شناختن همه جانبه از ما هستند. از فعالیت‌های #گوبینو، متفکر و #شرق_شناس برجسته گرفته تا #تأملات جهانگردان و تاجران غربی؛ از کودتای 28 مرداد گرفته تا این حجم تفاخر تعفن‌آمیز تحصیل #آقازاده‌ها در غرب، همه نشان از سنگینی کفه ترازو به آن سمت است. اما یک تفاوت اساسی در این نوع شناخت وجود دارد و آن شناختی است که می‌خواهد سیطره حضور خود را هم پایدار نگه دارد و هم بر کیفیت آن به نحو مطلوب و مستحکم مهر تأیید بزند. از قضا اینچنین نیز شد.

🔸تنها زمانی نیازهای جدی به داشتن آنچه که غرب داشت در ما به یک ضرورت بدل شد که نیازمند تشکیلات نظامی پیشرفته آنها بودیم و بعدها شکل و ساختاری علم و دانش آنها بود که درست همپای افسون‌زدگی #شاهان_قاجار، در توجه #امیرکبیر به کیفیت و بهره جویی‌های علمی نوین، تبدیل به یک ضرورت جدی شد. دارالفنون اگرچه نمونه مثالی موَجّه در این خصوص است، اما نباید فراموش کرد که #غربزدگی تمام عیار برخی از شاهزادگان و وابستگان دربار به #فرنگ و جاذبه‌هایش به اندازه تأمل برخی از #منورالفکران همان دوره‌ها می‌تواند پراهمیت باشد. اکنون که در این مقطع زمانی تحلیل‌گر اوضاع و شرایط آن روزهای ایران هستیم، خوب می‌فهمیم که هنوز مدرنیت غربی برای ما سوژه یا نمود است. شکلی ملموس از چیستی و نحوه زندگی است. درک عیان از غرب چنان در این ایام به عنوان بت ذهنی ما ایرانی‌ها شکل گرفت که اثراتش تا به همین امروز و آینده شناخت ما از غرب مستدام خواهد بود.

🔸اما همین مسئله نیز عیان است. یعنی به معنای واقعی کلمه هم در بحران هویت ما تأثیر داشت، هم به بنیان‌های شناخت فلسفی و اجتماعی ما ورود کرد و هم تشعشعاتش زندگی امروزی ما را مورد نوازش قرار داد و صد البته که جهان‌بینی ما را نیز به نحو دیگری تغییر داد. این #بت_ذهنی که این‌گونه عیان از آن می‌گویم مقوله غیرقابل فهم یا فرضیه‌ای ثقیل و دیرفهم نیست. به معنای بسیار ساده که باب درک همگان باشد، شناخت صوری ما از غرب است. یعنی ما غرب را هیچگاه مفهوم ندیده‌ایم. غرب برای ما به تعبیری دیدار از یک خیابان بوده و نه کوچه پس کوچه‌ها، کیفیت معماری ساختمان‌ها و نحوه تردد خودروها در آن خیابان. یعنی غرب از برای ما یا بحران بوده است، یا معضل بوده است، یا کعبه آمال و یا رقیب و حریفی که به زوال و واژگون شدنش در گوشه‌ای نشسته و می‌اندیشیم و یا شاید دست به دعا برداشته‌ایم.

🔸هیچ بزنگاه تاریخی را نمی‌توانید بیابید که #غرب به معنای واقعی کلمه غرب‌شناسی بوده باشد. به آن معنا که آنها #مستشرق داشته و دارند ما به هیچ عنوان #مستغرب نداریم و هر دردمند اهل فکری نیز که خواست به این همت گمارد،‌ به او انگ غربزدگی و کافر و .... چسباندند و طرف ناگزیر جانب سکوت را اختیار کرد. در صورتیکه در هیچکدام از دانشگاه‌های ما نه تنها رشته غرب‌شناسی نمی‌بینید بلکه استادی نیز دراین قاعده و قاموس را نمی‌توانید ببینید.

🔸امرور شاید بسیاری از #روشنفکران و اندیشمندانی که بخشی از مطالعات و آثار خودشان را معطوف به این مهم کرده‌اند به کلی منکر این قول باشند و هرکدام به نحوی و نوعی سعی کنند که خود را بری از این جریان تاریخی نشان بدهند، اما واقعیت دقیقا همین را می‌گوید. ما هرکدام به نوبه خود بخشی از جریان شناخت نادرست #غرب_مدرن بوده‌ایم. غربی که هنوز هم برای ما صورت ظاهر است. فرمی که #ابژه است و نه #سوژه. دست برقضا شناخت این سوژه ریشه در شناخت صحیح ابژه داشته و دارد. پس می‌توان به جرأت البته با کمی اغماض گفت که روش‌شناسی ما در شناخت #مدرن_غربی بالجمله یا طریق ناصواب بوده و یا حرکتی ابتر بوده که تاریخ معاصرِ #شناخت_شناسی ما گواه بر آن است.
#ادامه_دارد...

🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پی‌نوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" می‌باشد.

ا------------------------------ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami