مهران صولتی
6.46K subscribers
125 photos
36 videos
20 files
482 links
دانش آموخته دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

@mehran_solati : ارتباط با نویسنده

https://instagram.com/solati_mehran
Download Telegram
🔹 منطق حاکم بر صدا و سیما چیست؟ 🔹

@solati_mehran

مهران صولتی

🌱بازداشت و پخش گسترده اعترافات مائده هژبری به جرم رقصیدن در فضای اینستاگرام موجب برانگیختن احساس انزجار بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی شده است! در این میان فراتر از داستان دستگیری، تیغ تیز انتقادات بیشتر متوجه عملکرد ناموجه صدا و سیما در این زمینه می باشد. بسیاری با حیرت می پرسند که چرا رسانه ملی با این اقدام به اندک آبروی خود چنین چوب حراج زده است؟! بعضی دیگر هم با اتکا به فراگیری شبکه های اجتماعی در افشای سازوکارهای حاکم بر پروژه های اعتراف گیری از فعالان سیاسی- اجتماعی که اکنون دیگر تبدیل به کلیشه ای نخ نما شده است، به درستی می پرسند واقعا فایده این کارها چیست و اصولا چه کسی این اعترافات را باور می کند؟! به نظرم بسیاری از این شگفتی ها ناشی از انتظارات غیر واقعی از صدا و سیمای موجود می باشد! واقعیت این است که تلویزیون ایران سال های زیادی است که از معیارهای حاکم بر یک رسانه کارآمد همچون اعتبار، اعتماد، روزآمدبودن، رضایت مندی مخاطب، مستقل بودن و خلاقیت فاصله گرفته است! شاهدش هم ریزش فوق العاده مخاطبان بخش های خبری- سیاسی، و در عوض پربیننده شدن برنامه های فان از قبیل خندوانه، دورهمی، کودک شو و نهایتا ورزش می باشد. بسیار بعید است که مدیران سیما که دسترسی آسانی به آخرین پژوهش های معتبر دارند از نتایج این تحقیقات در تایید کاهش فزاینده اعتبار این رسانه بی خبر باشند، پس چرا باز هم بر اشتباهات گذشته خود اصرار می ورزند؟! به نظرم پاسخ در شناخت منطق حاکم بر این دستگاه عریض و طویل نهفته است: واقعیت این است که صدا و سیمای کنونی فقط در میان حدود ۱۵% مخاطبان خود اعتبار دارد. از تلاش برای جلب اعتماد سیاسی- اجتماعی بقیه مردم ایران هم ناامید است چون این کار منوط به انجام اصلاحاتی بنیادی در ساختار سیاسی کشور می باشد که تا اطلاع ثانوی دور از دسترس به نظر می رسد! بنابراین با اشراف به این نکته است که این دستگاه اکنون صرفا به بازوی تبلیغاتی یک جریان افراطی برای کنترل جامعه و تکرار مواضع ایدئولوژیک حکومت برای مصرف یک اقلیت دو آتشه تبدیل شده است! مزیت صدا و سیما برای مصرف کنندگان افراطی اش این است که اخبارش از نوعی اعتبار رسمی برخوردار می باشد که صحت آن ها را غیر قابل مناقشه جلوه می دهد! بر همین اساس است که انتقادات از صدا و سیما باید با لحاظ کردن کارکرد کاملا جناحی این رسانه مطرح شود! از منظری دیگر هم می توان با تمسک به نقدی رادیکال، از نگرش انقلاب ۵۷ در مورد رسانه ملی مطلوب یاد کرده و میزان انحراف شکل گرفته را به بوته نقد گذاشت! شکل گیری نوعی گفت و گو بر سر تفاوت های میان" رسانه ملی" با "رسانه میلی" هم می تواند برای آینده جامعه ایران مفید باشد!

@solati_mehran

#مائده_هژبری
#صدا_و_سیما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 ببینید که چگونه یک رسانه دولتی و انحصاری مانند صدا و سیما برای جذب پول و مخاطب دست اندرکار ترویج ابتذال و فرومایگی فرهنگی می شود!

@solati_mehran

#صدا_و_سیما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 گزارش صدا و سیمای خراسان رضوی درباره نقش شریعتی ها در تحقق انقلاب اسلامی در گفت و گو با مهران صولتی
@solati_mehran

#شریعتی
#صدا_و_سیما
🔹 در دفاع از جامعه شناسان!

@solati_mehran

مهران صولتی


بالاخره زخم کهنه سرباز کرد و جامعه شناسان در قاب ضد ملی ترین رسانه کشور به بی اعتنایی نسبت به تحلیل رویدادهای سیاسی متهم شدند. مجری برنامه شمشیر از نیام برکشید و با طرح این پرسش که؛ چرا جامعه شناسان در قبال حضور ده میلیونی مردم در مراسم وداع با ابراهیم رئیسی سکوت کرده‌اند؟ آن‌ها را به بی‌شرفی و بی‌ادبی متهم کرد!

پیش‌تر در یادداشتی به این پرسش پاسخ دادم که؛ چرا جامعه شناسان از دانشگاه اخراج می‌شوند ولی روان‌ شناسان به کار ادامه می‌دهند؟ اکنون اما به نظر می‌رسد که نظام سیاسی یک قدم فراتر نهاده و قرار است به استادان این رشته دیکته کند که باید درباره چه موضوعاتی بیندیشند یا درباره چه رویدادهایی بنویسند!! این یادداشت اما بنا دارد که به همان پرسشی که خانم مجری در تلویزیون مطرح کرد پاسخ گوید:

اولویت تحلیل فرآیندها بر رویدادها: جامعه شناسان کنش‌ها، رفتارها و سازمان‌ها را مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند تا بتوانند آن‌ها را فهم، تبیین و قاعده‌مند سازند. از این منظر پدیده‌ها و رویدادها در متن فرآیندهاست که برای یک جامعه شناس مهم و معنادار جلوه می‌کنند. بنابراین روشن است که اگر رویدادهای سیاسی نتوانند در چارچوب مقولاتی مانند اقتدارگرایی، دموکراتیزاسیون، جنبش‌ها و انقلاب‌ها قرار گیرند برای جامعه شناسان از ارزش تحلیلی برخوردار نخواهند بود.

بهره برداری جناحی از رویدادهای سیاسی: برخی از جامعه شناسان معتقدند که نظام سیاسی با مداخله در رویدادها آن‌ها را برای بهره‌برداری های جناحی آماده می‌کند. به باور ایشان حکومت برخی از رخدادها را به چشم یک مانور سیاسی برای ساکت کردن منتقدان نگریسته و اجازه نمی‌دهد که رویدادها در فرآیند طبیعی خود ظاهر شده و تداوم یابند. با این توصیف بدیهی است که جامعه شناسان برای متهم نشدن به همراهی با نظام سیاسی برای تحلیل چنین رویدادهایی پیش‌قدم نمی‌شوند.

لکنت در بیان واقعیت‌ها: جامعه شناسان به دلیل بیان برخی از واقعیت‌ها تاکنون هزینه‌های سنگینی پرداخته اند. آمار اخراجی‌ها در همین سه سال پرتعداد بوده و شمار محدودیت‌های آکادمیک برای آنان روزافزون شده است. همین واقعیت باعث شده که حضور جامعه شناسان حوزه عمومی در رسانه‌ها همراه با لکنت و خودسانسوری باشد. امری که موجب شده تا جامعه شناسان به دلیل محدودیت در ارائه تحلیل‌های خویش از ورود به عرصه بررسی رویدادهای سیاسی پرهیز نمایند.

عدم دسترسی به داده‌های موثق: تحلیل رویدادهای سیاسی نیازمند دسترسی به اطلاعات و داده‌های دقیق و معتبر است حال آن‌که در کشور بسیاری از نتایج پژوهش‌ها و پیمایش‌های ملی حتی در حوزه آسیب‌های اجتماعی هم تا مدت‌ها جنبه محرمانه دارد. حال اگر حساسیت حکومت نسبت به واقعیت‌های عرصه سیاست را نیز لحاظ کنیم روشن است که جامعه شناسان در عمل ناچارند تا صرفا مبتنی بر پاره ای از گمانه‌ها به تحلیل رویدادهای سیاسی بنشینند که می‌تواند در جای خود نادقیق و غیر مفید باشد.

🔹 نکته پایانی: جامعه شناسان امروزه در وضعیت دشواری گرفتار آمده‌اند، از یک‌سو نظام سیاسی آن‌ها را متهم می‌کند که مسائل جامعه خود را با عینک غربی‌ها می‌بینند و از همین رو در صدد تاسیس علوم اجتماعی اسلامی است، و از سوی دیگر رسانه‌های حکومتی برای تزئین ویترین پروپاگاندای تبلیغاتی خود به تحلیل‌های سیاسی و تاییدآمیز آن‌ها چشم دوخته اند. جامعه شناسی در ایران اما به رغم تمام مضایق در راه پرسنگلاخ فراروی خود به آرامی و استواری پیش می‌رود.

@solati_mehran

#جامعه_شناسان
#صدا_و_سیما