Forwarded from اتچ بات
🔹 چگونه انقلاب به دام اراده گرایی افتاد؟
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ شنیدن سخنان علیرضا پناهیان (کلیپ پیوست) از این نظر اهمیت دارد که اکنون حرف های او در کنار رائفی پور و حسن عباسی بیش از شخصیت هایی مانند مرتضی مطهری و حتی مصباح یزدی از سوی جوانان انقلابی شنیده می شود. سخنانی مشحون از اراده گرایی، غیریت سازی و ادعاهای گزاف که به هیچ روی قابل رد یا اثبات نمی باشند. مدعیاتی آخرالزمانی که منشاء سیاست گذاری ها قرار گرفته و خسارت هایی زیان بار برای کشور و منافع ملی به ارمغان آورده است. اما چگونه در دام اراده گرایی گرفتار شدیم؟
✅ غرب ستیزی هویت ساز: بعد از آشنایی جدی با غرب در اوان دوره قاجار، مشروطیت فرصتی تاریخی برای شکل گیری گفت و گویی ماندگار میان منقادان و منتقدان سنت فراهم آورد، اما دریغ که ورود زودهنگام سیاست به عرصه مجادلات فرهنگی این مجال را از ایرانیان گرفت. حذف فیزیکی شیخ فضل الله آموزه های او را از خاطر نبرد و موجب بازتولید آن در نسل رادیکالی از اسلام گرایان مانند نواب صفوی شد. زنجیره ای که تا انقلاب اسلامی تداوم یافت و به لطف تفسیر چپ گرایانه از اسلام، معجونی ضد توسعه، ناسازگار با جهان، و توهم آفرین خلق کرد.
✅ بی اطلاعی از واقعیت های جهانی: انقلابیون جوان با عدم شناخت از ماهیت اقتصادی نظم جهانی همچنان بر اولویت فرهنگ و جنگ اراده ها در این عرصه تاکید می ورزند. این در حالی است که تحلیل رفتن توان اقتصادی کشور به موازات تشدید ایران هراسی در سال های اخیر، تاثیرات فرهنگی ما را در سطح بین المللی تضعیف کرده است. افزایش نارضایتی های داخلی هم به تعمیق شکاف؛ ملت- دولت انجامیده و وجوه مردمی نظام سیاسی موجود را با چالش های جدی مواجه ساخته است.
✅ بی توجهی به محدودیت های ساختاری: اراده گرایی با تاسی جستن به تجربه انقلاب ۵۷ و پررنگ کردن نقش کنش گران در ایجاد تغییرات، وجود ساختارها را نادیده می انگارد. این در حالی است که حتی انقلاب هم موفق به تغییر ماهوی در ساختارهای فرهنگی/ اقتصادی پیشین نشد و صرفا آن ها را در شمایلی نوین بازتولید کرد. بر همین اساس مبارزه جویی جوانان انقلابی با ساختارهای موجود تا زمانی که مبتنی بر فهم منطق حاکم بر روابط سیاسی/ اقتصادی نباشد صرفا به لفاظی های پرطمطراق تقلیل می یابد.
✅ ارزیابی نادرست از توانایی ها: بهره گیری دراز مدت از رانت قدرت و فعالیت در عرصه های بی رقیب انقلابیون جوان را در شناخت توانمندی های شان دچار اشتباه کرده است. واقعیت های جهانی در باور آن ها چنان موم آسا جلوه کرده که گویی می توانند آن ها را به هر شکلی در آورند. ذهنیتی ساده اندیش که آینده را برای ایرانیان تیره و تار ساخته است. کاغذ پاره تلقی کردن تحریم ها، حمله به سفارت خانه ها، بی فرجام ماندن برجام، زمستان سخت اروپا و تاکید بر باور متروک خودکفایی از مصادیق این توهم آلودگی محسوب می شود.
🔹 نکته پایانی: هیچ چیز اسف بارتر از این نیست که انقلابی با حضور رنگین کمانی نیروهای سیاسی، توسط افرادی مصادره شود که قائل به یکدست سازی جامعه، زدودن تنوعات و آخرالزمانی کردن سیاست ها باشند. تاریخ اما نشان داده است که اراده گرایی هایی از این جنس در عمل با شکست های فاحشی روبرو شده اند.
@solati_mehran
#اراده_گرایی
#علیرضا_پناهیان
#انقلاب
@solati_mehran
✍ مهران صولتی
☘ شنیدن سخنان علیرضا پناهیان (کلیپ پیوست) از این نظر اهمیت دارد که اکنون حرف های او در کنار رائفی پور و حسن عباسی بیش از شخصیت هایی مانند مرتضی مطهری و حتی مصباح یزدی از سوی جوانان انقلابی شنیده می شود. سخنانی مشحون از اراده گرایی، غیریت سازی و ادعاهای گزاف که به هیچ روی قابل رد یا اثبات نمی باشند. مدعیاتی آخرالزمانی که منشاء سیاست گذاری ها قرار گرفته و خسارت هایی زیان بار برای کشور و منافع ملی به ارمغان آورده است. اما چگونه در دام اراده گرایی گرفتار شدیم؟
✅ غرب ستیزی هویت ساز: بعد از آشنایی جدی با غرب در اوان دوره قاجار، مشروطیت فرصتی تاریخی برای شکل گیری گفت و گویی ماندگار میان منقادان و منتقدان سنت فراهم آورد، اما دریغ که ورود زودهنگام سیاست به عرصه مجادلات فرهنگی این مجال را از ایرانیان گرفت. حذف فیزیکی شیخ فضل الله آموزه های او را از خاطر نبرد و موجب بازتولید آن در نسل رادیکالی از اسلام گرایان مانند نواب صفوی شد. زنجیره ای که تا انقلاب اسلامی تداوم یافت و به لطف تفسیر چپ گرایانه از اسلام، معجونی ضد توسعه، ناسازگار با جهان، و توهم آفرین خلق کرد.
✅ بی اطلاعی از واقعیت های جهانی: انقلابیون جوان با عدم شناخت از ماهیت اقتصادی نظم جهانی همچنان بر اولویت فرهنگ و جنگ اراده ها در این عرصه تاکید می ورزند. این در حالی است که تحلیل رفتن توان اقتصادی کشور به موازات تشدید ایران هراسی در سال های اخیر، تاثیرات فرهنگی ما را در سطح بین المللی تضعیف کرده است. افزایش نارضایتی های داخلی هم به تعمیق شکاف؛ ملت- دولت انجامیده و وجوه مردمی نظام سیاسی موجود را با چالش های جدی مواجه ساخته است.
✅ بی توجهی به محدودیت های ساختاری: اراده گرایی با تاسی جستن به تجربه انقلاب ۵۷ و پررنگ کردن نقش کنش گران در ایجاد تغییرات، وجود ساختارها را نادیده می انگارد. این در حالی است که حتی انقلاب هم موفق به تغییر ماهوی در ساختارهای فرهنگی/ اقتصادی پیشین نشد و صرفا آن ها را در شمایلی نوین بازتولید کرد. بر همین اساس مبارزه جویی جوانان انقلابی با ساختارهای موجود تا زمانی که مبتنی بر فهم منطق حاکم بر روابط سیاسی/ اقتصادی نباشد صرفا به لفاظی های پرطمطراق تقلیل می یابد.
✅ ارزیابی نادرست از توانایی ها: بهره گیری دراز مدت از رانت قدرت و فعالیت در عرصه های بی رقیب انقلابیون جوان را در شناخت توانمندی های شان دچار اشتباه کرده است. واقعیت های جهانی در باور آن ها چنان موم آسا جلوه کرده که گویی می توانند آن ها را به هر شکلی در آورند. ذهنیتی ساده اندیش که آینده را برای ایرانیان تیره و تار ساخته است. کاغذ پاره تلقی کردن تحریم ها، حمله به سفارت خانه ها، بی فرجام ماندن برجام، زمستان سخت اروپا و تاکید بر باور متروک خودکفایی از مصادیق این توهم آلودگی محسوب می شود.
🔹 نکته پایانی: هیچ چیز اسف بارتر از این نیست که انقلابی با حضور رنگین کمانی نیروهای سیاسی، توسط افرادی مصادره شود که قائل به یکدست سازی جامعه، زدودن تنوعات و آخرالزمانی کردن سیاست ها باشند. تاریخ اما نشان داده است که اراده گرایی هایی از این جنس در عمل با شکست های فاحشی روبرو شده اند.
@solati_mehran
#اراده_گرایی
#علیرضا_پناهیان
#انقلاب
Telegram
attach 📎