@soltannasir
#جامع
#قرآن
#جمعه
همانطور که گفته شد قرآن کتاب جامع است که تمام حقایق هستی را در بر می گیرد از منظر عرفا
و این که قرآن 114 سوره دارد را عرفا
با اسم جامع که از اسما خداوند است مطابق می دانند
زیرا جامع به ابجد عددش 114 می شود
ج=3
ا=1
م=40
ع=70
پس اکنون سر عدد 114سوره برای قرآن مجید مشخص می شود
@soltannasir
( تحقیق در مورد جمعه )
جمعه روز ظهور حضرت مهدی (ع) می باشد
جمعه از آن جهت در ادبیات عرب جمعه نامیده می شود که مردم در آن اجتماع می نمایند و از ریشه جمع می باشد
از امام محمد باقر العلوم (ع) پرسیدند که چگونه جمعه نامیده شد ?
ایشان فرمودند : برای اینکه خداوند آفریدگان خود را برای ولایت محمد (ص) و وصی او در میثاق (عهد الست ) جمع نمود و آن روز را جمعه نامید
@soltannasir
در کتب جفر و اذکار نظیر بحر الغرائب آمده که دعوت اسم جامع الشتات و جامع المتفرقین
باعث جمع متفرقات و پراکندگی ها می شود
و این را ذکر حضرت سلیمان (ع) دانسته اند که جن و انس و وحوش و پرندگان را دور خود جمع نموده بود به برکت این اسم
@soltannasir
و اگر شخصی بخواهد اطرافیانش را که از نزد وی پراکنده شده اند جمع نماید باید به دعوت این اسم بپردازد 😃
@soltannasir
اما جمعه در داستان خلقت روزی است که خداوند بعد از خلقت آسمانها و زمین و خورشید و ماه و ستارگان و درختان و حیوانات به خلقت حضرت آدم (ع) پرداخت و آدم را بر همه موجودات سروری و خلافت داد
پس از این جهت جمعه , جمعه نامیده می شود که خداوند همه موجودات را نزد خلیفه اش جمع نمود
@soltannasir
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#جامع
#قرآن
#جمعه
همانطور که گفته شد قرآن کتاب جامع است که تمام حقایق هستی را در بر می گیرد از منظر عرفا
و این که قرآن 114 سوره دارد را عرفا
با اسم جامع که از اسما خداوند است مطابق می دانند
زیرا جامع به ابجد عددش 114 می شود
ج=3
ا=1
م=40
ع=70
پس اکنون سر عدد 114سوره برای قرآن مجید مشخص می شود
@soltannasir
( تحقیق در مورد جمعه )
جمعه روز ظهور حضرت مهدی (ع) می باشد
جمعه از آن جهت در ادبیات عرب جمعه نامیده می شود که مردم در آن اجتماع می نمایند و از ریشه جمع می باشد
از امام محمد باقر العلوم (ع) پرسیدند که چگونه جمعه نامیده شد ?
ایشان فرمودند : برای اینکه خداوند آفریدگان خود را برای ولایت محمد (ص) و وصی او در میثاق (عهد الست ) جمع نمود و آن روز را جمعه نامید
@soltannasir
در کتب جفر و اذکار نظیر بحر الغرائب آمده که دعوت اسم جامع الشتات و جامع المتفرقین
باعث جمع متفرقات و پراکندگی ها می شود
و این را ذکر حضرت سلیمان (ع) دانسته اند که جن و انس و وحوش و پرندگان را دور خود جمع نموده بود به برکت این اسم
@soltannasir
و اگر شخصی بخواهد اطرافیانش را که از نزد وی پراکنده شده اند جمع نماید باید به دعوت این اسم بپردازد 😃
@soltannasir
اما جمعه در داستان خلقت روزی است که خداوند بعد از خلقت آسمانها و زمین و خورشید و ماه و ستارگان و درختان و حیوانات به خلقت حضرت آدم (ع) پرداخت و آدم را بر همه موجودات سروری و خلافت داد
پس از این جهت جمعه , جمعه نامیده می شود که خداوند همه موجودات را نزد خلیفه اش جمع نمود
@soltannasir
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@soltannasir
{ یهوه (الله ) دشمن یهودیان }
مشرکین عصر ما (ایلومیناتی ها و فراماسون ها و سایر انجمن های مخفی ) در مورد سلیمان (ع) نظرشان این است که سلیمان با وجود تسلط بر جنیان و شیاطین به پرستش خدایان عشتروت و مولوخ و کموش پرداخت . بنابراین چرا ما به این امر مبادرت نورزیم . قبلا گفتیم که از دید این مشرکین سلیمان حریف خدایان مصر نشد و دختر فرعون را به همسری گرفت .
حتی عده ای از این مشرکین عصر ما یهوه خدای بنی اسراییل را یکی از خدایان قدرتمند می دانند که برای اینکه خود به تنهایی مورد پرستش قرار بگیرد و از پرستش و قربانی و دعای مردمان نیرویش زیاد شود , بنی اسراییل را از پرستش خدایان دیگر منع نمود . و برای موفقیت خویش به دروغ به بنی اسراییل گفت که من خدای یکتا هستم . 😳
اما بنی اسراییل از این راز آگاه شدند و برای کم کردن قدرت این خدای انحصار طلب و جبار به پرستش خدایان دیگر روی آوردند .
سلیمان (ع) هم چون از این راز آگاه شد سایر خدایان نظیر عشتروت و مولوخ را پرستش کرد .
عزیزان شاید برای ما چنین نظراتی عجیب و خنده دار باشد , اما دشمنان ما استدلال های جالبی نیز دارند و اتفاقا نظر این مشرکین کاملا با متن عهد عتیق منطبق است .
وقتی خدای بنی اسراییل در بهشت راه می رود یا الواح تورات را با دو دست خود تقدیم موسی (ع)می نماید یا با یعقوب (ع) کشتی می گیرد و از وی شکست می خورد و یا در ابر بر انبیای مختلف به صورت انسانی ظاهر می شود . و ........ همه این دلایل , مشرکین عصر ما را به این نتیجه رسانده که یهوه خدای بنی اسراییل قوی ترین خدا از میان خدایان می باشد و چون سلطه گر است باید از قدرت وی کم نمود . و جالب است بدانید پیروان انجمن های مخفی منکر خدای یکتا که خالق جهان هستی است نمی باشند , آنان معتقدند که جهان خالقی یکتا دارد , اما این خالق جهان هستی را خلق نمود و کاری با جهان ندارد و ارتباط با وی غیر ممکن است .
آنان معتقدند یهوه خدای بنی اسراییل خدای یکتای خالق جهان نیست زیرا وحی و ارتباط با این خدای یکتا غیر ممکن است ; یهوه از نظر آنان همانطور که گفته شد یکی از خدایانی است که خالق انسان است , و بعدها با سایر خدایان از مجمع خدایان دچار مشکل شده و بنی اسراییل را به پرستش خود دعوت نموده است .
مشرکین عصر ما به درستی می دانند که یهوه خدای بنی اسراییل , همان الله خدای محمد (ص) است . و قرآن کتاب آسمانی است که همان یهوه فرو فرستاده است . از نظر آنان چون یهوه در میان بنی اسراییل برای پیشبرد اهداف خویش توفیق نیافت .
{عدم توفیق یهوه از نظر این مشرکین این است که خاخام های اسراییلی راز یهوه را دریافتند و از بردن نام یهوه خود داری نمودند (در شریعت یهود از دوران معبد دوم سلیمان به بعد بردن نام یهوه حرام است و یهودیان از نام های دیگری نظیر هشم hashem و ال el و ... استفاده می نمایند ) وقتی شما نام یهوه را نبرید و خدایان دیگر را پرستش نمایید وی ضعیف می شود }
پس از عدم توفیق یهوه , وی به سراغ اعراب آمد . یهوه در عهد عتیق به پاسخ دعای ابراهیم (ع) در مورد اسماعیل (ع) به وی گفت که دوازده وصی از نسل وی به وجود خواهم آورد .
یهوه این بار محمد (ص) را برگزید و در کتاب جدید خویش قرآن شروع به تهدید و بدگویی از بنی اسراییل نمود زیرا بنی اسراییل دریافته بودند که وی یکی از خدایان است . و از آنجایی که وی در کتاب تورات اشتباه نموده بود و اشاره کرده که وی یکتا نیست (کشتی با یعقوب دادن الواح و راه رفتن در بهشت ) در کتاب جدید خویش قرآن (نعوذ بالله ) به دروغ گفته است که تورات تحریف شده است . و در قرآن سعی نموده دیگر چنین اشتباهی نکند . اما باز وی در آیاتی اشاره به داشتن دست و پا برای خود نموده , مانند یدالله فوق ایدیهم (دست خداوند بالای دست هایشان است ) و یا آیه یوم یکشف عن ساق(روزی که خداوند ساق خود را آشکار می نماید ) و این ها آیاتی است که وی فراموش کرده و به اشتباه به حقیقت خود اشاره نموده است . پس از وفات محمد (ص) امامان شیعه که جانشینان معنوی مرتبط با یهوه هستند سعی کردند که بر این حقایق (دست و پا داشتن خداوند ) سرپوش بگذارند و آن را جمع وجور نمایند و آخرین امام شیعیان حضرت حجةبن الحسن عسکری (روحی فدا ) از درخت زندگی که در تورات یهوه مانع دست یابی آدم و حوا به این درخت شد , یهوه به وی (حضرت مهدی ) خورانده است , و وی تا کنون زنده می باشد و آماده است که انتقام یهوه را از بنی اسراییل بگیرد بنابراین یهوه از نظر این مشرکین بزرگترین دشمن انسان و بنی اسراییل است و حضرت مهدی (ع) هم خلیفه وی است که او و شیعیانش باید نابود شوند.
ان هذا لشی عجاب 😳
(این نظرات دشمنان را برای آشنایی اذهان شما بیان نمودیم تا ان شاالله در مبحث اسطوره ها مفصل بدان بپردازیم )
#یهوه
#الله
#تورات
#قرآن
#سلیمان
#عشتروت
#اسطوره
#مهدی
@soltannasir
{ یهوه (الله ) دشمن یهودیان }
مشرکین عصر ما (ایلومیناتی ها و فراماسون ها و سایر انجمن های مخفی ) در مورد سلیمان (ع) نظرشان این است که سلیمان با وجود تسلط بر جنیان و شیاطین به پرستش خدایان عشتروت و مولوخ و کموش پرداخت . بنابراین چرا ما به این امر مبادرت نورزیم . قبلا گفتیم که از دید این مشرکین سلیمان حریف خدایان مصر نشد و دختر فرعون را به همسری گرفت .
حتی عده ای از این مشرکین عصر ما یهوه خدای بنی اسراییل را یکی از خدایان قدرتمند می دانند که برای اینکه خود به تنهایی مورد پرستش قرار بگیرد و از پرستش و قربانی و دعای مردمان نیرویش زیاد شود , بنی اسراییل را از پرستش خدایان دیگر منع نمود . و برای موفقیت خویش به دروغ به بنی اسراییل گفت که من خدای یکتا هستم . 😳
اما بنی اسراییل از این راز آگاه شدند و برای کم کردن قدرت این خدای انحصار طلب و جبار به پرستش خدایان دیگر روی آوردند .
سلیمان (ع) هم چون از این راز آگاه شد سایر خدایان نظیر عشتروت و مولوخ را پرستش کرد .
عزیزان شاید برای ما چنین نظراتی عجیب و خنده دار باشد , اما دشمنان ما استدلال های جالبی نیز دارند و اتفاقا نظر این مشرکین کاملا با متن عهد عتیق منطبق است .
وقتی خدای بنی اسراییل در بهشت راه می رود یا الواح تورات را با دو دست خود تقدیم موسی (ع)می نماید یا با یعقوب (ع) کشتی می گیرد و از وی شکست می خورد و یا در ابر بر انبیای مختلف به صورت انسانی ظاهر می شود . و ........ همه این دلایل , مشرکین عصر ما را به این نتیجه رسانده که یهوه خدای بنی اسراییل قوی ترین خدا از میان خدایان می باشد و چون سلطه گر است باید از قدرت وی کم نمود . و جالب است بدانید پیروان انجمن های مخفی منکر خدای یکتا که خالق جهان هستی است نمی باشند , آنان معتقدند که جهان خالقی یکتا دارد , اما این خالق جهان هستی را خلق نمود و کاری با جهان ندارد و ارتباط با وی غیر ممکن است .
آنان معتقدند یهوه خدای بنی اسراییل خدای یکتای خالق جهان نیست زیرا وحی و ارتباط با این خدای یکتا غیر ممکن است ; یهوه از نظر آنان همانطور که گفته شد یکی از خدایانی است که خالق انسان است , و بعدها با سایر خدایان از مجمع خدایان دچار مشکل شده و بنی اسراییل را به پرستش خود دعوت نموده است .
مشرکین عصر ما به درستی می دانند که یهوه خدای بنی اسراییل , همان الله خدای محمد (ص) است . و قرآن کتاب آسمانی است که همان یهوه فرو فرستاده است . از نظر آنان چون یهوه در میان بنی اسراییل برای پیشبرد اهداف خویش توفیق نیافت .
{عدم توفیق یهوه از نظر این مشرکین این است که خاخام های اسراییلی راز یهوه را دریافتند و از بردن نام یهوه خود داری نمودند (در شریعت یهود از دوران معبد دوم سلیمان به بعد بردن نام یهوه حرام است و یهودیان از نام های دیگری نظیر هشم hashem و ال el و ... استفاده می نمایند ) وقتی شما نام یهوه را نبرید و خدایان دیگر را پرستش نمایید وی ضعیف می شود }
پس از عدم توفیق یهوه , وی به سراغ اعراب آمد . یهوه در عهد عتیق به پاسخ دعای ابراهیم (ع) در مورد اسماعیل (ع) به وی گفت که دوازده وصی از نسل وی به وجود خواهم آورد .
یهوه این بار محمد (ص) را برگزید و در کتاب جدید خویش قرآن شروع به تهدید و بدگویی از بنی اسراییل نمود زیرا بنی اسراییل دریافته بودند که وی یکی از خدایان است . و از آنجایی که وی در کتاب تورات اشتباه نموده بود و اشاره کرده که وی یکتا نیست (کشتی با یعقوب دادن الواح و راه رفتن در بهشت ) در کتاب جدید خویش قرآن (نعوذ بالله ) به دروغ گفته است که تورات تحریف شده است . و در قرآن سعی نموده دیگر چنین اشتباهی نکند . اما باز وی در آیاتی اشاره به داشتن دست و پا برای خود نموده , مانند یدالله فوق ایدیهم (دست خداوند بالای دست هایشان است ) و یا آیه یوم یکشف عن ساق(روزی که خداوند ساق خود را آشکار می نماید ) و این ها آیاتی است که وی فراموش کرده و به اشتباه به حقیقت خود اشاره نموده است . پس از وفات محمد (ص) امامان شیعه که جانشینان معنوی مرتبط با یهوه هستند سعی کردند که بر این حقایق (دست و پا داشتن خداوند ) سرپوش بگذارند و آن را جمع وجور نمایند و آخرین امام شیعیان حضرت حجةبن الحسن عسکری (روحی فدا ) از درخت زندگی که در تورات یهوه مانع دست یابی آدم و حوا به این درخت شد , یهوه به وی (حضرت مهدی ) خورانده است , و وی تا کنون زنده می باشد و آماده است که انتقام یهوه را از بنی اسراییل بگیرد بنابراین یهوه از نظر این مشرکین بزرگترین دشمن انسان و بنی اسراییل است و حضرت مهدی (ع) هم خلیفه وی است که او و شیعیانش باید نابود شوند.
ان هذا لشی عجاب 😳
(این نظرات دشمنان را برای آشنایی اذهان شما بیان نمودیم تا ان شاالله در مبحث اسطوره ها مفصل بدان بپردازیم )
#یهوه
#الله
#تورات
#قرآن
#سلیمان
#عشتروت
#اسطوره
#مهدی
@soltannasir
@soltannasir
{ سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 27 }
{ شرح بعضی از فقرات مربوط به سخنان مولانا زین الدین 9 }
{ جمع بندی مطالب مگس و بعل ذبوب }
مطالب گوناگونی در باب مگس گفته شد اما یکی از نکات جالب و شگفتی های آفرینش این جاندار ، چشم آن است .
چشم مگس علی الظاهر در دو طرف سر وی قرار دارد و از هزاران عدسی تشکیل شده است .
ساختمان چشم این جاندار بسیار شگفت انگیز است . و در ساخت بعضی انواع «په باد » (هواپیماهای بدون سرنشین ) از ساختار چشم مگس استفاده شده است .
اما با این حال کمتر کسی تا کنون دقت نموده که مگس سه چشم در مرکز سر خویش دارد . یک چشم بزرگتر و دو چشم دیگر کوچکتر هستند . و این سه چشم شکل یک مثلث(رو به پایین ) را می سازند .
چشمی که رأس پایینی مثلث را می سازد کاملا شکل و شمایل تک چشم را دارد .
و در واقع این چشم علی الظاهر نقطه مرکزی کانون بینایی این جاندار است .
نکته 1 : ممکن است چشم اصلی و مرکزی مگس نقطه کانونی ای باشد که تمام تصاویر دریافت شده از هزاران عدسی موجود در دو چشم بزرگ مگس با کمک این تک چشم هماهنگ شود و یک تصویر جامع را در مغز مگس تشکیل دهد .
نکته 2: در انسان چشم سوم یا چاکرای آجنا جایگاه آن نسبت به دو چشم اصلی( ظاهری ) مثلثی را می سازد که چشم سوم در رأس بالایی مثلث قرار دارد .
نکته 3 : در مگس هر سه چشم مرکزی در ظاهر بدن این جاندار ظهور دارد. اما در انسان چشم سوم باطنی است و در کالبد انسان ظهوری ندارد .
این نکته از آن جنبه حائز اهمیت است که در طبیعت موجودی به مانند مگس که یک مشخصه نظیر تک چشم را در ساختمان ظاهری خویش دارد . سمبل یا نماد آن خصوصیت می شود .
نکته 4 : با توجه به ساختمان خاص چشم مگس می توان به این نکته پی برد که بخش زیادی از ظرفیت مغز این جاندار صرف پردازش اطلاعات بینایی می شود . و این جاندار با بینایی و بینندگی ارتباطی معنا دار دارد .
اطبا و حکمای قدیم اعتقاد بر این داشتند که با خوردن گوشت هر جاندار خصوصیات آن جاندار به شخص منتقل می شود .
با خوردن گوشت خروس صفت شهوت و سخنوری در شخص ایجاد می شود . با خوردن گوشت خوک _که حرام می باشد _ صفت بی غیرتی در شخص ایجاد می شود . زیرا خوک ماده خویش را در اختیار سایر خوک های نر قرار می دهد . با خوردن گوشت گوسفند ، صفت مهربانی . و قس علی هذا
بر اساس همین قاعده از منظر قدما خوردن مگس در تقویت بینایی موثر است .
نکته 5 : مگس جانداری کثیف است با اینحال بر اساس تحقیقات دانشمندان معاصر ، بعضی خواص درمانی نیز دارد . شاید یک علتی که بعل ذبوب خداوند طب در نزد قوم عقرونیان بوده همین مسئله باشد چنانچه در داستان کتاب دوم پادشاهان نقل شد که اخزیا پادشاه هشتم بنی اسرائیل فرستادگان خویش را برای پرسش در باب شفای بیماری خویش به سمت بعل ذبوب خدای عقرونیان فرستاد .
نکته 6 : یکی از نکات جالب در تفاوت قرآن و کتاب مقدس ، تفاوت بینش توحیدی این دو کتاب است.
در قرآن مجید ما از ابتدا تا انتها با وحی حق تبارک تعالی روبرو هستیم. اما در کتاب مقدس _ حتی کتابی نظیر تورات _ ما در بسیاری از موارد با راویان انسانی روبرو هستیم که داستان ها را نقل می نمایند . و گویی این راویان انسانی چون در بین تمدن های شرک آلود گذشته می زیسته اند . در پس زمینه ذهنی آنان عقاید شرک آمیز تا حدی وجود داشته است .
من باب مثال در کتاب دوم پادشاهان یهوه به ایلیای نبی می گوید به فرستادگان پادشاه بگو : آیا از آن جهت که خدایی در اسرائیل نیست تو برای سوال نمودن از بعل زبوب خدای عقرون میفرستی ?
در این داستان گویی یهوه یکی از خدایان و تنها خدای قوم بنی اسرائیل می باشد و از اینکه پادشاه سرزمین و قومی که وی خدای آن است . دست خویش را به سوی خدای قوم بیگانه دراز نموده است . ناراحت و عصبانی است . دقت نمایید یهوه وجود بعل ذبوب و قدرت وی را نفی نماید .
و شما جهان بینی کتاب مقدس را با آیه 73 سوره مبارکه حج مقایسه نمایید : 👇👇
{ ای مردم مثلی زده شد پس بدان گوش فرا دهید کسانی را که جز خدا می خوانید هرگز مگسی نمی آفرینند هر چند برای آفریدن آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزی از آنان برباید نمی توانند آن را باز پس گیرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند } ( ترجمه آیه 73 سوره مبارکه حج)
در جهان بینی و توحید قرآنی الله تبارک تعالی مالک کل جهان مادی و معنوی است. و همه موجودات مخلوق اویند . خدایان فرومایه در آیات مختلف قرآن مجید مورد تحقیر قرار گرفته اند . خدایان از خلق نمودن مگس و باز پس گیری چیزی را که مگس از آنان برباید ناتوان دانسته شده اند .
نکته 7: در باب خدایان فرومایه حرف بسیار است و باید روایات اسطوره ای و آیات قرآن دقیق مورد بررسی قرار بگیرد و بین عین و آیات جمع شود . و راز هر آیه رمز گشایی شود . مسئله ساده و کار آسان نیست !!!
#قرآن #تورات #خدایان
@soltannasir
❤️💛
{ سوءاستفاده دشمنان از قوانین معنوی 27 }
{ شرح بعضی از فقرات مربوط به سخنان مولانا زین الدین 9 }
{ جمع بندی مطالب مگس و بعل ذبوب }
مطالب گوناگونی در باب مگس گفته شد اما یکی از نکات جالب و شگفتی های آفرینش این جاندار ، چشم آن است .
چشم مگس علی الظاهر در دو طرف سر وی قرار دارد و از هزاران عدسی تشکیل شده است .
ساختمان چشم این جاندار بسیار شگفت انگیز است . و در ساخت بعضی انواع «په باد » (هواپیماهای بدون سرنشین ) از ساختار چشم مگس استفاده شده است .
اما با این حال کمتر کسی تا کنون دقت نموده که مگس سه چشم در مرکز سر خویش دارد . یک چشم بزرگتر و دو چشم دیگر کوچکتر هستند . و این سه چشم شکل یک مثلث(رو به پایین ) را می سازند .
چشمی که رأس پایینی مثلث را می سازد کاملا شکل و شمایل تک چشم را دارد .
و در واقع این چشم علی الظاهر نقطه مرکزی کانون بینایی این جاندار است .
نکته 1 : ممکن است چشم اصلی و مرکزی مگس نقطه کانونی ای باشد که تمام تصاویر دریافت شده از هزاران عدسی موجود در دو چشم بزرگ مگس با کمک این تک چشم هماهنگ شود و یک تصویر جامع را در مغز مگس تشکیل دهد .
نکته 2: در انسان چشم سوم یا چاکرای آجنا جایگاه آن نسبت به دو چشم اصلی( ظاهری ) مثلثی را می سازد که چشم سوم در رأس بالایی مثلث قرار دارد .
نکته 3 : در مگس هر سه چشم مرکزی در ظاهر بدن این جاندار ظهور دارد. اما در انسان چشم سوم باطنی است و در کالبد انسان ظهوری ندارد .
این نکته از آن جنبه حائز اهمیت است که در طبیعت موجودی به مانند مگس که یک مشخصه نظیر تک چشم را در ساختمان ظاهری خویش دارد . سمبل یا نماد آن خصوصیت می شود .
نکته 4 : با توجه به ساختمان خاص چشم مگس می توان به این نکته پی برد که بخش زیادی از ظرفیت مغز این جاندار صرف پردازش اطلاعات بینایی می شود . و این جاندار با بینایی و بینندگی ارتباطی معنا دار دارد .
اطبا و حکمای قدیم اعتقاد بر این داشتند که با خوردن گوشت هر جاندار خصوصیات آن جاندار به شخص منتقل می شود .
با خوردن گوشت خروس صفت شهوت و سخنوری در شخص ایجاد می شود . با خوردن گوشت خوک _که حرام می باشد _ صفت بی غیرتی در شخص ایجاد می شود . زیرا خوک ماده خویش را در اختیار سایر خوک های نر قرار می دهد . با خوردن گوشت گوسفند ، صفت مهربانی . و قس علی هذا
بر اساس همین قاعده از منظر قدما خوردن مگس در تقویت بینایی موثر است .
نکته 5 : مگس جانداری کثیف است با اینحال بر اساس تحقیقات دانشمندان معاصر ، بعضی خواص درمانی نیز دارد . شاید یک علتی که بعل ذبوب خداوند طب در نزد قوم عقرونیان بوده همین مسئله باشد چنانچه در داستان کتاب دوم پادشاهان نقل شد که اخزیا پادشاه هشتم بنی اسرائیل فرستادگان خویش را برای پرسش در باب شفای بیماری خویش به سمت بعل ذبوب خدای عقرونیان فرستاد .
نکته 6 : یکی از نکات جالب در تفاوت قرآن و کتاب مقدس ، تفاوت بینش توحیدی این دو کتاب است.
در قرآن مجید ما از ابتدا تا انتها با وحی حق تبارک تعالی روبرو هستیم. اما در کتاب مقدس _ حتی کتابی نظیر تورات _ ما در بسیاری از موارد با راویان انسانی روبرو هستیم که داستان ها را نقل می نمایند . و گویی این راویان انسانی چون در بین تمدن های شرک آلود گذشته می زیسته اند . در پس زمینه ذهنی آنان عقاید شرک آمیز تا حدی وجود داشته است .
من باب مثال در کتاب دوم پادشاهان یهوه به ایلیای نبی می گوید به فرستادگان پادشاه بگو : آیا از آن جهت که خدایی در اسرائیل نیست تو برای سوال نمودن از بعل زبوب خدای عقرون میفرستی ?
در این داستان گویی یهوه یکی از خدایان و تنها خدای قوم بنی اسرائیل می باشد و از اینکه پادشاه سرزمین و قومی که وی خدای آن است . دست خویش را به سوی خدای قوم بیگانه دراز نموده است . ناراحت و عصبانی است . دقت نمایید یهوه وجود بعل ذبوب و قدرت وی را نفی نماید .
و شما جهان بینی کتاب مقدس را با آیه 73 سوره مبارکه حج مقایسه نمایید : 👇👇
{ ای مردم مثلی زده شد پس بدان گوش فرا دهید کسانی را که جز خدا می خوانید هرگز مگسی نمی آفرینند هر چند برای آفریدن آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزی از آنان برباید نمی توانند آن را باز پس گیرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند } ( ترجمه آیه 73 سوره مبارکه حج)
در جهان بینی و توحید قرآنی الله تبارک تعالی مالک کل جهان مادی و معنوی است. و همه موجودات مخلوق اویند . خدایان فرومایه در آیات مختلف قرآن مجید مورد تحقیر قرار گرفته اند . خدایان از خلق نمودن مگس و باز پس گیری چیزی را که مگس از آنان برباید ناتوان دانسته شده اند .
نکته 7: در باب خدایان فرومایه حرف بسیار است و باید روایات اسطوره ای و آیات قرآن دقیق مورد بررسی قرار بگیرد و بین عین و آیات جمع شود . و راز هر آیه رمز گشایی شود . مسئله ساده و کار آسان نیست !!!
#قرآن #تورات #خدایان
@soltannasir
❤️💛
@soltannasir
{ پاسخ به سوال در باب دستور ماه رمضان }
عده ای از فقیر در باب دستور ماه رمضان پرسیده اند . فقیر هم به یمن تبرک یکی از دستوراتی که از یکی از اساتید خویش به یادگار دارم را برایتان می نویسم : 👇👇👇
{ 1⃣ : سوره مبارکه قدر هر شب 1000بار به مدت 27 شب
و سپس در شب 28م سوره حمد 1000بار
و در شب 29و 30 سوره توحید 1000بار قرائت شود . }
نکته 1 : شیوه قرائت بدین گونه است که شماره های فرد یعنی 1و3و5و7و 9 و ...را به صورت خفی و در دل می خوانند .
و شماره های زوج 2و 4و6و8 به صورت جلی قرائت می شود .
نکته 2: زمان انجام ذکر ترجیحا پس از نیمه شب شرعی تا پیش از اذان صبح می باشد . همچنین اگر ماه رمضان 29 روزه بود سوره قدر 26 شب و سوره حمد یک شب و سوره توحید دوشب آخر قرائت می شود .
نکته 3: ممکن است این ذکر کمی طولانی باشد . و افرادی که شاغل هستند از پرداختن به این دستور خودداری نمایند . زیرا انجام وظیفه و خدمت با روی خوش به خلق الله بر انجام چنین دستوراتی ارجحیت دارد .
{ 2⃣ : قرائت روزانه قرآن . هر روز یک جزء با👈 تدبر کامل و 👈خواندن معنی }
نکته 4: قرائت قرآن در این ماه مبارک با تدبر کامل در نزد اساتیدی که فقیر از وجودشان استفاده نموده ام بر هر 👈ذکر و دستوری مقدم است .
و این بزرگان بر قرائت همراه با تدبر کامل تاکید می نمایند . حتی اگر شخص می تواند به تفاسیر نیز رجوع نماید . بدیهی است که چنین قرائتی با تدبر چندین ساعت زمان می برد .
{ 3⃣ : قرائت سوره مبارکه شمس قبل از طلوع و قبل از غروب آفتاب 10بار }
نکته 5: یعنی در بین الطلوعین اندکی پیش از طلوع آفتاب ( هنگام اشراق ) 10 بار سوره شمس قرائت شود .
و پیش از غروب آفتاب نیز 10 بار این سوره مبارکه قرائت شود .
نکته 6: قرائت سوره مبارکه شمس باعث افزایش قدرت روحی می شود و قدرت روح را برای تحمل گرسنگی و تشنگی در ماه مبارک رمضان افزایش می دهد . اگر قرائت این سوره مبارکه در فضای باز انجام شود تاثیر آن بیشتر خواهد بود . همچنین اگر شخص در ماه مبارک رمضان روزی یک ساعت در معرض نور خورشید قرار بگیرد .توان و نیروی روحی بدن برای تحمل گرسنگی و تشنگی افزایش پیدا می کند .
{ 4⃣ : ذکر « صابر الصبر فاستغاث به الصبر فصاح المحب یا صبر صبرا » 13 بار پس از نماز ظهر }
نکته 7 : این ذکر علی الظاهر از اشعار شیخ ابوبکر شبلی می باشد و معنی آن این است : « بردباری عاشقان صبر را مغلوب کرد تا جایی که صبر دست به دامن او شد پس عاشق بر سر صبر فریاد کشید ای صبر شکیبا باش »
{ 5⃣ : بعد از نماز عصر «1» بار تلاوت سوره جاثیه یا به جای تلاوت کل سوره می تواند سه بار آیات 36و 37 سوره جاثیه را تلاوت نماید }
{ 6⃣ : بعد از نماز صبح 105 بار و پس از نماز عشا 101 بار ذکر «رحمن» گفته شود .}
{ 7⃣ : ذکر «اللهم صَل علی محمد ٍ و آل محمد ٍ به عَددِ کَلَماتِکَ و الطافِکَ و بارک علی محمد ٍ و آل محمد ٍ و سَلِّم علی محمدٍ و آل محمد به عدد کُلِّ ذرةٍ الف الف مره»👈 3بار 👉 و سپس بلافاصله ذکر 👈 « یا قدیم الاحسان احسن الینا باحسانک القدیم » 100 بار }
نکته 8 : زمان این اذکار از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب است .
{ 8⃣ : ذکر « إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ (13)وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (14)ذُوالْعَرْشِ الْمَجِيد(15)ُ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ (16)» روزی 77بار }
نکته 9: این ذکر آیات 13 الی 16 سوره مبارکه بروج است :👇👇
{ إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ ﴿۱۳﴾
هم اوست كه [آفرينش را] آغاز مى كند و باز مى گرداند (۱۳)
وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ﴿۱۴﴾
و اوست آن آمرزنده دوستدار [مؤمنان] (۱۴)
ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ ﴿۱۵﴾
صاحب ارجمند عرش (۱۵)
فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ ﴿۱۶﴾
هر چه را بخواهد انجام مى دهد (۱۶) }
نکته 10: زمان ذکر از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب می باشد .
{ 9⃣ : « قرائت آیه الکرسی پیش از کلیه نماز ها 👈1بار و پس از کلیه نمازها 👈3 بار و چهار قل پس از کلیه نمازها👈 1بار و تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س) پس از کلیه نماز ها 👈1 دور }
نکته 11 : هر شخصی می تواند به غیر از اذکاری که در بالا آمده به اذکار سنت که در کتب روایی آمده مبادرت ورزد . اما همچنان تاکید می نمایم که قرائت قرآن مجید و عزیز با 👈تدبر دقیق در آیات بر هر ذکری در این ایام مقدم است .
#رمضان #دستور #بروج #شمس #قرآن
@soltannasir
💓💓💓💓💓💓
{ پاسخ به سوال در باب دستور ماه رمضان }
عده ای از فقیر در باب دستور ماه رمضان پرسیده اند . فقیر هم به یمن تبرک یکی از دستوراتی که از یکی از اساتید خویش به یادگار دارم را برایتان می نویسم : 👇👇👇
{ 1⃣ : سوره مبارکه قدر هر شب 1000بار به مدت 27 شب
و سپس در شب 28م سوره حمد 1000بار
و در شب 29و 30 سوره توحید 1000بار قرائت شود . }
نکته 1 : شیوه قرائت بدین گونه است که شماره های فرد یعنی 1و3و5و7و 9 و ...را به صورت خفی و در دل می خوانند .
و شماره های زوج 2و 4و6و8 به صورت جلی قرائت می شود .
نکته 2: زمان انجام ذکر ترجیحا پس از نیمه شب شرعی تا پیش از اذان صبح می باشد . همچنین اگر ماه رمضان 29 روزه بود سوره قدر 26 شب و سوره حمد یک شب و سوره توحید دوشب آخر قرائت می شود .
نکته 3: ممکن است این ذکر کمی طولانی باشد . و افرادی که شاغل هستند از پرداختن به این دستور خودداری نمایند . زیرا انجام وظیفه و خدمت با روی خوش به خلق الله بر انجام چنین دستوراتی ارجحیت دارد .
{ 2⃣ : قرائت روزانه قرآن . هر روز یک جزء با👈 تدبر کامل و 👈خواندن معنی }
نکته 4: قرائت قرآن در این ماه مبارک با تدبر کامل در نزد اساتیدی که فقیر از وجودشان استفاده نموده ام بر هر 👈ذکر و دستوری مقدم است .
و این بزرگان بر قرائت همراه با تدبر کامل تاکید می نمایند . حتی اگر شخص می تواند به تفاسیر نیز رجوع نماید . بدیهی است که چنین قرائتی با تدبر چندین ساعت زمان می برد .
{ 3⃣ : قرائت سوره مبارکه شمس قبل از طلوع و قبل از غروب آفتاب 10بار }
نکته 5: یعنی در بین الطلوعین اندکی پیش از طلوع آفتاب ( هنگام اشراق ) 10 بار سوره شمس قرائت شود .
و پیش از غروب آفتاب نیز 10 بار این سوره مبارکه قرائت شود .
نکته 6: قرائت سوره مبارکه شمس باعث افزایش قدرت روحی می شود و قدرت روح را برای تحمل گرسنگی و تشنگی در ماه مبارک رمضان افزایش می دهد . اگر قرائت این سوره مبارکه در فضای باز انجام شود تاثیر آن بیشتر خواهد بود . همچنین اگر شخص در ماه مبارک رمضان روزی یک ساعت در معرض نور خورشید قرار بگیرد .توان و نیروی روحی بدن برای تحمل گرسنگی و تشنگی افزایش پیدا می کند .
{ 4⃣ : ذکر « صابر الصبر فاستغاث به الصبر فصاح المحب یا صبر صبرا » 13 بار پس از نماز ظهر }
نکته 7 : این ذکر علی الظاهر از اشعار شیخ ابوبکر شبلی می باشد و معنی آن این است : « بردباری عاشقان صبر را مغلوب کرد تا جایی که صبر دست به دامن او شد پس عاشق بر سر صبر فریاد کشید ای صبر شکیبا باش »
{ 5⃣ : بعد از نماز عصر «1» بار تلاوت سوره جاثیه یا به جای تلاوت کل سوره می تواند سه بار آیات 36و 37 سوره جاثیه را تلاوت نماید }
{ 6⃣ : بعد از نماز صبح 105 بار و پس از نماز عشا 101 بار ذکر «رحمن» گفته شود .}
{ 7⃣ : ذکر «اللهم صَل علی محمد ٍ و آل محمد ٍ به عَددِ کَلَماتِکَ و الطافِکَ و بارک علی محمد ٍ و آل محمد ٍ و سَلِّم علی محمدٍ و آل محمد به عدد کُلِّ ذرةٍ الف الف مره»👈 3بار 👉 و سپس بلافاصله ذکر 👈 « یا قدیم الاحسان احسن الینا باحسانک القدیم » 100 بار }
نکته 8 : زمان این اذکار از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب است .
{ 8⃣ : ذکر « إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ (13)وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ (14)ذُوالْعَرْشِ الْمَجِيد(15)ُ فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ (16)» روزی 77بار }
نکته 9: این ذکر آیات 13 الی 16 سوره مبارکه بروج است :👇👇
{ إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ ﴿۱۳﴾
هم اوست كه [آفرينش را] آغاز مى كند و باز مى گرداند (۱۳)
وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ﴿۱۴﴾
و اوست آن آمرزنده دوستدار [مؤمنان] (۱۴)
ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ ﴿۱۵﴾
صاحب ارجمند عرش (۱۵)
فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ ﴿۱۶﴾
هر چه را بخواهد انجام مى دهد (۱۶) }
نکته 10: زمان ذکر از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب می باشد .
{ 9⃣ : « قرائت آیه الکرسی پیش از کلیه نماز ها 👈1بار و پس از کلیه نمازها 👈3 بار و چهار قل پس از کلیه نمازها👈 1بار و تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (س) پس از کلیه نماز ها 👈1 دور }
نکته 11 : هر شخصی می تواند به غیر از اذکاری که در بالا آمده به اذکار سنت که در کتب روایی آمده مبادرت ورزد . اما همچنان تاکید می نمایم که قرائت قرآن مجید و عزیز با 👈تدبر دقیق در آیات بر هر ذکری در این ایام مقدم است .
#رمضان #دستور #بروج #شمس #قرآن
@soltannasir
💓💓💓💓💓💓
@soltannasir
{ مسبحات و چاکراها 128 }
{ تعلیقات 38 }
{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 18 }
ادامه ...👇
نکته 1: عزیزان به یاد بیاورید که ابتدا آیات30 الی 33 سوره انبیاء و سپس احادیث مربوط به آن آیات را از تفسیر روایی البرهان نقل نمودیم . و سپس خطبه آفرینش حضرت امیرالمومنین (ع) را تا پس از نقل روایت اسطوره خلقت شباهت ها و اختلاف ها را نشان دهیم .
نکته 2 : در روایت نخستین مخلوق الله تبارک تعالی ، آب دانسته شده است . و همه چیز از آب خلق شده است . در اساطیر ملل مختلف نظیر ، اساطیر بین النهرین و مصر و سایر اساطیر ملل ، داستان خلقت از اقیانوس اولیه و آب شروع می شود . اما به روایت خلقت از 👈دریچه ای دیگر نگریسته شده . در اساطیر ملل عمدتا توضیحی برای آنکه این اقیانوس اولیه را 👈چه کسی خلق نموده وجود ندارد ?! بلکه ماجرای خلقت از این زاویه مطرح شده که این اقیانوس اولیه ، دارای نفس و رب النوع است و این اقیانوس اولیه دو آب شیرین (مذکر ) و تلخ ( مونث ) است . و از آمیختن این دو آب ، دو موجود مذکر و مونث دیگر به نام لخمو و لخامو شکل می گیرند و سپس انشر و کیشر ، و از این انشر و کیشر ، خدایان _مورد پرستش در تمدن های باستان _خلق می شوند . موجوداتی که مخلوق هستند . و ماجرای خلقت از دریچه این موجودات نگریسته شده است و طبیعی است که این داستان هم دارای تحریفاتی باشد . تفاوت داستان آفرینش در اساطیر ملل مختلف خود می تواند نشان دهنده تحریف در اصل ماجرا باشد .
اما علی ای حال ، این بدان معنا نیست که اسطوره ، کاملا با دین در همه موارد پیوند دارد ! شاید در بعضی موارد بتوان ، دست به تطبیق و تفسیر نمود . اما تطبیق در همه جا ممکن نیست در بعضی موارد به جای تطبیق ، تقابل وجود دارد . البته باید به این مسئله نیز اشاره نمود که ممکن است عده ای ، تحت هیچ عنوان تطبیق را نپذیرند . اینکه فقیر ممکن است در بعضی موارد ، تطبیقی را نشان دهم . بدین معنا نیست که آن را پذیرفته ام و یا برعکس . بلکه تلاشی است برای کشف حقیقت .
حال اسطوره آفرینش را از کتاب تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم نقل می نماییم : 👇
{ لوح اول
هنگامی که در آن بالا آسمان هنوز نام نگرفته بود ، زمین سخت در پایین با نام خوانده نمی شد ، هیچ مگر «اپسو» ( آب شیرین و مذکر ) ، عنصر نخستین هستی بخش آنها ، (و ) «مومو تیامت» ( آب تلخ و شور و مونث ) ، که همه آنها را هستی بخشید ، آبهای آنها همچون 👈جسمی واحد به هم آمیخت ، نه کلبه ای از نی بافته شده بود ، نه زمین مردابی پدیدار شده بود ، 👈هنگامی که هیچ 👈خدایی به وجود نیامده بود ، به نام خوانده نشده ، سرنوشتشان قطعی نشده بود . پس همان بود که خدایان درون خود شکل گرفتند . «لخمو» و «لخامو»( اژدر مار های مذکر و مونث) هستی یافتند ، با نام خوانده شدند .
برای قرنهای بی پایان سن و قد و قامت آنها رشد کرد . «انشر»( مذکر ) و «کیشر»(مونث) آفریده شده ، از دیگران پیشی گرفتند .
آنها روزها را طولانی کردند ، به سالها افزودند . «آنو»( به معنای آسمان و خدای متعال یا برتر که ایزدان به او همچون پدر و رئیس خویش افتخار می نمودند ) فرزند آنها بود ، رقیب پدران خویش ؛ آنو در تصویر (خیال ) خویش «نود یمّود»(ایزد انکی یا ائا خداوند زمین که ایزد خرد برتر می باشد . و مسکن وی آب های تازه ای است که گرد زمین را فرا می گیرد و زمین بر روی آن شناور است ) را هستی بخشید . این نود یمّود مرشد پدران خویش بود ؛ (دارای ) خرد وسیع ، باهوش ، نیرومند در قدرت ، بس نیرومند تر از پدر بزرگ خویش انشر
در میان خدایان ، (و) برادرانش همتایی نداشت ، برادران الهی با یکدیگر متحد بودند ، آنها 👈 «تیامت»( آب تلخ ) را با حرکت دادن به پیش و پس بر آشفتند ، آری ، آنها خلق (kholgh) تیامت را بر آشفتند . با شور و شعف خویش در خانه آسمان . اپسو قادر به کاستن غوغای آنها نبود و تیامت در [ طریق ] آنها صامت بود ، اعمال آنها در ...نفرت انگیز بود . روش آنها ناپسند بود ، آنها زیاده روی می کردند .
آنگاه «اپسو» ، هستی بخش خدایان بزرگ ، خطاب به وزیر خویش «مومّو » فریاد بر آورد : « ای مومّو ، وزیر من که روح مرا شاد می کنی ، به اینجا بیا و بگذار تا ( نزد ) تیامت برویم . آنها رفتند و در پیشگاه تیامت برویم . آنها رفتند و در پیشگاه تیامت نشستند ، به مشاوره درباره خدایان ، نخستین فرزندانشان پرداختند .
اپسو دهان می گشاید ، به تیامت پر شکوه می گوید : روش آنها در مورد من به راستی ناپسند است . نه در روز آرامش دارم و نه در شب آسایش .
ویران خواهم کرد ، روش آنها را متلاشی خواهم ساخت ، شاید که آرامش اعاده شود . بگذار تا آسایش داشته باشیم . همین که تیامت این ( سخنان ) شنید ،خشمگین شد و بر شوهرش فریاد بر آورد . ...}
ادامه دارد ...
#آفرینش #قرآن #الواح #اپسو #تیامت
@soltannasir
🌊
{ مسبحات و چاکراها 128 }
{ تعلیقات 38 }
{ نگاهی تطبیقی در باب اسطوره آفرینش و آیات قرآن 18 }
ادامه ...👇
نکته 1: عزیزان به یاد بیاورید که ابتدا آیات30 الی 33 سوره انبیاء و سپس احادیث مربوط به آن آیات را از تفسیر روایی البرهان نقل نمودیم . و سپس خطبه آفرینش حضرت امیرالمومنین (ع) را تا پس از نقل روایت اسطوره خلقت شباهت ها و اختلاف ها را نشان دهیم .
نکته 2 : در روایت نخستین مخلوق الله تبارک تعالی ، آب دانسته شده است . و همه چیز از آب خلق شده است . در اساطیر ملل مختلف نظیر ، اساطیر بین النهرین و مصر و سایر اساطیر ملل ، داستان خلقت از اقیانوس اولیه و آب شروع می شود . اما به روایت خلقت از 👈دریچه ای دیگر نگریسته شده . در اساطیر ملل عمدتا توضیحی برای آنکه این اقیانوس اولیه را 👈چه کسی خلق نموده وجود ندارد ?! بلکه ماجرای خلقت از این زاویه مطرح شده که این اقیانوس اولیه ، دارای نفس و رب النوع است و این اقیانوس اولیه دو آب شیرین (مذکر ) و تلخ ( مونث ) است . و از آمیختن این دو آب ، دو موجود مذکر و مونث دیگر به نام لخمو و لخامو شکل می گیرند و سپس انشر و کیشر ، و از این انشر و کیشر ، خدایان _مورد پرستش در تمدن های باستان _خلق می شوند . موجوداتی که مخلوق هستند . و ماجرای خلقت از دریچه این موجودات نگریسته شده است و طبیعی است که این داستان هم دارای تحریفاتی باشد . تفاوت داستان آفرینش در اساطیر ملل مختلف خود می تواند نشان دهنده تحریف در اصل ماجرا باشد .
اما علی ای حال ، این بدان معنا نیست که اسطوره ، کاملا با دین در همه موارد پیوند دارد ! شاید در بعضی موارد بتوان ، دست به تطبیق و تفسیر نمود . اما تطبیق در همه جا ممکن نیست در بعضی موارد به جای تطبیق ، تقابل وجود دارد . البته باید به این مسئله نیز اشاره نمود که ممکن است عده ای ، تحت هیچ عنوان تطبیق را نپذیرند . اینکه فقیر ممکن است در بعضی موارد ، تطبیقی را نشان دهم . بدین معنا نیست که آن را پذیرفته ام و یا برعکس . بلکه تلاشی است برای کشف حقیقت .
حال اسطوره آفرینش را از کتاب تاریخ تمدن بین النهرین جلد دوم نقل می نماییم : 👇
{ لوح اول
هنگامی که در آن بالا آسمان هنوز نام نگرفته بود ، زمین سخت در پایین با نام خوانده نمی شد ، هیچ مگر «اپسو» ( آب شیرین و مذکر ) ، عنصر نخستین هستی بخش آنها ، (و ) «مومو تیامت» ( آب تلخ و شور و مونث ) ، که همه آنها را هستی بخشید ، آبهای آنها همچون 👈جسمی واحد به هم آمیخت ، نه کلبه ای از نی بافته شده بود ، نه زمین مردابی پدیدار شده بود ، 👈هنگامی که هیچ 👈خدایی به وجود نیامده بود ، به نام خوانده نشده ، سرنوشتشان قطعی نشده بود . پس همان بود که خدایان درون خود شکل گرفتند . «لخمو» و «لخامو»( اژدر مار های مذکر و مونث) هستی یافتند ، با نام خوانده شدند .
برای قرنهای بی پایان سن و قد و قامت آنها رشد کرد . «انشر»( مذکر ) و «کیشر»(مونث) آفریده شده ، از دیگران پیشی گرفتند .
آنها روزها را طولانی کردند ، به سالها افزودند . «آنو»( به معنای آسمان و خدای متعال یا برتر که ایزدان به او همچون پدر و رئیس خویش افتخار می نمودند ) فرزند آنها بود ، رقیب پدران خویش ؛ آنو در تصویر (خیال ) خویش «نود یمّود»(ایزد انکی یا ائا خداوند زمین که ایزد خرد برتر می باشد . و مسکن وی آب های تازه ای است که گرد زمین را فرا می گیرد و زمین بر روی آن شناور است ) را هستی بخشید . این نود یمّود مرشد پدران خویش بود ؛ (دارای ) خرد وسیع ، باهوش ، نیرومند در قدرت ، بس نیرومند تر از پدر بزرگ خویش انشر
در میان خدایان ، (و) برادرانش همتایی نداشت ، برادران الهی با یکدیگر متحد بودند ، آنها 👈 «تیامت»( آب تلخ ) را با حرکت دادن به پیش و پس بر آشفتند ، آری ، آنها خلق (kholgh) تیامت را بر آشفتند . با شور و شعف خویش در خانه آسمان . اپسو قادر به کاستن غوغای آنها نبود و تیامت در [ طریق ] آنها صامت بود ، اعمال آنها در ...نفرت انگیز بود . روش آنها ناپسند بود ، آنها زیاده روی می کردند .
آنگاه «اپسو» ، هستی بخش خدایان بزرگ ، خطاب به وزیر خویش «مومّو » فریاد بر آورد : « ای مومّو ، وزیر من که روح مرا شاد می کنی ، به اینجا بیا و بگذار تا ( نزد ) تیامت برویم . آنها رفتند و در پیشگاه تیامت برویم . آنها رفتند و در پیشگاه تیامت نشستند ، به مشاوره درباره خدایان ، نخستین فرزندانشان پرداختند .
اپسو دهان می گشاید ، به تیامت پر شکوه می گوید : روش آنها در مورد من به راستی ناپسند است . نه در روز آرامش دارم و نه در شب آسایش .
ویران خواهم کرد ، روش آنها را متلاشی خواهم ساخت ، شاید که آرامش اعاده شود . بگذار تا آسایش داشته باشیم . همین که تیامت این ( سخنان ) شنید ،خشمگین شد و بر شوهرش فریاد بر آورد . ...}
ادامه دارد ...
#آفرینش #قرآن #الواح #اپسو #تیامت
@soltannasir
🌊