هادی خانیکی : در #طالقانی #دین و #آزادی؛ #اخلاق و #سیاست؛ #انقلاب و #اصلاح؛ #زندان و #گفت گو؛ #قدرت و #مدنیت به هم می رسیدند.
همایش علمی-پژوهشی «طالقانی و زمانه ما» در روزهای سه شنبه و چهارشنبه، ۲۱ و ۲۲ آبان ماه ۹۸، در کتابخانه ملی برگزار خواهد شد.
#طالقانی_و_زمانه_ما
#همایش_علمی_پژوهشی
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
@taleghani_zamaneh
همایش علمی-پژوهشی «طالقانی و زمانه ما» در روزهای سه شنبه و چهارشنبه، ۲۱ و ۲۲ آبان ماه ۹۸، در کتابخانه ملی برگزار خواهد شد.
#طالقانی_و_زمانه_ما
#همایش_علمی_پژوهشی
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
@taleghani_zamaneh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کیوان_صمیمی : آقای #طالقانی سال ۵۷ ؛ قبل از #انقلاب و آن زمان که در زندان بودند در ملاقاتی با من می گفتند نگران این هستم که #اختلافات و رودر رویی های حاد داخل #زندان بعد از انقلاب و همراه انقلاب بیرون راه پیدا کنه. که متاسفانه همینطور هم شد.
#طالقانی_و_زمانه_ما
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
#طالقانی_و_زمانه_ما
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
Forwarded from طالقانی و زمانه ما
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#کیوان_صمیمی : آقای #طالقانی سال ۵۷ ؛ قبل از #انقلاب و آن زمان که در زندان بودند در ملاقاتی با من می گفتند نگران این هستم که #اختلافات و رودر رویی های حاد داخل #زندان بعد از انقلاب و همراه انقلاب بیرون راه پیدا کنه. که متاسفانه همینطور هم شد.
#طالقانی_و_زمانه_ما
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
#طالقانی_و_زمانه_ما
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
Forwarded from ایران فردا
🔴 هنوز هم آن پنجره رونقی ندارد
❇️یادمان چهل و دومین سالگرد درگذشت " آیت الله طالقانی "
🔷 محمد جواد غلامرضاکاشی*
@iranfardamag
🔸«مساله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است» وقتی آیهالله طالقانی در آخرین نماز جمعه خود آنهمه با شور و فریاد از اهمیت شوراها سخن میگفت، من مثل بسیاری از شرکت کنندگان در نماز جمعه منتظر بودم خطبه تمام شود و به خانه بازگردم. کم سن و سالتر از آن بودم که درکی از آنچه میگفت داشته باشم. وقتی خبر فوت آیهالله تنها دو روز پس از آن سخنرانی منتشر شد، احساس کردم او از یک زخم عمیق مینالید و از سوزش آن زخم نیز دق کرد و رخت از جهان ما بربست. آن زخم عمیق چه بود؟ فهم آن زخم بر فهم شرایط امروز هم پرتوی میافکند. برای فردای ما نیز رهاوردهای بسیار دارد.
▪️داستان از جایی آغاز میشد که نظامی مستقر بود و مخالفینی داشت. در حالیکه مردم سر در کار زندگی روزمره خود بودند، مجموعهای از فعالان سیاسی به اشکال مختلف زندگی خود را مصروف آن کرده بودند که با نظام مستقر مبارزه کنند. مردم زندگی میکردند اما گاه به تبعیض و وضع نابسامان اقتصادی و احساس تحقیر در زندگی روزمرهشان اعتراض میکردند. آن فعالان سیاسی وظیفه خود میدانستند این صدای اعتراض را چند برابر کنند و از آن نیرویی برای فشار سیاسی بسازند. گاهی این فعالان به میان مردم هم میرفتند و آنها را تهییج میکردند که در مقابل ستمها و ظلمهای متعدد ساکت ننشینند و برای تحصیل حقوق شان برخیزند. حلقاتی هم بود که این فعالان گردهم مینشستند و وظایف دینی و سیاسی شان را برای مبارزه با ستم یادآور میشدند. وقت میگذاشتند، زندگیشان را مصروف مبارزه میکردند، چه بسا کارشان به زندان و حتی فداکردن جانهاشان میانجامید. تا اینجای کار مشکلی در میان نبود. مشکل از زمانی آغاز شد که مردم به خیابان آمدند، صداهای گوناگون به هم پیوست و نیروی عظیمی در سطح شهرها و خیابانها تولید شد. این نیرو چندان قدرتمند بود که اساس حکومت مستقر را در هم پیچید. واقعه چندان بزرگ و شگفت بود که همه در حیرت فرورفتند. آنچه رخ داد بیشتر شبیه معجزه بود. مردم و فعالان سابقهدار و سابقهندار، در هم پیچیده بودند و حیرتی عمیق بر همه حاکم بود. مشکل اصلی فهم این موقعیت تازه بود و اینکه در خلاء ناشی از سقوط یک نظام قدرتمند چه باید کرد.
🔸برای فهم این موقعیت تازه، دو پنجره رقیب گشوده شد. یکی رونق بسیار داشت و دیگری کم رونق بود. در آن پنجره پررونق وضع تازه معجزه تلاشها و فداکاریهای آن فعالان بود. همه حیرت زده به کسانی مینگریستند که علم مخالفت با نظم پیشین را سالها قبل برافراشته بودند. چهرههاشان زیر نور صحنه میدرخشید. شمار کثیری از مردم پشت این پنجره جمع شده بودند و هر کدام دل داده یکی از این چهرههای پرفروغ شده بودند. مردم یکباره تماشاچیان نمایشهای پر سر و صدای چهرههای مبارز پیشین شدند. بگذریم از آنکه بعضی از چهرهها حقیقتاْ مبارز بودند و بسیاری در آن روزهای پر آشوب لباس مبارزه پوشیده بودند. اما همه از سجایای عظیم انقلابی خود پیش چشم خیره شده مردم داستانها سر میدادند. پنجره دیگری هم بود که رونقی نداشت و کمتر کسی حاضر بود از آن پنجره به ماجرا بنگرد. در آن پنجره مردم خودشان در معرض نور بودند. خودشان معجزه کرده بودند و ماجرای خود مردم تماشاییترین داستان دوران انقلاب بود. آیهالله طالقانی در این پنجره میان داری میکرد. کمتر کسی هم حرف او را میفهمید. از مردم گرفته تا بسیاری از مبارزان با نظام برافتاده پهلوی.
▪️ انقلاب یک مساله کانونی در صحنه مدرن سیاست را شفاف کرد و به شکل دو پنجره کنار هم قرار داد: سیاستورزی فضیلتمندانه از بالا میجوشد یا از پایین؟ صحنهآرایان پنجره نخست، به بالا میاندیشیدند. پس لاجرم نورافکنها را متوجه صورت چهرههای برگزیده میکردند و صحنهآرایان پنجره دوم، نور را به سمت خود مردم میتاباندند. رونق از آن پنجره اول بود چرا که مردم از نوری که به خودشان بتابانند گریزان بودند. از پذیرش مسنولیت میگریختند و ترجیح میدادند داستان با جا به جا کردن حکام خوب به جای حکام بد حل و فصل شود. خودشان به خانه بازگردند و کسانی که مدعیان نجات آنان از تبعیض و فقر و نادیده گرفته شدگی بودند زحمت بکشند بیایند و نجاتشان دهند. آیهالله طالقانی که نور را به سمت خود مردم هدایت میکرد، به رهبران سیاسی میگفت پی کارشان بروند تا مردم خود متولی زندگی و سرنوشت خود باشند. کجیها و کاستیهای خود را در میدان عمل راست کنند، از شرارتهاشان بکاهند، و بر اعمال نیک و خیرشان بیافزایند.
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3howSRC
#دین
#شورا
#انقلاب
#سنت_چپ
#سنت_لیبرال
#آیتالله_طالقانی
#شخصیت_جامعه
#سیاستورزی_مدرن
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
https://t.me/iranfardamag
❇️یادمان چهل و دومین سالگرد درگذشت " آیت الله طالقانی "
🔷 محمد جواد غلامرضاکاشی*
@iranfardamag
🔸«مساله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است» وقتی آیهالله طالقانی در آخرین نماز جمعه خود آنهمه با شور و فریاد از اهمیت شوراها سخن میگفت، من مثل بسیاری از شرکت کنندگان در نماز جمعه منتظر بودم خطبه تمام شود و به خانه بازگردم. کم سن و سالتر از آن بودم که درکی از آنچه میگفت داشته باشم. وقتی خبر فوت آیهالله تنها دو روز پس از آن سخنرانی منتشر شد، احساس کردم او از یک زخم عمیق مینالید و از سوزش آن زخم نیز دق کرد و رخت از جهان ما بربست. آن زخم عمیق چه بود؟ فهم آن زخم بر فهم شرایط امروز هم پرتوی میافکند. برای فردای ما نیز رهاوردهای بسیار دارد.
▪️داستان از جایی آغاز میشد که نظامی مستقر بود و مخالفینی داشت. در حالیکه مردم سر در کار زندگی روزمره خود بودند، مجموعهای از فعالان سیاسی به اشکال مختلف زندگی خود را مصروف آن کرده بودند که با نظام مستقر مبارزه کنند. مردم زندگی میکردند اما گاه به تبعیض و وضع نابسامان اقتصادی و احساس تحقیر در زندگی روزمرهشان اعتراض میکردند. آن فعالان سیاسی وظیفه خود میدانستند این صدای اعتراض را چند برابر کنند و از آن نیرویی برای فشار سیاسی بسازند. گاهی این فعالان به میان مردم هم میرفتند و آنها را تهییج میکردند که در مقابل ستمها و ظلمهای متعدد ساکت ننشینند و برای تحصیل حقوق شان برخیزند. حلقاتی هم بود که این فعالان گردهم مینشستند و وظایف دینی و سیاسی شان را برای مبارزه با ستم یادآور میشدند. وقت میگذاشتند، زندگیشان را مصروف مبارزه میکردند، چه بسا کارشان به زندان و حتی فداکردن جانهاشان میانجامید. تا اینجای کار مشکلی در میان نبود. مشکل از زمانی آغاز شد که مردم به خیابان آمدند، صداهای گوناگون به هم پیوست و نیروی عظیمی در سطح شهرها و خیابانها تولید شد. این نیرو چندان قدرتمند بود که اساس حکومت مستقر را در هم پیچید. واقعه چندان بزرگ و شگفت بود که همه در حیرت فرورفتند. آنچه رخ داد بیشتر شبیه معجزه بود. مردم و فعالان سابقهدار و سابقهندار، در هم پیچیده بودند و حیرتی عمیق بر همه حاکم بود. مشکل اصلی فهم این موقعیت تازه بود و اینکه در خلاء ناشی از سقوط یک نظام قدرتمند چه باید کرد.
🔸برای فهم این موقعیت تازه، دو پنجره رقیب گشوده شد. یکی رونق بسیار داشت و دیگری کم رونق بود. در آن پنجره پررونق وضع تازه معجزه تلاشها و فداکاریهای آن فعالان بود. همه حیرت زده به کسانی مینگریستند که علم مخالفت با نظم پیشین را سالها قبل برافراشته بودند. چهرههاشان زیر نور صحنه میدرخشید. شمار کثیری از مردم پشت این پنجره جمع شده بودند و هر کدام دل داده یکی از این چهرههای پرفروغ شده بودند. مردم یکباره تماشاچیان نمایشهای پر سر و صدای چهرههای مبارز پیشین شدند. بگذریم از آنکه بعضی از چهرهها حقیقتاْ مبارز بودند و بسیاری در آن روزهای پر آشوب لباس مبارزه پوشیده بودند. اما همه از سجایای عظیم انقلابی خود پیش چشم خیره شده مردم داستانها سر میدادند. پنجره دیگری هم بود که رونقی نداشت و کمتر کسی حاضر بود از آن پنجره به ماجرا بنگرد. در آن پنجره مردم خودشان در معرض نور بودند. خودشان معجزه کرده بودند و ماجرای خود مردم تماشاییترین داستان دوران انقلاب بود. آیهالله طالقانی در این پنجره میان داری میکرد. کمتر کسی هم حرف او را میفهمید. از مردم گرفته تا بسیاری از مبارزان با نظام برافتاده پهلوی.
▪️ انقلاب یک مساله کانونی در صحنه مدرن سیاست را شفاف کرد و به شکل دو پنجره کنار هم قرار داد: سیاستورزی فضیلتمندانه از بالا میجوشد یا از پایین؟ صحنهآرایان پنجره نخست، به بالا میاندیشیدند. پس لاجرم نورافکنها را متوجه صورت چهرههای برگزیده میکردند و صحنهآرایان پنجره دوم، نور را به سمت خود مردم میتاباندند. رونق از آن پنجره اول بود چرا که مردم از نوری که به خودشان بتابانند گریزان بودند. از پذیرش مسنولیت میگریختند و ترجیح میدادند داستان با جا به جا کردن حکام خوب به جای حکام بد حل و فصل شود. خودشان به خانه بازگردند و کسانی که مدعیان نجات آنان از تبعیض و فقر و نادیده گرفته شدگی بودند زحمت بکشند بیایند و نجاتشان دهند. آیهالله طالقانی که نور را به سمت خود مردم هدایت میکرد، به رهبران سیاسی میگفت پی کارشان بروند تا مردم خود متولی زندگی و سرنوشت خود باشند. کجیها و کاستیهای خود را در میدان عمل راست کنند، از شرارتهاشان بکاهند، و بر اعمال نیک و خیرشان بیافزایند.
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3howSRC
#دین
#شورا
#انقلاب
#سنت_چپ
#سنت_لیبرال
#آیتالله_طالقانی
#شخصیت_جامعه
#سیاستورزی_مدرن
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 هنوز هم آن پنجره رونقی ندارد
🔷 محمد جواد غلامرضاکاشی* iranfardamag@ 🔸«مساله شورا از اساسیترین مسائل اسلامی است» وقتی آیهالله طالقانی در آخرین نماز جمعه خود آنهمه با شور و فریاد از اهمیت شوراها سخن میگفت، من مثل بسیاری از شرکت کنندگان در نماز جمعه منتظر بودم خطبه تمام شود و به…
🍀حسین شاه حسینی: طالقانی در حال صحبت کردن بود که ناگهان زد زیر گریه و به من گفت: میدانی چقدر خونها ریخته شده که من و تو به اینجا برسیم؟ هزاران نفر کشته شدهاند، هزاران نفر خونشان را دادهاند. میدانی چقدر مردم سختی و زندان کشیدهاند؟ میدانی اگر الان کوچکترین ظلمی شود، من و تو مسئولیم؟ میتوانی پاسخگو باشی؟ من که نمیتوانم، تو هم تکلیف خودت را بدان؛ برای همه اینها ما مسئولیم. غرور نگیردت. باید به مردم جواب بدهیم.
منبع: روزنامه اطلاعات ۱۹ شهریور ۱۳۹۷
#طالقانی_و_زمانه_ما
#مجتمع_فرهنگی_آیت_الله_طالقانی
#کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما
#حسین_شاه_حسینی #آیت_الله_طالقانی #پدر_طالقانی #سید_محمود_طالقانی #ظلم #مردم #شورا #دموکراسی #عدالت #شهادت #شهید #انقلاب #سرنوشت_مردم
———-
https://taleghani.org
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram:@taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
منبع: روزنامه اطلاعات ۱۹ شهریور ۱۳۹۷
#طالقانی_و_زمانه_ما
#مجتمع_فرهنگی_آیت_الله_طالقانی
#کتابخانه_آنلاین_طالقانی_و_زمانه_ما
#حسین_شاه_حسینی #آیت_الله_طالقانی #پدر_طالقانی #سید_محمود_طالقانی #ظلم #مردم #شورا #دموکراسی #عدالت #شهادت #شهید #انقلاب #سرنوشت_مردم
———-
https://taleghani.org
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram:@taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane