Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
مطمئن شو که فردا ساعت ۹ اینجایی.
#اشتباهات_رایج
#نکته_گرامری
#No_5
🟣 یه ریزنکته در مورد 'very' و 'much' 👇
⬅️ میخوام بگم اون از من قدبلندتره.
⚠️ یه اشتباه رایجی که بعضی از زبان آموزها انجام میدن اینه که این جمله رو به این صورت میگن:
❌ He's very taller than I am.
⛔️این جمله اشتباهه⛔️
✅چون ما از very قبل از صفتهای عادی استفاده میکنیم.
👈 زمانی که صفت ما، از نوع مقایسه ای باشه، یعنی وقتی صحبت از مقایسه ی دو چیز یا دو نفر هست، ما نباید از very استفاده کنیم.
⬅️ توی چنین حالتی، باید از much استفاده بشه. پس جمله ی درست به این صورته👇
✅ He's much taller than I am.
#نکته_گرامری
#No_5
🟣 یه ریزنکته در مورد 'very' و 'much' 👇
⬅️ میخوام بگم اون از من قدبلندتره.
⚠️ یه اشتباه رایجی که بعضی از زبان آموزها انجام میدن اینه که این جمله رو به این صورت میگن:
❌ He's very taller than I am.
⛔️این جمله اشتباهه⛔️
✅چون ما از very قبل از صفتهای عادی استفاده میکنیم.
👈 زمانی که صفت ما، از نوع مقایسه ای باشه، یعنی وقتی صحبت از مقایسه ی دو چیز یا دو نفر هست، ما نباید از very استفاده کنیم.
⬅️ توی چنین حالتی، باید از much استفاده بشه. پس جمله ی درست به این صورته👇
✅ He's much taller than I am.
Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
حالا که بیشتر فکر می کنم حق با توئه.
#فریزال_ورب
#No_5
#pull_2
🟡 با یه بخش دیگه ای از بررسی فریزال ورب های کاربردی فعل pull به معنی «کشیدن» در خدمتتون هستیم👇
👉 pull something off
✓ به دست آوردن موفقیت
✅ Italy pulled off a great victory over Germany.
ایتالیا یه پیروزی بزرگ بر آلمان رو به دست آورد.
👉 pull down
1⃣ خراب کردن
✅ My old school was pulled down.
مدرسه قدیمیم خراب شد.
2⃣ به دست آوردن(پول)
✅ She pulls down over $100,000 a year.
اون سالی بیش از صد هزار دلار پول درمیاره.
👉 pull out
1⃣ لاین عوض کردن (شروع به حرکت کردن)
✅ A car suddenly pulled out in front of me.
یه اتومبیل ناگهان جلوی من لاین عوض کرد.
2⃣ ایستگاه رو ترک کردن (قطار)
✅ The train will pull out at exactly 6:30, so don't be late.
قطار دقیقاً ساعت 6:30 ایستگاه را ترک میکنه، پس دیر نکن.
👉 Pull yourself together
✓ این کالوکیشن خوشگل هم یعنی: خودت رو جمع و جور کنی/ با شرایط بدی که پیش میاد کنار بیای.
✅ She lost her husband but she tried to pull herself together.
شوهرش رو از دست داد ولی تلاش کرد خودشو جمع و جور کنه.
#No_5
#pull_2
🟡 با یه بخش دیگه ای از بررسی فریزال ورب های کاربردی فعل pull به معنی «کشیدن» در خدمتتون هستیم👇
👉 pull something off
✓ به دست آوردن موفقیت
✅ Italy pulled off a great victory over Germany.
ایتالیا یه پیروزی بزرگ بر آلمان رو به دست آورد.
👉 pull down
1⃣ خراب کردن
✅ My old school was pulled down.
مدرسه قدیمیم خراب شد.
2⃣ به دست آوردن(پول)
✅ She pulls down over $100,000 a year.
اون سالی بیش از صد هزار دلار پول درمیاره.
👉 pull out
1⃣ لاین عوض کردن (شروع به حرکت کردن)
✅ A car suddenly pulled out in front of me.
یه اتومبیل ناگهان جلوی من لاین عوض کرد.
2⃣ ایستگاه رو ترک کردن (قطار)
✅ The train will pull out at exactly 6:30, so don't be late.
قطار دقیقاً ساعت 6:30 ایستگاه را ترک میکنه، پس دیر نکن.
👉 Pull yourself together
✓ این کالوکیشن خوشگل هم یعنی: خودت رو جمع و جور کنی/ با شرایط بدی که پیش میاد کنار بیای.
✅ She lost her husband but she tried to pull herself together.
شوهرش رو از دست داد ولی تلاش کرد خودشو جمع و جور کنه.
#تست_نکته
#الگوهای_رایج
#No_5
#recommend
🔴 امروز میخوایم الگوهای رایج و مهم فعل recommend به معنی « پیشنهاد کردن» یا « توصیه کردن» رو بررسی کنیم.
👉 recommend something to somebody
✓ چیزی به کسی پیشنهاد دادن
✅ I recommend this book to anyone with an interest in chemistry.
این کتاب رو به هرکسی که به شیمی علاقه داره پیشنهاد میدم.
👉 recommend that someone (should) do something.
✓ توصیه کنیم که فلانی یه کاری رو انجام بده یا بهتره که انجام بده.
⚠️ پس حواستون باشه که فعل ما باید به شکل ساده استفاده بشه.
✅ I recommend that Akbar get some sleep.
توصیه میکنم که اکبر یه کم استراحت کنه.
👉 recommend something
✓ پیشنهاد چیزی دادن
✅ Can you recommend a good hotel?
یه هتل خوب پیشنهاد می کنی؟
👉 recommend doing something
✓ انجام یه کاری رو پیشنهاد دادن
✅ I would never recommend using a sunbed on a regular basis.
هرگز پیشنهاد استفاده ی مداوم(بطور منظم) از سولاریوم رو نمیدم.
#الگوهای_رایج
#No_5
#recommend
🔴 امروز میخوایم الگوهای رایج و مهم فعل recommend به معنی « پیشنهاد کردن» یا « توصیه کردن» رو بررسی کنیم.
👉 recommend something to somebody
✓ چیزی به کسی پیشنهاد دادن
✅ I recommend this book to anyone with an interest in chemistry.
این کتاب رو به هرکسی که به شیمی علاقه داره پیشنهاد میدم.
👉 recommend that someone (should) do something.
✓ توصیه کنیم که فلانی یه کاری رو انجام بده یا بهتره که انجام بده.
⚠️ پس حواستون باشه که فعل ما باید به شکل ساده استفاده بشه.
✅ I recommend that Akbar get some sleep.
توصیه میکنم که اکبر یه کم استراحت کنه.
👉 recommend something
✓ پیشنهاد چیزی دادن
✅ Can you recommend a good hotel?
یه هتل خوب پیشنهاد می کنی؟
👉 recommend doing something
✓ انجام یه کاری رو پیشنهاد دادن
✅ I would never recommend using a sunbed on a regular basis.
هرگز پیشنهاد استفاده ی مداوم(بطور منظم) از سولاریوم رو نمیدم.
#collocation
#No_5
#excuse
🟢 کالوکیشن های رایج و خوشگل لغت «excuse» به معنی «بهانه» یا «عذر»👇
👉 have an excuse
✓ بهانه داشتن
✅ He had no excuse for being late.
هیچ بهانه ای برای دیر کردنش نداشت.
👉 make up an excuse
✓ بهانهای از خود درآوردن/بهانه آوردن
✅ He made up a rather lame excuse for being late.
اون یه بهانه ی نسبتاً الکی و غیرقابل قبول واسه دیر کردنش از خود درآورد.
👉 provide(s.b with) an excuse
✓ بهانه جور شدن برای کسی
✅ Her mother's illness provided her with an excuse to stay at home.
بیماری مادرش براش یه بهانه ای شد که بمونه خونه.
👉 run out of excuses
✓ بهانه کم آوردن
✅ I ran out of excuses so I'd better start my work.
بهانه کم آوردم(بهانه ای ندارم) پس بهتره کارم رو شروع کنم.
👉 look for an excuse
✓ به دنبال بهانه گشتن
✅ Our son is really lazy. He's always looking for an excuse to avoid doing any work around the house.
پسرمون خیلی تنبله. همیشه دنبال بهونه می گرده که از انجام کارهای خونه طفره بره.
👉 use something/someone as an excuse
✓ چیزی یا کسی رو بهانه کردن
✅ Football teams always blame the referee when they lose a game, but everyone knows they only use him as an excuse for their poor playing.
تیم های فوتبال همیشه وقتی می بازن، داور رو مقصر می دونن، اما همه می دونن که اونا فقط ازش به عنوان یه بهانه برای بازی ضعیفشون استفاده می کنند.
#No_5
#excuse
🟢 کالوکیشن های رایج و خوشگل لغت «excuse» به معنی «بهانه» یا «عذر»👇
👉 have an excuse
✓ بهانه داشتن
✅ He had no excuse for being late.
هیچ بهانه ای برای دیر کردنش نداشت.
👉 make up an excuse
✓ بهانهای از خود درآوردن/بهانه آوردن
✅ He made up a rather lame excuse for being late.
اون یه بهانه ی نسبتاً الکی و غیرقابل قبول واسه دیر کردنش از خود درآورد.
👉 provide(s.b with) an excuse
✓ بهانه جور شدن برای کسی
✅ Her mother's illness provided her with an excuse to stay at home.
بیماری مادرش براش یه بهانه ای شد که بمونه خونه.
👉 run out of excuses
✓ بهانه کم آوردن
✅ I ran out of excuses so I'd better start my work.
بهانه کم آوردم(بهانه ای ندارم) پس بهتره کارم رو شروع کنم.
👉 look for an excuse
✓ به دنبال بهانه گشتن
✅ Our son is really lazy. He's always looking for an excuse to avoid doing any work around the house.
پسرمون خیلی تنبله. همیشه دنبال بهونه می گرده که از انجام کارهای خونه طفره بره.
👉 use something/someone as an excuse
✓ چیزی یا کسی رو بهانه کردن
✅ Football teams always blame the referee when they lose a game, but everyone knows they only use him as an excuse for their poor playing.
تیم های فوتبال همیشه وقتی می بازن، داور رو مقصر می دونن، اما همه می دونن که اونا فقط ازش به عنوان یه بهانه برای بازی ضعیفشون استفاده می کنند.
Soheyl English | انگلیسی کاربردی با سهیل سام
Adele -easy on me – @Soheyl_English
#آهنگ_نکته
#No_5
🟤 آهنگ رو گوش کردین؟ حالا بریم چند تا از نکاتش رو بررسی کنیم و حالشو ببریم 😊👇
نکته 1
There ain't no gold in this river
⬅️ بچه ها این ain't عزیز توی محاوره خیلی کاربردی و زحمتکشه.
چرا زحمتکش؟ آخه می تونه جای همه ی موارد زیر به کار بره:👇
am not/ is not/ are not/ has not/ have not
مثلاً هم می تونم خیلی راحت بگم:
✅ I haven't got any money.
من هیچ پولی ندارم.
هم اینکه می تونم جای have not از ain't استفاده کنم:
✅ I ain't got any money.
⚠️ حواستون باشه که این haven't got هیچ ربطی به حال کامل نداره. در واقع حالت محاوره ای don't have هست.
مثال های دیگه:
✅ He ain't going home.
اون خونه نمی ره.
✅ I ain't done anything wrong.
هیچ کار اشتباهی نکرده ام.
نکته 2
I can't bring myself to swim
⬅️ یه الگوی بسیار رایج داریم اینجا:
👉 cannot/could not bring yourself to do something
✓ یعنی در انجام کاری احساس ناتوانی داشته باشین چون می دونین اگه انجامش بدین باعث ناراحتی خودتون یا شخص دیگه ای می شید.
✅ She still can’t bring herself to talk about it.
اون هنوز نمی تونه خودش رو به صحبت در موردش متقاعد کنه.(احساس ناتوانی میکنه).
نکته 3
Baby, let me in.
⬅️ فریزال ورب let sb/sth in در واقع به معنی «اجازه ورود به کسی دادن یا پذیرش کسی» هست.
نکته 4
Go easy on me, baby
⬅️ این go easy on somebody یعنی اینکه به کسی به خاطر کار اشتباهی که انجام داده سخت نگیرید و باهاش با مهربانی برخورد کنید.
#No_5
🟤 آهنگ رو گوش کردین؟ حالا بریم چند تا از نکاتش رو بررسی کنیم و حالشو ببریم 😊👇
نکته 1
There ain't no gold in this river
⬅️ بچه ها این ain't عزیز توی محاوره خیلی کاربردی و زحمتکشه.
چرا زحمتکش؟ آخه می تونه جای همه ی موارد زیر به کار بره:👇
am not/ is not/ are not/ has not/ have not
مثلاً هم می تونم خیلی راحت بگم:
✅ I haven't got any money.
من هیچ پولی ندارم.
هم اینکه می تونم جای have not از ain't استفاده کنم:
✅ I ain't got any money.
⚠️ حواستون باشه که این haven't got هیچ ربطی به حال کامل نداره. در واقع حالت محاوره ای don't have هست.
مثال های دیگه:
✅ He ain't going home.
اون خونه نمی ره.
✅ I ain't done anything wrong.
هیچ کار اشتباهی نکرده ام.
نکته 2
I can't bring myself to swim
⬅️ یه الگوی بسیار رایج داریم اینجا:
👉 cannot/could not bring yourself to do something
✓ یعنی در انجام کاری احساس ناتوانی داشته باشین چون می دونین اگه انجامش بدین باعث ناراحتی خودتون یا شخص دیگه ای می شید.
✅ She still can’t bring herself to talk about it.
اون هنوز نمی تونه خودش رو به صحبت در موردش متقاعد کنه.(احساس ناتوانی میکنه).
نکته 3
Baby, let me in.
⬅️ فریزال ورب let sb/sth in در واقع به معنی «اجازه ورود به کسی دادن یا پذیرش کسی» هست.
نکته 4
Go easy on me, baby
⬅️ این go easy on somebody یعنی اینکه به کسی به خاطر کار اشتباهی که انجام داده سخت نگیرید و باهاش با مهربانی برخورد کنید.
#لغت
#No_5
#put
🟠 بریم چندتا از کاربردهای فعل put رو بررسی کنیم 👇
1⃣ می تونه به معنی تغییر دادن موقعیت یا احساسات کسی باشه.
الگوش رو ببین:
👉 put somebody in a good/bad etc mood
✅ The long delay had put us all in a bad mood.
تاخیر طولانی، همه ما رو توی حال بدی قرار داده بود.
✅ I don’t want to put you in danger.
من نمی خوام شما رو در معرض خطر قرار بدم.
2⃣ معنی نوشتن یا چاپ کردن چیزی هم میده.
✅ Put your name at the top of each answer sheet.
اسمتونو بالای هر پاسخ نامه بنویسید.
3⃣ در معنای بیان کردن هم ازش استفاده میشه. ( Express)
✅ It is hard to put into words how I feel now.
به سختی می شه احساسم رو در قالب کلمات بیان کنم. سخته بگم الان چه حسی دارم.
4⃣ برای پرسیدن سوال یا پیشنهاد دادن هم به کار میره.
✅ Can I put a question to you?
میشه یه سوال ازتون بپرسم؟
#No_5
#put
🟠 بریم چندتا از کاربردهای فعل put رو بررسی کنیم 👇
1⃣ می تونه به معنی تغییر دادن موقعیت یا احساسات کسی باشه.
الگوش رو ببین:
👉 put somebody in a good/bad etc mood
✅ The long delay had put us all in a bad mood.
تاخیر طولانی، همه ما رو توی حال بدی قرار داده بود.
✅ I don’t want to put you in danger.
من نمی خوام شما رو در معرض خطر قرار بدم.
2⃣ معنی نوشتن یا چاپ کردن چیزی هم میده.
✅ Put your name at the top of each answer sheet.
اسمتونو بالای هر پاسخ نامه بنویسید.
3⃣ در معنای بیان کردن هم ازش استفاده میشه. ( Express)
✅ It is hard to put into words how I feel now.
به سختی می شه احساسم رو در قالب کلمات بیان کنم. سخته بگم الان چه حسی دارم.
4⃣ برای پرسیدن سوال یا پیشنهاد دادن هم به کار میره.
✅ Can I put a question to you?
میشه یه سوال ازتون بپرسم؟
#عکس_نکته
#Motivational_Quote
#No_5
🟠 نکات کاربردی و خوشگل عکس 👇
نکته1
⬅️ یادتون باشه که hard هم صفته هم قید.
یعنی نیازی نیست بهش، ly اضافه کنید تا تبدیل به قید بشه.
مثلاً به عنوان صفت:
✅ It’s hard to believe that anyone would say something like that.
باورش سخته که کسی چنین چیزی بگه.
بعنوان قید:
✅ She has worked hard all her life.
او تمام زندگیش رو سخت کار کرده.
نکته2
⬅️ عبارت in silence یعنی در سکوت.
✅ The four men sat in silence.
چهار مرد در سکوت نشستند.
نکته3
⬅️ به الگوی let دقت کن.
👉 let somebody do something
✓ یعنی بزاری فلانی یه کاری رو انجام بده.
⚠️ توجه کن که فعلمون بعد از مفعول به شکل ساده میاد.
✅ Let me have a look at this book.
بزار یه نگاهی به این کتاب بندازم.
نکته4
⬅️ این کالوکیشن make a noise رو یادت بمونه.
✓ یعنی سروصدا کردن/ سروصدا راه انداختن
✅ She was making a lot of noise.
او خیلی سر و صدا می کرد.
#Motivational_Quote
#No_5
🟠 نکات کاربردی و خوشگل عکس 👇
نکته1
⬅️ یادتون باشه که hard هم صفته هم قید.
یعنی نیازی نیست بهش، ly اضافه کنید تا تبدیل به قید بشه.
مثلاً به عنوان صفت:
✅ It’s hard to believe that anyone would say something like that.
باورش سخته که کسی چنین چیزی بگه.
بعنوان قید:
✅ She has worked hard all her life.
او تمام زندگیش رو سخت کار کرده.
نکته2
⬅️ عبارت in silence یعنی در سکوت.
✅ The four men sat in silence.
چهار مرد در سکوت نشستند.
نکته3
⬅️ به الگوی let دقت کن.
👉 let somebody do something
✓ یعنی بزاری فلانی یه کاری رو انجام بده.
⚠️ توجه کن که فعلمون بعد از مفعول به شکل ساده میاد.
✅ Let me have a look at this book.
بزار یه نگاهی به این کتاب بندازم.
نکته4
⬅️ این کالوکیشن make a noise رو یادت بمونه.
✓ یعنی سروصدا کردن/ سروصدا راه انداختن
✅ She was making a lot of noise.
او خیلی سر و صدا می کرد.
#کارگاه_جمله_سازی
#ساختارهای_کاربردی
#No_5
🟣 الگوی شماره پنج 👇🏻
📌 devote your time/energy/attention etc to (doing) something
(📌یعنی وقت/انرژی/توجه و... خودتو به فلان چیز اختصاص بدی)
#ساختارهای_کاربردی
#No_5
🟣 الگوی شماره پنج 👇🏻
📌 devote your time/energy/attention etc to (doing) something
(📌یعنی وقت/انرژی/توجه و... خودتو به فلان چیز اختصاص بدی)