Forwarded from فراسوی سیاست (Abbas Khalaji)
سه راهکار برونرفت از شرایط کنونی!
عباس خلجی
نظام جمهوری اسلامی ایران برای برونرفت از شرایط کنونی سه راهکار حیاتی در پیش رو دارد:
1. شفافسازی از طریق پیوستن به پیمان پالرمو و پذیرش چارچوب افایتیاف در مبادلات مالی و پولی در کوتاه مدت
2. اعتمادسازی در رابطه دولت و ملت از طریق مبارزه با فساد سیستماتیک و موج رانتخواری بدون هرگونه تبعیض و ملاحظه سیاسی در میانمدت
3. هموارسازی مسیر هماهنگی اقتصاد ملی ایران در اقتصاد جهانی با شکستن تابوی حیثیتی مذاکره با آمریکا در بلندمدت
اما در این میان، پرسش مهم و بنیادی این است که آیا نظام سیاسی از اراده سیاسی و عزم جزم، ظرفیت ستادی و عملیاتی لازم و توانایی فکری و اجرایی کافی برای عملیاتی کردن این سه راهکار حیاتی برخوردار است؟!
#فساد_سیستماتیک
#رانتخواری
#شفافسازی
#اعتمادسازی
#مذاکره
#پالرمو
#پیمان_پالرمو
#افایتیاف
#FATF
@akhalaji
عباس خلجی
نظام جمهوری اسلامی ایران برای برونرفت از شرایط کنونی سه راهکار حیاتی در پیش رو دارد:
1. شفافسازی از طریق پیوستن به پیمان پالرمو و پذیرش چارچوب افایتیاف در مبادلات مالی و پولی در کوتاه مدت
2. اعتمادسازی در رابطه دولت و ملت از طریق مبارزه با فساد سیستماتیک و موج رانتخواری بدون هرگونه تبعیض و ملاحظه سیاسی در میانمدت
3. هموارسازی مسیر هماهنگی اقتصاد ملی ایران در اقتصاد جهانی با شکستن تابوی حیثیتی مذاکره با آمریکا در بلندمدت
اما در این میان، پرسش مهم و بنیادی این است که آیا نظام سیاسی از اراده سیاسی و عزم جزم، ظرفیت ستادی و عملیاتی لازم و توانایی فکری و اجرایی کافی برای عملیاتی کردن این سه راهکار حیاتی برخوردار است؟!
#فساد_سیستماتیک
#رانتخواری
#شفافسازی
#اعتمادسازی
#مذاکره
#پالرمو
#پیمان_پالرمو
#افایتیاف
#FATF
@akhalaji
Forwarded from فراسوی سیاست (Abbas Khalaji)
استیضاح ربیعی و پردهبرداری از فساد نظاممند!
عباس خلجی
فرایند #استیضاح چندباره #علی_ربیعی، وزیرکار دولت #حسن_روحانی، و مشروح سخنان نمایندگان موافق و مخالف این استیضاح در جلسه امروز و سپس دفاعیه وزیر در برابر اتهامات سنگین نمایندگان موافق استیضاح، تجربه تلخی برای نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. زیرا این استیضاح نشان داد که فساد در رگ و پی و این نظام ریشه دوانده و در تمام سلولهای آن لانه کرده است. به گونهای که متاسفانه آشکارا اصطلاح «فساد سیستماتیک» در باره آن صادق است.
در واقع، استیضاح ربیعی عمق و گستره غیرقابل تصور #فساد_سیستماتیک در ساختار نظام سیاسی را بر آفتاب افکند و روابط ناسالم رایج در مناسبات پشت پرده الیگارشی قدرت و مراودات آشکار دولتمردان و کارگزاران قوای سه گانه در نظام جمهوری اسلامی ایران را عیان ساخت. مباحث و سخنان طرفین استیضاح در مجلس نشان داد که فساد و رانت در مناسبات مرسوم نظام سیاسی نهادینه شده و حتا رسمیت یافته است. به گونهای که فساد سیاسی و اقتصادی دیگر حرمت شرعی، بطلان عقلانی و قباحت عرفی خویش را از دست داده و اینک هیچ یک از طرفین فساد از برملا شدن زدوبندهای آشکار و نهان و دادوستدهای فاسد خویش شرم و حیا نمیکنند.
البته به نظر میرسد که این نظام نخستین نظام سیاسی نیست که در منجلاب فساد نظاممند خویش گرفتار شده در حال غرق شدن است و آخرین آنها نیز نخواهد بود. زیرا تاریخ سیاسی بشر شاهد تجربههای تلخ و غمبار بسیاری از فساد و تباهی در حکومتهای گوناگون بوده و سرنوشت شوم آنان را در دفتر خویش ثبت کرده است. این دفتر تاریخی مشحون از سرنوشت غمانگیز نظامهای سیاسی است که مناسبات ساختاری خویش را بر پایه روابط سیاه و ناسالم بنا نهاده و در نهایت در باتلاقی از فساد و تباهی خودساخته غرق و نابود شده اند.
آیا چنین آینده تباهی در انتظار نظام سیاسی ایران است؟ چرا رهبران و دولتمردان نظام ج ا ا از این تاریخ درس عبرت نمیگیرند؟
@akhalaji
عباس خلجی
فرایند #استیضاح چندباره #علی_ربیعی، وزیرکار دولت #حسن_روحانی، و مشروح سخنان نمایندگان موافق و مخالف این استیضاح در جلسه امروز و سپس دفاعیه وزیر در برابر اتهامات سنگین نمایندگان موافق استیضاح، تجربه تلخی برای نظام جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود. زیرا این استیضاح نشان داد که فساد در رگ و پی و این نظام ریشه دوانده و در تمام سلولهای آن لانه کرده است. به گونهای که متاسفانه آشکارا اصطلاح «فساد سیستماتیک» در باره آن صادق است.
در واقع، استیضاح ربیعی عمق و گستره غیرقابل تصور #فساد_سیستماتیک در ساختار نظام سیاسی را بر آفتاب افکند و روابط ناسالم رایج در مناسبات پشت پرده الیگارشی قدرت و مراودات آشکار دولتمردان و کارگزاران قوای سه گانه در نظام جمهوری اسلامی ایران را عیان ساخت. مباحث و سخنان طرفین استیضاح در مجلس نشان داد که فساد و رانت در مناسبات مرسوم نظام سیاسی نهادینه شده و حتا رسمیت یافته است. به گونهای که فساد سیاسی و اقتصادی دیگر حرمت شرعی، بطلان عقلانی و قباحت عرفی خویش را از دست داده و اینک هیچ یک از طرفین فساد از برملا شدن زدوبندهای آشکار و نهان و دادوستدهای فاسد خویش شرم و حیا نمیکنند.
البته به نظر میرسد که این نظام نخستین نظام سیاسی نیست که در منجلاب فساد نظاممند خویش گرفتار شده در حال غرق شدن است و آخرین آنها نیز نخواهد بود. زیرا تاریخ سیاسی بشر شاهد تجربههای تلخ و غمبار بسیاری از فساد و تباهی در حکومتهای گوناگون بوده و سرنوشت شوم آنان را در دفتر خویش ثبت کرده است. این دفتر تاریخی مشحون از سرنوشت غمانگیز نظامهای سیاسی است که مناسبات ساختاری خویش را بر پایه روابط سیاه و ناسالم بنا نهاده و در نهایت در باتلاقی از فساد و تباهی خودساخته غرق و نابود شده اند.
آیا چنین آینده تباهی در انتظار نظام سیاسی ایران است؟ چرا رهبران و دولتمردان نظام ج ا ا از این تاریخ درس عبرت نمیگیرند؟
@akhalaji
Forwarded from هفت اقلیم (سعید معدنی)
دیکتاتوری که مسئولیت نمیپذیرفت
✍سعید معدنی
در سال ۱۹۶۹ میلادی در چنین روزی یعنی دهم شهریور مصادف با اول سپتامبر، افسر ۲۷ سالهای به نام معمر قذافی(۱۹۴۲-۲۰۱۱) در غیاب پادشاه - محمد ادریس سنوسی - که در مسافرت خارج از کشور به سر میبرد، کودتای آرامی کرد و به قدرت رسید. قذافی ۴۲ سال حکومت کرد و از درآمد سرشار نفت در یک کشور با جمعیت شش میلیونی رفاه نسبی برای مردمش و البته ثروت و امکانات فراوانی برای ده فرزندش تدارک دید تا جایی که مثلا یکی از فرزنداناش سهامدار باشگاه یوونتوس ایتالیا بود.
قذافی با تأثیرپذیری از جمال عبدالناصر دست به این کودتا زد. اگر مثل عبدالناصر کوتاه حکومت می کرد شاید با آن جوانی و کاریزمای بالا نزد مردم لیبی، الان به یکی از اسطورههای عرب و آفریقا تبدیل شده بود. اما تقدیر آن بود که او ۴۲ سال یک حاکم مادامالعمر بیرقیب باشد. مثل همهی رهبران مادامالعمر از فیدل کاسترو گرفته تا استالین و.... از کاریزماتیک بودناش بتدریج کاسته شود و روز به روز در نزد مردماش منفور و منفورتر گردد. در این ۴۲ سال او حاکم مطلق بود اما به دروغ میگفت من اینجا یک شهروند عادی هستم و نصیحتگر کارگزاران. وی از سال کودتا ۱۹۶۹ تا سال ۱۹۷۷ رئیس کشور لیبی بود. بعد از آن از فرماندهی کناره گیری کرد و مدعی شد که فقط" رهبر برادرانه" و یک "نماد ملی" برای لیبی است! اما دروغی بیش نبود. در همه امور دخالت میکرد. نه تنها خود بلکه هشت فرزند پسرش نیز قدرتهای کوچک در دل لیبی داشتند. البته برخیشان بدتر از سایر برادران بودند و واحدهای نظامی جهت سرکوب معترضین ترتیب داده بودند.
در ابتدای حکومت قذافی، غرب و بویژه آمریکا سعی کردند حالت بیطرفی و حتی حمایتی را از دولت جدید لیبی داشته باشند. اما کمکم لیبی به سوی شوروی کمونیست چرخید و سعی داشت تا حکومت ترکیبی از سوسیالیسم و اسلام با محوریت عرب و آفریقا ارائه دهد. خلاصه دولت لیبی مثل شخصیت بیثبات رهبرشان ملغمهای از همه چیز بود اما هیچ چیز نبود. در نهایت یک حکومت دیکتاتوری متموّل بود. در هر کشوری کودتایی، قیامی، انقلابی، ترور و هر چیزی از این دست اتفاق میافتاد. در پیی ردپایی از لیبی بودند که در بسیاری از اتفاقات این شک پر بیراه نبود!
اگر چه مردم لیبی به خاطر جمعیت کم و درآمد سرشار نفت غالباً از رفاه خوبی برخوردار بودند، اما جولان فرزندان و اقوام قذافی در کشور و دست گشادهشان در ظلم و فساد و برتری که زاییده حکومتهای با ماهیت حاکمان مادامالعمر است، نفس مردم را بریده بود. بسیاری از مخالفان در ملاء عام اعدام شدند. حتی برخی از اعدام ها مستقیما" از تلویزیون پخش میشد. کلاً یک دیکتاتوری تمام عیار بود. همچنین به خاطر حضور لیبیی قذافی در بخشی از شورشها و ترورها در جهان، مردم این کشور در نزد جهانیان تروریست خوانده میشدند. لذا شهروندان لیبیایی در جهان و بویژه کشورهای غربی، از این عنوان خجل و احساس حقارت میکردند. البته در ده سال آخر حکومت، قذافی تصمیم گرفت رفتار خود را با دنیای خارج تعدیل و با غرب تنشزدایی کند. تا حدودی هم پیش رفت حتی صنایع هستهای را تعطیل و اجازه داد نمایندگان سازمانهای بینالمللی، جهت بازرسی به سایتهای هستهای بیایند. ولی دیگر دیر شده بود.
در نهایت در سال ۲۰۱۱ در جریان جنبش موسوم به "بهار عربی" بخت از این رهبر ۶۹ ساله برگشت و در مهر ماه ۱۳۹۰ شمسی توسط مردم دستگیر شد و در خیابان به شکل فجیع و منزجرکننده توسط شورشگران انقلابی به قتل رسید و جسدش در بیابانی نامعلوم دفن شد. همچنین دو یا سه تن از پسراناش هم کشته شدند. از آنجا که قذافی بسیاری از رهبران منتقد و مخالف را خانه نشین، تبعید و یا به قتل رسانده بود. وقتی کشته شد، رهبر قدرتمندی که اکثریت مردم بپذیرند، وجود نداشت. لذا کشور دریک جنگ خانمانسوز داخلی درگیر شد که هنوز بعد از ۱۲ سال به صلح و ثبات نرسیده است. برخی از دیکتاتورها با خیانتهایشان آینده مردمشان را هم نابود میکنند.
اول سپتامبر ۱۹۶۹ آغازی بر پایان یک حاکم دیکتاتور با حکومت طولانی ۴۲ ساله بود که می توانست بهتر پایان یابد. اما معمولا اکثریت حاکمان از تاریخ عبرت نمیگیرند.
دهم شهریور ۱۴۰۲
#سعید_معدنی
#قذافی
#لیبی
#دیکتاتوری
#فساد
#فریب
@Saeed_Maadani
✍سعید معدنی
در سال ۱۹۶۹ میلادی در چنین روزی یعنی دهم شهریور مصادف با اول سپتامبر، افسر ۲۷ سالهای به نام معمر قذافی(۱۹۴۲-۲۰۱۱) در غیاب پادشاه - محمد ادریس سنوسی - که در مسافرت خارج از کشور به سر میبرد، کودتای آرامی کرد و به قدرت رسید. قذافی ۴۲ سال حکومت کرد و از درآمد سرشار نفت در یک کشور با جمعیت شش میلیونی رفاه نسبی برای مردمش و البته ثروت و امکانات فراوانی برای ده فرزندش تدارک دید تا جایی که مثلا یکی از فرزنداناش سهامدار باشگاه یوونتوس ایتالیا بود.
قذافی با تأثیرپذیری از جمال عبدالناصر دست به این کودتا زد. اگر مثل عبدالناصر کوتاه حکومت می کرد شاید با آن جوانی و کاریزمای بالا نزد مردم لیبی، الان به یکی از اسطورههای عرب و آفریقا تبدیل شده بود. اما تقدیر آن بود که او ۴۲ سال یک حاکم مادامالعمر بیرقیب باشد. مثل همهی رهبران مادامالعمر از فیدل کاسترو گرفته تا استالین و.... از کاریزماتیک بودناش بتدریج کاسته شود و روز به روز در نزد مردماش منفور و منفورتر گردد. در این ۴۲ سال او حاکم مطلق بود اما به دروغ میگفت من اینجا یک شهروند عادی هستم و نصیحتگر کارگزاران. وی از سال کودتا ۱۹۶۹ تا سال ۱۹۷۷ رئیس کشور لیبی بود. بعد از آن از فرماندهی کناره گیری کرد و مدعی شد که فقط" رهبر برادرانه" و یک "نماد ملی" برای لیبی است! اما دروغی بیش نبود. در همه امور دخالت میکرد. نه تنها خود بلکه هشت فرزند پسرش نیز قدرتهای کوچک در دل لیبی داشتند. البته برخیشان بدتر از سایر برادران بودند و واحدهای نظامی جهت سرکوب معترضین ترتیب داده بودند.
در ابتدای حکومت قذافی، غرب و بویژه آمریکا سعی کردند حالت بیطرفی و حتی حمایتی را از دولت جدید لیبی داشته باشند. اما کمکم لیبی به سوی شوروی کمونیست چرخید و سعی داشت تا حکومت ترکیبی از سوسیالیسم و اسلام با محوریت عرب و آفریقا ارائه دهد. خلاصه دولت لیبی مثل شخصیت بیثبات رهبرشان ملغمهای از همه چیز بود اما هیچ چیز نبود. در نهایت یک حکومت دیکتاتوری متموّل بود. در هر کشوری کودتایی، قیامی، انقلابی، ترور و هر چیزی از این دست اتفاق میافتاد. در پیی ردپایی از لیبی بودند که در بسیاری از اتفاقات این شک پر بیراه نبود!
اگر چه مردم لیبی به خاطر جمعیت کم و درآمد سرشار نفت غالباً از رفاه خوبی برخوردار بودند، اما جولان فرزندان و اقوام قذافی در کشور و دست گشادهشان در ظلم و فساد و برتری که زاییده حکومتهای با ماهیت حاکمان مادامالعمر است، نفس مردم را بریده بود. بسیاری از مخالفان در ملاء عام اعدام شدند. حتی برخی از اعدام ها مستقیما" از تلویزیون پخش میشد. کلاً یک دیکتاتوری تمام عیار بود. همچنین به خاطر حضور لیبیی قذافی در بخشی از شورشها و ترورها در جهان، مردم این کشور در نزد جهانیان تروریست خوانده میشدند. لذا شهروندان لیبیایی در جهان و بویژه کشورهای غربی، از این عنوان خجل و احساس حقارت میکردند. البته در ده سال آخر حکومت، قذافی تصمیم گرفت رفتار خود را با دنیای خارج تعدیل و با غرب تنشزدایی کند. تا حدودی هم پیش رفت حتی صنایع هستهای را تعطیل و اجازه داد نمایندگان سازمانهای بینالمللی، جهت بازرسی به سایتهای هستهای بیایند. ولی دیگر دیر شده بود.
در نهایت در سال ۲۰۱۱ در جریان جنبش موسوم به "بهار عربی" بخت از این رهبر ۶۹ ساله برگشت و در مهر ماه ۱۳۹۰ شمسی توسط مردم دستگیر شد و در خیابان به شکل فجیع و منزجرکننده توسط شورشگران انقلابی به قتل رسید و جسدش در بیابانی نامعلوم دفن شد. همچنین دو یا سه تن از پسراناش هم کشته شدند. از آنجا که قذافی بسیاری از رهبران منتقد و مخالف را خانه نشین، تبعید و یا به قتل رسانده بود. وقتی کشته شد، رهبر قدرتمندی که اکثریت مردم بپذیرند، وجود نداشت. لذا کشور دریک جنگ خانمانسوز داخلی درگیر شد که هنوز بعد از ۱۲ سال به صلح و ثبات نرسیده است. برخی از دیکتاتورها با خیانتهایشان آینده مردمشان را هم نابود میکنند.
اول سپتامبر ۱۹۶۹ آغازی بر پایان یک حاکم دیکتاتور با حکومت طولانی ۴۲ ساله بود که می توانست بهتر پایان یابد. اما معمولا اکثریت حاکمان از تاریخ عبرت نمیگیرند.
دهم شهریور ۱۴۰۲
#سعید_معدنی
#قذافی
#لیبی
#دیکتاتوری
#فساد
#فریب
@Saeed_Maadani
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️فتوای فسادانگیز یا ضد فساد؟ دلالتهای اخلاقی و جامعهشناختیی یک فتوا
✍ حسن محدثی
۱۷ بهمن ۱۴۰۲
مخاطب عزیز و محترمی که آموزگار است و مایل است نام اش پنهان بماند، برای من دو متن فرستاده اند در بارهی فتوای آیتالله علیی سیستانی مرجع تقلیدی در عراق: یکی از دکتر محمدرضا جوادیی یگانه (https://t.me/javadimr/391) و دیگری دکتر بهروز مرادی (https://t.me/farhangi_e_kian/25821). اصل فتوا این است:
"پرسش: دادن رشوه در جایی که رسیدن به حق، متوقف بر دادن آن باشد، چه حکمی دارد؟
پاسخ: رشوه شرعا اختصاص به محدوده قضا دارد، و دادن آن برای رسیدن به حق خود جائز است، گر چه گرفتن آن حرام است."
این معلم عزیز پرسیده اند:
"استاد واقعا با دیدن این پیام تعجب کردم. من تخصص دینی ندارم اما به راستی آقای سیستانی به قول وبر به پیامدهای ناخواسته این کنش فکر کرده است؟ استاد محدثی شرمنده ام نظر شما چیست و این فتواها و روند نشانه چیست؟"
دکتر جوادی یگانه در بارهی این فتوا گفته اند:
"فتوای آیتالله سیستانی، تفاوت دو تحلیل در سطح فرد و سیستم را نشان میدهد. در نظامی که آنقدر فاسد شده باشد که رسیدن به حق منوط به رشوه دادن باشد، رشوه دادن جایز است و فرد خطایی مرتکب نشده. اما مقصر اصلی سیستم بیتوجه به فساد است، با توجه به اینکه رشوهگیری شبکهای است و نه فردی" (جوادیی یگانه، ۱۴۰۲، https://t.me/javadimr/391).
بهعنوان کسی که ده سال در حوزهی جامعهشناسیی فساد کار کرده است، عرض میکنم که فساد در ابتدا شبکهای و سازمانی نیست اما مستعد این هست که بهصورت سازمانی و شبکهای در آيد. در خود فتوا نیز دلالتی بر اینکه فقیه مورد نظر به تمایز بین سطح نظام و سطح فرد اِشعار داشته باشد، وجود ندارد بلکه بهنظر میرسد مفتی بین دو ارزش استیفای حق و عدم ارتکاب فساد، اولی را تفوق بخشیده است. من البته با منطق فقهیی آن آشنا نیستم و لازم است اهل فقاهت آن را برای ما توضیح بدهند.
اما دکتر بهروز مرادی نیز با ارجاع به چیزی به نام "گفتمان قرآنی" این فتوا را محکوم کرده اند و آن را فسادانگیز دانسته اند:
"رشوهدادن همچون رشوهگرفتن عملی فسادبنیان و فسادکارانه است و موجب تکثیر فساد و تداوم نظام فاسد اجتماعی میگردد و در نتيجه نمیتواند طبق گفتمان قرآنی جایز شمرده شود" (مرادی، ۱۴۰۲ https://t.me/farhangi_e_kian/25821).
اما این فتوا از نظر اخلاقی و جامعهشناختی چه معنایی دارد؟ معنای مشخص و لفظیی فتوا این است که فساد کن (رشوه بده) اما حق خود را بگیر! اما میتوان آن را به زبان اخلاقی و جامعهشناختی نیز ترجمه کرد.
دلالت اخلاقیی این فتوا از نظر من این است که وقتی قربانی موقعیت و وضعیتی ناسالمی شدی که در آن تقصیری متوجه تو نیست، میتوانی از رویههای حاکم بر همان وضعيت و موقعیت ناسالم استفاده کنی و از خود دفاع کنی.
به عبارت دیگر، اخلاق امری انتزاعی نیست بلکه امری زمینهمند است. من شخصا از اخلاق زمینهمند دفاع میکنم و اخلاق انتزاعی و بیاعتنا به زمینه را ضد انسانی و ضد اخلاقی میدانم.
اما دلالت جامعهشناختیی این حکم فقهی چیست؟ از نظر من این فتوا برخلاف برداشت نادرست دکتر بهروز مرادی، دعوت به فساد در بادیی امر نمیکند، بلکه اقدام به فساد را وقتی جایز میداند که فرد خود قربانیی وضعیتی فاسدانه شده باشد.
در جای دیگری به تفصیل شرح داده ام که فساد (corruption) انواع و اقسامی دارد و به یک اعتبار میتوان فساد را به دو نوع کلیی فساد تعدیگرانه و فساد تدافعی یا جبرانی تقسیم کرد. فساد تعدیگرانه شکلی از فساد است که فرد یا افرادی برای دستیابی به شکلی از سود که مستحق آن نیستند، دست به فساد بزنند و به حقوق دیگران یا به منافع عمومی تجاوز و تعدی بکنند.
اما فساد تدافعی شکلی از فساد است که فرد یا افرادی که قربانی یک وضعیت و موقعیت ناسالم و مشکلدار هستند و چه بسا خود قربانیی فساد تعدیگرانه هستند، برای نجات خود از قربانی شدن و برونرفت از این موقعیت قربانیکننده، دست به فساد بزنند و از منافع و حقوق خود دفاع کنند. در اینجا فساد تدافعی به فرد تحمیل شده است.
از نظر من فساد تدافعی شبیه خشونت تدافعی است. در زمانی که فرد مورد خشونت فعال و تهاجمی قرار گرفته است، از نظر من حق دارد با بهکارگیریی خشونت از خود دفاع کند تا بتواند وضع را تغییر دهد و از خود حفاظت بکند. فساد تدافعی نیز از نظر من مثل خشونت تدافعی مشروع است.
از این رو، در پاسخ به معلم عزیز عرض میکنم که چنین فتوایی "نشانهی" خردمندیی مفتیی محترم است. پیشتر نیز سخنی خردمندانه از ایشان در بارهی عاشق شدن خوانده بودم که حاکی از همین خردمندی و دانایی بود. ایشان گفته بودند که عاشقی، غیر اختیاری است و "امر غیر اختیاری حکم ندارد."
#فتوا
#فساد
#آیتالله_سیستانی
#جامعهشناسی_فساد
#corruption
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثی
۱۷ بهمن ۱۴۰۲
مخاطب عزیز و محترمی که آموزگار است و مایل است نام اش پنهان بماند، برای من دو متن فرستاده اند در بارهی فتوای آیتالله علیی سیستانی مرجع تقلیدی در عراق: یکی از دکتر محمدرضا جوادیی یگانه (https://t.me/javadimr/391) و دیگری دکتر بهروز مرادی (https://t.me/farhangi_e_kian/25821). اصل فتوا این است:
"پرسش: دادن رشوه در جایی که رسیدن به حق، متوقف بر دادن آن باشد، چه حکمی دارد؟
پاسخ: رشوه شرعا اختصاص به محدوده قضا دارد، و دادن آن برای رسیدن به حق خود جائز است، گر چه گرفتن آن حرام است."
این معلم عزیز پرسیده اند:
"استاد واقعا با دیدن این پیام تعجب کردم. من تخصص دینی ندارم اما به راستی آقای سیستانی به قول وبر به پیامدهای ناخواسته این کنش فکر کرده است؟ استاد محدثی شرمنده ام نظر شما چیست و این فتواها و روند نشانه چیست؟"
دکتر جوادی یگانه در بارهی این فتوا گفته اند:
"فتوای آیتالله سیستانی، تفاوت دو تحلیل در سطح فرد و سیستم را نشان میدهد. در نظامی که آنقدر فاسد شده باشد که رسیدن به حق منوط به رشوه دادن باشد، رشوه دادن جایز است و فرد خطایی مرتکب نشده. اما مقصر اصلی سیستم بیتوجه به فساد است، با توجه به اینکه رشوهگیری شبکهای است و نه فردی" (جوادیی یگانه، ۱۴۰۲، https://t.me/javadimr/391).
بهعنوان کسی که ده سال در حوزهی جامعهشناسیی فساد کار کرده است، عرض میکنم که فساد در ابتدا شبکهای و سازمانی نیست اما مستعد این هست که بهصورت سازمانی و شبکهای در آيد. در خود فتوا نیز دلالتی بر اینکه فقیه مورد نظر به تمایز بین سطح نظام و سطح فرد اِشعار داشته باشد، وجود ندارد بلکه بهنظر میرسد مفتی بین دو ارزش استیفای حق و عدم ارتکاب فساد، اولی را تفوق بخشیده است. من البته با منطق فقهیی آن آشنا نیستم و لازم است اهل فقاهت آن را برای ما توضیح بدهند.
اما دکتر بهروز مرادی نیز با ارجاع به چیزی به نام "گفتمان قرآنی" این فتوا را محکوم کرده اند و آن را فسادانگیز دانسته اند:
"رشوهدادن همچون رشوهگرفتن عملی فسادبنیان و فسادکارانه است و موجب تکثیر فساد و تداوم نظام فاسد اجتماعی میگردد و در نتيجه نمیتواند طبق گفتمان قرآنی جایز شمرده شود" (مرادی، ۱۴۰۲ https://t.me/farhangi_e_kian/25821).
اما این فتوا از نظر اخلاقی و جامعهشناختی چه معنایی دارد؟ معنای مشخص و لفظیی فتوا این است که فساد کن (رشوه بده) اما حق خود را بگیر! اما میتوان آن را به زبان اخلاقی و جامعهشناختی نیز ترجمه کرد.
دلالت اخلاقیی این فتوا از نظر من این است که وقتی قربانی موقعیت و وضعیتی ناسالمی شدی که در آن تقصیری متوجه تو نیست، میتوانی از رویههای حاکم بر همان وضعيت و موقعیت ناسالم استفاده کنی و از خود دفاع کنی.
به عبارت دیگر، اخلاق امری انتزاعی نیست بلکه امری زمینهمند است. من شخصا از اخلاق زمینهمند دفاع میکنم و اخلاق انتزاعی و بیاعتنا به زمینه را ضد انسانی و ضد اخلاقی میدانم.
اما دلالت جامعهشناختیی این حکم فقهی چیست؟ از نظر من این فتوا برخلاف برداشت نادرست دکتر بهروز مرادی، دعوت به فساد در بادیی امر نمیکند، بلکه اقدام به فساد را وقتی جایز میداند که فرد خود قربانیی وضعیتی فاسدانه شده باشد.
در جای دیگری به تفصیل شرح داده ام که فساد (corruption) انواع و اقسامی دارد و به یک اعتبار میتوان فساد را به دو نوع کلیی فساد تعدیگرانه و فساد تدافعی یا جبرانی تقسیم کرد. فساد تعدیگرانه شکلی از فساد است که فرد یا افرادی برای دستیابی به شکلی از سود که مستحق آن نیستند، دست به فساد بزنند و به حقوق دیگران یا به منافع عمومی تجاوز و تعدی بکنند.
اما فساد تدافعی شکلی از فساد است که فرد یا افرادی که قربانی یک وضعیت و موقعیت ناسالم و مشکلدار هستند و چه بسا خود قربانیی فساد تعدیگرانه هستند، برای نجات خود از قربانی شدن و برونرفت از این موقعیت قربانیکننده، دست به فساد بزنند و از منافع و حقوق خود دفاع کنند. در اینجا فساد تدافعی به فرد تحمیل شده است.
از نظر من فساد تدافعی شبیه خشونت تدافعی است. در زمانی که فرد مورد خشونت فعال و تهاجمی قرار گرفته است، از نظر من حق دارد با بهکارگیریی خشونت از خود دفاع کند تا بتواند وضع را تغییر دهد و از خود حفاظت بکند. فساد تدافعی نیز از نظر من مثل خشونت تدافعی مشروع است.
از این رو، در پاسخ به معلم عزیز عرض میکنم که چنین فتوایی "نشانهی" خردمندیی مفتیی محترم است. پیشتر نیز سخنی خردمندانه از ایشان در بارهی عاشق شدن خوانده بودم که حاکی از همین خردمندی و دانایی بود. ایشان گفته بودند که عاشقی، غیر اختیاری است و "امر غیر اختیاری حکم ندارد."
#فتوا
#فساد
#آیتالله_سیستانی
#جامعهشناسی_فساد
#corruption
@NewHasanMohaddesi
Telegram
رویای ایرانی (جوادی یگانه)
فتوای آیتالله سیستانی، تفاوت دو تحلیل در سطح فرد و سیستم را نشان میدهد.
در نظامی که آنقدر فاسد شده باشد که رسیدن به حق منوط به رشوه دادن باشد، رشوه دادن جایز است و فرد خطایی مرتکب نشده.
اما مقصر اصلی سیستم بیتوجه به فساد است،با توجه به اینکه رشوهگیری…
در نظامی که آنقدر فاسد شده باشد که رسیدن به حق منوط به رشوه دادن باشد، رشوه دادن جایز است و فرد خطایی مرتکب نشده.
اما مقصر اصلی سیستم بیتوجه به فساد است،با توجه به اینکه رشوهگیری…
☸️رشوه ای که برای رسیدن به حق مان باید بدهیم
✍️محمدباقر تاج الدین
✅ضمن سپاس فراوان از دوست و همکار فرهیخته و عزیزم آقای دکتر حسن محدثی که متن خوبی را قلمی و منتشر کرده اند تجربۀ زیستۀ خودم را در این زمینه برای خوانندگان محترم بیان می کنم. ناگفته نماند که بنده و جناب دکتر محدثی پیش تر بارها با یکدیگر در این زمینه بحث و گفتگو داشتیم. به نظر می رسد که این موضوع یکی از موضوعات مبتلا به و رایج در جامعۀ ایرانی باشدو پرداختن به آن از ضروریات حتمی است چرا که بسیاری از افراد درگیر این مشکل هستند. بارها از قول دوستان و آشنایان شنیدیم که ناگزیر از پرداخت رشوه بوده اند چرا که در یک سیستم اداری فاسد گرفتار شده بودند.
✳️و اما تجربۀ زیستۀ بنده در این زمینه به شرح زیر است: پس از آن که در روستای پدری ما لوله کشی گاز انجام شد برای اخذ کنتور به اداره گاز شهرستان مراجعه کردم و از هفت خان رستمی عبور کردم که بنا بر ضرب المثل مشهور دشمن نبیند و کافر نشنود!!!علاوه بر پرداخت چندین فقره پول به اداره گاز و سازمان نظام مهندسی در نهایت کارشناس این سازمان از بنده به طور علنی درخواست رشوه نمود و گفت تا این رشوه را پرداخت نکنی گازکشی ساختمان شما را به هیچ وجه تأیید نمی کنم. البته این کارشناس از واژه رشوه استفاده نکرد و بلکه از ممیّزی صحبت به میان آورد. بنده به ایشان توضیح دادم که در دو مرحله به سازمان نظام مهندسی پول گزافی برای کارشناسی پرداخت کردم و حالا چرا شما پول جداگانه ای درخواست می کنی؟ در پاسخ گفت ای آقا دادن و گرفتن این پول ها همه جا مرسوم است و شما انگار در این کشور زندگی نمی کنی و چیزی در این بابت نمی دانی!! به ایشان گفتم بنده تاکنون چنین پولی پرداخت نکردم چرا که پول زور و نامشروعی است. باز هم در پاسخ بنده گفتند به هر حال اگر تأییدیه می خواهید باید این پول را پرداخت کنید.
❇️موضوع را پیگیری کردم گفتند چنین چیزی متأسفانه کم و بیش جریان دارد و البته تمام کارشناسان این گونه نیستند و بلکه برخی از آنان چنین کاری می کنند. در هر حال اگر می خواهید کارتان راه بیفتد با این کارشناس "کنار "بیایید!!! با برخی افراد مطلع دیگر مشورت کردم گفتند ما هم چنین پولی را پرداخت کردیم چون ناچار بودیم و شما هم پرداخت کن تا مشکل حل شود. دوباره با کارشناس مورد اشاره تماس گرفتم و درخواست تأییدیه کردم و ایشان هم مجدداً درخواست پول را مطرح کردند. تو گویی که در بن بستی قرار گرفته بودم و ایشان هم چون که بنده را مستأصل دیدند در گرفتن چنین پولی اصرار داشتند. ضمن این که کارشناس مورد نظر از روند معیوب و در واقع فاسد اداری هم با خبر یودند چرا که وقتی به ایشان گفتم موضوع را پیگیری می کنم گفتند هیچ فایده ای ندارد و فقط وقت خودت را تلف می کنی!!!!! جالب این جاست که برای دریافت پول شماره کارت همسر خو.د را برای بنده فرستادند!!!!! به تعبیر دکتر محدثی من در حالت فساد تدافعی قرار گرفته بودم!!!!حالا می ماند این پرسش بسیار اساسی که چنین فسادی را چگونه می شود اثبات کرد؟!!!!
#رشوه
#فساد
#حق
#جائز
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅ضمن سپاس فراوان از دوست و همکار فرهیخته و عزیزم آقای دکتر حسن محدثی که متن خوبی را قلمی و منتشر کرده اند تجربۀ زیستۀ خودم را در این زمینه برای خوانندگان محترم بیان می کنم. ناگفته نماند که بنده و جناب دکتر محدثی پیش تر بارها با یکدیگر در این زمینه بحث و گفتگو داشتیم. به نظر می رسد که این موضوع یکی از موضوعات مبتلا به و رایج در جامعۀ ایرانی باشدو پرداختن به آن از ضروریات حتمی است چرا که بسیاری از افراد درگیر این مشکل هستند. بارها از قول دوستان و آشنایان شنیدیم که ناگزیر از پرداخت رشوه بوده اند چرا که در یک سیستم اداری فاسد گرفتار شده بودند.
✳️و اما تجربۀ زیستۀ بنده در این زمینه به شرح زیر است: پس از آن که در روستای پدری ما لوله کشی گاز انجام شد برای اخذ کنتور به اداره گاز شهرستان مراجعه کردم و از هفت خان رستمی عبور کردم که بنا بر ضرب المثل مشهور دشمن نبیند و کافر نشنود!!!علاوه بر پرداخت چندین فقره پول به اداره گاز و سازمان نظام مهندسی در نهایت کارشناس این سازمان از بنده به طور علنی درخواست رشوه نمود و گفت تا این رشوه را پرداخت نکنی گازکشی ساختمان شما را به هیچ وجه تأیید نمی کنم. البته این کارشناس از واژه رشوه استفاده نکرد و بلکه از ممیّزی صحبت به میان آورد. بنده به ایشان توضیح دادم که در دو مرحله به سازمان نظام مهندسی پول گزافی برای کارشناسی پرداخت کردم و حالا چرا شما پول جداگانه ای درخواست می کنی؟ در پاسخ گفت ای آقا دادن و گرفتن این پول ها همه جا مرسوم است و شما انگار در این کشور زندگی نمی کنی و چیزی در این بابت نمی دانی!! به ایشان گفتم بنده تاکنون چنین پولی پرداخت نکردم چرا که پول زور و نامشروعی است. باز هم در پاسخ بنده گفتند به هر حال اگر تأییدیه می خواهید باید این پول را پرداخت کنید.
❇️موضوع را پیگیری کردم گفتند چنین چیزی متأسفانه کم و بیش جریان دارد و البته تمام کارشناسان این گونه نیستند و بلکه برخی از آنان چنین کاری می کنند. در هر حال اگر می خواهید کارتان راه بیفتد با این کارشناس "کنار "بیایید!!! با برخی افراد مطلع دیگر مشورت کردم گفتند ما هم چنین پولی را پرداخت کردیم چون ناچار بودیم و شما هم پرداخت کن تا مشکل حل شود. دوباره با کارشناس مورد اشاره تماس گرفتم و درخواست تأییدیه کردم و ایشان هم مجدداً درخواست پول را مطرح کردند. تو گویی که در بن بستی قرار گرفته بودم و ایشان هم چون که بنده را مستأصل دیدند در گرفتن چنین پولی اصرار داشتند. ضمن این که کارشناس مورد نظر از روند معیوب و در واقع فاسد اداری هم با خبر یودند چرا که وقتی به ایشان گفتم موضوع را پیگیری می کنم گفتند هیچ فایده ای ندارد و فقط وقت خودت را تلف می کنی!!!!! جالب این جاست که برای دریافت پول شماره کارت همسر خو.د را برای بنده فرستادند!!!!! به تعبیر دکتر محدثی من در حالت فساد تدافعی قرار گرفته بودم!!!!حالا می ماند این پرسش بسیار اساسی که چنین فسادی را چگونه می شود اثبات کرد؟!!!!
#رشوه
#فساد
#حق
#جائز
@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️با شر مبارزه کن وگر نه مسئولیت پیروزی شر با توست: در نقد توجیه فقهی شر (نمونه فتوای منتسب به جناب سیستانی) و توجیه جامعه شناختی آن (رای اظهاری جناب محدثی گیلوایی)
✍ دکتر سیدمحمود نجاتیی حسینی
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
https://t.me/smnejatihosseini/7819
هر گونه عمل فرهنگی اجتماعی اقتصادی سیاسی حقوقی که منجر به تضعیف امرخیر و امر اخلاقی انتزاعی و انضمامی و نیز توسعه شر و فساد فردی گروهی جمعی و فساد سیاسی و عمومی از سوی افراد و گروهها و سازمانها و حکومت ها شود، خواه رندوم و تصادفی و مقطعی و موردی در وضعیت های مرزی باشد (مانند رشوه دادن و گرفتن) و خواه سیستمیک و سیستماتیک صورت گیرد (مانند اختلاس ها و دزدی ها و رانت های حکومتی و دولتی و سازمان های عمومی و غارت بین المال و خزانه اقتصادی جامعه و غنیمت گرفتن و باج و خراج ستانی غیر قانونی دولت از مردم و مصادره اموال مردمان و اجحاف و ستم و سرکوب و تضییع حق الناس و مانند آن)، مصداق امر شر و شرارت و مایه گسترش بی اخلاقی و تضعیف معنویت و دین گرایی و زوال اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی و امید اجتماعی و همبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی جامعه و فرهنگ و زندگی روزمره مردمان است.
انجام مبارزه با شر به شرح موصوف چه کلامی فقهی و چه الاهیاتی و فلسفی و چه جامعه شناختی و چه ایدئولوژیکی و چه استراتژیکی در فرم اعتراض و انتقاد و مخالفت و افشا
در هر زمان و هر مکان و بی هر گونه توجیهی، یک وظیفه مدنی معنوی اخلاقی انسانی همگانی حسب مسئولیت اجتماعی و اخلاق شهروندی و حقوق بشر است.
وفق تز *اخلاق مسئولیت مبارزه با شر برای گسترش خیر * که مورد تایید فلسفه اخلاق و جامعه شناسی اخلاق و الاهیات اخلاق است، این یک اصل بنیان گرایانه عقلانی مدنی اخلاقی معنوی فراشمول است و هیچ مقام دینی فقهی علمی سیاسی اجتماعی فرهنگی هم نباید به خود حق دهد نقض ان را توجیه کند.
Tegran
@smnejatihosseini
18 011 1402
🔹پی نوشت ها
رای جناب محدثی گیلوایی
به انضمام نظر جناب مرادی و جناب جوادی یگانه( همگی از همکاران علوم اجتماعی ام)
و الحاقیه فتوای منتسب به ایت ا...سید علی سیستانی (خراسانی) مرجع تقلید معظم شیعیان جهان
(که خود نیز هم سنتا و تاریخا به رسم خراسانیان و هم به دلایل عقلانی مدنی معنوی و از لحاظ فقهی از رساله فقهی ایشان و بسیاری از فتاوی ایشان متابعت دارم و برایشان احترام معنوی زیادی نیز همچنان قائلم .اما چه باید کرد چون به قول ارسطو :
*افلاتون را دوست میدارم اما حقیقت را دوست دار ترم *)
amicus platos sud magic veritas
#نجاتی_حسینی
👇👇👇
https://t.me/Vortrags/90848
👇
https://t.me/NewHasanMohaddesi/10141
#فتوا
#فساد
#آیتالله_سیستانی
#جامعهشناسی_فساد
#corruption
@NewHasanMohaddesi
✍ دکتر سیدمحمود نجاتیی حسینی
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
https://t.me/smnejatihosseini/7819
هر گونه عمل فرهنگی اجتماعی اقتصادی سیاسی حقوقی که منجر به تضعیف امرخیر و امر اخلاقی انتزاعی و انضمامی و نیز توسعه شر و فساد فردی گروهی جمعی و فساد سیاسی و عمومی از سوی افراد و گروهها و سازمانها و حکومت ها شود، خواه رندوم و تصادفی و مقطعی و موردی در وضعیت های مرزی باشد (مانند رشوه دادن و گرفتن) و خواه سیستمیک و سیستماتیک صورت گیرد (مانند اختلاس ها و دزدی ها و رانت های حکومتی و دولتی و سازمان های عمومی و غارت بین المال و خزانه اقتصادی جامعه و غنیمت گرفتن و باج و خراج ستانی غیر قانونی دولت از مردم و مصادره اموال مردمان و اجحاف و ستم و سرکوب و تضییع حق الناس و مانند آن)، مصداق امر شر و شرارت و مایه گسترش بی اخلاقی و تضعیف معنویت و دین گرایی و زوال اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی و امید اجتماعی و همبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی جامعه و فرهنگ و زندگی روزمره مردمان است.
انجام مبارزه با شر به شرح موصوف چه کلامی فقهی و چه الاهیاتی و فلسفی و چه جامعه شناختی و چه ایدئولوژیکی و چه استراتژیکی در فرم اعتراض و انتقاد و مخالفت و افشا
در هر زمان و هر مکان و بی هر گونه توجیهی، یک وظیفه مدنی معنوی اخلاقی انسانی همگانی حسب مسئولیت اجتماعی و اخلاق شهروندی و حقوق بشر است.
وفق تز *اخلاق مسئولیت مبارزه با شر برای گسترش خیر * که مورد تایید فلسفه اخلاق و جامعه شناسی اخلاق و الاهیات اخلاق است، این یک اصل بنیان گرایانه عقلانی مدنی اخلاقی معنوی فراشمول است و هیچ مقام دینی فقهی علمی سیاسی اجتماعی فرهنگی هم نباید به خود حق دهد نقض ان را توجیه کند.
Tegran
@smnejatihosseini
18 011 1402
🔹پی نوشت ها
رای جناب محدثی گیلوایی
به انضمام نظر جناب مرادی و جناب جوادی یگانه( همگی از همکاران علوم اجتماعی ام)
و الحاقیه فتوای منتسب به ایت ا...سید علی سیستانی (خراسانی) مرجع تقلید معظم شیعیان جهان
(که خود نیز هم سنتا و تاریخا به رسم خراسانیان و هم به دلایل عقلانی مدنی معنوی و از لحاظ فقهی از رساله فقهی ایشان و بسیاری از فتاوی ایشان متابعت دارم و برایشان احترام معنوی زیادی نیز همچنان قائلم .اما چه باید کرد چون به قول ارسطو :
*افلاتون را دوست میدارم اما حقیقت را دوست دار ترم *)
amicus platos sud magic veritas
#نجاتی_حسینی
👇👇👇
https://t.me/Vortrags/90848
👇
https://t.me/NewHasanMohaddesi/10141
#فتوا
#فساد
#آیتالله_سیستانی
#جامعهشناسی_فساد
#corruption
@NewHasanMohaddesi
Telegram
فلسفه اجتماعی/ اندیشه خراسانی sm nejatihosseini
🔰با شر مبارزه کن وگر نه مسئولیت پیروزی شر با توست :
در نقد توجیه فقهی شر
(نمونه فتوای منتسب به جناب سیستانی)
و توجیه جامعه شناختی آن
( رای اظهاری جناب محدثی گیلوایی ) 🔰
@smnejatihosseini
هر گونه عمل فرهنگی اجتماعی اقتصادی سیاسی حقوقی که منجر به تضعیف…
در نقد توجیه فقهی شر
(نمونه فتوای منتسب به جناب سیستانی)
و توجیه جامعه شناختی آن
( رای اظهاری جناب محدثی گیلوایی ) 🔰
@smnejatihosseini
هر گونه عمل فرهنگی اجتماعی اقتصادی سیاسی حقوقی که منجر به تضعیف…
☸️واقعیت ها را درست و دقیق ببینیم
(نقدی بر دیدگاه دکتر نجاتی حسینی)
✍️محمدباقر تاج الدین
✅از یک جامعه شاس نخستین و کم ترین انتظار این است که واقعیت های انسانی و اجتماعی را به درستی و دقیق ببیند و مورد تحلیل قرار دهد. انتزاعی اندیشیدن و عمل کردن خلاف دید جامعه شناختی است که از جامعه شناس چنین انتظاری نمی رود. دوست و همکار گرامی ما جناب دکتر نجاتی حسینی امر انتزاعی را مقدم بر امر واقعی تلقی کرده و گمان برده اند که انسان ها در حالت انتزاعی روزگاران خود را سپری می کنند. ضمن این که آرمانی و ایدئال دیدن و تحلیل کردن پدیده های انسانی و اجتماعی راه به جایی نمی برد. این میزان آشکار است که انسان ها خواهان یک زندگی معمولی و مطابق با نیازهای انسانی شان در این جهان هستند و نمی توانند با اندیشه های آرمان گرایانه زیست خود را سامان دهند.
✳️البته که تمام انسان ها مسئولیت هایی بر عهده شان است و تا آن جا که ممکن است باید این مسئولیت های انسانی شان را به خوبی انجام دهند. اما بحث بر سر این است که اگر زیست و حیات آدمیان در خطر بیفتد و دچار چالش های اساسی شود آن وقت چقدر از آن ها می توان انتظار داشت همچنان بر سرِ مسئولیت های انسانی شان باقی بمانند. این موضوعی بسیار پیچیده است که به راحتی و با نگاه های ساده اندیشانه و تقلیل گرایانه نمی توان از آن عبور کرد. پرسش ساده و البته مهمی از اقای دکتر نجاتی دارم و آن این است که اگر فردی فرزندش دچار بیماری سختی باشد و نیازمند دارویی برای درمان و بدون پرداخت رشوه هم امکان دست یابی به این دارو را نداشته باشد چه باید بکند؟ در این جا هم به نظر شما همچنان باید با شرّ مبارزه کند؟ و اخلاقی بزید؟ و این که آیا از همۀ انسان ها می توان چنین توقع و انتظاری داشت؟ آیا نباید میزان توان و تحمّل جسمی و روانی افراد را در نظر گرفت؟ آیا نباید میزان دسترسی افراد به فرصت ها و امکانات لازم برای اخلاقی زیستن را مدّ نظر قرار داد؟
❇️نکتۀ مهم تر این که اکنون بحث فردی در میان نیست بلکه بحث اجتماعی و ساختاری در میان است که باز هم از ایشان به عنوان کسی که جامعه شناسی خوانده انتظار می رفت نگاه ساختاری و اجتماعی را در این بحث لحاظ می کردند که متأسفانه چنین نکردند!!!قرار گرفتن شهروندان یک جامعه در یک ساختار معیوب که بسیاری از راه های اخلاقی و بلکه بهنجار زیستن را دشوار و حتی تاحدی ناممکن می کند به لحاظ جامعه شناختی چگونه قابل تحلیل و تبیین است؟ از چنین شهروندانی چگونه و تا کجا می توان انتظار داشت که با شرّ مبارزه کنند؟ بنده هم می گویم باید با شرّ مبارزه کرد و در مقابل باید اخلاقی و بهنجار زیست اما پرسش اساسی این است که چگونه و مبتنی بر چه سازِکاری؟ از جناب نجاتی حسینی انتظار این است که به این پرسش های کلیدی و مهم پاسخ گوید و الّا گفتن این که انسان ها باید مسئولیت اخلاقی شان را اَدا کنند آسان است و سخنی است تکراری و کلّی گویانه!!!سخن اصلی این است که اخلاقی و بهنجار زیستن انسان ها در ساختار به نسبت سالم که چندان هنر نیست اما در یک ساختار معیوب و ناسالم بسیار هنر است!!! و این که راه کار زیستِ انسانی و بهنجار و اخلاقی در چنین ساختارهایی کدام اَند؟
#واقعیت
#ساختار
#جامعه
#امر_اجتماعی
#جامعه_شناس
#تحلیل
#تبیین
#فساد
#شرّ
#اخلاق
@tajeddin_mohammadbagher
(نقدی بر دیدگاه دکتر نجاتی حسینی)
✍️محمدباقر تاج الدین
✅از یک جامعه شاس نخستین و کم ترین انتظار این است که واقعیت های انسانی و اجتماعی را به درستی و دقیق ببیند و مورد تحلیل قرار دهد. انتزاعی اندیشیدن و عمل کردن خلاف دید جامعه شناختی است که از جامعه شناس چنین انتظاری نمی رود. دوست و همکار گرامی ما جناب دکتر نجاتی حسینی امر انتزاعی را مقدم بر امر واقعی تلقی کرده و گمان برده اند که انسان ها در حالت انتزاعی روزگاران خود را سپری می کنند. ضمن این که آرمانی و ایدئال دیدن و تحلیل کردن پدیده های انسانی و اجتماعی راه به جایی نمی برد. این میزان آشکار است که انسان ها خواهان یک زندگی معمولی و مطابق با نیازهای انسانی شان در این جهان هستند و نمی توانند با اندیشه های آرمان گرایانه زیست خود را سامان دهند.
✳️البته که تمام انسان ها مسئولیت هایی بر عهده شان است و تا آن جا که ممکن است باید این مسئولیت های انسانی شان را به خوبی انجام دهند. اما بحث بر سر این است که اگر زیست و حیات آدمیان در خطر بیفتد و دچار چالش های اساسی شود آن وقت چقدر از آن ها می توان انتظار داشت همچنان بر سرِ مسئولیت های انسانی شان باقی بمانند. این موضوعی بسیار پیچیده است که به راحتی و با نگاه های ساده اندیشانه و تقلیل گرایانه نمی توان از آن عبور کرد. پرسش ساده و البته مهمی از اقای دکتر نجاتی دارم و آن این است که اگر فردی فرزندش دچار بیماری سختی باشد و نیازمند دارویی برای درمان و بدون پرداخت رشوه هم امکان دست یابی به این دارو را نداشته باشد چه باید بکند؟ در این جا هم به نظر شما همچنان باید با شرّ مبارزه کند؟ و اخلاقی بزید؟ و این که آیا از همۀ انسان ها می توان چنین توقع و انتظاری داشت؟ آیا نباید میزان توان و تحمّل جسمی و روانی افراد را در نظر گرفت؟ آیا نباید میزان دسترسی افراد به فرصت ها و امکانات لازم برای اخلاقی زیستن را مدّ نظر قرار داد؟
❇️نکتۀ مهم تر این که اکنون بحث فردی در میان نیست بلکه بحث اجتماعی و ساختاری در میان است که باز هم از ایشان به عنوان کسی که جامعه شناسی خوانده انتظار می رفت نگاه ساختاری و اجتماعی را در این بحث لحاظ می کردند که متأسفانه چنین نکردند!!!قرار گرفتن شهروندان یک جامعه در یک ساختار معیوب که بسیاری از راه های اخلاقی و بلکه بهنجار زیستن را دشوار و حتی تاحدی ناممکن می کند به لحاظ جامعه شناختی چگونه قابل تحلیل و تبیین است؟ از چنین شهروندانی چگونه و تا کجا می توان انتظار داشت که با شرّ مبارزه کنند؟ بنده هم می گویم باید با شرّ مبارزه کرد و در مقابل باید اخلاقی و بهنجار زیست اما پرسش اساسی این است که چگونه و مبتنی بر چه سازِکاری؟ از جناب نجاتی حسینی انتظار این است که به این پرسش های کلیدی و مهم پاسخ گوید و الّا گفتن این که انسان ها باید مسئولیت اخلاقی شان را اَدا کنند آسان است و سخنی است تکراری و کلّی گویانه!!!سخن اصلی این است که اخلاقی و بهنجار زیستن انسان ها در ساختار به نسبت سالم که چندان هنر نیست اما در یک ساختار معیوب و ناسالم بسیار هنر است!!! و این که راه کار زیستِ انسانی و بهنجار و اخلاقی در چنین ساختارهایی کدام اَند؟
#واقعیت
#ساختار
#جامعه
#امر_اجتماعی
#جامعه_شناس
#تحلیل
#تبیین
#فساد
#شرّ
#اخلاق
@tajeddin_mohammadbagher
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️ویژگیهای اخلاقی اشخاص یا ویژگیهای اخلاقی افعال؟
۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۷
✍️ دکتر سیدیاسین حسینی
بازنشر: ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
آنچه یک نظریه را نظریه فضیلت میسازد این است که تحلیل را بیش از ارزیابی فعل بر مفاهیمی متمرکز میکند که متضمن ارزیابی اشخاصاند نه افعال. از لحاظ وجود شناختی، اشخاص بنیادیتر از افعالاند و افعال بر حسب اشخاص تعریف میشوند. بنابر این، معقول است که ویژگیهای اخلاقی اشخاص را از لحاظ وجود شناختی بنیادیتر از ویژگیهای اخلاقی افعال بدانیم. ویژگیهای دوم را باید برحسب ویژگیهای اول تعریف کرد. از این رو، فضایل و رذایل، از لحاظ وجود شناختی، بنیادیتر از درستی یا نادرستی افعالاند، و مفهوم فعل درست را باید بر حسب مفهوم فضیلت تعریف کرد. بسیاری از فیلسوفان حوزه اخلاق ویژگیهای اخلاقی افعال را به دوران مدرن و پست مدرن که به نوعی ” تئاتر اخلاقی ” بیشتر شباهت دارد ربط میدهند و با احتیاط بسیار از مرگ حیات اخلاقی سخن می گویند. منظور از مرگ حیات اخلاقی همان کسوف ویژگیهای اخلاقی اشخاص است.
https://www.dinonline.com/42595/
#فتوا
#فساد
#آیتالله_سیستانی
#جامعهشناسی_فساد
#corruption
@NewHasanMohaddesi
۱۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۷
✍️ دکتر سیدیاسین حسینی
بازنشر: ۱۹ بهمن ۱۴۰۲
آنچه یک نظریه را نظریه فضیلت میسازد این است که تحلیل را بیش از ارزیابی فعل بر مفاهیمی متمرکز میکند که متضمن ارزیابی اشخاصاند نه افعال. از لحاظ وجود شناختی، اشخاص بنیادیتر از افعالاند و افعال بر حسب اشخاص تعریف میشوند. بنابر این، معقول است که ویژگیهای اخلاقی اشخاص را از لحاظ وجود شناختی بنیادیتر از ویژگیهای اخلاقی افعال بدانیم. ویژگیهای دوم را باید برحسب ویژگیهای اول تعریف کرد. از این رو، فضایل و رذایل، از لحاظ وجود شناختی، بنیادیتر از درستی یا نادرستی افعالاند، و مفهوم فعل درست را باید بر حسب مفهوم فضیلت تعریف کرد. بسیاری از فیلسوفان حوزه اخلاق ویژگیهای اخلاقی افعال را به دوران مدرن و پست مدرن که به نوعی ” تئاتر اخلاقی ” بیشتر شباهت دارد ربط میدهند و با احتیاط بسیار از مرگ حیات اخلاقی سخن می گویند. منظور از مرگ حیات اخلاقی همان کسوف ویژگیهای اخلاقی اشخاص است.
https://www.dinonline.com/42595/
#فتوا
#فساد
#آیتالله_سیستانی
#جامعهشناسی_فساد
#corruption
@NewHasanMohaddesi
دینآنلاین
ویژگیهای اخلاقی اشخاص یا ویژگیهای اخلاقی افعال؟
سیدیاسین حسینی: آنچه یک نظریه را نظریه فضیلت میسازد این است که تحلیل را بیش از ارزیابی فعل بر مفاهیمی متمرکز میکند که متضمن ارزیابی اشخاصاند نه افعال. از لحاظ وجود شناختی، اشخاص بنیادیتر از افعالاند و افعال بر حسب اشخاص تعریف میشوند. بنابر این، معقول…
☸️این وام بَرانِ میلیاردی؛ آن وام گیران میلیونی!!!
✍️محمدباقر تاج الدین
✅این روزها کم و بیش در تمام خبرگزاری های داخلی خبر پرداخت وام های چند میلیاردی با سود 4 درصد به برخی مدیران و کارکنان بانک ها و سازمان بورس و سایر مدیران و کارکنان سازمان ها و موسسات اقتصادی فراوان به گوش می رسد که البته سبب نگرانی و دردمندی هر چه بیش تر بسیاری از شهروندان هم شده است!! شهروندان می پرسند که چگونه است که برای دریافت وام ناچیز مثلاً 50 میلیون تومانی به هر بانکی مراجعه می کنند باید سپرده گذاری کنند و مدتی این سپرده در بانک بماند تا برای چند ماه بعد وام ناچیز خود را البته با سود زیاد و گرفتاری ها و بدبختی های فراوان مانند آوردن ضامن حقوق بگیر دولت و چندین مدارک دیگر دریافت کنند!!! این ها اگر نامش تبعیض و بلکه رانت خواری و صد البته غارت گری نیست پس چیست؟!!
✳️اکنون هر شهروند طبقۀ متوسط و پایین اگر بخواهد وامی ناچیز دریافت کند به مصیبت و گرفتاری ای دچار می شود که مگو و مپرس!! اما در مقابل عده ای اندک که مصادر قدرت و ثروت را نیز تصاحب کرده اند تو گویی که ثروت کشور را از آنِ خود دانسته و این ثروت را در قالب وام های چند میلیاردی بین خود توزیع می کنند!! بدون درد سر و گرفتاری و چونان آب خوردن وام های میلیاردی دریافت می کنند با سودهای پایین و در این زمانه ای که کسر قابل توجهی از شهروندان زیر خط فقر قرار دارند نه تنها به چنین وام ها و در حقیقت رانت هایی ویژه دسترسی ندارند، بلکه اگر درخواست وام ناچیز برای رفع گرفتاری خودشان را هم داشته باشند چنان دچار پیچ و تاب های عجیبی می شوند که دشمن نبیند و کافر نشنود!!! بارها دیده و شنیده شد که مستأجران نگون بخت در حاشیۀ شهرها برای تهیۀ پول پیش خانه های اجاره ای کوچک شان هیچ گونه دسترسی ای به وام های ناچیز مورد نظر هم ندارند و نه تنها نزد خانواده شان بلکه نزد صاحب خانه و دیگران هم دچار شرم ساری می شوند!!
❇️این وام بَرانِ چند میلیاردی در اصل دزدان بزرگ و غارت گرانی اَند که بدون هرگونه مانعی و شاید هم با برخی حمایت ها و پشتیبانی های خاص این گونه ثروت شهروندان جامعه را بین خود توزیع می کنند و البته برای این که عنوانی به ظاهر قانونی به این خلاف بزرگ خود بدهند مصوباتی را نیز تصویب می کنند تا بگویند که بله ما بر اساس قوانین چنین وام هایی دریافت کرده ایم!! عجب!! دزدی ها و غارت گری های حساب شده و دقیق با روکش به ظاهر قانونی!!! آشکار است که وقتی عده ای اندک چندین میلیارد از سرمایه های کشور را این گونه بین خود توزیع کنند به سایر شهروندان جامعه چقدر قرار است از این ثروت و سرمایه برسد؟!! مالیات و عوارض و قسط و انواع قبوض برای شهروندان، وام ها و رانت ها برای ویژه خواران و رانت خواران!!!
#وام_بران_میلیاردی
#وام_گیران_میلیونی
#رانت_خواری
#غارتگری
#فساد
#تبعیض
@tajeddin_mohammadbagher
✍️محمدباقر تاج الدین
✅این روزها کم و بیش در تمام خبرگزاری های داخلی خبر پرداخت وام های چند میلیاردی با سود 4 درصد به برخی مدیران و کارکنان بانک ها و سازمان بورس و سایر مدیران و کارکنان سازمان ها و موسسات اقتصادی فراوان به گوش می رسد که البته سبب نگرانی و دردمندی هر چه بیش تر بسیاری از شهروندان هم شده است!! شهروندان می پرسند که چگونه است که برای دریافت وام ناچیز مثلاً 50 میلیون تومانی به هر بانکی مراجعه می کنند باید سپرده گذاری کنند و مدتی این سپرده در بانک بماند تا برای چند ماه بعد وام ناچیز خود را البته با سود زیاد و گرفتاری ها و بدبختی های فراوان مانند آوردن ضامن حقوق بگیر دولت و چندین مدارک دیگر دریافت کنند!!! این ها اگر نامش تبعیض و بلکه رانت خواری و صد البته غارت گری نیست پس چیست؟!!
✳️اکنون هر شهروند طبقۀ متوسط و پایین اگر بخواهد وامی ناچیز دریافت کند به مصیبت و گرفتاری ای دچار می شود که مگو و مپرس!! اما در مقابل عده ای اندک که مصادر قدرت و ثروت را نیز تصاحب کرده اند تو گویی که ثروت کشور را از آنِ خود دانسته و این ثروت را در قالب وام های چند میلیاردی بین خود توزیع می کنند!! بدون درد سر و گرفتاری و چونان آب خوردن وام های میلیاردی دریافت می کنند با سودهای پایین و در این زمانه ای که کسر قابل توجهی از شهروندان زیر خط فقر قرار دارند نه تنها به چنین وام ها و در حقیقت رانت هایی ویژه دسترسی ندارند، بلکه اگر درخواست وام ناچیز برای رفع گرفتاری خودشان را هم داشته باشند چنان دچار پیچ و تاب های عجیبی می شوند که دشمن نبیند و کافر نشنود!!! بارها دیده و شنیده شد که مستأجران نگون بخت در حاشیۀ شهرها برای تهیۀ پول پیش خانه های اجاره ای کوچک شان هیچ گونه دسترسی ای به وام های ناچیز مورد نظر هم ندارند و نه تنها نزد خانواده شان بلکه نزد صاحب خانه و دیگران هم دچار شرم ساری می شوند!!
❇️این وام بَرانِ چند میلیاردی در اصل دزدان بزرگ و غارت گرانی اَند که بدون هرگونه مانعی و شاید هم با برخی حمایت ها و پشتیبانی های خاص این گونه ثروت شهروندان جامعه را بین خود توزیع می کنند و البته برای این که عنوانی به ظاهر قانونی به این خلاف بزرگ خود بدهند مصوباتی را نیز تصویب می کنند تا بگویند که بله ما بر اساس قوانین چنین وام هایی دریافت کرده ایم!! عجب!! دزدی ها و غارت گری های حساب شده و دقیق با روکش به ظاهر قانونی!!! آشکار است که وقتی عده ای اندک چندین میلیارد از سرمایه های کشور را این گونه بین خود توزیع کنند به سایر شهروندان جامعه چقدر قرار است از این ثروت و سرمایه برسد؟!! مالیات و عوارض و قسط و انواع قبوض برای شهروندان، وام ها و رانت ها برای ویژه خواران و رانت خواران!!!
#وام_بران_میلیاردی
#وام_گیران_میلیونی
#رانت_خواری
#غارتگری
#فساد
#تبعیض
@tajeddin_mohammadbagher