سنقر،ورمزیار،کلیایی،کیونانات
907 subscribers
7.2K photos
911 videos
170 files
1.22K links
کانال سنقر:
@sonqoriha 👈

دوست دارم کفنم پرچم ایران باشد

شهرستان سنقروکلیایی در شمال شرقی استان کرمانشاه از مناطق زیبای ایران عزیز ماست. مردم این خطه به زبان های کردی و ترکی و فارسی تکلم میکنند. قدمت شهر سنقر به دوران سلجوقیان بازمیگردد.

@Sonqorvatan
Download Telegram
ظلم مکن

ظلم مکن ای پسر ، چرخ کمینت کند
زیرِ سُم اسبِ خود ، نقش زمینت کند

نان کسان را مبُر ، خون کسی را مریز
در پیِ ظلمی چنین ، دهر غمینت کند

غیبت مردُم مکن ، بیش مرنجان دلی
اسب جفا بی گمان ، طعمه ی زینت کند

تهمت بی جا مزن ، تا نزنندت به چوب
دل مشکن از کسان ، چرخ چنینت کند

پرده ی ناموس کس ، پاره مکن ، این بدان
بازی پیرِ فلک ، نیز همینت کند

هرچه پسندی به خود ، با دگران پیشه کن
ورنه زمین و زمان ، کُشته ی کینت کند

خدمت خلق خدا ، بیش نما با خلوص
تا که سلیمان حق ، نقش نگینت کند

شاد شو و شاد زی ، بادیه پیما ز عشق
گرنه سمند جنون ، زار و حزینت کند

عشق و وفا پیشه کن ، تالی ( هابیل ) شو
تا صدف زندگی ، دُرِ ثمینت کند

تهران : آبان ۱۳۸۳

شعر : #اسماعیل_حقیقی ( هابیل )

@sonqoriha
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌺 استاد شهریار غزلی ترجومه‌سی
( سونقور تورکی‌سئنه )

سۆز : #اسماعیل_حقیقی ( هابیل)
سَس : #جمال_بنی_عامریان

🔹 " cәvani " 🔹
🔸🔹🔸🔸🔹🔸

Süz : habil
Sәs : cәmal

@sonqoriha
هزاران درود بر مردم فرهیخته و فرزانه ی شهر و دهستان های تابعه ی سنقر زیبا
شعر بلند توصیف سنقر و دهستان های هشت گانه اش در قالب مثنوی و در ۲۲۶ بیت سروده شده . تلاش کرده ام که همه ی روستا ها را در این شعر بگنجانم . اگر روستایی از قلم افتاده پیشاپیش عذرخواهی می کنم . این شعر برگ سبزی است تحفه ی درویش و در حد بضاعت اندک من . بهترین ها را برایتان آرزومندم .

تهران : شهریور ۱۳۹۶

#اسماعیل_حقیقی

@SONQORIHA 💯
سالک مانایی

شهره در این شهر به شیدایی ام
هم سفر عرصه ی شایایی ام

کوس اناالحق زده ام بارها
سالک میخانه ی مانایی ام

در دو جهان نیست مرا غیر او
لعل لبش ، مایه ی رسوایی ام

عشق ، مرا بنده ی خود ساخته
پای به گِل ، توسن دانایی ام

زاغ و زغن ، لایق سیمرغ نیست
طالب جولانگه عنقایی ام

کهنه رباطی است جهان ، من در او
محو رخ لعبت زیبایی ام

همره اوتادم و خضر نبی
مشتری روح مسیحایی ام

پا به فرار ، از ستم زور و زر
عاشق خلوتگه تنهایی ام

شهریور ۱۳۸۷

شعر : #اسماعیل_حقیقی "هابیل"

@sonqoriha
اورنگ سخندانی

دلم از عشق مهرویان ، دچار درد و حیرانی
الهی هیچ کس هرگز ، نیفتد در پریشانی

به هر جا جلوه گر گشتم ، که تا بینم خط و خالش
شدم از کید افسونش ، هزاران بار زندانی

غزالان در قدح نوشی ، نگاران در خطر کوشی
منم در کلبه ی احزان ، کتابی و غزل خوانی

به بازار حقیقت ها ، هزاران ره شرف دارد
طنابِ دارِ منصورش ، به زرگون تاج سلطانی

دلت آباد کن دلبر ، که تا عشقش پسند آید
که دل بی آب و آبادی ، کند رو سویِ ویرانی

ببین لعل لب دلبر ، که چون آفاق آتش زد !
قیاسش بین که شرمنده ، بشد لعل بدخشانی

منم گریان و هم دلبر ، نمی دانم چرا این سان ؟ !
دو چشم نرگس مستش ، شده چون ابر نیسانی ؟ !

بیابانی است بی پهنا ، من و آتش به جان اندر
در آن از شعله می ترسد ، دو صد غول ِ بیابانی

همی دلبر فسون سازد ، که بیخ و بُن براندازد
منم جادوگر دوران ، مهارت در فسون خوانی

مکن تعظیم بر ناکس ، که نانی می دهد ارزان
به کنج فقر خود بنشین ، به پا کن سورِ بی نانی

نه ساحل می شود پیدا ، نه باد شُرطه می آید
من و کشتی سرگردان ، در این دریای توفانی

چنان لاله به کوهستان ، مرا داغی است اندر دل
گهی آتش زند بر جان ، من و این داغ پنهانی

بجوشد خون هر عاشق ، ز خاک و سنگ کوهستان
به البرز و دماوندش ، چراغ لاله نورانی !

طراز واژه هایم بین ، به رنگ هفت دریا شد
منم ( هابیل ) افسونگر ، به اورنگ سخندانی

تهران : بهمن ۱۳۹۸

شعر : #اسماعیل_حقیقی "هابیل"

@sonqoriha
میر نوروزی

باد نوروزی زِ بام گنبد گردان رسید
عطری از جمشید جم ، بر خطه ی ایران رسید

تا عیان شد موکب نوروز ، ایران شد بهشت
سال نو تحویل شد ، بر نبض هستی جان رسید

ماه فروردین بیامد ، تیرگی ها رَخت بست
آن مسیحا جلوه گر شد ، درد را درمان رسید

دامن کوه و طبیعت ، فرش مخمل گستراند
نوبت شادی بیامد ، نوشِ می خواران رسید

باغ و راغ و کوه و صحرا ، گلبن و گلبن فروش
بلبل شیدا نگر ، بر گلبنان مهمان رسید

آسمان چونان عروسی ، از سرِ شادی گریست
چشمه ها جوشان شد و از ابرها باران رسید

تا زِ سوی خاوران ، خورشید نورش شد عیان
دشت پُر از لاله و سبزینه بر دامان رسید

خطه ی دِل پُر زِ گل شد ، دورِ گردون شد جوان
تالیِ جنت بشد دل ، روضه را رضوان رسید

مُلک دل آشوب بود و جعد خوبان بیشتر
آن همه آشوب و غم پایان شد و سامان رسید

دور پیری چون سرآمد ، شد طبیعت نوجوان
روح عالم شادمان شد ، بانگ بیداران رسید

تا زمستان بود ، حاکم بود ظلمِ زَمهریر
میر نوروزی بیامد ، ظلم را پایان رسید

مردمان هر جا بدیدم ، غرق شادی و شعف
خنده های عاشقان ، تا ماه تا کیوان رسید

در کلاس عاشقان ، ( هابیل ) پیمانه کشید
نوبت دورِ وفا ، بر عهد و بر پیمان رسید

شعر : #اسماعیل_حقیقی "هابیل"

تهران : اسفند ۱۳۹۸

@sonqoriha
ماه فروردین بیامد تیرگی ها رخت بست
آن مسیحا جلوه گر شد درد را درمان رسید

شعر : #اسماعیل_حقیقی

خط : #فرزاد_فولادی

کانال فرهنگی هنری سنقر
#فاصله_ها

بسی غور کردم در این زندگانی
نبوده ست عُمر کسان جاودانی

بدیدم به دنیا کسی را بقا نیست
زِ هر کس بماند زِ نامش نشانی

فراوان کسان بوده از پهلوانان
از ایشان نمانده ست جز داستانی

به هر عصر بودند بس زرمداران
به تاریخ شد نامشان بایگانی

به هر جا رَوی ، بینی آثار الوان
که این از فلان شخص و آن از فلانی

یکی قامتش خم به غم های افزون
دگر صاحب تخت و تاج کیانی

یکی صاحب صد خدم یا حشم بین
دگر نالد از زخم باد خزانی

یکی ثروت و گنج قارون به انبان
دگر را نبوده ست راحت زمانی

یکی را بُود خانه و قصر و دکان
دگر دربدر ، از پی آشیانی

یکی خوان گسترده دارد چو حاتم
دگر آرزوی کفی خشک نانی

یکی زال و فرتوت و رنجور و نالان
دگر شاد و سرمستِ زورِ جوانی

جهان آینه ست و هَمی مردمانش
به اموال خود می کند پاسبانی

چرا نام او شد غنی وین فقیرست ؟
بگویم : که تحلیل گردد معانی

بدان ، آن که دارد فراوان زر و سیم
خودش یا پدر ، دزد بوده نهانی

تهران : فروردین ۱۳۹۹

شعر : #اسماعیل_حقیقی "هابیل"

کانال فرهنگی هنری سنقر
.
🌺 " سَراو مهنی‌لئری" 🌺

سۆز : #اسماعیل_حقیقی
سَس : #مژگان_رابعی

🔹" sәrav mәhnileri "🔹
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸

Süz : habil
Sәs : rabeiy

👇👇👇👇👇👇
🆔@sonqorlolar
👆👆👆👆👆👆
🆔@sonqorlolar

مانکونوُ ، تخت ایوانی ،
بلاغ‌لئْری ، ریحانی
۱۱
حاج باجلان ، ماغارده ،
مانکوُ ، یَککه سئیزانی

۱۲
پیره سَوَن ، راسه‌سی ،
سوْنقوْرچای‌و ، ماسه‌سی

چَربئلاغی‌ره ، آل‌لاخ ،
لالین ، یاشئل کاسه‌سی

۱۳
سَراو داغی ، سئرین‌نی ،
منئم قئزئم ، گئلین‌نی

گیتمی ایوه ، بَزَنمی ،
ناز ایله‌ماغ‌ده ، مین‌نی

۱۴
داغ‌ده ، سئنی ، سس‌لَرئم ،
سَن‌سه ، مَنئم ، کس‌لَرئم

سَنوُ آروُ ، اوُزاغ‌ده ،
مه ، گوسکئمه ، بس‌لَرئم

۱۵
قئزلَر ، یوُخه یاپاول‌له ،
هامی‌سی ، ایر تاپاول‌له

محله ، سئپئرماغی‌چی ،
کۆچه‌یه ، سوُ سَپاول‌له

۱۶
آی قئزئم و آی قئزئم ،
گۆزل ، لوْپی قئرمئزئم

لئی‌چئی‌و ، اوْرت باشوُوَه ،
ایششئر، ننه‌لوُغ سۆزئم

۱۷
آی بالام و آی بالام ،
نای نای و نای نای بالام

ماچ ایلیرَم ، قوْپ‌لَروُ
برماغئنه ، سای بالام

۱۸
بوْی‌لوُ ، اۆجه ، قئزئم وار ،
گئلین قئز ، عزیزم وار

قره قاش و گۆزی‌چی ،
مین بیر دانه ، سۆزئم وار

۱۹
اوْن بئش‌ده ، سئننی گیچمی ،
گۆزل‌لوُغ ، سویی ایچمی

آوی یاشئل ، پارچه‌ره
گه باخ گوْر ، نمه بیچمی !

۲۰
قوپی قَدی ، چال واری ،
دوراغئنوُ ، خال واری

اَلَنگوسی ، خئششه‌سی ،
ایشئرماغی ، حال واری

🆔@sonqorlolar

#اسماعیل_حقیقی« هابیل »
تهران :بهمن ماه ۱۳۹۵

🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺