سلطان نصیر
7.29K subscribers
1.66K photos
391 videos
216 files
377 links
آدرس این کانال در پیام رسان ایتا:

https://eitaa.com/soltannasir

موضوع کانال: ادیان و عرفان و اسطوره و علوم خفیه و نجوم و دشمن شناسی با رویکرد آخرالزمانی و ظهور حضرت صاحب عج
آدرس جیمیل ما :
Soltan313nasir@gmail.com
کپی تنها با ذکر منبع مجاز است.
Download Telegram
@soltannasir

{ پاسخ به چند پیشنهاد }

در این مدت که ارتباط با نویسنده و ادمین باز بوده ، چندین انتقاد بوده که جز یک انتقاد علمی وارزشمند ، مابقی چندان حائز اهمیت نبوده ، سوالات مختلفی شد و پاسخ های بسیاری داده شد . و بعضی سوالات را هم لابه لای دروس پاسخ خواهیم داد.
دو تن از عزیزان در باره جغرافیای جنوب کشور و استان اصفهان اطلاعات خوبی در اختیار ما گذاشتند که از این عزیزان سپاسگزارم .

چندین پیشنهاد مهم و مشترک توسط خوانندگان ارائه شده که اکنون پاسخ داده می شود .

1⃣ تشکیل گروه : این پیشنهاد چندین نفر از اعضای سلطان نصیر بود . در مورد گروه باید بگویم که فقیر وقت کافی برای اداره گروه را ندارم و فردی را نیز در اختیار ندارم که توانایی اداره گروه و وقت آزاد برای انجام این مهم را داشته باشد .
ضمن اینکه مشکل و خطر هک همچنان وجود دارد . و گروه همواره دارای حواشی است . و این حواشی برای ذهن فرسایش و خستگی ایجاد می نماید .

2⃣ پیشنهاد ارتباط مداوم با ادمین و نویسنده : عزیزان پس از این ایام آدرس جیمیل ما تنها راه ارتباط با نویسنده است . و پیشنهادات سوالات و انتقادات شما عزیزان از این طریق بدست فقیر خواهد رسید و مطمئن باشید که خوانده می شود . و بدان توجه خواهد شد .

3⃣ پیشنهاد ایجاد دو یا چند کانال که یکی از کانال ها در باب علوم غریبه و جغرافیا باشد و دیگری در باره سایر مباحث . برای این دسته از عزیزان بگویم که ما دو سال پیش در چنین ایامی گروه هایی تحت نام سلطان نصیر داشتیم که خصوصی بود . یک گروه مهدویت ، یک گروه دشمن شناسی ، یک گروه ادیان و اسطوره ، یک گروه عرفان اسلامی ، یک گروه گنجینه دانش و علم الاسرار و یک گروه هم کشکول متفرقه
و تقریبا هر روز هفته را به یک مبحث اختصاص می دادیم . و مباحث نا مرتبط در انتهای گروه ها به هم پیوست و یک تصویر کلی از پازل آخرالزمان به اعضا ارائه شد . اما این کار بسیار فرسایشی و دشوار بود . ضمن اینکه برای گروه شما با سطح پایین تری از آگاهی می نوشتید و اکنون باید با سطح بالاتری بنویسید و مطالعات جنبی بیشتری داشته باشید چون کانال عمومی است . و گروه خصوصی بود .
اما با اینحال فقیر با یکی از ادمین ها پیشتر در این باره مشورت نمودم . و نظر ایشان بسیار متین و مناسب بود . ایشان نظر بر این داشتند که اکنون تعدادی از خوانندگان سلطان نصیر از افراد دشمن شناس هستند که بیشتر دنبال مطالب دشمن شناسی هستند طبیعتا مطالب دیگر ممکن است برایشان جذاب نباشند . عده ای دیگر طرفدار علوم ماورا هستند مطالب دشمن شناسی برایشان جذاب نیست چون عده ای هنوز به فهم این مسئله نرسیده اند که دشمن وجود دارد .
عده ای از سالکین طرق مختلف عرفانی هستند که طبیعتا دنبال اطلاعات خاص در باره طریقه خاص خویش هستند .

طبیعتا تخصصی عمل نمودن باعث این می شود که عده ای تنها مطالبی را که دوست دارند مطالعه نمایند و از مطالعه در باب سایر مسائل سرباز زنند . و پراکندگی مطالب سلطان نصیر باعث می شود که هر کسی که دوستدار هر بخش از مطالب سلطان نصیر است به ناچار سایر مطالب را نیز مطالعه نماید .
و اینگونه مطالبی را که فکر می نماید لزومی به مطالعه آن نیست را می خواند . و در انتها متوجه این نکته می شود که چرا مطالب تا این حد پراکندگی دارد و دروس گسسته چگونه به هم خواهد پیوست و قطعاتی در اختیار خوانندگان قرار گرفته خواهد شد که بعضی از آن تاکنون در هیچ کتاب چاپی ای بدان اشاره نشده است .


4⃣ یکی از عزیزان دشمن شناس هم اخیرا پیشنهادی به ادمین کانال داشتند در باب انتقال به نرم افزار سروش و اینکه تلگرام محیطی امن نیست و تحت رصد دشمن صهیونیستی است .
در پاسخ بدین عزیز باید بگویم : بسیاری از خوانندگان ما شاید نزدیک به صد نفر در خارج از مرزهای کشور زندگی می نمایند . و این عزیزان از نرم افزار تلگرام استفاده می نمایند .
همچنین این را باید بگویم که برای فقیر لااقل تلگرام با سروش فرقی ندارد . تقریبا از ابتدای کانال دوستان به ما لطف داشته اند و تقریبا سیستم سخت افزاری ادمین های سلطان نصیر بین ما و دوستان داخلی و خارجی مشترک است. و بخوبی می دانم که این دوستان هر موقع بخواهند توان حذف ما را دارند . اما تاکنون صبوری به خرج داده اند فقیر در اینجا از این دوستان به نوبه خویش تشکر می نمایم .😉
علی ای حال پیشنهاد رفتن به سروش فکر بدی نیست البته اگر این مهم هم انجام شود . کماکان به مانند گذشته کانال اصلی سلطان نصیر در تلگرام خواهد بود .

5⃣ ان شاالله از فردا دروس سلطان نصیر در سال جدید آغاز خواهد شد .

#پیشنهاد #پاسخ #سلطان_نصیر #تلگرام #سروش
@soltannasir
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
@soltannasir

{ پاسخ به سوالات 131 }

{ سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره با دین 9}

{ عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 5 }

ادامه ...👇

اما اگر به یاد داشته باشید سخن از پایان فرمانروایی شمس می نمودیم که سر از وادی تطبیق احتمالی روح و هورمزد در آوردیم .
گفته شد که در ایران باستان ایزد مهر مورد پرستش قرار می گرفت . و سپس در آیین زرتشیت مهر به عنوان یکی از ایزدان در زیر مجموعه آفرینش اهورامزدا قرار می گیرد ولی همچنان در مهر یشت (از مجموعه اوستا) مورد ستایش قرار می گیرد .

نکته : باید در نظر داشت بعضی محققین نظیر استاد پور داوود ، مهر را ایزد روشنایی و نور می دانند نه ایزد خورشید .

اما حال می خواهیم ببینیم که ایزد مهر دقیقا چه نقشی را بر عهده دارد ?

در کتاب اردا ویراف نامه که گزارش سفر روحی یک موبد زرتشتی می باشد . ایزد مهر به عنوان دادگر و قاضی ارواح می باشد . که بر بالای پل چینود (شبیه پل صراط در احادیث اسلامی البته با تفاوت هایی) قرار دارد . و به حساب ارواح رسیدگی می نماید .
به بخش هایی از ارداویراف نامه که در کتاب متون شرقی و سنتی زرتشتی استاد هاشم رضی صفحات 198 الی 203 جلد دوم آمده و توضیحات ایشان در ادامه ، توجه نمایید : 👇

{ چون بخوابیدم ، سروشی که او را سروش و اسروش و آشو و أشو نیز گویند _ یعنی فرشته بهشتی _ آمد و سلام کردم ، حقیقت رفتن بدان عالم گفتم ، و دست مرا گرفت و گفت : سه گام بر بالا نه . نهادم و بر چینود پل _ که صراط باشد _ رسیدم ، مرا راه نمود .
پُلی دیدم باریکتر از مو و تیز تر از دم اُستره و پهلودار و سی و هفت رسن دراز ، روانی از تن گسسته را بس به راحت ، دیدم که چون بر چینود پُل رسید ، از نیمروز _ یعنی مشرق _ بویا بادی آمد و از آن حور صورتی نیکو که مانند آن ندیده بودم پدیدار گشت .
روان از او پرسید که تو بدین خوبی کیستی ? پاسخ داد که کردار توام .
پس مهر ایزد را دیدم با ترازو و رشن راست با او بر پای و سروش ایزد بر پله دست زده و فرشتگان گرداگرد ایستاده _مهر ایزد فرشته ای است که شمار و حساب خلق ، از ثواب و عقاب به دست او است و رشن ملکی است عدلکار ، و او ربّ داد است ، سروش ربّ پیام و خداوند اعلام _ ایشان را سلام کردم ، جواب دادند و از پُل گذشتم و روانی چند پذیره آمدند و گرم مرا پرسیدند .
[ سه ایزد یاد شده ، یعنی : مهر /میثر ، رشن راست و سروش از جمله فرشتگانی هستند که در مدخل پل چینوت / پل صراط از روانان مردمان هنگام گذر حساب و کتاب و پرسش ها کنند و از داوران پل می باشند . مهر ایزد با ترازو شمار و حساب اعمال کند و از ثواب و عقاب می پرسد و دو ایزد دیگر در دست راست و چپ وی همکاری می کنند . ]

در دینکرد نامه چاپ بمبئی بدون تاریخ چاپ که مجموعه ای از منظومه های روایی و سنتی مزدیسنان زرتشتی است آمده و کتاب یاد شده بسیار کهنه چاپ و کمیاب است و در آن ، اشعاری دربارهٔ ایزدان به چاپ رسیده که چون نگارنده در جایی دیگر ندیده ، به نقل آن پرداخته است ، باشد که مورد استفادهٔ دوستداران از نظرگاه تحقیق و تطبیق قرار گیرد . نقل ها به ترتیب از صفحات 35 و 39 و 44 کتاب مذکور است : 👇


{ «در وصف مهر ایزد امشاسفند گوید »

بپرسم هم از داد آن مهر را
تو این راز را نیز بر من گُشا

که آن مهر ایزد بُود در چوکار
به فرمانت ای داور کردگار

جوابش چنین داد دادار راد
که : هر ایزد است اندر این کار شاد

نشسته ابر تخت خوب و نکو
مقامش بُود به البرز کوه

همه داور داد مینو بدو
که تا جمله خلقان بدارد نکو

دل مهر ایزد بُود پر ز مهر
که تابد به روی زمین و سپهر

کسی کو ز عالم جان بسپرد
روانش ز قالب چون بیرون رود

چو روز چهارم بیاید روان
رسد چون به البرز کوه گران

بایستد در آن جا بسی ترسناک
که ناگاه گردد روانش هلاک

همان مهر فرماید از صدق دل
که آید به پیش و نماند خجل

به بالای کوه آید آن دم روان
بایستد در آن جای دل ناتوان

همان مهر ایزد کُند رحم دار
نخواهد روان را کند خوار و زار

دو دیه گشاید همان دم روان
نظاره کند چینود پل گران

بترسد در آن جا ز بیم و جفا
که ناگاه گردد روان پُر گناه

بیایند امشاسپندان فراز
به پیش همان مهر گیتی نواز

نشسته مهر ایزد آن جا به تخت
روان را کُند شاد فیروز بخت

روان را بگوید که آید به پیش
شمارد همان کرفه از کمّ و بیش

روان چون بیاید در آن جایگاه
بایستند همه امشاسفندان به پاه

ستادند سی و سه امشاسفند
همه شاد و خندان دل هوشمند

چو شیطن وارونهٔ زشت کار
یکی دیو داده بسی نابکار

که اندر سر پل نگهبان بُود
که او را موکّل روانان نابکار

اول مهر ایزد کند داوری
بدارد بسی داورش نیکوهی

چو اشموک دُروند باشد اگر
نخواهد روانش رود در سقر ...}

ادامه دارد ...

#رشن #مهر #سروش #هاشم_رضی
#ترازو #شمس
@soltannasir
🌞🌞🌞
@soltannasir

{ پاسخ به سوالات 132}

{ سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 10}

{ عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 6}

ادامه ...👇


{...چو بیند که آن کار از حد گذشت
همه داور از راه ایزدان بگشت

بیاید همان دیو وارونه راه
کشانش برد آن زمان پر گناه

بردشان ابر دوزخش بسپرد
ابا اهریمن زود مژده برد

چنین گفت زرتشت اسفنتمان
که خود داوری پاکی و غیب دان

چو پرسم ازین گفته بر من گشای
ز مهر و دُرُج ها تو بر من نمان

کدام است گناه و عظیم و گران
به من بازگوی ای خدای جهان ...

در ابیاتی دیگر ، ناظم به شرح شش گناه بزرگ که توبه و آمرزش ندارد ، یا شش مهر دروج می پردازد .

«در وصف سروش ایزد فرماید »

زراتشت گفتا که پروردگار
بزرگ و تواناهی و کردگار

کنم خواست از لطفت ای بی نیاز
که پرسم دگر باره احوال راز

سروش اشو را سپردی چه کار
به من برگشا راز پروردگار

بگفتا که دادم سروش اشو
که تا جمله خلقان بدارد نکو

سپردم به او سر به سر من جهان
سراسر همه جملهٔ بندگان

نگهدار باشد همه بنده را
بدارد خلایق ز هر بد نگاه

بفرمودش تا شبی هفت بار
بگردد به گرد جهان استوار

که بنده بود هم چو طفلی ز شیر
نگهبان بنده بُود بی نظیر

زراتشت ، برگو تو با مردمان
که باشند درین فکر روز و شبان

که از بنده خواهد سروش اشو
سر شب سروش یشت خواند نکو

به هر خانه ای چون بخوانند اگر
سروش یشت را پس درست ای پسر

گزندی رسد اندران خانه دان
نبیند سود و رسد شادمان

تو برگو زراتشت اسفنتمان
همه جمله خلقان روی جهان

کسی چون بخوابد به خواب گران
به پنداست اهریمن بدگمان

فرستد یکی دیو خوار و نژند
که تا مردمان را کُند ناپسند

بیابد همان دیو اندر جهان
فریبد ابر خواب او مردمان

بیاید ابر صورت خواب شان
رُباید دل از خلق جهان

ابر چهرهٔ زن نمایان شود
بر خلق شاد و خندان شود

چو دانند سراسر همه بندگان
که این دیو وارونهٔ بدگمان

بخواهد رباید تن بنده را
کند نطفه از جسم آدم جدا

چو از خواب بیدار گردد کسی
که بر جامه اش نطفه بیند بسی

اوستا اگر خواند اندر زمان
بیاید زمن پور روشن روان

به روزی که آید همان رستخیز
که آید ابرجان شیطن گریز

بر او یکی پور آرد پدید
شود جسم و جانش ازو آرمید

نخواند اگر او اوستای خواب
بماند روانش به جور و عذاب

همانست که یک دیو را ناگهان
یکی بچه آرد زتو در جهان

همان دیو بچه بیارد برون
نگه داردش بهر هم چو روان

یکی دیو هم چون بیارش کشد
که کوهی جهان را به دم در کشد

روان چون رسد بر سر چینود
بیاید دوان دیو وارونه بد

روان را بگیرد به سهم و جفاه
که فرزند توام ای پدر جای خواه

پدر چون که بر روی فرزند دید
بترسید بر جای خود بنگرید

سر چینود کرده یک دم نگاه
کشیدش همان دیو بر جایگاه

زراتشت بر گوی با بنده ها
که تا دور باشند از این گناه ...

ابیات دنباله دربارهٔ دیوها و اغفال مردم توسط آنان است که پس از مرگ ، چون روانان این گونه گناهکاران بر سر چینود پل رسند ، پیش از داوری توسط ایزدان : مهر ، سروش و رشن ، آن دیوان که آنان را از راه درست و بهدینی باز داشته اند ، به استقبال شان می آیند .


«در وصف رشن ایزد فرماید»

زراتشت پرسید ای غیب دان
بزرگ و توانا و هم راز دان

به من برگُشا راز آن رشن را
که اندر چه کار است آن رهنما

جوابش چنین داد یزدان بدو
که بشنو تو زرتشت پاک اشو

سپردم من این کار با رشن داد
که بر راستی کوشد کار داد

بُود معتمل او به البرز کوه
ابل جمله امشاسفندان گروه

چو خورشید و مهر و سروش اشو
ز اشتاد پاکیزه و نیک خو

روان کسی چون در بامداد
رسد اندر آن جا به صدق مراد

دل مهر دارد بدو داوری
کُند مهر با آن روان داوری

بایستد همان رشن در دم به پای
برآرد ترازوی میزان به پای

اگر کرفه اش بیشتر از گناه
بهشت برین اش دهند جایگاه

دگر چون گنه آیدش بیشتر
مقام روانش بُود در سقر

اگر هر دو همسر بر آید بدان
دهندش مقام او به همستکان [برزخ]

تنافور [وزن] کرفه زیاده بود
همان جای او بر گروثمان [بهشت] شود

همین رشن کوشد ابر راستی
نکوشد به کژی و از کاستی

مداوای رشن است یکسر چنان
که باشند روانان همه شادمان

بخواهند روند در بهشت برین
نشینند شادان به گاه زرین

ز رشن ایزد است این چنین کارها
بیاید بدانند همه بنده ها

ز گفتار رشن ات به پایان رسید
دو گوشت به فرورد باید شنید }

ادامه دارد ...

#مهر #دروج #گناه #چینود #دیو #شمس #عطارد #امشاسفند #سروش
#رشن
@soltannasir
🌞🌝
@soltannasir

{پاسخ به سوالات 150}

{سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 28}

{عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروائی شمس 24}

ادامه...👇


{ #اوپوات Upuaut یا وپواوت ، گرگ _ خدای بومی اسیوط ، یا لیکوپولیس Lycopolis ، در #مصر میانه بود . این خدا با #خنتی_امینتو از خدایان #ابیدوس و #آنوبیس پیوند داشت و گاهی آنان را با هم اشتباه می کردند . اوپواوت به معنای 👈گشاینده راه ها احتمالاً خدای جنگ و پیشاهنگ سپاه سلطنتی در جنگ بود . از زمانی که اوپوات با #اوزیریس پیوند یافت در بسیاری از تصاویر و کارهای صلح آمیز اوزیریس در کنار وی تصویر می شود و بعدها او را انتقام گیرنده اوزیریس و پسر وی می پنداشتند . در برخی از روایات نیز اوپواوت 👈تجلی اوزیریس و در چنین شکلی «#سخم تاوی» Eshmunein به معنی قدرت دو جهان نام داشت . در بسیاری از تصاویر اوپواوت بر عرشهٔ زورق اوف_رع به هنگام سفر در جهان زیرین وی را همراهی می کند و در برخی از این تصاویر او را بر عرشه زورق اوزیریس می بینیم . در اغلب روایات اوپواوت گشایندهٔ راه های غرب یا جهان زیرین ، و مردم او را چون رهنمای مردگان در کوره راه های تاریک جهان زیرین نیایش می کردند . اوپواوت را به هیأت گرگی ایستاده یا انسانی #گرگ سر و سلاح پوشیده تصویر می کردند . }
(کتاب اساطیر مصر صفحات 126 الی 131)

عزیزان همانگونه که ملاحظه می نمایید هر دو ایزد آنوبیس و اوپوات با تدفین و مرگ در ارتباطند . و هر دو ایزد در روایت های گوناگون با عنوان فرزند اوزیریس نیز شناخته شده اند . البته روایت متفاوتی نیز در باب تولدشان وجود دارد . آنوبیس ایزدی با سر سگ و یا شغال توصیف شده و اوپوات ایزدی با سر گرگ توصیف شده است . ضمن اینکه اوپوات ایزدی جنگجو نیز می باشد که بعضاً به عنوان ایزد جنگ نیز شناخته می شود . و همانگونه که پیشتر گفته شد گرگ جزء حیواناتی است که منسوب به کوکب مریخ است و مریخ ایزد جنگ می باشد .

اما اگر به یاد داشته باشید در دیانت زرتشتی ایزد #مهر نیز در داوری مردگان دو دستیار داشت ! یکی ایزد #رشن و دیگری ایزد #سروش ، این سه ایزد ارتباط معناداری با یکدیگر دارند . و در بسیاری از بخش های اوستا در کنار یکدیگر توصیف شده اند . و روزهای #شانزدهم هر ماه به ایزد مهر و روز #هفدهم هر ماه به ایزد سروش و روز #هجدهم هر ماه به ایزد رشن اختصاص داده شده است .
در ادامه بعضی ویژگی های این دو ایزد را بررسی می نماییم .

ادامه دارد ...


@soltannasir
🦊🐕
@soltannasir

{ پاسخ به سوالات 152 }

{ سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 30 }

{ عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 26 }

ادامه ...👇

همچنین در هر دو #اسطوره نقش #خورشید در جایگاه #عدالت و #میزان پررنگ است . ولی دو اسطوره تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند . در آیین زرتشتی مسیر ارواح مردگان به شکل پل چینود است که بر بالای #البرز کوه باستانی که بسیار به کوه #قاف اسلامی شبیه است قرار دارد . ولی در اساطیر مصری مسیر عبور ارواح رود #نیل آسمانی است و ارواح مردگان با زورق به تالار حقیقت و محل ترازوی اعمال می رسند .
همچنین بین ایزدان #مهر و #رشن و #سروش ، باایزدانی نظیر #حورس و اوزیریس و #تحوت و #ماعت تفاوت های نسبتاً زیادی وجود دارد .
بنابراین در عین اینکه اسطوره ایرانی و مصری با یکدیگر شباهت دارند تفاوت های معنا داری نیز با یکدیگر دارند .
اکنون توضیحات استاد #ابراهیم_پور_داود را درباره ایزد سروش که در مقدمه سروش یشت هادخت از مجموعه #یشت های #اوستا نوشته اند برایتان نقل نمایم تا تفاوت های دو اسطوره را در عین شباهتشان درک نمایید : 👇

{ سروش در اوستا سراوش (Sraos^a) معنی آن اطاعت و فرمانبرداری است ، به خصوص اطاعت از اوامر الٓهی و شنوایی از کلام ایزدی سروش از سرو (sru) که به معنی 👈شنیدن است و در اوستا بسیار استعمال شده ، مشتق می باشد .
کلمهٔ سروش به معنی #فرشته در ادبیّات فارسی معروف است ، کلمات دیگری نیز از جنس آن و از همان ریشه و بنیان در زمان ما باقی است که یادآور معنی اصلی سروش هم می باشد و آن کلمات عبارت است از #سرود و سراییدن .
در #گات ها کلمه ٔسروش غالباً به معنی مذکور آمده است ، در سایر قسمت های اوستا نیز به همین معنی بسیار استعمال شده است ، حسّ اطاعت و قوّهٔ فرمانبرداری خود یکی از نعم الهی است بسا تمنّای داشتن آن گردیده است . به کلمهٔ سروش حرف أ که از ادوات نفی است افزوده أسراوش گفته اند یعنی نافرمانبرداری و تمرّد از احکام ایزدی ، بسا در یک فقره از اوستا چندین بار کلمهٔ سروش تکرار شده است ، گهی اسم مجرّد به معنی مذکور و گهی اسم خاص فرشته معروف .
در قدیم ترین قسمت اوستا نیز چندین بار از سروش فرشته اراده شده است ، در هر جایی از گات ها که به این فرشته بر می خوریم او را دارای مقام بسیار عالی می بینیم و به صفت مهین و بزرگ متّصف است . سروش یکی از مهمّ ترین ایزدان آیین #مزدیسناست ، مظهر اطاعت و فرمانبرداری است ، نمایندهٔ خصلت رضا و تسلیم است در مقابل آیین خداوندی ، از حیث مقام و رتبه سروش با مهر همسر و برابر است ، حتی گاهی در جزو #امشاسپندان شمرده می شود . در مقالهٔ امشاسپندان گفتیم که نخست سپنت مینو (خرد مقدس ) در سر امشاسپندان جای داشته ، پس از آنکه از دستهٔ امشاسپندان جدا شده ، برای آنکه عدد هفت را کامل کنند #اهورامزدا را به جای #سپنت_مینو قرار داده اند و گاهی هم برای تکمیل عدد مقدس سروش را آخرین امشاسپند قرار داده و وهم (بهمن) در سر جای گرفته است . در ادبیّات متأخر مزدیسنا سروش از فرشتگانی است که در روز قیامت برای حساب و میزان گماشته شده است ، از خود گات ها نیز معلوم می شود که این فرشته را در اعمال روز واپسین مدخلیّتی است چه در یسنا 43 در قطعهٔ دوازده #زرتشت به اهورامزدا می گوید : « از آنچه تو فرمان دادی سرنپیچیدم ، وقتی که گفتی برخیز و بشتاب پیش از آنکه سروش من به همراهی اش با گنج و مال مُزد هر یک از دو گروه راستی و دروغ پرست را از سود و زیان تقسیم کند » . غالباً در اوستا سروش با صفت توانا و پیروزمند و خوش اندام ؛ بسا با صفت دلیر و اسلحهٔ قوی آزنده و اهورایی آمده است . در میان اوصافی که برای سروش آورده شده به خصوص صفت « تنو منتر » بسیار قابل دقت است ، این صفت را در تفسیر پهلوی اوستا به (تن فرمان) ترجمه کرده اند یعنی کسی که سراسر وجودش فرمانبرداری است «منتر» به معنای کلام ایزدی است . ترکیب این کلمه با «تنو» (تن) یک صفت بسیار برازنده برای سروش تشکیل داده است ، چه گفتیم که این فرشته مظهر اطاعت از اوامر الهی است . وظیفه اش این است که خاکیان را راه اطاعت نشان دهد و رسم بندگی بیاموزد ، از این رو خود در مقابل قوانین مصدر جلال تسلیم محض است ، چشم و گوش به امر و نهی خدایی دوخته ؛ تن به قبول احکام عالم بالا در داده است . نظر به وظیفهٔ این فرشته است که در اوستا می خوانیم اوست در میان مخلوقات مزدا اوّل کسی که زبان به ستایش خداوند و نیایش امشاسپندان گشود ، اوست نخستین کسی که مراسم مذهبی به جای آورد و پنج گات های زرتشت را بسرود . ابوریحان بیرونی نیز می نویسد سروش اول کسی است که مردم را برای ستایش پروردگار به زمزمه نمودن امر کرد . در ادبیّات متأخرین مزدیسنان سروش پیک ایزدی و حامل وحی خوانده شده است و در کتب فارسی او را با جبرائیل سامی یکی دانسته اند ، ... }


ادامه دارد ...

@soltannasir
🌟🌞🌚🌙🌜🌛
@soltannasir

{ پاسخ به سوالات 153 }

{ سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 31 }

{ عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 27 }

ادامه ...👇


{ و در کتب فارسی اورا با #جبرائیل سامی یکی دانسته اند ، #ابوریحان بیرونی نیز می نویسد که #سروش را جبرائیل می دانند . نظر به معنی لفظی #نیریوسنگهه مناسب تر است که این ایزد به جبرئیل و حامل وحی ترجمه شود ، اما سروش را پیک خدایی دانستن از این جهت است که گفتار آسمانی و کلام رحمانی در وجود او حلول کرده ، او به هر جا که رود آیین ایزدی و حکم اطاعت کردن از آن با او همراه است ، غالباً در #اوستا سروش و مهر و رشن یک جا نامیده شده اند .
در مهر #یشت دیدیم که می گوید سروش مقدس و نیک از طرف دست راست مهر می راند و رشن از طرف چپ او می تازد ، در ارت یشت که ذکرش در جای خود بیاید به #اشی فرشتهٔ ثروت خطاب شده است : « #اهورامزدا پدر توست ، آرمیتی مادر توست ، سروش نیک و مقدس و رشن و مهر برادران تو هستند . » بر خلاف در گات ها سروش با اشی مربوط است و در سایر قسمت های اوستا نیز اثری از این ارتباط قدیم موجود و با اشی متحد خوانده شده است .
سروش نیز مانند #مهر همیشه بیدار و هرگز به خواب نمی رود ، مخلوقات مزدا را پاسبانی می کند ، کلیّه جهان مادی را پس از فرو رفتن 👈خورشید با سلاح آختهٔ خویش نگهبان است .
گردونهٔ سروش نیز مانند گردونهٔ مهر با چهار اسب سفید درخشان که سایه نیندازد و سُم های آن زرین است کشیده می شود ، مانند مهر مقام سروش در بالای کوه البرز در یک بارگاه هزار ستون و ستاره نشان می باشد .
سروش دراوستا عموماً به ضد دیو و دروغ تعریف شده است ، برای محافظت نوع بشر هر روز و هر شب سه بار به دور زمین می گردد و با دیوهای #مازندران در سر رزم و ستیز است .
در فرگرد هیجدهم وندیداد از فقرهٔ 30 تا 60 سروش با حربهٔ آخته با دیو دروغ در پرسش و پاسخ است . سبب خوشنودی وی و ازدیاد دروغ را به واسطه گناهان مردم و چارهٔ بطلان و انهدام آن را از دیو دروغ جویاست .
در میان گروه دیوهایی که از دشمنان سروش به شمارند از چند تن از آنان به خصوص اسم برده شده است از آن جمله است دیو ُند (kunda) که در #وندیداد از او سخن رفته ، این دیو بدون شربت مُسکری مست است ، احتمال برده می شود که لغت کُند و کُندی در زبان فارسی از همین دیو اوستایی مشتق باشد .
از سروش که با صفات دلیری و ناموری و زورمندی و چُستی و چالاکی آراسته است ، در خواست گردیده که دیو کندی را بر اندازد و در سرای دروغ و کلبهٔ مردمان ناپاک دیو پرست سرنگونش سازد ، به خصوص ائشم (Aesma) بزرگ ترین رقیب سروش است ، معنی آن غضب و ویرانی و فساد است ، این #دیو همان است که امروز #خشم گوییم ، در اوستا هیچ دیوی شریرتر و ناپاک تر از خشم تعریف نشده ، در خود گات ها شش بار از او اسم برده شده است .
در خباثت سرآمد ناپاکان دیگر شمرده شده ، برای آنکه دیوها بتوانند زندگانی بشر را تباه سازند به زیر علم خشم پناه برده اند .
از آنکه مکرراً گفتیم ایزد سروش حربه در دست گرفته با همآوردان خود در زد و خورد است ، حربهٔ او گرز و شمشیر و تیر و خنجر نیست ،فرشته ای که تنش کلام ربّانی است با سلاح مادی کاری ندارد ، آلات جنگ و رزم او چنان که خود سروش یشت به ما می گوید نماز و دعاست ، مثل نمازهای یتا اهو وئیریو _و هفت ها_و فشوشُ منتر_و ینگهه هاتام ، مرغ سحر خیز #خروس از طرف سروش فرشته شب زنده دار گماشته شده که بامدادان بانگ برداشته ، مردم را از پی ستایش خداوند بخواند ، به خصوص سحرخیزی نزد مزدیسنان بسیار ممدوح و از فضایل بزرگ شمرده می شود ، بنابراین خروس که در سپیده دام مژده سپری شدن تاریکی شب و برآمدن فروغ روز می دهد نزد آنان مقدس و خوردن گوشت آن را به خود روا نمی دانند .
اسم خروس در اوستا پرودرش می باشد ، این لغت مذهبی است یعنی از پیش بیننده ، مقصود این است که فروغ روز را از پیش دیده مژده ورود آن می دهد ، اسم دیگر خروس کهرکتاس می باشد ، این اسم از اسماء اصوات است مثل کیکری کیتوم kikeri kitum لاتینی که با اندک تغییری در تمام زبان های اروپایی برای بانگ خروس استعمال می شود ، هنوز هم در گیلان آواز ماکیان را کرکتاس می گویند ، ولی در اوستا آمده است که مردمان بد زبان پرودرش (خروش) را کهرکتاس می نامند . در اوستا کلمه خراوس نیز داریم و خروس فارسی از همان ماده است ، ولی به معنی نرینه ماکیان نیست ، بلکه همیشه معنی خروشیدن و فریاد برآوردن از آن اراده شده است . کلمات خروس و خروش هر دو یکی است ، مگر آنکه حرف سین و شین به هم مبدّل شده است . به مناسبت بانگ زدن و فریاد کشیدن و خروش برآوردن خروس آن را به چنین اسمی نامزد کرده اند . در فرگرد هجدهم وندیداد شرحی راجع به سروش و خروس مندرج است ، دانستن آن از نقطه نظر اخلاقی و لغوی بسیار مفید است : }

ادامه دارد ...

@soltannasir
🐔🐓
@soltannasir

{ پاسخ به سوالات 154}

{ سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 32 }

{ عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 28 }

ادامه ...👇

{ ...دانستن آن از نقطه نظر اخلاقی و لغوی بسیار مفید است: « زرتشت از اهورامزدا پرسید کیست گماشته و خدمتگزار #سروش مقدّس دلیر اهورایی و تن ایزدین کلام و سلاح قوی آزنده، #اهورامزدا در پاسخ گفت ای #سپنتمان زرتشت پرودرش (خروس) که مردمان بدزبان آن را کهرکتاس می نامند گماشتهٔ سروش است، وقتی که سه قسمت از شب می گذرد #آذر مقدّس از بیم خاموش شدن سروش را به یاری خود می خواند تا انسان را بر آن دارد که بدو مدد رساند ، آنگاه سروش خروس را بیدار نموده، به بانگ زدن وادار می کند، این مرغ در سپیده دم آواز بلند نموده می گوید ای انسان برخیز نماز اشا به جای آور به دیوها نفرین فرست، اگر نه #دیو دراز دست #بوشاسپ به شما غالب آمده، دوباره جهان خاکی را که سپیده دم بیدار گشته به خواب انداخته ، گوید : ای انسان خوش بخواب هنوز وقت برخاستن تو نرسید، تو را با آن سه چیز بهتر از همه (یعنی) پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک کاری نباشد ، تو را جز با پندار زشت و گفتار زشت و کردار زشت کاری مباد. » فردوسی نیز در شاهنامه خروس را پیک ایزدی می شمرد. در تاریخ بلعمی در ذکر پادشاهی کیومرث داستانی از خروس که مایهٔ نجات پسرش سیامک گردیده نقل شده از آن جمله می نویسد: « عجم خروس را و بانگ او را نیکو خجسته دارند ، خاصه سفید و گویند در خانه که او باشد دیو در نیاید. » #ابوریحان در شب زنده داری سروش و گماشتهٔ او خروس چنین ذکر می کند: « روز هفدهم ماه که موسوم به سروش روز، در همه ماه ها روز مبارکی است، سروش اول کسی است که به زمزمه کردن امر کرد، پاسبانی شب سپرده به اوست، او را نیز جبرئیل گویند در میان #فرشتگان، نسبت به پری ها و جادوان شدیدترین است، در هر شب سه بار برخاسته پری ها را رانده جادوان را بر می اندازد. از برخاستن خویش شب را می درخشاند، جوّ هوا را خنک می سازد، آب را شیرین می نماید، خروس را به بانگ زدن می گمارد، در چارپایان شهوت بر می انگیزد، یکی از آن اوقات سه گانه در طلوع فجر است که گیاه نمو می کند. چنان که دیدیم محافظت روز هفدهم ماه به سروش ایزد سپرده شده است.

همیشه سروشت به روز سروش
نگهبان و افزون ترت رای و هوش

در دو سی روزهٔ کوچک و بزرگ در هفدهمین روز به سروش درود فرستاده شده است. گذشته از اوستا در کلیّه کتب مذهبی #مزدیسنان غالباً به اسم سروش بر می خوریم، بهمن یشت به سروش شغل 👈پیک و قاصدی داده، چندین بار با نیروسنگهه که امروز در جزو اسامی خاص نرسی گوییم یک جا نامیده شده است . در هر جای از کتاب #بندهش که ذکری از سروش شده مثل اوستا او رقیب دیو خشم تعریف گردیده است و خروس را مخصوص به او دانسته است.
اردوی ویراف مقدس در سیر آسمان ها و بهشت و برزخ و دوزخ با ایزد آذر و ایزد سروش همراه بود، تمام سوالات او را این دو فرشته جواب گفته اند. در مینو خرد آمده است که دانای مینو خرد از مینو خرد از اقامتگاه سروش بپرسید ، مینو خرد در پاسخ گفت اقامتگاه او ارزه (کشور غربی می باشد) و پس از آن در سوه (کشور شرقی) و در همه جای جهان، اینک رسیدیم به سر سروش یشت. در اوستا دو سروش یشت داریم، اوّلی عبارت است از یسنای 57 که در جزو یسناها می باشد و نیز آن را در جزو یشت داریم، اوّلی عبارت است از یسنای 57 که در جزو یسناها می باشد و نیز آن را در جزو یشت ها می نگارند، برای تشخیص آن را سروش یشت سه شبه گویند و آن در سه شب اولی پس از وفات کسی سروده می شود، چه محافظت روح انسان در سه شب اوّل پس از مرگ با سروش است، در بعضی از نسخ به آن سروش سر شب نام داده اند.
سروش یشت دومی که در ردیف بیست و یک یشت اوستاست و یشت یازدهمی آن را تشکیل می دهد موسوم است به سروش یشت هادُخت به قول دینکرد ( هادُخت بیستمین نسک اوستای عهد ساسانیان بوده) که امروز موجود نیست، فقط چند قطعه از آن باقی مانده است، بنابراین سروش یشت هادخت منسوب به نسک مفقود شده است در طی مقاله مطالب اساسی سروش یشت سه شبه را بیان کردیم، مطالب عمده سروش یشت هادخت از این قرار است: در قسمت اولی در تأثیر ادعیه و نمازهاست که خود سروش مظهر کلیّه ستایش ها و نیایش هاست.در سه کردهٔ اخیر از قدرت و پیروزی سروش سخن رفته است. }

نکته1: همانگونه که ملاحظه می نمایید ایزد سروش، بعضاً به عنوان پیک ایزدی شناخته می شود. و پیک و پیام رسانی صفت عطارد است. و هر شب پس از فرو رفتن خورشید سه بار به دور زمین می گردد. در اساطیر مصری نیز ایزد تحوت که با قمر و عطارد در ارتباط است این نقش را برعهده دارد و پس از سفر رع به جهان زیرین با زورق در آسمان شب سفر می نمود. همچنین تحوت با سر لک لک توصیف شده است. و ایزد سروش نیز با خروس مرتبط است و به نظر فقیر سری پرنده شکل دارد. این را در مقاله ای جدا نشان خواهم داد .

@soltannasir
🐔🐓
@soltannasir

{ پاسخ به سوالات 155}

{ سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 33}

{ عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 29 }

ادامه ...👇

نکته2: باید توجه داشت که سروش بعضی دیگر از صفات کوکب عطارد را ندارد. ضمن اینکه در اساطیر ایرانی ایزد عطارد، ایزد تیر می باشد.

نکته3 : همانگونه که در مقاله استاد پور داود ملاحظه نمودید دیو #بوشاسپ ، فرد #زرتشتی را از برخاستن از خواب منع می نماید . تا نماز #اشا یا اشهن را که زمان آن از هنگام سپیده دم تا طلوع آفتاب است. را به جای نیاورد . و به خواب خویش ادامه دهد .
نکته جالب ماجرا اینجاست که در احادیث اسلامی فرقین (شیعه و اهل سنت) نیز احادیثی با مضمونی مشابه آمده که شیطنی مانع برخاستن از بستر برای نماز شب و همچنین #نماز_صبح می شود : 👇

{ شیخ برقعی به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده که فرمود: 👈«از برای شب شیطانی است که او را 👈«#رها» می گویند، پس هرگاه بنده ای از خواب بیدار شود و اراده کند برخاستن برای نماز شب را، آن شیطان به او می گوید حالا وقت برخاستن تو نیست. پس دفعه دیگر که بیدار شود و خواهد برخیزد، آن #شیطان گوید که وقت برخاستن نشده، یعنی زود است. پس پیوسته او را از برخاستن باز دارد و حبس کند او را تا فجر طلوع کند و چون فجر طالع شود، بول کند در گوش او. آن وقت بگذرد از او، در حالی که دُم خود را می جنباند از ناز، و به خود می بالد . } ( محاسن برقعی صفحه 86)

همچنین ماجرا زمانی جالب تر می شود که بدانیم در احادیث شیعه از فرشته ای سخن گفته شده که بسیار به #سروش زرتشتی شبیه است . به حدیث زیر به نقل از کتاب توحید شیخ صدوق توجه نمایید : 👇

{ در کتاب توحید صدوق از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمودند: خداوند مَلَکی آفریده به شکل 👈خروس که بسیار عظیم الجثه است، هنگام آخر شب که می شود، می رود وسط آسمان و بال های بلندش را به هم می زند و بانگ برمی آورد و به تسبیح خداوند مشغول می شود و چنین میخواند:«سبحان اللّه الملک القدوس الکبیر المتعال لا اله الاّ هو الحی القیوم».
وقتی او چنین می کند، تمام خروس های روی زمین نیز خدا را تسبیح می گویند و بال هایشان را به هم می زنند و می خوانند. و هنگامی که او ساکت می شود، خروس های زمین نیز ساکت می شوند.
در واقع خواندن آن #خروس و خروس های زمین در آخر شب به خاطر بیدار کردن برای نماز شب است.
یک بار دیگر هم هنگام #سحر آن خروسِ مَلَک می خواند و به تبع او خروس های زمین نیز می خوانند تا مردم را برای نماز صبح بیدار کنند. در هنگام سحر نیز آن خروسِ #فرشته چنین تسبیح می گوید:
«سبحان اللّه العظیم، سبحان اللّه العزیز القهار، سبحان اللّه ذی العرش المجید، سبحان اللّه ذی العرش الرفیع»
وقتی او چنین تسبیح خدا می گوید، خروس های زمین نیز می خوانند و با او مشغول تسبیح و تقدیس خداوند می شوند تا هم تسبیح و تقدیس کرده باشند و هم مردم خواب مانده را برای نماز صبح بیدار کنند. } (توحید صدوق، ص 279 )


بنابراین دیو بوشاسپ دیانت زرتشتی تا حدود زیادی به شیطنی به نام «رها» که در احادیث اسلامی آمده شباهت دارد .
و ایزد سروش بر خلاف گفته ابوریحان و سایر اسطوره شناسان معاصر معادل جبرائیل اسلامی نیست . بلکه معادل این ملکی است که شکل خروس دارد و در حدیث توصیف شده است . به یاد بیاورید که گفتیم ایزد سروش نیز احتمالاً سری پرنده شکل دارد و این را در مقاله ای ان شاالله نشان خواهیم داد .

اما ماجرا بدین جا ختم نمی شود ملاحظه نمودید که در مقاله استاد پورداود در باب ایزد سروش به نقل از تاریخ بلعمی آمده بود که «عجم خروس را و بانگ او را نیکو خجسته دارند خاصه 👈سفید و گویند در خانه که او باشد دیو نیاید »
در کتاب حلیة المتقین علامه مجلسی احادیثی در باب توصیه به نگهداری خروس آمده و در این احادیث توجه خاصی به خروس #سفید رنگ شده است . به احادیث زیر توجه نمایید : 👇

{ ...در حدیث معتبر از حضرت صادق(ع) منقول است که خروس بال گشادهٔ 👈سفیدی که در خانه باشد آن خانه و هفت خانهٔ دور آن خانه را از بلاها نگاه می دارد، و یک بال زدن کبوتر دو رنگ بهتر است از هفت خروس سفید.
در حدیث دیگر فرمود که خروس 👈سفید یار من و یار هر مؤمنی است .
از حضرت امام موسی(ع) منقول است که در خروس پنج خصلت از خصلت های پیغمبران هست: سخاوت و شجاعت و شناختن وقت نمازها و بسیار جماع نمودن و غیرت.
و از حضرت علی (ع) منقول است که فریاد نمودن خروس نماز اوست و بال زدنش رکوع و سجود اوست .
از حضرت رسول (ص) منقول است که دشنام مدهید خروس را که از برای نماز مردم را بیدار می کند. }

به رنگ سفید برای خروس در احادیث توجه نمایید .
عزیزان پیوندهای اساطیر و دین را به خوبی ملاحظه نمایید . همچنین فرقشان را نیز دریابید .😊


ادامه دارد ...

@soltannasir
🐓🐔
@soltannasir

{ پاسخ به سوالات 157}

{سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 35}

{عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 31}

ادامه ...👇

نکته3:ملاحظه نمودید که ایزد سروش در جایگاه عدالت (ترازو) در کنار ایزد مهر و رشن قرار داشت. جایگاه عدالت برج #میزان بود که در عالم صغیر معادل کلیه ها است. و یکی از وظایف روزانه ایزد سروش مبارزه با دیو خشم بود. حال در عالم صغیر (جسم انسان) هنگامی که خشمگین می شویم چه اتفاقی می افتد ? فشار خون بالا می رود.
ارتباط #فشار_خون و کلیه ها چیست? فشار خون برای کلیه ها مضر است و می تواند بدان آسیب برساند. همچنین یکی از وظایف کلیه ها در بدن، تنظیم فشار خون است.
بنابراین با توجه به تطابق عالم صغیر و کبیر، همانگونه که در عالم کبیر ایزد سروش با دیو خشم در ستیز است. و جایگاهش در بالای البرزکوه، در جایگاه میزان است. در عالم صغیر (بدن انسان) نیز کلیه ها فشار خون ناشی از #خشم را تنظیم می نمایند.
همچنین در توضیحات ایزد #سروش آمده بود که این ایزد با دیو کُند که باعث کُندی و سستی میشود نیز دشمن است. باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که هنگامی که کلیه ها(#ترازو) سالم باشند هورمونی به نام #اریتروپوئیتین تولید می نمایند که عامل حمل اکسیژن توسط گلبول های قرمز خون می باشد. با کم کاری کلیه ها تولید این #هورمون نیز کمتر و با از کار افتادن نسبی کلیه ها، تقریباً متوقف میشود. این مسئله باعث می شود که اکسیژن در گلبول های قرمز خون کاهش یابد که باعث خستگی در اندام های ماهیچه ای و مغز میشود. که به نوبه خود باعث بی حالی کُندی و سستی میشود. زیرا شخص همیشه خسته است و احساس خستگی می نماید با وجود آنکه فعالیت جسمانی خاصی انجام نداده است. بنابراین فعالیت درست کلیه ها منجر به عدم احساس خستگی و کسلی میشود. اما از کار افتادن آنها باعث سستی و خستگی و کُندی است. بنابراین همانگونه که در عالم صغیر (جسم انسان) عملکرد درست کلیه ها، با احساس خستگی و سستی در تضاد است. در عالم کبیر نیز ایزد سروش که جایگاهش میزان است با #دیو کُندی در حال مبارزه دائمی است.

اما حال مدخل #البرز کوه را به نقل از کتاب فرهنگ اساطیر ایرانی به تمامی می آوریم :👇

{ البرز به اوستایی: harab°r°zaiti؛ فارسی میانه: harburz ؛ در اوستا نام رشته کوهی است افسانه ای. در ادبیات پهلوی این رشته کوه به گرد نیمکره زمین می گردد و نیمکره قابل زیست زمین را از نیمکره زیرین زمین که در آب فرو رفته است، جدا میکند. در ابتدای خلقت بر اثر حمله اهریمن به زمین کوه ها از زمین بیرون آمدند. کوه اصلی کوه البرز بود که هشتصد سال طول کشید تا از زمین به در آمد. دویست سال طول کشید تا به ستاره پایه رسید. دویست سال طول کشید تا به ماه پایه رسید. دویست سال طول کشید تا به خورشید پایه رسید و دویست سال طول کشید تا به منتهی الیه آسمان یا روشنی بیکران رسید. این کوه میان گیهان کشیده شده است. در حالی که پایه آن به آسمان در جایی که جهان را احاطه کرده، پیوسته است. ریشه های این کوه در زیر زمین پراگنده است و آن را به هم پیوسته نگاه می دارد و از این ریشه ها همه کوه های دیگر به تعداد 2244 کوه سر بر می آوردند. در وسط زمین کوه تیرگ که قله البرز است قرار دارد و از آنجا تا به عرش چینود پل کشیده شده که روان ها پس از مرگ در سفر خویش به بهشت یا دوزخ باید از آن بگذرند. ستیغ ارزور، دروازه دوزخ، بر لبه کوه البرز است. بر البرز 180 روزن به سمت خراسان (مشرق) و 180 روزن به سمت خاوران (مغرب) وجود دارد. خورشید هر روز به روزنی در آید و به روزنی غروب کند. بر کنار البرز دریای «فراخکرد» و «پویدیگ» قرار دارند. دو رود مهم «ارنگ» و «وهرود» از البرز سرچشمه می گیرند و گرداگرد زمین راهی می کنند و دوباره به البرز باز می گردند. هوگر بلندترین قله کوه البرز است که بر فراز آن ایزد هوم مسکن دارد و برای مهر قربانی آورد و از همین قله است که رودخانه اردوی أناهید جاری می شود و نیز جم در خانه گوهرین خود بر فراز این قله ایزد اناهید را نیاز می فرستد. نشستنگاه ابرها نیز برفراز البرز است. این کوه افسانه ای محل وقوع اعمال بزرگ و سرنوشت ساز است. اورمزد بر بالای این کوه یزش میکند. خانه هزار ستونی ایزد سروش که از درون خود بخود روشن است و 👈مسکن ایزد مهر بر بالای کوه البرز قرار دارد. 👉سام که از داشتن فرزند سپید موی خود زال آزرده است، فرمان می دهد تا کودک را در دامن کوه البرز رها کنند. سیمرغ که بر فراز کوه البرز لانه دارد زال را به فرزندی می پرورد. کیقباد نیز در کاخی با شکوه بر فراز البرز می زیست. کیکاوس نیز بر بالای البرز هفت خانه ساخت. اهریمن تهمورس را بر فراز این کوه فرو بلعید. ستاره «#ونند»(معادل نسر واقع) بر گذرهای کوه البرز نهاده شده تا راه دیوان را ببندد. چمروش مرغ، دشمنان ایران را بر فراز این کوه نابود می کند. }

@soltannasir
🌞